How to build your confidence -- and spark it in others | Brittany Packnett Cunningham | TED

1,819,224 views

2019-06-17 ・ TED


New videos

How to build your confidence -- and spark it in others | Brittany Packnett Cunningham | TED

1,819,224 views ・ 2019-06-17

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Hajar Almasi Reviewer: Mansoureh Hadavand
00:12
So when I was a little girl,
0
12708
1851
خب، وقتی دختر کوچکی بودم،
00:14
a book sat on the coffee table in our living room,
1
14583
3310
کتابی روی میز عسلی در اتاق نشیمن‌مان بود،
00:17
just steps from our front door.
2
17917
2017
که فاصله کمی از در ورودی‌مان داشت.
00:19
And the living room is a first impression.
3
19958
2518
اتاق پذیرایی اولین تاثیر را می‌گذارد.
00:22
Ours had white carpet
4
22500
1601
در اتاق پذیرایی‌مان فرش سفید
00:24
and a curio of my mother's most treasured collectibles.
5
24125
4042
و عتیقه‌ای داشتیم که از ارزشمندترین چیزهای مادرم بود.
00:28
That room represented the sacrifices of generations gone by
6
28875
4559
آن اتاق مظهر جانفشانی‌ نسل‌هایی بود که
00:33
who, by poverty or by policy,
7
33458
2976
از فقر و یا از سیاست مرده بودند،
00:36
couldn't afford a curio of collectibles
8
36458
2518
آنها استطاعت خرید یک عتیقه را نداشتند
00:39
let alone a middle class house to put them in.
9
39000
3268
چه برسد به خانه طبقه متوسط که آنها را درآن خانه بگذارد.
00:42
That room had to stay perfect.
10
42292
2684
آن اتاق باید عالی می‌ماند.
00:45
But I would risk messing up that perfect room every day
11
45000
3768
اما من هر روز این اتاقِ عالی را به‌هم می‌ریختم
00:48
just to see that book.
12
48792
2892
تا فقط آن کتاب را ببینم.
00:51
On the cover sat a woman named Septima Clark.
13
51708
3476
روی جلد کتاب زنی به نام سِپتیما کلارک نشسته بود.
00:55
She sat in perfect profile with her face raised to the sky.
14
55208
4893
او با نیم‌رخی بی‌نقص در حالی که صورتش را به آسمان گرفته بود، نشسته بود.
01:00
She had perfect salt-and-pepper cornrows
15
60125
2601
گیسوانش بافت آفریقایی جوگندمی‌ای داشت
01:02
platted down the sides of her head,
16
62750
1809
که دور سرش تابانده بود.
01:04
and pride and wisdom just emanated from her dark skin.
17
64583
4893
و غرور و فرزانگی که از پوست تیره‌اش نشأت می‌گرفت.
01:09
Septima Clark was an activist and an educator,
18
69500
2684
سِپتیما کلارک یک فعال و یک آموزگار بود،
01:12
a woman after whom I'd eventually model my own career.
19
72208
4560
و زنی که درنهایت او را الگو و سرلوحه کارم قرار دادم.
01:16
But more than all the words she ever spoke,
20
76792
2476
اما از بین همه حرف‌هایی که تاکنون زده است
01:19
that single portrait of Septima Clark,
21
79292
3017
آن یگانه تصویر از سِپتیما کلارک،
01:22
it defined confidence for me
22
82333
2476
اعتماد به نفس را برایم تعریف کرد
01:24
before I ever even knew the word.
23
84833
2726
پیش از اینکه حتی واژه‌اش را هم بدانم.
01:27
It may sound simple,
24
87583
1310
شاید ساده به نظر برسد،
01:28
but confidence is something that we underestimate the importance of.
25
88917
4851
اما اعتماد‌به‌نفس چیزی است که اهمیت آن را دست‌کم می‌گیریم.
01:33
We treat it like a nice-to-have instead of a must-have.
26
93792
3476
به جای آنکه آن را ضروری بدانیم طوری برخورد می‌کنیم که انگار بیهوده است.
01:37
We place value on knowledge and resources
27
97292
3476
ما ارزش دانش و منابع را
01:40
above what we deem to be the soft skill of confidence.
28
100792
4351
بالاتر از چیزی که مهارت نرم اعتماد‌به‌نفس می‌پنداریم قرار می‌دهیم.
01:45
But by most measures, we have more knowledge
29
105167
2684
اما بنا به بیشترارزیابی‌ها، بیش از هرمرحله دیگری در تاریخ
01:47
and more resources now than at any other point in history,
30
107875
3184
ما اکنون دانش و منابع در اختیار داریم،
01:51
and still injustice abounds and challenges persist.
31
111083
5084
و هنوز هم بی‌عدالتی فراوان و چالش‌ها پابرجا هستند.
01:56
If knowledge and resources were all that we needed,
32
116667
2934
اگر دانش و منابع تنها چیزهایی بودند که نیاز داشتیم،
01:59
we wouldn't still be here.
33
119625
2309
هنوز اینجا نبودیم.
02:01
And I believe that confidence is one of the main things
34
121958
2643
و من معتقدم که اعتماد‌به‌نفس از اصلی‌ترین چیزهایی است
02:04
missing from the equation.
35
124625
1667
که در این معادله غایب است.
02:07
I'm completely obsessed with confidence.
36
127208
2768
من به شدت روی اعتماد‌به‌نفس حساس هستم.
02:10
It's been the most important journey of my life,
37
130000
2268
این مهم‌ترین سفر زندگی من بوده‌است،
02:12
a journey that, to be honest, I'm still on.
38
132292
3142
صادقانه بگویم هنوز هم در این سفرم.
02:15
Confidence is the necessary spark before everything that follows.
39
135458
5685
اعتماد‌به‌نفس، جرقه لازم پیش ازهرچیز دیگری است که قرار است پیش بیاید.
02:21
Confidence is the difference between being inspired
40
141167
3476
اعتماد‌به‌نفس تفاوت بین الهام شدن یک موضوع
02:24
and actually getting started,
41
144667
2434
و در واقع شروع کردنِ واقعی کار است،
02:27
between trying and doing until it's done.
42
147125
4018
بین تلاش و انجام دادن تا زمانی که انجام شود.
02:31
Confidence helps us keep going even when we failed.
43
151167
3708
اعتماد‌به‌نفس یاری‌مان می‌کند که حتی وقتی شکست خوردیم، ادامه دهیم.
02:36
The name of the book on that coffee table was "I Dream A World,"
44
156125
4934
نام کتاب روی این میزعسلی، «‌جهانی را آرزو می‌کنم‌» بود،
02:41
and today I dream a world where revolutionary confidence
45
161083
4518
و امروز من جهانی می‌بینم که در آن اعتمادبه نفس بنیادین
02:45
helps bring about our most ambitious dreams into reality.
46
165625
5309
یاری‌مان می‌کند تا آرزوهای بلند‌پروازانه خود را به واقعیت تبدیل کنیم.
02:50
That's exactly the kind of world that I wanted to create in my classroom
47
170958
3435
این دقیقا همان جهانی است که وقتی معلم بودم می‌خواستم درکلاس
02:54
when I was a teacher,
48
174417
1309
خودم ایجاد کنم.
02:55
like a Willy Wonka world of pure imagination,
49
175750
2684
مثل دنیای ناب تخیلِ ویلی وُنکا،
02:58
but make it scholarly.
50
178458
1250
اما آن را حکیمانه کنم.
03:01
All of my students were black or brown.
51
181083
3268
همه دانش آموزانم سیاهپوست یا تیره پوست بودند.
03:04
All of them were growing up in a low-income circumstance.
52
184375
2708
همه آنها در شرایط کم‌درآمدی بزرگ شده بودند.
03:08
Some of them were immigrants, some of them were disabled,
53
188167
3017
بعضی از آن‌ها مهاجر بودند، بعضی از آن‌ها معلول بودند،
03:11
but all of them were the very last people
54
191208
2976
اما همه آن‌ها آخرین افرادی بودند
03:14
this world invites to be confident.
55
194208
2792
که این دنیا باعث می‌شد تا اعتماد‌به‌نفس داشته باشند.
03:17
That's why it was so important that my classroom be a place
56
197875
3434
به همین دلیل بود که اهمیت داشت کلاس من جایی باشد
03:21
where my students could build the muscle of confidence,
57
201333
3393
که دانش‌آموزانم بتوانند نیروی اعتماد‌به‌نفس را بسازند،
03:24
where they could learn to face each day with the confidence you need
58
204750
3434
جایی که بتوانند یادبگیرند که هر روز با اعتماد به نفسی لازم داشته باشند
03:28
to redesign the world in the image of your own dreams.
59
208208
4143
تا دنیایی را که تصورش را در رویا دارند دوباره طراحی کنند.
03:32
After all, what are academic skills without the confidence to use those skills
60
212375
4976
مهارت‌های دانشگاهی، بدون اعتماد‌به‌نفس استفاده از این مهارت‌ها برای
03:37
to go out and change the world.
61
217375
1958
بیرون رفتن و تغییر دنیا به چه کار می‌آید.
03:40
Now is when I should tell you about two of my students, Jamal and Regina.
62
220208
3851
حالا وقتی است که باید درباره دو دانش‌آموزم، جمال و رجینا به شما بگویم.
03:44
Now, I've changed their names, but their stories remain the same.
63
224083
3768
من اسامی آن‌ها را تغییر داده‌ام، اما داستان آن‌ها همان است که بود.
03:47
Jamal was brilliant, but unfocused.
64
227875
3476
جمال باهوش بود اما تمرکز نداشت.
03:51
He would squirm in his chair during independent work,
65
231375
2768
او در صندلی‌اش هنگام کارهای انفرادی وول می‌خورد،
03:54
and he would never stay still for more than three or four minutes.
66
234167
4017
و هرگز بیش از سه یا چهار دقیقه نمی‌توانست آرام بماند.
03:58
Students like Jamal can perplex brand new teachers
67
238208
2643
محصلی چون جمال می‌تواند آموزگاران تازه‌کار را گیج کند،
04:00
because they're not quite sure how to support young people like him.
68
240875
3958
زیرا آن‌ها کاملا مطمئن نیستند که چطور از بچه‌هایی مانند او حمایت کنند.
04:06
I took a direct approach.
69
246000
1434
من رویکردی صریح درپیش گرفتم.
04:07
I negotiated with Jamal.
70
247458
2893
با جمال گفتگو کردم.
04:10
If he could give me focused work,
71
250375
1601
اگر می‌توانست کاری متمرکز بدهد
04:12
then he could do it from anywhere in the classroom,
72
252000
2434
بعد می‌توانست در هرجایی از کلاس انجامش دهد،
04:14
from our classroom rug, from behind my desk,
73
254458
2601
از کفپوش کلاس‌مان گرفته، از پشت میز من،
04:17
from inside his classroom locker, which turned out to be his favorite place.
74
257083
4042
تا کمدش درکلاس که معلوم شد جای مورد علاقه‌اش است.
04:22
Jamal's least favorite subject was writing,
75
262458
2518
کم‌ترین موضوع مورد علاقه جمال نوشتن بود،
04:25
and he never wanted to read what he had written out loud in class,
76
265000
3601
و او هرگز نمی‌خواست آنچه را که در کلاس نوشته بود بلند بخواند،
04:28
but we were still making progress.
77
268625
2392
اما باز هم پیشرفت می‌کردیم.
04:31
One day, I decided to host a mock 2008 presidential election
78
271041
4102
روزی، تصمیم گرفتم انتخاباتِ ریاست‌جمهوری آزمایشی سال ۲۰۰۸ را
04:35
in my classroom.
79
275167
1309
در کلاسم برگزار کنم.
04:36
My third graders had to research and write a stump speech
80
276500
3476
دانش آموزان کلاس سوم من باید تحقیق می‎‌کردند و یک نطق انتخاباتی برای
04:40
for their chosen candidate:
81
280000
1393
کاندیدای منتخب خود می‌نوشتند:
04:41
Barack Obama, Hillary Clinton or John McCain.
82
281417
3851
باراک اوباما، هیلاری کلینتون یا جان مک کین.
04:45
The heavy favorites were obvious,
83
285292
1976
افراد خیلی محبوب مشخص بودند،
04:47
but one student chose John McCain.
84
287292
3059
اما یک دانش‌آموز جان مک کین را انتخاب کرد.
04:50
It was Jamal.
85
290375
1250
آن فرد جمال بود.
04:52
Jamal finally decided to read something that he had written out loud in class,
86
292583
4768
سرانجام جمال تصمیم گرفت چیزی را بخواند که بسیار رسا در کلاس نوشته بود،
04:57
and sure enough, Jamal stunned all of us with his brilliance.
87
297375
3851
و مطمئنا که جمال همه ما را با هوش خود گیج کرد.
05:01
Just like Jamal's dad, John McCain was a veteran,
88
301250
4059
درست مانند پدر جمال، جان مک‌کین یک کهنه سرباز بود
05:05
and just like Jamal's dad protected him,
89
305333
2268
و همانطور که پدرش از او محافظت می‌کرد،
05:07
Jamal believed that John McCain would protect the entire country.
90
307625
4143
جمال باور داشت که جان مک‌کین هم از کل کشور محافظت خواهد کرد.
05:11
And he wasn't my candidate of choice, but it didn't matter,
91
311792
2809
او کاندیدای انتخابی من نبود، اما مهم نبود،
05:14
because the entire class erupted into applause,
92
314625
4143
چون همه کلاس از تشویق منفجر شد،
05:18
a standing ovation for our brave friend Jamal
93
318792
2851
هلهله و کف زدنی ایستاده برای دوست شجاع‌ ما جمال
05:21
who finally showed up as his most confident self
94
321667
3476
که در نهایت اعتماد‌به‌نفس واقعی‌اش را
05:25
for the first time that year.
95
325167
1833
برای نخستین بار در همان سال نشان داد.
05:28
And then there was Regina.
96
328208
2351
و بعد رجینا را داریم.
05:30
Regina was equally as brilliant, but active.
97
330583
2851
رجینا هم به همان اندازه باهوش و ولی فعال بود.
05:33
She'd inevitably finish her work early,
98
333458
2560
کارش را حتما زودتر به پایان می‌رساند،
05:36
and then she'd get on about the business of distracting other students.
99
336042
3767
و بعد هم مشغول پرت کردنِ حواسِ سایر شاگردان می‌شد.
05:39
(Laughter)
100
339833
1310
(خنده حاضرین)
05:41
Walking, talking,
101
341167
2267
راه رفتن، حرف زدن،
رد وبدل کردن یادداشت‌هایی که معلم‌ها از آن متنفرند، ولی بچه‌ها عاشقشند.
05:43
passing those notes that teachers hate but kids love.
102
343458
2518
05:46
You look like you passed a lot of them.
103
346000
1893
انگار خیلی این کار را کرده‌اید.
05:47
(Laughter)
104
347917
1351
(خنده حاضرین)
05:49
Despite my high ideals for our classroom,
105
349292
3392
علی رغم آرمان‌های عالی‌ام برای کلاس درس،
05:52
I would too often default to my baser instincts,
106
352708
3476
اغلب به طور ناگهانی به غرایز ذاتی خودم برمی‌گردم،
05:56
and I would choose compliance over confidence.
107
356208
3643
و معمولا پذیرش را نسبت به اعتماد‌به‌نفس انتخاب می‌کنم.
05:59
Regina was a glitch in my intended system.
108
359875
3851
رجینا، یک اشکال فنی در سیستم من بود.
06:03
A good teacher can correct misbehavior
109
363750
2643
یک معلم خوب می‌تواند سوء رفتار را اصلاح کند
06:06
but still remain a student's champion.
110
366417
1851
اما هنوز هم، قهرمانِ دانش‌آموز بماند.
06:08
But on one day in particular,
111
368292
2142
اما در یک روز به‌خصوص،
06:10
I just plain old chose control.
112
370458
2685
فقط همان نحوه کنترل قدیمی‌ام را انتخاب کردم.
06:13
I snapped,
113
373167
1684
با خشم فریاد زدم،
06:14
and my approach didn't communicate to Regina
114
374875
2559
این روش به رجینا این را انتقال نداد
06:17
that she was being a distraction.
115
377458
2601
که دارد حواس بقیه را پرت می‌کند،
06:20
My approach communicated to Regina that she herself was a distraction.
116
380083
4917
بلکه این رویکرد این را به او مخابره می‌کرد که او خودش عامل حواس‌پرتی است.
06:26
I watched the light go out from her eyes,
117
386042
2226
نوری را دیدم که از چشمانش خارج شد،
06:28
and that light sparked joy in our classroom.
118
388292
3559
نوری که برق شادی را به کلاس‌مان می‌تاباند.
06:31
I had just extinguished it.
119
391875
2143
من آن را خاموش کردم.
06:34
The entire class became irritable,
120
394042
2642
همه کلاس کج‌خُلق شدند،
06:36
and we didn't recover for the rest of the day.
121
396708
2584
و تا آخر روز هم حالشان عوض نشد.
06:40
I think about the day often,
122
400250
2434
غالبا در مورد آن روز فکر می‌کنم،
06:42
and I have literally prayed that I did not do irreparable harm,
123
402708
4518
و دعا کردم که آسیبی جبران‌ناپذیر به او وارد نکرده‌باشم،
06:47
because as a woman who used to be a little girl just like Regina,
124
407250
5559
چون به عنوان زنی که روزی مثل رجینا دختر کوچکی بودم،
06:52
I know that I could have started the process of killing her confidence
125
412833
4101
می‌دانستم که ممکن است روند از بین بردن اعتماد‌به نفس او را برای همیشه
06:56
forever.
126
416958
1250
شروع کرده‌ام.
06:58
A lack of confidence pulls us down from the bottom
127
418833
3143
نبودِ اعتماد‌به‌نفس ما را به قهقرا می‌برد
07:02
and weighs us down from the top,
128
422000
1976
و ما را از بالا به پایین می‌کشد،
07:04
crushing us between a flurry of can'ts, won'ts and impossibles.
129
424000
5184
و مابین طوفانی از نتوانستن‌ها و نمی‌شودها و ناممکن‌ها ما را خرد می‌کند.
07:09
Without confidence, we get stuck,
130
429208
2601
بدون اعتماد‌به‌نفس، گیر می‌افتیم،
07:11
and when we get stuck, we can't even get started.
131
431833
3250
و وقتی گیر افتادیم، حتی نمی‌توانیم شروع کنیم.
07:16
Instead of getting mired in what can get in our way,
132
436083
2560
به جای آن‌ که درمسیرمان گیر بیفتیم،
07:18
confidence invites us to perform with certainty.
133
438667
4017
اعتماد به نفس باعث می‌شود که با قطعیت عمل کنیم.
07:22
We all operate a little differently when we're sure we can win
134
442708
3060
همه کمی متفاوت عمل می‌کنیم وقتی مطمئنیم که می‌توانیم پیروز شویم،
07:25
versus if we just hope we will.
135
445792
2726
در مقابل اگر امیدوار باشیم این کار را می‌کنیم.
07:28
Now, this can be a helpful check.
136
448542
1976
حالا، این می‌تواند بررسی مفیدی باشد.
07:30
If you don't have enough confidence,
137
450542
1767
اگر به قدرِ کافی اعتماد به نفس ندارید
07:32
it could be because you need to readjust your goal.
138
452333
2726
می‌تواند به این دلیل باشد که باید هدف خود را اصلاح کنید.
07:35
If you have too much confidence,
139
455083
1560
اگر بیش از حد اعتماد‌به‌نفس دارید
07:36
it could be because you're not rooted in something real.
140
456667
4142
می‌تواند به این دلیل باشد که شما در چیزی واقعی ریشه ندارید.
07:40
Not everyone lacks confidence.
141
460833
2601
همه افراد کمبود اعتماد به نفس ندارند.
07:43
We make it easier in this society for some people to gain confidence
142
463458
4518
ما برای برخی افراد جامعه اعتماد به نفس پیدا کردن را آسان‌تر می‌کنیم
07:48
because they fit our preferred archetype of leadership.
143
468000
3958
زیرا آن‌ها متناسب با الگوی اصلی ترجیحیِ رهبری ما هستند.
07:52
We reward confidence in some people
144
472833
2518
ما به برخی از مردم اعتماد‌به‌نفس پاداش می‌دهیم
07:55
and we punish confidence in others,
145
475375
2476
و اعتماد‌به‌نفس برخی دیگر را سرزنش می‌کنیم،
07:57
and all the while far too many people
146
477875
2518
و در حالی که افراد بسیاری
08:00
are walking around every single day without it.
147
480417
3392
هر روز بدون آن پرسه می‌زنند.
08:03
For some of us,
148
483833
2393
برای برخی از ما،
08:06
confidence is a revolutionary choice,
149
486250
2667
اعتماد‌به‌نفس انتخابی دگرگون‌کننده و انقلابی است،
08:09
and it would be our greatest shame
150
489833
2310
و این نهایت شرمساری ما خواهد بود
08:12
to see our best ideas go unrealized
151
492167
3101
که ببینیم بهترین ایده‌های ما تحقق نیافته‌اند
08:15
and our brightest dreams go unreached
152
495292
2476
و به روشن‌ترین رویاهایمان دست نیابیم
08:17
all because we lacked the engine of confidence.
153
497792
3851
به این دلیل است که فاقد موتور اعتمادبه نفس هستیم.
08:21
That's not a risk I'm willing to take.
154
501667
2166
این خطری نیست که بخواهم آن را قبول کنم.
08:24
So how do we crack the code on confidence?
155
504792
2059
خب پس چطور رمز اعتماد‌به‌نفس را بازکنیم؟
08:26
In my estimation, it takes at least three things:
156
506875
3518
به عقیده من، حداقل سه چیز لازم است:
08:30
permission, community and curiosity.
157
510417
3416
اجازه، جامعه و کنجکاوی.
08:34
Permission births confidence,
158
514625
1893
اجازه، اعتماد به نفس را متولد می‌سازد،
08:36
community nurtures it
159
516542
2517
جامعه، آن را پرورش داده و بارور می‌کند،
08:39
and curiosity affirms it.
160
519083
1834
و کنجکاوی آن را تأیید و تصدیق می کند.
08:41
In education, we've got a saying,
161
521833
1768
در آموزش ما ضرب‌المثلی داریم،
08:43
that you can't be what you can't see.
162
523625
2726
که آنچه را که نمی‌توانید ببینید، نمی‌توانید داشته باشید.
08:46
When I was a little girl, I couldn't show confidence
163
526375
2643
وقتی دختر کوچکی بودم، نمی‌توانستم اعتماد به نفس پیدا کنم
08:49
until someone showed me.
164
529042
2141
تا آنکه کسی نشانم داد.
08:51
My family used to do everything together,
165
531207
1976
خانواده‌ام همه چیز را از جمله
08:53
including the mundane things, like buying a new car,
166
533207
2686
کارهای عادی، مثل خرید ماشین جدید را با هم انجام می‌دادند،
08:55
and every time we did this,
167
535917
1517
و هر بار که این کاررا می‌کردیم،
08:57
I'd watch my parents put on the exact same performance.
168
537458
4268
به پدر و مادرم می‌نگریستم که دقیقا همین کار را انجام می‌دادند.
09:01
We'd enter the dealership,
169
541750
1434
ما وارد نمایندگی‌فروش می‌شدیم،
09:03
and my dad would sit
170
543208
2768
و وقتی که مادرم خرید می‌کرد
09:06
while my mom shopped.
171
546000
2143
پدرم آنجا می‌نشست.
09:08
When my mom found a car that she liked,
172
548167
2642
هنگامی که مادرم اتومبیلی که دوست داشت را پیدا می‌کرد،
09:10
they'd go in and meet with the dealer,
173
550833
2185
وارد می‌شدند و با فروشنده ملاقات می‌کردند،
09:13
and inevitably, every time the dealer would turn his attention
174
553042
3851
و به ناچار هر بار فروشنده توجه خود را
09:16
and his body to my dad,
175
556917
3017
به پدرم معطوف می‌کرد،
09:19
assuming that he controlled the purse strings
176
559958
2351
با این فرض که اختیار پول
09:22
and therefore this negotiation.
177
562333
1976
و در نتیجه این معامله دست اوست.
09:24
"Rev. Packnett," they'd say, "how do we get you into this car today?"
178
564333
4500
آن‌ها می‌گفتند: «‌جناب کشیش پَکنِت، چطور امروز شما را به این ماشین برسانیم؟‌»
09:29
My dad would inevitably respond the same way.
179
569833
3893
پدرم هم ناگزیر به همان روش جواب می‌داد.
09:33
He'd slowly and silently gesture toward my mother
180
573750
4851
آهسته و بی‌صدا به طرف مادرم رو‌ می‌گرداند
09:38
and then put his hands right back in his lap.
181
578625
2143
و بعد دست‌هایش را روی زانوهایش می‌گذاشت.
09:40
It might have been the complete shock
182
580792
1934
در دهه ۸۰،
09:42
of negotiating finances with a black woman in the '80s,
183
582750
2851
مذاکرات مالی با یک زن سیاه‌پوست می‌توانست شوک بزرگی باشد،
09:45
but whatever it was,
184
585625
1309
اما هرچه بود،
09:46
I'd watch my mother work these car dealers over
185
586958
3476
می‌خواستم مادرم را تماشا کنم تا آنقدر این دلالان خودرو شکنجه می‌داد تا
09:50
until they were basically giving the car away for free.
186
590458
2601
تا آنکه ماشین را رسما مجانی به ما بدهند.
09:53
(Laughter)
187
593083
1310
(خنده حاضرین)
09:54
She would never crack a smile.
188
594417
1458
او هرگز زورکی لبخند نمی‌زد.
09:56
She would never be afraid to walk away.
189
596958
2334
او هرگز از عقب کشیدن نمی‌ترسید.
10:00
I know my mom just thought she was getting a good deal on a minivan,
190
600333
3893
می‌دانم که مادرم فکر می‌کرد دارد یک مینی ون معامله می‌کند،
10:04
but what she was actually doing
191
604250
2143
اما کاری که واقعا می‌کرد این بود که
10:06
was giving me permission to defy expectations
192
606417
4642
داشت به من اجازه می‌داد که با انتظارات موجود مقابله کنم
10:11
and to show up confidently in my skill no matter who doubts me.
193
611083
3625
و با اعتمادبه نفس مهارتم را بی‌توجه به کسانی که به من شک دارند، نشان دهم.
10:15
Confidence needs permission to exist
194
615750
3559
اعتماد‌به‌نفس برای موجودیت داشتن نیاز به اجازه دارد
10:19
and community is the safest place to try confidence on.
195
619333
4268
و اجتماع، امن‌ترین مکان برای امتحان کردن اعتماد به نفس است.
10:23
I traveled to Kenya this year to learn about women's empowerment
196
623625
3059
امسال به کنیا سفر کردم تا مطالبی درباره توانمند سازی زنان
10:26
among Maasai women.
197
626708
1685
در بین مردم ماسایی یاد بگیرم.
10:28
There I met a group of young women
198
628417
2059
در آنجا گروهی از زنان جوان
10:30
called Team Lioness,
199
630500
1684
به نام « تیم شیرها»،
10:32
among Kenya's first all-female community ranger groups.
200
632208
4393
در میان گروه های تکاوری کنیا اولین گروهی که تماما زن بودند را ملاقات کردم.
10:36
These eight brave young women were making history
201
636625
3143
این هشت زن جوان شجاع داشتند
10:39
in just their teenage years,
202
639792
1517
درنوجوانی تاریخ را رقم می‌زدند،
10:41
and I asked Purity, the most verbose young ranger among them,
203
641333
4226
و من خالصانه از جوان‌ترین تکاورشان پرسیدم،
10:45
"Do you ever get scared?"
204
645583
1935
«‌آیا تا به حال ترسیده‌ای؟»
10:47
I swear to you, I want to tattoo her response all over my entire body.
205
647542
4267
سوگند می‌خورم که می خواهم پاسخش را روی کل بدنم خالکوبی کنم.
10:51
She said, "Of course I do,
206
651833
2768
او گفت: «‌البته که می‌ترسم
10:54
but I call on my sisters.
207
654625
2309
اما به خواهرانم زنگ می‌زنم.
10:56
They remind me that we will be better than these men
208
656958
3518
آن‌ها به من یادآوری می‌کنند که ما از این مردان بهتر خواهیم بود
11:00
and that we will not fail."
209
660500
1542
و ما شکست نخواهیم خورد.»
11:03
Purity's confidence to chase down lions and catch poachers,
210
663125
3601
خلوص نیت به دنبال شکار شیرها و گرفتن شکارچیان،
11:06
it didn't come from her athletic ability or even just her faith.
211
666750
4351
از توانایی ورزش‌کارانه یا حتی ایمان او سرچشمه نمی‌گرفت.
11:11
Her confidence was propped up by sisterhood,
212
671125
3684
اعتمادبه‌نفس او از ارتباط خواهرانه،
11:14
by community.
213
674833
1768
به‌وسیله جامعه صورت گرفته بود.
11:16
What she was basically saying was that if I am ever in doubt,
214
676625
3934
آنچه که او اساسا می‌گفت این بود که اگر من شک کنم
11:20
I need you to be there
215
680583
2310
من نیاز دارم تا شما آنجا باشید
11:22
to restore my hope
216
682917
1892
تا امید را به من برگردانید
11:24
and to rebuild my certainty.
217
684833
2935
و به من اطمینان دوباره ببخشید.
11:27
In community, I can find my confidence
218
687792
4559
در جامعه، من می‌توانم اعتماد به نفسم را بیایم
11:32
and your curiosity can affirm it.
219
692375
3226
و کنجکاوی‌تان می‌تواند آن را تایید و تصدیق کند.
11:35
Early in my career, I led a large-scale event
220
695625
2518
در ابتدای کارم، من رویداد بزرگی را رهبری کردم
11:38
that did not go exactly as planned.
221
698167
2226
که دقیقا آنطور که برنامه‌ریزی شده‌بود پیش نرفت.
11:40
I'm lying to you. It was terrible.
222
700417
2726
دروغ می‌گویم، افتضاح بود.
11:43
And when I debriefed the event with my manager,
223
703167
2392
و وقتی موضوع را با مدیر مطرح کردم،
11:45
I just knew that she was going to run down the list
224
705583
2810
فقط می‌دانستم که او می‌خواهد لیست
11:48
of every mistake I had ever made,
225
708417
2309
تمام اشتباهاتی که مرتکب شده‌ام،
11:50
probably from birth.
226
710750
1476
شاید از بدو تولدم را پیدا کند.
11:52
But instead, she opened with a question:
227
712250
4184
اما در عوض با سوالی شروع کرد:
11:56
What was your intention?
228
716458
1709
منظورت چه بود؟
11:59
I was surprised but relieved.
229
719500
2893
تعجب کردم اما خیالم راحت شد.
12:02
She knew that I was already beating myself up,
230
722417
2892
او می‌دانست که من دارم خود خوری می‌کنم،
12:05
and that question invited me to learn from my own mistakes
231
725333
4476
و این سوال باعث شد تا به جای آنکه به اعتماد به نفس شکننده من آسیب بزند
12:09
instead of damage my already fragile confidence.
232
729833
3893
از اشتباهم درس بگیرم.
12:13
Curiosity invites people to be in charge of their own learning.
233
733750
5101
کنجکاوی باعث می‌شود که مردم مسئول یادگیری خود باشند.
12:18
That exchange, it helped me approach my next project
234
738875
3809
آن تبادل‌نظر، به من کمک کرد تا به سمت پروژه بعدی‌ام
12:22
with the expectation of success.
235
742708
2584
با امید به موفقیت بروم.
12:26
Permission, community, curiosity:
236
746750
3375
اجازه، جامعه، کنجکاوی:
12:31
all of these are the things that we will need to breed the confidence
237
751042
4476
همه اینها چیزهایی هستند که ما نیاز داریم تا اعتماد به نفس را پرورش دهیم،
12:35
that we'll absolutely need to solve our greatest challenges
238
755542
4059
که قطعا نیاز داریم که بزرگ‌ترین چالش‌های خود را حل کنیم
12:39
and to build the world we dream,
239
759625
2601
و جهانی بسازیم که آرزویش را داریم.
12:42
a world where inequity is ended and where justice is real,
240
762250
5101
جهانی که نابرابری به پایان برسد وجایی که در آن‌جا عدالت واقعی است،
12:47
a world where we can be free on the outside and free on the inside
241
767375
3226
جهانی که در آن ما می‌توانیم در بیرون و در درون آن آزاد باشیم
12:50
because we know that none of us are free until all of us are free.
242
770625
4559
زیرا می‌دانیم که هیچ یک از ما آزاد نیستیم تا زمانیکه همه ما آزاد باشیم.
12:55
A world that isn't intimidated by confidence
243
775208
2726
جهانی که از اعتماد به نفس
12:57
when it shows up as a woman
244
777958
1935
یک زن
12:59
or in black skin
245
779917
1267
یا یک سیاه‌پوست
13:01
or in anything other than our preferred archetypes of leadership.
246
781208
4560
و یا هر چیزی که غیر از الگوهای اصلی رهبری آن است، نهراسد.
13:05
A world that knows that that kind of confidence
247
785792
2559
جهانی که می‌داند این نوع از اعتماد
13:08
is exactly the key we need to unlock the future that we want.
248
788375
4625
دقیقا همان کلیدی است که آینده‌ای که می‌خواهیم را با آن می‌گشاییم.
13:14
I have enough confidence to believe that that world
249
794042
2892
من به قدر کافی اعتماد‌به نفس دارم که باور داشته باشم که
13:16
will indeed come to pass,
250
796958
2310
آن جهان به‌هر‌صورت رخ می‌دهد،
13:19
and that we are the ones to make it so.
251
799292
3267
و ما همان‌هایی هستیم که آن را می‌سازیم.
13:22
Thank you so much.
252
802583
1310
بسیار سپاسگزارم.
13:23
(Applause)
253
803917
3416
(تشویق)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7