Ash Beckham: When to take a stand -- and when to let it go

118,240 views ・ 2015-07-10

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: sadegh zabihi Reviewer: soheila Jafari
00:12
This summer I was back in Ohio for a family wedding,
0
12751
6885
تابستان من برای عروسی فامیلی به اُهایو برگشتم،
00:19
and when I was there,
1
19784
2201
هنگامی که آنجا بودم،
00:21
there was a meet and greet with Anna and Elsa from "Frozen."
2
21985
3353
ملاقاتی با آنا و السا از "فِروُزِن- یخ زده" داشتم.
00:25
Not the Anna and Elsa from "Frozen,"
3
25478
3625
البته نه آنا و السای کارتون "فِروُزِن"،
00:29
as this was not a Disney-sanctioned event.
4
29103
2730
چون آنجا مراسم تحریم دیزنی نداشتیم.
00:31
These two entrepreneurs had a business of running princess parties.
5
31833
4600
این دو کارآفرین کسب و کاری برای برگزاری پرنسس پارتی داشتند.
00:36
Your kid is turning five?
6
36433
1584
کودک شما پنج ساله می‌شود؟
00:38
They'll come sing some songs, sprinkle some fairy dust, it's great.
7
38017
3527
می‎آیند و چند ترانه می‌خوانند، چیزهای اکلیلی سر بچه‌ها می ریزند، عالیه.
00:41
And they were not about to miss out on the opportunity
8
41554
3614
و آنها سعی داشتند در همه فرصتهای موجود شرکت کنند
00:45
that was the phenomenon and that was "Frozen."
9
45168
2635
این پدیده بود و این "فِروُزِن" بود.
00:47
So they get hired by a local toy store,
10
47804
1896
خب آنها در یک مغازه اسباب بازی فروشی محلی استخدام شدند،
00:49
kids come in on a Saturday morning,
11
49701
1756
کودکان شنبه صبح‎ها آنجا می‌آمدند
00:51
buy some Disney swag, get their picture taken with the princesses,
12
51458
3099
تعدادی وسایل دیزنی می‌خریدند، چندتا عکس با پرنسس ها می‌گرفتند،
00:54
call it a day.
13
54557
1603
و این روزشان بود.
00:56
It's like Santa Claus without the seasonal restrictions.
14
56160
2696
شبیه بابانوئل بود بدون محدودیت‎های فصلی.
00:58
(Laughter)
15
58857
1605
( خنده)
01:00
And my three-and-a-half-year-old niece Samantha was in the thick of it.
16
60463
5087
خواهرزاده سه ساله و نیمه من سامانتا شیفته این چیزها بود.
01:05
She could care less that these two women were signing posters and coloring books
17
65550
5122
او نمی‎توانست از این بیشتر شیفته این دو زن موقع پوسترامضا کردن و رنگ کردن کتابها باشد
01:10
as Snow Queen and Princess Ana with one N to avoid copyright lawsuits.
18
70672
5284
ملکه برفی و پرینسس آنا با یک "ن" برای رعایت قانون کپی رایت.
01:15
(Laughter)
19
75956
1166
(خنده)
01:17
According to my niece and the 200-plus kids in the parking lot that day,
20
77123
4695
با توجه به خواهرزاده من و ۲۰۰ بچه دیگر که آن روز در پارکینگ جمع می‎شدند،
01:21
this was the Anna and Elsa from "Frozen."
21
81819
4723
آنها همان آنا و السای "فِروُزِن- یخ زده" بودند.
01:27
It is a blazing hot Saturday morning in August in Ohio.
22
87955
5642
یک صبح بسیار گرم شنبه در ماه آگوست در اهایو بود.
01:33
We get there at 10 o'clock, the scheduled start time,
23
93598
3274
ما ساعت ۱۰ به آنجا رسیدیم، ساعتی که برنامه آغاز می‎شد،
01:36
and we are handed number 59.
24
96873
2232
و به ما شماره ۵۹ دادند.
01:39
By 11 o'clock they had called numbers 21 through 25;
25
99106
4567
تا ساعت یک آنها شماره‎های ۲۱ تا ۲۵ را خوانده بودند؛
01:43
this was going to be a while,
26
103674
1752
قطعا خیلی طول می‎کشید،
01:45
and there is no amount of free face painting or temporary tattoos
27
105427
4464
و هیچ نقاشی صورت یا تاتوی موقتی نبود
01:49
that could prevent the meltdowns that were occurring outside of the store.
28
109892
3504
که در برابر گرما مقاوم باشد و بیرون از فروشگاه اتفاق در حال رخ دادن بود.
01:53
(Laughter)
29
113397
1574
(خنده)
01:54
So, by 12:30 we get called:
30
114972
4141
خوب، ساعت ۱۲:۳۰ ما را صدا زدند:
01:59
"56 to 63, please."
31
119114
3192
"۵۶ تا ۶۳ لطفا".
02:02
And as we walk in, it is a scene I can only describe you
32
122316
3361
به محض اینکه وارد شدیم با صحنه‌‎ای مواجه شدم که تنها
02:05
as saying it looked like Norway threw up.
33
125678
2889
می‎توان گفت شبیه بازار شام بود.
02:08
(Laughter)
34
128568
1379
(خنده)
02:09
There were cardboard cut-out snowflakes covering the floor,
35
129948
4385
همه جا خرده‎های کاغذ و دانه‎های برف روی زمین ریخته بود،
02:14
glitter on every flat surface, and icicles all over the walls.
36
134334
4918
روی هر سطح صافی کاغذ رنگی ریخته بود و به همه دیوارها یخ‎پاره چسبیده بود.
02:19
And as we stood in line
37
139870
1193
و زمانی که در صف ایستادیم
02:21
in an attempt to give my niece a better vantage point
38
141063
2533
در تلاش برای ایجاد منظره‎ای بهتر از
02:23
than the backside of the mother of number 58,
39
143596
2555
پشت خانم شماره ۵۸ برای خواهرزاده‎ام،
02:26
I put her up on my shoulders,
40
146151
1728
او را بر شانه‎هایم نشاندم،
02:27
and she was instantly riveted by the sight of the princesses.
41
147880
4098
و بلافاصله او با دیدن شاهزاده خانم‎ها به وجد آمد.
02:31
And as we moved forward, her excitement only grew,
42
151979
2540
و هرچه جلوتر می‎رفتیم، فقط هیجان او بیشتر می‎شد،
02:34
and as we finally got to the front of the line,
43
154520
2284
و زمانی که نهایتا به سر صف رسیدیم،
02:36
and number 58 unfurled her poster to be signed by the princesses,
44
156804
3693
و شماره ۵۸ پوسترش را برای امضا گرفتن از شاهزاده‎ها بالا گرفت
02:40
I could literally feel the excitement running through her body.
45
160498
3599
حقیقتا موج هیجانی که به بدن او سرازیر بود را احساس می‎کردم.
02:44
And let's be honest, at that point, I was pretty excited too.
46
164098
2964
و دروغ چرا، در آن لحظه، من هم خیلی هیجانزده بودم.
02:47
(Laughter)
47
167063
1394
(خنده)
02:48
I mean, the Scandinavian decadence was mesmerizing.
48
168458
2998
منظورم این است که، فساد اسکاندیناویایی اغوا کننده بود.
02:51
(Laughter)
49
171457
1168
(خنده)
02:52
So we get to the front of the line,
50
172626
1909
خوب ما به جلوی صف رسیدیم،
02:54
and the haggard clerk turns to my niece and says,
51
174536
3009
و منشی نحیف رو به خواهرزاده من کرد و گفت،
02:57
"Hi, honey. You're next!
52
177546
1819
"سلام عزیزم، بعدی تویی!
02:59
Do you want to get down, or you're going to stay
53
179366
2289
دوس داری بیای پایین یا میخای همون بالا
03:01
on your dad's shoulders for the picture?'
54
181656
2256
رو شونه بابایی بمونی برای عکس؟
03:03
(Laughter)
55
183913
1486
(خنده)
03:05
And I was, for a lack of a better word, frozen.
56
185400
3861
و من در آن لحظه، به خاطر نبود واژه مناسب، یخ زده شدم.
03:09
(Laughter)
57
189262
1611
(خنده)
03:10
It's amazing that in an unexpected instant we are faced with the question,
58
190874
4792
خیلی جالب است که در یک لحظه غیر منتظره با این سوال مواجه شدیم،
03:15
who am I?
59
195667
1330
که من که هستم؟
03:16
Am I an aunt? Or am I an advocate?
60
196998
3467
من یک خاله هستم؟ یا من یک مدافع هستم؟
03:20
Millions of people have seen my video about how to have a hard conversation,
61
200466
3830
میلیون‎ها نفر ویدیوی مرا درباره اینکه چطور یک مکالمه دشوارداشته باشیم، دیده‎اند.
03:24
and there one was, right in front of me.
62
204297
2316
و یکی از آنها در مقابل من بود.
03:26
At the same time,
63
206614
1071
اما در همان زمان،
03:27
there's nothing more important to me than the kids in my life,
64
207686
2909
در زندگی من هیچ چیز مهم تر از بچه‎ها نیست،
03:30
so I found myself in a situation that we so often find ourselves in,
65
210596
3947
خوب من خود را در شرایطی یافتم که به ندرت خود را در آن می‎بینیم،
03:34
torn between two things, two impossible choices.
66
214544
3222
گیر افتاده بین دو چیز، دو انتخاب نا ممکن.
03:37
Would I be an advocate?
67
217767
2026
من یک مدافع خواهم بود؟
03:39
Would I take my niece off my shoulders and turn to the clerk and explain to her
68
219794
4547
خواهر زاده‎ام را از شانه‎ام پایین خواهم گذاشت و به آن زن توضیح خواهم داد
03:44
that I was in fact her aunt, not her father,
69
224342
3137
که در واقع من خاله او هستم، نه پدرش،
03:47
and that she should be more careful
70
227480
2368
و او باید بیشتر مراقب باشد
03:49
and not to jump to gender conclusions based on haircuts and shoulder rides --
71
229849
4755
و به خاطر مدل مو و کولی دادن درباره جنسیت کسی قضاوت نکند --
03:54
(Laughter) --
72
234605
1135
(خنده)
03:55
and while doing that,
73
235741
1856
و موقع انجام آن،
03:57
miss out on what was, to this point, the greatest moment of my niece's life.
74
237598
4788
لحظه‎ای را که تا آن زمان مهم‎ترین لحظه زندگی خواهرزاده‎ام بود را از دست بدهم.
04:03
Or would I be an aunt?
75
243116
2089
یا یک خاله خواهم بود؟
04:05
Would I brush off that comment, take a million pictures,
76
245206
3137
آن صحبت را نادیده بگیرم، یک میلیون عکس بگیرم،
04:08
and not be distracted for an instant from the pure joy of that moment,
77
248344
4977
و برای لحظه‎ای هم از لذت خالص آن لحظه جدا نشوم،
04:13
and by doing that,
78
253322
1518
و با این کار،
04:14
walk out with the shame that comes up for not standing up for myself,
79
254841
3382
با شرم از اینکه از خودم دفاع نکردم از آنجا بیرون بیایم،
04:18
especially in front of my niece.
80
258224
2382
به خصوص در برابر خواهرزاده‎ام.
04:20
Who was I?
81
260607
1802
من که بودم؟
04:22
Which one was more important? Which role was more worth it?
82
262410
4818
کدامیک مهم‎تر بود؟ کدام نقش ارزش بیشتری داشت؟
04:27
Was I an aunt? Or was I an advocate?
83
267230
2988
من یک خاله بودم یا یک مدافع؟
04:30
And I had a split second to decide.
84
270219
3216
و تنها لحظه‎ای برای تصمیم گیری زمان بود.
04:34
We are taught right now
85
274235
1578
ما اکنون آموخته‎ایم
04:35
that we are living in a world of constant and increasing polarity.
86
275814
4298
که در جهانی با قطبیت ثابت و فزاینده زندگی می‎کنیم.
04:40
It's so black and white, so us and them, so right and wrong.
87
280113
4571
بسیار سیاه و سفید است، بسیار ما و آنها وجود دارد و بسیار درست و غلط.
04:45
There is no middle, there is no gray, just polarity.
88
285524
4167
حد وسطی نیست، خاکستری نداریم، فقط و فقط قطبیت.
04:49
Polarity is a state in which two ideas or opinions
89
289691
2440
قطبیت حالتی است که دو نظر و ایده وجود دارند
04:52
are completely opposite from each other;
90
292132
2580
که کاملا با هم در تضاد هستند؛
04:54
a diametrical opposition.
91
294712
2154
یک تضاد قطری.
04:58
Which side are you on?
92
298127
2454
در کدام سو هستید؟
05:00
Are you unequivocally and without question antiwar, pro-choice, anti-death penalty,
93
300581
4065
صراحتا و بدون هیچ سوالی ضد جنگ، انتخاب طلب و مخالف مجازات اعدام،
05:04
pro-gun regulation, proponent of open borders and pro-union?
94
304646
3458
طرفدار آزادی حمل اسلحه، طرفدار برداشتن مرزها و اتحاد طلب هستید؟
05:08
Or, are you absolutely and uncompromisingly
95
308104
5233
یا کاملا و به قطعیت
05:13
pro-war, pro-life, pro-death penalty,
96
313337
2185
جنگ طلب، و طرفدار مجازات اعدام هستید،
05:15
a believer that the Second Amendment is absolute,
97
315522
2316
معتقد به تمامیت متمم دوم هستید،
05:17
anti-immigrant and pro-business?
98
317838
1704
مخالف مهاجرت یا چند شغله بودن هستید؟
05:19
It's all or none, you're with us or against us.
99
319542
2245
یا همه یا هیچ، یا با مایید یا بر ما.
05:21
That is polarity.
100
321787
1720
این به معنای قطبیت است.
05:24
The problem with polarity and absolutes is that
101
324247
4943
اشکال قطبیت و قطعیت آنجا است که
05:29
it eliminates the individuality of our human experience
102
329191
5164
تجربیات فردی و زندگی خصوصی را نیز تحت الشعاع قرار می‎دهد.
05:34
and that makes it contradictory to our human nature.
103
334355
4026
و این مسئله مغایر با طبیعت انسانی ما است.
05:39
But if we are pulled in these two directions,
104
339187
2110
حتی اگر به یکی از این دو سو کشیده شویم،
05:41
but it's not really where we exist --
105
341297
1780
دقیقا در آن نقطه قرار نخواهیم داشت--
05:43
polarity is not our actual reality --
106
343077
2430
قطبیت واقعیت وجود ما نیست --
05:45
where do we go from there?
107
345507
1380
در آن صورت چه باید بکنیم؟
05:46
What's at the other end of that spectrum?
108
346887
3480
چه چیزی در سوی دیگر طیف قرار دارد؟
05:50
I don't think it's an unattainable, harmonious utopia,
109
350368
4039
گمان نمی‎کنم که این یک آرمان شهر کاملا هماهنگ و دست نیافتنی باشد،
05:54
I think the opposite of polarity is duality.
110
354408
3433
من فکر می‎کنم در نقطه مقابل قطبیت دوگانگی قرار دارد.
05:57
Duality is a state of having two parts,
111
357842
2604
دوگانگی حالتی است که در آن دو نقش را ایفا می‎کنیم،
06:00
but not in diametrical opposition,
112
360446
3283
اما آنها در نقاط مقابل هم نیستند،
06:03
in simultaneous existence.
113
363730
2945
و با هم تقارن و همزمانی دارند.
06:06
Don't think it's possible?
114
366676
1986
فکر می‎کنید غیرممکن است؟
06:08
Here are the people I know:
115
368663
1670
اینها کسانی هستند که من می‎شناسم:
06:10
I know Catholics who are pro-choice, and feminists who wear hijabs,
116
370334
3163
کاتولیک‎هایی را می‎شناسم که طرفدارانتخابات هستند و فمینیست‎هایی که حجاب می‎پوشند،
06:13
and veterans who are antiwar,
117
373497
1704
و جانبازانی که مخالف جنگ هستند،
06:15
and NRA members who think I should be able to get married.
118
375202
2784
و اعضای انجمن ملی سلاح آمریکا که موافق وجود امکان ازدواج برای ما هستند.
06:17
Those are the people I know, those are my friends and family,
119
377987
3035
اینها کسانی هستند که من می‎شناسم، آنها خانواده و دوستان من هستند،
06:21
that is the majority of our society, that is you, that is me.
120
381023
2976
اینها اکثریت جامعه ما هستند، این من و شما هستیم.
06:24
(Applause)
121
384000
1657
(تشویق)
06:32
Duality is the ability to hold both things.
122
392717
5168
دوگانگی توانایی نگهداشتن دو چیز است.
06:37
But the question is: Can we own our duality?
123
397886
4121
اما سؤال اینجا است: آیا ما می‎توانیم دوگانگی خودمان را داشته باشیم؟
06:42
Can we have the courage to hold both things?
124
402008
3722
آیا شجاعت نگهداشتن دو نقش را داریم؟
06:46
I work at a restaurant in town,
125
406230
2192
من در یک رستوران داخل شهر کار می‎کنم،
06:48
I became really good friends with the busser.
126
408422
2610
من و نظافت چی دوست صمیمی بودیم.
06:51
I was a server and we had a great relationship,
127
411032
3018
من خدمتکار بودم و رابطه‎ی خیلی خوبی با هم داشتیم،
06:54
we had a really great time together.
128
414050
1940
و زمان خوشی را با هم می‎گذراندیم.
06:55
Her Spanish was great
129
415990
3618
اسپانیایی او خیلی خوب بود
06:59
because she was from Mexico.
130
419609
1841
چون اهل مکزیک بود.
07:01
(Laughter)
131
421451
1861
(خنده)
07:03
That line actually went the other way.
132
423313
2433
در واقع چیز دیگری منظورم بود.
07:05
Her English was limited, but significantly better than my Spanish.
133
425747
3921
انگلیسی او ضعیف بود، اما به مراتب بهتر از اسپانیایی من بود.
07:11
But we were united by our similarities,
134
431848
3829
اما ما برپایه مشابهت هایمان با هم بودیم،
07:15
not separated by our differences.
135
435678
2900
نه اینکه به دلیل تفاوت‎هایمان از هم جدا باشیم.
07:18
And we were close, even though we came from very different worlds.
136
438578
3120
و به هم نزدیک بودیم، حتی با اینکه از دو جهان کاملا متفاوت بودیم.
07:21
She was from Mexico,
137
441698
1140
او اهل مکزیک بود،
07:22
she left her family behind so she could come here
138
442838
3331
خانواده‎اش را آنجا رها کرده بود تا به اینجا بیاید
07:26
and afford them a better life back home.
139
446169
1980
و برای آنها در خانه زندگی بهتری فرآهم کند.
07:28
She was a devout conservative Catholic,
140
448166
2940
او یک مومن محافظه‎کار کاتولیک بود،
07:31
a believer in traditional family values,
141
451106
2720
معتقد به ارزش‎های سنتی خانواده،
07:33
stereotypical roles of men and women,
142
453826
2106
و نقش‎های کلیشه‎ای زن و مرد،
07:35
and I was, well, me.
143
455933
2794
و خوب من، من بودم.
07:38
(Laughter)
144
458728
1904
(خنده)
07:40
But the things that bonded us were when she asked about my girlfriend,
145
460633
3685
اما چیزهایی که ما را به هم پیوند می‎داد زمانی بود که درباره دوست دخترم می‎پرسید،
07:44
or she shared pictures that she had from her family back home.
146
464319
3468
یا عکسهای خانوادگی‎اش را به من نشان می‎داد.
07:47
Those were the things that brought us together.
147
467788
2627
آنهایی چیزهایی بودند که ما را به هم می‎رساندند.
07:50
So one day, we were in the back,
148
470416
1586
خوب، یک روز ما پشت مغازه بودیم
07:52
scarfing down food as quickly as we could, gathered around a small table,
149
472003
3679
و در آرامشی غیر منتظره دور یک میز کوچک نشسته بودیم
07:55
during a very rare lull,
150
475683
1630
و با سرعت هر چه تمام تر مشغول غذا خوردن بودیم،
07:57
and a new guy from the kitchen came over --
151
477313
2010
که یکی از کارگران جدید آشپزخانه --
07:59
who happened to be her cousin --
152
479323
1662
که از قضا پسر عموی او بود -- از راه رسید
08:00
and sat down with all the bravado and machismo
153
480985
2802
و با تمام دبدبه و کبکبه‎ای که جسم ۲۰ ساله‎اش توان کشیدن داشت،
08:03
that his 20-year-old body could hold.
154
483788
2161
سر میز نشست.
08:05
(Laughter)
155
485950
1821
(خنده)
08:07
And he said to her, [in Spanish] "Does Ash have a boyfriend?"
156
487772
4972
و از او پرسید، [به اسپانیایی] "اش دوست پسر داره؟"
08:13
And she said, [in Spanish] "No, she has a girlfriend."
157
493904
3952
و او گفت، [به اسپانیایی] "نه، دوست دختر داره."
08:19
And he said, [in Spanish] "A girlfriend?!?"
158
499386
3525
و او گفت، [به اسپانیایی] "دوست دختر؟!؟"
08:22
And she set down her fork, and locked eyes with him,
159
502912
3112
و او چنگالش را زمین گذاشت و چشمهایش را به او دوخت
08:26
and said, [in Spanish] "Yes, a girlfriend. That is all."
160
506025
5022
و گفت، [به اسپانیایی] "آره، دوست دختر، تموم شد رفت."
08:31
And his smug smile quickly dropped to one of maternal respect,
161
511048
4892
و ناگهان لبخند گشادش روی لب ماسید و تبدیل به یک احترام مادرانه شد،
08:35
grabbed his plate, walked off, went back to work.
162
515941
3202
از آنجا بلند شد، بشقابش را برداشت، و به سر کار برگشت.
08:39
She never made eye contact with me.
163
519144
1734
او هیچ وقت با من چشم در چشم نشد.
08:41
She left, did the same thing --
164
521668
1715
او رفت، موقع رفتن هم همین کار را کرد
08:43
it was a 10-second conversation, such a short interaction.
165
523384
3270
یک مکالمه ۱۰ ثانیه‎ای و بسیار کوتاه.
08:46
And on paper, she had so much more in common with him:
166
526655
2536
اما روی کاغذ نقاط مشترک بسیار بیشتری با پسر عمویش داشت:
08:49
language, culture, history, family, her community was her lifeline here,
167
529191
5098
زبان، فرهنگ، تاریخ، خانواده، اجتماع او همان راه زندگی‎اش در اینجا بود،
08:54
but her moral compass trumped all of that.
168
534289
4171
اما دایره اخلاقی او همه آنها را بی ارزش کرد.
08:58
And a little bit later, they were joking around in the kitchen in Spanish,
169
538461
3662
و کمی بعد، آنها در آشپزخانه به اسپانیایی با هم شوخی می‎کردند،
09:02
that had nothing to do with me,
170
542124
1900
و بحثشان هیچ ربطی به من نداشت،
09:04
and that is duality.
171
544025
2444
و این یعنی دوگانگی.
09:06
She didn't have to choose some P.C. stance on gayness over her heritage.
172
546470
4513
او نیازی نداشت تا موقعیتی صلب نسبت به همجنس گرایی در برابر خانواده‎اش بگیرد.
09:10
She didn't have to choose her family over our friendship.
173
550983
3150
نیازی نبود تا دوستی‎اش را قربانی خانواده کند.
09:14
It wasn't Jesus or Ash.
174
554134
2274
او اینجوری نبود که یا مسیح یا اش.
09:16
(Laughter)
175
556409
1967
(خنده)
09:20
(Applause)
176
560556
1937
(تشویق)
09:27
Her individual morality was so strongly rooted
177
567183
4577
اخلاق فردی او به اندازه‎ای رشد یافته بود
09:31
that she had the courage to hold both things.
178
571761
3381
که شجاعت نگه داشتن هر دو موقعیت را داشت.
09:35
Our moral integrity is our responsibility
179
575143
3181
ارزشهای اخلاقی ما مسئولیت ما هستند
09:38
and we must be prepared to defend it even when it's not convenient.
180
578325
4231
و باید برای حمایت از آنها آماده باشیم حتی اگر کار دشواری باشد.
09:42
That's what it means to be an ally, and if you're going to be an ally,
181
582557
3313
این به معنای اتحاد است، و اگر می‎خواهید متحد باشید،
09:45
you have to be an active ally:
182
585870
2287
باید یک متحد فعال باشید:
09:48
Ask questions, act when you hear something inappropriate,
183
588158
3887
سوال بپرسید، و زمانی که رفتار نامسبی می‎بینید،
09:52
actually engage.
184
592046
2028
عکس العمل نشان دهید.
09:54
I had a family friend who for years used to call my girlfriend my lover.
185
594075
4433
ما دوست خانوادگی داشتیم که سالها دوست دختر مرا به عنوان عاشقم می‎خواند.
10:00
Really? Lover?
186
600531
2444
واقعا؟ عاشق؟
10:02
So overly sexual,
187
602976
2024
خیلی تحریک کننده بود،
10:05
so '70s gay porn.
188
605001
2045
بیشتر شبیه پورن‎های همجنسبازی دهه ۷۰ بود.
10:07
(Laughter)
189
607047
1206
(خنده)
10:11
But she was trying, and she asked.
190
611293
2495
اما او داشت تلاش می‎کرد، و پرسید.
10:13
She could have called her my friend,
191
613789
1783
می‎توانست او را دوست من صدا بزند،
10:15
or my "friend," or my "special friend" --
192
615573
4134
یا "دوست" من، یا "دوست به خصوص" من --
10:19
(Laughter) --
193
619708
1384
(خنده) --
10:21
or even worse, just not asked at all.
194
621093
2965
یا حتی بدتر، منتهی هیچ وقت سوال نپرسید.
10:24
Believe me, we would rather have you ask.
195
624059
3630
باور کنید، ما ترجیح می‎دهیم از ما بپرسید.
10:27
I would rather have her say lover, than say nothing at all.
196
627690
5241
ترجیح می‎دهم عاشق صدا کند تا هیچی نگوید.
10:32
People often say to me, "Well, Ash, I don't care.
197
632932
3031
مردم گاهی به من می‎گویند، "خوب اش، من اهمیت نمیدم.
10:35
I don't see race or religion or sexuality.
198
635964
3792
من فکر نمیکنم که ربطی به نسل یا دین یا مسائل جنسی داشته باشد.
10:39
It doesn't matter to me. I don't see it."
199
639757
2843
برای من فرقی نمی‎کند، من اینطور فکر نمی‎کنم.
10:43
But I think the opposite of homophobia and racism and xenophobia is not love,
200
643910
5334
اما من فکر می‎کنم مخالفت با همجنسگرا ستیزی نژادپرستی و بیگانه ستیزی عشق نیست،
10:49
it's apathy.
201
649245
1613
بی عاطفگی است.
10:50
If you don't see my gayness, then you don't see me.
202
650859
4103
اگر شما متوجه همجنسگرایی من نباشید، پس مرا نمی‎بینید.
10:54
If it doesn't matter to you who I sleep with,
203
654963
2985
اگر برایتان مهم نباشد که من با چه کسی همبستر هستم،
10:57
then you cannot imagine what it feels like
204
657949
2185
نمی‎توانید تصور کنید چه احساسی دارد
11:00
when I walk down the street late at night holding her hand,
205
660135
2876
وقتی که شب دیر هنگام دست در دست در خیابان قدم می‎زنید،
11:03
and approach a group of people and have to make the decision
206
663011
2818
و به گروهی از مردم می‎رسید، باید تصمیم بگیرید
11:05
if I should hang on to it or if I should I drop it
207
665829
2345
که دستش را رها کنم یا همین طور ادامه دهیم
11:08
when all I want to do is squeeze it tighter.
208
668175
2318
و آن رمان تنها کاری که من می‎کنم این است که محکم تر آن را بفشارم.
11:10
And the small victory I feel
209
670494
2517
و زمانی که از آن می‎گذریم و دست هم را رها نکرده‎ایم
11:13
when I make it by and don't have to let go.
210
673012
2707
احساس پیروزی کوچکی می‎کنم.
11:15
And the incredible cowardice and disappointment I feel when I drop it.
211
675720
5118
و اگر دست هم را رها کنیم، احساس ناامیدی و بزدلی غیر قابل وصفی خواهیم داشت.
11:20
If you do not see that struggle
212
680839
1948
اگر شما متوجه این مشکل نباشید
11:22
that is unique to my human experience because I am gay, then you don't see me.
213
682788
6475
تجربه انسانی من نشان داده که به دلیل همجنسگرایی، متوجه من نخواهید شد.
11:29
If you are going to be an ally, I need you to see me.
214
689264
5414
اما اگر می‎خواهید که با ما متحد باشید من به توجه شما نیاز دارم.
11:34
As individuals, as allies, as humans,
215
694679
2943
به عنوان افراد، متحدان، و انسان ها،
11:37
we need to be able to hold both things:
216
697622
3000
ما باید بتوانیم دو چیز را حمایت کنیم:
11:40
both the good and the bad,
217
700622
2448
هم خوب را و هم بد را،
11:43
the easy and the hard.
218
703070
1830
هم ساده و هم سخت را.
11:44
You don't learn how to hold two things just from the fluff,
219
704900
4471
حفظ دو جبهه را با سادگی نخواهید آموخت.
11:49
you learn it from the grit.
220
709372
2401
بلکه با تحمل رنج و مرارت به آن دست خواهید یافت.
11:51
And what if duality is just the first step?
221
711774
3384
و چه می‎شود اگر دوگانگی تنها گام نخست باشد؟
11:56
What if through compassion and empathy and human interaction
222
716308
4829
چه می‎شود اگر با وجود تمام محبت و همدلی انسانی
12:01
we are able to learn to hold two things?
223
721138
2394
بتوانیم دو چیز را نگهداریم؟
12:03
And if we can hold two things, we can hold four,
224
723533
2314
و اگر بتوانیم دو چیز را حفظ کنیم، چهارتا را هم خواهیم توانست،
12:05
and if we can hold four, we can hold eight,
225
725848
2010
و اگر بتوانیم چهار چیز را حفظ کنیم، با هشت تا هم مشکلی نخواهیم داشت،
12:07
and if we can hold eight, we can hold hundreds.
226
727859
2240
و اگر هشت تا را هم نگهداریم، قادر به حفظ صدها نقش خواهیم بود.
12:10
We are complex individuals,
227
730100
2462
ما موجودات پیچیده‎ای هستیم،
12:12
swirls of contradiction.
228
732562
1800
ما جمع اضدادیم.
12:14
You are all holding so many things right now.
229
734362
2605
همین الان همه شما از چیزهای زیادی حمایت می‎کنید.
12:17
What can you do to hold just a few more?
230
737888
3442
برای تنها حفظ چند چیز دیگر چه می‎توان کرد؟
12:22
So, back to Toledo, Ohio.
231
742100
2137
خوب، برگردیم به تولد و در اهایو.
12:24
I'm at the front of the line,
232
744237
2180
من جلو صف هستم،
12:26
niece on my shoulders, the frazzled clerk calls me Dad.
233
746417
4102
خواهرزاده رو شانه‎هایم، و آن منشی احمق مرا بابا صدا کرده است.
12:30
Have you ever been mistaken for the wrong gender?
234
750520
3560
تا حالا شده که جنسیت شما را اشتباه متوجه شوند؟
12:35
Not even that.
235
755111
2198
حتی آن هم نه.
12:37
Have you ever been called something you are not?
236
757310
4449
تا حالا شده شما را چیزی که نیستید صدا بزنند؟
12:43
Here's what it feels like for me:
237
763509
2530
من آن را اینطور احساس کردم:
12:46
I am instantly an internal storm of contrasting emotions.
238
766040
4073
من در آن لحظه مورد هجوم احساسات متناقضی بودم
12:50
I break out into a sweat that is a combination of rage and humiliation,
239
770114
5542
به عرقی نشستم که ترکیبی از خشم و تحقیر بود،
12:55
I feel like the entire store is staring at me,
240
775657
2960
احساس کردم که کل فروشگاه به من چشم دوخته‎اند،
12:58
and I simultaneously feel invisible.
241
778618
2560
و در همان لحظه احساس کردم که نامرئی شده‎ام.
13:01
I want to explode in a tirade of fury,
242
781179
2943
دلم می‎خواست در آن لحظه زمین دهان باز کند،
13:04
and I want to crawl under a rock.
243
784123
2593
و مرا در خود ببلعد.
13:06
And top all of that off with the frustration that I'm wearing
244
786717
3102
و بدتر از همه با آن لباس غیر معمول
13:09
an out-of-character tight-fitting purple t-shirt,
245
789820
3598
تنگ و چسبان بنفشی که پوشیده بودم،
13:13
so this whole store can see my boobs,
246
793418
2038
همه فروشگاه می‎توانستند سینه‎هایم را ببینند،
13:15
to make sure this exact same thing doesn't happen.
247
795456
3001
و مطمئن باشند که این اتفاق به هیچ وجه پیش نخواهد آمد.
13:18
(Laughter)
248
798458
2182
(خنده)
13:20
But, despite my best efforts to be seen as the gender I am,
249
800640
4322
اما، با وجود همه تلاش من برای مشخص بودن جنسیتم،
13:24
it still happens.
250
804962
1841
باز هم این اتفاق رخ داد.
13:26
And I hope with every ounce of my body that no one heard --
251
806804
4692
و با ذره ذره وجودم امیدوارم کسی آن را نشنیده باشد --
13:31
not my sister, not my girlfriend, and certainly not my niece.
252
811497
4553
نه خواهرم، نه دوست دخترم و مهم تر از همه خواهر زاده‎ام.
13:36
I am accustomed to this familiar hurt,
253
816050
2441
من به این درد آشنا عادت کرده‎ام،
13:38
but I will do whatever I need to do to protect the people I love from it.
254
818491
4075
اما تمام تلاشم را خواهم کرد تا از کسانی که دوستشان دارم در برابر آن حفاظت کنم.
13:43
But then I take my niece off my shoulders,
255
823906
2534
اما آنجا خواهرزاده‎ام را از شانه‎ام پایین آوردم،
13:46
and she runs to Elsa and Anna --
256
826441
2174
و او به سمت السا و آنا دوید --
13:48
the thing she's been waiting so long for --
257
828616
2566
چیزی که خیلی انتظارش را کشیده بود --
13:51
and all that stuff goes away.
258
831183
2087
و همه آن چیزها فراموش شد.
13:53
All that matters is the smile on her face.
259
833270
3710
چیزی که مهم بود لبخندی بود که بر صورت او نقش بست.
13:56
And as the 30 seconds we waited two and a half hours for comes to a close
260
836980
5657
و با تمام شدن 30 ثانیه‎ای که دو ساعت و نیم منتظرش بودیم،
14:02
we gather up our things, and I lock eyes with the clerk again;
261
842638
5203
همه چیز را جمع کردیم، و من دوباره با آن کارمند چشم در چشم شدم؛
14:07
and she gives me an apologetic smile and mouths,
262
847842
3136
و او از سر تاسف لبخندی زد و گفت،
14:10
"I am so sorry!"
263
850979
2296
"خیلی معذرت میخام!"
14:13
(Laughter)
264
853276
2109
(خنده)
14:15
And her humanity, her willingness to admit her mistake disarms me immediately,
265
855386
5856
و انسانیت او و تمایلش به قبول کردن آن اشتباه بلافاصله مرا تحت تاثیر قرار داد،
14:21
then I give her a: "It's okay, it happens. But thanks."
266
861243
5172
و من به او گفتم: "مشکلی نیست، پیش میاد، ولی ممنون."
14:26
And I realize in that moment
267
866416
2990
و در آن لحظه متوجه شدم
14:29
that I don't have to be
268
869407
2037
که من مجبور نیستم
14:31
either an aunt or an advocate, I can be both.
269
871445
4198
که یا خاله باشم و یا مدافع، بلکه می‎توانم هردو یاشم.
14:36
I can live in duality, and I can hold two things.
270
876903
5348
می‎توانم با قطبیت زندگی کنم، من می‎توانم دو چیز را حفظ کنم.
14:42
And if I can hold two things in that environment,
271
882252
2937
و اگر من در آن شرایط توانستم دو چیز را حفظ کنم،
14:45
I can hold so many more things.
272
885190
2352
چیزهای خیلی بیشتری را هم می‎توانم نگه دارم
14:47
As my girlfriend and my niece hold hands and skip out the front of the door,
273
887543
3752
و زمانی که خواهر زاده‎ام با دوست دخترم به سمت خروجی می‎رفتند،
14:51
I turn to my sister and say, "Was it worth it?"
274
891296
2743
به سمت خواهرم برگشتم و گفتم، "ارزشش رو داشت؟"
14:54
And she said, "Are you kidding me?
275
894040
1774
و او گفت، "شوخی می‎کنی؟
14:55
Did you see the look on her face? This was the greatest day of her life!"
276
895815
3887
هیچ به برق تو چشماش نگاه کردی؟ این بهترین روز زندگیش بود!"
14:59
(Laughter)
277
899703
1097
(خنده)
15:00
"It was worth the two and a half hours in the heat,
278
900801
2957
"ارزش دو ساعت و نیم انتظار تو گرما
15:03
it was worth the overpriced coloring book that we already had a copy of."
279
903759
4387
و خریدن یک کتاب نقاشی گرانتر که یکیش رو تو خونه داریم، داشت."
15:08
(Laughter)
280
908147
1707
(خنده)
15:09
"It was even worth you getting called Dad."
281
909855
3654
"حتی ارزشش رو داشت که به تو بگن بابا"
15:13
(Laughter)
282
913510
1105
(خنده)
15:17
And for the first time ever in my life, it actually was.
283
917205
5714
و برای اولین بار در زندگی من، در واقع همین گونه بود.
15:22
Thank you, Boulder. Have a good night.
284
922920
2178
ممنونم بولدر. شب خوبی داشته باشید.
15:25
(Applause)
285
925099
1520
(تشویق)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7