Who was Confucius? - Bryan W. Van Norden

Translator: Leila Ataei Reviewer: sadegh zabihi

Most people recognize his name

اکثر مردم اسمش را می‌شناسند

and know that he is famous for having said something,

و می‌دانند که او برای گفتن چیزی مشهور شده است.

but considering the long-lasting impact his teachings have had on the world,

اما با توجه به تاثیرماندگاری که آموزه‌هایش بر جهان داشته،

very few people know who Confucius really was,

تعداد خیلی معدودی از مردم می‌دانند کنفوسیوس واقعا که بوده،

what he really said,

و چه گفته،

and why.

و چرا گفته.

Amid the chaos of 6th Century BCE China,

در بحبوحه هرج و مرج سده‌ی ششم پیش از میلاد مسیح در چین،

where warring states fought endlessly among themselves for supremacy,

جایی که ایالتهای درحال جنگ در بین خودشان بر سر برتری نبرد بی‌پایانی داشتند،

and rulers were frequently assassinated,

و حکمرانان مکررا به قتل می‌رسیدند،

sometimes by their own relatives,

گاهی از سوی بستگان خویش،

Confucius exemplified benevolence and integrity,

کنفوسیوس نیک خواهی و یکپارچگی را الگو قرار داد،

and through his teaching,

و از طریق آموزه‌هایش

became one of China's greatest philosophers.

یکی از بزرگترین فیلسوفان چین شد.

Born to a nobleman but raised in poverty from a very young age

نجیب‌زاده‌ای که از سن خیلی کم در پی مرگ پدرش

following the untimely death of his father,

در فقر بزرگ شد،

Confucius developed what would become

کنفوسیوس چیزی را گسترش داد که

a lifelong sympathy for the suffering of the common people.

همدلی دیرین برای رنج مردم عادی شد.

Barely supporting his mother and disabled brother

او که با شغلهای عجیب و غریبی از قبیل چوپانی

as a herder and account keeper at a granary,

و حسابداری در یک انبار غلات سخت از پس هزینه‌های نگهداری

and with other odd jobs,

مادر و برادر علیل خود برمی‌آمد،

it was only with the help of a wealthy friend

تنها به کمک یک دوست متمول بود

that Confucius was able to study at the Royal Archives,

که کنفوسیوس قادر به مطالعه بایگانی سلطنتی شد

where his world view would be formed.

جایی که جهان‌بینی او شکل می‌گرفت.

Though the ancient texts there were regarded by some

اگر چه آن متون کهن از سوی برخی

as irrelevant relics of the past,

آثاری بی‌ربط از گذشته تلقی می‌شدند،

Confucius was inspired by them.

اما الهام بخش کنفوسیوس بودند.

Through study and reflection,

از طریق مطالعه و تعمق،

Confucius came to believe that human character is formed in the family

کنفوسیوس به این باور رسید که شخصیت بشر در خانواده،

and by education in ritual, literature, and history.

و بواسطه تعلیمات دینی، ادبیات و تاریخ شکل می‌گیرد.

A person cultivated in this way works to help others,

فردی با چنین تربیتی، در کمک به دیگران خواهد کوشید،

guiding them by moral inspiration rather than brute force.

آنها را بجای نیروی قهریه با انگیزش اخلاقی هدایت می‌کند.

To put his philosophy into practice,

برای بکارگیری فلسفه ی خود

Confucius became an advisor to the ruler of his home state of Lu.

کنفوسیوس مشاور حکمران ایالت زادگاه خود لو گشت.

But after another state sent Lu's ruler a troop of dancing girls as a present

اما بعد از این که ایالت دیگر گروهی از دختران رقاص را پیشکشِ حکمران «لو» کرد

and the ruler ignored his duties while enjoying the girls in private,

و حکمران بجای پرداختن به امور به خوشگذرانی با دختران مشغول شد،

Confucius resigned in disgust.

کنفوسیوس با انزجار استعفا داد.

He then spent the next few years traveling from state to state,

او سپس چندین سال بعد را صرف سفر از ایالتی به ایالت دیگر کرد

trying to find a worthy ruler to serve, while holding fast to his principles.

در تلاش برای یافتن حکمرانی که لایق خدمت باشد، و بتواند به اصولش وفادار بماند.

It wasn't easy.

آسان نبود.

In accordance with his philosophy, and contrary to the practice of the time,

در مطابقت با فلسفه‌اش، و خلاف آنچه در آن زمان اعمال می‌شد،

Confucius dissuaded rulers from relying on harsh punishments and military power

کنفوسیوس حکمرانان را از بکارگیری تنبیه‌های سخت و قدرت نظامی

to govern their lands

جهت اداره سرزمین‌شان منع می‌کرد.

because he believed that a good ruler

زیرا معتقد بود که یک حکمران خوب

inspires others to spontaneously follow him

دیگران را به واسطه فضیلت ناشی از کاریزمای اخلاقی

by virtue of his ethical charisma.

به شکلی خودجوش به پیروی از خود بر می‌انگیزد.

Confucius also believed

کنفوسیوس همچنین باور داشت

that because the love and respect we learn in the family

که چون عشق و احترامی که در خانواده یاد می‌گیریم

are fundamental to all other virtues,

شالوده بقیه فضیلت‌ها است،

personal duties to family sometimes supersede obligations to the state.

گاهی وظایف شخصی در قبال خانواده به تعهدات در قبال حکومت ارجحیت دارد.

So when one duke bragged that his subjects were so upright

پس وقتی دوکی بلوف زد که رعیت‌هایش بقدری درستکار بودند

that a son testified against his own father

که پسری علیه پدرش شهادت داد

when his father stole a sheep,

وقتی پدرش یک گوسفند دزدید،

Confucius informed the duke

کنفوسیوس به دوک گفت

that genuinely upright fathers and sons protected one another.

که در اصل پدران و پسران درستکار از یکدیگر محافظت می‌کنند.

During his travels, Confucius almost starved,

در طی سفرهایش، کنفوسیوس نزدیک بود از گرسنگی بمیرد،

he was briefly imprisoned,

برای مدت کوتاهی به زندان افتاد،

and his life was threatened at several points.

و جانش در چند مرحله تهدید شد.

But he was not bitter.

اما انسان تلخی نبود.

Confucius had faith that heaven had a plan for the world,

کنفوسیوس ایمان داشت که بهشت برای جهان نقشه‌ای دارد،

and he taught that a virtuous person

و او فکر می‌کرد که یک انسان زاهد

could always find joy in learning and music.

همواره شادی را در یادگیری و موسیقی می یابد.

Failing to find the ruler he sought,

ناموفق در یافتن حکمرانی که در جستجویش بود،

Confucius returned to Lu

کنفوسیوس به لو بازگشت

and became a teacher and philosopher so influential,

و چنان آموزگار و فیلسوف بانفوذی شد

that he helped shaped Chinese culture

که به شکل‌گیری فرهنگ چین کمک کرد

and we recognize his name worldwide, even today.

و حتی امروزهم نام او را در سراسر جها ن می شناسیم.

For the disciples of Confucius,

برای پیروان کنفوسیوس،

he was the living embodiment of a sage who leads others through his virtue,

او مظهر زنده‌ای از خردمندی بود که دیگران را بواسطه زهدش هدایت می‌کرد،

and they recorded his sayings,

و آنها گفته‌های او را ثبت کردند،

which eventually were edited into a book we know in English as "The Analects."

که سرانجام در کتابی گردآوری شد به اسم « نویسه‌های چینی».

Today, millions of people worldwide adhere to the principles of Confucianism,

امروزه میلیونها انسان در سراسر جهان پیرو آئین کنفوسیوس‌گرایی هستند،

and though the precise meaning of his words has been debated for millennia,

و اگر چه معنی دقیق واژه‌هایش هزار سال است که مورد بحث است،

when asked to summarize his teachings in a single phrase,

وقتی از کنفوسیوس خواسته شد آموزه هایش را در یک کلام خلاصه کند،

Confucius himself said,

خودش اینطور گفت،

"Do not inflict upon others that which you yourself would not want."

«آنچه را برای خودت نمی‌پسندی به دیگران تحمیل نکن.»

2,500 years later, it's still sage advice.

بعد از ۲٫۵۰۰ سال، هنوز پندی خردمندانه است.