Is telekinesis real? - Emma Bryce

آیا واقعا می توان اجسام را از راه دور جابجا کرد؟ - اِما بریس

Translator: Nastaran Saboori Reviewer: soheila Jafari

When the infamous fictional character,

وقتی که یک شخصیت تخیلی نامعروف،

Carrie White, left her high school prom hall ablaze,

کَری وایت، سالن رقص دبیرستان را برافروخته ترک کرد،

and brought terror upon her town,

و وحشت را برای شهرش آورد،

she relied on her powers of telekinesis,

او به قدرت دورجابجایی خودش اعتماد داشت،

the ability to manipulate physical objects using the power of the mind alone.

یک قدرت برای به حرکت درآوردن اشیاء تنها با نیروی ذهن.

But while Carrie is just a fictional film based upon a fictional book,

درحالی که کَری فقط یک فیلم تخیلی بر اساس کتابی خیالی است،

belief in telekinesis isn't fictional at all.

اعتقاد به دورجابه جایی اصلا تخیلی نیست.

For centuries, humans have claimed they really do have the power

برای قرن ها، بشر ادعا کرده که قدرت

to control the motion of objects using only their minds.

کنترل اشیا تنها با نیروی ذهن را دارد.

Levitation, opening doors at will and spoon bending

شناور بورن، باز کردن درها به صورت اختیاری و خم کردن قاشق

are all intriguing examples.

همه مثالهای فریبنده ای هستند.

It happens in the Matrix when Neo freezes bullets midair,

این اتفاق در ماتریکس هنگامیکه نئو گلوله ها را در هوا ثابت نگه داشت افتاد،

and it's a skill that Yoda has honed to a T.

و این یک مهارت است که یودا آن را به T بهبود داده است.

But is telekinesis real,

آیا دورجابجایی واقعیست،

or just as fictional as Carrie, Yoda and Neo combined?

یا درست مثل کَری، یودا و نئو تخیلی است؟

To investigate, we need to evaluate telekinetic claims

برای بررسی، ما نیاز به ارزیابی ادعاهای نیروی جابجایی اشیا با ذهن

through a scientific lens using the scientific method.

از دیدگاه علمی با استفاده از روش علمی داریم.

Telekinesis is part of the discipline called parapsychology,

دورجابجایی قسمتی از نظمی است که فراروانشناسی نامیده میشود،

in which researchers study psychic phenomena.

که در آن محققان درباره پدیده های ذهنی مطالعه می کنند.

Parapsychologists regard what they do as a science,

فراروانشناسان آنچه را که آنها انجام میدهند وابسته به علم میدانند،

but other scientists disagree.

ولی دیگر دانشمندان مخالف هستند.

Let's start with a few basic observations.

بیایید با تعداد کمی از نظرهای ابتدایی شروع کنیم.

Observation #1:

نظریه شماره یک:

While there are loads of anecdotes out there about telekinesis,

جائیکه بسیاری از حکایتها درباره دورجابه جایی وجود دارد،

there's no scientific proof that it exists;

هیچ دلیل علمی درباره وجود آن در دست نیست؛

no studies conducted according to the scientific method

هیچ تحقیقی مطابق با روشهای علمی انجام نشده است

and repeated under lab conditions can show that its real.

و در شرایط آزمایشگاهی تکرار نشده که نشانگر وجود آن باشد.

In the 1930s, the so-called father of parapsychology, Joseph Banks Rhine,

در دهه ۱۹۳۰، به اصطلاح پدر فراروانشناسی، ژوزف بنکس راین،

tested in the lab whether people could use telekinesis

در آزمایشگاه بررسی کرد که آیا مردم میتوانند از دورجابجایی

to make a dice roll the way they wanted it to.

برای حرکت یک تاس به آن سویی که میخواهند استفاده کنند یا نه.

But afterwards, scientists couldn't replicate his results,

ولی بعدها، دانشمندان دیگر نتوانستند نتایج او را تکرار کنند،

and since replication is key to proving an idea,

و از آنجایی که تکرار یک اصل برای اثبات یک نظر است،

that was a problem.

آن یک مشکل بود.

Aside from scientists,

گذشته از دانشمندان،

there are also countless self-proclaimed telekinetics,

ادعاهای بیشماری مبنی بر توانایی جابجایی اشیا با نیروی ذهن وجود دارد

but all have been exposed as tricksters,

اما با همه آنها به عنوان حقه بازی برخورد میشود،

or can't perform under conditions where they're not totally in control,

یا نمیتوانند در شرایطی که کاملا تحت کنترل نیستند،اجرا شوند،

suggesting that they manipulate the situation to get the results they want.

با این عنوان که آنها زمینه را طوری فراهم میکنند که به نتیجه دلخواه برسند.

Today, there's even a huge stash of prize money available from lots of organizations

امروزه، تعداد فراوانی جایزه نقدی از طرف سازمان های متعدد

for anyone who can prove that psychic abilities, like telekinesis, are real.

برای کسی که واقعی بودن توانایی های ذهنی مثل دورجابجایی را ثابت کند وجود دارد.

But these riches remain unclaimed.

ولی این فراوانها بدون تقاضا باقی مانده اند

Observation #2:

نظریه شماره دو:

When we investigate telekinesis,

وقتی که دورجابجایی را بررسی کنیم،

there's no consensus about what exactly is being measured.

هیچ اتفاق نظری درباره این که چه چیزی واقعا در حال سنجش است وجود ندارد.

Are powerful, Yoda-like brainwaves at work perhaps?

آیا امواج مغزی قدرتمند یودا مانند در حال مأموریت هستند؟

Since nobody agrees, it's difficult to apply a research standard,

از آنجایی که کسی موافق نیست، این مشکل است که برای یک تحقیق استاندارد اقدام کنیم،

something required in all other types of science

در همه ی انواع علوم یک چیزی برای

to test the validity of ideas.

آزمایش اعتبار نظریه ها نیاز است.

Observation #3:

نظریه شماره سه:

The point of science is to discover the unknown,

هدف علم کشف ناشناخته ها است،

and in the history of scientific investigation,

و در تاریخ بررسی های علمی،

it's definitely happened

این حتما اتفاق افتاده است که

that new discoveries have gone against established science,

کشفیات جدید بر ضد علم ثابت شده حرکت کرده اند،

and even overturned whole branches of science.

و حتی کل شاخه های علم را زیرورو کرده اند.

Such discoveries must be proven extra carefully

این اکتشافات باید با دقت بیشتری

to withstand skepticism.

برای ایستادن در برابر تردیدها اثبات شوند.

In the case of telekinesis,

در مورد دورجابجایی،

the idea goes against established science,

این ایده برخلاف علم ثابت شده در حرکت است،

but lacks the powerful evidence in favor of it.

اما دلایل قوی برای پشتیبانی از آن نداریم.

Our universe is controlled and explained by the laws of physics,

جهان ما توسط قوانین فیزیک کنترل و توضیح داده میشود،

and one of these laws tells us that brain waves can't control objects

و یکی از این قوانین میگوید که امواج مغزی نمیتوانند اشیا را کنترل کنند

because they're neither strong nor far-reaching enough

زیرا آنها نه قوی ، و نه به اندازه کافی اثربخش هستند

to influence anything outside of our skulls.

تا بر هر چیزی خارج از جمجمه ما اثر بگذارند.

Physics also tells us that the only forces that can influence objects from afar

همچنین فیزیک میگوید که تنها نیروهایی که میتوانند بر اشیا از راه دور اثر بگذارند

are magnetic and gravitational.

نیروهای مغناطیسی و جاذبه هستند.

Probably the closest thing to telekinesis that science can explain

شاید نزدیکترین چیز به دورجابجایی که علم میتواند توضیح دهد

is the use of thoughts to control a robotic arm.

استفاده از فکر برای کنترل یک بازوی رباتیک باشد.

In the brains of stroke patients who can't move,

در مغز بیماران سکته مغزی که قادر به حرکت نیستند،

researchers can implant tiny wires into the region that controls movement,

محققان می توانند سیمهای ریزی در ناحیه ای که حرکت را کنترل می کند جای دهند،

and then train the patient to concentrate on moving a robotic arm,

و سپس بیمار را برای تمرکز بر حرکت بازوی رباتیک آموزش دهند،

which acts like an extension of their minds, and it works.

که مثل یک ذهن اضافی عمل می کند، و این جواب میدهد.

It's amazing, but it isn't telekinesis.

این شگفت انگیز است، ولی دورجابجایی نیست.

The patients thoughts aren't just vague, undetectable things.

ذهن بیماران فقط سیال نیست، چیزهای غیرقابل کشف.

They're measurable brain signals,

آنها امواج مغزی قابل اندازه گیری هستند

translated through wires into a robot.

که با چند سیم برای یک ربات ترجمه میشوند.

Science can measure, test and explain the motion,

علم میتواند حرکت را اندازه بگیرد، آزمایش کند و توضیح دهد،

and that's how we've shown that this kind of mind control is real.

و اینگونه ما نشان می دهیم که این نوع از کنترل ذهن واقعی است.

Science is a slow process of accumulating

علم جریانی آرام از شواهد انباشته شده ایست

the evidence that either stands for or against an idea.

که یا پشتیبان یا بر ضد یک نظر است.

When we stack up evidence,

وقتی که ما دلایل را روی هم میگذاریم،

we can see which tower grows tallest,

میتوانیم بفهمیم که کدام برج بلندترین است،

and in the case of telekinesis, it's not the tower showing that it exists.

و در مورد دورجابجایی، برجی که نشان دهنده ی آن باشد وجود ندارد.

Some say this mystical phenomenon can't fit within the confines of science,

بعضی ها میگویند که این پدیده ی عرفانی با تعریف های موجود از علم جور در نمی اید،

and that's okay.

و این درست است.

But then telekinesis becomes purely a matter of personal conviction.

اما آنوقت دورجابجایی فقط اعتقادی شخصی میشود.

If something can't be assessed scientifically,

اگر جیزی نتواند به صورت علمی ارزیابی شود،

then it can't be described as scientific either.

آنگاه آن نمیتواند به عنوان علمی تلقی شود.

So the results of our investigation

پس نتایج بررسی ما نشان میدهد که

reveal that however much we may want to believe

اگرچه ما بخواهیم باور کنیم

that the force really is within us,

که این نیرو واقعاً با ماست،

the case for telekinesis remains weak.

مسئله دورجابجایی همچنان ضغیف باقی می ماند.

Sorry Neo, Carrie and Yoda.

متأسفم نئو، کَری و یودا.

Your skills are mind-blowing, but for now, they belong in the movies.

مهارت های شما خیلی اثرگذار هستند، اما درحال حاضر آنها به فیلم ها تعلق دارند.