A campaign for period positivity | Ananya Grover

Translator: Mahshid Moballegh Nasery Reviewer: Masoud Motamedifar

Menstruation.

قاعدگی.

A simple word describing a natural biological process,

یک کلمه ساده در توصیف یک فرایند بیولوژیکی طبیعی،

weighed down by centuries of stigma,

که قرن‌ها ننگ وبال آن بوده،

has been transformed into something most of us can only speak about

به چیزی تبدیل شده است که اکثر ما فقط می‌توانیم زمزمه‌وار درباره‌اش

in whispers.

صحبت کنیم.

But why?

اما چرا؟

As I speak to you right now,

همین که الان با شما صحبت می‌کنم،

more than 800 million women around the world

بیش از ۸۰۰ میلیون زن در سراسر جهان

are having a period.

قاعدگی را سپری می‌کنند.

None of us would exist without it,

هیچ‌یک از ما بدون آن وجود نخواهد داشت،

and yet it remains an "embarrassing" subject to broach.

و با این حال همچنان موضوعی «شرم‌آور» برای مطرح کردن است.

From my experience and that of the women around me,

از تجربه من و تجربیات زنان اطرافم،

I can tell you that it's exhausting.

می‌توانم به شما بگویم که خسته کننده است.

It's exhausting to carefully take out a brown paper bag hiding a pad,

خسته کننده است که یک کیسه کاغذی قهوه‌ای که پدی را پنهان می‌کند، با دقت در بیاورید،

stuffing it into your pocket in the middle of a class

وسط کلاس آن را درون جیب خود فرو کنید

and rushing to the washroom as discreetly as possible.

و تا جایی که ممکن است با عجله به دستشویی بروید.

It's exhausting to sit through lessons and meetings

نشستن برای درس‌ها و جلسات و وانمود کردن اینکه

pretending to be absolutely normal,

کاملا عادی هستی، خسته کننده است،

while internally crying out from intense period cramps.

در حالی که در درون از گرفتگی‎های شدید قاعدگی گریه می‌کنی.

It's exhausting to be dismissively told that you’re PMSing

خسته کننده است که به شما بگویند PMS (سندرم پیش از قاعدگی)هستید

or suffering from "that time of the month,"

یا «در آن زمان از ماه» رنج می‌برید،

and it's exhausting to continuously fight back against age-old traditions

و به طور مداوم خسته کننده است با سنت‌های قدیمی قدم بردارید

that ask you not to pray,

که می‌خواهند دعا نکنید،

visit temples, cook, touch pickle and the list goes on and on,

به معبد نروید، آشپزی نکنید، ترشی نخورید، و لیست ادامه پیدا می‌کند،

while you're just trying to bleed and be left in peace.

در حالیکه شما سعی می‌کنید خونریزی کنید، و در آرامش بمانید.

(Laughter)

(خنده حضار)

But you know what the worst part is?

اما می‌‌دانید بدترین قسمت کجاست؟

The worst part is that the things that seem tiring to us

بدترین قسمت این است که کارهایی که برای ما خسته کننده به نظر می‌رسد

are merely the tip of the iceberg,

فقط جزیی از کل هستند،

because we in this room are privileged enough

زیرا ما در این اتاق حداقل این امتیازها را داریم

to be able to afford sanitary napkins every month,

تا از پس پرداخت هزینه نوار بهداشتی هر ماه بر بیاییم،

to be able to visit a gynecologist in case of any problem,

تا در صورت بروز هر مشکلی، به پزشک زنان و زایمان مراجعه کنیم،

to be able to tell what's normal and abnormal with our monthly cycle.

تا به ما بگویند در چرخه ی ماهیانه‌مان چه چیز طبیعی و چه چیز غیر‌طبیعی است.

We have access to water, sanitation and toilets

ما به آب، اصول بهداشتی و توالت دسترسی داریم.

that help us maintain our privacy and hygiene.

که به ما در حفظ حریم خصوصی و بهداشت کمک می کند.

But what about those who don't?

اما در مورد کسانی که ندارند چه طور؟

What about 335 million girls around the world

در مورد ۳۳۵ میلیون دختر در سراسر جهان چه طور

who go to school without even having access to water and soap

که حتی بدون دسترسی به آب و صابون برای شستن دست‌هایشان،

to wash their hands?

به مدرسه می‌روند؟

What about 15-year-old schoolgirls in Kenya

در مورد دختران دانش‌آموز ۱۵ ساله در کنیا چه طور

who have to sell their bodies to be able to buy sanitary napkins?

که باید بدن خود را بفروشند تا بتوانند نوار بهداشتی بخرند؟

What about two-thirds of rural high school girls in India

در مورد دو-سوم از دختران دبیرستانی روستایی در منارچه هند چطور

who don't even understand what their bodies are going through

که حتی نمی‌دانند در بدنشان

at menarche?

چه می گذرد؟

And right now, we are all gathered here in the USA.

و دقیقا الان که همه ما اینجا در ایالات متحده آمریکا جمع شده‌ایم.

So what about 64 percent of women in St. Louis, Missouri,

۶۴ درصد از زنان در سنت لوییز، میسوری،

who weren't able to afford menstrual hygiene supplies

که در سال گذشته قادر به تهیه لوازم بهداشتی قاعدگی

in the previous year?

نبودند تکلیفشان چیست؟

What about the struggles of homeless, transgender,

مشکلات بی خانمان‌ها، تغییر جنسیت داده‌ها، دوجنسی‌ها،

intersex and displaced people

و آوارگان چطور

who menstruate?

آن‌هایی که پریود هستند؟

What about them?

آن‌ها چه کنند؟

The scale of the problem,

میزان مشکلاتی که،

stemming in part from the deep-rooted stigma attached to menstruation,

تا حدودی ناشی از ننگ و ریشه‌های عمیق و ضمیمه قاعدگی است،

is unimaginable.

غیرقابل تصور است.

And the desire to voice this frustration

و میل به ابراز این ناامیدی

led me, along with three other teammates,

من و سه هم تیمی دیگرم را هدایت کرد،

to initiate a campaign that calls for change,

به شروع کمپینی که خواستار تغییر است،

questions the taboos surrounding menstruation

تابوهای پیرامون قاعدگی را زیر سؤال می‌برد

and spreads period positivity.

و نکات مثبت قاعدگی را گسترش می‌دهد.

The name of our campaign, "Pravahkriti,"

اسم کمپین ما«پراواها کریتی»

was born from the message that we want to convey to the world.

از پیامی که می‌خواهیم به جهانیان انتقال دهیم آمده است.

"Pravah" means "flow,"

«پراواها» به معنی «جریان»،

and "kriti" means "a beautiful creation."

و «کریتی» به معنی «یک آفرینش زیبا» است.

Because how could the monthly cycle that ultimately gives rise to all creation

چون که چگونه می‌توان چرخه ماهانه‌ای که درنهایت باعث ایجاد همه آفرینش‌ها می‌شود

be anything less than beautiful?

چیزی کمتر از زیبایی دانست؟

Now, as a social issue, menstruation has several facets to it

اکنون، به عنوان یک مسئله اجتماعی، قاعدگی جنبه‌های مختلفی دارد که

that overlap, reinforce and worsen the situation.

اوضاع را تقویت کرده یا وخیم‌تر می‌کنند.

So we based our campaign on four fundamental pillars:

بنابراین ما کمپین خود را برپایه چهار ستون اساسی قرار دادیم:

health, hygiene, awareness and spreading positivity.

سلامتی، بهداشت، آگاهی و گسترش مثبت نگری.

But how did we actually implement this?

اما چطور این کار را عملی کردیم؟

Well, we started within the walls of our school classroom.

خوب، ما با دیوارهای کلاس مدرسه‌مان شروع کردیم.

Instead of simply explaining menstruation to children

به جای اینکه قاعدگی را ساده برای کودکان از کتاب درسی یا

from a textbook or biological standpoint,

دیدگاه بیولوژیکی توضیح دهیم،

we adopted an innovative approach.

یک رویکرد نوآورانه داشتیم.

We conducted an activity where students strung together a bracelet

ما فعالیت را اینگونه اداره کردیم که دانشجویان یک دستبند داشتند

consisting of 28 beads signifying the length of the menstrual cycle,

متشکل از ۲۸ مهره که طول چرخه قاعدگی را نشان می‌دهد،

out of which four to seven beads were of a different color,

در آن چهار تا هفت مهره از یک رنگ متفاوت بودند،

demonstrating the days a woman bleeds.

و روزهایی که یک زن خونریزی می‌کند را نشان می‌دهند.

And in this way, we not only explained what periods are

و به این ترتیب، ما نه تنها توضیح دادیم که قاعدگی چیست

in a manner that was educational

به روشی که نه تنها آموزشی بود

but also approachable and engaging.

بلکه قابل دسترسی و جذاب نیز بود.

To offer another example,

برای ارائه یک مثال دیگر،

we explored various ways of alleviating cramps,

ما روش‌های مختلفی برای کاهش گرفتگی عضلات یافتیم،

including preparing some natural remedies in school itself.

از جمله تهیه مقداری داروهای طبیعی در خود مدرسه.

And we didn't just stop at involving girls in our campaign.

و ما فقط دختران را درگیر کارمان نکردیم.

In fact, boys were equally involved,

در واقع، پسرها به همان اندازه درگیر شدند،

and one of our co-team members,

و یکی از اعضای تیم ما،

as you saw,

همانطور که دیدید،

is also a boy.

یک پسر است.

Through internal conversations

در مکالمات داخلی

where girls could freely share their personal experiences

جاییکه دخترها می‌توانند تجربیات شخصی‌شان راآزادانه به اشتراک بگذارند

and boys could just ask questions, no matter how "dumb" they might seem,

و پسران فقط می توانند سؤال کنند، مهم نیست که چقدر «گیج» به نظر برسند،

our male volunteers quickly got over their awkwardness,

داوطلبان مرد ما سریع با ناراحتی‌شان کنار آمدند،

not just supporting but also leading educational sessions.

نه تنها پشتیبانی کردند بلکه جلسات آموزشی را هدایت کردند.

Clearly, starting an inclusive conversation,

صراحتا، آغاز یک گفت و گوی همه گیر،

including members of all genders

بین اعضای همه‌ی جنسیت‌ها

and listening to and supporting each other,

و گوش کردن و پشتیبانی از یکدیگر،

can go a long way.

می‌تواند مسیری طولانی باشد.

Now, to make our campaign successful, we conducted extensive research,

اکنون، برای اینکه کمپین ما موفق شود، ما تحقیقات گسترده‌ای انجام دادیم،

interviewed gynecologists,

با متخصصان بیماری‌ زنان صحبت شد،

surveyed people to gauge public opinion on periods

ازافراد مورد بررسی برای سنجش افکارشان درمورد قاعدگی استفاده شد.

and conducted a panel discussion with professionals working in this field.

و با متخصصانی که در این زمینه کار می‌کنند، یک میزگرد بحث و تبادل نظر انجام شد.

And then we undertook the journey to create change.

و سپس سفرمان را برای ایجاد تغییر انجام دادیم.

We organized a stall at Shilpotsav, a local fair,

یک غرفه در شیلپوساو، نمایشگاه محلی، باز کردیم،

where we distributed sanitary napkin-shaped envelopes

جایی که نوارهای بهداشتی را در پاکت های بهداشتی و

and bookmarks containing period-positive messages.

و نشانه‌های حاوی پیام‌های مثبت قاعدگی را توزیع کردیم.

We donated hundreds of pads that we had collected

ما صدها پد را که از واحد اهدای مدرسه جمع کرده بودیم،

through a pad donation drive at school.

اهدا کردیم.

Interacting with young girls in government and charitable schools,

در تعامل با دختران جوان در دولت و مدارس خیریه،

we explained periods to them through a game of hopscotch

دوره‌ها را از طریق بازی هاپ اسکاچ توضیح دادیم

and distributed period kits that we had made ourselves

و بسته‌های قاعدگی را که خودمان ساخته بودیم توزیع کردیم

that consisted of a pad and other items like a paper soap

که شامل یک پد و موارد دیگر مانند صابون کاغذی

and sanitizer for maintaining hygiene,

و ضدعفونی کننده برای حفظ بهداشت، بود،

a piece of dark chocolate just to lift their mood,

یک تکه شکلات تلخ فقط برای بالا بردن روحیه شان،

a sachet of ginger tea and so on.

یک کیسه چای زنجبیل و غیره.

In whatever we did, we strived to think beyond the norm and break barriers,

در هر کاری که کردیم، تلاش کردیم فراتر از هنجار فکر کنیم و موانع را بشکنیم،

be it by creating a physical period tracker

می‌شود با ایجاد یک ردیاب قاعدگی فیزیکی

to help girls without access to the internet

برای کمک به دختران بدون دسترسی به اینترنت

to record their monthly cycle,

برای ثبت چرخه ماهانه‌شان،

or sensitizing the masses by performing street plays,

یا تحریک مردم با اجرای نمایش‌های خیابانی،

or even developing a video game called "Crimson Crusade" --

و یا حتی ایجاد یک بازی ویدیویی به نام «جنگ صلیبی قرمز» --

(Laughter)

(خنده حضار)

that introduces both boys and girls

که به دختران و پسران می‌شناساند

to problems faced by menstruating women globally

مشکلاتی که زنان پریود در سطح جهانی با آن روبرو هستند

and players progress in the game

و بازیکنان با شکست هیولای قاعدگی

by defeating menstrual monsters.

در بازی برنده می‌شوند.

(Laughter)

(خنده حضار)

To sustain this effort,

برای تداوم این تلاش،

we've installed 10 sanitary napkin dispensers in several schools.

۱۰ بسته نوار بهداشتی را در چندین مدرسه نصب کرده‌ایم.

Gradually, people's mindsets are changing.

ذهنیت افراد به تدریج در حال تغییر است.

But does change come so easily?

اما آیا تغییر به این راحتی انجام می‌شود؟

At a school for the underprivileged,

در مدرسه مناطق محروم،

we encountered a girl who had just got her first period

با دختری روبرو شدیم که دوره اول پریودش بود

but wasn't wearing anything to absorb the flow.

اما برای جذب جریان(خون) چیزی نپوشیده بود.

Imagine being her,

تصور کنید که جای او باشید،

sitting in class feeling embarrassed and uncomfortable,

نشسته در کلاس با احساس خجالت و ناراحتی،

looking down and seeing red,

با نگاه به پایین و دیدن رنگ قرمز،

asking your parents for help, asking what was going on with you

درخواست کمک از والدین دارید، و می‌پرسید چه اتفاقی برایتان افتاده

and being dismissed.

و رها می‌شوید.

Imagine the shame, fear and embarrassment for being "caught" doing something wrong

شرم، ترس و خجالت را در «گرفتار شدن» برای انجام کاری اشتباه تصور کنید

that forces you into living in ignorance and silence

که شما را وادار به زندگی در جهل و سکوت می‌کند

at the cost of your health and dignity.

به قیمت سلامتی و وقار شما.

While we do our part, our endeavors will only be successful

در حالی که ما وظیفه خود را انجام می‌دهیم، تلاش ما فقط وقتی موفق خواهد بود

if each one of you internalizes and spreads onward

که هریک از شما وارد شود و به جلو گسترش دهد

the idea that menstruation is completely normal,

این ایده را که قاعدگی کاملاً طبیعی است،

if each one of you conveys this message to every person you know.

اگر هرکدام از شما این پیام را به هر شخصی که می‌شناسید منتقل کند.

When we can discuss digestion, blood circulation and respiration --

وقتی می‌توانیم در مورد هضم، گردش خون و تنفس صحبت کنیم --

all natural, biological processes --

یا هر فرآیند طبیعی، بیولوژیکی --

why should menstruation be off-limits?

چرا قاعدگی باید محدود باشد؟

And you, too, can help make it less taboo,

و شما نیزمی‌توانید کمک کنید تابوی کمتری ایجاد شود،

simply by being more open with male friends and family members,

به سادگی بوسیله‌ی صریح بودن با دوستان آقا و اعضای خانواده،

supporting local and international organizations

حمایت سازمان‌های محلی و بین المللی

working to improve menstrual hygiene management,

کار برای بهبود مدیریت بهداشت قاعدگی،

making menstrual bracelets with middle school kids in your area

ساختن دستبندهای قاعدگی با بچه‌های دبیرستانی منطقه‌تان

or even by playing Crimson Crusade with your friends.

یاحتی با بازی جنگ صلیبی قرمز با دوستانتان.

Every small steps counts, because brushing this topic under the carpet

هر قدم کوچک حساب می‌شود چون این موضوع از دید عموم نادیده گرفته شده

perpetuates lack of access to sanitary absorbents,

عدم دستیابی همیشگی به جاذب‌های بهداشتی،

ignorance of menstrual health issues,

جهل در مورد مسائل مربوط به سلامت قاعدگی،

school absenteeism, infection and so much more.

غیبت مدرسه، عفونت و موارد دیگر.

I'd like to end with a few lines a volunteer wrote for us:

من می‌خواهم با چند خط که یک داوطلب برای ما نوشت پایان دهم:

"Let the crimson tide turn.

«اجازه بده جریان قرمز تغییر کند.

Let there be waves of positivity,

بگذار امواج مثبت ایجاد شود،

thundering applause,

رعد‌آسا تشویق کن،

villages full of women who bleed with pride.

روستاهای پر از زنانی که با غرور خونریزی‌ می‌کنند.

Let there be a scent of education

بگذار ردپای آموزش

drifting through the oxygen inhaled by men, women and children.

در اکسیژنی که مردان، زنان و کودکان استنشاق می‌کنند شناور باشد.

Let all know the marvels of menstruation

بگذارید همه از شگفتی‌های قاعدگی مطلع باشند

and celebrate Pravahkriti."

و پراواهاکریتی را جشن بگیریم. »

Thank you.

سپاسگزارم.

(Applause)

(تشویق حضار)