The myth of Anansi, the trickster spider - Emily Zobel Marshall

824,162 views ・ 2022-01-27

TED-Ed


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: sadegh vn Reviewer: shirin etebar
00:06
As the sun sets on a plantation in Jamaica,
0
6878
2627
وقتی خورشید در مزرعه‌ای در جامائیکا غروب کرد،
00:10
children flock to Mr. Kwaku for a story.
1
10173
2878
بچه‌ها برای شنیدن داستانی دور آقای کواکو جمع شدند.
00:13
They all know he’s full of tales from Ghana, the land of their ancestors.
2
13468
4337
همه می‌دانند که او داستان‌های زیادی از سرزمین اجدادی‌اش، غنا، در ذهن دارد.
00:18
But what they don’t know, Kwaku winks,
3
18473
2210
اما آنچه که آن‌ها نمی‌دانند، کواکو چشمک میزند،
00:20
is how their ancestors got those stories in the first place.
4
20683
3462
این است که چگونه این داستان‌ها بار اول به دست اجدادشان رسیده است.
00:24
Long ago, all stories belonged to Nyame, the all-seeing Sky God.
5
24896
4921
مدت‌ها پیش، تمام داستان‌ها متعلق به نیامه، خدای آسمان ناظر بر همه‌چیز بود.
00:30
People on Earth were bored and knew nothing about their history.
6
30068
3128
مردم زمین حوصله‌شان سر رفته بود و از گذشته‌شان چیزی نمی‌دانستند.
00:33
But one creature decided enough was enough.
7
33196
2544
اما موجودی تصمیم گرفت که به این وضعیت پایان دهد.
00:36
Anansi, the tricky, shapeshifting spider,
8
36157
3170
آنانسی، عنکبوت حیله‌گر و هزارچهره،
00:39
resolved to bring the stories down to Earth.
9
39327
2627
عزمش را جزم کرد تا داستان‌ها را به زمینیان برساند.
00:41
He spun a web that stretched into the clouds
10
41954
2545
او تاری ریسید که در میان ابر‌ها امتداد می‌یافت
00:44
and climbed up to confront the Sky God.
11
44499
2836
و از آن بالا رفت تا به پیشگاه خدای آسمان رسید.
00:47
Crouching at Nyame’s feet, Anansi shouted at the top of his lungs
12
47335
4212
آنانسی در حالی که جلوی پای نیامه خم شده بود، از ته دل فریاد زد
00:51
that he had come to take ownership of the world’s stories.
13
51547
2878
که آمده تا مالک داستان‌های جهان شود.
نیامه که از روی صندلی طلایی‌اش به پایین می‌نگریست،
00:55
Looking down from his golden stool,
14
55176
1960
00:57
Nyame hooted with laughter at the spider’s absurd request.
15
57136
3671
از درخواست احمقانه عنکبوت به خنده افتاد.
01:01
Nyame told Anansi that he could have all the stories he wished—
16
61474
3587
نیامه به آنانسی گفت که می‌تواند هر داستانی که بخواهد به دست آورد،
01:05
but only if he could complete an impossible task.
17
65061
2753
فقط به شرطی که یک ماموریت غیر‌ممکن را به اتمام برساند.
01:08
If Anansi brought him Osebo the Leopard, Onini the Python,
18
68397
5339
اگر آنانسی بتواند پلنگ اُسیبو، مار افعی اُنینی،
01:13
Mmoboro the Hornet, and Mmoatia the Forest Spirit,
19
73736
4797
زنبور مُبورو و روح جنگل (ماتیا) را پیشش بیاورد،
01:18
then he could take the stories.
20
78533
1918
آن‌موقع می‌تواند به داستان‌ها دست یابد.
01:20
Anansi humbly accepted.
21
80451
1919
آنانسی فروتنانه پذیرفت.
01:22
Nyame didn’t see him grinning as he scuttled away.
22
82995
2628
نیامه پوزخند او در هنگام برگشتن را ندید.
01:26
Back on Earth, Anansi grabbed his magic bag and set to work.
23
86624
4379
آنانسی به زمین برگشت، کیف جادویی‌اش را برداشت و دست به کار شد.
01:31
Anansi found Onini the Python bathing in the sun.
24
91003
3587
اُنینی را در حال آفتاب گرفتن یافت.
01:34
Anansi scoffed that Onini couldn’t be the longest animal,
25
94590
3754
آنانسی با طعنه به اُنینی گفت که او نمی‌تواند طویل‌ترین حیوان باشد،
01:38
saying he looked no longer than a piece of bamboo cane.
26
98344
3420
و به نظرش او از یک تکه عصا از جنس بامبو هم طویل‌تر نیست.
01:41
Enraged, Onini stretched himself across the bamboo to prove his lengthiness.
27
101764
5005
اُنینی عصبانی شد و خودش را در کنار بامبو کشید تا طویل بودنش را اثبات کند.
01:46
Anansi quickly bound him tight-tight to each end and placed him in his bag.
28
106769
4755
آنانسی به‌سرعت او را از چند جا محکم به چوب بست و درون کیفش گذاشت.
01:52
Next, Anansi dug a great pit in the middle of the path
29
112233
3545
بعد آنانسی گودال بزرگی وسط راه حفر کرد
01:55
Osebo the Leopard usually prowled, and covered it with banana leaves.
30
115778
4171
و رویش را با پوست موز پوشاند چون پلنگ اُسیبو معمولا آنجا‌ها پرسه می‌زد،
01:59
Sure enough, mighty Osebo soon fell in.
31
119949
2961
مطمئن بود که اُسیبو درونش خواهد افتاد.
02:03
Anansi scolded Osebo for his carelessness, but offered to rescue him.
32
123452
4714
او اُسیبو را برای بی‌احتیاطی‌اش سرزنش کرد اما تلاش کرد تا نجاتش دهد.
02:08
As he helped Osebo out of the pit, Anansi swiftly jabbed him with his knife.
33
128166
4796
بعد از اینکه او را از گودال بیرون آورد، سریعا با چاقویش ضربه خفیفی به او زد.
02:12
Osebo fell back to the ground
34
132962
1793
اُسیبو از پشت بر زمین افتاد،
02:14
where Anansi wound him up tight-tight in spider thread.
35
134755
3546
آنانسی هم او را بسیار محکم در تار‌هایش پیچید.
02:18
Then, Anansi heard Mmoboro and his hornets buzzing.
36
138759
3963
سپس آنانسی صدای ویز ویز ممبورو و بقیه زنبور‌ها را شنید.
02:22
He cautiously approached them.
37
142722
1793
با احتیاط به آن‌ها نزدیک شد.
02:24
This would be tricky— their stings could make someone swell up and die—
38
144515
3962
کار دشواری خواهد بود ـــ نیش آنها می‌تواند در هر شخص باعث تورم و حتی مرگ فرد شود ـــ
02:28
but Anansi knew they hated rain.
39
148477
2628
اما آنانسی می‌دانست که آن‌ها از باران متنفرند.
02:31
He filled his mouth with water and spat it at the swarm.
40
151105
3170
دهانش را پر از آب کرد و آن را به سمت کندو تف کرد.
02:34
As they panicked, Anansi urged the hornets to shelter in his gourd,
41
154275
4379
در حالی که وحشت‌زده بودند، آنانسی از آن‌ها خواست تا در کدویش پناه بگیرند،
02:38
where they found themselves trapped.
42
158654
2044
که بعد فهمیدند به دام افتاده‌اند.
02:41
Anansi had one more task: to capture Mmoatia
43
161199
3962
آنانسی یک ماموریت دیگر داشت: به دست آوردن مماتیا
02:45
the elusive and mischievous Forest Spirit.
44
165161
2461
روح گریزان و بد‌جنس جنگل.
02:48
She usually hid herself deep in the woods, but Anansi knew she was lonely.
45
168122
4421
او معمولا خودش را در اعماق جنگل پنهان می‌کرد، اما آنانسی می‌دانست که او تنهاست.
02:52
So, he made a little doll covered in sap and left it in her path.
46
172835
3754
پس او یک عروسک کوچک ساخت و رویش شیره درخت ریخت و آن را در مسیر گذاشت.
02:57
When she came upon it, Mmoatia spoke to the doll
47
177381
3420
وقتی مماتیا به آنجا رسید، با عروسک صحبت کرد
03:00
but became enraged when it didn’t answer.
48
180801
2753
اما وقتی جوابی نشنید خشمگین شد.
03:03
She hit the disrespectful doll
49
183554
1752
آمد که ضربه‌ای به این عروسک بی‌ادب بزند
03:05
and her small fists stuck to its sticky surface.
50
185306
2753
اما مشت کوچکش به سطح چسبناکش چسبید.
03:08
Anansi wrapped Mmoatia up tight-tight and scooped her into his bag
51
188726
4755
آنانسی مماتیا را بسیار محکم بست و او را در کنار بقیه موجودات
03:13
along with the other creatures.
52
193481
2127
در کیفش قرار داد.
03:15
Triumphantly, he climbed his web back into the clouds.
53
195608
3337
پیروزمندانه از روی تارش به میان ابر‌ها بالا رفت.
03:18
When the Sky God saw that Anansi had completed the impossible task,
54
198945
3795
وقتی خدای آسمان دید که آنانسی از پس ماموریت غیر‌ممکن بر آمده،
03:22
he was amazed.
55
202740
1293
شگفت‌زده شد.
03:24
Nyame told Anansi that he had earned the world’s stories.
56
204033
3170
نیامه به آنانسی گفت که او داستان‌های جهان را به دست آورده است.
03:27
Dancing for joy, Anansi gathered them up, stuffed the stories into his bag,
57
207662
4963
آنانسی که داشت از خوشحالی می‌رقصید، کیفش را از داستان‌ها پر کرد،
03:32
and descended to Earth.
58
212625
1918
و به سمت زمین رفت.
03:34
There, he scattered the stories throughout the world for people to share.
59
214543
3879
آنجا، او تمام داستان‌ها را بین مردم سراسر جهان پراکنده کرد تا به اشتراک بگذارند.
03:39
And they did, Kwaku tells the children.
60
219090
2335
کواکو به بچه‌ها گفت که آن‌ها هم همین کار را کردند.
03:41
Generations have continued telling and reimagining Anansi’s stories
61
221717
3879
نسل‌های بعدی هم به نقل‌قول و بازانگاری داستان‌های آنانسی ادامه دادند
03:45
even after being stolen from Africa and enslaved.
62
225846
2878
حتی بعد از اینکه از آفریقا دزدیده و مصادره شدند.
03:49
Anansi may be small, but “cunning’s better than strong,” Kwaku says,
63
229517
4629
کواکو گفت: آنانسی درست است که کوچک بود اما «زیرکی بهتر از قدرتمند بودن است»
03:54
and tells the children to take Anansi’s stories with them wherever they go.
64
234730
3963
و به بچه‌ها گفت که هر کجا که می‌روند داستان‌های آنانسی همراهشان باشد.
03:59
Looking at his audience, Kwaku knows that Anansi will persist
65
239610
3379
کواکو با نگاه به مخاطبانش می‌فهمد که آنانسی برای همیشه
04:02
as a symbol of resourcefulness and resistance in the face of oppression,
66
242989
4629
به‌عنوان نمادی از کاردانی و مقاومت در مقابل ظلم و ستم،
04:07
and a testament to the enduring power of storytelling.
67
247952
4004
و سندی بر قدرت بی‌انتهای داستان‌سرایی ماندگار خواهد شد.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7