An urgent call to protect the world's "Third Pole" | Tshering Tobgay

Translator: Bita Yekta Reviewer: Masoud Motamedifar

در ۱۷ اکتبر سال ۲۰۰۹،

On the 17th of October, 2009,

President Mohamed Nasheed of the Maldives did something unusual.

رییس جمهوری مالدیو، محمد ناشید یک کار غیرعادی انجام داد.

He held his cabinet meeting underwater.

او جلسه هیات دولت خود را زیر آب تشکیل داد.

He literally took his ministers scuba diving, as it were,

در واقع او از وزیران خود خواست که غواصی کنند،

to warn the world that his country could drown

می‌خواست به جهانیان هشدار دهد که کشورش می‌تواند زیر آب برود

unless we control global warming.

مگر اینکه گرمایش زمین کنترل شود.

Now I don't know whether he got his message across to the world or not,

من نمی‌دانم که آیا او توانست پیامش را در سراسر دنیا منتقل کند یا خیر،

but he certainly caught mine.

اما قطعا نظر مرا جلب کرد.

I saw a political stunt.

من شاهکار یک سیاستمدار را دیدم.

You see, I'm a politician,

می‌دانید، من سیاستمدارم،

and I notice these things.

و من به این موضوع‌ها توجه دارم.

And let's be honest,

اجازه بدهید که صادق باشم.

the Maldives are distant from where I come from --

مالدیو از جایی که من می‌آیم فاصله دارد--

my country is Bhutan --

کشور من بوتان است--

so I didn't lose any sleep over their impending fate.

بنابراین من از سرنوشت قریب الوقوع آنها خوابم را از دست نمی‌دهم.

Barely two months later, I saw another political stunt.

تقریبا دو ماه پیش من شاهکار سیاسی دیگری دیدم.

This time, the prime minister of Nepal,

این بار، نخست وزیر نپال،

he held his cabinet meeting on Mount Everest.

جلسه‌ی هیات دولتش را بالای کوه اورست تشکیل داد.

He took all his ministers all the way up to the base camp of Everest

او همه وزیران خود را به کمپی در کوه‌های اورست آورد

to warn the world

تا به جهان هشدار دهد

that the Himalayan glaciers were melting.

که یخ‌های هیمالیا آب شده است.

Now did that worry me?

آیا این موضوع مرا نگران کرد؟

You bet it did.

شرط می‌بندید که کرد.

I live in the Himalayas.

من در هیمالیا زندگی می‌کنم.

But did I lose any sleep over his message?

آیا من با پیام او خوابی را از دست دادم؟

No.

خیر،

I wasn't ready to let a political stunt interfere with my beauty sleep.

آماده نبودم بگذارم کار نمایشی سیاستمداران زیبایی خوابم را به هم بزند.

(Laughter)

(خنده)

Now fast-forward 10 years.

اکنون ده سال به جلو می‌رویم.

In February this year,

در فوریه این سال،

I saw this report.

من این گزارش را دیدم.

This here report basically concludes

این گزارش به طورکلی نتیجه گیری می‌کند

that one-third of the ice on the Hindu Kush Himalaya mountains

که یک سوم از یخ‌های کوه‌های هندوکش هیمالیا

could melt by the end of the century.

می‌تواند تا پایان قرن ذوب شوند.

But that's only if,

اما این فقط در صورتی است که

if we are able to contain global warming

بتوانیم گرمایش جهانی را

to 1.5 degrees centigrade over preindustrial levels.

تا ۱.۵ درجه سانتی‌گراد بیشتر از زمان پیش ازصنعتی شدن نگه داریم.

Otherwise, if we can't,

در صورتی که نتوانیم،

the glaciers would melt much faster.

یخ‌ها خیلی سریع‌تر ذوب خواهند شد.

1.5 degrees Celsius. "No way," I thought.

۱.۵ درجه سلسیوس، من فکر کردم «محال است».

Even the Paris Agreement's ambitious targets

حتی اهداف بلندپروازنه قرارداد پاریس

aimed to limit global warming to two degrees centigrade.

هدفش محدود کردن گرمایش جهانی به دو درجه سانتی گراد است.

1.5 degrees centigrade is what they call the best-case scenario.

۱.۵ درجه سانتی گراد، چیزی است که بهترین سناریو خوانده می‌شود.

"Now this can't be true," I thought.

فکر کردم «این نمی‌تواند درست باشد.»

The Hindu Kush Himalaya region

منطقه هندوکش هیمالیا

is the world's third-largest repository of ice,

سومین مخزن بزرگ جهانی یخ،

after the North and South Poles.

بعد از قطب شمال و قطب جنوب.

That's why we are also called the "Third Pole."

برای این است که ما آن را قطب سوم می‌خوانیم.

There's a lot of ice in the region.

یخ‌های زیادی در این منطقه هست.

And yes, the glaciers, they are melting.

و بله، یخچال‌ها در حال آب شدن هستند.

We know that.

ما این را می‌دانیم.

I have been to those in my country.

من در کشور خودم آنجا بوده‌ام.

I've seen them, and yes, they are melting.

آنها را دیده‌ام، بله، آنها ذوب می‌شوند.

They are vulnerable.

آنها آسیب‌پذیر هستند.

"But they can't be that vulnerable," I remember thinking.

اما یادم می‌آید «می‌توانند اینقدر آسیب پذیر باشند.»

But what if they are?

اما اگر باشند چطور؟

What if our glaciers melt much more quickly than I anticipate?

اگر این یخچال‌ها خیلی سریع تر از آنچه ما پیش بینی می‌کنیم ذوب شوند چه؟

What if our glaciers are much more vulnerable than previously thought?

اگر این یخچال‌ها خیلی آسیب پذیرتر از آنچه باشند که قبلا فکر می‌کردیم چطور؟

And what if, as a result, the glacial lakes --

و اگر، بعنوان نتیجه، این دریاچه‌های یخی-

now these are lakes that form when glaciers melt --

اینها دریاچه‌هایی هستند که در اثر آب شدن یخ‌ها ایجاد می‌شوند.

what if those lakes burst under the weight of additional water?

اگر آن دریاچه‌ها به خاطر وزن آبهای اضافی فوران کنند چطور؟

And what if those floods cascade into other glacial lakes,

و اگر این سیل‌ها به سمت دریاچه‌های یخی سرازیر شوند،

creating even bigger outbursts?

و حتی فوران‌های بزرگتری را ایجاد کنند چطور؟

That would create unprecedented flash floods in my country.

آنها می‌توانند منجر به سیل‌های برق‌آسای بی سابقه‌ای در کشورم شوند.

That would wreck my country.

ممکن است که کشورم را نابود کنند.

That would wreak havoc in my country.

ممکن است کشورم را نابود کند.

That would have the potential to literally destroy our land,

یعنی این اتفاق اساسا پتانسیل از بین بردن سرزمین ما را دارد.

our livelihood, our way of life.

معیشت ما، شیوه زندگی ما.

So that report caught my attention

بنابراین، این گزارش توجه‌ام را جلب کرد.

in ways that political stunts couldn't.

برخلاف کارهای نمایشی سیاستمداران.

It was put together

این گزارش تهیه شده است،

by the International Centre for Integrated Mountain Development, or ICIMOD,

بوسیله مرکزبین المللی برای توسعه کوه‌ها، یا ICIMOD

which is based in Nepal.

که مرکز آن در نپال است.

Scientists and experts have studied our glaciers for decades,

دانشمندان و متخصصان برای دهه‌ها، یخچال‌های ما را مطالعه کرده‌اند.

and their report kept me awake at night, agonizing about the bad news

و گزارش‌ آنها من را بیخواب کرده و بخاطر اخبار بد زجر کشیدم

and what it meant for my country

و معنایی که برای کشور من

and my people.

و مردم کشورم دارد.

So after several sleepless nights,

بنابر این، بعد از شب‌ها بی‌خوابی،

I went to Nepal to visit ICIMOD.

من برای دیدن ICIMOD به نپال رفتم.

I found a team of highly competent and dedicated scientists there,

با گروهی از دانشمندانی بسیار کارورزیده که وقف این کار شده‌اند، ملاقات کردم.

and here's what they told me.

و این آن چیزی است که به من گفتند.

Number one:

شماره یک:

the Hindu Kush Himalaya glaciers have been melting for some time now.

یخچال‌های کوه‌های هندوکش سالهاست که ذوب شده‌اند.

Take that glacier, for instance.

برای مثال، این یخچال.

It's on Mount Everest.

در کوه‌های اورست است.

As you can see, this once massive glacier has already lost much of its ice.

همانطور که می‌بیند این یخچال، حجم بزرگی از یخ‌های خود را تاکنون از دست داده است.

Number two:

شماره دو:

the glaciers are now melting much more quickly --

اکنون یخچال‌ها خیلی سریع‌تر ذوب می‌شوند-

so quickly, in fact, that at just 1.5 degrees centigrade of global warming,

خیلی سریع، در حقیقت، در ۱.۵ درجه سانتی‌گراد گرمایش جهانی،

one-third of the glaciers would melt.

یک سوم از یخچال‌ها می‌توانند ذوب شوند.

At two degrees centigrade of global warming,

در دو درجه سانتی‌گراد گرمایش جهانی،

half the glaciers would disappear.

نصف یخچال‌ها ناپدید خواهند شد.

And if current trends were to continue,

و اگر این جریان ادامه پیدا کند،

a full two-thirds of our glaciers would vanish.

دو سوم یخچال‌های ما از بین خواهد رفت.

Number three:

شماره سه:

global warming means that our mountains receive more rain and less snow ...

گرمایش جهانی یعنی کوه‌های ما باران بیشتر و برف کمتری دارند...

and, unlike snowfall, rain melts ice,

و برخلاف بهمن، باران یخ را ذوب می‌کند.

which just hurts the health of our glaciers.

که به سلامت یخچال‌های ما آسیب می‌زند.

Number four:

شماره چهار:

pollution in the region has increased the amount of black carbon

آلودگی در منطقه مقدار کربن سیاه را افزایش داده است.

that's deposited on our glaciers.

طوری که روی یخچال‌های انباشته شده است.

Black carbon is like soot.

کربن سیاه مثل دوده است.

Black carbon absorbs heat

کربن سیاه گرما را جذب می‌کند.

and just accelerates the melting of glaciers.

و به ذوب شدن یخچال‌ها شتاب می‌بخشد.

To summarize,

خلاصه اینکه،

our glaciers are melting rapidly,

یخچال‌های ما به طور سریعی ذوب می‌شوند.

and global warming is making them melt much more quickly.

و گرمایش جهانی باعث ذوب شدن سریع‌تر آنها می‌شود.

But what does this mean?

اما این به چه معناست؟

It means that the 240 million people

این یعنی که ۲۴۰ میلیون نفر

who live in the Hindu Kush Himalaya region --

از کسانی که در منطقه هندوکش در هیمالیا هستند...

in Afghanistan, Pakistan, India, China, Nepal, Bangladesh, Myanmar

در افغانستان، پاکستان، هند، چین، نپال بنگلادش و میانمار

and my own beloved country, Bhutan --

و کشور عزیز من، بوتان--

these people will be directly affected.

به طور مستقیم تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.

When glaciers melt,

وقتی که یخچال‌ها ذوب شدند،

when there's more rain and less snow,

وقتی که باران بیشتر شد و برف کمتر،

there will be huge changes in the way water behaves.

تغییرات بزرگی در رفتار آب مشاهده خواهد شد.

There will be more extremes:

خیلی هم بدتر خواهد بود:

more intense rain, more flash floods, more landslides,

باران‌های خیلی بیشتر،

more glacial lake outburst floods.

دریاچه‌های یخچالی بیشتر موجب فوران سیل‌ها می‌شود.

All this will cause unimaginable destruction

و باعث خرابی غیرقابل تصوری می‌شود

in a region that already has some of the poorest people on earth.

در منطقه‌ای که تعدادی از مظلوم‌ترین مردمان روی زمین را دارد.

But it's not just the people in the immediate region

اما فقط مردم درآن منطقه اولیه

who'll be affected.

تحت تاثیر قرار نخواهند گرفت

People living downstream will also be hit hard.

مردمی که در پایین دست هم هستند به سختی آسیب خواهند دید.

That's because 10 of their major rivers

به این دلیل که ده تا از رودخانه‌های اصلی

originate in the Hindu Kush Himalaya mountains.

از کوه‌های هندوکش در هیمالایا سرچشمه می‌گیرد.

These rivers provide critical water for agriculture

این رودخانه‌ها آب‌های ضروری را برای کشاورزی فراهم می‌کنند

and drinking water

و آب‌های آشامیدنی

to more than 1.6 billion people living downstream.

برای بیش از یک میلیارد نفر از مردمی که پایین دست هستند.

That's one in five humans.

این یعنی از هر پنج انسان یک نفر.

That's why the Hindu Kush Himalaya mountains

برای این است که کوه‌های هندوکش هیمالایا

are also called the "water towers of Asia."

همچنین «ستون آب آسیا» خوانده می شود.

But when glaciers melt,

وقتی یخچال‌ها ذوب شوند.

when monsoons turn severe,

وقتی بادهای‌ موسمی شدید شوند،

those rivers will obviously flood,

این رودخانه‌ها به طور قطع طغیان خواهند کرد،

so there will be deluges when water is not required

بنابراین سیل به راه می‌افتد وقتی که آب لازم نیست

and droughts will be very common,

و قحطی متدوال خواهد شد،

when water is desperately required.

وقتی که آب به‌ شدت مورد نیاز است.

In short, Asia's water tower will be broken,

به‌طور خلاصه، ستون آب آسیا شکسته خواهد شد،

and that will be disastrous for one-fifth of humanity.

واین برای یک پنجم از انسان‌ها فاجعه‌آور خواهد بود.

Should the rest of the world care?

آیا بقیه دنیا اهمیت می‌دهد؟

Should you, for instance, care?

آیا شما، به طور مثال، اهمیت می‌دهید؟

Remember, I didn't care when I heard that the Maldives

به یاد داشته باشید، من هم اهمیت نمی‌دادم وقتی در مورد مالدیو شنیدم

could disappear underwater.

ممکن است زیر آب برود.

And that is the crux of the problem, isn't it?

و این یک مشکل آشکار است، این طور نیست؟

We don't care.

ما اهمیتی نمی‌دهیم.

We don't care until we are personally affected.

ما اهمیت نمی‌دهیم تا وقتی که شخصا تحت تاثیر قراربگیریم.

I mean, we know. We know climate change is real.

منظورم این است، می‌دانیم که تغییر آب و هوایی واقعی است.

We know that we face drastic and dramatic change.

می‌دانیم با تغییر وحشتناک و شدید رو به رو خواهیم شد.

We know that it is coming fast.

ما می‌دانیم که به‌ سرعت می‌آید.

Yet most of us

اما هنوز بیشتر ما

act as if everything were normal.

به گونه‌ای عمل می‌کنیم که گویی همه چیز عادی است.

So we must care,

پس ما باید اهمیت بدهیم،

all of us,

همه‌ی ما،

and if you can't care for those who are affected by the melting of glaciers,

اگر شما نتوانید اهمیت بدهید به همه کسانی که تحت تاثیر ذوب یخچال‌های قرار می گیرند،

you should at least care for yourself.

حداقل باید به خودتان اهمیت بدهید.

That's because the Hindu Kush Himalaya mountains --

به این دلیل که کوه‌های هندوکش هیمالایا..

the entire region is like the pulse of the planet.

تمام منطقه مانند نبض این سیاره است.

If the region falls sick,

اگر این منطقه بیمار شود،

the entire planet will eventually suffer.

تمام سیاره به‌تدریج رنج خواهد برد.

And right now,

و هم اکنون،

with our glaciers melting rapidly,

یخچال‌های ما به سرعت ذوب می‌شود،

the region is not just sick --

منطقه فقط بیمار نیست...

it is crying out for help.

بلکه برای کمک فریاد می‌زند.

And how will it affect the rest of the world?

و این چگونه بقیه جهان را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟

One obvious scenario is the potential destabilization

یک سناریوی آشکار، قابلیت بی‌ثباتی است

caused by tens of millions of climate refugees,

که با ده‌ها میلیون پناهندگان آب‌و‌هوایی به‌وجود می‌آید،

who'll be forced to move because they have no or little water,

کسانی که مجبور به مهاجرت می‌شوند چون آب اندکی دارند،

or because their livelihoods have been destroyed

یا به خاطر اینکه زندگی‌شان نابود شده است،

by the melting of glaciers.

با ذوب شدن یخچال‌ها.

Another scenario we can't take lightly

سناریوی دیگری که بی‌اهمیت نیست

is the potential of conflict over water

قابلیت نزاغ بر سر آب است

and the political destabilization in a region that has three nuclear powers:

و بی ثباتی سیاسی در منطقه‌ای که سه قدرت هسته‌ای دارد:

China, India, Pakistan.

چین، هند و پاکستان.

I believe that the situation in our region is grave enough

من باور دارم که شرایط در منطقه به اندازه کافی وخیم هست

to warrant the creation of a new intergovernmental agency.

که لزوم ایجاد یک مرکز چند دولتی جدید را تضمین کند.

So as a native from that part of the world,

بنابراین به عنوان یک بومی از این قسمت جهان

I want to propose here, today,

من امروز می‌خواهم پیشنهاد کنم،

the establishment of the Third Pole Council,

انجمن قطب سوم را تاسیس کنید،

a high-level, intergovernmental organization

یک سازمان چند دولتی سطح بالا

tasked with the singular responsibility

با مسئولیتی واحد

of protecting the world's third-largest repository of ice.

حفاظت از سومین مخزن بزرگ یخ در جهان.

A Third Pole Council

انجمن قطب سوم

would consist of all eight countries located in the region

متشکل از هشت کشوری که در منطقه هستند

as member countries,

به عنوان کشورهای عضو،

as equal member countries,

کشورهای عضو برابر،

and could also include representative organizations

و همچنین می‌تواند شامل سازمان‌های نماینده باشد

and other countries who have vested interests in the region

و بقیه کشورهایی که منافعی در منطقه دارند

as non-voting members.

به عنوان اعضایی که حق رای ندارند

But the big idea

اما ایده بزرگ

is to get all stakeholders together to work together.

اینکه همه کسانی که ذی‌نفع هستند با هم کار کنند.

To work together to monitor the health of the glaciers;

کار کنند تا سلامت یخچال‌ها را بررسی کنند؛

to work together to shape and implement policies to protect our glaciers,

با هم کار کنند تا سیاست‌های حفاظت از یخچال‌ها را شکل دهند و اعمال کنند،

and, by extension,

و با گسترش،

to protect the billions of people who depend on our glaciers.

حفاظت از میلیاردها انسانی که به این یخچال‌های وابسته هستند.

We have to work together,

ما باید با هم کار کنیم،

because thinking globally, acting locally ...

به این خاطر که جهانی فکر کنیم، منطقه‌ای عمل کنیم...

does not work.

به این شکل پیش نمی‌رود.

We've tried that in Bhutan.

ما در بوتان خسته هستیم.

We've made immense sacrifices to act locally ...

ما فداکاری بزرگی کرده‌ایم تا منطقه‌ای اقدام کنیم...

and while individual localized efforts will continue to be important,

و در حالی که تلاش‌های منطقه‌ای همچنان مهم خواهد بود،

they cannot stand up to the onslaught of climate change.

ولی نمی‌توانند در مقابل تهاجم تغیرات آب‌وهوایی ایستادگی کنند.

To stand up to climate change, we must work together.

برای ایستادن در برابر تغییرات آب وهوایی، ما باید با هم کار کنیم.

We must think globally and act regionally.

ما باید جهانی فکر کنیم و منطقه‌ای عمل کنیم.

Our entire region must come together,

کل منطقه باید در کنار هم باشد،

to work together,

با هم کار کنند،

to fight climate change together,

تا با تغییرات آب و هوایی با هم بجنگند،

to make our voices heard together.

تا صداهای ما با یکدیگر شنیده شود.

And that includes India and China.

و این شامل هند و چین هم هست.

They must step up their game.

آنها باید وارد این بازی شوند.

They must take the ownership of the fight to protect our glaciers.

آنها باید سرپرستی مبارزه برای حفاظت از یخچال‌ها را به عهده بگیرند.

And for that, these two countries, these two powerful giants,

و برای آن، این دو کشور، این دو قدرت بزرگ،

must reduce their own greenhouse gases,

باید گاز‌های گلخانه ای خود را کاهش دهند،

control their pollution, and lead the fight.

آلودگی‌شان را کنترل کنند، و مبارزه را رهبری کنند.

Lead the global fight against climate change.

مبارزه جهانی علیه تغییرات آب وهوایی را رهبری کنند.

And all that with a renewed sense of urgency.

همه اینها به علاوه‌ی زنده کردن حس اضطرار.

Only then -- and that, too, only maybe --

فقط در این شرایط-- و تنها شاید...

will our region

منطقه‌ی ما

and other regions that depend on our glaciers

و مناطق دیگر که وابسته به یخچال‌ها هستند

have any chance to avoid major catastrophes.

شانسی برای جلوگیری ازفجایع بزرگ دارند.

Time is running out.

زمان از دست می رود.

We must act together, now.

ما باید هم اکنون با هم کار کنیم.

Otherwise, the next time Nepal's cabinet meets on Mount Everest,

در غیراین صورت، دفعه دیگری که هیات دولت نپال در کوه‌های اورست ملاقات می کنند،

that spectacular backdrop ...

با آن منظره‌ی تماشایی...

may look quite different.

شاید کاملا متفاوت به نظر برسد.

And if that happens,

و اگر این اتفاق بیفتد،

if our glaciers melt,

اگر یخچال‌های ما ذوب شوند،

rising sea levels could well drown the Maldives.

سطح دریا بالا بیاید، می‌تواند مالدیو را زیرآب ببرد.

And while they can hold their cabinet meetings underwater

و زمانی که آنها جلسه‌ی هیات دولت خود را زیر آب تشکیل می‌دهند

to send an SOS to the world,

تا به دنیا درخواست کمک دهند.

their country can keep existing

کشور آنها می‌تواند زنده بماند

only if their islands keep existing.

فقط اگر جزایر آنها زنده بماند.

The Maldives are still distant, away.

مالدیو هنوز خیلی دور است.

Their islands are distant from where I live.

جزایر آنها از جایی که من زندگی می‌کنم دور است.

But now, I pay close attention to what happens out there.

اما اکنون، من آنچه در آنجا می‌گذرد را از نزدیک دنبال می‌کنم.

Thank you very much.

خیلی متشکرم.

(Applause)

(تشویق)