A day in the life of a Peruvian shaman - Gabriel Prieto

819,497 views ・ 2020-06-04

TED-Ed


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Samin Majidi Reviewer: Leila Ataei
در معبد ماهیگیر، كیكسو، کشیش روستا،
00:07
At the temple of the fisherman, Quexo, the village shaman,
0
7300
3770
00:11
looks out over the ocean and frowns.
1
11070
2700
به اقیانوس نگاه می‌کند و اخم می‌کند.
00:13
It’s a still morning– unusually still,
2
13770
2670
یک صبح آرام است - غیرعادی آرام است،
00:16
and the lack of wind is the latest in a series of troubling signs.
3
16440
4678
نبود باد آخرین علامت در یک سری علائم نگران‌کننده است.
00:21
The year is 1400 BCE.
4
21118
3650
سال ۱۴۰۰ قبل از میلاد است.
00:24
Quexo’s village sits in the dusty, treeless desert
5
24768
3310
روستای كیكسو در بیابانی غبارآلود و بی‌درخت
00:28
between the towering Andes and Pacific Ocean.
6
28078
3030
بین کوه‌های بلند آند و اقیانوس آرام قرار دارد.
00:31
The villagers live off the sea, harvesting reeds,
7
31108
3300
اهالی روستا از طریق دریا امرار معاش می‌کنند، نی برداشت می‌کنند،
00:34
drying them in the sun, and using them to build fishing boats.
8
34408
3800
آن‌ها را در آفتاب خشک کرده و برای ساخت قایق‌های ماهیگیری استفاده می‌کنند.
00:38
Every day in the summer,
9
38208
1300
هر روز در تابستان،
00:39
the men set out on these boats to hunt shark and other fish
10
39508
3907
مردها برای شکار کوسه و ماهی‌های دیگر روی این قایق‌ها کار می‌کنند
00:43
while the women harvest shellfish and sea urchins.
11
43415
3310
در حالی که زن‌ها صدف و توتیای دریایی جمع می‌کنند.
00:46
In winter, storms bring powerful waves, which cross the vast ocean unobstructed
12
46725
5534
در زمستان، طوفان‌ها امواج قدرتمندی را پدید می‌آورند
که از اقیانوس وسیع و بدون مانع برای منفجر شدن در این ساحل عبور می‌کنند.
00:52
to detonate on these shores.
13
52259
2410
00:54
Most years, Quexo’s village catches more than enough fish.
14
54669
4000
اکثر سال‌ها، روستای کیکسو بیش از اندازه ماهی صید می‌کند.
00:58
But this year, the winds have died and the fish have dwindled.
15
58669
4000
اما امسال بادها از بین رفته و ماهی‌ها کم شده‌اند.
01:02
Quexo has seen this pattern before:
16
62669
2450
کیکسو قبلاً این الگو را دیده است:
01:05
the fish disappear, then the violent rains arrive,
17
65119
3370
ماهی‌ها ناپدید می‌شوند، سپس باران‌های شدید می‌رسند،
01:08
causing flash floods that dissolve mud bricks and wash away settlements.
18
68489
5700
باعث سیل‌های ناگهانی می‌شوند
که آجرهای گلی را در خود حل کرده و سکونتگاه‌ها را نابود می‌کنند.
01:14
He needs to stop the bad weather before the storms come—
19
74189
3520
او باید قبل از رسیدن طوفان‌ها هوای بد را متوقف کند--
01:17
his only hope is a special ritual he’s been planning.
20
77709
4000
تنها امیدش مراسمی خاص است که برنامه‌ریزی کرده.
01:21
Quexo spends much less time in the ocean than the other villagers.
21
81709
4000
کیکسو نسبت به سایر روستاییان زمان بسیار کمتری را در اقیانوس می‌گذراند.
01:25
He became a shaman after seeing a sign in the sea one morning—
22
85709
4000
او بعد از اینکه یک روز صبح نشانه‌ای در دریا دید یک کشیش شد -
01:29
like his father and grandfather before him.
23
89709
2760
مانند پدر و پدربزرگش پیش از او.
01:32
This morning,
24
92469
859
امروز صبح،
01:33
he walks to the nearby sacred mountain as the sun rises.
25
93328
3840
او همزمان با طلوع خورشید، به طرف کوه مقدسی که در نزدیکی است قدم می‌زند.
01:37
There, he gathers ceremonial cactus and herbs like “horse tail,”
26
97168
4173
در آن جا، کاکتوس و گیاهان تشریفاتی مانند «دم‌اسب»،
01:41
“stonebreaker," and valerian, along with the mineral hematite.
27
101341
4333
«سنگ‌شکن» و سنبل کوهی به همراه هماتیت معدنی جمع می‌کند.
01:45
Back in the village, everyone is preparing to leave
28
105674
3111
در روستا، همه در حال آماده شدن برای ترک روستا هستند.
01:48
for a religious festival at a large temple inland.
29
108785
3461
به منظور یک جشنواره مذهبی که در یک معبد بزرگ درون‌مرزی برگزار می‌شود.
01:52
The festival marks the beginning of what is usually the season of abundance,
30
112246
4000
این جشنواره نمایانگر آغاز فصلی است که به عنوان فصل فراوانی شناخته می‌شود،
01:56
but with the signs pointing to storms, Quexo isn’t feeling too celebratory.
31
116246
4822
اما با علائمی که به طوفان‌ها اشاره دارد، کیکسو احساس شادابی زیادی نمی‌کند.
02:01
Whole families travel to the festival, where they camp for a few days.
32
121068
4360
تمام خانواده‌ها به جشنواره می‌روند، و برای چند روز در آن جا اردو می‌زنند.
02:05
They’ve packed seaweed, carved bones, gourd bowls, reed mats,
33
125428
4647
آن‌ها جلبک دریایی، استخوان‌های حکاکی شده، کاسه‌های کدو، حصیرهای ساخته‌شده از نی،
02:10
and other goods to trade in the market around the temple.
34
130075
3620
و کالاهای دیگر را برای معامله در بازارِ اطراف معبد بسته‌بندی می‌کنند.
02:13
Quexo inspects the goods to make sure everything is of the finest quality.
35
133695
4713
کیکسو کالاها را بازرسی می‌کند تا مطمئن شود همه چیز با بهترین کیفیت است.
02:18
He brings the herbs he gathered to trade for cinnabar,
36
138408
3310
او گیاهانی را که برای معامله با «سینابر» جمع کرده با خود می‌آورد،
02:21
a mineral that comes from the highlands in the Andes.
37
141718
3070
یک ماده معدنی که از ارتفاعات آند به دست می‌آید.
02:24
He needs cinnabar for his ritual to ward off the storms.
38
144788
3880
او در مراسم مذهبی خود برای دفع کردن طوفان‌ها به سینابر نیاز دارد.
02:28
Around lunchtime, the sprawling temple rises out of the desert ahead.
39
148668
4716
حوالی ظهر، معبدی عظیم در افق کویر ظاهر می‌شود.
02:33
People have come from all along the coast and the foothills.
40
153384
3070
مردم از سراسر ساحل و کوهپایه آمده‌اند.
02:36
The women handle trade transactions— they’re looking for cotton and ceramics.
41
156454
4894
زنان معاملات تجاری را اداره می‌کنند - آن‌ها به دنبال نخ و ظروف سفالی هستند.
02:41
Men aren’t usually allowed to do the trading,
42
161348
2594
معمولاً مردان مجاز به انجام معاملات نیستند،
02:43
but shamans are an exception.
43
163942
2080
اما کشیش‌ها یک استثنا هستند.
02:46
Though Quexo is a man, during rituals he becomes half man, half woman,
44
166022
5021
اگرچه كیكسو مرد است اما در طول مراسم او نیمی مرد، نیمی زن می‌شود
02:51
and this ambiguity makes his role more flexible outside ceremonies too.
45
171043
5537
و این ابهام باعث می‌شود نقش او در خارج از مراسم نیز منعطف‌تر شود.
02:56
Quexo can’t find any cinnabar in the market,
46
176580
2902
کیکسو نمی‌تواند هیچ سینابری در بازار پیدا کند،
02:59
so he heads to the main temple,
47
179482
2080
بنابراین به معبد اصلی می‌رود،
03:01
dodging children playing in the plaza.
48
181562
2190
بچه‌های بازیگوش در میدان بازی می‌کنند.
03:03
He puts on his ceremonial garb: red face paint, earrings,
49
183752
4504
او لباس تشریفاتی‌اش را می‌پوشد: رنگ قرمز صورت، گوشواره‌ها،
03:08
and a necklace of shark’s teeth and vertebrae.
50
188256
3010
و گردنبندی از دندان‌های کوسه و استخوان‌های مهره‌.
03:11
Inside, the ceremonies are already underway,
51
191266
3600
در داخل، مراسم پیش‌تر شروع شده‌است،
03:14
and the shamans have drunk the sacred cactus drink.
52
194866
3560
و کشیش‌ها نوشیدنی کاکتوس مقدس را نوشیده‌اند.
03:18
Many of them are Quexo’s friends from festivals over the years,
53
198426
3680
بسیاری از آن‌ها دوستان کیکسو هستند که او از جشنواره‌ها در طول سال‌ها می‌شناسد،
03:22
but he doesn’t see the mountain shamans who would have cinnabar.
54
202106
4000
اما او کشیش بزرگ را که سینابر دارد نمی‌بیند.
03:26
He begins to panic.
55
206106
1490
او وحشت می‌کند.
03:27
If the highland shamans don’t show up,
56
207596
2250
اگر کشیش‌های بزرگ حاضر نشوند،
03:29
his only option will be to make the long walk into the mountains.
57
209846
4000
تنها گزینه‌ی او این خواهد بود که پیاده‌روی طولانی به کوه‌ها داشته باشد.
03:33
It’s a dangerous journey that takes five days,
58
213846
2890
یک سفر خطرناک که پنج روز طول می‌کشد،
03:36
precious time he doesn’t have to waste.
59
216736
3080
وقت گرانبهایی که نباید هدر دهد.
03:39
But perhaps he has no choice.
60
219816
2050
اما گویا چاره‌ای ندارد.
03:41
He refuses the sacred cactus and sets off toward the mountains.
61
221866
4080
او از خوردن کاکتوس مقدس خودداری کرده و به سمت کوه‌ها می‌رود.
03:45
As he leaves the settlement behind, he sees a group approaching.
62
225946
4009
وقتی سکونتگاه‌ها را پشت سر می‌گذارد، گروهی را می‌بیند که به او نزدیک می‌شوند.
03:49
He recognizes them as highlanders by their llamas.
63
229955
3810
آن‌ها را به عنوان مردمان کوهستان از روی پشم‌های لامایشان می‌شناسد.
03:53
He dashes toward their shaman.
64
233765
1770
به سرعت به سمت کشیش‌هایشان می‌رود.
03:55
Barely pausing to say hello, he offers him hematite, dried seaweed,
65
235535
4452
به سختی توقف کرده تا سلام گوید، و هماتیت، جلبک دریایی خشک،
03:59
and empty shells to grind up for lime and chew with coca leaves.
66
239987
4353
پوسته‌های خالی برای جویدن با برگ‌های کوکا و خرد کردن لیمو ارائه می‌دهد.
04:04
In return, the other shaman gives him the precious cinnabar.
67
244340
4000
در عوض، کشیش دیگر سینابر گرانبها را به او می‌دهد.
04:11
With the key to his ritual in hand,
68
251562
2050
با در دست داشتن کلید مراسمش،
04:13
Quexo heads home to the temple of the fisherman
69
253612
2560
کیکسو به سوی خانه و معبد ماهیگیر می‌رود
04:16
in hopes of turning the tide.
70
256172
1884
به امید بازگشت جزر و مد.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7