A year in the life of one of Earth's weirdest animals - Gilad Bino

Translator: sadegh vn Reviewer: shirin etebar

این پلاتی‌پوس ماده بر روی زمین خشکیده استرالیا راه می‌رود

Waddling along the parched Australian earth,

this female platypus is searching for fresh water.

و به دنبال آب تازه و تمیز می‌گردد.

Over the past year, a severe drought turned rivers and streams

در طول سال گذشته، خشکسالی شدید رودخانه‌ها و جویبار‌ها را خشکانده و چیزی به غیر از

to mere trickles.

قطرات اندکی باقی نمانده است.

She barely survived and was unable to reproduce.

او به سختی زنده مانده و نتوانسته است تولید‌مثل کند.

Could the next year bring a change in luck?

آیا در سال آینده تغییر مثبتی رخ خواهد داد؟

It's autumn and fat raindrops finally come spilling from the sky.

پاییز است و بالاخره باران سنگین از آسمان شروع به باریدن کرده است.

Within days, the platypus finds a river and begins to hunt.

طی این چند روز، پلاتی‌پوس رودخانه‌ای پیدا کرده و شروع به شکار می‌کند.

Her webbed feet propel her along

پا‌های پره‌دارش او را به جلو می‌رانند

and her waterproof coat traps heat close to her body.

و پوشش ضد‌آبش گرما را در نزدیکی بدنش به دام می‌اندازد.

Underwater, she senses her surroundings with her duck-like bill,

زیر آب، او با منقار اردک مانندش که با حدود ۴۰,۰۰۰ گیرنده الکتریکی پوشانده شده است،

which is fitted with about 40,000 electroreceptors.

محیط اطرافش را درک می‌کند.

This allows her to detect the minuscule electrical signals

این ویژگی به او اجازه می‌دهد که سیگنال‌های الکتریکی کوچکی را

coming from a glass shrimp’s nerves and muscles.

که از اعصاب و عضلات میگوی شیشه‌ای ناشی می‌شوند، دریافت کند.

She makes it a quick meal.

او آن را به‌سرعت می‌بلعد.

And once she clambers back on land to construct a burrow,

و وقتی‌که او برای ساخت لانه زیرزمینی‌اش چهار دست و پا به خشکی بر می‌گردد،

she waddles in a lizard-like posture,

شبیه به مارمولک راه می‌رود،

her limbs moving horizontally to her spine.

به طوری‌که دست‌ها و پا‌هایش نبست به ستون فقراتش حرکت افقی دارند.

The platypus has many quirks.

پلاتی‌پوس خصوصیات عجیب زیادی دارد.

As a monotreme, she's part of the most ancient lineage of mammals alive today.

او جزو راسته تک‌سوراخیان و از قدیمی‌ترین نژاد‌های پستانداران زنده حال حاضر است.

Consequently, she has a curious mix of mammalian, avian, and reptilian features,

در‌نتیجه او ترکیب نادری از ویژگی‌های پستانداران، پرندگان و خزندگان را داراست.

which is reflected in her genome.

که در ژنوم او هم نمایان است.

For instance, mammals usually have one pair of chromosomes that determine sex.

برای مثال، پستانداران معمولا یک جفت کروموزوم دارند که جنسیت را تعیین می‌کند.

But the platypus has five, which more closely resemble a bird’s.

اما پلاتی‌پوس پنج جفت دارد که در این مورد بیشتر به پرندگان شبیه است.

Let's hope she gets to put them to use.

بیایید امیدوار باشیم که او بتواند از آن‌ها استفاده کند.

She regains her strength and, as winter turns to spring,

در اوایل بهار، او نیرویش را بازیابی می‌کند

it’s time to mate.

و حالا وقت جفت‌گیری است.

However, she can’t raise her young here.

اگر‌چه او نمی‌تواند بچه‌هایش را اینجا بزرگ کند.

The surrounding land has begun to be deforested,

جنگل‌زدایی مناطق اطراف آغاز شده

causing the riverbank to erode.

و باعث فرسایش ساحل رودخانه شده است.

Instead, she journeys upstream

در عوض،او به سمت بالای رودخانه حرکت می‌کند

and settles in a clear, deep pool sheltered by a river red gum tree.

و در اعماق آب زلال رودخانه‌ای در نزدیکی درخت اکالیپتوس کامالدول پناه می‌گیرد.

Suddenly, a rustle flushes birds from the undergrowth and a fox appears.

ناگهان، صدای خش‌خش پرندگان را به پرواز درآورده و یک روباه ظاهر می‌شود.

These predators have threatened platypuses

این شکارچیان پلاتی‌پوس‌ها را از زمان

ever since they were introduced to Australia by white settlers in 1855.

آمدنشان به استرالیا و استقرار سفید‌پوستان در سال ۱۸۵۵ تهدید می‌کردند.

The fox doesn’t see her this time, but the platypus will need to stay alert.

این بار روباه نتوانست او را ببیند اما پلاتی‌پوس باید هوشیار باقی بماند.

Two males also occupy this area and, soon enough,

دو گونه نر همچین این منطقه را اشغال کرده و به زودی،

they begin competing for her affections.

برای جلب توجه او شروع به رقابت می‌کند.

Each has spurs on its hind legs containing a potent snake-like venom.

هر کدام یک زائده سمی در پای عقبی خود دارند که حاوی زهری به قدرتمندی زهر مار است.

One male fights the other off and courts the female over several weeks,

یکی از نر‌ها در نبرد پیروز می‌شود و چندین هفته به دنبال ماده می‌رود،

swimming alongside her, and occasionally biting her tail.

در کنارش شنا می‌کند و گهگاه دمش را گاز می‌گیرد.

Eventually, she reciprocates,

در نهایت، او به حرکتش واکنش نشان می‌دهد

and they swim around in circles before doing the deed.

و قبل از انجام عمل تولید‌مثل دایره‌وار دور هم شنا می‌کنند.

The male platypus has a penis with eccentric features

آلت تناسلی پلاتی‌پوس نر ویژگی‌های عجیبی

like two heads and spines that aid and fertilization.

مثل داشتن دو سر و خار دارد که به عمل لقاح کمک می‌کند.

Over the following week, the female constructs an extensive burrow

در طول هفته بعد، پلاتی‌پوس ماده لانه زیرزمینی بزرگی می‌سازد

furnished with a cozy nest.

که در آن آشیانه‌ای دنج تعبیه شده است.

She plugs up the tunnels leading in,

او ورودی تونل‌ها را می‌بندد

making them appear as dead ends to potential predators.

تا بن‌بستی برای شکارچیان احتمالی باشد.

Then, much like a reptile or bird, she lays eggs from her cloaca,

سپس تخم را بیشتر شبیه به خزندگان و پرندگان از کلواک(پارگین) خود خارج می‌کند.

a single opening that's used for both reproduction and excretion.

کلواک، حفره پشتی جانور است که برای دو عمل تولیدمثل و دفع به کار می‌رود.

She incubates her eggs, and as the river red gum tree blooms,

او روی تخم‌هایش می‌خوابد و چنانکه درخت رودخانه‌ای اکالیپتوس کامالدول شکوفا می‌شود

her offspring hatch.

فرزندان او سر از تخم در می‌آورند.

Like other mammals, she feeds them milk.

مانند سایر پستانداران، به آن‌ها شیر می‌دهد

But unlike other mammals, she has no nipples.

اما برخلاف سایر پستانداران نوک پستان ندارد.

Instead, her milk oozes from mammary glands onto her belly,

در عوض، شیر او از غدد شیری به شکمش تراوش می‌شود،

where her babies slurp it up.

جایی که بچه‌هایش بتوانند آن را بمکند.

This pooled milk invites bacteria,

این شیر جمع شده محل خوبی برای تجمع باکتری‌هاست،

but the platypus also produces potent antibacterial proteins,

اما شیر پلاتی‌پوس حاوی پروتئین‌های ضدباکتری نیرومندی است،

ensuring her newborns are safe.

که امنیت نوزادانش را تضمین می‌کند.

She continues nursing them for four months—

او به مدت چهار ماه از آن‌ها پرستاری می‌کند ــــ

hunting, evading the fox, and repairing her burrow all the while.

و در تمام این مدت شکار کردن، فرار از روباه و تعمیر لانه را انجام می‌دهد.

By the time her young are ready to make their debut,

بچه‌هایش تا اواخر تابستان

the summer is waning.

آماده حضور در طبیعت می‌شوند.

One evening, after the female platypus returns from hunting,

یک شب که پلاتی‌پوس ماده از شکار بر می‌گشت،

she finds that one nestling has already struck off on its own.

دید که در لانه‌اش آشیانه جدیدی بدون اطلاع او بنا شده است.

A few days later, the other also leaves the borough.

چند روز بعد، یکی یکی لانه را ترک کردند.

Soon, her young are living completely independently.

اندکی بعد، همه فرزندانش کاملا مستقل زندگی می‌کردند.

And eventually they’ll leave this part of the river to make homes of their own.

و در نهایت آن‌ها این قسمت از رودخانه را ترک کردند تا خانه‌های خودشان را بسازند.