Finding happiness in body and soul | Eve Ensler

ایو انسلر: شادی در جسم و جان

97,056 views

2007-01-16 ・ TED


New videos

Finding happiness in body and soul | Eve Ensler

ایو انسلر: شادی در جسم و جان

97,056 views ・ 2007-01-16

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: soheila Jafari Reviewer: Mana Ahmady
00:26
I bet you're worried.
0
26388
1588
شرط می‌بندم که نگرانید.
00:28
(Laughter)
1
28000
1976
(خنده تماشاگران)
00:30
I was worried.
2
30000
1274
من هم نگران بودم . به همین دلیل این نمایشنامه را شروع کردم.
00:32
That's why I began this piece.
3
32157
1672
00:33
I was worried about vaginas.
4
33853
2988
من در مورد واژن‌ها نگران بودم. نگران بودم که در مورد آن چه فکر می‌کنیم،
00:37
I was worried what we think about vaginas
5
37765
2211
00:40
and even more worried that we don't think about them.
6
40000
3242
و حتی از آن بیشتر نگران این بودم که ما در مورد آن فکر نمی کنیم.
00:43
I was worried about my own vagina.
7
43654
2175
در مورد واژن خودم نگران بودم.
00:45
It needed a context, a culture, a community of other vaginas.
8
45853
4432
در حقیقت این به یک زمینه، به یک فرهنگ و یک اجتماع از واژن‌های دیگر نیاز داشت.
00:51
There is so much darkness and secrecy surrounding them.
9
51015
3705
تیرگی و نهفتگی زیادی آنها را احاطه کرده است.
00:54
Like the Bermuda Triangle, nobody ever reports back from there.
10
54744
4648
مانند مثلث برمودا است، هیچ کس تا حالا از آن زنده برنگشته.
00:59
(Laughter)
11
59416
1102
01:00
In the first place, it's not so easy to even find your vagina.
12
60542
3793
(خنده تماشاگران)
در وهله‌ی اول، حتی پیدا کردن واژن خودتان هم خیلی آسان نیست.
01:04
Women go days, weeks, months, without looking at it.
13
64660
3008
زنان روزها، هفته‌ها و سالها را می گذارنند بدون اینکه نگاهی به آن بیاندازند.
01:08
I interviewed a high-powered businesswoman;
14
68136
2325
من با خانم بازرگان قدرتمندی مصاحبه کردم،
01:10
she told me she didn't have time.
15
70485
2492
او گفت که وقت این کار را ندارد.
01:13
"Looking at your vagina," she said, "is a full day's work."
16
73001
2854
او گفت: «نگاه کردن به واژن یک روز کامل زمان می‌برد.»
01:15
(Laughter)
17
75879
1097
(خنده تماشاگران)
01:17
"You've got to get down there on your back, in front of a mirror,
18
77000
3096
«باید جلو آینه‌ی قدی د به پشت بخوابی،
01:20
full-length preferred.
19
80120
1299
و در وضعیت عالی با نور مناسبی قرار بگیری،
01:21
You've got to get in the perfect position with the perfect light,
20
81443
3102
که در این صورت با زاویه‌ای که در آن هستی سایه‌ات روی آن می‌افتد.
01:24
which then becomes shadowed by the angle you're at.
21
84569
2407
01:27
You're twisting your head up, arching your back, it's exhausting."
22
87000
3211
باید سرت را بلند کنی، و کمرت را قوس بدی، خسته کننده است.»
01:30
She was busy; she didn't have time.
23
90235
2119
او بسیار سرش شلوغ بود؛ و وقت نداشت.
01:32
So I decided to talk to women about their vaginas.
24
92878
2825
خُب من تصمیم گرفتم که با زنان درباره واژن ‌شان صحبت کنم.
01:36
They began as casual vagina interviews,
25
96068
2968
این مصاحبه ها بطور اتفاقی و غیر جدی شروع شد،
01:39
and they turned into vagina monologues.
26
99060
2680
و تبدیل به تک‌گویی واژن‌ها شد.
01:41
I talked with over 200 women.
27
101764
2220
من با بیشتر از ۲۰۰ زن صحبت کردم. با زنان سالخورده،
01:44
I talked to older women, younger women,
28
104008
2401
01:46
married women, lesbians, single women.
29
106433
2706
زنان جوان، متاهل، همجنس‌گرا، و مجرد همگی صحبت کردم؛
01:49
I talked to corporate professionals, college professors, actors, sex workers.
30
109163
4813
من با متخصصین حرفه‌ای، اساتید دانشگاه‌ها، هنرپیشگان و کارگران جنسی صحبت کردم؛
01:54
I talked to African-American women, Asian-American women,
31
114000
3507
با زنان آمریکایی آفریقایی تبار، آسیایی تبار،
01:57
Native-American women, Caucasian women, Jewish women.
32
117531
3858
بومی آمریکایی، کاستاریکایی، یهودی صحبت کردم.
02:01
OK, at first women were a little shy, a little reluctant to talk.
33
121762
4830
خب، در ابتدا زنان کمی خجالت می‌کشیدند، و بی میل بودند که در این باره صحبت کنند.
02:07
Once they got going, you couldn't stop them.
34
127052
2672
اما وقتی شروع می‌کردند، نمی‌توانستید نگه‌شان دارید.
02:10
Women love to talk about their vaginas, they do.
35
130192
3266
زنان عاشق این هستند که در مورد واژن‌شان صحبت کنند - واقعا این طور است.
02:14
Mainly because no one's ever asked them before.
36
134121
2439
شاید بیشتر به خاطر اینکه قبلا هرگز کسی ازآنها نخواسته بود.
02:16
(Laughter)
37
136584
1070
02:17
Let's just start with the word "vagina" -- vagina, vagina.
38
137678
4907
(خنده تماشاگران)
خُب، بگذارید با واژه‌ی «واژن» شروع کنیم - واژن، واژن.
02:23
It sounds like an infection, at best.
39
143000
2195
در بهترین حالت به نظر می رسد که نوعی عفونت و شاید ابزار پزشکی است.
02:25
Maybe a medical instrument.
40
145880
1696
02:27
"Hurry, nurse, bring the vagina!"
41
147600
1760
«پرستار عجله کن، واژن را بیاور.»
02:29
(Laughter)
42
149384
1061
02:30
Vagina, vagina, vagina.
43
150469
1571
(خنده تماشاگران)
واژن، واژن واژن. مهم نیست چندبار
02:32
It doesn't matter how many times you say the word,
44
152064
2539
02:34
it never sounds like a word you want to say.
45
154627
2349
این کلمه را بگویید. این هرگز مثل حرفی که دلتان می‌خواهید بزنید، نیست.
02:37
It's a completely ridiculous, totally un-sexy word.
46
157307
4175
این کاملا مضحک است. واژه‌ای کاملا غیرسکسی.
02:42
If you use it during sex, trying to be politically correct,
47
162000
3071
اگر این را در طول سکس بکار ببرید، و تلاش کنید که خیلی مودبانه صحبت کنید، و بگویید
02:45
"Darling, would you stroke my vagina,"
48
165095
3211
«عزیزم، ممکنه که دست روی واژن من بکشی،» همان لحظه تمامی احساس سکس را در فرد می‌کشید.
02:48
you kill the act right there.
49
168330
2093
02:50
(Laughter)
50
170447
1670
(خنده تماشاگران)
02:52
I'm worried what we call them and don't call them.
51
172141
3298
من نگران آن هستم که ما آن را چه خطاب می‌کنیم و چه خطاب نمی‌کنیم.
02:55
In Great Neck, New York, they call it a Pussycat.
52
175817
2734
در گرِیت‌نکِ نیویورک آن را «گربه ملوس» می نامند.
02:58
A woman told me there her mother used to tell her,
53
178575
2401
زنی به من گفت که مادرم عادت داشت به من بگوید،
03:01
"Don't wear panties, dear, underneath your pajamas.
54
181000
2408
«زیر پیژامه‌ات شورت نبوش.
03:03
You need to air out your Pussycat."
55
183432
1786
گربه‌ی ملوست احتیاج داره هوا بخوره.»
03:05
(Laughter)
56
185242
3734
(خنده تماشاگران)
03:09
In Westchester, they call it a Pooki,
57
189000
2690
در وست‌چستر به آن «پوکی» و در نیوجرسی به آن «توت» می‌گویند.
03:11
in New Jersey, a twat.
58
191714
1800
03:13
There's Powderbox, derriere, a Pooky, a Poochi, a Poopi,
59
193878
4310
به آن بسته‌ی پودر، دِرریر، پوکی، پوشی، پوپی
03:18
a Poopelu, a Pooninana, a Padepachetchki, a Pal, and a Piche.
60
198212
4475
پوپالو، پونینیا، پدپاچتچکی، پو و پیج هم می‌گن.
03:22
(Laughter)
61
202711
1452
(خنده تماشاگران)
03:24
There's Toadie, Dee Dee, Nishi, Dignity, Coochi Snorcher,
62
204187
5400
همچنین تادی، دی دی، نیشی، دیگنیتی، کوچی اسنورچر، کوتر،
03:29
Cooter, Labbe, Gladys Seagelman, VA,
63
209611
4846
لابی، گلادیز سیگنما، وا، وی-وی، هُر اسپات، نَپی دات،
03:34
Wee wee, Horsespot, Nappy Dugout,
64
214481
4495
03:39
Mongo, Ghoulie, Powderbox, a Mimi in Miami,
65
219000
6206
مانگو، گولی، پادرباکس، می می در میامی،
03:45
a Split Knish in Philadelphia ...
66
225230
2107
اسپلیت‌نیش در فلادیلفیا، و اشمند در برناکس خوانده می‌شود.
03:47
(Laughter)
67
227361
1087
03:48
and a Schmende in the Bronx.
68
228472
1886
03:50
(Laughter)
69
230382
1192
03:51
I am worried about vaginas.
70
231598
1949
(خنده تماشاگران)
من درباره واژن‌ها نگرانم.
03:54
This is how the "Vagina Monologues" begins.
71
234638
2210
اینگونه بود که «تک‌گویی واژن‌ها» شروع شد.
03:57
But it really didn't begin there.
72
237444
2606
اما واقعا از آنجا شروع نشد: با گفتگو با زنی شروع شد.
04:00
It began with a conversation with a woman.
73
240074
3324
04:03
We were having a conversation about menopause,
74
243723
2489
ما گفتگویی راجع به یائسگی داشتیم،
04:06
and we got onto the subject of her vagina,
75
246236
2031
و به موضوع واژن او رسیدیم -
04:08
which you'll do if you're talking about menopause.
76
248291
2349
که اگردرباره یائسگی صحبت کنید به آن می‌رسید.
04:10
And she said things that really shocked me about her vagina --
77
250664
2938
او چیزهایی درباره واژنش گفت که واقعا مرا شوکه کرد -
04:13
that it was dried-up and finished and dead --
78
253626
2119
این که خشک شده، تمام شده و مرده - و من شوکه شده بودم.
04:15
and I was kind of shocked.
79
255769
1253
04:17
So I said to a friend casually,
80
257046
1674
و بطور اتفاقی با دوستم صحبت کردم و پرسیدم: «خُب، تو در مورد واژنت چی فکر می‌کنی؟»
04:18
"Well, what do you think about your vagina?"
81
258744
2054
04:20
And that woman said something more amazing,
82
260822
2018
و این زن چیز شگفت‌آورتری گفت،
04:22
and then the next woman said something more amazing,
83
262864
2434
و زن بعد چیز عجیب‌تری گفت،
04:25
and before I knew it, every woman was telling me
84
265322
2244
و قبل از اینکه من بدانم، هریک از زنان به من می گفتند
04:27
I had to talk to somebody about their vagina
85
267590
2077
که من باید با افراد دیگری درباره واژن شان صحبت کنم، زیرا آنها داستانهای جالب‌تری دارند،
04:29
because they had an amazing story,
86
269691
1627
و من به به دنبال رد پای واژن به درون آن کشیده شدم.
04:31
and I was sucked down the vagina trail.
87
271342
1883
04:33
(Laughter)
88
273249
1310
(خنده تماشاگران)
04:34
And I really haven't gotten off of it.
89
274583
2433
و واقعا هنوز این را کنار نگذاشتم. گمان می‌کنم اگر زمانی که من جوان‌تر بودم به من می‌گفتید
04:37
I think if you had told me when I was younger
90
277040
2108
که تو بزرگ خواهی شد و و در یک مغازه کفش فروشی قدم می‌زنی،
04:39
that I was going to grow up, and be in shoe stores,
91
279172
2388
04:41
and people would scream out, "There she is, the Vagina Lady!"
92
281584
2866
و مردم تو را می‌بینند و فریاد می زنند که «خودش است، بانوی واژن!»
04:44
I don't know that that would have been my life ambition.
93
284474
2637
نمی‌دانم که این جاه طلبی زندگی من بوده .
04:47
(Laughter)
94
287135
1003
(خنده تماشاگران)
04:48
But I want to talk a little bit about happiness,
95
288162
2247
اما می‌خواهم کمی درباره شادی و رابطه‌اش
04:50
and the relationship to this whole vagina journey,
96
290433
2353
با این سفر واژنی صحبت کنم، زیرا
04:52
because it has been an extraordinary journey
97
292810
2080
این سفر خارق‌العاده ای بوده که هشت سال پیش شروع شده.
04:54
that began eight years ago.
98
294914
1692
04:56
I think before I did the "Vagina Monologues,"
99
296630
2266
فکر می‌کنم که قبل از اینکه «تک‌گویی واژن‌ها» را شروع کنم
04:58
I didn't really believe in happiness.
100
298920
2804
من واقعا شادی را باور نداشتم.
05:01
I thought that only idiots were happy, to be honest.
101
301748
3026
صادقانه بگویم، فکر می‌کردم فقط احمق‌ها شادند.
05:04
I remember when I started practicing Buddhism 14 years ago,
102
304798
3794
به خاطر دارم ۱۴ سال پیش وقتی عبادات بودایی را شروع کردم،
05:08
and I was told that the end of this practice was to be happy,
103
308616
3203
به من گفته شد که در پایان این عبادات و تمرینات من شاد خواهم شد،
05:11
I said, "How could you be happy and live in this world of suffering
104
311843
3348
گفتم، «چگونه می‌توان در این دنیای پررنج و درد زندگی کرد و شاد بود؟»
05:15
and live in this world of pain?"
105
315215
1812
من شادی را با خیلی چیزهای دیگر اشتباه گرفته بودم،
05:17
I mistook happiness for a lot of other things,
106
317051
3925
05:21
like numbness or decadence or selfishness.
107
321000
3278
چیزهایی مانند رخوت، انحطاط و یا خودخواهی.
05:24
And what happened through the course of the "Vagina Monologues"
108
324723
2967
و چیزی در این دوره‌ی «تک‌گویی واژن‌ها» و سفری که به دنبال آن آمد، اتفاق افتاد،
05:27
and this journey is, I think I have come to understand
109
327714
2537
این است که فکر می‌کنم توانستم
05:30
a little bit more about happiness.
110
330275
2239
که شادی را کمی بیشتر بفهمم.
05:32
There are three qualities I want to talk about.
111
332538
2438
در اینجا سه کیفیت هست که می‌خواهم در مورد آنها صحبت کنم.
05:35
One is seeing what's right in front of you,
112
335000
3913
یکی اینکه چیزی درست در جلوی شما قرار دارد را ببینید، ودرباره‌ی آن صحبت کنید،
05:38
and talking about it, and stating it.
113
338937
2458
و آن را بیان کنید. فکر می‌کنم چیزی که ازسخنرانی درباره واژن،
05:41
I think what I learned from talking about the vagina
114
341419
2557
05:44
and speaking about the vagina, is it was the most obvious thing --
115
344000
3143
وصحبت کردن درباره‌ی آن یاد گرفتم این است که این بدیهی‌ترین موضوع است -
05:47
it was right in the center of my body and the center of the world --
116
347167
3239
دقیقا در مرکز بدن من و در مرکز جهان هستی است -
05:50
and yet it was the one thing nobody talked about.
117
350430
2776
و با این حال این چیزی‌ست که هیجکس در موردش حرفی نمی‌زند.
05:53
The second thing is that what talking about the vagina did
118
353230
4253
دومین چیزی که با صحبت کردن درباره‌ی واژن صورت گرفت
05:57
is it opened this door which allowed me to see
119
357507
2911
این است که درهایی را برای من باز کرد که به من اجازه داد تا ببینیم
06:00
that there was a way to serve the world to make it better.
120
360442
3021
که راهی برای اینکه دنیا را بهتر کنیم وجود دارد.
06:03
And that's where the deepest happiness has actually come from.
121
363487
3489
اینجا جایی‌ست که در واقع عمیق‌ترین شادی‌ها از آنجا می‌آید.
06:07
And the third principle of happiness, which I've realized recently:
122
367000
3707
و سومین اصل شادی که من به تازگی آن را متوجه شده‌ام.
06:10
Eight years ago, this momentum and this energy, this "V-wave" started --
123
370731
4245
هشت سال پیش، این نیروی فزاینده و این انرژی، این «موج وی» شروع شد -
06:15
and I can only describe it as a "V-wave" because, to be honest,
124
375000
3230
و من فقط می‌توانم این را «موج- وی» توصیف کنم، صادقانه بگویم،
06:18
I really don't understand it completely; I feel at the service of it.
125
378254
3722
زیرا من واقعا آن را کاملا درک نکردم. احساس می کنم در خدمتش هستم.
06:22
But this wave started, and if I question the wave,
126
382000
2976
اما این موج شروع شد، اگر تردیدی در این موج کنم،
06:25
or try to stop the wave or look back at the wave,
127
385000
3438
و یا سعی در متوقف کردن این موج کنم و یا به آن پشت کنم،
06:28
I often have the experience of whiplash
128
388462
2514
اغلب تجربه‌‌ی شلاق خوردن به من دست می‌دهد
06:31
or the potential of my neck breaking.
129
391000
2252
و یا احتمال شکستن گردنم را وچود دارد. اما اگر با این موج حرکت کنم،
06:33
But if I go with the wave,
130
393276
1350
06:34
and I trust the wave and I move with the wave,
131
394650
2394
و به آن اعتماد کنم، و با آن حرکت کنم، من به مرحله بعدی می روم،
06:37
I go to the next place, and it happens logically and organically and truthfully.
132
397068
4507
و این بطور منطقی ، طبیعی و صادقانه اتفاق می‌افتد.
06:41
And I started this piece, particularly with stories and narratives,
133
401599
5702
و من این نمایشنامه را شروع کردم، و به خصوص به صورت داستان و روایت،
06:47
and I was talking to one woman and that led to another woman
134
407325
2834
و من با زنی صحبت می‌کردم و این منجر به این شد که با زن دیگری صحبت کنم
06:50
and that led to another woman.
135
410183
1818
و همانطور بعد از او با زن دیگری، و سپس من این داستان‌ها را نوشتم
06:52
And then I wrote those stories down,
136
412025
1845
06:53
and I put them out in front of other people.
137
413894
2202
و آن را جلوی دیگران گذاشتم.
06:56
And every single time I did the show at the beginning,
138
416120
2572
و هر بار، از ابتدای نمایش آن،
06:58
women would literally line up after the show,
139
418716
2678
زنانی بعد از اجرای برنامه صف می‌کشیدند
07:01
because they wanted to tell me their stories.
140
421418
2235
زیرا می‌خواستند که داستان خودشان را برای من بگویند.
07:03
And at first I thought, "Oh great, I'll hear about wonderful orgasms,
141
423677
3310
در ابتدا فکر کردم، «آه عالیه، من درباره‌ی ارگاسم‌های خارق‌العاده،
و زندگی جنسی عالی، و اینکه زنان چگونه عاشق واژن شان هستند خواهم شنید.»
07:07
and great sex lives, and how women love their vaginas."
142
427011
2602
07:09
But in fact, that's not what women lined up to tell me.
143
429637
3339
اما در حقیقت، این چیزی نبود که زنان صف کشیده بودند که به من بگویند.
07:13
What women lined up to tell me was how they were raped,
144
433310
3092
چیزی که زنان برای آن صف کشیده بودند که به من بگویند این بود که چگونه مورد تجاوز قرار گرفتند،
07:16
and how they were battered, and how they were beaten,
145
436426
2478
چگونه صدمه دیده بودند، چگونه کتک خورده بودند،
07:18
and how they were gang-raped in parking lots,
146
438928
2158
چگونه توسط دسته‌ی خلاف‌کارها در پارکینگ ها مورد تجاوز گروهی قرار گرفته بودند،
07:21
and how they were incested by their uncles.
147
441110
2021
چگونه توسط عموی‌شان مورد تجاوز قرار گرفته بودند.
07:23
And I wanted to stop doing the "Vagina Monologues,"
148
443155
2698
خواستم که نوشتن «تک‌گویی واژن‌ها» را قطع کنم
07:25
because it felt too daunting.
149
445877
1405
زیرا احساسی بسیار دلهره‌آور ایجاد کرد. احساس کردم مثل عکاس جنگی‌ای می‌مانم
07:27
I felt like a war photographer who takes pictures of terrible events,
150
447306
3467
که از حوادث وحشتناک عکس می‌گیرد، اما دخالتی در آن ندارد.
07:30
but doesn't intervene on their behalf.
151
450797
2359
07:33
And so in 1997, I said, "Let's get women together.
152
453180
4217
و بنابراین، در سال ۱۹۹۷، گفتم: «بگذار زنان را کنار هم جمع کنیم.
07:37
What could we do with this information
153
457421
2176
با این اطلاعات که این زنان همگی مورد تجاوز و خشنونت قرار گرفته‌اند چه می‌توان کرد؟»
07:39
that all these women are being violated?"
154
459621
2544
07:42
And it turned out, after thinking and investigating,
155
462537
3185
و بعد از فکر کردن و تحقیق، معلوم شد،
07:45
that I discovered -- and the UN has actually said this recently --
156
465746
3397
فهمیدم، و سازمان ملل هم در اصل به تازگی اذعان کرده است -
07:49
that one out of every three women on this planet
157
469167
2809
که از هر سه زن بر روی زمین یکی از آنها
07:52
will be beaten or raped in her lifetime.
158
472000
2580
در طول زندگیش یا کتک خورده و یا به او تجاوز شده.
07:55
That's essentially a gender;
159
475103
1564
این اساسا یکی از دو جنس است، این در اصل یکی از منابع کره‌ی زمین است، که زن‌ها هستند.
07:56
that's essentially the resource of the planet, which is women.
160
476691
3395
08:00
So in 1997 we got all these incredible women together and we said,
161
480110
3172
بنابراین در سال ۱۹۹۷ ما تمامی این زنان فوق‌العاده را گرد هم آوردیم و گفتیم،
08:03
"How can we use the play, this energy, to stop violence against women?"
162
483306
4115
«چگونه ما می‌توانیم نمایشی را اجرا کنیم و انرژی‌ای را بکار بریم تا خشونت علیه زنان را متوقف کنیم.»
08:07
And we put on one event in New York City, in the theater,
163
487771
2675
ما یک برنامه تئاتر در شهر نیویورک گذاشتیم،
08:10
and all these great actors came -- from Susan Sarandon,
164
490470
2591
و همه بازیگران بزرگ از سوزان ساراندون
08:13
to Glenn Close, to Whoopi Goldberg --
165
493085
1810
تا گلن کلوز، ووپی گلدبرگ آمدند و ما این برنامه را
08:14
and we did one performance on one evening,
166
494919
2840
در یک شب برگزار کردیم تا این موج و انرژی را تسریع کنیم.
08:17
and that catalyzed this wave, this energy.
167
497783
3855
08:22
And within five years,
168
502000
2051
و درطول پنج سال، چیز فوق العاده ای شروع به اتفاق افتادن کرد.
08:24
this extraordinary thing began to happen.
169
504075
2465
08:26
One woman took that energy and she said, "I want to bring this wave,
170
506564
3412
زنی این انرژی را گرفت و گفت، «می‌خواهم این موج را
08:30
this energy, to college campuses,"
171
510000
2565
و این انرژی را به دانشگاه‌ها ببرم»، و بنابراین او این نمایشنامه را برداشت
08:32
and so she took the play and she said,
172
512589
2018
08:34
"Let's use the play and have performances once a year,
173
514631
3173
و گفت، «بگذارید از این نمایشنامه استفاده کنیم و سالی یکبار آن را اجرا کنیم،
08:37
where we can raise money to stop violence against women
174
517828
2589
در مکان‌هایی که بتوانیم برای متوقف کردن خشونت علیه زنان
08:40
in local communities all around the world."
175
520441
2210
در جوامع محلی در سراسر جهان پول جمع آوری کنیم.»
08:42
And in one year, it went to 50 colleges, and then it expanded.
176
522675
3159
در طول یکسال، به ۵۰ دانشگاه رفت و سپس این گسترش یافت.
08:46
And over the course of the last six years,
177
526167
2280
و در طول شش سال گذشته، این در سراسر جهان
08:48
it's spread and it's spread and it's spread around the world.
178
528471
3276
بیشتر و بیشتر و بیشتر پراکنده شد.
08:52
What I have learned is two things:
179
532390
3591
آنچه که آموختم دو چیز است . اول: اینکه فراگیریِ
08:56
one, that the epidemic of violence towards women is shocking; it's global;
180
536005
5971
خشونت نسبت به زنان تکان دهنده و جهانی‌ست؛
09:02
it is so profound and it is so devastating,
181
542000
2048
بسیار عمیق و بسیار ویرانگر است،
09:04
and it is so in every little pocket of every little crater,
182
544072
2904
این در هر گوشه از هر حفره کوچکی
09:07
of every little society that we don't even recognize it,
183
547000
2667
از هر جامعه کوچک، وجود دارد که ما حتی نمی‌توانیم آن را تشخیص دهیم
09:09
because it's become ordinary.
184
549691
1500
زیرا این تبدیل به کاری عادی شده است. این سفر مرا به افغانسان کشاند،
09:11
This journey has taken me to Afghanistan,
185
551854
2901
09:14
where I had the extraordinary honor and privilege
186
554779
2729
جایی که من بسیار مفتخرم که به
09:17
to go into parts of Afghanistan under the Taliban.
187
557532
4325
بخش تحت سلطه‌ی طالبان در افغانستان رفتم- من برقع پوشیده بودم--
09:21
I was dressed in a burqa and I went in with an extraordinary group,
188
561881
3644
همراه با گروه فوق‌العاده ای به نام
09:25
called the Revolutionary Association of the Women of Afghanistan.
189
565549
3369
جمعیت انقلابی زنان افغانستان به آنجا رفتم،
09:28
And I saw firsthand how women had been stripped
190
568942
3034
در وهله‌ی اول دیدم که چگونه زنان از هر حق انسانی
09:32
of every single right that was possible to strip women of --
191
572000
4165
که ممکن بود، محروم شده بودند -
09:36
from being educated, to being employed,
192
576189
2507
از حق آموزش تا کار کردن و یا
09:38
to being actually allowed to eat ice cream.
193
578720
2626
حتی اجازه داشتن برای خوردن یک بستنی محروم بودند.
09:41
For those of you who don't know,
194
581723
1541
برای برخی از شما که این را نمی‌دانید، خوردن بستنی در حکومت طالبان غیرقانونی بود.
09:43
it was illegal to eat ice cream under the Taliban.
195
583288
2348
09:45
And I actually saw and met women who had been flogged
196
585660
3776
درواقع من زنانی را دیدم و ملاقات کردم که به خاطر
09:49
for being caught eating vanilla ice cream.
197
589460
2311
خوردن بستنی وانیلی شلاق خورده بودند.
09:51
I was taken to the secret ice cream-eating place in a little town,
198
591795
4402
من به محل اختفایی برای خوردن بستنی در شهر کوچکی برده شدم،
09:56
where we went to a back room, and women were seated
199
596221
2843
ما به پستوی کوچکی رفتیم، زنان در آنجا نشسته بودند
09:59
and a curtain was pulled around us, and they were served vanilla ice cream.
200
599088
3732
و پرده‌ای در اطراف کشیده شده بود، و در آنجا به زنان بستنی داده می‌شد.
10:02
And women lifted their burqas and ate this ice cream.
201
602844
3416
در آنجا زنان برقع‌شان را بر می‌داشتند و بستنی می‌خوردند،
10:06
And I don't think I ever understood pleasure until that moment,
202
606284
3120
و فکر می‌کنم که من هرگز معنی لذت را تا آن لحظه حس نکرده بودم،
10:09
and how women have found a way to keep their pleasure alive.
203
609428
3548
واینکه چگونه زنان شیوه‌ای برای زنده نگه داشتن لذت شان از زندگی را پیدا کرده‌اند .
10:13
It has taken me, this journey, to Islamabad,
204
613000
2548
این سفر مرا به اسلام آباد برد، جایی که من
10:15
where I have witnessed and met women with their faces melted off.
205
615572
3637
شاهد صورت ذوب شده زنان (در اثر اسید پاشی) بودم و آنها را دیدم.
10:19
It has taken me to Juarez, Mexico, where I was a week ago,
206
619233
3852
این سفر مرا به هوارز مکزیک، جایی که من یک هفته پیش در آنجا بودم، برد،
10:23
where I have literally been there in parking lots,
207
623109
2621
در پارکینگی که من بودم
10:25
where bones of women have washed up
208
625754
1849
استخوانهای زنان شسته و در
10:27
and been dumped next to Coca-Cola bottles.
209
627627
3569
کنار شیشه های کوکا کولا دور ریخته می‌شد.
10:31
It has taken me to universities all over this country,
210
631672
3003
این سفر مرا به دانشگاه‌های
10:34
where girls are date-raped and drugged.
211
634699
2492
سراسر کشور کشید که در آنجا به دختران مواد مخدر داده می‌شد تا مورد تجاوز قرار گیرند.
10:37
I have seen terrible, terrible, terrible violence.
212
637215
3761
من خشونت های بسیار بسیار وحشتناکی را دیدم.
10:41
But I have also recognized, in the course of seeing that violence,
213
641376
3903
اما درجریان دیدن این خشونت‌ها متوجه شدم
10:45
that being in the face of things and seeing actually what's in front of us
214
645303
4618
که روبرو شدن با این موارد و دیدن واقعی
آنچه که در مقابل ماست، پادزهری در مقابل افسردگی و احساس
10:49
is the antidote to depression,
215
649945
2836
10:52
and to a feeling that one is worthless and has no value.
216
652805
3171
اینکه فرد بی ارزش و بی اهمیت است می‌باشد.
10:56
Because before the "Vagina Monologues,"
217
656000
1976
می‌توانم بگویم که قبل از «تک‌گویی واژن‌ها»
10:58
I will say that 80 percent of my consciousness was closed off
218
658000
2976
۸۰ درصد از ذهن من در حوزه‌ی
11:01
to what was really going on in this reality,
219
661000
2834
واقعیت‌هایی که اتفاق می‌افتاد احاطه شده بود.
11:03
and that closing-off closed off my vitality and my life energy.
220
663858
4322
واین احاطه بودن سرزندگی و انرژی زندگی مرا نیز گرفته بود.
11:08
What has also happened is in the course of these travels --
221
668707
2810
چیز دیگری که در طی این سفرها اتفاق افتاد -
11:11
and it's been an extraordinary thing --
222
671541
2532
و چیزی شگفت‌انگیزی بود-- این است که به هر جایی
11:14
is that every single place that I have gone to in the world,
223
674097
2890
در این دنیا رفتم یک گونه‌ی جدید دیدم .
11:17
I have met a new species.
224
677011
1412
11:18
And I really love hearing about all these species at the bottom of the sea.
225
678447
3714
و من واقعا عاشق شنیدن درباره همه این گونه‌ها در عمق وجود آنها هستم.
11:22
And I was thinking about how being with these extraordinary people
226
682185
3359
فکر می‌کردم که چگونه با
این مردم فوق‌العاده در این قاب به خصوص
11:25
on this particular panel,
227
685568
1634
11:27
that it's beneath, beyond and between,
228
687226
2750
که در پایین، بالا و بین آنهاست باشم،
11:30
and the vagina kind of fits into all those categories.
229
690000
2976
و به نوعی واژن با تمامی این مقوله‌ها سازگار است.
11:33
(Laughter)
230
693000
1462
(خنده تماشاگران)
11:34
But one of the things I've seen is this species --
231
694486
2490
اما یکی از این چیزهایی که دیدم این گونه است -
11:37
and it is a species, and it is a new paradigm,
232
697000
2975
این یک گونه یک الگوی جدید است،
11:39
and it doesn't get reported in the press or in the media
233
699999
2634
و این در اخبار و رسانه‌ها گزارش نشده
11:42
because I don't think good news ever is news,
234
702657
3038
زیرا فکر نمی کنم خبر خوبی هرگز در اخبار باشد،
11:45
and I don't think people who are transforming the planet
235
705719
2643
و فکر نمی‌کنم مردمی که کره زمین را تغییر می‌دهند
11:48
are what gets the ratings on TV shows.
236
708386
2881
چیزی از شوهای پر طرفدار تلویزیونی بگیرند.
11:51
But every single country I have been to --
237
711291
2024
اما در هر کشوری که بودم- در طی شش سال گذشته
11:53
and in the last six years, I've been to about 45 countries,
238
713339
2905
من در ۴۵ کشور مختلف بودم، و روستاهای کوچک و شهرها و شهرک های زیادی را دیدم -
11:56
and many tiny little villages and cities and towns --
239
716268
3054
11:59
I have seen something what I've come to call "vagina warriors."
240
719346
3748
من کسانی را دیدم که به آنها «جنگچویان واژن» می‌گویم.
12:03
A "vagina warrior" is a woman, or a vagina-friendly man,
241
723118
4175
یک «جنگجوی واژن» زن یا مردی است که با واژن رفتاری دوستانه دارد،
12:07
who has witnessed incredible violence or suffered it,
242
727317
3594
کسی که شاهد خشونت‌ها و درد و رنج باورنکردنی بوده،
12:10
and rather than getting an AK-47 or a weapon of mass destruction
243
730935
4371
و به جای اینکه تفنگ AK-47 را و یا اسلحه کشتار جمعی
12:15
or a machete,
244
735330
2440
و یا مسلسل را بردارد، خشونت را در بدنش نگه می‌دارد؛
12:17
they hold the violence in their bodies;
245
737794
2737
12:20
they grieve it; they experience it; and then they go out
246
740555
4104
این جمگجویان از این خشونت آزرده و غمگین هستند، و این را تجربه کردند و سپس آنها برخاستند
12:24
and devote their lives to making sure it doesn't happen to anybody else.
247
744683
4233
و زندگی خود را وقف کردند تا مطمئن شوند این برای کسان دیگر اتفاق نمی‌افتد.
12:28
I have met these women everywhere on the planet,
248
748940
2720
من این زنان را همه جای این سیاره دیده‌ام.
12:31
and I want to tell a few stories,
249
751684
1762
می‌خواهم چند مورد از داستانها را بگویم زیرا معتقدم که
12:33
because I believe that stories are the way that we transmit information,
250
753470
3506
این داستانها راهی هستند که ما اطلاعات را توسط آنها انتقال می‌دهیم،
12:37
where it goes into our bodies.
251
757000
2193
و این اطلاعات وارد بدن ما می‌شود. و فکر می‌کنم یکی از چیزهای
12:39
And I think one of the things about being at TED that's been very interesting
252
759217
3967
خیلی جالب درباره‌ی حضور در TED این است که
12:43
is that I live in my body a lot,
253
763208
1910
من با بدنم خیلی زندگی می‌کنم، من دیگر با سرم ( اندیشه‌ام) زندگی نمی‌کنم.
12:45
and I don't live in my head very much anymore.
254
765142
2242
12:47
And this is a very heady place.
255
767408
1809
سر محل خیلی عجول و بی‌پروایی است.
12:49
And it's been really interesting to be in my head
256
769241
2446
و خیلی جالب بوده که در طی
12:51
for the last two days; I've been very disoriented --
257
771711
2718
دو روز گذشته من با سرم زندگی کردم؛ و من بسیار گیج بودم -
12:54
(Laughter)
258
774453
1001
(خنده تماشاگران)
12:55
because I think the world, the V-world, is very much in your body.
259
775478
3498
زیرا فکر می‌کنم، این جهان، جهان واژن، در درون بدن شماست.
12:59
It's a body world, and the species really exists in the body.
260
779000
3828
و این دنیای بدنی است، و این گونه‌ها واقعا در درون بدن وجود دارند،
13:02
And I think there's a real significance in us attaching our bodies to our heads,
261
782852
4309
و فکر می‌کنم که یک چیز معنی داری در اینکه
بدن ما به سر ما متصل است وجود دارد - و این تفکیک بین سر و بدن
13:07
that that separation has created a divide
262
787185
3106
یک جدایی را ایجاد کرده که این جدایی اغلب هدف را از نیت تفکیک می‌کند.
13:10
that is often separating purpose from intent.
263
790315
3506
13:13
And the connection between body and head
264
793845
3146
و اتصال بین بدن و سر اغلب این دور را با هم پیوند می‌دهد.
13:17
often brings those things into union.
265
797015
2244
13:19
I want to talk about three particular people that I've met,
266
799735
3047
می‌خواهم در مورد سه فرد بخصوص که دیده‌ام
13:22
vagina warriors, who really transformed my understanding
267
802806
3549
صحبت کنم ، مبارزان واژن، کسانی که واقعا درک مرا از
13:26
of this whole principle and species,
268
806379
1960
این اصل کلی و این گونه‌ها تغییر دادند،
13:28
and one is a woman named Marsha Lopez.
269
808363
2340
و یکی از آنها زنی به نام مُرشا لوپز است.
13:31
Marsha Lopez was a woman I met in Guatemala.
270
811251
3061
مُرشا لوپز زنی بود که من در گواتمالا دیدم.
13:34
She was 14 years old, and she was in a marriage
271
814336
3028
او ۱۴ ساله بود که ازدواج کرد
13:37
and her husband was beating her on a regular basis.
272
817388
3000
و شوهرش بطور مرتب او را می‌زد،
13:40
And she couldn't get out,
273
820412
1469
و او نمی‌توانست از آن وضعیت خارج شود چونکه او به این ارتباط عادت کرده بود
13:41
because she was addicted to the relationship,
274
821905
2118
13:44
and she had no money.
275
824047
1278
و پولی هم نداشت. خواهرش از او کوچکتر بود و
13:45
Her sister was younger than her, and she applied --
276
825349
2469
13:47
we had a "Stop Rape" contest a few years ago in New York --
277
827842
4134
او( برای خواهرش) ثبت نام کرد - ما چند سال پیش مسابقه‌ی «تجاوز را متوقف کنید» را در نیویورک بزگزار کردیم -
13:52
and she applied, hoping that she would become a finalist
278
832000
2976
او ثبت نام کرد، با این امید که بتواند فینالیست شود
13:55
and she could bring her sister.
279
835000
1842
و از این طریق بتواند خواهرش را بیاورد.
13:56
She did become a finalist; she brought Marsha to New York.
280
836866
4110
او فینالیست شد؛ و مُرشا را به نیویورک آورد.
14:01
And at that time,
281
841000
1245
و در آن زمان ما برنامه‌ی باورنکردنی وی-دِی - جنبش جهانی برای پایان دادن به خشونت علیه زنان و دختران- را داشتیم
14:02
we did this extraordinary V-Day at Madison Square Garden,
282
842269
2691
در مدیسون اسکور گاردن جایی که ما تمامی صندلی های سالن که معمولا به مردان تعلق دارد را فروختیم،
14:04
where we sold out the entire testosterone-filled dome --
283
844984
3061
14:08
18,000 people standing up to say "Yes" to vaginas,
284
848069
3587
۱۸٫۰۰۰ نفر برپاخواستند تا به
واژن «بله» بگویند، که این کار واقعا یک تغییر باورنکردنی بود.
14:11
which was really a pretty incredible transformation.
285
851680
2734
14:14
And she came, and she witnessed this,
286
854438
1819
او آمد و شاهد این برنامه بود، او تصمیم گرفت
14:16
and she decided that she would go back and leave her husband,
287
856281
3086
که برگردد و از شوهرش جدا شود،
14:19
and that she would bring V-Day to Guatemala.
288
859391
2063
و وی-دِی را به گواتمالا ببرد.
14:21
She was 21 years old.
289
861478
1573
او ۲۱ ساله بود. من به گواتمالا رفتم و او تمامی
14:23
I went to Guatemala and she had sold out the National Theater of Guatemala.
290
863075
5194
صندلی های تالار ملی گواتمالا را (برای وی-دِی) فروخته بود.
14:28
And I watched her walk up on stage in her red short dress and high heels,
291
868293
4434
من او را با لباس قرمز کوتاه و کفش پاشنه بلند که بر روی صحنه آمد تماشا کردم،
14:32
and she stood there and said, "My name is Marsha.
292
872751
3481
آنجا ایستاد و گفت، «اسم من مُرشا است.
و من از شوهرم به مدت پنج سال کتک خوردم.
14:36
I was beaten by my husband for five years. He almost murdered me.
293
876256
3761
او تقریبا مرا کشت. من او را ترک کردم و شما هم می‌توانید این کار را بکنید.»
14:40
I left and you can, too."
294
880041
2157
14:42
And the entire 2,000 people went absolutely crazy.
295
882556
3246
و تمامی ۲٫۰۰۰ نفر حاضر واقعا دیوانه شده بودند.
14:46
There's a woman named Esther Chávez who I met in Juarez, Mexico.
296
886325
3492
زن دیگری هست به نام استر چاوز
که در هوارز مکزیک ملاقات کردم. استر چاوز
14:49
And Esther Chávez was a brilliant accountant in Mexico City.
297
889841
3235
حسابدار بسیار موفقی در شهر مکزیکو بود؛ و ۷۲ سال داشت؛
14:53
She was 72 years old and she was planning to retire.
298
893100
3055
و قصد داشت که بازنشسته شود.
14:56
She went to Juarez to take care of an ailing aunt,
299
896527
3574
او به هوارز رفت تا از عمه بیمارش مراقبت کند، و طی این دوره
15:00
and in the course of it, she began to discover what was happening
300
900125
3072
شروع کرد به کشف اینکه برای زنان مقتول
15:03
to the murdered and disappeared women of Juarez.
301
903221
3369
و ناپدید شده‌ی هوارز چه اتفاقی می‌افتد.
15:06
She gave up her life; she moved to Juarez.
302
906614
2722
او زندگی‌ش را رها کرد و به هوارز رفت؛
15:09
She started to write the stories which documented the disappeared women.
303
909360
4093
او شروع به مستند کردن داستانهای زنان مفقود شده کرد.
15:13
300 women have disappeared in a border town because they're brown and poor.
304
913477
3615
۳۰۰ زن در شهر مرزی
مفقود شده بودند زیرا آنها رنگین‌پوست و فقیر بودند.
15:17
There has been no response to the disappearance,
305
917116
2262
هیچ واکنشی نسبت به ناپدید شدگان وجود نداشت،
15:19
and not one person has been held accountable.
306
919402
2237
و هیچ کسی پاسخگو نبود.
15:21
She began to document it.
307
921663
1514
او شروع به مستند کردن این موارد کرد؛ مرکزی به نام کاسا آمگا باز کرد؛
15:23
She opened a center called Casa Amiga, and in six years,
308
923201
3579
15:26
she has literally brought this to the consciousness of the world.
309
926804
3360
وبعد از شش سال، آن مستندات را
برای آگاه کردن جهان ارايه کرد.
15:30
We were there a week ago,
310
930188
1389
ما یک هفته پیش آنجا بودیم، هنگامی که ۷٫۰۰۰ نفر در خیابان بودند،
15:31
when there were 7,000 people in the street, and it was truly a miracle.
311
931601
3686
حقیقتا این یک معجزه بود،
15:35
And as we walked through the streets,
312
935311
1840
15:37
the people of Juarez, who normally don't even come into the streets,
313
937175
3211
مردم هوارز معمولا به خیابانها نمی‌آیند
15:40
because the streets are so dangerous,
314
940410
1778
زیرا خیابانها بسیار خطرناکند، دقیقا آنجا ایستادند و به خاطر
15:42
literally stood there and wept,
315
942212
1612
15:43
to see that other people from the world had showed up
316
943848
2541
دیدن مردمی که از سوی دیگر جهان برای این
15:46
for that particular community.
317
946413
1686
جامعه به خصوص آمده بودند گریه کردند.
15:48
There's another woman, named Agnes.
318
948810
1723
زن دیگری هست به نام آگنس. اگنس برای من
15:50
And Agnes, for me, epitomizes what a vagina warrior is.
319
950557
4661
تجسم یک مبارز واژن است.
15:55
I met her three years ago in Kenya.
320
955242
2750
من او را سه سال پیش در کنیا دیدم. وقتی دختر بچه‌ای بیش نبود مثله شده بود،
15:58
And Agnes was mutilated as a little girl;
321
958016
2960
16:01
she was circumcised against her will when she was 10 years old,
322
961000
4609
علیرغم میلش هنگامی که
۱۰ ساله بود ختنه شده بود، او واقعا یک تصمیم گرفته بود،
16:05
and she really made a decision
323
965633
1500
16:07
that she didn't want this practice to continue anymore in her community.
324
967157
3819
او دیگر نمی‌خواست که در جامعه‌اش این رسم به جا آورده شود.
16:11
So when she got older, she created this incredible thing:
325
971000
3111
بنابر این هنگامی که بزرگتر شد چیزی فوق‌العاده را ساخت:
16:14
it's an anatomical sculpture of a woman's body, half a woman's body.
326
974135
5293
یک مجسمه ازساختمان بدن زن ساخت؛ این نیمی از بدن یک زن است.
16:19
And she walked through the Rift Valley,
327
979452
2128
و تمامی مناطق ریفت وَلِی را پیاده رفت،
16:21
and she had vagina and vagina replacement parts,
328
981604
3372
او واژن و بخش های جایگزینی برای واژن را داشت که بوسیله آن می‌توانست
16:25
where she would teach girls and parents and boys and girls
329
985000
2829
به دختران، پسران و پدر و مادرانشان اینکه یک واژن سالم چه شکلی است را آموزش دهد،
16:27
what a healthy vagina looks like, and what a mutilated vagina looks like.
330
987853
3456
و اینکه یک واژن بریده شده چه شکلی است. در دوره سفر‌هایش
16:31
And in the course of her travel --
331
991333
1643
16:33
she walked literally for eight years through the Rift Valley,
332
993000
3039
او برای مدت هشت سال در سراسر منطقه ریفت ولی راه رفت،
16:36
through dust, through sleeping on the ground,
333
996063
2261
در میان گردو غبار، خوابیدن بر روی زمین-- چونکه ماسای‌ها عشایرند،
16:38
because the Maasai are nomads,
334
998348
2175
16:40
and she would have to find them, and they would move,
335
1000547
3429
و او دقیقا می‌بایست آنها را پیدا کند، چونکه آنها می‌توانستند که جا‌به جا شوند،
16:44
and she would find them again --
336
1004000
1638
و او می‌بایستی آنها را دوباره پیدا کند. او ۱٫۵۰۰ دختر را از ختنه شدن نجات داد.
16:45
she saved 1,500 girls from being cut.
337
1005662
2895
16:48
And in that time, she created an alternative ritual,
338
1008946
2581
و در آن زمان او آئینی برای جشن بلوغ دختران
16:51
which involved girls coming of age without the cut.
339
1011551
3325
جایگزین کرد که در آن دختران ختنه نشوند.
16:54
When we met her three years ago,
340
1014900
2076
هنگامی که سه سال پیش او را دیدیم،
16:57
we said, "What could V-Day do for you?"
341
1017000
1913
گفتیم، «روز واژن -وی دِی- چه کاری می‌تواند برای تو بکند؟»
16:58
And she said, "Well, if you got me a jeep, I could get around a lot faster."
342
1018937
3616
و او گفت، «خُب اگر به من یک جیپ بدهید، من میتوانم خیلی سریع تر به اطراف بروم.»
17:02
(Laughter)
343
1022577
1001
(خنده تماشاگران)
17:03
So we bought her a jeep.
344
1023602
1315
خُب ما یک جیپ برای او خریدیم. و در سالی که او جیپ داشت،
17:04
And in the year that she had the jeep, she saved 4,500 girls from being cut.
345
1024941
4282
۴٫۵۰۰ دختر را از ختنه شدن نجات داد. سپس ما به او گفتیم،
17:09
So we said to her, "What else could we do for you?"
346
1029550
2462
«اگنس، خُب، چه کار دیگری ما می‌توانیم برای تو انجام دهیم؟» و او گفت،
17:12
She said, "Well, Eve, if you gave me some money,
347
1032036
2262
«ایو میدانی، اگر به من مقداری پول بدهی،
17:14
I could open a house and girls could run away,
348
1034322
2150
من می‌توانم خانه‌ای بنا کنم که دخترانی که فرار می‌کنند در آن ایمن باشند.»
17:16
and they could be saved."
349
1036496
1394
17:18
And I want to tell this little story about my own beginnings,
350
1038224
2881
می‌خواهم داستانی را درباره‌ی دروران کودکی خودم بگویم
17:21
because it's very interrelated to happiness and Agnes.
351
1041129
4294
زیرا خیلی با شادی و انگس مرتبط است.
17:25
When I was a little girl -- I grew up in a wealthy community;
352
1045447
3684
هنگامی که من دختر بچه‌ای بودم-- در اجتماع
ثروتمندی بزرگ شدم، اجتماعی سفید پوست و متوسط به بالا،
17:29
it was an upper-middle class white community,
353
1049155
3221
17:32
and it had all the trappings and the looks
354
1052400
2859
از همه ظواهراین طور به نظر می‌رسید
که زندگی کاملا زیبا، فوق العاده و عالی‌ست .
17:35
of a perfectly nice, wonderful, great life.
355
1055283
3635
17:39
And everyone was supposed to be happy in that community,
356
1059259
2627
و هر کسی در این اجتماع باید خوشحال باشد
17:41
and, in fact, my life was hell.
357
1061910
1581
و در حقیقت، زندگی من مثل جهنم بود، من با پدری الکلی زندگی می‌کردم
17:43
I lived with an alcoholic father
358
1063515
1533
17:45
who beat me and molested me, and it was all inside that.
359
1065072
2904
که مرا کتک می‌زد و مورد تعرض قرار می‌داد، و همه این در نهان بود.
17:48
And always as a child I had this fantasy that somebody would come and rescue me.
360
1068000
4976
و همواره به عنوان یک بچه من تخیل اینکه کسی بیاید و مرا نجات دهد را داشتم.
17:53
And I actually made up a little character whose name was Mr. Alligator.
361
1073000
3620
و در واقع من شخصیتی را به نام اقای الگاتور( آقای تمساح) در ذهنم ساخته بودم،
17:56
I would call him up when things got really bad,
362
1076644
2332
و هنگامی که همه چیز خیلی بد بود او را صدا می‌کردم،
17:59
and say it was time to come and pick me up.
363
1079000
2163
می‌گفتم الان زمان آمدن و بردن من است.
18:01
And I would pack a little bag and wait for Mr. Alligator to come.
364
1081187
3789
من می روم و چمدان کوچکم را می بندم و منتظر آقای تمساح می‌مانم.
18:05
Now, Mr. Alligator never did come,
365
1085000
2182
خُب آقای تمساح هرگز نیامد،
18:07
but the idea of Mr. Alligator coming actually saved my sanity
366
1087206
4474
اما ایده‌ی آقای تمساح سلامت عقل مرا حفظ کرد
18:11
and made it OK for me to keep going,
367
1091704
1762
و برای من این را قابل پذیرش کرد که به زندگی ادامه دهم زیرا
18:13
because I believed, in the distance,
368
1093490
1731
من به سرنوشت باور دارم، آن دور دورها، کسی هست که خواهد آمد و مرا نجات خواهد داد.
18:15
there would be someone coming to rescue me.
369
1095245
2731
18:18
Cut to 40-some odd years later,
370
1098000
2469
کوتاه کنم در ۴۰ سال عجیب غریب بعد، ما به کنیا رفتیم،
18:20
we go to Kenya, and we're walking,
371
1100493
3230
و ما راه می رفتیم و برای افتتاح خانه‌ی امن به آنجا رسیدیم --
18:23
we arrive at the opening of this house.
372
1103747
2378
18:26
And Agnes hadn't let me come to the house for days,
373
1106490
2417
آگنس به من اجازه نداد که برای چند روزی وارد خانه شوم
18:28
because they were preparing this whole ritual.
374
1108931
2153
زیرا داشتند مراسم را آماده می‌کردند.
می‌خواهم داستان خیلی جالبی را برایتان تعریف کنم. هنگامی که در ابتدا اگنس شروع
18:31
I want to tell you a great story.
375
1111108
1590
18:32
When Agnes first started fighting
376
1112722
1622
به مبارزه برای جلوگیری از ختنه کردن دختران در جامعه خودش کرد،
18:34
to stop female genital mutilation in her community,
377
1114368
2501
18:36
she had become an outcast, and she was exiled and slandered,
378
1116893
3539
از جامعه خودش رانده و تبعید شده و به او افترا زده شد،
18:40
and the whole community turned against her.
379
1120456
2031
و همه جامعه‌اش در مقابل او قرار گرفته بودند.
18:42
But being a vagina warrior, she kept going,
380
1122511
2358
اما، او به یک مبارز واژن تبدیل شد و ادامه داد،
18:44
and she kept committing herself to transforming consciousness.
381
1124893
3349
او خود را متعهد به انجام کاری برای انتقال آگاهی کرده بود.
18:48
And in the Maasai community,
382
1128266
1608
و در اجتماعات ماسای ، بز و گاو پر ارزش‌ترین دارایی هستند.
18:49
goats and cows are the most valued possession.
383
1129898
2801
18:52
They're like the Mercedes-Benz of the Rift Valley.
384
1132723
4253
آنها مثل مرسدس بنز در ریفت ولی هستند.
18:57
And she said two days before the house opened,
385
1137000
2886
او گفت دو روز قبل از اینکه خانه امن افتتاح شود، دو نفر آمدند
18:59
two different people arrived to give her a goat each,
386
1139910
2863
تا هریک به او یک بز بدهند، و گفت،
19:02
and she said to me,
387
1142797
1151
19:03
"I knew then that female genital mutilation would end one day in Africa."
388
1143972
4406
«من می‌دانستم که ختنه کردن زنان روزی در آفریقا پایان می‌پذیرد.»
19:08
Anyway, we arrived, and when we arrived,
389
1148786
3698
به هر صورت، ما به آنجا رسیدیم، و وقتی ما رسیدیم،
19:12
there were hundreds of girls dressed in red homemade dresses --
390
1152508
3730
در آنجا صدها دختر لباسهای دست دوز خانگی قرمز رنگ به تن داشتند -
19:16
which is the color of the Maasai and the color of V-Day --
391
1156262
2910
قرمز رنگ ماسای و رنگ وی-دِی است -
19:19
and they greeted us.
392
1159196
1342
و از ما استقبال کردند، و آهنگی ساخته بودند
19:20
They had made up these songs that they were singing,
393
1160562
2452
که درباره پایان رنج و درد و ختنه کردن بود و
19:23
about the end of suffering and the end of mutilation,
394
1163038
2553
آن را می خواندند، آنها در جاده به طرف ما آمدند.
19:25
and they walked us down the path.
395
1165615
1695
19:27
It was a gorgeous day in the African sun,
396
1167334
2365
این روز بسیار زیبایی در آفریقا بود
19:29
and the dust was flying and the girls were dancing,
397
1169723
2453
و گردو غبار در هوا در حال پرواز بود و دختران می رقصیدند.
19:32
and there was this house, and it said, "V-Day Safe House for the Girls."
398
1172200
4526
و در آنجا نوشته بود «خانه‌ی امن وی-دِی برای دختران.»
19:36
And it hit me in that moment that it had taken 47 years,
399
1176750
5302
و در این لحظه این مرا به ۴۷ سال قبل برد،
19:42
but that Mr. Alligator had finally shown up.
400
1182076
2603
اما آقای تمساح بالاخره آمد.
19:45
And he had shown up, obviously,
401
1185219
1882
او به وضوح آمد، به شکلی که زمان درازی برای من طول کشید تا آن را درک کنم،
19:47
in a form that it took me a long time to understand,
402
1187125
3396
19:50
which is that when we give in the world what we want the most,
403
1190545
5106
که هنگامی که ما به جهان هستی
آنچه را که بیشتر از همه می‌خواهیم بدهیم، بخشهای شکسته درون‌مان را التیام می‌بخشیم
19:55
we heal the broken part inside each of us.
404
1195675
3301
19:59
And I feel, in the last eight years,
405
1199483
2374
و احساس می‌کنم در هشت سال گذشته،
20:01
that this journey -- this miraculous vagina journey --
406
1201881
3095
این سفر، این سفر معجزه وار واژن،
20:05
has taught me this really simple thing,
407
1205000
2802
به من این موضوع خیلی ساده را آموخته، که شادی‌ در کنش و عمل وجود دارد؛
20:07
which is that happiness exists in action;
408
1207826
4423
20:12
it exists in telling the truth and saying what your truth is;
409
1212273
4135
این در گفتن حقیقت و گفتن اینکه حقیقت چیست وجود دارد؛
20:16
and it exists in giving away what you want the most.
410
1216432
3544
و این در چیزی که بیشتر از همه می‌خواهی وجود دارد.
20:20
And I feel that knowledge and that journey
411
1220000
3976
احساس می‌کنم که این آگاهی و این سفر
20:24
has been an extraordinary privilege,
412
1224000
2453
برای من امتیازات بسیاری به همراه داشته است.
20:26
and I feel really blessed
413
1226477
1594
و احساس می‌کنم من واقعا بسیار خوشبخت هستم که امروز در جمع شما هستم.
20:28
to have been here today to communicate that to you.
414
1228095
2420
20:30
Thank you very much.
415
1230539
1165
بسیار سپاسگزارم.
20:31
(Applause)
416
1231728
2176
(تشویق تماشاگران)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7