20 English Idioms With Meanings And Examples

The English language is strange, breaking  a leg or getting knocked out is something  

زبان انگلیسی عجیب است، شکستن پا یا ناک اوت شدن چیزی است که

most of us want to avoid, but  we use positive phrases like  

بیشتر ما می خواهیم از آن اجتناب کنیم، اما از عبارات مثبتی مانند

‘break a leg’ and ‘knock yourself out’  - and these are positive instructions.

«شکستن پا» و «خودت را بیرون بزن» استفاده می کنیم - و اینها دستورالعمل های مثبتی هستند.

Are you confused?

دچار سردرگمی شدید؟

In today’s lesson I am going to cover 20 funny and  

در درس امروز من قصد دارم 20

weirdly wonderful English phrases that  are commonly used in everyday English.

عبارت خنده دار و عجیب و غریب انگلیسی را که معمولا در زبان انگلیسی روزمره استفاده می شود، پوشش دهم.

You can download the lesson notes and worksheet by  

با کلیک بر روی لینک زیر و وارد کردن مشخصات خود

clicking on the link below  and entering your details.

می توانید یادداشت ها و کاربرگ درس را دانلود کنید.

So, let’s get started.

بنابراین، بیایید شروع کنیم.

The first phrase is “hold your horses.”

اولین عبارت "اسب های خود را نگه دارید."

This phrase means ‘wait a moment’ or ‘calm down’.

این عبارت به معنای «یک لحظه صبر» یا «آرام باش» است.

“I know you’re hungry but hold  your horses, I haven't finished  

می‌دانم گرسنه‌ای، اما اسب‌هایت را در آغوش بگیر، من هنوز ظرف غذا را تمام

dishing up yet, and you need to wash your hands.”

نکرده‌ام، و تو باید دست‌هایت را بشوی.

“The best thing since sliced bread.”

"بهترین چیز از نان ورقه شده."

This phrase means that something  is very good or innovative.

این عبارت به این معنی است که چیزی بسیار خوب یا مبتکرانه است.

“This new toaster is the best  thing since sliced bread,  

این توستر جدید بهترین چیز از زمان نان ورقه شده است،

it makes perfect toast and can  even boil an egg at the same time.”

نان تست کاملی را درست می کند و حتی می تواند همزمان یک تخم مرغ را هم بجوشاند.

Next, we have “elephant in the room.”

بعد، ما "فیل در اتاق" داریم.

This phrase refers to a problem or issue that  everyone is aware of but no one is discussing.

این عبارت به مشکل یا موضوعی اشاره دارد که همه از آن آگاه هستند اما هیچکس درباره آن بحث نمی کند.

Everyone is simply ignoring it or not  talking about the most obvious thing.

همه به سادگی آن را نادیده می گیرند یا در مورد واضح ترین چیز صحبت نمی کنند.

- Hi Sarah.

- سلام سارا.

- Hi.

- سلام.

- Ermmm, so I… Is everything ok?

- ارمم، پس من... همه چیز خوبه؟

- Yes, yes fine… I just wondered…

- بله، خوب... من فقط تعجب کردم ...

- What?

- چی؟

- I just wondered whether you had  read this letter from Mr Green?

- من فقط تعجب کردم که آیا شما این نامه آقای گرین را خوانده اید؟

- No, no I haven’t.

- نه، نه ندارم.

- Ok…errmmm, can we just address the  elephant in the room for a minute, please?

- باشه… ارممم، می تونیم فقط یک دقیقه به فیل توی اتاق بپردازیم، لطفا؟

Why are you wearing a blue  T-shirt on your head to work?”

چرا برای سرکار تی شرت آبی می پوشی؟»

- Oh, this. Sorry,  

- اوه، این با عرض پوزش،

I should have said when I came in… I had a  little accident with the nose hair trimmers…

باید می گفتم وقتی وارد شدم... یک تصادف کوچک با موبرهای بینی داشتم...

Next is “couch potato.”

بعدی "سیب زمینی کاناپه" است.

This phrase refers to someone  who is lazy and spends a lot  

این عبارت به شخصی اشاره دارد که تنبل است و زمان زیادی

of time sitting on the couch watching TV.

را روی مبل می نشیند و تلویزیون تماشا می کند.

“I used to be a couch potato,  

من قبلاً یک کاناپه بودم،

but then I got up and realised there was  a whole world outside my living room.”

اما بعد بلند شدم و فهمیدم که یک دنیای کامل بیرون از اتاق نشیمن من وجود دارد.

“Go bananas” or “Go nuts.”

«موز کن» یا «دیوونه شو».

This phrase means to become very excited or  angry and to let loose, release all your energy.

این عبارت به معنای بسیار هیجان زده یا عصبانی شدن است و رها کردن، تمام انرژی خود را رها می کند.

“I’ve been on hold for 25 minutes.  

من ۲۵ دقیقه در حالت تعلیق بودم.

I’m going to go bananas if they don’t pick  up soon (disconnect tone). They cut me off.”

من می روم موز اگر به زودی بلند نشود (تن را قطع کنید). حرفم را قطع کردند.»

“Knock yourself out.”

"خودت را ناک اوت کن."

Now ‘knock out’ can mean to be made unconscious,  usually through an impact like a punch.

اکنون «ناک اوت» می تواند به معنای بیهوش شدن باشد، معمولاً از طریق ضربه ای مانند مشت.

“A boxer knocks out his opponent.”

"یک بوکسور حریف خود را ناک اوت می کند."

But if I tell you to knock yourself out  it means ‘go ahead’ or ‘do as you please’.

اما اگر به شما بگویم خودتان را ناک اوت کنید به این معنی است که «به جلو بروید» یا «هر کاری که می خواهید انجام دهید».

- Can I have some more pizza?

-میشه یه پیتزا دیگه بخورم؟

- Yeah, knock yourself out.

- آره، خودت رو ول کن.

“I've got a bone to pick with you.”

"من با تو استخوانی دارم که باید بچینم."

This phrase means ‘I have a problem or an  issue that I need to discuss with you’.

این عبارت به معنای "من یک مشکل یا مسئله ای دارم که باید با شما در میان بگذارم".

It often suggests that you  are in some sort of trouble.

اغلب نشان می دهد که شما در نوعی مشکل هستید.

“Annabelle come here,  

«آنابل بیا اینجا،

I’ve got a bone to pick with you. You ate the  last of the ice cream and didn't save me any.”

من با تو استخوانی دارم که بچینم. آخرین بستنی را خوردی و من را نجات ندادی.»

“Don't give up your day job.”

"کار روزانه خود را رها نکنید."

This phrase is used to tell someone that  they are not very good at something.

این عبارت برای این به کار می رود که به کسی بگوییم در کاری خیلی خوب نیستند.

Be careful with this one as it  may upset the listener to hear it.

مراقب این یکی باشید زیرا ممکن است شنیدن آن باعث ناراحتی شنونده شود.

- I love singing in the shower.

- من عاشق آواز خواندن زیر دوش هستم.

- Yeah, I heard you wailing  in the shower this morning.

- آره، شنیدم که امروز صبح زیر دوش ناله می کنی.

- Oh, sorry was I a bit loud?

- اوه، ببخشید من کمی بلند بودم؟

- Just don’t give up your day job.

- فقط کار روزانه خود را رها نکنید.

“Pardon my French.”

"فرانسوی من را ببخشید."

This phrase is used as an  apology for using a swear word.

این عبارت به عنوان عذرخواهی برای استفاده از فحش استفاده می شود.

“Sorry, I’m late, the traffic  was a real pain in the a**.

"ببخشید، من دیر آمدم، ترافیک واقعاً دردناک بود.

Oh, pardon my French.”

اوه، فرانسوی من را ببخشید.»

“Put a sock in it.”

"یک جوراب بزار داخلش."

If you tell someone to put a sock in it then  you are asking them to be quiet or stop talking.

اگر به کسی بگویید یک جوراب در آن بیندازید، از او می خواهید ساکت باشد یا حرف نزند.

It shouldn’t be used in formal situations.

نباید در موقعیت های رسمی استفاده شود.

“Can you put a sock in it?

«می‌توانی یک جوراب در آن بگذاری؟

I'm trying to watch this movie.”

من سعی می کنم این فیلم را ببینم.»

“Lights are on but no one's home.”

"چراغ ها روشن است اما هیچ کس در خانه نیست."

This phrase means someone is not paying  attention or they're not fully present.

این عبارت به این معنی است که کسی توجه نمی کند یا کاملاً حضور ندارد.

“I keep trying to explain to  my teenage boy that he needs  

من مدام سعی می‌کنم به پسر نوجوانم توضیح دهم که

to put his laundry into the laundry  basket if he wants me to wash it,  

اگر می‌خواهد لباس‌هایش را بشوید باید لباس‌هایش را در سبد لباس‌های شسته‌شوی بگذارد،

but it’s pointless, it’s like the  lights are on but no one's home.”

اما بیهوده است، مثل این است که چراغ‌ها روشن هستند اما هیچ‌کس در خانه نیست.»

“Drink like a fish.”

"مثل ماهی بنوشید."

This phrase means to drink a lot of alcohol.

این عبارت به معنای مصرف زیاد الکل است.

“I imagine that his liver is very unhappy, he has  a terrible diet and always drinks like a fish.”

من تصور می کنم که کبد او بسیار ناراضی است، او رژیم غذایی وحشتناکی دارد و همیشه مانند ماهی می نوشد.

Next, we have “Break a leg.”

بعد، ما "شکستن پا" را داریم.

And this phrase is used as a way  of wishing someone good luck,  

و این عبارت به عنوان راهی برای آرزوی خوشبختی برای کسی

especially before a performance.

بخصوص قبل از اجرا استفاده می شود.

“Oh, I’ll be in the front row watching you on  stage. Break a leg, you're going to be great.”

اوه، من در ردیف اول خواهم بود و شما را روی صحنه تماشا می کنم. یک پا بشکن، تو عالی می شوی.»

“Not playing with a full deck.”

"بازی نکردن با عرشه کامل."

This phrase means that someone is  not quite sane or not very smart.

این عبارت به این معنی است که شخصی کاملاً عاقل نیست یا خیلی باهوش نیست.

“We should speak to the doctor about Dad. I  don’t think he's playing with a full deck,  

ما باید در مورد پدر با دکتر صحبت کنیم. فکر نمی‌کنم او با عرشه کامل بازی کند،

he just tried to put his shoes on his hands.”

فقط سعی کرد کفش‌هایش را روی دست‌هایش بگذارد.»

“Keep your eyes peeled.”

"چشم هایت را پاک کن."

This phrase means to be alert and  watchful, to look out for something.

این عبارت به معنای هوشیار و مراقب بودن، مراقب چیزی است.

“Right keep your eyes peeled, we're  looking for the perfect picnic spot.”

"درسته چشمانتان را ببندید، ما به دنبال مکان مناسب برای پیک نیک هستیم."

“Keep your shirt on.”

"پیراهنت را بپوش."

This phrase means to stay calm and  not get too excited, in an angry way.

این عبارت به معنای آرام ماندن و عدم هیجان زیاد، به شکلی عصبانی است.

- Oh, I am very angry!

- اوه من خیلی عصبانی هستم!

- Keep your shirt on, there's no need to shout.

- پیراهنت را بپوش، نیازی به فریاد زدن نیست.

“I'll show myself out.”

"من خودم را نشان خواهم داد."

This phrase means to leave a place without waiting  for someone to show you the way or saying goodbye.

این عبارت به معنای ترک مکانی است بدون اینکه منتظر کسی راه را به شما نشان دهد یا خداحافظی کند.

“I’ll just see myself out. Don't worry about me.”

من فقط خودم را بیرون خواهم دید. نگران من نباش.»

“I’m sorry to say that you've run  out of cake, it was delicious.  

«متاسفم که بگویم کیک تمام شده است، خوشمزه بود.

Erm, I will show myself out, shall  I? Sorry, for eating all your cake.”

آرم، من خودم را نشان خواهم داد، نه؟ ببخشید که همه کیک شما را خوردم.»

“Up to my eyeballs in something.”

"تا کره چشم من در چیزی."

This phrase means to be extremely  busy or overwhelmed with tasks.

این عبارت به معنای به شدت مشغول بودن یا غرق شدن در انجام وظایف است.

“I'm up to my eyeballs in work. I am  practically swimming in paperwork.”

"من در کار تا حد چشمانم هستم. من عملاً در کاغذبازی شنا می کنم.»

“Fly off the handle.”

"از کوره در رفتن."

This phrase means to lose your temper  or become very angry very quickly.

این عبارت به معنای از دست دادن عصبانیت یا عصبانی شدن بسیار سریع است.

“She flew off the handle when I told  her I’d eaten the last of her bananas,  

وقتی به او گفتم که آخرین موزش را

I didn't know they were her special bananas.”

خوردم، او از روی دسته پرید، نمی‌دانستم آنها موزهای خاص او هستند.

“Cheesed off.”

"پنیر شده."

I love this phrase.

من عاشق این عبارت هستم.

“Cheesed off.”

"پنیر شده."

This phrase means to be annoyed or irritated.

این عبارت به معنای آزرده شدن یا عصبانی شدن است.

Like you're sniffing cheese.

مثل اینکه داری پنیر را بو می کنی.

“I'm really cheesed off. They cancelled the  concert and I was really looking forward to it.”

"من واقعا پنیر شده ام. آنها کنسرت را لغو کردند و من واقعاً منتظر آن بودم.

“Eat someone or something for breakfast.”

"کسی یا چیزی را برای صبحانه بخور."

This phrase means to easily defeat  or overpower someone or something.

این عبارت به معنای شکست دادن یا غلبه بر کسی یا چیزی است.

There’s a very funny line  in the film “Happy Gilmore”  

یک خط بسیار خنده دار در فیلم "گیلمور شاد" وجود دارد

where the bully says to the main character Happy  

که در آن قلدر به شخصیت اصلی هپی می گوید:

“I eat pieces of S*** like you for breakfast.”  and Happy replies, “You eat sh** for breakfast?”

"من مثل تو برای صبحانه تکه های S*** می خورم." و شاد پاسخ می دهد، "ش** را برای صبحانه می خوری؟"

“You better study for your Algebra test tomorrow.”

بهتر است فردا برای تست جبر خود مطالعه کنید.

“Yeah, Algebra-smalgebra, I  eat Algebra for breakfast.”

"آره، جبر-سمال جبر، من برای صبحانه جبر می خورم."

Next, we shall hear these idioms  in the context of a conversation.

در ادامه، این اصطلاحات را در چارچوب یک گفتگو خواهیم شنید.

Idioms are important to learn if you  are hoping to become fluent in English,  

اگر می خواهید به زبان انگلیسی مسلط شوید، اصطلاحات مهم هستند،

as native speakers use them regularly.

زیرا افراد بومی به طور مرتب از آنها استفاده می کنند.

And if fluency is a real goal for you then you  should register for my free fluency masterclass.

و اگر تسلط یک هدف واقعی برای شماست، باید برای مسترکلاس رایگان تسلط من ثبت نام کنید.

I've put a link in the description below.

من یک لینک در توضیحات زیر قرار داده ام.

- How are things with your mum and Derek?

- اوضاع با مادرت و درک چطور است؟

- Hold your horses, I need a  cuppa before I talk about him.

- اسب های خود را نگه دارید، قبل از اینکه در مورد او صحبت کنم به یک فنجان نیاز دارم.

- Oh, what about a coffee instead.  I have a new coffee machine and  

- اوه، به جای یک قهوه چه می شود. من یک دستگاه قهوه ساز جدید دارم و

it is the best thing since sliced  bread, does a gorgeous cappuccino.

این بهترین کار از زمانی است که نان تکه شده، کاپوچینوی فوق العاده ای دارد.

- “So, how's things with you and your bloke?”

- "خب، اوضاع با تو و پسرت چطور است؟"

- Well he’s getting on my nerves to be honest.  He’s become a bit of a couch potato these past  

-خب راستش اعصابمو خورد میکنه. او در این چند ماه اخیر کمی تبدیل به یک کاناپه شده است

few months. He's just been lounging around  the house watching telly all the time.

. او فقط در تمام مدت در خانه می چرخد ​​و تلویزیون را تماشا می کند.

- Oh, Really!?

- اوه، واقعا!؟

- Do you mind…can we talk  about the elephant in the room?

- اشکالی نداره...میشه در مورد فیل تو اتاق صحبت کنیم؟

- “Huh?”

- "متعجب؟"

- Julie, come on, you aren’t hiding it  very well. You’re pregnant aren’t you?

- جولی، بیا، خیلی خوب پنهانش نمی کنی. باردار هستی نه؟

- Is it really that obvious?

- واقعا اینقدر واضحه؟

- Ah, so you are pregnant. That’s so exciting.

-آه پس تو حامله ای این خیلی هیجان انگیز است.

- Ok, please don’t go bananas about  it. I’ve not got my head around it yet.  

- باشه، لطفا در این مورد موز نرو. من هنوز سرم را درگیر نکرده ام.

I’m sorry I didn’t tell you, it’s been driving  me up the wall keeping it a secret from you.

متاسفم که بهت نگفتم، مرا از دیوار بالا می برد و آن را از تو مخفی نگه می دارد.

- I bet. Oh, do you mind if I  put some more milk in my coffee?

- شرط میبندم. اوه، آیا مشکلی ندارید که شیر بیشتری در قهوه ام بریزم؟

- Oh, knock yourself out.

- اوه، خودت را ول کن.

- I've got a bone to pick with you, remember I  asked you to keep the 3rd of March free so that  

- من یه استخوان دارم که باهات بچینم، یادته ازت خواستم که روز 3 مارس رو آزاد نگه داری تا

we could do a spa day? Well, your mum told me that  you are now booked to go to Wales that weekend?”

یه روز آبگرم بگیریم؟ خوب، مادرت به من گفت که اکنون برای رفتن به ولز در آخر هفته رزرو شده ای؟

- Oh no I totally forgot about your  spa day, I’m so sorry. I’ll keep my  

- اوه نه من اصلاً روز آبگرم شما را فراموش کردم، خیلی متاسفم. اگر دوست دارید،

eyes peeled for another spa deal, if you  like? Please don’t be cheesed off with me.

چشمانم را برای یک معامله آبگرم دیگر باز می کنم؟ لطفا با من دلخور نشو

- Don’t worry. So, what are  you planning to do in Wales?”

-نگران نباش بنابراین، قصد دارید در ولز چه کاری انجام دهید؟

- It’s actually my cousin’s hen do. I am dreading  it because she drinks like a fish and well,  

- در واقع این کار مرغ عموی من است. من از آن می ترسم، زیرا او مانند ماهی می نوشد و خب،

I won’t be drinking at all. So, I think  I will most likely be looking after her.

من اصلا مشروب نخواهم خورد. بنابراین، من فکر می کنم به احتمال زیاد از او مراقبت خواهم کرد.

- Your cousin Jane? Wow, yes she can be a handful,  well, break a leg. Who is she getting married to?

- پسر عموی شما جین؟ وای، بله او می تواند یک مشت باشد، خوب، یک پا بشکند. با کی ازدواج میکنه

- Young Fred from the post office, you  know the guy… lights on but no one's  

- فرد جوان از اداره پست، شما آن پسر را می شناسید... چراغ ها روشن است اما هیچ کس در

home… Not sure if he’s playing with  a full deck… Do you know who I mean?

خانه نیست... مطمئن نیستید که دارد با یک عرشه کامل بازی می کند... می دانید منظورم کیست؟

- Oh, FRED! Holy sh**, pardon my French…  

- آه، فرید! ش** مقدس، فرانسوی من را ببخشید...

He is such a pushover, your  cousin will eat him for breakfast.

او آنقدر هولناک است، پسر عموی شما او را برای صبحانه می خورد.

- I know, it’s crazy but they are in love so…

- می دانم، این دیوانه است، اما آنها عاشق هستند ...

- So, my mum and Derek.

- پس، مادرم و درک.

- Oh yes tell me.

- اوه بله بگو.

- So, we were at a restaurant last week and my  mum was humming along to a song that was playing  

- بنابراین، ما هفته گذشته در یک رستوران بودیم و مادرم آهنگی را که

in the background. Derek told mum to put a sock  in it, which I thought was a bit rude, but mum  

در پس‌زمینه پخش می‌شد زمزمه می‌کرد. درک به مادرش گفت که یک جوراب در آن بگذارد، که به نظر من کمی بی ادبانه بود، اما مادر

just laughed and said she loved singing, to which  Derek replied, “Well, don’t give up your day job”.

فقط خندید و گفت که عاشق آواز خواندن است، که درک پاسخ داد: "خب، کار روزانه خود را رها نکن".

My mum flew off the handle, like screaming  and shouting at him in front of everyone.

مامانم از روی دسته پرید، مثل اینکه جلوی همه سرش جیغ بزنه و داد بزنه.

I told her to keep her shirt  on but she stormed off.

من به او گفتم که پیراهنش را بپوشد، اما او به سرعت فرار کرد.

Then I had a heart to heart with Derek  who explained that he’d been up to his  

سپس با درک صمیمانه دلبسته بودم که توضیح داد که تا اندازه ای

eyeballs in debt and really stressed out about it.

بدهکار بوده و واقعاً در مورد آن استرس داشته است.

Oh, it's all a bit of a mess really.

اوه، واقعاً همه چیز کمی آشفته است.

- Oh no, that’s not good.

- اوه نه، این خوب نیست.

- Ahh is that the time. I’m sorry.  I’ve got to run, I’m late for work.

- آهان آن زمان است. متاسفم. من باید فرار کنم، دیر سر کار هستم.

I’ll show myself out.

خودمو نشون میدم

I'll catch you later.

بعدا میگیرمت

Bye.

- See ya!

خدا حافظ.

- می بینمت!

Now it’s your turn, comment below using  one of the idioms from today’s lesson,  

حالا نوبت شماست، با استفاده از یکی از اصطلاحات درس امروز در زیر نظر

and boop the like button while you’re there.

دهید و تا زمانی که آنجا هستید، دکمه لایک را بزنید.

Until next time, take care and goodbye.

تا دفعه بعد مواظب باش و خداحافظ.