150 Common Idioms in English

119,318 views ・ 2022-04-12

English Like A Native


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
English idioms, love them or hate them they are  a necessary part of the language and so today I'm  
0
480
9200
اصطلاحات انگلیسی، آنها را دوست داشته باشید یا از آنها متنفر باشید، آنها بخشی ضروری از زبان هستند، بنابراین امروز می
00:09
going to cover over 150 of the most common English  idioms with their meanings and an example sentence  
1
9680
8560
خواهم بیش از 150 مورد از رایج ترین اصطلاحات انگلیسی را با معانی آنها و یک جمله مثال پوشش
00:18
so you can learn them in context. And to make  your life really easy I've put together a free  
2
18240
5840
دهم تا بتوانید آنها را در متن یاد بگیرید. و برای اینکه زندگی شما واقعاً آسان شود، یک
00:24
super pdf so that you have all the idioms I  cover and their meanings and examples as well.  
3
24640
6480
پی‌دی‌اف فوق‌العاده رایگان جمع‌آوری کرده‌ام تا همه اصطلاحاتی را که پوشش می‌دهم و معانی و مثال‌های آن‌ها نیز داشته باشید.
00:31
All you have to do to download your pdf is click  on the link provided, add your name and your email  
4
31760
5520
تنها کاری که برای دانلود pdf خود باید انجام دهید این است که روی پیوند ارائه شده کلیک کنید، نام و آدرس ایمیل خود را اضافه کنید
00:37
address to sign up to my ESL mailing list and I'll  send the pdf to you. An idiom is a common phrase  
5
37280
7600
تا در لیست پستی ESL من ثبت نام کنید و من pdf را برای شما ارسال می کنم. اصطلاح یک عبارت
00:44
which is used colloquially but the meaning is not  immediately obvious, for example, bite the bullet.
6
44880
8720
رایج   است که به صورت عامیانه استفاده می‌شود، اما معنی آن بلافاصله واضح نیست، مثلاً گلوله را گاز بگیر.
00:55
It means just do it, go for it. I'm  going to share 10 common idioms with you  
7
55840
6080
یعنی فقط انجامش بده، برو دنبالش. اکنون می خواهم 10 اصطلاح رایج را با شما به اشتراک
01:01
now. Number one, under the weather,  this means to be feeling ill.
8
61920
6320
بگذارم. شماره یک، در زیر آب و هوا، این به معنای احساس بیماری است.
01:10
I'm not coming to work today I'm feeling a  little under the weather. Number two, the  
9
70560
5200
من امروز سر کار نمی آیم، کمی زیر آب و هوا احساس می کنم. شماره دو،
01:15
ball is in your court, this means the next action  is with you. I've already given a counter offer  
10
75760
7520
توپ در زمین شماست، این بدان معناست که اقدام بعدی با شماست. من قبلاً یک پیشنهاد متقابل داده‌ام
01:23
the ball's in your court now. Number three,  spill the beans, this means to share a secret.  
11
83280
6720
اکنون توپ در زمین شماست. شماره سه، لوبیاها را بریزید، این به معنای به اشتراک گذاشتن یک راز است.
01:31
Come on sally spill the beans, did you two kiss  or what? Number four, you're pulling my leg,  
12
91680
8160
بیا سالی لوبیاها را بریز، شما دو نفر بوسیدی یا چی؟ شماره چهار، تو داری پای من را می کشی،
01:40
this means to play a joke on someone or to  suggest someone is playing a joke on you. No  
13
100640
6080
این به این معنی است که با کسی شوخی کنم یا به کسی پیشنهاد بدهی که با تو شوخی می کند. نه
01:47
there's no way I've won the lottery you're pulling  my leg. Number five, take it with a pinch of salt,  
14
107360
7440
هیچ راهی وجود ندارد که در قرعه کشی که شما پایم را می کشید برنده شده باشم. شماره پنج، آن را با کمی نمک مصرف کنید،
01:56
this means to not believe it fully. I'd take  those numbers with a pinch of salt though,  
15
116000
5760
این یعنی کاملاً آن را باور نکنید. با این حال، من این اعداد را با کمی نمک در نظر می‌گیرم،
02:01
you know polls are not always accurate. Number  six, you can say that again, this means to agree  
16
121760
7920
می‌دانید که نظرسنجی‌ها همیشه دقیق نیستند. شماره شش، می توانید دوباره بگویید، این به معنای توافق
02:09
on the trueness of something. Usually we only  hear this, we wouldn't write this. We need this  
17
129680
6160
در مورد درستی چیزی است. معمولاً فقط این را می شنویم، این را نمی نویسیم. ما به این راه‌اندازی نیاز داریم
02:15
launch to work or the business will fail. You  can say that again. Number seven, see eye to eye,  
18
135840
7920
تا کار کند وگرنه کسب‌وکار شکست می‌خورد. میتونی دوباره بگی. شماره هفت، چشم در چشم ببینید،
02:23
this means to agree. James and Stuart are always  arguing, they never see eye to eye on anything.  
19
143760
5920
این به معنای موافقت است. جیمز و استوارت همیشه با هم دعوا می‌کنند، آن‌ها هیچ‌وقت چشم به هم نمی‌بینند.
02:31
Number eight to beat around the bush this means to  not get to the point, you're just talking around  
20
151040
6800
شماره هشت برای شکست دادن در اطراف بوش به این معنی است که به سر اصل مطلب نرسید، شما فقط در اطراف آن صحبت می
02:37
it. Oh Juan doesn't half beat around the bush,  he never just makes a quick point. Number nine to  
21
157840
8640
کنید. اوه خوان نیمی از دور بوته نمی زند، او هرگز فقط یک نکته سریع بیان نمی کند. شماره نه برای از
02:46
miss the boat. To miss the boat means to miss an  opportunity. I always wanted to go to the concert  
22
166480
6960
دست دادن قایق. از دست دادن قایق به معنای از دست دادن یک فرصت است. من همیشه می خواستم به کنسرت
02:53
but I missed the boat and now the tickets are  sold out. Number 10, by the skin of your teeth,  
23
173440
6560
بروم   اما قایق را از دست دادم و اکنون بلیط ها فروخته شده است. شماره 10، با توجه به پوست دندان هایتان،
03:00
this means you've only just achieved something. Oh  the team won that game by the skin of their teeth  
24
180640
7600
این بدان معناست که شما فقط به چیزی دست یافته اید. آه، تیم آن بازی را با پوست
03:10
my heart. Oh have you got a few minutes of  free time? Rather than killing time playing  
25
190160
7120
دندان برد. اوه، چند دقیقه وقت آزاد دارید؟ به جای اینکه وقت خود را صرف بازی کردن
03:17
games let's have a whale of a time learning  30 time related idioms. These are phrases  
26
197280
6880
کنیم، بیایید کمی وقت بگذاریم که 30 اصطلاح مربوط به زمان را یاد بگیریم . این‌ها عباراتی
03:24
that are used in everyday situations formal and  informal so it's good to be familiar with them.  
27
204160
7680
هستند   که در موقعیت‌های روزمره رسمی و غیررسمی استفاده می‌شوند، بنابراین خوب است با آنها آشنا باشید.
03:34
Number one, it's high time this phrase can be  used to say that it's time to do something that  
28
214880
6640
شماره یک، وقت آن رسیده است که بتوان از این عبارت برای گفتن اینکه زمان انجام کاری است که
03:41
should have happened a long time ago. You've  been struggling with your maths homework for  
29
221520
5600
باید مدت ها پیش اتفاق می افتاد استفاده شود. ماه‌هاست که با تکالیف ریاضی خود دست و پنجه نرم می‌کنید
03:47
months it's high time we got you a  tutor. Number two, against the clock,  
30
227120
7120
، وقت آن رسیده است که برای شما معلم خصوصی داشته باشیم. شماره دو، خلاف ساعت،
03:54
if you're doing something against the  clock then you're doing it as quickly  
31
234960
4800
اگر کاری خلاف ساعت انجام می‌دهید، در سریع‌ترین زمان ممکن آن را انجام می‌دهید
03:59
as possible in order to meet a deadline. All  the party guests will arrive at 6 p.m so we're  
32
239760
6480
تا به یک ضرب الاجل برسید. همه مهمان‌های مهمانی ساعت ۶ بعدازظهر می‌آیند، بنابراین ما
04:06
working against the clock to get everything  ready in time quick. Number three, the 11th  
33
246240
5920
شبانه‌روز کار می‌کنیم تا همه چیز را به موقع آماده کنیم. شماره سه،
04:12
hour. If something happens at the 11th hour that  means it happens at the last possible moment.  
34
252160
8080
ساعت یازدهم. اگر چیزی در ساعت یازدهم اتفاق بیفتد، به این معنی است که در آخرین لحظه ممکن اتفاق می‌افتد.
04:21
I found that question really difficult  but I remembered the answer at the 11th  
35
261920
4560
به نظرم این سوال واقعاً سخت بود، اما پاسخ را در ساعت یازدهم
04:26
hour just before the exam finished phew.  Number four, to make up for lost time,  
36
266480
7200
درست قبل از پایان امتحان به یاد آوردم. شماره چهار، برای جبران زمان از دست رفته
04:34
to do something faster or more often in order  to compensate for not having done it quickly  
37
274560
5440
،   انجام کاری سریعتر یا بیشتر به منظور جبران عدم انجام سریع آن   به
04:40
enough or often enough is known as making up for  lost time. Many of us, because of the pandemic,  
38
280000
7600
اندازه کافی یا به اندازه کافی به عنوان جبران زمان از دست رفته شناخته می شود. بسیاری از ما، به دلیل همه‌گیری
04:47
are now making up for lost time because of all  the things we've missed we didn't get to see our  
39
287600
5920
، اکنون در حال جبران زمان از دست رفته هستیم، زیرا
04:53
family much last year, so this year I hope to make  up for lost time and spend lots of time with them.  
40
293520
6000
سال گذشته نتوانستیم خانواده خود را زیاد ببینیم، بنابراین امسال امیدوارم بتوانم زمان از دست رفته را جبران کنم و زمان زیادی را با آنها بگذرانید
05:00
Number five, in the nick of time, to do  something in the nick of time means to do it  
41
300800
7040
شماره پنج، در زمان کوتاه، انجام دادن کاری در لحظه به معنای انجام آن است
05:07
just in time we almost missed the train but we got  here just in the nick of time, oh that was close.  
42
307840
8560
درست به موقع که تقریباً قطار را از دست دادیم، اما در همان لحظه به اینجا رسیدیم، آه که نزدیک بود.
05:17
Number six, the ship has sailed, we use this  phrase informally to discuss an opportunity which  
43
317840
6320
شماره شش، کشتی حرکت کرده است، ما از این عبارت به صورت غیررسمی برای بحث در مورد فرصتی استفاده می کنیم
05:24
has passed or a situation which can no longer  be changed. I thought about running the marathon  
44
324160
6880
که گذشت یا وضعیتی که دیگر قابل تغییر نیست. امسال به دویدن ماراتن   فکر کردم،
05:31
this year but I haven't done any training so that  ship has sailed. Number seven, around the clock,  
45
331040
6800
اما هیچ آموزشی انجام نداده‌ام تا  کشتی حرکت کند. شماره هفت، شبانه‌روز،
05:38
if something is done around the clock then it's  done all day and all night without stopping.  
46
338640
5920
اگر کاری شبانه‌روز انجام می‌شود، تمام روز و تمام شب بدون توقف انجام می‌شود.
05:45
Oh yes we have around the clock security  nobody's getting into this place.  
47
345760
6080
اوه بله، ما امنیت شبانه روزی داریم کسی وارد این مکان نمی شود.
05:52
Number eight, to call it a day, this  means to decide to stop doing something  
48
352960
5760
شماره هشت، برای نامیدن آن در روز، به این معنی است که تصمیم بگیرید که کاری را
05:58
either permanently or for a while depending on  the context. I'm too tired to finish my homework  
49
358720
6320
به طور دائم یا برای مدتی بسته به زمینه متوقف کنید. من خیلی خسته هستم که نمی‌توانم تکالیفم را تمام
06:05
I'm gonna call it a day and I'll finish it  tomorrow. Number nine, in the blink of an  
50
365040
5520
کنم   می‌خواهم آن را یک روز صدا کنم و فردا آن را تمام کنم. شماره نه، در یک چشم به هم زدن
06:10
eye. If something happens in the blink of an eye  then it happens very quickly just like a blink.
51
370560
9280
. اگر چیزی در یک چشم به هم زدن اتفاق بیفتد، خیلی سریع مانند یک پلک زدن اتفاق می افتد.
06:20
A calculator can solve a maths  problem in the blink of an eye.
52
380560
3520
یک ماشین حساب می تواند یک مشکل ریاضی را در یک چشم به هم زدن حل کند.
06:26
Number 10, to kill time this phrase is used  informally and it means to spend time doing  
53
386240
7680
شماره 10، برای از بین بردن زمان از این عبارت به‌صورت غیررسمی استفاده می‌شود و به این معنی است که وقت خود را صرف انجام
06:33
something unimportant particularly  when waiting for something else  
54
393920
4800
کاری بی‌اهمیت می‌کنیم، به‌خصوص وقتی منتظر چیز دیگری
06:39
yes we'll go shopping at the airport  to kill time before the flight.  
55
399840
4000
هستیم .
06:45
Number 11, like clockwork. If something happens  like clockwork then it happens very smoothly  
56
405520
8080
شماره 11، مانند ساعت. اگر چیزی مانند ساعت‌گردی اتفاق بیفتد، خیلی راحت
06:53
and easily. Ah the presentation ran like clockwork  everyone was very happy number 12 on the dot this  
57
413600
10800
و راحت اتفاق می‌افتد. آه ارائه مانند ساعت اجرا شد  همه بسیار خوشحال بودند شماره 12 روی نقطه
07:04
is an informal phrase which means exactly on time  she starts work at 9 00 am on the dot not 903.  
58
424400
9600
این  یک عبارت غیررسمی است که به معنای دقیقاً سر وقت است او در ساعت 9 صبح در نقطه 903 شروع به کار می کند.
07:15
Number 13, to do time or to serve time. This is  a colloquial term meaning to be in prison. He's  
59
435360
10080
شماره 13، برای انجام وقت یا زمان خدمت کردن. این یک اصطلاح عامیانه به معنای در زندان بودن است.
07:25
doing time for money laundering. Number  14, to turn back time. To turn back time  
60
445440
7600
او برای پولشویی وقت می‌گذارد. شماره 14، برای برگرداندن زمان. برگرداندن زمان
07:33
means to recreate, remember or imagine things  as they were before. Oh I like to reminisce  
61
453040
8560
به عقب به معنای بازآفرینی، به خاطر سپردن یا تصور کردن چیزها مانند قبل است. اوه، دوست دارم
07:41
while looking through all photographs but  I do wish I could just turn back time.  
62
461600
4800
هنگام تماشای همه عکس‌ها، خاطرات را به یاد بیاورم، اما کاش می‌توانستم زمان را به عقب برگردانم.
07:48
Number 15, to have a whale of a time. This means  to have a brilliant time to really enjoy oneself.  
63
468080
7760
شماره 15، برای داشتن یک نهنگ از یک زمان. این به معنای داشتن زمان عالی برای لذت بردن از خود است.
07:56
Ah I had a whale of a time learning  to ski until I broke my leg.
64
476640
4880
آه، مدتی بود که اسکی یاد گرفتم تا اینکه پایم شکست.
08:03
Number 16 to lose track of time. To  lose track of time means to be unaware  
65
483600
6720
شماره 16 برای از دست دادن زمان. از دست دادن زمان به این معنی است
08:10
of how much time has passed or to not be sure of  what time it is. Oh iIm sorry I'm late I totally  
66
490320
7680
که از مدت زمان گذشته ناآگاه باشید یا مطمئن نباشید که ساعت چند است. اوه، متاسفم که دیر آمدم، کاملاً
08:18
lost track of the time, sorry. Number 17, free  time. Free time refers to time available for  
67
498000
9600
زمان را گم کردم، ببخشید. شماره 17، وقت آزاد. زمان آزاد به زمان در دسترس برای
08:27
hobbies and activities you enjoy in my free time.  I like to play football what do you like to do?  
68
507600
7040
سرگرمی‌ها و فعالیت‌هایی که در اوقات فراغت من از آن لذت می‌برید اشاره دارد. من دوست دارم فوتبال بازی کنم دوست داری چه کار کنی؟
08:35
Number 18, spur of the moment. Something done  in the spur of the moment is done impulsively  
69
515680
8960
شماره 18، انگیزه لحظه ای. کاری که در لحظه انجام می‌شود،
08:44
without planning in advance. Uh we aren't going to  Argentina now instead we're going to Switzerland,  
70
524640
7680
بدون برنامه‌ریزی از قبل، به‌صورت تکانشی انجام می‌شود. اوه، ما الان به آرژانتین نمی رویم، در عوض به سوئیس می رویم،
08:52
don't ask me why. It was a  spur of the moment decision.  
71
532320
2720
از من نپرسید چرا. این یک تصمیم لحظه ای بود.
08:56
Number 19, behind the times. If something  is behind the times then it's not using the  
72
536720
7680
شماره 19، پشت سر زمان. اگر چیزی عقب مانده است، پس از
09:04
latest technology ideas or techniques. It could  also be referred to as out of date. This library  
73
544400
9200
آخرین ایده‌ها یا تکنیک‌های فناوری استفاده نمی‌کند. همچنین می‌توان از آن به‌عنوان قدیمی نام برد. این
09:13
is so behind the times they don't even have a  computer. Number 20, to hit the big time. This  
74
553600
8640
کتابخانه   خیلی عقب مانده است که حتی یک رایانه هم ندارند . شماره 20، برای رسیدن به زمان بزرگ.
09:22
is an idiomatic phrase which means to become very  successful or famous. She hit the big time and got  
75
562240
6720
این  یک عبارت اصطلاحی است که به معنای بسیار موفق یا مشهور شدن است. او به موفقیت‌های بزرگی دست یافت و
09:28
a part in a very successful film after years of  hard work. Number 21, hour of need. An hour of  
76
568960
8400
پس از سال‌ها کار سخت، در یک فیلم بسیار موفق نقش داشت . شماره 21 ساعت نیاز. یک ساعت
09:37
need is the time when most help is needed. Thank  you so much for helping us in our hour of need.  
77
577360
6720
نیاز زمانی است که بیشترین کمک مورد نیاز است. از شما بسیار سپاسگزاریم که در ساعات سختی به ما کمک کردید.
09:45
Number 22, a laugh a minute. You could  use this phrase to describe someone who is  
78
585440
5280
شماره 22، یک دقیقه بخند. می‌توانید از این عبارت برای توصیف فردی استفاده کنید که
09:50
very funny oh John's great he's a laugh a minute  so funny. Number 23, like there's no tomorrow.  
79
590720
10720
بسیار بامزه است، اوه جان عالی است، او یک دقیقه می‌خندد . شماره 23، مثل اینکه فردایی وجود ندارد.
10:02
To do something like there's no  tomorrow means to do it in a quick  
80
602400
4640
انجام کاری شبیه فردایی وجود ندارد به این معنی است که آن را سریع
10:07
or careless way without considering the future.  He is spending money like there's no tomorrow.  
81
607040
7120
یا بی دقت بدون در نظر گرفتن آینده انجام دهید. او دارد پول خرج می کند انگار فردایی وجود ندارد.
10:15
Number 24, long time no see. This is  informally used as a greeting to mean  
82
615840
7360
شماره 24، مدت زیادی است که ندیده ام. این به‌صورت غیررسمی به‌عنوان تبریک استفاده می‌شود، به این معنی
10:23
it's been a long time since we last  met. Hey Christopher long time no see.  
83
623200
5920
که مدت زیادی از آخرین ملاقات ما گذشته است . هی کریستوفر خیلی وقته ندیدم
10:30
Number 25, a mile a minute. If something is  happening a mile a minute then it's happening  
84
630640
6080
شماره 25، یک مایل در دقیقه. اگر چیزی یک مایل در دقیقه اتفاق می‌افتد،
10:36
at a very fast pace. I can barely understand  Connor because he talks a mile a minute.  
85
636720
5440
با سرعت بسیار بالایی اتفاق می‌افتد. من به سختی می‌توانم کانر را درک کنم زیرا او یک مایل در دقیقه صحبت می‌کند.
10:43
Number 26, now and then. If something  happens now and then then it happens  
86
643440
6800
شماره 26، حالا و بعد. اگر هرازگاهی اتفاقی بیفتد،
10:50
occasionally. I don't see her much  but we go out for coffee now and then.  
87
650240
4720
گاهی اوقات اتفاق می‌افتد. من زیاد او را نمی بینم اما هر از گاهی برای قهوه بیرون می رویم.
10:56
Number 27, the moment of truth. This is  a time when a person or a thing is tested  
88
656480
6320
شماره 27، لحظه حقیقت. این زمانی است که یک شخص یا چیزی مورد آزمایش قرار می‌گیرد،
11:02
a decision has to be made or a crisis has to  be faced this is a moment of truth. Grace has  
89
662800
8000
باید تصمیمی گرفته شود یا باید با بحرانی مواجه شود، این لحظه حقیقت است. گریس
11:10
spent hours baking the perfect cake and now  it is the moment of truth time to taste it.  
90
670800
7440
ساعت‌ها برای پختن کیک عالی وقت صرف کرده است و اکنون وقت حقیقت است که آن را بچشیم.
11:20
Number 28, to have too much time on one's hands.  To have too much time on your hands means to have  
91
680080
6720
شماره 28، زمان زیادی در دست داشتن. داشتن زمان بیش از حد به معنای
11:26
a lot of extra time, we often use this phrase  to describe someone who is engaged in unhelpful  
92
686800
6320
داشتن وقت اضافی است، ما اغلب از این عبارت برای توصیف شخصی استفاده می‌کنیم که درگیر
11:33
or useless activities. She is such a gossip she  obviously has far too much time on her hands.  
93
693120
6240
فعالیت‌های غیر مفید   یا بی‌فایده است. او چنان شایعه پراکنی است که واضح است که زمان زیادی در اختیار دارد.
11:40
Number 29, once in a blue moon. This means  it rarely happens. I don't speak to my old  
94
700480
7440
شماره 29، یک بار در ماه آبی. این بدان معناست که به ندرت اتفاق می‌افتد. من
11:47
uni mates these days I mean Fernando will  call me for a catch-up once in a blue moon  
95
707920
4960
این روزها با هم‌پیمانان قدیمی‌ام صحبت نمی‌کنم، منظورم این است که فرناندو یک بار در ماه آبی با من تماس می‌گیرد،
11:52
but apart from that we've all lost touch. And  number 30, donkey's years. Donkey's years is  
96
712880
7440
اما جدای از آن همه ما ارتباط خود را از دست داده‌ایم. و شماره 30، سالهای الاغ. سال‌های الاغ
12:00
an informal way of saying a long time Adam  and I have been friends for donkey's years.
97
720320
9520
روشی غیررسمی برای گفتن مدت‌هاست که من و آدام سال‌ها با هم دوست هستیم.
12:10
It is getting hot in here.
98
730400
2080
اینجا داره گرم میشه
12:15
The temperature in London is soaring so i thought  this was the perfect opportunity for me to teach  
99
735840
6080
دمای هوا در لندن در حال افزایش است، بنابراین فکر کردم این فرصت عالی برای من
12:21
you five very hot english phrases plus an extra  tasty little treat at the very end if you stay all  
100
741920
11440
12:33
the way through. Here's the first one, hot off the  press. If something is hot off the press then it  
101
753360
7040
بود تا                                                                                                                                                                                                        . در اینجا اولین مورد است، از روی پرس. اگر چیزی در مطبوعات داغ است، به این
12:40
means it's news just in, it's just happened, you  need to hear it because no one else is talking  
102
760400
6080
معنی است که خبر تازه منتشر شده است، اتفاق افتاده است، باید آن را بشنوید زیرا هیچ کس دیگری
12:46
about it. It's hot off the press. The second  super hot phrase is to blow hot and cold, this  
103
766480
7600
درباره آن صحبت نمی کند. از مطبوعات داغ است. دومین عبارت فوق‌العاده داغ، دمیدن گرم و سرد است، این
12:54
means to alternate between two different states.  For example somebody might be very happy friendly  
104
774080
8000
به معنای جابه‌جایی بین دو حالت مختلف است. برای مثال ممکن است
13:02
warm and welcoming one moment and then completely  the opposite the other they might be distant maybe  
105
782640
6320
یک نفر در یک لحظه دوستانه بسیار خوشحال باشد   گرم و خوش‌آمد می‌گوید و سپس کاملاً برعکس لحظه دیگر ممکن است از شما دور باشد،
13:08
a little angry they might seem like they don't  like you at all the next. They are blowing hot and  
106
788960
5520
شاید   کمی عصبانی باشد و ممکن است به نظر برسد که اصلاً شما را دوست ندارد. آنها گرم و
13:14
cold, and it's very hard to know where you stand  with someone who blows hot and cold. For example  
107
794480
7040
سرد می دمند، و خیلی سخت است که بدانید با کسی که گرم و سرد می دمید کجا ایستاده اید. به عنوان مثال
13:21
imagine we have just started working together and  on the first day I come to you and say hi I'm so  
108
801520
6400
تصور کنید ما به تازگی کار با هم را شروع کرده‌ایم و در اولین روزی که به شما می‌آیم و می‌گویم سلام، خیلی
13:27
happy that you're working here we're going to be  best friends why don't you take the space next to  
109
807920
4560
خوشحالم که شما اینجا کار می‌کنید، ما بهترین دوستان خواهیم بود، چرا فضای کناری را نمی‌گیرید.
13:32
me, sit with me we'll work together. Oh and we  should have lunch together today, see you soon.  
110
812480
5120
من، با من بشین ما با هم کار می کنیم. اوه و ما باید امروز ناهار را با هم بخوریم، به زودی شما را می بینیم.
13:38
And the next day it's more like oh you're sitting  next to me are you, I think you should move to  
111
818240
7200
و روز بعد بیشتر شبیه اوه که کنار من نشسته‌ای، فکر می‌کنم باید به
13:45
the other side of the office and I can't do  lunch with you today, no I'm really busy.
112
825440
5520
سمت دیگر دفتر حرکت کنی و من امروز نمی‌توانم ناهار را با تو انجام دهم، نه من واقعاً مشغول هستم.
13:53
I'm blowing hot and cold. Super hot phrase  number three, strike while the iron is  
113
833360
7440
گرم و سرد میدم عبارت فوق العاده داغ شماره سه، ضربه بزنید در حالی که اتو
14:00
hot. To strike while the iron is hot means to act  when the conditions are most favourable so take  
114
840800
8480
گرم است. ضربه زدن در حالی که آهن داغ است به این معنی است که در زمانی که شرایط مساعد است اقدام کنید، بنابراین
14:09
the opportunity when you have the chance. For  example let's imagine you want to buy a house  
115
849280
7280
وقتی فرصت دارید از فرصت استفاده کنید. به عنوان مثال، تصور کنید می‌خواهید خانه بخرید
14:17
and suddenly there's a big change in the  economy and the housing market crashes  
116
857120
5360
و ناگهان تغییر بزرگی در اقتصاد رخ می‌دهد و بازار مسکن سقوط می‌کند
14:22
and houses are suddenly very very cheap and even  though you've not been sure if you want to commit  
117
862480
5680
و خانه‌ها ناگهان بسیار ارزان می‌شوند و حتی اگر مطمئن نبوده‌اید که می‌خواهید متعهد
14:28
to buying a house, now is a good time to act  so you should strike while the iron is hot.  
118
868160
6720
به خرید خانه شوید، اکنون زمان خوبی برای اقدام است، بنابراین باید در حالی که اتو داغ است ضربه بزنید.
14:36
Super hot phrase number four, to get  into hot water or to be in hot water.  
119
876240
7920
عبارت فوق‌العاده داغ شماره چهار، وارد شدن به آب گرم یا در آب گرم بودن.
14:44
If you're in hot water then I'm afraid tot this  means you are in trouble. So imagine you've been  
120
884160
7360
اگر در آب گرم هستید، می ترسم این بدان معنا باشد که شما در مشکل هستید. بنابراین تصور کنید
14:51
married for 10 years and you forget it's your  wedding anniversary and you decide to go out for  
121
891520
6480
10 سال است که ازدواج کرده‌اید و فراموش کرده‌اید که سالگرد ازدواجتان است و تصمیم می‌گیرید
14:58
some drinks after work with your work friends and  forget all about your lovely partner sat at home.  
122
898000
6640
بعد از کار با دوستان محل کارتان برای نوشیدن نوشیدنی بیرون بروید و همه چیز را فراموش کنید که شریک دوست داشتنی‌تان در خانه نشسته است.
15:04
You can guarantee that by the time you get back  you are going to be in very hot water. Oh call  
123
904640
7280
می‌توانید تضمین کنید که تا زمانی که برگردید ، در آب بسیار داغ خواهید بود. آه با
15:11
the fire brigade it is getting far too hot with  super hot phrase number five, I have had more  
124
911920
7760
آتش نشانی تماس بگیرید خیلی گرم می شود با عبارت فوق العاده گرم شماره پنج، من چیزهای بیشتری داشتم
15:20
something replace that with whatever you like  then you've had hot dinners. To have something  
125
920400
6640
که آن را با هر چیزی که دوست دارید جایگزین کنید، سپس شام گرم خوردید. خوردن چیزی
15:27
more than you've had hot dinners means that your  experience is greater than the other person so in  
126
927040
7520
بیشتر از شام گرم به این معنی است که تجربه شما بیشتر از شخص دیگر است، بنابراین در
15:34
this case I'm saying my experience in something is  greater than yours. Let's imagine my sentence is  
127
934560
6800
این مورد می‌گویم تجربه من در چیزی بیشتر از تجربه شماست. بیایید تصور کنیم جمله
15:42
I've had more internet stalkers than you've had  hot dinners, which let's face it is probably true,  
128
942640
6560
من این است   من بیشتر از شما طرفداران اینترنت داشته‌ام از شما شام گرم داشته‌اید، که بپذیریم که احتمالاً درست است،
15:50
that means I've had more internet stalkers  than you have. What would your sentence be?  
129
950080
7040
این بدان معناست که من بیشتر از شما طرفداران اینترنت داشته‌ام . جمله شما چه خواهد بود؟
15:57
What have you had more than I've had hot  dinners? Put it down in the comments box below.  
130
957120
4720
چه چیزی بیشتر از من شام گرم خورده اید؟ آن را در کادر نظرات زیر قرار دهید.
16:03
And finally, before I spontaneously combust  that means burst into flames because I'm so hot,  
131
963040
7360
و در نهایت، قبل از اینکه من به طور خود به خودی احتراق کنم، به این معنی است که چون خیلی داغ هستم، شعله‌های آتش می‌سوزند،
16:10
let's do the final one. Super hot phrase  number six and she's forgotten it, is  
132
970400
7200
اجازه دهید آخرین کار را انجام دهیم. عبارت فوق العاده داغ شماره شش و او آن را فراموش کرده است، این است
16:19
to be hot under the collar. If you are getting  hot under the collar it means that you're becoming  
133
979040
6160
که زیر یقه گرم باشد. اگر زیر یقه گرم می‌شوید، به این معنی است که
16:25
emotional usually it means you're becoming  embarrassed or angry. Oh I'm getting a little  
134
985200
5360
احساساتی می‌شوید، معمولاً به این معنی است که خجالت زده یا عصبانی می‌شوید. آه،
16:30
hot under the collar or oh I'm getting a little  hot under the collar. Okay so there you go six  
135
990560
7520
زیر یقه کمی گرم می شوم یا زیر یقه کمی گرم می شوم . بسیار خوب، شش
16:38
super hot phrases for you to use this summer while  the temperatures soar and I did promise a bonus.  
136
998080
7120
عبارت فوق العاده داغ را می توانید در تابستان امسال استفاده کنید، در حالی که دمای هوا بالا می رود و من وعده پاداشی را داده ام.
16:45
I have the hots for you. What does that mean?  It means that I fancy you, I'm attracted to you.  
137
1005760
8560
من برات داغون دارم معنی آن چیست؟ یعنی به تو علاقه دارم، جذب تو شده ام.
16:54
So tell me in the comments box below who do you  have the hots for? Do you dare share that secret. 
138
1014320
6000
بنابراین در کادر نظرات زیر به من بگویید که برای چه کسی موارد داغ را دارید؟ آیا جرات دارید آن راز را به اشتراک بگذارید؟
17:01
Idioms we have countless idioms in the english  language so once again I've broken it down by  
139
1021040
5920
اصطلاحات ما اصطلاحات بی‌شماری در زبان انگلیسی داریم، بنابراین یک بار دیگر آن را بر اساس
17:06
category and today we're going to be learning 20  of the most commonly used weather related idioms.  
140
1026960
7920
دسته‌بندی تقسیم کردم و امروز 20 مورد از رایج‌ترین اصطلاحات مربوط به آب و هوا را یاد می‌گیریم.
17:15
These are phrases that most native speakers will  use often and without much thought but really  
141
1035600
5920
اینها عباراتی هستند که اغلب افراد بومی اغلب و بدون فکر کردن از
17:22
they're not that self-explanatory, so they take  a little bit of explaining and that's what we're  
142
1042080
5360
آنها استفاده می‌کنند، اما در واقع آن‌قدرها توضیح‌دهنده نیستند، بنابراین کمی توضیح را می‌طلبند و این چیزی است که ما
17:27
going to learn about today. The first idiom is to  brighten up. To brighten up means to become more  
143
1047440
7600
امروز درباره آن خواهیم آموخت. اولین اصطلاح روشن کردن است. روشن کردن به معنای
17:35
cheerful now brighten up is a separable phrasal  verb which means that you can put the object in  
144
1055040
5920
شادتر شدن است اکنون روشن کردن یک فعل عبارتی قابل تفکیک است که به این معنی است که می‌توانید شی را
17:40
the middle of those two words, the object that's  being brightened up, for example, let's brighten  
145
1060960
6320
در وسط آن دو کلمه قرار دهید، شیئی که در حال روشن شدن است، مثلاً اجازه دهید
17:47
this room up. The second idiom is to take a shine  to, to take a shine to something means to develop  
146
1067280
8960
این اتاق را روشن کنیم. اصطلاح دوم عبارت است از درخشش به چیزی، درخشش گرفتن به چیزی به معنای
17:56
a liking for it. Philip has taken a shine to  Yorkshire tea over Tetley tea. The third idiom is  
147
1076240
9520
ایجاد علاقه به آن است. فیلیپ به جای چای تتلی به چای یورکشایر درخشیده است. اصطلاح سوم،
18:05
to chase rainbows. To chase rainbows means  to pursue something that is impossible  
148
1085760
6240
تعقیب رنگین کمان است. تعقیب رنگین کمان به معنای دنبال کردن چیزی است که غیرممکن است
18:12
or very unlikely. Georgia wants to be a famous  singer but with that voice she's chasing rainbows.  
149
1092000
7280
یا بسیار بعید است. جورجیا می‌خواهد خواننده مشهوری شود ، اما با آن صدا به دنبال رنگین کمان است.
18:20
The fourth idiom is to save it for  a rainy day. To save something for  
150
1100800
5520
اصطلاح چهارم این است که آن را برای یک روز بارانی ذخیره کنید. ذخیره کردن چیزی برای
18:26
a rainy day means to keep it aside for a  time when it might be needed in the future.  
151
1106320
5440
یک روز بارانی به این معنی است که آن را برای مدتی کنار بگذارید که ممکن است در آینده به آن نیاز باشد.
18:32
I won some money on the lottery so  I'm going to save it for a rainy day.
152
1112880
3680
من مقداری پول در قرعه کشی برنده شدم، بنابراین می خواهم آن را برای یک روز بارانی پس انداز کنم.
18:38
The fifth idiom is right as rain, if someone  is right as rain that means they are well  
153
1118640
7360
اصطلاح پنجم درست مثل باران است، اگر کسی مثل باران درست باشد، به این معنی است که او خوش
18:46
fit and healthy. Yesterday I was unwell but today  I feel right as rain. The sixth idiom is to take  
154
1126000
9520
اندام و سالم است. دیروز حالم خوب نبود اما امروز مثل باران احساس می کنم. ششمین اصطلاح این است
18:55
a rain check. To take a rain check is more of  an American phrase which we're beginning to see  
155
1135520
6000
که چک باران را انجام دهید. گرفتن چک باران بیشتر یک عبارت آمریکایی است که ما
19:01
more and more of in British english and it means  to cancel or refuse something with an intention of  
156
1141520
7120
بیشتر و بیشتر آن را در انگلیسی بریتانیایی می بینیم و به معنای لغو یا رد کردن چیزی به قصد
19:08
doing it another time. Hey are we still going  for coffee later? Oh let's take a rain check,  
157
1148640
6560
انجام آن در زمان دیگری است. هی، ما هنوز بعداً برای قهوه می رویم؟ اوه، بیایید چک باران کنیم،
19:15
maybe next week? The seventh idiom is to weather  the storm. To weather the storm means to survive  
158
1155200
8400
شاید هفته آینده؟ هفتمین اصطلاح این است که طوفان را تحمل کنید. تحمل طوفان به معنای زنده ماندن
19:23
through difficulties. I had a really difficult  month but I told myself to weather the storm  
159
1163600
6240
از مشکلات است. من ماه بسیار سختی را پشت سر گذاشتم، اما به خودم گفتم طوفان را تحمل کنم
19:29
and everything is finally back to normal. The  eighth idiom is to rain on someone's parade.  
160
1169840
8000
و بالاخره همه چیز به حالت عادی بازگشت. هشتمین اصطلاح این است که در رژه کسی باران ببارد.
19:38
To rain on someone's parade means to stop them  from enjoying themselves or to ruin their plans.  
161
1178640
5280
باران در رژه یک نفر به معنای جلوگیری از لذت بردن آنها یا خراب کردن برنامه های آنها است.
19:44
I don't want to rain on your parade but you're  being so loud please could you be quieter.  
162
1184880
5200
من نمی خواهم در رژه شما باران ببارم، اما شما آنقدر سر و صدا دارید، لطفاً می توانید ساکت تر باشید.
19:51
The ninth idiom is to shoot the breeze. To shoot  the breeze, it means to have an informal chat.  
163
1191120
7600
اصطلاح نهم شلیک به نسیم است. برای شلیک به نسیم، به معنای داشتن یک گپ غیررسمی است.
19:59
Hey do you want to go for a walk and shoot  the breeze. The 10th idiom is to catch wind  
164
1199280
6960
هی میخوای بری قدم بزنی و به نسیم شلیک کنی. اصطلاح 10 این است که
20:06
of something, to catch wind of something means  to hear a rumour about it. Now the 11th idiom  
165
1206240
7920
از چیزی باد بگیری، باد گرفتن از چیزی به معنای شنیدن شایعه در مورد آن است. حالا یازدهمین اصطلاح
20:14
is to throw caution to the wind. To throw  caution to the wind means to take a risk.  
166
1214160
6480
این است که احتیاط را به باد بیاوریم. احتیاط را به باد انداختن به معنای ریسک کردن است.
20:21
I need to just throw caution to  the wind and tell him how I feel.
167
1221440
4240
فقط باید احتیاط کنم و به او بگویم که چه احساسی دارم.
20:28
The 12th idiom is storm on the horizon.  
168
1228240
3920
اصطلاح دوازدهم طوفان در افق است.
20:33
If there is a storm on the horizon that  means that there is a problem approaching.  
169
1233120
4720
اگر طوفانی در افق رخ دهد، به این معنی است که مشکلی در حال نزدیک شدن است.
20:39
Francis keeps getting into trouble at school so  I think there might be a storm on the horizon.  
170
1239280
4800
فرانسیس مدام در مدرسه دچار مشکل می شود، بنابراین فکر می کنم ممکن است طوفانی در افق رخ دهد.
20:45
The 13th idiom is every cloud has a silver  lining. This is a phrase we use to express  
171
1245680
7120
سیزدهمین اصطلاح این است که هر ابری یک پوشش نقره ای دارد . این عبارتی است که ما برای بیان این موضوع به کار می بریم
20:52
that there is something good that comes  out of every bad or difficult situation.  
172
1252800
5120
که از هر موقعیت بد یا سختی چیزی خوب بیرون می آید.
20:58
Lockdown has been really stressful for everyone  but I have had a chance to spend lots more time  
173
1258960
6000
قفل کردن برای همه واقعاً استرس‌زا بوده است، اما من این فرصت را داشته‌ام که زمان بیشتری را
21:04
with my family so I guess every cloud  has a silver lining. The 14th idiom is  
174
1264960
7280
با خانواده‌ام بگذرانم، بنابراین حدس می‌زنم هر ابری پوشش نقره‌ای دارد. اصطلاح چهاردهم
21:12
on cloud nine. If someone is on cloud nine then  they are in a state of overwhelming happiness.  
175
1272800
8240
در ابر نهد است. اگر شخصی در ابر نهد باشد، در حالت شادی بی‌نظیری است.
21:22
I got the job, I feel so lucky I'm on cloud  nine. The fifteenth idiom is to have your head  
176
1282400
8640
من کار را گرفتم، احساس می کنم خیلی خوش شانس هستم که در ابر نهم هستم. اصطلاح پانزدهم این است که سر خود را
21:31
in the clouds, now if someone has their head  in the clouds that means that they're being  
177
1291040
5440
در ابرها قرار دهید، حالا اگر فردی سرش را در ابرها قرار داده باشد، به این معنی است که او
21:36
unrealistic or impractical, a bit of a dreamer  and not very down to earth. Oh Grace is a lovely  
178
1296480
8160
غیرواقع بینانه یا غیرعملی است، کمی رویاپرداز است و خیلی سر به زیر نیست. اوه گریس دختر دوست داشتنی
21:44
girl but she does have her head in the clouds.  The 16th idiom is to not have the foggiest,  
179
1304640
7680
است اما سرش را در ابرها دارد. اصطلاح شانزدهم این است که مه آلودترین را نداشته باشید،
21:53
this means that you're not sure about something  you don't have an idea or a clue about it. You  
180
1313440
5280
این بدان معنی است که شما در مورد چیزی مطمئن نیستید  که ایده یا سرنخی در مورد آن ندارید.
21:58
might say I don't have the foggiest or I haven't  the foggiest or I haven't got the foggiest.  
181
1318720
8000
ممکن است بگویید من مه آلودترین را ندارم یا مه آلودترین را ندارم یا مه آلودترین را ندارم .
22:08
Could you help me with directions please,  I haven't the foggiest where I am?
182
1328320
4000
لطفاً می‌توانید در مسیرها به من کمک کنید، من مه آلودترین جایی که هستم ندارم؟
22:14
The 17th idiom is under the weather,  
183
1334400
2880
اصطلاح هفدهم زیر آب و هوا است،
22:17
if you're under the weather that  means you're feeling unwell.
184
1337840
2720
اگر در شرایط آب و هوایی هستید، به این معنی است که احساس ناخوشایندی دارید.
22:23
I'm going to stay at home today as I'm a bit  under the weather. The 18th idiom is the calm  
185
1343920
7120
امروز می خواهم در خانه بمانم چون کمی زیر آب و هوا هستم. اصطلاح هجدهم آرامش
22:31
before the storm, this means a moment of quiet  or stability before difficult or busy times.  
186
1351040
7120
قبل از طوفان است، این به معنای لحظه ای سکوت یا ثبات قبل از زمان های سخت یا شلوغ است.
22:39
Those moments before the shop opened  were the calm before the storm.
187
1359440
4400
آن لحظات قبل از باز شدن مغازه ، آرامش قبل از طوفان بود.
22:46
The 19th idiom is to break the ice. To break  the ice means to do or say something to relieve  
188
1366000
7920
اصطلاح نوزدهم شکستن یخ است. شکستن یخ به معنای انجام دادن یا گفتن چیزی برای کاهش
22:53
tension or to break a silence. Ah  it was really awkward when we first  
189
1373920
5200
تنش یا شکستن سکوت است. آه ، وقتی برای اولین بار با هم آشنا شدیم، واقعاً ناخوشایند بود که
22:59
met that it didn't take long to break  the ice. And finally the 20th idiom is  
190
1379120
6320
شکستن یخ طولی نکشید . و در نهایت، اصطلاح بیستم،
23:06
face like thunder if someone has a face  like thunder it means that their face  
191
1386240
5280
چهره مانند رعد است، اگر شخصی چهره ای مانند رعد داشته باشد، به این معنی است که چهره او
23:11
looks very unhappy or very angry this is not very  polite so only use it in informal situations.  
192
1391520
7920
بسیار ناراضی یا بسیار عصبانی به نظر می رسد، این خیلی مودبانه نیست، بنابراین فقط در موقعیت های غیررسمی از آن استفاده کنید.
23:20
I knew she was very annoyed with me  because she had a face like thunder.
193
1400320
4320
می‌دانستم که از دست من خیلی دلخور است، چون چهره‌ای شبیه رعد داشت.
23:27
To catch someone red-handed is to discover  someone in the act of doing something wrong  
194
1407280
6160
دستگیر کردن شخصی با دست به این معنی است که فردی را در حال انجام کار اشتباهی کشف کنید.
23:34
for example if the police found a robber still  holding the bag that he has stolen you could say  
195
1414000
6320
مثلاً اگر پلیس یک سارق را پیدا کرد که هنوز کیفی را که دزدیده است در دست دارد، می توانید بگویید
23:41
they caught him red-handed or if a mother  walked into the kitchen at night to find her son  
196
1421040
7280
او را با دست دستگیر کردند یا اگر مادری وارد آشپزخانه شد. شب برای پیدا کردن پسرش
23:48
with chocolate cake all over his face  you might say I've caught you red-handed.
197
1428320
6560
با کیک شکلاتی روی صورتش  ممکن است بگویید من تو را با دست گرفته ام.
23:57
Grey area a grey area is an ill-defined  
198
1437520
4320
منطقه خاکستری یک منطقه خاکستری یک
24:02
unclear situation which does not have an obvious  answer or outcome, it's not black or white,  
199
1442720
7840
وضعیت نامشخص   نامشخص است که پاسخ یا نتیجه واضحی ندارد، سیاه یا سفید نیست،
24:11
that's another idiom meaning it's not clear  it's a grey area, for example, if I use a clip  
200
1451920
7840
این اصطلاح دیگری است به این معنی که مشخص نیست  یک منطقه خاکستری است، برای مثال، اگر از یک کلیپ  از یک قسمت استفاده کنم.
24:19
from a movie in this video to illustrate an  educational point is that copyright infringement?  
201
1459760
6560
فیلم در این ویدیو برای نشان دادن یک نکته آموزشی آیا نقض حق نسخه‌برداری است؟
24:27
It's not clear, it's a bit of a grey area. To give  the green light, this means to give permission  
202
1467280
9920
مشخص نیست، یک منطقه خاکستری است. برای نشان دادن چراغ سبز، این به معنای اجازه دادن
24:37
for someone to do something or for something  to happen, for example, a parent could give  
203
1477200
6240
به کسی برای انجام کاری یا اتفاقی است، برای مثال، والدین می‌توانند
24:43
the green light for their child to start a new  club or to go on a school trip, go on sonny. 
204
1483440
6720
به فرزندشان چراغ سبز نشان دهند تا یک باشگاه جدید راه اندازی کند یا به یک سفر مدرسه برود. پسر
24:51
In the red, if a person or a company is in the  red that means they've spent more money than they  
205
1491440
8080
در حالت قرمز، اگر شخص یا شرکتی در قرمز باشد، به این معنی است که پول بیشتری از آنچه
24:59
have, and now they owe money to the bank. I can't  sleep at night, not now that we're in the red. 
206
1499520
6400
داشته خرج کرده است، و اکنون به بانک بدهکار است. شب‌ها نمی‌توانم بخوابم، نه حالا که در قرمز هستیم.
25:06
Once in a blue moon, if something happens  once in a blue moon it happens very rarely  
207
1506880
7600
یک بار در ماه آبی، اگر اتفاقی یک بار در ماه آبی اتفاق بیفتد، به ندرت اتفاق می‌افتد
25:14
for example, we go on holiday once in a blue moon  it doesn't mean never it just means not often.
208
1514480
11200
برای مثال، ما یک بار در ماه آبی به تعطیلات می‌رویم  به این معنی نیست که هرگز به این معنا نیست که اغلب اوقات.
25:27
Out of the blue. If something happens out of the  blue then it is completely unexpected for example,  
209
1527760
8080
غیرمنتظره. اگر چیزی غیرمنتظره اتفاق بیفتد، برای مثال، کاملاً غیرمنتظره است،
25:37
my brother arrived out of the blue so  his brother was completely unexpected.
210
1537040
6000
برادرم غیرمنتظره وارد شد بنابراین برادرش کاملاً غیرمنتظره بود.
25:45
Red tape. Red tape refers to rules or  boundaries that prevent or slow down  
211
1545360
6000
نوار قرمز. تشریفات اداری به قوانین یا مرزهایی اشاره دارد که از
25:51
something you're trying to achieve. For example,  it took me ages to get a working visa because of  
212
1551920
5760
چیزی که شما در تلاش برای رسیدن به آن هستید جلوگیری یا کند می کند. برای مثال، به دلیل همه تشریفات اداری، مدت‌ها طول کشید تا ویزای کاری دریافت کنم
25:57
all the red tape. Rose tinted glasses. To look  at something through rose tinted glasses means  
213
1557680
8400
. عینک رز رنگی. نگاه کردن به چیزی با عینک های رز به معنای
26:06
to think of it with a positive bias perhaps only  seeing or paying attention to the good things,  
214
1566080
7360
این است که با یک سوگیری مثبت به آن فکر کنیم، شاید فقط چیزهای خوب را ببینیم یا به آن توجه کنیم،
26:13
for example, ah I have lots of fond memories of  school I can't remember the bad parts I suppose  
215
1573440
7920
مثلاً آه، من خاطرات شیرین زیادی از مدرسه دارم، فکر می کنم نمی توانم قسمت های بد را به خاطر بیاورم.
26:21
I look back at it through rose tinted glasses.  To show one's true colours. To show one's true  
216
1581920
7040
از پشت شیشه های رز به آن نگاه می کنم. برای نشان دادن رنگ واقعی خود نشان دادن
26:28
colours means to reveal the kind of person you  really are. This could be used in a positive way,  
217
1588960
6800
رنگ‌های واقعی به معنای نشان دادن نوع شخصی است که واقعاً هستید. از این می‌توان به شیوه‌ای مثبت استفاده کرد،
26:35
for example, Nicole was so patient with the  children she really showed her true colours. Or  
218
1595760
7680
برای مثال، نیکول آنقدر با کودکان صبور بود که واقعاً رنگ‌های واقعی خود را نشان داد. یا
26:43
in a negative way, for example, I  can't believe Nicole betrayed you  
219
1603440
4800
به صورت منفی، مثلاً، نمی توانم باور کنم نیکول به شما خیانت کرده است،
26:48
she has really shown her true colours. Golden  opportunity, this is an excellent chance to  
220
1608240
8720
او واقعاً رنگ واقعی خود را نشان داده است. فرصتی طلایی، این فرصتی عالی برای
26:56
do something that is likely to be successful or  rewarding. For example, going to Oxford university  
221
1616960
7440
انجام کاری است که احتمالاً موفقیت‌آمیز یا مفید است. برای مثال، رفتن به دانشگاه آکسفورد
27:04
is a golden opportunity or being invited to  go to a place you've always wanted to go to  
222
1624400
6480
یک فرصت طلایی است یا دعوت شدن برای رفتن به مکانی که همیشه می‌خواستید به آنجا
27:10
is a golden opportunity. White lie. A white  lie is a lie about a small or unimportant  
223
1630880
7360
بروید   یک فرصت طلایی است. دروغ مصلحتی. یک دروغ سفید، دروغی است در مورد یک موضوع کوچک یا
27:18
matter that someone tells to avoid hurting another  person, for example, it was a bit of a white lie,  
224
1638240
6880
بی‌اهمیت که کسی می‌گوید تا از آسیب رساندن به شخص دیگری جلوگیری کند، مثلاً یک دروغ سفید بود،
27:25
I told her I couldn't go to her party but really  I just didn't want to. To pass with flying  
225
1645120
7600
به او گفتم نمی‌توانم به مهمانی او بروم، اما واقعاً نرفتم. نمی خواهم. گذراندن با
27:33
colours.To pass something with flying colours  means to do it very successfully, for example,  
226
1653840
6000
رنگ‌های پرطرفدار. قبول شدن در چیزی با رنگ‌های متمایز به معنای انجام آن بسیار موفقیت‌آمیز است، برای مثال،
27:39
if you get top marks in an exam you could say  you've passed with flying colours. See red. To  
227
1659840
8800
اگر در امتحانی نمرات برتر را کسب کردید، می‌توانید بگویید با رنگ‌های متمایز قبول شده‌اید. قرمز را ببینید. برای
27:48
see red means to become very angry, for example,  when I realised he'd been lying I saw red.  
228
1668640
7440
قرمز دیدن به معنای بسیار عصبانی شدن است، مثلاً وقتی فهمیدم او دروغ می‌گوید، قرمز را دیدم.
27:57
Blue collar, this phrase refers to the colour  on a labourer's uniform and is typically used  
229
1677520
6800
یقه آبی، این عبارت به رنگ یونیفرم کارگری اشاره دارد و معمولاً
28:04
to refer to people who work in manual labor, such  as agriculture, manufacturing, and construction.  
230
1684320
8000
برای اشاره به افرادی که در کارهای یدی کار می‌کنند، مانند کشاورزی، تولید، و ساخت و ساز استفاده می‌شود.
28:13
In context you could say, he's got a  new blue collar job as an electrician. 
231
1693120
4720
در زمینه می توان گفت، او یک شغل جدید به عنوان برقکار دارد.
28:18
White collar this refers to an office worker or  someone whose profession does not require manual  
232
1698960
6400
یقه سفید به یک کارمند اداری یا شخصی که حرفه او به کار یدی نیاز ندارد اشاره دارد
28:25
labour. In context you could say, he's got a  new white collar job as a lawyer. A red flag.  
233
1705360
7600
. در زمینه می توان گفت، او یک شغل جدید به عنوان وکیل دارد. یک پرچم قرمز
28:34
A red flag is a sign of a problem which  requires attention. For example, the fact  
234
1714160
6640
پرچم قرمز نشانه مشکلی است که نیاز به توجه دارد. برای مثال، این حقیقت
28:40
that no one seemed to enjoy working there was a  red flag. This means that it's a sign that should  
235
1720800
6080
که به نظر می‌رسید هیچ‌کس از کار در آنجا لذت نمی‌برد، یک پرچم قرمز بود. این به این معنی است که این نشانه‌ای است که باید
28:46
be paid attention to, you probably won't enjoy  working somewhere if everyone who works there  
236
1726880
5680
به آن توجه کرد، اگر همه کسانی که در آنجا
28:53
doesn't enjoy their job. Red letter day. A red  letter day is a special or memorable occasion,  
237
1733120
8240
کار می‌کنند از شغل خود لذت نبرند، احتمالاً از کار کردن در جایی لذت نخواهید برد. روز خاطره انگیز. روز نامه قرمز یک مناسبت خاص یا به یاد ماندنی است،
29:01
for example when Francesca returns from  her two-year trip it'll be a red letter  
238
1741360
5040
مثلاً وقتی فرانچسکا از سفر دو ساله‌اش برمی‌گردد، یک روز نامه قرمز است
29:06
day. Although I will just add that red letter  day is probably now falling out of fashion as  
239
1746400
6400
. اگرچه من فقط اضافه می‌کنم که روز حروف قرمز احتمالاً اکنون از مد افتاده است زیرا
29:12
we don't really send letters anymore. Next,  to paint the town red, this means to party or  
240
1752800
6160
ما دیگر واقعاً نامه نمی‌فرستیم. در مرحله بعد، برای رنگ آمیزی شهر به رنگ قرمز، این به معنای
29:18
celebrate in a rowdy or wild manner particularly  in a public place such as a nightclub or bar.  
241
1758960
6880
جشن گرفتن یا جشن گرفتن به شیوه‌ای شلوغ یا وحشیانه به‌ویژه در مکان‌های عمومی مانند کلوپ شبانه یا بار است.
29:26
You could say for my birthday we'll paint  the town red, which just means we'll party.  
242
1766720
6880
می توانید بگویید برای تولد من ، شهر را قرمز می کنیم، که فقط به این معنی است که جشن می گیریم.
29:34
Next, to roll out the red carpet, this means  to welcome someone with special treatment,  
243
1774240
5600
در مرحله بعد، پهن کردن فرش قرمز، به این معنی است که از فردی با رفتار ویژه استقبال می‌کنیم،
29:40
for example, oh when she gets home from  the hospital we'll roll out the red carpet,  
244
1780480
4240
مثلاً، وقتی از بیمارستان به خانه می‌آید، فرش قرمز پهن
29:45
meaning we'll take extra good care of her. This  refers to the red carpet that celebrities and vips  
245
1785440
6080
می‌کنیم،   به این معنی که از او مراقبت بیشتری خواهیم کرد. این به فرش قرمزی اشاره دارد که سلبریتی‌ها و چهره‌های جذاب
29:51
walk on to get to award ceremonies or premieres,  it indicates a mark of respect and good care,  
246
1791520
6800
روی آن راه می‌روند تا به مراسم جوایز یا نمایش‌های برتر برسند ، نشان‌دهنده احترام و مراقبت خوب است،
29:58
bringing me on to my next one. Red carpet  treatment, along the same lines of the last one,  
247
1798320
6400
که من را به فرش بعدی‌ام می‌برد. رفتار فرش قرمز ، در امتداد همان روش قبلی،
30:04
but it's not about only welcoming someone when  they first arrive somewhere, to give someone the  
248
1804720
6160
اما این فقط به معنای خوشامدگویی به کسی نیست که برای اولین بار به جایی می‌رسد، بلکه دادن رفتار فرش قرمز به کسی این است که
30:10
red carpet treatment is to treat them as if  they are special and important. For example,  
249
1810880
5760
با او طوری رفتار کنید که گویی فردی خاص و مهم است. به‌عنوان مثال،
30:16
at this hotel we give all of our guests the  red carpet treatment now let's get to work.
250
1816640
5920
در این هتل، به همه مهمان‌هایمان فرش قرمز می‌دهیم، حالا بیایید دست به کار شویم.
30:25
To get back to or put your nose to the grindstone  the grindstone this means to return to or start  
251
1825120
7680
برای برگشتن یا گذاشتن بینی خود به سنگ آسیاب، به این معنی است که به
30:33
a hard tedious task.
252
1833680
3040
یک کار سخت خسته کننده بازگردید یا شروع کنید.
30:39
Right that's my break over I  better get back to the grindstone.
253
1839760
3520
درست است که استراحت من تمام شده است، بهتر است به سنگ سنگ برگردم.
30:46
To be on a roll this means experiencing a period  of success or good luck. Yeah we signed up two new  
254
1846160
8320
این به معنای تجربه یک دوره موفقیت یا خوش شانسی است. بله، هفته گذشته دو
30:54
clients last week and four new clients this week  with three more in the pipeline we are on a roll.
255
1854480
5840
مشتری جدید و این هفته چهار مشتری جدید ثبت نام کردیم و سه مشتری دیگر نیز در حال آماده‌سازی هستند.
31:03
Be snowed under to be snowed under means to be  overwhelmed with a very large quantity of work  
256
1863440
8080
زیر برف شدن به معنای غرق شدن در مقدار بسیار زیاد کار
31:11
or commitments. Oh I am so sorry I missed the  teachers meeting today with the exams around the  
257
1871520
6080
یا تعهد است. آه، خیلی متاسفم که امروز جلسه معلمان را از دست دادم، امتحانات در
31:17
corner and several members of staff self-isolating  I'm completely snowed under at the moment.
258
1877600
4240
گوشه و کنار بود و چندین نفر از کارکنان در حال قرنطینه بودند. در حال حاضر کاملاً زیر برف هستم.
31:25
To bend over backwards this means to work extra  hard to help someone or to make them happy. I  
259
1885760
8720
خم شدن به عقب به این معنی است که برای کمک به کسی یا خوشحال کردن او سخت تلاش کنید.
31:34
don't understand why he continues to bend over  backwards for Julia she doesn't appreciate it.
260
1894480
5040
نمی‌فهمم چرا او همچنان به عقب خم می‌شود، زیرا جولیا قدر آن را نمی‌داند.
31:42
Blood sweat and tears if something needs  blood sweat and tears then it's a hard  
261
1902320
6960
اگر چیزی به عرق و اشک خون نیاز دارد، عرق خون و اشک می‌ریزد، پس انجام آن کاری سخت
31:49
thing to do or requires a lot of effort. We spent  
262
1909280
4720
است یا به تلاش زیادی نیاز دارد. ما
31:54
15 years building this business it took blood  sweat and tears to make it what it is today.
263
1914000
5840
15 سال برای ساختن این تجارت صرف کردیم.
32:02
Burning a candle at both ends this means  to work too hard as well as trying to do  
264
1922560
6800
سوزاندن شمع در هر دو انتها به این معنی است که خیلی سخت کار کنید و همچنین سعی کنید
32:09
other things. My boss had a  nervous breakdown last month  
265
1929360
4240
کارهای دیگر را انجام دهید. رئیس من ماه گذشته یک حمله
32:13
it's not surprising he was burning the  candle at both ends for many months.
266
1933600
4560
عصبی داشت.
32:21
Get cracking this means to get  started on a project or task.  
267
1941680
4560
کرک کردن به این معنی است که یک پروژه یا کار را شروع کنید.
32:27
Right do we all know what we're supposed  to be doing great then let's get cracking.
268
1947200
6320
درست است، آیا همه ما می دانیم که قرار است چه کاری عالی انجام دهیم، پس بیایید کرک کنیم.
32:36
Give it 110 this means to try really hard to  achieve something. I know you are all tired  
269
1956080
10080
به آن 110 بدهید، این بدان معناست که برای رسیدن به چیزی واقعاً سخت تلاش کنید. من می دانم که همه شما خسته هستید
32:46
it's really hot outside and you would rather  be relaxing in the shade eating ice cream, but  
270
1966160
5600
بیرون واقعاً گرم است و ترجیح می دهید در سایه استراحت کنید و بستنی بخورید، اما
32:51
today is a very important day for our school  so I want you to get out there and give it 110.
271
1971760
6800
امروز یک روز بسیار مهم برای مدرسه ما است بنابراین می خواهم شما بیرون بروید و به آن 110 بدهید.
33:02
To go the extra mile this means to  do more than what is expected to  
272
1982400
5520
مایل این به معنای انجام دادن بیش از آنچه انتظار می رود برای
33:07
make something happen or help someone. We  have decided to promote nick he went the  
273
1987920
6320
انجام کاری یا کمک به کسی انجام شود. ما تصمیم گرفته‌ایم که نیک او
33:14
extra mile for us during the pandemic  and really showed us his commitment.
274
1994240
3360
را در طول همه‌گیری همه‌گیر مایل به خرج داد و واقعاً تعهد خود را به ما نشان داد، تبلیغ کنیم.
33:21
Hang in there, this means don't give  up keep going through the hard times.  
275
2001040
5360
منتظر بمانید، این بدان معناست که تسلیم نشوید و به گذراندن روزهای سخت ادامه دهید.
33:27
The next few months will be hard for all of  us just hang in there, things will improve.
276
2007440
6240
چند ماه آینده برای همه ما سخت خواهد بود.
33:37
Jump through hoops this means  to go through an elaborate or  
277
2017120
4800
پرش از حلقه ها به این معنی است که برای رسیدن به یک هدف، از یک
33:41
complicated procedure in  order to achieve an objective.  
278
2021920
3600
رویه پیچیده یا پیچیده عبور کنید .
33:46
We are in the process of applying for a mortgage  but we have to jump through so many hoops.
279
2026560
5280
ما در حال درخواست برای وام مسکن هستیم، اما باید از مسیرهای زیادی عبور کنیم.
33:54
To knuckle down or buckle down this means to  focus and work diligently on a task or problem,  
280
2034400
7040
پایین کشیدن یا کمانک زدن به این معنی است که روی یک کار یا مشکل تمرکز کنید و با پشتکار کار کنید،
34:02
if you all knuckle down and do your revision  between now and the exams then you will pass  
281
2042400
6400
اگر همه بند انگشتان خود را پایین بیاورید و بازبینی خود را بین الان تا امتحانات انجام دهید،  با رنگارنگ قبول خواهید شد
34:09
with flying colours.
282
2049440
960
.
34:13
To make up for lost time this means to  do something as much as possible because  
283
2053600
5200
برای جبران زمان از دست رفته، این به این معنی است که تا آنجا که ممکن است کاری را انجام دهید،
34:18
you were not able to do it before like to  catch up. I haven't seen my family for over  
284
2058800
5920
زیرا قبلاً نمی‌توانستید آن را انجام دهید . من بیش از دو سال است که خانواده‌ام را ندیده‌ام،
34:24
two years so we're going to go on holiday  together we really need to make up for lost time.
285
2064720
4720
بنابراین با هم به تعطیلات می‌رویم و واقعاً باید زمان از دست رفته را جبران کنیم.
34:32
To move mountains, this means to make every  possible effort doing the impossible if needed.  
286
2072000
7840
برای جابه‌جایی کوه‌ها، این به معنای انجام تمام تلاش‌های ممکن برای انجام غیرممکن‌ها در صورت نیاز است.
34:40
Trust me I will move mountains to make sure  that you are satisfied with your new branding.
287
2080720
7120
به من اعتماد کنید، کوه‌ها را جابه‌جا می‌کنم تا مطمئن شوم که از برند جدید خود راضی هستید.
34:50
No pain no gain this means suffering is  necessary in order to achieve something.  
288
2090160
6320
بدون درد نه سود، این یعنی رنج برای رسیدن به چیزی ضروری است.
34:57
The athletes are complaining about having  to train on a Sunday but no pain no gain.
289
2097200
5120
ورزشکاران از اینکه باید در روز یکشنبه تمرین کنند، اما بدون درد و سودی شکایت دارند.
35:05
To pull one's own weight this means to do your  fair share of work that a group of people are  
290
2105280
5280
این به این معنی است که کارهایی را که گروهی از مردم
35:10
doing together James you have taken a lot  of time off this month and when you have  
291
2110560
5520
با هم انجام می‌دهند، انجام دهید
35:16
been in you haven't done very much work. We  are all working hard to reach our deadline  
292
2116080
5280
. همه ما سخت کار می‌کنیم تا به ضرب‌الاجل خود برسیم،
35:21
so we need you to start pulling your own  weight otherwise we will have to let you go.
293
2121360
8800
بنابراین باید شروع به کشیدن وزن خود کنید، در غیر این صورت باید شما را رها کنیم.
35:30
To raise the bar this means to raise the  standards which need to be met in order to  
294
2130160
5920
بالا بردن سطح این به معنای بالا بردن استانداردهایی است که برای
35:36
qualify for something. Oh Apple have really  raised the bar with their latest iPhone.
295
2136080
7760
واجد شرایط بودن برای چیزی باید رعایت شوند. اوه اپل با جدیدترین آیفون خود واقعاً سطح را بالا برده است.
35:44
To stay ahead of the game, this means to  react quickly and gain or keep an advantage.  
296
2144720
6800
برای جلوتر ماندن از بازی، این به معنای واکنش سریع و به دست آوردن یا حفظ مزیت است.
35:52
Okay, we're changing our marketing  strategy advertising will now include  
297
2152160
4240
بسیار خوب، ما استراتژی بازاریابی خود را تغییر می‌دهیم، تبلیغات اکنون شامل
35:56
tick tock we must stay ahead of the game.
298
2156400
2320
تیک‌هایی می‌شود که باید از بازی جلوتر بمانیم.
36:01
To stay the course this means to keep going  strongly to the end of a race or contest or  
299
2161760
6800
ماندن در این مسیر به معنای ادامه دادن قوی تا پایان یک مسابقه یا مسابقه یا
36:08
task we've been working with this  client for 12 months on this project  
300
2168560
4000
کاری است که به مدت 12 ماه با این مشتری روی این پروژه کار
36:12
we plan to stay the course and get the job done.
301
2172560
2720
کرده‌ایم   قصد داریم در مسیر باقی بمانیم و کار را انجام دهیم.
36:18
To take the bull by the horns, this means to  deal decisively with a difficult or dangerous  
302
2178160
6640
برای گرفتن شاخ گاو، این به معنای برخورد قاطع با یک موقعیت دشوار یا خطرناک
36:24
situation. I've asked him several times but  he just ignores me, I must take the bull by  
303
2184800
5520
است. من چندین بار از او پرسیده ام، اما او فقط مرا نادیده می گیرد، من باید گاو را
36:30
the horns and just tell my landlord that I'm  moving out unless he fixes the central heating. 
304
2190320
4480
با شاخ درآورم و فقط به صاحبخانه ام بگویم که دارم بیرون می روم مگر اینکه گرمایش مرکزی را تعمیر کند.
36:36
We use so many idioms in our day-to-day  life and many of them are animal related  
305
2196720
6320
ما از اصطلاحات زیادی در زندگی روزمره خود استفاده می‌کنیم و بسیاری از آنها مربوط به حیوانات هستند،
36:43
so we're going to focus on idioms which are animal  based today the first idiom is fly on the wall. To  
306
2203040
9920
بنابراین امروز بر روی اصطلاحات حیوانی تمرکز می‌کنیم، اولین اصطلاح fly on the wall است.
36:52
be a fly on the wall means to be unnoticed while  watching or listening to something. Oh they're  
307
2212960
6560
مگس روی دیوار بودن به این معنی است که در حین تماشا کردن یا گوش دادن به چیزی مورد توجه قرار نگیرید. اوه، آنها اکنون دارند
36:59
discussing the argument now, I'd love to be a fly  on the wall so I could hear what they're saying.  
308
2219520
4560
بحث می کنند، من دوست دارم مگسی روی دیوار باشم تا بتوانم حرف آنها را بشنوم.
37:05
The second idiom is bee's knees, if something  is the bee's knees that means it is excellent  
309
2225920
7840
اصطلاح دوم زانوهای زنبور عسل است، اگر چیزی زانوهای زنبور عسل باشد، به این معنی است که عالی
37:13
and of the highest quality. You could  also say someone is the bee's knees.
310
2233760
5040
و با بالاترین کیفیت است. همچنین می‌توانید بگویید کسی زانوهای زنبور است.
37:21
This chocolate cake is the bee's knees you have  to try it. The third idiom is to make a beeline  
311
2241520
9440
این کیک شکلاتی زانوهای زنبور عسل است که باید آن را امتحان کنید. اصطلاح سوم این است که برای چیزی خط خطی بسازید
37:31
for something. To make a beeline for something  means to move towards it quickly and with purpose.
312
2251680
7200
. ایجاد خط خطی برای چیزی به معنای حرکت سریع و هدفمند به سمت آن است.
37:41
I've wanted to meet Harry for ages so as  soon as I saw him I made a beeline for him.  
313
2261040
5280
من خیلی وقت است که می‌خواستم هری را ملاقات کنم، بنابراین به محض اینکه او را دیدم، برایش خط تلفن درست کردم.
37:48
The fourth idiom is to kill two birds with one  stone. To kill two birds with one stone means  
314
2268080
7760
اصطلاح چهارم کشتن دو پرنده با یک سنگ است. کشتن دو پرنده با یک سنگ به معنای
37:55
to accomplish two tasks or objectives at once. I  wanted to try out the new restaurant and I haven't  
315
2275840
7760
انجام همزمان دو کار یا هدف است. من می‌خواستم رستوران جدید را امتحان کنم و
38:03
seen Justine in ages so I've booked a table for  us both and it'll kill two birds with one stone.  
316
2283600
6080
مدت‌هاست جاستین را ندیده‌ام، بنابراین یک میز برای هر دومان رزرو کرده‌ام و با یک سنگ دو پرنده را می‌کشد.
38:11
The fifth idiom is sitting duck. A sitting duck  is an easy target, something or someone which  
317
2291360
8960
اصطلاح پنجم اردک نشسته است. اردک نشسته یک هدف آسان است، چیزی یا کسی
38:20
is vulnerable to attack. If we leave the shop  doors unlocked it'll be a sitting duck. The sixth  
318
2300320
8400
که در برابر حمله آسیب پذیر است. اگر درهای مغازه را باز بگذاریم، اردک نشسته است.
38:28
idiom sixth idiom is to chicken out. To chicken  out of something means to back out of it because  
319
2308720
9280
ششمین اصطلاح اصطلاح ششم عبارت است از مرغ کردن. بیرون آمدن از چیزی به معنای کناره گیری از آن است، زیرا
38:38
you're feeling scared or worried about it. James was going to go on the roller coaster but  
320
2318640
6640
در مورد آن احساس ترس یا نگرانی می کنید. جیمز قرار بود روی ترن هوایی برود اما
38:45
he chickened out at the last minute because he was  just so scared. Number seven on our list is a wild  
321
2325280
8320
در آخرین لحظه از زمین بیرون آمد زیرا خیلی ترسیده بود. شماره هفت در لیست ما یک
38:53
goose chase. A wild goose chase is a pointless  task particularly one that involves travel.  
322
2333600
8480
تعقیب غاز وحشی است. تعقیب غاز وحشی یک کار بیهوده است، به خصوص که شامل سفر می شود.
39:03
She sent me to the supermarket to buy  socks but they don't even sell socks so  
323
2343920
5200
او مرا به سوپرمارکت فرستاد تا جوراب بخرم، اما آن‌ها حتی جوراب نمی‌فروشند، بنابراین
39:09
it was simply a wild goose chase.  The eighth idiom is to take a bull  
324
2349120
7520
این یک تعقیب غاز وحشی بود. اصطلاح هشتم این است که گاو نر را
39:16
by its horns this means to face a problem  directly you take the bull by the horns  
325
2356640
7520
از شاخ‌هایش بگیرید، این به معنای مواجهه با مشکل
39:25
sometimes you might hear someone say to grab a  ball by its horns which means the same thing.  
326
2365200
5760
است.
39:32
I hate confrontation but I'm so angry I'm gonna  have to take the bull by its horns and tell her.  
327
2372560
5760
من از رویارویی متنفرم، اما آنقدر عصبانی هستم که مجبور می شوم گاو را از شاخ هایش بگیرم و به او بگویم.
39:39
The ninth idiom is to horse around.
328
2379680
3200
اصطلاح نهم این است که به اطراف اسب سواری کنید.
39:46
To horse around means to act in a way that  is silly and playful and sometimes noisy  
329
2386560
6800
اسب سواری به این معنی است که به گونه‌ای رفتار کنید که احمقانه، بازیگوش و گاهی پر سر و صدا
39:54
will you please stop horsing  around I'm trying to concentrate.
330
2394400
3200
باشد.
39:59
The tenth idiom is until the cows come home. Until  the cows come home means for a long possibly even  
331
2399840
10000
اصطلاح دهم تا زمانی است که گاوها به خانه بیایند. تا زمانی که گاوها به خانه بیایند برای مدتی طولانی، احتمالاً حتی
40:10
never-ending length of time, it's usually  used when talking about something that you  
332
2410480
4800
بی پایان، معمولاً هنگام صحبت درباره کاری که می‌توانید
40:15
could do for a long time because you enjoy it.  
333
2415840
2640
برای مدت طولانی انجام دهید، استفاده می‌شود، زیرا از آن لذت می‌برید.
40:19
Ah I could sit here and read until the cows  come home but unfortunately I've got work to do.
334
2419280
6960
آه، می‌توانم اینجا بنشینم و بخوانم تا گاوها به خانه بیایند، اما متأسفانه کار دارم.
40:28
The 11th idiom is a dark horse a dark horse is  somebody who is surprisingly good at something  
335
2428640
10160
اصطلاح یازدهم یک اسب تیره
40:38
that you might not expect them to be. This could  be used to describe someone in a competition  
336
2438800
6240
است. این می‌تواند برای توصیف فردی در یک رقابت استفاده
40:45
who places much higher than expected or  someone who surprises you with their skill  
337
2445600
5600
شود که بسیار بالاتر از حد انتظار قرار می‌گیرد یا فردی که شما را با مهارت‌های خود شگفت‌زده می‌کند
40:51
that you didn't know they had. Wow Beth you're a  dark horse, I didn't know you could bake so well.  
338
2451200
7120
که نمی‌دانستید او دارد. وای بث تو یک اسب تیره هستی، من نمی دانستم که می توانی به این خوبی نان بپزی.
40:59
The 12th idiom is hold your horses,  to hold your horses means wait.
339
2459760
7200
دوازدهمین اصطلاح این است که اسب های خود را نگه دارید، برای نگه داشتن اسب های خود به معنای صبر کردن است.
41:10
Hello brilliant you're home  I've been wanting to talk to you  
340
2470000
3040
سلام عالی تو خونه ای من می خواستم با شما   در مورد شما صحبت کنم.
41:13
about your .... Hold your horses  I've only been here for two seconds.
341
2473040
3360
اسب هایتان را نگه دارید من فقط دو ثانیه است که اینجا هستم.
41:18
The 13th idiom is straight from the horse's mouth.  
342
2478720
3920
اصطلاح سیزدهم مستقیماً از دهان اسب است.
41:23
If you hear something straight  from the horse's mouth,  
343
2483360
3840
اگر چیزی را مستقیماً از دهان اسب
41:27
that means you're hearing it from the source, from  somebody who has direct or personal experience.  
344
2487200
7440
می شنوید، به این معنی است که آن را از منبع می شنوید، از شخصی که تجربه مستقیم یا شخصی دارد.
41:35
I don't usually pay attention to gossip but  I heard it straight from the horse's mouth.  
345
2495440
4160
من معمولاً به شایعات توجه نمی کنم، اما آن را مستقیماً از دهان اسب شنیدم.
41:41
The 14th idiom is in two shakes of a lamb's tail.  I love this one, in two shakes of lamb's tail  
346
2501520
7840
اصطلاح چهاردهم در دو تکان دم بره است. من این یکی را دوست دارم، در دو تکان دم بره به
41:49
means in a very short amount of time. I'll be back  with a cup of tea in two shakes of lamb's tail.
347
2509360
6880
معنای در مدت زمان بسیار کوتاه است. من با یک فنجان چای در دو تکان دم بره برمی گردم.
41:58
The 15th idiom is to go the whole  hog. To go the whole hog means  
348
2518480
6880
اصطلاح پانزدهم این است که کل گراز را در نظر بگیرید. کل گراز رفتن به این معنی است
42:05
to really commit to something and to take it  as far as possible. I mean most people in the  
349
2525360
6880
که واقعاً به چیزی متعهد شوید و آن را تا آنجا که ممکن است ببرید. منظورم این است که بیشتر مردم در
42:12
office don't celebrate halloween but Anna goes the  whole hog every year. The 16th idiom is the cat's  
350
2532240
10560
اداره هالووین را جشن نمی‌گیرند، اما آنا هر سال تمام گراز را می‌رود. اصطلاح شانزدهم، پیژامه گربه است
42:22
pyjamas, similar to the bee's knees if something  or someone is the cat's pyjamas that means they're  
351
2542800
8240
، شبیه زانوهای زنبور عسل اگر چیزی یا شخصی لباس خواب گربه باشد، به این معنی که
42:31
the best. My last teacher wasn't very good but  my new one is great she's the cat's pyjamas.
352
2551040
7360
آنها بهترین هستند. آخرین معلم من خیلی خوب نبود، اما معلم جدیدم عالی است، او لباس خواب گربه ای است.
42:40
The 17th idiom to let the cat out of  the bag. To let the cat out of the bag  
353
2560480
6400
هفدهمین اصطلاح برای اجازه دادن به گربه از کیف. رها کردن گربه از کیف
42:46
means to reveal a secret. This could be  accidentally or it could be on purpose.  
354
2566880
6800
به معنای فاش کردن یک راز است. این ممکن است تصادفی یا عمدی باشد.
42:54
Right I think it's time to let the  cat out of the bag. I'm pregnant!
355
2574960
4240
درست است، فکر می کنم وقت آن رسیده است که گربه را از کیف خارج کنیم. من باردارم!
43:01
The 18th idiom is cat's got your tongue.  
356
2581520
3680
اصطلاح هجدهم این است که گربه زبان شما را دارد.
43:06
This is a question normally that you might ask  someone who is unusually quiet, what's the matter  
357
2586480
7440
این سؤالی است که معمولاً ممکن است از شخصی بپرسید که به طور غیرعادی ساکت است، چه
43:14
cat got your tongue? The 19th idiom is raining  cats and dogs. I think most people know this one,  
358
2594640
8320
مشکلی دارد که گربه زبان شما را گرفته است؟ اصطلاح نوزدهم باران گربه‌ها و سگ‌ها است. فکر می‌کنم بیشتر مردم این مورد را می‌دانند،
43:22
if someone says it's raining cats and dogs  that means it's raining very heavily outside.
359
2602960
5840
اگر کسی بگوید که باران گربه‌ها و سگ‌ها می‌بارد، به این معنی است که بیرون باران بسیار شدیدی می‌بارد.
43:32
I wanted to go for a run this afternoon but it's  raining cats and dogs outside. I think I'll have  
360
2612000
5280
امروز بعدازظهر می‌خواستم برای دویدن بروم، اما بیرون باران گربه‌ها و سگ‌ها می‌بارد. فکر می‌کنم
43:37
to go tomorrow instead. The 20th idiom is to let  sleeping dogs lie. To let sleeping dogs lie means  
361
2617280
10320
به جای آن فردا باید   بروم. بیستمین اصطلاح این است که اجازه دهید سگ های خواب دروغ بگویند. دروغ گفتن به سگ های خواب به این معنی
43:47
to leave a situation alone, to not interfere so  that you don't cause any unnecessary trouble.
362
2627600
6960
است که یک موقعیت را به حال خود رها کنید، دخالت نکنید تا مشکل غیر ضروری ایجاد نکنید.
43:57
I am so angry I'm gonna just call her  right now and and argue with her. Wait  
363
2637440
4560
من خیلی عصبانی هستم که همین الان به او زنگ می زنم و با او بحث می کنم.
44:02
a minute don't you think it might be  better just to let sleeping dogs lie?
364
2642000
3120
یک دقیقه صبر کنید، فکر نمی کنید بهتر است فقط اجازه دهید سگ های خواب دروغ بگویند؟
44:07
Number 21 is in the doghouse. To be in the  doghouse means to be in trouble or disgraced  
365
2647440
10160
شماره 21 در خانه سگ است. بودن در سگ‌خانه به این معنی است که
44:18
usually because you've upset or angered  somebody with something you've done  
366
2658560
3680
معمولاً به این دلیل که کسی را با کاری که انجام داده‌اید
44:22
or not done. He forgot his girlfriend's  birthday so he's in the doghouse.  
367
2662240
5680
یا انجام نداده‌اید ناراحت یا عصبانی کرده‌اید، دچار مشکل یا آبروریزی شوید. او تولد دوست دخترش را فراموش کرده است، بنابراین در خانه سگ است.
44:29
Number 22 is dog eat dog. Dog eat dog is a phrase  that we use to describe an environment which is  
368
2669840
8800
شماره 22 سگ خوردن سگ است. سگ خوردن سگ عبارتی  است که ما از آن برای توصیف محیطی استفاده می‌کنیم که
44:38
very competitive to an extent where people are  prepared to harm one another not physically  
369
2678640
7520
بسیار رقابتی است تا حدی که مردم آماده هستند به یکدیگر آسیب برسانند نه از نظر فیزیکی  ،
44:46
but um you know metaphorically maybe in a business  sense they're willing to harm one another to win.  
370
2686160
6560
اما به طور استعاری می‌دانید که شاید در یک مفهوم تجاری، آنها مایلند به یکدیگر آسیب برسانند تا برنده شوند. .
44:54
Yeah I hate working in that office because  it's dog-eat-dog in there, everybody tries  
371
2694080
4960
آره، من از کار کردن در آن دفتر متنفرم، زیرا در آنجا سگ سگ خوار است، همه سعی
44:59
to make each other look bad, to make themselves  look better. Number 23 is ants in your pants.  
372
2699040
8320
می کنند همدیگر را بد جلوه دهند، تا خودشان را بهتر نشان دهند. شماره 23 مورچه ای در شلوار شماست.
45:08
If you have ants in your pants that means you are  restless and moving around a lot usually because  
373
2708720
7680
اگر در شلوارتان مورچه دارید، به این معنی است که معمولاً بی‌قرار هستید و زیاد در حال حرکت
45:16
you're nervous or excited or you just can't sit  still because you're bored and you want to get  
374
2716400
6000
هستید، زیرا عصبی یا هیجان‌زده هستید یا نمی‌توانید بی‌حرکت بنشینید زیرا حوصله دارید و می‌خواهید
45:23
doing things. As a child I was often told I had  ants in my pants because I couldn't sit still.
375
2723120
5440
کارهایی را انجام دهید. در دوران کودکی اغلب به من می گفتند که در شلوارم مورچه دارم زیرا نمی توانم یک جا بنشینم.
45:31
Wow you've got ants in your pants today. Yeah  I'm just so nervous about this job interview  
376
2731200
4400
وای امروز تو شلوارت مورچه داری آره من خیلی نگران این مصاحبه شغلی
45:36
I just can't sit still. Number 24 to smell a rat.  Ooh to smell a rat means to be suspicious of a lie  
377
2736240
11120
هستم   نمی‌توانم آرام بنشینم. شماره 24 برای بوییدن موش. اوه، بوییدن موش به معنای مشکوک بودن به دروغ
45:47
or something underhanded going on. She  said she couldn't come to my birthday  
378
2747360
4880
یا چیزی پنهانی است. او گفت که نمی تواند به جشن تولد من بیاید
45:52
party because she had other plans but I smell a  rat. Number 25 is simply fishy or you could say  
379
2752240
10000
زیرا برنامه های دیگری دارد اما من بوی موش می دهم. شماره 25 به سادگی ماهیگیر است یا می توانید بگویید
46:02
something fishy is going on. If something  is fishy then that means it's suspicious.
380
2762240
5360
چیزی شبیه به ماهی در حال وقوع است. اگر چیزی ماهی است، به این معنی است که مشکوک است.
46:09
There's something fishy going on in that office,  something's not quite right with their numbers.  
381
2769920
5920
در آن دفتر چیز عجیبی در حال رخ دادن است،  چیزی با شماره آنها درست نیست.
46:17
The 26th idiom is to have bigger fish  to fry. If you have bigger fish to  
382
2777840
7200
بیست و ششمین اصطلاح این است که ماهی بزرگتر برای سرخ کردن داشته باشید. اگر ماهی بزرگتری برای
46:25
fry then that means you have more  important or better things to do.  
383
2785040
4560
سرخ کردن دارید، به این معنی است که کارهای مهمتر یا بهتری برای انجام دادن دارید.
46:30
Don't worry about the invitations you have  bigger fish to fry, you need to find a venue.  
384
2790560
6320
نگران دعوت‌نامه‌هایی نباشید که ماهی‌های بزرگ‌تری برای سرخ کردن دارید، باید مکانی را پیدا کنید.
46:38
The 27th idiom is another kettle of fish.  If something is another kettle of fish or  
385
2798800
6880
اصطلاح بیست و هفتم کتری ماهی دیگر است. اگر چیزی یک کتری ماهی
46:45
a whole other kettle of fish then that  means it is something entirely different  
386
2805680
6960
دیگر یا کتری ماهی دیگری باشد، به این معنی است که چیزی کاملاً متفاوت
46:52
to what's being discussed. Look I'm just  so stressed because we're moving house and  
387
2812640
6560
از آنچه در حال بحث است است. ببین من خیلی استرس دارم چون داریم خانه
46:59
it's all changing so quickly and how's your  mum. Oh that's a whole other kettle of fish.
388
2819200
6560
را عوض می‌کنیم و همه چیز خیلی سریع تغییر می‌کند و مادرت چطور است . اوه این یک کتری ماهی دیگر است.
47:08
The 28th idiom is crocodile tears. Crocodile  tears are fake tears for example if someone is  
389
2828400
8800
اصطلاح بیست و هشتم اشک تمساح است. اشک تمساح، اشک‌های ساختگی هستند، برای مثال اگر شخصی
47:17
pretending to cry or has forced themselves to cry  to gain something like sympathy. I know they're  
390
2837200
7360
تظاهر به گریه کند یا خودش را مجبور به گریه کند تا چیزی مانند همدردی به دست آورد. من می دانم که آنها
47:24
just crocodile tears he doesn't actually care  about me. The 29th idiom is elephant in the room,  
391
2844560
9280
فقط اشک تمساح هستند که او واقعاً به من اهمیت نمی دهد. اصطلاح بیست و نهم فیل در اتاق است
47:34
an elephant in the room is something obvious  and uncomfortable which has not been discussed,  
392
2854720
6240
،   فیل در اتاق چیزی واضح و ناراحت کننده است که در مورد آن صحبتی نشده است،
47:40
it's like everyone's ignoring this huge problem,  the elephant in the room. Obviously I know that  
393
2860960
6960
مثل این است که همه این مشکل بزرگ را نادیده می گیرند ،  فیل در اتاق. بدیهی است که می دانم که
47:47
he said horrible things about me but I didn't  mention it so there's this elephant in the room.  
394
2867920
7120
او چیزهای وحشتناکی درباره من گفت، اما من به آن اشاره نکردم، بنابراین این فیل در اتاق است.
47:56
And finally the 30th idiom is to have the lion's  share, to have or to get the lion's share of  
395
2876880
8560
و در نهایت اصطلاح سی ام این است که سهم شیر را داشته باشیم، داشتن یا به دست آوردن سهم شیر از
48:05
something means to have the largest amount of  something. As the main character in Harry Potter  
396
2885440
6160
چیزی به معنای داشتن بیشترین مقدار از چیزی است. به‌عنوان شخصیت اصلی هری پاتر،
48:11
Daniel Radcliffe definitely gets the lion's  share of praise but I think all the other  
397
2891600
5440
قطعاً دانیل رادکلیف سهم بزرگی از ستایش را به خود اختصاص می‌دهد، اما من فکر می‌کنم همه
48:17
actors are just as good. Right 20 money idioms  coming up, there are many more which are not on  
398
2897040
8720
بازیگران دیگر به همان اندازه خوب هستند. 20 اصطلاح درست پول در راه است، بسیاری دیگر وجود دارد که
48:25
the list so if you can think of one that I don't  mention please leave it in the comments and we can  
399
2905760
4720
در لیست نیستند، بنابراین اگر می‌توانید به یکی از آنها فکر کنید که من به آن اشاره نمی‌کنم، لطفاً آن را در نظرات بگذارید تا
48:30
all learn together. Let's get started. A penny  for your thoughts I love this phrase this is a  
400
2910480
7840
همه با هم یاد بگیریم. بیایید شروع کنیم. یک پنی برای افکار شما من عاشق این عبارت هستم این یک
48:38
question which means what are you thinking about  if someone looks confused you might ask them,  
401
2918320
6240
سؤال است که به این معنی است که اگر کسی گیج به نظر می رسد ممکن است از او بپرسید، به چه چیزی فکر می کنید،
48:45
a penny for your thoughts. Number two to cost a  pretty penny. If something costs a pretty penny  
402
2925280
8480
یک پنی برای افکارتان. شماره دو به قیمت یک پنی زیبا. اگر چیزی یک پنی زیبا قیمت دارد
48:53
and that means it's very expensive, so if you  say I love your dress I might say yeah but it  
403
2933760
7120
و این بدان معناست که بسیار گران است، بنابراین اگر بگویید من لباس شما را دوست دارم، ممکن است بگویم بله،
49:00
costs a pretty penny, and you know I've spent  a lot of money on it. The next is a quick buck,  
404
2940880
8960
یک پنی زیبا قیمت دارد، و می دانید که من پول زیادی را برای آن خرج کرده ام. مورد بعدی یک دلار سریع است،
49:10
a quick buck, money which is easy to make  is basically the meaning. So if something  
405
2950400
6480
یک دلار سریع، پولی که به راحتی به دست می آید  اساساً معنی آن است. بنابراین، اگر
49:17
is a very easy way to make money then you say oh  it's a quick buck, another example is if you sell  
406
2957680
5600
چیزی   راه بسیار آسانی برای کسب درآمد است، می‌گویید اوه ، یک دلار سریع است، مثال دیگر این است که اگر
49:23
something you own it's really easy to sell and you  can say oh that was a quick buck or I just made a  
407
2963280
5440
چیزی را بفروشید که مالک آن هستید، فروش آن واقعاً آسان است و می‌توانید بگویید آه، این یک دلار سریع بود یا من فقط
49:28
quick buck. The next phrase is daylight robbery.  Daylight robbery, this describes an obviously  
408
2968720
10560
سریع درآمد داشتم  دلار عبارت بعدی سرقت در روز است. دزدی در نور روز، این یک
49:39
unfair overcharging so a good example would be a  cinema selling a can of lemonade for three pounds  
409
2979280
8080
شارژ بیش از حد غیرمنصفانه آشکارا توصیف می‌کند، بنابراین یک مثال خوب می‌تواند یک سینما باشد که یک قوطی لیموناد را به قیمت سه پوند
49:48
when you could buy it for 70p from the corner  shop you could consider that daylight robbery.
410
2988000
6880
می‌فروشد، وقتی می‌توانید آن را به قیمت 70 پوند از مغازه گوشه‌ای بخرید که می‌توانید آن سرقت در روز را در نظر بگیرید.
49:57
Number five, from rags to riches. From rags  to riches, this means from poverty to wealth  
411
2997040
9760
شماره پنج، از ژنده پوش تا ثروت. از ژنده پوش تا ثروت، این یعنی از فقر به ثروت
50:07
from poverty to wealth we hear this saying about  celebrities who come from a poverty-stricken  
412
3007440
7360
از فقر به ثروت، ما این جمله را درباره افراد مشهوری می شنویم که از یک پیشینه فقر زده
50:14
background but now have lots of money, they  are now wealthy, they went from rags to riches.  
413
3014800
7520
آمده اند اما اکنون پول زیادی دارند، آنها اکنون ثروتمند هستند، آنها از ژنده پوش به ثروت رسیده اند.
50:23
Number six, I don't have  two pennies to rub together.  
414
3023840
4160
شماره شش، من دو سکه برای مالیدن به هم ندارم.
50:29
This is a colloquial phrase which means I'm very  poor, I don't have much money at all, I don't even  
415
3029280
7280
این یک عبارت عامیانه است که به این معنی است که من بسیار فقیر هستم، من اصلاً پول زیادی ندارم،
50:36
have two pennies to rub together. Number seven,  if I had a penny for every time this happened  
416
3036560
6400
حتی دو سکه ندارم که به هم بمالم. شماره هفت، اگر برای هر باری که این اتفاق می‌افتد، یک پنی پول
50:42
I'd be rich now. This phrase can be used to  describe something that happens a lot for example  
417
3042960
7520
داشتم، حالا پولدار می‌شدم. از این عبارت می‌توان برای توصیف اتفاقاتی استفاده کرد که زیاد اتفاق می‌افتد، مثلاً
50:50
you could say if I had a penny for every time you  were late I'd be rich. You can adjust this phrase  
418
3050480
8560
می‌توانید بگویید اگر برای هر زمانی که دیر می‌آمدید، یک پنی داشتم، پولدار می‌شدم. می‌توانید این عبارت
50:59
to be a pound, if I had a pound for every time  I stubbed my toe on the door I'd be very rich.  
419
3059040
7440
را طوری تنظیم کنید که یک پوند باشد، اگر برای هر بار که انگشت پام را به در می‌کوبم، یک پوند داشتم، خیلی پولدار می‌شدم.
51:06
It just means, oh this happens a lot. Okay,  number eight, money doesn't grow on trees,  
420
3066480
6080
این فقط به این معنی است که اوه این خیلی اتفاق می افتد. بسیار خوب، شماره هشت، پول روی درختان رشد نمی‌کند،
51:14
this is a saying that means  money is not easy to acquire,  
421
3074240
4320
این ضرب‌المثلی است که به این معناست که به‌دست آوردن پول آسان نیست،
51:19
it doesn't grow on trees, you have to earn it. You  often hear parents saying this to their children  
422
3079200
7440
روی درختان رشد نمی‌کند، باید آن را به دست آورید. اغلب می‌شنوید که والدین
51:26
when their children ask for something, or want  to waste their money, and come to mum and dad  
423
3086640
5440
وقتی بچه‌هایشان چیزی می‌خواهند، یا می‌خواهند پولشان را هدر دهند، این‌ها را به بچه‌هایشان می‌گویند، و به سراغ مامان و بابا می‌آیند
51:32
saying "I need more money to waste on something"  and they say "look money doesn't grow on trees.  
424
3092080
4240
که می‌گویند «من برای هدر دادن چیزی به پول بیشتری نیاز دارم» و می‌گویند: «ببین پول رشد نمی‌کند. روی درختان.
51:37
I can't give you this money you  have to earn it". Number nine,  
425
3097360
3120
من نمی‌توانم این پول را به شما بدهم که باید آن را به دست آورید». شماره نه،
51:41
to be on the money. Now this means to be correct  about something or someone, for example, you could  
426
3101440
8400
برای پول درآوردن. حالا این به این معنی است که در مورد چیزی یا شخصی درست باشد، مثلاً می‌توانید
51:49
say I had an instinct that we should hire her  and I was on the money, meaning that she was a  
427
3109840
7280
بگویید من غریزه داشتم که باید او را استخدام کنیم و من پول داشتم، به این معنی که او
51:57
good choice to hire. For example, you could say  I had an instinct that we should hire her, and I  
428
3117120
6480
انتخاب خوبی برای استخدام بود. به عنوان مثال، می‌توانید بگویید من غریزه داشتم که باید او را استخدام کنیم، و
52:03
was on the money, meaning that you made the right  choice, this person was the right person to hire  
429
3123600
6720
من  در حال پول بودم، به این معنی که شما انتخاب درستی کردید، این شخص فرد مناسبی برای استخدام بود
52:10
you were on the money. Number ten, two sides  of the same coin, this means two people  
430
3130960
7680
شما پول داشتید. شماره ده، دو روی یک سکه، این یعنی دو نفر
52:19
with a shared goal but opposing views, so for  example, you could say I thought we should buy mum  
431
3139200
7600
با یک هدف مشترک اما دیدگاه‌های متضاد، برای مثال، می‌توانید بگویید من فکر کردم باید برای مادر
52:26
flowers but my sister said we should buy her  chocolates so we're on two sides of the same coin,  
432
3146800
7760
گل بخریم اما خواهرم گفت باید برای او شکلات بخریم تا ادامه دهیم. دو روی یک سکه،
52:34
we both want to buy mum something but we want  to do in different ways. Number 11, strapped  
433
3154560
7600
هر دوی ما می خواهیم برای مادر چیزی بخریم، اما می خواهیم به روش های مختلف این کار را انجام دهیم. شماره 11، بند
52:42
for cash. Strapped for cash, to be strapped for  cash means to be short of money, for example that  
434
3162160
9520
برای پول نقد. بند برای پول نقد، بند بودن برای پول نقد به معنای کمبود پول است، برای مثال آن
52:51
restaurant looks lovely but I'm a bit strapped  for cash at the moment, could we go somewhere  
435
3171680
5680
رستوران زیبا به نظر می رسد، اما من در حال حاضر کمی در بند  پول نقد هستم، آیا می‌توانیم به جای
52:57
cheaper. Number 12, 10 a penny. 10 a penny, if  something is 10 a penny it means it's very common  
436
3177360
9280
ارزان‌تری برویم. شماره 12، 10 یک پنی. 10 یک پنی، اگر چیزی 10 پنی باشد، به این معنی است که بسیار رایج است
53:07
the americanised version of this phrase would  be a dime a dozen. A dime a dozen and that's in  
437
3187840
6240
نسخه آمریکایی این عبارت  یک دوجین سکه است. یک دوجین سکه و آن هم به
53:14
American English. Number 13 to cut one's losses,  if you cut your losses it means that you abandon  
438
3194080
9280
انگلیسی آمریکایی. شماره 13 برای کاهش ضرر، اگر ضررهای خود را کاهش دهید به این معنی است که
53:23
a plan or a project which is clearly going to be  unsuccessful before the situation becomes worse.  
439
3203360
8160
طرح یا پروژه‌ای را که به وضوح قبل از بدتر شدن وضعیت ناموفق خواهد بود، رها می‌کنید.
53:32
For example, it started raining as soon as we  went outside for the barbecue so we decided to  
440
3212480
7120
به عنوان مثال، به محض اینکه برای کباب کردن بیرون رفتیم، باران شروع به باریدن کرد ، بنابراین تصمیم گرفتیم  ضررهایمان را
53:39
cut our losses and have a takeaway instead.  Number 14 to earn a living. To earn a living  
441
3219600
7760
کاهش دهیم و به جای آن یک غذای آماده داشته باشیم. شماره 14 برای امرار معاش. برای امرار معاش
53:47
this basically means to make enough money to  live comfortably, for example, he earns a living  
442
3227360
6640
این اساساً به معنای کسب درآمد کافی برای زندگی راحت است، برای مثال، او
53:54
by selling his art. How do you earn your living?  Sometimes you might hear make a living as well,  
443
3234000
7520
با فروش هنر خود امرار معاش می کند. چگونه امرار معاش می کنید؟ گاهی اوقات ممکن است بشنوید که امرار معاش کنید،
54:01
to make a living, I need to make a living,  we all need to make a living. Number 15  
444
3241520
5920
برای امرار معاش، من باید امرار معاش کنم، همه ما به امرار معاش نیاز داریم. شماره 15
54:08
to feel the pinch, to feel the pinch,  this is to experience financial hardship.  
445
3248480
7920
برای احساس نیشگون گرفتن، برای احساس نیشگون گرفتن، این برای تجربه مشکلات مالی است.
54:17
So for example Christmas is expensive so it is  common to feel the pinch in January. Number 16 to  
446
3257600
10320
بنابراین، برای مثال کریسمس گران است، بنابراین احساس سوزش در ژانویه معمول است. شماره 16 برای
54:27
foot the bill. To foot the bill, this means to pay  for everyone, to pay the entire bill. For example,  
447
3267920
7760
پرداخت صورت حساب. پرداخت صورت‌حساب، این به معنای پرداخت برای همه، پرداخت کل صورت‌حساب است. برای مثال
54:36
it's johnny's birthday so I'll foot the bill,  my treat. Number 17, to give someone a run  
448
3276560
7360
، تولد جانی است، بنابراین من هزینه را پرداخت می‌کنم، هدیه‌ام. شماره 17، اینکه کسی را
54:43
for their money, this means to be a challenging  competitor. For example, Florence is a good baker  
449
3283920
10400
برای پولش دویدن بدهی، این بدان معناست که یک رقیب چالش برانگیز باشید . به عنوان مثال، فلورانس یک نانوای خوب است
54:54
but Joe could give her a run for her money. Joe is  just as good and actually he might be better. Okay  
450
3294320
8320
اما جو می‌تواند او را برای پولش فراری دهد. جو به همان اندازه خوب است و در واقع ممکن است بهتر باشد. بسیار خوب
55:02
number 18, to have the penny drop. So you'd say  oh the pennies just dropped, or the penny dropped,  
451
3302640
8160
شماره 18، برای کاهش پنی. بنابراین می‌گویید آه، سکه‌ها کم شدند، یا سکه‌ها افتادند،
55:11
this means to finally realise or understand  something. For example, I used to find playing  
452
3311840
6960
این بدان معناست که بالاخره چیزی را متوجه یا درک کنید. به عنوان مثال، قبلاً نواختن
55:18
guitar really difficult but now the penny has  dropped now I've got it, it's much easier to  
453
3318800
7840
گیتار را واقعاً سخت می‌دانستم، اما اکنون پولش کم شده است ، حالا که آن را دریافت کرده‌ام، یادگیری آن بسیار آسان‌تر است
55:26
learn. Continuing with pennies, we might want  to spend a penny. To spend a penny, this is an  
454
3326640
7040
. در ادامه با سکه، ممکن است بخواهیم یک پنی خرج کنیم. برای خرج کردن یک پنی، این یک
55:33
interesting one because it means something  very different to what you would expect,  
455
3333680
3840
جالب است زیرا معنایی بسیار متفاوت با آنچه انتظار دارید
55:38
to spend a penny means to go to the toilet.  It's very British, a polite way of saying it,  
456
3338160
5920
،   خرج کردن یک پنی به معنای رفتن به توالت است. این بسیار انگلیسی است، روشی مودبانه برای گفتن آن،
55:44
excuse me I'm just going to spend a penny. Some  people might consider this old-fashioned but it's  
457
3344960
6720
ببخشید من فقط یک پنی خرج می کنم. برخی از افراد ممکن است این را قدیمی بدانند، اما به
55:51
widely known and in some cases still  used so it's good to be aware of.  
458
3351680
4720
طور گسترده ای شناخته شده است و در برخی موارد هنوز استفاده می شود، بنابراین خوب است که از آن آگاه باشید.
55:56
The next one is your two cents, two cents this  is your opinion so you could give your two cents  
459
3356400
9680
مورد بعدی دو سنت شما است، دو سنت این نظر شماست، بنابراین می توانید دو سنت خود را بدهید
56:06
or put your two cents in and that means  just to give your opinion about something.  
460
3366880
5760
یا دو سنت خود را در آن قرار دهید و این به این معنی است که فقط نظر خود را در مورد چیزی بیان کنید.
56:13
So imagine you're sat in a meeting and  they're discussing something that you  
461
3373520
4240
بنابراین تصور کنید که در یک جلسه نشسته اید و آنها در حال بحث کردن درباره چیزی هستند که
56:17
have an idea about you might say Oh can  I just put my two cents in I think this.
462
3377760
4880
درباره آن نظری دارید که ممکن است بگویید اوه می توانم فقط دو سنتم را گذاشتم، فکر می کنم این است.

Original video on YouTube.com
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7