The princess who rewrote history - Leonora Neville

Translator: Niloofar Irani Reviewer: sadegh zabihi

Alexios Komnenos,

الکسیوس کومنینوس،

Byzantine emperor,

امپراطور بیزانس،

led his army to meet the Scythian hordes

سپاهش را برای رویارویی با دستهٔ سکاها

در جنگ رهبری می‌کرد.

in battle.

For good luck,

برای خوش اقبالی،

he carried one of the holiest relics

او یکی از مقدس‌ترین میراث‌های

in Christendom:

دنیای مسیحیت را به همراه داشت:

the veil that had belonged

ردایی

to the Virgin Mary.

متعلق به مریم باکره.

Unfortunately, it didn’t help.

اما بدبختانه این کمکی نکرد.

Not only was his army defeated,

نه تنها لشکرش شکست خورد،

but as they fled,

بلکه در هنگام فرار،

the Emperor was stabbed in the buttocks.

خنجری هم به باسن امپراطور فرو شد.

To make matters worse, a strong wind

وزش بادی شدید شرایط را بدتر کرد

made the relic too heavy to carry,

و حمل آن عتیقه مقدس بسیار سخت شد،

so he stashed it in some bushes

پس امپراطور به ناچار آن را

as he escaped.

حین فرار میان بوته‌ها پنهان کرد.

But even as he fled,

اما حتی در حال گریختن،

he managed to slay some Scythians

توانست چند سِکا را به هلاکت برساند

and rescue a few comrades.

و چند خودی را نجات دهد.

At least, this is how Alexios' daughter

دست کم، این روایت دختر الکسیوس،

Anna recounted the story,

آنا است،

writing nearly 60 years later.

که حدود شصت سال بعد داستان را نوشت.

She spent the last decade of her long life

آنا دههٔ آخر عمر طولانی‌اش را

creating a 500-page history

صرف نگاشتنِ یک تاریخ ۵۰۰ صفحه‌ای

of her father’s reign called The Alexiad.

در مورد سلطنت پدرش به نام الکسیاد نمود.

Written in Greek, the book was modeled

این کتاب به زبان یونانی

after ancient Greek epics

و شیوهٔ حماسه‌های یونانی

and historical writings.

و نوشتار تاریخی نگاشته شد.

But Anna had a different, trickier task

اما آنا چالشی متفاوت و پیچیده‌تر

than the writers in these traditions:

از آنچه نویسندگانِ این سبک دارند پیشِ رو داشت.

as a princess writing

به عنوان شاهزاده‌ای که

about her own family,

از خانواده‌اش می‌نویسد،

she had to balance her loyalty to her kin

باید میان وفاداری به خاندانش

with her obligation

و التزامش

to portray events accurately,

به تصویر کردن دقیق وقایع،

navigating issues like Alexios’s

و روایت مسائلی مانند

embarrassing stab to the buttocks.

خنجر خوردن خجالت‌بار باسن الکسیوس تعادل برقرار می‌کرد.

A lifetime of study and participation

یک عمر مطالعه

in her father’s government

و ایفای نقش در حکومت پدرش،

prepared Anna for this undertaking.

آنا را برای این چالش آماده کرده بود.

Anna was born in 1083,

آنا در سال ۱۸۰۳ کمی پس از این که

shortly after her father seized control

پدرش زمامداری امپراطوری روم را

of the Roman Empire

بعد از ده سال

following a decade of brutal civil wars

کشمکش‌های بیرحمانه و شورش به دست گرفت،

and revolts.

به دنیا آمد.

The empire was deep in decline

وقتی پدر آنا به حکومت رسید،

when he came to power,

امپراطوری به شدت در حال سقوط بود

and threatened from all sides:

و از بسیاری جهات تهدید می‌شد:

by the Seljuk Turks in the East,

ترک‌های سلجوقی از شرق،

the Normans in the West,

نورمن‌ها از غرب

and Scythian raiders to the north.

و مهاجمین سِکا از شمال.

Over the course of Anna’s childhood

در تمام دوران کودکی

and adolescence,

و نوجوانیِ آنا،

Alexios fought constant military campaigns

الکسیوس برای حفاظت از مرز‌های امپراطوری‌اش،

to secure the frontiers of his empire,

درگیر جنگ دائمی بود

even striking up an uneasy alliance

و حتی اتحاد نامطمئنی

with the Crusaders.

با طرف‌های درگیر جنگ‌های صلیبی ایجاد کرد.

Meanwhile in Constantinople,

در همین زمان در کنستانتینوپول،

Anna fought her own battle.

آنا هم نبرد خودش را داشت.

She was expected to study subjects

از اوانتظار می‌رفت درس‌هایی

considered proper

که برای شاهزاده خانم روم شرقی

for a Byzantine princess,

مناسب بود را بخواند،

like courtly etiquette and the Bible,

مانند رفتار شایستهٔ دربار و انجیل،

but preferred classical myth

اما او اساطیر

and philosophy.

و فلسفه کلاسیک را ترجیح می‌داد.

To access this material, she had to learn

برای این که بتواند آن‌ها را بخواند،

to read and speak Ancient Greek,

شب‌ها پنهانی به یادگیری

by studying secretly at night.

خواندن و نوشتن زبانِ یونان باستان پرداخت.

Eventually her parents realized

سرانجام پدر و مادرش فهمیدند که

how serious she was,

چقدر در این امر جدی است،

and provided her with tutors.

و برایش چند معلم گرفتند.

Anna expanded her studies

آنا مطالعاتش را

to classical literature, rhetoric,

به ادبیات کلاسیک، خطابت،

history, philosophy, mathematics,

تاریخ، فلسفه، ریاضیات،

astronomy, and medicine.

ستاره شناسی و طب بسط داد.

One scholar even complained

حتی محققی شکایت می‌کرد که

that her constant requests

اصرار دائمی آنا

for more Aristotle commentaries

به تفسیر‌های بیشتر از ارسطو،

were wearing out his eyes.

چشمانش را کاملاً خسته کرده است.

At age fifteen,

آنا در پانزده سالگی،

Anna married Nikephoros Bryennios

با نیکفوروس برینوس ازدواج کرد

to quell old conflicts

تا اختلافات کهنه

between their families

بین خانواده‌ها را فروبنشاند

and strengthen Alexios’s reign.

و سلطنت الکسیوس را استحکام ببخشد.

Fortunately, Anna and Nikephoros ended up

خوشبختانه، آنا و نیکفوروس

sharing many intellectual interests,

علایق ذهنی مشترک زیادی داشتند،

hosting and debating

و مناظره‌های زیادی

the leading scholars of the day.

میان محققین مهم زمان خودشان را میزبانی کردند.

Meanwhile, Alexios’s military excursions

در این بین، فعالیت‌های ارتش الکسیوس

began to pay off,

در سراشیبی موفقیت افتاد و

restoring many of the empire’s

بسیاری نواحی که قبلا قلمرو امپراطوری

former territories.

بود را دوباره بازگرداند.

As her father aged,

همچنان که پدرش پیرتر می‌شد،

Anna and her husband helped her parents

آنا و شوهرش برای انجام وظایفِ امپراطوری

with their imperial duties.

به والدینش یاری می‌رساندند.

During this time,

گفته می‌شود در این دوره،

Anna reportedly advocated for

آنا در مشاجراتش

just treatment of the people

با حکومت

in their disputes with the government.

طرف مردم را می‌گرفت.

After Alexios’s death,

پس از مرگ الکسیوس،

Anna’s brother John ascended to the throne

جان، برادر آنا به تخت نشست

and Anna turned back

و آنا

to philosophy and scholarship.

به فلسفه و تحقیق بازگشت.

Her husband had written a history

شوهر آنا تاریخی نوشته

arguing that his grandfather

و در آن بحث کرده بود که پدربزرگش،

would have made a better emperor

امپراطوری بهتر

than Alexios,

از الکسیوس بود،

but Anna disagreed.

اما آنا مخالف بود.

She began working on the Alexiad,

آنا کار بر روی الکسیاد را آغاز کرد،

which made the case for her father's

که در آن از لیاقت پدرش

merits as emperor.

برای امپراطوری می‌گفت.

Spanning the late 11th and early 12th

الکسیاد تاریخ امپراطوری روم را به اواخر

centuries of Byzantine history,

قرن ۱۱ و اوایل قرن ۱۲ تقسیم نموده و

the Alexiad recounts

رویداد‌های پرآشوب

the tumultuous events of Alexios’s reign,

در سلطنت الکسیوس را برمی‌شمرد،

and Anna’s own reactions to those events,

به همراهِ واکنش‌های آنا به این رویدادها،

like bursting into tears at the thought

مثلا این که از فکر

of the deaths of her parents and husband.

به مرگ همسر و والدینش زیر گریه می‌زند.

She may have included these emotional passages

شاید این قسمت‌های احساسی را به این امید آورده

in hopes that they would make her writing

تا نوشتارش برای جامعه‌ای

more palatable to a society

که فکر می‌کرد زنان نباید از نبردها و

that believed women shouldn't

امپراطوری‌ها بنویسند،

write about battles and empires.

بیشتر قابل هضم باشد.

While her loyalty to her father

با این که وفاداری‌اش به پدر،

was evident in her favorable account

درتوصیف‌های خوب از حکومت او مشهود است،

of his reign, she also included criticism

نقدها و عقاید خودش در مورد

and her opinions of events.

رویدادها را نیز آورده است.

In the centuries after her death,

در طیِ قرن‌ها پس از مرگش،

Anna’s Alexiad was copied over and over,

الکسیادِ آنا بارها و بارها رونویسی شد و

and remains an invaluable

همچنان امروز، شرحی بسیار گرانبها

eyewitness account

از شاهد عینیِ سلطنت الکسیوس

of Alexios’s reign today.

به شمار می‌رود.

And through her epic historical narrative,

با زبان تاریخی حماسی‌اش،

Anna Komnene secured

آنا کومنین

her own place in history.

جای خود را برای همیشه در تاریخ ثبت کرد.