English Listening Practice: Talking about Winter - (The English Like A Native Podcast)

56,698 views ・ 2023-03-09

English Like A Native


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
Now, today it is freezing cold.
0
0
4260
حالا امروز هوا سرد است.
00:05
Freezing cold.
1
5040
960
سرمای یخبندان.
00:06
It's interesting because we can say it's cold.
2
6720
2700
جالب است چون می توان گفت سرد است.
00:09
And we can say it's freezing, but we often put those two together when
3
9420
5940
و می‌توانیم بگوییم یخ می‌زند، اما اغلب وقتی
00:15
we want to say that it's very cold.
4
15360
1860
می‌خواهیم بگوییم هوا خیلی سرد است، این دو را کنار هم می‌گذاریم.
00:17
We say it's freezing cold.
5
17220
2261
ما می گوییم هوا سرد است.
00:19
Actually, I think it's interesting because we use the phrase freezing cold
6
19500
4500
در واقع، من فکر می کنم جالب است زیرا ما از عبارت سرمای انجماد استفاده می کنیم
00:24
even when it's not actually below zero.
7
24000
4560
حتی زمانی که در واقع زیر صفر نیست.
00:28
When the temperature is above zero, but still quite low,
8
28560
4200
وقتی دما بالای صفر است، اما هنوز کاملاً پایین است،
00:32
perhaps it's five degrees.
9
32760
2220
شاید پنج درجه باشد.
00:34
Then we might say, oh, it's freezing cold, or I'm freezing cold.
10
34980
4860
آن وقت ممکن است بگوییم، اوه، هوا خیلی سرد است، یا من سردم است.
00:39
I feel freezing cold today.
11
39840
840
امروز احساس سرما می کنم
00:40
So it is just a way of emphasising how cold you think it is, even if it's
12
40680
4860
بنابراین این فقط راهی است برای تأکید بر اینکه چقدر سرد است، حتی اگر
00:45
not literally freezing temperatures.
13
45540
3000
دمای هوا به معنای واقعی کلمه یخ نباشد.
00:49
Okay, so that's our first phrase, freezing cold.
14
49440
3300
خوب، پس این اولین عبارت ماست، سرمای انجماد.
00:52
And today it quite literally is freezing cold.
15
52740
3540
و امروز کاملاً به معنای واقعی کلمه سرد است.
00:56
We've had very low temperatures in London in the last week.
16
56280
5160
در هفته گذشته دمای بسیار پایینی در لندن داشتیم.
01:02
It's been dipping below zero every day and every night.
17
62280
4260
هر روز و هر شب به زیر صفر رسیده است.
01:06
In fact, it even snowed in London recently.
18
66540
4020
در واقع، اخیراً حتی در لندن برف بارید.
01:10
Not enough for us to be snowed in, but we did have a little light
19
70560
5820
برای ما کافی نیست که در آن برف ببارد، اما در سرتاسر کشور
01:16
blanket of snow across the country.
20
76380
3420
کمی برف کم رنگ داشتیم .
01:20
So there I said there wasn't enough snow for us to be snowed in.
21
80820
4260
بنابراین آنجا گفتم برف کافی نیست که بتوانیم داخل آن بباریم.
01:25
I said, snowed in twice, actually.
22
85740
2040
گفتم، در واقع دو بار برف بارید.
01:27
I said "it snowed in London".
23
87780
2700
گفتم در لندن برف بارید.
01:31
And then I used the phrase "to be snowed in".
24
91020
3480
و بعد از عبارت "to be snowed in" استفاده کردم.
01:35
Now, the first time I said snowed in, in was the preposition.
25
95580
4080
حالا، اولین باری که گفتم برف آمد، in حرف اضافه بود.
01:40
I was saying it snowed, where?
26
100440
2880
میگفتم برف اومد کجا؟
01:43
In London.
27
103320
1440
در لندن.
01:44
But the second time in was part of the phrasal verb.
28
104760
4140
اما بار دوم in بخشی از فعل عبارتی بود.
01:48
Snowed in, snowed in.
29
108900
2220
برف وارد شد، برف آمد.
01:51
So, it's not enough snow for us to be snowed in.
30
111840
4020
بنابراین، برف برای ما کافی نیست که بتوانیم داخل آن بباریم.
01:55
Now, to be snowed in means that you are trapped in your location because,
31
115860
7680
اکنون، برف باریدن به این معنی است که شما در محل خود گیر افتاده اید، زیرا
02:03
there's too much snow for you to go out or go where you need to go.
32
123540
5760
برف زیادی برای بیرون آمدن یا رفتن به جایی که نیاز دارید وجود دارد. برو
02:09
So, I can't travel to work today because I'm snowed in.
33
129300
4380
بنابراین، من امروز نمی توانم به سر کار بروم زیرا برف در من آمده است.
02:14
The trains are not running.
34
134460
2160
قطارها حرکت نمی کنند.
02:16
My car is stuck on the drive because there is a lot of snow.
35
136620
4860
ماشین من به دلیل برف زیاد روی درایو گیر کرده است.
02:21
Too much snow for me to actually get the car out and
36
141480
3900
برف زیادی برای من زیاد است که واقعاً ماشین را بیرون بیاورم و
02:25
drive to work, to be snowed in.
37
145380
2880
به سمت محل کار بروم
02:28
I don't think I've ever been seriously snowed in before.
38
148260
5640
.
02:33
I've certainly had days rearranged, whether it was work or an event
39
153900
7680
من مطمئناً روزهایی را تغییر داده‌ام، چه کاری باشد یا یک رویداد
02:41
rearranged, because public transport hasn't been running due to snow or ice,
40
161580
7800
، زیرا حمل‌ونقل عمومی به دلیل برف یا یخبندان
02:49
or in some cases 'leaves on the track'.
41
169380
3480
یا در برخی موارد «برگ‌های روی مسیر» کار نمی‌کند.
02:53
This is a part of popular culture.
42
173700
3600
این بخشی از فرهنگ عامه است.
02:57
There was criticism one year that some of the trains weren't able to run
43
177300
5520
یک سال انتقاداتی وجود داشت که برخی از قطارها به دلیل ریزش برگ های سنگین قادر به حرکت نیستند
03:02
because there was heavy leaf fall, so the leaves were falling off the trees
44
182820
4860
، بنابراین برگ ها از درختان می ریزند
03:07
and falling onto the train tracks, which was preventing the trains from going.
45
187680
4560
و روی ریل قطار می افتند که مانع از حرکت قطارها می شود.
03:13
And so they were saying, "I'm terribly sorry.
46
193920
1920
و بنابراین آنها می گفتند: "بسیار متاسفم.
03:15
The trains have been cancelled due to leaves on the track", which we all
47
195840
4320
قطارها به دلیل ترک در مسیر لغو شده اند" ، که همه ما
03:20
thought was quite funny really, as much as it was annoying, it was quite funny.
48
200160
3240
فکر می کردیم واقعاً خنده دار است ، همانقدر که آزار دهنده بود ، کاملاً خنده دار بود.
03:24
It kind of shows that we are not really very good at dealing with weather, even
49
204060
6360
این به نوعی نشان می دهد که ما واقعاً در برخورد با آب و هوا، حتی
03:31
something as simple as falling leaves.
50
211980
3060
چیزی به سادگی ریزش برگ ها، خیلی خوب نیستیم
03:35
Anyway.
51
215760
540
. به هر حال.
03:36
Have you ever been seriously snowed in to a point where perhaps you couldn't open
52
216300
6600
آیا تا به حال به طور جدی برف به جایی رسیده اید که نتوانید در
03:42
your door to go outside of your house?
53
222900
3780
خانه خود را باز کنید تا به بیرون از خانه بروید؟
03:47
Now, I also said that London has been covered in, in fact, the UK has
54
227700
6180
حالا من هم گفتم لندن پوشیده شده است، در واقع انگلیس را
03:53
been covered with a blanket of snow.
55
233880
2040
یک برف پوشانده است.
03:56
So, this is another phrase, a blanket of snow.
56
236640
2160
بنابراین، این یک عبارت دیگر است، یک پتو از برف.
03:59
Obviously a blanket is something you sleep with.
57
239520
3480
بدیهی است که پتو چیزی است که با آن می خوابید.
04:03
It's a large piece of cloth material.
58
243000
3000
این یک تکه پارچه بزرگ است.
04:06
Usually a blanket, well, a duvet is filled with feathers or synthetic
59
246000
7200
معمولاً یک پتو، خوب، یک لحاف را با پر یا
04:13
materials, and a blanket covers you, and it covers your bed, and it
60
253200
5580
مواد مصنوعی پر می کنند و یک پتو شما را می پوشاند و روی تخت شما را می پوشاند و
04:18
covers you, and it keeps you warm.
61
258780
2460
شما را می پوشاند و شما را گرم نگه می دارد.
04:22
But a blanket of snow is just a way of saying that snow has
62
262320
4560
اما یک پتو از برف فقط راهی برای گفتن این است که برف
04:26
covered the ground and the houses and the cars and everything.
63
266880
5160
زمین و خانه ها و ماشین ها و همه چیز را پوشانده است.
04:32
There's a blanket of snow covering everything, because sometimes
64
272040
5820
یک پتو از برف همه چیز را پوشانده است، زیرا گاهی اوقات
04:37
it snows and it doesn't stick.
65
277860
2100
برف می‌بارد و نمی‌چسبد.
04:39
We talk about snow sticking, "oh, it's snowing, but I don't
66
279960
5280
ما در مورد چسبیدن برف صحبت می کنیم، "اوه، برف می بارد، اما من فکر نمی کنم که
04:45
think it's going to stick".
67
285240
1080
بچسبد".
04:47
When snow sticks, it means that it stays, so it hits the ground or it hits a
68
287820
6300
وقتی برف می‌چسبد یعنی می‌ماند، به زمین می‌خورد یا به سطحی برخورد می‌کند
04:54
surface and, it maintains its snow form.
69
294120
5340
و حالت برفی خود را حفظ می‌کند.
04:59
It doesn't melt into water or slush.
70
299460
3120
در آب یا لجن ذوب نمی شود.
05:02
Slush is melting snow.
71
302580
1980
لجن در حال آب شدن برف است.
05:04
So, it stays nice and crispy, white, beautiful, fluffy snow for you to then
72
304560
7560
بنابراین، برفی زیبا و ترد، سفید، زیبا و پف‌دار می‌ماند تا از آن
05:12
enjoy, once you have a thick enough blanket of snow to go and dive into.
73
312120
6780
لذت ببرید، زمانی که یک برف به اندازه کافی ضخیم دارید که می‌توانید در آن شیرجه بزنید.
05:20
So, if the snow sticks, then you will have a blanket of snow covering the
74
320280
5160
بنابراین، اگر برف بچسبد، یک پتو از برف خواهید داشت
05:25
ground and you can go, hopefully and enjoy the snow, especially if you've
75
325440
4380
زمین و شما می توانید بروید، امیدوارم و از برف لذت ببرید، به خصوص اگر
05:29
been snowed in and you can't go to work.
76
329820
2880
برف شما را گرفته و نمی توانید سر کار بروید.
05:32
So, you can somehow get out of your house and go and enjoy the deep snow.
77
332700
4620
بنابراین، می توانید به نوعی از خانه خود خارج شوید و از برف عمیق لذت ببرید.
05:38
Now, I am not a huge fan of the cold weather, I have to say.
78
338400
4380
در حال حاضر، من طرفدار هوای سرد نیستم، باید بگویم.
05:43
I always have very cold extremities.
79
343740
3960
من همیشه اندام هایم خیلی سرد است.
05:47
I have cold hands and cold feet and a cold nose.
80
347700
3900
دستام سرده و پاهام سرده و دماغم سرده.
05:51
All the bits that kind of stick out of my body, but you know what
81
351600
4800
همه ی این تکه ها از بدنم بیرون می زند، اما می دانید چه می
05:56
they say, "cold hands, warm heart".
82
356400
2700
گویند: «دست سرد، دل گرم».
05:59
And that's my next phrase.
83
359820
1680
و این عبارت بعدی من است.
06:01
Cold hands warm heart is something you might say to
84
361500
3600
دست‌های سرد قلب گرم چیزی است که
06:05
someone if they have cold hands.
85
365100
2760
اگر دست‌های سردی دارند به کسی بگویید .
06:07
You're just reminding them that even though they have cold hands,
86
367860
3480
شما فقط به آنها یادآوری می کنید که با وجود اینکه دستانشان سرد است، اما
06:11
they aren't cold as a person.
87
371340
2280
به عنوان یک شخص سرد نیستند.
06:13
They have a loving, warm heart.
88
373620
2940
آنها قلبی مهربان و گرم دارند.
06:17
So, it doesn't really mean anything.
89
377580
2760
بنابراین، واقعاً هیچ معنایی ندارد.
06:20
It's just something we say.
90
380340
2580
این فقط چیزی است که ما می گوییم.
06:22
I don't know why it exists, but if I say, "oh, my hands are cold".
91
382920
5460
نمی دانم چرا وجود دارد، اما اگر بگویم «آه، دستانم سرد است».
06:28
"Cold hands warm heart."
92
388980
1260
"دستهای سرد قلب گرم."
06:30
You have cold hands, but you're still lovely.
93
390240
2520
شما دستان سردی دارید، اما همچنان دوست داشتنی هستید.
06:33
Or if you touch someone with cold hands, "ooh, your hands are cold".
94
393480
2880
یا اگر کسی را با دستان سرد لمس کردید، "اوه، دستان شما سرد است".
06:36
You might say yourself.
95
396360
1380
شاید خودت بگویی
06:37
"Well, I have cold hands.
96
397740
1680
"خب، من دست های سرد دارم.
06:39
But, cold hands, warm heart".
97
399420
1620
اما، دست های سرد، قلب گرم".
06:41
My hands are cold, but I'm a lovely person.
98
401040
2460
دستام سرده ولی آدم دوست داشتنی هستم.
06:44
Yeah.
99
404280
480
06:44
I don't really know why that phrase exists.
100
404760
2100
آره
من واقعاً نمی دانم چرا این عبارت وجود دارد.
06:46
It's just something that people say.
101
406860
2760
این فقط چیزی است که مردم می گویند.
06:50
So, tell me, do you often have cold hands?
102
410700
3660
بنابراین، به من بگویید، آیا شما اغلب دست های سرد دارید؟
06:55
I think the phrase should really be 'cold hands, poor circulation',
103
415620
3360
من فکر می‌کنم این عبارت باید واقعاً «دست‌های سرد، گردش خون ضعیف»
06:58
or 'cold hands, need gloves'.
104
418980
3420
یا «دست‌های سرد، به دستکش نیاز دارند» باشد.
07:03
That would make more sense, then you're saying: I need some gloves.
105
423180
3720
این منطقی تر است، آنگاه می گویید: من به چند دستکش نیاز دارم.
07:06
Could I borrow some gloves?
106
426900
1080
آیا می توانم چند دستکش قرض بگیرم؟
07:07
Or, I've got cold hands.
107
427980
1980
یا من دست های سردی دارم
07:09
I have poor circulation.
108
429960
1800
گردش خونم ضعیفه
07:11
Maybe that's something I should look into.
109
431760
1740
شاید این چیزی است که من باید به آن نگاه کنم.
07:13
Can I improve the circulation in my body?
110
433500
2340
آیا می توانم گردش خون را در بدن خود بهبود بخشم؟
07:16
Anyway, being cold is not fun.
111
436680
4380
به هر حال سرد بودن جالب نیست.
07:21
I think it makes it hard to work and function, and in fact, and I guess
112
441060
5340
فکر می‌کنم کار و عملکرد را سخت می‌کند، و در واقع، و حدس می‌زنم
07:26
this is the same for many people, I find that I'm unwell more often
113
446400
4680
این برای بسیاری از افراد یکسان باشد، در ماه‌های سرد سال
07:31
in the colder months of the year.
114
451080
2220
بیشتر اوقات ناخوشایند هستم
07:33
I recently, I was under the weather, in fact.
115
453960
4200
. من اخیراً، در واقع زیر آب و هوا بودم.
07:38
I went out for a meal with some friends, quite late at night.
116
458160
5280
شب کاملاً دیر با چند دوست برای صرف غذا بیرون رفتم.
07:43
It was cold.
117
463440
780
سرد بود.
07:44
And then the next morning I woke up with a very sore throat.
118
464220
4440
و سپس صبح روز بعد با گلو درد بسیار از خواب بیدار شدم.
07:48
I actually had laryngitis.
119
468660
2040
من در واقع لارنژیت داشتم.
07:50
I'd lost my voice, had a sore throat, a headache, a little bit of a temperature,
120
470700
4380
صدایم را از دست داده بودم، گلو درد داشتم، سردرد داشتم، دمای کمی داشتم،
07:55
just didn't feel well at all.
121
475080
2400
فقط اصلاً احساس خوبی نداشتم.
07:57
I was very much under the weather.
122
477480
2400
خیلی زیر آب و هوا بودم.
08:00
And under the weather is another phrase that's lovely.
123
480600
3180
و زیر آب و هوا عبارت دیگری است که دوست داشتنی است.
08:03
Most English learners learn that phrase very early on, so I'm sure those of you
124
483780
5880
بیشتر زبان آموزان انگلیسی این عبارت را خیلی زود یاد می گیرند، بنابراین مطمئنم کسانی از شما که
08:09
listening have already heard this phrase, and it is commonly used so, keep using it.
125
489660
6960
گوش می دهید قبلاً این عبارت را شنیده اید و معمولاً استفاده می شود، بنابراین، به استفاده از آن ادامه دهید.
08:17
Hopefully you haven't felt under the weather at all because, you know, I
126
497820
5460
امیدوارم که اصلاً زیر آب و هوا احساس نکرده باشید، زیرا، می دانید، فکر می
08:23
think once you get to a certain level, a certain age in your life, being ill is
127
503280
7920
کنم وقتی به یک سطح معین و به سن خاصی در زندگی خود رسیدید، مریض بودن
08:31
actually hard work because you can't have the rest that you need because we need
128
511200
5100
در واقع کار سختی است زیرا نمی توانید بقیه مورد نیاز خود را داشته باشید. زیرا ما نیاز
08:36
to function, especially if we're parents.
129
516300
2220
به عملکرد داریم، به خصوص اگر پدر و مادر هستیم.
08:39
And the children, they don't stop, you still have to look after them.
130
519120
3600
و بچه ها، آنها متوقف نمی شوند، شما هنوز باید از آنها مراقبت کنید.
08:42
You still have to get up in the night and you know, you have to cook for
131
522720
3720
شما هنوز باید در شب بیدار شوید و می دانید، باید برای
08:46
them and do all the administration that comes with parenting.
132
526440
3000
آنها آشپزی کنید و تمام کارهایی را که با فرزندپروری همراه است انجام دهید.
08:50
So, even if you're ill, you still can't rest when you're
133
530100
5220
بنابراین، حتی اگر مریض باشید، وقتی
08:55
an adult with responsibility.
134
535320
1500
یک بزرگسال با مسئولیت هستید، باز هم نمی توانید استراحت کنید.
08:57
And I don't just have the kids, I also have my own business, so I'm
135
537540
4140
و من فقط بچه‌ها را ندارم، بلکه کسب‌وکار خودم را هم دارم، بنابراین
09:01
often snowed under with work and admin and things that I have to do.
136
541680
5580
اغلب با کار، ادمین و کارهایی که باید انجام دهم، برف می‌شوم.
09:08
To be snowed under a commonly used phrase often used in the workplace.
137
548220
6000
برف شدن در زیر یک عبارت رایج که اغلب در محل کار استفاده می شود.
09:14
If you are snowed under, it means that you have a lot of work.
138
554220
4560
اگر زیر برف می روید، یعنی کار زیادی دارید.
09:19
Almost as if it's on top of you.
139
559500
2220
تقریباً انگار بالای سر شماست.
09:21
You are overwhelmed with work.
140
561720
2040
شما غرق در کار هستید.
09:24
You've been snowed on.
141
564540
1620
تو برف باریده ای
09:26
All this work is snowing down on you, weighing you down, and you're
142
566160
4740
همه این کارها روی شما برف می‌بارد، شما را سنگین می‌کند و شما
09:30
really struggling to cope with it all.
143
570900
2880
واقعاً برای کنار آمدن با همه اینها تلاش می‌کنید.
09:33
You can't take anymore.
144
573780
1320
دیگه نمیتونی تحمل کنی
09:35
You are snowed under.
145
575100
1920
زیر برف داری
09:38
Okay, so I often feel snowed under, overwhelmed with work.
146
578340
4680
خوب، بنابراین من اغلب احساس می کنم برف در زیر برف است، غرق در کار.
09:43
But the other thing that I find hard in the colder months is my battle with
147
583020
7860
اما چیز دیگری که در ماه‌های سردتر سخت می‌بینم این است که نبرد من با
09:50
my sweet tooth is often more tricky.
148
590880
3720
دندان شیرینم اغلب دشوارتر است.
09:55
It's a more fierce battle, should we say, in the winter months.
149
595260
3900
باید بگوییم که در ماه‌های زمستان این نبرد شدیدتر است.
09:59
Something about being cold makes me crave sugar and it makes me crave things
150
599160
5940
چیزی در مورد سرد بودن باعث می شود من هوس شکر کنم و باعث می شود هوس چیزهایی
10:05
like a nice hot chocolate with melted marshmallows and chocolate biscuits and
151
605100
6300
مانند شکلات داغ با مارشمالو ذوب شده و بیسکویت های شکلاتی و
10:11
just chocolate, chocolate in any form.
152
611400
2760
فقط شکلات، شکلات در هر شکلی.
10:14
And also things like cakes and, oh, just liqueurs as well.
153
614940
5280
و همچنین چیزهایی مانند کیک و، اوه، فقط لیکور.
10:20
I'm not a big drinker of alcohol, but I do like a sweet liqueur
154
620220
5940
من زیاد الکل مصرف نمی کنم، اما در یک عصر سرد زمستانی
10:27
on a cold winter's evening.
155
627300
1980
یک لیکور شیرین دوست دارم
10:29
So, I have this very fierce battle going on across the winter months to
156
629280
6660
. بنابراین، من این نبرد بسیار شدید را در ماه‌های زمستان در جریان است تا
10:36
keep control of my cravings for sugar.
157
636540
3000
هوس‌هایم برای قند را کنترل کنم.
10:40
What I really need to do, to be honest, is to try and go cold turkey
158
640320
4440
آنچه من واقعاً باید انجام دهم، صادقانه بگویم، این است که سعی کنم به بوقلمون سرد بروم
10:45
and just cut it out completely.
159
645780
2640
و فقط آن را به طور کامل قطع کنم.
10:49
Now, to go cold turkey, is our next phrase, and this means
160
649320
5640
حال، رفتن به بوقلمون سرد، عبارت بعدی ماست، و این به معنای
10:54
to give something up abruptly.
161
654960
3120
رها کردن ناگهانی چیزی است.
10:58
So often when you are giving up something that you're addicted to, then you
162
658980
5700
بنابراین اغلب وقتی چیزی را که به آن معتاد شده‌اید کنار می‌گذارید
11:04
might wean yourself off, to wean off.
163
664680
3960
، ممکن است خودتان را از شیر بگیرید.
11:08
That's another interesting phrasal verb.
164
668640
1680
این یک فعل عبارتی جالب دیگر است.
11:10
It means to give up something gently, incrementally.
165
670320
5100
به معنای دست کشیدن از چیزی به آرامی، تدریجی است.
11:15
Bit by bit, step by step.
166
675420
3300
ذره ذره، قدم به قدم.
11:19
So, if you are going to wean yourself off sugar, then you might
167
679740
4920
بنابراین، اگر می‌خواهید شکر را کنار بگذارید، ممکن است
11:24
just start day by day reducing the amount of sugary snacks you have.
168
684660
4140
روز به روز میزان میان وعده‌های شیرین را کاهش دهید.
11:29
You still have sugar, but just a little bit, not as much as before, and you
169
689820
4980
شما هنوز شکر دارید، اما فقط کمی، نه به اندازه قبل، و
11:34
reduce it down and down and down until you're hardly having any sugar at all.
170
694800
3660
آن را کم و پایین و پایین می آورید تا جایی که به سختی قند مصرف می کنید.
11:38
But to go cold turkey, to go cold turkey is to completely give up straight
171
698460
7860
اما رفتن به بوقلمون سرد، رفتن به بوقلمون سرد به این معناست که فوراً کاملاً آن را رها کنید
11:46
away, have no sugar whatsoever, or whatever it is you're trying to give up.
172
706320
4500
، هیچ قندی نداشته باشید، یا هر چیزی را که می‌خواهید کنار بگذارید.
11:50
You give up abruptly, suddenly, and that can be hard.
173
710820
4860
شما ناگهان، ناگهان تسلیم می شوید، و این می تواند سخت باشد.
11:56
That usually means that you have a few days of hell while you are
174
716580
5400
این معمولاً به این معنی است که در حالی که با عقب نشینی خود سروکار
12:01
dealing with your withdrawal.
175
721980
2340
دارید، چند روز جهنم دارید .
12:04
So we talk about having withdrawal symptoms.
176
724320
2760
بنابراین ما در مورد داشتن علائم ترک صحبت می کنیم.
12:08
Often if you give up something like caffeine abruptly, if you go cold
177
728700
4380
اغلب اگر چیزی مانند کافئین را به طور ناگهانی ترک کنید، اگر به
12:13
turkey and give up all caffeine, when you usually have a lot of caffeine in
178
733080
5400
بوقلمون سرد بروید و تمام کافئین را کنار بگذارید، زمانی که معمولاً کافئین زیادی در
12:18
your diet, then you'll have withdrawal symptoms like a headache or you
179
738480
6840
رژیم غذایی خود دارید، علائم ترک مانند سردرد خواهید داشت یا
12:25
might feel quite tired and grumpy.
180
745320
2340
ممکن است کاملاً احساس خستگی کنید. بد خلق.
12:28
Oh, I'm just looking out the window, and there's a fox in my garden.
181
748380
3240
اوه، من فقط از پنجره به بیرون نگاه می کنم، و یک روباه در باغ من است.
12:32
He's a beautiful fox.
182
752520
1500
او یک روباه زیبا است.
12:35
And he looks lovely against the snow.
183
755460
1680
و او در برابر برف دوست داشتنی به نظر می رسد.
12:38
He's got a big bushy tail and he is, he's looking quite fat,
184
758940
5040
او یک دم پرپشت بزرگ دارد و کاملاً چاق به نظر می رسد،
12:43
actually, usually the foxes around here look a little bit skinny.
185
763980
4140
در واقع، معمولاً روباه های اطراف اینجا کمی لاغر به نظر می رسند.
12:48
You know, they're city foxes.
186
768120
2220
می دانید، آنها روباه های شهری هستند.
12:50
They look a bit grubby and a little bit skinny, but this chap
187
770340
3840
آنها کمی کثیف و کمی لاغر به نظر می رسند، اما این بچه
12:54
looks like a real winter fox.
188
774180
1560
شبیه یک روباه زمستانی واقعی است.
12:55
Very bushy and like tawny, like burnt orange red kind of colour.
189
775740
6480
بسیار پرپشت و مانند قهوه ای، مانند رنگ قرمز نارنجی سوخته.
13:02
Beautiful.
190
782220
500
زیبا.
13:03
Absolutely beautiful.
191
783660
1200
بسیار زیبا.
13:05
So anyway, back to going cold turkey.
192
785760
2700
بنابراین، به هر حال، بازگشت به بوقلمون سرد.
13:08
Yeah, I thought once about going cold turkey and doing a zero sugar
193
788460
5100
آره، یک بار به این فکر کردم که به بوقلمون سرد بروم و یک
13:13
diet, like cutting it out completely.
194
793560
2280
رژیم غذایی بدون قند انجام دهم، مثل حذف کامل آن.
13:15
But after the first few hours, I got cold feet.
195
795840
4260
اما بعد از چند ساعت اول سرما خوردم.
13:21
I just decided I couldn't do it.
196
801000
2100
من فقط تصمیم گرفتم که نمی توانم این کار را انجام دهم.
13:23
To get cold feet is to feel like you can't do it.
197
803100
5820
سرد شدن پاها این است که احساس کنید نمی توانید این کار را انجام دهید.
13:28
So you are committed to something and then if you get
198
808920
3000
پس به چیزی متعهد هستید و بعد اگر سردتان شد
13:31
cold feet, you have your doubts.
199
811920
2580
، شک دارید.
13:34
That's a good way to explain it, to doubt something.
200
814500
3360
این یک راه خوب برای توضیح آن است، برای شک کردن چیزی.
13:37
So we often use this phrase when someone's about to make a
201
817860
3480
بنابراین ما اغلب از این عبارت زمانی استفاده می کنیم که کسی در شرف انجام
13:41
big commitment like marriage.
202
821340
1800
تعهد بزرگی مانند ازدواج است.
13:43
So imagining your best friend is about to get married and then the
203
823140
4980
بنابراین تصور کنید که بهترین دوست شما در شرف ازدواج است و سپس یک
13:48
day before the wedding they start talking about, how awful married life
204
828120
5760
روز قبل از عروسی آنها شروع به صحبت در مورد این می کنند که زندگی زناشویی چقدر
13:53
might be, and they just seem a bit jittery, a bit nervous and anxious.
205
833880
5880
می تواند افتضاح باشد، و فقط کمی عصبانی، کمی عصبی و مضطرب به نظر می رسند.
13:59
Then you might say to them, "you're not getting cold feet are you?
206
839760
3540
سپس ممکن است به آنها بگویید، "آیا شما سرما نمی خورید؟
14:03
I hope you are not getting cold feet."
207
843960
1740
امیدوارم که سرما نخورید."
14:05
"Oh, no, no, no, no.
208
845700
1380
"اوه، نه، نه، نه، نه.
14:07
I'm not getting cold feet.
209
847080
1560
پاهایم سرد نمی شود.
14:08
I'm just a bit nervous.
210
848640
1020
فقط کمی عصبی هستم.
14:10
What if it doesn't work out?"
211
850800
1440
اگر درست نشد چه؟"
14:13
Okay, so to get cold feet is to feel doubt about something you're about to do.
212
853140
6540
خوب، پس سرد شدن پاها این است که نسبت به کاری که می خواهید انجام دهید، شک دارید.
14:21
So, the thing is with sugar and especially a Western diet.
213
861300
4560
بنابراین، موضوع با شکر و به خصوص رژیم غذایی غربی است.
14:25
Our general Western diet is the sugar that's obvious, like sweets and biscuits
214
865860
7440
رژیم غذایی غربی ما شکری است که واضح است، مانند شیرینی ها و بیسکویت ها
14:33
and the sugar that people add to tea.
215
873300
2160
و شکری که مردم به چای اضافه می کنند.
14:36
That is just the tip of the iceberg.
216
876420
3540
این فقط نوک کوه یخ است.
14:40
Because actually sugar is such a huge part of everything that we eat, unless
217
880920
7140
زیرا در واقع شکر بخش بزرگی از همه چیزهایی است که ما می خوریم، مگر اینکه
14:48
you have like a whole foods diet.
218
888060
2700
شما مانند یک رژیم غذایی کامل داشته باشید.
14:52
Sugar is in our bread, sugar is in pasta.
219
892020
4140
شکر در نان ما است، شکر در ماکارونی.
14:56
You have a kind of a starch, um, uh, I can't remember what they call it.
220
896160
4680
تو یه جور نشاسته داری، اوم، اوه، یادم نمیاد اسمش رو چی میذارن.
15:00
Is it like complex sugars?
221
900840
3120
آیا مانند قندهای پیچیده است؟
15:03
Are in things like potatoes as well, so you know, it's hard to escape sugars.
222
903960
4560
در چیزهایی مانند سیب زمینی نیز وجود دارد، بنابراین می دانید، فرار از قندها سخت است.
15:08
Then you've got fructose and fruit sugars.
223
908520
1920
سپس فروکتوز و قند میوه دریافت می کنید.
15:10
Even if you have a whole foods diet, you are going to have sugar
224
910440
3960
حتی اگر رژیم غذایی کامل داشته باشید،
15:14
in some form in parts of your diet.
225
914400
3180
در بخش هایی از رژیم غذایی خود قند به شکلی
15:17
It's very hard to completely eliminate sugar.
226
917580
3840
وجود دارد . حذف کامل شکر بسیار سخت است.
15:22
It's very, very hard, especially if you have a busy life and you don't
227
922560
3120
خیلی خیلی سخت است، مخصوصاً اگر زندگی پرمشغله ای داشته باشید و
15:25
have the time to research, to plan, to shop, and to cook and prepare all
228
925680
6000
زمان تحقیق، برنامه ریزی، خرید و پختن و آماده کردن تمام
15:31
the food that you need to prepare.
229
931680
1320
غذاهایی که برای تهیه آن نیاز دارید را نداشته باشید.
15:33
Now, I said that our sugar addiction, the basic sugars that we are familiar
230
933780
5580
حالا گفتم اعتیاد ما به شکر، قندهای اولیه ای که
15:39
with, that's the tip of the iceberg.
231
939360
2340
با آنها آشنا هستیم، این نوک کوه یخ است.
15:41
If something is the tip of the iceberg, then it's just a small,
232
941700
3660
اگر چیزی نوک کوه یخ است، پس فقط یک
15:45
visible part of the problem.
233
945360
1860
بخش کوچک و قابل مشاهده از مشکل است.
15:48
So, for example, I might have some swelling in my finger, in my thumb joint.
234
948360
6540
بنابراین، برای مثال، ممکن است مقداری تورم در انگشتم، در مفصل شستم داشته باشم.
15:54
My thumb might start to swell.
235
954900
2220
ممکن است انگشت شست من شروع به ورم کند.
15:57
The joint in my thumb might start to swell.
236
957120
1680
ممکن است مفصل شست من شروع به تورم کند.
15:58
And you say, "oh, your thumb looks quite swollen".
237
958800
2150
و شما می گویید، "اوه، انگشت شست شما کاملا متورم به نظر می رسد".
16:00
I'll say, "yes, yes.
238
960950
1030
من می گویم، "بله، بله.
16:01
It's quite a problem actually."
239
961980
1380
در واقع این یک مشکل است."
16:03
"Oh, well it's just a swollen thumb joint.
240
963360
3180
"اوه، خوب این فقط یک مفصل شست متورم است.
16:06
Just needs some anti-inflammatory."
241
966540
1680
فقط به مقداری ضد التهاب نیاز دارد."
16:08
"No, no, no.
242
968220
450
16:08
This is just the tip of the iceberg.
243
968670
1830
نه،
نه
16:10
I actually have a rare disease that causes inflammation throughout my
244
970500
4260
،
16:14
body, and there're so many things going on, and I'm slightly diabetic and all
245
974760
5520
نه .
16:20
these problems that you have no idea about because they're not visible."
246
980280
3480
شما هیچ ایده ای در مورد آنها ندارید زیرا آنها قابل مشاهده نیستند."
16:23
So, this little visible part of my problem is just the tip of the iceberg.
247
983760
6180
بنابراین، این بخش کوچک قابل مشاهده از مشکل من فقط نوک کوه یخ است.
16:31
And of course if you think about a true iceberg, what you see coming out
248
991020
6060
و البته اگر به یک کوه یخ واقعی فکر کنید، چیزی که می بینید از آب بیرون می آید
16:37
of the water, it, it could look large, but the tip of the iceberg is usually
249
997080
4320
، می تواند بزرگ به نظر برسد، اما نوک کوه یخ معمولاً
16:41
only a very small percentage of what actually exists beneath the water,
250
1001400
4860
تنها درصد بسیار کمی از چیزی است که در زیر آب وجود دارد،
16:47
which makes me think about Titanic.
251
1007760
2040
که باعث می شود من به تایتانیک فکر میکنم
16:49
Now, hands up if you are a fan of the film, Titanic.
252
1009800
4320
حالا اگر از طرفداران فیلم تایتانیک هستید، دست ها را بالا ببرید.
16:54
Obviously based on a real, tragic event back in 1912, if I remember
253
1014120
7440
واضح است که بر اساس یک رویداد واقعی و غم انگیز در سال 1912، اگر
17:01
correctly, of the huge ship, the first of its kind that on its maiden voyage.
254
1021560
7200
درست به خاطر داشته باشم، از کشتی بزرگ، اولین در نوع خود که در اولین سفر خود بود.
17:08
A maiden voyage is, a ship's very first outing, first voyage.
255
1028760
5700
اولین سفر کشتی، اولین سفر، اولین سفر است.
17:14
Its maiden voyage from, where did it go from?
256
1034460
4080
اولین سفر آن از کجا رفت؟
17:18
Was it from Liverpool to New York?
257
1038540
3420
از لیورپول تا نیویورک بود؟
17:21
I can't remember where it set off from.
258
1041960
1860
یادم نیست از کجا شروع شد
17:23
I think it was Liverpool to New York and it hit an iceberg.
259
1043820
4920
فکر کنم از لیورپول به نیویورک رسید و به کوه یخ برخورد کرد.
17:29
And it was surprising for many, first that the iceberg did so much damage.
260
1049460
4800
و برای بسیاری تعجب آور بود، اول اینکه کوه یخ صدمات زیادی به بار آورد.
17:34
And that's because icebergs are so dangerous 'cause we don't know how
261
1054260
3960
و این به این دلیل است که کوه های یخ بسیار خطرناک هستند، زیرا ما نمی دانیم که
17:38
large they are under the water.
262
1058220
1380
آنها در زیر آب چقدر بزرگ هستند.
17:39
You only see the tip, but it's a huge mass under the water.
263
1059600
4620
شما فقط نوک آن را می بینید، اما یک توده عظیم زیر آب است.
17:44
And then people were also surprised by the fact that this supposedly unsinkable ship
264
1064880
6180
و سپس مردم نیز از این واقعیت شگفت زده شدند که این کشتی ظاهرا غرق نشدنی
17:51
ended up sinking on its maiden voyage.
265
1071060
2580
در اولین سفر خود غرق شد.
17:53
I mean, it's just irony for you, isn't it?
266
1073640
2760
یعنی برای شما طنز است، اینطور نیست؟
17:56
Very ironic and unfortunate.
267
1076400
2460
بسیار کنایه آمیز و تاسف بار.
17:58
Yes, I digress.
268
1078860
1740
بله من پرت می شوم.
18:00
Let's get back onto the topic.
269
1080600
2040
برگردیم به موضوع
18:02
So, tip of the iceberg.
270
1082640
1680
بنابراین، نوک کوه یخ.
18:04
What other phrases have we had so far?
271
1084320
1860
چه عبارات دیگری تا به حال داشته ایم؟
18:06
We've had freezing cold, brr, to be snowed in, under a heavy blanket of snow.
272
1086180
5520
سرمای انجمادی داشتیم، brr، زیر یک برف سنگین.
18:11
Ah, something I didn't mention, which is very important.
273
1091700
4920
آه، چیزی که من اشاره نکردم، که بسیار مهم است.
18:16
If it is freezing cold and you are snowed in, or if there's just a blanket of snow
274
1096620
5460
اگر هوا سرد است و شما برف می‌بارید، یا اگر بیرون از آن فقط یک پوشش برف وجود دارد
18:22
outside, then you want to wrap up warm.
275
1102080
3720
، می‌خواهید آن را گرم بپیچید.
18:25
Wrap up warm, and this is something we use very, commonly, very regularly.
276
1105800
5940
ولرم را بپیچید، و این چیزی است که ما بسیار، معمول، بسیار منظم استفاده می کنیم.
18:31
We tell people to wrap up warm, it's cold outside.
277
1111740
3720
به مردم می گوییم گرم بپیچند، بیرون سرد است.
18:35
Or I might say, "I need to wrap up warm.
278
1115460
3360
یا ممکن است بگویم، "من باید گرم بپوشم.
18:38
It's freezing" and it just means to cover yourself in lots of layers to
279
1118820
5700
یخ می زند" و این فقط به این معنی است که خود را در لایه های زیادی بپوشانید تا
18:44
wear very warm clothes in order to keep your temperature up in the cold weather.
280
1124520
5640
لباس های بسیار گرم بپوشید تا دمای بدن خود را در هوای سرد بالا نگه دارید.
18:50
So, wrap up warm because it's freezing cold, but you
281
1130160
4500
پس ولرم بپوش چون خیلی سرده اما میدونی
18:54
know, cold hands, warm heart.
282
1134660
2040
دستای سرد قلب گرم.
18:56
Useless saying.
283
1136700
1560
گفتار بیهوده
18:58
If you don't wrap up warm, you might end up under the weather, which will be
284
1138860
4860
اگر گرم نشوید، ممکن است در زیر آب و هوا قرار بگیرید، که
19:03
a disaster if you are snowed under with work and you need to, you know, get on
285
1143720
5100
اگر زیر کار برف ببارید، فاجعه خواهد بود و می‌دانید که باید
19:08
with work and function on all cylinders.
286
1148820
3600
به کار ادامه دهید و روی همه سیلندرها کار کنید.
19:13
To be functioning on all cylinders means everything's full energy.
287
1153080
3960
کارکردن روی همه سیلندرها به معنای پر انرژی بودن همه چیز است.
19:17
You're functioning full energy, you are fully aware.
288
1157040
3840
شما با انرژی کامل کار می کنید، کاملا آگاه هستید.
19:21
Everything's 100%, but if you're under the weather, then you are not 100%.
289
1161660
4560
همه چیز 100% است، اما اگر زیر آب و هوا هستید، پس 100% نیستید.
19:28
And then we talked about sugar, didn't we?
290
1168200
1860
و بعد در مورد شکر صحبت کردیم، نه؟
19:30
I talked about having a sweet tooth and the fact that I should go cold
291
1170060
4200
من در مورد داشتن یک دندان شیرین و اینکه باید بروم
19:34
turkey, but that every time I think about going cold turkey and just cutting
292
1174260
5580
بوقلمون سرد صحبت کردم، اما هر بار که به فکر رفتن به بوقلمون سرد می افتم و فقط
19:39
it out, suddenly I get cold feet.
293
1179840
2700
آن را قطع می کنم، ناگهان سردم می شود.
19:42
I have my doubts.
294
1182540
1800
من شک دارم
19:44
I think to myself, I can't do it, because I know that even the most
295
1184880
5280
با خودم فکر می‌کنم، نمی‌توانم این کار را انجام دهم، زیرا می‌دانم که حتی
19:50
obvious sugar, even if I just cut that out, that's just the tip of the
296
1190160
4200
واضح‌ترین شکر، حتی اگر آن را حذف کنم، فقط نوک کوه یخ است
19:54
iceberg, and that actually sugar is such a huge part of everything we eat.
297
1194360
4020
، و در واقع شکر بخش بزرگی از همه چیز ماست. خوردن
19:58
It would be very difficult to be completely without sugar.
298
1198380
5400
کاملاً بدون شکر بسیار دشوار است.
20:04
So, we had quite a few cold wintery idioms and phrases there.
299
1204920
6120
بنابراین، ما در آنجا چند اصطلاح و عبارات سرد زمستانی داشتیم.
20:11
I'm gonna share a few more with you.
300
1211580
1860
من چند مورد دیگر را با شما به اشتراک می گذارم.
20:13
So, one phrase you might use to describe a person who is unpredictable,
301
1213980
4740
بنابراین، یک عبارتی که ممکن است برای توصیف فردی که غیرقابل پیش بینی است استفاده کنید،
20:18
is the phrase to blow hot and cold.
302
1218720
4380
عبارت دمیدن گرم و سرد است.
20:23
Now, if you blow hot and cold, it means that your mood changes from
303
1223760
6000
حالا اگر گرم و سرد باد می کنید، به این معنی است که خلق و خوی شما از
20:29
being a very warm personality.
304
1229760
2040
یک شخصیت بسیار گرم تغییر می کند.
20:31
So, when we talk about people being warm, we mean they're friendly,
305
1231800
3720
بنابراین، وقتی در مورد گرم بودن مردم صحبت می کنیم، منظورمان این است که آنها دوستانه هستند،
20:35
they're nice, they're warm.
306
1235520
1740
آنها خوب هستند، آنها گرم هستند.
20:37
You might warm to somebody.
307
1237260
2520
ممکنه با کسی گرم بشی
20:39
"Oh, I really warmed to him.
308
1239780
2520
"اوه، من واقعاً با او گرم شدم.
20:42
He was very nice."
309
1242300
840
او بسیار خوب بود."
20:43
I felt warm and friendly and nice towards this person.
310
1243140
3840
نسبت به این شخص احساس گرمی و صمیمیت و مهربانی داشتم.
20:47
But if someone blows cold, then you know, if they're icy, you can
311
1247820
5460
اما اگر کسی سرما بخورد، پس می‌دانید، اگر یخی است، می‌توانید
20:53
describe someone as being quite icy.
312
1253280
1500
کسی را کاملاً یخی توصیف کنید.
20:54
Then they're not very friendly, they don't make you feel warm and fuzzy inside.
313
1254780
5220
سپس آنها خیلی دوستانه نیستند، در درون شما احساس گرما و مبهم نمی کنند.
21:01
So, if someone blows hot and cold, then they really switch between
314
1261080
4560
بنابراین، اگر کسی گرم و سرد می دمد، واقعاً بین
21:05
being friendly and being unfriendly.
315
1265640
2820
دوستانه بودن و غیر دوستانه بودن تغییر می کند.
21:09
So, with these kinds of people, you don't know where you stand.
316
1269660
3480
بنابراین، با این نوع افراد، شما نمی دانید کجا ایستاده اید.
21:14
You don't know if they like you or not.
317
1274220
2640
نمیدونی دوستت دارن یا نه
21:17
You don't know if they're going to be happy or if they're
318
1277640
2280
شما نمی دانید که آیا آنها خوشحال خواهند شد یا
21:19
going to be angry and agitated.
319
1279920
3060
عصبانی و آشفته خواهند شد.
21:24
You don't know if they're annoyed with you and if you've done something wrong.
320
1284060
3660
شما نمی دانید که آیا آنها از شما دلخور هستند و آیا شما کار اشتباهی انجام داده اید.
21:27
It's really hard to know with someone who blows hot and cold what is going on.
321
1287720
4680
واقعا سخت است که بفهمیم با کسی که گرم و سرد می کند چه خبر است.
21:33
So, to blow hot and cold.
322
1293240
1920
بنابراین، برای دمیدن گرم و سرد.
21:35
And another one similar to this is to go hot and cold.
323
1295940
5160
و یکی دیگر شبیه به این گرم و سرد رفتن است.
21:41
You might say, "oh, it just went all hot and cold.
324
1301100
2160
ممکن است بگویید، "اوه، همه چیز سرد و گرم شد.
21:44
I just went all hot and cold."
325
1304220
1440
من فقط سرد و گرم رفتم."
21:45
This is, although it sounds very similar to the previous one, to go hot and
326
1305660
5040
این است، اگرچه به نظر بسیار شبیه به قبلی است، اما سرد و گرم رفتن
21:50
cold is a way of describing a feeling of being shocked or stunned usually
327
1310700
7200
راهی برای توصیف احساس شوکه شدن یا مبهوت شدن است، معمولاً
21:57
because it's, you know, bad news.
328
1317900
3060
به این دلیل که، می دانید، خبر بدی است.
22:02
So, perhaps you hear that trip that you've been planning for over a year
329
1322220
5820
بنابراین، شاید آن سفری را که بیش از یک سال است برنامه ریزی کرده اید
22:08
and you've spent a lot of money on.
330
1328040
1800
و پول زیادی برای آن خرج کرده اید، بشنوید.
22:10
Perhaps you hear the news that everyone's going on strike, which is something
331
1330800
4680
شاید شما این خبر را بشنوید که همه در حال اعتصاب هستند، چیزی
22:15
that's happening in the UK at the moment.
332
1335480
1680
که در حال حاضر در بریتانیا در حال وقوع است.
22:17
It seems like everyone is going on strike, which is causing havoc, especially for
333
1337160
5040
به نظر می رسد که همه در حال اعتصاب هستند، که باعث ویرانی می شود، به ویژه برای
22:22
those who are travelling over this period.
334
1342200
2280
کسانی که در این مدت در سفر هستند.
22:25
So if I hear that this trip of a lifetime that I've put a lot of energy and
335
1345500
6300
بنابراین اگر بشنوم که این سفر عمری که انرژی و مالی زیادی
22:31
finance into is potentially going to be cancelled because of strikes, then
336
1351800
5880
برای آن صرف کرده‌ام احتمالاً به دلیل اعتصاب‌ها لغو می‌شود،
22:37
I might suddenly go all hot and cold.
337
1357680
2040
ممکن است ناگهان سرد و گرم بروم.
22:39
"Oh, what?
338
1359720
1680
"اوه، چی؟
22:41
Is my flight still going ahead?
339
1361400
1680
آیا پرواز من هنوز ادامه دارد؟
22:44
Oh, I just went all hot and cold for a minute there, phew.
340
1364340
3720
اوه، من فقط برای یک دقیقه به آنجا سرد و گرم رفتم، فوو.
22:48
My flight is still going.
341
1368060
1620
پرواز من هنوز ادامه دارد.
22:49
I'm very pleased about that."
342
1369680
1800
من از این بابت بسیار راضی هستم."
22:52
So to blow hot and cold, and to go hot and cold.
343
1372020
4200
پس گرم و سرد دمیدن و گرم و سرد رفتن.
22:56
Very similar, but very different.
344
1376220
2940
بسیار شبیه، اما بسیار متفاوت.
23:00
Now, in the cold light of day, this is a great phrase.
345
1380660
4080
حالا، در نور سرد روز، این یک عبارت عالی است.
23:04
This means in reality.
346
1384740
1200
این یعنی در واقعیت.
23:06
When you see something in the cold light of day, then you
347
1386720
4020
وقتی چیزی را در نور سرد روز می بینید،
23:10
see it for what it really is.
348
1390740
1500
آن را همان طور که واقعا هست می بینید.
23:12
We often use this phrase when talking about a decision that's been made
349
1392900
7080
ما اغلب از این عبارت هنگام صحبت در مورد تصمیمی استفاده می کنیم که
23:19
probably a little bit too quickly.
350
1399980
3120
احتمالاً کمی خیلی سریع گرفته شده است.
23:23
So, if you make a decision, maybe to commit to something that's too
351
1403100
5340
بنابراین، اگر تصمیمی می‌گیرید، شاید متعهد شوید به چیزی که بیش از حد
23:28
much or to spend money on a product that's too expensive, or to agree
352
1408440
7080
زیاد است یا خرج کردن پول برای محصولی که خیلی گران است، یا
23:35
to something like moving in with your boyfriend or girlfriend.
353
1415520
2820
با چیزی مانند نقل مکان با دوست پسر یا دوست دخترتان موافقت کنید.
23:39
In the cold light of day, you might look at that decision and think,
354
1419780
4740
در نور سرد روز، ممکن است به آن تصمیم نگاه کنید و فکر کنید،
23:44
actually, that was the wrong decision.
355
1424520
2460
در واقع، این تصمیم اشتباه بوده است.
23:48
So to see something in the cold light of day is to see something in
356
1428540
4440
بنابراین، دیدن چیزی در نور سرد روز، دیدن چیزی در
23:52
reality with a level head, a clear mind, and we usually use it when
357
1432980
7260
واقعیت با ذهنی صاف، ذهنی روشن است، و ما معمولاً در هنگام
24:00
talking about regret of a decision.
358
1440240
3000
صحبت در مورد پشیمانی از یک تصمیم از آن استفاده می کنیم.
24:03
Or changing our mind about a decision we made when we weren't thinking
359
1443240
5100
یا تغییر عقیده در مورد تصمیمی که گرفتیم، زمانی که
24:08
straight or in the heat of the moment.
360
1448340
2460
مستقیم فکر نمی‌کردیم یا در تب و تاب فکر می‌کردیم.
24:10
So there we go.
361
1450800
780
بنابراین ما به آنجا برویم.
24:11
Heat and cold.
362
1451580
1500
گرما و سرما.
24:13
You make a decision in the heat of the moment.
363
1453080
2640
شما در گرمای لحظه تصمیم می گیرید.
24:16
Sometimes we feel passionate and we make a quick decision in the heat of the
364
1456380
5040
گاهی اوقات ما احساس اشتیاق می کنیم و سریع تصمیم می گیریم
24:21
moment, but then in the cold light of day, we realise that was the wrong decision.
365
1461420
5880
، اما در نور سرد روز متوجه می شویم که این تصمیم اشتباه بوده است.
24:27
Now, I'm sure I've been in this situation many times.
366
1467960
2460
حالا مطمئنم بارها در این موقعیت قرار گرفته ام.
24:30
Can I think of one occasion right now off the top of my head?
367
1470420
4260
آیا می توانم در حال حاضر به یک موقعیت فکر کنم؟
24:34
Off the top of my head, that means right now, in the moment without preparing.
368
1474680
5820
از بالای سر من، یعنی همین الان، در لحظه بدون آمادگی.
24:40
Can I think of a time when I made a decision in the heat of the
369
1480500
4080
آیا می توانم به زمانی فکر کنم که در آن لحظه تصمیمی گرفتم
24:44
moment and then later regretted it?
370
1484580
2100
و بعداً پشیمان شدم؟
24:48
Yes, I decided, when I was younger, to enroll on a course
371
1488660
7800
بله، وقتی کوچکتر بودم تصمیم گرفتم در یک دوره ثبت نام کنم
24:56
to become a driving instructor.
372
1496460
1620
برای تبدیل شدن به یک مربی رانندگی
24:58
I enrolled on the course because I was convinced by a salesperson that
373
1498860
6000
من در دوره ثبت نام کردم زیرا توسط یک فروشنده متقاعد شده بودم که
25:04
it was the best side job I could do while I was studying and it was a
374
1504860
6780
این بهترین شغل جانبی است که می توانم در حین تحصیل انجام دهم و این یک
25:11
remote job, so I could do it anywhere in the world or in the UK at least.
375
1511640
4680
شغل از راه دور بود، بنابراین می توانم آن را در هر کجای دنیا یا حداقل در انگلستان انجام دهم.
25:16
And so it would be a good thing for my future as well to have this side hustle.
376
1516320
5400
و بنابراین برای آینده من نیز داشتن این شلوغی جانبی چیز خوبی خواهد بود.
25:23
I made a split decision in the heat of the moment after listening
377
1523160
3900
من پس از گوش دادن به یک فروش بسیار خوب
25:27
to a very good sales pitch.
378
1527060
1320
تصمیمی دوگانه گرفتم
25:28
But then when it came down to it, to actually doing the course, the amount of
379
1528380
6540
. اما بعد از آن که کار به انجام این دوره رسید، مقدار
25:34
money I had to spend, I realised in the cold light of day that I wasn't passionate
380
1534920
6000
پولی که باید خرج می‌کردم، در نور سرد روز متوجه شدم که علاقه‌ای
25:40
about being a driving instructor.
381
1540920
1860
به آموزش رانندگی
25:42
I hate being sat in a car for hours and hours and hours, and it was a
382
1542780
6480
ندارم . من از اینکه ساعت ها و ساعت ها و ساعت ها در ماشین نشسته باشم متنفرم و این
25:49
lot of work, I gave it up in the end.
383
1549260
2280
کار زیاد بود، در نهایت آن را رها کردم.
25:51
I had to cut my losses.
384
1551540
1740
مجبور شدم ضررهایم را کاهش دهم.
25:54
To cut your losses is to walk away from something, even when you've lost,
385
1554000
4140
کاهش ضرر یعنی دور شدن از چیزی، حتی زمانی که ضرر کرده اید،
25:58
either financially or maybe you've put in a lot of effort, a lot of time, and
386
1558140
4680
چه از نظر مالی یا شاید تلاش زیادی کرده باشید، زمان زیادی را صرف کرده اید، و
26:02
you just have to say, I've lost that.
387
1562820
1920
فقط باید بگویید، من آن را از دست دادم.
26:04
I can't get that back, but I'm not going to lose anymore.
388
1564740
3420
من نمی توانم آن را پس بگیرم، اما دیگر از دست نمی دهم.
26:08
I'm just going to cut my losses and walk away.
389
1568160
3540
من فقط می خواهم ضررهایم را کاهش دهم و راه بروم.
26:11
So I lost quite a lot of money, but I decided it just wasn't for me.
390
1571700
5700
بنابراین من مقدار زیادی پول از دست دادم، اما تصمیم گرفتم که این برای من نیست.
26:17
It was taking too much time and it was continuous money I was having
391
1577400
4200
زمان زیادی می‌برد و پول مستمری بود که باید
26:21
to put into this training and I thought, I'm not gonna pay anymore.
392
1581600
2700
برای این آموزش صرف می‌کردم و فکر می‌کردم، دیگر پولی پرداخت نمی‌کنم.
26:24
It's not for me.
393
1584960
960
این برای من نیست.
26:25
I'm gonna walk away.
394
1585920
1200
من میروم دور
26:27
So I cut my losses and I walked away.
395
1587120
2520
بنابراین ضررهایم را کم کردم و رفتم.
26:29
In the cold light of day, I made the right decision.
396
1589640
2520
در نور سرد روز، تصمیم درستی گرفتم.
26:34
Have you ever made a decision like that?
397
1594620
1800
آیا تا به حال چنین تصمیمی گرفته اید؟
26:36
A heat of the moment decision that you regretted in the cold light of day.
398
1596420
3960
تصمیمی داغ که در نور سرد روز پشیمان شدی.
26:41
Okay, so we've had, to blow hot and cold, to go hot and cold -whew, in the heat of
399
1601760
8100
خوب، پس ما مجبور شدیم گرم و سرد دمیدن، گرم و سرد برویم - وای، در گرمای
26:49
the moment, and in the cold light of day.
400
1609860
1920
لحظه و در نور سرد روز.
26:52
Now, to add fuel to the fire, this is a phrase, which means you
401
1612500
6900
حالا، برای افزودن سوخت به آتش، این یک عبارت است، به این معنی که شما
26:59
are giving even more agitation to an already agitated situation.
402
1619400
6360
به موقعیتی که از قبل آشفته است، تحریک بیشتری می کنید.
27:06
So, if someone is annoyed that you borrowed their car without asking and
403
1626900
9660
بنابراین، اگر کسی از اینکه شما ماشینش را بدون درخواست قرض گرفته اید اذیت می شود و
27:16
they're shouting at you, "I can't believe you borrowed my car without asking.
404
1636560
4020
او سر شما فریاد می زند، "باورم نمی شود ماشین مرا بدون درخواست قرض گرفته اید.
27:20
That's terrible.
405
1640580
900
این وحشتناک است.
27:21
How dare you?"
406
1641480
1320
چطور جرات می کنید؟"
27:23
And then you say to them, "I crashed your car while I was
407
1643700
2760
و سپس به آنها می گویید: "من در حالی که
27:26
out, and it's a complete mess."
408
1646460
2640
بیرون بودم با ماشین شما تصادف کردم و کاملاً به هم ریخته است."
27:29
Then you are adding fuel to the fire.
409
1649760
2400
سپس شما به آتش سوخت می افزایید.
27:32
You are going to make that person explode with anger.
410
1652160
4020
قرار است کاری کنید که آن شخص از عصبانیت منفجر شود.
27:36
So to add fuel to the fire is, you can see it visually, can't you?
411
1656180
4080
بنابراین برای افزودن سوخت به آتش، می توانید آن را به صورت بصری ببینید، نمی توانید؟
27:40
If you have a fire that's burning.
412
1660260
1620
اگر آتشی دارید که می سوزد.
27:42
And you add fuel to it, what's gonna happen?
413
1662540
2220
و شما به آن سوخت اضافه می کنید، چه اتفاقی می افتد؟
27:44
The fire is going to become more intense.
414
1664760
3120
آتش سوزی شدیدتر می شود.
27:48
So, adding fuel to a metaphorical fire is just giving it reason
415
1668480
5220
بنابراین، افزودن سوخت به آتش استعاری فقط دلیلی
27:53
to be even more intense.
416
1673700
2640
برای شدیدتر شدن آن است.
27:56
Usually fire represents passion.
417
1676940
2580
معمولا آتش نشان دهنده اشتیاق است.
27:59
In this case, it's usually anger, so it's a negative passion.
418
1679520
4200
در این مورد، معمولاً عصبانیت است، بنابراین یک اشتیاق منفی است.
28:03
So, to add fuel to the fire, to make a situation seem worse or
419
1683720
5220
بنابراین، برای افزودن هیزم به آتش، برای بدتر جلوه دادن وضعیت یا
28:08
make someone feel more angry.
420
1688940
2160
ایجاد احساس عصبانیت بیشتر در کسی.
28:11
Now, talking about things growing.
421
1691100
1920
اکنون، صحبت در مورد چیزهایی که در حال رشد هستند.
28:13
Our next phrase is the snowball effect.
422
1693020
3120
عبارت بعدی ما اثر گلوله برفی است.
28:17
A snowball effect.
423
1697040
1320
افکت گلوله برفی
28:18
When we talk about a snowball effect, we're talking about something
424
1698360
3480
وقتی در مورد یک اثر گلوله برفی صحبت می کنیم، در مورد چیزی صحبت می کنیم
28:21
becoming greater, becoming bigger than it was when it started.
425
1701840
4440
که بزرگتر می شود، بزرگتر از زمانی که شروع شد.
28:26
So, imagine you have a teeny tiny little snowball and you continue to roll it,
426
1706280
4140
بنابراین، تصور کنید که یک گلوله برفی کوچک کوچک دارید و به چرخاندن آن،
28:30
roll it, roll it through the snow.
427
1710420
1680
غلتاندن، و غلتاندن آن در میان برف ادامه می دهید.
28:32
It will get bigger and bigger and bigger.
428
1712100
3240
بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر خواهد شد.
28:35
So, if something is a snowball effect, then it's something that's growing.
429
1715340
4260
بنابراین، اگر چیزی یک اثر گلوله برفی است، پس چیزی است که در حال رشد است.
28:40
You could say that a trend has a snowball effect.
430
1720140
3780
می توان گفت که یک روند یک اثر گلوله برفی دارد.
28:43
If one person tries doing something new on social media, with a new piece of music
431
1723920
7800
اگر یک نفر سعی کند کار جدیدی را در رسانه های اجتماعی انجام دهد، با یک قطعه موسیقی جدید
28:51
and they share it and a few people like it, but then someone with a big following,
432
1731720
6360
و آن را به اشتراک بگذارد و چند نفر آن را دوست داشته باشند، اما پس از آن فردی که دنبال کننده زیادی دارد،
28:58
they like it and they copy the trend.
433
1738080
2640
آن را دوست دارد و از این روند کپی می کند.
29:01
Then it has a snowball effect.
434
1741440
1980
سپس یک اثر گلوله برفی دارد.
29:04
The more people like it, the more they do it, the bigger the trend grows.
435
1744260
5100
هرچه مردم بیشتر آن را دوست داشته باشند، بیشتر آن را انجام دهند، روند بزرگتر می شود.
29:09
So, that is a snowball effect.
436
1749360
2760
بنابراین، این یک اثر گلوله برفی است.
29:12
Now, when it comes to trends, there's not a snowball's chance in hell I'm
437
1752120
6360
حالا، وقتی نوبت به ترندها می‌رسد، شانس گلوله برفی در جهنم وجود ندارد، من
29:18
ever going to be one of those social media people who does every trend
438
1758480
7260
هرگز یکی از آن دسته از افراد رسانه‌های اجتماعی خواهم بود که هر روندی را انجام می‌دهند
29:25
because it's just, it's just not me.
439
1765740
2700
، زیرا این فقط من نیستم.
29:28
I just don't have the time.
440
1768440
1440
فقط وقت ندارم
29:29
So, to have a snowball's chance in hell.
441
1769880
3480
بنابراین، برای داشتن یک گلوله برفی در جهنم.
29:33
Or there's not a snowball's chance in hell means there's just no chance.
442
1773360
4320
یا اینکه شانس گلوله برفی در جهنم وجود ندارد یعنی شانسی وجود ندارد.
29:38
Thinking about hell being all fire and brimstone.
443
1778460
3780
فکر کردن به اینکه جهنم تماماً آتش و گوگرد است.
29:42
It's a very hot place, hell, and so a snowball in hell, it's
444
1782240
5640
این یک مکان بسیار گرم است، جهنم، و بنابراین یک گلوله برفی در جهنم، آن است
29:47
not going to last very long.
445
1787880
1260
قرار نیست خیلی طول بکشد
29:49
So, a snowball doesn't have a chance of surviving in hell.
446
1789140
3840
بنابراین، یک گلوله برفی شانسی برای زنده ماندن در جهنم ندارد.
29:52
Okay, so there's not a snowball's chance in hell that I'm ever going
447
1792980
2820
خوب، پس شانس گلوله برفی در جهنم وجود ندارد که من
29:55
to be one of these people who does all these social media trends.
448
1795800
3660
یکی از این افرادی باشم که همه این روندهای رسانه های اجتماعی را انجام می دهند.
29:59
In fact, I will do daily trends when hell freezes over.
449
1799460
5580
در واقع، وقتی جهنم یخ بزند، ترندهای روزانه را انجام خواهم داد.
30:05
That's another phrase that you can use to say something is never gonna happen.
450
1805040
4020
این عبارت دیگری است که می توانید از آن برای گفتن اینکه چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتاد استفاده کنید.
30:09
I'll do it when hell freezes over because hell is very hot
451
1809060
4860
من این کار را زمانی انجام می دهم که جهنم یخ بزند زیرا جهنم بسیار گرم است
30:13
and it will never freeze over.
452
1813920
1860
و هرگز یخ نمی زند.
30:15
So, moving from snow through to ice.
453
1815780
2820
بنابراین، حرکت از برف به یخ.
30:19
If you are in a situation where you don't know someone, or it's a little
454
1819440
5220
اگر در موقعیتی هستید که کسی را نمی شناسید، یا کمی
30:24
bit awkward, no one's talking, then you might want to try an icebreaker.
455
1824660
5880
ناخوشایند است، کسی صحبت نمی کند، ممکن است بخواهید یک یخ شکن را امتحان کنید.
30:31
An icebreaker.
456
1831140
1140
یک یخ شکن
30:32
You might want to break the ice.
457
1832280
1980
شاید بخواهید یخ را بشکنید.
30:34
So, this is when the situation is quite icy.
458
1834260
2760
بنابراین، این زمانی است که وضعیت کاملاً یخ زده است.
30:37
Nobody's talking to one another.
459
1837020
2040
هیچکس با هم حرف نمیزنه
30:39
It feels a bit awkward, it feels icy and cold.
460
1839060
2880
کمی احساس ناخوشایندی دارد، احساس یخ و سردی دارد.
30:41
And so you might want to tell a joke or simply ask a question
461
1841940
4200
و بنابراین ممکن است بخواهید یک جوک بگویید یا به سادگی یک سوال بپرسید
30:46
in order to break the ice.
462
1846140
2820
تا یخ را بشکنید.
30:48
So, you break the cold atmosphere by trying to encourage conversation.
463
1848960
8040
بنابراین، شما با تلاش برای تشویق گفتگو، فضای سرد را می شکنید.
30:57
Now, a phrase that means to discourage.
464
1857900
2940
حال، عبارتی که به معنای دلسرد کردن است.
31:01
If you need to discourage something you could say to pour cold water on something.
465
1861980
4920
اگر نیاز دارید چیزی را منصرف کنید، می توانید بگویید روی چیزی آب سرد بریزید.
31:07
For example, if I break the ice by talking about something generic like
466
1867860
5100
به عنوان مثال، اگر من یخ را با صحبت در مورد چیزی عمومی مانند
31:12
the weather, but then we move on to talking about politics and that
467
1872960
4980
آب و هوا بشکنم، اما سپس به صحبت در مورد سیاست بپردازیم و این به
31:17
becomes a heated discussion which could potentially turn into an argument,
468
1877940
5940
یک بحث داغ تبدیل شود که به طور بالقوه می تواند به بحث تبدیل شود،
31:23
then I might want to pour cold water on that discussion and change the
469
1883880
6300
ممکن است بخواهم روی آن آب سرد بریزم. بحث کنید و
31:30
subject completely, to stop it becoming too heated, too angry, too awkward.
470
1890180
6420
موضوع را به طور کامل تغییر دهید، تا از تبدیل شدن بیش از حد داغ، بیش از حد عصبانی و بیش از حد ناجور آن جلوگیری کنید.
31:36
Another phrase that uses the word ice is to be on thin ice
471
1896600
5040
عبارت دیگری که از کلمه یخ استفاده می کند، روی یخ نازک بودن
31:41
or to be walking on thin ice.
472
1901640
2400
یا راه رفتن روی یخ نازک است.
31:44
This means that you are in a precarious, a dangerous situation.
473
1904040
6240
این بدان معنی است که شما در یک موقعیت ناپایدار و خطرناک قرار دارید.
31:51
You are perhaps behaving in a way that will get you into
474
1911240
4320
شاید طوری رفتار می کنید که
31:55
trouble if you're not careful.
475
1915560
1980
اگر مراقب نباشید شما را دچار مشکل می کند.
31:58
For example, you are at work and you keep breaking the rules.
476
1918380
5040
به عنوان مثال، شما در محل کار هستید و مدام قوانین را زیر پا می گذارید.
32:03
Not in a big way, just in a little way, but you keep doing it and
477
1923420
4440
نه در یک راه بزرگ، فقط در یک راه کوچک، اما شما به انجام آن ادامه می دهید و
32:07
you've had a few warnings, but you keep bending those rules, behaving
478
1927860
5580
چند هشدار دریافت کرده اید، اما همچنان این قوانین را خم می کنید و
32:13
in a way that's questionable.
479
1933440
1560
به گونه ای رفتار می کنید که مشکوک است.
32:15
Then your boss or your supervisor might say to you, "look, you are,
480
1935960
3240
سپس رئیس یا سرپرستتان ممکن است به شما بگویند: "ببین، تو
32:19
you are on thin ice right now.
481
1939200
2100
الان روی یخ نازکی هستی.
32:22
If you don't start behaving yourself and doing the things
482
1942260
4800
اگر شروع به رفتار کردن و انجام کارهایی که
32:27
you're supposed to do, then you might find yourself without a job.
483
1947060
3840
باید انجام ندهی، ممکن است خودت را بدون یک کار.
32:30
You are on very thin ice.
484
1950900
1740
تو روی یخ بسیار نازک هستی.
32:32
I'm watching you".
485
1952640
1260
من تو را تماشا می کنم».
32:34
Okay, so it's to be in a precarious situation, which is different
486
1954680
4680
بسیار خوب، پس قرار گرفتن در یک موقعیت مخاطره آمیز است، که
32:39
to putting something on ice.
487
1959360
1800
با گذاشتن چیزی روی یخ متفاوت است.
32:41
If you put something on ice, like a project that you're all
488
1961160
3060
اگر چیزی را روی یخ قرار دهید، مانند پروژه ای که همه
32:44
working on, then it means that you delay it, you postpone it.
489
1964220
4440
روی آن کار می کنید، به این معنی است که آن را به تاخیر می اندازید، آن را به تعویق می اندازید.
32:48
You freeze it until a point in the future.
490
1968660
3360
شما آن را تا نقطه ای در آینده منجمد می کنید.
32:52
For example, I was building a course in the summer and I decided to put
491
1972800
5520
به عنوان مثال، من در تابستان در حال ساخت یک دوره آموزشی بودم و تصمیم گرفتم
32:58
that project on ice until next year, while I focused on other things.
492
1978320
4860
آن پروژه را تا سال آینده روی یخ بگذارم، در حالی که روی چیزهای دیگر تمرکز کردم.
33:03
So, to delay something for a little while.
493
1983900
2820
بنابراین، برای کمی تاخیر کاری.
33:06
Ooh.
494
1986720
1464
اوه
33:08
Well, I have definitely heated up with this discussion of wintery phrases.
495
1988184
7896
خب، من قطعاً با این بحث از عبارات زمستانی داغ شده ام.
33:23
If this is your first time here, then I'd really appreciate your support
496
2003220
3720
اگر این اولین باری است که اینجا هستید، پس از حمایت شما
33:26
by giving this a like, or rating the podcast or at least sharing it with
497
2006940
5760
با لایک کردن، یا امتیاز دادن به پادکست یا حداقل به اشتراک گذاری آن با
33:32
someone else who might find it useful.
498
2012700
1860
شخص دیگری که ممکن است مفید باشد،
33:35
Until next time, take care, wrap up warm and goodbye.
499
2015280
6000
واقعا قدردانی می کنم . تا دفعه ی بعد مواظب خودت باش گرم بپیچ و خداحافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7