A global pandemic calls for global solutions | Larry Brilliant

Transcriber: Ivana Korom Reviewer: Krystian Aparta

Translator: Mahshid Moballegh Nasery Reviewer: Mansoureh Hadavand

Helen Walters: So, Chris, who's up first?

هلن والترز: پس، کریس، چه کسی اول است؟

Chris Anderson: Well, we have a man who's worried about pandemics

کریس اندرسون: خوب، ما یک مرد داریم که تقریباً در کل زندگی‌اش

pretty much his whole life.

نگران همه گیری‌ها است.

He played an absolutely key role, more than 40 years ago,

او بیش از ۴۰سال است که، نقش کاملاً کلیدی،

in helping the world get rid of the scourge of smallpox.

در کمک به جهان برای خلاص شدن از شر بلای آبله ایفا کرد.

And in 2006,

و در سال ۲۰۰۶،

he came to TED to warn the world

او به TED آمد تا جهانیان را

of the dire risk of a global pandemic,

از خطر جدی همه گیری جهانی،

and what we might do about it.

واینکه در موردش چه کنیم آگاه کرد

So please welcome here Dr. Larry Brilliant.

دکتر لری برلیانت به اینجا خوش آمدید.

Larry, so good to see you.

لری، خیلی خوب است که می‌بینمتان.

Larry Brilliant: Thank you, nice to see you.

لری برلیانت: متشکرم، از دیدن شما خوشحالم.

CA: Larry, in that talk,

ک ا: لری، در آن سخنرانی،

you showed a video clip that was a simulation

شما یک کلیپ ویدیویی را نشان دادید که شبیه سازی از آنچه

of what a pandemic might look like.

ممکن است یک بیماری همه گیر باشد بود

I would like to play it -- this gave me chills.

من می‌خواهم آن را پخش کنم - این مرا به لرزه انداخت

Larry Brilliant (TED2006): Let me show you a simulation

لری برلیانت (TED ۲۰۰۶): بگذارید یک شبیه‌سازی به شما نشان دهم

of what a pandemic looks like,

از آنچه همه گیری به نظر می‌رسد

so we know what we're talking about.

پس می‌دانیم که در مورد چه صحبت می‌کنیم.

Let's assume, for example, that the first case occurs in South Asia.

بیایید مثلاً فرض کنیم، که اولین مورد در جنوب آسیا رخ می‌دهد.

It initially goes quite slowly,

در ابتدا خیلی آهسته پیش می‌رود،

you get two or three discrete locations.

شما دو یا سه مکان مجزا دارید.

Then there will be secondary outbreaks.

سپس شیوع ثانویه وجود خواهد داشت.

And the disease will spread from country to country so fast

و این بیماری چنان سریع از کشوری به کشور دیگر شیوع می‌یابد

that you won't know what hit you.

که نمی‌دانید چه چیزی به شما ضربه زده است.

Within three weeks, it will be everywhere in the world.

طی سه هفته، در همه جای دنیا خواهد بود

Now if we had an undo button,

حالا اگر دکمه برگشت داشتیم،

and we could go back

و می‌توانستیم برگردیم

and isolate it and grab it when it first started,

و آن را قرنطینه کنیم و در اول شروعش جلو آن را بگیریم،

if we could find it early and we had early detection

اگر زود می‌توانستیم پیدایش کنیم و تشخیص زودهنگام

and early response,

و پاسخ زودهنگام داشتیم،

and we could put each one of those viruses in jail,

و می‌توانستیم هر یک از این ویروس‌ها را محبوس کنیم،

that's the only way to deal with something like a pandemic.

تنها راه مقابله با بیماری مانند همه گیری است.

CA: Larry, that phrase you mentioned there,

ک ا: لری، آن عبارتی که شما آنجا ذکر کردید،

"early detection," "early response,"

«تشخیص زودهنگام»، «پاسخ زودهنگام»،

that was a key theme of that talk,

که موضوع اصلی آن بحث بود،

you made us all repeat it several times.

شما وادارمان کردید همه چندین بار تکرار کنیم

Is that still the key to preventing a pandemic?

آیا این همچنان کلید جلوگیری از بیماری همه گیر است؟

LB: Oh, surely.

ل ب: اوه، مطمئنا

You know, when you have a pandemic,

می‌دانی، وقتی همه گیری دارید،

something moving at exponential speed,

چیزی که با سرعت تصاعدی حرکت می‌کند،

if you miss the first two weeks, if you're late the first two weeks,

اگر دو هفته اول را از دست دادید، اگر دو هفته اول دیر کردید،

it's not the deaths and the illness from the first two weeks you lose,

این مرگ و میر و بیماری از دو هفته اول که شما از دست می‌دهید نیست،

it's the two weeks at the peak.

این دو هفته‌ در اوج است.

Those are prevented if you act early.

اگر زود عمل کنید، از این موارد جلوگیری می‌شود.

Early response is critical,

پاسخ زودهنگام حیاتی است،

early detection is a condition precedent.

تشخیص زودرس یک سلبقه قبلی است.

CA: And how would you grade the world

ک ا: و چگونه دنیا را

on its early detection, early response to COVID-19?

در تشخیص زود هنگام، پاسخ زودهنگام به کووید-۱۹ درجه بندی می‌کنید؟

LB: Of course, you gave me this question earlier,

ل ب: البته، شما این سوال را قبلا از من پرسیدید،

so I've been thinking a lot about it.

بنابراین در مورد آن زیاد فکر کردم

I think I would go through the countries,

فکر کنم کشورها را طی می‌کردم،

and I've actually made a list.

و در واقع یک لیست درست می‌کردم

I think the island republics of Taiwan, Iceland and certainly New Zealand

فکر می‌کنم جمهوری‌های جزیره تایوان‌، ایسلند و مطمئناً نیوزلند

would get an A.

A دریافت می‌کنند

The island republic of the UK and the United States --

جزیره جمهوری انگلیس و ایالات متحده -

which is not an island, no matter how much we may think we are --

که جزیره نیست، مهم نیست که چقدر ممکن است فکر کنیم که جزیره هستیم-

would get a failing grade.

یک درجه شکست می‌گرفت.

I'd give a B to South Korea and to Germany.

من به کره جنوبی و آلمان B می‌دهم.

And in between ...

و در بین ...

So it's a very heterogeneous response, I think.

فکر می کنم پاسخ بسیار ناهمگن است.

The world as a whole is faltering.

جهان به کلی متلاطم است.

We shouldn't be proud of what's happening right now.

ما نباید به آنچه الان اتفاق می‌افتد مغرور باشیم.

CA: I mean, we got the detection pretty early,

ک ا: منظورم این است که تشخیص را خیلی زود انجام دادیم،

or at least some doctors in China got the detection pretty early.

یا حداقل بعضی از پزشکان در چین خیلی زود تشخیص دادند.

LB: Earlier than the 2002 SARS, which took six months.

ل ب: زودتر از سارس۲۰۰۲، که شش ماه طول کشید

This took about six weeks.

این حدود شش هفته طول کشید.

And detection means not only finding it,

و کشف نه تنها به معنای یافتن آن بلکه،

but knowing what it is.

دانستن آنکه چیست، است.

So I would give us a pretty good score on that.

بنابراین من می‌توانم نمره خوبی در این باره به خودمان بدهم.

The transparency, the communication -- those are other issues.

شفافیت، ارتباطات - این موارد دیگر است.

CA: So what was the key mistake

ک ا: پس اشتباه کلیدی چه بود

that you think the countries you gave an F to made?

که شما فکر کردید به آن کشورها F بدهید؟

LB: I think fear,

ل ب: من فکر می‌کنم ترس،

political incompetence, interference,

بی کفایتی سیاسی، مداخله،

not taking it seriously soon enough --

خیلی زود آن رابه اندازه کافی جدی نگرفتن --

it's pretty human.

بسیار انسانی است.

I think throughout history,

من فکر می‌کنم در طول تاریخ،

pretty much every pandemic is first viewed with denial and doubt.

تقریباً همه‌ی همه گیری‌ها ابتدا با انکار و تردید دیده می‌شوند.

But those countries that acted quickly,

اما آن کشورهایی که به سرعت عمل کردند،

and even those who started slow, like South Korea,

و حتی کسانی که کم کم شروع کردند، مثل کره جنوبی،

they could still make up for it, and they did really well.

هنوز هم می‌توانند آن را جبران کنند، و آنها واقعاً خوب بودند.

We've had two months that we've lost.

دو ماه از دست دادیم.

We've given a virus that moves exponentially

ما یک ویروس داریم که به صورت تصاعدی حرکت می‌کند

a two-month head start.

یک شروع دو ماهه.

That's not a good idea, Chris.

این ایده خوبی نیست، کریس.

CA: No, indeed.

ک ا: نه، در واقع.

I mean, there's so much puzzling information still out there

منظورم این است که اطلاعات گیج کننده بسیاری هنوز

about this virus.

در مورد این ویروس وجود دارد.

What do you think the scientific consensus is going to likely end up being

چه فکر می‌کنید احتمالاً اجماع علمی

on, like, the two key numbers

مانند دو شماره کلیدی

of its infectiousness and its fatality rate?

از عفونت و میزان مرگ و میر آن درحال اتمام است؟

LB: So I think the kind of equation to keep in mind

ل ب: بنابراین من فکر می‌کنم نوع معادله‌ای که باید در نظر داشته باشیم

is that the virus moves dependent on three major issues.

این است که حرکت ویروس وابسته به سه مسئله اصلی است.

One is the R0,

یکی R0 است،

the first number of secondary cases that there are when the virus emerges.

اولین عدد موارد ثانویه که هنگام ظهور ویروس وجود دارد.

In this case,

در این مورد،

people talk about it being 2.2, 2.4.

مردم در حدود ۲.۲، ۲.۴ صحبت می‌کنند.

But a really important paper three weeks ago,

اما یک مقاله بسیار مهم سه هفته پیش،

in the "Emerging Infectious Diseases" journal came out,

در مجله «بیماری های عفونی در حال ظهور» منتشر شد،

suggesting that looking back on the Wuhan data,

نشان می‌دهد که با نگاهی به داده‌های ووهان،

it's really 5.7.

این واقعا ۵.۷ است.

So for argument's sake,

بنابراین به خاطر استدلال،

let's say that the virus is moving at exponential speed

بیایید بگوییم که ویروس با سرعت تصاعدی در حال حرکت است

and the exponent is somewhere between 2.2 and 5.7.

و نمایانگر جایی بین ۲.۲ و ۵.۷ است.

The other two factors that matter

دو عامل دیگر که اهمیت دارند

are the incubation period or the generation time.

دوره‌های نهفتگی بیماری برای زمان تولید هستند.

The longer that is,

هر چه طولانی‌تر باشد،

the slower the pandemic appears to us.

همه گیری آهسته‌تر برای ما ظاهر می‌شود.

When it's really short, like six days, it moves like lightning.

وقتی واقعاً کوتاه است، مثل شش روز، مثل صاعقه حرکت می‌کند.

And then the last, and the most important --

و بعد آخرین، و مهمترین -

and it's often overlooked --

که اغلب نادیده گرفته می‌شود-

is the density of susceptibles.

تراکم افراد مستعد است.

This is a novel virus,

این یک ویروس جدید است،

so we want to know how many customers could it potentially have.

بنابراین می‌خواهیم بدانیم که چه تعداد میزبان بالقوه می‌تواند داشته باشد.

And as it's novel, that's eight billion of us.

و از آنجا که جدید است، این هشت میلیارد ما است.

The world is facing a virus

جهان با یک ویروس مواجه است

that looks at all of us like equally susceptible.

که به همه ما مانند مستعد نگاه می‌کند.

Doesn't matter our color, our race,

رنگ یا نژاد ما مهم نیست،

or how wealthy we are.

یا اینکه چقدر ثروتمند هستیم.

CA: I mean, none of the numbers that you've mentioned so far

ک ا: منظورم این است که هیچیک از اعدادی که تاکنون ذکرکرده‌اید

are in themselves different from any other infections in recent years.

به خودی خود با هرگونه عفونت دیگر در سال‌های اخیر تفاوت ندارد.

What is the combination that has made this so deadly?

چه ترکیبی است که این مسئله را بسیار مرگبار کرده‌است؟

LB: Well, it is exactly the combination

ل ب: خوب، دقیقاً ترکیبی از دوره

of the short incubation period and the high transmissibility.

نهفتگی بیماری کوتاه و قابلیت انتقال زیاد است.

But you know, everybody on this call has known somebody who has the disease.

اما می‌دانید، همه افراد در این تماس، شخصی را که مبتلا به این بیماری است، می‌شناسند.

Sadly, many have lost a loved one.

متأسفانه، بسیاری عزیزان خود را از دست داده‌اند.

This is a terrible disease when it is serious.

این یک بیماری وحشتناک است چون که جدی است.

And I get calls from doctors in emergency rooms

و در اتاق‌های اورژانس با پزشکان

and treating people in ICUs all over the world,

و با افراد در بخش مراقبت‌های ویژه در سراسر جهان تماس می‌گیرم،

and they all say the same thing:

و همه آنها یک چیز می‌گویند:

"How do I choose who is going to live and who is going to die?

«چگونه می‌توانم انتخاب کنم که چه کسی زنده می‌ماند و چه کسی خواهد مرد؟

I have so few tools to deal with."

من ابزارهای کمی برای مقابله با آنها دارم.»

It's a terrifying disease,

این یک بیماری وحشتناک است،

to die alone with a ventilator in your lungs,

به تنهایی مردن با ونتیلاتور در ریه‌ها،

and it's a disease that affects all of our organs.

و این بیماری است که بر همه اعضای بدن ما تأثیر می‌گذارد.

It's a respiratory disease --

این یک بیماری تنفسی است -

perhaps misleading.

شاید گمراه کننده

Makes you think of a flu.

شما را یاد آنفولانزا می‌اندازد.

But so many of the patients have blood in their urine

اما بسیاری از بیماران با بیماری کلیه

from kidney disease,

در ادرار خود خون دارند،

they have gastroenteritis,

آنها دچار التهاب معده و روده هستند،

they certainly have heart failure very often,

مطمئناً اغلب نارسایی قلبی دارند،

we know that it affects taste and smell, the olfactory nerves,

می‌دانیم که روی طعم و بو، اعصاب بویایی و البته،

we know, of course, about the lung.

روی ریه هم تأثیرمی‌گذارد.

The question I have:

سوالی که دارم:

is there any organ that it does not affect?

آیا اندامی وجود دارد که تأثیر نمی‌گذارد؟

And in that sense,

و به این معنا،

it reminds me all too much of smallpox.

چیزی بیش از آبله را به من یاد اوری می‌کند.

CA: So we're in a mess.

ک ا: پس ما دچار آشفتگی هستیم.

What's the way forward from here?

راه از اینجا چیست؟

LB: Well, the way forward is still the same.

ل ب: خوب، راه پیش رو هنوز هم همین است.

Rapid detection,

تشخیص سریع،

rapid response.

پاسخ سریع.

Finding every case,

پیدا کردن همه موارد،

and then figuring out all the contacts.

و سپس پیدا کردن تمام تماس‌ها.

We've got great new technology for contact tracing,

ما فن‌آوری جدید عالی جهت ردیابی تماس به‌دست آوردیم،

we've got amazing scientists working at the speed of light

ما دانشمندان شگفت انگیزی داریم که با سرعت نور کار می‌کنند

to give us test kits and antivirals and vaccines.

تا کیت‌های تست، آنتی ویروس‌ها و واکسن‌ها را در اختیار ما قرار دهند.

We need to slow down,

ما نیاز به کم کردن سرعت داریم،

the Buddhists say slow down time

بودایی‌ها می‌گویند زمان را کند کنید

so that you can put your heart, your soul, into that space.

تا بتوانید قلب و روح خود را در آن فضا قرار دهید.

We need to slow down the speed of this virus,

ما باید سرعت این ویروس را کند کنیم،

which is why we do social distancing.

برای همین فاصله گذاری اجتماعی انجام می‌دهیم.

Just to be clear --

فقط برای روشن شدن -

flattening the curve, social distancing,

مسطح کردن منحنی، فاصله اجتماعی،

it doesn't change the absolute number of cases,

تعداد مطلق موارد را تغییر نمی‌دهد،

but it changes what could be a Mount Fuji-like peak

اما آن را مانند قله کوه فوجی

into a pulse,

به یک پالس تغییر می‌دهد،

and then we won't also lose people because of competition for hospital beds,

و همچنین ما به دلیل رقابت برای تخت بیمارستان، مردم را از دست نخواهیم داد،

people who have heart attacks, need chemotherapy, difficult births,

افرادی که حملات قلبی دارند، به شیمی درمانی،زایمان‌های دشوار نیاز دارند،

can get into the hospital,

می‌توانند وارد بیمارستان شوند،

and we can use the scarce resources we have,

و ما می‌توانیم از منابع کمیاب موجود،

especially in the developing world,

به ویژه در جهان در حال توسعه برای ،

to treat people.

درمان مردم استفاده کنیم.

So slow down,

بنابراین خیلی آهسته،

slow down the speed of the epidemic,

سرعت اپیدمی را کم کنید،

and then in the troughs, in between waves,

و سپس در فرورفتگی‌ها، بین امواج،

jump on, double down, step on it,

قله ها، پایین رفتگی‌های دوبرابر، وبر روی آن بروید،

and find every case,

و هر مورد را پیدا کنید،

trace every contact,

هر تماس را ردیابی کنید،

test every case,

هر مورد را تست کنید،

and then only quarantine the ones who need to be quarantined,

و سپس فقط کسانی که نیاز به قرنطینه دارند قرنطینه کنند،

and do that until we have a vaccine.

و این کار را انجام دهیم تا زمانی که واکسن داشته باشیم.

CA: So it sounds like we have to get past the stage of just mitigation,

ک ا: بنابراین به نظر می‌رسد که باید از مرحله کاهش عادی عبور کنیم،

where we're just trying to take a general shutdown,

جایی که ما فقط برای خاموشی کلی تلاش می‌کنیم،

to the point where we can start identifying individual cases again

تا جایی که می‌توانیم دوباره تشخیص موارد فردی

and contact-trace for them

و ردیابی تماس با آنها را شروع کنیم

and treat them separately.

و آنها را جداگانه درمان کنیم.

I mean, to do that,

منظورم این است که

that seems like it's going to take a step up of coordination,

به نظر می‌رسد که می‌خواهد قدمی از هماهنگی،

ambition, organization, investment,

بلند همتی، سازماندهی، سرمایه گذاری را بردارد،

that we're not really seeing the signs of yet in some countries.

که ما واقعاً در بعضی از کشورها نشانه‌های آن را نمی‌بینیم.

Can we do this, how can we do this?

آیا می‌توانیم این کار را انجام دهیم، چگونه؟

LB: Oh, of course we can do this.

ل ب: اه،قطعاً می‌توانیم انجام دهیم

I mean, Taiwan did it so beautifully,

منظورم این است که تایوان خیلی زیبا این کار را کرد،

Iceland did it so beautifully, Germany,

ایسلند به زیبایی انجامش داد، آلمان،

all with different strategies,

همه با استراتژی‌های مختلف،

South Korea.

کره جنوبی.

It really requires competent governance,

این واقعاً مستلزم حاکمیت شایسته است،

a sense of seriousness,

حس جدیت،

and listening to the scientists, not the politicians following the virus.

و گوش دادن به دانشمندان، نه سیاستمداران پیرو ویروس.

Of course we can do this.

البته ما می‌توانیم این کار را انجام دهیم.

Let me remind everybody --

بگذارید یادآوری کنم -

this is not the zombie apocalypse,

این آخرالزمان زامبی نیست،

it's not a mass extinction event.

این یک واقعه انقراض دسته جمعی نیست.

You know, 98, 99 percent of us are going to get out of this alive.

می‌دانید، ۹۸، ۹۹ درصد از ما می‌خواهند از این زنده بیرون بیایند

We need to deal with it the way we know we can,

ما باید به همان روشی که می‌دانیم می‌توانیم با آن برخورد کنیم،

and we need to be the best version of ourselves.

و ما باید بهترین نسخه خودمان باشیم.

Both sitting at home

هم درمورد در خانه نشستن

as well as in science, and certainly in leadership.

و هم در علم و مطمئناً در رهبری.

CA: And might there be even worse pathogens out there

ک ا: و ممکن است در آینده بیماری‌زا‌های حتی بدتر

in the future?

در آنجا وجود داشته باشد؟

Like, can you picture or describe

مانند اینکه، آیا می‌توانید ترکیبی

an even worse combination of those numbers

حتی بدتر از این اعداد

that we should start to get ready for?

که باید برایش آماده شویم تصویر یا توصیف کنید؟

LB: Well, smallpox had an R0 of 3.5 to 4.5,

خوب آبله دارای Ro بین ۳.۵ تا ۴ بود،

so that's probably about what I think this COVID will be.

بنابراین احتمالاً مربوط به چیزی است که من فکر می‌کنم این کووید خواهد بود.

But it killed a third of the people.

اما باعث کشته شدن یک سوم مردم شد.

But we had a vaccine.

اما واکسن داشتیم.

So those are the different sets that you have.

بنابراین این مجموعه‌های مختلفی است که شما دارید.

But what I'm mostly worried about,

اما آنچه من بیشتر نگران آن هستم،

and the reason that we made "Contagion"

و دلیل اینکه ما «واگیری» ساخته‌ایم

and that was a fictional virus --

و این یک ویروس ساختگی بود -

I repeat, for those of you watching,

من تکرار می‌کنم ، برای کسانی که تماشا می‌کنید،

that's fiction.

که ساختگی است.

We created a virus that killed a lot more than this one did.

ما ویروسی ایجاد کردیم که خیلی بیشتر از این ویروس کشته داد.

CA: You're talking about the movie "Contagion"

ک ا: شما در مورد فیلم «شیوع»صحبت می‌کنید

that's been trending on Netflix.

که در Netflix روند شد.

And you were an advisor for.

و شما مشاورش بودید

LB: Absolutely, that's right.

ل ب: کاملا، درست است.

But we made that movie deliberately

اما ما آن فیلم را عمدا ساختیم

to show what a real pandemic looked like,

تا نشان دهیم یک بیماری همه گیر واقعی چه شکلی است،

but we did choose a pretty awful virus.

اما ما یک ویروس بسیار ترسناک را انتخاب کردیم.

And the reason we showed it like that,

و دلیل اینکه ما آن را نشان داده‌ایم،

going from a bat to an apple,

رفتن از خفاش به یک سیب،

to a pig, to a cook, to Gwyneth Paltrow,

به یک خوک، به یک پختنی، به گوینت پالترو،

was because that is in nature what we call spillover,

به خاطرچیزی است که در طبیعت آن را سرایت می‌نامیم،

as zoonotic diseases,

به عنوان بیماری مشترک انسان و حیوان،

diseases of animals, spill over to human beings.

بیماری‌های حیوانات، بر انسان سرایت می‌کند.

And if I look backwards three decades

و اگر به سه دهه قبل نگاه کنم

or forward three decades --

یا سه دهه به جلو -

looking backward three decades, Ebola, SARS, Zika,

با نگاه کردن به سه دهه به قبل، ابولا، سارس، زیکا،

swine flu, bird flu, West Nile,

آنفولانزای خوکی، آنفولانزای مرغی، نیل غربی،

we can begin almost a catechism

تقریباً می‌توانیم از یک سرکوب شروع کنیم

and listen to all the cacophony of these names.

و به همه این صداهای ناهماهنگ اسامی گوش دهیم.

But there were 30 to 50 novel viruses that jumped into human beings.

اما ۳۰ تا ۵۰ ویروس جدبد وجود داشت که به سمت انسان پریدند.

And I'm afraid, looking forward,

و من می‌ترسم، به جلو نگاه کنم،

we are in the age of pandemics,

ما در عصر همه گیری‌ها هستیم،

we have to behave like that,

ما باید مثل این رفتار کنیم،

we need to practice One Health,

ما نیازمند تمرین سلامتی هستیم،

we need to understand that we're living in the same world

باید درک کنیم که ما در همان جهانی زندگی می‌کنیم

as animals, the environment, and us,

که حیوانات، محیط و ما،

and we get rid of this fiction that we are some kind of special species.

و ما از این داستان که نوعی گونه خاص هستیم خلاص می‌شویم .

To the virus, we're not.

دربرابر ویروس، ما نیستیم.

CA: Mmm.

ک ا: امم.

You mentioned vaccines, though.

شما به واکسن‌ها اشاره کردید.

Do you see any accelerated path to a vaccine?

آیا مسیر تسریع واکسن را مشاهده می‌کنید؟

LB: I do.

ل ب: من انجام می‌دهم.

I'm actually excited to see that we're doing something

من واقعاً هیجان زده‌ام که می‌بینم کاری انجام می‌دهیم

that we only get to think of in computer science,

که فقط در علم کامپیوتر به آن فکر می‌کنیم،

which is we're changing what should have always been,

که ما در حال تغییر آنچه همیشه باید باشد،

or has always been, rather,

یا همیشه، چندین روال متوالی

multiple sequential processes.

بوده است هستیم .

Do safety testing, then you test for effectiveness,

تست ایمنی را انجام دهید، سپس برای اثربخشی،

then for efficiency.

و برای کارایی آزمایش کنید.

And then you manufacture.

و سپس شما تولید می‌کنید.

We're doing all three or four of those steps,

ما هر سه یا چهار مرحله را انجام می‌دهیم،

instead of doing it in sequence, we're doing in parallel.

به جای اینکه آن را متوالی انجام دهیم، موازی انجام می‌دهیم.

Bill Gates has said he's going to build seven vaccine production lines

بیل گیتس گفته است که قصد ساخت هفت خط تولید واکسن را

in the United States,

در ایالات متحده دارد،

and start preparing for production,

و شروع به آماده سازی تولید می‌کند،

not knowing what the end vaccine is going to be.

معلوم نیست اینکه واکسن نهایی به چه صورت خواهد بود.

We're simultaneously doing safety tests and efficacy tests.

ما به طور همزمان تست‌های ایمنی و تست‌های اثربخشی را انجام می‌دهیم.

I think the NIH has jumped up.

من فکر می‌کنم NIH بالا رفته است.

I'm very thrilled to see that.

من از دیدن این موضوع بسیار هیجان زده‌ام.

CA: And how does that translate into a likely time line, do you think?

ک ا: و فکر می‌کنید چگونه ترجمه آن به خط زمانی احتمالی تبدیل می‌شود؟

A year, 18 months, is that possible?

یک سال، ۱۸ ماه، این امکان وجود دارد؟

LB: You know, Tony Fauci is our guru in this,

ل ب: شما می‌دانید، تونی فوچی معلم ما در این است،

and he said 12 to 18 months.

و او گفت ۱۲ تا ۱۸ ماه.

I think that we will do faster than that in the initial vaccine.

من فکر می‌کنم که در واکسن اولیه سریعتر از آن عمل خواهیم کرد.

But you may have heard that this virus

اما شاید شنیده باشید که این ویروس

may not give us the long-term immunity --

ممکن است مصونیت طولانی مدت به ما ندهد -

that something like smallpox would do.

مثل که کاری آبله انجام می‌داد.

So we're trying to make vaccines where we add adjuvants

بنابراین ما برای ساختن واکسن تلاش می‌کنیم ما کمک دهنده‌ها را اضافه می‌کنیم

that actually make the vaccine create better immunity

که در واقع باعث می‌شود واکسن ایمنی بهتری

than the disease,

نسبت به بیماری ایجاد کند،

so that we can confer immunity for many years.

تا بتوانیم برای سال‌های زیادی مصونیت لازم را به دست آوریم.

That's going to take a little longer.

کمی بیشتر طول خواهد کشید.

CA: Last question, Larry.

ک ا: آخرین سؤال، لری.

Back in 2006, as a winner of the TED Prize,

در سال ۲۰۰۶، به عنوان برنده جایزه تد،

we granted you a wish,

فرض می‌کنیم آرزو دارید،

and you wished the world would create this pandemic preparedness system

و آرزو می‌کردید که جهان این سیستم آمادگی همه گیر را ایجاد کند

that would prevent something like this happening.

که از وقوع چنین چیزی جلوگیری ‌کند.

I feel like we, the world, let you down.

فکر می‌کنم، مانند ما، جهان نا امید است.

If you were to make another wish now,

اگر می‌خواستید آرزوی دیگری کنید،

what would it be?

چه می‌توانست باشد؟

LB: Well, I don't think we're let down in terms of speed of detection.

ل ب: خوب، من فکر نمی‌کنم از نظر سرعت تشخیص ناامید شویم.

I'm actually pretty pleased.

من واقعاً خیلی خوشحالم

When we met in 2006,

وقتی در سال ۲۰۰۶ملاقات کردیم،

the average one of these viruses leaping from an animal to a human,

به طور متوسط یکی از این ویروس‌ها که از یک حیوان به یک انسان جهش می‌یابد،

it took us six months to find that --

شش ماه طول کشید تا متوجه شویم-

like the first Ebola, for example.

مانند اولین ابولا.

We're now finding the first cases in two weeks.

اکنون در دو هفته اول موارد را پیدا می‌کنیم.

I'm not unhappy about that,

من از این موضوع ناراحت نیستم،

I'd like to push it down to a single incubation period.

من می‌خواهم آن را به یک دوره نهفتگی بیماری کاهش دهم.

It's a bigger issue for me.

این برایم مسئله بزرگتریست.

What I found is that in the Smallpox Eradication Programme

آنچه پیدا کردم این است که در برنامه ریشه کنی آبله

people of all colors, all religions, all races,

مردم از هر رنگ، همه مذاهب، همه نژادها،

so many countries,

بسیاری از کشورها،

came together.

دور هم جمع شدند.

And it took working as a global community

و به عنوان یک جامعه جهانی

to conquer a global pandemic.

برای مغلوب کردن همه گیر جهانی کار کردند.

Now, I feel that we have become victims of centrifugal forces.

اکنون احساس می‌کنم که ما قربانی نیروهای گریز از مرکز شده‌ایم.

We're in our nationalistic kind of barricades.

ما تا حدی در سنگر ملی گرایی خود هستیم.

We will not be able to conquer a pandemic

ما قادر به مغلوب کردن یک بیماری همه گیر نخواهیم بود

unless we believe we're all in it together.

مگر اینکه باور کنیم همه با هم هستیم.

This is not some Age of Aquarius, or Kumbaya statement,

این عصر آکواریوس یا بیانیه کومبایا نیست،

this is what a pandemic forces us to realize.

این همان چیزی است که همه گیر ما را وادار به تحقق آن می‌کند.

We are all in it together,

همه ما با هم هستیم،

we need a global solution to a global problem.

ما به یک راه حل جهانی برای یک مشکل جهانی نیاز داریم.

Anything less than that is unthinkable.

هر چیزی کمتر از آن غیرقابل تصور است.

CA: Larry Brilliant, thank you so very much.

ک ا: لری برلیانت، بسیار متشکرم.

LB: Thank you, Chris.

ل ب: ممنون، کریس.