Ink made of air pollution | Anirudh Sharma

Translator: Maricene Crus Reviewer: Cihan Ekmekçi

Translator: Mahmood Haeri Reviewer: Leila Ataei

Every year, more than four to five million people die

هر سال، بیش از چهار تا پنج میلیون نفر جان خود را در سراسر دنیا

due to exposure to outdoor air pollution

به خاطر قرار گرفتن در معرض آلودگی هوای بیرون

around the world.

از دست می‌دهند.

This petri dish that you are looking at

این ظرف پتری که می‌بینید حاوی تقریبا

contains approximately 20 minutes' worth of pollution

۲۰ دقیقه مواد آلوده ناشی از کار کردن

captured off a pyrolysis plant.

یک دستگاه پیرولیز است.

This is PM 2.5.

PM2.5 است.

These particles -- you can see it right now,

این ذرات-- که الان می‌توانید آنها را ببینید،

but when they're out there in the air, you won't see them.

وقتی بیرون و در هوا پراکنده هستند، آنها را نخواهید دید.

These are so tiny that our lungs --

این ذرات بقدری ریز هسنند که ریه‌های ما --

our bodies cannot filter them, and they end up in our bodies --

بدن ما نمی‌تواند آنها را تصفیه کند، و در بدن ما می‌مانند--

give us asthma and lung cancer if not treated in the right time.

و در صورت عدم درمان به موقع باعث آسم وسرطان ریه می‌شوند.

On a trip back to India, when I was a student in 2012,

در سفری که در ۲۰۱۲ در دوران دانشجویی به هند برگشتم،

I took this picture.

این عکس را گرفتم.

This picture stuck in my head.

این عکس در ذهنم ماند.

On one side, you see this exhaust of a diesel generator,

از یک طرف، دود این ژنراتور دیزلی را می‌بینید،

the same generator which is a sign of human progress,

همان ژنراتوری که نشانه پیشرفت بشر است،

which is a sign of rapid industrialization

که نشانه صنعتی شدن سریع است و

and what we have become as a society in the last 100 years,

چیزی است که در ۱۰۰ سال گذشته به عنوان یک جامعه به آن تبدیل شده‌ایم،

generating energy.

یعنی تولید انرژی.

But on the other side,

اما از سوی دیگر،

you see this very interesting triangular, black-colored swatch,

شما یک مثلث جالب، ناشی از رنگ مشکی روی پس زمینه می‌بینید،

that is produced by the same residual particulate waste

که به وسیله همان پسماند ذرات باقی مانده

created by the emissions of the generator.

در خروجی (دود) ژنراتور بوجود آمده است.

Now, this picture gave me an idea

حال، این تصویر ایده‌ای به من داد

and got me thinking about rethinking both pollution and inks,

که باعث شد مجددا در مورد آلودگی و جوهر فکر کنم،

because it was making that black-colored mark.

چون این (دود) آن لکه سیاه رنگ را به وجود آورد.

Now, the reality is that most of the black ink that we use conventionally

حالا واقعیت این است که عمده جوهر مشکی که ما معمولا مصرف می‌کنیم

is traditionally produced

با روشهای سنتی تهیه می‌شوند

by conventionally burning fossil fuels in factories.

که توسط سوزاندن سوختهای فسیلی در کارخانجات به دست می‌آید.

There are factories around the world that are burning fossil fuels

کارخانجاتی در سراسر دنیا هستند که سوختهای فسیلی را می‌سوزانند

to produce carbon black,

برای تولید کربن سیاه،

to make black inks that we use on an everyday basis.

تا جوهر مشکی تولید کنند که ما روزانه مصرف می کنیم.

But given that millions of liters of fossil fuels

ولی از میلیونها لیتر سوخت فسیلی

are already being burned out there

که در فضای بیرون مصرف می‌شود

by our cars, our engines and our exhaust out there,

توسط خودروهای ما، موتورهای ما واز اگزوز آنها خارج می‌شود،

what if you could capture that pollution

چه می‌شد اگر می‌توانستید آلودگی را بگیرید

and use it to recycle and make those inks?

و برای تولید جوهر مشکی آن را بازیابی نمائید؟

I decided to give this experiment a shot.

من تصمیم گرفتم این تجربه را امتحان کنم.

I went back to my lab back in Boston and conducted a small experiment.

به آزمایشگاهم در بوستون برگشتم و آزمایش کوچکی انجام دادم.

In Boston, I couldn't find much pollution to play with,

در بوستون آن قدر آلودگی نبود که بتوانم نمونه‌گیری کنم،

so I resorted to using a candle.

لذا ناگزیر به استفاده از شمع شدم.

This was an experiment.

این یک آزمایش بود.

I burnt a candle,

شمعی را روشن کردم،

built this contraption that would suck in that candle soot,

مکانیزمی را درست کردم که دود شمع را بمکد،

mixed it with some vegetable oil and vodka,

آن را با مقداری روغن گیاهی و ودکا مخلوط کردم.

because to a DIY hacker, these were really easily available.

چون برای یک هکر «کار را خودت انجام بده» این روش بسیار ساده و در دسترس است.

(Laughter)

(خده حضار)

And after mixing them,

و پس از مخلوط کردن آنها،

you could churn out a very rudimentary form of ink

شما می‌توانید به سرعت مقدار زیادی جوهر با کیفیت معمولی تهیه کنید

that would go into a cartridge,

که می‌توان داخل کارتریج ریخت،

and now you could print with it.

و حالا شما می‌توانید با آن پرینت بگیرید.

This was my "Hello, World!" of experimenting

این «اولین کارتجربی» من بود

with printing with pollution.

با چاپ توسط مواد آلوده.

This is the same pollution that I showed you in the petri dish,

این از نوع همان آلودگی بود که من در ظرف پتری نشان دادم،

which is the result of any fossil fuel that is being burned out there.

که محصول سوختن هرنوع سوخت فسیلی در بیرون می‌باشد.

In 2015, I decided to take this experimentation forward

در ۲۰۱۵، تصمیم گرفتم که این تجربه را ادامه دهم

and set up a lab in India

و آزمایشگاهی را در هند ایجاد نمایم.

to work on the capture and recycling of air pollution.

که در مورد گرفتن و بازیافت آلودگی هوا کار کند.

In the good times, the lab used to look something like this.

در اوقات خوب، آزمایشگاه این طور به چشم می‌آمد.

But experimentations were not always controlled,

اما آزمایشها همیشه تحت کنترل نبود،

and disasters happened.

و فجایعی رخ می‌داد.

And while experimentation would happen,

و در زمانی که آزمایشها اتفاق می‌افتاد،

the lab would end up looking something like this.

نهایتا آزمایشگاه به این شکل در می‌آمد.

Well, we knew where we wanted to go,

خوب، ما می‌دانستیم که به کجا می‌خواهیم برویم،

but we were not sure how exactly to reach there.

اما مطمئن نبودیم که دقیقا چگونه به آن جا برسیم.

The passersby who used to go by that lab through that building

عابرانی که عادت داشتند به این ساختمان به آزمایشگاه سر بزنند

used to, at times, think, "These guys are making bombs in there,"

در آن لحظه فکر می‌کردند «این افراد دارند آن داخل بمب می سازند»،

because there was too much fire, wires and smoke in the same vicinity.

چون در اینجا مقدار زیادی سیم کشی، آتش و دود در کنار هم وجود داشت.

(Laughter)

(خنده حضار)

We decided, let's move to a garage and take experiments forward.

ما تصمیم گرفتیم به یک گاراژ برویم و آزمایشات را انجام دهیم.

We took a garage, and during the early stages,

ما یک گاراژ گرفتیم و در اوایل،

we were driving around Bangalore with contraptions like these.

ما در بنگالور با وسایلی شبیه به این رانندگی می‌کردیم.

This is an early-stage prototype.

این نمونه اولیه ما در آغاز بود.

Imagine the looks people gave us,

مجسم کنید نگاه مردم را به ما،

"What are these cars driving around doing?"

«این ماشین‌ها چکار می‌کنند؟»

This is an early-stage prototype of our system that would capture pollution

این مدل اولیه ما در ابتدا بود که آلودگی‌ها را جمع می‌کرد

that is being released from a conventional diesel-based car.

که از یک خودروی معمولی گازوئیلی خارج می‌شد.

This is an early stage of the technology.

این مرحله آغاز این تکنولوژی بود.

We advanced the technology and created this into this version

ما این تکنولوژی را توسعه دادیم و آن را به این نسخه تبدیل کردیم

that would capture pollution from static sources of pollution,

که آلودگی را از منابع ثابت آلودگی می‌گرفت،

like a diesel generator.

مثل یک دیزل ژنراتور.

If you see, all the fumes disappear as soon as you turn this machine on.

اگر دقت نمایید با روشن کردن دستگاه تمام دود و دم ناپدید می‌شود.

Without affecting the performance of the engine,

بدون این که روی عملکرد موتور اثر بگذارد،

we are able to capture 95 percent worth of pollution

ما می توانیم ۹۵ درصد از آلودگی که توسط دیزل ژنراتور تولید می‌شود

released from the diesel generator.

را جذب کنیم.

This is the particulate matter that we are talking about that we capture,

این ماده حاوی ذرات بسیار ریز است که در مورد آن صحبت کردیم،

in this case, within three to four hours of operation of a generator.

در این حالت ما در زمانی که ژنراتور بین سه تا چهار ساعت کار کند جمع می‌کنیم.

And while our experiments and our research was advancing,

و در حینی که آزمایشات و تحقیقات ما در حال توسعه بود

a very big company, a very big brand, approached us and said,

یک کمپانی بسیار بزرگ، یک برند بسیار بزرگ با ما تماس گرفت و گفت،

"We want to take this idea further with you guys,

« می‌خواهیم در پیشرفت این ایده با شما باشیم،

and take this further in a very big celebrated form."

وآن را درشکلی بسیار بزرگ و مهم پیش ببریم.»

They said, "Let's do a global art campaign

آنها گفتند «بیایید یک کمپین هنری جهانی

with the inks that you are making off this pollution."

با جوهرهایی که از مواد آلوده ساخته اید راه بیندازیم».

I'll show you what the ink looks like.

من به شما کارکرد این جوهر را نشان خواهم داد.

So, this pen is made by recycling 40 to 50 minutes of that car pollution

این قلم از بازیافت بین ۴۰ تا ۵۰ دقیقه کارکرد آن ماشین آلاینده ساخته شده است

that we are talking about,

که در مورد آن صحبت میکنیم،

the same pollution that is in the petri dish.

همان مواد آلاینده ای که در ظرف پتری بود.

And it's a very sharp black that you can write with.

و رنگ سیاه بسیارمشخص که شما می توانید با آن بنویسید.

So I'm going to write ...

خب می خواهم بنویسم....

PM 2.5, that's incorrect.

PM2.5 و این غلط است.

So this is a very sharp black that is generated by the same pollution.

حالا این یک قلم مشکی پررنگ است که از همان مواد آلاینده تولید شده است.

After much work on the lab-level research,

پس از کار زیاد در سطح تحقیقات ازمایشگاهی،

we got an offer from a big corporation to do a very big trial of this idea.

ما پیشنهادی ازیک کمپانی بزرگ برای انجام نمونه آزمایشی در سطح گسترده دریافت کردیم.

And it happened to be a brand, and we didn't think twice.

و اتفاقا یک شرکت برند بود، و ما تردید هم نکردیم.

We said, "Let's go ahead."

گفتیم «بیایید انجامش دهیم».

Inventing in the lab is one thing

ابداع در آزمایشگاه یک چیز است

and taking ideas and deploying them in the real world is completely another.

و گرفتن ایده‌ها و اجرای آنها در دنیای واقعی چیزی دیگر.

During early stages,

در اوایل کار،

we had to resort to using our own houses and own kitchens

ما لازم بود از منازل شخصی و آشپزخانه‌هایمان

as our ink-making factories,

به عنوان کارخانه‌های تولید جوهر،

and our own bedrooms and living rooms

و از اتاق خواب‌ها و اتاق‌نشیمن

as the first assembly line for making these inks.

به عنوان خط مونتاژ برای تولید جوهر استفاده کنیم.

This is my cofounder Nikhil's own bedroom,

این اطاق خواب شخصی همکار من نخیل است،

that is being used to supply inks to artists all around the world,

که برای عرضه جوهر به هنرمندان در سطح دنیا استفاده می گ‌شد.

who would paint with AIR-INK.

که AIR-INK برآن نقش بسته بود.

And that's him, delivering AIR-INKs to the ports

و این خود او است که ایر- اینک‌ها را تحویل بنادر می‌دهد

so that the artists around the world can use it.

تا هنرمندان در همه دنیا بتوانند از آن استفاده کنند.

Soon, we started seeing

به زودی، ما متوجه شدیم

that thousands of artists around the world started using AIR-INK,

که هزاران هنرمند درسرتاسر دنیا ازایر- اینک استفاده می کنند.

and artworks started emerging like this.

و آثار هنری شروع کردند به این شکل عرضه شدن.

Soon, thousands of black-and-white, pollution-made artworks

به سرعت هزاران کار هنری سیاه و سفید تولید شده از مواد آلاینده

started emerging on a global scale.

در مقیاس جهانی عرضه گردید.

And believe me, for a group of scientists and engineers and inventors,

وباور کنید، برای یک گروه دانشمند، مهندس و مخترع،

there was nothing more satisfying than that the product of their work

هیچ چیز ارضا کننده‌تر از این نیست که ببینند نتیجه کارشان

is now being used by some of the finest artists around the world.

توسط معتبرترین هنرمندان در سرتاسر دنیا استفاده می‌شود.

This is the cover of "Contagious" magazine last year,

این پشت جلد مجله « Contagious » در سال گذشته است،

that was done by using the same ink that we made back in our labs.

که توسط همان جوهری که ما در آزمایشگاهمان تهیه کرده بودیم خلق شده است.

This is a famous painting by the British artist, Christian Furr,

این یک نقاشی معروف از هنرمند بریتانیائی « کریستین فور» است،

who painted it for the song "Paint It Black" by The Rolling Stones.

که برای آهنگ « اونو سیاه رنگ کن» از رولینگ استونز طراحی کرده بود.

Now, there's more to this pen and this ink

حالا در مورد این قلم و جوهر زمینه‌های بیشتری

than just the popular and pop-culture artworks.

در قیاس با کارهای هنری مردم پسند و آثار مدرن وجود دارد.

And now our goal is to create a company

و اینک هدف ما ایجاد یک کمپانی است

that can actually make some black money -- I mean, just money --

که واقعا بتواند پول سیاه،-- منظورم فقط پول است--

(Laughter)

(خنده حضار)

and high-quality printing processes and inks

و فرآیند چاپ و جوهری با کیفیت بالا بسازد،

that can replace the conventional black inks

که جایگزین روش سنتی تولید جوهر گردد

that have been produced for the last thousands of years around the world.

که هزاران سال است در دنیا استفاده می‌شود.

Soon after our growing popularity and artworks around the world,

بلافاصله پس از رشد شهرت ما و آثار هنری در دنیا.

we started facing a very different kind of a problem.

ما با نوع متفاوتی از مسئله مواجه شدیم.

We started getting spammed by polluters,

دریافت ناخواسته مواد ازسوی (واحدهای) تولید آلودگی،

who would send us bags full of pollution to our office address,

که کیسه‌های مملوازمواد آلوده به آدرس دفتر ما ارسال می‌کردند.

asking us, "What can we do with this pollution?"

و می‌پرسیدند «با این مواد آلوده چه می‌توانید بکنید؟»

Our lab back in Bombay right now has pollution samples

همین الان پشت دفتر ما در بمبئی نمونه‌های مواد آلوده هستند

that have come from London, from India, from China, you name it.

که از لندن، از هند، از چین و هرجا که فکر کنید، آمده است .

And this is just the beginning.

و این فقط آغاز راه است.

This polluter sent us this specific image, asking us

یک (واحد) تولید کننده آلودگی این تصویر واضح را برای ما فرستاده، و پرسیده

that these are all bags filled with PM 2.5,

که این کیسه‌ها همه مملو از PM 2.5 است،

and can we recycle it for him if we paid him some money.

و با پرداخت مبلغی به وی می‌توانیم آن را برای او بازیافت نمائیم.

Well, what would he have done if we did not take that pollution?

بسیار خوب اگر این مواد آلوده را تحویل نگیریم او چه خواهد کرد؟

He would probably find a nearby river or a landfill and dump it over there.

او رودخانه یا زمین دفن زباله در نزدیکی خود پیدا کرده و آنهارا دفن می‌کند.

But now, because we had the economics of AIR-INK figured out on the other side,

اما فعلا چون اقتصاد ایر- اینک را بر مبنای دیگری تنظیم کرده‌ایم،

we could incentivize him to give us this pollution and make inks from it,

می‌تواستیم او را تشویق کنیم که مواد آلوده را به ما بدهد تا از آن جوهر بسازیم،

and turn it into even more valuable products.

وحتی آن را به مواد با ارزش‌تری تبدیل کنیم.

Now, pollution, as we all know, is a global killer.

حالا، آلودگی، همانگونه که همه می‌دانیم، یک قاتل جهانی است.

We can't claim that our ink will solve the world's pollution problem.

ما مدعی نیستیم که این جوهر مسئله آلودگی را در سطح جهان حل خواهد کرد.

But it does show what can be done

اما نشان می‌دهد چه کارها می‌توان کرد

if you look at this problem slightly differently.

اگر به این مسئله اندکی متفاوت نگاه کنید.

Look at this T-shirt I'm holding right now.

به این تیشرت که آن را نشان می‌دهم نگاه کنید.

This is made from the same AIR-INK I'm talking about.

از جنس همان ایر- اینک است که در مورد آن صحبت می‌کنم.

It's made from the same pollution that is inside this petri dish.

از همان مواد آلاینده‌ای ساخته شده که داخل ظرف پتری است.

And the same pollution we are all breathing in when we are walking outdoors.

و همان مواد آلوده‌ای که وقتی خارج از منزل قدم می‌زنیم تنفس می‌کنیم.

And we are on our way to do better than this.

و درصدد انجام اقدامات بهتری هستیم.

Thank you very much.

خیلی متشکرم.

(Applause)

(تشویق حضار)