History vs. Richard Nixon - Alex Gendler

Translator: Morteza Mousavi Reviewer: Leila Ataei

The presidency of the United States of America

ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا

is often said to be one of the most powerful positions in the world.

معمولا به عنوان یکی از قدرتمندترین مقام‌‌ها در دنیا یاد می‌شود.

But of all the U.S. presidents accused of misusing that power,

اما از تمام رییس جمهورهای ایالات متحده که به سوءاستفاده از قدرت متهم شدند،

only one has left office as a result.

تنها یکی از آنها از مقام خود کنار رفت.

Does Richard Nixon deserve to be remembered

آیا ریچارد نیکسون شایسته آن است که

با چیزی بیش ازرسوایی که باعث پایان ریاست‌جمهوری‌اش شد یاد شود؟

for more than the scandal that ended his presidency?

Find out as we put this disgraced president's legacy on trial

ما در حال محاکمه میراث این رییس‌جمهور ننگین هستیم

in History vs. Richard Nixon.

در تاریخ دربرابر ریچارد نیکسون.

"Order, order.

«نظم جلسه را رعایت کنید.

Now, who's the defendant today, some kind of crook?"

امروز محاکمه چه کسی است؟ یک کلاهبردار؟»

"Cough. No, your Honor.

«خیر، عالیجناب.

این ریچارد میلهوس نیکسون ، ۳۷ مین رییس‌جمهور ایالات متحده است،

This is Richard Milhous Nixon, the 37th president of the United States,

who served from 1969 to 1974."

که از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۴ در قدرت بود.»

"Hold on.

«صبر کن.

That's a weird number of years for a president to serve."

این عدد برای خدمت رییس جمهور عجیب است.»

"Well, you see, President Nixon resigned for the good of the nation

«خوب، می‌بینید، رییس‌جمهور نیکسون برای منافع کشور استعفا داد.

and was pardoned by President Ford, who took over after him."

و توسط رییس‌جمهور فورد ، که پس از او رییس‌جمهور شد، مورد عفو قرار گرفت.»

«او استعفا داد زیرا قرار بود که استیضاح شود،

"He resigned because he was about to be impeached,

and he didn't want the full extent of his crimes exposed."

و او نمی‌خواست تا تمام جزئیات را افشا کند.»

"And what were these crimes?"

«و این جرائم چه بودند؟»

"Your Honor, the Watergate scandal was one of the grossest abuses

«عالیجناب ، رسوایی واترگیت یکی از بزرگترین سوء استفاده‌ها

of presidential power in history.

از قدرت ریاست‌جمهوری در تاریخ بود.

Nixon's men broke into the Democratic National Committee headquarters

افراد نیکسون غیرقانونی وارد مقر کمیته ملی دموکرات‌ها شدند

to wiretap the offices and dig up dirt on opponents

تا در دفاترشان شنود کار گذارند و رقیبان را

for the reelection campaign."

برای کمپین انتخابات مجدد شکست دهند.»

"Cough

«آه.

It was established that the President did not order this burglary."

بعدها مشخص شد که رییس‌جمهور دستور این ورود غیرقانونی را نداده بود.»

"But as soon as he learned of it, he did everything to cover it up,

«اما از زمانی که متوجه این قضیه شد، او همه چیز را پنهان کرد

while lying about it for months."

و برای ماه‌ها درباره آن دروغ گفت.»

"Uh, yes, but it was for the good of the country.

«آه، بله،اما این برای منافع کشور بود.

He did so much during his time in office and could have done so much more

او در زمان خود کارهای بسیاری کرد و بدون رسوایی

without a scandal jeopardizing his accomplishments."

می‌توانست موفقیت‌های بیشتری کسب کند.»

"Uh, accomplishments?"

«موفقیت؟»

"Yes, your Honor.

«بله عالیجناب.

Did you know it was President Nixon

آیا می‌دانستید این رییس‌جمهور نیکسون بود

who proposed the creation of the Environmental Protection Agency,

که پیشنهاد تاسیس آژانس حفاظت از محیط زیست را داده است،

and signed the National Environmental Policy Act into law?

و قانون سیاست ملی محیط زیست را به قانون اضافه کرد؟

Not to mention the Endangered Species Act,

همچنین باید به قانون گونه‌های درمعرض خطر،

Marine Mammal Protection Act,

قانون حفاظت از پستانداران دریایی،

expansion of the Clean Air Act."

و گسترش قانون هوای پاک اشاره کنم.»

"Sounds pretty progressive of him."

«او بسیار پیشرو به نظر می‌رسید.»

"Progressive? Hardly.

«پیشرو؟ به ندرت پیشرو بود.

کمپین ریاست جمهوری نیکسون رای مناطق جنوبی را

Nixon's presidential campaign courted Southern voters

through fear and resentment of the civil rights movement."

با ایجاد ترس و نارضایتی از جنبش حقوق مدنی بدست آورد.»

"Speaking of civil rights,

«صحبت از جنبش حقوق مدنی شد،

the prosecution may be surprised to learn that he signed the Title IX amendment,

احتمالا دادستان تعجب کرده است وقتی متوجه شد وی اصلاح متن نهم را،

banning gender-based discrimination in education,

که مربوط به ممنوعیت تبعیض جنسیتی در آموزش و پرورش را امضا کرده است

and ensured that desegregation of schools occurred peacefully,

همچنین او اطمینان حاصل کرد که جداسازی مجدد مدارس به طور مسالمت آمیز رخ داده است،

و او سن قانونی رای‌دهندگان را به ۱۸ سال کاهش داد تا دانش‌آموزان بتوانند رای دهند.»

and he lowered the voting age to 18, so that students could vote."

"He didn't have much concern for students

«او خیلی نگران دانش‌آموزان نشد

after four were shot by the National Guard at Kent State.

وقتی گارد ملی در ایالت کنت به چهار نفر از آن‌ها شلیک کرد.

Instead, he called them bums for protesting the Vietnam War,

درعوض، او آن‌ها را به دلیل اعتراض به جنگ ویتنام،

a war he had campaigned on ending."

جنگی که وعده پایانش را داده بود، اغتشاشگر خواند.»

«اما او به جنگ پایان داد.»

"But he did end it."

"He ended it two years after taking office.

«او جنگ را دوسال بعد از به دست گرفتن قدرت پایان داد.

Meanwhile, his campaign had sabotaged the previous president's peace talks,

درهمین‌حال، کمپین انتخاباتی او مذاکرات صلح رییس جمهور قبلی را خراب کرد،

urging the South Vietnamese government to hold out for supposedly better terms,

و به ویتنام جنوبی وعده داد تا شرایط بهتری ایجاد کند،

which, I might add, didn't materialize.

که باید اضافه کنم ، عملی نشد.

So, he protracted the war for four years,

پس او از جنگ را چهار سال طولانی‌تر کرد،

in which 20,000 more U.S. troops, and over a million more Vietnamese,

که در این زمان ۲۰,۰۰۰ سرباز آمریکایی بیشتر و بیش از یک میلیون ویتنامی بیشتر،

died for nothing."

برای هیچی کشته شدند.

"Hmm, a presidential candidate interfering in foreign negotiations --

«اینکه نامزد ریاست‌جمهوری در سیاست‌های خارجی دخالت کند،

isn't that treason?"

خیانت نیست؟ »

«بله، عالیجناب، نقض آشکار قانون لوگان سال ۱۷۹۹.»

"It is, your Honor, a clear violation of the Logan Act of 1799."

"Uh, I think we're forgetting President Nixon's many

«من فکر می‌کنم ما بسیاری از

دستاوردهای سیاست‌های خارجه رییس‌جمهور نیکسون را فراموش کردیم.

foreign policy achievements.

It was he who normalized ties with China, forging economic ties that continue today."

او کسی بود که روابط با چین را عادی کرد. روابطی که تا به امروز ادامه دارد.»

«شما مطمئنید این چیز خوبی است؟

"Are we so sure that's a good thing?

And don't forget his support of the coup in Chile

و همچنین پشتیبانی او از کودتا در شیلی را فراموش نکنیم

that replaced the democratically-elected President Allende

که حکومت دموکراتیک -جمهوری رییس‌جمهور آلنده را

with a brutal military dictator."

با یک دیکتاتور نظامی ظالم عوض کرد.»

"It was part of the fight against communism."

«این قسمتی از مبارزه با کمونیسم بود.»

"Weren't tyranny and violence the reasons we opposed communism to begin with?

«آیا استبداد و خشونت دلایلی نبود که با کمونیسم مبارزه می‌کردیم؟

Or was it just fear of the lower class rising up against the rich?"

یا فقط ترس ثروتمندان از طبقه پایین‌تر بود؟»

"President Nixon couldn't have predicted the violence of Pinochet's regime,

رییس‌جمهور نیکسون خشونت حکومت پینوشه را پیش‌بینی نکرده بود،

and being anti-communist didn't mean neglecting the poor.

و ضد کمونیسم به معنای بی‌توجهی به فقرا نبود.

He proposed a guaranteed basic income for all American families,

وی درامد پایه را به همه خانواده‌های آمریکایی پیشنهاد داد،

still a radical concept today.

که هنوز هم یک مفهوم بنیادی است.

And he even pushed for comprehensive healthcare reform,

و او همچنین خواستار اصلاح نظام سلامت بود،

just the kind that passed 40 years later."

همانطور که ۴۰ سال بعد اتفاق افتاد.»

"I'm still confused about this burglary business.

«من هنوز درباره این مسائل دزدی سردرگم هستم.

Was he a crook or not?"

او یک کلاهبردار بود یا نه؟»

«عالیجناب، رییس‌جمهور نیکسون ممکن است یک یا دو قانون را نقض کرده باشد،

"Your Honor, President Nixon may have violated a law or two,

but what was the real harm compared to all he accomplished while in office?"

اما درمقابل تمام دستاوردهایش چقدر آسیب‌زا بود؟»

"The harm was to democracy itself.

«آسیب خود دموکراسی بود.

The whole point of the ideals Nixon claimed to promote abroad

تمام ایده هایی که نیکسون در خارج از کشور تبلیغ می‌کرد

is that leaders are accountable to the people,

این بود که رهبران به مردم پاسخگو هستند،

and when they hold themselves above the law for whatever reason,

و به هردلیلی که او خود را بالاتر از آن قوانین می‌دانست،

those ideals are undermined."

باعث تضعیف آن ایده‌ها شده بود.»

"And if you don't hold people accountable to the law, I'll be out of a job."

«و اگر شما مردم را پاسخگو به قانون نگه ندارید من از این شغل استعفا می‌دهم.»

Many politicians have compromised some principles to achieve results,

بسیاری از سیاستمداران بعضی از اصول را زیرپا می‌گذارند تا به نتیجه برسند،

but law-breaking and cover-ups threaten the very fabric the nation is built on.

اما قانون‌شکنی و سرپوش گذاشتن، تاروپودی که کشور از آن ساخته شده را تهدید می‌کند.

Those who do so may find their entire legacy tainted

آن‌هایی که این کار را می‌کنند ممکن است کل میراثشان را لکه‌دار ببینند،

when history is put on trial.

زمانی که در تاریخ محاکمه می‌شود.