Vinay Venkatraman: Technology crafts for the digitally underserved

Translator: Joseph Geni Reviewer: Morton Bast

Translator: Amirpouya Ghaemian Reviewer: soheila Jafari

Frugal Digital is essentially a small research group at C.I.D.

" دیجیتال باصرفه -Frugal Digital " در اصل یک گروه تحقیقاتی کوچک در .C.I.D است.

where we are looking to find

جایی که ما در پی دیدگاه های جدیدی برای نحوه ی تجهیز کامل دیجیتالی جامعه هستیم.

alternate visions of how to create a digitally inclusive society.

جایی که ما در پی دیدگاه های جدیدی برای نحوه ی تجهیز کامل دیجیتالی جامعه هستیم.

That's what we're after.

این هدفی است که ما دنبال می کنیم.

And we do this because we actually believe

و ما این کار را به این دلیل انجام می دهیم که معتقدیم تکنولوژی سیلیکونی امروزه فرهنگی اسراف گرایانه را در پیش گرفته است.

that silicon technology today is mostly about

و ما این کار را به این دلیل انجام می دهیم که معتقدیم تکنولوژی سیلیکونی امروزه فرهنگی اسراف گرایانه را در پیش گرفته است.

a culture of excess.

و ما این کار را به این دلیل انجام می دهیم که معتقدیم تکنولوژی سیلیکونی امروزه فرهنگی اسراف گرایانه را در پیش گرفته است.

It's about the fastest and the most efficient

فرهنگ جدید در پی سریع ترین و مؤثر ترین و شگفت انگیز ترین ایزاریست که شما می توانید داشته باشید ،

and the most dazzling gadget you can have,

فرهنگ جدید در پی سریع ترین و مؤثر ترین و شگفت انگیز ترین ایزاریست که شما می توانید داشته باشید ،

while about two-thirds of the world

در حالی که دو- سوم جهان به سختی می توانند به بنیادی ترین تکنولوژی ها دسترسی داشته باشند ،

can hardly reach the most basic of this technology

در حالی که دو-سوم جهان به سختی می توانند به بنیادی ترین تکنولوژی ها دسترسی داشته باشند ،

to even address fundamental needs in life,

تا حتی نیاز های ساده ی خود را در زندگی برطرف کنند ،

including health care, education

از جمله تأمین سلامتی، تحصیل و باقی مسائل خیلی بنیادی زندگی.

and all these kinds of very fundamental issues.

از جمله تأمین سلامتی، تحصیل و باقی مسائل خیلی بنیادی زندگی.

So before I start, I want to talk about a little anecdote,

بنابراین قبل از این که شروع کنم، می خواهم به یک قضیه به طور مختصر اشاره کنم ،

a little story about a man I met once in Mumbai.

قضیه ی مردی که او را در بمبئی دیدم.

So this man, his name is Sathi Shri.

این مرد، ساتی شرای است.

He is an outstanding person,

به نظر من او فوق العاده است ،

because he's a small entrepreneur.

چون یک کارآفرین کوچک است.

He runs a little shop

او یک مغازه ی کوچک را در یکی خیابان های فقیر نشین بمبئی می گرداند.

in one of the back streets of Mumbai.

او یک مغازه ی کوچک را در یکی خیابان های فقیر نشین بمبئی می گرداند.

He has this little 10-square-meter store,

او این مغازه ی کوچک 10 متر مربعی را دارد ،

where so much is being done.

در حالی که کار های خیلی بزرگی را در آن جا انجام می دهد.

It's incredible, because I couldn't believe my eyes

واقعا خارق العاده است ،

when I once just happened to bump into him.

وقتی که یک بار به طور سر زده به مغازه ی او رفتم، نمی توانستم چیزی را که می دیدم باور کنم.

Basically, what he does is, he has all these services

به طور کلی، کاری که انجام می دهد شامل این موارد می شود ،

for micro-payments and booking tickets

انواع خدمات انتقال وجه از طریق کارت های اعتباری و رزرو بلیت

and all kinds of basic things that you would go online for,

و خیلی چیز های ساده ی دیگر که برای آن ها شما باید به اینترنت متصل شوید ،

but he does it for people offline

او این کار ها را برای مردم انجام می داد ،

and connects to the digital world.

و آن ها را به دنیای دیجیتال متصل می کرد.

More importantly, he makes his money

از آن مهم تر، او از فروش این کارت شارژ های تلفن همراه پول به دست می آورد ،

by selling these mobile recharge coupons, you know,

از آن مهم تر، او از فروش این کارت شارژ های تلفن همراه پول به دست می آورد ،

for the prepaid subscriptions.

به عنوان یک درآمد تضمینی.

But then, in the backside, he's got this little nook

اما داخل مغازه، او این پستوی کوچک و تعدادی شاگرد دارد،

with a few of his employees

اما داخل مغازه، او این پستوی کوچک و تعدادی شاگرد دارد،

where they can fix almost anything.

که تقریبا می توانند همه چیز را درست کنند.

Any cell phone, any gadget you can bring them, they can fix it.

هر تلفن همراهی، و هر وسیله ی الکترونیکی که به آن ها بدهید می توانند آن را درست کنند.

And it's pretty incredible because I took my iPhone there,

وقتی گوشی آی فون خودم را آن جا بردم واقعا تعجب زده شدم ،

and he was like, "Yeah, do you want an upgrade?"

او از من پرسید، "خب، می خواهی گوشی را ارتقاء بدهی ؟"

"Yes." (Laughter)

"بله." (خنده ی حاضرین)

I was a bit skeptical, but then, I decided

من اول کمی دو دل بودم، اما بعد تصمیم گرفتم ،

to give him a Nokia instead. (Laughter)

به او یک گوشی نوکیا بدهم. (خنده ی حاضرین)

But what I was amazed about is this reverse engineering

ولی چیزی که مرا متعجب کرد این روش مهندسی معکوس و فناورانه ای بود ،

and know-how that's built into this little two meters of space.

که در این دو متر مربع فضا به کار برده شده بود.

They have figured out everything that's required

آن ها هر چیزی را که برای جدا کردن اجزای وسایل الکترونیکی، اوراق کردن آن ها ،

to dismantle, take things apart,

آن ها هر چیزی را که برای جدا کردن اجزای وسایل الکترونیکی، اوراق کردن آن ها ،

rewrite the circuitry, re-flash the firmware,

طراحی مجدد مدار، بهینه سازی سخت افزار ،

do whatever you want to with the phone,

و هر کاری که بخواهید با موبایل انجام دهید نیاز داشتند مهیا کرده بودند ،

and they can fix anything so quickly.

و می توانند هر چیزی را سریع درست کنند.

You can hand over a phone this morning

شما می توانید امروز صبح موبایل خود را تحویل دهید ،

and you can go pick it up after lunch,

و آن را بعد از ناهار تحویل بگیرید ،

and it was quite incredible.

و این خیلی فوق العاده بود.

But then we were wondering whether this is

اما ما نمی دانستیم که این کار تنها در همین محل انجام می شود ،

a local phenomenon, or is truly global?

یا این که جهانی است ؟

And, over time, we started understanding

و در طی زمان، ما با انجام دادن یک سری تحقیقات فهمیدیم که این اکوسیستم دستکاری چگونه است ،

and systematically researching

و در طی زمان، ما با انجام دادن یک سری تحقیقات فهمیدیم که این اکوسیستم دستکاری چگونه است ،

what this tinkering ecosystem is about,

و در طی زمان، ما با انجام دادن یک سری تحقیقات فهمیدیم که این اکوسیستم دستکاری چگونه است ،

because that is something that's happening

چون تنها در یک گوشه ی خیابان در بمبئی اتفاق نمی افتد ؛

not just in one street corner in Mumbai.

چون تنها در یک گوشه ی خیابان در بمبئی اتفاق نمی افتد ؛

It's actually happening in all parts of the country.

بلکه در حقیقت در سراسر کشور اتفاق می افتد.

It's even happening in Africa, like, for example,

بلکه حتی در آفریقا هم اتفاق می افتد، به طور مثال،

in Cape Town we did extensive research on this.

در "کیپ تون" ما تحقیقات گسترده ای در این باره انجام دادیم.

Even here in Doha I found this little nook

حتی همین جا در دوحه (قطر) من این دکه ی کوچک را پیدا کردم ،

where you can get alarm clocks and watches fixed,

که شما می توانید ساعت های زنگ دار و مچی خود را در آن جا تعمیر کنید ،

and it's a lot of tiny little parts. It's not easy.

در حالی که این ساعت های اجزای بسیار ریز زیادی دارند؛ و کار ساده ای نیست.

You've got to try it on your own to believe it.

شما باید خودتان این کار را امتحان کنید تا بفهمید.

But what fuels this?

ولی چه چیزی به این کسب و کار رونق می بخشد ؟

It's this entire ecosystem of low-cost parts

این اکوسیستم اجزای الکترونیکی و ابزار کم هزینه ای که در سراسر جهان تولید می شوند ،

and supplies that are produced all over the world, literally,

این اکوسیستم اجزای الکترونیکی و ابزار کم هزینه ای که در سراسر جهان تولید می شوند ،

and then redistributed to basically service this industry,

و سپس اجزایی که مجددا برای تأمین این صنعت به چرخه باز می گردند ،

and you can even buy salvaged parts.

شما حتی می توانید اجزای بازیافت شده را بخرید.

Basically, you don't have to necessarily buy

شما اصولا مجبور نیستید که وسایل مدل جدید بخرید.

brand new things. You have condemned computers

شما کامپیوتر های خراب شده را رها کرده اید ،

that are stripped apart,

شما کامپیوتر های خراب شده را رها کرده اید ،

and you can buy salvaged components

در حالی که می توانید با خرید اجزای اوراق شده دوباره کامپیوتر را از نو بازسازی کنید.

and things that you can reassemble in a new configuration.

در حالی که می توانید با خرید اجزای اوراق شده دوباره کامپیوتر را از نو بازسازی کنید.

But what does this new, sort of, approach give us?

اما این روش جدید چه سودی برای ما دارد ؟

That's the real question, because this is something

این یک سوال جدی است، چون مسئله این است که ،

that's been there, part of every society

بخشی از هر جامعه ای از منابع کافی بی بهره است.

that's deprived of enough resources.

بخشی از هر جامعه از منابع کافی بی بهره است.

But there's an interesting paradigm.

این جا یک سمبل جالب داریم.

There's the traditional crafts,

در این سمت صنایع دستی را داریم ،

and then there's the technology crafts.

و در سمت دیگر صنایع تکنولوژیک.

We call it the technology crafts because these are emerging.

ما به آن ها می گوییم صنایع تکنولوژیک، چون در حال شناخته شدن هستند.

They're not something that's been established.

آن ها هنوز آن قدر ها گسترده نشده اند.

It's not something that's institutionalized.

هنوز این کار به مرحله ی رسمی شدن نرسیده است.

It's not taught in universities.

این کار در دانشگاه ها تدریس نمی شود.

It's taught [by] word of mouth,

این کار به صورت غیر آکادمیک آموزش داده می شود ،

and it's an informal education system around this.

و تنها سیستم آموزشی غیر رسمی برای آن وجود دارد.

So we said, "What can we get out of this?

ما با خودمان گفتیم، "ما چه برداشتی می توانیم از این قضیه انجام بدهیم ؟"

You know, like, what are the key values that we can get out of this?"

"یا به عبارتی چه کاری را با برداشت از این قضیه می توانیم انجام دهیم ؟"

The main thing is a fix-it-locally culture,

اصلی ترین عمل یک فرهنگ تعمیر وسایل به صورت محلی است ،

which is fantastic because it means that your product

که این فوق العاده است چون این کار به این معناست که ،

or your service doesn't have to go through

محصول خریداری شده توسط شما برای تعمیر شدن الزاما وارد مراحل سرسام آور کاغذ بازی نمی شود.

a huge bureaucratic system to get it fixed.

محصول خریداری شده توسط شما برای تعمیر شدن الزاما وارد مراحل سرسام آور کاغذ بازی نمی شود.

It also affords us cheap fabrication, which is fantastic,

این کار همچنین به ما کمک می کند که یک مراحل ساخت ارزان داشته باشیم ،

so it means that you can do a lot more with it.

و این یعنی شما می توانید کار های خیلی زیادی با آن انجام دهید.

And then, the most important thing is,

و بنابراین، مهم تر از همه،

it gives us large math for low cost.

بیشترین بهره وری را با کمترین هزینه خواهیم داشت.

So it means that you can actually embed

و همچنین شما می توانید برنامه های هوشمندانه و حجم عظیمی از ایده های قابل بسط داده شدن را در یک وسیله ی ساده جای دهید.

pretty clever algorithms and lots of other kinds

و همچنین شما می توانید برنامه های هوشمندانه و حجم عظیمی از ایده های قابل بسط داده شدن را در یک وسیله ی ساده جای دهید.

of extendable ideas into really simple devices.

و همچنین شما می توانید برنامه های هوشمندانه و حجم عظیمی از ایده های قابل بسط داده شدن را در یک وسیله ی ساده جای دهید.

So, what we call this is a silicon cottage industry.

ما به این یک صنعت "کلبه ی سیلیکونی" می گوییم. (اشاره به شرکت "دره ی سیلیکونی" استیو جابز)

It's basically what was the system or the paradigm

این اساسا چیزی است که این سیستم قبل از رخ دادن مجدد انقلاب صنعتی جدید

before the industrial revolution is now re-happening

این اساسا چیزی است که این سیستم قبل از رخ دادن مجدد انقلاب صنعتی جدید

in a whole new way in small digital shops

با روشی کاملا متفاوت در مغازه های دیجیتالی کوچک پیشرفته ترین کشور های جهان بود.

across the planet in most developing countries.

با روشی کاملا متفاوت در مغازه های دیجیتالی کوچک پیشرفته ترین کشور های جهان بود.

So, we kind of toyed around with this idea,

ما کمی این ایده را تجزیه و تحلیل کردیم ،

and we said, "What can we do with this?

و از خودمان پرسیدیم، "ما با این ایده چه کاری می توانیم انجام دهیم ؟"

Can we make a little product or a service out of it?"

"آیا می توانیم یک سری محصول تولید کنیم یا یک خدمت از طریق آن ارائه دهیم ؟"

So one of the first things we did is this thing called

یکی از اولین کار هایی که ما در این راستا انجام دادیم این پروژه به نام "ایستگاه چندرسانه ای" بود.

a multimedia platform. We call it a lunch box.

ما به آن "ظرف غذا" می گوییم.

Basically one of the contexts that we studied was

اساسا یکی از زمینه هایی که ما در مورد آن ها تحقیق کردیم مدارس بخش های بسیار دور افتاده ی هند بود.

schools in very remote parts of India.

اساسا یکی از زمینه هایی که ما در مورد آن ها تحقیق کردیم مدارس بخش های بسیار دور افتاده ی هند بود.

So there is this amazing concept called the one-teacher school,

تصویری که می بینید یک روش جالب است که "مدرسه ی یک معلمه" نامیده می شود ،

which is basically a single teacher who is a multitasker

که در اصل یک معلم چند منظوره است که به این جمعیت کوچک بامزه ی دانش آموز ها تدریس می کند.

who teaches this amazing little social setting.

که در اصل یک معلم چند منظوره است که به این جمعیت کوچک بامزه ی دانش آموز ها تدریس می کند.

It's an informal school,

این یک مدرسه ی غیر رسمی است ،

but it's really about holistic education.

که البته آموزش هایی بسیار کلی و مفید و مختصر به آن ها می دهد.

The only thing that they don't have

تنها چیزی که آن ها از آن بی بهره هستند، دسترسی به منابع علمی است.

is access to resources. They don't even have a textbook

آن ها حتی یک کتاب و گاهی اوقات حتی برنامه ی درسی مناسبی ندارند.

sometimes, and they don't even have a proper curriculum.

آن ها حتی یک کتاب و گاهی اوقات حتی برنامه ی درسی مناسبی ندارند.

So we said, "What can we do to empower this teacher

ما از خودمان پرسیدیم، "ما چه کاری می توانیم انجام دهیم تا این معلم بتواند کار بیشتری انجام دهد ؟"

to do more?" How to access the digital world?

چگونه می توان با دنیای دیجیتال ارتباط برقرار نمود ؟

Instead of being the sole guardian of information,

به جای این که نگهبان انحصاری اطلاعات باشید ،

be a facilitator to all this information.

دسترسی به این اطلاعات را راحت تر کنید.

So we said, "What are the steps required to empower the teacher?"

ما از خودمان پرسیدیم، "چه مراحلی برای کمک به این معلم مورد نیاز است ؟"

How do you make this teacher into a digital gateway,

چگونه می توانیم این معلم را به دنیای دیجیتال متصل کنیم ؟

and how do you design an inexpensive multimedia platform

و چگونه می توانیم یک ایستگاه چند رسانه ای ارزان قیمت طراحی کنیم ،

that can be constructed locally and serviced locally?"

که بتوان آن را به طور محلی ساخت و مورد استفاده قرار داد ؟

So we walked around.

ما آن اطراف را بررسی کردیم.

We went and scavenged the nearby markets,

ما تمام گوشه کنار های مغازه های اطراف آن جا را گشتیم ،

and we tried to understand, "What can we pick up that will make this happen?"

و تلاش کردیم تا بفهمیم، "از چه چیزی می توانیم استفاده کنیم تا به هدفمان برسیم ؟"

So the thing that we got

وسیله ای که بالاخره به آن رسیدیم ،

was a little mobile phone with a little pico projector

یک تلفن همراه کوچک با یک ویدیو پروژکتور کوچک بود ،

that comes for about 60 dollars.

که حدود ۶۰ دلار قیمت داشت.

We went a bought a flashlight with a very big battery,

ما یک چراغ قوه با یک باتری خیلی بزرگ خریدیم ،

and a bunch of small speakers.

و همین طور تعداد بلندگو.

So essentially, the mobile phone gives us

بدین ترتیب، تلفن همراه به ما یک ایستگاه چندرسانه ای آن لاین می دهد.

a connected multimedia platform.

بدین ترتیب، تلفن همراه به ما یک ایستگاه چندرسانه ای آن لاین می دهد.

It allows us to get online and allows us to load up files

این به ما اجازه می دهد که به اینترنت متصل شویم و فایل های با فرمت های مختلف را بگیریم و آن ها را اجرا کنیم.

of different formats and play them.

این به ما اجازه می دهد که به اینترنت متصل شویم و فایل های با فرمت های مختلف را بگیریم و آن ها را اجرا کنیم.

The flashlight gives us this really intense, bright L.E.D.,

چراغ قوه به ما نور قوی لامپ های L.E.D. را به همراه ۶ ساعت دوام باتری های قابل شارژ را می دهند ،

and six hours worth of rechargeable battery pack,

چراغ قوه به ما نور قوی لامپ های L.E.D. را به همراه ۶ ساعت دوام باتری های قابل شارژ را می دهند ،

and the lunch box is a nice little package

و ظرف غذا یک جعبه ی کوچک و جمع و جور است که شما می توانید چیز های زیادی را درون آن قرار دهید ،

in which you can put everything inside,

و ظرف غذا یک جعبه ی کوچک و جمع و جور است که شما می توانید چیز های زیادی را درون آن قرار دهید ،

and a bunch of mini speakers to sort of

مثلا تعدادی بلندگوی کوچک برای تقویت صدا به اندازه ی کافی.

amplify the sound large enough.

مثلا تعدادی بلندگوی کوچک برای تقویت صدا به اندازه ی کافی.

Believe me, those little classrooms are really noisy.

آن کلاس های کوچک واقعا پر سر و صدا هستند.

They are kids who scream at the top of their voices,

بچه هایی هستند که با تمام قدرتشان جیغ می کشند ،

and you really have to get above that.

و شما باید قدرت صدایی که می خواهید پخش کنید از آن فراتر ببرید.

And we took it back to this little tinkering setup

ما آن را به این تعمیرگاه کوچک در یک مغازه ی کوبایل فروشی بردیم ،

of a mobile phone repair shop,

ما آن را به این تعمیرگاه کوچک در یک مغازه ی کوبایل فروشی بردیم ،

and then the magic happens.

و بعد معجزه اتفاق افتاد.

We dismantle the whole thing,

آن ها همه چیز را پیاده کردند ،

we reassemble it in a new configuration,

و از نو با یک آرایش جدید سوار کردند ،

and we do this hardware mashup,

ما این مخلوط سخت افزاری را داشتیم ،

systematically training the guy how to do this.

که به فرد نشان می داد چگونه باید با آن کار کرد.

Out comes this, a little lunch box -- form factor.

در نهایت ما این را داشتیم، یک جعبه ی غذای کوچک -- شکل استاندارد آن.

(Applause)

(تشویق حاضرین)

And we systematically field tested,

و ما مرتبا آزمایش می کردیم ،

because in the field testing we learned some

چون در حین آزمایش ها نکته های مهمی را یاد می گرفتیم،

important lessons, and we went through many iterations.

و بار ها و بار ها تکرار می کردیم.

One of the key issues was battery consumption and charging.

یکی از نکات مهمی که ما به آن رسیدیم مصرف باتری و شارژ مجدد آن بود.

Luminosity was an issue, when you have too much bright sunlight outside.

روشنایی هم مسئله ی مهمی بود، مخصوصا وقتی نور خورشید زیادی در بیرون از کلاس دارید.

Often the roofs are broken, so you don't have enough

معمولا سقف ها شکسته اند، بنابراین برای نشان دادن تصاویر به اندازه ی کافی تاریکی برقرار نیست.

darkness in the classroom to do these things.

معمولا سقف ها شکسته اند، بنابراین برای نشان دادن تصاویر به اندازه ی کافی تاریکی برقرار نیست.

We extended this idea. We tested it many times over,

ما روی این ایده کار کردیم. ما آن را بار ها و بار ها آزمایش کردیم ،

and the next version we came up with was a box

و در نتیجه فرم بعدی آن که ساخته شد جعبه ای بود که می توانست خود را کم کم با انرژی خورشیدی شارژ کند ،

that kind of could trickle charge on solar energy,

و در نتیجه فرم بعدی آن که ساخته شد جعبه ای بود که می توانست خود را کم کم با انرژی خورشیدی شارژ کند ،

but most importantly connect to a car battery,

و از آن مهم تر قابلیت اتصال آن به باتری خودرو بود ،

because a car battery is a ubiquitous source of power

چون در مکان هایی که الکترسیته کافی یا به طور منظم وجود ندارد باتری خودرو یک منبع انرژی قابل دسترسی می باشد.

in places where there's not enough electricity

چون در مکان هایی که الکترسیته کافی یا به طور منظم وجود ندارد باتری خودرو یک منبع انرژی قابل دسترسی می باشد.

or erratic electricity.

چون در مکان هایی که الکترسیته کافی یا به طور منظم وجود ندارد باتری خودرو یک منبع انرژی قابل دسترسی می باشد.

And the other key thing that we did was

و کار با ارزش دیگری که انجام دادیم این بود که یک پورت USB برای آن قرار دادیم ،

make this box run off a USB key, because we realized

و کار با ارزش دیگری که انجام دادیم این بود که یک پورت USB برای آن قرار دادیم ،

that even though there was GPRS and all that on paper,

چون فهمیدیم اگرچه سیستم های اینترنت و GPRS و غیره وجود دارند ،

at least, in theory, it was much more efficient

ولی حداقل، فرستادن اطلاعات از طریق یک پورت USB کوچک به نظر مطمئن تر از فرستادن ایمیل می آید.

to send the data on a little USB key by surface mail.

ولی حداقل، فرستادن اطلاعات از طریق یک پورت USB کوچک به نظر مطمئن تر از فرستادن ایمیل می آید.

It might take a few days to get there,

استفاده از این روش ممکن است دسترسی به اطلاعات را چند روز به تعویق بیندازد ،

but at least it gets there in high definition

استفاده از این روش ممکن است دسترسی به اطلاعات را چند روز به تعویق بیندازد ،

and in a reliable quality.

اما حداقل با جزئیات کامل و کیفیت بالا به دست معلم می رسد.

So we made this box, and we tested it again

بنابراین ما این جعبه را ساختیم، و آن را دوباره امتحان کردیم ،

and again and again, and we're going through

و دوباره و دوباره، و ما چندین و چند بار این گونه تغییرات را اعمال کردیم.

multiple iterations to do these things.

و دوباره و دوباره، و ما چندین و چند بار این گونه تغییرات را اعمال کردیم.

But it's not limited to just education.

اما این کار ما تنها به سیستم آموزشی محدود نمی شد.

This kind of a technique or metrology

این نوع تکنیک یا فن ،

can actually be applied to other kinds of areas,

می تواند در زمینه های دیگری نیز استفاده شود ،

and I'm going to tell you one more little story.

پس من یک قضیه ی کوتاه دیگر نیز برای شما می گویم.

It's about this little device called a medi-meter.

این قضیه مربوط به این دستگاه کوچک به نام "سلامت سنج" می شود.

It's basically a little health care screening tool that we developed.

به طور کلی این دستگاهی که ساخته ایم یک دستگاه تشخیص میزان سلامتی است.

In India, there is a context of these amazing people,

در هند، ما افراد فوق العاده ای مثل این افراد داریم ،

the health care workers called ASHA workers.

مددیار هایی که به آن ها مددیاران آشا (ASHA workers) گفته می شود.

They are essentially foot soldiers for the health care system

آن ها در اصل سربازان پیاده سیستم بهداشت و سلامتی هستند که در بین مردم زندگی می کنند ،

who live in the local community and are trained

آن ها در اصل سربازان پیاده سیستم بهداشت و سلامتی هستند که در بین مردم زندگی می کنند ،

with basic tools and basic concepts of health care,

و با اسباب بنیادی و اصول ساده ی بهداشت آموزش داده شده اند،

and the main purpose is basically to inform people

و هدف اصلی اساسا آگاه کردن مردم برای هدایت کردن آن ها برای داشتن یک زندگی بهتر می باشد ،

to basically, how to lead a better life, but also

و هدف اصلی اساسا آگاه کردن مردم برای هدایت کردن آن ها برای داشتن یک زندگی بهتر می باشد ،

to divert or sort of make recommendations

و همچنین ارائه ی مشاوره برای این که چگونه بهداشت را رعایت کنند ؟

of what kind of health care should they approach?

و همچنین ارائه ی مشاوره برای این که چگونه بهداشت را رعایت کنند ؟

They are basically referral services, essentially.

آن ها به طور خیلی ساده فقط بیماران را به مراکز بهداشتی ارجاع می دهند.

But the problem with that is that we realized

ولی مشکل این روش این است که ما بعد از کمی تحقیقات فهمیدیم که

after a bunch of research that they are amazing

ولی مشکل این روش این است که ما بعد از کمی تحقیقات فهمیدیم که

at referring people to the nearest clinic

آن ها بسیاری از مردم را به نزدیک ترین مرکز پزشکی یا بیمارستان ارجاع می دهند ،

or the public health care system, but what happens at the

آن ها بسیاری از مردم را به نزدیک ترین مرکز پزشکی یا بیمارستان ارجاع می دهند ،

public health care system is this: these incredibly long lines

اما در نتیجه در مراکز بهداشتی این اتفاق رخ می دهد :

and too many people who overload the system

صفوف فوق العاده طولانی و حجم زیادی از مردم در برابر این مراکز تشکیل می شوند ،

simply because there's not enough doctors and facilities

فقط به این دلیل که مراکز و پزشکان کافی به اندازه ی افراد مراجعه کننده وجود ندارد.

for the population that's being referred.

فقط به این دلیل که مراکز و پزشکان کافی به اندازه ی افراد مراجعه کننده وجود ندارد.

So everything from a common cold

بنابراین همه ی بیماران از یک سرماخوردگی معمولی گرفته تا یک مورد مالاریای خطرناک به یک اندازه اهمیت داده می شوند ،

to a serious case of malaria gets almost the same

بنابراین همه ی بیماران از یک سرماخوردگی معمولی گرفته تا یک مورد مالاریای خطرناک به یک اندازه اهمیت داده می شوند ،

level of attention, and there's no priorities.

و اولویتی وجود ندارد.

So we said, "Come on, there's got to be a better way

ما با خودمان گفتیم، "خب، مطمئنا راه بهتری برای انجام این کار وجود دارد."

of doing this for sure."

ما با خودمان گفتیم، "خب، مطمئنا راه بهتری برای انجام این کار وجود دارد."

So we said, "What can we do with the ASHA worker

از خودمان پرسیدیم، "چه تغییری می توانیم در مورد مددیاران آشا ایجاد کنیم ،"

that'll allow this ASHA worker to become an interesting filter,

"که به آن ها اجازه دهد تا یک فیلتر مناسب برای بیماران باشند ،"

but not just a filter, a really well thought through referral

"و نه تنها یک فیلتر، بلکه به طور هوشمند بیماران را به مراکز بهداشتی رجوع دهند ،"

system that allows load balancing of the network,

"تا میزان مراجعه ی مردم به یک تعادل قابل قبول برسد ،"

and directs patients to different sources of health care

"و بیماران را متناسب با شدت بیماری یا وخامت وضع آن ها به مراکز بهداشتی مختلف بفرستند ؟"

based on the severity or the criticalness of those situations?"

"و بیماران را متناسب با شدت بیماری یا وخامت وضع آن ها به مراکز بهداشتی مختلف بفرستند ؟"

So the real key question was,

سوال اصلی ما این بود که ،

how do we empower this woman?

چگونه می توانیم عملکرد این زن را بهبود ببخشیم ؟

How do we empower her with simple tools

چگونه می توانیم عملکرد او را با استفاده از وسایل پیش پا افتاده که مخصوص تشخیص طبی نیستند ،

that's not diagnostic but more screening in nature

اما می توانند وضعیت سلامتی را نشان دهد بهبود ببخشیم ،

so she at least knows how to advise the patients better?

تا او حداقل بداند چگونه به بیمارانش بهتر مشاوره بدهد ؟

And that'll make such a huge difference on the system,

این کار تغییر بسیار بزرگی در سیستم ایجاد می کند ،

because the amount of waiting time and the amount of

زیرا زمان انتظار در نوبت طولانی است و مسافتی که مردم باید طی کنند ، گاهی تا 7 تا 15 کیلومتر می رسد ،

distances that people need to travel, often sometimes

زیرا زمان انتظار در نوبت طولانی است و مسافتی که مردم باید طی کنند ، گاهی تا 7 تا 15 کیلومتر می رسد ،

seven to 15 kilometers, sometimes by foot,

زیرا زمان انتظار در نوبت طولانی است و مسافتی که مردم باید طی کنند ، گاهی تا 7 تا 15 کیلومتر می رسد ،

to get a simple health check done, is very, very detrimental

بعضی اوقات مردم این مسافت را با پای پیاده می روند تا یک معاینه ساده انجام دهند ،

in the sense that it really dissuades people

این اتفاق به قدری به مردم آسیب می زند که آن ها را از مراجعه به مراکز بهداشتی دلسرد می کند.

from getting access to health care.

این اتفاق به قدری به مردم آسیب می زند که آن ها را از مراجعه به مراکز بهداشتی دلسرد می کند.

So if there was something that she could do,

بنابراین اگر او بتواند کاری انجام دهد که تغییری ایجاد کند، فوق العاده خواهد بود.

that would be amazing.

بنابراین اگر او بتواند کاری انجام دهد که تغییری ایجاد کند، فوق العاده خواهد بود.

So what we did was that we converted this device

و کاری که ما انجام دادیم این بود که این وسیله را به یک دستگاه پزشکی تبدیل کنیم.

into a medical device.

و کاری که ما انجام دادیم این بود که این وسیله را به یک دستگاه پزشکی تبدیل کنیم.

I want to demo this actually,

من می خواهم نحوه ی کارکرد آن را به طور مختصر نمایش دهم ،

because it's a very simple process.

چون واقعا روش کار ساده ای دارد.

Bruno, do you want to join us? (Cheers)

برونو، لطفا روی سن می آیی ؟ (تشویق)

Come along. (Applause)

بیا روی سن. (تشویق حاضرین)

So, what we're going to do is that

خب، کاری که می خواهم انجام دهم ،

we're going to measure a few basic parameters on you,

اندازه گیری یک سری مشخصات فیزیکی ساده ی تو است ،

including your pulse rate and the amount of oxygen

مثل میزان ضربان قلب در واحد زمان و میزان اکسیژن درون خون تو.

that's there in your blood.

مثل میزان ضربان قلب در واحد زمان و میزان اکسیژن درون خون تو.

So you're going to put your thumb on top of this.

تو باید شست خود را روی نوک آن قرار دهی.

Bruno Giussani: Like this, works?

برونو گیوسانی : "این طوری کار می کند ؟"

Vinay Venkatraman: Yeah. That's right. BG: Okay.

وینای ونکاترامن : "دقیقا، درسته." برونو : "خیلی خب."

VV: So I'm going to start it up. I hope it works.

وینای : "من دستگاه راه روشن می کنم. امیدوارم کار کند."

(Beeps) It even beeps, because it's an alarm clock, after all.

(صدای دستگاه) این دستگاه حتی صدا تولید می کند، چون به هر حال یک ساعت زنگ دار است.

So ... (Laughter)

خب ... (خنده ی حاضرین)

So I take it into the start position, and then

من عقربه ی آن را به موقعیت شروع می برم ،

I press the read button. (Beeps)

سپس دکمه ی گرفتن اطلاعات را فشار می دهم. (صدای دستگاه)

So it's taking a little reading from you. (Beeps)

این دستگاه کمی از مشخصات فیزیکی تو را می گیرد. (صدای دستگاه)

And then the pointer goes and points to three different options.

و سپس عقربه حرکت می کند و سه ناحیه را برای انتخاب حالت در اختیاردارد.

Let's see what happens here.

ببینیم چه اتفاقی می افتد.

(Beeps) Oh Bruno, you can go home, actually.

(صدای دستگاه) برونو ! تو می توانی به خانه بروی !

BG: Great. Good news. (Applause)

برونو : "عالیه ! خبر خوبی بود." (تشویق حاضرین)

VV: So ... (Applause)

وینای : خب ... (تشویق حاضرین)

So the thing about this is that

خب، یک نکته در مورد دستگاه این است که ،

if the pointer, unfortunately, had pointed to the red spot,

اگر عقربه، متأسفانه، در ناحیه ی قرمز متوقف می شد ،

we would have to rush you to a hospital.

ما باید تو را سریعا به بیمارستان می رساندیم.

Luckily, not today. And if it had pointed to the orange

خوشبختانه این اتفاق نیفتاد. ولی اگر در ناحیه ی نارنجی، یا کهربایی متوقف می شد ،

or the amber, it basically meant you had to have,

به طور ساده به این معنا بود که ،

sort of, more continuous care from the health care worker.

شما باید از مددجوی خود کمک و مشاوره ی بیشتری بگیرید.

So that was a very simple three-step screening process

این یک روش تشخیص سلامتی ساده ی سه حالته است ،

that could basically change the equation

که می تواند به طور خیلی ساده روش عملکرد سیستم بهداشت جامعه را دگرگون کند.

of how public health care works in so many different ways.

که می تواند به طور خیلی ساده روش عملکرد سیستم بهداشت جامعه را دگرگون کند.

BG: Thank you for the good news. VV: Yeah.

برونو : "بابت خبر های خوبت متشکرم." وینای : "قابلی نداشت."

(Applause)

(تشویق حاضرین)

So, very briefly, I'll just explain to you how this is done,

خب، به طور خلاصه روش انجام این کار را برای شما توضیح می دهم ،

because that's the more interesting part.

چون جالب ترین قسمت این کار است.

So essentially, the three things that are required

اساسا، سه چیز برای تبدیل این وسیله، به این وسیله مورد نیاز است :

to make this conversion from this guy to this guy

اساسا، سه چیز برای تبدیل این وسیله، به این وسیله مورد نیاز است :

is a cheap remote control for a television

یک ریموت کنترل تلویزیون ارزان قیمت ،

that you can almost find in every home today,

که امروزه تقریبا در هر خانه ای پیدا می شود ،

some parts from a computer mouse, basically,

تکه هایی از اعضای یک موس کامپیوتر ،

something that you can scavenge for very low cost,

چیز هایی که می توانید با کمترین قیمت اوراق کنید ،

and a few parts that have to be pre-programmed.

و تکه هایی که باید کمی دستکاری شوند.

Basically this is a micro-controller with a few

به طور کلی این یک قطعه ی الکترونیکی با کمی قطعات اضافه است ،

extra components that can be shipped for very little cost

که با کمترین هزینه می توان آن ها را به سراسر جهان فرستاد ،

across the world, and that's what is all required

و این تمام چیز های مورد نیاز برای ساختن این وسیله است ؛

with a little bit of local tinkering talent

البته با کمی هوش و ذوق فنی محلی افراد برای تبدیل این ساعت به وسیله مورد نظر.

to convert the device into something else.

البته با کمی هوش و ذوق فنی محلی افراد برای تبدیل این ساعت به وسیله مورد نظر.

So we are right now doing some systematic field tests

در حال حاضر ما یک سری آزمایش در این زمینه انجام می دهیم ،

to basically ascertain whether something like this actually

تا مشخص کند این وسیله به کار مددیاران آشا می آید یا نه.

makes sense to the ASHA worker.

تا مشخص کند این وسیله به کار مددیاران آشا می آید یا نه.

We are going through some reference tests to compare it

ما چند آزمایش اصولی انجام می دهیم تا آن زا با وسایل پیشرفته مقایسه کنیم ،

against professional equipment to see if there's a degree

تا ببینیم آیا تغییری برای بالا بردن دقت آن مورد نیاز است ،

of change in efficacy and if it actually makes an impact

و آیا بر زندگی مردم تأثیر گذار است ؟

in people's lives. But most importantly,

اما از همه مهم تر ،

what we are trying to do right now

کاری که در حال حاضر انجام می دهیم ،

is we are trying to scale this up, because there

این است که استفاده از این وسیله را گسترش دهیم ،

are over 250,000 ASHA workers on the ground

زیرا بیش از ۲۵۰ِ۰۰۰ مددیار آشا در هند وجود دارند ،

who are these amazing foot soldiers, and if we can

که سربازان خارق العاده ی بهداشت هستند ،

give at least a fraction of them the access to these things,

و اگر بتوانیم حداقل به بخشی از آنان قابلیت دسترسی به این وسیله را بدهیم ،

it just changes the way the economics of public health care

روند سیستم بهداشت عمومی به طور کلی عوض خواهد شد ،

works, and it changes the way systems actually function,

و به عبارتی عملکرد سیستم ها را دگرگون می کند ،

not just on a systematic planning level,

نه تنها در حد یک نقشه و تئوری ،

but also in a very grassroots, bottom-up level.

بلکه بسیار گسترده و اساسی.

So that's it, and we hope to do this in a big way.

امیدواریم تا این کار را به طور کامل انجام دهیم.

Thank you. (Applause)

متشکرم. (تشویق حاضرین)

(Applause)

(تشویق حاضرین)