A dance to honor Mother Earth | Jon Boogz and Lil Buck

Translator: hassan qodusi Reviewer: soheila Jafari

Mother Earth: Our end was imminent

مادر زمین: پایان عمر ما حتمی و گریزناپذیز

yet finality relented.

و در عین حال آهسته بود.

Wind, water and fire gently revived;

باد، آب و آتش به نرمی بازگشتند،

you and I reconciled,

من و تو هم‌‌نوای هم،

rhythms realigned,

آهنگ‌ها به هم نزدیک شدند،

the blues gone green.

آبی و سبز در کنار هم.

Your care in conserving in exchange for my fruit

دقت تو در محافظت از من در ازای میوه‌ی درختانم

and replenishing this picturous restoring of painted skies,

و لبریزی این بازگشت پرنقش از آسمان‌های رنگارنگ،

mountains rolling,

از وجود کوه‌ها،

forest covering --

از پوشش جنگل‌ها --

no more warming.

دیگر گرمایشی در کار نبود.

The purity and simplicity of how we used to be.

همان زندگی صاف و ساده‌ای که در گذشته داشتیم.

You remember me?

مرا یادت هست؟

All I give to humanity?

آن همه نعمت که به بشریت دادم؟

Housing, land, seas, birds,

خانه‌ها، مزرعه‌ها، دریاها، پرندگان،

beast and all of mankind,

چهارپایان و تمام بشریت را،

exclusively the interface where you and the elements meet

و بستر خاصی را که در آن تو و عنصرهای گوناگون به هم می‌رسید

and vibrate harmoniously.

و هماهنگ با هم می‌لرزید.

(Piano plays)

(نواخت پیانو)

(Violin plays)

(نواخت ویالون)

(Music)

(موسیقی)

(Music tempo quickens)

(افزایش ضرب آهنگ)

(Violin plays)

(نواخت ویالون)

(Music)

(موسیقی)

(Violin plays)

(نواخت ویالون)

(Music)

(موسیقی)

(Music ends)

(پایان موسیقی)

(Applause)

(تشویق)

My beauty altered,

زیبایی‌ام دگرگون شد،

muddied waters, fields stripped bare,

آب‌ها گل‌آلود، مزرعه‌ها لخت و قلع و قمع شدند،

interior scarred beyond repair,

زخم‌های درونی‌ای که خوب نمی‌شوند،

our memories eroding.

خاطراتمان که فرسایش می‌یابد.

You once obsessed over my frame

تو زمانی مبهوت شکل من بودی

and how I came to be;

و چگونگی به وجود آمدنم،

my nature, its polarity --

طبیعتم، قطب‌های متضادم --

how my sweet winds whisper softly, yet assault seas.

چطور نسیم ملایمم هم زمزمه می‌کند، و هم به دریاها حمله‌ور می‌شود.

You remember me?

مرا یادت هست؟

All I give to humanity?

آن نعمت‌هایی را که به بشر دادم؟

Housing, land, seas, birds,

خانه‌ها، کشاورزی، دریاها، پرندگان

beast and all of mankind --

چهارپایان و تمام بشریت را --

exclusively the interface where you and the elements meet

مخصوصاً بستری که در آن تو و دیگر عنصرها را به هم پیوند می‌داد

and vibrate harmoniously.

تا هماهنگ با هم ارتعاش کنید.

The unseen traveler forever passing,

مسافر فراموش شده‌ای که برای همیشه در گذر است،

carrying life,

دارنده‌ی زندگی است،

moving,

در حرکت است،

awning of earth felt and heard,

پناهگاه آنچه زمین به خود حس کرده و شنیده است

strong and stirring,

قوی و دائماً در گردش است،

blowing.

چون باد وزان،

Breathe you in, cleansing wind,

تو را به درون می‌کشد و پاک می‌سازد،

gentle and still,

نرم و بی حرکت،

quieter.

بی سر و صدا.

The source eternally here,

منبعی همیشگی اینجاست،

ascent and descending:

صعودکننده و پایین رونده:

air.

هوا.

Rhythmic flow,

جریانی آهنگین،

fluid and graceful,

پویا و دلپذیر،

waves of serenity,

موج‌های سکوت و آرامش،

smooth strings of purity,

رشته‌های نرمی از زلالی،

rains replenishing rapidly,

که به سرعت می‌بارند و پر می‌کنند،

rivers of dreams,

رودخانه‌ی رویاها،

raging springs covering earth in abundance,

چشمه‌های خروشانی که زمین را غرق در نعمت می‌کنند،

universal solvent dissolving,

حلالی جهانی که در خود حل کرده است،

drink, liquid, life and power:

آشامیدن، جریان، زندگی و قدرت را:

water.

آب.

Born when the universe was formed,

زاده‌ی همان زمانی که جهان شکل گرفت،

warmed mankind,

بشر را گرم کرد،

gave him light,

به او نور داد،

colored rays illuminate ember flickers

پرتوهای رنگینی که سوسو زدن اخگر خاکستر را پدید آورد

incandescent, powerful and brilliant.

گداخته و ملتهب، قدرتمند و تابان.

Sacred son of air, father of fury,

فرزند مقدس هوا، پدر خشم و آشوب،

heat dancing vigorously

حرارتی که با صلابت در بین

between perfection and beauty.

کمال و زیبایی می‌رقصد.

Unconfined agility,

با یک چالاکی بی پایان.

fast and fancy,

سریع و خیره‌کننده،

sparks of ingenuity rise:

بارقه‌های نبوغ و مهارت بلند می‌شوند:

fire.

آتش.

(Canku One Star dances)

(کانکوی تک ستاره می‌رقصد)

(Choir chants)

(گروه سرود می‌خواند)

(Drums)

(صدای طبل)

(Drumming and chanting)

(صدای طبل و آوازخواندن)

(Drumming and chanting)

(صدای طبل و سرودخوانی)

(Drumming and chanting)

(صدای طبل و سرودخوانی)

(Music ends)

(پایان موسیقی)

(Applause)

(صدای تشویق)

(Violin plays)

(نواخت ویالون)

(Music)

(موسیقی)

(Music ends)

(پایان موسیقی)

(Applause)

(تشویق)