To overcome challenges, stop comparing yourself to others | Dean Furness

928,480 views ・ 2020-06-08

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
Transcriber: Joseph Geni Reviewer: Joanna Pietrulewicz
0
0
7000
Translator: Mahrokh Mirani Reviewer: Masoud Motamedifar
00:12
It seems we have been measured almost all of our lives,
1
12792
3059
به نظر می‌رسد که ما تقریبا تمام عمرمان اندازه گرفته شده‌ایم.
00:15
when we are infants, with our height and our weight,
2
15875
2518
در هنگام نوزادی، توسط قد و وزنمان،
00:18
and as we grew it became our speed and our strength.
3
18417
2851
و بعدها جایش را به سرعت و قدرتمان داد.
00:21
And even in school there are test scores
4
21292
1976
و حتی در مدرسه با نمراتی که کسب می‌کنیم،
00:23
and today with our salaries and job performance.
5
23292
2541
و اکنون با حقوق و بازده کاریمان.
00:26
It seems as if those personal averages are almost always used
6
26625
4309
انگار که این میانگین‌های شخصی تقریبا همیشه استفاده می‌شوند
00:30
to measure where we are in comparison to our peers.
7
30958
4000
که جای ما را در مقایسه با بقیه مشخص کنند.
00:35
And I think we should look at that a little differently.
8
35667
2642
و من فکر می‌کنم که ما باید طور دیگری به آن نگاه کنیم
00:38
That personal average is just that, it's something very personal
9
38333
3018
این متوسط فقط چیزی بسیار شخصی است
00:41
and it's for you,
10
41375
1268
و مختص خود شماست.
00:42
and I think if you focus on that and work to build that,
11
42667
2642
و به نظرم اگر روی آن تمرکز کنید و سعی کنید آن را بسازید
00:45
you can really start to accomplish some really amazing things.
12
45333
2935
می‌توانید به نتایج واقعا جالبی دست پیدا کنید.
00:48
This idea started for me on a December evening in 2011.
13
48292
3392
ماجرای من در یکی از عصر‌های دسامبر ۲۰۱۱ شروع شد.
00:51
I had just stepped outside to do our evening chores
14
51708
2435
برای انجام کارهای عصرگاهی به بیرون خانه رفته بودم
00:54
to feed our horses.
15
54167
1392
تا اسب‌ها را غذا بدهم.
00:55
I hopped into our tractor,
16
55583
1393
سوار تراکتورمان شدم،
00:57
and a few minutes later,
17
57000
1268
و چند دقیقه بعد،
00:58
a five foot tall, 700-pound bale of hay fell from the loader,
18
58292
4351
یک پشته علف ۱/۵ متری ۳۱۵ کیلویی از بالای لودر افتاد
01:02
crushing me in the seat of the tractor
19
62667
1976
و به من که روی صندلی تراکتور نشسته بودم برخورد کرد
01:04
and in the process shattering my T5 and T6 vertebrae.
20
64667
3767
و در این بین مهره‌های پنجم و ششم ستون فقرات من را شکست.
01:08
I didn't lose consciousness,
21
68458
2143
هوشیاریم را از دست ندادم،
01:10
but I felt this buzz throughout my body, and I knew what had happened right away.
22
70625
3851
اما تمام بدنم مورمور شد و همان موقع فهمیدم چه اتفاقی افتاده است.
01:14
My hands were reaching for my legs,
23
74500
1726
دستانم را به پاهایم زدم،
01:16
but my legs didn't recognize anything touching them.
24
76250
2559
اما پاهایم چیزی حس نمی‌کردند.
01:18
And in fact, I couldn't feel anything from the center of my chest down.
25
78833
3500
در حقیقت، از سینه به پایین چیزی احساس نمی‌کردم.
01:23
So there I was, about 100 feet from the house,
26
83042
3309
از خانه حدود ۳۰ متر فاصله داشتم،
01:26
with my arms wrapped around the steering the wheel,
27
86375
2476
دستانم را دور فرمان پیچیدم
01:28
trying to hold myself up, waiting for help.
28
88875
2042
سعی کردم خود را ایستاده نگه دارم و منتظر کمک بمانم.
01:31
And unlike what you see in TV and the movies,
29
91667
2434
و برخلاف آنچه که در تلویوزیون و فیلم‌ها می‌بینید،
01:34
as much as I tried to get the dogs to go to the house and get help --
30
94125
4184
هرکار کردم که سگ‌ها را وادار کنم به خانه بروند و کمک بیاورند،
01:38
(Laughter)
31
98333
1101
(خنده)
01:39
they just stared at me.
32
99458
1292
آنها فقط به من خیره شدند.
01:41
Well, 45 minutes later, my wife came home,
33
101833
2018
خوب، ۴۵ دقیقه بعد، همسرم به خانه آمد،
01:43
and I heard her step out of the house
34
103875
2143
و من شنیدم که به بیرون از خانه آمد
01:46
and, like, normal, if I needed help, "Hey, do you need help?"
35
106042
2934
و طبق معمول برای اطمینان از من پرسید: «کمک لازم داری»؟
01:49
And I said, "Yes."
36
109000
1268
و من گفتم: «بله».
01:50
And there was a brief pause and then I heard her yell,
37
110292
2559
بعد از یک مکث کوتاه، فریاد زد و گفت:
01:52
"Do you need 9/11 help?"
38
112875
1268
«کمک پزشکی لازم داری؟»
01:54
And again I yelled, "Yes."
39
114167
1726
و من دوباره فریاد زدم، «بله».
01:55
Well, not long after I was enjoying my very first helicopter ride
40
115917
3559
دقایقی بعد داشتم از اولین هلیکوپترسواری‌ام لذت می‌بردم
01:59
all the way to the hospital.
41
119500
1334
تا به بیمارستان برده شوم.
02:01
Now, the injury wasn't very dramatic or graphic.
42
121708
4351
جراحت چندان دراماتیک یا قابل دیدن نبود.
02:06
I simply broke a bone or two.
43
126083
1792
فقط یک یا دو استخوان شکسته بود.
02:09
And in the process, I was told I'd probably never walk again.
44
129000
3417
و در این میان به من گفتند که احتمالا هرگز نتوانم دوباره راه بروم.
02:13
It became very normal for me to use a rope to sit up in bed,
45
133167
3184
به مرور استفاده از یک طناب برای بلند شدن از تخت برایم طبیعی شد
02:16
because my abdominal muscles no longer work.
46
136375
2268
زیرا دیگر ماهیچه‌های شکمی‌ام کار نمی‌کردند.
02:18
Or to use a board to slide out of bed into a wheelchair,
47
138667
3101
و یا استفاده از یک تخته برای سُرخوردن از تخت روی ویلچر
02:21
or to even wait for people to reach things for me.
48
141792
2375
یا حتی منتظر دیگران ماندن تا چیزی را که می‌خواهم به من بدهند.
02:24
Everything that I had learned and had known about my height
49
144792
5101
هرآنچه که راجع به قد خودم می‌دانستم
02:29
and my strength and my balance and my mobility was blown away.
50
149917
4059
و نیز درباره‌ی قدرت و تعادل و حرکاتم یاد گرفته بودم، ناپدید شده‌بود.
02:34
My entire personal average had been reset.
51
154000
2292
تمام اندازه‌های شخصی‌ام پاک شده بود.
02:37
Now you could be sure in those days I was being measured more than ever,
52
157333
3560
می‌توانید مطمئن باشید که آن روزها بیش از هرزمان دیگری اندازه گرفته می‌شدم.
02:40
by the doctors and nurses for sure
53
160917
1851
البته توسط دکترها و پرستارها،
02:42
but maybe more so in my own mind,
54
162792
2142
اما شاید از آن بیشتر در ذهن خودم،
02:44
and I found myself comparing
55
164958
1893
و دائما کارهایی را که قرار بود با بهبود یافتن بتوانم انجام دهم،
02:46
what I thought I was going to be able to do going forward
56
166875
2726
با آنچه که قبلا قادر به انجامش بودم
02:49
with what I once was able to do.
57
169625
1667
مقایسه می‌کردم
02:52
And I became pretty frustrated.
58
172333
1851
و بسیار درمانده شده بودم.
02:54
It took some very consistent prodding from my wife, who kept saying,
59
174208
3226
همسرم تلاش زیادی برای تشویق من می‌کرد
و دائما می‌گفت، «امیدوار باش»، قبل از آنکه من هیچ پیشرفتی داشته‌باشم.
02:57
"Get your eyes up," before I could get moving forward.
60
177458
2601
03:00
And I soon realized that I almost had to forget about the person I was before
61
180083
4851
و خیلی زود فهمیدم که باید فراموش کنم قبلا چه کسی بودم
03:04
and the things I was able to do before.
62
184958
2518
و قادر به انجام چه کارهایی بودم.
03:07
I almost had to pretend it was never me.
63
187500
2393
و تقریبا باید تظاهر می‌کردم هیچوقت چنین کسی نبوده‌ام.
03:09
And I'm afraid if I had not made that realization,
64
189917
2351
فکر می‌کنم که اگر این را درک نکرده بودم،
03:12
my frustration would have turned into something much harder to recover from.
65
192292
3833
درماندگی من می‌توانست به چیزی بدتر از آنکه بشود بر آن غلبه کرد تبدیل شود.
03:17
Now, luckily, a few weeks later,
66
197458
1976
خوشبختانه، چند هفته بعد،
03:19
I was transferred to a specialty spinal cord rehab hospital
67
199458
2851
به یک بیمارستان توانبخشی مخصوص ضایعات نخاعی منتقل شدم،
03:22
about 10 hours from home, and wouldn't you know,
68
202333
2310
که حدودا ۱۰ ساعت تا خانه فاصله داشت
03:24
the first day of rehab and the first session
69
204667
2142
و شما نمی‌دانید، اما در اولین روز و اولین جلسه
03:26
we had something called fit class,
70
206833
1620
کلاسی به نام آمادگی جسمانی داشتیم
03:28
and a group of us broke into teams
71
208477
1999
و گروهی از ما به تیم‌هایی تقسیم شدیم
03:30
to see which team could do the most reps in the weight machine.
72
210500
3393
تا ببینیم که کدام تیم می‌تواند تعداد بیشتری حرکت سرشانه بزند.
03:33
Now, we've all been there, haven't been to the gym in a year or two.
73
213917
3392
همه افرادی که آنجا بودند، حداقل یک یا دو سال بود که به باشگاه نرفته بودند.
03:37
Neither had I.
74
217333
1310
من هم همینطور.
03:38
And so what do you do?
75
218667
1309
شما در چنین مواقعی چه می‌کنید؟
سعی می‌کنید همان کاری را بکنید که چند سال پیش می‌توانستید
03:40
You try to do what you did a couple of years ago,
76
220000
2309
03:42
and you do a couple of sets.
77
222333
1476
و چند ست وزنه می‌زنید.
03:43
And then what do you do? A couple more.
78
223833
1976
و بعد از آن چه کار می‌کنید؟ چند ست دیگر هم می‌زنید.
03:45
And you're feeling even better, so you do more.
79
225833
2476
و چون حس بهتری پیدا می‌کنید، چند تای دیگر هم می‌زنید.
03:48
And the next two weeks you complain to your family about how sore you are.
80
228333
3560
و دو هفته‌ی آینده را از بدن‌درد به خانواده غر می‌زنید.
03:51
(Laughter)
81
231917
1267
(خنده)
03:53
Well, my team went all out and we won, we won big,
82
233208
3226
خوب تیم من همه را شکست داد و ما بردیم، یک پیروزی بزرگ.
03:56
and for the next three days I could not straighten my arms,
83
236458
2976
اما تا سه روز بعد نمی‌توانستم دست‌هایم را صاف کنم،
03:59
which isn't that big a deal except when you're in a wheelchair
84
239458
2935
که مسئله چندان مهمی نیست، مگر آنکه روی ویلچر باشید
04:02
and that's really what you have to use to get around.
85
242417
2517
و مجبور باشید برای حرکت از آنها استفاده کنید.
04:04
And that proved to be a very important lesson for me.
86
244958
2560
و این درس بزرگی به من داد.
04:07
It was one thing that I couldn't compare myself to myself,
87
247542
4309
این یک مشکل بود که نمی‌توانستم خودم را با خود سابقم مقایسه کنم،
04:11
but even around people in the same situation in that hospital,
88
251875
3434
اما افرادی با شرایط مشابه من در همان بیمارستان بودند
04:15
I found that I couldn't try to keep pace or set pace with them as well,
89
255333
3351
و من فهمیدم که حتی نمی‌توانم پابه‌پای آن‌ها پیش بروم.
04:18
and I was left with really only one choice
90
258708
2060
و تنها یک انتخاب برایم باقی‌ماند
04:20
and that was to focus on who I was at that point in time
91
260792
2684
این که روی کسی که در همان لحظه هستم تمرکز کنم
04:23
with where I needed to go and to get back to who I needed to be.
92
263500
3851
به جایی که لازم است بروم و به کسی که باید، تبدیل بشوم.
04:27
For the next six weeks, for seven to eight hours a day,
93
267375
3059
در شش هفته آینده، هر روز هفت تا هشت ساعت،
04:30
that's what I did.
94
270458
1310
این کاری بود که می‌کردم.
04:31
I built little by little,
95
271792
1642
اندک اندک بهبود پیدا کردم،
04:33
and, as you might expect,
96
273458
1851
و همانطور که انتظار می‌رود
04:35
when you're recovering from a spinal cord injury,
97
275333
2351
وقتی در حال بهبودی از یک ضایعه نخاعی هستید،
04:37
you're going to have a bad day.
98
277708
1518
ممکن است گاهی یک روز بد داشته باشید.
04:39
You might have a few in a row.
99
279250
1476
یا حتی چند روز پشت سرهم.
04:40
What I found out is that good and bad really didn't have a lot of meaning
100
280750
3518
چیزی که من فهمیدم این بود که خوب و بد چندان مفهومی ندارند
04:44
unless I had the context of knowing what my average was.
101
284292
4601
مگر آنکه من تصوری از رکوردهایم داشته باشم
04:48
It was really up to me to decide if something was bad or good
102
288917
3142
این من بودم که تصمیم می‌گرفتم چیزی واقعا خوب است یا بد.
04:52
based on where I was at that point in time,
103
292083
2185
بر اساس جایگاهی که تا آن زمان به آن رسیده بودم
04:54
and it was in my control to determine if it really was a bad day.
104
294292
3142
و من تصمیم می‌گرفتم که امروز را یک روز بد نام گذارم.
04:57
In fact, it was my decision on whether or not I could stop
105
297458
2810
در حقیقت تصمیم وابسته به من بود
که زنجیره‌ای از روزهای بد را متوقف کنم.
05:00
a streak of bad days.
106
300292
1351
05:01
And what I found during that time away from home
107
301667
2934
و چیزی که در طول این مدت به دور از خانه بودن فهمیدم این بود
05:04
is I never had a bad day, even with everything going on.
108
304625
3809
که با وجود همه‌ی اتفاقاتی که می‌افتاد، من هیچ روز بدی نداشتم.
05:08
There were parts of my day that were certainly not as pleasant
109
308458
3226
همیشه بخش‌هایی از روزم وجود داشتند
05:11
as they could be,
110
311708
1310
که به لذت‌بخش‌ترین نحو ممکن طی نمی‌شدند،
05:13
but it was never an entirely bad day.
111
313042
2267
اما هرگز یک روز کامل بد نبود.
05:15
So I'm guessing that all of you have been through a meeting
112
315333
2851
حدس می‌زنم همه‌ی شما تجربه‌ی این را داشته‌اید
که قرار کاریتان زیاد خوب پیش نرفته است
05:18
that probably didn't go very well,
113
318208
1643
05:19
or a commute that wasn't as great as you would like it,
114
319875
2643
مسیری را باید بارها طی می‌کردید که خیلی دوستش نداشته‌اید،
05:22
or even burned dinner at night.
115
322542
1601
یا حتی شبی که شام را سوزانده‌اید.
05:24
Did those things really ruin your entire day?
116
324167
2375
آیا این اتفاقات واقعا تمام روزتان را خراب کردند؟
05:27
What I found in those scenarios is the quicker you move on to what's next,
117
327583
4935
چیزی که در آن موقعیت‌ها فهمیدم این است که هرچه سریع‌تر سراغ کار بعدی بروید،
05:32
the quicker you can start attacking things.
118
332542
2059
زودتر می‌توانید به کارها حمله کنید
05:34
And by moving on to next as fast as possible,
119
334625
3018
و وقتی با نهایت سرعت به سراغ کار بعدی می‌روید،
05:37
you shrink the time you spend in those bad scenarios
120
337667
3392
زمانی که صرف اتفاقات بد می‌کنید را کاهش می‌دهید
05:41
and it gives more time for the good.
121
341083
2018
و زمان بیشتری برای کارهای خوب خواهید داشت
05:43
And, as a result, the good outweighs the bad,
122
343125
2309
و در نتیجه قسمت خوب کارها بر قسمت بد غالب می‌شود.
05:45
your average increases and that's just how the math works.
123
345458
3393
و میانگینتان افزایش می‌یابد. ریاضی اینطوری کار می‌کند!
05:48
It didn't matter to me if I'd spent the morning
124
348875
2851
اینکه تمام صبح را با داروهایم درگیر باشم،
05:51
really struggling with my medication,
125
351750
2268
برای من اهمیتی نداشت.
05:54
or at lunch my legs being very spastic,
126
354042
2642
یا اینکه در هنگام ناهار پاهایم گرفته باشد
05:56
or even if I had fallen out of my wheelchair.
127
356708
2518
یا حتی اگر از ویلچر می‌افتادم.
05:59
Ask my wife. It happens quite often.
128
359250
1809
از همسرم بپرسید. این اتفاق زیاد می‌افتد.
06:01
She's here.
129
361083
1250
او اینجاست.
06:03
They were just small parts of my day and small parts of my average.
130
363125
4351
آن‌ها تنها بخش‌های خیلی کوچکی از روز من و میانگینم بودند.
06:07
And so, in the months and years that followed,
131
367500
2768
و در طی ماه‌ها و سال‌های بعد،
06:10
I continued to try to attack things in that way,
132
370292
2892
من همینطور سعی می‌کردم کارها را شکست دهم.
06:13
and before I knew it I was being presented with some pretty incredible challenges,
133
373208
5101
و قبل از اینکه متوجه شوم، با چالش‌های بزرگی روبرو شدم.
06:18
like completing a marathon in a wheelchair.
134
378333
2976
مثل تمام کردن یک ماراتون روی ویلچر.
06:21
In early 2016, I met my physical therapist,
135
381333
2060
اوایل سال ۲۰۱۶ ملاقاتی با فیزیوتراپیستم داشتم
06:23
and after a few really grueling sessions, she must have sensed something,
136
383417
3517
و پس از چند جلسه فرساینده، احتمالا او چیزی در من احساس کرده بود
06:26
because she pulled me aside and said, "You know, you should do a half marathon.
137
386958
3726
چرا که مرا به کناری کشید و گفت: «تو باید در ماراتن شرکت کنی»
06:30
In your wheelchair. And, oh yeah, it's in 10 weeks."
138
390708
3018
با ویلچرت. و ۱۰ هفته فرصت داری.
06:33
And I thought in my mind, "You're crazy." I didn't have a workout plan.
139
393750
4851
با خودم گفتم: «تو دیوانه‌ای» من برنامه‌ی تمرینی نداشتم.
06:38
I didn't have any way of knowing how fast I needed to go
140
398625
3809
هیچ راهی نداشتم که بفهمم با چه سرعتی باید حرکت کنم
06:42
or how far I was supposed to go.
141
402458
2209
یا چه مسافتی را قرار است طی کنم.
06:45
But I simply got to work,
142
405667
1309
ولی فقط باید تمرین می‌کردم
06:47
and I started tracking every workout, every day,
143
407000
2268
و شروع کردم به بررسی هر تمرین، هر روز
06:49
and I simply wanted to be as good as or as fast as I was the prior day.
144
409292
5392
و تنها چیزی که می‌خواستم این بود که حداقل به سرعت روز قبل برسم.
06:54
And in the end I really created that average for myself
145
414708
2685
و در پایان، واقعا آن میانگین را برای خودم ایجاد کردم.
06:57
and I tried to build on that as much as I could.
146
417417
2684
و سعی کردم هرچقدر می‌توانم آن را بهتر کنم
07:00
Well, I finished that race right in time with what my average should have been,
147
420125
4268
خب، من آن مسابقه را با توجه به میانگینم، در زمان مناسبی تمام کردم
07:04
and somewhere along the way
148
424417
2226
و جایی در میانه‌ی مسیر،
07:06
I kind of closed the door on who I once was.
149
426667
4392
می‌توان گفت در را به روی کسی که قبلا بودم بستم
شخصی که زمانی بودم،
07:11
That person who I was before
150
431083
1393
07:12
and all those things I thought I was able to do really didn't matter.
151
432500
3268
و تمام کارهایی که فکر می‌کردم می‌توانم بکنم، واقعا دیگر اهمیتی نداشتند.
07:15
In fact, walking again really didn't matter.
152
435792
2142
در حقیقت، دوباره راه رفتن دیگر اهمیتی نداشت.
07:17
It became much less of a goal for me in terms of where I was going to go.
153
437958
3518
راه رفتن دیگر در مسیری که در آن قرار داشتم برای من هدف نبود
07:21
And besides, like, you guys are so slow when you walk.
154
441500
4848
و از طرفی، شما مردم خیلی آرام راه می‌روید
07:26
In crowds like this, it is so difficult.
155
446382
3011
در چنین جمعیتی، کار خیلی سخت می‌شود
07:29
I'm like, "Get out of the way. We're going places."
156
449417
2476
و در فکرم می‌گویم: «بروید کنار. ما کار و زندگی داریم»
07:31
(Laughter)
157
451917
1267
(خنده)
07:33
And all I wanted to do was go fast.
158
453208
1726
تنها کاری که می‌خواستم بکنم تند رفتن بود
07:34
And so I did what I thought I should do.
159
454958
2435
پس شروع کردم به کاری که فکر می‌کردم باید بکنم.
07:37
I started researching wheelchair racing.
160
457417
2142
در مورد مسابقات با ویلچر تحقیق کردم
07:39
And I went online and I found the best of the best,
161
459583
2435
در اینترنت گشتم و بهترین‌ها را پیدا کردم
07:42
I learned their technique, I learned about the equipment,
162
462042
2684
تکنیک‌هایشان را یاد گرفتم، در مورد تجهیزات یاد گرفتم،
07:44
and I was lucky to have a coach that offered me a way to get started.
163
464750
4601
و خوش‌شانس بودم که مربی‌ای داشتم که راهی برای آغازکردن نشانم داد
07:49
And after talking with him
164
469375
1309
و بعد از صحبت با او
07:50
and having him help me get those things underway,
165
470708
3417
و کمک‌هایش برای عملی کردن آن چیزها،
07:55
as I was leaving, he says, "You know, you should do the 2017 Chicago Marathon."
166
475125
4268
وقتی در حال رفتن بودم گفت:«می‌دانی؟ تو باید در ماراتن ۲۰۱۷ شیکاگو شرکت کنی».
07:59
And he's the coach, I can't tell him no.
167
479417
3684
و او مربی است، نمی‌توانم نه بگویم.
08:03
So with that guidance, I went back home, and I got to work,
168
483125
2851
پس با آن راهنمایی‌ها به خانه رفتم و شروع به کار کردم،
08:06
much like in the prior way.
169
486000
2768
کمابیش مانند قبل.
08:08
And I continued researching, but I had learned my lesson.
170
488792
2726
و به تحقیقاتم ادامه دادم، اما درسم را گرفته بودم.
08:11
I was really careful not to compare
171
491542
1767
خیلی حواسم را جمع کردم
08:13
with how accomplished those people on the internet were
172
493333
3060
که خودم را با موفقیت‌های افراد در اینترنت و سرعتشان
08:16
and how fast they were,
173
496417
1267
مقایسه نکنم.
08:17
because if I had, I probably never would have continued
174
497708
2643
زیرا اگر این کار را می‌کردم،
احتمالا دیگر به کارم ادامه نمی‌دادم.
08:20
going through with it.
175
500375
1434
08:21
Well, the weekend of the race arrived,
176
501833
1893
خب، روز مسابقه فرا رسید.
08:23
and it was just like going to college for the first time.
177
503750
2708
و دقیقا مانند روز اول کالج بود.
08:27
You're dumped off,
178
507125
1309
شما تنها ایستاده‌اید،
08:28
there's a whole bunch of people around you,
179
508458
2060
تعداد زیادی آدم اطرافتان هست،
08:30
you don't really know very many of them,
180
510542
1976
که اکثر آن‌ها را نمیشناسید
08:32
somebody's got the cool stereo and the cool TV
181
512542
2226
یک نفر استریو و تلویزیون جالبی دارد،
08:34
and they're smart and they're pretty and they're cute and they're handsome
182
514792
3517
دیگران باهوشند، خوشحالند، با‌مزه‌اند و خوش‌تیپ هستند،
و شما مطمئن نیستید که به آنجا تعلق داشته باشید.
08:38
and you don't know if you really belong.
183
518333
1935
08:40
But then somebody says, "Hey, let's go get food."
184
520292
2351
ولی ناگهان کسی می‌گوید «بیا برویم غذا بخوریم»
08:42
And all of a sudden, that friend group happens
185
522667
2226
و ناگهان گروه دوستی شکل می‌گیرد
08:44
and you start to settle in.
186
524917
2559
و شما شروع به جا افتادن می‌کنید.
08:47
Well, that weekend of the race,
187
527500
1643
در آن آخر هفته‌ی مسابقه،
08:49
we had a meeting called the Wheelers Meeting,
188
529167
2184
قراری به نام ملاقات چرخ‌دارها داشتیم
08:51
and there were 60 wheelchairs in that room the night before the race.
189
531375
4059
و شب قبل از مسابقه، ۶۰ ویلچر در آن اتاق وجود داشت
08:55
And wouldn't you know it,
190
535458
1310
و باورتان نمی‌شود
08:56
all of the people that I had been researching were there,
191
536792
2726
تمام افرادی که در موردشان تحقیق می‌کردم آن‌جا بودند.
08:59
the best in the world.
192
539542
1309
بهترین‌های جهان.
09:00
There must have been over 50 Paralympic medals in the room that day.
193
540875
3476
آن‌روز باید بیش از ۵۰ مدال پارالمپیک در آن اتاق بوده باشد.
09:04
And I felt pretty small and I fell back into that trap of comparing myself.
194
544375
3708
و من شدیدا احساس کوچکی کردم و دوباره در تله‌ی مقایسه کردنم افتادم
09:09
I knew that my averages that I had been tracking during my workouts
195
549792
3642
می‌دانستم که میانگینی که در حال تمرین اندازه گرفته بودم،
09:13
were over 90 seconds slower per mile than theirs.
196
553458
2917
بیشتر از ۵۶ ثانیه در کیلومتر از آن‌ها کمتر بود.
09:17
And the coach was the only one there that I knew,
197
557208
2351
و مربی تنها کسی بود که در آن‌جا می‌شناختم
09:19
and he reached out and noticed something, and I think he sensed my anxiety,
198
559583
4726
او مرا دید و چیزی توجهش را جلب کرد و فکر می‌کنم متوجه نگرانی من شد
09:24
and he invited me to get food with his team.
199
564333
3167
و مرا دعوت کرد که با تیمش غذا بخورم.
09:28
And with that, everything settled down.
200
568625
3143
و در آن هنگام همه چیز آرام شد.
09:31
I realized really quick that they didn't care about my average, surely,
201
571792
4517
من خیلی زود فهمیدم آن‌ها قطعا به میانگین من اهمیت نمی‌دهند
09:36
and I had forgotten about theirs.
202
576333
2143
و من هم مال آن‌ها را فراموش کردم.
09:38
Well that next day,
203
578500
1309
خب، روز بعد،
09:39
I finished the race about 45 minutes after the person that won it.
204
579833
3185
من مسابقه را حدود ۴۵ دقیقه بعد از نفر اول تمام کردم.
09:43
But as I was leaving, those new friends, who are very close today,
205
583042
3184
ولی وقتی آن دوستان که اکنون خیلی به من نزدیکند را ترک می‌کردم
09:46
challenged me to stay involved
206
586250
1518
از من خواستند که ادامه دهم
09:47
and to keep working through different races and competitions.
207
587792
4500
و به مسابقات و رقابت‌های مختلف بپردازم
09:53
And so I did what I knew how. I went home, and I got busy.
208
593000
3726
و من کاری که بلد بودم را کردم. رفتم خانه و حسابی مشغول شدم.
09:56
Now, as you can imagine, being in a wheelchair,
209
596750
2851
همانطور که قابل تصور است،
09:59
let alone training for a marathon in a wheelchair,
210
599625
2393
نشستن بر روی یک ویلچر انسان را تنها می‌کند
چه برسد به تمرین ماراتن در ویلچر.
10:02
is a pretty lonely thing.
211
602042
1309
10:03
I have an incredible group of friends
212
603375
1851
من دوستان خارق‌العاده‌ای دارم
10:05
that will ride bikes with me and keep track of pace and help me out.
213
605250
3643
که با من دوچرخه سواری می‌کنند و همراهند و کمکم می‌کنند.
10:08
But in the end, it's still five to six days a week,
214
608917
2476
ولی در نهایت این ۵ یا ۶ روز در هفته است،
10:11
it's 50 to 60 miles of effort, and it's a lot of alone time.
215
611417
3476
یعنی ۸۰ تا ۹۰ کیلومتر و هنوز زمان زیادی تنها هستم.
10:14
And for the most part,
216
614917
1726
و قسمت عمده‌اش را
10:16
you really have nothing to rely on but yourself in those times.
217
616667
3434
چیزی جز خودم ندارم که به آن تکیه کنم.
10:20
It's my average, and I'm trying to get better little by little.
218
620125
3042
این میانگین من است، و من سعی دارم اندک اندک بهتر شوم.
10:24
Well, this fall I was in Chicago for the third time.
219
624625
2518
پاییز امسال من برای بار سوم در شیکاگو بودم.
10:27
It was my seventh marathon,
220
627167
1351
هفتمین ماراتن من بود
10:28
and just like going back to college for your junior year,
221
628542
2934
درست مثل وقتی که به کالج برمی‌گردی،
10:31
you're anticipating catching up with friends
222
631500
2601
انتظار داری دوباره دوستانت را ببینی
10:34
and getting excited about rolling right back into things.
223
634125
3143
و از اینکه قرار است دوباره همان کارها را بکنید، هیجان‌زده‌ای.
10:37
Well, I attended the same pre-race meeting and the same pre-race meal
224
637292
3392
خب، من دوباره در آن قرار و غذای قبل از مسابقه شرکت کردم.
10:40
and caught up with those friends.
225
640708
1768
و با آن دوستان ملاقات کردم.
10:42
And we lined up for the race,
226
642500
1559
برای مسابقه صف بستیم،
10:44
and right at the start, my average kicked in,
227
644083
2143
و درست در لحظه‌ی شروع، میانگینم وارد شد،
10:46
and before long I caught up with some of those friends
228
646250
2559
و خیلی زود به بعضی از آن دوستانم رسیدم
10:48
and was able to keep pace with them and push together.
229
648833
2601
و توانستم پا به پای آن‌ها پیش بروم
10:51
But it wasn't long before I faded.
230
651458
1667
اما به سرعت دوباره عقب افتادم.
10:54
It just happened, and I found myself all alone again
231
654917
2476
ناگهان نگاه کردم، و باز هم خودم را تنها دیدم.
10:57
with really nothing to rely on other than what I had worked so hard to be at.
232
657417
5500
و دلگرمی‌ نداشتم، مگر چیزی که برای بودن در آن انقدر تلاش کرده بودم
11:04
But we turned into the wind at the halfway point,
233
664000
2351
اما در وسط مسابقه باد شروع شد،
11:06
and my average became a strong advantage,
234
666375
1976
و میانگین من برایم به امتیاز بزرگی تبدیل شد
11:08
and it wasn't long before I caught some of those friends
235
668375
2684
و طولی نکشید که به بعضی از دوستانم رسیدم
و تا خط پایان از آن‌ها جلو زدم.
11:11
and passed them all the way to the finish.
236
671083
2060
و با اینکه آن روز، رکوردی برای خودم در نظر نگرفته بودم،
11:13
And while I didn't set a personal record that day,
237
673167
2392
11:15
I did finish 30 seconds per mile faster than my prior Chicago times
238
675583
3375
۱۸ ثانیه هر کیلومتر سریع‌تر از مسابقه‌ی قبلم در شیکاگو تمام کردم.
11:20
and just left myself pretty excited.
239
680583
2667
و خیلی هیجان‌زده شدم.
11:25
And so this is me. This is my average.
240
685458
2334
خب، این منم. این میانگین من است.
11:29
Seventy-five days from today, I'll be in Boston for my second time.
241
689917
3208
۷۵ روز دیگر، برای بار دوم در بوستون خواهم بود.
11:33
I'm super excited about that.
242
693958
2476
و مشتاقانه منتظر آنم.
11:36
But keep in mind, this isn't really just about racing.
243
696458
3393
اما یادتان باشد، این فقط در مورد مسابقه نیست
11:39
I'm working really hard every day to be better in so many other ways,
244
699875
4184
من هر روز دارم تلاش می‌کنم که در خیلی چیزها بهتر شوم
11:44
a better parent, a better husband, a better coach, teammate, friend, person.
245
704083
4667
پدری بهتر، همسری بهتر، مربی‌ای بهتر، هم‌تیمی، دوست، انسانی بهتر.
11:49
And I promise you, even though what you see here is very visible
246
709542
3059
و به شما قول می‌دهم، اگرچه مشکلات من به وضوح قابل دیدن است
11:52
in terms of the challenges that I face,
247
712625
2518
مشابه چالش‌هایی که من با آن‌ها روبرو هستم،
11:55
everybody here has something that they're fighting,
248
715167
2476
هر کس برای چیزی در حال مبارزه است.
11:57
and it may be visible, it may not be,
249
717667
1809
که ممکن است قابل دیدن باشد یا نباشد
11:59
but please, take some time and focus on you instead of others,
250
719500
3559
اما لطفا کمی وقت بگذارید و به جای دیگران روی خودتان تمرکز کنید،
12:03
and I bet you can win those challenges
251
723083
2351
و مطمئن باشید از پس آن مشکلات برمی‌آیید
12:05
and really start accomplishing so many great things.
252
725458
2935
و به دستاوردهای بزرگی می‌رسید.
12:08
Thank you.
253
728417
1309
متشکرم.
12:09
(Applause)
254
729750
2417
(تشویق)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7