Award-winning teen-age science in action

برندگان نوجوان جایزه ی علم در عمل

Translator: Bahador Najafiazar Reviewer: Shahram Eatezadi

Lauren Hodge: If you were going to a restaurant and wanted a healthier option,

لارن هاج: اگر قرار بود به رستورانی برید و گزینه ی سالم تر رو انتخاب کنید

which would you choose, grilled or fried chicken?

کدوم رو انتخاب می کردین، مرغ کبابی یا سرخ شده؟

Now most people would answer grilled,

خب بیشتر افراد ممکنه بگن مرغ کبابی

and it's true that grilled chicken does contain less fat and fewer calories.

و این درسته که مرغ کبابی چربی کمتر و کالری کمتری داره

However, grilled chicken poses a hidden danger.

با این حال، مرغ کبابی یک خطر پنهانی داره

The hidden danger is heterocyclic amines --

اون خطر پنهان، آمین های ناجورحلقه هستن

specifically phenomethylimidazopyridine,

به خصوص فنومتیلیمدازوپیرودین

or PhIP --

یا پی اچ آی پی

(laughter)

(خنده)

which is the immunogenic or carcinogenic compound.

که یه ترکیب ایمنی زا یا سرطان زاست

A carcinogen is any substance or agent

سرطان زاها مواد یا عواملی هستند

that causes abnormal growth of cells,

که باعث رشد غیرطبیعی سلول ها میشن

which can also cause them to metastasize or spread.

که همین می تونه باعث متاستاز یا پخش شدن اونها بشه

They are also organic compounds

اونها هم ترکیباتی آلی هستند

in which one or more of the hydrogens in ammonia

که در اونها یک یا چند هیدروژن موجود در آمونیاک

is replaced with a more complex group.

با یک گروه پیچیده تر جایگزین شده

Studies show that antioxidants

مطالعات نشون میده که آنتی اکسیدان ها

are known to decrease these heterocyclic amines.

این آمین های ناجورحلقه رو کاهش میدن

However, no studies exist yet

با این حال، هنوز مطالعه ای انجام نشده

that show how or why.

که نشون بده چرا یا چطور این کار رو انجام میدن

These here are five different organizations that classify carcinogens.

اینها پنج سازمان مختلف هستند که سرطان زاها رو طبقه بندی می کنن

And as you can see, none of the organizations consider the compounds to be safe,

و همین طور که میبینید، هیچ کدوم از سازمان ها این ترکیبات رو بی خطر در نظر نگرفته

which justifies the need to decrease them in our diet.

که توجیه می کنه که ما باید اونها رو در رژیم غذاییمون کاهش بدیم

Now you might wonder how a 13 year-old girl could come up with this idea.

حالا ممکنه شما بپرسین چطور همچین ایده ای به ذهن یه دختر 13 ساله رسیده

And I was led to it through a series of events.

و من بعد از یک سری از اتفاقات به سمتش هدایت شدم

I first learned about it through a lawsuit I read about in my doctor's office --

من اولین بار از طریق خوندن یه دادخواست در دفتر پزشکم با اون آشنا شدم

(Laughter)

(خنده)

which was between the Physician's Committee for Responsible Medicine

که بین کمیته ی پزشکان برای داروهای معتبر

and seven different fast food restaurants.

و هفت رستوران فست فود مختلف بود

They weren't sued because there was carcinogens in the chicken,

اونها به دلیل وجود سرطان زاها در مرغشون تحت پیگرد نبودن

but they were sued because of California's Proposition 65,

بلکه دلیلش گزاره ی 65 کالیفرنیا بود

which stated that if there's anything dangerous in the products

که بیان می کرد اگر هر ماده ی خطرناکی در محصولات باشه

then the companies had to give a clear warning.

شرکت ها باید هشدار واضحی بدن

So I was very surprised about this.

من در این مورد خیلی تعجب کردم

And I was wondering why nobody knew more

و تعجب کردم که چرا هیچ کس در مورد این مرغ کبابی خطرناک

about this dangerous grilled chicken,

که زیاد هم مضر به نظر نمی رسه

which doesn't seem very harmful.

چیز بیشتری نمی دونه

But then one night, my mom was cooking grilled chicken for dinner,

ولی بعد، یک شب مادرم در حال پختن مرغ کبابی برای شام بود

and I noticed that the edges of the chicken,

که من متوجه شدم که گوشه های اون مرغ

which had been marinated in lemon juice, turned white.

که در آب لیمو خیسونده شده بود، سفید شد

And later in biology class, I learned that it's due to a process called denaturing,

و بعدا در کلاس زیست شناسی، فهمیدم که به خاطر فرایندی به نام تغییر ماهیت بوده

which is where the proteins will change shape

که طی اون پروتئین ها تغییر شکل می دن

and lose their ability to chemically function.

و توانایی شیمیایی شون رو از دست می دن

So I combined these two ideas and I formulated a hypothesis,

بعد، من این دو تا ایده رو تلفیق کردم و یه فرضیه درست کردم

saying that, could possibly

که بیان می کرد: آیا ممکنه

the carcinogens be decreased due to a marinade

که مواد سرطان زا به خاطر آب لیمو کمتر بشن

and could it be due to the differences in PH?

و آیا این ممکنه به خاطر اختلاف در پی اچ باشه؟

So my idea was born,

و این طوری ایده ی من متولد شد

and I had the project set up and a hypothesis,

و من شکل پروژه و فرضیه ام رو داشتم

so what was my next step?

ولی قدم بعدی من چی بود؟

Well obviously I had to find a lab to work at

خب، مشخصه که باید یه آزمایشگاه برای کارم پیدا می کردم

because I didn't have the equipment in my school.

چون تجهیزات لازم تو مدرسه مون نبود

I thought this would be easy,

فکر کردم این کار خیلی آسونه

but I emailed about 200 different people

ولی من به حدود 200 نفر از افرادی

within a five-hour radius of where I lived,

که در شعاع پنج مایلی ما زندگی می کردن ایمیل زدم

and I got one positive response that said that they could work with me.

و فقط یک جواب مثبت گرفتم که می گفت اونها می تونن با من کار کنن.

Most of the others either never responded back,

بقیه ی افراد یا هرگز جواب ندادن

said they didn't have the time

یا گفتن وقتش رو ندارن

or didn't have the equipment and couldn't help me.

یا اینکه تجیزات لازم رو ندارن که به من کمک کنن

So it was a big commitment

به همین دلیل، تعهد سنگینی بود

to drive to the lab to work multiple times.

که چندین بار با ماشین برای کار به آزمایشگاه برم

However, it was a great opportunity to work in a real lab --

با این حال، فرصت بزرگی بود که در یک آزمایشگاه واقعی کار کنم

so I could finally start my project.

پس بالاخره تونستم پروژه م رو شروع کنم

The first stage was completed at home,

مرحله ی اول تو خونه مون تکمیل شد

which consisted of marinating the chicken,

که شامل خیسوندن مرغ در آب لیمو

grilling the chicken, amassing it

کباب کردن مرغ، توده کردن اون

and preparing it to be transported to the lab.

و آماده کردن اون برای انتقال به آزمایشگاه بود

The second stage was completed

مرحله ی دوم

at the Penn State University main campus lab,

در آزمایشگاه اصلی دانشگاه پن استیت تکمیل شد

which is where I extracted the chemicals,

که در اونجا من مواد شیمیایی رو استخراج کردم

changed the PH so I could run it through the equipment

پی اچ اونها رو عوض کردم که بتونم اونها رو ببرم داخل تجهیزات

and separated the compounds I needed

و ترکیباتی رو که نیاز داشتم

from the rest of the chicken.

از بقیه ی مرغ جدا کردم

The final stages, when I ran the samples

مراحل نهایی، وقتی که نمونه ها رو

through a high-pressure

از داخل یک دستگاه طیف نگار

liquid chromatography mass spectrometer,

کروماتوگرافی مایع پرفشار عبور دادم

which separated the compounds and analyzed the chemicals

که ترکیبات رو جدا کرد و مواد شیمیایی رو آنالیز کرد

and told me exactly how much carcinogens I had

و به من گفت من دقیقا چقدر مواد سرطان زا

in my chicken.

در مرغم داشتم

So when I went through the data, I had very surprising results,

بعد، وقتی که من داده هام رو بررسی کردم، نتایج بسیار شگفت انگیزی گرفتم

because I found that four out of the five marinating ingredients

چون متوجه شدم که چهار ماده از پنج ماده ی خیساننده ی مرغ

actually inhibited the carcinogen formation.

در واقع از تشکیل مواد سرطان زا جلوگیری کردند

When compared with the unmarinated chicken,

وقتی اون رو با مرغ خیسونده نشده مقایسه کردم

which is what I used as my control,

که چیزی بود که به عنوان کنترل دقت از اون استفاده کردم

I found that lemon juice worked by far the best,

پی بردم که آب لیمو با اختلاف زیاد بهتر از بقیه بود

which decreased the carcinogens

که مواد سرطان زا رو

by about 98 percent.

تا حدود 98 درصد کاهش داد

The saltwater marinade and the brown sugar marinade

مایع آب نمکی و مایع شکر قهوه ای

also worked very well,

هم خیلی خوب تنیجه دادن

decreasing the carcinogens by about 60 percent.

و مواد سرطان زا رو تا حدود 60 درصد کاهش دادن

Olive oil slightly decreased the PhIP formation,

روغن زیتون تشکیل پی اچ آی پی رو اندکی کاهش داد

but it was nearly negligible.

ولی تقریبا قابل صرف نظر کردن بود

And the soy sauce results were inconclusive

و سس سویا نتیجه ای در بر نداشت

because of the large data range,

تقریبا بی نتیجه بود

but it seems like soy sauce

ولی به نظر می رسه سس سویا

actually increased the potential carcinogens.

در واقع مواد سرطان زای احتمالی رو افزایش می ده

Another important factor that I didn't take into account initially

عامل مهم دیگه ای که من در ابتدا در نظر نگرفتم

was the time cooked.

زمان پخت بود

And I found that if you increase the time cooked,

و من متوجه شدم که اگه زمان پخت زیاد بشه

the amount of carcinogens rapidly increases.

میزان مواد سرطان زا به سرعت افزایش پیدا می کنه

So the best way to marinate chicken, based on this,

پس بر این اساس بهترین راه برای خیسوندن مرغ

is to, not under-cook,

اینه که نه کم بپزیم

but definitely don't over-cook and char the chicken,

و نه بیش از حد بپزیم که مرغ نیمسوز بشه

and marinate in either lemon juice, brown sugar or saltwater.

و اینکه اون رو در آب لیمو، شکر قهوه ای یا آب نمک بخیسونیم

(Applause)

(تشویق)

Based on these findings, I have a question for you.

بر اساس این یافته ها، من ازتون یه سوال می پرسم

Would you be willing to make a simple change in your diet

آیا مایل هستید که با یه تغییر کوچک در رژیم غذاییتون

that could potentially save your life?

عملا زندگیتون رو نجات بدین؟

Now I'm not saying that if you eat grilled chicken that's not marinated,

حالا من نمی گم که اگه مرغ کبابی خیسونده نشده بخورید

you're definitely going to catch cancer and die.

قراره که حتما سرطان بگیرید و بمیرید

However, anything you can do

با این حال، هر کاری که

to decrease the risk of potential carcinogens

برای کاهش ریسک مواد سرطان زا انجام بدید

can definitely increase the quality of lifestyle.

قطعا می تونه کیفیت زندگیتون رو افزایش بده

Is it worth it to you?

آیا این براتون ارزش داره؟

How will you cook your chicken now?

از حالا به بعد مرغتون رو چطور می پزید؟

(Applause)

(تشویق)

Shree Bose: Hi everyone. I'm Shree Bose.

شری بوز: سلام به همگی. من شری بوز هستم

I was the 17-18 year-old age category winner

من برنده ی بخش 17-18 ساله ها شدم

and then the grand prize winner.

و بعدش جایزه ی بزرگ رو هم بردم

And I want all of you

و از همه ی شما می خوام

to imagine a little girl

که یه دختر کوچیک رو تو ذهنتون بیارین

holding a dead blue spinach plant.

که یه گیاه اسفناج آبی پژمرده تو دستشه

And she's standing in front of you and she's explaining to you

و در مقابل شما ایستاده و داره بهتون توضیح می ده

that little kids will eat their vegetables

اگه سبزی ها رنگانگ باشه

if they're different colors.

بچه های کوچیک سبزیشون رو می خورن

Sounds ridiculous, right.

خنده دار به نظر میاد، نه؟

But that was me years ago.

ولی چند سال قبل من همون دختر کوچولو بودم

And that was my first science fair project.

و اون هم اولین پروژه ی من برای جشنواره ی علمی بود

It got a bit more complicated from there.

از اون موقع به بعد یک کم پیچیده تر شد

My older brother Panaki Bose

برادر بزرگتر من، پاناکی بوز

spent hours of his time explaining atoms to me

زمانی که من هنوز چیز زیادی از جبر نمی دونستم

when I barely understood basic algebra.

ساعت های زیادی رو صرف توضیح دادن اتم ها به من کرد

My parents suffered through many more of my science fair projects,

والدین من مجبور بودن بسیاری از پروژه های دیگر من رو برای جشنواره ی علمی تحمل کنن

including a remote controlled garbage can.

که شامل یه سطل آشغال کنترل از راه دور می شد

(Laughter)

(خنده)

And then came the summer after my freshman year,

تا اینکه تابستان سال اول دبیرستان رسید

when my grandfather passed away due to cancer.

که پدربزرگم به دلیل سرطان فوت کرد

And I remember watching my family go through that

و من یادمه که نگاه می کردم خانواده م چطور با این وضعیت رو تحمل می کنه

and thinking that I never wanted another family

و در همون حال به این فکر می کردم که هیچ وقت نمی خوام یه خانواده ی دیگه هم

to feel that kind of loss.

این طور فقدانی رو حس کنه

So, armed with all the wisdom

بنابراین در حالیکه به دانش وسیع زیست شناسی

of freshman year biology,

در سال اول مجهز بودم

I decided I wanted to do cancer research

تصمیم گرفتم که پروژه ی سرطانی انجام بدم

at 15.

در سن 15 سالگی

Good plan.

خیال خوبی بود

So I started emailing all of these professors in my area

بنابراین شروع کردم به ایمیل زدن به استادهای نزدیک به محل خودمون

asking to work under their supervision in a lab.

و از اونها درخواست کردم که تحت نظارتشون در آزمایشگاه کار کنم

Got rejected by all except one.

همه به جز یکی منو رد کردن

And then went on, my next summer,

و بعد، تابستون بعدی بود که رفتم تا

to work under Dr. Basu

زیر نظر دکتر باسو کار کنم

at the UNT Health Center at Fort Worth, Texas.

در مرکز سلامت یو ان تی در فورت ورث تگزاس

And that is where the research began.

و از اینجا بود که پروژه آغاز شد

So ovarian cancer

خب، سرطان تخمدان

is one of those cancers that most people don't know about,

یکی از اون سرطان هاییه که بیشتر مردم چیزی درباره ش نمی دونن

or at least don't pay that much attention to.

یا حد اقل توجه زیادی بهش نمی کنن

But yet, it's the fifth leading cause of cancer deaths

ولی با این حال، پنجمین علت مرگ و میر سرطانی

among women in the United States.

در بین زنان امریکایی محسوب میشه

In fact, one in 70 women

در واقع، یک زن از هر هفتاد زن

will be diagnosed with ovarian cancer.

به سرطان تخمدان مبتلاست

One in 100

یک نفر از هر صد نفر مبتلا

will die from it.

خواهد مرد

Chemotherapy, one of the most effective ways

امروزه شیمی درمانی، یکی از موثرترین روش های

used to treat cancer today,

مورد استفاده برای درمان سرطانه

involves giving patients really high doses of chemicals

که طی اون به بیماران دزهای بالایی از مواد شیمیایی داده میشه

to try and kill off cancer cells.

که سعی بکنند همه ی سلول های سرطانی رو از بین ببرن

Cisplatin is a relatively common

سیس پلاتن یکی از دارو های نسبتا رایج

ovarian cancer chemotherapy drug --

برای شیمی درمانی سرطان تخمدانه

a relatively simple molecule made in the lab

یک مولکول نسبتا ساده که در آزمایشگاه ساخته میشه

that messes with the DNA of cancer cells

و با دی ان ای سلول های سرطانی رو به هم می ریزه

and causes them to kill themselves.

و باعث میشه اونا خودشون رو بکشن

Sounds great, right?

خوب به نظر می رسه، نه؟

But here's the problem:

ولی یه مشکلی هست

sometimes patients become resistant to the drug,

بعضی مواقع بیماران نسبت به این دارو مقاوم میشن

and then years after they've been declared to be cancer free,

و سالها بعد از اینکه بهشون گفته میشه که سرطانشون رفع شده

they come back.

سرطان بر می گرده

And this time, they no longer respond to the drug.

و این بار دیگه به دارو هیچ واکنشی نشون نمی دن

It's a huge problem.

این مشکل خیلی بزرگیه

In fact, it's one of the biggest problems

در واقع امروزه یکی از بزرگ ترین مشکلات

with chemotherapy today.

مربوط به شیمی درمانی محسوب میشه

So we wanted to figure out

بنابراین ما خواستیم که بفهمیم

how these ovarian cancer cells are becoming resistant

چطور سلول های سرطانی تخمدان نسبت به این دارو

to this drug called Cisplatin.

یعنی سیس پلاتن مقاوم میشن

And we wanted to figure this out,

و ما می خواستیم این رو کشف کنیم

because if we could figure that out,

چون اگه می تونستیم کشفش کنیم

then we might be able to prevent that resistance from ever happening.

ممکن بود بتونیم از این مقاومت برای همیشه جلوگیری کنیم

So that's what we set out to do.

پس این کاری بود که شروع کردیم

And we thought it had something to do with this protein called AMP kinase,

و ما فکر می کردیم که اون مربوط به پروتئینی به نام ای ام پی کاینیز میشه

an energy protein.

یه پروتئین انرژی زا

So we ran all of these tests blocking the protein,

بنابراین تعداد زیادی آزمایش برای جلوگیری از این پروتئین انجام دادیم

and we saw this huge shift.

و بعد تغییری بزرگ مشاهده کردیم

I mean, on the slide, you can see

منظورم اینه که روی اسلاید می تونید ببینید که

that on our sensitive side,

در سمت حساس

these cells that are responding to the drug,

یعنی سلول هایی که به دارو پاسخ می دن

when we start blocking the protein,

وقتی ما شروع به مسدود کردن پروتئین می کنیم

the number of dying cells -- those colored dots --

تعداد سلولهای رنگ آمیزی شده (همون نقطه های رنگی)

they're going down.

شروع به کاهش می کنه

But then on this side, with the same treatment,

ولی در این سمت، با اجرای همون شیوه

they're going up -- interesting.

اونها شروع به افزایش می کنن؛ جالبه

But those are dots on a screen for you;

ولی اینا برای شما یه سری نقطه روی صفحه هستند

what exactly does that mean?

این دقیقا به چه معناست؟

Well basically that means

خب، اصولا به این معناست

that this protein is changing

که این پروتئین، در حال تغییر

from the sensitive cell to the resistant cell.

از سلول حساس به سلول مقاومه

And in fact, it might be changing the cells themselves

و در واقع، ممکنه خود سلول ها رو هم تغییر بده

to make the cells resistant.

تا سلول ها رو مقاوم کنه

And that's huge.

و این خیلی مسئله ی بزرگیه

In fact, it means that if a patient comes in

در واقع، به این معناست که اگه یک بیمار

and they're resistant to this drug,

مقاوم به این دارو باشه

then if we give them a chemical to block this protein,

اون وقت اگه بهش ماده ای شیمیایی بدیم که این پروتئین رو مسدود کنه

then we can treat them again

می تونیم اونها رو دوباره درمان کنیم

with the same drug.

با همون دارو

And that's huge for chemotherapy effectiveness --

و این برای تاثیرگذاری شیمی درمانی واقعا مسئله ی بزرگیه

possibly for many different types of cancer.

که احتمالا برای انواع مختلفی از سرطان قابل اعمال باشه

So that was my work,

خب این کاری بود که من کردم

and it was my way of reimagining the future

که روش من برای تصوری دوباره از آینده هست

for future research, with figuring out exactly what this protein does,

برای پژوهش های آینده، با دونستن دقیق اینکه این پروتئین چه کار می کنه

but also for the future of chemotherapy effectiveness --

و همچنین برای آینده ی تاثیرگذاری شیمی درمانی

so maybe all grandfathers with cancer

بنابراین ممکنه همه ی پدربزرگای مبتلا به سرطان

have a little bit more time to spend with their grandchildren.

یک کم وقت بیشتری برای گذروندن با نوه هاشون داشته باشن

But my work wasn't just about the research.

ولی کار من فقط به معنی پژوهش نبود

It was about finding my passion.

اون به معنی پیدا کردن علاقه ام بود

That's why being the grand prize winner

به همین دلیله که برنده شدن جایزه ی بزرگ

of the Google Global Science Fair --

جشنواره ی علمی جهانی گوگل

cute picture, right --

(عکس جالبیه، نه؟)

it was so exciting to me and it was such an amazing honor.

خیلی برای من هیجان انگیز بود و واقعا افتخار بزرگی بود

And ever since then,

و بعد از اون

I've gotten to do some pretty cool stuff --

شروع کردم به انجام دادن یه سری کارهای جالب

from getting to meet the president

از ملاقات با رئیس جمهور گرفته

to getting to be on this stage

تا ایستادن روی این صحنه

to talk to all of you guys.

تا با شماها حرف بزنم

But like I said, my journey wasn't just about the research,

ولی همون طور که گفتم، سفر من فقط به معنی پژوهش نبود

it was about finding my passion,

به معنی پیدا کردن علاقه ام بود

and it was about making my own opportunities

و به معنی ایجاد کردن فرصت هایی برای خودم بود

when I didn't even know what I was doing.

وقتی که حتی نمی دونستم چی کار دارم می کنم

It was about inspiration

به معنی الهام گرفتن بود

and determination

و به معنی اراده

and never giving up on my interest

و ناامید نشدن از علایقم

for science and learning and growing.

به علم و یادگیری و رشد

After all, my story begins

برای اینکه داستان من

with a dried, withered spinach plant

با یه گیاه اسفناج خشک و پژمرده شروع میشه

and it's only getting better from there.

و از اونجا به بعده که بهتر هم میشه

Thank you.

متشکرم

(Applause)

(تشویق)

Naomi Shah: Hi everyone. I'm Naomi Shah,

نائومی شاه: سلام به همگی. من نائومی شاه هستم

and today I'll be talking to you about my research

و امروز قراره که درباره ی پژوهشم باهاتون حرف بزنم

involving indoor air quality

که درباره ی کیفیت هوای فضاهای بسته

and asthmatic patients.

و بیماران آسمی هست

1.6 million deaths worldwide.

1.6 میلیون مرگ و میر در دنیا

One death every 20 seconds.

یک مرگ در هر بیست ثانیه

People spend over 90 percent of their lives indoors.

مردم بیش از نود درصد از عمرشون رو در فضاهای بسته می گذرونن

And the economic burden of asthma

و بار اقتصادی آسم

exceeds that of HIV and tuberculosis combined.

از مجموع ایدز و سل بیشتره

Now these statistics had a huge impact on me,

خب، این آمار تاثیر زیادی روی من گذاشتند

but what really sparked my interest in my research

ولی اون چیزی که علاقه ی من رو به این پژوهش جلب کرد

was watching both my dad and my brother

این بود که می دیدم پدر و برادرم

suffer from chronic allergies year-round.

کل سال از آلرژی های مزمن رنج می برند

It confused me;

این منو گیج می کرد

why did these allergy symptoms persist

که چرا علائم این آلرژی

well past the pollen season?

حتی بعد از گذشت زمان زیادی از فصل گرده افشانی رفع نمی شدند

With this question in mind, I started researching,

با داشتن این سوال در ذهنم، کار پژوهشم رو آغاز کردم

and I soon found that indoor air pollutants were the culprit.

و به زودی فهمیدم که علت اصلی، آلاینده های فضاهای بسته هستند

As soon as I realized this,

همین که این مسئله رو فهمیدم

I investigated the underlying relationship

من رابطه ی بین

between four prevalent air pollutants

چهار آلاینده ی شایع هوا

and their affect on the lung health of asthmatic patients.

و اثر اونها بر سلامت شش های بیماران آسمی بررسی کردم

At first, I just wanted to figure out

در ابتدا، فقط می خواستم پی ببرم

which of these four pollutants have the largest negative health impact

که کدوم یکی از این آلاینده ها بیشترین اثر منفی رو

on the lung health of asthmatic patients.

بر روی سلامت بیماران آسمی داره.

But soon after, I developed a novel mathematical model

ولی خیلی زود من یه مدل ریاضی جدید ارائه دادم

that essentially quantifies the effect

که تاثیر این آلاینده های محیطی رو

of these environmental pollutants

بر روی سلامت شش های بیماران آسمی

on the lung health of asthmatic patients.

به طور عمده اندازه گیری می کنه

And it surprises me

و باعث تعجب منه که

that no model currently exists

در حال حاضر هیچ مدلی وجود نداره

that quantifies the effect of environmental factors

که تاثیر عوامل محیطی رو بر روی سلامت شش

on human lung health,

اندازه گیری کنه

because that relationship seems so important.

چون این رابطه بسیار مهمه

So with that in mind,

به همین علت با در نظر داشتن این مورد

I started researching more, I started investigating more,

پژوهش ها و بررسی هام رو بیشتر کردم

and I became very passionate.

و دغدغه م در این مورد بیشتر شد

Because I realized

چون فهمیدم که

that if we could find a way to target remediation,

اگر ما بتونیم راهی پیدا کنیم که به درمان منجر بشه

we could also find a way

می تونیم همچنین راهی پیدا کنیم

to treat asthmatic patients more effectively.

تا بیماران آسمی رو خیلی موثرتر درمان کنیم

For example, volatile organic compounds

برای مثال ترکیبات آلی فرّار

are chemical pollutants

آلاینده های شیمیایی هستند که

that are found in our schools, homes and workplaces.

در خانه ها، مدارس و محل کار ما یافت می شن.

They're everywhere.

اونها همه جا هستن

These chemical pollutants

این آلاینده های شیمیایی

are currently not a criteria air pollutant,

در حال حاضر بر اساس قانون هوای پاک ایالات متحده

as defined by the U.S. Clean Air Act.

به عنوان آلاینده ی هوا شناخته نمی شن

Which is surprising to me,

که خیلی برای من عجیبه

because these chemical pollutants, through my research,

چون من در پژوهش خودم نشون دادم که

I show that they had a very large negative impact

این آلاینده های شیمیایی تاثیر منفی خیلی زیادی

on the lung health of asthmatic patients

بر سلامت شش های بیماران آسمی داشتند

and thus should be regulated.

و در نتیجه باید قانونی براشون وجود داشته باشه

So today I want to show you

برای همین من امروز می خوام به شما

my interactive software model that I created.

مدل نرم افزار دوجانبه رو که درست کردم به شما نشون بدم

I'm going to show it to you on my laptop.

می خوام اون رو روی لپ تاپم بهتون نشون بدم

And I have a volunteer subject in the audience today,

و امروز بین حضار یه داوطلب داریم

Julie.

جولی

And all of Julie's data has been pre-entered

و تمام اطلاعات جولی از قبل

into my interactive software model.

وارد نرم افزار دوجانبه ی من شدن

And this can be used by anyone.

و هر کسی می تونه ازش استفاده کنه

So I want you to imagine that you're in Julie's shoes,

به همین دلیل از شما می خوام خودتون رو جای جولی بذارین

or someone who's really close to you

یا جای یک نفر که خیلی بهتون نزدیکه

who suffers from asthma or another lung disorder.

و داره از آسم یا یه بیماری دیگه مربوط به شش رنج میبره

So Julie's going to her doctor's office

خب جولی داره به دفتر دکترش میره

to get treated for her asthma.

تا بیماری آسمشو معالجه کنه

And the doctor has her sit down,

و دکتر به او میگه بشین

and he takes her peak expiratory flow rate --

و حداکثر شدت جریان تنفسی او رو اندازه گیری می کنه

which is essentially her exhalation rate,

که همون سرعت بازدم او هست

or the amount of air that she can breathe out in one breath.

یا میزان هوایی که می تونه در یک بازدم بیرون بده

So that peak expiratory flow rate,

و من همین حداکثر شدت جریان

I've entered it up into the interactive software model.

وارد مدل نرم افزار دوجانبه ی خودم کردم

I've also entered in her age, her gender and her height.

همچنین سن، جنس و قد او رو هم وارد کردم

I've assumed that she lives in an average household

فرض کردم که او در یک خانواده ی متوسط زندگی می کنه

with average air pollutant levels.

که در معرض میزان متوسطی از آلاینده های هواست

So any user can come in here

بنابراین هر کاربری می تونه بیاد اینجا

and click on "lung function report"

و روی "گزارش کارکرد شش" کلیک کنه

and it'll take them to this report that I created.

و این گزارشی که درست کردم رو ببینه

And this report really drives home the crux of my research.

و این گزارش در واقع دشوارترین قسمت پژوهش من رو نشون میده

So what it shows -- if you want to focus on that top graph in the right-hand corner --

این گزارش نشون میده (اگه به اون نمودار بالایی در گوشه ی سمت راست توجه کنید)

it shows Julie's actual peak expiratory flow rate

حد اکثر شدت جریان تنفسی واقعی جولی رو نشون میده

in the yellow bar.

در نوار زرد رنگ

This is the measurement that she took in her doctor's office.

این همون اندازه گیری هست که در دفتر دکترش انجام شد

In the blue bar at the bottom of the graph,

نوار آبی در پایین نمودار

it shows what her peak expiratory flow rate,

نشون میده که بر اساس سن، جنس و قد او

what her exhalation rate or lung health, should be

حداکثر شدت جریان تنفسی

based on her age, gender and height.

و سرعت بازدم یا سلامت شش های او چقدر باید باشه

So the doctor sees this difference between the yellow bar and the blue bar,

پس دکتر این تفاوت بین نوارهای زرد و آبی رو می بینه

and he says, "Wow, we need to give her steroids,

و میگه "هی! ما باید بهش استروید،

medication and inhalers."

دارو و استنشاق کننده بدیم

But I want everyone here to reimagine a world

ولی من اینجا از همه می خوام که دنیایی رو تصور کنن

where instead of prescribing steroids,

که در اون به جای تجویز استروید

inhalers and medication,

استنشاق کننده و دارو

the doctor turns to Julie and says,

دکتر برگرده و به جولی بگه که

"Why don't you go home and clean out your air filters.

چرا نمی ری خونه و فیلترهای هواش رو تعویض نمی کنی؟

Clean out the air ducts in your home,

مجراهای هوا رو در خونه

in your workplace, in your school.

محل کار و مدرسه ت تمیز کن

Stop the use of incense and candles.

از خوشبو کننده ها و شمع استفاده نکن

And if you're remodeling your house,

و اگر می خواین دکور خونه تون رو عوض کنین

take out all the carpeting and put in hardwood flooring."

به جای فرش از کفی (پارکت) استفاده کنین

Because these solutions are natural,

چون این راه حل ها طبیعی هستن

these solutions are sustainable,

قابل تحمل هستن

and these solutions are long-term investments --

و سرمایه گذاری های طولانی مدت هستن

long-term investments that we're making

سرمایه گذاری های طولانی مدتی که

for our generation and for future generations.

برای نسل خودمون و آیندگان انجام می دیم

Because these environmental solutions

چون این راه حل های محیط زیستی

that Julie can make in her home, her workplace and her school

که جولی می تونه در خونه، محل کار و مدرسه ش انجام بده

are impacting everyone that lives around her.

روی زندگی همه ی افرادی که باهاش سروکار دارن تاثیر می گذاره

So I'm very passionate about this research

برای همین من علاقه وافری درباره ی این پژوهش دارم

and I really want to continue it

و واقعا می خوام ادامه ش بدم

and expand it to more disorders besides asthma,

و اون را تا بیماری هایی غیر از آسم

more respiratory disorders, as well as more pollutants.

اختلالات بیشتر و آلاینده های بیشتر گسترش بدم

But before I end my talk today,

ولی قبل از اینکه صحبتم رو تموم کنم

I want to leave you with one saying.

می خوام شما رو با یک ضرب المثل ترک کنم

And that saying is that genetics loads the gun,

و اون ضرب المثل اینه که ژنتیک اسلحه رو پر می کنه

but the environment pulls the trigger.

ولی محیط زیست ماشه رو می کشه

And that made a huge impact on me

و این قضیه وقتی داشتم این پژوهش رو انجام می دادم

when I was doing this research.

روی من تاثیر بسزایی گذاشت

Because what I feel, is a lot of us think

ولی چیزی که حس می کنم اینه که خیلی از ماها فکر می کنیم

that the environment is at a macro level,

که محیط زیست در حدی بزرگه

that we can't do anything to change our air quality

که ما نمی تونیم هیچ کاری برای تغییر کیفیت هوامون بکنیم

or to change the climate or anything.

یا آب و هوا یا هرچیز دیگه رو تغییر بدیم

But if each one of us takes initiative in our own home,

ولی اگه هر کدوم از ماها از خونه ی خودمون

in our own school and in our own workplace,

مدرسه ی خودمون و محل کار خودمون شروع کنیم

we can make a huge difference in air quality.

می تونیم در کیفیت هوا تغییر بزرگی ایجاد کنیم

Because remember, we spend 90 percent of our lives indoors.

چون به یاد داشته باشیم که ما 90 درصد زندگی مون رو در فضای بسته سپری می کنیم

And air quality and air pollutants

و کیفیت هوا و آلاینده های هوا

have a huge impact on the lung health of asthmatic patients,

تاثیر بسزایی بر سلامت شش های بیماران آسمی

anyone with a respiratory disorder

یا هر کسی با اختلالات تنفسی

and really all of us in general.

و در واقع همه ی ما دارن

So I want you to reimagine a world

پس از شما می خوام که دنیایی رو در ذهنتون بازسازی کنید

with better air quality,

که در اون کیفیت هوا بهتر باشه

better quality of life

کیفیت زندگی بیشتر باشه

and better quality of living for everyone

و کیفیت معاش برای تک تک ما

including our future generations.

و همچنین نسل های آینده مون بیشتر باشه

Thank you.

متشکرم

(Applause)

(تشویق)

Lisa Ling: Right.

لیزا رینگ: درسته

Can I have Shree and Lauren come up really quickly?

میشه از شری و لارن بخوام که سریع بیان بالا؟

Your Google Science Fair champions.

قهرمان های جشنواره ی علمی گوگل شما

Your winners.

برنده های شما

(Applause)

(تشویق)