The Chinese myth of the forbidden lovers - Shannon Zhao

1,037,452 views ・ 2022-04-28

TED-Ed


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: shirin etebar Reviewer: Mahshid Moballegh Nasery
00:06
In the celestial court of the Jade Emperor lived seven princesses.
0
6919
5172
در دربار آسمانی امپراتور جید هفت شاهزاده خانم زندگی می‌کردند.
00:12
Each had their chosen place in court,
1
12675
2586
هر کدام جایگاه خود را در دربار داشتند،
00:15
but the youngest princess had a special skill.
2
15261
3128
اما جوانترین شاهزاده مهارت خاصی داشت.
00:18
She could pluck clouds from the sky and spin them into the softest robes.
3
18806
5673
او می‌توانست ابرها را از آسمان کنده و به نرم‌ترین پارچه‌ها ببافد.
00:24
Her work was so precise,
4
24812
1669
کار او آنقدر دقیق بود
00:26
not even the most expert eye could find a seam.
5
26481
3878
که حتی متخصص‌ترین چشم هم نمی‌توانست درزی پیدا کند.
00:30
But her craft was the same day after day, and she longed for new inspiration.
6
30735
6131
اما هنر او یک دوره ی متوالی یکسان بود و او آرزوی الهام جدیدی را داشت.
00:37
Finally, the Queen Mother granted the weaver permission to visit Earth.
7
37200
5005
سرانجام، ملکه مادر به بافنده اجازه بازدید از زمین را داد.
00:42
The other princesses would accompany her
8
42580
2085
شاهزاده‌های دیگر او را همراهی کردند
00:44
to protect their sister from earthly dangers.
9
44665
3212
تا از خواهرشان در برابر خطرات زمینی محافظت کنند.
00:48
Dressed in special robes that allowed them to fly between Heaven and Earth,
10
48503
4462
با پوشیدن لباس‌های مخصوصی که به آنان اجازه پرواز بین بهشت ​​و زمین را می‌داد،
00:52
the sisters soared down from the sky.
11
52965
2795
از آسمان سقوط کردند.
00:56
The weaver was in awe of the rolling hills and rivers,
12
56094
3795
بافنده در هیبت تپه‌ها و رودخانه‌ها بود
00:59
and the sisters decided to swim in one of the glittering streams.
13
59889
4213
و خواهران تصمیم گرفتند در یکی از نهرهای پر زرق و برق شنا کنند.
01:04
As the weaver floated, she dreamt about staying forever.
14
64644
4379
وقتی بافنده شناور شد، رویای ماندن برای همیشه را دید.
01:09
Meanwhile, a lone cowherd approached the riverbank.
15
69565
3879
در همین حین، گاوچرانی تنها به ساحل رودخانه نزدیک شد.
01:14
He came here often to sweep his parent’s grave
16
74028
3087
او اغلب به اینجا می‌آمد تا قبر پدر و مادرش را جارو کند
01:17
and speak with his only companion—
17
77115
2419
و با تنها همراهش صحبت کند -
01:19
a stoic bull who listened patiently to the cowherd’s sorrows.
18
79867
5464
گاو نر رواقی که صبورانه به غم و اندوه گاوچران گوش می‌داد.
01:25
But upon seeing the weaver’s beauty, the cowherd forgot his routine.
19
85748
5005
اما گاوچران با دیدن زیبایی بافنده، روال خود را فراموش کرد.
01:31
While he longed to introduce himself, his lonely lifestyle had made him timid.
20
91379
4963
در حالی که اشتیاق داشت خود را معرفی کند، سبک زندگی تنهایش او را ترسو کرده بود.
01:37
Thankfully, the bull saw his friend's plight and offered some advice.
21
97051
4797
خوشبختانه گاو نر وضعیت اسفناک دوستش را دید و توصیه‌هایی کرد.
01:42
He told the cowherd of the swimmer’s celestial origins
22
102640
3712
او به گاوچران از خاستگاه آسمانی شناگر
01:46
and of her dream to stay on Earth;
23
106352
2419
و آرزوی او برای ماندن بر روی زمین گفت؛
01:49
but also that she could only remain if she lost her ticket back to Heaven.
24
109230
5964
اینکه تنها در صورتی می‌توانست بماند که بلیط بازگشت به بهشت ​​را گم کند.
01:55
As the cowherd approached, the princesses flew away in fear—
25
115570
4254
با نزدیک شدن گاوچران، شاهزاده خانم‌ها از ترس پرواز کردند
01:59
leaving their dreaming sister behind.
26
119991
2711
و خواهر رویاپرداز خود را پشت سر گذاشتند.
02:03
While keeping her magic robes hidden,
27
123619
2378
شاهزاده در حالیکه لباس جادویی خود را پنهان می‌کرد،
02:05
the cowherd offered his own garment as a substitute.
28
125997
3628
گاوچران لباسش را به عنوان جایگزین به او داد.
02:09
And after gaining her trust, the pair began exploring the countryside.
29
129709
4212
پس از جلب اعتماد او، هر دو شروع به کاوش در دشت و صحرا کردند.
02:14
She was struck by his caring nature,
30
134172
2585
شاهزاده تحت تأثیر ذات دلسوز گاوچران قرار گرفت
02:16
and he learned to see the world’s wonder through her eyes.
31
136757
3921
و گاوچران آموخت که شگفتی‌های جهان را از چشمان او ببیند.
02:20
Before long, the two had fallen deeply in love.
32
140928
4255
طولی نکشید که آن دو عمیقاً عاشق شده بودند.
02:26
The weaver and the cowherd built a prosperous life.
33
146225
3587
بافنده و گاودار زندگی مرفهی ساختند.
02:30
Their farm flourished, and the weaver taught her skills to local villagers.
34
150229
5005
مزرعه آن‌ها رونق گرفت و بافنده مهارت‌هایش را به روستاییان محلی آموزش داد.
02:35
As time marched on, the pair was blessed with two healthy children,
35
155902
4713
با گذشت زمان، این زوج صاحب دو فرزند سالم شدند،
02:40
but their bull was growing old.
36
160615
2252
اما گاو نر آن‌ها در حال پیر شدن بود.
02:43
Before he died, the bull implored the family to keep his hide
37
163618
4170
قبل از مرگ، گاو نر از خانواده درخواست کرد که پوست او را نگه دارند
02:47
and use its magic at their time of need.
38
167788
2711
و در زمان نیاز از جادوی آن استفاده کنند.
02:52
While the husband grieved for his friend,
39
172710
2377
در حالی که شوهر برای دوستش غمگین بود،
02:55
the weaver’s mind turned to her other family.
40
175087
3379
ذهن بافنده به خانواده دیگرش معطوف شد.
02:58
Dusting off her magical robe, she decided to pay a visit to the heavens.
41
178466
4629
او با استفاده دوباره از لباس جادویی خود، تصمیم گرفت به بهشت سفر کند.
03:03
But when the weaver swept into her old home,
42
183554
2586
اما وقتی بافنده وارد خانه قدیمی خود شد،
03:06
no one seemed surprised to see her.
43
186140
2961
هیچ کس از دیدن او غافلگیر نشد.
03:09
With a start, she realized that barely any time had passed—
44
189477
4254
ناگهان او متوجه شد که تقریباً هیچ زمانی نگذشته است -
03:13
for a year on Earth was merely a day in Heaven.
45
193731
4046
یک سال روی زمین فقط یک روز در بهشت بود.
03:18
When her family learned of her new life, they were enraged.
46
198611
3795
خانواده او با آگاهی از زندگی جدیدش عصبانی شدند.
03:22
How dare she waste her love on a human?
47
202406
2545
او چگونه جرأت می‌کند عشق خود را برای یک انسان هدر دهد؟
03:25
The weaver tried to escape back to Earth,
48
205159
2169
بافنده سعی کرد به زمین بگریزد،
03:27
but the Queen Mother plucked a golden hairpin from her head
49
207328
3337
اما ملکه مادر یک گیره موی طلایی از سرش کند
03:30
and tore through the sky.
50
210665
1876
و آسمان را پاره کرد.
03:32
A great gulf opened, forming a river of stars between Heaven and Earth.
51
212541
5464
شکاف بزرگی باز شد و رودخانه‌ای از ستارگان را بین بهشت و زمین تشکیل داد.
03:38
Below, the cowherd trembled, but he also remembered the bull’s final words.
52
218464
6757
در پایین، گاوچران مضطرب بود، اما آخرین کلمات گاو را نیز به یاد می‌آورد.
03:45
Hastily placing each child in a basket,
53
225846
3129
او با عجله هر کودک را در یک سبد قرار داد،
03:48
he draped the bull’s pelt over his back and hurtled upwards.
54
228975
4546
پوست گاو نر را روی پشت خود کشید و به سمت بالا پرید.
03:53
Above the clouds, each lover attempted to wade through the surging stars.
55
233896
4671
بر فراز ابرها، عاشقان تلاش می‌کردند تا از میان ستارگان خروشان رد شوند.
03:58
But no matter how hard they struggled,
56
238567
2336
اما مهم نیست که چقدر سخت تلاش کردند،
04:00
the gulf between them only grew wider.
57
240903
2544
شکاف بین آن‌ها بیشتر می‌شد.
04:03
Day after day, the Queen Mother watched without pity.
58
243948
4004
روز به روز ملکه مادر بدون ترحم تماشا می‌کرد.
04:08
Years passed, and the weaver and the cowherd had no one,
59
248160
4255
سال‌ها گذشت و بافنده و گاوچران هیچ‌کس را نداشتند،
04:12
except the passing magpies to cheer them on.
60
252415
3086
جز زاغی‌های رهگذر که آن‌ها را مسرور کند.
04:15
Finally, their love moved the Queen Mother’s heart.
61
255876
3546
سرانجام، عشق آن‌ها قلب ملکه مادر را لرزاند.
04:19
While she couldn’t forgive her granddaughter entirely,
62
259422
2586
در حالی که او نمی‌توانست نوه‌اش را به طور کامل ببخشد،
04:22
the Queen Mother would allow the weaver to meet her earthly family once a year.
63
262008
5463
ملکه مادر به بافنده اجازه داد تا سالی یک بار با خانواده زمینی‌اش ببیند.
04:27
And so, in late summer, the magpies form a bridge across the Milky Way,
64
267763
5839
و به این ترتیب، در اواخر تابستان، زاغی‌ها پلی بر روی کهکشان راه شیری تشکیل می‌دهند
04:33
reuniting the weaver and the cowherd.
65
273602
2753
و بافنده و گاوچران دوباره به هم می‌پیوندند
04:37
At this time of year, millions of people in East and Southeast Asian countries
66
277398
5005
در این زمان از سال، میلیون‌ها نفر در کشورهای آسیای شرقی و جنوب شرقی
04:42
tell similar tales of these star-crossed lovers,
67
282403
3253
داستان‌های مشابهی از این عاشقان بداقبال تعریف می‌کنند
04:45
celebrating their annual reunion.
68
285656
2628
و دیدار سالانه آن‌ها را جشن می‌گیرند.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7