History vs. Vladimir Lenin - Alex Gendler

Translator: Morteza Mousavi Reviewer: Leila Ataei

He was one of the most influential figures

او یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌های

of the 20th century,

قرن بیستم است،

forever changing the course

که برای همیشه مسیر

of one of the world's largest countries.

یکی از بزرگترین کشورهای دنیا را تغییر داد.

But was he a hero

اما او یک قهرمان بود

who toppled an oppressive tyranny

که استبداد را از بین برد

or a villain who replaced it with another?

یا یک شرور که جایگزین یک شرور دیگر شد؟

It's time to put Lenin on the stand

الان زمان آن رسیده که لنین را محاکمه کنیم،

in History vs. Lenin.

در تاریخ دربرابر لنین.

"Order, order, hmm.

«نظم جلسه را رعایت کنید.

Now, wasn't it your fault that the band broke up?"

تقصیر تو بود که گروه از هم پاشید؟»

"Your honor, this is Vladimir Ilyich Ulyanov,

«عالیجناب، این ولادیمیر ایلیاک اولیانوف،

AKA Lenin, the rabblerouser

معروف به لنین،یک عوام فریب

who helped overthrow the Russian tsar Nicholas II in 1917

که به سرنگونی نیکولاس تزار دوم در سال ۱۹۱۷ کمک کرد

and founded the Soviet Union,

و جماهیر شوروی را

one of the worst dictatorships of the 20th century."

که یکی از بدترین حکومت های دیکتاتوری در قرن بیستم بود را تاسیس کرد.»

"Ohh."

«اوه.»

"The tsar was a bloody tyrant

«تزار یک ستمگر خونریز بود

under whom the masses toiled in slavery."

که از مردم بیگاری می‌کشید.»

"This is rubbish.

«این مزخرف است.

Serfdom had already been abolished in 1861."

برده‌ داری سال ۱۸۶۱ لغو شده بود.»

«و با چیز بدتری جایگزین شده بود.

"And replaced by something worse.

The factory bosses treated the people

مدیران کارخانه ها با مردم

far worse than their former feudal landlords.

حتی بدتر از ارباب‌های فئودال رفتار می‌کردند.

And unlike the landlords,

و برخلاف اربابان،

they were always there.

آن‌ها همیشه درحال نظارت بودند.

Russian workers toiled for eleven hours a day

کارگران روسی روزانه 11 ساعت کار می‌کردند

and were the lowest paid in all of Europe."

همچنین جزو کم درامدترین کارگران در کل اروپا بودند.»

"But Tsar Nicholas made laws to protect the workers."

«اما تزار نیکولاس قوانینی برای حمایت از کارگران تصویب کرده بود.»

"He reluctantly did the bare minimum to avert revolution,

«او با اکراه کمترین قوانین را وضع کرد تا از انقلاب جلوگیری کند،

and even there, he failed.

و حتی در این قضیه هم شکست خورد.

Remember what happened in 1905

اتفاقات سال ۱۹۰۵ را به یاد دارید که

after his troops fired on peaceful petitioners?"

سربازان تزار به معترضان بی‌خطر شلیک کرد؟»

"Yes, and the tsar ended the rebellion

«بله. و تزار شورش را

by introducing a constitution

با تدوین قانون اساسی و

and an elected parliament, the Duma."

ایجاد مجلس که دوما نام داشت خواباند.»

"While retaining absolute power and dissolving them

«وقتی که قدرت مطلق خودش را نگه می‌داشت و مخالفان را

whenever he wanted."

هروقت می‌خواست منحل می‌کرد.»

"Perhaps there would've been more reforms in due time

«اتفاقا زمان تزار اصلاحات بیشتری انجام می‌گرفت

if radicals, like Lenin,

اگر تندرویی مثل لنین،

weren't always stirring up trouble."

سنگ اندازی نمی‌کرد.»

"Your Honor, Lenin had seen his older brother Aleksandr

«آقای قاضی ، لنین برادر بزرگترش الکساندر را دیده بود

executed by the previous tsar for revolutionary activity,

که توسط تزار قبلی به خاطر حرکات انقلابی اعدام شده بود،

and even after the reforms,

و حتی بعد اصلاحات

Nicholas continued the same mass repression and executions,

نیکولاس همان سرکوب ها و اعدام ها را

as well as the unpopular involvement

مثل درگیری‌های بی‌منطق

in World War I,

در جنگ جهانی اول ادامه داد،

that cost Russia so many lives and resources."

که باعث نابودی تعداد جانهای خیلی زیاد و منابع روسیه شد.»

"Hm, this tsar doesn't sound like

«به نظر تزار،

such a capital fellow."

انسان خوبی نبود.»

"Your Honor, maybe Nicholas II did doom himself

«عالیجناب، شاید نیکولاس تزار سرنوشت خودش را

with bad decisions,

با تصمیمات بد خراب کرد،

but Lenin deserves no credit for this.

اما این به لنین اعتباری نمی‌دهد.

When the February 1917 uprisings

سال ۱۹۱۷ وقتی مردم قیام کردند

finally forced the tsar to abdicate,

و بالاخره تزار مجبور به استعفا شد،

Lenin was still exiled in Switzerland."

لنین هنوز در سوییس در تبعید بود.»

"Hm, so who came to power?"

«پس کی قدرت را به دست گرفت؟»

"The Duma formed a provisional government,

دوما دولت موقتی ایجاد کرد،

led by Alexander Kerensky,

که توسط الکساندر کارنسکی

an incompetent bourgeois failure.

یک بورژوا بی کفایت اداره می‌شد.

He even launched another failed offensive in the war,

او در جنگ یک حمله ناموفق را شروع کرد ،

where Russia had already lost so much,

که به خاطر آن روسیه خیلی چیزها را از دست داد،

instead of ending it like the people wanted."

به جای اینکه همونطور که مردم می‌خواستند باعث پایان جنگ شود.»

"It was a constitutional social democratic government,

اون یک حکومت دموکراتیک و مشروطه

the most progressive of its time.

مترقی‌ترین شیوه حکومتی در زمان خودش بود.

And it could have succeeded eventually

همچنین او می‌توانست موفق شود

if Lenin hadn't returned in April,

اگر لنین در ماه آوریل برنمی‌گشت،

sent by the Germans to undermine the Russian war effort

او توسط آلمانی‌ها فرستاده شد تا قدرت روس‌ها در جنگ را تضعیف کند

and instigate riots."

و شورش‌ها را تحریک کند.»

"Such slander!

«چه تهمتی!

The July Days were a spontaneous and justified reaction

در ماه ژوئيه تظاهرات خودجوش و

against the government's failures.

درست دربرابر تصمیمات دولت ایجاد شد.

And Kerensky showed his true colors

و کارنسی آنجا چهره واقعیش را نشان داد

when he blamed Lenin

وقتی لنین را مقصر دونست

and arrested and outlawed his Bolshevik party,

و حزب بلشویکش را غیرقانونی اعلام کرد و عضوهایش را دستگیر کرد،

forcing him to flee into exile again.

و لنین را مجبور کرد تا دوباره فرار کند.

Some democracy!

چقدر دموکراسی!

It's a good thing the government collapsed

این اتفاق خوبی بود که دولت

under their own incompetence and greed

به خاطر بی کفایتی و طمع فروپاشید

when they tried to stage a military coup

وقتی درتلاش بودن تا کودتای نظامی کنند

then had to ask the Bolsheviks for help

مجبور شدند که از بلشویکها بخواهند تا کمک کنند

when it backfired.

وقتی که نتیجه معکوس گرفتند.

After that, all Lenin had to do

در ادامه تنها کاری که لنین باید می‌کرد

was return in October and take charge.

این بود که ماه اکتبر برگردد و قدرت را بدست بگیرد.

The government was peacefully overthrown overnight."

دولت نیمه شب مسالمت آمیز کنار رفت.»

"But what the Bolsheviks did

«اما کاری که حزب بولشویک

after gaining power

بعد از افزایش قدرت کرد

wasn't very peaceful.

خیلی مسالمت آمیز نبود.

How many people did they execute without trial?

چند نفر بدون محاکمه اعدام شدند؟

And was it really necessary

و آیا واقعا لازم بود

to murder the tsar's entire family, even the children?"

تمام خانواده تزار حتی بچه‌هایش را به قتل برسانند؟»

"Russia was being attacked by foreign imperialists,

«امپریالیست‌های خارجی به روسیه حمله کرده بودند

trying to restore the tsar.

که تلاش می‌کردند تا تزار را برگردانند.

Any royal heir that was rescued

هر جانشین سلطنتی اگر نجات پیدا می‌کرد

would be recognized as ruler by foreign governments.

ممکن بود به‌عنوان فرمانروا روسیه برای کشورهای دیگر شناخته می‌شد.

It would've been the end

و این پایان هرچیزی بود

of everything the people had fought so hard to achieve.

که مردم برایش به سختی جنگیده بودند.

Besides, Lenin may not have given the order."

علاوه براین، احتمالا این دستورات از طرف لنین نبود.»

"But it was not only imperialists

«اما فقط امپریالیست‌ها نبودند

that the Bolsheviks killed.

که توسط بولشویک کشته شدند.

What about the purges and executions

درباره پاکسازی و اعدام

of other socialist and anarchist parties,

دیگر حزبهای سوسیالیست و آنارشیست،

their old allies?

متحدین قدیمی آن‌ها، چه می‌گوید؟

What about the Tambov Rebellion,

درباره شورش تامبو چه می‌گویی،

where peasants, resisting grain confiscation,

که کشاورزانی که دربرابر مصادره محصولات مقاومت کردند،

were killed with poison gas?

با گازهای سمی کشته شدند؟

Or sending the army

یا فرستادن ارتش

to crush the workers in Kronstadt,

تا بر کارگرهای کرونستات پیروز شوند

who were demanding democratic self-management?

که به صورت دموکراتیک خواستار خودمختاری بودند؟

Was this still fighting for the people?"

آیا این‌ها هم جنگیدن به خاطر مردم بود؟»

"Yes! The measures were difficult,

«بله.قضاوت سخت بود،

but it was a difficult time.

اما در زمان سختی هم قرار داشتیم.

The new government needed to secure itself

دولت جدید نیاز داشت تا از خودش محافظت کند

while being attacked from all sides,

وقتی از همه طرف به آن حمله می‌شد،

so that the socialist order could be established."

پس نظم اجتماعی باید مقرر می‌شد.»

"And what good came of this socialist order?

«و چه چیز خوبی با ایجاد نظم اجتماعی آمد؟

Even after the civil war was won,

حتی بعد از پیروزی در جنگ داخلی،

there were famines, repression

قحطی، سرکوب

and millions executed or sent to die in camps,

و میلیونها اعدام یا مرگ با اعزام شدن به کمپ ایجاد شد،

while Lenin's successor Stalin established

وقتی جانشین لنین ،استالین

a cult of personality and absolute power."

یک دیکتاتور و فرقه شخصیتی روی کار آمد.»

"That wasn't the plan.

«برنامه این نبود.

Lenin never cared for personal gains,

لنین هیچوقت به قدرت شخصی فکر نکرد،

even his enemies admitted

حتی وقتی دشمنانش قبول کرده بودند

that he fully believed in his cause,

که او به راهی که می‌رود مطمئن است،

living modestly and working tirelessly

او مثل مردم عادی زندگی کرد و

from his student days until his too early death.

بی‌وقفه از زمان دانشجویی تا مرگ زودرسش کار کرد.

He saw how power-hungry Stalin was

او شیفته قدرت بودن استالین را دیده بود

and tried to warn the party,

و تلاش کرد تا این را به حزبش هشدار بدهد،

but it was too late."

اما دیر شده بود.»

"And the decades of totalitarianism that followed after?"

«و دوران دیکتاتوری که بعد از او ادامه پیدا کرد؟

"You could call it that,

«می‌توانی اینجوری بگویی،

but it was Lenin's efforts that changed Russia

اما این تلاش‌های لنین بود که روسیه

in a few decades

در چند دهه تغییر کرد

from a backward and undeveloped monarchy

از اشرافیت عقب‌مانده و ضد پیشرفت

full of illiterate peasants

و کشاورزان بی‌سواد

to a modern, industrial superpower,

به کشوری مدرن، ابرقدرت صنعتی

with one of the world's best educated populations,

با یکی از بهترین مردم تحصیل کرده

unprecedented opportunities for women,

و موقعیت‌های بی‌سابقه برای زنان

and some of the most important scientific advancements

و چندتا از برترین

پیشرفتهای علمی قرن.

of the century.

Life may not have been luxurious,

شاید زندگی‌ها لوکس نبوده باشد،

but nearly everyone had a roof over their head

اما تقریبا همه یک سقف بالای سرشان

and food on their plate,

و غذایی برای خوردن داشتند،

which few countries have achieved."

که کمتر کشوری به چنین چیزی رسیده بود.»

"But these advances could still have happened,

«اما این پیشرفتها می‌توانست،

even without Lenin

حتی بدون لنین

and the repressive regime he established."

و رژیم سرکوبگرش اتفاق بیافتد.»

"Yes, and I could've been a famous rock and roll singer.

«بله، و منم می‌توانستم خواننده راک شوم.

But how would I have sounded?"

حالا به نظرت جمله من چگونه بود؟»

We can never be sure how things could've unfolded

ما هیچوقت نمی‌توانیم بفهمیم چه اتفاقاتی می‌افتاد

if different people were in power

اگر افراد دیگری در قدرت بودند

or different decisions were made,

یا انتخابهای متفاوتی گرفته می‌شد،

but to avoid the mistakes of the past,

اما برای جلوگیری از اشتباهات گذشته

we must always be willing

ما باید همیشه مشتاق باشیم

to put historical figures on trial.

که شخصیت‌های تاریخی را محاکمه کنیم.