Meet the microscopic life in your home -- and on your face | Anne Madden

Translator: Morvarid Zandichi Reviewer: soheila Jafari

ازتون می‌خوام صورت‌هاتون رو لمس کنین.

I want you to touch your face.

Go on.

لمس کنین.

What do you feel?

چی حس می‌کنین؟

Soft? Squishy?

نرمه؟ شله؟

It's you, right? You're feeling you?

خودتونین، درسته؟ خودتون رو حس می‌کنین؟

Well, it's not quite true.

خب، این کاملا حقیقت نداره.

You're actually feeling thousands of microscopic creatures

شما در حقیقت هزاران موجود میکروسکوپی رو حس می‌کنین

that live on our face and fingers.

که روی صورت و انگشتان شما زندگی می‌کنن.

You're feeling some of the fungi

شما تعدادی از قارچ‌هایی رو که امروز

that drifted down from the air ducts today.

از دریچه‌ی هواکش بیرون ریختن رو لمس می‌کنین.

They set off our allergies

این موجودات باعث آلرژی‌های ما می‌شن

and smell of mildew.

و بوی کپک می‌دن.

You're feeling some of the 100 billion bacterial cells

شما تعدادی از صدها میلیارد سلول باکتریایی

that live on our skin.

که روی پوست‌تون زندگی ‌می‌کنن رو لمس می‌کنین.

They've been munching away at your skin oils and replicating,

اون‌ها در حال جویدن روی روغن پوست شما و تکثیر

producing the smells of body odor.

و تولید بوهای بدن بوده‌ن.

You're likely even touching the fecal bacteria

حتی ممکنه باکتری مدفوع که بعد از آخرین باری

that sprayed onto you the last time you flushed a toilet,

که سیفون توالت رو زدین روتون پاشیده شده رو لمس کرده باشین.

or those bacteria that live in our water pipes

یا اون دسته از باکتری‌هایی که داخل لوله‌های آب زندگی می‌کنن

and sprayed onto you with your last shower.

و با آخرین باری که حمام کردین روی بدن شما پاشیده شده‌ن.

Sorry.

ببخشید.

(Laughter)

(خنده حضار)

You're probably even giving a microscopic high five

حتی ممکنه دارین به اون دو نوع مایت که

to the two species of mites that live on our faces,

روی صورت‌های ما زندگی می‌کنن، روی صورت‌های همه‌مون،

on all of our faces.

به صورت میکروسکوپی می‌گین بزن قدش!

They've spent the night squirming across your face

اون‌ها شب رو در حال وول خوردن روی صورت شما گذروندن

and having sex on the bridge of your nose.

و روی نوک بینی شما با هم آمیزش داشته‌ن.

(Laughter)

(خنده حضار)

Many of them are now leaking their gut contents onto your pores.

خیلی از اون‌ها الان در حال تخلیه‌ی محتویات دل و روه‌شون روی منافذ پوست شما هستن.

(Laughter)

(خنده حضار)

Now look at your finger.

حالا به انگشت‌تون نگاه کنین.

How's it feel? Gross?

چه حسی داره؟ حال به هم زن؟

In desperate need of soap or bleach?

نیاز شدید به صابون یا رنگ‌بر داره؟

That's how you feel now,

این احساسیه که الان دارین،

but it's not going to be how you feel in the future.

ولی این احساسی نخواهد بود که در آینده خواهید داشت.

For the last 100 years,

طی ۱۰۰ سال گذشته،

we've had an adversarial relationship

ما با نزدیک‌ترین دنیای میکروسکوپی اطراف‌مون

with the microscopic life nearest us.

روابط خصمانه‌ای داشته‌ایم.

If I told you there was a bug in your house

اگر من به شما می‌گفتم حشره‌ای در خونه‌تون هست،

or bacteria in your sink,

یا یه باکتری توی سینک ظرفشویی‌تون،

there was a human-devised solution for that,

یک راه حل طراحی شده‌ای بشری برای این موضوع وجود داشت،

a product to eradicate, exterminate,

محصولی برای پاک‌سازی، از بین بردن،

disinfect.

ضدعفونی کردن.

We strive to remove most of the microscopic life in our world now.

ما تلاش می‌کنیم قسمت اعظم زندگی میکروسکوپی در دنیای امروز رو از بین ببریم.

But in doing so, we're ignoring the best source of new technology

ولی با این کار، داریم بهترین منبع فناوری جدید روی این سیاره رو

on this planet.

نادیده می‌گیریم.

The last 100 years have featured human solutions to microbial problems,

در ۱۰۰ سال گذشته شاهد راه حل‌های بشری برای مشکلات میکروبی بودیم،

but the next 100 years will feature microbial solutions to human problems.

ولی ظرف ۱۰۰ سال آینده شاهد راه حل‌های میکروبی برای مشکلات بشری خواهیم بود.

I'm a scientist, and I work with researchers

من یک دانشمندم، و با محققین در

at North Carolina State University and the University of Colorado

دانشگاه ایالت کارولینای شمالی و دانشگاه کلرادو همکاری می‌کنم تا

to uncover the microscopic life that is nearest us,

حیات میکروسکوپی که در نزدیک‌ترین فاصله از ما هست رو آشکار کنیم،

and that's often in our most intimate and boring environments,

و این اغلب در خصوصی‌ترین و کسل‌کننده‌ترین محیط‌های اطراف ما،

be it under our couches, in our backyards,

از زیر مبل و کاناپه‌هامون گرفته، تا حیاط پشتی،

or in our belly buttons.

یا سوراخ ناف‌مون پیدا می‌شن.

I do this work because it turns out that we know very little

من اینکارو انجام می‌دم چون معلوم شده که ما اطلاعات خیلی کمی

about the microscopic life that's nearest us.

در مورد حیات میکروسکوپی که نزدیک‌ترین به ما هستن داریم.

As of a few years ago, no scientist could tell you

تا همین چند سال پیش، هیچ دانشمندی نمی‌تونست به شما بگه

what bugs or microorganisms live in your home --

چه حشرات یا موجودات ذره‌بینی در خونه‌ی شما زندگی می‌کنن --

your home, the place you know better than anywhere else.

داخل خونه‌تون، جایی که بهتر از هرجای دیگه می‌شناسین.

And so I and teams of others

بنابراین من و گروهی دیگر از افراد

are armed with Q-tips and tweezers

مسلح به گوش پاک‌کن و انبرهای کوچک شدیم

and advanced DNA techniques

و با کمک تکنیک‌های پیشرفته‌ی DNA

to uncover the microscopic life nearest us.

این نوع حیات ذره‌بینی اطراف‌مون رو آشکار کنیم.

حین این کار، بیش از ۶۰۰ گونه حشره پیدا کردیم

In doing so, we found over 600 species of bugs

که در خانه‌های ایالات متحده زندگی می‌کنن،

that live in USA homes,

everything from spiders and cockroaches

همه‌چیز از عنکبوت‌ها تا سوسک‌ها گرفته

to tiny mites that cling to feathers.

تا مایت‌های کوچکی که به پرها می‌چسبن.

And we found over 100,000 species of bacteria and fungi

و بیش از صدهزار گونه باکتری و قارچ پیدا کردیم،

that live in our dust bunnies,

که داخل وسایل گردگیری‌مون زندگی می‌کردن،

thousands more that live on our clothes or in our showers.

و هزاران نوع دیگه که روی لباس‌ها یا داخل حمام‌ها زندگی می‌کردن.

We've gone further still,

ما از این هم جلوتر رفتیم،

and we looked at the microorganisms

و به موجودات ذره‌بینی توجه کردیم،

that live inside the bodies of each of those bugs in our home.

که داخل بدن هرکدوم از اون حشراتی که در خانه‌های ما هستن زندگی می‌کنن.

In each bug, for example, a wasp,

درون هر حشره، برای مثال، یک زنبور،

we see a microscopic jungle unfold in a petri plate,

ما یک جنگل میکروسکوپی دیدیم که روی ظرف‌های مخصوص کشت آشکار می‌شدن،

a world of hundreds of vibrant species.

جهانی از صدها گونه‌ی جنبنده.

Behold the biological cosmos!

جهان بیولوژیک را بنگرید!

So many of the species you're looking at right now

بنابراین بسیاری از گونه‌هایی که الان می‌بینین،

don't yet have names.

هنوز نام‌گذاری هم نشده‌ن.

Most of the life around us remains unknown.

قسمت اعظم جهان اطراف ما ناشناخته باقی مونده.

I remember the first time I discovered and got to name a new species.

اولین باری که یک گونه‌ی جانوری رو کشف کردم و می‌تونستم نامگذاری‌ش کنم رو به یاد دارم.

It was a fungus that lives in the nest of a paper wasp.

اون یک نوع قارچ بود که در لانه‌ی زنبور کاغذی زندگی می‌کنه.

It's white and fluffy,

اون سفیدرنگه و پشمالوئه،

and I named it "mucor nidicola,"

و من اسم‌ش رو گذاشتم "موکور نایدیکولا"،

meaning in Latin that it lives in the nest of another.

که به زبان لاتین یعنی آن‌چه در لانه‌ی دیگری زندگی می‌کند.

This is a picture of it growing on a dinosaur,

این تصویری از اون موجوده که روی یک دایناسور رشد کرده،

because everyone thinks dinosaurs are cool.

چون همه فکر می‌کنن دایناسورها باحال‌ن.

At the time, I was in graduate school,

در اون زمان، من دانشجو بودم،

and I was so excited that I had found this new life form.

و خیلی هیجانزده بودم از اینکه گونه‌ی جدیدی از حیات رو کشف کرده‌م.

I called up my dad, and I go,

به بابام زنگ زدم و گفتم،

"Dad! I just discovered a new microorganism species."

"بابا. من یک گونه‌ی جانوری ذره‌بینی کشف کردم."

And he laughed and he goes,

بابام خندید و گفت،

"That's great. I hope you also discovered a cure for it."

"عالیه. امیدوارم درمان‌ش رو هم پیدا کرده باشی."

(Laughter)

(خنده حضار)

"Cure it."

"درمان‌ش کن."

Now, my dad is my biggest fan,

خب، بابام بزرگ‌ترین طرفدار منه،

so in that crushing moment where he wanted to kill my new little life form,

ولی در اون لحظه‌ی تکون‌دهنده که او می‌خواست نوع جدید حیات من رو بکشه،

I realized that actually I had failed him,

متوجه شدم که در اصل قصور از من بوده،

both as a daughter and a scientist.

هم به عنوان یک فرزند و هم به عنوان یک دانشمند.

In my years toiling away in labs and in people's backyards,

بعد از اینهمه سال کار سخت در آزمایشگاه و در حیاط پشتی خونه‌های مردم،

investigating and cataloging the microscopic life around us,

که به تحقیق و دسته‌بندی گونه‌های حیات میکروسکوپی اطراف ما گذشته بود،

I'd never made clear my true mission to him.

من هیچ‌وقت ماموریت واقعی خودم رو برای او شفاف توضیح نداده بودم؛

My goal is not to find technology

هدف من یافتن فناوری برای

to kill the new microscopic life around us.

کشتن حیات میکروسکوپی جدید اطراف ما نبود.

My goal is to find new technology from this life, that will help save us.

هدف من یافتن فناوری جدید از دل این حیاته، که بعدها به نجات ما کمک خواهد کرد.

The diversity of life in our homes is more than a list of 100,000 new species.

گوناگونی حیات در خونه‌های ما فهرستی شامل بیش از ۱۰۰،۰۰۰ گونه حیات جدیده.

It is 100,000 new sources of solutions to human problems.

این یعنی ۱۰۰،۰۰۰ منبع جدید راه حل برای مشکلات بشری.

I know it's hard to believe that anything that's so small

می‌دونم باور کردنش سخته که چیزی به این کوچکی

or only has one cell

که فقط یک سلول داره

can do anything powerful,

بتونه کار قدرتمندانه‌ای انجام بده

but they can.

اما اون‌ها می‌تونن.

These creatures are microscopic alchemists,

این موجودات شیمی‌دان‌های میکروسکوپی هستن

with the ability to transform their environment

که توانایی تغییر محیط اطراف‌شون رو با

with an arsenal of chemical tools.

تجهیزاتی جنگی از ابزار شیمیایی دارن.

This means that they can live anywhere on this planet,

این یعنی اون‌ها می‌تونن روی هرجایی از کره زمین زندگی کنن،

and they can eat whatever food is around them.

و می‌تونن هر غذایی که اطراف‌شون باشه رو بخورن.

This means they can eat everything from toxic waste to plastic,

این یعنی اون‌ها می‌تونن هرچیزی از زباله‌‌ی سمی گرفته تا پلاستیک رو بخورن

and they can produce waste products like oil and battery power

و به جاش مواد دفعی مثل روغن و انرژی باتری تولید کنن

and even tiny nuggets of real gold.

و یا حتی قطعات ریز طلای واقعی.

They can transform the inedible into nutritive.

اون‌ها می‌تونن مواد غیرخوراکی رو به خوراکی تبدیل کنن.

They can make sugar into alcohol.

می‌تونن شکر رو به الکل تبدیل کنن.

They give chocolate its flavor,

می‌تونن طعم شکلات رو بهش بدن،

and soil the power to grow.

و به خاک قدرت رشد و پرورش بدن.

I'm here to tell you

من اینجام که بهتون بگم

that the next 100 years will feature these microscopic creatures

که ظرف ۱۰۰ سال آینده تعداد بیشتری از مشکلات ما

solving more of our problems.

توسط این موجودات میکروسکوپی حل خواهند شد.

And we have a lot of problems to choose from.

و ما مشکلات زیادی داریم که از بین‌شون انتخاب کنیم.

We've got the mundane: bad-smelling clothes or bland food.

مشکلاتی که پیش پا افتاده هستن: لباس‌های بدبو یا غذاهای بی‌مزه.

And we've got the monumental:

و مشکلاتی که عظیم هستن:

disease, pollution, war.

بیماری، آلودگی، جنگ.

And so this is my mission:

بنابراین ماموریت من اینه:

to not just catalog the microscopic life around us,

نه فقط دسته‌بندی کردن حیات میکروسکوپی اطراف ما،

but to find out what it's uniquely well-suited to help us with.

بلکه یافتن ویژگی‌های منحصر به فرد هر کدوم از اون‌ها که به ما کمک می‌کنه.

Here's an example.

بگذارید یه مثال بزنم.

We started with a pest,

صحبت‌مون رو با یک آفت شروع کردیم،

a wasp that lives on many of our homes.

یک زنبور که در خونه‌‌های بسیاری از ما زندگی می‌کنه.

Inside that wasp, we plucked out a little-known microorganism species

از داخل بدن این زنبور، ما گونه‌‌ی نسبتا شناخته شده‌ی میکروارگانیزمی بیرون کشیدیم،

with a unique ability:

که یک توانایی منحصر به فرد داره:

it could make beer.

اون می‌تونه آبجو تولید کنه.

This is a trait that only a few species on this planet have.

فقط چند گونه حیات روی کره زمین هستن که این ویژگی رو دارن.

In fact, all commercially produced beer you've ever had

در واقع، تمام آبجوهای تجاری تولید شده که تا الان خوردین،

likely came from one of only three microorganism species.

احتمالا از یکی از سه گونه‌ی میکروارگانیزمی تولید شدن.

Yet our species, it could make a beer that tasted like honey,

ولی گونه‌ی ما می‌تونست آبجویی تولید کنه که طعم عسل بده.

and it could also make a delightfully tart beer.

و همین‌طور می‌تونست یک آبجوی خوشمزه‌ی ترش درست کنه.

In fact, this microorganism species that lives in the belly of a wasp,

در واقع، این گونه‌ی میکروارگانیزمی که در شکم اون زنبور زندگی می‌کنه

it could make a valuable sour beer

می‌تونه یک نوع آبجوی ترش قیمتی درست کنه که

better than any other species on this planet.

بهتر از هر نوع دیگه‌ای از گونه‌های دیگه روی زمین باشه.

There are now four species that produce commercial beer.

حالا چهار گونه‌ی حیات وجود دارن که می‌تونن آبجوی تجاری درست کنن.

Where you used to see a pest,

حالا دیگه به جای دیدن اون آفت

now think of tasting your future favorite beer.

می‌تونین به چشیدن آبجوی موردعلاقه‌‌ی آینده‌تون فکر کنین.

As a second example,

به عنوان دومین مثال،

I worked with researchers to dig in the dirt in people's backyards.

من با گروهی از محققین روی خاک و کثیفی‌های حیاط خلوت خونه‌ها کار کردیم.

There, we uncovered a microorganism that could make novel antibiotics,

اون‌جا میکروارگانیزمی رو پیدا کردیم که می‌تونست آنتی‌بیوتیک‌های جدید تولید کنه

antibiotics that can kill the world's worst superbugs.

آنتی‌بیوتیک‌هایی که می‌تونه بدترین ابرمیکروب‌های جهان رو بکشه.

This was an awesome thing to find,

پیدا کردن چنین چیزی محشر بود.

but here's the secret:

ولی راز ماجرا این‌جاست:

for the last 60 years,

طی ۶۰ سال گذشته،

most of the antibiotics on the market

بیشتر آنتی‌بیوتیک‌های موجود در بازار،

have come from similar soil bacteria.

از باکتری خاکی مشابه گرفته شده‌ن.

Every day, you and I and everyone in this room

هرروزه، همین باکتری‌های خاکی مشابه، من و شما و همه‌ی افراد

and on this planet,

حاضر در این اتاق و همه آدم‌های کره زمین،

are saved by similar soil bacteria that produce most of our antibiotics.

رو با تولید‌ بیشتر آنتی‌بیوتیک‌های ما نجات می‌دن.

Where you used to see dirt,

حالا به جای خاک و چرک،

now think of medication.

می‌شه به دارو و درمان فکر کرد.

Perhaps my favorite example comes from colleagues

شاید مثال موردعلاقه‌ی من مثال همکاران‌م باشه

who are studying a pond scum microorganism,

که روی میکروارگانیزم لایه کثافت روی یک برکه تحقیق می‌کردن

which is tragically named after the cow dung it was first found in.

که متاسفانه اسم همون تپاله گاوی که داخل اون پیداش کرده بودن رو روش گذاشتن

It's pretty unremarkable and would be unworthy of discussion,

شاید به نظر بی‌اهمیت بیاد و ارزش بحث کردن نداشته باشه،

except that the researchers found that if you feed it to mice,

اما محققین فهمیدن اگر اون رو به موش‌ها بدن که بخورن

it vaccinates against PTSD.

اون‌ها رو در مقابل اختلال استرسی پس از سانحه (PTSD) واکسینه می‌کنه.

It vaccinates against fear.

اون‌ها رو در برابر ترس واکسینه می‌کنه.

Where you used to see pond scum, now think of hope.

حالا به جای فکر کردن به کثافت برکه، می‌شه به امید فکر کرد.

There are so many more microbial examples

مثال‌های میکروبی خیلی زیادی وجود دارن

that I don't have time to talk about today.

که من امروز فرصت ندارم در موردشون صحبت کنم.

I gave you examples of solutions that came from just three species,

من مثال‌هایی از راه‌حل‌هایی که فقط از سه گونه‌ی حیاتی اومدن رو برای شما گفتم،

but imagine what those other 100,000 species in your dust bunnies

اما تصور کنین از اون ۱۰۰،۰۰۰ گونه‌ی دیگه‌ای که روی وسایل گردگیری شما هستن

might be able to do.

چه کارهایی برمیاد.

In the future, they might be able to make you sexier

در آینده ممکنه اون‌ها بتونن کاری کنن که شما جذاب‌تر،

or smarter

یا باهوش‌تر به نظر برسین

or perhaps live longer.

و یا حتی زندگی طولانی‌تری داشته باشین.

So I want you to look at your finger again.

پس می‌خوام که یک بار دیگه به انگشت‌تون نگاه کنین.

Think about all those microscopic creatures

به تمام اون موجودات میکروسکوپی

that are unknown.

که ناشناخته هستن فکر کنین.

Think about in the future what they might be able to do

به کارهایی که ممکنه بتونن در آینده انجام بدن فکر کنین

or make

یا چیزهایی که درست کنن

or whose life they might be able to save.

یا زندگی‌هایی که بتونن نجات بدن.

How does your finger feel right now?

حالا انگشت‌تون چه حسی‌ داره؟

A little bit powerful?

یه‌ کم قدرتمنده؟

That's because you're feeling the future.

به خاطر اینه که شما دارین آینده رو لمس می‌کنین.

Thank you.

متشکرم.

(Applause)

(تشویق حضار)