The agony of opioid withdrawal — and what doctors should tell patients about it | Travis Rieder

1,289,118 views

2018-07-20 ・ TED


New videos

The agony of opioid withdrawal — and what doctors should tell patients about it | Travis Rieder

1,289,118 views ・ 2018-07-20

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Anahita Fathipour Reviewer: sadegh zabihi
00:12
"How much pain medication are you taking?"
0
12760
2040
«چقدر داروی مسکن مصرف می‌کنید؟»
00:16
That was the very routine question that changed my life.
1
16120
2840
این سوال بسیار معمولی بود که زندگی من را تغییر داد.
00:19
It was July 2015,
2
19880
1496
جولای ۲۰۱۵ بود،
00:21
about two months after I nearly lost my foot
3
21400
2376
حدود دو ماه بعد از اینکه من تقریبا پایم را از دست دادم
00:23
in a serious motorcycle accident.
4
23800
1600
در یک تصادف جدی موتورسیکلت.
00:26
So I was back in my orthopedic surgeon's office
5
26400
2496
من برگشته بودم به مطب جراح ارتوپتم
00:28
for yet another follow-up appointment.
6
28920
2000
برای یک ویزیت پیگیری دیگر.
00:31
I looked at my wife, Sadiye;
7
31560
1376
به همسرم صدیه نگاه کردم:
00:32
we did some calculating.
8
32960
1240
یک محاسبه‌ای با هم کردیم.
00:35
"About 115 milligrams oxycodone," I responded.
9
35000
3360
جواب دادم، «حدود ۱۱۵ میلی‌گرم اکسی‌کدن.»
00:38
"Maybe more."
10
38960
1656
«شاید بیشتر.»
00:40
I was nonchalant, having given this information to many doctors
11
40640
4055
من آرام بودم، چون این پاسخ را قبلا هم به بسیاری دکترها داده بودم.
00:44
many times before,
12
44720
1896
بارها،
00:46
but this time was different.
13
46640
1360
ولی اینبار متفاوت بود.
00:48
My doctor turned serious
14
48840
1576
دکترم جدی شد
00:50
and he looked at me and said,
15
50440
1416
و بمن نگاه کرد و گفت،
00:51
"Travis, that's a lot of opioids.
16
51880
2376
«ترویس، این مقدار بسیار زیادی مسکن است.
00:54
You need to think about getting off the meds now."
17
54280
2520
باید به فکر این باشی که داروهایت را کنار بگذاری.»
00:57
In two months of escalating prescriptions,
18
57520
2056
در دوماهی که میزان داروهای من بیشتر می‌شد،
00:59
this was the first time that anyone had expressed concern.
19
59600
2880
این اولین باری بود که کسی ابراز نگرانی کرده بود.
01:03
Indeed, this was the first real conversation I'd had
20
63120
2736
درواقع، این اولین مکالمه واقعی بود که من
01:05
about my opioid therapy, period.
21
65880
1760
در مورد دوره معالجه‌ام با مسکن داشتم.
01:08
I had been given no warnings,
22
68520
2016
به من هیچ اخطاری داده نشده بود،
01:10
no counseling,
23
70560
1616
هیچ مشاوره‌ای،
01:12
no plan ...
24
72200
1200
هیچ نقشه‌ای ...
01:14
just lots and lots of prescriptions.
25
74000
2400
فقط مقدار زیادی دارو.
01:17
What happened next really came to define my entire experience of medical trauma.
26
77960
4296
چیزی که بعد اتفاق افتاد، تجربه من از آسیب پزشکی را تعریف کرد.
01:22
I was given what I now know is a much too aggressive tapering regimen,
27
82280
4856
طوری که الان می‌دانم، به من یک رژیم سرسخت کاهش دهنده داده شده بود،
01:27
according to which I divided my medication into four doses,
28
87160
2920
که براساس آن من داروهایم را به چهار قسمت تقسیم کردم،
01:30
dropping one each week over the course of the month.
29
90920
2480
که هر هفته یکی از قسمتها را حذف می‌کردم.
01:34
The result is that I was launched into acute opioid withdrawal.
30
94720
4080
نتیجه اینکه من در یک برنامه سفت و سخت ترک مسکن بودم.
01:39
The result, put another way,
31
99960
2496
نتیجه به زبان دیگر،
01:42
was hell.
32
102480
1200
جهنم بود.
01:45
The early stages of withdrawal feel a lot like a bad case of the flu.
33
105520
5096
اولین مراحل ترک بسیار شبیه یک آنفولانزای بد است.
01:50
I became nauseated,
34
110640
1776
سرگیجه داشتم،
01:52
lost my appetite,
35
112440
1736
اشتهایم را از دست دادم،
01:54
I ached everywhere,
36
114200
1936
همه جایم درد می‌کرد،
01:56
had increased pain in my rather mangled foot;
37
116160
2560
درد بیشتر و بیشتری در پای آسیب دیده‌ام داشتم،
01:59
I developed trouble sleeping due to a general feeling of restlessness.
38
119760
4280
خوابیدن برایم سخت‌تر شد، بخاطر حس کلی خستگی.
02:05
At the time,
39
125680
1376
آن موقع،
02:07
I thought this was all pretty miserable.
40
127080
1920
فکر کردم این واقعا وحشتناک است.
02:10
That's because I didn't know what was coming.
41
130000
2096
چون نمی‌دانستم که چه چیزی در راه است.
02:13
At the beginning of week two,
42
133640
2336
در ابتدای هفته دوم،
02:16
my life got much worse.
43
136000
1240
زندگیم بسیار بدتر شد.
02:18
As the symptoms dialed up in intensity,
44
138160
2960
طوری که علائم بسیار شدیدتر شد،
02:22
my internal thermostat seemed to go haywire.
45
142080
2896
کنترل دمای درونیم، کاملا خارج از کنترل شد.
02:25
I would sweat profusely almost constantly,
46
145000
2856
من یک لحظه شدیدا عرق می‌کردم،
02:27
and yet if I managed to get myself out into the hot August sun,
47
147880
3936
و اگر می‌توانستم خودم را در یک روز گرم مردادی بیرون بکشم،
02:31
I might look down and find myself covered in goosebumps.
48
151840
2800
ممکن بود نگاه کنم و ببینم که موی بدنم از سرما سیخ شده.
02:35
The restlessness that had made sleep difficult during that first week
49
155537
3239
بی‌تابی‌ای که باعث بی‌خوابی من در هفته اول شده بود
02:38
now turned into what I came to think of as the withdrawal feeling.
50
158800
3320
حالا تبدیل به چیزی شده بود که من آن را مثل حس ترک تجربه کردم.
02:42
It was a deep sense of jitters that would keep me twitching.
51
162800
5016
حالت عصبی بسیار عمیقی بود که باعث جمع شدن و گره خوردن من می‌شد.
02:47
It made sleep nearly impossible.
52
167840
1600
و خواب را تقریبا غیرممکن کرده بود.
02:50
But perhaps the most disturbing was the crying.
53
170560
3760
ولی شاید اذیت کننده‌ترین موضوع گریه بود.
02:55
I would find myself with tears coming on
54
175760
5016
من خودم را در حال گریه پیدا می‌کردم
03:00
for seemingly no reason
55
180800
1736
که ظاهرا بدون دلیل بود
03:02
and with no warning.
56
182560
1240
و بدون اخطار.
03:05
At the time they felt like a neural misfire,
57
185040
2416
در آن زمان بنظر یک مشکل عصبی می‌آمد،
03:07
similar to the goosebumps.
58
187480
1400
مثل سیخ شدن مو روی بدنم.
03:09
Sadiye became concerned, and she called the prescribing doctor
59
189960
3976
صدیه نگران شد، و به دکتری که نسخه داده بود زنگ زد
03:13
who very helpfully advised lots of fluids for the nausea.
60
193960
3200
که پیشنهاد مایعات زیاد برای سرگیجه‌ داد.
03:18
When she pushed him and said, "You know, he's really quite badly off,"
61
198480
3336
ولی وقتی به دکتر گفت که حالم واقعا بد است،
03:21
the doctor responded, "Well, if it's that bad,
62
201840
2176
دکتر گفت: «اگر آنقدر بد است،
03:24
he can just go back to his previous dose for a little while."
63
204040
2880
می‌تواند مدت کوتاهی روی نسخه قدیمی‌اش باشد.»
03:28
"And then what?" I wondered.
64
208200
1880
«و بعد چه؟» من فکر کردم.
03:31
"Try again later," he responded.
65
211160
2080
او گفت، «بعدا دوباره سعی کن.»
03:34
Now, there's no way that I was going to go back on my previous dose
66
214120
4056
حالا دیگر امکان نداشت که من نسخه قدیمی‌ام را تکرار کنم
03:38
unless I had a better plan for making it through the withdrawal next time.
67
218200
3480
مگر اینکه نقشه بهتری برای تحمل ترک بعدی داشتم.
03:42
And so we stuck to riding it out and dropped another dose.
68
222320
3880
پس ما به مسیر قبلی ادامه دادیم و قسمت دیگری از دارو را کم کردیم.
03:47
At the beginning of week three,
69
227720
1640
ابتدای هفته سوم،
03:50
my world got very dark.
70
230200
1680
دنیای من بسیار تاریک شد.
03:53
I basically stopped eating,
71
233000
3016
من دیگر غذا نمی‌خوردم،
03:56
and I barely slept at all
72
236040
1776
من تقریبا نمی‌خوابیدم
03:57
thanks to the jitters that would keep me writhing all night.
73
237840
2840
بخاطر فشارهای عصبی که مرا کل شب در تلاطم نگه می‌داشت.
04:01
But the worst --
74
241800
1936
ولی بدترین --
04:03
the worst was the depression.
75
243760
1381
بدترین چیز افسردگی بود.
04:06
The tears that had felt like a misfire before
76
246480
4056
اشکهایی که قبلا اشتباهی بنظر می‌رسید
04:10
now felt meaningful.
77
250560
1200
الان معنی داشت.
04:12
Several times a day I would get that welling in my chest
78
252640
3256
چندین بار در روز سینه‌ام باد می‌کرد
04:15
where you know the tears are coming,
79
255920
1720
جایی که می‌دانستی اشکها در راهند،
04:18
but I couldn't stop them
80
258480
1656
ولی نمی‌توانستم جلوی آنها را بگیرم
04:20
and with them came desperation and hopelessness.
81
260160
3920
و با آنها استیصال و ناامیدی آمد.
04:24
I began to believe that I would never recover
82
264880
2936
کم کم فکر کردم که من هیج وقت بهتر نمی‌شوم.
04:27
either from the accident or from the withdrawal.
83
267840
2360
نه از تصادف و نه از ترک.
04:31
Sadiye got back on the phone with the prescriber
84
271680
2255
صدیه دوباره به دکتر زنگ زد
04:33
and this time he recommended that we contact our pain management team
85
273959
3257
و اینبار او توصیه کرد که ما با تیم مدیریت درد تماس بگیریم
04:37
from the last hospitalization.
86
277240
1696
از دوره بستری قبلی.
04:38
That sounded like a great idea,
87
278960
1576
این بنظر ایده بسیار خوبی آمد،
04:40
so we did that immediately,
88
280560
1310
ما بلافاصله این کار را کردیم،
04:42
and we were shocked when nobody would speak with us.
89
282640
2429
و در شوک بودیم وقتی هیچ کس حاضر به صحبت با ما نشد،
04:45
The receptionist who answered the phone advised us
90
285760
3136
منشی‌ای که تلفن را جواب داد توضیح داد
04:48
that the pain management team provides an inpatient service;
91
288920
3936
که تیم مدیریت درد، به بیماران بستری خدمات می‌دهند،
04:52
although they prescribe opioids to get pain under control,
92
292880
2736
بااینکه نسخه‌های مسکن‌ برای کنترل درد می‌نویسند،
04:55
they do not oversee tapering and withdrawal.
93
295640
2080
برای ترک و کم کردن دارو خدماتی ارائه نمی‌دهند.
04:59
Furious, we called the prescriber back and begged him for anything --
94
299320
5240
با عصبانیت به دکتر زنگ زدیم و از او خواستیم هر راه حل ممکن دیگری بدهد
05:05
anything that could help me --
95
305360
1696
هرچیزی که می‌توانست به من کمک کند
05:07
but instead he apologized,
96
307080
1600
ولی در مقابل، او عذرخواهی کرد،
05:09
saying that he was out of his depth.
97
309440
2256
و گفت که کاری از دستش بر نمی‌آید.
05:11
"Look," he told us,
98
311720
1376
او به ما گفت، «ببینید،»
05:13
"my initial advice to you is clearly bad,
99
313120
2496
«توصیه اول من به شما به وضوح بد است،
05:15
so my official recommendation is that Travis go back on the medication
100
315640
3616
پس من رسما به شما می‌گویم که ترویس برگردد روی نسخه قبلی
05:19
until he can find someone more competent to wean him off."
101
319280
2720
تا اینکه بتواند کسی را پیدا کند که روش بهتری برای ترک دادن داشته باشد.»
05:24
Of course I wanted to go back on the medication.
102
324840
2256
معلوم هست که من می‌خواستم برگردم به نسخه قبلی.
05:27
I was in agony.
103
327120
1960
من در عذاب بودم.
05:30
But I believed that if I saved myself from the withdrawal with the drugs
104
330920
6816
ولی باور داشتم که اگر خودم را با دارو از ترک داروها نجات دهم
05:37
that I would never be free of them,
105
337760
1667
هیچ موقع از آنها آزادی نخواهم داشت،
05:40
and so we buckled ourselves in,
106
340560
2136
پس کمربندها را بستیم
05:42
and I dropped the last dose.
107
342720
1334
و قسمت آخر را هم قطع کردم.
05:46
As my brain experienced life without prescription opioids
108
346080
3136
وقتی که مغز من زندگی بدون مسکن‌ها را تجربه کرد
05:49
for the first time in months,
109
349240
1400
برای اولین بار در طول ماهها،
05:52
I thought I would die.
110
352360
1240
فکر کردم می‌میرم.
05:54
I assumed I would die --
111
354680
1256
تصور کردم می‌میرم
05:55
(Crying)
112
355960
1056
(گریه می‌کند)
05:57
I'm sorry.
113
357040
1216
متاسفم.
05:58
(Crying)
114
358280
1920
(گریه می‌کند)
06:04
Because if the symptoms didn't kill me outright,
115
364840
2240
چون اگر علائم مرا نمی‌کشت،
06:07
I'd kill myself.
116
367920
1200
من خودم را می‌کشتم.
06:10
And I know that sounds dramatic,
117
370360
1856
می‌دانم که این بنظر نمایشی می‌آید،
06:12
because to me, standing up here years later,
118
372240
2736
چون حتی برای من بعد از سالها اینجا ایستادن،
06:15
whole and healthy --
119
375000
1856
تمام و کمال و سالم
06:16
to me, it sounds dramatic.
120
376880
1280
این نمایشی می‌آید.
06:19
But I believed it to my core
121
379240
1480
ولی من تا مغز استخوانم باورش کردم.
06:23
because I no longer had any hope
122
383000
2840
چون دیگر امیدی نداشتم
06:27
that I would be normal again.
123
387360
1381
که دوباره نرمال شوم.
06:33
The insomnia became unbearable
124
393480
2976
بی‌خوابی غیر قابل تحمل شد
06:36
and after two days with virtually no sleep,
125
396480
3000
و بعد از دو روز تقریبا بدون خواب،
06:40
I spent a whole night on the floor of our basement bathroom.
126
400280
4000
تمام شب را روی زمین دستشویی زیرزمین سر کردم.
06:45
I alternated between cooling my feverish head
127
405240
3376
یا تب سرم را با سردی
06:48
against the ceramic tiles
128
408640
1680
سرامیک‌ها خنک می‌کردم
06:51
and trying violently to throw up despite not having eaten anything in days.
129
411120
4080
و یا شدیدا سعی می‌کردم که استفراغ کنم باوجود اینکه روزها بود چیزی نخورده بودم.
06:56
When Sadiye found me at the end of the night
130
416960
2096
وقتی صدیه مرا انتهای شب پیدا کرد
06:59
she was horrified,
131
419080
1296
بسیار وحشت‌زده شد،
07:00
and we got back on the phone.
132
420400
1400
و دوباره زنگ زدیم.
07:02
We called everyone.
133
422240
1296
به همه زنگ زدیم.
07:03
We called surgeons and pain docs and general practitioners --
134
423560
3816
ما به جراحان زنگ زدیم، به پزشکان درد و پزشکان عمومی
07:07
anyone we could find on the internet,
135
427400
2536
هرکسی که می‌توانستیم روی اینترنت پیدا کنیم
07:09
and not a single one of them would help me.
136
429960
2040
و هیچکدام آنها کمکی نکردند.
07:13
The few that we could speak with on the phone
137
433120
2280
کسانی که توانستیم با آنها صحبت کنیم
07:16
advised us to go back on the medication.
138
436480
2160
توصیه کردند که نسخه قبلی را تکرار کنیم.
07:21
An independent pain management clinic said that they prescribe opioids
139
441000
4216
یک کلینیک درد توضیح داد که آنها مسکن‌ها را تجویز می‌کنند
07:25
but they don't oversee tapering or withdrawal.
140
445240
2200
ولی برای ترک و کم کردن آن خدماتی ندارند.
07:29
When my desperation was clearly coming through my voice,
141
449160
3296
وقتی استیصال من از صدایم مشخص بود
07:32
much as it is now,
142
452480
1280
همانطوری که الان مشخص است،
07:35
the receptionist took a deep breath and said,
143
455520
2816
منشی نفس عمیقی کشید و گفت:
07:38
"Mr. Rieder, it sounds like perhaps what you need is a rehab facility
144
458360
3256
«آقای ریدر، بنظر می‌آید که شما شاید نیاز به موسسه توانبخشی دارید
07:41
or a methadone clinic."
145
461640
1240
و یا یک کلینیک متادون.»
07:43
I didn't know any better at the time, so I took her advice.
146
463680
2816
کار دیگری بنظرم نمی‌رسید، و به توصیه او عمل کردیم.
07:46
I hung up and I started calling those places,
147
466520
2376
قطع کردم و شروع کردم به زنگ زدن به آن جاها
07:48
but it took me virtually no time at all
148
468920
2416
ولی تقریبا بسرعت
07:51
to discover that many of these facilities
149
471360
2816
متوجه شدم که بیشتر این موسسات
07:54
are geared towards those battling long-term substance use disorder.
150
474200
3416
برای کسانی هستند که اعتیاد طولانی‌مدت داشته‌‌اند.
07:57
In the case of opioids,
151
477640
1376
در مورد مسکن‌ها،
07:59
this often involves precisely not weaning the patient off the medication,
152
479040
3616
این معمولا به این معنی‌ست که بیمار را ترک نمی‌دهند،
08:02
but transitioning them onto the safer, longer-acting opioids:
153
482680
4216
بلکه او را به مسکن کم‌ضررتری که مدت زمان عمل طولانی‌تری دارد سوق می‌دهند:
08:06
methadone or buprenorphine for maintenance treatment.
154
486920
3056
متادون یا ابوپروفین. برای نگهداری و گذران.
08:10
In addition, everywhere I called had an extensive waiting list.
155
490000
2960
علاوه بر آن هرجایی که من زنگ زدم یک لیست انتظار طولانی داشت.
08:13
I was simply not the kind of patient they were designed to see.
156
493680
3040
من مدل بیماری نبودم که این موسسات برای آن طراحی شده باشند.
08:18
After being turned away from a rehab facility,
157
498240
2856
بعد از اینکه یک موسسه توانبخشی عذر مرا خواست
08:21
I finally admitted defeat.
158
501120
1520
من در نهایت قبول کردم که شکست خوردم.
08:23
I was broken and beaten,
159
503840
1320
من شکسته و خسته بودم،
08:26
and I couldn't do it anymore.
160
506320
1520
و نمی‌توانستم ادامه دهم.
08:29
So I told Sadiye that I was going back on the medication.
161
509560
2880
پس به صدیه گفتم که می‌خواهم نسخه‌ام را تکرار کنم.
08:33
I would start with the lowest dose possible,
162
513680
2056
با کمترین مقدار شروع می‌کنم،
08:35
and I would take only as much as I absolutely needed
163
515760
2429
و فقط مقداری را می‌خورم که واقعا لازم دارم
08:38
to escape the most crippling effects of the withdrawal.
164
518213
2600
برای فرار از عواقب فلج‌ کننده ترک.
08:41
So that night she helped me up the stairs
165
521680
1976
آن شب، او کمکم کرد که از پله‌ها بالا بروم
08:43
and for the first time in weeks I actually went to bed.
166
523680
2975
و برای اولین بار بعد از شبهای زیاد من به تختم رفتم.
08:46
I took the little orange prescription bottle,
167
526679
2856
ظرف کوچک نارنجی داروها را برداشتم
08:49
I set it on my nightstand ...
168
529559
1441
روی پاتختی‌ام گذاشتم ...
08:52
and then I didn't touch it.
169
532559
1321
ولی به آن دست نزدم.
08:55
I fell asleep,
170
535120
1256
به خواب رفتم،
08:56
I slept through the night
171
536400
1936
تمام شب را خوابیدم
08:58
and when I woke up,
172
538360
1256
وقتی بیدار شدم،
08:59
the most severe symptoms had abated dramatically.
173
539640
2320
علائم شدید، بطور قابل توجهی کاهش یافته بودند.
09:03
I'd made it out.
174
543680
1256
من از این مسیر گذشتم.
09:04
(Applause)
175
544960
5440
(تشویق)
09:14
Thanks for that, that was my response, too.
176
554440
2056
ممنونم، من هم همین کار را کردم.
09:16
(Laughter)
177
556520
1800
(خنده)
09:19
So --
178
559960
1200
پس
09:24
I'm sorry, I have to gather myself just a little bit.
179
564080
2480
ببخشید باید یکم خودم را جمع کنم.
09:27
I think this story is important.
180
567920
2256
فکر می‌کنم این داستان مهم است.
09:30
It's not because I think I'm special.
181
570200
2256
نه بخاطر اینکه فکر می‌کنم من خاص هستم.
09:32
This story is important precisely because I'm not special;
182
572480
3056
این داستان مهم است دقیقا بخاطر اینکه من خاص نیستم.
09:35
because nothing that happened to me was all that unique.
183
575560
2880
چون چیزی که برای من اتفاق افتاد منحصر بفرد نبود.
09:39
My dependence on opioids was entirely predictable
184
579680
3296
وابستگی من به مسکن کاملا قابل پیش‌بینی بود
09:43
given the amount that I was prescribed
185
583000
1896
باتوجه به مقداری که برایم تجویز شده بود
09:44
and the duration for which I was prescribed it.
186
584920
2640
و برای مدت زمانی که برایم تجویز شده بود.
09:48
Dependence is simply the brain's natural response to an opioid-rich environment
187
588360
4816
وابستگی عکس‌العمل طبیعی مغز به محیط پر از مسکن است
09:53
and so there was every reason to think that from the beginning,
188
593200
3816
پس از همان ابتدا مشخص بود که من
09:57
I would need a supervised, well-formed tapering plan,
189
597040
2720
نیاز به یک دوره طراحی شده ترک با نظارت متخصص خواهم داشت،
10:00
but our health care system seemingly hasn't decided
190
600840
4096
ولی سیستم درمانی ما بنظر هنوز تصمیم نگرفته که
10:04
who's responsible for patients like me.
191
604960
2240
چه کسی مسوول بیمارانی مثل من است.
10:08
The prescribers saw me as a complex patient
192
608120
3576
پزشکان مرا بعنوان یک بیمار پیجیده می‌دیدند
10:11
needing specialized care,
193
611720
1496
که نیاز به معالجه تخصصی داشت،
10:13
probably from pain medicine.
194
613240
1456
احتمالا درمان درد.
10:14
The pain docs saw their job as getting pain under control
195
614720
3736
پزشکان درد وظیفه‌شان را در تحت کنترل قرار دادن درد می‌دیدند
10:18
and when I couldn't get off the medication,
196
618480
2056
و وقتی من نمی‌توانستم از داروها رها شوم،
10:20
they saw me as the purview of addiction medicine.
197
620560
2696
من را در حوزه درمانی اعتیاد می‌دیدند.
10:23
But addiction medicine is overstressed
198
623280
2136
ولی داروهای اعتیاد زیادی جدی گرفته شده‌اند،
10:25
and focused on those suffering from long-term substance use disorder.
199
625440
3240
و بیشتر برای کسانی هستند که برای مدت طولانی اعتیاد داشته‌اند.
10:29
In short, I was prescribed a drug that needed long-term management
200
629400
3760
خلاصه، دارویی برای من تجویز شده ‌بود که مدیریت طولانی مدت نیاز داشت
10:33
and then I wasn't given that management,
201
633960
2016
و آن مدیریت و مراقبت به من داده نشده بود،
10:36
and it wasn't even clear whose job such management was.
202
636000
2840
و حتی مشخص نبود که این وظیفه چه کسی‌ست.
10:39
This is a recipe for disaster
203
639920
1560
این یک فاجعه است
10:42
and any such disaster would be interesting and worth talking about --
204
642600
3656
و چنین فاجعه‌ای شایان توجه است و ارزش صحبت کردن دارد --
10:46
probably worth a TED Talk --
205
646280
1360
شاید ارزش یک سخنرانی TED دارد --
10:48
but the failure of opioid tapering is a particular concern
206
648960
4336
ولی شکست مدیریت کاهش مسکن، خصوصا
10:53
at this moment in America
207
653320
1440
در حال حاضر در آمریکا، مشکل قابل توجهی‌ست
10:56
because we are in the midst of an epidemic
208
656160
2280
چون ما الان وسط یک بیماری همه‌گیر هستیم
10:59
in which 33,000 people died from overdose in 2015.
209
659280
4040
که توسط آن ۳۳٫۰۰۰ نفر در سال ۲۰۱۵ از استفاده زیاد فوت شدند.
11:04
Nearly half of those deaths involved prescription opioids.
210
664640
3520
تقریبا نصف این مرگ‌‌ها بر اثر مسکن‌های تجویزی بودند.
11:09
The medical community has in fact started to react to this crisis,
211
669680
5256
جامعه پزشکی شروع به ترتیب اثر دادن به این بحران کرده،
11:14
but much of their response has involved trying to prescribe fewer pills --
212
674960
4536
ولی بیشتر این واکنش این بوده که مسکن‌های کمتری تجویز شود
11:19
and absolutely, that's going to be important.
213
679520
2616
و حتما این مهم خواهد بود.
11:22
So for instance, we're now gaining evidence
214
682160
2256
برای مثال ما الان شواهدی داریم
11:24
that American physicians often prescribe medication
215
684440
3976
که پزشکان آمریکایی معمولا دارو تجویز می‌کنند
11:28
even when it's not necessary
216
688440
1536
حتی وقتی نیاز نیست
11:30
in the case of opioids.
217
690000
1216
در مورد مسکن‌ها.
11:31
And even when opioids are called for,
218
691240
1976
و حتی وقتی مسکن‌ها مورد نیاز هستند،
11:33
they often prescribe much more than is needed.
219
693240
2280
معمولا بسیار بیشتر از آنچه که مورد نیاز است تجویز می‌کنند.
11:36
These sorts of considerations help to explain why America,
220
696320
5176
این شواهد توضیح می‌دهد که چرا آمریکا،
11:41
despite accounting for only five percent of the global population,
221
701520
3616
با وجود اینکه فقط ۵٪ از جمعیت دنیا را دارد
11:45
consumes nearly 70 percent of the total global opioid supply.
222
705160
4080
۷۰٪ مسکن تولیدی در دنیا را مصرف می‌کند.
11:50
But focusing only on the rate of prescribing
223
710680
4496
ولی اگر تنها روی تجویز کردن تمرکز کنیم
11:55
risks overlooking two crucially important points.
224
715200
3320
ریسک این را داریم که دو نکته بسیار مهم را نادیده بگیریم.
11:59
The first is that opioids just are
225
719760
4856
اول این است که مسکن‌ها فقط
12:04
and will continue to be important pain therapies.
226
724640
2920
برای مدیریت درد هستند و در آینده هم همین خواهند بود.
12:08
As somebody who has had severe, real, long-lasting pain,
227
728200
5016
بعنوان کسی که درد شدید، واقعی و طولانی مدت داشته
12:13
I can assure you these medications can make life worth living.
228
733240
3720
می‌توانم اطمینان دهم که این داروها کمک می‌کنند که بیمار زندگی کند.
12:18
And second:
229
738480
1696
و دوم اینکه:
12:20
we can still fight the epidemic while judiciously prescribing opioids
230
740200
4936
ما می‌توانیم با این همه‌گیری مقابله کنیم با تجویز مسکن در جاهایی که واقعا لازم است
12:25
to people who really need them
231
745160
2576
و برای کسانیکه واقعا به آن نیاز دارند
12:27
by requiring that doctors properly manage the pills that they do prescribe.
232
747760
3560
و پزشکان را موظف کنیم که مدیریت داروهای تجویزیشان را بعهده بگیرند.
12:32
So for instance,
233
752200
1616
برای مثال،
12:33
go back to the tapering regimen that I was given.
234
753840
2320
اگر به برنامه کاهشی که به من داده شده بود نگاه کنیم
12:36
Is it reasonable to expect
235
756920
2096
آیا این منطقی‌ست که انتظار داشته باشیم
12:39
that any physician who prescribes opioids knows that that is too aggressive?
236
759040
3840
هر پزشکی که مسکن تجویز می‌کند می‌داند که این بسیار قوی است؟
12:43
Well, after I initially published my story in an academic journal,
237
763880
3776
بعد از اینکه من برای اولین بار داستانم را در یک مجله دانشگاهی منتشر کردم،
12:47
someone from the CDC sent me their pocket guide for tapering opioids.
238
767680
4160
یک نفر از CDC برایم یک دفترچه جیبی برای کاهش مسکن فرستاد.
12:52
This is a four-page document,
239
772640
1936
یک نوشته چهار صفحه‌ای.
12:54
and most of it's pictures.
240
774600
1240
و بیشتر آن عکس است.
12:57
In it, they teach physicians how to taper opioids in the easier cases,
241
777200
4776
در آن، به پزشکان یاد می‌دهند که چگونه مسکن‌ها را در موارد آسان‌ کاهش دهند،
13:02
and one of the their recommendations
242
782000
1736
و یکی از پیشنهادهایشان این است که
13:03
is that you never start at more than a 10 percent dose reduction per week.
243
783760
4240
هیچوقت با بیش از ۱۰٪ در هفته کاهش را شروع نکنند
13:09
If my physician had given me that plan,
244
789360
2736
اگر پزشک من به من آن برنامه را داده بود،
13:12
my taper would have taken several months instead of a few weeks.
245
792120
4920
برنامه ترک من چندین ماه طول می‌کشید بجای چند هفته.
13:18
I'm sure it wouldn't have been easy.
246
798440
2136
مطمئنم آسان نمی‌بود.
13:20
It probably would have been pretty uncomfortable,
247
800600
2360
شاید بسیار ناراحت می‌بود،
13:23
but maybe it wouldn't have been hell.
248
803840
1800
ولی احتمالا جهنم نمی‌بود.
13:26
And that seems like the kind of information
249
806720
2056
و آن بنظر از نوع اطلاعاتی می‌آید که
13:28
that someone who prescribes this medication ought to have.
250
808800
2720
کسی که این دارو را تجویز می‌کند باید داشته باشد.
13:33
In closing,
251
813080
1240
در خاتمه،
13:35
I need to say that properly managing prescribed opioids
252
815200
5416
باید این را بگویم که مدیریت مناسب مسکن‌های تجویزی
13:40
will not by itself solve the crisis.
253
820640
2160
بتنهایی بحران را حل نمی‌کند.
13:43
America's epidemic is far bigger than that,
254
823640
3360
همه‌گیری فعلی در آمریکا بسیار بزرگتر از این است،
13:47
but when a medication is responsible for tens of thousands of deaths a year,
255
827960
5056
ولی وقتی یک دارو مسوول ده‌‌ها هزار مرگ در سال است،
13:53
reckless management of that medication is indefensible.
256
833040
4200
مدیریت نامناسب آن دارو غیر قابل قبول است.
13:58
Helping opioid therapy patients to get off the medication
257
838640
3296
کمک به بیمارانی که تراپی مسکن می‌گیرند برای قطع دارویی که
14:01
that they were prescribed
258
841960
2016
برای آنها تجویز شده
14:04
may not be a complete solution to our epidemic,
259
844000
2440
شاید راه حل نهایی برای همه‌گیری فعلی نباشد،
14:07
but it would clearly constitute progress.
260
847320
2120
ولی حتما در برگیرنده پیشرفتی خواهد بود.
14:10
Thank you.
261
850240
1216
متشکرم.
14:11
(Applause)
262
851480
2840
(تشویق)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7