David Holt: The stories and song of Appalachia

دیوید هولت موسیقی کوهستانها را می نوازد

132,659 views

2008-12-09 ・ TED


New videos

David Holt: The stories and song of Appalachia

دیوید هولت موسیقی کوهستانها را می نوازد

132,659 views ・ 2008-12-09

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: soheila Jafari Reviewer: Bidel Akbari
00:19
This is Aunt Zip from Sodom, North Carolina.
0
19330
4000
این عمه زیپ اهل سودم، شمال کارولاین است.
00:23
She was 105 years old when I took this picture.
1
23330
2000
105 ساله بود که این عکس رو ازش گرفتم.
00:25
She was always saying things that made me stop and think, like,
2
25330
4000
همیشه یه چیزایی میگفت که منو به فکر فرو میبرد، مثل،
00:29
"Time may be a great healer, but it ain't no beauty specialist."
3
29330
4000
" زمان ممکن که بهترین شفا دهند باشد، اما متخصص زیبایی نیست."
00:33
(Laughter)
4
33330
3000
( خنده تماشاگران)
00:36
She said, "Be good to your friends.
5
36330
3000
او گفت، " برای دوستانت خوب باش.
00:39
Why, without them, you'd be a total stranger."
6
39330
3000
چرا که بدون آنها ، کاملا" غریبه هستی."
00:42
(Laughter)
7
42330
1000
( خنده تماشاگران)
00:43
This is one of her songs.
8
43330
2000
این یکی از ترانه های اوست.
00:45
Let's see if we can get into the flow here and all do this one together.
9
45330
3000
ببینیم میشه همه مون همکاری کنیم و اینو با همدیگه انجام بدیم.
00:48
And I'm going to have Michael Manring play bass with me.
10
48330
2000
مایکل مانرینگ با من باس می نوازه.
00:50
Give him a big old hand.
11
50330
2000
تشویقش کنید.
00:52
(Applause)
12
52330
3000
(تشویق تماشاگران)
00:58
One, two, three, four.
13
58330
2000
یک ، دو، سه، چهار.
01:00
(Music)
14
60330
14000
(موسیقی)
01:14
Well, my true love's a black-eyed daisy;
15
74330
2000
عشق حقیقی من یک گل مروارید سیاه چشمونهِ
01:16
if I don't see her, I go crazy.
16
76330
2000
اگر او را نبینم دیوانه می شوم؛
01:18
My true love lives up the river;
17
78330
2000
عشق واقعی من بالا دست رود زندگی می کنه
01:20
a few more jumps and I'll be with her.
18
80330
2000
با چند تا پرش می تونم برسم بهش.
01:22
Hey, hey, black-eyed Susie! Hey, hey, black-eyed Susie!
19
82330
3000
هی هی سیه چشمون، سوزی هی هی ، سیه چشمون سوزی!
01:25
Hey, hey black-eyed Susie, hey.
20
85330
3000
هی هی ، سیه چشمون سوزی، هی.
01:28
Now you've got to picture Aunt Zip at 105 years old in Sodom, North Carolina.
21
88330
4000
اکنون شما با تصویری از عمه زیپ در 105 سالگی در سودم، کارولینای شمالی آشنا شدید.
01:32
I'd go up and learn these old songs from her.
22
92330
3000
من به بالای کوه میرفتم و این ترانه های قدیمی را از او یاد می گرفتم.
01:35
She couldn't sing much, couldn't play anymore.
23
95330
2000
نمیتونست دیگه زیاد بخونه، دیگه نمیتونست ساز بزنه.
01:37
And I'd pull her out on the front porch.
24
97330
3000
من او را به ایوان جلو خانه می کشیدم.
01:40
Down below, there was her grandson plowing the tobacco field with a mule.
25
100330
4000
پائین دست، نوه اش زمین تنباکو را با قاطرش شخم می زد.
01:44
A double outhouse over here on the side.
26
104330
3000
یک مستراح در آن بالا ، آن طرف قرار داره.
01:47
And we'd sing this old song. She didn't have a whole lot of energy,
27
107330
2000
و ما در این ترانه قدیمی می خواندیم.او انرژی کافی نداشت،
01:49
so I'd sing, "Hey, hey!" and she'd just answer back with, "Black-eyed Susie."
28
109330
3000
بنابر این من می خوانم،" هی هی! و و او فقط به من پاسخ می دهد،" سیه چشمون سوزی."
01:52
Oh, hey, hey, black-eyed Susie! Hey, hey, black-eyed Susie!
29
112330
4000
هی ، هی ، سیه چشمون سوزی! هی ، هی ، سیه چشمون سوزی!
01:56
Hey, hey, black-eyed Susie, hey.
30
116330
3000
هی ، هی ، سیه چشمون سوزی، هی.
01:59
Well, she and I went blackberry picking.
31
119330
2000
خوب ، ما برای چیدن توت سیاه رفتیم.
02:01
She got mad; I took a licking.
32
121330
2000
او دیوانه میشه؛ من لیس می زنم.
02:03
Ducks on the millpond, geese in the ocean,
33
123330
2000
اردکها تو حوضچه آسیابند، و غازها در اقیانوس،
02:05
Devil in the pretty girl when she takes a notion.
34
125330
2000
شیطان در یه دختر زیباست وقتی او تو خیاله.
02:07
Hey, hey, black-eyed Susie! Hey, hey, black-eyed Susie!
35
127330
3000
هی ، هی ، سیه چشمون سوزی! هی ، هی ، سیه چشمون سوزی!
02:10
Hey, hey black-eyed Susie, hey.
36
130330
3000
هی ، هی ، سیه چشمون سوزی!
02:13
Let's have the banjo.
37
133330
2000
بگذارید بانجو( نوعی ساز) را داشته باشیم.
02:29
Well, we'll get married next Thanksgiving.
38
149330
2000
ما روز شکر گزاری بعدی عروسی می کنیم.
02:31
I'll lay around; she'll make a living.
39
151330
2000
من این طرف و اون طرف لم می دم و او زندگی را درست می کنه.
02:33
She'll cook blackjacks, I'll cook gravy;
40
153330
2000
او کیک می پزه ، من آبگوشت .
02:35
we'll have chicken someday, maybe.
41
155330
2000
شایدم یه روزی جوجه خوردیم.
02:37
Hey, hey, hey, hey. Hey, hey, black-eyed Susie, hey!
42
157330
6000
هی ، هی، هی، هی هی ، هی ، سیه چشمون سوزی ، هی!
02:43
One more time now.
43
163330
1000
حالا بکیار دیگه.
02:44
Oh, hey, hey, black-eyed Susie! Hey, hey, black-eyed Susie!
44
164330
4000
هی ، هی، هی، هی هی ، هی ، سیه چشمون سوزی ، هی!
02:48
Hey, hey, black-eyed Susie, hey.
45
168330
3000
هی ، هی ، سیه چشمون سوزی ، هی!
03:00
(Applause)
46
180330
3000
(تشویق تماشاگران)
03:03
Thank you, Michael.
47
183330
2000
سپاسگزارم مایکل.
03:07
This is Ralph Stanley.
48
187330
2000
این رالف استنلی هست.
03:09
When I was going to college at University of California
49
189330
3000
هنگامی که به کالج در دانشگاه کالیفرنیا، در سانتا باربارا در کالج مطالعات خلاق می رفتم
03:12
at Santa Barbara in the College of Creative Studies,
50
192330
2000
هنگامی که به کالج در دانشگاه کالیفرنیا، در سانتا باربارا در کالج مطالعات خلاق می رفتم
03:14
taking majors in biology and art, he came to the campus.
51
194330
5000
و زیست شناسی و هنر می خواندم، او به پردیس دانشگاه آمد.
03:19
This was in 1968, I guess it was.
52
199330
3000
حدس می زنم سال 1968 بود.
03:22
And he played his bluegrass style of music,
53
202330
2000
اوموسیقی سبک بلوگرس را اجرا کرد،اما در آخر کنسرت او سبک قدیمی بانجو پیکینگ
03:24
but near the end of the concert, he played the old timing style of banjo picking
54
204330
4000
اوموسیقی سبک بلوگرس را اجرا کرد،اما در آخر کنسرت او سبک قدیمی بانجو پیکینگ
03:28
that came from Africa, along with the banjo.
55
208330
2000
که آفریقایست را همراه با بانجو نواخت.
03:30
It's called claw-hammer style, that he had learned from his mother and grandmother.
56
210330
3000
این سبک پنجه - چکش نامیده می شود، که او این را مادر و مادر بزرگ خود آموخته بود.
03:33
I fell in love with that.
57
213330
2000
من عاشق این شدم.
03:35
I went up to him and said, how can I learn that?
58
215330
2000
رفتم پیش او و گفتم، چگونه می توانم این را یادبگیرم؟
03:37
He said, well, you can go back to Clinch Mountain, where I'm from,
59
217330
3000
گفت، خوب، می توانی برگردی بروی کوههای کلینچ، جایی من از آن آمدم،
03:40
or Asheville or Mount Airy, North Carolina --
60
220330
2000
یا اشویل یا کوه اری در شمال کارولینا--
03:42
some place that has a lot of music.
61
222330
2000
بعضی از مناطق موسیقی های زیادی دارند.
03:44
Because there's a lot of old people still living that play that old style.
62
224330
3000
زیرا افراد پیر زیادی هنوز آنجا زندگی می کنند و این سبک های قدیمی را می نوازند.
03:47
So I went back that very summer.
63
227330
3000
خب، من هر تابستان به آنجا برگشتم.
03:50
I just fell in love with the culture and the people.
64
230330
3000
من فقط عاشق فرهنگ و مردم آنجا شدم.
03:53
And you know, I came back to school, I finished my degrees
65
233330
4000
برگشتم مدرسه، مدرکم را گرفتم و به پدر مادرم گفتم که می خواهم نوازنده بانجو شوم.
03:57
and told my parents I wanted to be a banjo player.
66
237330
3000
برگشتم مدرسه، مدرکم را گرفتم و به پدر مادرم گفتم که می خواهم نوازنده بانجو شوم.
04:00
You can imagine how excited they were.
67
240330
3000
میتوانید تصور کنید چقدر آنها هیجان زده شدند.
04:03
So I thought I would just like to show you some of the pictures
68
243330
3000
خب، فکر کردم دوست دارم چند تا از عکسهای که از مربیانم گرفته‌ام را به شما نشان دهم.
04:06
I've taken of some of my mentors.
69
246330
2000
خب، فکر کردم دوست دارم چند تا از عکسهای که از مربیانم گرفته‌ام را به شما نشان دهم.
04:08
Just a few of them, but maybe you'll get just a little hint of some of these folks.
70
248330
5000
فقط چند تا، شاید شما حس کمی از تعدادی از این افراد را بگیرید.
04:13
And play a little banjo. Let's do a little medley.
71
253330
4000
کمی بانجو می نوازم. اجازه دهید یک قطعه مختلط را بنوازیم.
04:18
(Music)
72
258330
94000
(موسیقی)
05:53
(Applause)
73
353330
8000
(تشویق تماشاگران)
06:01
Those last few pictures were of Ray Hicks, who just passed away last year.
74
361330
3000
چند عکس آخر ری هیکس بود که سال گذشته در گذشت.
06:04
He was one of the great American folk tale-tellers.
75
364330
4000
او یکی از بزرگترین داستان سرایان قومی آمریکایی بود.
06:08
The Old Jack tales that he had learned -- he talked like this,
76
368330
3000
جک پیر می گوید که یادگرفته- اینطوری صحبت می کنه،
06:11
you could hardly understand him. But it was really wonderful.
77
371330
3000
خیلی سخت ( حرفهای) اون را میفهمی. ولی واقعا" عالی بود.
06:14
And he lived in that house that his great-grandfather had built.
78
374330
4000
او در این خانه زندگی می کرد که پدر پدر بزرگش اونو ساخته بود.
06:18
No running water, no electricity. A wonderful, wonderful guy.
79
378330
4000
نه آب لوله کشی، نه برق. یه مرد بسیار بسیار فوق العاده.
06:22
And you can look at more pictures.
80
382330
2000
میتوانید به عکسهای بیشتری نگاه کنید.
06:24
I've actually got a website that's got a bunch of photos that I've done
81
384330
3000
من یک وبسایت درست کردم که تعدادی عکس در اونجا گذاشتم
06:27
of some of the other folks I didn't get a chance to show you.
82
387330
3000
از بعضی از افرادی که شانس نشان دادنشان را نداشتم.
06:30
This instrument came up in those pictures. It's called the mouth bow.
83
390330
3000
این آلت موسیقی که در این عکسها هست. آن کمان دهان نامیده میشود.
06:33
It is definitely the first stringed instrument ever in the world,
84
393330
3000
قطعا اولین ابزار زهی در جهان است ،
06:36
and still played in the Southern mountains.
85
396330
4000
و هنوز هم در کوه های جنوبی نواخته میشود.
06:40
Now, the old timers didn't take a fancy guitar string and make anything like this.
86
400330
5000
قدیمی ها یه گیتار خوشگل و شیک رو به این صورت در نمی آوردن.
06:45
They would just take a stick and a catgut and string it up.
87
405330
5000
آنها فقط یه چوب و زه ورمیداشتن و بهش رشته ها رو اضافه میکردن.
06:50
It was hard on the cats, but it made a great little instrument.
88
410330
3000
ولی یه دستگاه کوچک خوبی ازش ساخته شده.
06:53
It sounds something like this.
89
413330
2000
صداش یه جورایی شبیه به این بوده.
06:55
(Music)
90
415330
13000
(موسیقی)
07:08
Well, have you heard the many stories told by young and old with joy
91
428330
4000
خوب ، شما داستان های بسیاری که توسط پیر و جوان با شادی گفته شده
07:12
about the many deeds of daring that were done by the Johnson boys?
92
432330
4000
در مورد بسیاری از اعمال شجاعانه که توسط پسران جانسون انجام شده را شنیده اید؟
07:16
You take Kate, I'll take Sal; we'll both have a Johnson gal.
93
436330
4000
تو کیت را بگیر، من سام را؛ هر دو ما یک جانسون گال داریم.
07:20
You take Kate, I'll take Sal; we'll both have a Johnson gal.
94
440330
4000
تو کیت را بگیر، من سام را؛ هر دو ما یک جانسون گال داریم.
07:38
Now, they were scouts in the rebels' army,
95
458330
2000
آنها پیشاهنگی در ارتش شورشیان بودند،
07:40
they were known both far and wide.
96
460330
2000
آنها هر دو خیلی زیاد معروف بودند.
07:42
When the Yankees saw them coming, they'd lay down their guns and hide.
97
462330
3000
وقتی یانکی ها دیدن که اونها دارن میان، تفنگاشون رو قایم کردن و خودشون هم پنهان شدن.
07:45
You take Kate, I'll take Sal; we'll both have a Johnson gal.
98
465330
4000
تو کیت را بگیر، من سام را؛ هر دو ما یک جانسون گال داریم.
07:49
You take Kate, I'll take Sal; we'll both have a Johnson gal.
99
469330
4000
تو کیت را بگیر، من سام را؛ هر دو ما یک جانسون گال داریم.
07:57
Ain't that a sound?
100
477330
2000
به نظر شما ملودی محشری نیست؟
07:59
(Applause)
101
479330
5000
(تشویق تماشاگران)
08:08
Well, it was 1954, I guess it was.
102
488330
4000
خوب، حدس میزنم، سال 1954 بود.
08:12
We were driving in the car outside of Gatesville, Texas,
103
492330
3000
ما در بیرون " گاتسویل" تگزاس رانندگی میکردیم،
08:15
where I grew up in the early part of my life.
104
495330
3000
جایی که من سالهای اولیه زندگیم بزرگ شدم.
08:18
Outside of Gatesville we were coming back from the grocery store.
105
498330
2000
بیرون " گاستویل" ما از یک خواربارفروشی برمیگشتیم.
08:20
My mom was driving; my brother and I were in the back seat.
106
500330
3000
مادرم رانندگی میکرد؛ برادرم و من در عقب نشسته بودیم.
08:23
We were really mad at my mom. We looked out the window.
107
503330
3000
ما از دست مادرمون واقعا" ناراحت بودیم. به بیرون نگاه میکردیم.
08:26
We were surrounded by thousands of acres of cotton fields.
108
506330
3000
ما با هزاران هکتار از مزارع پنبه احاطه شده بودیم.
08:29
You see, we'd just been to the grocery store,
109
509330
2000
ما فقط به فروشگاه خواربارفروشی رفته بودیم،
08:31
and my mom refused to buy us the jar of Ovaltine
110
511330
4000
و مادرم خرید یک شیشه از "اِولاتین" رد کرده بود
08:35
that had the coupon for the Captain Midnight decoder ring in it.
111
515330
4000
که کوپنی برای باز کردن کد حلقه "کاپتین میدنات" داشت.
08:39
And, buddy, that made us mad.
112
519330
2000
و دوستان، این ما را دیوانه کرده بود.
08:41
Well, my mom didn't put up with much either, and she was driving, and she said,
113
521330
3000
خوب مادرم هم خیلی با این قضیه کنار نیومد و، در حال رانندگی بود، و گفت،
08:44
"You boys! You think you can have anything you want.
114
524330
3000
" شما پسرها! فکر میکنید میتونید که هر چه که میخواهید داشته باشید.
08:47
You don't know how hard it is to earn money. Your dad works so hard.
115
527330
3000
شما نمیدونید که چقدر سخت تا پول در بیارید. پدرتون خیلی سخت کار می کنه.
08:50
You think money grows on trees. You've never worked a day in your lives.
116
530330
2000
فکر میکنید که پول از درخت سبز میشه. شما هرگز در زندگیتون کار نکردید.
08:52
You boys make me so mad. You're going to get a job this summer."
117
532330
3000
شما پسرها مرا ناراحت میکنید. شما باید این تابستون کار بکنید."
08:55
She pulled the car over; she said, "Get out of the car."
118
535330
4000
و کنار نگه داشت و گفت، "از ماشین پیاده بشین."
08:59
My brother and I stepped out of the car.
119
539330
2000
من و برادرم از ماشین پیاده شدیم.
09:01
We were standing on the edge of thousands of acres of cotton.
120
541330
3000
ما کنار هزاران هکتار دشت پنبه ایستاده بودیم.
09:04
There were about a hundred black folks out there picking.
121
544330
2000
و صدها سیاهپوست اونجا پنبه میچیدند.
09:06
My mom grabbed us by the shoulders. She marched us out in the field.
122
546330
3000
مادرم شانه ما را گرفت .و مار را بطرف دشتها برد.
09:09
She went up to the foreman; she said,
123
549330
2000
رفت به طرف سرکارگر؛ گفت،
09:11
"I've got these two little boys never worked a day in their lives."
124
551330
3000
" من دوتاپسر دارم که هرگز در زندگیشان کار نکردند"
09:14
Of course, we were just eight and 10.
125
554330
2000
البته، ما فقط هشت و ده ساله بودیم.
09:16
(Laughter)
126
556330
1000
( خنده تماشاگران)
09:17
She said, "Would you put them to work?"
127
557330
2000
مادرم گفت،" میشه آنها را سر کار بگذاری؟"
09:19
Well, that must have seemed like a funny idea to that foreman:
128
559330
3000
خب، این ایده به نظر سرکارگر خنده دار میآمد:
09:22
put these two middle-class little white boys out in a cotton field
129
562330
3000
گذاشتن دوتا پسر بچه سفیدپوست از خانواده متوسط در مزارع پنبه
09:25
in August in Texas -- it's hot.
130
565330
2000
در آستین تگزاس- که خیلی هوا داغه.
09:27
So he gave us each a cotton sack,
131
567330
2000
خب او به هریک از ما یک کیسه پنبه داد،
09:29
about 10 feet long, about that big around, and we started picking.
132
569330
3000
به درازای حدود سه متر، و ما شروع به چیدن کردیم.
09:32
Now, cotton is soft but the outside of the plant is just full of stickers.
133
572330
4000
حالا پنبه خودش نرمه ولی بخش بیرونی گیاه پر از خار چسبنده است.
09:36
And if you don't know what you're doing,
134
576330
2000
و اگر بلد نباشی که چکار کنی،
09:38
your hands are bleeding in no time.
135
578330
2000
دستها بدون وقفه خونی ( زخم) میشن.
09:40
And my brother and I started to pick it,
136
580330
2000
من و برادرم شروع کردیم به چیدن،
09:42
and our hands were startin' to bleed, and then -- "Mom!"
137
582330
3000
و دستهامون شروع به خون آمدن کرد--" مامان"
09:45
And Mom was just sitting by the car like this.
138
585330
2000
. مامان توی ماشین اینطوری نشسته بود.
09:47
She wasn't going to give up.
139
587330
3000
او قصد نداشت ول کنه.
09:50
Well, the foreman could see he was in over his head, I guess.
140
590330
4000
خوب، حدس میزنم که سرکارگر میتونست ببینه ، او بالا سرما بود.
09:54
He kind of just snuck up behind us and he sang out in a low voice.
141
594330
4000
او آهسته و بی سرو صدا آمد بالای سر ما و با صدای آهسته آواز خوند.
09:58
He just sang: "Well, there's a long white robe in heaven, I know.
142
598330
8000
او این رو خوند: "خب ، یه ردای پهن دراز در بهشت وجود داره، میدونم.
10:06
Don't want it to leave me behind.
143
606330
3000
نمیخوام منو جا بزاره.
10:09
Well, there's a long white robe in heaven, I know.
144
609330
4000
خب ، یه ردای پهن دراز در بهشت وجود داره، میدونم.
10:13
Don't want it to leave me behind."
145
613330
3000
نمیخوام منو جا بزاره."
10:16
And from all around as people started singing and answering back, he sang:
146
616330
4000
و تمامی افراد در اطراف شروع کردند به خوندن و جواب او را دادن، او آواز میخوند:
10:20
"Good news, good news: Chariot's coming.
147
620330
4000
"خبر خوش ، خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان.
10:24
Good news: Chariot's coming.
148
624330
3000
خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان.
10:27
Good news: Chariot's coming.
149
627330
4000
خبر خوش :ارابه‌ها دارن میان.
10:31
And I don't want it to leave me behind."
150
631330
4000
نمیخوام منو جا بزاره."
10:35
Now, my brother and I had never heard anything like that
151
635330
2000
خب من و برادرم هرگز چیزی شبیه آن
10:37
in our whole lives. It was so beautiful.
152
637330
3000
در تمامی عمرمان نشینده بودیم . این بسیار زیبا بود.
10:40
We sat there all day picking cotton, without complaining,
153
640330
3000
ما همه روز را پنبه چیدیم، بدون شکایت،
10:43
without crying, while they sang things like:
154
643330
2000
بدون گریه، درحالی که اونا اینطور میخوندن:
10:45
"Oh, Mary, don't you weep, don't you moan" and "Wade in the water,"
155
645330
4000
" او، مری، زاری نکن، ناله نکن" و به آب بزن"
10:49
and "I done done," "This little light of mine."
156
649330
3000
و " من کارم را کردم،" " این نور کم مال منه"
10:52
Finally, by the end of the day,
157
652330
2000
درنهایت، در آخر روز،
10:54
we'd each picked about a quarter of a bag of cotton.
158
654330
4000
هرگدام از ما حدود یک چهارم کیسه پنبه چیده بودیم.
10:58
But the foreman was kind enough to give us each a check for a dollar,
159
658330
4000
اما سرکارگر انقدر مهربان بود که به هرکدوم از ما یه چک یک دلاری بده،
11:02
but my mother would never let us cash it.
160
662330
2000
اما مادرم هرگز اجازه نداد اون را نقد کنیم.
11:04
I'm 57; still have the check.
161
664330
3000
من 57 ساله‌ام؛ و هنوز اون چک را دارم.
11:07
Now, my mother hoped that we learned from that the value of hard work.
162
667330
5000
مادرم امیدوار بود که ما از این اتقاق ارزش سخت کار کردن را یاد بگیریم.
11:12
But if you have children, you know it doesn't often work that way.
163
672330
3000
اما اگر شما بچه دارین، این معمولا شیوه مناسبی نیست.
11:15
No, we learned something else.
164
675330
2000
نه، ما چیز دیگری یادگرفتیم.
11:17
The first thing I learned that day
165
677330
2000
اولین چیزی که اون روز یادگرفتم
11:19
was that I never ever wanted to work that hard again.
166
679330
3000
که هزگز نمیخواهم به این سختی دوباره کار کنم.
11:22
(Laughter)
167
682330
2000
( خنده تماشاگران)
11:24
And pretty much never did.
168
684330
3000
وتقریبا" هرگز این به میزان کار نکردم.
11:30
But I also learned that some people in this world
169
690330
2000
همچنین یادگرفتم که مردم در این جهان
11:32
do have to work that hard every day, and that was an eye-opener.
170
692330
4000
باید خیلی سخت کار کنند، و این چشمهای من را باز کرد.
11:36
And I also learned that a great song can make hard work go a little easier.
171
696330
5000
همچنین یادگرفتم که یک ترانه عالی میتونه کار سخت را آسانتر کنه.
11:41
And it also can bring the group together in a way that nothing else can.
172
701330
5000
و میتونه مردم را با هم همراه کنه از طریقی که چیز دیگه‌ای نمیتونه (اینکار را بکنه).
11:47
Now, I was just a little eight-year-old boy that day
173
707330
2000
من فقط یک پسربچه ده سال بودم اون روزا
11:49
when my mama put me out of the car in that hot Texas cotton field.
174
709330
3000
وقتی مادرم من رو اون روز داغ تابستونی از ماشین بیرون کشید و به اون مزرعه پنبه داغ برد.
11:52
I wasn't even aware of music -- not even aware of it.
175
712330
4000
من حتی به موسیقی آگاه نبودم-- حتی ملتفت آن هم نبودم.
11:56
But that day in the cotton field out there picking,
176
716330
2000
اما اون روز در مزارع پنبه در حال چیدن پنبه،
11:58
when those people started singing,
177
718330
2000
وقتی اون افراد شروع به خوندن کردند،
12:00
I realized I was in the very heart of real music,
178
720330
4000
متوجه شدم من در قلب موسیقی واقعی هستم،
12:04
and that's where I've wanted to be ever since.
179
724330
3000
و این چیزیه که من میخوام برای همیشه باشم.
12:07
Try this old song with me. I sing:
180
727330
2000
با این آهنگ قدیمی با من همراهی کنید. من میخونم:
12:09
Well, there's a long white robe in heaven, I know.
181
729330
4000
خب ، یه ردای پهن دراز در بهشت وجود داره، میدونم.
12:13
You sing: Don't want it to leave me behind.
182
733330
3000
نمیخوام منو جا بزاره.
12:16
Well, there's a long white robe in heaven, I know.
183
736330
4000
خب ، یه ردای پهن دراز در بهشت وجود داره، میدونم.
12:20
Don't want it to leave me behind.
184
740330
3000
نمیخوام منو جا بزاره.
12:23
Good news, good news: Chariot's coming.
185
743330
4000
خبر خوش ، خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان.
12:27
Good news: Chariot's coming.
186
747330
3000
خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان. خبر خوش
12:30
Good news: Chariot's coming.
187
750330
3000
خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان. خبر خوش
12:33
And I don't want it to leave me --
188
753330
2000
نمیخوام منو جا بزاره.
12:35
It's been a while since you guys have been picking your last bale of cotton, isn't it?
189
755330
5000
از آخرین باری که پنبه چیدید یه چند وقتی گذشته، اینطور نیست؟
12:40
Let's try it one more time.
190
760330
2000
بگذارید یکبار دیگه بخونیم.
12:42
There's a starry crown in heaven, I know.
191
762330
4000
یه تاج پر ستاره تو بهشته. میدونم.
12:46
Don't want it to leave me behind.
192
766330
3000
نمیخوام منو جا بزاره.
12:49
There's a starry crown in heaven, I know.
193
769330
4000
یه تاج پر ستاره تو بهشته. میدونم
12:53
Don't want it to leave me behind.
194
773330
3000
نمیخوام منو جا بزاره.
12:56
Good news: Chariot's coming.
195
776330
4000
خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان.
13:00
Good news: Chariot's coming.
196
780330
3000
خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان.
13:03
Good news: Chariot's coming.
197
783330
4000
خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان.
13:07
And I don't want it to leave me behind.
198
787330
3000
نمیخوام منو جا بزاره.
13:10
It was a few years ago, but I sort of remembered this story,
199
790330
3000
این مال چند سال پیش بود، ولی من یجورایی این داستان را یادم میاد،
13:13
and I told it at a concert.
200
793330
2000
و این را در یک کنسرت گفتم.
13:15
My mom was in the audience.
201
795330
2000
مادرم در بین تماشاگران بود.
13:17
After the -- she was glad to have a story about herself, of course,
202
797330
2000
البته، اون خیلی خوشحال بود که داستان درباره او بود،
13:19
but after the concert she came up and she said,
203
799330
2000
اما بعد از کنسرت اون آمد و گفت،
13:21
"David, I've got to tell you something.
204
801330
3000
دیوید، من باید چیزی بهت بگم.
13:24
I set that whole thing up.
205
804330
2000
من همه اون چیزها را برنامه‌ریزی کرده بودم.
13:26
I set it up with the foreman. I set it up with the owner of the land.
206
806330
4000
من با سرکارگر قرار گذاشته بودم. با صاحب زمین هم قرار گذاشته بودم.
13:30
I just wanted you boys to learn the value of hard work.
207
810330
2000
من فقط میخواستم شما پسرها ارزش کار کردن را یادبگیرید.
13:32
I didn't know it was going to make you fall in love with music though."
208
812330
4000
من نمیدونستم که تو در این میان عاشق موسیقی میشی.
13:36
Let's try. Good news: Chariot's coming.
209
816330
4000
بیاید دوباره بخونیم. خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان.
13:40
Good news: Chariot's coming.
210
820330
3000
خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان.
13:43
Good news: Chariot's coming.
211
823330
4000
خبر خوش : ارابه‌ها دارن میان.
13:47
And I don't want it to leave me behind.
212
827330
4000
نمیخوام منو جا بزاره.
13:54
(Applause)
213
834330
8000
(تشویق تماشاگران)
14:02
Well, this is the steel guitar. It's an American-made instrument.
214
842330
4000
خب، این گیتار فولادیست. ساز ساخت آمریکاست.
14:06
It was originally made by the Dopyera Brothers,
215
846330
3000
در اصل توسط برادران داپیرا ساخته شده،
14:09
who later on made the Dobro, which is a wood-bodied instrument
216
849330
3000
که بعدها "دوبرو" رو ساختند که یه ساز با بدنه چوبیه
14:12
with a metal cone for -- where the sound comes from.
217
852330
5000
با مخروط فلزی برای -- جایی که صدای از آن بیرون میاد.
14:17
It's usually played flat on your lap.
218
857330
2000
این معمولا بر روی دامان نواخته میشود.
14:19
It was made to play Hawaiian music back in the 1920s,
219
859330
2000
این برای موسیقی هاوایی در سال 1920 ساخته شد،
14:21
before they had electric guitars, trying to make a loud guitar.
220
861330
3000
قبل از اینکه گیتار الکتریکی داشته باشند، در تلاش برای ساخت یک گیتار با صدای بلند بودند.
14:24
And then African-American folks figured out you could take a broken bottle neck,
221
864330
4000
و سپس مردم آمریکایی های آفریقایی تبار متوجه شدند که میتونید گردن یک بطری شکسته را،
14:28
just like that -- a nice Merlot works very well.
222
868330
4000
مثل این-- یه ( بطری) مرلنت خیلی خوب کار میکنه.
14:32
That wine we had yesterday would have been perfect.
223
872330
3000
این شرابی را که دیروز خوردیم عالی بود.
14:35
Break it off, put it on your finger, and slide into the notes.
224
875330
3000
این را بشکنید، روی انگشتون بگذارید،
14:42
This instrument pretty much saved my life.
225
882330
2000
این دستگاه تقریبا زندگی من را نجات داد.
14:46
Fifteen years ago, 14 years ago, I guess, this year,
226
886330
4000
15 سال پیش، حدس میزنم 14 سال پیش بود،
14:50
my wife and I lost our daughter, Sarah Jane, in a car accident,
227
890330
4000
من و همسرم دخترمان، سارا چین، در تصادف رانندگی دخترمان را از دست دادیم،
14:54
and it was the most -- it almost took me out -- it almost took me out of this world.
228
894330
6000
و این اتفاق بدترین -- تقریبا من رو بیرون کشید -- تقریبا من رو از این دنیا جدا کرد.
15:00
And I think I learned a lot about what happiness was
229
900330
3000
گمان میکنم که خیلی زیاد درباره شادی
15:03
by going through such unbelievable grief,
230
903330
3000
از طریق این غم باورنکردنی یادگرفتم،
15:06
just standing on the edge of that abyss and just wanting to jump in.
231
906330
3000
فقط بر روی لبه پرتگاه ایستاده بودم و فقط تمایل به پرش داشتم.
15:09
I had to make lists of reasons to stay alive.
232
909330
5000
من دلایل زنده موندنم را از لیست کردم.
15:14
I had to sit down and make lists, because I was ready to go;
233
914330
2000
میبایستی می نشستم و یه لیست می نوشتم، زیرا آماده رفتن بودم؛
15:16
I was ready to check out of this world.
234
916330
3000
آماده سفر از این دنیا بودم.
15:19
And you know, at the top of the list, of course,
235
919330
2000
البته ، میدونید، در بالای لیست
15:21
were Jenny, and my son, Zeb, my parents -- I didn't want to hurt them.
236
921330
4000
جینی، پسرم، طب، و پدر و مادرم بودند-- نمیخواستم که آنها را آزار دهم.
15:25
But then, when I thought about it beyond that,
237
925330
2000
سپس، هنگامی فراتر از این فکر کردم،
15:27
it was very simple things.
238
927330
2000
چیزهای بسیار ساده‌ای بود.
15:29
I didn't care about -- I had a radio show,
239
929330
3000
من اهمیت نمیدادم-- یک شو رادیوئی داشتم،
15:32
I have a radio show on public radio, "Riverwalk,"
240
932330
2000
یک شو رادیوئی در رادیو عمومی داشتم،"ریورواک"
15:34
I didn't care about that. I didn't care about awards or money or anything.
241
934330
4000
اهمیتی به اون نمیدادم. اهمیتی در مورد جایزه پول یا هر چیز دیگری نمیدادم.
15:38
Nothing. Nothing.
242
938330
2000
هیچ چیز. هیچ چیز.
15:40
On the list it would be stuff like,
243
940330
3000
در اون لیست چیزهایی بود مثل،
15:43
seeing the daffodils bloom in the spring, the smell of new-mown hay,
244
943330
6000
دیدن شکفتن نرگسها در بهار، بوی یه عدل کوچک یونجه تازه،
15:49
catching a wave and bodysurfing, the touch of a baby's hand,
245
949330
6000
گرفتن یه موج و موج سواری کردن، لمس دستهای یه نوزاد،
15:55
the sound of Doc Watson playing the guitar,
246
955330
3000
شنیدن صدای " داک واتشون" که گیتار میزنه،
15:58
listening to old records of Muddy Waters and Uncle Dave Macon.
247
958330
4000
شنیدن کارای قدیمی " ماددی واترز" و عمو " دیوید مکون".
16:02
And for me, the sound of a steel guitar,
248
962330
3000
و برای من، شنید صدای گیتار فولادی،
16:05
because one of my parents' neighbors just gave me one of these things.
249
965330
4000
زیرا یکی ازهمسایگان پدرو مادرم به تازگی یکی از اینا بهم داده بود.
16:09
And I would sit around with it, and I didn't know how to play it,
250
969330
2000
اینطرف و اونطرف میشستم و نمیدونستم که چطوری با اون بنوازم،
16:11
but I would just play stuff as sad as I could play.
251
971330
6000
اما فقط غمناک ترین چیزهایی که میتونستم باهاش مینواختم.
16:17
And it was the only instrument that, of all the ones that I play,
252
977330
2000
این تنها سازی بود که بین همه اونها من مینواختم،
16:19
that would really make that connection.
253
979330
4000
که واقعا" این ارتباط را برقرار میکنه.
16:23
This is a song that came out of that.
254
983330
2000
این آوازیه که از اون بیرون میاد.
16:26
(Music)
255
986330
32000
(موسیقی)
16:58
Well, I hear you're having trouble.
256
1018330
3000
بسیار خوب، میشنوم که مشکل دارید.
17:01
Lord, I hate to hear that news.
257
1021330
3000
خدایا، متنفرم که این خبرها را بشنوم.
17:04
If you want to talk about it, you know, I will listen to you through.
258
1024330
6000
اگر میخواهید درباره اش صحبت کنید، من بهتون گوش میدم.
17:10
Words no longer say it; let me tell you what I always do.
259
1030330
5000
کلمات نمیتونن اینها رو بگن. اجازه بدید بهتون بگم که من همواره چه میکنم.
17:19
I just break off another bottleneck and play these steel guitar blues.
260
1039330
6000
همین الان گردن یه بطری دیگه را شکستم و با این گیتار فولادی - به سبک بلوز - مینوازم.
17:28
People say, "Oh, snap out of it!"
261
1048330
3000
مردم میگن،" اوه یه ضربه محکم بزن به این"
17:31
Oh yeah, that's easier said than done.
262
1051330
3000
اوه آره، گفتن آسون ترِ از انجام دادن.
17:34
While you can hardly move, they're running around having all kinds of fun.
263
1054330
4000
درحالی که به سختی میتونی حرکت کنی، اونا به اطراف میدوند و انواع خوشیها را دارند.
17:40
Sometimes I think it's better just to sink way down in your funky mood
264
1060330
7000
گاهی فکر میکنم بهتره در حال روحی باحال و پر سر و صدای شما فرو برم
17:48
'til you can rise up humming these steel guitar blues.
265
1068330
7000
تا وقتی که شما صدای بلوز این گیتار فلزی رو بالا ببرید.
17:58
Now, you can try to keep it all inside
266
1078330
3000
حالا، شما میتونید همشو در درونتون نگه دارید
18:01
with drink and drugs and cigarettes,
267
1081330
3000
با مشروب و مواد مخدر و سیگار،
18:04
but you know that's not going to get you where you want to get.
268
1084330
5000
اما میدونید که اینا اون جایی که میخواهید شما را نمی بردند.
18:09
But I got some medicine here that just might shake things loose.
269
1089330
6000
اما من یه دارویی اینجا دارم که شاید مسائل رو یکم حل کنه.
18:19
Call me in the morning after a dose of these steel guitar blues.
270
1099330
5000
صبح، بعد از اینکه به اندازه یک دوز از این قطعه موسیقی گیتار فولادی گرفتی، بهم زنگ بزن.
18:24
Open up now.
271
1104330
2000
حالا حرف بزن و خودتو خالی کن.
19:00
(Applause)
272
1140330
13000
(تشویق تماشاگران)
19:13
Oh, I think I've got time to tell you about this. My dad was an inventor.
273
1153330
3000
اوه، گمان کنم من وقت دارم تا دربازه این با شما حرف بزنم. پدرم مخترع بود.
19:16
We moved to California when Sputnik went up, in 1957.
274
1156330
4000
ما هنگامی به کالیفرنیا رفتیم که "اسپاتینگ"(اولین ماهواره روسی) در سال 1957 به بالا پرتاب شده بود.
19:20
And he was working on gyroscopes;
275
1160330
2000
پدرم روی( ساخت) ژیروسکوپ ها کار میکرد:
19:22
he has a number of patents for that kind of thing.
276
1162330
3000
او تعداد زیادی اختراع برای این چیزها ثبت کرده بود
19:25
And we moved across the street from Michael and John Whitney.
277
1165330
3000
و ما به اونطرف خیابان " مایکل و جان ویتنی" نقل مکان کردیم.
19:28
They were about my age.
278
1168330
2000
اونها تقریبا همسن من بودند.
19:30
John went on, and Michael did too,
279
1170330
2000
جان رفت و مایکل هم رفت
19:32
to become some of the inventors of computer animation.
280
1172330
3000
تا تبدیل به مخترعین کارتونهای کامپوتری شوند.
19:35
Michael's dad was working on something called the computer.
281
1175330
2000
پدر مایکل روی چیزی که بهش کامپیوتر میگفتند کار میکرد.
19:37
This was 1957, I was a little 10-year-old kid;
282
1177330
3000
سال 1957 بود، من یه پسر بچه کوچک ده ساله بودم؛
19:40
I didn't know what that was. But he took me down to see one,
283
1180330
3000
نمیدونستم که اون چیه. اما او مرا یکبار برد تا اونا ببینم.
19:43
you know, what they were making. It was like a library,
284
1183330
2000
میدونید که اونا روی چی کار می کردند. مثل یک کتابخانه بود،
19:45
just full of vacuum tubes as far as you could see,
285
1185330
3000
که پر از لوله‌های خلاء بود تا جایی که میتونستی ببینی،
19:48
just floors and floors of these things,
286
1188330
2000
طبقه طبقه از این چیزها،
19:50
and one of the engineers said,
287
1190330
2000
و یکی از مهندسها گفت،
19:52
some day you're going to be able to put this thing in your pocket.
288
1192330
4000
یه روزی تو قادر خواهی بود که این چیزها را توی جیبت بگذاری.
19:56
I thought, damn, those are going to be some big pants!
289
1196330
3000
من فکر کردم، لعنتی، باید شلوارهای بزرگی باشن!
19:59
(Laughter)
290
1199330
2000
(خنده تماشاگران)
20:01
So that Christmas -- maybe I've got time for this --
291
1201330
6000
خب کریسمس --شاید برای این زمان داشته باشم--
20:07
that Christmas I got the Mister Wizard Fun-o-Rama chemistry set.
292
1207330
4000
کریسمس من یک مجموعه شیمی " میستر ویزارد فان- اّ-راما" گرفتم.
20:11
Well, I wanted to be an inventor just like my dad; so did Michael.
293
1211330
3000
خب، میخواستم مثل پدرم مخترع شوم ؛همانطور هم مایکل.
20:14
His great-granddad had been Eli Whitney,
294
1214330
2000
پدر بزرگش "الی ویتنی" بود،
20:16
the inventor of the cotton gin.
295
1216330
2000
مخترع ماشین پنبه بود.
20:18
So we looked in that --
296
1218330
2000
خب ما به این نگاه کردیم
20:20
this was a commercial chemistry set.
297
1220330
2000
این یک مجموعه شیمی تجاری بود.
20:22
It had three chemicals we were really surprised to see:
298
1222330
2000
من سه ماده شیمیائی داشتم که واقعا" از دیدنشون متعجب شده بودم:
20:24
sulfur, potassium nitrate and charcoal.
299
1224330
3000
سلفور، پتاسیم نیترات و زغال چوب.
20:27
Man, we were only 10, but we knew that made gunpowder.
300
1227330
3000
ما فقط ده ساله بودیم ولی میدونستیم که این برای ساخت باروت است.
20:30
We made up a little batch and we put it on the driveway
301
1230330
3000
ما یه کمی ساختیم و روی قسمت ماشین رو خونه گذاشتیم
20:33
and we threw a match and phew, it flared up. Ah, it was great.
302
1233330
3000
و کبریت را انداختیم و اووف. منفجر شد. خیلی بزرگ بود.
20:36
Well, obviously the next thing to do was build a cannon.
303
1236330
4000
خوب، بدیهیست کار بعدی این بود که یک توپ بسازیم.
20:41
So we went over into Michael's garage --
304
1241330
2000
خب رفتیم توی گاراژه مایکل--
20:43
his dad had all kinds of stuff, and we put a pipe in the vice there,
305
1243330
3000
پدرش همه جور مواد داشت، و ما یک لوله بعنوان کمکی اونجا گذاشتیم ،
20:46
and screwed a cap on the end of the pipe,
306
1246330
2000
و یک درپوش در انتهای لوله پیچ کردیم،
20:48
drilled a hole in the back of the pipe, took some of our firecrackers,
307
1248330
3000
و یک سوراخ در پشت لوله ایجاد کردیم، کمی از ترقه ها را برداشتیم،
20:51
pulled out the fuses, tied them together, put them in the back there,
308
1251330
4000
فتیله هاشون رو بیرون آوردیم و به همدیگه گره زدیم، بعد فتیله رو اون پشت گذاشتیم،
20:55
and -- down in that hole -- and then stuffed some of our gunpowder
309
1255330
3000
و -- در انتهای سوراخ-- مقداری از باروتمون رو در قسمت ته لوله پر کردیم
20:58
down that pipe and put three ball bearings on the top, in the garage.
310
1258330
5000
و سه تا بلبرینگ را در بالای اون گذاشتیم، داخل گاراژ.
21:03
(Laughter)
311
1263330
1000
( خنده تماشاگران)
21:04
We weren't stupid: we put up a sheet of plywood about five feet in front of it.
312
1264330
4000
ما احمق نبودیم: یک ورقه تخته سه لایی که حدود پنج فیت بود جلوی اون گذاشتیم.
21:09
We stood back, we lit that thing,
313
1269330
2000
عقب ایستادیم، و اون را آتش زدیم،
21:11
and they flew out of there -- they went through that plywood like it was paper.
314
1271330
4000
و بلبرینگ ها از آنجا پرواز کردند--آنها به تخته سه لایی فرو رفتند که مثل یک کاغذ بود.
21:15
Through the garage.
315
1275330
2000
از داخل گاراژ.
21:17
Two of them landed in the side door of his new Citroen.
316
1277330
3000
دوتا از آنها جلوی در کناری ماشین سیتروئن جدیدشون فرود آمدند.
21:21
(Laughter)
317
1281330
3000
( خنده تماشاگران)
21:24
We tore everything down and buried it in his backyard.
318
1284330
4000
ما همه چیز را پاره کردیم . در حیاط پشتی خاک کردیم.
21:28
That was Pacific Palisades; it probably is still there, back there.
319
1288330
4000
اون در " پاسفیک پالیساداس" بود؛ شاید هنوز اونجا باشند، عقب آنجا.
21:32
Well, my brother heard that we had made gunpowder.
320
1292330
3000
خوب، برادرم شنید که ما باروت ساختیم.
21:35
He and his buddies, they were older, and they were pretty mean.
321
1295330
3000
او و رفیقش، آنها بزرگتر بودند،که نسبتا" بدجنس بودند.
21:38
They said they were going to beat us up
322
1298330
2000
آنها گفتند اگر برای آنها مقداری باروت درست نکنیم
21:40
if we didn't make some gunpowder for them.
323
1300330
2000
ما را کتک میزنند.
21:42
We said, well, what are you going to do with it?
324
1302330
2000
ما گفتیم، خوب، می خواهید با اون چه بکنید؟
21:44
They said, we're going to melt it down and make rocket fuel.
325
1304330
4000
گفتند، می خواهیم ذوبش کنیم و سوخت راکت درست کنیم.
21:48
(Laughter)
326
1308330
2000
( خنده تماشاگران)
21:50
Sure. We'll make you a big batch.
327
1310330
3000
حتما، ما براتون یک بسته بزرگ درست می کنیم.
21:53
(Laughter)
328
1313330
3000
( خنده تماشاگران)
21:56
So we made them a big batch, and it was in my --
329
1316330
2000
بنابراین ما براشون یک بسته بزرگ درست کردیم، و اون در--
21:58
now, we'd just moved here. We'd just moved to California.
330
1318330
2000
ما به تازگی به اونجا رفته بودیم. ما به تازگی به کالیفرنیا نقل مکان کرده بودیم.
22:00
Mom had redone the kitchen; Mom was gone that day. We had a pie tin.
331
1320330
4000
مادرم آشپز خانه را دوباره ساخته بود؛ در اون روز مادرم رفته بود. ما یک سینی گرد داشتیم.
22:04
It became Chris Berquist's job to do the melting down.
332
1324330
4000
و این کار " کریس برکویست" بود که این را ذوب کنه.
22:08
Michael and I were standing way at the side of the kitchen.
333
1328330
3000
مایکل و من عقب ایستادیم در کنار آشپزخانه.
22:11
He said, "Yeah, hey, it's melting. Yeah, the sulfur's melting.
334
1331330
3000
او گفت،" بله این داره ذوب میشه. بله سلفور داره ذوب میشه.
22:14
No problem. Yeah, you know."
335
1334330
2000
مشکلی نیست. بله می دونید."
22:16
It just flared up, and he turned around, and he looked like this.
336
1336330
3000
اون منفجر شد و او برگشت، و مثل این بود.
22:19
No hair, no eyelashes, no nothing.
337
1339330
4000
نه مو، نه ابرو، هیچ چیز.
22:23
There were big welts all over my mom's kitchen cabinet;
338
1343330
3000
روی تمامی کابینتهای آشپز خانه پر از تاول بود؛
22:26
the air was the just full of black smoke.
339
1346330
2000
هوای پر از دود سیاه بود.
22:28
She came home, she took that chemistry set away, and we never saw it again.
340
1348330
6000
او آمد خانه، و تمامی مجموعه شیمی را انداخت دور، و ما هرگز دوباره اونا ندیدیم.
22:34
But we thought of it often, because every time she'd cook tuna surprise
341
1354330
3000
اما اغلب راجع به اون فکر میکردیم، زیرا هر وقت که اون ماهی تون درست میکرد
22:37
it made -- tasted faintly of gunpowder.
342
1357330
3000
اون -- تقریبا مزه باروت میداد.
22:41
So I like to invent things too,
343
1361330
2000
خب منم دوست دارم چیزهایی اختراع کنم،
22:43
and I think I'll close out my set with something I invented a good while back.
344
1363330
5000
فکر می کنم سخنرانی ام رو با چیزی که خیلی وقت ها پیش اختراع کردم تموم کنم.
22:48
When drum machines were new, I got to thinking,
345
1368330
2000
وفتی ماشین درام جدید بود، من فکر کردم،
22:50
why couldn't you take the oldest form of music, the hambone rhythms,
346
1370330
4000
چرا قدیمی ترین شکل موسیقی؛ " ریتم همبُن hambone"( نوعی موسیقی ریتمیک)،
22:54
and combine it with the newest technology?
347
1374330
2000
را با جدید ترین فن آوری ترکیب نکنم؟
22:56
I call this Thunderwear.
348
1376330
2000
من به این " تندر ور - رعدپوش " میگم.
23:00
At that time, drum triggers were new.
349
1380330
2000
در اون زمان، ماشه های درام جدید بود.
23:06
And so I put them all together and sewed 12 of them in this suit.
350
1386330
5000
خب من همه را روی هم گذاشتم و 12 تا از آنها را در این لباس دوختم .
23:16
I showed you some of the hambone rhythms yesterday;
351
1396330
2000
دیروز چند تا از " ریتم هم بُن hambone" را به شما نشان دادم؛
23:18
I'm going to be doing some of the same ones.
352
1398330
2000
قصد دارم که مشابه یکی از اونا را انجام دهم.
23:20
I have a trigger here, trigger here, here, here. Right there.
353
1400330
7000
من یک ماشه اینجا دارم، یکی اینجا، یکی دیگه اینجا، درست اینجا.
23:32
It's going to really hurt if I don't take that off. Okay.
354
1412330
4000
اینها واقعا" دردآورند اگر لباس رو بیرون نیارم. خوب.
23:36
Now, the drum triggers go out my tail here, into the drum machine,
355
1416330
7000
حالا که لباس ماشه های درام رو از سر باز کردم، بریم سراغ ماشین درام،
23:43
and they can make various sounds, like drums.
356
1423330
3000
و آنها میتونن صداهای مختلف تولید کنند، مثل دِرام.
23:47
So let me put them all together. And also, I can change the sounds
357
1427330
3000
خب اجازه دهید که همه را به هم داشته باشیم. وهمچنین میتونم صداها را تغییر دهم
23:50
by stepping on this pedal right here, and --
358
1430330
3000
با پا گذاشتن روی پدال در اینجا، و --
23:55
let me just close out here by doing you a little
359
1435330
3000
اجازه دهید با کمی نواختن بحث رو به پایان برسونم
23:58
hambone solo or something like this.
360
1438330
2000
تکنوازی همبُن یا یه چیزایی مثل این.
25:01
Thank you, folks.
361
1501330
2000
متشکرم ،دوستان.
25:03
(Applause)
362
1503330
9000
(تشویق تماشاگران)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7