Antony Gormley: Sculpted space, within and without

آنتونی گورملی: فضای تراش‌خورده، درون و بیرون

99,253 views

2012-09-07 ・ TED


New videos

Antony Gormley: Sculpted space, within and without

آنتونی گورملی: فضای تراش‌خورده، درون و بیرون

99,253 views ・ 2012-09-07

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
Translator: Joseph Geni Reviewer: Morton Bast
0
0
7000
Translator: soheila Jafari Reviewer: Mana Ahmady
00:15
I'm going to tell you about why I became a sculptor,
1
15920
4121
قصد دارم که درباره اینکه چرا من مجسمه ساز شدم براتون بگم،
00:20
and you may think that sculptors,
2
20041
2055
و شاید شما فکر کنید که خُب، این مجسمه‌سازان،
00:22
well, they deal with meta, they deal with objects,
3
22096
5289
با مواد سروکار دارند، با اشیا سروکار دارند و با بدن‌ها سروکار دارند،
00:27
they deal with bodies,
4
27385
2958
با مواد سروکار دارند، با اشیا سروکار دارند و با بدن‌ها سروکار دارند،
00:30
but I think, really, what I care about most
5
30343
4543
اما من فکر می‌کنم، آنچه که من واقعا بیشتر به آن توجه می‌کنم
00:34
is making space, and that's what I've called this talk:
6
34886
4048
ساخت فضاست، و برای همینه که من این سخنرانی را ساخت فضا می‌نامم.
00:38
Making Space.
7
38934
2607
ساخت فضاست، و برای همینه که من این سخنرانی را ساخت فضا می‌نامم.
00:41
Space that exists within us,
8
41541
4408
فضایی که در درون ما، و در بیرون از ما وجود دارد.
00:45
and without us.
9
45949
2069
فضایی که در درون ما، و در بیرون از ما وجود دارد.
00:48
So, when I was a child,
10
48018
4169
خُب، وقتی که بچه بودم،
00:52
I don't know how many of you grew up in the '50s,
11
52187
2011
نمی‌دونم چند نفر از شما در دهه پنجاه بزرگ شدید،
00:54
but I was sent upstairs for an enforced rest. (Laughter)
12
54198
5412
اما من برای استراحت اجباری به طبقه بالا فرستاده می‌شدم. (خنده تماشاگران)
00:59
It's a really bad idea. I mean, after lunch, you're, you know,
13
59610
3347
این ایده‌ی بسیار بدی بود. منظورم اینه که بعد از ناهار، می‌دانید،
01:02
you're six, and you want to go and climb a tree.
14
62957
3080
تو فقط شش سالته، می‌خوای بری بیرون و از یک درخت بالا بری.
01:06
But I had to go upstairs, this tiny little room
15
66037
1889
اما من باید می‌رفتم طبقه بالا، در اون اتاق کوچولو
01:07
that was actually made out of an old balcony,
16
67926
1775
که درواقع یه بالکن قدیمی بود که تبدیل به اتاق شده بود،
01:09
so it was incredibly hot, small and light,
17
69701
5155
و بطور باورنکردنی گرم، کوچک و روشن بود،
01:14
and I had to lie there. It was ridiculous.
18
74856
3415
و من می‌بایستی آنجا دراز می‌کشیدم. این خیلی مسخره و چرند بود.
01:18
But anyway, for some reason, I promised myself
19
78271
2608
اما بگذریم، به دلایلی، من به خودم قول دادم که حرکت نکنم،
01:20
that I wasn't going to move,
20
80879
2253
اما بگذریم، به دلایلی، من به خودم قول دادم که حرکت نکنم،
01:23
that I was going to do this thing that Mummy
21
83132
1937
و کاری را که مامانم ازم می‌خواست را انجام بدم.
01:25
wanted me to do.
22
85069
1927
و کاری را که مامانم ازم می‌خواست را انجام بدم.
01:26
And there I was, lying there in this tiny space,
23
86996
3673
و من آنجا بودم، در آن فضای کوچولو دراز می‌کشیدم،
01:30
hot, dark, claustrophobic, matchbox-sized, behind my eyes,
24
90669
6390
یه فضای کوچک، گرم و تنگ و ترسناک به اندازه یه قوطی کبریت پشت چشم‌هام بود،
01:37
but it was really weird, like, after this went on
25
97059
4065
اما این خیلی عجیب بود، انگار، پس از مدتی
01:41
for days, weeks, months, that space would get bigger
26
101124
6713
بعد از گذشت روزها، هفته‌ها و ماه‌ها این فضا بزرگ‌تر، تاریک‌تر و خنک‌تر شد
01:47
and darker and cooler
27
107837
3664
بعد از گذشت روزها، هفته‌ها و ماه‌ها این فضا بزرگ‌تر، تاریک‌تر و خنک‌تر شد
01:51
until I really looked forward to that half an hour
28
111501
4870
تا اینکه من واقعا با اشتیاق در انتظار این نیم ساعت بی‌حرکتی و استراحت اجباری بودم،
01:56
of enforced immobility and rest,
29
116371
4107
تا اینکه من واقعا با اشتیاق در انتظار این نیم ساعت بی‌حرکتی و استراحت اجباری بودم،
02:00
and I really looked forward to going to that place
30
120478
4654
من واقعا با اشتیاق منتظر بودم که در این تاریکی فرو برم.
02:05
of darkness.
31
125132
2562
من واقعا با اشتیاق منتظر بودم که در این تاریکی فرو برم.
02:07
Do you mind if we do something completely different?
32
127694
2456
اشکالی داره اگر یه کار کاملا متفاوت انجام بدیم؟
02:10
Can we all just close our eyes for a minute?
33
130150
2036
می‌شه هممون چشم‌هامون را فقط برای یک دقیقه ببندیم؟
02:12
Now, this isn't going to be freaky.
34
132186
1648
حالا، این قرار نیست ترسناک باشد.
02:13
It isn't some cultic thing. (Laughter)
35
133834
1622
این یک آیین فرقه‌ای نیست. (خنده تماشاگران)
02:15
It's just, it's just, I just would like us all to go there.
36
135456
3248
این فقط، این فقط، من فقط می‌خوام همه با هم به آنجا بریم.
02:18
So I'm going to do it too. We'll all be there together.
37
138704
2148
خب، من هم می‌خوام چشم‌هام را ببندم. ما همه آنجا با هم خواهیم بود.
02:20
So close your eyes for a minute.
38
140852
3835
پس چشم‌هاتان را برای یک دقیقه ببندید.
02:24
Here we are, in a space,
39
144687
3110
ما اینجاییم، در یک فضا،
02:27
the subjective, collective space of the darkness of the body.
40
147797
7472
فضای ذهنی و به هم پیوسته‌ی غوطه ور در تاریکی بدن.
02:35
I think of this as the place of imagination,
41
155269
4055
فکر می‌کنم این محلی برای تخیل و توان بالقوه‌ست،
02:39
of potential,
42
159324
3300
فکر می‌کنم این محلی برای تخیل و توان بالقوه‌ست،
02:42
but what are its qualities?
43
162624
2900
اما کیفیت این مکان چیست؟
02:45
It is objectless. There are no things in it.
44
165524
5297
یک فضای بی‌جسم‌ست. و هیچ چیزی در آن نیست.
02:50
It is dimensionless. It is limitless.
45
170821
5951
ابعاد نداره. نامحدوده.
02:56
It is endless.
46
176772
4590
و بی‌نهایته.
03:01
Okay, open your eyes.
47
181362
2546
بسیار خُب، چشم‌هاتون را باز کنید.
03:03
That's the space that I think sculpture --
48
183908
4209
این فضایی‌ست که من فکر می‌کنم مجسمه‌سازی --
03:08
which is a bit of a paradox, sculpture that is about
49
188117
3068
که کمی در آن تناقض هست، مجسمه‌ساز کارش ساخت طرح‌های دارای ماده‌ست --
03:11
making material propositions --
50
191185
3344
که کمی در آن تناقض هست، مجسمه‌ساز کارش ساخت طرح‌های دارای ماده‌ست --
03:14
but I think that's the space
51
194529
2121
اما من فکر می‌کنم که این فضایی‌ست
03:16
that sculpture can connect us with.
52
196650
4668
که مجسمه سازی می‌تونه ما را با آن پیوند بده.
03:21
So, imagine we're in the middle of America.
53
201318
4185
خُب، تصور کنید که ما در وسط آمریکا هستیم.
03:25
You're asleep. You wake up,
54
205503
2872
شما خوابیده‌اید، بیدار می‌شید،
03:28
and without lifting your head from the earth
55
208375
3347
و بدون اینکه سرتون را از روی زمین بلند کنید
03:31
on your sleeping bag, you can see for 70 miles.
56
211722
5438
از روی کیسه خوابتان، می‌تونید تا ۱۰۰ کیلومتر را ببینید.
03:37
This is a dry lake bed.
57
217160
3251
این بسترِ خشک یک دریاچه‌ست.
03:40
I was young. I'd just finished art school.
58
220411
4242
جوان‌ بودم و تازه مدرسه هنر را تمام کرده بودم.
03:44
I wanted to do something that was working
59
224653
2172
می‌خواستم کاری انجام بدم که مستقیما با جهان مرتبط باشه، مستقیما با مکان.
03:46
directly with the world, directly with place.
60
226825
5152
می‌خواستم کاری انجام بدم که مستقیما با جهان مرتبط باشه، مستقیما با مکان.
03:51
This was a wonderful place, because it was a place
61
231977
3063
این محل بسیارشگفت انگیزی بود، چون محلی‌ بود
03:55
where you could imagine that you were the
62
235040
2217
که شما می‌تونستید تصور کنید که اولین کسی هستید که پاتون به اینجا رسیده.
03:57
first person to be there.
63
237257
2334
که شما می‌تونستید تصور کنید که اولین کسی هستید که پاتون به اینجا رسیده.
03:59
It was a place where nothing very much had happened.
64
239591
4909
این مکانی‌ست که چیز زیادی درش اتفاق نیفتاده.
04:04
Anyway, bear with me.
65
244500
3245
به‌هرحال، با من باشید.
04:07
I picked up a hand-sized stone,
66
247745
3785
من یک سنگ به اندازه دستم بر‌داشتم،
04:11
threw it as far as I was able,
67
251530
2093
و تا جایی که می‌تونستم پرتابش کردم،
04:13
it was about 22 meters.
68
253623
2071
حدود ۲۲ متر دور شد.
04:15
I then cleared all the stones within that radius
69
255694
6338
سپس من همه سنگ‌ها را در این شعاع جمع کردم و یه کُپه ساختم.
04:22
and made a pile.
70
262032
3802
سپس من همه سنگ‌ها را در این شعاع جمع کردم و یه کُپه ساختم.
04:25
And that was the pile, by the way.
71
265834
2404
به هر حال، این همان کُپه‌ست.
04:28
And then, I stood on the pile,
72
268238
3497
و سپس من روی این کُپه ایستادم،
04:31
and threw all of those rocks out again,
73
271735
3869
و دوباره همه این سنگها را پرتاب کردم،
04:35
and here is rearranged desert.
74
275604
5218
و این صحرای نوآرایی‌شده است.
04:40
You could say, well, it doesn't look very different
75
280822
1978
شما می‌تونید بگید، خُب، به نظر خیلی متفاوت با چیزی که شروع کرد نمی‌رسه.
04:42
from when he started.
76
282800
2119
شما می‌تونید بگید، خُب، به نظر خیلی متفاوت با زمانی که شروع کرد نمی‌رسه.
04:44
(Laughter)
77
284919
1203
(خنده تماشاگران)
04:46
What's all the fuss about?
78
286122
1634
این همه هیاهو برای چه بود؟
04:47
In fact, Chris was worried and said,
79
287756
1368
در حقیقت، کریس نگران بود و گفت،
04:49
"Look, don't show them that slide,
80
289124
1394
"نگاه کن، این اسلاید را بهشون نشون نده،
04:50
because they're just going to think you're another one of
81
290518
1959
چون آنها بلافاصله فکر می‌کنند که تو یکی دیگر از
04:52
those crazy modern artists who doesn't do much.
82
292477
2666
آن هنرمندان دیوانه نوگرا هستی که کار زیادی نمی‌کنه."
04:55
(Laughter)
83
295143
2370
(خنده تماشاگران)
04:57
But the fact is, this is evidence
84
297513
6709
اما در حقیقت، این شاهدی از یه بدن زنده‌ در کالبدهای دیگر است،
05:04
of a living body on other bodies,
85
304222
3535
اما در حقیقت، این شاهدی از یه بدن زنده‌ در کالبدهای دیگر است،
05:07
rocks that have been the subject of geological formation,
86
307757
5839
سنگ‌هایی که اجزای سازندهای زمینی‌شناسی بوده‌اند،
05:13
erosion, the action of time on objects.
87
313596
5014
و فرسایش، یعنی تاثیر زمان براین اجسام.
05:18
This is a place, in a way, that I just
88
318610
2522
این فضایی‌ست، که من فقط دلم می‌خواد شما، به شیوه‌ای، بهش متفاوت نگاه کنید
05:21
would like you to, in a way, look at differently
89
321132
3481
این فضایی‌ست، که من فقط دلم می‌خواد شما، به شیوه‌ای، بهش متفاوت نگاه کنید
05:24
because of this event that has happened in it,
90
324613
3671
به دلیل این رویدادی که در آن اتفاق افتاده،
05:28
a human event,
91
328284
2055
یک رویداد انسانی،
05:30
and in general, it just asks us to look again
92
330339
3552
و در کل، این فقط از ما می‌خواد که دوباره به این دنیا نگاه کنیم،
05:33
at this world, so different from, in a way,
93
333891
2559
به شیوه‌ای خیلی متفاوت از جهانی که با هم تقسیم می‌کنیم، ‌
05:36
the world that we have been sharing with each other,
94
336450
3271
به شیوه‌ای خیلی متفاوت از جهانی که با هم تقسیم می‌کنیم، ‌
05:39
the technological world,
95
339721
2426
جهان وابسته به فن‌آوری،
05:42
to look again at the elemental world.
96
342147
4694
تا دوباره به جهان پایه‌ای و ابتدایی روی بیاریم.
05:46
The elemental world that we all live in is that space
97
346841
5709
این جهان ابتدایی که همه ما در آن زندگی می‌کنیم همان فضایی‌ست
05:52
that we all visited together, the darkness of the body.
98
352550
4388
که یکدیگر را در آن ملاقات کردیم، تاریکی بدن.
05:56
I wanted to start again with that environment,
99
356938
3665
من می‌خواستم که دوباره با آن محیط شروع کنم،
06:00
the environment of the intimate, subjective space
100
360603
3670
محیطی مانوس، فضایی ذهنی
06:04
that each of us lives in, but from the other side
101
364273
3826
که هر یک از ما در آن زندگی می‌کنیم، اما از منظر دیگری.
06:08
of appearance.
102
368099
2608
که هر یک از ما در آن زندگی می‌کنیم، اما از منظر دیگری.
06:10
So here is a daily activity of the studio.
103
370707
2424
خُب این فعالیت‌های روزانه استودیوست.
06:13
You can see I don't do much. I'm just standing there,
104
373131
3639
می‌بینید که من کار زیادی نمی‌کنم. من فقط اینجا می‌ایستم،
06:16
again with my eyes closed, and other people
105
376770
2727
دوباره با چشمان بسته، و دیگران، ظاهرا، مرا قالب‌گیری می‌کنند.
06:19
are molding me, evidential.
106
379497
4527
دوباره با چشمان بسته، و دیگران، ظاهرا، مرا قالب‌گیری می‌کنند.
06:24
This is an indexical register of a lived moment
107
384024
3648
این ثبتِ فهرست‌وار یک لحظه‌ی زنده از یک پیکره در طی زمان است.
06:27
of a body in time.
108
387672
3183
این ثبتِ فهرست‌وار یک لحظه‌ی زنده از یک پیکره در طی زمان است.
06:30
Can we map that space, using the language of neutrinos
109
390855
5723
آیا می‌تونیم این فضا را با زبان نوترینوها یا پرتوهای کیهانی نقشه برداری کنیم،
06:36
or cosmic rays, taking the bounding condition of the body
110
396578
4786
و شرایط مرزی بدن را به‌عنوان محدوده‌های آن در نظر بگیریم، اما به‌شیوه‌ای کاملا معکوس
06:41
as its limit, but in complete reversal of, in a way,
111
401364
5475
و شرایط مرزی بدن را به‌عنوان محدوده‌های آن در نظر بگیریم، اما به‌شیوه‌ای کاملا معکوس
06:46
the most traditional Greek idea of pointing?
112
406839
2623
به سنتی‌ترین روش نشانه‌گذاری یونانی عمل کنیم؟
06:49
In the old days they used to take a lump of Pentelic marble
113
409462
3788
در روزگار قدیم آنها یک تکه از مرمر کوه‌های پِنتلیک بر‌می‌داشتند
06:53
and drill from the surface in order to identify the skin,
114
413250
4658
سطح مرمر را سوراخ می‌کردند تا پوسته آن را شناسایی کنند،
06:57
the appearance,
115
417908
1452
سیما و ظاهر آن را،
06:59
what Aristotle defined as the distinction
116
419360
3261
آنچه ارسطو به عنوان تمایز میان ماهیت و ظاهر تعریف کرد،
07:02
between substance and appearance,
117
422621
2023
آنچه ارسطو به عنوان تمایز میان ماهیت و ظاهر تعریف کرد،
07:04
the thing that makes things visible,
118
424644
3067
چیزی که باعث می‌شه همه چیز قابل دیدن بشه،
07:07
but here we're working from the other side.
119
427711
3055
اما ما اینجا از وجه دیگری کار می‌کنیم.
07:10
Or can we do it as an exclusive membrane?
120
430766
4045
آیا می‌تونیم این را به عنوان پوسته‌ای منحصر بفرد دربیاریم؟
07:14
This is a lead case made around the space
121
434811
5958
این قالب سربی ساخته شده از سراسر فضایی است
07:20
that my body occupied, but it's now void.
122
440769
3465
که بدن من آن را اشغال کرده، اما الان خالی‌ست.
07:24
This is a work called "Learning To See."
123
444234
3874
این اثری‌ست به نام "فراگیریِ دیدن".
07:28
It's a bit of, well, we could call it night,
124
448108
6284
این یک کمی، خب، می‌تونستیم بهش بگیم شب،
07:34
we could call it the 96 percent of gravity
125
454392
4450
می‌تونستیم اسمش را از روی آن ۹۶ درصد گرانشی
07:38
that we don't know about, dark matter,
126
458842
3561
که درباره‌اش هیچی نمی‌دونیم بگذاریم، ماده‌ی سیاه،
07:42
placed in space, anyway, another version of a human space
127
462403
3545
که در فضا تعبیه شده، به هر حال، نسخه‌ی دیگری از فضای انسانی
07:45
in space at large, but I don't know if you can see,
128
465948
2913
در فضا در مقیاس بزرگ، اما نمی‌دونم شما می‌تونید ببینید،
07:48
the eyes are indicated, they're closed.
129
468861
6069
چشمها نشان داده شده‌اند، آنها بسته‌اند.
07:54
It's called "Learning To See" because it's about an object
130
474930
3463
این ‌"فراگیری دیدن" نامیده می‌شه چون‌ که این درباره جسمی‌ست
07:58
that hopefully works reflexively and talks about that
131
478393
4332
که امیدوارم تاثیر بازتاباننده‌ای بگذارد و درباره‌ی بصیرت یا پیوند با تاریکی بدن
08:02
vision or connection with the darkness of the body
132
482725
3819
که امیدوارم تاثیر بازتاباننده‌ای بگذارد و درباره‌ی بصیرت یا پیوند با تاریکی بدن
08:06
that I see as a space of potential.
133
486544
4973
که من‌ آن را به عنوان فضای بالقوه می‌بینم صحبت کنه.
08:11
Can we do it another way, using the language
134
491517
3075
آیا می‌تونیم این را به شیوه دیگری انجام بدیم، با استفاده از زبان
08:14
of particles around a nucleus, and talk about the body
135
494592
3186
ذرات اطراف هسته اتم، و درباره بدن به عنوان مرکز انرژی صحبت کنیم؟
08:17
as an energy center?
136
497778
1930
ذرات اطراف هسته اتم، و درباره بدن به عنوان مرکز انرژی صحبت کنیم؟
08:19
No longer about statues, no longer having to take that
137
499708
3058
دیگر مجسمه‌ای در کار نباشه، مجبور نباشیم وظیفه‌ی برپاماندن را به عهده نگیریم، برپایی بدن انسان را،
08:22
duty of standing, the standing of a human body,
138
502766
3061
دیگر مجسمه‌ای در کار نباشه، مجبور نباشیم وظیفه‌ی برپاماندن را به عهده نگیریم، برپایی بدن انسان را،
08:25
or the standing of a statue, release it,
139
505827
3330
و یا برپاماندن مجسمه را، رهاش کنید،
08:29
allow it to be an energy field, a space in space
140
509157
4258
بهش اجازه بدید که یک میدان انرژی باشد، جایی در فضا
08:33
that talks about human life, between becoming an entropy
141
513415
6821
که درباره زندگی انسان حرف می‌زند، در هنگامه‌ی دگردیسی به آنتروپی
08:40
as a sort of concentration of attention,
142
520236
4744
به عنوان نوعی از تمرکز توجه،
08:44
a human place of possibility in space at large.
143
524980
5069
یک مکان انسانی از امکان در فضا به مقیاس بزرگ.
08:50
Is there another way?
144
530049
3776
آیا شیوه‌ی دیگری هم هست؟
08:53
Dark matter now placed against a horizon.
145
533825
6099
ماده‌ی تاریک در مقابل یک افق قرار می‌گیره.
08:59
If minds live in bodies, if bodies live in clothes,
146
539924
4035
اگر ذهن در بدن‌ها زندگی می‌کنه، و اگر بدن‌ها در لباس‌ها زندگی می‌کنند،
09:03
and then in rooms, and then in buildings,
147
543959
3130
و سپس در اتاق‌ها، و ساختمان‌ها
09:07
and then in cities, do they also have a final skin,
148
547089
5702
و بعدتر در شهرها، آیا آنها پوسته‌ی نهایی و آخری دارند،
09:12
and is that skin perceptual?
149
552791
2633
و آیا این پوست ادراکی ‌ست؟
09:15
The horizon.
150
555424
2622
افق.
09:18
And is art about
151
558046
2501
و آیا هنر تلاشی‌ست در جهت تصور آنچه که فراتر ازاین افق نهفته است؟
09:20
trying to imagine what lies beyond the horizon?
152
560547
5928
و آیا هنر تلاشی‌ست در جهت تصور آنچه که فراتر ازاین افق نهفته است؟
09:26
Can we use, in a way, a body as an empty catalyst
153
566491
8621
آیا به طریقی می‌توانیم، بدن را به عنوان یک میانجی خالی مورد استفاده قرار دهیم،
09:35
for a kind of empathy with the experience
154
575112
4751
تا به نوعی یگانگی با تجربه‌‌ی فضا-زمان در لحظه‌ی وقوع برسیم، در لحظه‌ای که من اینجا ایستاده‌ام
09:39
of space-time as it is lived, as I am standing here
155
579863
5348
تا به نوعی یگانگی با تجربه‌‌ی فضا-زمان در لحظه‌ی وقوع برسیم، در لحظه‌ای که من اینجا ایستاده‌ام
09:45
in front of you trying to feel and make a connection
156
585211
5394
روبروی شما و تلاش می‌کنم که پیوندی را در این فضا-مکان مشترک احساس کنم و بسازم،
09:50
in this space-time that we are sharing,
157
590605
3306
روبروی شما و تلاش می‌کنم که پیوندی را در این فضا-مکان مشترک احساس کنم و بسازم،
09:53
can we use, at it were, the memory of a body,
158
593911
3556
آیا می‌تونیم این را همانطور که هست، به‌عنوان حافظه یک بدن،
09:57
of a human space in space to catalyze
159
597467
2824
از یک فضای انسانی در فضا به‌کار بگیریم تا به یک تجربه سرعت ببخشیم، یک تجربه‌ی ناب،
10:00
an experience, again, firsthand experience,
160
600291
3723
از یک فضای انسانی در فضا به‌کار بگیریم تا به یک تجربه سرعت ببخشیم، یک تجربه‌ی ناب،
10:04
of elemental time.
161
604014
3007
از زمانِ محض.
10:07
Human time, industrial time, tested against
162
607021
4524
زمان انسانی، زمان صنعتی،‌ آزموده شده در برابر
10:11
the time of the tides, in which these memories
163
611545
2996
زمان جزر و مد، که در آنها خاطراتِ
10:14
of a particular body, that could be any body,
164
614541
4959
یک بدن خاص، که هر بدنی می‌تواند باشد،
10:19
multiplied as in the time of mechanical reproduction,
165
619500
4890
همزمان با نوزایی مکانیکی‌، بارها و بارها تکثیر می‌شود،
10:24
many times, placed over three square miles,
166
624390
4385
در فضایی برابر هشت کیلومتر مربع، یک و نیم کیلومتر درون دریا، جای می‌گیرد،
10:28
a mile out to sea,
167
628775
3654
در فضایی برابر هشت کیلومتر مربع، یک و نیم کیلومتر درون دریا، جای می‌گیرد،
10:32
disappearing, in different conditions of day and night.
168
632429
4355
در شرایط مختلف روز و شب، ناپدید می‌شود.
10:36
You can see this work. It's on the mouth of the Mersey,
169
636784
3269
می‌تونید این کار را ببینید. در دهانه‌ی رود مِرسِی برپا شده، درست خارج از لیورپول.
10:40
just outside Liverpool.
170
640053
3157
می‌تونید این کار را ببینید. در دهانه‌ی رود مِرسِی برپا شده، درست خارج از لیورپول.
10:43
And there you can see what a Liverpool sea looks like
171
643210
3465
و آنجا می‌تونید ببینید که دریای لیورپول در یک بعد از ظهر عادی چگونه است.
10:46
on a typical afternoon.
172
646675
2826
و آنجا می‌تونید ببینید که دریای لیورپول در یک بعد از ظهر عادی چگونه است.
10:49
The pieces appear and disappear,
173
649501
2702
این مجسمه ها پدیدار و ناپدید می‌شن،
10:52
but maybe more importantly --
174
652203
2063
اما شاید مهمتر از همه --
10:54
this is just looking north from the center of the installation --
175
654266
3933
این فقط نمای شمالی از مرکز چیدمان است --
10:58
they create a field, a field that involves
176
658199
4337
آنها یک میدان را می‌آفرینند، میدانی که دربرگیرنده‌ی
11:02
living and the surrogate bodies in a kind of relation,
177
662536
5762
بدن‌های زنده و جایگزین در شکلی از وابستگی‌ست.
11:08
a relation with each other and a relation with that limit,
178
668298
4961
پیوندی با یکدیگر و پیوندی با آن مرز،
11:13
the edge, the horizon.
179
673259
3746
آن کرانه، آن افق.
11:17
Just moving on, is it possible,
180
677005
2502
از این بگذریم، آیا ممکنه،
11:19
taking that idea of mind, body, body-building,
181
679507
4683
با در نظر گرفتن آن ایده‌ی ذهن، بدن، بدن-ساختار،
11:24
to supplant the first body,
182
684190
3405
پیکر نخست را، پیکر بیولوژیکی را، با پیکر دوم جایگزین کنیم،
11:27
the biological body, with the second,
183
687595
1980
پیکر نخست را، پیکر بیولوژیکی را، با پیکر دوم جایگزین کنیم،
11:29
the body of architecture and the built environment.
184
689575
2918
پیکره‌ای از معماری و محیط ترکیبی.
11:32
This is a work called "Room for the Great Australian Desert."
185
692493
4591
این اثر دیگری‌ست به نام "اتاقی برای صحرای بزرگ استرالیا".
11:37
It's in an undefined location
186
697084
1618
این مکان مشخص نشده‌ای است
11:38
and I've never published where it is.
187
698702
3081
و من هرگز منتشر نکردم که این کجاست.
11:41
It's an object for the mind.
188
701783
1890
این جسمی برای ذهن است.
11:43
I think of it as a 21st-century Buddha.
189
703673
3421
برای من مثل بودای قرن بیست و یکم می‌ماند.
11:47
Again, the darkness of the body,
190
707094
1930
و دوباره، تاریکی این بدن،
11:49
now held within this bunker shape
191
709024
3063
که حالا درون این فضای مخزنی‌شکل محبوس شده
11:52
of the minimum position that a body needs to occupy,
192
712087
3484
در کمترین فضایی که یک بدن نیاز داره که تصرف کند.
11:55
a crouching body.
193
715571
2116
یک بدن قوز کرده.
11:57
There's a hole at the anus, penis level.
194
717687
2987
یک سوراخ در ارتفاع مقعد، آلت تناسلی مرد وجود دارد.
12:00
There are holes at ears. There are no holes at the eyes.
195
720674
2737
سوراخ هایی برای گوشها وجود دارد. برای چشم ها سوراخی نیست.
12:03
There's a slot for the mouth. It's two and a half inches thick,
196
723411
4254
یک شکاف برای دهان هست. ۷ سانتی‌متر ضخامت داره،
12:07
concrete with a void interior.
197
727665
2339
از جنس بتن و میان تهی.
12:10
Again, a site found with a completely flat
198
730004
4183
و دوباره یک زمین کشف شده‌ی کاملا مسطح
12:14
360-degree horizon.
199
734187
4696
با افق ۳۶۰ درجه.
12:18
This is just simply asking, again,
200
738883
4324
دوباره، این خیلی ساده داره می‌پرسه،
12:23
as if we had arrived for the first time,
201
743207
4588
انگار که ما برای اولین بار به اینجا پا گذاشتیم،
12:27
what is the relationship of the human project
202
747795
4136
ارتباط بین نگاشت انسانی با زمان و فضا چیست؟
12:31
to time and space?
203
751931
4113
ارتباط بین نگاشت انسانی با زمان و فضا چیست؟
12:36
Taking that idiom of, as it were,
204
756044
3573
با در نظر گرفتن این اصطلاح، همانطور که بود،
12:39
the darkness of the body transferred to architecture,
205
759617
4993
تاریکی بدن که به معماری منتقل می‌شود،
12:44
can you use architectural space not for living
206
764610
3575
آیا می‌توانید از فضای معماری برای زندگی استفاده نکنید،
12:48
but as a metaphor,
207
768185
1713
بلکه برای استعاره استفاده کنید،
12:49
and use its systolic, diastolic
208
769898
3777
و ضربان آن را، انقباض و انبساط آن را
12:53
smaller and larger spaces to provide a kind of
209
773675
4819
فضاهای کوچک‌تر و بزرگ‌تر را برای ارائه نوعی روایت مادی ناب به‌کاربریم، تا به مکاشفه‌ای درون فضا،
12:58
firsthand somatic narrative for a journey through space,
210
778494
5672
فضاهای کوچک‌تر و بزرگ‌تر را برای ارائه نوعی روایت مادی ناب به‌کاربریم، تا به مکاشفه‌ای درون فضا،
13:04
light and darkness?
211
784166
3296
نور و تاریکی دست یازیم؟
13:07
This is a work of some proportion and some weight
212
787462
5522
این اثری‌ست از تناسب و وزن
13:12
that makes the body into a city, an aggregation of cells
213
792984
4886
بدن را به یک شهر تبدیل می‌کند، تجمعی از سلول‌ها
13:17
that are all interconnected
214
797870
2412
که همه با هم پیوند دارند
13:20
and that allow certain visual access
215
800282
4832
و اجازه دسترسی خاص بصری در مکان‌های خاص را می‌دهد .
13:25
at certain places.
216
805114
2799
و اجازه دسترسی خاص بصری در مکان‌های خاص را می‌دهد .
13:27
The last work that I just wanted to share with you
217
807913
6703
و آخرین اثری که الان می‌خواهم با شما در میان بگذارم
13:34
is "Blind Light," which is perhaps
218
814616
3802
"نورِ کور" است که شاید
13:38
the most open work,
219
818418
3260
آزادانه‌ترین اثر باشد،
13:41
and in a conference of radical openness,
220
821678
2135
و دریک کنفرانس‌ آزادی افراطی،
13:43
I think maybe this is as radical as I get,
221
823813
4008
فکر می‌کنم شاید این بیشترین حد افراط در من باشه،
13:47
using light and water vapor as my materials.
222
827821
4263
از نور و بخار آب به عنوان مواد کارم استفاده کردم.
13:52
Here is a box
223
832084
2386
اینجا یک جعبه است
13:54
filled at one and a half atmospheres of atmospheric pressure,
224
834470
3542
که از یک‌‌‌ونیم اتمسفر فشارهوا پر شده،
13:58
with a cloud and with very bright light.
225
838012
4039
با یک ابر و با نور بسیار روشن .
14:02
As you walk towards the ever-open threshold,
226
842051
3421
همانطور که شما درآستانه‌ی همیشه باز آن راه می‌رید،
14:05
you disappear, both to yourselves and to others.
227
845472
7912
ناپدید می‌شید، هم برای خودتان و هم برای دیگران.
14:13
If you hold your hand out in front of you,
228
853384
2156
اگر دست‌تان را جلو خودتون بگیرید،
14:15
you can't see it.
229
855540
1854
نمی‌تونید ببینیدش.
14:17
If you look down, you can't see your feet.
230
857394
3266
اگر پایین را نگاه کنید، نمی‌تونید پاهاتون را ببینید.
14:20
You are now consciousness without an object,
231
860660
7002
حال شما آگاه و بدون جسم هستید،
14:27
freed from the dimensionful
232
867662
3893
آزاد از بُعدناکی
14:31
and measured way in which life links us
233
871555
5886
و شیوه اندازگیری‌شده ای که در آن زندگی ما را با جبر پیوند می‌ده.
14:37
to the obligatory.
234
877441
3090
و شیوه اندازگیری‌شده ای که در آن زندگی ما را با جبر پیوند می‌ده.
14:40
But this is a space that is actually filled with people,
235
880531
4977
اما این فضایی‌ست که واقعا با مردم پر شده،
14:45
disembodied voices,
236
885508
1970
صداهایی رها از تن،
14:47
and out of that ambient environment,
237
887478
4114
و خارج از این محیط پیرامونی و فراگیر،
14:51
when people come close to your own body zone,
238
891592
3930
هنگامی که مردم نزدیک منطقه بدن شما می‌شن،
14:55
very close, they appear to you as representations.
239
895522
4063
خیلی نزدیک، آنها به عنوان تمثال برای شما ظاهر می‌شن.
14:59
When they appear close to the edge,
240
899585
2220
و هنگامی که به کرانه‌ها نزدیک می‌شن،
15:01
they are representations, representations in which
241
901805
4584
آنها تمثال هستند، تمثالی که در آن
15:06
the viewers have become the viewed.
242
906389
3868
ناظران خود تبدیل به منظر شده‌اند.
15:10
For me, art is not about objects of high monetary exchange.
243
910257
5851
برای من، هنر ربطی به ارزش پولی زیاد ندارد.
15:16
It's about reasserting our firsthand experience
244
916108
5405
این مربوط به بازیابی تجربه‌ی ناب ما در زمان حال‌ست.
15:21
in present time.
245
921513
2891
این مربوط به بازیابی تجربه‌ی ناب ما در زمان حال‌ست.
15:24
As John Cage said,
246
924404
3441
همانطور که جان کیج گفت،
15:27
"We are not moving towards some kind of goal.
247
927845
5087
"ما درحال حرکت به طرف یک جور هدف نیستیم.
15:32
We are at the goal, and it is changing with us.
248
932932
4681
ما در خود هدف هستیم، و این با ما تغییر می‌کند.
15:37
If art has any purpose, it is to open our eyes to that fact."
249
937613
6436
اگر هنر مقصودی داشته باشد، آن باز کردن چشمان ما به این حقیقت است."
15:44
Thank you very much.
250
944049
2037
بسیار متشکرم.
15:46
(Applause)
251
946086
4167
(تشویق تماشاگران)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7