The Chinese myth of the immortal white snake - Shunan Teng

5,963,105 views ・ 2019-05-07

TED-Ed


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: RAHAA IMANII Reviewer: Hajar Almasi
00:06
The talented young herbalist named Xu Xian was in trouble.
0
6969
4510
گیاه‌شناس دارویی باهوشی به نام شو سیَن به درد‌سر افتاده بود.
00:11
It should have been a victorious moment–
1
11479
1943
باید لحظه پیروزیش می‌بود -
00:13
he had just opened his very own medicine shop.
2
13422
2790
او تازه مغازه گیاهان دارویی خودش را باز کرده بود.
00:16
But he bought his supplies from his former employer,
3
16212
2920
اما وسایل و مواد موردنیازش را از رئيس سابقش می‌خرید،
00:19
and the resentful man sold him rotten herbs.
4
19132
3120
و آن مرد منفور به او گیاهان فاسدی فروخت.
00:22
As Xu Xian wondered what to do with this useless inventory,
5
22252
3470
همان‌طور که شو سیَن از خود می‌پرسید با این موجودی بی‌مصرف چه کار باید کرد،
00:25
patients flooded into his shop.
6
25722
2170
بیماران به درون مغازه‌اش هجوم آوردند.
00:27
A plague had stricken the city,
7
27892
1610
طاعون شهر را زده بود
00:29
and he had nothing to treat them.
8
29502
2250
و چیزی هم برای درمان آن‌ها نداشت.
00:31
Just as he was starting to panic,
9
31752
1750
درست وقتی که داشت به وحشت می‌افتاد
00:33
his wife, Bai Su Zhen, produced a recipe to use the rotten herbs as medicine.
10
33502
5740
همسرش بای‌سو‌ جِن دستورالعملی جهت استفادهء گیاهان فاسد به عنوان دارو تهیه کرد.
00:39
Her remedy cured all the plague-afflicted citizens immediately.
11
39242
3871
درمانش همه شهروندان مبتلا به طاعون را فورا بهبود داد.
00:43
Xu Xian’s former boss even had to buy back some of the rotten herbs
12
43113
3390
رئیس سابق شو سیَن هم حتی مجبور شد برخی از گیاهان فاسد را دوباره بخرد
00:46
to treat his own family.
13
46503
1690
تا خانواه‌اش را درمان کند.
00:48
Shortly after, a monk named Fa Hai approached Xu Xian,
14
48193
4600
مدتی بعد راهبی به‌نام فا های به شو سیَن نزدیک شد‌،
00:52
warning him that there was a demon in his house.
15
52793
3089
به او هشدار داد که شیطانی در خانه‌اش است.
00:55
The demon, he said, was Bai Su Zhen.
16
55882
2620
اوگفت که که آن شیطان بای‌سو جِن است.
00:58
Xu Xian laughed.
17
58502
1430
شو سیَن خنده‌ای سر داد.
00:59
His kindhearted, resourceful wife was not a demon.
18
59932
3580
همسر خوش‌قلب و خوش‌قریحه‌اش شیطان نبود.
01:03
Fa Hai insisted.
19
63512
1410
فا های بر حرفش پافشاری کرد.
01:04
He told Xu Xian to serve his wife realgar wine on the 5th day of the 5th month,
20
64922
5200
به شو سیَن گفت در روز ۵‌‌ام ماه ۵‌ام وقتی شیاطین درضعیف‌ترین حالِ خود هستند
01:10
when demons’ powers are weakest.
21
70122
1930
برای همسرش شراب سرخ ببرد.
01:12
If she wasn’t a demon, he explained, it wouldn’t hurt her.
22
72052
3260
به شو سیَن توضیح داد که اگر شیطانی نباشد به او آسیبی نمی‌زند.
01:15
Xu Xian dismissed the monk politely,
23
75312
1980
شو سیَن راهب را مؤدبانه مرخص کرد‌،
01:17
with no intention of serving Bai Su Zhen the wine.
24
77292
2860
و قصد نداشت به بای‌سو جِن شراب تعارف کند.
01:20
But as the day approached, he decided to try it.
25
80152
3100
اما همین‌که روز موعود می‌رسید تصمیم گرفت امتحان کند.
01:23
As soon as the wine touched Bai Su Zhen’s lips,
26
83252
2650
همین‌که شراب به لبهای بای‌سو جِن خورد‌،
01:25
she ran to the bedroom, claiming she wasn’t feeling well.
27
85902
3220
به اتاق خواب فرار کرد‌، و گفت که حالش خوب نیست.
01:29
Xu Xian prepared some medicine and went to check on her.
28
89122
3140
شو سیَن دارویی حاضر کرد و رفت تا سری به او بزند.
01:32
But instead of his wife,
29
92262
1450
اما به جای همسرش،
01:33
he found a giant white serpent with a bloody forked tongue in the bed.
30
93712
4240
مارافعی سفید بزرگی دید که با نیشی دو‌شاخه خونین در بستر افتاده بود.
01:37
He collapsed, killed by the shock.
31
97952
2560
او غش کرد و به ضربه‌ای کشته شد.
01:40
When Bai Su Zhen opened her eyes,
32
100512
1970
وقتی بای‌سو جِن چشمانش را گشود‌،
01:42
she realized immediately what must have happened.
33
102482
2810
فورا دریافت که باید چه شده باشد.
01:45
The truth was that Bai Su Zhen was an immortal snake
34
105292
3230
حقیقت این بود که بای‌سو جِن، ماری جاودانه بود
01:48
with formidable magical powers.
35
108522
2270
با قدرتهای جادویی بسیار نیرومند.
01:50
She had used her powers to take a human form
36
110792
2570
او از قدرتش برای به هیبت انسان در‌آمدن
01:53
and improve her and her husband’s fortunes.
37
113362
2850
و بهبود بخت و اقبال خود و همسرش استفاده کرده بود.
01:56
Her magic couldn’t revive Xu Xian,
38
116212
2200
جادویش نمی‌توانست شو سیَن را زنده کند‌،
01:58
but she had one more idea to save him:
39
118412
2410
اما ایده دیگری برای نجاتش داشت:
02:00
an herb that could grant longevity and even bring the dead back to life,
40
120822
4230
گیاهی که می‌تواند به طول عمر کمک کند و حتی مرده را به زندگی برگرداند،
02:05
guarded by the Old Man of the South Pole
41
125052
2348
که توسط پیرمردی در قطب جنوب
02:07
in the forbidden peaks of the Kun Lun Mountains.
42
127400
4850
در قله‌های ممنوع کوه‌های کوئن‌لِن محافظت می‌شد.
02:12
She rode to the mountains on a cloud,
43
132253
3290
سوار بر ابری به سوی کوهستان پیش رفت
02:15
then continued on foot passed gateways and arches
44
135543
2760
و پای پیاده از دروازه‌ها و مجمع‌الجزایر‌گذرکرد
02:18
until she reached one marked “beyond mortals”
45
138303
2800
تا اینکه به تابلوی «‌فراسوی مرگ دنیوی‌» رسید
02:21
hanging over a silver bridge.
46
141103
1680
که بالای پلی نقره‌ای آویخته بود‌.
02:22
On the other side,
47
142783
1230
در آن سو‌ِ،
02:24
two of the Old Man’s disciples guarded the herb.
48
144013
3280
دو تن از مریدان پیرمرد از گیاه مراقبت می‌کردند.
02:27
Bai Su Zhen disguised herself as a monk
49
147293
2460
بای‌سو جِن خود را به شکل راهبی در‌آورد
02:29
and told them she’d come to invite the Old Man to a gathering of the gods.
50
149753
4130
و به آن‌ها گفت که آمده تا پیرمرد را به گردهمایی خدایان دعوت کند.
02:33
While they relayed her message,
51
153883
1494
در حینی که پیامش را منتقل کنند
02:35
she plucked some leaves from the herb and ran.
52
155377
2198
او چند برگ از گیاه را کند و پا به فرار گذاشت.
02:37
The servants realized they had been tricked and chased her.
53
157575
3020
خدمتکار‌ها دریافتند که او به آنها حقه زده‌ است وتعقیبش کردند.
02:40
Bai Su Zhen coughed up a magic ball and threw it at one.
54
160595
3120
بای‌سو جِن گلوله‌ای جادویی را به سمت یکی از آن‌ها پرتاب کرد
02:43
As the other closed in on her,
55
163715
1980
همان طور که آن یکی محاصره‌اش کرده بود
02:45
she put the herb under her tongue for safekeeping,
56
165695
2790
گیاه را زیر زبانش گذاشت تا محفوظ بماند،
02:48
but its magic forced both of them into their true forms.
57
168485
3430
اما جادویش هردوی آن‌ها را به شکل واقعی‌شان درآورد.
02:51
As the crane’s long beak clamped around her,
58
171915
2440
همین‌که منقار بلند ماهیخوار به دورش پیچیده شد‌،
02:54
the Old Man appeared.
59
174355
1630
پیرمرد ظاهر شد.
02:55
Why, he asked, would she risk her life to steal his herb
60
175985
3140
از او پرسید که چرا با دزدیدن گیاه زندگی‌اش را به خطر انداخته است
02:59
when she was already immortal?
61
179125
1870
با اینکه همین حالا هم جاودانه است؟
03:00
Bai Su Zhen explained her love for Xu Xian.
62
180995
2750
بای‌سو جِن عشقش به شو سیَن را شرح داد.
03:03
Even if he didn’t want to be with her now that he knew she was a demon,
63
183745
3490
حتی حالا که می‌دانست او شیطان است و دیگر نمی‌خواست با او بماند‌،
03:07
she was determined to bring him back to life.
64
187235
2490
مصمم بود که او را به زندگی بازگرداند.
03:09
The two had a karmic connection dating back more than a thousand years.
65
189725
3850
آن دو رابطه‌ای کارمایی داشتند که بیش از هزار سال قدمت داشت.
03:13
When Bai Su Zhen was a small snake,
66
193575
2050
وقتی بای‌سو جِن ماری کوچک بود‌،
03:15
a beggar was about to kill her,
67
195625
2050
گدایی می‌خواست او را بکشد‌،
03:17
but a kind passerby rescued her.
68
197675
2290
اما رهگذری مهربان او را نجات داد.
03:19
Her rescuer was Xu Xian in a past life.
69
199965
3440
در زندگی گذشته‌‌اش‌، شو سیَن‌ ناجی‌اش بوده است.
03:23
Touched by her willingness to risk her life for him,
70
203405
2480
تحت تاثیر میل قلبی او برای به خطر انداختن جانش،
03:25
the Old Man permitted her to leave the mountain with the immortal herb.
71
205885
5020
پیرمرد به او اجازه داد تا با گیاهِ جاودان از کوهستان خارج شود.
03:30
Bai Su Zhen returned home to revive Xu Xian.
72
210905
4926
بای‌سو جِن برای زنده کردن شو سیَن بازگشت.
03:35
When he opened his eyes,
73
215832
1200
وقتی او چشمهایش را گشود‌،
03:37
the terrified look frozen on his face became a smile.
74
217032
3480
نگاه وحشت‌زده ماسیده برصورتش‌ به لبخندی تبدیل شد.
03:40
Demon or not,
75
220512
899
شیطان باشد یا نه‌،
03:41
he was still happy to see his wife.
76
221411
2400
هنوز هم از دیدن همسرش خوشحال شد.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7