The most powerful woman you've never heard of | T. Morgan Dixon and Vanessa Garrison

Translator: Mansoureh Hadavand Reviewer: Masoud Motamedifar

T. Morgan Dixon: I would like to tell you about the most powerful woman

تی. مورگن دیکسن: مایلم که با شما درباره قوی‌ترین زنی حرف بزنم که تاکنون

you've never heard of.

چیزی درباره او نشنیده‌اید.

This is Septima Clark.

آن زن سپتیما کلارک است.

Remember her name: Septima Clark.

اسمش را به خاطر بسپارید: سپتیما کلارک

Dr. King called her the "the architect of the civil rights movement,"

دکتر کینگ لقب «معمارجنبش حقوق مدنی» را به او داد،

because she created something called Citizenship Schools.

زیرا او به اصطلاح مدارس حقوق شهروندی را تاسیس کرد.

And in those schools, she taught ordinary women the practical skills

او در این مدارس، به زنان عادی مهارت‌های کاربردی آموزش می‌داد

to go back into their communities and teach people to read.

تا به درون جامعه‌شان بروند و به آنها خواندن یاد بدهند.

Because if they could read,

زیرا اگر می‌توانستند بخوانند، می‌توانستند

they could vote.

در رای‌گیری شرکت کنند.

Well, these women took those organizing skills,

این زنان مهارت‌های سازماندهی را فرا می‌گرفتند

and they became some of the most legendary civil rights activists

وبه فعالان برجسته ونامدار جنبش حقوق مدنی تبدیل می‌شدند که تابحال

this country has ever seen.

این کشور به خود دیده است.

Women like Diane Nash.

زنانی چون دایان نش.

You may know her.

شاید او را بشناسید.

She orchestrated the entire walk from Selma to Montgomery.

او سازماندهی همه‌ جور آدمی را از سلما تا مونتگومری برعهده داشت.

She was a cofounder of the Student Nonviolent Coordinating Committee,

او یکی از بنیان‌گزاران کمیته آموزه‌ها و تاکتیک‌های پرهیز از خشونت بود،

and they integrated lunch counters,

و آنها غذاخوریها را ادغام کردند

and they created the Freedom Rides.

و جدایی‌زدایی در خطوط اتوبوسرانی عمومی راه انداختند.

Or you may remember Fannie Lou Hamer,

شاید فنی لو همر را به خاطر بیاورید،

who sat on the floor of the Democratic National Convention

که روی زمین کنوانسیون ملی حزب دموکرات نشست

and talked about being beaten in jail cells

و از آزار و شکنجه‌های خود در زندان حرف زد

as she registered people to vote in Mississippi.

هنگامی که سعی درثبت‌نام سیاهان در رای‌گیری می‌سی‌سی‌پی داشت.

And her most famous student,

شاگرد بسیار مشهور او

Rosa Parks.

روزا پارکز است.

She said Septima Clark was the one who taught her

به گفته پارکز، سپتیما کلارک یکی ازکسانی بود که به او

the peaceful act of resistance.

مقاومت صلح‌طلبانه را یاد دادند.

And when she sat down,

وقتی او به مذاکره نشست

she inspired a nation to stand.

الهام‌بخش یک ملت شد.

These were just three of her 10,000 students.

واینها تنها سه تن از ده‌هزار شاگرد خانم کلارک هستند.

These women stood on the front lines of change,

این زنان درصفوف اول تغییر ایستادند

and by doing so,

و با این کار

they taught people to read in her Citizenship School model

با مدل مدرسه شهروندی او به مردم خواندن یاد دادند.

and empowered 700,000 new voters.

وبه ۷۰۰,۰۰۰ نفر توانایی رای دادن دادند.

And that's not it.

و فقط این نیست.

She created a new culture of social activism.

او فرهنگ جدید فعالیت اجتماعی را ایجاد کرد.

Pete Seeger said it was Septima Clark who changed the lyrics

پبت سیگرمعتقد است که این سپتیما کلارک بود که شعر غنایی را به

to the old gospel song

موسیقی گاسپل تغییر داد

and made the anthem we all know:

وسرودی را ساخت که همه ما می‌شناسیم:

"We Shall Overcome."

«ما پیروز خواهیم شد.»

Vanessa Garrison: Now, many of you may know us.

ونسا گریسون: شاید الان خیلی از شما، ما را بشناسید.

We are the cofounders of GirlTrek,

ما موسسان گرل ترک(GirlTrek) هستیم

the largest health organization for Black women in America.

بزرگترین سازمان سلامت زنان سیاه‌پوست آمریکا.

Our mission is simple:

ماموریت ما ساده است:

ask Black women,

از زنان سیاه‌پوست که ۸۰ درصدشان

80 percent of whom are over a healthy body weight,

اضافه وزن دارند درخواست می‌کنیم

to walk outside of their front door every day

که هرروز روبروی خانه‌شان پیاده‌روی کنند

to establish a lifesaving habit of walking;

تا عادت نجات‌بخش پیاده‌روی را در آنها بوجود بیاوریم.

in doing so, ignite a radical movement

به همین خاطر، یک جنبش اساسی به راه‌ اندختیم

in which Black women reverse the devastating impacts

که درآن زنان سیاه‌پوست اثرات مخرب بیماری‌های مزمن را

of chronic disease,

برعکس می‌کنند،

reclaim the streets of their neighborhoods,

با اصلاح خیابان‌های محله‌ شان،

create a new culture of health for their families

فرهنگ جدید سلامت را برای خانواده‌‌هایشان به ارمغان می‌آورند

and stand on the front lines for justice.

و در صفهای اول عدالت‌خواهی می‌ایستند.

Today, all across America,

امروز در سراسر آمریکا

more than 100,000 Black women are wearing this GirlTrek blue shirt

بیش از ۱۰۰,۰۰۰ زن سیاه‌پوست تیشرت‌های آبی گرل ترک را برتن دارند

as they move through their communities --

وقتی که در جامعه‌شان حرکت می‌کنند--

a heroic force.

نیرویی افسانه‌ای.

We walk in the footsteps of Septima Clark.

ما ادامه‌دهنده راه سپتیما کلارک هستیم.

She gave us a blueprint for change-making.

او طرح کلی ایجاد-تغییر را به ما داد.

One, to have a bold idea,

یک، ایده‌های جسورانه داشته باشیم،

bigger than anyone is comfortable with.

بزرگتر از آنکه هرکسی بتواند انجامش دهد.

To two: root down in the cultural traditions of your community

شماره دو: در سنت‌های فرهنگی جامعه‌ ریشه بگیریم

and lean heavily on what has come before.

و برآنچه که از قبل بدست آمده تکیه کنیم.

To three: name it --

شماره سه: برای آن اسم بگذارید-

that one thing that everyone is willing to work hard for;

اسمی که همه مایل باشند تا سخت برای آن کار کنند؛

a ridiculously simple goal that doesn't just benefit the individual

یک هدف مضحک ساده که فقط به شخص خاصی سود نمی‌رساند بلکه سود آن عاید

but the village around them.

روستای نزدیک آنها هم می‌شود.

And to, lastly:

ودر آخر:

never ask permission to save your own life.

هیچ‌وقت برای نجات جان خود از کسی اجازه نگیرید.

It is our fundamental right as human beings

این حق مسلم ما به عنوان انسان است

to solve our own problems.

تا مشکلاتمان را حل کنیم.

TMD: So to the women all out there gathered in your living rooms,

تی. مورگان دیکسون: از همه زنانی‌که دراتاق نشیمن خانه‌شان جمع شده‌اند می‌خواهیم از ما

rooting for us, acting crazy on social media right now --

حمایت کنند وهمین حالا در شبکه‌های اجتماعی دیوانه‌وار فعالیت کنند

we see you.

ما شما را می‌بینیم.

(Laughter)

(خنده حضار)

We see you every day. We love you.

ما هرروز شمار ا می‌بینیم. ما شما را دوست داریم.

You are not alone,

شما تنها نیستید

and our bigger work starts now.

و حالا کار بزرگ ما آغاز می‌شود.

VG: You got us onto this stage --

ونسا گریسون: شما ما را روی این صحنه آوردید--

your leadership;

رهبری شما؛

auditing blighted streets in Detroit;

ما خیابان‌های مصیبت‌زده دیترویت را بررسی می‌کنیم؛

working with hospitals and health care systems in Harlem;

با بیمارستان‌ها و سیستم‌های مراقبت بهداشتی در هارلم کار می‌کنیم

praying over the streets of Sacramento, Charlotte, Brooklyn, Flint

در خیابانهای ساکرامنتو، شارلوت، بروکلین، فلینت و دیگر جاهایی

and every community that has seen trauma;

که مصیبت دیده‌اند نیایش برگزار می‌کنیم؛

changing traffic patterns, making your streets safer;

با تغییر الگوهای ترافیکی خیابان‌ها را امن‌تر می‌کنیم

and most importantly,

و مهمتر از همه،

standing as role models.

الگوی دیگران هستیم.

And it all started with your commitment to start walking,

وهمه اینها با تعهد شما به طرح پیاده‌روی،

your agreement to organize your friends and family

توافق شما برای سازمان‌دهی دوستان وخانواده‌

and your belief in our broader mission.

و اعتقاد شما به ماموریت وسیع‌ترما آغاز شد.

TMD: It's important to me that everyone in this room understands

دیکسن: برای من مهم است که همه افراد حاضر در اینجا بفهمند

exactly how change-making works in GirlTrek.

که دقیقا ایجاد تغییر در گرل ترک چطور عمل می‌کند.

One well-trained organizer has the power to change the behavior

سامانگری که خوب آموزش دیده این توانایی را دارد تا به ۱۰۰تن

of 100 of her friends.

از دوستان خود آموزش دهد.

We know that is true,

می‌دانیم که درست است،

because the [1,000] women blowing up social media right now

زیرا همین [۱,۰۰۰] زنی که اکنون شبکه‌های اجتماعی را پر کرده‌اند

have already inspired over 100,000 women to walk.

الهام بخش ۱۰۰,۰۰۰ زن برای پیاده‌روی شده‌اند.

(Applause)

(تشویق حضار)

But that is not nearly enough.

اما کافی نیست.

And so our goal is to create critical mass.

به همین دلیل هدف ما حداقل منابع لازم برای این کار است.

And in order to do that,

به این منظور،

we have an audacious plan to scale our intervention.

برنامه‌ای جسورانه برای سنجش مداخله‌مان داریم.

A thousand organizers is not enough.

هزار سامانگرکافی نیست.

GirlTrek is going to create the next Citizenship School.

گرل ترک قصد دارد تا مدرسه شهروندی بعدی را تاسیس کند.

And in doing so, we will train 10,000 frontline health activists

از این‌رو به ۱۰,۰۰۰ فعال سلامت آموزش می‌دهیم

and deploy them into the highest-need communities in America.

و به جاهایی که بیشترین نیاز را درآمریکا دارند اعزام می‌کنیم.

Because when we do, we will disrupt disease;

چون با این‌ کار بیماری را شکست می‌دهیم؛

we will create a new culture of health.

و فرهنگ جدید سلامت را ایجاد خواهیم کرد.

And what we will do is create a support system

آنچه که ما انجام خواهیم داد ایجاد سیستمی حمایتی

for one million Black women to walk to save their own lives.

برای یک میلیون زن سیاه‌پوست است تا برای نجات جانشان پیاده‌روی کنند

(Applause)

(تشویق حضار)

And our training is unparalleled.

آموزش‌های‌ ما بی‌سابقه است.

I just want you to imagine.

فقط آنرا تصور کنید.

It's like a revival, tent-like festival,

مانند یک فستیوال جان بخشی است،

not unlike the civil rights movement teach-ins.

که بی‌شباهت به نشست‌های جنبش حقوق‌ شهروندی نیست.

And we're going to go all across the country.

ما به سراسر کشور خواهیم رفت.

It is the biggest announcement this week:

بزرگترین خبر این هفته این است که:

Vanessa and I and a team of masterful teachers,

من و ونسا و تیمی از معلمان چیره‌دست

all to culminate next year,

همه برآنیم که تا سال آینده

on sacred ground,

در زمینه مذهبی،

in Selma, Alabama,

در سلما و آلاباما، به اوج خود برسیم

to create a new annual tradition that we are calling "Summer of Selma."

تا رسمی سالیانه که آن را «تابستان سلما» نامیده‌ایم ایجاد کنیم.

VG: Summer of Selma will be an annual pilgrimage

تابستا سلما یک سفرزیارتی سالانه خواهد بود

that will include a walk --

که شامل پیاده‌روی هم می‌شود--

54 miles,

۸۷ کیلومتر،

the sacred route from Selma to Montgomery.

جاده زیارتی از سلما به مونتگمری.

It will also include rigorous training.

این رسم شامل یک سری تمرینات سخت هم می‌شود.

Picture it,

تصور کنید،

as women come to learn organizing and recruitment strategies,

وقتی زنان می‌آیند تا سازمان‌دهی و استراتژی‌های عضوگیری را یاد بگیرند،

to study exercise science,

و همچنین به مطالعه علم تمرین بدنی،

to take nutrition classes,

رفتن به کلاس‌های علم تغذیه،

to learn storytelling,

یادگیری داستان‌گویی،

to become certified as outdoor trip leaders

و لیدرهای مدرک‌دار برای سفرهای کوتاه

and community advocates.

و مدافعان جامعه می‌شوند.

TMD: This is going to be unprecedented.

دیکسن: این اتفاق بی‌نظیری خواهد شد.

It's going to be a moment in time like a cultural institution,

رویدادی که به شکل یک سنت فرهنگی درخواهد آمد

and in fact,

و در حقیقت،

it's going to be the Woodstock of Black Girl Healing.

به ووداستوک(فستیوال موسیقی) دختران سیاه‌پوست بدل می‌شود

(Laughter)

(خنده حضار)

(Applause)

(تشویق حضار)

VG: And the need --

ونسا: این نیاز--

it's more urgent than ever.

از هر زمان دیگری ضروری‌تر است.

We are losing our communities' greatest resource.

ما داریم بیشترین منابع جامعه‌مان را از دست می‌دهیم

Black women are dying in plain sight.

زنان سیاه درمقابل چشمان ما می‌میرند.

And not only is no one talking about it,

نه تنها کسی در این‌ باره حرفی نمی‌زند،

but we refuse to acknowledge

بلکه از اذعان به آن نیز خودداری می‌کنیم

that the source of this crisis is rooted in the same injustice

که علت این بحران در همان بی‌عدالتی ریشه دارد

that first propelled the civil rights movement.

که درابتدا جنبش حقوق مدنی را به راه انداخت.

On December 30 of 2017,

در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۷،

Erica Garner,

اریکا گارنر،

the daughter of Eric Garner,

دختر اریک گارنر،

a Black man who died on the streets of New York

مرد سیاه‌پوستی که پلیس او را

from a police choke hold,

در خیابان‌های نیویورک خفه کرد،

passed away of a heart attack.

بر اثر سکته قلبی درگذشت.

Erica was just 27 years old,

اریکا تنها ۲۷ سال داشت،

the mother of two children.

و صاحب دو فرزند بود.

She would be one of 137 Black women that day --

او یکی از ۱۳۷ زن سیاه‌پوستی است که روزانه-

more than 50,000 in the last year --

و بیش از۵۰,۰۰۰ زن سالانه--

to die from a heart-related issue,

از مسائل مربوط به قلب می‌میرند،

many of their hearts broken from trauma.

که قلب بیشترشان به خاطر یک ضربه روحی شکسته است.

The impacts of stress on Black women

تاثیر استرس بر روی زنان سیاه‌پوست

who send their children and spouses out the door each day,

که هرروز مردان و فرزندانشان را به بیرون از خانه می‌فرستند،

unsure if they will come home alive;

و مطمئن نیستند که آیا زنده به خانه برمی‌گردند یا خیر؛

who work jobs where they are paid 63 cents to every dollar paid to white men;

زنانی که برابر یک دلار دستمزد یک سفیدپوست ۶۳ سنت دستمزد می‌گیرند،

who live in communities with crumbling infrastructure

زنانی که در جوامعی با زیرساخت‌هایی سست شده زندگی می‌کنند،

with no access to fresh fruits or vegetables;

که به میوه یا سبزیجات تازه دسترسی ندارند؛

with little to no walkable or green spaces --

وفضای سبز یا جای قابل پیاده‌روی چندانی در دسترسشان نیست.

the impact of this inequality is killing Black women

این بی‌عدالتی در کشور سریعتر و شدیدتر از دیگر گروه‌ها

at higher and faster rates than any other group in the country.

منجر به مرگ زنان سیاه‌پوست می‌شود.

But that is about to change.

اما این روند درشرف تغییر است.

It has to.

باید تغییر کند.

TMD: So let me tell you a story.

می‌خواهم داستانی تعریف‌ کنم

About three weeks ago --

حدودا سه هفته پیش--

many of you may have watched --

که خیلی از شما شاید دیده باشید--

Vanessa and I and a team of 10 women walked 100 miles

ونسا و من و یک تیم ۱۰ نفره از زنان ۱۶۱کیلومتر

on the actual Underground Railroad.

روی خط مترو زیرزمینی راه رفتیم.

We did it in five days --

این کار پنج روز طول کشید-

five long and beautiful days.

پنج روز زیبا و طولانی.

And the world watched.

دنیا ما را تماشا کرد.

Three million people watched the live stream.

سه میلیون نفر بطور زنده این حرکت ما را دیدند.

Some of you in here, the influencers, shared the story.

بعضی ازشما ، بانقوذهای اینجا این داستان را به اشتراک گذاشتید.

Urban Radio blasted it across the country.

رادیو محلی این خبررا درسراسرکشور پخش کرد.

VG: Even the E! News channel interrupted a story about the Kardashians --

حتی شبکه E! شبکه خبرداستانی درمورد خانواده کارداشیان‌ها را متوقف کرد--

which, if you asked us, is just a little bit of justice --

که اگراز من بپرسید حقشان بوده--

(Laughter)

(خنده حضار)

to report that GirlTrek had made it safely on our hundred-mile journey.

تا کاری که گرل ترک با سفر ۱۶۱ کیلومتری خود انجام دادند را گزارش کند.

(Applause)

(تشویق حضار)

TMD: People were rooting for us.

دیکسن: مردم از ما طرفداری کردند.

And they were rooting for us because in this time of confusion and contention,

آنها از ما حمایت می‌کنند چون دراین زمانه سردرگمی و مشاجره

this journey allowed us all to reflect on what it meant to be American.

این سفر به همه ما این اجازه را داد

We saw America up close and personal as we walked.

تا در این راهپیمایی آمریکا را از نزدیک ببینیم.

We walked through historic towns,

در شهرهای تاریخی،

through dense forest,

از میان جنگل‌های انبوه

past former plantations.

و کشتزارها گذشتیم.

And one day,

یک روز

we walked into a gas station that was also a café,

به جایگاه سوختی رفتیم که کافه هم داشت.

and it was filled with men.

و پر از مرد بود.

They were wearing camo and had hunting supplies.

آنها لباس ارتشی پوشیده‌ بودند و لوازم شکار داشتند.

And out front were all of their trucks, and one had a Confederate flag.

کامیون‌هایشان بیرون جلوی پارک بود و یکی ازکامیون‌ها پرچم ایالت جنوبی را داشت.

And so we left the establishment.

برای همین ما آن جا را ترک کردیم.

And as we were walking along this narrow strip of road,

وقتی که داشتیم در امتداد آن مسیر باریک قدم برمی‌داشتیم،

a few of the trucks reared by us so close,

از نزدیک مواظب چندتا از کامیون‌ها بودیم،

and out of their tailpipe was the specter of mob violence.

که از لوله اگزوزشان شبح ارازل و اوباش بیرون می‌آمد.

It was unnerving.

خیلی آزاردهنده بود.

But then it happened.

اما بعد از آن اتفاقی افتاد.

Right on the border of Maryland and Delaware,

درست روی مرز مریلند و دلور،

we saw a man standing by his truck.

دیدیم مردی کنارکامیونش ایستاده بود

The tailgate was down.

تخته عقب کامیونش پایین بود.

He had on a brown jacket.

یک ژاکت قهوه‌ای پوشیده بود.

He was standing there awkwardly.

بطور ناراحت کننده‌ ایستاده بود.

The first two girls in our group, Jewel and Sandria,

دو تا از اولین دخترهای گروه ما جوئل و ساندرا

they walked by because he looked suspicious.

از او فاصله گرفتند چون مشکوک به نظر می‌آمد.

(Laughter)

(خنده حضار)

But the bigger group, we stopped to give him a chance.

اما گروه بزرگتری از ما ایستادیم تا به او شانسی بدهیم.

And he walked up to us and he said,

او به سمت ما آمد و گفت:

"Hi, my name is Jake Green.

«سلام، من جک گرین هستم.

I heard you on Christian radio this morning,

امروز از رادیو کریستین درباره شما شنیدم،

and God told me to bring you supplies."

و خدا به من گفت که برای شما وسیله بیاورم.»

He brought us water,

او برای ما آب،

he brought us granola,

گرانولا،

and he brought us tissue.

و دستمال کاغذی آورده بود.

And we needed tissue because we had just walked through a nor'easter;

ما به دستمال نیاز داشتیم چون تازه در توفان پیاده‌روی کرده بودیم؛

it was 29 degrees, it was sleeting on our faces.

درحالیکه دما ۲۹درجه بود و تگرگ به صورتمان می‌خورد

Our sneakers and our socks were frozen and wet and frozen again.

کفش‌ها و جورابمان یخ می‌بستند و دوباره خیس می‌شدند و یخ می‌بستند.

We needed that tissue more than he could have possibly understood.

ما به دستمال‌ها بیش از هر چیز دیگری نیاز داشتیم.

So on that day, in that moment,

در آن روز و در آن لحظه

Jake Green renewed my faith in God for sure,

جک گرین جان من را از ایمان به خدا کرد،

but he renewed my faith in humanity.

و همینطور ایمان به انسانیت.

We have a choice to make.

ما گزینه‌ای برای انتخاب داریم.

In America, we can fall further into the darkness of discord, or not.

درآمریکا، ما می‌توانیم هرچه بیشتر در تاریکی تفرقه بیفتیم ویا نه.

And I am here to tell you

اینجاهستم تا به شما بگویم

that the women of GirlTrek are walking through the streets

که زنان گرل ترک در خیابان‌ها

with a light that cannot be extinguished.

با نوری خاموشش نشدنی راه می‌روند

VG: They are also walking through the streets with a mission

ونسا: آنها با هدفی درخیابان‌ها راه می‌روند

as clear and as powerful as the women who marched in Montgomery:

که به همان روشنی و قدرتمندی زنانی که در مونت گومری راهپیمایی کردند هست.

that disease stops here,

که بیماری در همین‌جا متوقف شود

that trauma stops here.

آن ضربه روحی در همین‌جا متوقف شود.

And with your support

و با کمک شما

and in our ancestors' footsteps,

و در راستای گذشته‌گانمان

these 10,000 newly trained activists will launch the largest health revolution

این ۱۰,۰۰۰ فعال تازه آموزش‌ دیده بزرگترین انقلاب سلامت را آغاز خواهند کرد

this country has ever seen.

که تاکنون این کشور به خود دیده است.

And they will return to their communities and model the best of human flourishing.

آنها به جامعه‌شان برخواهند گشت و بهترین انسان‌های موفق را الگوی خود قرار می‌دهند.

And we --

و ما--

we will all celebrate.

همه ما باهم این جشن را می‌گیریم.

Because like Jake Green understood,

چون همانطور که جک گرین فهمید،

our fates are intertwined.

سرنوشت ما به هم گره خورده است.

Septima Clark once said,

روزی سپتیما کلارک گفت،

"The air has finally gotten to a place where we can breathe it together."

«هوا بلاخره به جایی رسیده است که همه ما بتوانیم درکنار هم نفس بکشیم.»

And yet,

اگرچه،

the haunting last words of Eric Garner were: "I can't breathe."

آخرین حرف‌های فراموش نشدنی اریک گارنر این این بود: «نمی‌توانم نفس بکشم.»

And his daughter Erica died at 27 years old,

و دخترش اریکا که در ۲۷ سالگی مرد،

still seeking justice.

هنوز به دنبال عدالت است.

So we --

پس ما--

we're going to keep doing Septima's work

می‌خواهیم کار سپتیما را ادامه دهیم

until her words become reality,

تا زمانیکه حرف‌هایش تحقق پیدا کند،

until Black women are no longer dying,

تا زمانیکه دیگر هیچ زن سیاه ‌پوستی نمیرد،

until we can all breathe the air together.

تا زمانیکه همه ما بتوانیم با هم نفس بکشیم.

Thank you.

متشکرم.

(Applause)

(تشویق حضار)