Ben Saunders: Three things to know before you ski to the North Pole

بِن ساوندرز به قطبِ شمال اسکی می کند

57,342 views

2007-01-12 ・ TED


New videos

Ben Saunders: Three things to know before you ski to the North Pole

بِن ساوندرز به قطبِ شمال اسکی می کند

57,342 views ・ 2007-01-12

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Reviewer: Babak Rahimi
00:26
This is me. My name is Ben Saunders.
0
26000
1000
این من هستم. اسم من بن ساوندرزه.
00:27
I specialize in dragging heavy things
1
27000
2000
من تخصصم در جا به جا کردنِ چیزهایِ سنگینه
00:29
around cold places.
2
29000
2000
دور و ورِ جاهایِ سرد.
00:31
On May 11th last year,
3
31000
2000
دریازدهمِ ماه میِ سال پیش،
00:33
I stood alone at the North geographic Pole.
4
33000
3000
من به تنهایی در قطب شمال ایستادم
00:36
I was the only human being in an area
5
36000
2000
من تنهاانسان در ناحیه بودم
00:38
one-and-a-half times the size of America,
6
38000
2000
ناحیه ایی یک و نیم برابر آمریکا
00:40
five-and-a-half thousand square miles.
7
40000
2000
5500 مایل مربع.
00:42
More than 2,000 people have climbed Everest.
8
42000
2000
بیشتر از 2000 نفر از کوه اِورست بالا رفتنه اند.
00:44
12 people have stood on the moon.
9
44000
2000
12 نفر روی ماه قدم گذاشته اند.
00:46
Including me, only four people
10
46000
2000
فقط 4 نفر ، که من هم جزء شون هستم
00:48
have skied solo to the North Pole.
11
48000
2000
تک نفره در قطب شمال اسکی کرده اند.
00:51
And I think the reason for that --
12
51000
2000
و فکر می کنم دلیل این --
00:53
(Applause)
13
53000
4000
( تشویق )
00:57
-- thank you -- I think the reason for that is that it's -- it's --
14
57000
2000
-- متشکرم -- فکر می کنم دلیل این اینکه --
00:59
well, it's as Chris said, bonkers.
15
59000
2000
خٌب ، همونطور که عیسی گفته ، این دیوانگی یه.
01:01
It's a journey that is right at the limit
16
61000
3000
این سفری است که درست
01:04
of human capability.
17
64000
2000
محدودیت توانایی های انسان روبهش نشون می ده.
01:06
I skied the equivalent of 31 marathons
18
66000
2000
من به اندازه ی 31 مسابقه ی دوی ماراتن اسکی کردم
01:08
back to back. 800 miles in 10 weeks.
19
68000
3000
رفت و برگشت. 800 مایل در طول 10 هفته.
01:11
And I was dragging all the food I needed,
20
71000
2000
و در این مدت همه ی غذایی که لازم داشتم رو با خودم حمل می کردم.
01:13
the supplies, the equipment, sleeping bag,
21
73000
2000
همه ی لوازم و تجهیزات , کیسه خواب,
01:15
one change of underwear -- everything I needed for nearly three months.
22
75000
3000
یه لباس زیر -- همه ی وسایلی که برای نزدیک به سه ماه لازم داشتم.
01:18
(Laughter)
23
78000
3000
( خنده ی حضار )
01:21
What we're going to try and do today, in the 16 and a bit minutes I've got left,
24
81000
3000
کاری که ما امروز می خواهیم انجام بدیم, در این حدودا شانزده دقیقه ای که باقی مونده ,
01:24
is to try and answer three questions. The first one is, why?
25
84000
3000
اینکه سعی کنیم به سه سوال پاسخ بدیم. اول اینکه , چرا؟
01:27
The second one is,
26
87000
2000
دوم اینکه ,
01:29
how do you go to the loo at minus 40?
27
89000
2000
چطور یه کسی در سرمای منفی چهل می تونه به دستشویی بره.
01:31
"Ben, I've read somewhere that at minus 40,
28
91000
3000
به خودم گفتم " بن , یه جایی خوندم که در منفی چهل ,
01:34
exposed skin becomes frostbitten in less than a minute, so how do you answer the call of nature?"
29
94000
3000
پوست بدن در کمتر از یک دقیقه یخ می زنه, در نتیجه من چطور می تونم در مقابل چنین سرمایی در برابر طبیعت مقابله کنم "
01:37
I don't want to answer these now. I'll come on to them at the end.
30
97000
2000
الان نمی خوام به این جواب بدم. به این در آخر می رسم.
01:40
Third one: how do you top that? What's next?
31
100000
3000
سوم اینکه : دیگه چه کار بزرگی می شه انجام داد ؟ چه چیز در مرحله ی بعدیه؟
01:44
It all started back in 2001.
32
104000
2000
شروع همه ی این بر می گرده به سال 2001.
01:46
My first expedition was with a guy called Pen Hadow -- enormously experienced chap.
33
106000
3000
اولین کاوش من برای قطب شمال با مردی بود به نام پن هادو -- یه تجربه ی خیلی تلخ.
01:49
This was like my polar apprenticeship.
34
109000
3000
این تجربه در واقع کار آموزی من در قطب به حساب می آید.
01:52
We were trying to ski from this group of islands up here,
35
112000
3000
ما سعی داشتیم از این گروه جزایر این بالا ,
01:55
Severnaya Zemlya, to the North Pole.
36
115000
2000
سورنایا زملیا , تا قطب شمال اسکی کنیم.
01:57
And the thing that fascinates me about the North Pole,
37
117000
2000
و چیزی که من رو در رابطه با قطب شمال جذب خودش می کنه ,
01:59
geographic North Pole, is that it's slap bang in the middle of the sea.
38
119000
3000
جغرافیا ی قطب شمال و خشونتش وسط دریاست.
02:02
This is about as good as maps get,
39
122000
2000
این حدی است که نقشه ها قادر به توصیفش هستن و چیزی است که فقط می شه روی نقشه ها دید ,
02:04
and to reach it you've got to ski literally
40
124000
2000
ولی برای رسیدن بهش واقعا باید اسکی کنی
02:06
over the frozen crust,
41
126000
2000
روی پوسته ی یخ زده ی زمین,
02:08
the floating skin of ice on the Artic Ocean.
42
128000
3000
روی تکه های یخ در سطح اقیانوس منجمد شمالی.
02:11
I'd spoken to all the experts.
43
131000
2000
من با همه ی کارشناسان در این زمینه صحبت کرده بودم.
02:13
I'd read lots of books. I studied maps and charts.
44
133000
2000
کتاب های زیادی خوانده بودم , نقشه های زیادی مطالعه کرده بودم.
02:15
But I realized on the morning of day one
45
135000
2000
اما در صبح روز اول فهمیدم
02:17
that I had no idea exactly
46
137000
2000
که من در واقع نمی دونستم
02:19
what I'd let myself in for.
47
139000
2000
که خودم را داخل چه شرایطی قرار داده بودم.
02:21
I was 23 years old. No one my age
48
141000
2000
من 23 سالم بود. هیچ کس در سن من
02:23
had attempted anything like this,
49
143000
2000
سعی به انجام چنین کاری نکرده بود,
02:25
and pretty quickly, almost everything
50
145000
2000
و خیلی سریع , تقریبا هر حادثه ی بدی که
02:27
that could have gone wrong did go wrong.
51
147000
2000
می تونست رخ بده اتفاق افتاد.
02:29
We were attacked by a polar bear on day two.
52
149000
3000
در روز دوم یه خرس قطبی بهمون حمله کرد.
02:32
I had frostbite in my left big toe.
53
152000
3000
شصت پای چپم سرما زده شد.
02:35
We started running very low on food. We were both pretty hungry, losing lots of weight.
54
155000
3000
غذامون خیلی کم شد. هر دو نفرمون تا حد زیادی گرسنه بودیم و در حال لاغر شدن.
02:38
Some very unusual weather conditions, very difficult ice conditions.
55
158000
3000
یه جور وضعیت آب و هوایی خیلی عجیب و وضعیت بسیار نا مساعد یخ.
02:42
We had
56
162000
2000
بر اساس تصمیمی که گرفته بودیم
02:44
decidedly low-tech communications.
57
164000
2000
تجهیزات ارتباطی خیلی محدودی داشتیم.
02:46
We couldn't afford a satellite phone, so we had HF radio.
58
166000
3000
توان مالی برای تلفن ماهواره ای نداشتیم, برای همین یه رادیوی ایچ اف داشتیم.
02:49
You can see two ski poles sticking out of the roof of the tent.
59
169000
2000
متونین دو تا چوب اسکی ببینین که از سقف چادر زده بیرون.
02:51
There's a wire dangling down either side.
60
171000
2000
یه سیمه که از هر طرف آویزون شده.
02:53
That was our HF radio antenna.
61
173000
2000
اون آنتن رادیوی ایچ افمون بود.
02:55
We had less than two hours
62
175000
2000
با این رادیوبرای دو ماه ما کمتر از دو ساعت وقت داشتیم
02:57
two-way communication with the outside world in two months.
63
177000
3000
برای بر قرار کردن یه ارتباط دو طرفه با دنیای خارج.
03:01
Ultimately, we ran out of time.
64
181000
2000
در آخر وقتمون تمام شد.
03:03
We'd skied 400 miles. We were just over 200 miles left
65
183000
3000
برای 400 مایل اسکی کرده بودیم. فقط 200 مایل باقی مونده بود که
03:06
to go to the Pole, and we'd run out of time.
66
186000
2000
به قطب برسیم , ولی وقتمون تموم شد.
03:08
We were too late into the summer; the ice was starting to melt;
67
188000
2000
به تابستون بر خوردیم و یخها شروع کردن به آب شدن,
03:10
we spoke to the Russian helicopter pilots on the radio,
68
190000
2000
از طریق رادیو با خبر نگار هلی کوپتر روس صحبت کردیم,
03:12
and they said, "Look boys, you've run out of time.
69
192000
2000
و اونها گفتند , " پسرا , وقتتون تموم شده.
03:14
We've got to pick you up."
70
194000
2000
لازمه که بیاییم دنبالتون."
03:16
And I felt that I had failed, wholeheartedly.
71
196000
3000
و من با تمام وجودم حس کردم, شکست خوردم.
03:19
I was a failure.
72
199000
2000
من در این کار شکست خوردم.
03:21
The one goal, the one dream I'd had
73
201000
2000
یک هدف, یک رویا, که داشتم
03:23
for as long as I could remember -- I hadn't even come close.
74
203000
3000
رویایی که از وقتی به خاطرم میاد داشتم با من بود-- حتی بهش نزدیک هم نشدم.
03:27
And skiing along that first trip, I had two
75
207000
2000
و در طول اسکی سفر اول, دو ویدئو در خیالم داشتم
03:29
imaginary video clips that I'd replay over and over again in my mind
76
209000
3000
که پشت سر هم در ذهنم تکرار میکردم
03:32
when the going got tough, just to keep my motivation going.
77
212000
3000
فقط برای اینکه انگیزم رو وقتی که شرایط خیلی سخت می شد تقویت کنم.
03:35
The first one was reaching the Pole itself.
78
215000
3000
اولین ویدئو رسیدن به خود قطب بود.
03:38
I could see vividly, I suppose,
79
218000
2000
به طور مبهم می تونستم این تصاویر رو ببینم,
03:40
being filmed out of the door of a helicopter, there was, kind of, rock music playing in the background,
80
220000
3000
من در حال خارج شدن از هلی کوپتر بودم و داشت از من فیلم برداری می شد , یه جور موسیقی راک به عنوان پس زمینه در حال پخش بود ,
03:43
and I had a ski pole with a Union Jack, you know, flying in the wind.
81
223000
3000
یه چوب اسکی داشتم با یک پرچم آمریکا , در حالی که شدت باد اینقدر زیاد بود که داشت منو می برد.
03:46
I could see myself sticking the flag in a pole, you know --
82
226000
3000
می تونستم خودم رو ببینم که دارم یه پرچم یادگاری در قطب توی زمین فرو می کنم ,
03:49
ah, glorious moment -- the music kind of reaching a crescendo.
83
229000
2000
آه , چه لحظه ی پر شکوهی -- موسیقی به تدریج در حال اوج گرفتنه.
03:51
The second video clip
84
231000
2000
و ویدئوی دوم
03:53
that I imagined was getting back to Heathrow airport,
85
233000
2000
که تصور می کردم در حال بازگشت به فرودگاه هترو هستم ,
03:55
and I could see again, vividly,
86
235000
2000
و هنوز می تونستم به طور مبهم ببینم ,
03:57
the camera flashbulbs going off,
87
237000
2000
نور فلاش دوربین داره خاموش میشه ,
03:59
the paparazzi, the autograph hunters,
88
239000
3000
خبرنگاران , افراد مشتاق برای گرفتن امضا,
04:02
the book agents coming to sign me up for a deal.
89
242000
2000
ناشرین کتاب که برای چاپ کتاب در حال امضای قرارداد با من هستند.
04:04
And of course, neither of these things happened.
90
244000
3000
و البته , هیچ یک از این چیزها اتفاق نیفتاد.
04:07
We didn't get to the Pole, and we didn't have any money
91
247000
3000
ما به قطب نرسیدیم , و پول کافی نداشتیم
04:10
to pay anyone to do the PR, so no one had heard
92
250000
2000
که به کسی بپردازیم که هزینه ی تبلیغات عمومی رو انجام بده , در نتیجه هیچ کس راجب به این
04:12
of this expedition.
93
252000
2000
سفر چیزی نشنید.
04:14
And I got back to Heathrow. My mum was there; my brother was there;
94
254000
3000
و من به هترو بر گشتم. مادر و برادرم اونجا بودن ,
04:17
my granddad was there -- had a little Union Jack --
95
257000
3000
پدر بزرگم اونجا بود -- یه پرچم با خودش داشت --
04:20
(Laughter)
96
260000
2000
( خنده ی حضار )
04:22
-- and that was about it. I went back to live with my mum.
97
262000
2000
-- و همش همین بود. من بر گشتم که با مادرم زندگی کنم.
04:24
I was physically exhausted,
98
264000
2000
از لحاظ جسمی فوق العاده خسته بودم ,
04:26
mentally an absolute wreck, considered myself a failure.
99
266000
3000
از لحاظ ذهنی کاملا خورد شده بودم , و خودم رو یک انسان شکست خورده حساب می کردم.
04:29
In a huge amount of debt personally to this expedition,
100
269000
2000
با مقدار بسیار زیادی بدهی شخصی به خاطر انجام این سفر ,
04:31
and lying on my mum's sofa,
101
271000
2000
در حالی که روی مبل مادرم دراز می کشیدم ,
04:33
day in day out, watching daytime TV.
102
273000
3000
یه روز توی خونه سپری می شد و یه روز بیرون, و تماشای تلویزیون.
04:37
My brother sent me a text message, an SMS --
103
277000
2000
برادرم یه پیغام اس ام اس برام فرستاد , --
04:39
it was a quote from the "Simpsons." It said,
104
279000
2000
قطعه ای بود از سیمسنز که می گفت ,
04:41
"You tried your hardest and failed miserably.
105
281000
3000
" تو همه ی سعی ات رو کردی و به شکست سختی خوردی.
04:45
The lesson is: don't even try."
106
285000
2000
نکته ایی که لازمه یاد بگیری اینکه : هیچ وقت حتی سعی هم نکن. "
04:47
(Laughter)
107
287000
1000
( خنده ی حضار )
04:48
Fast forward three years. I did eventually get off the sofa,
108
288000
3000
سه سال به سرعت گذشت. بالاخره من از مبل بلند شدم ,
04:51
and start planning another expedition. This time,
109
291000
2000
و برنامه ریزی برای یه سفر دیگر رو شروع کردم. این بار ,
04:53
I wanted to go right across, on my own this time,
110
293000
2000
می خواستم خودم به تنهایی برم ,
04:55
from Russia, at the top of the map,
111
295000
2000
از روسیه , در بالای نقشه ,
04:57
to the North Pole, where the sort of kink in the middle is,
112
297000
2000
به قطب شمال , جایی که یه نقطه ی کوچکی در وسط این منطقه است ,
04:59
and then on to Canada.
113
299000
2000
و بعد به کانادا.
05:01
No one has made a complete crossing of the Arctic Ocean on their own.
114
301000
3000
هیچ کس عبورکامل از اقیانوس منجمد شمالی رو به تنهایی انجام نداده.
05:04
Two Norwegians did it as a team in 2000. No one's done it solo.
115
304000
4000
دو نروژی به صورت یهه تیم این کار رو در سال 2000 انجام دادن. اما هیچ کس به طور انفرادی چنین کاری نکرده.
05:08
Very famous, very accomplished Italian mountaineer,
116
308000
3000
یک کوه نورد خیلی موفق و مشهور ایتالیایی
05:12
Reinhold Messner, tried it in 1995,
117
312000
1000
در 1995 سعی کرد,
05:13
and he was rescued after a week.
118
313000
2000
و بعد از یک هفته نجاتش دادند.
05:15
He described this expedition as 10 times
119
315000
3000
او سفرش رو ده برابر خطرناک تر
05:18
as dangerous as Everest.
120
318000
2000
از بالا رفتن از اورست توصیف کرد
05:20
So for some reason, this was what I wanted to have a crack at,
121
320000
4000
به هر دلیل, این چیزی بود که من می خواستم انجامش بدم ,
05:25
but I knew that even to stand a chance of getting home in one piece,
122
325000
2000
اما می دونستم حتی اگه شانس برگشتن به خونه هم برام وجود داشته باشه ,
05:27
let alone make it across to Canada,
123
327000
2000
فقط به تنهایی برای عبور از کانادا,
05:29
I had to take a radical approach.
124
329000
2000
لازم بود یک برنامه ریزی بسیار اساسی می کردم.
05:32
This meant everything from perfecting the
125
332000
2000
این به این معنی است که همه چیز از
05:34
sawn-off, sub-two-gram toothbrush,
126
334000
3000
از تهیه ی مسواکی که از دو گرم سبک تر بود گرفته ,
05:37
to working with one of the world's leading nutritionists
127
337000
2000
تا کار کردن با یکی از ماهر ترین متخصصین تغذیه
05:39
in developing a completely new,
128
339000
2000
برای به وجود آوردن یک استراتژی غذایی
05:41
revolutionary nutritional strategy from scratch:
129
341000
3000
کاملا جدید از پایه :
05:44
6,000 calories a day.
130
344000
2000
6000 کالری در روز.
05:46
And the expedition started in February last year.
131
346000
3000
و سفر در فوریه ی سال پیش شروع شد.
05:49
Big support team. We had a film crew,
132
349000
2000
یک گروه حمایت بزرگ. گروه فیلم برداری ,
05:51
a couple of logistics people with us,
133
351000
2000
دو نفر مسئول تدارکات , همه با ما بودن ,
05:53
my girlfriend, a photographer.
134
353000
2000
دوست دخترم و یک عکاس.
05:56
At first it was pretty sensible. We flew British Airways to Moscow.
135
356000
3000
در ابتدا خیلی معقول بود. با بیریتیش ایر وی به مسکو پرواز کردیم.
06:00
The next bit in Siberia to Krasnoyarsk,
136
360000
2000
بعد از سیبری به کاراس نویارسک ,
06:02
on a Russian internal airline called KrasAir,
137
362000
3000
با پرواز داخلیه روسیه به اسم کراس ایر ,
06:05
spelled K-R-A-S.
138
365000
2000
که املاءش هست کی-آر-ای-اس
06:07
The next bit, we'd chartered a pretty elderly Russian plane
139
367000
3000
بعدش , یک هواپیمای روسی تا حدی قدیمی اجاره کردیم
06:10
to fly us up to a town called Khatanga,
140
370000
2000
تا ما رو به شهری به اسم خاتانگا ببره ,
06:12
which was the sort of last bit of civilization.
141
372000
3000
که یه جای در واقع دور از تمدن بود.
06:15
Our cameraman, who it turned out was a pretty nervous flier at the best of times,
142
375000
3000
فیلم بردارمون , که فهمیدیم حتی در شرایط عادی از پرواز وحشت داره , و پرواز عصبیش میکنه
06:19
actually asked the pilot, before we got on the plane, how long this flight would take,
143
379000
2000
قبل از اینکه وارد هواپیما بشیم , از خلبان در پرسید , که این پرواز چقدر طول میکشه ,
06:21
and the pilot -- Russian pilot -- completely deadpan, replied,
144
381000
3000
و خلبان روس با سردی تمام , جواب داد ,
06:24
"Six hours -- if we live."
145
384000
3000
شش ساعت -- اگر زنده بمونیم.
06:27
(Laughter)
146
387000
3000
( خنده ی حضار )
06:30
We got to Khatanga.
147
390000
2000
به خاتانگا رسیدیم.
06:32
I think the joke is that Khatanga isn't the end of the world,
148
392000
3000
فکر می کنم که جٌک اینکه خاتانگا آخر دنیا نیست ,
06:35
but you can see it from there.
149
395000
2000
اما متونین از اونجا ببینینش.
06:37
(Laughter)
150
397000
1000
( خنده ی حضار )
06:38
It was supposed to be an overnight stay. We were stuck there for 10 days.
151
398000
3000
قرار بود یک توقف یک شبه باشه اما ما برای ده روز اونجا گیر افتادیم.
06:41
There was a kind of vodka-fueled pay dispute between
152
401000
2000
یک جور بحث راجب به قیمت ودکا بین
06:43
the helicopter pilots and the people that owned the helicopter,
153
403000
2000
بین خلبان و صاحبان هلی کوپتر برقرار بود ,
06:45
so we were stuck. We couldn't move.
154
405000
2000
و ما گیر افتاده بودیم. نمی تونستیم حرکت کنیم.
06:47
Finally, morning of day 11, we got the all-clear,
155
407000
2000
اما بالاخره صبح روز یازدهم , مسئله حل شد ,
06:50
loaded up the helicopters -- two helicopters flying in tandem --
156
410000
4000
هلی کوپتر ها رو پر کردیم -- دو هلی کوپتر در حال پرواز دنبال همدیگه به راه افتادند --
06:54
dropped me off at the edge of the pack ice.
157
414000
2000
من رو روی لبه ی یک تکه یخ پیاده کردن.
06:56
We had a frantic sort of 45 minutes of filming,
158
416000
3000
یک فیلم برداری خیلی سریع برای 45 دقیقه داشتیم ,
06:59
photography; while the helicopter was still there,
159
419000
2000
و همین طورعکاسی , زمانی که هلی کوپترها هنوز اونجا بودن ,
07:01
I did an interview on the satellite phone;
160
421000
2000
من یک مصاحبه با تلفن ماهواره ایی انجام دادم ,
07:03
and then everyone else climbed back into the helicopter,
161
423000
3000
و بعد بقیه به داخل هلی کوپتر بر گشتند ,
07:07
wham, the door closed, and I was alone.
162
427000
4000
صدای بسته شدن در هلی کوپتر ها شنیده شد , و بعدش من تنها بودم.
07:12
And I don't know if words will ever quite do that moment justice.
163
432000
2000
و واقعا نمی دونم اگر کلمات هیچ وقت دقیقا بتونن اون لحظه رو توصیف کننن.
07:14
All I could think about was running back up to the door,
164
434000
2000
تنها چیزی که می تونستم فکر کنم این بود که به طرف در هلی کوپتر ها بدوم ,
07:16
banging on the door, and saying, "Look guys,
165
436000
2000
بکوبم به در , و بگم , " بچه ها ,
07:18
I haven't quite thought this through."
166
438000
2000
من خیلی دقیق راجب به این موضوع فکر نکردم. "
07:20
(Laughter)
167
440000
5000
( خنده ی حضار )
07:25
To make things worse, you can just see the white dot
168
445000
2000
بد تر از همه , می تونین در گوشه ی سمت راست تصویر ,
07:27
up at the top right hand side of the screen; that's a full moon.
169
447000
3000
یک نقطه ی سفید رنگ ببینید : اون ماه کامله.
07:30
Because we'd been held up in Russia, of course,
170
450000
2000
و از اون جایی که ما در روسیه بودیم , البته ,
07:32
the full moon brings the highest and lowest tides;
171
452000
2000
ماه کامل می تونه بلند ترین و کوتاه ترین جزر و مد ها رو ایجاد کنه :
07:34
when you're standing on the frozen surface of the sea,
172
454000
3000
وقتی که روی سطح منجمد اقیانوس ایستادی ,
07:37
high and low tides generally mean
173
457000
2000
جزر و مد های شدید در کل به این معنی است که
07:39
that interesting things are going to happen -- the ice is going to start moving around a bit.
174
459000
3000
اتفاقات جالبی قراره بیافتند -- یعنی اینکه یخ شروع می کنه کمی جا به جا بشه.
07:43
I was, you can see there, pulling two sledges.
175
463000
2000
من , همون طوری که اینجا می بینید , دارم دو سورتمه ی باری رو با خودم می کشم.
07:45
Grand total in all, 95 days of food and fuel,
176
465000
2000
در مجموع , غذا و سوخت برای 95 روز ,
07:47
180 kilos -- that's almost exactly 400 pounds.
177
467000
4000
180 کیلو -- که دقیقا هست 400 پاوند.
07:51
When the ice was flat or flattish,
178
471000
2000
وقتی که یخ هموار بود ,
07:53
I could just about pull both.
179
473000
2000
می تونستم هر دوشون رو بکشم.
07:55
When the ice wasn't flat, I didn't have a hope in hell.
180
475000
2000
وقتی یخ هموار نبود , هیچ امیدی نداشتم.
07:57
I had to pull one, leave it, and go back and get the other one.
181
477000
2000
مجبور بودم یکی رو بکشم , بعد بر گردم سراغ اون یکی.
07:59
Literally scrambling through what's called pressure ice --
182
479000
3000
واقعا اگه بخوام این بخش رو خلاصه کنم این چیزیه که فشار یخ خوانده می شه --
08:02
the ice had been smashed up under the pressure of the currents of the ocean,
183
482000
3000
یعنی یخی که بر اثر فشار امواج اقیانوس ,
08:05
the wind and the tides.
184
485000
2000
باد و جزر و مد خرد شده.
08:08
NASA described the ice conditions last year as the worst since records began.
185
488000
4000
در اون موقع ناسا وضعیت یخ ها رو از زمان ثبت رکورد ها بد ترین اعلام کرده بود.
08:13
And it's always drifting. The pack ice is always drifting.
186
493000
2000
یخ هایی که دائم در حال تغییر و حرکت اند.
08:16
I was skiing into headwinds for nine
187
496000
2000
من سال گذشته از ده هفته ی سفرم نه هفته
08:18
out of the 10 weeks I was alone last year,
188
498000
2000
رودر خلاف جهت باد اسکی می کردم
08:20
and I was drifting backwards most of the time.
189
500000
3000
و بیشتر وقت داشتم به عقب حرکت می کردم.
08:23
My record was minus 2.5 miles.
190
503000
3000
رکوردم منفی 2.5 مایل بود.
08:26
I got up in the morning, took the tent down, skied north for seven-and-a-half hours,
191
506000
3000
صبح بیدار شدم , چادر رو جمع کردم , برای هفت ساعت و نیم به طرف شمال اسکی کردم ,
08:29
put the tent up, and I was two and a half miles further back
192
509000
3000
چادر رو بر پا کردم , و حتی دو و نیم مایل از زمانی که شروع کرده بودم
08:32
than when I'd started.
193
512000
2000
عقب تر رفتم.
08:34
I literally couldn't keep up with the drift of the ice.
194
514000
3000
واقعا نمی تونستم با حرکت یخ جلوی این عقب گرد رو بگیرم.
08:38
(Video): So it's day 22.
195
518000
3000
( ویدئو ) : این روز بیست و دومه.
08:43
I'm lying in the tent, getting ready to go.
196
523000
3000
تو چادر دراز کشیدم , و برای رفتن حاضرم.
08:46
The weather is just appalling --
197
526000
2000
هوا واقعا ترسناکه --
08:48
oh, drifted back about five miles
198
528000
3000
آه , بازم عقب نشینی برای پنج مایل
08:51
in the last -- last night.
199
531000
2000
در آخرین شب.
08:53
Later in the expedition, the problem was no longer the ice.
200
533000
3000
آخر های سفر , مشکل دیگه یخ نبود
08:56
It was a lack of ice -- open water.
201
536000
2000
فقدان یخ بود -- فقط آب اقیانوس بود.
08:58
I knew this was happening. I knew the Artic was warming.
202
538000
3000
من می دونستم این اتفاق خواهد افتاد. می دونستم منجمد شمالی در حال گرم شدنه.
09:01
I knew there was more open water. And I had a secret weapon up my sleeve.
203
541000
3000
می دونستم که حتی منطقه ی بیشتری بدون یخ جلوی روم خواهد بود. و یک سلاح مرموز در آستین هام داشتم.
09:04
This was my little bit of bio-mimicry.
204
544000
2000
و اون سیستم بیو-میمیک کوچک من بود.
09:06
Polar bears on the Artic Ocean move in dead straight lines.
205
546000
4000
خرس های قطبی اقیانوس منجمد شمالی
09:10
If they come to water, they'll climb in, swim across it.
206
550000
2000
اگر وارد آب بشن , مستقیم و بدون توقف از یک طرف به یک طرف دیگه شنا می کنند.
09:12
So we had a dry suit developed -- I worked with a team in Norway --
207
552000
3000
بر این اساس ما یک لباس طراحی کردیم -- من با یک تیم در نروژ کار کردم --
09:15
based on a sort of survival suit --
208
555000
2000
لباسی که مقاوم باشه و به نوعی به بقای من در آب کمک کنه --
09:17
I suppose, that helicopter pilots would wear --
209
557000
2000
تصور می کنم , خلبان های اون هلی کوپتر چنین لباسی رو می پوشیدند --
09:19
that I could climb into. It would go on over my boots, over my mittens,
210
559000
2000
می تونستم با اون لباس وارد آب بشم. تا روی چکمه هام و دستکشم رو می پوشاند ,
09:21
it would pull up around my face, and seal pretty tightly around my face.
211
561000
3000
می تونستم بالا بکشمش و دور و ور صورتم روهم می پو شاند.
09:24
And this meant I could ski
212
564000
2000
و این به این معناست که می تونستم روی یخ های خیلی نازک
09:26
over very thin ice,
213
566000
2000
اسکی کنم.
09:28
and if I fell through, it wasn't the end of the world.
214
568000
2000
و اگر می افتادم , آخر دنیا نبود.
09:30
It also meant, if the worst came to the worst,
215
570000
2000
همین طور به این معنی بود که , اگر بد ترین حالت پیش می آمد ,
09:32
I could actually jump in and swim across
216
572000
2000
در واقع می تونستم شیرجه بزنم و از یک طرف به طرف دیگه شنا کنم
09:34
and drag the sledge over after me.
217
574000
3000
و سورتمه رو دنبال خودم بکشم.
09:37
Some pretty radical technology,
218
577000
2000
یک تکنیک کاملا اساسی.
09:39
a radical approach --but it worked perfectly.
219
579000
2000
یه روش اساسی -- که خیلی هم نتیجه بخش بود.
09:41
Another exciting thing we did last year
220
581000
2000
یه کار هیجان انگیز دیگه که سال گذشته انجام دادیم
09:43
was with communications technology.
221
583000
2000
در ارتباط با تکنولوژی ارتباطات بود.
09:46
In 1912, Shackleton's Endurance expedition --
222
586000
3000
در سال 1912 , در ماموریت استقامت شکِل تن --
09:49
there was -- one of his crew, a guy called Thomas Orde-Lees.
223
589000
3000
شخصی بین اعضای گروه بود , به نام تامس ارد- لی.
09:52
He said, "The explorers of 2012,
224
592000
2000
او گفت , "کاوشگران سال 2012 ,
09:54
if there is anything left to explore,
225
594000
2000
اگر تا اون موقع چیزی برای اکتشاف باقی مونده باشه ,
09:56
will no doubt carry pocket wireless telephones
226
596000
3000
بدون شک تلفن های بی سیم جیبی با خود حمل می کنند
09:59
fitted with wireless telescopes."
227
599000
3000
که مجهز به تلسکوپ های بی سیم هستند. "
10:02
Well, Orde-Lees guessed wrong by about eight years. This is my pocket wireless telephone,
228
602000
3000
خب , ارد- لی در حدود هشت سال اشتباه حدس زد. این تلفن جیبی بی سیم منه ,
10:05
Iridium satellite phone.
229
605000
2000
تلفن ماهواره ای ایریدیوم.
10:07
The wireless telescope was a digital camera I had tucked in my pocket.
230
607000
3000
تلسکوپ بی سیم یک دوربین دیجیتال بود که من تو جیبم گذاشته بودم.
10:10
And every single day of the 72 days I was alone on the ice,
231
610000
2000
و در طول 72 روزی که هر روزش رو روی یخ تنها بودم ,
10:12
I was blogging live from my tent,
232
612000
3000
از چادرم به اینترنت سر می زدم ,
10:15
sending back a little diary piece,
233
615000
2000
یک یادداشت روزانه ی کوچک می فرستادم ,
10:17
sending back information on the distance I'd covered --
234
617000
2000
اطلاعاتی راجب به اینکه چه مسافتی رو طی کردم --
10:19
the ice conditions, the temperature --
235
619000
2000
وضعییت یخ , دمای هوا --
10:21
and a daily photo.
236
621000
2000
و یه عکس روزانه.
10:23
Remember, 2001,
237
623000
2000
کاوش سال 2001 من رو به خاطر دارید ,
10:25
we had less than two hours radio contact with the outside world.
238
625000
3000
ما دو ساعت ارتباط رادیویی با دنیای خارج داشتیم.
10:29
Last year, blogging live from an expedition
239
629000
2000
در مقابل سال پیش , ازدر طول یک سفر اکتشافی امکان بر قراری ارتباط زنده داشتیم
10:31
that's been described as 10 times as dangerous as Everest.
240
631000
3000
سفری که ده برابر خطرناک تر از بالا رفتن از اورست توصیف شده.
10:34
It wasn't all high-tech. This is navigating
241
634000
2000
البته همه چیز از لحاظ تکنولوژی پیشرفته نبود. این سیستم جهت یابی
10:36
in what's called a whiteout.
242
636000
2000
در شرایطی است که اینقدر شدت برف و باد زیاده که حتی قادر به دیدن جلوی خودت هم نیستی.
10:38
When you get lots of mist, low cloud, the wind starts blowing the snow up.
243
638000
3000
وقتی مه خیلی شدیده و ابرها پایین اند , و توفان برف شروع می شه.
10:41
You can't see an awful lot. You can just see, there's a yellow
244
641000
2000
خیلی قادر به دیدن چیزی نیستی. فقط می تونی , یه نوار زرد
10:43
ribbon tied to one of my ski poles.
245
643000
2000
که به چوب اسکی من بسته شده رو ببینی.
10:45
I'd navigate using the direction of the wind.
246
645000
2000
در چنین شرایطی من با توجه به جهت وزش باد جهت یابی می کردم.
10:47
So, kind of a weird combination of high-tech and low-tech.
247
647000
2000
در واقع , یه جور ترکیب عجیب از تکنولوژی پیشرفته و ابتدائی.
10:50
I got to the Pole on the 11th of May.
248
650000
2000
من در یازدهم ماه می به قطب رسیدم.
10:52
It took me 68 days to get there from Russia,
249
652000
2000
68 روز طول کشید تا از روسیه به قطب برسم ,
10:54
and there is nothing there.
250
654000
2000
و در قطب هیچ چیز وجود نداره.
10:57
(Laughter).
251
657000
2000
( خنده ی حضار )
10:59
There isn't even a pole at the Pole. There's nothing there,
252
659000
2000
حتی یک تکه چوب هم اونجا وجود نداره. اونجا هیچ چیز وجود نداره.
11:01
purely because it's sea ice. It's drifting.
253
661000
3000
دلیلش اینکه که فقط آب یخ زده ی اقیانوس است که در حال جا به جایی است.
11:04
Stick a flag there, leave it there, pretty soon it will drift off, usually towards Canada or Greenland.
254
664000
3000
اونجا یه پرچم تو زمین فرو کردم , همون جا گذاشتمش , خیلی زود دستخوش برف و باد می شه , معمولا میره به طرف کانادا یا Greenland.
11:07
I knew this, but I was expecting something.
255
667000
4000
من این رو می دونستم , اما انتظار یک چیز رو می کشیدم.
11:12
Strange mixture of feelings: it was extremely warm by this stage,
256
672000
3000
یک جور ترکیب عجیبی از احساسات : شعفی بسیار ,
11:16
a lot of open water around, and
257
676000
2000
فضای وسیعی از آب اقیانوس دور و ور , و
11:18
of course, elated that I'd got there under my own steam,
258
678000
3000
البته , خیلی به وجد آمده بودم که خودم به تنهایی به اونجا رسیده بودم ,
11:21
but starting to really realize
259
681000
3000
اما شروع کردم یک نکته رو تشخیص بدم
11:24
that my chances of making it all the way across to Canada,
260
684000
2000
و اینکه شانس من در مسیر عبور از کانادا
11:26
which was still 400 miles away,
261
686000
2000
که هنوز یه مسافت 400 مایلی بود ,
11:28
were slim at best.
262
688000
2000
در بهترین حالت خیلی محدود بود.
11:30
The only proof I've got that I was there
263
690000
2000
تنها مدرکی که ثابت می کنه که من اونجا بودم
11:32
is a blurry photo of my GPS, the little satellite navigation gadget.
264
692000
3000
یک عکس مبهم از جی پی اس ام است , یک ماهواره ی جهت یابی یه کوچک.
11:35
You can just see --
265
695000
2000
اینجا می تونین ببینین --
11:37
there's a nine and a string of zeros here.
266
697000
3000
که یک نه رو نشون می ده و نواری از صفرها.
11:40
Ninety degrees north -- that is slap bang in the North Pole.
267
700000
3000
نود درجه به شمال -- این اوج خشونت قطبه شماله .
11:44
I took a photo of that. Sat down on my sledge. Did a sort of video diary piece.
268
704000
3000
یه عکس ازش گرفتم. روی سورتمم نشستم. همینطور یه جور ویدئو خاطره گرفتم.
11:47
Took a few photos. I got my satellite phone out.
269
707000
2000
تعدادی عکس. تلفن ماهواره ایم رو بیرون آوردم.
11:49
I warmed the battery up in my armpit.
270
709000
2000
با گرمای زیر بغلم باطری رو گرم کردم.
11:51
I dialed three numbers. I dialed my mum.
271
711000
3000
با سه شماره تماس گرفتم . با مادرم.
11:54
I dialed my girlfriend. I dialed the CEO of my sponsor.
272
714000
2000
با دوست دخترم و با مدیر عامل شخصی که هزینه ی این سفر رو پذیرا شده بود.
11:56
And I got three voicemails.
273
716000
3000
و سه پیغام در یافت کردم.
11:59
(Laughter)
274
719000
3000
( خنده ی حضار )
12:05
(Video): Ninety.
275
725000
2000
( ویدئو ) : نود .
12:12
It's a special feeling.
276
732000
2000
یک احساس مخصوصه.
12:14
The entire planet
277
734000
2000
تمام سیاره ( زمین )
12:16
is rotating
278
736000
2000
زیر پاهای من
12:18
beneath my feet.
279
738000
2000
در حال چرخشه.
12:22
The -- the whole world underneath me.
280
742000
2000
تمام دنیا زیر پای منه.
12:24
I finally got through to my mum. She was at the queue of the supermarket.
281
744000
3000
بالاخره با مادرم تماس بر قرار کردم. توی صف سوپر مارکت ایستاده بود.
12:27
She started crying. She asked me to call her back.
282
747000
3000
شروع کرد گریه کردن. ازم خواست دوباره باهاش تماس بگیرم.
12:30
(Laughter)
283
750000
1000
( خنده ی حضار )
12:32
I skied on for a week past the Pole.
284
752000
2000
به مدت یک هفته برای عبور از قطب اسکی کردم.
12:34
I wanted to get as close to Canada as I could
285
754000
2000
می خواستم تا جایی که بتونم به کانادا نزدیک بشم
12:36
before conditions just got too dangerous to continue.
286
756000
2000
قبل از اینکه شرایط خیلی برای ادامه خطرناک بشه.
12:39
This was the last day I had on the ice.
287
759000
2000
این آخرین روزی بود که من روی یخ داشتم.
12:41
When I spoke to the -- my project management team,
288
761000
2000
وقتی -- با مدیر پروژه ی تیم ام صحبت کردم ,
12:43
they said, "Look, Ben, conditions are getting too dangerous.
289
763000
3000
اونا گفتن , " بن , شرایط داره خیلی خطرناک می شه.
12:48
There are huge areas of open water just south of your position.
290
768000
2000
مناطق وسیعی از آب در جنوب جایی که تو هستی وجود داره.
12:50
We'd like to pick you up.
291
770000
2000
ما می خواهیم که بیاییم و برت داریم.
12:52
Ben, could you please look for an airstrip?"
292
772000
2000
بن , امکان هست که به دنبال جایی برای فرود هواپیما بگردی ؟
12:54
This was the view outside my tent
293
774000
3000
این منظره ی بیرون چادر من بود
12:57
when I had this fateful phone call.
294
777000
3000
وقتی که این تلفن مهم و مهلک رو در یافت کردم.
13:01
I'd never tried to build an airstrip before. Tony, the expedition manager, he said,
295
781000
2000
من هرگز ساخت جایی رو برای فرود یه هواپیما امتحان نکرده بودم. تونی , مدیر برنامه , گفت ,
13:03
"Look Ben, you've got to find 500 meters of
296
783000
2000
" ببین بن , تو 500 متر یخ مسطح
13:05
flat, thick safe ice."
297
785000
2000
, امن و محکم داری. "
13:07
The only bit of ice I could find --
298
787000
2000
تنها ناحیه ایی از یخ که تونستم پیدا کنم --
13:09
it took me 36 hours of skiing around trying to find an airstrip --
299
789000
3000
بعد از 36 ساعت اسکی کردن در تلاش برای پیدا کردن جایی برای فرود هواپیما --
13:13
was exactly 473 meters. I could measure it with my skis.
300
793000
3000
دقیقا 473 متر بود. تونستم با اسکی هام اندازه بگیرمش.
13:16
I didn't tell Tony that. I didn't tell the pilots that.
301
796000
2000
این رو به تونی و خلبان نگفتم.
13:18
I thought, it'll have to do.
302
798000
2000
فکر کردم , این باید نتیجه بده , راه دیگه ای نیست.
13:21
(Video): Oh, oh, oh, oh, oh, oh.
303
801000
2000
( ویدئو ) اوه , اوه , ...
13:24
It just about worked. A pretty dramatic landing --
304
804000
3000
و نتیجه داد. یک فرود کاملا پر ماجرا --
13:27
the plane actually passed over four times,
305
807000
2000
هواپیما قبل از فرودش حدود چهار مرتبه گشت ,
13:29
and I was a bit worried it wasn't going to land at all.
306
809000
2000
و من کمی نگران بودم که اصلا فرود نیاد.
13:31
The pilot, I knew, was called Troy. I was expecting someone called Troy
307
811000
3000
میدونستم اسم خلبان تروی است. من منتظر شخصی به نام تروی بودم
13:34
that did this for a living to be a pretty tough kind of guy.
308
814000
2000
که این کار رو برای پول انجام می داد و می بایست آدم خیلی سفت و محکمی باشه.
13:37
I was bawling my eyes out by the time the plane landed -- a pretty emotional moment.
309
817000
4000
من داشتم به شدت گریه می کردم لحظه ایی که هواپیما به زمین نشست : یک لحظه ی کاملا احساسی.
13:41
So I thought, I've got to compose myself for Troy.
310
821000
3000
فکر کردم , باید خودم رو جلوی تروی آروم کنم.
13:44
I'm supposed to be the roughty toughty explorer type.
311
824000
3000
من مثلا یه کاوشگر خیلی قوی و محکم به حساب می آمدم.
13:48
The plane taxied up to where I was standing.
312
828000
2000
هواپیما جلوی جایی که من ایستاده بودم توقف کرد.
13:50
The door opened. This guy jumped out. He's about that tall. He said, "Hi, my name is Troy."
313
830000
3000
در باز شد. خلبان پرید بیرون. او به این قد بلندیه. او گفت , " سلام , من تروی هستم. "
13:53
(Laughter).
314
833000
2000
( خنده س حضار )
13:55
The co-pilot was a lady called Monica.
315
835000
2000
کمک خلبان خانمی بود به اسم مانیکا.
13:57
She sat there in a sort of hand-knitted jumper.
316
837000
2000
در یه حالت آماده باش نشسته بود.
13:59
They were the least macho people I've ever met, but they made my day.
317
839000
3000
اونها macho مردمی بودن که دیده بودم , اما روزم رو ساختن.
14:03
Troy was smoking a cigarette on the ice;
318
843000
2000
تروی -- داشت روی یخ سیگار می کشید ,
14:05
we took a few photos. He
319
845000
2000
چند تایی عکس گرفتیم. او --
14:07
climbed up the ladder. He said, "Just -- just get in the back."
320
847000
3000
از نردبان بالا رفت. گفت , " فقط -- فقط برو عقب بشین. "
14:10
He threw his cigarette out as he got on the front,
321
850000
2000
سیگارش رو انداخت بیرون در حالی که رفت جلو نشست ,
14:12
and I climbed in the back.
322
852000
2000
و من رفتم بالا و پشت نشستم.
14:14
(Laughter)
323
854000
1000
( خنده ی حضار )
14:15
Taxied up and down the runway a few times,
324
855000
2000
برای چند لحظه ایی روی باند مانور داد ,
14:17
just to flatten it out a bit, and he said, "Right, I'm going to --
325
857000
2000
برای اینکه سطح یخ کمی صاف بشه , و گفت , " خب , من دارم --
14:19
I'm going to give it a go." And he --
326
859000
2000
می زارم هواپیما پرواز کنه. " و او --
14:22
I've now learned that this is standard practice, but it had me worried at the time.
327
862000
2000
الان می فهمم که این یه روش استاندارده , اما در اون لحظه این من رو نگران کرد.
14:24
He put his hand on the throttle.
328
864000
2000
دستش رو روی ساسات گذاشت.
14:26
You can see the control for the engines is actually on the roof of the cockpit.
329
866000
3000
می تونین ببدنین که مرکز کنترل موتور روی سقف کابینه.
14:29
It's that little bar there. He put his hand on the throttle.
330
869000
2000
این قطعه ی کوچک اینجا. تروی دستش رو روی دریچه ی کنترل هوا گذاشت.
14:31
Monica very gently put her hand sort of on top of his.
331
871000
2000
مانیکا خیلی ملایم دستش رو روی دست تروی گذاشت.
14:33
I thought, "God, here we go. We're, we're -- this is all or nothing."
332
873000
3000
من فکر کردم , " خدایا , داریم راه میافتیم. یا میرسیم یا می میریم. "
14:36
Rammed it forwards. Bounced down the runway. Just took off.
333
876000
2000
با شدت به جلو حرکت کرد. یک جهش و پرواز.
14:38
One of the skis just clipped a pressure ridge at the end of the runway,
334
878000
3000
یکی از اسکی ها فشاری رو به ناوک هواپیما آورد ,
14:41
banking. I could see into the cockpit, Troy battling the controls,
335
881000
3000
آرام آرام شروع به سوختن کرد. می تونستم از کابین ببینم , تروی در تلاش برای کنترل هواپیما بود ,
14:44
and he just took one hand off, reached back,
336
884000
3000
دستش رو رها کرد , خودش رو به عقب رساند ,
14:47
flipped a switch on the roof of the cockpit,
337
887000
2000
با یک حرکت سریع دکمه ایی رو روی سقف کابین فشار داد ,
14:49
and it was the "fasten seat belt" sign you can see on the wall.
338
889000
4000
که می گفت " کمر بند ها را ببندید " که می تونید روی دیوار ببینید.
14:53
(Laughter)
339
893000
3000
( خنده ی حضار )
14:57
And only from the air did I see the big picture.
340
897000
2000
و من فقط از بالا دیدم اون پایین چه خبره.
14:59
Of course, when you're on the ice, you only ever see one obstacle at a time,
341
899000
2000
چون , وقتی که روی یخ هستی , فقط می تونی در هر لحظه همون چیزی که جلوی چشم هست رو ببینی ,
15:01
whether it's a pressure ridge or there's a bit of water.
342
901000
3000
که یا pressure ridge هست یا آب.
15:04
This is probably why I didn't get into trouble about the length of my airstrip.
343
904000
3000
یقیننا برای همینه که من در ارتباط با طول باند فرود دچار دردسر نشدم.
15:07
I mean, it really was starting to break up.
344
907000
2000
منظورم اینکه , یخ واقعا داشت شروع به شکستن می کرد.
15:09
Why? I'm not an explorer in the traditional sense.
345
909000
3000
چرا؟ چون من در معنای سنتی یه کاوشگر نیستم.
15:12
I'm not skiing along drawing maps;
346
912000
2000
من برای کشیدن نقشه اسکی نمی کنم :
15:14
everyone knows where the North Pole is.
347
914000
2000
همه می دونن قطب شمال کجاست.
15:16
At the South Pole there's a big scientific base. There's an airstrip.
348
916000
2000
در قطب جنوب یک پایگاه علمی ی بزرگ وجود داره. یه باند فرود هست.
15:18
There's a cafe and there's a tourist shop.
349
918000
2000
و یه کافه و یه فروشگاه خرید برای توریست ها.
15:21
For me, this is about exploring human limits,
350
921000
3000
برای من , این کار کشف توانائی های انسانه ,
15:24
about exploring the limits of physiology, of psychology
351
924000
3000
توانائی های فیزیکی , روحی و روانی
15:27
and of technology. They're the things that excite me.
352
927000
2000
و تکنولوژی. اینها نکاتی اند که من رو هیجان زده می کنند.
15:30
And it's also about potential, on a personal level.
353
930000
2000
و همینطوردر مورد پتانسیل فردیه اشخاصه.
15:32
This, for me, is a chance to explore the limits --
354
932000
3000
این برای من , شانسی است که محدودیت ها رو کشف کنم --
15:35
really push the limits of my own potential, see how far they stretch.
355
935000
3000
اینکه واقعا از محدودیت های شخصیم فرا تر برم, و ببینم تا چه حد می تونم پیش برم.
15:38
And on a wider scale, it amazes me how people go through life
356
938000
3000
و در یه بعد وسیع تر , برای من شگفت آوره که مردم چطور زندگی می کنند
15:42
just scratching the surface of their potential,
357
942000
3000
اینکه فقط در یک حد سطحی به کشف توانائی هاشون می پردازند ,
15:45
just doing three or four or five percent
358
945000
3000
فقط در حد سه , چهار یا پنج در صد
15:48
of what they're truly capable of. So,
359
948000
2000
از کل توانائی ای که واقعا دارند. برای همین ,
15:50
on a wider scale, I hope that this journey
360
950000
2000
در یه بعد وسیع , امیدوارم این سفر
15:52
was a chance to inspire other people
361
952000
2000
فرصت باشه که انگیزه ای رو برای دیگران ایجاد کنه
15:54
to think about what they want to do
362
954000
2000
که به این فکر کنن که می خواهند با پتانسیل ها شون
15:56
with their potential, and what they want to do with the tiny amount of time
363
956000
3000
, و با وقت کوتاهی که
15:59
we each have on this planet.
364
959000
3000
هر یک از ما در این سیاره ( زمین ) داریم چه کار کنند.
16:03
That's as close as I can come to summing that up.
365
963000
2000
این تمام کاری است که من در سهم خودم می تونم در این بابت انجام بدم.
16:05
The next question is, how do you answer the call of nature at minus 40?
366
965000
3000
سوال بعدی اینکه , چطور با دمای منفی 40 درجه ی طبیعت کنار بیایی ؟
16:08
The answer, of course, to which is a trade secret --
367
968000
4000
جواب , البته , یه رازه -- رازی که مربوط می شه به یه رابطه ی دو طرفه بین انسان و طبیعت
16:13
and the last question,
368
973000
2000
و سوال آخر اینکه ,
16:15
what's next? As quickly as possible,
369
975000
2000
مرحله ی بعدی چیه ؟ به طور خیلی خلاصه,
16:17
if I have a minute left at the end, I'll go into more detail.
370
977000
3000
اگر فقط یک دقیقه در آخر صحبت هام برام باقی بمونه , وارد جزئیات بیشتر در این مورد می شم.
16:21
What's next:
371
981000
2000
مرحله ی بعدی برای من چیه :
16:23
Antarctica.
372
983000
2000
قطب جنوب.
16:25
It's the coldest, highest,
373
985000
2000
اونجا سرد ترین , بلند ترین ,
16:27
windiest and driest continent on Earth.
374
987000
3000
پر باد ترین و خشک ترین بخش زمینه.
16:31
Late 1911, early 1912,
375
991000
2000
اواخر 1911 , اوایل 1912 ,
16:33
there was a race to be the first
376
993000
2000
رقابتی برای کاوش در قطب جنوب انجام شد که این اولین باری بود
16:37
to the South Pole: the heart of the Antarctic continent.
377
997000
1000
که انسان به قطب جنوب می رفت : به قلب قطب جنوب.
16:39
If you include the coastal ice shelves, you can see that the Ross Ice Shelf --
378
999000
3000
اگر بخواهیم یخ های ساحلی رو در نظر بگیریم , می بینید که در بین این گروه تکه یخ راس
16:42
it's the big one down here -- the Ross Ice Shelf is the size of France.
379
1002000
3000
این پائین از بقیه بزرگ تره -- راس به بزرگی یه فرانسه است.
16:45
Antarctica, if you include the ice shelves,
380
1005000
2000
اگر بخواهیم قطب جنوب رو با تکه های بزرگ یخش در نظر بگیریم ,
16:47
is twice the size of Australia -- it's a big place.
381
1007000
2000
دو برابر استرالیا ست -- جای بزرگیه.
16:49
And there's a race to get to the Pole between Amundsen,
382
1009000
2000
و رقابت برای رسیدن به قطب جنوب بین آموندسن نروژی -- که
16:51
the Norwegian -- Amundsen had dog sleds and huskies --
383
1011000
3000
سگهای سورتمه کش سیبری رو داشت --
16:54
and Scott, the British guy, Captain Scott.
384
1014000
2000
و اسکات , طرف انگلیسی , کاپیتان اسکات انجام شد.
16:56
Scott had sort of ponies and some tractors
385
1016000
3000
اسکات یه نژادی از اسب های کوچک و چند یدک کش با خودش داشت
16:59
and a few dogs, all of which went wrong,
386
1019000
2000
و تعدادی هم سگ , که البته هیچ یک نتیجه بخش نبودند.
17:01
and Scott and his team of four people ended up on foot.
387
1021000
3000
اسکات و تیم چهار نفرش در نهایت پیاده به سفرشون ادامه دادند.
17:05
They got to the Pole late January 1912
388
1025000
2000
اونها اواخر ژانویه ی 1912 به قطب جنوب رسیدن
17:07
to find a Norwegian flag already there.
389
1027000
3000
و پرچم طرف نروژی رو اونجا پیدا کردن.
17:10
There was a tent, a letter to the Norwegian king.
390
1030000
2000
اونجا یه چادر بود , و یه نامه به پادشاه نروژ.
17:12
And they turned around, headed back to the coast,
391
1032000
3000
و اسکات به همراه گروهش به طرف ساحل برگشتند ,
17:15
and all five of them died on the return journey.
392
1035000
3000
و هر پنج نفر در راه بر گشت جانشان را از دست دادند.
17:18
Since then, no one has ever skied --
393
1038000
2000
از اون زمان به بعد , هیچ کس در این ناحیه اسکی نکرده --
17:20
this was 93 years ago -- since then, no one has ever skied
394
1040000
3000
این 93 سال قبل بوده -- از اون زمان , هیچ کس هرگز از ساحل قطب جنوب به خود قطب
17:23
from the coast of Antarctica to the Pole and back.
395
1043000
3000
مسیر رفت و بر گشت رو اسکی نکرده.
17:26
Every South Pole expedition you may have heard about
396
1046000
2000
هر مکتشف فطب جنوب که شما شاید راجب بهش شنیده باشید
17:28
is either flown out from the Pole or has used vehicles
397
1048000
2000
در مسیر برگشت از قطب یا پرواز کرده یا از تجهیزات ,
17:30
or dogs or kites to do some kind of crossing --
398
1050000
3000
سگ ها یا کایت برای عبور از یک نقطه استفاده کرده--
17:33
no one has ever made a return journey. So that's the plan.
399
1053000
2000
هیچ کس هرگز سفر برگشت از قطب جنوب رو انجام نداده. و این برنامه ی منه.
17:35
Two of us are doing it.
400
1055000
2000
دو نفر از ما مشغول آماده کردن خود برای انجام این برنامه ایم.
17:37
That's pretty much it.
401
1057000
2000
این تقریبا همه ی جریانه.
17:40
One final thought before I get to the toilet bit, is --
402
1060000
3000
حرف آخر قبل از اینکه من به دستشویی برم , اینکه --
17:43
is, I have a -- and I meant to scan this and I've forgotten --
403
1063000
3000
من یه گزارش از مدرسم دارم , وقتی که 13 سالم بود ,
17:46
but I have a -- I have a school report. I was 13 years old,
404
1066000
3000
و فراموش کردم که اسکنش کنم --
17:49
and it's framed above my desk at home. It says,
405
1069000
2000
و بالای میزم در خونه نصبش کردم و نوشته ,
17:51
"Ben lacks sufficient impetus
406
1071000
3000
" بن انگیزه ی کافی
17:54
to achieve anything worthwhile."
407
1074000
2000
برای رسیدن به هیچ چیز ارزشمند رو نداره. "
17:57
(Laughter)
408
1077000
1000
( خنده ی حضار )
17:58
(Applause)
409
1078000
3000
( تشویق )
18:01
I think if I've learned anything, it's this: that no one else
410
1081000
2000
فکر می کنم اگر من چیزی یاد گرفته باشم , اینکه :
18:03
is the authority on your potential.
411
1083000
2000
هیچ کس حق اینو نداره که به شما بگه که با زندگی و توانائی هاتون چه کار کنید.
18:05
You're the only person that decides how far you go and what you're capable of.
412
1085000
3000
شما تنها کسی هستین که تصمیم می گیره که تا چه حد جلو بره و چه توانایی هایی داره.
18:08
Ladies and gentlemen, that's my story.
413
1088000
3000
خانمها و آقایان , این قصه ی منه. خیلی ازتون سپاس گزارم.
18:12
Thank you very much.
414
1092000
1000
خیلی متشکرم.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7