Learn English Vocabulary Daily #22.1 — British English Podcast

Hello, and welcome to The English Like a Native Podcast.

سلام، و به پادکست انگلیسی مانند یک بومی خوش آمدید.

My name is Anna and you're listening to Week 22, Day 1 of Your English Five a Day.

اسم من آنا است و شما در حال گوش دادن به Week 22, Day 1 English Five a Day هستید.

This is the series that aims to increase your active vocabulary by deep diving

این مجموعه ای است که هدف آن افزایش دایره لغات فعال شما با غواصی عمیق

into five pieces every day of the working week from Monday to Friday.

به پنج قسمت در هر روز از هفته کاری از دوشنبه تا جمعه است.

So, let's start today's list with a noun, an uncomfortable

بنابراین، بیایید لیست امروز را با یک اسم شروع کنیم، یک اسم ناراحت کننده

noun, and it is discomfort.

، و این ناراحتی است.

Discomfort.

درد و ناراحتی.

We spell this D I S C O M F O R T.

این را می گوییم D I S C O M F O R T.

Discomfort.

ناراحتی.

Discomfort is a feeling of slight pain, unease, or physical or emotional distress.

ناراحتی احساس درد خفیف، ناراحتی یا ناراحتی فیزیکی یا عاطفی است. آیا تا

Have you ever had a feeling of discomfort?

به حال احساس ناراحتی داشته اید؟

Have you ever had to suffer through discomfort?

آیا تا به حال مجبور شده اید از ناراحتی رنج ببرید؟

Some people suffer from regular headaches, but still have to go

برخی از افراد از سردردهای منظم رنج می برند ، اما با وجود ناراحتی، همچنان باید سر

to work and deal with their daily tasks despite their discomfort.

کار بروند و به کارهای روزانه خود بپردازند .

People have to work through discomfort.

مردم باید از طریق ناراحتی کار کنند.

They have to attend social events, despite maybe having a stomach pain

آنها مجبورند در رویدادهای اجتماعی شرکت کنند، علیرغم اینکه ممکن است معده درد

or a problem with their Achilles heel, perhaps, or a sports injury.

یا مشکلی در پاشنه آشیل خود داشته باشند یا یک آسیب ورزشی.

Or sometimes we're dealing with some emotional discomfort and we still have

یا گاهی اوقات با ناراحتی عاطفی روبرو هستیم و هنوز باید

to put on a brave face, which is another phrase meaning to smile and show the

چهره ای شجاع داشته باشیم، که عبارت دیگری به معنای لبخند زدن است و به دنیا نشان می دهد

world that everything's okay, even though on the inside you're hurting.

که همه چیز خوب است، حتی اگر از درون شما آسیب می بینید.

So, dealing with discomfort.

بنابراین، مقابله با ناراحتی.

When was the last time you dealt with discomfort?

آخرین باری که با ناراحتی برخورد کردید کی بود؟

Here's an example sentence,

در اینجا یک جمله مثال آمده است،

"If you have any feelings of discomfort after doing these exercises let

"اگر بعد از انجام این تمرینات احساس ناراحتی کردید، به

me know, and we can look at giving you some easier ones instead."

من اطلاع دهید، و ما می توانیم در عوض به شما برخی از تمرینات ساده تر را ارائه دهیم." صفت

Next on the list is the adjective, allergic.

بعدی در لیست، آلرژیک است.

Allergic.

حساسیتی.

We spell this A L L E R G I C.

ما این را املای A L L E R G I C.

Allergic.

آلرژیک.

Allergic.

حساسیتی.

If you are allergic, then you have an allergy to something.

اگر آلرژی دارید، پس به چیزی حساسیت دارید.

So, you have a reaction when you come into contact or eat a certain thing.

بنابراین، هنگامی که با یک چیز خاص تماس می گیرید یا می خورید، واکنش نشان می دهید.

So, for example, my son has a dust mite allergy.

به عنوان مثال، پسر من به مایت گرد و غبار حساسیت دارد.

And he has a grass pollen allergy.

و به گرده چمن آلرژی دارد.

So, he's allergic to the grass and he's allergic to dust, which means he

بنابراین، او به چمن آلرژی دارد و به گرد و غبار حساسیت دارد، یعنی

has reactions when he's outside and he has reactions when he's inside.

وقتی بیرون است واکنش نشان می دهد و وقتی داخل است واکنش نشان می دهد.

So, my job as his mother is to ensure that the areas where he spends most

بنابراین، وظیفه من به عنوان مادر او این است که اطمینان حاصل کنم که مناطقی که بیشتر

of his time are regularly cleaned.

وقت خود را در آن می گذراند به طور مرتب تمیز می شوند.

So, I have to dust his room more regularly than I normally would.

بنابراین، من باید اتاق او را بیشتر از حد معمول گردگیری کنم.

I have to wash his bed linen regularly.

باید ملحفه اش را مرتب بشورم.

I have to wash his curtains.

باید پرده هایش را بشورم.

I have to hoover more regularly just to keep those dust mites at bay, to

من باید مرتباً شناور کنم تا آن کنه های گرد و غبار را از خود دور نگه دارم،

hold them back, to stop them from creating problems for him and his skin.

جلوی آنها را بگیرم و مانع از ایجاد مشکل برای او و پوستش شوم.

The reaction that he has is eczema.

واکنشی که او دارد اگزما است.

So, he has flare ups on his skin.

بنابراین، او شعله ور بر روی پوست خود دارد.

He can also get a runny nose and sometimes he even has swollen eyes and watery eyes.

او همچنین ممکن است دچار آبریزش بینی شود و حتی گاهی اوقات چشم‌های متورم و چشم‌های آبریزش دارد.

Sometimes people's reactions can be quite severe.

گاهی اوقات واکنش افراد می تواند بسیار شدید باشد.

They can be life-threatening, even.

آنها حتی می توانند تهدید کننده زندگی باشند.

Some people, particularly with nut allergies, these

برخی از افراد، به ویژه با آلرژی به آجیل، این

allergies can be quite bad.

آلرژی ها می توانند بسیار بد باشند.

They can make your throat swell, which stops you from

آنها می توانند گلوی شما را متورم کنند، که شما را از تنفس باز می دارد

breathing which is not good.

که خوب نیست.

And so, you have to be careful when you're allergic to things.

بنابراین، وقتی به چیزهایی حساسیت دارید، باید مراقب باشید.

Are you allergic to anything?

آیا شما به چیزی حساسیت دارید؟ در

Here's another example sentence,

اینجا یک جمله مثال دیگر وجود دارد،

"Can you tell me what is in the curry sauce, please?

"لطفاً می توانید به من بگویید در سس کاری چیست؟

I'm allergic to dairy products, so I need to make sure that there is no

من به محصولات لبنی حساسیت دارم، بنابراین باید مطمئن شوم که

milk, cream, or yoghurt in my meal."

در وعده غذایی من شیر، خامه یا ماست وجود نداشته باشد."

Next on the list is a noun and it is intolerance, intolerance.

بعدی در لیست یک اسم است و آن عدم تحمل، عدم تحمل است.

We spell this I N T O L E R A N C E, intolerance.

این را می گوییم I N T O L E R A N C E، عدم تحمل.

Now we normally have an intolerance and we'll talk about food intolerance.

اکنون ما معمولاً یک عدم تحمل داریم و در مورد عدم تحمل غذایی صحبت خواهیم کرد.

People will usually use words like a gluten intolerance or

مردم معمولاً از کلماتی مانند عدم تحمل گلوتن یا

a dairy intolerance or a milk intolerance or a nut intolerance.

عدم تحمل لبنیات یا عدم تحمل شیر یا عدم تحمل آجیل استفاده می کنند.

It's slightly different to an allergy.

کمی با آلرژی متفاوت است.

It just means that you are more sensitive to those foods, even though you may not

این فقط به این معنی است که شما نسبت به آن غذاها حساسیت بیشتری دارید، حتی اگر

have a particular allergic reaction.

واکنش آلرژیک خاصی نداشته باشید.

So, it means you can't really digest those particular foods very well.

بنابراین، به این معنی است که شما واقعا نمی توانید آن غذاهای خاص را به خوبی هضم کنید. وقتی آنها را می خورید،

It can make you feel uncomfortable, maybe even a bit poorly when you eat them.

می تواند باعث ناراحتی شما شود، حتی ممکن است کمی بد باشد. در

Here's an example sentence,

اینجا یک جمله مثال آمده است،

"How do you cope with your intolerance to gluten?

"چگونه با عدم تحمل خود به گلوتن کنار می آیید؟

It must be so hard not being able to eat bread, pasta, cakes,

نتوانید نان، پاستا، کیک بخورید

or enjoy a nice cold beer!"

یا از یک آبجو سرد خوب لذت ببرید، باید خیلی سخت باشد!"

Alright, next on the list is the word anaphylaxis, anaphylaxis.

بسیار خوب، بعدی در لیست کلمه آنافیلاکسی، آنافیلاکسی است.

This is a noun and we spell it A N A P H Y L A X I S.

این یک اسم است و ما آن را A N A P H Y L A X I S.

Anaphylaxis.

Anaphylaxis می گوییم.

Now the 'PH' will often represent an 'F' sound as it does here.

اکنون 'PH' اغلب صدای 'F' را مانند اینجا نشان می دهد.

Anaphylaxis.

آنافیلاکسی

Anaphylaxis, or you'll often hear anaphylactic shock is when a person

آنافیلاکسی، یا اغلب می شنوید شوک آنافیلاکسی زمانی است که فرد

suffers from an extreme reaction.

از واکنش شدید رنج می برد.

So a very dangerous reaction when they've touched or eaten something

بنابراین یک واکنش بسیار خطرناک زمانی که آنها چیزی را لمس می کنند یا می خورند

that they are extremely allergic to.

که به شدت به آن حساسیت دارند.

So, when I mentioned earlier about someone eating nuts and their throat

بنابراین، هنگامی که قبلاً در مورد مصرف آجیل و تورم گلوی شخصی به آن اشاره کردم

swelling, that reaction is anaphylaxis.

، این واکنش آنافیلاکسی است.

That is anaphylactic shock.

یعنی شوک آنافیلاکتیک

It can also be something that's airborne.

همچنین می تواند چیزی باشد که در هوا وجود دارد.

So, if someone close to you is eating nuts and the nut dust kind of sprays

بنابراین، اگر یکی از نزدیکان شما در حال خوردن آجیل باشد و گرد و غبار آجیل به نوعی

up in the air and you inhale it, you can have that kind of reaction as well.

در هوا پخش شود و شما آن را استنشاق کنید، می توانید چنین واکنشی نیز داشته باشید.

Here's an example sentence,

در اینجا یک جمله مثال است،

"We need volunteers to help with these food trials, but if you have experienced

"ما به داوطلبانی نیاز داریم که در این آزمایشات غذایی کمک کنند، اما اگر

anaphylaxis in the past, I'm afraid you won't be able to take part."

در گذشته آنافیلاکسی را تجربه کرده اید، می ترسم نتوانید در آن شرکت کنید."

Now I'm hoping that none of you listening have ever experienced anaphylaxis.

اکنون امیدوارم هیچ یک از شما که گوش می دهید، آنافیلاکسی را تجربه نکرده باشید.

I can imagine it's quite a scary thing to deal with.

من می توانم تصور کنم که مقابله با آن بسیار ترسناک است.

But let's move on to our final piece, which is an idiom.

اما اجازه دهید به قطعه پایانی خود که یک اصطلاح است برویم.

And it is nip something in the bud.

و این چیزی است که در غنچه است.

To nip something in the bud.

چیزی را در جوانه کوبیدن

This is nip.

این نیپه

N I P.

N I P.

Nip.

Nip.

Something in the bud.

چیزی در جوانه.

B U D.

B U D.

Bud.

Bud.

So, nip here means to cut or to bite and bud is representing something new,

بنابراین، نیپ در اینجا به معنای بریدن یا گاز گرفتن است و غنچه نشان دهنده چیز جدیدی است،

like on a tree, a blossom tree in the spring before the flowers and the blossom

مانند روی درخت، یک درخت شکوفه در بهار قبل از اینکه گل ها و شکوفه ها

has come out, you'll see little buds.

بیرون بیایند، جوانه های کوچکی را خواهید دید.

So, the little heads of the flowers before they open, that is a bud.

پس سر کوچک گلها قبل از اینکه باز شوند، یک غنچه است.

So, it's as something starts, we're going to bite it and

بنابراین، همانطور که چیزی شروع می شود، ما آن را گاز می گیریم و

cut it off, nip it in the bud.

قطع می کنیم، آن را در جوانه می کوبیم. پس

So, the idiom means to stop something from progressing before it becomes established.

اصطلاح به معنای جلوگیری از پیشرفت چیزی قبل از تثبیت آن است.

So, as something starts, you quickly cut it out just like with a flower.

بنابراین، هنگامی که چیزی شروع می شود، به سرعت آن را مانند یک گل برش می دهید.

If you don't want it to flower, but you can see it starting, you

اگر نمی خواهید گل بدهد، اما می توانید شروع آن را ببینید، می

can see the bud, you'd cut it off.

توانید جوانه را ببینید، آن را قطع می کنید.

You nip it in the bud.

شما آن را در جوانه می کوبید.

And this is something that I use quite often.

و این چیزی است که من اغلب استفاده می کنم.

If I see a behaviour or something happening that I don't like,

اگر رفتاری یا اتفاقی را ببینم که دوست ندارم،

and I don't want it to become something more, then I'd say,

و نمی‌خواهم به چیزی بیشتر تبدیل شود، می‌گویم:

"We need to nip that in the bud."

«باید آن را در غنچه‌ها حذف کنیم».

If my sons start using bad words, for example which one of my children did

اگر پسرانم شروع به استفاده از کلمات بد کنند، مثلاً یکی از فرزندانم روز دیگر به

come home and say a swear word the other day, quite innocently, he didn't

خانه آمد و فحش داد، کاملاً معصومانه، او نمی

know what he was really saying, but he said this swear word and I was like,

دانست واقعاً چه می گوید، اما این فحش را گفت و من گفتم مانند،

"Ah!

Oh, we need to nip that in the bud.

"آه!

اوه، ما باید آن را در جوانه حذف کنیم.

I'm not having my children walking around swearing."

من بچه هایم را مجبور نمی کنم که در اطراف راه بروند و فحش دهند."

So, we told him very firmly that that was not acceptable, that we don't

بنابراین، ما با قاطعیت به او گفتیم که این قابل قبول نیست، ما از

use those words, and I explained why.

این کلمات استفاده نمی کنیم و من دلیل آن را توضیح دادم.

But we nipped that in the bud.

اما ما آن را در جوانه حذف کردیم.

We nipped the swearing in the bud.

قسم را در غنچه خفه کردیم. در

Here's another example,

اینجا مثال دیگری وجود دارد،

"The school really needs to nip this bullying in the bud before it

"مدرسه واقعاً باید این قلدری را قبل از اینکه از

gets out of hand, every child should feel safe when they go to school."

کنترل خارج شود خفه کند، هر کودکی باید هنگام رفتن به مدرسه احساس امنیت کند."

Okay, so that's our five for today.

خوب، پس این پنج مورد امروز ماست.

Let's do a quick recap.

بیایید یک جمع بندی سریع انجام دهیم.

We started with the noun discomfort which is the feeling of slight pain, unease,

ما با اسم ناراحتی شروع کردیم که احساس درد خفیف، ناراحتی

or emotional or physical distress.

یا ناراحتی عاطفی یا جسمی است.

Then we had the adjective allergic.

سپس صفت آلرژیک را داشتیم.

Allergic.

حساسیتی.

When you have an allergy to something.

وقتی به چیزی حساسیت دارید.

Then we have the noun intolerance, which is where you're not really

سپس ما اسم عدم تحمل را داریم، که در آن شما واقعا

able to digest a certain type of food without it making you poorly

قادر به هضم نوع خاصی از غذا نیستید، بدون آن که شما را ضعیف

or feel uncomfortable, discomfort.

یا احساس ناراحتی و ناراحتی کند.

Then we have the noun anaphylaxis, anaphylaxis, which is the

سپس اسم آنافیلاکسی را داریم، آنافیلاکسی، که

extreme reaction that you have to something you are allergic to.

واکنش شدیدی است که شما نسبت به چیزی که به آن حساسیت دارید، دارید.

And we finished with the idiom nip something in the bud, which is to

و ما با اصطلاح nip something in the bud تمام کردیم، که

stop something from progressing further and becoming more established.

مانع از پیشرفت بیشتر و تثبیت شدن چیزی است.

So, let's now do this for pronunciation.

بنابراین، بیایید این کار را برای تلفظ انجام دهیم.

Please repeat after me.

لطفا بعد از من تکرار کنید.

Discomfort.

درد و ناراحتی.

Discomfort.

درد و ناراحتی.

Allergic.

حساسیتی.

Allergic.

حساسیتی.

Intolerance.

عدم تحمل

Intolerance.

عدم تحمل

Anaphylaxis.

آنافیلاکسی

Anaphylaxis.

آنافیلاکسی

Nip something in the bud.

چیزی در جوانه خرد کن

Nip something in the bud.

چیزی در جوانه خرد کن

Very good.

خیلی خوب.

Okay, so let's now do a little bit of a quiz and see what you can remember.

خوب، حالا بیایید کمی امتحان کنیم و ببینیم چه چیزی را می توانید به خاطر بسپارید.

What is the term that we use to describe an extreme reaction to something?

اصطلاحی که برای توصیف واکنش شدید به چیزی به کار می بریم چیست؟

Perhaps eating nuts makes your throat swell up and you can potentially die.

شاید با خوردن آجیل گلوی شما متورم شود و به طور بالقوه بمیرید.

What is the noun that we use to describe this type of reaction?

اسمی که برای توصیف این نوع واکنش استفاده می کنیم چیست؟

Anaphylaxis.

آنافیلاکسی

Absolutely.

کاملا.

How about if you eat bread and every time you eat bread,

اگر نان بخورید و هر بار که نان بخورید

it gives you a bloated tummy?

شکمتان پف کرده باشد چطور؟

It gives you a little bit of pain and makes you uncomfortable.

کمی درد به شما می دهد و شما را ناراحت می کند.

You're not allergic to it, but you just don't digest it very well, generally.

شما به آن حساسیت ندارید، اما به طور کلی آن را به خوبی هضم نمی کنید. از

What noun would you use to describe this problem that you have?

چه اسمی برای توصیف این مشکلی که دارید استفاده می کنید؟

Intolerance.

عدم تحمل

You have an intolerance to bread.

شما نسبت به نان عدم تحمل دارید.

That would be very unfortunate.

که بسیار مایه تاسف خواهد بود.

And this feeling of slight pain you get because of this bread intolerance, what

و این احساس درد خفیفی که به خاطر این عدم تحمل نان به شما دست می دهد،

noun could you use instead of saying you have a slight pain, a slight ache?

به جای اینکه بگویید درد خفیف دارید، یک درد خفیف دارید از چه اسمی استفاده کنید؟

What could you say instead?

به جای آن چه می توانید بگویید؟

You have...

شما ...

discomfort.

ناراحتی دارید.

Yes, because of your bread intolerance, you have discomfort,

بله، به دلیل عدم تحمل نان، ناراحتی دارید،

but luckily you don't have to deal with anything like anaphylaxis.

اما خوشبختانه نیازی به مقابله با چیزی مانند آنافیلاکسی ندارید.

But you do discover while having some tests to see if you have an intolerance to

اما در حین انجام برخی آزمایش‌ها متوجه می‌شوید که آیا به‌خصوص به گلوتن عدم تحمل دارید، متوجه می‌شوید

gluten in particular, you do discover that you have reactions when you drink milk.

که هنگام نوشیدن شیر واکنش‌هایی نشان می‌دهید.

You could say what?

میشه بگی چی؟

What adjective do you have to milk?

چه صفتی برای شیر دادن دارید؟

You are what to milk?

شما چی شیر بدید؟

Allergic.

حساسیتی.

You are allergic to milk.

شما به شیر حساسیت دارید.

Oh my goodness.

اوه خدای من.

Allergic to milk.

به شیر حساسیت دارد.

You have a gluten intolerance.

شما دچار عدم تحمل گلوتن هستید.

You get discomfort every time you eat bread and pasta, but luckily you still

هر بار که نان و ماکارونی می خورید احساس ناراحتی می کنید، اما خوشبختانه هنوز

don't have to deal with anaphylaxis.

مجبور نیستید با آنافیلاکسی مقابله کنید.

That's fantastic.

این فوق العاده است.

Now, for the last two weeks, your partner has come home with lots of delicious

اکنون، در دو هفته گذشته، شریک زندگی شما با بسیاری از

goodies from the bakery, including freshly-baked baguettes, and these

غذاهای خوشمزه از نانوایی به خانه آمده است، از جمله باگت های تازه پخته شده، این

delicious olive loaves, and garlic bread.

نان های زیتونی خوشمزه و نان سیر.

And you can see that this is becoming a bit of a habit.

و می بینید که این کمی به یک عادت تبدیل شده است.

Now you are intolerant to bread.

حالا شما نسبت به نان تحمل ندارید. بدون داشتن ناراحتی

You cannot eat bread without having discomfort.

نمی توانید نان بخورید .

You're not allergic to it, but still, it doesn't make you feel very good.

شما به آن حساسیت ندارید، اما با این حال، احساس خوبی در شما ایجاد نمی کند.

So, you are going to have to stop this habit from becoming a weekly thing.

بنابراین، شما باید این عادت را از تبدیل شدن به یک چیز هفتگی متوقف کنید. از

What idiom could you use to describe having to stop this from establishing

چه اصطلاحی می‌توانید برای توصیف اینکه مجبورید این کار را به

as a regular part of your day routine?

عنوان بخشی منظم از برنامه روزانه خود متوقف کنید، استفاده کنید؟

You're going to nip it in the bud.

در جوانی آن را می کوبید.

Absolutely.

You're going to say to him,

کاملا.

شما به او خواهید گفت:

"Hey, listen, I've had some tests.

"هی، گوش کن، من چند آزمایش انجام دادم.

I'm definitely suffering with a gluten intolerance and I'm allergic to milk.

من قطعا از عدم تحمل گلوتن رنج می برم و به شیر حساسیت دارم.

So, we're going to have to make some changes because I don't want to have to

بنابراین، ما باید تغییراتی ایجاد کنیم. چون نمی‌خواهم

deal with discomfort on a regular basis.

مرتباً با ناراحتی کنار بیایم.

And who knows, if you keep giving me all these things, I might

و چه کسی می‌داند، اگر همه این چیزها را به من بدهید، ممکن است با

end up dealing with anaphylaxis.

آنافیلاکسی دست و پنجه نرم کنم.

That's not what we want.

این چیزی نیست که ما می‌خواهیم.

So, let's nip it in the bud right now and start eating a different type of diet.

همین الان جوانه بزنید و شروع به خوردن یک رژیم غذایی متفاوت کنید.

Deal?

Deal!"

Okay, let's bring them all together in a little story.

خوب، بیایید همه آنها را در یک داستان کوچک با هم بیاوریم. آیا

Have you ever had an allergic reaction to something?

تا به حال به چیزی واکنش آلرژیک داشته اید؟

Had a rash develop on your skin or struggled to breathe properly?

آیا بثورات پوستی روی پوست شما ایجاد شده است یا برای تنفس صحیح تلاش کرده اید؟

If so then you are just one of the 30-40% of people in the world who

اگر چنین است، پس شما تنها یکی از 30 تا 40 درصد از مردم جهان هستید که

suffer from some type of allergy.

از نوعی آلرژی رنج می برند.

That's a huge number, isn't it?

این عدد بزرگی است، اینطور نیست؟

Let me tell you about Adrian.

بگذارید در مورد آدریان به شما بگویم.

Adrian suffers from an allergy to dairy and gluten.

آدریان از حساسیت به لبنیات و گلوتن رنج می برد.

It's not just a mild discomfort or intolerance, it's a

این فقط یک ناراحتی یا عدم تحمل خفیف نیست، بلکه یک

full-blown allergic reaction.

واکنش آلرژیک کامل است.

And it's not easy to live with.

و زندگی با آن آسان نیست.

At home, Adrian can control his allergies well, it's when he goes

در خانه، آدریان می‌تواند آلرژی‌های خود را به خوبی کنترل کند، زمانی که

out that things can go wrong.

بیرون می‌رود ممکن است همه چیز خراب شود.

Recently, Adrian and his girlfriend went to a local cafe and ordered a

اخیرا آدریان و دوست دخترش به یک کافه محلی رفتند و یک

sandwich, a gluten-free sandwich, but as soon as he took a bite, he

ساندویچ بدون گلوتن سفارش دادند، اما به محض اینکه لقمه ای خورد،

suddenly started to feel uneasy.

ناگهان احساس ناراحتی کرد.

It started with a tingling sensation in his mouth and throat.

با احساس سوزن سوزن شدن در دهان و گلویش شروع شد.

He knew something was wrong, but he brushed it off, thinking

او می دانست که چیزی اشتباه است، اما او آن را کنار گذاشت، زیرا فکر می کرد

it was just a minor reaction.

این فقط یک واکنش جزئی است.

Then, it hit him like a ton of bricks.

بعد مثل یک تُن آجر به او برخورد کرد.

His throat started to close up and he could barely breathe.

گلویش شروع به بسته شدن کرد و به سختی می توانست نفس بکشد.

His body was covered in hives and he felt like he was going to pass out.

بدنش پوشیده از کهیر بود و احساس می کرد که دارد از حال می رود.

He knew this was not just discomfort, it was an anaphylactic shock.

او می‌دانست که این فقط ناراحتی نیست، بلکه یک شوک آنافیلاکتیک است.

As Adrian lay on a hospital bed with the doctors and nurses rushing around him, in

در حالی که آدریان روی تخت بیمارستان دراز کشیده بود و پزشکان و پرستاران با عجله به اطراف او می‌پرداختند، در

that moment, he was scared for his life.

آن لحظه، او از جان خود می‌ترسید.

He realised that he needed to nip this allergy in the

او متوجه شد که باید

bud before it got any worse.

قبل از بدتر شدن این آلرژی در جوانی آن را خفه کند.

Luckily, Adrian had his EpiPen with him that day, and was able to use it in

خوشبختانه، آدریان آن روز EpiPen خود را همراه داشت و توانست

time before the ambulance got to him.

قبل از رسیدن آمبولانس به موقع از آن استفاده کند.

The doctors told him that if he had waited any longer, it could have been fatal.

پزشکان به او گفتند که اگر بیشتر صبر می کرد، ممکن بود کشنده باشد.

Living with allergies is not easy, but it's important to take them seriously.

زندگی با آلرژی آسان نیست، اما مهم است که آنها را جدی بگیرید.

It's not just about avoiding certain foods, it's about being prepared

این فقط در مورد اجتناب از برخی غذاها نیست، بلکه آماده شدن

for any unexpected reactions.

برای هر گونه واکنش غیرمنتظره است.

So, anyone out there who suffers from severe allergies, if you have an

بنابراین، هر کسی که از آلرژی شدید رنج می برد، اگر

EpiPen, always carry it with you and be diligent in reading food labels.

EpiPen دارید، همیشه آن را همراه خود داشته باشید و در خواندن برچسب های مواد غذایی کوشا باشید.

Don't take any chances, being prepared could just save your life.

هیچ شانسی را قبول نکنید، آماده بودن می تواند زندگی شما را نجات دهد.

And that brings us to the end of today's episode.

و این ما را به پایان قسمت امروز می رساند.

Remember, if you would like to take your learning further, then

به یاد داشته باشید، اگر می خواهید یادگیری خود را بیشتر کنید،

you can by becoming a Plus Member.

می توانید با عضویت در پلاس.

Plus Members not only support this podcast and help us to continue producing

Plus Members نه تنها از این پادکست پشتیبانی می‌کند و به ما کمک می‌کند تا به تولید

regular content, but you also get access to all the Bonus Episodes along with

محتوای منظم ادامه دهیم، بلکه شما به تمام قسمت‌های جایزه به همراه

all the recent week's transcripts, as well as any vocabulary lists as well.

تمام رونوشت‌های هفته اخیر و همچنین فهرست‌های واژگان دسترسی خواهید داشت.

So, if you'd like to know more about Plus Membership, then check

بنابراین، اگر می‌خواهید درباره عضویت پلاس بیشتر بدانید،

out the link in the description.

پیوند موجود در توضیحات را بررسی کنید.

Until next time, take very good care and goodbye.

تا دفعه بعد خیلی خوب مواظب باش و خداحافظ.