4 Powerful Poems about Parkinson's and Growing Older | Robin Morgan | TED Talks

35,204 views ・ 2015-10-15

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Behdad Khazaeli Reviewer: soheila Jafari
00:12
When I was only three or four,
0
12817
2444
وقتی فقط سه یا چهار ساله بودم،
00:15
I fell in love with poetry,
1
15285
2468
عاشق شعر شدم،
00:17
with the rhythms and the music of language;
2
17777
3111
با وزن و آهنگ کلام،
00:20
with the power of metaphor and of imagery,
3
20912
3643
با قدرت استعاره و تشبیه،
00:24
poetry being the essence of communication --
4
24579
2762
شعر ذات ارتباط است --
00:27
the discipline, the distillation.
5
27365
2707
نظم، عصاره.
00:30
And all these years later, the poems I'll read today
6
30999
2962
و بعد از این همه سال، اشعاری که امروز می خوانم
00:33
are from my just-finished seventh book of poetry.
7
33985
3301
از کتاب هفتم اشعارم است که به تازگی به اتمام رسیده.
00:38
Well, five years ago, I was diagnosed with Parkinson's disease.
8
38199
4127
خوب، پنج سال پیش، بیماری پارکینسون در من تشخیص داده شد.
00:42
Though there's no cure yet,
9
42874
1920
با اینکه هنوز درمانی قطعی برای این وجود ندارد،
00:44
advances in treatment are really impressive.
10
44818
2786
پیشرفتهای درمانی واقعاً قابل توجه است.
00:47
But you can imagine that I was appalled to learn
11
47985
2990
اما می توانید تصور کنید که ترسیدم وقتی فهمیدم
00:50
that women are largely left out of research trials,
12
50999
4494
زنان به شکلی عمده از آزمایش های پژوهشی کنار گذاشته شده اند،
00:55
despite gender-specific medical findings having demonstrated
13
55517
3521
در حالی که یافته های پزشکی با در نظر گرفتن جنسیت نشان داده
00:59
that we are not actually just small men --
14
59062
2659
که ما در واقع مردان کوچکی نیستیم --
01:01
(Laughter)
15
61746
2096
(خنده حضار)
01:03
who happen to have different reproductive systems.
16
63866
3252
که تصادفا دستگاه تناسلی متفاوتی دارند.
01:07
Gender-specific medicine is good for men, too.
17
67142
2829
پزشکی منطبق بر جنسیت برای مردان هم خوب است.
01:10
But you bring to a crisis the person you already are,
18
70325
4753
اما خودت را به چالش می‎کشی،
01:15
including the, yes, momentum that you've learned to invoke
19
75102
3873
همراه با میلت به «بله گویی» که یاد گرفته ای تا التماس کنی
01:18
through passionate caring and through action,
20
78999
3309
از راه توجه های احساسی و در کارهایت،
01:22
both of which require but also create energy.
21
82332
4368
و هر دو در حالی که به انرژی نیاز دارند مولد انرژی هستند.
01:27
So as an activist, I began working with the Parkinson's Disease Foundation --
22
87470
4286
بنابراین به عنوان فعال حقوق زنان، کار خود را با بنیاد بیماری پارکینسون آغاز کردم --
01:31
that's pdf.org --
23
91780
2181
که همان PDF.org است --
01:33
to create a major initiative to put women on the Parkinson's disease map.
24
93985
6739
تا حرکتی برای تعیین جایگاه زنان در مسیر مقابله با بیماری پارکینسون ایجاد کنم.
01:41
And as a poet, I began working with this subject matter,
25
101819
3225
و به عنوان یک شاعر، کارم را با عنوان این موضوع شروع کردم،
01:45
finding it tragic, hilarious, sometimes even joyful.
26
105068
4724
که برای من غم انگیز، مضحک، و گاهی حتی شادی بخش بود.
01:50
I do not feel diminished by Parkinson's;
27
110136
2587
من با پارکینسون احساس نقصان نمی کنم؛
01:52
I feel distilled by it,
28
112747
2625
احساس می کنم عصاره ام را می گیرد،
01:55
and I actually very much like the woman I'm distilling into.
29
115396
4438
و من واقعا به زنی که قطره قطره به آن تبدیل می‎شوم علاقه ‎مندم.
02:01
"No Signs of Struggle"
30
121528
1901
«هیچ نشانی از تقلا نیست»
02:04
Growing small requires enormity of will:
31
124569
4050
کوچک شدن نیازمند پررویی است:
02:08
just sitting still in the doctor's waiting room
32
128643
2588
آرام منتظر شدن در اتاق انتظار پزشک
02:11
watching the future shuffle in and out,
33
131255
3586
و تماشای آینده ای که می آید و می رود،
02:14
watching it stoop; stare at you
34
134865
2743
می بینی که خم می‎شود؛ به تو خیره است
02:17
while you try not to look.
35
137632
1962
در حالی که تو چشم از او می‎گردانی.
02:20
Rare is an exchange:
36
140213
1643
کمیابی یک معامله است:
02:21
a smile of brief, wry recognition.
37
141880
3143
لبخندی کوتاه، تاییدی کنایه آمیز.
02:25
You are the new kid on the block.
38
145917
1799
تو در این محله کودکی تازه واردی.
02:28
Everyone here was you once.
39
148192
2160
هر کسی اینجا زمانی خود تو بوده.
02:30
You are still learning that growing small requires a largeness of spirit
40
150791
4207
و تو هنوز می‎آموزی که کوچک شدن نیازمند بزرگی روح است.
02:35
you can't fit into yet:
41
155022
2459
هنوز با محیط منطبق نشده ای:
02:37
acceptance of irritating help from those who love you;
42
157505
3949
پذیرفتن کمکی آزار دهنده از کسانی که دوستت دارند؛
02:41
giving way and over, but not up.
43
161478
3084
کنار رفتن و رها کردن، اما نه تسلیم شدن.
02:45
You've swallowed hard the contents of the "Drink Me" bottle,
44
165494
3228
به سختی محتویات بطری "مرا بنوش" را سر کشیده‎ای،
02:48
and felt yourself shrink.
45
168746
2185
و کوچک شدن خود را احساس کرده‎ای.
02:51
Now, familiar furniture looms,
46
171576
2743
اکنون، اثاثیه آشنا محو می شوند،
02:54
floors tilt, and doorknobs yield only when wrestled round with both hands.
47
174343
4786
کف اتاق کج شده و دستگیره در را تنها با تلاش دو دست می‎چرخانی.
02:59
It demands colossal patience, all this growing small:
48
179685
4870
این کوچک شدن نیاز به صبری عظیم دارد:
03:04
your diminished sleep at night,
49
184579
1896
خواب کوتاه شبانه‎ات،
03:06
your handwriting, your voice, your height.
50
186499
3429
دست خط ، صدا و قدت.
03:10
You are more the incredible shrinking woman
51
190668
3225
بیشتر به یک زن بسیار کوچک شباهت داری
03:13
than the Buddhist mystic, serene, making do with less.
52
193917
3923
تا یک عارف بودایی، که بی سر و صدا با کم می‎سازد.
03:17
Less is not always more.
53
197864
2781
کم همیشه بیش نیست.
03:21
Yet in this emptying space, space glimmers,
54
201560
4580
اما در این فضای در حال خالی شدن، کورسویی از فضا،
03:26
becoming visible.
55
206164
1634
در حال نمایان شدن است.
03:28
Here is a place behind the eyes of those accustomed
56
208115
3359
اینجا در پس دو چشم آنهایی که عادت کرده اند
03:31
by what some would call diminishment.
57
211498
3269
فضایی است که بعضی آن را خوار شدن می‎نامند.
03:35
It is a place of merciless poetry,
58
215468
3675
این، مکانی است برای اشعار بی ترحم،
03:39
a gift of presence previously ignored,
59
219167
3319
تحفه برای وجودی که قبلا نادیده گرفته شده،
03:42
drowned in the daily clutter.
60
222510
2069
که در غوغای روزمره غرق شده است.
03:45
Here every gesture needs intention,
61
225357
3081
اینجا هر حرکتی نیازمند قصدی است،
03:48
is alive with consciousness.
62
228462
2006
و زنده به آگاهی است.
03:50
Nothing is automatic.
63
230886
1460
هیچ چیز خودکار نیست.
03:53
You can spot it in the provocation of a button,
64
233192
3469
می توانی آن را در فشار دادن یک کلید مشاهده کنی،
03:56
an arm poking at a sleeve,
65
236685
2213
بازویی که آستین را می کشد،
03:58
a balancing act at a night-time curb while negotiating the dark.
66
238922
4349
تعادلی سخت در محدوده شب وقتی که در تاریکی تقلا می کنی
04:04
Feats of such modest valor,
67
244133
3034
شاهکاری از شجاعت و تواضع،
04:07
who would suspect them to be exercises in an intimate, fierce discipline,
68
247191
5304
که شک دارد آیا آنها صمیمانه انضباطی سخت را تمرین می کنند،
04:12
a metaphysics of being relentlessly aware?
69
252519
3301
آیا وجود ماورائی آگاهی خستگی ناپذیری دارد؟
04:16
Such understated power here,
70
256667
2785
چه توانی اینجا نادیده گرفته شده،
04:19
in these tottering dancers who exert stupendous effort
71
259476
4288
این رقصندگان لرزانی که تلاش شکفت انگیزی می کنند
04:23
on tasks most view as insignificant.
72
263788
3086
برای کارهایی که بی ارزش انگاشته می شود.
04:27
Such quiet beauty here, in these,
73
267572
3341
چه زیبایی پنهانی اینجاست، در اینها،
04:30
my soft-voiced, stiff-limbed people;
74
270937
4273
آدمهای صدا مخملی و افلیج من؛
04:35
such resolve masked by each placid face.
75
275234
3698
که ماسکی از متانت بر چهره دارید.
04:39
There is immensity required in growing small,
76
279937
4593
برای کوچک شدن به عظمت لازم است،
04:44
so bent on such unbending grace.
77
284554
3011
پس خم شو در برابر چنین ایستادگی زیبایی.
04:48
(Applause)
78
288020
6299
(تشویق حضار)
04:54
Thank you.
79
294343
1578
متشکرم.
04:55
This one is called "On Donating My Brain to Science."
80
295945
3183
این یکی "در اهدای مغزم به دانش" نام دارد.
04:59
(Laughter)
81
299152
1192
( خنده حضار)
05:01
Not a problem.
82
301058
1196
ممنونم.
05:03
Skip over all the pages reassuring religious people.
83
303349
3513
ورق هایی که خیال مومنین را راحت می کنن را رها کن.
05:07
Already a universal donor: kidneys, corneas, liver, lungs,
84
307280
3756
خونت را به همه اهدا می کنی: کلیه ها، قرنیه چشمها، کبد، ششها،
05:11
tissue, heart, veins, whatever.
85
311060
2222
بافت، قلب، رگ، همه چیز را.
05:14
Odd that the modest brain never imagined its unique value in research,
86
314097
5478
عجیب است که این مغز متواضع هیچوقت ارزش بی همتایش را در تحقیق نمی دانست
05:19
maybe saving someone else from what it is they're not quite sure I have.
87
319599
4314
شاید نجات کسی دیگر از آنچه هست گرچه مطمئن نیستند که می توانم.
05:23
Flattering, that.
88
323937
1233
از خودم تعریف کردم.
05:25
So fill in the forms,
89
325673
2145
پس فرم ها را پر می کنی،
05:27
drill through the answers,
90
327842
1859
و پاسخ ها را می کاوی،
05:29
trill out a blithe spirit.
91
329725
1963
حیران از این روح شاد.
05:32
And slice me, dice me, spread me on your slides.
92
332021
3979
و تکه تکه ام کن، ببرم، و روی صفحه پخشم کن.
05:36
Find what I'm trying to tell you.
93
336703
1963
ببین که چه می خواهم به تو بگویم.
05:38
Earn me, learn me, scan me, squint through your lens.
94
338994
4997
به دستم آور، یادم بگیر، مرورم کن، زیر ذره بین، چشمانت را تنگ کن،
05:44
Uncover what I'd hint at if I could.
95
344015
2679
اگر توانسته ام اشاره ای کنم آن را آشکار کن.
05:46
Be my guest, do your best, harvest me, track the clues.
96
346718
4464
لطفا تلاشت را بکن، خرمن مرا درو کن، نشانه ها را ندبال کن.
05:51
This was a good brain while alive.
97
351206
2474
مغر خوبی بودم در زندگی.
05:53
This was a brain that paid its dues.
98
353704
2356
این مغزتعهداتش را انجام داده.
05:56
So slice me, dice me, smear me on your slides,
99
356084
4891
تکه تکه ام کن، ببرم، و روی صفحه پخشم کن.
06:00
stain me, explain me, drain me like a cup.
100
360999
3521
رنگم کن، توضیحم بده، از ساغرم بنوش.
06:04
Share me, hear me:
101
364544
2076
به اشتراکم بگذار، مرا بشنو:
06:06
I want to be used I want to be used
102
366644
2600
به کارم بگیر به کارم بگیر
06:09
I want to be used up.
103
369268
2046
می خواهم همبسترم شوی.
06:12
(Applause)
104
372395
2538
(تشویق حضار)
06:19
(Applause ends)
105
379435
1825
( پایان تشویق)
06:21
And this one's called "The Ghost Light."
106
381669
2862
و این یکی را « نور جان» نامیده ام.
06:26
Lit from within is the sole secure way
107
386229
3550
تابیدن از درون، تنها راه امنی است
06:29
to traverse dark matter.
108
389803
1994
تا از ماده تاریک عبور کنی.
06:32
Some life forms -- certain mushrooms, snails, jellyfish, worms --
109
392424
4997
برخی اشکال حیات -- نوعی از قارچ ها ، حلزون ها، عروس دریایی، کرم ها --
06:37
glow bioluminescent,
110
397445
2272
شب تابند،
06:39
and people as well;
111
399741
1769
و آدمها هم همینطور؛
06:41
we emit infra-red light from our most lucent selves.
112
401534
4252
ما نور فرو سرخ می تابیم از درون مشعشع مان.
06:46
Our tragedy is we can't see it.
113
406676
2926
و مصیبت این است که خود نمی بینیم.
06:50
We see by reflecting.
114
410406
1852
ما انعکاس را می بینیم.
06:52
We need biofluorescence to show our true colors.
115
412972
3729
ما زیست تابش را می خواهیم تا رنگ های واقعی مان را نشان دهیم.
06:57
External illumination can distort, though.
116
417400
3103
زیرا، روشنایی بیرونی آن را عوض می کند.
07:00
When gravity bends light,
117
420527
2002
وقتی جاذبه نور را منحرف می کند،
07:02
huge galaxy clusters can act as telescopes,
118
422553
3609
کهکشان های غول آسا مثل تلسکوپ می مانند،
07:06
elongating background images of star systems to faint arcs --
119
426186
5177
تصویر های پشتشان را مانند کمان های کم نور، دراز می کنند --
07:11
a lensing effect
120
431387
1154
اثر بزرگنمایی
07:12
like viewing distant street lamps through a glass of wine.
121
432565
3943
مانند دیدن نور کم چراغ های خیابان از میان لیوانی شراب.
07:17
A glass of wine or two now makes me weave
122
437535
2707
با یکی دو لیوان شراب راهم را می یابم
07:20
as if acting the drunkard's part;
123
440266
2862
انگار نقشی مستانه بازی می کنم؛
07:23
as if, besotted with unrequited love
124
443152
3346
انگار، مسحور عشقی یک سویه ام
07:26
for the dynamic Turner canvasses spied out by the Hubble,
125
446522
4085
زنده مثل نقاشی های «ترنر» که تلسکوپ هابل در اطراف کاویده،
07:30
I could lurch down a city street set
126
450631
2281
می توانم در خیابان های شهر تلو تلو بخورم
07:32
without provoking every pedestrian walk-on stare.
127
452936
3919
بدون آنکه عابرانی که خیره می شوند را عصبی کنم.
07:37
Stare as long as you need to.
128
457924
2000
هر قدر می خواهی خیره شو.
07:40
If you think about it, walking, even standing, is illogical --
129
460442
5399
اگر بیاندیشی، راه رفتن، حتی ایستادن، غیر منطقی است --
07:45
such tiny things, feet! --
130
465865
1976
این چیز های کوچک، پاها! --
07:47
(Laughter)
131
467865
1917
( خنده حضار )
07:49
especially when one's body is not al dente anymore.
132
469806
3911
مخصوصا وقتی بدن یک نفر دیگر خام نیست.
07:53
(Laughter)
133
473741
3586
( خنده حضار )
07:57
Besides, creature of extremes and excess,
134
477729
3122
به علاوه، مخلوق افراط و بیش خواهی،
08:00
I've always thought Apollo beautiful but boring,
135
480875
3036
همیشه فکر می کردم آپولو زیبا و کسل کننده است،
08:03
and a bit of a dumb blonde.
136
483935
1984
و کمی هم دست و پا چلفتی.
08:06
Dionysians don't do balance.
137
486771
2977
آدمهای احساساتی متعادل نیستند.
08:10
Balance, in other words, has never been my strong point.
138
490923
3651
تعادل، به معنی دیگر، نقطه قوتم نبوده.
08:15
But I digress.
139
495104
1168
اما از موضوع منحرف شدم.
08:16
More and more these days,
140
496296
1215
که این روزها بیشتر و بیشتر می شود،
08:17
digression seems the most direct route through
141
497535
2998
انحراف به نظر، مستقیم ترین مسیر است
08:20
from where I've lost or found myself
142
500557
2077
از جایی که خود را گم یا پیدا کرده ام
08:22
out of place, mind, turn, time.
143
502658
3691
جدای از محل، فکر، نوبت و زمان.
08:27
Place your foot just so, mind how you turn:
144
507222
4336
پایت را اینطوری بگذار، به چرخیدنت توجه کن:
08:31
too swift a swivel can bring you down.
145
511582
2777
خیلی نرم، یک چرخش باعث افتادنت می شود.
08:35
Take your time ushering the audience out,
146
515206
2928
کمی تامل کن و خود را از مخاطبین خلاص کن،
08:38
saying goodbye to the actors.
147
518158
2032
از بازیگران خداحافظی کن.
08:41
The ghost light
148
521048
1151
نور جان
08:42
is what they call the single bulb
149
522223
1786
چیزی است که به یک لامپ تنها
08:44
hanging above the bare stage in an empty theater.
150
524033
3601
که از سقف صحنه لخت تئاترر خالی آویزان است می گویند.
08:48
In the empty theater of such a night,
151
528655
2313
در تئاتر خالی چنین شبی،
08:50
waking to meet no external radiance,
152
530992
3818
راه می روی تا درخششی بیرونی را نبینی،
08:54
this is the final struggle left to win,
153
534834
3192
این آخرین مبارزه برای پیروزی است،
08:58
this the sole beacon to beckon the darkness in
154
538050
3235
این، تنها چراغ راهی است که به تاریکی درون اشاره می کند
09:01
and let the rest begin,
155
541309
2645
و بگذار مابقی شروع شود،
09:03
this the lens through which at last to see both Self and Other
156
543978
4953
این ذره بینی است که ازمیانش خود و دیگران را می بینی
09:08
arrayed with the bright stain of original sin:
157
548955
4620
آراسته با لکه ای درخشان از گناه آغازین:
09:13
lit from within.
158
553599
1452
از درون بتاب.
09:16
(Applause)
159
556870
6955
( تشویق حضار)
09:24
And this is the last one.
160
564725
1382
و این آخری است.
09:26
"This Dark Hour"
161
566639
1464
« این ساعت تاریک»
09:29
Late summer, 4 A.M.
162
569513
2515
۴ صبح، آخر تابستان
09:32
The rain slows to a stop,
163
572674
2346
باران دارد قطع می شود،
09:35
dripping still from the broad leaves
164
575044
2248
هنوز قطره، قطره از برگ های پهن
09:37
of blue hostas unseen in the garden's dark.
165
577316
3187
هستاس آبی که در باغ دیده نمی شود می چکد،
09:41
Barefoot, careful on the slick slate slabs,
166
581259
3694
پا برهنه، با دقت روی سنگ های نرم و صاف،
09:44
I need no light, I know the way,
167
584977
3283
نیازی به نور ندارم، راه را می دانم،
09:48
stoop by the mint bed,
168
588284
1879
روی تختی از نعنا خم شده ام،
09:50
scoop a fistful of moist earth,
169
590187
2805
مشتی از خاک مرطوب زمین،
09:53
then grope for a chair,
170
593016
1708
با دست بدنبال یک صندلی ام،
09:54
spread a shawl, and sit,
171
594748
2654
شالی پهن می کنم و می نشینم،
09:57
breathing in the wet green August air.
172
597426
3758
هوای سبز و مرطوب شهریور را تنفس می کنم.
10:02
This is the small, still hour
173
602240
2990
این ساعتی کوتاه و خلوت است
10:05
before the newspaper lands in the vestibule like a grenade,
174
605254
3814
قبل از آنکه روزنامه مانند نارنجکی در راهرو فرو افتد،
10:09
the phone shrills, the computer screen blinks and glares awake.
175
609092
4571
تلفن جیغ زند و صفحه کامپیوتر چشمک زند و روشن شود.
10:14
There is this hour:
176
614643
2180
در این ساعت:
10:16
poem in my head, soil in my hand:
177
616847
3976
شعری در سر، خاکی در دست:
10:20
unnamable fullness.
178
620847
1946
سرشار از چیزی بی نام.
10:23
This hour, when blood of my blood
179
623662
2583
این ساعت، وقتی که خون خونم
10:26
bone of bone, child grown to manhood now --
180
626269
4032
استخوان استخوانم، کودکی که اکنون مرد شده --
10:30
stranger, intimate, not distant but apart --
181
630325
5464
غریبه، صمیمی، نه دور اما جدا --
10:35
lies safe, off dreaming melodies
182
635813
3734
آرام گرفته، بدون ترانه هایی در رویا
10:39
while love sleeps, safe, in his arms.
183
639571
3529
وقتی که عشق ، آرام درمیان بازوانش خوابیده.
10:43
To have come to this place,
184
643735
2605
تا به اینجا بیاید،
10:46
lived to this moment:
185
646364
2091
در این لحظه زندگی کرده:
10:48
immeasurable lightness.
186
648479
2115
سبکی بی حد.
10:51
The density of black starts to blur umber.
187
651392
2921
تراکم ستارگان تاریک به رنگ عقیق تیره.
10:54
Tentative, a cardinal's coloratura,
188
654789
2978
یک اپرای کاردینال تجربی،
10:57
then the mourning dove's elegy.
189
657791
2011
و بعد مرثیه ای برای کبوتر صبح.
11:00
Sable glimmers toward grey;
190
660390
2390
سیاهی به خاکستری سوسو می زند؛
11:02
objects emerge, trailing shadows;
191
662804
3168
اشیاء پدیدار می شوند، با سایه هایی در پی؛
11:05
night ages toward day.
192
665996
1975
شب پیربه سوی روشنایی می رود.
11:08
The city stirs.
193
668540
1466
و شهر به جنبش می آید.
11:10
There will be other dawns, nights, gaudy noons.
194
670958
3900
و سحر ها و شب ها، ظهر های توخالی دیگری خواهد بود.
11:15
Likely, I'll lose my way.
195
675460
1957
احتمالا راهم را گم می کنم.
11:17
There will be stumbling, falling,
196
677860
2412
لغزش و سقوطی خواهد بود،
11:20
cursing the dark.
197
680296
1241
لعنتی در تاریکی.
11:22
Whatever comes,
198
682490
1620
هر چه بیاید،
11:24
there was this hour when nothing mattered,
199
684134
3947
در این ساعت هیچ چیز مهم نبود،
11:28
all was unbearably dear.
200
688105
2681
همه اش بی تابانه عزیز است.
11:31
And when I'm done with daylights,
201
691890
2226
و وقتی روزهای روشن را رها کردم،
11:34
should those who loved me grieve too long a while,
202
694140
4961
آنهایی که دوستم داشتند هر از چندی سوگواری میکنند،
11:39
let them remember that I had this hour --
203
699125
3229
بگذار یادشان باشد که این زمان ساعت من بود --
11:42
this dark, perfect hour --
204
702378
3608
این ساعت تاریک، عالی --
11:46
and smile.
205
706010
1402
و بخند.
11:48
Thank you.
206
708418
1154
متشکرم.
11:49
(Applause)
207
709596
6352
( تشویق حضار)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7