How to enter flow state

Translator: Sara Mohammadkhani Reviewer: Pedram Pourasgari

A tennis player wins her second straight set,

یک بازیکن تنیس دو دست را پشت سر هم می‌برد،

feeling like she can predict her opponent's next move.

گویی حرکت بعدی بازیکن مقابل را پیش‌بینی می‌کند.

A musician works to master a chord progression,

نوازنده‌ای می‌کوشد تا یک نُت را بهتر بنوازد،

unfazed by mistakes as he repeatedly plays the same four bars.

همچنان که همان قطعه را بارها و بارها تمرین می‌کند، از خطاهایش دستپاچه نمی‌شود.

A scientist fails to notice her morning alarm blare from the next room,

دانشمندی متوجه آلارمش که در اتاق کناری صدا می‌دهد نمی‌شود،

having analyzed data through the night.

زیرا تمام طول شب به بررسی اطلاعات مشغول بوده است.

While each of these people is immersed in a different activity,

در حالی که هر کدام از این اشخاص غرق فعالیت‌های متفاوت‌اند،

requiring specific skills and knowledge sets,

که خود نیازمند داشتن مهارت‌ها و دانش مشخص است،

all three are experiencing what is known as flow—

هر سه آن‌ها در حال تجربه پدیده‌ای به نام غرقگی هستند،

a unique mental state of effortless engagement.

حالت ذهنی منحصر به فردی بدون درگیری آزاردهنده.

And while you may not be a scientist or professional athlete,

ممکن است دانشمند یا ورزشکاری حرفه‌ای نباشید،

anyone can find flow.

هر کسی می‌تواند غرقگی را تجربه کند.

This is a good thing,

این چیز خوبی‌ست،

as those who more frequently experience flow report higher levels

زیرا افرادی که غرقگی بیشتری را حس می‌کنند، سطوح بالاتری از

of positive emotions, creativity, and feelings of accomplishment.

احساسات مثبت، خلاقیت و کامیابی را تجربه می‌کنند.

Further, research has linked it to increased productivity,

به علاوه، بنا به تحقیقات، غرقگی رابطه مستقیمی با افزایش بهره‌وری،

enhanced learning, and academic achievement.

یادگیری بیشتر و دستاوردهای علمی دارد.

But what exactly is flow? And how can we find it in our daily lives?

اما غرقگی دقیقاً چیست؟ و چگونه می‌توانیم آن را در زندگی روزمره‌مان بیابیم.

Flow is more than just concentrating or paying attention.

غرقگی چیزی فراتر از تمرکز یا توجه کردن است.

Psychologists go so far as to define flow as an altered state of consciousness

روان‌شناسان تا آنجایی پیش می‌روند که غرقگی را نوعی حالت خودآگاه ذهنی

with several defining features.

با ویژگی‌های متنوع تعریف می‌کنند.

First, those in flow tend to feel so effortlessly engaged in a task

اول، افراد با حالات غرقگی به سادگی مشغول فعالیت می‌شوند.

that time seems to fly by.

گویی گذر زمان را حس نمی‌کنند.

They are not easily distracted.

به سادگی حواسشان پرت نمی‌شود.

In contrast with cycles of procrastination,

برخلاف چرخه‌های اهمال‌کاری،

when it can feel impossible to start an activity,

که آغاز یک فعالیت غیرممکن به نظر می‌رسد،

during flow it can feel difficult to stop.

در حین غرقگی، دست کشیدن از فعالیت است که غیرممکن به نظر می‌رسد.

Flow also tends to diminish feelings of worry or self-judgment,

همچنین غرقگی حالات نگرانی یا قضاوت خود را از بین می‌برد،

in turn fostering creativity.

و در عوض خلاقیت را پرورش می‌دهد.

And people report experiencing a sense of oneness with what they’re doing,

و بنا به گزارشات، افراد حس می‌کنند با چیزی که انجام می‌دهند یکی شده‌اند،

allowing for peak performance.

و وضعیت عملکردشان در بهترین حالت است.

Further, brain imaging studies have shown that flow is accompanied by changes

به علاوه، مطالعات تصویربرداری مغز نشان می‌دهد که غرقگی با تغییراتی

in neural activity,

در فعالیت عصبی همراه است،

notably in regions that play a role

مخصوصاً در نواحی‌ای که در تمرکز،

in attention, self-awareness, and self-consciousness.

خودشناسی و خودآگاهی نقش دارد.

Despite decades of research, many questions still remain.

علی‌رغم سال‌ها تحقیق، سوالات بسیاری بی‌جواب مانده است.

How do the brains of those in flow compare

مغز افرادی که در حالت غرقگی‌ست، چه تفاوتی با

to those in other states of consciousness, like meditation?

آن‌هایی که در سایر حالات مثل مراقبه‌اند، دارد؟

Does flow arising from physical activities like sports

آیا غرقگی ناشی از فعالیت‌های بدنی همچون ورزش‌ها

recruit the same brain areas as more mental tasks like writing or math?

با غرقگی ناشی از فعالیت‌های ذهنی مثل نوشتن یا ریاضیات برابری می‌کند؟

And scientists are still working to understand why certain activities

و دانشمندان همچنان در تلاشند تا درک کنند چرا فعالیت‌های مشخصی

are more likely to elicit flow than others.

غرقگی بیشتری را نسبت به سایر فعالیت‌ها جذب می‌کند.

While we don't know for sure, there are several theories.

گرچه به قطع نمی‌دانیم، اما نظریات متعددی وجود دارد.

For example, people more often report finding flow when doing things

مثلاً، افراد حین انجام فعالیت‌هایی که برایشان انگیزه درونی دارد،

they find intrinsically motivating,

میزان غرقگی بیشتری را تجربه می‌کنند.

meaning activities they find purpose, meaning, or enjoyment in.

فعالیت‌هایی که در آن هدف، معنا یا لذتی نهفته باشد.

This may include participating in a favorite hobby,

این فعالیت می‌تواند شرکت در یک سرگرمی موردعلاقه باشد،

but also tackling gratifying assignments at work,

اما در عین حال وظایف رضایت‌بخشی برای تکمیل شدن داشته باشد،

studying topics you find interesting, or even completing satisfying chores.

مطالعه درباره موضوعاتی که برایتان جذاب است، یا حتی انجام کارهای لذت‌بخش خانه.

Likewise, it may be more difficult to find flow in tasks you do

همچنین، ممکن است یافتن غرقگی در فعالیت‌هایی که انجام می‌دهید دشوار باشد

only because you have to, not because you want to.

زیرا مجبورید یا نمی‌خواهید آن‌ها را انجام دهید.

Other research suggests balancing personal skill level

تحقیقات دیگر حاکی از سطح متعادلی از مهارت‌های شخصی است

with the activity’s challenge is key for finding flow.

که چالش عنصر کلید غرقگی در آن است.

In other words, if a task is too easy, you may get distracted or feel bored.

به بیان دیگر، اگر کاری بسیار ساده باشد، ممکن است حواستان پرت شود یا خسته شوید.

If it’s too challenging, you may become discouraged.

اگر آن کار بسیار دشوار باشد، ممکن است دلسرد شوید.

The classically mesmerizing game of Tetris, for example,

مثلاً بازی کلاسیک و جذاب تتریس

keeps skill-challenge levels in balance by increasing the fall speed of blocks

با افزایش سرعت پایین آمدن قطعات، سطح مهارت-چالش را متعادل نگه می‌دارد

as players get better at the game.

تا بازیکن حرفه‌ای‌تر شود.

Still, other studies suggest that it’s most important

با این حال، برخی دیگر از تحقیقات بیان می‌کند که لازم است

that activities have clear goals

فعالیت‌ها اهداف واضحی داشته باشند.

and allow you to assess your progress along the way.

تا پیشرفتتان در طول مسیر قابل رویت باشد.

For example, practicing a song allows you to gauge your performance

مثلاً، تمرین کردن یک قطعه موسیقی کمک می‌کند تا عملکردتان را در هر نت

with each note.

ارزیابی کنید.

This also may be why people find flow when playing games of chance,

افراد حین انجام بازی‌های شانسی غرقگی را به همین دلیل تجربه می‌کنند،

even though those games don't require skill.

با اینکه این بازی‌ها به مهارت خاصی نیاز ندارند.

Moment-to-moment feedback may be enough to motivate deep engagement.

بازخورد لحظه‌ای ممکن است برای ترغیب به مشارکت کامل، کافی باشد.

While no single protocol can guarantee flow,

اگرچه هیج دستورالعمل مشخصی برای تضمین غرقگی وجود ندارد،

there are steps you can take to increase your chances.

با انجام مراحلی، می‌توانید شانس رسیدن به غرقگی را افزایش دهید.

Find a quiet environment free from distracting noises or devices.

محیط آرامی به دور از عوامل آزاردهنده بیابید.

Break your tasks into small, specific segments that are easy to track

وظایفتان را به بخش‌های کوچک و دقیق‌تر تقسیم کنید تا دنبال کردن و یادگیری‌شان

and learn from.

ساده‌تر باشد.

Set clear end goals that are challenging but not frustratingly so.

اهداف نهایی مشخصی تعیین کنید که چالشی باشند اما نه خسته‌کننده.

If you find the task to be tedious,

اگر احساس می‌کنید کاری کسل‌کننده است،

set additional parameters to up the stakes.

پارامترهای افزوده‌ای برای ارزشمند شدنش به آن اضافه کنید.

For example, when cleaning your dishes,

مثلاً، هنگامی که ظرف می‌شورید،

attempt to finish them all in a certain amount of time.

تلاش کنید تا آن را در مدت زمان مشخصی به پایان برسانید.

When running, try to keep pace with the beat of a song.

زمانی که می‌دوید، سرعتتان را با ضرب آهنگ تنظیم کنید.

Most importantly, and perhaps most frustratingly,

مهم‌تر از همه، و احتمالاً خسته‌کننده‌تر از همه،

don't focus too much on reaching flow.

بیش از اندازه به رسیدن به غرقگی تمرکز نکنید.

That sort of distraction might just prevent you from finding it.

این کار می‌تواند شما را از رسیدن به آن باز دارد.