How couples can sustain a strong sexual connection for a lifetime | Emily Nagoski

Translator: Masoud Motamedifar Reviewer: Mansoureh Hadavand

I'm sitting in a bar with a couple of friends --

با چند نفر از دوستانم در یک کافه نشسته بودیم --

literally, a couple, married couple.

در واقع با یک زوج، یک زوج متاهل.

They're the parents of two young children,

آنها والدین دو فرزند خردسال بودند،

seven academic degrees between them,

با هفت مدرک دانشگاهی،

big nerds, really nice people but very sleep-deprived.

درس خوان‌هایی بودند! آدم های فوق‌العاده خوب ولی محروم از خواب.

And they ask me the question I get asked more than any other question.

و سوالی را ‌پرسیدند که بیشتر از هر چیز دیگری از من پرسیده می‌شود.

They go, "So, Emily,

آنها اینطوری شروع کردند که: «خب امیلی،

how do couples, you know, sustain a strong sexual connection

زوج‌ها چطور یک رابطه جنسی قوی

over multiple decades?"

را در طول چند دهه ادامه می‌دهند؟»

I'm a sex educator, which is why my friends ask me questions like this,

من آموزشگر مسائل جنسی‌ام، به همین دلیل دوستانم سوالاتی مانند این می‌پرسند

and I am also a big nerd like my friends.

همچنین من هم مانند دوستانم بچه درس‌خوانی هستم.

I love science, which is why I can give them something like an answer.

من به دانش علاقمندم به همین خاطر می‌توانم جوابی به آنها بدهم.

Research actually has pretty solid evidence

پژوهش‌ها شواهد واقعا محکمی دارند

that couples who sustain strong sexual connections

که زوج‌هایی که روابط جنسی قوی را

over multiple decades

در طول چند دهه حفظ می‌کنند

have two things in common.

دو چیز مشترک دارند.

Before I can tell my friends what those two things are,

قبل از اینکه بتوانم به دوستانم بگویم که آن دو چیز چیست،

I have to tell them a few things that they are not.

باید چیزهایی را که نیست به آنها بگویم.

These are not couples who have sex very often.

اینها زوج‌هایی نیستند که خیلی زیاد رابطه جنسی داشته باشند.

Almost none of us have sex very often.

تقریبا هیچ یک از ما زیاد رابطه جنسی نداریم.

We are busy.

سرمان شلوغ است.

They are also not couples who necessarily have wild, adventurous sex.

همچنین زوج‌هایی نیستند که لزوما روابط جنسی هیجانی وماجراجویانه‌ای داشته باشند

One recent study actually found

در واقع مطالعه‌ای جدید نشان داد

that the couples who are most strongly predicted

که زوج‌هایی که پیش‌بینی می‌شود

to have strong sexual and relationship satisfaction,

که رضایت جنسی و رابطه‌ای قوی داشته باشند،

the best predictor of that

بهترین پیش‌بینی ‌کننده آن

is not what kind of sex they have

این نیست که چه نوع رابطه جنسی دارند

or how often or where they have it

یا هر چند وقت یکبار یا کجا دارند

but whether they cuddle after sex.

بلکه آیا پس از رابطه جنسی با مهربانی و ملایمت در آغوش گرفته می‌شوند.

And they are not necessarily couples

و آنها لزوما زوج‌هایی نیستند

who constantly can't wait to keep their hands off each other.

که نمی‌توانند صبر کنند تا دستشان روی بدن همدیگر قرار بگیرد.

Some of them are.

بعضی از آنها هستند.

They experience what the researchers call "spontaneous desire,"

آنها چیزی را تجربه می‌کنند که محققان به آن «میل خودجوش» می‌گویند،

that just sort of seems to appear out of the blue.

که به نحوی غیرمنتظره اتفاق می‌افتد.

Erika Moen, the cartoonist who illustrated my book,

اریکا موئن، نقاش کارتونی که کتاب من را طراحی کرد،

draws spontaneous desire as a lightning bolt to the genitals --

میل خودجوش را مانند رعد و برقی در اندام تناسلی ترسیم کرده--

kaboom! -- you just want it out of the blue.

کابوووم!-- شما به صورت ناگهانی آن را می‌خواهید.

That is absolutely one normal, healthy way to experience sexual desire.

این یک روش کاملا طبیعی و سالم برای تجربه‌ی میل جنسی است.

But there's another healthy way to experience sexual desire.

اما روش سالم دیگری نیز برای تجربه کردن میل جنسی وجود دارد.

It's called "responsive desire."

نام آن «میل پاسخگو» است.

Where spontaneous desire seems to emerge in anticipation of pleasure,

درحالیکه که میل خودجوش به نظر می‌رسد در پیش‌بینی لذت ظاهر می‌‌شود،

responsive desire emerges in response to pleasure.

میل پاسخگو در پاسخ به لذت ظاهر می‌گردد.

There's a sex therapist in New Jersey named Christine Hyde,

درمانگر رابطه جنسی در نیوجرسی به نام کریستین هاید،

who taught me this great metaphor she uses with her clients.

این استعاره را که برای مشتریانش استفاد می‌کند به من یاد داد

She says, imagine that your best friend invites you to a party.

او می‌گوید تصور کن بهترین دوستت تو را به مهمانی دعوت می‌کند.

You say yes because it's your best friend and a party.

شما بله می‌گویید چون بهترین دوستتان و یک مهمانی در میان است.

But then, as the date approaches, you start thinking,

اما هر چه تاریخ نزدیکتر می‌شود، شما به فکر می‌افتید،

"Aw, there's going to be all this traffic.

«اوه، قرار است این همه ترافیک باشد.

We have to find child care.

باید کسی را پیدا کنیم مراقب بچه‌ها باشد

Am I really going to want to put my party clothes on

آیا من واقعا می‌خواهم لباس‌های مهمانی‌ام را بپوشم

and get there at the end of the week?"

و آخر هفته به آنجا بروم؟»

But you put on your party clothes and you show up to the party,

اما شما لباس‌های مهمانی‌تان را می‌پوشید و آنجا حاضر می‌شوید،

and what happens?

و چه اتفاقی می‌افتد؟

You have a good time at the party.

در مهمانی به شما خوش می‌گذرد.

If you are having fun at the party,

اگر در مهمانی به شما خوش بگذرد،

you are doing it right.

شما آن را درست انجام ‌داده‌اید.

When it comes to a sexual connection, it's the same thing.

وقتی نوبت به یک رابطه جنسی می‌رسد همینطور است.

You put on your party clothes,

شما لباس مهمانی‌تان را می‌پوشید،

you set up the child care,

مراقبت از بچه را هماهنگ می‌کنید،

you put your body in the bed,

بدنتان را در تخت‌خواب قرار می‌دهید،

you let your skin touch your partner's skin

اجازه می‌دهید پوستتان پوست شریکتان را لمس کند

and allow your body to wake up and remember,

و به بدنتان اجازه می‌دهید بیدار شود و به یاد بیاورد،

"Oh, right! I like this.

«بله درسته! از این خوشم می‌آید.

I like this person!"

از این شخص خوشم می‌آید!»

That's responsive desire,

این میل پاسخگو است،

and it is key to understanding the couples who sustain a strong sexual connection

و این نکته کلیدی برای درک زوج‌هایی است که یک رابطه جنسی قوی را

over the long term,

در طولانی مدت حفظ می‌کنند،

because -- and this is the part where I tell my friends

زیرا-- و این همان قسمتی است که من به دوستانم

the two characteristics of the couples who do sustain a strong sexual connection --

دو ویژگی زوج‌هایی که یک رابطه جنسی قوی را حفظ می‌کنند می‌گویم--

one, they have a strong friendship at the foundation of their relationship.

یک، آنها یک دوستی قوی در بنیاد رابطه‌شان دارند.

Specifically, they have strong trust.

به ویژه، آنها اعتمادی قوی به یکدیگر دارند.

Relationship researcher and therapist,

محقق و درمانگر روابط جنسی،

developer of emotionally focused therapy,

توسعه دهنده درمان احساس محور،

Sue Johnson,

سو جانسون،

boils trust down to this question:

اعتماد را محور اصلی این سوال می‌داند:

Are you there for me?

آیا تو حامی من هستی؟

Especially, are you emotionally present and available for me?

به ویژه، آیا تو از لحاظ احساسی برای من حاضر و در دسترس خواهی بود؟

Friends are there for each other.

دوستان حامی یکدیگر هستد.

One.

یک.

The second characteristic is that they prioritize sex.

ویژگی دوم این است که آنها رابطه جنسی را در اولویت قرار می‌دهند.

They decide that it matters for their relationship.

آنها تصمیم می‌گیرند که رابطه جنسی برای رابطه‌شان مهم است.

They choose to set aside all the other things that they could be doing --

آنها انتخاب می‌کنند که هر چیز دیگری را که می‌توانستند انجام دهند کنار بگذارند--

the children they could be raising and the jobs they could be going to,

فرزندانی که می‌توانستند بزرگ کنند و شغل‌هایی که می‌توانستند داشته باشند،

the other family members to pay attention to,

اعضای دیگر خانواده که به آنها توجه کنند،

the other friends they might want to hang out with.

دوستان دیگری که می‌خواستند با آنها وقت بگذرانند.

God forbid they just want to watch some television or go to sleep.

یا شاید فقط می‌خواستند کمی تلویزیون نگاه کنند یا بخوابند.

Stop doing all that stuff and create a protected space

از همه این کارها دست بکشید و فضایی ایمن ایجاد کنید

where all you're going to do is put your body in the bed

جایی که تنها کاری که قصد دارید قرار دادن بدنتان در تخت خواب است

and let your skin touch your partner's skin.

و اجازه دهید پوستتان پوست شریکتان را لمس کند.

So that's it:

پس این شد:

best friends,

بهترین دوستان،

prioritize sex.

رابطه جنسی را در اولویت قرار می‌دهند.

So I said this to my friends in the bar.

من این را به دوستانم در کافه گفتم.

I was like, best friends, prioritize sex, I told them about the party,

بهترین دوستان رابطه جنسی را اولویت می‌دهند در مورد مهمانی به آنها گفتم،

I said you put your skin next to your partner's skin.

گفتم پوستتان را کنار پوست شریکتان قرار می‌دهید.

And one of the partners I was talking to goes, "Aaagh."

و یکی از افرادی که با آنها صحبت می‌کردم گفت «عه».

(Laughter)

(خنده)

And I was like, "OK, so, there's your problem."

و من هم گفتم «خب، پس مشکل تو اینجاست.»

(Laughter)

(خنده)

The difficulty was not that they did not want to go to the party, necessarily.

سختی این نبود که آنها لزوما نمی‌خواهند به مهمانی بروند.

If the difficulty is just a lack of spontaneous desire for party,

اگر سختی فقط نداشتن میل خودجوش برای مهمانی است،

you know what to do:

می‌دانید چکار کنید:

you put on your party clothes and show up for the party.

لباس مهمانی‌تان را می‌پوشید و در مهمانی حاضر می‌شوید.

If you're having fun at the party, you're doing it right.

اگر در مهمانی به شما خوش می‌گذرد آن را درست انجام ‌دادید.

Their difficulty was that this was a party

سختی آنها این بود که این یک مهمانی بود

where she didn't love what there was available to eat,

که در آن او چیزی را که برای خوردن فراهم بود دوست نداشت،

the music was not her favorite music,

موسیقی، موسیقی مورد علاقه او نبود،

and she wasn't totally sure she felt great about her relationships with people

و او زیاد مطمئن نبود احساس خوبی از رابطه با مردمی که

who were at the party.

در مهمانی بودند داشته باشد.

And this happens all the time:

و این همیشه اتفااق می‌افتد:

nice people who love each other come to dread sex.

افراد خوبی که همدیگر را دوست دارند از رابطه جنسی وحشت پیدا می‌کنند.

These couples, if they seek sex therapy,

این زوج‌ها، اگر به دنبال درمان جنسی باشند،

the therapist might have them stand up

ممکن است درمانگر از آنها بخواهد بایستند

and put as much distance between their bodies as they need

و بین بدن‌های آنها به اندازه‌ای که لازم است فاصله بگذارد

in order to feel comfortable,

تا احساس راحتی کنند،

and the less interested partner will make 20 feet of space.

و شریک کمتر علاقمند در فاصله ۶ متری قرار می‌گیرد.

And the really difficult part is that space is not empty.

و بخش واقعا مشکل این است که این فاصله خالی نیست.

It is crowded with weeks or months or more

پر از هفته‌ها یا ماه‌ها یا بیشتر

of the, "You're not listening to me,"

از «تو به من گوش نمی‌دهی»،

and "I don't know what's wrong with me but your criticism isn't helping,"

و نمی‌دانم من چه مشکلی دارم اما انتقاد تو کمکی نمی‌کند»،

and, "If you loved me, you would," and, "You're not there for me."

و «اگر من را دوست داشتی این کاررا می‌کردی» و «تو حامی من نیستی».

Years, maybe, of all these difficult feelings.

شاید پر از سال‌ها، از این احساسات سخت.

In the book, I use this really silly metaphor

در کتاب، من از این استعاره احمقانه استفاده می‌کنم

of difficult feelings as sleepy hedgehogs

احساسات سخت، مثل خارپشت‌های خواب‌آلود هستند

that you are fostering until you can find a way to set them free

که پرورش می‌دهید تا زمانیکه بتوانید

by turning toward them with kindness and compassion.

با چرخش به سمت آنها با نرمی و مهربانی راهی برای آزاد کردن آنها پیدا کنید.

And the couples who struggle to maintain a strong sexual connection,

و زوج‌هایی که برای حفظ کردن یک رابطه جنسی قوی مشکل دارند،

the distance between them is crowded with these sleepy hedgehogs.

فاصله‌ی بین آنها با این خارپشت‌های خواب آلود پر شده است.

And it happens in any relationship that lasts long enough.

و این در هر رابطه‌ی نسبتا طولانی اتفاق می‌افتد.

You, too, are fostering a prickle of sleepy hedgehogs

شما هم دارید خارهای یک خارپشت خواب‌آلود را

between you and your certain special someone.

بین خودتان و شخص ویژه‌ی زندگی‌تان پرورش می‌دهید.

The difference between couples who sustain a strong sexual connection

تفاوت بین زوج‌هایی که یک رابطه جنسی قوی را حفظ می‌کنند

and the ones who don't

و آنهایی که نمی‌توانند

is not that they don't experience these difficult hurt feelings,

این نیست که آنها این احساسات آزاردهنده را تجربه نمی‌کنند،

it's that they turn towards those difficult feelings

این است که آنها به سمت آن احساسات سخت

with kindness and compassion

با مهربانی و عطوفت می‌روند

so that they can set them free

تا بتوانند آنها را آزاد کنند

and find their way back to each other.

و راه برگشت را به سمت یکدیگر پیدا کنند.

So my friends in the bar are faced with the question under the question,

بنابراین دوستان من در کافه با سوالی داخل سوال مواجه شدند،

not, "How do we sustain a strong connection?"

نه اینکه «چطور ارتباطی قوی را حفظ کنیم؟»

but, "How do we find our way back to it?"

بلکه «چطور راه برگشتی به آن پیدا کنیم؟»

And, yes, there is science to answer this question,

و بله، علمی برای پاسخ به این سوال وجود دارد،

but in 25 years as a sex educator,

اما در ۲۵ سال یک آموزش دهنده‌ی مسائل جنسی بودن،

one thing I have learned is sometimes, Emily,

مهمترین چیزی که یاد گرفته‌ام این است که امیلی،

less science,

علم کمتر،

more hedgehogs.

خارپشت‌های بیشتر.

So I told them about me.

پس در مورد خودم به آنها گفتم.

I spent many months writing a book about the science of women's sexual well-being.

من ماه‌ها را صرف نوشتن کتابی در مورد علم سلامت جنسی زنان کردم.

I was thinking about sex all day, every day,

من تمام روز در مورد رابطه جنسی فکر می‌کردم، هر روز،

and I was so stressed by the project that I had zero -- zero! -- interest

و من آنقدر استرس پروژه را داشتم که علاقه‌ی صفر.. صفر

in actually having any sex.

به داشتن رابطه‌ی جنسی پیدا کرده بودم.

And then I spent months traveling all over,

و سپس ماه‌های زیادی را برای مسافرت به اطراف گذراندم،

talking with anyone who would listen

با هر کسی که گوش می‌داد

about the science of women's sexual well-being.

درمورد علم سلامت جنسی زنان صحبت می‌کردم.

And by the time I got home, you know,

و بعد از آن به خانه برگشتم،

I'd show up for the party, put my body in the bed,

برای مهمانی حاضر شدم، بدنم را به تخت‌خواب بردم،

let my skin touch my partner's skin,

اجازه دادم پوستم پوست شریکم را لمس کند،

and I was so exhausted and overwhelmed I would just cry and fall asleep.

و آنقدر خسته و ناتوان بودم که می‌خواستم گریه کنم و بخوابم.

And the months of isolation fostered fear and loneliness

و ماه‌ها جداییُ ترس و تنهایی

and frustration.

و ناامیدی را پرورش داده بود.

So many hedgehogs.

بنابراین خارپشت‌های بسیاری حاضر بودند.

My best friend, this person I love and admire,

بهترین دوستم، این شخص که عاشقش هستم و ستایشش می‌کنم،

felt a million miles away.

برایم بسیار احساس غریبگی داشت.

But ...

اما ...

he was still there for me.

هنوز حامی من بود.

No matter how many difficult feelings there were,

مهم نبود چقدر احساسات سخت وجود داشت،

he turned toward them with kindness and compassion.

با مهربانی و عطوفت به سمت آنها رفت.

He never turned away.

هیچوقت رو برنگرداند.

And what was the second characteristic

و ویژگی دوم

of couples who sustain a strong sexual connection?

در زوج‌هایی که رابطه جنسی قوی را حفظ می‌کنند چه بود؟

They prioritize sex.

رابطه را در اولویت می‌گذارند

They decide that it matters for their relationship,

آنها تصمیم می‌گیرند که این برای رابطه‌شان مهم است،

that they do what it takes to find their way back to the connection.

که آنها کاری را که لازم است برای برگشت به اتصال پیدا می‌کنند.

I told my friends what sex therapist and researcher Peggy Kleinplatz says.

به دوستانم چیزی را که محقق و درمانگر جنسی پگی کلاین پلاتز می‌گوید گفتم.

She asks: What kind of sex is worth wanting?

او می‌پرسد: چه نوع رابطه‌ جنسی ارزش خواستن دارد؟

My partner and I looked at the quality of our connection

من و شریکم به کیفیت اتصالمان نگاه کردیم

and what it brought to our lives,

و چیزی که به زندگی ما آورده بود،

and we looked at the family of sleepy hedgehogs

و ما به خانواده‌ی خارپشت‌های خواب آلود نگاه کردیم

I had introduced into our home.

که من به خانه‌مان معرفی کرده بودم.

And we decided it was worth it.

و تصمیم گرفتیم که ارزشش را دارد.

We decided -- we chose -- to do what it took to find our way,

تصمیم گرفتیم--انتخاب کردیم-- کاری که لازم است را برای برگشت انجام دهیم،

turning towards each of those sleepy hedgehogs,

چرخش به سمت هر کدام از این خارپشت‌های خواب‌آلود،

those difficult hurt feelings,

آن احساسات سخت و آزاردهنده،

with kindness and compassion

با مهربانی و عطوفت

and setting them free so that we could find our way back

و آزاد کردن آنها تا بتوانیم راه برگشتمان را پیدا کنیم

to the connection that mattered for our relationship.

به اتصالی که برای رابطه‌مان مهم بود.

This is not the story we are usually told

این معمولا داستانی نیست که

about how sexual desire works in long-term relationships.

درباره نحوه کارکرد میل جنسی در روابط طولانی مدت به ما گفته شده.

But I can think of nothing more romantic,

اما من نمی‌توانم به چیزی عاشقانه‌تر از،

nothing sexier,

چیزی جذاب‌تر از،

than being chosen as a priority

انتخاب شدن به عنوان اولویت

because that connection matters enough,

چون اتصال اهمیت دارد فکر کنم،

even after I introduced all of these difficult feelings into our relationship.

حتی بعد از اینکه من تمام این احساسات سخت را وارد رابطه‌مان کردم.

How do you sustain a strong sexual connection over the long term?

شما چطور یک رابطه جنسی قوی را در طولانی مدت حفظ می‌کنید؟

You look into the eyes of your best friend,

شما در چشمان بهترین دوستتان نگاه می‌کنید،

and you keep choosing to find your way back.

و به انتخاب کردن راهی برای برگشت پیدا کردن ادامه می‌دهید.

Thank you.

متشکرم.

(Applause)

(تشویق)