How the pandemic will shape the near future | Bill Gates

Chris Anderson: Welcome, Bill Gates.

Translator: mohammad ali masoum Reviewer: Masoud Motamedifar

Bill Gates: Thank you.

کریس اندرسن: خوش آمدی، بیل گیتس.

CA: Alright. It's great to have you here, Bill.

You know, we had a TED conversation about three months ago

بیل گیتس: متشکرم.

CA: بسیار خب. بیل، واقعا عالیه که اینجا با ما هستی.

about this pandemic,

and back then, I think fewer than -- I think that was the end of March --

می‌دونی، حدود ۳ ماه پیش یک گفتگوی TED درباره

این همه‌گیری داشتیم،

back then, fewer than 1,000 people in the US had died

و آن‌موقع، فکر کنم کمتر از -- فکر کنم آخر مارس بود --

and fewer than 20,000 worldwide.

آن‌‌موقع، کمتر از ۱،۰۰۰ نفر در ایالات متحده و کمتر از

I mean, the numbers now are, like, 128,000 dead in the US

۲۰،۰۰۰ نفر در کل جهان مرده بودند.

منظورم این است، که ارقام کنونی، حدود ۱۲۸،۰۰۰ فوتی در ایالات متحده

and more than half a million worldwide,

in three months.

و بیش از نیم میلیون نفر در سراسر جهان،

In three months.

What is your diagnosis of what is possible for the rest of this year?

در سه ماه است.

ظرف ۳ ماه.

به تشخیص تو احتمالا بقیه امسال چگونه خواهد بود؟

You look at a lot of models.

What do you think best- and worst-case scenarios might be?

تو الگوهای زیادی رو بررسی می‌کنی.

از دید تو بهترین- و بدترین- سناریوهای ممکن کدام هستند؟

BG: Well, the range of scenarios, sadly, is quite large,

including that, as we get into the fall,

BG: خب، دامنه سناریوها، متاسفانه، نسبتا بزرگ است،

از جمله این که، هرچه به فصل پاییز نزدیک می‌شویم،

we could have death rates that rival the worst of what we had

نرخ مرگ و میر می‌تواند وخیم‌تر از آنچه در مدت زمان

in the April time period.

If you get a lot of young people infected,

eventually, they will infect old people again,

آوریل داشتیم باشد.

اگر جوانان زیادی مبتلا شوند،

and so you'll get into the nursing homes,

درنهایت، باعث ابتلای مجدد افراد مسن خواهند شد،

the homeless shelters,

و بنابراین در خانه‌های سالمندان،

the places where we've had a lot of our deaths.

پناهگاه‌های بیخانمان‌ها،

The innovation track, which probably we'll touch on --

مکان‌هایی که بیشترین میزان مرگ و میر را داشته‌ایم.

diagnostics, therapeutics, vaccines --

ارزیابی ریشه‌ای حوزه‌های کسب و کار، که احتمالا به آن می‌رسیم --

there's good progress there,

-- در تشخیص بیماری، درمان، واکسن‌ها --

but nothing that would fundamentally alter the fact

پیشرفت خوبی انجام شده،

اما هیچ چیزی که به طور اساسی این حقیقت را

that this fall in the United States could be quite bad,

که پاییز پیش رو در ایلات متحده می‌تواند بسیار وخیم باشد را تغییر نمی‌دهد،

and that's worse than I would have expected a month ago,

و این بدتر از چیزی است که ماه گذشته انتظارش را داشتم،

the degree to which we're back at high mobility,

not wearing masks,

مرحله‌ای که به جنبش حداکثری بازگردیم،

and now the virus actually has gotten into a lot of cities

بدون استفاده از ماسک،

و حالا ویروس به شهرهای زیادی نفوذ کرده

that it hadn't been in before in a significant way,

که سابقا در این مناطق به صورت قابل توجهی وجود نداشت،

so it's going to be a challenge.

There's no case where we get much below the current death rate,

بنابراین این مسئله یک چالش خواهد بود.

which is about 500 deaths a day,

هیچ حالتی وجود ندارد که به نرخی بسیار پایین‌تر از مرگ و میر فعلی برسیم،

but there's a significant risk we'd go back up

که حدود ۵۰۰ فوتی در روز است،

to the even 2,000 a day that we had before,

اما خطری قابل توجه وجود دارد

که حتی به ۲۰۰۰ فوتی درروز همانند سابق بازگردیم،

because we don't have the distancing,

the behavior change,

زیرا فاصله اجتماعی،

to the degree that we had in April and May.

تغییر رفتار،

تا حدی که در ماه آوریل و می داشتیم را رعایت نمی‌کنیم،

And we know this virus is somewhat seasonal,

so that the force of infection,

و می‌دانیم که این ویرویس تا حدی فصلی است،

both through temperature, humidity, more time indoors,

بنابراین شدت واگیری،

will be worse as we get into the fall.

از طریق دما، رطوبت، زمان بیشتر داخل خانه، با نزدیک شدن،

CA: So there are scenarios where in the US,

هر چه بیشتر به پاییز بدتر خواهد شد.

like, if you extrapolate those numbers forward,

CA: پس سناریوهایی هست که در ایالات متحده،

we end up with, what,

more than a quarter of a million deaths, perchance,

اگر آن اعداد را به جلو تعمیم دهید،

در نهایت با، بیش از یک چهارم میلیون،

even this year if we're not careful,

مرگ و میر مواجه می‌شویم،

and worldwide, I guess the death toll could, by the end of the year,

حتی امسال اگر مراقب نباشیم،

be well into the millions, with an "s."

و در سراسر جهان، فکر می‌کنم نرخ مرگ و میر، در پایان سال،

Is there evidence that the hotter temperatures of the summer

به بیش از میلیون‌ها نفر برسد.

actually have been helping us?

آیا شواهدی مبنی بر اینکه دمای بالای هوا در تابستان

می‌تواند کمک کننده باشد وجود دارد؟

BG: They're not absolutely sure,

but certainly, the IHME model definitely wanted to use the season,

BG: آن‌ها خیلی مطمئن نیستند،

اما مسلماً، قصد مدل موسسه سنجش و ارزیابی سلامت استفاده از فصل،

including temperature and humidity,

to try and explain why May wasn't worse than it was.

شامل دما و رطوبت،

با تلاش برای شرح اینکه چرا ماه می بدتر از گذشته نبود بود.

And so as we came out and the mobility numbers got higher,

و همینطور که بیرون آمدیم و میزان تحرک بیشتر شد،

the models expected more infections and deaths to come out of that,

مدل‌ها انتظار سرایت و نرخ مرگ و میر بیشتری داشتند،

and the model kept wanting to say,

"But I need to use this seasonality

و مدام می‌خواستند بگویند،

«اما من باید از این فصلی بودن برای

to match why May wasn't worse,

why June wasn't worse than it was."

مقایسه اینکه چرا ماه می بدتر نبود،

چرا ژوئن از قبلش بدتر نبود استفاده کنم.»

And we see in the Southern Hemisphere,

در نیم‌کره جنوبی می‌بینیم،

you know, Brazil,

which is the opposite season,

now all of South America is having a huge epidemic.

می‌دانی، برزیل،

که فصل مخالف ما رو دارد،

هم‌اکنون تمامی آفریقای جنوبی دارای همه‌گیری‌ گسترده‌ای هستند.

South Africa is having a very fast-growing epidemic.

آفریقای جنوبی دارای یک همه‌گیری به سرعت در حال رشد است.

Fortunately, Australia and New Zealand,

the last countries in the Southern Hemisphere,

خوشبختانه، استرالیا و نیوزیلند،

are at really tiny case counts,

آخرین کشورها در نیم‌کره جنوبی،

and so although they have to keep knocking it down,

دارای شمار مبتلایان بسیار کمی هستند،

بنابراین اگرچه باید این تعداد را پایین نگه دارند،

they're talking about, "Oh, we have 10 cases,

that's a big deal, let's go get rid of that."

درباره این صحبت می‌کنند، «اوه، ۱۰ مورد مبتلا داریم،

So they're one of these amazing countries that got the numbers so low

موضوع بسیار مهمی است، بیایید از شر آن خلاص شویم.»

آنها یکی از کشورهای شگفت‌انگیزی هستند که تعداد مبتلایان‌شان به قدری اندک است

that test, quarantine and trace

که آزمایش، قرنطینه و ردیابی برای

is working to get them, keep them at very near zero.

اینکه بسیار این تعداد نزدیک به صفر باشد انجام می‌شود.

CA: Aided perhaps a bit by being easier to isolate

and by less density, less population density.

CA: جدا شدن راحت تر و تراکم کمتر

But nonetheless, smart policies down there.

از تراکم جمعیت، شاید کمی کمک کند.

BG: Yeah, everything is so exponential

that a little bit of good work goes a long way.

اما با این وجود، سیاست‌های هوشمندانه در آنجا وجود دارد.

BG: بله، همه چیز آنقدر نمایی است

It's not a linear game.

که کمی کار خوب خیلی طول می‌کشد.

You know, contact tracing, if you have the number of cases we have in the US,

این یک بازی مستقیم نیست.

می‌دانید، علامت‌ها را ردیابی کنید اگر مواردی دارید ما در ایالات متحده داریم،

it's super important to do,

but it won't get you back down to zero.

انجام این کار بسیار مهم است،

It'll help you be down,

but it's too overwhelming.

اما شما را به صفر نمی‌رساند.

این به شما کمک می‌کند تا پایین بیایید،

CA: OK, so in May and June in the US,

اما بسیار طاقت فرسا است.

the numbers were slightly better than some of the models predicted,

CA: خوب، بنابراین در ماه مه و ژوئن در ایالات متحده،

and it's hypothesized that that might be partly because of the warmer weather.

اعداد کمی بهتر از برخی از مدل‌ها پیش بینی شده بود،

Now we're seeing, really, would you describe it

و این فرضیه وجود دارد که این ممکن است تا حدی به دلیل گرمای هوا باشد.

as really quite alarming upticks in case rates in the US?

در حال حاضر شاهد هستیم، واقعاً، آیا شما آن را

به عنوان افزایش کاملاً نگران کننده نرخ مورد در ایالات متحده توصیف می‌کنید؟

BG: That's right, it's --

In, say, the New York area,

BG: درست است، آن --

the cases continue to go down somewhat,

مثلاً، در منطقه نیویورک،

but in other parts of the country,

موارد تا حدودی کاهش می‌یابند،

primarily the South right now,

اما در سایر بخش‌های کشور،

you have increases that are offsetting that,

حالا در درجه اول جنوب،

and you have testing-positive rates in young people

اکنون افزایش‌هایی دارید که آن را جبران می‌‎کند،

that are actually higher than what we saw even in some of the tougher areas.

و شما نرخ‌های مثبت آزمایشی در جوانانی دارید

که در واقع بالاتر از آن چیزی هستند که حتی در برخی از مناطق سخت تر دیده‌ایم.

And so, clearly, younger people have come out of mobility

more than older people have increased their mobility,

بنابراین، به طور واضح، افراد جوان

so the age structure is right now very young,

بیش از آنکه افراد مسن تحرک خود را افزایش دهند، از تحرک خارج شده‌اند،

بنابراین ساختار سنی در حال حاضر بسیار جوان است،

but because of multigenerational households,

people work in nursing care homes,

اما به دلیل خانواده‌های چند نسلی،

unfortunately, that will work its way back,

افراد در خانه‌های مراقبت از سالمندان کار می‌کنند،

both the time lag and the transmission,

متاسفانه، راه برگشت،

back up into the elderly,

will start to push the death rate back up,

هم تأخیر زمانی و هم انتقال،

به افراد مسن،

which, it is down --

شروع به افزایش نرخ مرگ و میر می‌کند،

way down from 2,000 to around 500 right now.

که، اکنون --

از ۲۰۰۰ به حدود ۵۰۰ کاهش یافته است.

CA: And is that partly because there's a three-week lag

between case numbers and fatality numbers?

CA: و آیا این تا حدی به این دلیل است که بین

And also, perhaps, partly because

سه مورد و تعداد کشنده سه هفته تأخیر وجود دارد؟

there have been some effective interventions,

و همچنین، شاید، تا حدی به این دلیل

and we're actually seeing the possibility

مداخلات موثری انجام شده است،

that the overall fatality rate is actually falling a bit

و ما در واقع این احتمال را داریم

now that we've gained some extra knowledge?

که اکنون که دانش بیشتری کسب کرده‌ایم،

BG: Yeah, certainly your fatality rate is always lower

میزان مرگ و میر کلی کمی در حال کاهش است؟

when you're not overloaded.

بله، مطمئناً وقتی بیش از حد بار ندارید

And so Italy, when they were overloaded,

میزان مرگ و میر شما پایین است.

Spain, even New York at the start,

و خب ایتالیا، هنگامی که بیش از حد بارگیری می‌شدند،

certainly China,

اسپانیا، حتی نیویورک در آغاز کار،

there you weren't even able to provide the basics,

قطعاً چین،

در آنجا حتی قادر به تهیه اصول اولیه،

the oxygen and things.

A study that our foundation funded in the UK

اکسیژن و چیزهای دیگر نبودید.

found the only thing other than remdesivir

در مطالعه ‌ی که بنیاد ما در انگلیس تأمین اعتبار کرد

that is a proven therapeutic,

تنها چیزی غیر از داروی رمدسیور یافت

which is the dexamethasone,

که یک روش درمانی ثابت شده است،

that for serious patients,

یعنی دگزامتازون،

is about a 20 percent death reduction,

که برای بیماران جدی،

حدود۲۰ درصد کاهش مرگ است،

and there's still quite a pipeline of those things.

و هنوز هم یک خط لوله از آن چیزها وجود دارد.

You know, hydroxychloroquine never established positive data,

so that's pretty much done.

می‌دانید، هیدروکسی کلروکین هرگز داده‌های مثبتی ایجاد نکرد،

There's still a few trials ongoing,

بنابراین تقریباً انجام شده است.

but the list of things being tried,

هنوز چند آزمایش در حال انجام است،

including, eventually, the monoclonal antibodies,

اما لیستی از موارد در حال آزمایش،

از جمله، در نهایت، آنتی بادی‌های مونوکلونال،

we will have some additional tools for the fall.

And so when you talk about death rates,

ما برخی از ابزارهای اضافی را برای پاییز در اختیار خواهیم داشت.

the good news is, some innovation we already have,

بنابراین، هنگامی که شما در مورد میزان مرگ صحبت می‌کنید،

and we'll have more, even in the fall.

خبر خوب این است، که نوآوری‌هایی که در حال حاضر داریم،

We should start to have monoclonal antibodies,

و حتی در پاییز نیز بیشتر خواهیم داشت.

which is the single therapeutic that I'm most excited about.

باید شروع به داشتن آنتی بادی مونوکلونال کنیم،

این تنها درمانی است که من یشتر از آن هیجان زده‌ام.

CA: I'll actually ask you to tell me a bit more about that in one sec,

but just putting the pieces together on death rates:

CA: در واقع از شما می‌خواهم که در یک ثانیه در مورد آن کمی بیشتر به من بگویید،

so in a well-functioning health system,

so take the US when places aren't overcrowded,

اما فقط با گذاشتن این موارد در مورد میزان مرگ و میر:

پس در یک سیستم بهداشتی که عملکرد خوبی داشته باشد،

what do you think

بنابراین وقتی مکان ها بیش از حد شلوغ نیستند، ایالات متحده را در نظر بگیرید

the current fatality numbers are, approximately, going forward,

نظر شما چیست

like as a percentage of total cases?

اعداد فوتی فعلی، تقریباً، در حال پیشرفت هستند،

Are we below one percent, perhaps?

مانند درصدی از کل موارد؟

BG: If you found every case, yes,

آیا احتمالاً زیر یک درصد هستیم؟

you're well below one percent.

BG: اگر هر موردی را پیدا کردید، بله،

People argue, you know, 0.4, 0.5.

شما خیلی کمتر از یک درصد هستید.

شما خیلی کمتر از یک درصد هستید، ۰/۴،۰/۵،

By the time you bring in the never symptomatics,

it probably is below 0.5,

تا زمانی که علائم هرگز را وارد نکنید،

and that's good news.

This disease could have been a five-percent disease.

احتمالاً زیر 0.5 است،

و این خبر خوبی است.

این بیماری می‌توانست یک بیماری پنج درصدی باشد،

The transmission dynamics of this disease

are more difficult than even the experts predicted.

پویایی انتقال این بیماری

دشوارتر از آن است که حتی کارشناسان پیش بینی کرده‌اند.

The amount of presymptomatic and never symptomatic spread

میزان انتشار بدون علامت و پیش علامتی

and the fact that it's not coughing,

where you would kind of notice, "Hey, I'm coughing" --

وحقیقتی که سرفه ندارد،

most respiratory diseases make you cough.

جایی که به نوعی متوجه می‌شوید، «هی، من سرفه می کنم» --

This one, in its early stages, it's not coughing,

بیشتر بیماری‌های تنفسی باعث سرفه شما می‌شوند.

it's singing, laughing, talking,

این یکی، در مراحل اولیه، سرفه نیست،

آوازخواندن، خندیدن، صحبت کردن است،

actually, still, particularly for the super-spreaders,

people with very high viral loads,

در واقع، هنوز هم، مخصوصاً برای پخش کننده‌های فوق العاده،

causes that spread,

and that's pretty novel,

افرادی که بار ویروسی بسیار بالایی دارند،

and so even the experts have to say, "Wow, this caught us by surprise."

باعث گسترش می‌شود،

و این بسیار جدید است،

The amount of asymptomatic spread

و حتی متخصصان باید بگویند، «وای، این ما را غافلگیر کرد.»

and the fact that there's not a coughing element

میزان انتشار بدون علامت

is not a major piece like the flu or TB.

و این که عنصر سرفه وجود ندارد

CA: Yeah, that is devilish cunning by the virus.

قطعه اصلی مانند آنفلوانزا یا سل نیست.

I mean, how much is that nonsymptomatic transmission

CA: بله، این حیله شیطانی توسط ویروس است.

منظورم این است، انتقال بدون علامت

as a percentage of total transmission?

I've heard numbers it could be as much as half of all transmissions

به عنوان درصدی از کل انتقال چقدر است؟

are basically presymptomatic.

من اعداد را شنیده‌ام که می‌تواند به اندازه نیمی از انتقال‌ها

BG: Yeah, if you count presymptomatics,

اساساً بدون علامت باشد.

then most of the studies show that's like at 40 percent,

BG : بله، اگر داروهای بدون علامت راحساب کنید،

بیشتر مطالعات نشان می‌دهد که این میزان ۴۰ درصد است،

and we also have never symptomatics.

The amount of virus you get in your upper respiratory area

و ما نیز هرگز علائم بیماری نداریم.

is somewhat disconnected.

میزان ویروسی که در ناحیه تنفسی فوقانی شما وجود دارد

Some people will have a lot here and very little in their lungs,

تا حدی تفکیک شده است.

and what you get in your lungs causes the really bad symptoms --

بعضی از افراد در اینجا بسیار زیاد و در ریه هایشان بسیار کم خواهد داشت،

و آنچه در ریه های شما ایجاد می‌شود باعث ایجاد علائم بسیار بد --

and other organs, but mostly the lungs --

and so that's when you seek treatment.

و سایر اندام‌ها می‌شود، اما بیشتر ریه‌ها --

And so the worst case in terms of spreading

و خب این زمانی است که شما به دنبال درمان هستید.

is somebody who's got a lot in the upper respiratory tract

بدترین حالت از نظر شیوع

but almost none in their lungs,

کسی است که در دستگاه تنفسی فوقانی زیاد می‌گیرد

so they're not care-seeking.

اما تقریباً در ریه‌هایش هیچ چیز نیست،

CA: Right.

بنابراین آنها به دنبال مراقبت نیستند.

And so if you add in the never symptomatic

CA: درست است.

to the presymptomatic,

و بنابراین اگر بدون علامت را

do you get above 50 percent of the transmission

به پیش علامت اضافه کنید،

is actually from nonsymptomatic people?

آیا در واقع بیش از ۵۰ درصد انتقال

BG: Yeah, transmission is harder to measure.

از افراد غیر علامتی است؟

BG: بله، اندازه گیری انتقال سخت‌تر است.

You know, we see certain hotspots and things,

but that's a huge question with the vaccine:

می‌دانید که ما چیزها و نقاط خاصی را مشاهده می‌کنیم،

Will it, besides avoiding you getting sick,

اما این یک سوال بزرگ با واکسن است:

which is what the trial will test,

آیا این علاوه بر جلوگیری از بیمار شدن شما،

will it also stop you from being a transmitter?

که آزمایش آن را آزمایش می‌کند،

CA: So that vaccine,

آیا جلوی شما را از انتقال دهنده بودن می‌گیرد؟

it's such an important question, let's come on to that.

CA: خب آن واکسن،

But before we go there,

سوال مهمی است، بیایید به آن بپردازیم،

any other surprises in the last couple months

that we've learned about this virus

اما قبل از پرداختن به آن،

در این دو ماه اخیر شگفتی

that really impact how we should respond to it?

دیگری که در مورد این ویروس آموخته‌ایم

که واقعاً تأثیر می گذارد چگونه باید به آن پاسخ دهیم؟

BG: We're still not able to characterize who the super-spreaders are

BG: ما هنوز نمی‌توانیم از نظر مشخصات مشخص کنیم

in terms of what that profile is,

and we may never.

That may just be quite random.

که ابر پخش کننده‌ها چه کسانی هستند،

If you could identify them,

و ممکن است هرگز.

این ممکن است کاملا تصادفی باشد.

they're responsible for the majority of transmission,

اگر بتوانید آنها را شناسایی کنید،

a few people who have very high viral loads.

آنها مسئول اکثر انتقال‌ها هستند،

But sadly, we haven't figured that out.

چند نفر که بار ویروسی بسیار بالایی دارند.

اما متأسفانه، ما آن را نفهمیده‌ایم.

This mode of transmission,

if you're in a room and nobody talks,

there's way less transmission.

این حالت انتقال،

اگر در یک اتاق هستید و کسی صحبت نمی‌کند،

That's partly why, although planes can transmit,

انتقال کمتری وجود دارد.

it's less than you would expect just in terms of time proximity measures,

تا حدودی به همین دلیل است که اگرچه هواپیماها قادر به انتقال هستند،

اما از نظر اندازه گیری زمان مجاورت کمتر از حد انتظار است،

because unlike, say, a choir or a restaurant,

you're not exhaling in loud talking

زیرا برخلاف مثلاً یک گروه کر یا یک رستوران،

شما در مکالمه با صدای بلند

quite as much as in other indoor environments.

CA: Hmm.

به اندازه سایر محیط‌‌‌های داخلی نفس نمی‌کشید.

What do you think about the ethics of someone who would go on a plane

CA: هوم.

and refuse to wear a mask?

نظر شما در مورد اخلاق فردی که سوار هواپیما می‌شود

BG: If they own the plane, that would be fine.

و از ماسک زدن خودداری می‌کند، چیست؟

If there's other people on the plane,

BG: اگر آنها صاحب هواپیما باشند، خوب است.

that would be endangering those other people.

اگر افراد دیگری در هواپیما باشند،

CA: Early on in the pandemic,

این افراد دیگر را به خطر می‌اندازد.

the WHO did not advise that people wear masks.

CA: در اوایل همه‌گیری،

سازمان بهداشت جهانی توصیه نکرد که مردم ماسک بزنند.

They were worried about taking them away from frontline medical providers.

آنها نگران بودند که آنها را از ارائه دهندگان خط مقدم پزشکی خارج کنند.

In retrospect, was that a terrible mistake that they made?

با نگاهی به گذشته، آیا این اشتباه وحشتناکی بود که آنها مرتکب شدند؟

BG: Yes.

All the experts feel bad that the value of masks --

BG: بله.

همه متخصصان از ارزش ماسک‌هایی که تا حدودی --

which ties back somewhat to the asymptomatics;

if people were very symptomatic,

به علامت‌های بدون علامت بازمی‌گردند احساس بد می‌کنند.

like an Ebola,

اگر افراد بسیار علامت دار بودند،

then you know it and you isolate,

مانند ابولا،

and so you don't have a need for a masklike thing.

پس شما آن را می‌دانید وایزوله می‌شوید،

The value of masks,

و خب نیازی به چیز شبیه ماسک ندارید.

the fact that the medical masks was a different supply chain

ارزش ماسک‌ها،

than the normal masks,

این واقعیت که ماسک‌های پزشکی زنجیره تأمین متفاوتی

the fact you could scale up the normal masks so well,

نسبت به ماسک‌های معمولی بودند،

the fact that it would stop that presymptomatic,

این واقعیت که شما می‌توانید ماسک‌های طبیعی را به خوبی مقیاس بندی کنید،

never symptomatic transmission,

این واقعیت که باعث جلوگیری از انتقال پیش علائم،

it's a mistake.

But it's not a conspiracy.

و نه انقال علامت‌دار می‌شود،

این یک اشتباه است.

It's something that, we now know more.

اما این یک توطئه نیست.

And even now, our error bars on the benefit of masks

این چیزی است که، اکنون ما بیشتر می‌دانیم.

are higher than we'd like to admit,

but it's a significant benefit.

و حتی اکنون، نوار خطای ما در مورد استفاده از

ماسک بالاتر از آن است که می‌خواهیم بپذیریم،

CA: Alright, I'm going to come in with some questions

اما این یک مزیت قابل توجه است.

from the community.

CA: بسیار خوب، من می‌خواهم

Let's pull them up there.

با چند سوال از انجمن وارد شوم.

Jim Pitofsky, "Do you think reopening efforts in the US have been premature,

بیایید به آنها بپردازیم.

جیم پیتوفسکی، «فکر می‌کنید که تلاش برای بازگشایی در ایالات متحده زودرس بوده است،

and if so, how far should the US go to responsibly confront this pandemic?"

و در این صورت، ایالات متحده تا کجا باید با مسئولیت با این هم‌گیری مقابله کند؟

BG: Well, the question of how you make trade-offs

between the benefits, say, of going to school

BG: خوب، این سوال که چگونه می‌توانید

بین مزایا، بگویید، مدرسه رفتن

versus the risk of people getting sick because they go to school,

در مقابل خطر بیمار شدن افراد به دلیل اینکه به مدرسه می‌روند،

those are very tough questions

that I don't think any single person can say,

آن ها سوالات بسیار سختی هستند

که فکر نمی‌کنم هیچ شخصی بتواند بگوید،

"I will tell you how to make all these trade-offs."

من به شما خواهم گفت که چگونه همه این معاملات را انجام دهید.

The understanding of where you have transmission,

درک اینکه شما از کجا منتقل شده‌اید،

and the fact that young people do get infected

and are part of the multigenerational transmission chain,

و این واقعیت که جوانان آلوده می‌شوند

و بخشی از زنجیره انتقال چند نسل هستند،

we should get that out.

If you just look at the health aspect,

ما باید این مسئله را از بین ببریم.

we have opened up too liberally.

اگر فقط به جنبه سلامت نگاه کنید،

Now, opening up in terms of mental health

ما خیلی آزادانه گشوده‌ایم.

اکنون، باز شدن از نظر بهداشت روان

and seeking normal health things like vaccines or other care,

و جستجوی موارد بهداشتی طبیعی مانند واکسن یا سایر مراقبت‌ها،

there are benefits.

I think some of our opening up has created more risk than benefit.

فوایدی دارد.

فکر می‌کنم برخی از باز کردن بیشتر از منفعت خطر ایجاد کرده است.

Opening the bars up as quickly as they did,

you know, is that critical for mental health?

باز کردن کافه‌ها به همان سرعتی که انجام دادند،

Maybe not.

می‌دانید، آیا برای سلامت روان بسیار مهم است؟

So I don't think we've been as tasteful about opening up

شاید نه.

بنابراین من فکر نمی‌کنم که ما در مورد بازگشایی سلیقه‌ای عمل کرده‌ایم

as I'm sure, as we study it,

همانطور که مطمئن هستم، وقتی آن را مطالعه می‌کنیم،

that we'll realize some things we shouldn't have opened up as fast.

متوجه خواهیم شد که نباید به سرعت باز می‌کردیم.

But then you have something like school,

where even sitting here today,

اما بعداً شما چیزی مانند مدرسه دارید،

the exact plan, say, for inner-city schools for the fall,

جایی که حتی امروز در اینجا نشسته‌اید،

برنامه دقیق، بگویید، مثلاً برای مدارس داخل شهر برای پاییز،

I wouldn't have a black-and-white view

on the relative trade-offs involved there.

من دیدگاهی سیاه و سفید

به معاملات نسبی مربوط به آنجا نخواهم داشت.

There are huge benefits to letting those kids go to school,

اجازه دادن به بچه‌ها برای رفتن به مدرسه فواید زیادی دارد،

and how do you weigh the risk?

If you're in a city without many cases,

و چگونه خطر را ارزیابی می‌کنید؟

I would say probably the benefit is there.

اگر در یک شهر بدون موارد زیاد هستید،

می‌گویم احتمالاً منافع آن وجود دارد.

Now that means that you could get surprised.

The cases could show up, and then you'd have to change that,

حالا این بدان معنی است که می‌توانید تعجب کنید.

which is not easy.

موارد ممکن است نشان داده شود، و سپس شما باید آن را تغییر دهید،

But I think around the US,

there will be places where that won't be a good trade-off.

که آسان نیست.

اما من فکر می‌کنم در اطراف ایالات متحده،

مکان‌هایی وجود خواهد داشت که تجارت خوبی نخواهد داشت.

So almost any dimension of inequity,

this disease has made worse:

بنابراین تقریباً هر بعد از نابرابری،

این بیماری باعث بدتر شدن:

job type, internet connection,

نوع شغل، اتصال به اینترنت،

ability of your school to do online learning.

White-collar workers,

توانایی مدرسه شما در انجام یادگیری آنلاین شده است.

people are embarrassed to admit it,

کارگران یقه سفید،

some of them are more productive

and enjoying the flexibility that the at-home thing has created,

مردم از پذیرش آن خجالت می‌کشند،

برخی از آنها سازنده ترند

و از انعطاف پذیری که در خانه ایجاد کرده لذت می‌برند،

and that feels terrible

when you know lots of people are suffering in many ways,

و این احساس وحشتناکی است

وقتی می‌دانید بسیاری از مردم از بسیاری جهات رنج می‌برند،

including their kids not going to school.

CA: Indeed. Let's have the next question.

از جمله بچه‌هایشان که به مدرسه نمی‌روند.

[Nathalie Munyampenda] "For us in Rwanda,

early policy interventions have made the difference.

CA: قعطا. بیایید سوال بعدی را داشته باشیم.

[ناتالی مونیامپندا] از رواندا،

At this point, what policy interventions do you suggest for the US now?"

مداخلات اولیه سیاست تفاوت ایجاد کرده است.

در این مرحله، اکنون چه مداخلات سیاستی برای ایالات متحده پیشنهاد می‌کنید؟

Bill, I dream of the day where you are appointed

the coronavirus czar

بیل، من آرزوی روزی را دارم

with authority to actually speak to the public.

که به عنوان سلطان ویروس کرونا

What would you do?

انتخاب شوید تا در واقع با مردم صحبت کنید.

BG: Well, the innovation tools

چه کاری انجام می‌دهید؟

BG: خوب، ابزارهای نوآوری

are where I and the foundation probably has the most expertise.

جایی است که من و بنیاد احتمالاً بیشترین تخصص را داریم.

Clearly, some of the policies on opening up have been too generous,

واضح است که برخی از سیاست‌های گشایش بیش از حد سخاوتمندانه بوده است،

but I think everybody

اما من فکر می‌کنم همه

could engage in that.

می‌توانند در این کار شرکت کنند.

We need leadership

in terms of admitting that we've still got a huge problem here

ما به رهبری نیاز داریم

از نظر اعتراف به این که هنوز مشکل بزرگی در اینجا داریم

and not turning that into almost a political thing

و تبدیل آن به تقریباً یک امر سیاسی

of, "Oh, isn't it brilliant what we did?"

«اوه، آیا کاری که انجام دادیم درخشان نیست؟»

No, it's not brilliant,

but there's many people, including the experts --

نه، درخشان نیست،

اما افراد زیادی وجود دارد، از جمله متخصصان --

there's a lot they didn't understand,

and everybody wishes a week earlier whatever action they took,

چیزهای زیادی هستند که آنها نمی‌فهمند،

و هر کسی هر اقدامی را انجام می‌دهد،

they'd taken that a week earlier.

The innovation tools,

یک هفته زودتر آرزو می‌کند،

that's where the foundation's work

ابزارهای نوآوری،

جایی که کار بنیاد

on antibodies, vaccines,

we have deep expertise,

در مورد آنتی بادی‌ها، واکسن‌ها است،

and it's outside of the private sector,

ما تخصص عمیقی داریم،

and so we have kind of a neutral ability to work with all the governments

و این خارج از بخش خصوصی است،

بنابراین ما نوعی توانایی خنثی داریم که می‌توانیم با همه دولت‌ها

and the companies to pick.

Particularly when you're doing break-even products,

و شرکت‌ها برای انتخاب کار کنیم.

which one should get the resources?

به خصوص هنگامی که محصولات را از بین می‌برید،

There's no market signal for that.

کدام یک از منابع را باید بدست آورید؟

Experts have to say, "OK, this antibody deserves the manufacturing.

هیچ نشانه ای از بازار برای آن وجود ندارد.

This vaccine deserves the manufacturing,"

کارشناسان باید بگویند، «خوب، این آنتی بادی سزاوار ساخت است.

because we have very limited manufacturing for both of those things,

این واکسن سزاوار ساخت است.»

زیرا ما تولید بسیار محدودی برای هر دو مورد داریم،

and it'll be cross-company, which never happens in the normal case,

where one company invents it

و این شرکت متقابل خواهد بود، که در موارد عادی هرگز اتفاق نمی‌افتد،

and then you're using the manufacturing plants of many companies

یک شرکت آن را اختراع می‌کند

to get maximum scale of the best choice.

و سپس شما از کارخانه‌های تولید بسیاری از شرکت‌ها استفاده می‌کنید

So I would be coordinating those things,

تا بهترین انتخاب را در حداکثر مقیاس داشته باشید.

but we need a leader who keeps us up to date,

بنابراین من می‌توانم این موارد را هماهنگ کنم،

اما ما به یک رهبر نیاز داریم که ما را به روز نگه دارد،

is realistic

and shows us the right behavior,

واقع بینانه است

as well as driving the innovation track.

و رفتار صحیح را به ما نشان دهد،

CA: I mean, you have to yourself be a master diplomat

و همچنین مسیر نوآوری را هدایت کند.

in how you talk about this stuff.

CA: منظورم این است که شما باید خودتان یک دیپلمات استاد باشید

So I appreciate, almost, the discomfort here.

But I mean, you talk regularly with Anthony Fauci,

در مورد چگونگی صحبت در مورد این مسائل

خب من تقریباً، از ناراحتی، در اینجا قدردانی می کنم.

who is a wise voice on this by most people's opinion.

اما منظورم این است که شما مرتباً با آنتونی فاوسی صحبت می‌کنید،

که از نظر اکثر مردم صدای عالمانه‌ای است.

But to what extent is he just hamstrung?

He's not allowed to play the full role

اما او تا چه اندازه فقط ناتوان است؟

that he could play in this circumstance.

او مجاز نیست نقشی کامل را

BG: Dr. Fauci has emerged where he was allowed to have some airtime,

که می‌تواند در این شرایط بازی کند ایفا کند.

BG: دکتر فائوچی در جایی ظاهر شد که به او اجازه داده شد مدتی را برای پخش داشته باشد،

and even though he was stating things that are realistic,

his prestige has stuck.

و حتی اگر او چیزهایی را بیان می‌کرد که واقع گرایانه هستند،

He can speak out in that way.

Typically, the CDC would be the primary voice here.

اعتبار وی باقی مانده است

او می‌تواند از این طریق صحبت کند.

معمولاً، CDC در اینجا صدای اصلی است

It's not absolutely necessary,

but in previous health crises,

این کاملاً ضروری نیست،

you let the experts inside the CDC

اما در بحران‌های قبلی سلامتی،

be that voice.

They're trained to do these things,

شما اجازه می‌دهید متخصصان داخل CDC

and so it is a bit unusual here how much we've had to rely on Fauci

این صدا را داشته باشند.

آنها برای انجام این کارها آموزش دیده اند،

و بنابراین در اینجا کمی غیر معمول است که ما در

as opposed to the CDC.

It should be Fauci, who's a brilliant researcher,

مقابل CDC چقدر مجبور به اتکا به فائوچی بودیم،

so experienced, particularly in vaccines.

این باید فائوچی باشد، که یک محقق درخشان است،

In some ways, he has become, taking the broad advice

بسیار باتجربه، به خصوص در واکسن‌‎ها.

از برخی جهات، او با استفاده از توصیه های گسترده‌ای

that's the epidemiology advice

and explaining it in the right way,

که توصیه اپیدمیولوژی است

where he'll admit,

"OK, we may have a rebound here,

و تبدیل آن به روش صحیح،

توضیح داده است، جایی که او اذعان می‌کند،

and this is why we need to behave that way."

«خوب، ممکن است در اینجا یک بازگشت داشته باشیم،

But it's fantastic that his voice has been allowed to come through.

و به همین دلیل است که باید چنین رفتاری داشته باشیم.»

اما این فوق العاده است که اجازه داده شده صدای او پخش شود.

CA: Sometimes.

Let's have the next question.

CA: گاهی اوقات.

بیایید به سوال بعدی بپردازیم.

Nina Gregory, "How are you and your foundation

addressing the ethical questions about which countries get the vaccine first,

نینا گریگوری، «چگونه شما و بنیاد شما

سوالات اخلاقی درباره اینکه کدام کشورها ابتدا واکسن می‌زنند،

assuming you find one?"

And maybe, Bill, use this as a moment

با فرض اینکه شما واکسن را پیدا کنید؟»

to just talk about where the quest for the vaccine is

و شاید، بیل، از این به عنوان لحظه‌ای استفاده کنید

and what are just some of the key things we should all be thinking about

و فقط در مورد مکان تلاش برای واکسن صحبت کنید

as we track the news on this.

و برخی از موارد کلیدی است که همه ما

BG: There's three vaccines that are,

باید در هنگام پیگیری اخبار مربوط به آن به آنها فکر کنیم.

BG: سه واکسن وجود دارد،

if they work, are the earliest:

the Moderna, which unfortunately, won't scale very easily,

که اگر زودتر از موعد مقرر کار کنند:

مودرنا، متأسفانه، خیلی راحت مقیاس نمی شود،

so if that works, it'll be mostly a US-targeted thing;

بنابراین اگر کار کند، بیشتر مورد هدف ایالات متحده خواهد بود:

then you have the AstraZeneca, which comes from Oxford;

and the Johnson and Johnson.

Those are the three early ones.

در این صورت AstraZeneca دارید که از آکسفورد:

And we have animal data

و جانسون و جانسون.

این سه مورد اولیه است.

that looks potentially good but not definitive,

و ما داده‌های حیوانی داریم

که به نظر بالقوه خوب است اما قطعی نیست،

particularly will it work in the elderly,

and we'll have human data over the next several months.

خصوصاً در افراد مسن موثر است،

Those three will be gated by the safety and efficacy trial.

و طی چند ماه آینده اطلاعات انسانی خواهیم داشت.

آن سه نفر توسط آزمایش ایمنی و کارایی قرار می‌گیرند.

That is, we'll be able to manufacture those,

although not as much as we want.

یعنی ما قادر به تولید آن خواهیم بود،

We'll be able to manufacture those before the end of the year.

هرچند نه آنطور که می‌خواهیم

Whether the Phase 3 will succeed

ما می‌توانیم قبل از پایان سال آنها را تولید کنیم.

and whether it'll complete before the end of the year,

اینکه آیا فاز 3 موفق خواهد شد

I wouldn't be that optimistic about.

آیا قبل از پایان سال تکمیل خواهد شد،

Phase 3 is where you need to really look at all the safety profile

من خیلی خوشبین نیستم.

فاز 3 جایی است که شما باید واقعاً مشخصات ایمنی

and efficacy,

but those will get started.

And then there's four or five vaccines that use different approaches

و کارایی را بررسی کنید,

اما این مراحل شروع می‌شود.

و سپس چهار یا پنج واکسن وجود دارد که از رویکردهای مختلفی استفاده می‌کنند

that are maybe three or four months behind that:

Novavax, Sanofi, Merck.

که شاید سه یا چهار ماه از

Novavax، Sanofi، Merck عقب مانده باشد.

And so we're funding factory capacity for a lot of these --

و بنابراین ما ظرفیت کارخانه را برای --

some complex negotiations are taking place right now on this --

بسیاری از این موارد مذاکرات پیچیده در حال حاضر در این زمینه انجام می‌دهیم --

to get factories that will be dedicated to the poorer countries,

تا کارخانه‌هایی را به کشورهای فقیرتر اختصاص دهند،

what's called low- and middle-income.

And the very scalable constructs

چیزی که درآمد کم و متوسط نامیده می‌شود.

that include AstraZeneca and Johnson and Johnson,

و ساختارهای بسیار مقیاس پذیر

شامل AstraZeneca و Johnson و Johnson هستند

we'll focus on those,

the ones that are inexpensive

and you can build a single factory to make 600 million doses.

ما بر روی مواردی تمرکز خواهیم کرد,

که ارزان هستند و می‌توانید

So a number of the vaccine constructs

یک کارخانه واحد ایجاد کنید تا ۶۰۰ میلیون دوز تولید کنید.

بنابراین تعدادی از سازه‌های واکسن

are potential.

I don't see anything before the end of the year.

بالقوه هستند.

من چیزی قبل از پایان سال نمی‌بینم.

That's really the best case,

and it's down to a few constructs now,

این واقعاً بهترین حالت است,

which, typically, you have high failure rates.

و اکنون به چند سازه برمی‌گردد

به طور معمول، میزان خرابی بالایی دارید.

CA: Bill, is it the case

that if you and your foundation weren't in the picture here

CA: بیل این است

that market dynamics would likely lead to a situation

که اگر شما و بنیادتان در اینجا تصویری نداشتید

where, as soon as a promising vaccine candidate emerged,

احتمالاً پویایی بازار به وضعیتی منجر می‌شود

the richer countries would basically snap up, gobble up

که به محض ظهور یک نامزد واکسن آینده دار،

all available initial supply --

کشورهای ثروتمندتر، اساساً همه عرضه

it just takes a while to manufacture these,

اولیه موجود را قلع و قمع می‌کنند.

and there would be nothing for the poorer countries --

ساخت این مدتی طول می‌کشد،

و برای کشورهای فقیر هیچ چیز دیگری وجود ندارد --

but that what, effectively, you're doing

by giving manufacturing guarantees and capability

اما این که شما با دادن تضمین‌های

to some of these candidates,

تولید و توانایی به برخی از این نامزدها،

you're making it possible that at least some of the early vaccine units

شما به طور موثری کار می‌کنید

شما این امکان را ایجاد می کنید که حداقل برخی از واحدهای واکسن

will go to poorer countries?

Is that correct?

به کشورهای فقیرتر بروند؟

BG: Well, it's not just us, but yes,

we're in the central role there,

درست است؟

BG: خوب، این فقط ما نیستیم، اما بله،

along with a group we created called CEPI, Coalition for Epidemic Preparedness,

ما در آنجا نقش اصلی را داریم،

همراه با گروهی که به نام CEPI، ائتلاف برای آمادگی همه گیر ایجاد کردیم,

and the European leaders agree with this.

و رهبران اروپایی با این موافق هستند.

Now we have the expertise to look at each of the constructs

and say, "OK, where is there a factory in the world

حالا ما این مهارت را داریم که به هر یک از سازه‌ها نگاه کنیم

that has capacity that can build that?

و بگوییم, خوب، در کجای دنیا کارخانه‌ای وجود دارد

Which one should we put the early money into?

که توانایی ساخت آن را داشته باشد؟

What should the milestones be

where we'll shift the money over to a different one?"

پول اولیه را برای کدام یک بگذاریم؟

نقاط عطفی که باید

Because the kind of private sector people

پول را به پول دیگری منتقل کنیم باید چه باشد؟

از آنجا که نوعی از بخش خصوصی

who really understand that stuff,

some of them work for us,

است که واقعا این چیزها را درک می‌کند,

and we're a trusted party on these things,

بعضی از آنها برای ما کار می‌کنند

we get to coordinate a lot of it, particularly that manufacturing piece.

ما در این موارد طرف معتمدی هستیم،

باید بسیاری از آنها را به ویژه آن قطعه را هماهنگ کنیم.

Usually, you'd expect the US to think of this as a global problem

معمولاً انتظار دارید که ایالات متحده این مسئله را به عنوان یک مشکل جهانی تصور کند

and be involved.

So far, no activity on that front has taken place.

و درگیر شود.

تاکنون هیچ فعالیتی در آن جبهه صورت نگرفته است.

I am talking to people in the Congress and the Administration

من در حال صحبت با مردم در کنگره و دولت

about when the next relief bill comes along

that maybe one percent of that could go for the tools

در مورد زمان ارائه لایحه امداد رسانی بعدی هستم

که شاید یک درصد آن می‌تواند به عنوان ابزاری

to help the entire world.

And so it's possible,

برای کمک به همه جهان باشد.

but it's unfortunate,

و این ممکن است،

and the vacuum here,

اما جای تأسف دارد,

the world is not that used to,

و خلا در اینجا،

and a lot of people are stepping in, including our foundation,

جهان به آن عادت نیست,

و بسیاری از مردم درگیر می‌شوند، از جمله بنیاد ما،

to try and have a strategy,

including for the poorer countries,

تلاش می‌کند تا یک استراتژی

who will suffer a high percentage of the deaths and negative effects,

برای کشورهای فقیرتر داشته باشد,

که ازدرصد بالایی مرگ و میر و اثرات منفی رنج خواهد برد,

including their health systems being overwhelmed.

Most of the deaths will be in developing countries,

از جمله سیستم‌های بهداشتی آنها تحت فشار قرار گرفته است.

despite the huge deaths we've seen in Europe and the US.

بیشتر فوتی‌ها در کشورهای در حال توسعه خواهد بود.

علیرغم مرگ و میر عظیمی که در اروپا و ایالات متحده شاهد بوده‌ایم،

CA: I mean, I wish I could be a fly on the wall

and hearing you and Melinda talk about this,

CAآ: منظور من این است که، کاش میتوانستم جاسوسی کنم

because of all of the ethical ... "crimes," let's say,

و از شما و ملیندا در این مورد بشنوم،

به دلیل همه «جنایات اخلاقی»، بیایید بگوییم،

executed by leaders who should know better,

توسط رهبرانی اعدام می‌شوند که باید بهتر بدانند،

I mean, it's one thing to not model mask-wearing,

منظورم این است یک چیز این است، که ازمدل ماسک زدن استفاده نکنید

but to not play a role in helping the world

اما نقشی در کمک به جهان

when faced with a common enemy,

respond as one humanity,

and instead ...

هنگام مواجهه با یک دشمن مشترک ندارید،

به عنوان یک بشریت پاسخ دهید،

you know, catalyze a really unseemly scramble between nations

و در عوض ...

شما می‌دانید، یک درگیری واقعاً ناپسند بین ملت‌ها

to fight for vaccines, for example.

That just seems -- surely, history is going to judge that harshly.

مثلا، برای مبارزه برای واکسن‌ها را کاتالیز کنید،

به نظر می رسد مطمئناً، تاریخ به سختی قضاوت خواهد کرد.

That is just sickening.

Isn't it? Am I missing something?

این فقط بیمار کننده است.

BG: Well, it's not quite as black-and-white as that.

اینطور نیست؟ آیا چیزی را از دست می‌دهم؟

BG:خب، کاملاً خیلی خوب یا خیلی بد نیست.

The US has put more money out

to fund the basic research on these vaccines

ایالات متحده بیش از هر کشوری برای

than any country by far,

تأمین بودجه تحقیقات اساسی در مورد این واکسن‌ها

and that research is not restricted.

بودجه بیشتری خرج کرده است،

There's not, like, some royalty that says, "Hey, if you take our money,

و این تحقیقات محدودیتی ندارد.

you have to pay the US a royalty."

مثلاً حق امتیاز وجود ندارد که بگوید: «سلام، اگر پول ما را بگیری،

They do, to the degree they fund research,

باید به آمریکا حق امتیاز بپردازی.»

it's for everybody.

آن‌ها انجام می‌دهند، به میزانی که سرمایه تحقیقاتی را انجام می‌دهند،

To the degree they fund factories, it's just for the US.

The thing that makes this tough is that in every other global health problem,

این برای همگی است.

تا حدی که بودجه کارخانه ها را تأمین می‌کنند، این فقط برای ایالات متحده است.

the US totally leads smallpox eradication,

نکته ای که این مسئله را سخت می‌کند این است که در هر مشکل بهداشت جهانی دیگر،

the US is totally the leader on polio eradication,

ایالات متحده کاملاً منجر به ریشه کن کردن آبله می‌شود،

ایالات متحده با شرکای اصلی،

with key partners -- CDC, WHO, Rotary, UNICEF, our foundation.

WHO، Rotary، UNICEF، بنیاد ما، رهبر اصلی ریشه کنی فلج اطفال است.

So the world -- and on HIV,

under President Bush's leadership, but it was very bipartisan,

بنابراین جهان و اچ آی وی

تحت رهبری پرزیدنت بوش، اما بسیار دو حزبی بود،

this thing called PEPFAR was unbelievable.

That has saved tens of millions of lives.

این چیزی که PEPFAR نامیده می‌شود غیر قابل باور بود.

And so it's that the world always expected the US

این باعث نجات ده‌ها میلیون انسان شده است.

to at least be at the head of the table,

و این چنین است که جهان همیشه انتظار داشت

financially, strategy, OK, how do you get these factories for the world,

داشت ایالات متحده حداقل در راس جدول،

از نظر مالی، استراتژی باشد، خوب، چگونه این کارخانه‌ها را برای جهان تهیه می‌کنید،

even if it's just to avoid the infection coming back to the US

or to have the global economy working,

حتی اگر این فقط برای جلوگیری از بازگشت عفونت به ایالات متحده باشد

which is good for US jobs

to have demand outside the US.

یا اینکه اقتصاد جهانی کار کند،

خوب است که مشاغل ایالات متحده

And so the world is kind of --

تقاضای خارج از ایالات متحده را داشته باشند.

you know, there's all this uncertainty about which thing will work,

بنابراین جهان به نوعی شما می دانید --

and there's this, "OK, who's in charge here?"

این همه عدم اطمینان در مورد اینکه کدام یک از کارها موثر است وجود دارد،

و این وجود دارد، «خوب، چه کسی مسئول اینجا است؟»

And so the worst thing, the withdrawal from WHO,

و بدترین چیز، خروج از WHO،

that is a difficulty that hopefully will get remedied

این مشکلی است که امیدوارم در برهه‌ای

at some point,

because we need that coordination

برطرف شود،

through WHO.

زیرا ما به این هماهنگی از طریق WHO

CA: Let's take another question.

نیاز داریم.

یک سوال دیگر بپرسیم.

Ali Kashani, "Are there any particularly successful models

of handling the pandemic that you have seen around the world?"

علی کاشانی،«آیا مدل‌های خاصی برای

مدیریت همه گیر وجود دارد که در سراسر جهان دیده باشید؟»

BG: Well, it's fascinating that, besides early action,

خب، جالب است که، علاوه بر اقدامات اولیه،

there are definitely things where you take people who have tested positive

and you monitor their pulse ox,

مطمئناً مواردی وجود دارد جایی که افرادی را که آزمایش مثبت داده‌اند

which is the oxygen saturation level in their blood,

و نبض آنها را کنترل می‌کنید،

which is a very cheap detector,

یعنی میزان اشباع اکسیژن در خون آنها،

and then you know to get them to the hospitals fairly early.

که یک آشکارساز بسیار ارزان است،

Weirdly, patients don't know things are about to get severe.

و سپس می‌دانید تا آنها را زود به بیمارستان برسانید.

به طرز عجیبی، بیماران نمی‌دانند که همه چیز جدی است.

It's an interesting physiological reason that I won't get into.

این یک دلیل فیزیولوژیکی جالب است که من به آن نمی‌پردازم.

And so Germany has quite a low case fatality rate

بنابراین آلمان میزان مرگ و میر در موارد بسیار کمی دارد

that they've done through that type of monitoring.

And then, of course, once you get into facilities,

که آنها از طریق این نوع نظارت انجام داده‌اند.

we've learned that the ventilator, actually, although extremely well-meaning,

و البته، پس از ورود به امکانات،

یاد گرفتیم که دستگاه تنفس، اگرچه بسیار خوب معنی دارد،

was actually overused and used in the wrong mode

اما در آن روزهای گذشته بیش از حد مورد استفاده قرار گرفته

in those early days.

So the health -- the doctors are way smarter about treatment today.

و در حالت اشتباه استفاده شده است.

بنابراین سلامتی -- پزشکان امروزه راجع به درمان هوشمندانه تر هستند.

Most of that, I would say, is global.

Using this pulse ox as an early indicator,

می‌گویم بیشتر، آن جهانی است.

that'll probably catch on broadly,

با استفاده از این ضربان اکسیژن به عنوان یک شاخص اولیه،

but Germany was a pioneer there.

And now, of course, dexamethasone -- fortunately, it's cheap, it's oral,

احتمالاً به طور گسترده‌ای گسترش خواهد یافت،

اما آلمان در آنجا پیشگام بود.

و حالا، البته، دگزامتازون خوشبختانه ارزان است. خوراکی است،

we can ramp up manufacture.

That'll go global as well.

ما می‎‌توانیم تولید را افزایش دهیم.

همچنین جهانی خواهد شد.

CA: Bill, I want to ask you something about

what it's been like for you personally through this whole process.

CA: بیل، من می‌خواهم از شما چیزی بپرسم

Because, weirdly, even though your passion and good intent on this topic

که تمام این مراحل شخصاً برای شما چگونه بوده است.

زیرا، به طرز عجیبی، حتی اگر اشتیاق و حسن نیت شما در این زمینه

seems completely bloody obvious to anyone who has spent a moment with you,

برای کسی که لحظه‌ای را با شما گذرانده کاملاً خونین به نظر می‌رسد،

there are these crazy conspiracy theories out there about you.

I just checked in with a company called Zignal

این تئوری‌های توطئه دیوانه در مورد شما وجود دارد.

that monitors social media spaces.

من فقط با شرکتی به نام Zignal که فضاهای شبکه های اجتماعی را رصد می‌کند،

They say that, to date, I think on Facebook alone,

در میان گذاشتم.

آنها می‌گویند، تا به امروز، من فکر می‌کنم فقط در فیس بوک،

more than four million posts have taken place

بیش از چهار میلیون پست ارسال شده است

that associate you with some kind of conspiracy theory around the virus.

که شما را با نوعی تئوری توطئه پیرامون ویروس مرتبط می‌کند.

I read that there was a poll that more than 40 percent of Republicans

من خواندم که یک نظرسنجی انجام شده است که بیش از ۴۰ درصد جمهوری خواهان

believe that the vaccine that you would roll out

would somehow plant a microchip in people to track their location.

معتقدند واکسنی که شما آن را استفاده می‌کنید

به نوعی میکروچیپ در افراد قرار می‌دهد تا مکان آنها را ردیابی کند.

I mean, I can't even believe that poll number.

منظورم این است که من حتی نمی‌توانم آن تعداد نظرسنجی را باور کنم.

And then some people are taking this seriously enough,

and some of them have even been recirculated on "Fox News" and so forth,

و سپس برخی از افراد این مسئله را به اندازه کافی جدی می‌گیرند

و حتی برخی از آنها در«فاکس نیوز» و غیره مورد بازنگری قرار گرفته‌اند،

some people are taking this seriously enough

to make really quite horrible threats and so forth.

برخی از افراد این مسئله را آنقدر جدی می‌گیرند

که تهدیدهای کاملاً وحشتناکی و غیره انجام دهند.

You seem to do a good job sort of shrugging this off,

but really, like, who else has ever been in this position?

به نظر می‌رسد شما یک نوع کار خوب را انجام می‌دهید و این کار را کنار می‌گذارید،

How are you managing this?

اما به راستی، چه کسی تاکنون در این موقعیت بوده است؟

What on earth world are we in

چگونه این را مدیریت می‌کنید؟

that this kind of misinformation can be out there?

در چه دنیای زمین هستیم که این نوع اطلاعات نادرست

What can we do to help correct it?

بتواند وجود داشته باشد؟

BG: I'm not sure.

برای اصلاح آن چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟

BG:مطمئن نیستم.

And it's a new thing

that there's conspiracy theories.

و این یک چیز جدید است

I mean, Microsoft had its share of controversy,

که در آن تئوری‌های توطئه وجود دارد.

but at least that related to the real world, you know?

منظورم این است که مایکروسافت سهم خود را در بحث و جدال داشت،

Did Windows crash more than it should?

اما حداقل این مربوط به دنیای واقعی است، می‌‍دانید؟

We definitely had antitrust problems.

آیا ویندوز بیش از آنچه که باید خراب شد؟

But at least I knew what that was.

ما قطعاً مشکلات ضد انحصاری داشتیم.

When this emerged, I have to say,

اما حداقل من می‌دانستم که آن چیست.

my instinct was to joke about it.

وقتی این مسئله پدید آمد، باید بگویم

غریزه من این بود که با آن شوخی کنم.

People have said that's really inappropriate,

because this is a very serious thing.

مردم گفته‌اند که این واقعا نامناسب است،

It is going to make people less willing to take a vaccine.

زیرا این یک مسئله بسیار جدی است.

این امر باعث می‌شود افراد تمایل کمتری به استفاده از واکسن داشته باشند.

And, of course, once we have that vaccine,

it'll be like masks,

و مطمئناً، وقتی این واکسن را دریافت کنیم،

where getting lots of people,

مانند ماسک خواهد بود،

particularly when it's a transmission-blocking vaccine,

جایی که افراد زیادی را به خود اختصاص می‌دهد،

there's this huge community benefit

به ویژه هنگامی که این یک واکسن مسدود کننده انتقال باشد،

to widespread adoption of that vaccine.

این مزیت بزرگ جامعه در استفاده

گسترده از آن واکسن وجود دارد.

So I am caught a little bit,

unsure of what to say or do,

بنابراین من کمی مطمئن هستم،

because the conspiracy piece is a new thing for me,

که نمی‌دانم چه بگویم یا چه کاری انجام دهم،

زیرا قطعه توطئه برای من چیز جدیدی است،

and what do you say

that doesn't give credence to the thing?

و شما چه می گویید

که به موضوع اعتبار نمی‌دهد؟

The fact that a "Fox News" commentator, Laura Ingraham,

این واقعیت که مفسر «فاکس نیوز»، لورا اینگراهام،

was saying this stuff about me microchipping people,

that survey isn't that surprising because that's what they heard

این چیزها را در مورد من می‌گوید که مردم را میکروچیپ می‌کنم،

on the TV.

این نظرسنجی تعجب آور نیست زیرا این چیزی است که آنها

It's wild.

از تلویزیون شنیده‌اند.

And people are clearly seeking simpler explanations

وحشی است.

than going and studying virology.

و مردم به وضوح به دنبال توضیحات ساده تر از

رفتن و مطالعه ویروس شناسی هستند.

CA: I mean,

TED is nonpolitical,

but we believe in the truth.

CA: منظورم این است،

TED غیرسیاسی است،

I would say this:

اما ما به حقیقت اعتقاد داریم.

Laura Ingraham, you owe Bill Gates an apology and a retraction.

می‌گویم:

این لورا اینگراهام، شما به بیل گیتس بدهکار عذرخواهی و عقب‌نشینی هستید.

You do.

And anyone who's watching this

who thinks for a minute that this man is involved in some kind of conspiracy,

شما مدیون هستید.

و هرکسی که این را تماشا می‌کند

یک دقیقه فکر کند که این مرد در نوعی توطئه نقش داشته است،

you want your head examined.

You are crazy.

Enough of us know Bill over many years

شما می‌خواهید سرتان را معاینه کنید.

شما دیوانه‌ای.

and have seen the passion and engagement in this to know

به اندازه کافی ما بیل را بیش از سال‌ها می‌شناسیم

that you are crazy.

و اشتیاق را در این زمینه دیده‌ایم تا بدانیم

So get over it,

and let's look at the actual problem of solving this pandemic.

که شما دیوانه هستید

پس، آن را ول کنید.

Honestly.

و بیایید به مشکل واقعی حل این بیماری همه‌گیر بپردازیم.

If anyone in the chat here has a suggestion,

a positive suggestion for how you can,

صادقانه،

اگر هر کسی در این چت در اینجا پیشنهادی دارد،

how do you get rid of conspiracies,

یک پیشنهاد مثبت برای اینکه چگونه می‌توانید،

because they feed on each other.

Now, "Oh, well I would say that, because I'm part of the conspiracy,"

چگونه می‌توانید از توطئه‌ها خلاص شوید،

زیرا آنها از یکدیگر تغذیه می‌کنند.

حالا، «اوه، خوب من می‌گویم که، زیرا من بخشی از توطئه هستم»،

or whatever.

Like, how do we get back to a world

یا هر چیز دیگری.

مانند، چگونه می‌توانیم به دنیایی برگردیم

where information can be trusted?

We have to do better on it.

Are there any other questions out there from the community?

که بتوان به اطلاعات اعتماد کرد؟

ما باید در این زمینه بهتر عمل کنیم.

آیا سوالات دیگری از انجمن وجود دارد؟

Aria Bendix from New York City:

"What are your personal recommendations for those who want to reduce

آریا بندیکس از شهر نیویورک:

their risk of infection amid an uptick in cases?"

«توصیه‌های شخصی شما برای کسانی که می‌خواهند

خطر ابتلا به عفونت خود را در میان افزایش موارد کاهش دهند چیست؟»

BG: Well, it's great if you have a job

that you can stay at your house and do it through digital meetings,

خب، اگر شغلی دارید

که می‌توانید در خانه خود بمانید و این کار را از طریق جلسات دیجیتال انجام دهید،

and even some of your social activities,

و حتی برخی از فعالیت‌های اجتماعی خود،

you know, I do video calls with lots of friends.

I have friends in Europe that, who knows when I'll see them,

می‌دانید که من با دوستان زیادی تماس ویدیویی برقرار می‌کنم.

but we schedule regular calls to talk.

من در اروپا دوستانی دارم که چه کسی می‌داند چه زمانی آنها را می‌بینم،

اما ما تماس‌های منظمی را برای صحبت قرار می‌دهیم.

If you stay fairly isolated,

اگر نسبتاً منزوی بمانید

you don't run much risk,

and it's when you're getting together with lots of other people,

خطر زیادی شما را تهدید نمی‌کند،

و این هنگامی است که با افراد زیادی،

either through work or socialization,

that drives that risk,

از طریق کار یا معاشرت گرد هم می‌آیید

and particularly in these communities where you have increased cases,

این خطر را ایجاد می‌کند،

به ویژه در این جوامع که موارد شما افزایش یافته است،

even though it's not going to be mandated,

hopefully, the mobility numbers will show people responding

حتی اگر قرار نیست اجباری شود،

اما امیدوارم که تعداد تحرک افراد را نشان دهد

and minimizing those kind of out-of-the-house contacts.

و از این طریق تماس‌های خارج از منزل را به حداقل برسانند.

CA: Bill, I wonder if I could just ask you

just a little bit about philanthropy.

Obviously, your foundation has played a huge role in this,

CA: نمی‌دانم آیا می‌توانم فقط کمی

در مورد بشردوستی از شما بپرسم.

but philanthropy more generally.

بدیهی است که بنیاد شما نقش عظیمی در این امر داشته است،

You know, you've started this Giving Pledge movement,

اما به طور کلی بشر دوستانه.

recruited all these billionaires

می‌دانید، شما این جنبش Giving Pledge را شروع کرده‌اید،

who have pledged to give away half their net worth

همه این میلیاردرهایی را که متعهد شده‌اند

نیمی از ارزش خالص خود

before or after their death.

But it's really hard to do.

It's really hard to give away that much money.

را قبل یا بعد از مرگ بدهند،

اما انجام آن واقعاً سخت است.

You yourself, I think,

since The Giving Pledge was started --

واقعا سخت است که این همه پول بدهیم

what? 10 years ago or something, I'm not sure when --

شما خودتان، فکر می کنم

از زمانی که The Giving Pledge آغاز شد --

but your own net worth, I think, has doubled since that period

چه؟ ۱۰ سال پیش یا چیزی دیگر، من مطمئن نیستم --

despite being the world's leading philanthropist.

که چه زمانی اما ارزش خالص شخصی شما از آن دوره دو برابر شده است

Is it just fundamentally hard to give away money effectively

با وجود اینکه خیرخواه برجسته جهان هستید.

آیا اساساً دادن پول به طور موثر

to make the world better?

Or should the world's donors,

برای بهتر کردن دنیا سخت است؟

یا باید اهداکنندگان جهان،

and especially the world's really rich donors,

start to almost commit to a schedule,

و به ویژه اهداکنندگان واقعاً ثروتمند جهان،

like, "Here's a percentage of my net worth each year

تقریباً به برنامه‌ای متعهد شوند،

مانند: «این درصدی از ارزش خالص هر ساله من است

that, as I get older,

maybe that goes up.

If I'm to take this seriously,

که،هرچه پیرتر می‌شوم،

I have to give away -- somehow, I've got to find a way

ممکن است این افزایش یابد.

اگر بخواهم این مسئله را جدی بگیرم،

of doing that effectively."

Is that an unfair and crazy question?

باید به نوعی منصرف شوم -- من باید راهی برای

BG: Well, it'd be great to up the rate,

انجام این کار موثر پیدا کنم.

«آیا این سوال غیرمنصفانه و دیوانه ای است؟

and our goal, both as the Gates Foundation or through The Giving Pledge,

BG: خب، بالا بردن نرخ بسیار خوب خواهد بود،

و هدف ما، هم به عنوان بنیاد گیتس و هم از طریق The Giving Pledge،

is to help people find causes they connect to.

People give through passion.

کمک به مردم در یافتن عللی است که به آن متصل می‌شوند.

Yes, numbers are important,

مردم مشتاق می‌شوند.

but there's so many causes out there.

بله، اعداد مهم هستند،

The way you're going to pick is you see somebody who's sick,

اما دلایل زیادی وجود دارد.

you see somebody who's not getting social services.

راهی که می‌خواهید انتخاب کنید این است که کسی را مریض می‌بینید،

You see something that helps reduce racism.

کسی را می‌بینید که خدمات اجتماعی دریافت نمی‌کند.

And you're very passionate, and so you give to that.

شما چیزی را می‌بینید که به کاهش نژادپرستی کمک می‌کند.

And, of course,

و شما بسیار پرشور هستید و بنابراین به آن واگذار می‌کنید

some philanthropic gifts won't work out.

We do need to up the ambition level of philanthropists.

و، البته،

برخی از هدایای بشردوستانه نتیجه‌ای نخواهند داد.

ما باید سطح جاه طلبی نیکوکاران را افزایش دهیم.

Now, collaborative philanthropy

that you're helping to facilitate through Audacious,

اکنون، خیرخواهی مشارکتی

که به شما کمک می‌کند از طریق بی باکانه تسهیل شود،

there's four or five other groups that are getting philanthropists together,

that is fantastic,

چهار یا پنج گروه دیگر وجود دارد که خیرخواهان را با هم جمع می‌کنند،

because then they learn from each other,

این فوق العاده است،

they get confidence from each other,

زیرا در این صورت آنها از یکدیگر یاد می‌گیرند،

they feel like, "Hey, I put in x, and the four other people put money in,

به یکدیگر اطمینان می‌کنند،

احساس می‌کنند، «سلام، من x قرار دادم، و چهار نفر دیگر پول گذاشتند،

so I'm getting more impact,"

and hopefully, it can be made fun for them even when they find out,

بنابراین من تأثیر بیشتری می‌گیرم،»

و امیدوارم این می‌تواند برای آنها سرگرم کننده باشد حتی وقتی متوجه شوند،

OK, that particular gift didn't work out that well,

but let's keep going.

خب، این هدیه خاص چندان خوب نبوده،

So philanthropy, yes,

اما بیایید ادامه دهیم.

I would like to see the rate go up,

بشر دوستانه، بله،

and people who do get going,

من می‌خواهم که نرخ را بالا ببرم،

it is fun,

و افرادی که ادامه می‌دهند،

it's fulfilling,

you pick which of the family members are partnered in doing it.

سرگرم کننده است،

تحقق بخش است،

شما انتخاب می‌کنید که کدام یک از اعضای خانواده در انجام آن شریک هستند.

In my case, Melinda and I love doing this stuff together,

learning together.

در مورد من، من و ملیندا دوست داریم این کارها را با هم انجام دهیم،

Some families, it will even involve the kids in the activities.

و با هم یاد بگیریم.

بعضی از خانواده‌ها حتی بچه‌ها را درگیر فعالیت‌ها می‌کنند.

Sometimes the kids are pushing.

When you have lots of money,

بعضی اوقات بچه‌ها فشار می‌آورند.

you still think of a million dollars as a lot of money,

وقتی پول زیادی دارید،

but if you have billions,

هنوز به یک میلیون دلار به عنوان پول زیاد فکر می‌کنید،

you should be giving hundreds of millions.

So it's kind of charming that, in terms of your personal expenditure,

اما اگر میلیارد دارید،

باید صدها میلیون پول بدهید.

بنابراین نوعی جذابیت است که از نظر هزینه شخصی،

you stay at the level you were at before.

That's societally quite appropriate.

در همان سطحی قرار می‌گیرید که قبلاً داشته اید.

But on your giving, you need to scale up

از نظر اجتماعی کاملاً مناسب است.

or else it will be your will,

اما در صورت دادن، شما باید مقیاس بندی کنید

وگرنه خواست شما خواهد بود،

and you won't get to shape it and enjoy it quite that same way.

و شما نمی‌توانید آن را شکل دهید و کاملاً از آن لذت ببرید.

And so without --

we don't want to mandate it,

but yes, both you and I want to inspire philanthropists

و بنابراین بدون --

اینکه ما نمی‌خواهیم آن را مجاز کنیم،

اما بله هم شما و هم ما می‌خواهیم به نیکوکاران کمک کنیم

to see that passion, to see those opportunities

significantly faster than in the past,

تا این اشتیاق را ببینند، و این فرصت‌ها

because whether it's race or disease, or all the other social ills,

را بسیار سریعتر از گذشته ببینند،

زیرا خواه نژاد باشد و یا بیماری یا سایر بیماری‌های اجتماعی،

the innovation of what philanthropy can go to and do quickly

نوآوری آنچه انسان خیر می‌تواند انجام دهد سریع انجام می‌دهد

that, if it works, government can come in behind it and scale it up,

God knows we need solutions,

اگر کارساز باشد، دولت می‌تواند پشت سر آن بیاید و آن را مقیاس بندی کند،

we need that kind of hope and progress

خدا می‌داند ما به راه حل‌هایی نیاز داریم،

that expectations are high

ما به آن نوع امید و پیشرفت نیاز داریم

که انتظارات زیاد است

that will solve very tough problems.

CA: I mean, most philanthropists, even the best of them,

و مشکلات بسیار سختی را حل می‌کند.

find it hard to give away more than about a percent of their net worth every year,

منظور من این است که اکثر نیکوکاران حتی بهترین آنها،

and yet the world's richest often have access

به سختی می‌توانند سالانه بیش از یک درصد از ارزش خالص خود را بدهند،

to great investment opportunities.

و با این حال ثروتمندان جهان اغلب

Many of them are gaining wealth at seven to 10 percent plus per year.

به فرصت‌های بزرگ سرمایه گذاری دسترسی دارند.

Isn't it the case that to have a real chance

بسیاری از آنها با هفت تا ۱۰ درصد به علاوه سالانه به ثروت می‌رسند.

of giving away half your fortune,

آیا اینطور نیست که رای داشتن یک شانس واقعی

at some point you have to plan to give away five, six, seven, eight,

برای دادن نیمی از ثروت خود،

10 percent of your net worth annually?

در برخی مواقع باید برنامه ریزی کنید که سالانه پنج، شش، هفت، هشت،

And that is, isn't that the logic of what should be happening?

۱۰ درصد از خالص خود را بدهید؟

و این است که، آیا این منطق آنچه باید اتفاق بیفتد نیست؟

BG: Yeah, there are people like Chuck Feeney,

who set a good example and gave away all of his money.

بله، افرادی مانند چاک فینی وجود دارند

که الگوی خوبی هستند و همه پول خود را می‌دهند

Even Melinda and I are talking about, should we up the rate that we give at?

حتی من و ملیندا در مورد آن صحبت می‌کنیم آیا باید نرخی را که می‌دهیم افزایش دهیم؟

As you say, we've been very lucky on the investment side

through a variety of things.

همانطور که می‌گویید، ما در بخش سرمایه گذاری از طریق چیزهای مختلف

Tech fortunes in general have done well,

بسیار خوش شانس بوده‌ایم.

به طور کلی بخت و اقبال فنی حتی امسال نیز خوب

even this year,

which is one of those great contrasts

عمل کرده است،

که یکی از آن بزرگترین تناقضات در

in what's going on in the world.

And I do think there's an expectation that we should speed up,

جریان اتفاقات این جهان است.

و به نظرم توقعی در بین هست که ما باید سرعتمان را بیشتر کنیم،

and there's a reason to speed up,

and government is going to miss a lot of needs.

و دلیلی هم برای این سرعت‌بخشی هست،

Yes, there's tons of government money out there,

و دولت در حال از دست دادن بسیاری از نیازها است.

but helping it be spent well,

بله، هزاران پول دولت در خارج وجود دارد،

helping find places it's not stepping up,

اما کمک به هزینه خوب آن،

and if people are willing to give to the developing world,

کمک به یافتن مکان‌هایی که افزایش نمی‌یابد،

و اگر مردم مایل به پرداخت کشورهای در حال توسعه هستند،

they don't have governments

that can print checks for 15 percent of GDP,

آنها دولت‌هایی ندارند

که بتوانند ۱۵ درصد چک از تولید ناخالص داخلی چاپ کنند،

and so the suffering there broadly, just the economic stuff alone,

put aside the pandemic,

و بنابراین رنج در آنجا به طور گسترده‌ای، فقط مسائل اقتصادی به تنهایی،

is tragic.

It's about a five-year setback

همه گیر را کنار بگذاریم،

غم انگیز است.

in terms of these countries moving forward,

از نظر پیشرفت این کشورها

and in a few cases, it's tough enough that the very stability of the country

حدود ۵ سال عقب است،

در چند مورد به اندازه کافی سخت است که ثبات کشور

is in question.

CA: Well, Bill,

I'm in awe of what you and Melinda have done.

زیر سوال می‌رود.

CA: خب، بیل،

من در شگفتم از آنچه تو و ملیندا انجام داده‌اید.

You walk this narrow path

of trying to juggle so many different things,

شما از این مسیر باریکی می‌روید

که در تلاش برای گرقتن چیزهای خیلی زیاد مختلفی است،

and the amount of time that you dedicate to the betterment of the world at large,

و میزان وقتی که برای بهتر شدن جهان به این وسعت و مسلما

and definitely the amount of money

and the amount of passion you put into it --

I mean, it's pretty awesome,

میزان پول

and I'm really grateful to you for spending this time with us now.

و میزان علاقه‌ای که صرف آن می‌کنید --

یعنی فوق‌العاده است،

و من الان واقعا از شما برای وقنی که با ما گذراندی سپاسگزارم.

Thank you so much,

and honestly, the rest of this year,

your skills and resources are going to be needed more than ever,

خیلی از شما متشکرم،

و راستش، بقیه امسال،

so good luck.

مهارت‌ها و منابع تو بیشتر از همیشه لازم خواهد بود،

BG: Well, thanks.

It's fun work and I'm optimistic, so thanks, Chris.

موفق باشی.

BG: خب، ممنونم.

کار مفرحی است و من خوش‌بینم، از شما متشکرم، کریس.