A lyrical bridge between past, present and future | David Whyte

196,614 views ・ 2017-09-08

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Pedram Pourasgari Reviewer: sadegh zabihi
00:12
The youthful perspective on the future,
0
12865
3619
دیدگاه اولیه نسبت به آینده،
00:17
the present perspective on the future
1
17128
2534
دیدگاه کنونی نسبت به آینده
00:19
and the future, mature perspective on the future --
2
19686
4547
و آینده، دیدگاه تکامل‌یافته نسبت به آینده --
00:24
I'd like to try and bring all those three tenses together
3
24800
3978
امشب می‌خواهم سعی کنم این سه زمان را
00:28
in one identity tonight.
4
28802
2129
با یک هویت معرفی کنم.
00:31
And you could say that the poet, in many ways,
5
31517
3245
می‌توان گفت در این شعر از جهات مختلف
00:34
looks at what I call "the conversational nature of reality."
6
34786
3792
به چیزی توجه شده که من آن را «ماهیت محاوره‌ای واقعیت» می‌نامم.
00:39
And you ask yourself:
7
39156
1702
و شاید بپرسید:
00:40
What is the conversational nature of reality?
8
40882
2231
ماهیت محاوره‌ای واقعیت چیست؟
00:43
The conversational nature of reality is the fact
9
43706
2749
در واقع، ماهیت محاوره‌ای واقعیت
00:46
that whatever you desire of the world --
10
46479
3170
هر آنچه است که شما از جهان می‌خواهید --
00:50
whatever you desire of your partner in a marriage or a love relationship,
11
50290
3787
هر آنچه که از شریکتان در یک ازدواج یا رابطه عاشقانه می‌خواهید،
00:54
whatever you desire of your children,
12
54101
2007
هر آنچه که از فرزندانتان می‌خواهید،
00:56
whatever you desire of the people who work for you or with you,
13
56132
3813
هر آنچه که از افرادی که برای شما یا با شما کار می‌کنند، می‌خواهید،
00:59
or your world --
14
59969
1348
یا از جهان‌تان --
01:01
will not happen exactly as you would like it to happen.
15
61341
4482
دقیقاً همانطور که دوست دارید، اتفاق نمی‌افتد.
01:06
But equally,
16
66831
1188
اما به همان اندازه،
01:08
whatever the world desires of us --
17
68612
1723
هر آنچه جهان از ما می‌خواهد --
01:10
whatever our partner, our child, our colleague,
18
70359
3975
هر آنچه شریکمان، فرزندمان، همکارمان،
01:14
our industry,
19
74358
1189
صنعت‌مان،
01:15
our future demands of us,
20
75571
2687
آینده‌مان از ما می‌خواهد،
01:18
will also not happen.
21
78282
1694
نیز اتفاق نخواهد افتاد.
01:20
And what actually happens
22
80000
1953
و چیزی که واقعاً اتفاق می‌افتد
01:21
is this frontier between what you think is you
23
81977
4380
مرزی است بین چیزی که خودتان می‌نامید
01:26
and what you think is not you.
24
86381
1836
و چیزی که غیر از خودتان است.
01:28
And this frontier of actual meeting
25
88787
2591
و این مرز برخورد واقعی
01:31
between what we call a self and what we call the world
26
91402
3094
چیزی که خویشتن می‌نامیم و چیزی که جهان می‌نامیم
01:34
is the only place, actually, where things are real.
27
94520
2718
تنها جایی است که همه چیز واقعی است.
01:37
But it's quite astonishing,
28
97664
1586
ولی این شگفت‌آور است که
01:39
how little time we spend at this conversational frontier,
29
99274
4181
چگونه زمان اندکی در این مرز محاوره‌ای صرف می‌کنیم،
01:43
and not abstracted away from it in one strategy or another.
30
103757
5381
اما در هیچ یک از استراتژی‌ها از آن گذر نمی‌کنیم.
01:49
I was coming through immigration,
31
109636
4741
من در حال مهاجرت بودم،
01:54
which is quite a dramatic border at the moment,
32
114401
3500
که در حال حاضر وضعیتی دراماتیک دارد،
01:57
into the US last year,
33
117925
2457
سال گذشته در حال مهاجرت به ایالات متحده بودم،
02:00
and, you know, you get off an international flight
34
120935
2436
و می‌دانید، از یک پرواز بین‌المللی پیاده می‌شوید
02:03
across the Atlantic,
35
123395
1152
پس از عبور از اقیانوس اطلس،
02:04
and you're not in the best place;
36
124571
1695
و در بهترین وضعیت قرار ندارید؛
02:06
you're not at your most spiritually mature.
37
126290
2553
در کامل‌ترین وضعیت روحی نیستید.
02:08
You're quite impatient with the rest of humanity, in fact.
38
128867
3265
در واقع در مقابل سایر انسان‌ها کاملاً بی‌حوصله هستید.
02:12
So when you get up to immigration with your shirt collar out
39
132156
4375
در این زمان به بخش مهاجرت می‌روید با یقه پیراهن بیرون‌زده
02:16
and a day's growth of beard,
40
136555
1489
و ریش‌هایتان را چند روز اصلاح نکرده‌اید،
02:18
and you have very little patience,
41
138068
3339
و بسیار کم‌حوصله هستید،
02:21
and the immigration officer looked at my passport
42
141431
2728
در این زمان افسر مهاجرت به گذرنامه‌ام نگاه کرد
02:24
and said, "What do you do, Mr. Whyte?"
43
144183
2108
و گفت: «شغل شما چیست آقای وایت؟»
02:26
I said, "I work with the conversational nature of reality."
44
146315
5142
من گفتم: «من بر روی ماهیت محاوره‌ای واقعیت کار می‌کنم.»
02:31
(Laughter)
45
151481
3911
(خنده)
02:36
And he leaned forward over his podium
46
156964
2269
او از جایگاه خود به سمت جلو خم شد
02:39
and he said, "I needed you last night."
47
159257
2930
و گفت، «من دیشب به شما نیاز داشتم.»
02:42
(Laughter)
48
162211
2388
(خنده)
02:44
(Applause)
49
164623
2304
(تشویق)
02:48
And I said, "I'm sorry,
50
168363
1150
و من گفتم، «متأسفم،
02:49
my powers as a poet and philosopher only go so far.
51
169537
3083
توانایی‌های من به عنوان یک شاعر و یک فیلسوف تنها به این اندازه است.
02:52
I'm not sure I can --"
52
172644
1213
مطمئن نیستم که بتوانم --»
02:53
But before we knew it,
53
173881
1537
قبل از این که متوجه شویم،
02:55
we were into a conversation about his marriage.
54
175442
3430
در حال مکالمه در ارتباط با ازواجش بودیم.
02:58
Here he was in his uniform,
55
178896
1673
او لباس فرم خود را پوشیده بود،
03:00
and the interesting thing was,
56
180593
1468
و موضوع جالب این بود که
03:02
he was looking up and down the row of officers
57
182085
2213
او به دائماً به صف افسرها نگاه می‌کرد
03:04
to make sure his supervisor didn't see
58
184322
3029
تا مطمئن شود مافوقش متوجه نمی‌شود
03:07
that we was having a real conversation.
59
187375
2490
که او در حال انجام یک مکالمه واقعی است.
03:11
But all of us live at this conversational frontier
60
191228
2845
اما همه ما در حال زندگی در این مرز محاوره‌ای
03:14
with the future.
61
194097
2088
با آینده هستیم.
03:16
I'd like to put you in the shoes of my Irish niece,
62
196209
3754
می‌خواهم شما را در موقعیت خواهرزاده ایرلندی‌ام قرار دهم،
03:19
Marlene McCormack,
63
199987
1751
مارلین مک‌کورمک،
03:21
standing on a cliff edge on the western coast of Spain,
64
201762
3444
که بر روی لبه صخره‌ای در سواحل غربی اسپانیا ایستاده بود،
03:25
overlooking the broad Atlantic.
65
205230
2007
و به اقیانوس اطلس نگاه می‌کرد.
03:27
Twenty-three years old, she's just walked 500 miles
66
207261
3757
او ۲۳ سالش بود و ۵۰۰ مایل پیاده رفته بود
03:31
from Saint Jean Pied de Port on the French side of the Pyrenees,
67
211042
3582
از «سن-ژان-پیه-دو-پر» در طرف فرانسوی رشته‌کوه پیرنه
03:34
all the way across Northern Spain,
68
214648
1777
تا شمال اسپانیا،
03:36
on this very famous, old and contemporary pilgrimage
69
216449
4011
به این زیارتگاه بسیار مشهور، قدیمی و معاصر
03:40
called the Camino de Santiago de Compostela --
70
220484
3535
به نام «کامینو د سانتیاگو د کامپوستلو»
03:44
the Path to Santiago of Compostela.
71
224043
2916
مسیرِ سانتیاگو دِ کامپُستِلا.
03:47
And when you get to Santiago, actually,
72
227593
3838
و در واقع، وقتی که به سانتیاگو می‌رسید،
03:51
it can be something of an anticlimax,
73
231455
1775
می‌تواند کمی ناامیدکننده باشد،
03:53
because there are 100,000 people living there
74
233254
2322
چون در آن‌جا ۱۰۰ هزار نفر زندگی می‌کنند
03:55
who are not necessarily applauding you as you're coming into town.
75
235600
3191
که لزوماً وقتی به شهر وارد می‌شوید، شما را تشویق نمی‌کنند.
03:58
(Laughter)
76
238815
1001
(خنده)
03:59
And 10,000 of them are trying to sell you a memento of your journey.
77
239840
4327
و ۱۰ هزار نفر از آن‌ها سعی می‌کنند یک یادگاری از سفرتان به شما بفروشند.
04:04
But you do have the possibility of going on for three more days
78
244719
5587
ولی این امکان را هم دارید که سه روز دیگر هم ادامه دهید
04:10
to this place where Marlene stood, called, in Spanish, Finisterre,
79
250330
6395
برای رفتن به مکانی که مارلین ایستاده بود، به نام فینیستره، به اسپانیایی،
04:16
in English, Finisterre,
80
256749
1977
به انگلیسی، فینیستر
04:18
from the Latin, meaning "the ends of the earth,"
81
258750
3417
در زبان لاتین به معنای «پایان زمین،»
04:22
the place where ground turns to ocean;
82
262191
3047
مکانی که زمین به اقیانوس تبدیل می‌شود؛
04:25
the place where your present turns into the future.
83
265262
4385
جایی که زمان حال به آینده تبدیل می‌شود.
04:30
And Marlene had walked this way --
84
270598
1658
و مارلین این راه را رفته بود --
04:32
she just graduated as a 23-year-old from the University of Sligo
85
272280
3694
او به تازگی در ۲۳ سالگی از دانشگاه اسلایگو فارغ‌التحصیل شده بود
04:35
with a degree in Irish drama.
86
275998
2377
با مدرک درام ایرلندی.
04:38
And she said to me, "I don't think the major corporations of the world
87
278399
3392
و او به من گفت، «فکر نمی‌کنم شرکت‌های بزرگ در جهان
04:41
will be knocking on my door."
88
281815
1405
به دنبال استخدام من باشند.»
04:43
I said, "Listen, I've worked in corporations all over the world
89
283244
3072
من گفتم، «گوش کن، من در شرکت‌هایی در سراسر جهان کار کرده‌ام
04:46
for decades;
90
286340
1153
برای چند دهه؛
04:47
a degree in drama is what would most prepare you for the adult --
91
287517
3727
یک مدرک درام، به بهترین شکل تو را آماده --
04:51
(Laughter)
92
291268
1017
(خنده)
04:52
corporate world."
93
292309
1155
جهان شرکتی بزرگسال‌ها می‌کند.»
04:53
(Applause)
94
293488
1540
(تشویق)
04:55
But she said, "I'm not interested in that, anyway.
95
295740
2371
اما او گفت، «به هر حال من به آن علاقه ندارم.
04:58
I don't want to teach drama, I want to become a dramatist.
96
298135
3623
نمی‌خواهم درام تدریس کنم، می‌خواهم نمایشنامه نویس شوم.
05:01
I want to write plays.
97
301782
1632
می‌خواهم نمایشنامه بنویسم.
05:04
So I walked the Camino in order to give myself some courage,
98
304132
4491
پس مسیر کامینو را طی کردم تا به خودم شجاعت بدهم،
05:08
in order to walk into my future."
99
308647
2179
تا به سمت آینده‌ام بروم.»
05:10
And I said, "What was the most powerful moment you had on the whole Camino,
100
310850
3646
و من گفتم، «تأثیرگذارترین لحظه‌ای که در تمام کامینو تجربه کردی، چه بود؟
05:14
the very most powerful moment?"
101
314520
1544
لحظه‌ای که تأثیرگذارترین بود؟»
05:16
She said, "I had many powerful moments,
102
316088
1908
او گفت، «من لحظات تأثیرگذار زیادی داشتم،
05:18
but you know, the most powerful moment was post-Camino,
103
318020
4020
اما می‌دانی، قدرتمندترین لحظه، بعد از کامینو بود،
05:22
was the three days you go on from Santiago and come to this cliff edge.
104
322064
4252
سه روز که از سانتیاگو می‌روی و به این این لبه صخره می‌رسی.
05:26
And you go through three rituals.
105
326340
1616
و سه آیین را انجام می‌دهی.
05:27
The first ritual is to eat a tapas plate of scallops" --
106
327980
4621
اولین آیین، خوردن یک بشقاب گوش‌ماهی است.» --
05:32
or if you're vegetarian,
107
332625
1565
یا اگر گیاه‌خوار باشید،
05:34
to contemplate the scallop shell.
108
334214
2453
فکر کردن به صدف گوش‌ماهی.
05:36
(Laughter)
109
336691
1451
(خنده)
05:38
Because the scallop shell has been the icon and badge of your walk,
110
338166
4288
چون صدف گوش‌ماهی، نماد و نشان پیاده‌روی شما بوده،
05:42
and every arrow that you have seen along that way
111
342478
2777
و هر فلشی که در تمام مسیر دیده‌اید
05:45
has been pointing underneath a scallop shell.
112
345279
4065
زیر یک صدف گوش ماهی کشیده شده بودند.
05:49
So really, this first ritual is saying:
113
349368
2085
پس واقعاً، این نخستین آیین می‌گوید:
05:51
How did you get to this place?
114
351477
1908
چگونه به این‌جا رسیدید؟
05:53
How did you follow the path to get here?
115
353409
2836
چگونه مسیر را دنبال کردید تا به این‌جا برسید؟
05:56
How do you hold the conversation of life when you feel unbesieged,
116
356963
5122
زمانی که تنها بودید، چگونه گفتگوی زندگی را انجام می‌دهید،
06:02
when you're unbullied,
117
362109
1158
وقتی دستور نمی‌گیرید،
06:03
when you're left to yourself?
118
363291
1408
وقتی به حال خودتان رها شدید؟
06:04
How do you hold the conversation of life that brings you to this place?
119
364723
4913
چگونه گفتگوی زندگی را انجام دادید که شما را به اینجا آورد؟
06:10
And the second ritual is that you burn something that you've brought.
120
370217
4412
و در دومین آیین، شما چیزی را که خریده‌اید، می‌سوزانید.
06:15
I said, "What did you burn, Marlene?"
121
375168
2442
من گفتم، «مارلین، تو چه چیزی را سوزاندی؟»
06:17
She said, "I burned a letter and two postcards."
122
377634
2440
او گفت، «من یک نامه و دو کارت پستال را سوزاندم.»
06:20
I said, "Astonishing.
123
380639
1173
من گفتم، «عجیب است.
06:21
Twenty-three years old and you have paper.
124
381836
2044
تو ۲۳ ساله‌ای و از کاغذ استفاده می‌کنی.
06:23
I can't believe it."
125
383904
1176
نمی‌توانم باور کنم.»
06:25
(Laughter)
126
385104
1310
(خنده)
06:26
I'm sure there's a Camino app
127
386438
1651
مطمئنم یک نرم‌افزار کامینو وجود دارد
06:28
where you can just delete a traumatic text, you know?
128
388113
4408
که در آن می‌توانید یک متن ناراحت‌کننده را پاک کنید.
06:32
(Laughter)
129
392545
1532
(خنده)
06:34
It will engage the flashlight,
130
394101
2016
نور فلاش را فعال می‌کند،
06:36
imbue it with color
131
396141
1632
آن را رنگ آمیزی کرده
06:37
and disappear in a firework of flames.
132
397797
3144
و در شعله‌های آتش محو می‌کند.
06:42
But you either bring a letter or you write one there,
133
402157
3183
اما می‌توانید یک نامه به آن‌جا ببرید، یا یکی همان‌جا بنویسید،
06:45
and you burn it.
134
405364
1173
و آن را بسوزانید.
06:46
And of course we know intuitively what is on those letters and postcards.
135
406561
4344
و البته کاملاً می‌دانیم که چه چیزی در آن نامه‌ها و کارت پستال‌ها هستند.
06:50
It's a form of affection and love that is now no longer extant, yeah?
136
410929
5692
یک نوع ابراز محبت و عشق است که دیگر وجود ندارد.
06:58
And then the third ritual:
137
418434
1559
و سپس آیین سوم:
07:01
between all these fires are large piles of clothes.
138
421194
4437
بین تمام این آتش‌ها، تعداد زیادی لباس وجود دارد.
07:06
And you leave an item of clothing
139
426405
2453
و شما یکی از لباس‌های خود را
07:08
that has helped you to get to this place.
140
428882
2388
که با آن به این مکان رسیده‌اید، آن‌جا رها می‌کنید.
07:12
And I said to Marlene, "What did you leave at the cliff edge?"
141
432179
2964
و من به مارلین گفتم، «تو چه چیزی را در لبه صخره رها کردی؟»
او گفت: «من پوتین‌هایم را گذاشتم --
07:15
She said, "I left my boots --
142
435167
1425
07:16
the very things that I walked in, actually.
143
436616
2151
همان چیزهایی که با آن‌ها پیاده به آن‌جا رفتم.
07:18
They were beautiful boots, I loved those boots,
144
438791
2475
پوتین‌های قشنگی بودند، آن‌ها را دوست داشتم،
07:21
but they were finished after seven weeks of walking.
145
441290
2986
اما پس از ۷ هفته راه رفتن، کار خود را کرده بودند.
07:24
So I walked away in my trainers,
146
444300
1525
پس با کتانی‌هایم از آن‌جا رفتم،
07:25
but I left my boots there."
147
445849
1287
اما پوتین‌هایم را آن‌جا گذاشتم.»
07:27
She said, "It was really incredible.
148
447160
1881
او گفت: «واقعاً فوق‌العاده بود.
07:29
The most powerful moment was, the sun was going down,
149
449533
3916
تأثیرگذارترین لحظه، زمانی بود که خورشید در حال غروب بود،
07:33
but the full moon was coming up behind me.
150
453473
2706
اما ماه کامل پشت سرم بالا می‌آمد.
07:37
And the full moon was illuminated by the dying sun in such a powerful way
151
457190
5416
و خورشید در حال غروب، با قدرت ماه کامل را روشن کرده بود.
07:42
that even after the sun had dropped below the horizon,
152
462630
2678
حتی بعد از این که خورشید در افق محو شد،
07:45
the moon could still see that sun.
153
465332
2239
ماه هنوز می‌توانست آن را ببیند.
07:49
And I had a moon shadow,
154
469657
1507
و من یک سایه از نور ماه داشتم،
07:52
and I was looking at my moon shadow walking across the Atlantic,
155
472090
5118
به سایه ماه خودم نگاه می‌کردم و در طول اقیانوس اطلس قدم می‌زدم،
07:57
across this ocean.
156
477232
1787
در کنار اقیانوس.
07:59
And I thought,
157
479614
1151
و فکر می‌کردم
08:00
'Oh! That's my new self going into the future.'
158
480789
2596
آه! این خودِ جدید من است که به آینده می‌رود.
08:03
But suddenly I realized the sun was falling further.
159
483939
5455
اما ناگهان متوجه شدم که خورشید پایین‌تر می‌رود.
08:09
The moon was losing its reflection,
160
489418
4121
ماه، بازتاب نور خود را از دست می‌داد،
08:13
and my shadow was disappearing.
161
493563
2264
و سایه‌ام در حال محو شدن بود.
08:15
The most powerful moment I had on the whole Camino
162
495851
3112
تأثیرگذارترین لحظه‌ای که در تمام کامینو تجربه کردم
08:18
was when I realized I myself had to walk across that unknown sea
163
498987
5988
زمانی بود که فهمیدم باید به تنهایی در طول آن دریای ناشناخته گام بردارم
08:24
into my future."
164
504999
1407
به سمت آینده‌ام.»
08:27
Well, I was so taken by this story,
165
507831
1822
خب، من آنچنان تحت تأثیر این داستان قرار گرفتم
08:29
I wrote this piece for her.
166
509677
1325
که این شعر را برای او سرودم.
08:31
We were driving at the time;
167
511026
1505
ما در حال رانندگی بودیم؛
08:32
we got home, I sat on the couch,
168
512555
1673
به خانه رسیدیم، بر روی مبل نشستیم،
08:34
I wrote until two in the morning --
169
514252
1777
من تا ساعت دو صبح مشغول نوشتن بودم --
08:36
everyone had gone to bed --
170
516053
1394
همه خوابیده بودند --
08:37
and I gave it to Marlene at breakfast time.
171
517471
2847
و آن را در زمان صبحانه به مارلین دادم.
08:40
It's called, "Finisterre," for Marlene McCormack.
172
520342
3171
«فینیستر» نام دارد، برای مارلین مک‌کورمک.
08:46
"The road in the end
173
526322
1406
«جاده در انتها
08:47
the road in the end taking the path the sun had taken
174
527752
4732
جاده در انتها، مسیری را که خورشید رفته بود طی می‌کند
08:52
the road in the end taking the path the sun had taken
175
532508
3691
جاده در انتها، مسیری را که خورشید رفته بود طی می‌کند
08:56
into the western sea
176
536223
2394
به سمت دریای مغرب
08:58
the road in the end taking the path the sun had taken
177
538641
2965
جاده در انتها، مسیری را که خورشید رفته بود طی می‌کند
09:01
into the western sea
178
541630
1858
به سمت دریای مغرب
09:03
and the moon
179
543512
1167
و ماه
09:04
the moon rising behind you
180
544703
2286
ماه پشت سرت طلوع می‌کند
09:07
as you stood where ground turned to ocean:
181
547013
4358
و تو ایستاده‌ای در جایی که زمین به اقیانوس می‌رسد.
09:11
no way to your future now
182
551395
1908
اکنون راهی به آینده‌ات نداری
09:13
no way to your future now
183
553327
1192
اکنون راهی به آینده‌ات نداری
09:14
except the way your shadow could take,
184
554543
2763
جز راهی که سایه‌ات می‌تواند برود،
09:17
walking before you across water, going where shadows go,
185
557330
3313
جلوتر از تو در طول آب قدم می‌زند به جایی می‌رود که سایه‌ها می‌روند،
09:20
no way to make sense of a world that wouldn't let you pass
186
560667
4826
جهان معنایی ندارد وقتی به تو اجازه عبور نمی‌دهد
09:25
except to call an end to the way you had come,
187
565517
3715
مگر راهی که تا اینجا آمده‌ای، تمام شده باشد،
09:30
to take out each letter you had brought
188
570442
5119
تا هر نامه‌ای را که به همراه داری برداری
09:35
and light their illumined corners;
189
575585
2465
و گوشه‌های‌شان را با آتشی نورانی کنی؛
09:38
and to read them as they drifted on the late western light;
190
578074
5084
و همانطور که به سمت غروب می‌روند، آن‌ها را بخوانی؛
09:43
to empty your bags
191
583182
1205
که کیف‌هایت را خالی کنی
09:44
to empty your bags;
192
584411
1553
که کیف‌هایت را خالی کنی؛
09:45
to sort this and to leave that
193
585988
2729
تا این را مرتب کنی و آن را رها کنی
09:48
to sort this and to leave that;
194
588741
2341
تا این را مرتب کنی و آن را رها کنی؛
09:52
to promise what you needed to promise all along
195
592121
4224
تا تسلیم کنی آنچه را که باید در تمام مسیر تسلیم می‌کردی
09:56
to promise what you needed to promise all along,
196
596369
2836
تا تسلیم کنی آنچه را که باید در تمام مسیر تسلیم می‌کردی،
09:59
and to abandon the shoes that brought you here
197
599229
4684
و تا کفش‌هایی که تو را به این‌جا آورده‌اند، رها کنی
10:03
right at the water's edge,
198
603937
1849
درست در لبه‌ی آب،
10:05
not because you had given up
199
605810
1561
نه به این خاطر که تسلیم شده‌ای
10:07
not because you had given up
200
607395
1621
نه به این خاطر که تسلیم شده‌ای
10:09
but because now,
201
609040
1841
چرا که اکنون،
10:10
you would find a different way to tread,
202
610905
2183
راه دیگری برای قدم زدن پیدا خواهی کرد،
10:13
and because, through it all,
203
613112
1743
چرا که در هر حال،
10:14
part of you would still walk on,
204
614879
2401
بخشی از تو همچنان ادامه می‌دهد،
10:17
no matter how,
205
617304
1484
مهم نیست چگونه،
10:18
over the waves."
206
618812
1552
از میان امواج عبور می‌کند.»
10:22
"Finisterre."
207
622511
1435
«فینستر.»
10:23
For Marlene McCormack --
208
623970
1354
برای مارلین مک‌کورمک --
10:25
(Applause)
209
625348
6341
(تشویق)
10:35
who has already had her third play performed
210
635052
2785
کسی که حالا سومین نمایشش
10:37
in off-off-off-off-Broadway --
211
637861
3115
در تئاتری خیلی خیلی خارج از برادوی
10:41
in Dublin.
212
641000
1165
در دوبلین اجرا شده است.
10:42
(Laughter)
213
642189
1013
(خنده)
اما در مسیر خود قرار دارد.
10:43
But she's on her way.
214
643226
1374
10:45
This is the last piece.
215
645460
1905
این آخرین قطعه است.
10:47
This is about the supposed arrival at the sum of all of our endeavors.
216
647389
6122
مربوط به رسیدن فرضی در نتیجه تمام تلاش‌های ما است.
10:53
In Santiago itself --
217
653922
1412
در خود سانتیاگو --
10:55
it could be Santiago,
218
655358
1238
می‌تواند سانتیاگو باشد،
10:56
it could be Mecca,
219
656620
1305
می‌تواند مکه باشد،
10:57
it could be Varanasi,
220
657949
1168
می‌تواند بنارس باشد،
10:59
it could be Kyoto,
221
659141
1562
می‌تواند کیوتو باشد،
11:00
it could be that threshold you've set for yourself,
222
660727
4267
می‌تواند آستانه‌ای باشد که برای خود تعیین کرده‌اید،
11:05
the disturbing approach to the consummation of all your goals.
223
665588
6760
رویکرد آزاردهنده برای تمام شدن همه هدف‌هایتان.
11:13
And one of the difficulties about walking into your life,
224
673121
4560
و یکی از دشواری‌های ورود به زندگی،
11:17
about coming into this body,
225
677705
1433
آمدن به این بدن،
11:19
into this world fully,
226
679162
2371
به این جهان،
11:22
is you start to realize
227
682057
1941
این است که متوجه شوید
11:24
that you have manufactured three abiding illusions
228
684022
6307
که دچار سه توهم پایدار شده‌اید
11:30
that the rest of humanity has shared with you since the beginning of time.
229
690353
4022
که سایر انسان‌ها نیز از ابتدای زمان آن‌ها را به همراه داشته‌اند.
11:34
And the first illusion is that you can somehow construct a life
230
694399
4808
نخستین توهم این است که می‌توانید به گونه‌ای یک زندگی بسازید
11:39
in which you are not vulnerable.
231
699231
2183
که در آن آسیب‌پذیر نخواهید بود.
11:42
You can somehow be immune to all of the difficulties
232
702655
4816
به گونه‌ای می‌توانید از تمام مشکلات در امان باشید
11:47
and ill health and losses
233
707495
4184
و از بیماری‌ها و شکست‌هایی
11:51
that humanity has been subject to since the beginning of time.
234
711703
4348
که بشر از ابتدای زمان درگیر آن‌ها بوده است.
11:56
If we look out at the natural world,
235
716075
1716
اگر به جهان طبیعت نگاه کنیم،
11:57
there's no part of that world
236
717815
1504
هیچ بخشی از جهان نیست
11:59
that doesn't go through cycles of, first, incipience,
237
719343
3952
که این چرخه را تجربه نکرده باشد، اول وضع ابتدایی،
12:03
or hiddenness,
238
723319
1202
یا پنهان بودن،
12:04
but then growth, fullness,
239
724545
2429
سپس رشد، کامل بودن،
12:07
but then a beautiful, to begin with, disappearance,
240
727713
3522
اما پس از آن، در ابتدا یک ناپدید شدن زیبا،
12:11
and then a very austere, full disappearance.
241
731259
3023
و سپس یک ناپدید شدن کامل سخت و تلخ.
12:14
We look at that, we say, "That's beautiful,
242
734306
2107
ما به آن نگاه می‌کنیم و می‌گوییم، «زیباست،
12:16
but can I just have the first half of the equation, please?
243
736437
4273
اما می‌شود لطفاً تنها نیمه نخست معادله را داشته باشم؟
12:20
And when the disappearance is happening,
244
740734
1995
و زمانی که ناپدید شدن اتفاق می‌افتد،
12:22
I'll close my eyes and wait for the new cycle to come around."
245
742753
3052
من چشمانم را می‌بندم و منتظر می‌مانم چرخه جدیدی شروع شود.»
12:25
Which means most human beings are at war with reality
246
745829
3992
که یعنی بیشتر انسان‌ها در حال جنگ با واقعیت هستند
12:29
50 percent of the time.
247
749845
1808
نیمی از زمان.
12:32
The mature identity
248
752804
4797
هویت‌های تکامل‌یافته
12:37
is able to live in the full cycle.
249
757625
3234
قادرند در تمام چرخه زندگی کنند.
12:40
The second illusion is,
250
760883
1653
دومین توهم این است که
12:42
I can construct a life in which I will not have my heart broken.
251
762560
3527
من می‌توانم یک زندگی بسازم که در آن قلبم نخواهد شکست.
12:47
Romance is the first place we start to do it.
252
767102
2648
رابطه عاشقانه، اولین جایی است که این توهم آغاز می‌شود.
12:49
When you're at the beginning of a new romance or a new marriage,
253
769774
3424
وقتی در ابتدای یک رابطه عاشقانه یا ازدواج قرار دارید،
12:53
you say, "I have found the person who will not break my heart."
254
773222
4139
می‌گویید، «من فردی را یافته‌ام که هیچ وقت قلبم را نخواهد شکست.»
12:57
I'm sorry;
255
777805
1345
متأسفم؛
12:59
you have chosen them out unconsciously for that exact core competency.
256
779174
5398
شما ناخودآگاه آن‌ها را دقیقاً به دلیل همان شایستگی اصلی انتخاب کرده‌اید.
13:04
(Laughter)
257
784596
1310
(خنده)
13:05
They will break your heart.
258
785930
1337
آن‌ها قلب شما را خواهند شکست.
13:07
Why?
259
787291
1156
چرا؟
13:08
Because you care about them.
260
788471
1610
چون به آن‌ها اهمیت می‌دهید.
13:10
You look at parenting, yeah?
261
790105
2166
منظورتان پدر یا مادر بودن است؟
13:12
Parenting: "I will be the perfect mother and father."
262
792295
3128
«من پدر یا مادری عالی خواهم بود.»
13:16
Your children will break your heart.
263
796049
2313
فرزندانتان قلبتان را خواهند شکست.
13:18
And they don't even have to do anything spectacular or dramatic.
264
798386
3754
و حتی لازم نیست کار خاص یا عجیبی انجام دهند.
13:23
But usually, they do do something spectacular or dramatic --
265
803077
3909
ولی معمولاً کارهای خاص یا عجیبی انجام می‌دهند --
13:27
(Laughter)
266
807010
1021
(خنده)
13:28
to break your heart.
267
808055
1278
تا قلب شما را بشکنند.
13:30
And then they live with you as spies and saboteurs for years,
268
810095
3376
سال‌ها با شما در نقش جاسوس‌ها و خرابکارها زندگی می‌کنند،
13:33
watching your every psychological move,
269
813495
2838
تک تک رفتارهای شما را از نظر روانشناختی بررسی می‌کنند،
13:36
and spotting your every weakness.
270
816357
2698
و تمام ضعف‌هایتان را شناسایی می‌کنند.
13:39
And one day,
271
819079
1166
و یک روز،
13:40
when they're about 14 years old,
272
820269
2128
زمانی که حدوداً ۱۴ سال دارند،
13:42
with your back turned to them,
273
822421
1470
زمانی که پشتتان به آن‌هاست،
13:43
in the kitchen,
274
823915
1244
در آشپزخانه،
13:45
while you're making something for them --
275
825183
2163
وقتی در حال درست کردن چیزی برای آن‌ها هستید --
13:47
(Laughter)
276
827370
1008
(خنده)
13:48
the psychological stiletto goes in.
277
828402
2507
آن خنجر روانی به پشتتان فرو می‌رود.
13:50
(Laughter)
278
830933
3035
(خنده)
13:53
(Applause)
279
833992
3281
(تشویق)
13:58
And you say, "How did you know exactly where to place it?"
280
838682
4070
و می‌گویید، «چطور می‌دانستی دقیقاً باید کجا آن را فرو کنی؟»
14:02
(Laughter)
281
842776
1015
(خنده)
14:03
And they say,
282
843815
1159
و آن‌ها می‌گویند،
14:04
"I've been watching you for --
283
844998
1525
«من سال‌ها تو را تماشا می‌کردم --
14:06
(Laughter)
284
846547
1011
(خنده)
14:07
a good few years."
285
847582
1346
چند سالِ خوب.»
14:11
And then we hope that our armored, professional personalities
286
851667
5405
بعد امیدواریم شخصیت‌های مقاوم و حرفه‌ای ما
14:17
will prevent us from having our heart broken in work.
287
857096
3136
از شکسته شدن قلبمان در کار جلوگیری می‌کند.
14:20
But if you're sincere about your work,
288
860865
2405
اما اگر صادقانه کار می‌کنید،
14:23
it should break your heart.
289
863977
1610
همین باعث شکستن قلبتان می‌شود.
14:26
You should get to thresholds
290
866173
1788
حتماً به جایی خواهید رسید
14:27
where you do not know how to proceed.
291
867985
3519
که نمی‌دانید چگونه باید ادامه دهید.
14:32
You do not know how to get from here to there.
292
872032
3356
نمی‌دانید چطور باید از اینجا به آن‌جا بروید.
14:36
What does that do?
293
876799
1164
چه اتفاقی می‌افتد؟
14:37
It puts you into a proper relationship with reality.
294
877987
3252
شما در رابطه‌ای مناسب با واقعیت قرار می‌گیرید.
14:41
Why?
295
881263
1150
چرا؟
14:42
Because you have to ask for help.
296
882437
1827
چون مجبورید کمک بخواهید.
14:50
Heartbreak.
297
890959
1388
دل شکستگی.
14:52
We don't have a choice about heartbreak,
298
892371
2112
ما درباره دل‌شکستگی چاره‌ای نداریم،
14:54
we only have a choice of having our hearts broken
299
894507
3975
تنها یک انتخاب داریم بین شکستن قلب خودمان
14:58
over people and things and projects that we deeply care about.
300
898506
5430
در مقابل افراد و چیزها و پروژه‌هایی که بسیار به آن‌ها اهمیت می‌دهیم.
15:05
And the last illusion is,
301
905404
2068
و آخرین توهم این است که
15:07
I can somehow plan enough and arrange things
302
907496
4437
من می‌توانم به گونه‌ای برنامه‌ریزی کنم و به چیزها نظم بدهم
15:11
that I will be able to see the path to the end
303
911957
3615
که قادر باشم مسیر را تا انتها ببینم
15:15
right from where I'm standing,
304
915596
1674
درست از همین جایی که ایستاده‌ام،
15:17
right to the horizon.
305
917294
1634
تا انتهای افق.
15:20
But when you think about it,
306
920221
1803
اما زمانی که به آن فکر می‌کنید،
15:22
the only environment in which that would be true
307
922048
3399
تنها جایی که ممکن است این کار شدنی باشد،
15:25
would be a flat desert,
308
925471
2443
یک کویر هموار خواهد بود،
15:28
empty of any other life.
309
928848
2611
خالی از هر زندگی دیگری.
15:33
But even in a flat desert,
310
933061
1597
اما حتی در یک کویر هموار،
15:34
the curvature of the earth would take the path away from you.
311
934682
3278
انحنای زمین می‌تواند مسیر را از دیدتان خارج کند.
15:38
So, no;
312
938764
1554
پس، نه؛
15:40
you see the path,
313
940342
1615
مسیر را می‌بینید،
15:41
and then you don't
314
941981
1882
سپس نمی‌بینید
15:43
and then you see it again.
315
943887
1935
و سپس دوباره آن را می‌بینید.
15:45
So this is "Santiago,"
316
945846
2120
این شعر، «سانتیاگو» است.
15:48
the supposed arrival,
317
948868
1909
رسیدن فرضی،
15:51
which is a kind of return to the beginning all at the same time.
318
951405
3755
که نوعی بازگشتِ همزمان همه چیز به آغاز است.
15:55
We have this experience of the journey,
319
955788
2346
ما تجربه‌ای از سفر داریم،
15:58
which is in all of our great spiritual traditions,
320
958158
2706
که در تمام رسوم معنوی بزرگمان است،
16:00
of pilgrimage.
321
960888
1153
در تمام زیارت‌هایمان.
16:02
But just by actually standing in the ground of your life fully,
322
962065
4270
اما تنها با در نظر گرفتن تمام زندگی‌تان،
16:06
not trying to abstract yourself into a strategic future
323
966359
4090
نه سعی در خلاصه کردن خودتان در یک آینده راهبردی
16:10
that's actually just an escape from present heartbreak;
324
970473
3657
که فقط یک فرار از دل‌شکستگی‌های کنونی است؛
16:14
the ability to stand in the ground of your life
325
974154
2809
توانایی دیدن تمام زندگی‌تان
16:16
and to look at the horizon that is pulling you --
326
976987
3389
و نگاه به افقی که شما را به سوی آن می‌برد --
16:20
in that moment,
327
980400
1318
در آن لحظه،
16:21
you are the whole journey.
328
981742
1478
شما، تمام سفر هستید.
16:23
You are the whole conversation.
329
983244
2355
شما، تمام گفتگو هستید.
16:27
"Santiago."
330
987743
1150
«سانتیاگو»
16:28
"The road seen, then not seen
331
988917
2982
«جاده دیده می‌شود و نمی‌شود
16:31
the road seen, then not seen
332
991923
3335
جاده دیده می‌شود و نمی‌شود
16:36
the hillside hiding then revealing the way you should take
333
996020
4734
کوهپایه پنهان می‌شود و سپس راهی را که باید بروی، آشکار می‌کند
16:40
the road seen, then not seen
334
1000778
2750
جاده دیده می‌شود و نمی‌شود
16:43
the hillside hiding then revealing the way you should take,
335
1003552
5076
کوهپایه پنهان می‌شود و سپس راهی را که باید بروی، آشکار می‌کند،
16:48
the road dropping away from you
336
1008652
3650
جاده از نظرت دور می‌شود
16:52
as if leaving you to walk on thin air,
337
1012326
4750
انگار تو را در حال راه رفتن بر روی هوا رها می‌کند،
16:57
then catching you,
338
1017100
1175
سپس در آغوشت می‌گیرد،
16:58
catching you,
339
1018299
1240
در آغوشت می‌گیرد،
16:59
holding you up, when you thought you would fall,
340
1019563
2825
نگاهت می‌دارد، وقتی می‌پنداشتی سقوط می‌کنی،
17:02
catching you,
341
1022412
1163
در آغوشت می‌گیرد،
17:03
holding you up, when you thought you would fall,
342
1023599
2336
نگاهت می‌دارد، وقتی می‌پنداشتی سقوط می‌کنی،
17:05
and the way forward
343
1025959
1546
و مسیر رو به جلو
17:07
the way forward always in the end
344
1027529
3607
مسیر روبرو همیشه در انتها
17:11
the way that you came,
345
1031160
1537
مسیری که طی کرده‌ای،
17:12
the way forward always in the end
346
1032721
1877
مسیر روبرو همیشه در انتها
17:14
the way that you came,
347
1034622
1156
مسیری که طی کرده‌ای،
17:15
the way that you followed, the way that carried you into your future,
348
1035802
3334
مسیری که دنبال کرده‌ای، مسیری که تو را به آینده‌ات برده،
17:19
that brought you to this place,
349
1039160
1720
که تو را به این‌جا رسانده،
17:20
that brought you to this place,
350
1040904
2463
که تو را به این‌جا رسانده،
17:23
no matter that it sometimes had to take your promise from you,
351
1043391
5258
مهم نیست گاهی اوقات از تو قربانی گرفته،
17:28
no matter that it always had to break your heart along the way:
352
1048673
5315
مهم نیست که همیشه مجبور بوده در مسیر قلبت را بشکند:
17:34
the sense
353
1054697
1181
آن حس
17:35
the sense of having walked from deep inside yourself
354
1055902
4599
حس پیاده آمدن از عمق درونت
17:40
out into the revelation,
355
1060525
2162
تا رسیدن به این مکاشفه،
17:43
to have risked yourself
356
1063482
1742
به خطر انداختن خودت
17:45
for something that seemed to stand both inside you and far beyond you,
357
1065248
5970
برای چیزی که به نظر می‌رسید هم درونت و هم فراتر از خودت باشد،
17:51
and that called you back in the end
358
1071242
2497
که تو را در انتها فراخواند
17:53
to the only road you could follow,
359
1073763
2640
به تنها جاده‌ای که می‌توانستی طی کنی،
17:56
walking as you did, in your rags of love
360
1076427
4353
وقتی در لباس عشقت راه می‌رفتی
18:00
walking as you did, in your rags of love
361
1080804
2892
وقتی در لباس عشقت راه می‌رفتی
18:03
and speaking in the voice that by night became a prayer for safe arrival,
362
1083720
6921
و با صدایی صحبت می‌کردی که یک‌شبه تبدیل به دعای سالم رسیدنت شد،
18:10
so that one day
363
1090665
1727
طوری که یک روز
18:12
one day you realized
364
1092416
2117
روزی می‌فهمی
18:14
that what you wanted had actually already happened
365
1094557
3483
آنچه می‌خواستی، قبلاً اتفاق افتاده
18:18
one day you realized
366
1098064
1952
روزی می‌فهمی
18:20
that what you wanted had actually already happened
367
1100040
2357
آنچه می‌خواستی، قبلاً اتفاق افتاده
18:22
and long ago
368
1102421
1151
خیلی وقت پیش
18:23
and in the dwelling place in which you lived before you began,
369
1103596
3977
در خانه‌ای که قبل از شروع در آن زندگی کرده‌ای
18:27
and that
370
1107597
1156
و این که
18:28
and that every step along the way,
371
1108777
2616
این که هر قدم در طول راه،
18:31
every step along the way,
372
1111417
1647
هر قدم در طول راه،
18:33
you had carried the heart and the mind and the promise
373
1113088
3827
قلبی را، ذهنی را، قولی را همراه داشته‌ای
18:36
that first set you off and then drew you on,
374
1116939
2887
که در این راه قرارت داد و سپس در آن به پیش برد،
18:39
and that
375
1119850
1163
و این که
18:41
and that you were more marvelous
376
1121037
4873
و این که شگفت‌انگیزتر بوده‌ای
18:45
in your simple wish to find a way
377
1125934
2264
با همان آرزوی ساده برای یافتن یک مسیر
18:48
you were more marvelous in your simple wish to find a way
378
1128222
3977
شگفت‌انگیزتر بوده‌ای با همان آرزوی ساده برای یافتن یک مسیر
18:52
than the gilded roofs of any destination you could reach
379
1132223
4237
در مقابل سقف‌های طلایی هر مقصدی که می‌توانستی به آن برسی
18:56
you were more marvelous in that simple wish to find a way
380
1136484
3737
شگفت‌انگیزتر بوده‌ای با همان آرزوی ساده برای یافتن یک مسیر
19:00
than the gilded roofs of any destination you could reach:
381
1140245
2906
در مقابل سقف‌های طلایی هر مقصدی که می‌توانستی به آن برسی:
19:03
as if, all along,
382
1143175
1177
انگار تمام مسیر
19:04
you had thought the end point might be a city with golden domes,
383
1144376
3093
فکر می‌کردی، مقصد می‌تواند شهری با گنبدهای طلایی باشد،
19:07
and cheering crowds,
384
1147493
1455
با جمعیتی که تشویقت می‌کنند،
19:08
and turning the corner
385
1148972
1947
و پشت سر گذاشتن سختی‌ها
19:10
at what you thought was the end of the road,
386
1150943
4347
در جایی که فکر می‌کردی انتهای جاده است،
19:15
you found just a simple reflection,
387
1155314
3113
اما فقط یک بازتاب ساده یافتی،
19:19
and a clear revelation beneath the face looking back
388
1159395
3577
و یک مکاشفه، پشت چهره‌ای که نگاهت می‌کرد
19:22
and beneath it another invitation,
389
1162996
4328
و پشت آن یک دعوت دیگر،
19:27
all in one glimpse
390
1167348
2399
قفط در یک نگاه
19:29
all in one glimpse:
391
1169771
1647
فقط در یک نگاه:
19:31
like a person
392
1171442
1230
مثل کسی
19:33
like a person or a place you had sought forever
393
1173729
3417
مثل کسی یا جایی که همیشه دنبال آن بوده‌ای
19:37
like a person or a place you had sought forever,
394
1177170
3487
مثل کسی یا جایی که همیشه دنبال آن بوده‌ای،
19:40
like a bold field of freedom that beckoned you beyond;
395
1180681
4327
مثل یک میدان آزادی بی‌پروا که صدایت می‌زد؛
19:45
like another life
396
1185032
1357
مثل یک زندگی دیگر
19:46
like another life,
397
1186413
1785
مثل یک زندگی دیگر،
19:48
and the road
398
1188222
1267
و جاده
19:49
the road still stretching on."
399
1189513
3292
جاده همچنان طولانی‌تر می‌شود.»
19:54
(Applause)
400
1194530
1013
(تشویق)
19:55
Thank you.
401
1195567
1154
سپاسگزارم.
19:56
(Applause)
402
1196745
3077
(تشویق)
20:01
Thank you.
403
1201379
1151
سپاسگزارم.
20:02
(Applause)
404
1202554
3000
(تشویق)
20:07
Thank you very much. Thank you.
405
1207731
2373
بسیار سپاسگزارم. ممنونم.
20:10
You're very kind. Thank you.
406
1210128
1547
لطف دارید. ممنونم.
20:11
(Applause)
407
1211699
2364
(تشویق)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7