Nouns Adjectives Adverbs | Parts of Speech | Learn Basic English Grammar Course | 15 Lessons

Hello, everybody. Welcome to this English course. 

سلام به همه. به این دوره انگلیسی خوش آمدید.

In today's video, I'm going  to tell you about nouns. 

در ویدیوی امروز قصد دارم در مورد اسم ها به شما بگویم.

Because in English, nouns are very important. They are the basic element of a sentence. 

زیرا در زبان انگلیسی اسامی بسیار مهم هستند. آنها عنصر اساسی یک جمله هستند.

So if you want to speak English, you need to know about the  

بنابراین اگر می خواهید انگلیسی صحبت کنید، باید در مورد

different kinds of nouns. And I'm going to try and teach  

انواع مختلف اسم ها بدانید. و من سعی خواهم کرد

you as well as I can. Let's get started! 

تا جایی که بتوانم به شما آموزش دهم. بیا شروع کنیم!

Ok, so let's start with concrete nouns. Now in English, concrete nouns  

خوب، پس بیایید با اسامی مشخص شروع کنیم. در حال حاضر در زبان انگلیسی، اسامی بتن

are people places or things, including animals. 

به افراد مکان یا چیزها، از جمله حیوانات هستند.

That you can see, that you can smell, or taste, or hear, or touch. 

که بتوانید ببینید، بتوانید بو کنید، یا بچشید، یا بشنوید، یا لمس کنید.

So you can basically use your five senses. Let me give you a few examples. 

بنابراین شما اساسا می توانید از حواس پنج گانه خود استفاده کنید. اجازه بدهید چند نمونه برایتان بیاورم.

If we talk about people, 

اگر در مورد مردم صحبت کنیم،

you could say, a man or a teacher, 

می توانید بگویید، یک مرد یا یک معلم،

or me, Fanny. Or Mr. Smith. 

یا من، فانی. یا آقای اسمیت.

If we talk about places, you could say, 

اگر در مورد مکان ها صحبت کنیم، می توان گفت،

a house, a school. You could name a city like London. 

یک خانه، یک مدرسه. می توانید شهری مانند لندن را نام ببرید.

Very nice city. Or a beach. 

شهر بسیار خوبی یا یک ساحل

And if you talk about things, you could say a shoe, 

و اگر در مورد چیزهایی صحبت می کنید، می توانید بگویید یک کفش،

you could say a marker, you could talk about a dog 

می توانید بگویید یک نشانگر، می توانید در مورد سگ

or food like a pizza. These are concrete nouns....ok. 

یا غذایی مانند پیتزا صحبت کنید. این ها اسم های عینی هستند .... باشه.

Now let's move on to abstract nouns. So abstract nouns, unlike concrete nouns, 

حال به سراغ اسم های انتزاعی می رویم. بنابراین اسم های انتزاعی، بر خلاف اسم های عینی،

are ideas, concepts, emotions. And you can't see an idea. 

ایده ها، مفاهیم، ​​احساسات هستند. و شما نمی توانید ایده ای را ببینید.

You can't smell a concept. You can't taste an emotion. 

شما نمی توانید یک مفهوم را بویید. شما نمی توانید طعم یک احساس را بچشید.

Or hear it. Or touch it. So they are nouns. They are things that exist, but 

یا آن را بشنوید. یا آن را لمس کنید. پس آنها اسم هستند. آنها چیزهایی هستند که وجود دارند، اما

you cannot see them, or taste them. You can't use your five sense. 

شما نمی توانید آنها را ببینید، یا مزه آنها را بچشید. شما نمی توانید از حس پنج گانه خود استفاده کنید.

To give you a few examples, we could talk about love, 

برای آوردن چند مثال، می‌توانیم در مورد عشق،

or time, or religion, 

یا زمان، یا مذهب،

rules. These are all words that represent 

قوانین صحبت کنیم. اینها همه کلماتی هستند که

ideas, concepts... okay They're abstract nouns in English. 

ایده ها، مفاهیم را نشان می دهند... خوب آنها اسم های انتزاعی در انگلیسی هستند.

Now, let's get into more detail about nouns. Let's now see the difference between common nouns 

حالا بیایید به جزئیات بیشتری در مورد اسم ها بپردازیم. حال بیایید تفاوت بین اسم های رایج

and proper nouns which are  very important in English. 

و اسم های خاص که در زبان انگلیسی بسیار مهم هستند را ببینیم.

So common nouns and proper nouns refer to people, places, things,  

بنابراین اسم های رایج و اسم های خاص به افراد، مکان ها، چیزها،

ideas. Let's see a few examples. 

ایده ها اشاره می کنند. بیایید چند نمونه را ببینیم.

We could talk about people for example. A woman. 

مثلاً می‌توانیم درباره مردم صحبت کنیم. یک زن

That's a common noun. But if we talk about a specific woman, 

این یک اسم رایج است. اما اگر در مورد یک زن خاص صحبت کنیم،

for example, me, Fanny. That becomes a proper noun with a capital 'F'. 

مثلاً من، فانی. که با حرف بزرگ "F" به یک اسم خاص تبدیل می شود.

because, and you should know this, proper nouns are always capitalized. 

زیرا، و شما باید این را بدانید، اسامی خاص همیشه با حروف بزرگ نوشته می شوند.

You could talk about places. A city. That's a common noun. 

می توانید در مورد مکان ها صحبت کنید. شهرستان. این یک اسم رایج است.

But then you can name a specific city. Let's take a 

اما پس از آن می توانید یک شهر خاص را نام ببرید. بیایید یک

great city, London, of course. With a capital 'L'. 

شهر بزرگ، لندن، البته. با حرف L بزرگ.

Remember proper nouns - always capitalized. We can talk about things for 

اسم های مناسب را به خاطر بسپارید - همیشه با حروف بزرگ نوشته می شوند. مثلاً می‌توانیم در مورد چیزهایی صحبت کنیم

example. An animal. Let's take a dog. A dog. 

. یک حیوان. بیا یه سگ بگیریم یک سگ

That's a common noun. But if we take a specific dog, like  

این یک اسم رایج است. اما اگر سگ خاصی مانند

Snoopy - capital 'S', that's the proper noun. 

اسنوپی را در نظر بگیریم - "S" بزرگ، آن اسم خاص است.

If we talk about things  again, but for example, a car, 

اگر دوباره در مورد چیزهایی صحبت کنیم، اما به عنوان مثال، یک ماشین،

that's a common noun. But if we name the brand,  

این یک اسم رایج است. اما اگر نام برند را نام ببریم،

the specific brand of the car like Volvo, that's a proper noun. And it takes a capital 'V'. 

برند خاص خودرویی مانند ولوو، این یک اسم خاص است. و یک "V" بزرگ می گیرد.

And finally, and we can say, a team - common noun. But if we name a specific team, for example, 

و در نهایت، و می توان گفت، یک تیم - اسم مشترک. اما اگر تیم خاصی را نام ببریم، مثلاً

the best football team, Manchester United, 

بهترین تیم فوتبال، منچستریونایتد،

then that's a proper noun and it's capitalized. 

آن اسم خاص است و با حروف بزرگ نوشته می شود.

Now mind you, 'team', is a special word because it's called 

حالا توجه داشته باشید، "تیم" یک کلمه خاص است زیرا

a collective noun in English because it refers to a group of people. 

در انگلیسی به آن اسم جمعی می گویند زیرا به گروهی از افراد اشاره دارد.

So collective nouns can be used as singular nouns or plural nouns. 

بنابراین اسامی جمعی را می توان به عنوان اسم مفرد یا اسم جمع استفاده کرد.

But we will talk about this again later. So now that we know a lot about nouns in English, 

اما بعداً دوباره در این مورد صحبت خواهیم کرد. بنابراین اکنون که اطلاعات زیادی در مورد اسامی در زبان انگلیسی داریم،

Let's practice finding nouns in a sentence. Okay, first, 

بیایید یافتن اسم در جمله را تمرین کنیم. خوب، اول،

In my class at Oxford  University, I have many friends. 

در کلاس خود در دانشگاه آکسفورد، دوستان زیادی دارم.

My best friend is Jan. I have a lot of love for her. 

دوست صمیمی من جان است من خیلی دوستش دارم.

Jan has a cute dog. Its name is Juju. 

جان یک سگ ناز دارد. نام آن جوجو است.

What are the nouns in these sentences? 

اسم های این جملات چیست؟

If we take the first sentence, In my class at Oxford University,  

اگر جمله اول را در نظر بگیریم، در کلاس خود در دانشگاه آکسفورد،

I have many friends. We have, class, and friends. 

دوستان زیادی دارم. ما، کلاس و دوستان داریم.

These are common nouns. We also have a proper noun, Oxford University. 

این ها اسم های رایج هستند. ما همچنین یک اسم خاص داریم، دانشگاه آکسفورد.

We know it's a proper noun  because it's capitalized. 

ما می دانیم که این یک اسم خاص است زیرا با حروف بزرگ نوشته شده است.

The second sentence is, My best friend is Jen. 

جمله دوم این است که بهترین دوست من جن است.

Now in this sentence, the noun is, friend - common noun. 

حال در این جمله اسم دوست - اسم مشترک است.

And there's also the word, Jen, is also a noun but a proper noun. 

و همچنین کلمه "جن" نیز یک اسم است اما یک اسم خاص است.

As you can see it's capitalized. Then, I have a lot of love for her. 

همانطور که می بینید با حروف بزرگ نوشته شده است. بعد، من خیلی به او علاقه دارم.

What noun can you see? Of course, 'love'. 

چه اسمی را می توانید ببینید؟ البته "عشق".

Remember the abstract noun we talked about a few minutes ago. 

اسم انتزاعی را که چند دقیقه پیش در مورد آن صحبت کردیم را به خاطر بسپارید.

And finally, Jan has a cute dog. Its name is Juju. What nouns can we find? 

و بالاخره جان یک سگ بامزه دارد. نام آن جوجو است. چه اسم هایی می توانیم پیدا کنیم؟

We can see, 'Jen', again - proper noun. 'Dog' - common noun. 

ما می توانیم دوباره "جن" را ببینیم - اسم خاص. "سگ" - اسم مشترک.

But also, 'name', and 'Juju'. 'Name's' a common noun. 

اما همچنین "نام" و "جوجو". "نام" یک اسم رایج است.

'Juju' is the proper noun. It's capitalized. 

«جوجو» اسم خاص است. با حروف بزرگ نوشته شده است.

As you probably know, I haven't mentioned, 'I', or 'her', or 'its'. 

همانطور که احتمالاً می دانید، من به "من"، "او" یا "آن" اشاره نکرده ام.

They are also nouns, but they are pronouns and they're considered a different  

آنها همچنین اسم هستند، اما آنها ضمایر هستند و در زبان انگلیسی یک دسته متفاوت در نظر گرفته می شوند

category in English. We will talk about them in another video . 

. در ویدیوی دیگری در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.

Great job guys! Thank you for watching my video. 

کار عالی بچه ها! ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید.

I hope you now have a better understanding of nouns in English. 

امیدوارم اکنون درک بهتری از اسامی در زبان انگلیسی داشته باشید.

Please keep practicing. Practice makes perfect. 

لطفا به تمرین ادامه دهید تمرین کامل می کند.

I'm sure you will very soon be able to recognize nouns in a sentence. 

من مطمئن هستم که شما خیلی زود قادر خواهید بود اسم ها را در یک جمله تشخیص دهید.

Please make sure to watch my  next video as I keep on talking  

لطفاً ویدیوی بعدی من را تماشا کنید زیرا من همچنان

about nouns. See you. 

در مورد اسم ها صحبت می کنم. به امید دیدار.

Thank you for watching my video guys. If you've liked this video, please click like, 

بچه ها از تماشای ویدیوی من متشکرم. اگر این ویدیو را دوست داشتید، لطفا روی لایک کلیک کنید،

subscribe to our channel, show us your support, put your comments below and 

در کانال ما مشترک شوید، حمایت خود را به ما نشان دهید، نظرات خود را در زیر بنویسید و

share this video. Thank you.

این ویدیو را به اشتراک بگذارید. متشکرم.

Hello guys! And welcome to this English course on nouns. 

سلام بچه ها! و به این دوره انگلیسی در مورد اسم ها خوش آمدید.

In today’s video, we’re going to  talk about singular and plural nouns.

در ویدیوی امروز قصد داریم در مورد اسم های مفرد و جمع صحبت کنیم.

When you speak English, it’s very important  to know the difference between a singular noun  

وقتی انگلیسی صحبت می کنید، دانستن تفاوت بین اسم مفرد

and a plural noun. Ok? 

و اسم جمع بسیار مهم است. خوب؟

So I will explain to you the different rules. And we will practice together. 

بنابراین من قوانین مختلف را برای شما توضیح خواهم داد. و با هم تمرین خواهیم کرد.

Let’s get started. 

بیا شروع کنیم.

Ok guys, the first you need to know  is that a singular noun means one. 

خوب بچه ها، اولین چیزی که باید بدانید این است که اسم مفرد به معنای یک است.

So, for example, I can say, ‘cat’. ‘a cat’ 

بنابراین، برای مثال، می توانم بگویم "گربه". «یک گربه»

‘one cat’ ‘school’ 

«یک گربه» «مدرسه»

‘a school’ ‘one school’ 

«یک مدرسه» «یک مدرسه»

‘team’ Now don’t forget, ‘team’ is a collective noun. 

«تیم» حالا فراموش نکنید، «تیم» یک اسم جمعی است.

It’s a group of people, but  still, it’s a singular noun. 

این یک گروه از افراد است، اما با این حال، این یک اسم مفرد است.

We talk about ‘a team’, or ‘one team. ‘lady’ 

ما در مورد "یک تیم" یا "یک تیم" صحبت می کنیم. "خانم"

‘monkey’ ‘tomato’ 

"میمون" "گوجه فرنگی"

‘a tomato’ ‘one tomato’ 

"یک گوجه فرنگی" "یک گوجه فرنگی"

Or ‘piano’. Now, if we talk  

یا "پیانو". حال اگر

about plural nouns, it means more than one. So for example, two, three, four, or many. 

از اسم جمع صحبت کنیم بیشتر از یک معنا می شود. به عنوان مثال، دو، سه، چهار یا بسیاری.

If we take our words again,  ‘a cat’ becomes ‘cats’. 

اگر دوباره حرف‌هایمان را بگیریم، «گربه» تبدیل به «گربه» می‌شود.

‘two cats’ ‘three cats’ 

'دو گربه' 'سه گربه'

‘many cats’ ‘school’’ becomes ‘schools’. 

'مدرسه بسیاری از گربه ها' تبدیل به 'مدرسه' می شود.

‘team’ becomes ‘teams’. Ok, so you just add an ‘s’. 

"تیم" به "تیم" تبدیل می شود. خوب، پس فقط یک "s" اضافه کنید.

Now ‘lady’ becomes ‘ladies. ‘monkey’ becomes ‘monkeys’. 

حالا "خانم" تبدیل به "خانم" می شود. "میمون" به "میمون" تبدیل می شود.

But, two different rules. As you can see, ‘lady’ is consonant + ‘y’. 

اما، دو قانون متفاوت. همانطور که می بینید، "خانم" همخوان + "y" است.

Now when you have consonant + ‘y’, in an  English word, the plural will be ‘ies’. 

حالا وقتی در یک کلمه انگلیسی صامت + 'y' دارید، جمع 'ies' خواهد بود.

‘lady’ ‘ladies’ 

'lady' 'ladies'

But when you have vowel + ‘y’ like  ‘monkey’, it just becomes ‘monkeys’. 

اما وقتی صدادار + 'y' مانند 'monkey' دارید، فقط به 'monkeys' تبدیل می شود.

You simply add an ‘s’. Ok, ‘monkey’ becomes ‘monkeys’. 

شما به سادگی یک 's' اضافه می کنید. خوب، "میمون" تبدیل به "میمون" می شود.

‘tomato’ becomes ‘tomatoes’. ‘piano’ ‘pianos’ 

"گوجه فرنگی" به "گوجه فرنگی" تبدیل می شود. 'piano' 'pianos'

Again, two different rules. Now ‘tomato’ becomes ‘tomatoes’. 

باز هم دو قانون متفاوت. حالا گوجه فرنگی تبدیل به گوجه فرنگی می شود.

You add ‘es’. And with most words ending in ‘o’,  

شما "es" را اضافه می کنید. و با پایان یافتن بیشتر کلمات به "o"،

so consonant + ‘o’, you will add ‘es’. But sometimes, you will only add ‘s’. 

بنابراین همخوان + "o"، شما "es" را اضافه خواهید کرد. اما گاهی اوقات، شما فقط "s" را اضافه می کنید.

Like ‘piano’, ‘pianos’. There is no particular rule for this. 

مانند «پیانو»، «پیانو». قانون خاصی برای این کار وجود ندارد.

You just need to know the words  that only end with an ‘s’. 

شما فقط باید کلماتی را بدانید که فقط با "s" ختم می شوند.

Ok, let’s move on to some pronunciation now. So, when it comes to pronunciation, we have  

خوب، بیایید اکنون به برخی از تلفظ ها برویم.

three different sounds. The first sound is /s/. 

بنابراین، وقتی صحبت از تلفظ می شود، سه صدای متفاوت داریم . صدای اول /s/ است.

The second sound is /z/. And the third sounds is /Iz/. 

صدای دوم /z/ است. و صدای سوم /Iz/ است.

So let’s review some words together and  be really careful, what sound do you hear? 

پس بیایید چند کلمه را با هم مرور کنیم و واقعا مراقب باشیم، چه صدایی می شنوید؟

‘cats’ ‘cats’ 

"گربه" "گربه"

What can you hear? /s/ 

چه چیزی می توانید بشنوید؟ /s/

Can you repeat after me. ‘cats’ 

می توانید بعد از من تکرار کنید. 'cats'

‘cats’ The second word is ‘schools’. 

'cats' کلمه دوم 'مدرسه' است.

‘schools’ What sound can you hear? 

'schools' چه صدایی را می شنوید؟

Of course, /z/. Repeat after me. 

البته /z/. بعد از من تکرار کن

‘schools’ ‘schools’ 

'schools' 'schools'

The third words is ‘teams’. 

کلمه سوم 'تیم ها' است.

What sound can you hear? Again, /z/. 

چه صدایی می توانید بشنوید؟ باز هم /z/.

Repeat after me. ‘teams’ 

بعد از من تکرار کن «تیم‌ها»

‘teams’ Then we have ‘ladies’. 

«تیم‌ها» سپس «خانم‌ها» داریم.

‘ladies’ /z/ 

'خانم ها' /z/

Repeat after me. ‘ladies’ 

بعد از من تکرار کنید. 'خانم ها'

‘ladies’ Then ‘monkeys’. 

'خانم ها' سپس 'میمون ها'.

/z/ again. Repeat after me. 

/z/ دوباره. بعد از من تکرار کن

‘monkeys’. ‘monkeys’ 

"میمون ها". 'میمون ها'

Then we have ‘tomatoes’. Again, it’s the /z/ sound. 

سپس 'گوجه فرنگی' داریم. باز هم صدای /z/ است.

‘tomatoes’ ‘tomatoes’ 

"گوجه فرنگی" "گوجه فرنگی"

And finally, ‘pianos’. /z/ 

و در نهایت، "پیانو". /z/

‘pianos’ ‘pianos’ 

'pianos' 'pianos'

Let’s move on to other rules now. Ok guys, let’s now talk about nouns  

حالا به قوانین دیگر برویم. خوب بچه ها، حالا بیایید در مورد اسم هایی صحبت کنیم

that end in ‘s’, ‘sh’, ‘x’, ‘ch’, or ‘z’. Now to make the plural form of these nouns,  

که به "s"، "sh"، "x"، "ch" یا "z" ختم می شوند. حالا برای ایجاد شکل جمع این اسم ها،

you will add ‘es’. And the sound will be /Iz/. 

'es' را اضافه می کنید. و صدا به صورت /Iz/ خواهد بود.

Let’s review some words together. ‘bus’ becomes ‘buses’. 

چند کلمه را با هم مرور می کنیم. "اتوبوس" به "اتوبوس" تبدیل می شود.

‘bush’ ‘bushes’ ‘fox’ ‘foxes’ 

"بوش" "بوته" "روباه" "روباه"

‘beach’ ‘beaches’ ‘quiz’ ‘quizzes’ 

"ساحل" "سواحل" "مسابقه" "مسابقه"

Can you repeat after me? ‘buses’ ‘buses’ 

آیا می توانید بعد از من تکرار کنید؟ 'اتوبوس' 'اتوبوس'

‘bushes’ ‘bushes’ ‘foxes’ ‘foxes’ 

'بوته' 'بوته' 'روباه' 'روباه'

‘beaches’ ‘beaches’ ‘quizzes’ ‘quizzes’ 

'سواحل' 'سواحل' 'آزمونها' 'آزمونها'

Let’s move on. Ok, guys. 

اجازه دهید ادامه دهیم. باشه بچه ها.

Moving on to nouns that end in ‘f’ or ‘fe’. For example, ‘roof’ becomes ‘roofs’. 

حرکت به سمت اسم هایی که به «f» یا «fe» ختم می شوند. به عنوان مثال، "سقف" به "بام" تبدیل می شود.

‘safe’ ‘safes’ So you simply add an ‘s’. 

'safe' 'safes' بنابراین شما به سادگی یک 's' اضافه می کنید.

Then we have ‘leaf’ that becomes ‘leaves’. Wait a minute. What happened? 

سپس "برگ" داریم که به "برگ" تبدیل می شود. یک دقیقه صبر کن. چی شد؟

Well, ya, sometimes in English, a word ending  in ‘f’ becomes a word ending in ‘ves’ in plural. 

خوب، ya، گاهی اوقات در انگلیسی، کلمه ای که به "f" ختم می شود، تبدیل به کلمه ای می شود که به "ves" به جمع ختم می شود.

That’s not a rule. But some words end in ‘ves’,  

این یک قانون نیست. اما برخی از کلمات به "ves" ختم می شوند،

you just have to learn them I’m afraid. Another word, ‘wife’. 

می ترسم فقط آنها را یاد بگیرید. کلمه دیگر "همسر".

And again, ‘ves’. ‘wives’ 

و دوباره "ves". "همسران"

‘shelf’ ‘shelves’ Again, this ‘ves’ ending. 

"قفسه" "قفسه" دوباره، این "ves" به پایان می رسد.

Now let’s focus on pronunciation. ‘roofs’ 

حالا بیایید روی تلفظ تمرکز کنیم. 'Roofs'

So it’s an /s/ sound. ‘roofs’ 

بنابراین صدای /s/ است. "بام"

‘roofs’ Good job. 

"سقف" کار خوب است.

‘safes’ ‘safes’ 

'safes' 'safes'

Have you heard the /s/ sound? ‘safes’ 

آیا صدای /s/ را شنیده اید؟ 'صاف ها'

Then we have ‘leaves’. And this time it’s a /z/ sound. 

سپس 'برگ' داریم. و این بار صدای /z/ است.

Repeat after me. 

بعد از من تکرار کن

‘leaves’ ‘leaves’ 

"برگ" "برگ"

Great. Moving on. ‘wives’ 

عالی است. در حال حرکت 'همسران'

‘wives’ And finally, 

'همسران' و در نهایت،

‘shelves’ 

'قفسه'

‘shelves’ Great job guys. 

'قفسه' بچه ها شغل عالی.

Let’s move on to practice now. Well students, let’s now practice together. 

اکنون به سراغ تمرین برویم. خب دانش آموزان بیایید با هم تمرین کنیم.

I’m going to give you a singular noun, and  I want you to try and find the plural form  

من قصد دارم یک اسم مفرد به شما بدهم، و از شما می خواهم که سعی کنید شکل جمع

of this singular noun. Ok? 

این اسم مفرد را پیدا کنید. خوب؟

Let’s give it a try. The first word is ‘baby’. 

بیایید آن را امتحان کنیم. اولین کلمه "بچه" است.

‘baby’ Don’t forget, it ends with consonant + ‘y’. 

"عزیزم" فراموش نکنید، با حرف صامت + "y" به پایان می رسد.

Do you remember the rule? It’s ‘babies’ with ‘ies’. 

آیا قانون را به یاد دارید؟ این "بچه ها" با "ies" است.

Very nice. ‘baby’ ‘babies’ 

بسیار خوب. "بچه" "بچه ها"

The second word is ‘toy’. Hmmm, vowel + ‘y’. 

کلمه دوم "اسباب بازی" است. هوم، مصوت + 'y'.

So this time, ‘toys’. You simply add an ‘s’. 

بنابراین این بار، "اسباب بازی". شما به سادگی یک 's' اضافه می کنید.

Then we have ‘wish’. Wish is a word that ends in ‘sh’. 

سپس "آرزو" داریم. آرزو کلمه ای است که به "ش" ختم می شود.

Remember the rule. ‘wishes’ 

قانون را به خاطر بسپار "آرزوها"

You add ‘es’. ‘taxi’ becomes ‘taxis’. 

شما "es" را اضافه می کنید. «تاکسی» به «تاکسی» تبدیل می‌شود.

You simply add an ‘s’. ‘choice’ ‘choices’ 

شما به سادگی یک 's' اضافه می کنید. 'انتخاب' 'انتخابها'

Simply add an ‘s’ as well. Then we have the word ‘wolf’. 

به سادگی یک 's' نیز اضافه کنید. سپس کلمه "گرگ" را داریم.

Aha! It’s a word ending in ‘f’. 

آها! این کلمه ای است که به "f" ختم می شود.

Is it a word with ‘ves’? It is. 

آیا این یک کلمه با 'ves' است؟ این است.

‘wolves’ And finally, 

"گرگ" و در نهایت

‘photo’ Now remember the words ending in ‘o’? 

"عکس" حالا کلماتی که با "o" ختم می شوند را به خاطر دارید؟

You can add ‘es’ or simply ‘s’. Well with photo, you simply add an ‘s’. 

می توانید 'es' یا به سادگی 's' اضافه کنید. خوب با عکس، شما به سادگی یک 's' اضافه می کنید.

‘photos’ Now if we focus on pronunciation now. 

'عکس‌ها' حالا اگر اکنون روی تلفظ تمرکز کنیم.

Repeat the words after me. ‘babies’ 

کلمات را بعد از من تکرار کنید. 'babies'

The sound is /z/ ‘babies’ 

صدا /z/ 'babies'

‘toys’ ‘toys’ 

'toys' 'toys'

‘wishes’ Remember this /Iz/ sound? 

'wishes' این صدای /Iz/ را به خاطر دارید؟

Repeat after me. ‘wishes’ 

بعد از من تکرار کن 'آرزوها'

‘taxis’ ‘taxis’ 

'تاکسی' 'تاکسی'

‘choices’ ‘choices’ 

'انتخابها' 'انتخابها'

‘wolves’ ‘wolves’ 

'گرگ' 'گرگ'

And finally, ‘photos’ ‘photos’ 

و در نهایت، 'عکسها' 'عکسها'

Excellent job guys. Now let’s move on to some example sentences. 

بچه ها شغل عالی. حالا بیایید به چند جمله مثال برویم.

I have some example sentences for you guys. Using singular and plural nouns. 

چند جمله مثال برای شما بچه ها دارم. استفاده از اسم های مفرد و جمع.

I would like you to repeat the sentences after me. And be really careful to use proper pronunciation. 

دوست دارم بعد از من جملات را تکرار کنید. و واقعا مراقب باشید که از تلفظ مناسب استفاده کنید.

Let’s get started. First, 

بیا شروع کنیم. اول،

‘I want a dog.’ ‘I like dogs.’ 

"من یک سگ می خواهم." 'من سگها را دوست دارم.'

Repeat after me, guys. ‘I want a dog.’ 

بعد از من تکرار کنید بچه ها "من یک سگ می خواهم."

‘I like dogs.’ 

'من سگها را دوست دارم.'

The second sentence. 

جمله دوم.

‘I don’t want a fox.’ ‘I don’t like foxes.’ 

"من روباه نمی خواهم." من روباه را دوست ندارم.

After me, guys. ‘I don’t want a fox.’ 

بعد از من بچه ها "من روباه نمی خواهم."

‘I don’t like foxes.’ Great, moving on the to the third sentence. 

من روباه را دوست ندارم. عالی است، به سومین جمله می رویم.

‘I bought a watch.’ ‘I have many watches.’ 

من یک ساعت خریدم. من ساعت های زیادی دارم.

Repeat after me. ‘I bought a watch.’ 

بعد از من تکرار کن من یک ساعت خریدم.

‘I have many watches.’ 

من ساعت های زیادی دارم.

Good job. Sentence four now. 

آفرین. الان جمله چهار

‘I have a new stereo.’ ‘Now, I have two stereos.’ 

"من یک استریو جدید دارم." "الان، من دو استریو دارم."

After me. ‘I have a new stereo.’ 

بعد از من. "من یک استریو جدید دارم."

‘Now, I have two stereos.’ 

"الان، من دو استریو دارم."

Excellent! And finally, 

عالی! و در نهایت،

‘There’s a knife.’ ‘There are six knives in the kitchen.’ 

"یک چاقو وجود دارد." "شش چاقو در آشپزخانه وجود دارد."

Repeat after me. ‘There’s a knife.’ 

بعد از من تکرار کن "یک چاقو وجود دارد."

‘There are six knives in the kitchen.’ 

"شش چاقو در آشپزخانه وجود دارد."

Amazing job guys. Very nice. 

کار شگفت انگیز بچه ها بسیار خوب.

I hoped this has helped. I hope you now understand better,  

امیدوارم این کمک کرده باشد. امیدوارم اکنون

singular and plural nouns in English. Now, I haven’t talked about all  

اسامی مفرد و جمع را در انگلیسی بهتر متوجه شده باشید. در حال حاضر، من در مورد تمام قواعد تلفظ صحبت نکرده ام

the pronunciation rules, But I hope you have a good  

، اما امیدوارم

sense now of how pronounce plural forms. Make sure you watch my next video if you  

اکنون درک خوبی از نحوه تلفظ اشکال جمع داشته باشید. اگر می‌خواهید در مورد اسم‌ها در زبان انگلیسی بیشتر بدانید،

want to know more about nouns in English. Thank you very much for watching guys. 

حتما ویدیوی بعدی من را تماشا کنید . بچه ها از تماشای شما بسیار سپاسگزارم.

Thank you for watching my video, guys! If you’ve liked this video,  

از اینکه ویدیوی من را تماشا کردید متشکرم، بچه ها! اگر این ویدیو را دوست داشتید،

please show me your support. Click ‘like’. 

لطفا حمایت خود را به من نشان دهید. روی "پسندیدن" کلیک کنید.

Subscribe to the channel. Put your comments below and  

عضو کانال شوید. نظرات خود را در زیر بنویسید و

share the video. See you. 

ویدیو را به اشتراک بگذارید. به امید دیدار.

Hello, guys. Welcome to this English course on nouns. 

سلام بچه ها. به این دوره انگلیسی در مورد اسم ها خوش آمدید.

In today’s video, I’m going to tell  you about irregular plural nouns. 

در ویدیوی امروز قصد دارم در مورد اسم های جمع نامنظم به شما بگویم.

Now there are crazy ways of  making plural forms in English. 

اکنون روش های دیوانه کننده ای برای ساختن فرم های جمع در انگلیسی وجود دارد.

And there are a lot of irregular forms. I want you to know about them,  

و بسیاری از اشکال نامنظم وجود دارد. من می خواهم در مورد آنها بدانید،

so let’s get started. 

پس بیایید شروع کنیم.

Again, guys, there are so many  irregular plural forms in English. 

دوباره، بچه ها، تعداد زیادی اشکال جمع نامنظم در انگلیسی وجود دارد.

And I’m afraid there are no particular rules. You just need to learn the words. 

و من می ترسم قوانین خاصی وجود نداشته باشد. شما فقط باید کلمات را یاد بگیرید.

But I’m going to try and tell  you about the most common ones. 

اما من سعی می کنم در مورد رایج ترین آنها به شما بگویم.

Ok? Let’s review some words together. 

خوب؟ چند کلمه را با هم مرور می کنیم.

Ok, so, for example. We have a singular noun  

خوب، برای مثال. ما یک اسم مفرد داریم

which is ‘woman’. It’s plural form is ‘women’. 

که «زن» است. شکل جمع آن «زنان» است.

‘woman’ ‘women’ Then we have ‘man’. 

"زن" "زن" سپس "مرد" داریم.

The singular noun, ‘a man’, it becomes ‘men’. ‘a child’ becomes ‘children’ 

اسم مفرد «مرد» تبدیل به «مرد» می شود. «یک کودک» به «کودکان»

‘a tooth’ ‘teeth’ ‘a foot’ becomes ‘feet’ 

«دندان» «دندان» «یک پا» به «پا» می‌شود «

‘a person’ becomes ‘people’. ‘a mouse’ becomes ‘mice’ 

یک فرد» به «مردم» تبدیل می‌شود. «یک موش» به «موش» تبدیل می‌شود

Ok, let’s move on to pronunciation now. Well students, let’s work on pronunciation a bit. 

خوب، حالا به تلفظ می‌پردازیم. خوب دانش آموزان، بیایید کمی روی تلفظ کار کنیم.

Please repeat after me. ‘woman’ ‘woman’ 

لطفا بعد از من تکرار کنید. "زن" "زن"

‘women’ ‘women’ 

"زن" "زن"

Good. ‘man’ ‘man’ 

خوب است. 'مرد' 'مرد'

‘men’ ‘men’ 

'مرد' 'مرد'

‘child’ ‘child’ ‘children’ ‘children’ 

'کودک' 'کودک' 'کودکان' 'کودکان'

Very good guys. Moving on. 

بچه های خیلی خوب. در حال حرکت

‘tooth’ ‘tooth’ ‘teeth’ ‘teeth’ 

'دندان' 'دندان' 'دندان' 'دندان'

‘foot’ ‘foot’ ‘feet’ ‘feet’ 

'پا' 'پا' 'پا' 'پا'

‘person’ ‘person’ ‘people’  

'شخص' 'شخص' 'مردم'

‘people’ Very good guys. 

'مردم' بچه های خیلی خوب.

And the last one. ‘mouse’ ‘mouse’ 

و آخرین مورد. 'موس' 'موس'

‘mice’ ‘mice’ 

'موش' 'موش'

Excellent, guys. Let’s now move on to other irregular plural forms. 

عالی بچه ها. حال به سایر اشکال جمع بی قاعده می پردازیم.

Now there are words that have the  exact same singular and plural forms. 

اکنون کلماتی هستند که دقیقاً به صورت مفرد و جمع یکسان هستند.

They are not common, but you need to know a few. Let’s take a look together. 

آنها رایج نیستند، اما باید چند مورد را بدانید. بیایید با هم نگاهی بیندازیم.

As you can see, ‘sheep’ is the singular form. But the plural form is not ‘sheeps’. 

همانطور که می بینید، "گوسفند" شکل مفرد است. اما شکل جمع «گوسفند» نیست.

It is ‘sheep’. Same goes for ‘deer’ ‘deer’. 

"گوسفند" است. همین امر در مورد "گوزن" "گوزن" نیز صدق می کند.

‘moose’ ‘moose’ ‘fish’ ‘fish’ 

'گوزن' 'گوزن' 'fish' 'fish'

‘aircraft’ ‘aircraft’ Ok, so you will say, “I see one sheep.” 

'aircraft' 'aircraft' خوب، پس شما خواهید گفت، "من یک گوسفند می بینم."

But also, “I see two sheep.” The exact same word. 

اما همچنین، "من دو گوسفند می بینم." دقیقا همون کلمه

Ok, let’s go back for pronunciation. I want you to repeat after me. 

خوب، برای تلفظ برگردیم. می خواهم بعد از من تکرار کنی

‘sheep’ ‘sheep’ ‘deer’ ‘deer’ 

گوسفند،

‘moose’ ‘moose’ ‘fish’ ‘fish’ 

گوسفند

‘aircraft’ ‘aircraft’ 

، گوزن

Good job guys. Let’s move to other irregular forms. 

بیایید به سایر اشکال نامنظم برویم.

Some nouns are never singular. We always use their plural forms. 

برخی از اسم ها هرگز مفرد نیستند. ما همیشه از شکل جمع آنها استفاده می کنیم.

I have a few common ones for you guys. Let’s have a look. 

من چند مورد مشترک برای شما بچه ها دارم. بیایید نگاهی بیندازیم.

‘jeans’ ‘pants’ 

'جین' 'شلوار'

‘glasses’ ‘sunglasses’ 

'عینک' 'عینک آفتابی'

‘clothes’ ‘scissors’ 

'لباس' 'قیچی'

‘pajamas’ So you will say,  

'پیژامه' پس شما خواهید گفت،

“I have some jeans.” Or, “I have scissors.” 

"من چند شلوار جین دارم." یا "من قیچی دارم."

But you cannot say, “I have a jean.” It is incorrect in English. 

اما نمی توانید بگویید: "من یک شلوار جین دارم." در انگلیسی نادرست است.

Let’s work a bit on pronunciation. Repeat after me, please. 

بیایید کمی روی تلفظ کار کنیم. بعد از من تکرار کن لطفا

‘jeans’ ‘jeans’ ‘pants’ ‘pants’ 

'جین' 'جین' 'شلوار' 'شلوار' '

‘glasses’ ‘glasses’ ‘sunglasses’ ‘sunglasses’ 

عینک' 'عینک' 'عینک آفتابی' 'عینک آفتابی'

‘clothes’ ‘clothes’ ‘scissors’ ‘scissors’ 

'لباس' 'لباس' 'قیچی' 'قیچی'

And finally, ‘pajamas’ ‘pajamas’ 

و در نهایت، 'پیژامه' 'لباس خواب'

Good guys. Let’s now look at other irregular plural forms. 

بچه های خوب. حال بیایید دیگر اشکال جمع نامنظم را بررسی کنیم.

Now, just a few words about nouns in  English that have Latin and Greek origins. 

اکنون، فقط چند کلمه در مورد اسامی در انگلیسی که ریشه لاتین و یونانی دارند.

Their plural forms are very weird. It’s a bit complicated, so we’re  

شکل جمع آنها بسیار عجیب است. این کمی پیچیده است، بنابراین ما

not going to into too much detail. Don’t worry too much about them. 

وارد جزئیات نمی شویم. زیاد نگران آنها نباشید.

But just a few words that I think you should know. First, we have words ending in ‘a’. 

اما فقط چند کلمه که فکر می کنم باید بدانید. اول، ما کلماتی داریم که به "a" ختم می شوند.

Their plural form will end in ‘ae’. For example, 

شکل جمع آنها به "ae" ختم می شود. به عنوان مثال،

‘antenna’ becomes ‘antennae’ ‘alumna’ ‘alumnae’ 

'antenna' تبدیل به 'antennae' 'alumna' 'alumnae'

Words ending in ‘us’, us, will end in ‘i’. ‘octopus’ ‘octopi’ 

کلماتی که به 'ما'، ما ختم می شوند، به 'i' ختم می شوند. 'octopus' 'octopi'

‘cactus’ ‘cacti’ Words ending in ‘is’, will end in ‘es’. 

'cactus' 'cacti' کلماتی که به 'is' ختم می شوند، به 'es' ختم می شوند.

‘is’ becomes ‘es’. For example, ‘analysis’ ‘analyses’ 

'is' تبدیل به 'es' می شود. به عنوان مثال، "تحلیل" "تجزیه و تحلیل"

‘diagnosis’ ‘diagnoses’ And finally, words ending in ‘on’, end in ‘a’. 

"تشخیص" "تشخیص" و در نهایت، کلماتی که به "روی" ختم می شوند، به "a" ختم می شوند.

‘criterion’ ‘criteria’ ‘phenomenon’ ‘phenomena’ 

'معیار' 'معیار' 'پدیده' 'پدیده'

These plural forms are very difficult, guys. Even native speakers make a lot of mistakes,  

این اشکال جمع خیلی سخت است بچه ها. حتی افراد بومی نیز اشتباهات زیادی مرتکب می شوند،

so don’t worry too much about them. I just wanted to give you a little  

پس زیاد نگران آنها نباشید. من فقط می خواستم کمی

taste of Latin and Greek plurals. Let’s move on to example sentences now. 

از جمع لاتین و یونانی به شما مزه کنم. اکنون به سراغ جملات مثال می رویم.

Ok, guys. I have a few example sentences for you. 

باشه بچه ها. چند جمله مثال برای شما دارم.

It’s a great opportunity to practice  saying irregular plural forms in English. 

این یک فرصت عالی برای تمرین گفتن اشکال جمع نامنظم به زبان انگلیسی است.

Be very careful to use  proper pronunciation as well. 

بسیار مراقب باشید که از تلفظ مناسب نیز استفاده کنید.

Let’s start. First,  

بیا شروع کنیم. اول،

‘my sister has one child’ ‘my  brother has two children’. 

"خواهرم یک فرزند دارد" "برادرم دو فرزند دارد".

Repeat after me. ‘my sister has one child’  

بعد از من تکرار کن "خواهرم یک فرزند دارد"

‘my brother has two children’. Next. 

"برادرم دو فرزند دارد". بعد.

‘I’m a quiet person, so I  don’t talk to many people.’ 

"من فردی ساکت هستم، بنابراین با افراد زیادی صحبت نمی کنم."

Please repeat after me. ‘I’m a quiet person,  

لطفا بعد از من تکرار کنید. من آدم ساکتی هستم،

so I don’t talk to many people.’ 

بنابراین من با بسیاری از مردم صحبت نمی کنم.

Good guys. Next sentence. 

پسرهای خوب. جمله بعدی

‘Did you catch one fish or two fish at the lake?’ 

"یک ماهی یا دو ماهی در دریاچه صید کردی؟"

Repeat after me, please. ‘Did you catch one fish or two fish at the lake?’ 

بعد از من تکرار کن لطفا "یک ماهی یا دو ماهی در دریاچه صید کردی؟"

Very good. Next sentence. 

خیلی خوب. جمله بعدی

‘I have one pair of glasses  and two pairs of sunglasses.’ 

من یک عینک و دو عینک آفتابی دارم.

Repeat after me. ‘I have one pair of glasses  

بعد از من تکرار کن من یک عینک

and two pairs of sunglasses.’ 

و دو عینک آفتابی دارم.

Excellent, guys. And finally, 

عالی بچه ها و در نهایت،

‘He has one cactus in his front yard,  

"او یک کاکتوس در حیاط جلویش دارد،

but many cacti in his back yard.’ Repeat after me. 

اما کاکتوس های زیادی در حیاط پشتی خود دارد." بعد از من تکرار کن

‘He has one cactus in his front yard,  but many cacti in his back yard.’ 

او یک کاکتوس در حیاط جلویی خود دارد، اما کاکتوس های زیادی در حیاط پشتی خود دارد.

Ok, students. I hope you repeated after me. 

باشه دانش آموزان امیدوارم بعد از من تکرار کرده باشید

And you practiced your pronunciation. 

و شما تلفظ خود را تمرین کردید.

I hope you now have a better understanding of  

امیدوارم اکنون درک بهتری از

irregular plural forms in English. There are many of them.

اشکال جمع نامنظم در انگلیسی داشته باشید. تعداد زیادی از آنها وجود دارد.

Not many rules to follow. A lot of words to memorize. 

قوانین زیادی برای پیروی نیست. کلمات زیادی برای حفظ کردن.

But, I’m sure with a little  bit of practice, you can do it. 

اما مطمئنم با کمی تمرین می توانید این کار را انجام دهید.

Thank you for watching my video. Make sure you watch the other  

ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید. حتما

videos as well. Thank you. 

ویدیوهای دیگر را نیز تماشا کنید. متشکرم.

Thank you guys for watching my video. If you’ve liked this video,  

بچه ها ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید. اگر این ویدیو را دوست داشتید،

please, show me your support. Click ‘like, subscribe to our channel,  

لطفاً حمایت خود را به من نشان دهید. روی "لایک" کلیک کنید، در کانال ما مشترک شوید،

put your comments below, and share the video. 

نظرات خود را در زیر بنویسید و ویدیو را به اشتراک بگذارید.

Thank you very much. See you. 

بسیار از شما متشکرم. به امید دیدار.

Hello guys, welcome back to  this English course on nouns. 

سلام بچه ها، به این دوره انگلیسی اسم ها خوش آمدید.

In today’s video, I’m going to  tell you about compound nouns. 

در ویدیوی امروز قصد دارم در مورد اسم های مرکب به شما بگویم.

They are very common in English  and there are thousands of them. 

آنها در زبان انگلیسی بسیار رایج هستند و هزاران مورد از آنها وجود دارد.

You need to know about them. Let’s get started. 

شما باید در مورد آنها بدانید. بیا شروع کنیم.

A compound noun is made up of two different words. So you take two words, you put them together,  

اسم مرکب از دو کلمه متفاوت تشکیل شده است. بنابراین شما دو کلمه را می گیرید، آنها را کنار هم می گذارید

to create a new noun. They’re usually quite easy to understand. 

تا یک اسم جدید ایجاد کنید. درک آنها معمولاً بسیار آسان است.

For example, ‘full moon’. 

به عنوان مثال، "ماه کامل".

‘Full’ is obviously the  adjective describing the moon. 

واضح است که "کامل" صفتی است که ماه را توصیف می کند.

Let’s take a look at other examples,  and how to create compound nouns. 

بیایید نگاهی به نمونه های دیگر و نحوه ایجاد اسم های مرکب بیندازیم.

Sometimes, compound nouns are a single noun. Like, ‘toothpaste’. 

گاهی اوقات، اسم های مرکب یک اسم واحد هستند. مانند "خمیر دندان".

Sometimes, they’re two or more words hyphenated. Such as ‘mother-in-law’. 

گاهی اوقات، آنها دو یا چند کلمه خط فاصله دارند. مانند «مادرشوهر».

And sometimes, they’re two  separate words, like ‘ice cream’. 

و گاهی اوقات، آنها دو کلمه جداگانه هستند، مانند "بستنی".

Now, you have to be careful. Sometimes, you have a simple  

حالا، شما باید مراقب باشید. گاهی اوقات، شما یک صفت ساده

adjective plus a noun like ‘a green house’. But you also have a compound noun which is  

به اضافه یک اسم مانند "خانه سبز" دارید. اما شما یک اسم مرکب هم دارید که

a different meaning. ‘A greenhouse’. 

معنای دیگری دارد. "یک گلخانه".

Now, ‘a green house’, is a house which is green. But the compound noun, ‘a greenhouse’,  

حال، «خانه سبز»، خانه‌ای است که سبز است. اما اسم مرکب «گلخانه»

is a place where you grow plants. Completely different meaning. 

جایی است که در آن گیاهان می روید. معنی کاملا متفاوت

Ok, so you have to be careful. Stresses can help. 

باشه پس باید مواظب باشی استرس می تواند کمک کند.

Usually the stress is on the  first syllable in compound nouns. 

معمولاً در اسامی مرکب تأکید روی هجای اول است.

Ok, I hope you get it guys. Let’s take a closer look now at compound nouns. 

باشه بچه ها امیدوارم متوجه بشید حال بیایید نگاهی دقیق تر به اسم های مرکب بیندازیم.

Ok, let’s now take a look at the parts  of speech that make up a compound noun. 

خوب، بیایید نگاهی به اجزای گفتار که یک اسم مرکب را تشکیل می دهند بیاندازیم.

We can have a noun and another noun. Like, ‘bedroom’. 

می توانیم یک اسم و یک اسم دیگر داشته باشیم. مانند "اتاق خواب".

We can also have a noun and a verb. Like, ‘haircut’. 

می توانیم اسم و فعل هم داشته باشیم. مانند "کوتاه کردن مو".

A noun and a preposition. Like, ‘passer-by’. 

یک اسم و حرف اضافه. مانند «عابر»

A verb and a noun. Like, ‘washing machine’. 

یک فعل و یک اسم. مانند "ماشین لباسشویی".

A verb and a preposition. Like, ‘drawback’. 

یک فعل و یک حرف اضافه. مانند، "اشکال".

A preposition and a noun. Like, ‘underground’. 

یک حرف اضافه و یک اسم. مانند "زیرزمینی".

An adjective and a ver. Like, ‘dry-cleaning’. 

یک صفت و یک ور. مانند "خشک شویی".

An adjective and a noun. Like, ‘software’. 

یک صفت و یک اسم. مانند "نرم افزار".

Or a preposition and a verb. Like, ‘input’. 

یا حرف اضافه و فعل. مانند "ورودی".

As you can see guys, there are so many ways  to create compound nouns with different words. 

همانطور که می بینید بچه ها، راه های زیادی برای ایجاد اسم های مرکب با کلمات مختلف وجود دارد.

Now let’s get back to our  example for pronunciation. 

حالا بیایید به مثال خود برای تلفظ برگردیم.

Please repeat after me. Bedroom 

لطفا بعد از من تکرار کنید.

Bedroom Haircut 

کوتاهی موی اتاق خواب

Haircut Passer-by 

کوتاه کردن موی

Passer-by Washing machine 

رهگذر ماشین لباسشویی

Washing machine Drawback 

ماشین لباسشویی اشکالات

Drawback Underground 

اشکالات زیرزمینی

Underground Dry-cleaning 

خشک شویی زیرزمینی

Dry-cleaning Software 

خشک شویی

Software Input 

ورودی

Input 

ورودی نرم افزار نرم افزار

Good job guys. Now let’s now move on to plural compound nouns. 

کار خوب بچه ها. حالا بیایید به سراغ اسامی مرکب جمع برویم.

So when we want to make compound nouns  plural, there are rules to follow. 

بنابراین وقتی می خواهیم اسم های مرکب را جمع کنیم، قوانینی وجود دارد که باید رعایت کنیم.

If you have a single word, you simply add an ‘s’. But if you have separate words,  

اگر یک کلمه دارید، به سادگی یک "s" اضافه کنید. اما اگر کلمات جداگانه ای داشته باشید،

whether hyphenated or not, you will  make the most significant word plural. 

چه خط فاصله داشته باشید یا نه، مهم ترین کلمه را جمع خواهید کرد.

Let’s take a look at examples. 

بیایید نگاهی به نمونه هایی بیندازیم.

‘Newspaper’ will simply be ‘newspapers’. So I have man newspapers. 

"روزنامه" به سادگی "روزنامه" خواهد بود. بنابراین من روزنامه های مرد دارم.

Swimming pool. Now, what’s the most significant word? 

استخر. حال، مهمترین کلمه چیست؟

Well, it is ‘pool’. So we will say, ‘there are two swimming pools’. 

خوب، "استخر" است. بنابراین ما خواهیم گفت، "دو استخر شنا وجود دارد".

You cannot say, ‘there are two swimmings pools.’ No ‘s’ at swimming. 

شما نمی توانید بگویید، "دو استخر شنا وجود دارد." نه در شنا

Brother-in-law What’s the most significant word? 

برادر شوهر مهم ترین کلمه چیست؟

Well of course, it is ‘brother’. So you will say, “I have two brothers-in-law”. 

خوب البته، "برادر" است. پس می گویید من دو برادر شوهر دارم.

And finally, ‘woman doctor’. Now, what’s the most significant word? 

و در نهایت، "دکتر زن". حال، مهمترین کلمه چیست؟

Actually, both words are significant. So we will both make them plural. 

در واقع، هر دو کلمه قابل توجه هستند. بنابراین هر دو آنها را جمع می کنیم.

Remember, the plural form of ‘woman’ is ‘women’. So we will say, “Four women doctors work  

به یاد داشته باشید که شکل جمع "زن" "زن" است. پس می گوییم: «چهار زن پزشک

at the hospital”. Let’s work on pronunciation. 

در بیمارستان کار می کنند». بیایید روی تلفظ کار کنیم.

Can you repeat after me, please. I have man newspapers. 

میشه بعد از من تکرار کن لطفا من روزنامه های مرد دارم.

I have man newspapers. 

من روزنامه های مرد دارم.

There are two swimming pools. There are two swimming pools. 

دو استخر وجود دارد. دو استخر وجود دارد.

I have two brothers-in-law. I have two brothers-in-law. 

من دو برادر شوهر دارم. من دو برادر شوهر دارم.

And finally, Four women doctors work at the hospital. 

و در نهایت، چهار زن پزشک در بیمارستان کار می کنند.

Four women doctors work at the hospital. 

چهار زن پزشک در بیمارستان کار می کنند.

Good job guys. Now let’s move on to practice. 

کار خوب بچه ها حالا بیایید به سراغ تمرین برویم.

To practice, I have a few sentences. And I want you to tell me if we are using  

برای تمرین، چند جمله دارم. و می خواهم به من بگویید که آیا ما از

compound nouns or not. Let’s take a look. 

اسم مرکب استفاده می کنیم یا نه. بیا یک نگاهی بیندازیم.

I want to drink some cold water. Is ‘cold water’ a compound noun? 

من می خواهم کمی آب سرد بخورم. آیا «آب سرد» اسم مرکب است؟

What do you think? It isn’t. 

شما چی فکر میکنید؟ این نیست.

‘Cold’ is a simply adjective describing the water. 

"سرد" یک صفت ساده است که آب را توصیف می کند.

She has a new boy friend. Is boy friend a compound noun? 

او یک دوست پسر جدید دارد. آیا دوست پسر اسم مرکب است؟

Well, it isn’t in this case. He’s your friend and he’s a boy. 

خوب، در این مورد نیست. او دوست شماست و پسر است.

But the compound noun, ‘boyfriend’, in one  word, exists and has a different meaning. 

اما اسم مرکب «دوست پسر» در یک کلمه وجود دارد و معنای دیگری دارد.

Then, your boyfriend is more than a friend. He’s the boy you’re having a relationship with. 

پس دوست پسر شما بیشتر از یک دوست است. او پسری است که با او رابطه دارید.

Other example. The blue bird was singing in the tree. 

مثال دیگر پرنده آبی روی درخت آواز می خواند.

Is ‘blue bird’ a compound noun? Not in this case. 

آیا «پرنده آبی» اسم مرکب است؟ در این مورد نه.

It’s a simple bird and it’s blue. But, the compound noun, ‘bluebird’,  

این یک پرنده ساده است و آبی است. اما اسم مرکب «پرنده آبی»

in one word, exists. It’s a specific bird. 

در یک کلمه وجود دارد. این یک پرنده خاص است.

Let’s meet at the bus stop. Is ‘bus stop’ a compound noun? 

بیا تو ایستگاه اتوبوس همدیگه رو ببینیم آیا «ایستگاه اتوبوس» اسم مرکب است؟

What do you think? It is. 

شما چی فکر میکنید؟ این است.

I have two alarms clock. 

من دو ساعت زنگ دار دارم

What about ‘alarms clock’? Well, it is a compound noun,  

در مورد "ساعت زنگ دار" چطور؟ خب اسم مرکب است

but there is a big mistake. Can you see it? 

اما یک اشتباه بزرگ وجود دارد. میتونی ببینیش؟

Of course, the plural form. The plural form is not ‘alarms clock’. 

البته به صورت جمع. شکل جمع «ساعت زنگ دار» نیست.

But, ‘alarm clocks’. Because the most significant word is ‘clock’. 

اما، "ساعت های زنگ دار". زیرا مهمترین کلمه "ساعت" است.

Ok guys, let’s move on. Thank you for watching. 

خوب بچه ها، بیایید ادامه دهیم. ممنون که تماشا کردید

I hope you better understand compound  nouns and how to create them. 

امیدوارم اسامی مرکب و نحوه ایجاد آنها را بهتر درک کرده باشید.

There are so many compound  nouns in the English language,  

اسامی مرکب زیادی در زبان انگلیسی وجود دارد،

but they are usually very easy to understand. 

اما معمولاً درک آنها بسیار آسان است.

And if you’re not sure,  look it up in a dictionary. 

و اگر مطمئن نیستید، آن را در فرهنگ لغت جستجو کنید.

The dictionary will tell you  if it’s a compound noun or not. 

فرهنگ لغت به شما می گوید که اسم مرکب است یا نه.

Thank you for watching guys. And see you in the next videos. 

ممنون از تماشای شما بچه ها و در ویدیوهای بعدی شما را می بینم.

Thank you for watching my video guys. If you’ve liked it, please show me your support. 

بچه ها از تماشای ویدیوی من متشکرم. اگر آن را دوست داشتید، لطفاً حمایت خود را به من نشان دهید.

Click, ‘like’, subscribe to our  channel, put your comments below,  

روی "لایک" کلیک کنید، در کانال ما مشترک شوید، نظرات خود را در زیر بنویسید

and share the video. See you. 

و ویدیو را به اشتراک بگذارید. به امید دیدار.

Hello, guys. Welcome back to this English course on nouns. 

سلام بچه ها. به این دوره انگلیسی در مورد اسم ها خوش آمدید.

In this video, I’m going to tell you  about countable and uncountable nouns. 

در این ویدیو قصد دارم در مورد اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش صحبت کنم.

It’s very important to know the  difference between countable  

دانستن تفاوت بین

and uncountable nouns in English. And students often get confused. 

اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش در زبان انگلیسی بسیار مهم است. و دانش آموزان اغلب گیج می شوند.

So please listen to me very carefully. Let’s get started. 

پس لطفا با دقت به من گوش دهید. بیا شروع کنیم.

Countable nouns are nouns that you can count. 

اسم های قابل شمارش اسم هایی هستند که می توانید آنها را بشمارید.

Uncountable nouns are nouns that you can’t count. They’re usually a type or a group. 

اسم های غیرقابل شمارش اسم هایی هستند که نمی توانید آنها را بشمارید. آنها معمولا یک نوع یا یک گروه هستند.

And they’re always singular. Let’s look at a few examples. 

و همیشه تک هستند. بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

Countable nouns – you can say, “a dog.” You can say, “one dog,” “two  

اسامی قابل شمارش - می توانید بگویید "یک سگ". می توانید بگویید: «یک سگ»، «دو

dogs,” “three dogs,” and so on. “Man.” 

سگ»، «سه سگ» و غیره. "مرد."

You can say, “a man.” “Two men.” 

می توان گفت: «یک مرد». "دو مرد." "اندیشه." می توانید بگویید: «یک ایده»، «دو ایده» و غیره.

“Idea.” You can say, “one idea,” “two ideas,” and so on. 

“Computer.” Again, you can say, “one computer, two computers.” 

"کامپیوتر." باز هم می توانید بگویید: "یک کامپیوتر، دو کامپیوتر."

And, “house.” Well, you can say, “one house, two houses,  

و "خانه". خوب، می توانید بگویید: "یک خانه، دو خانه،

three houses,” and so on. These are countable nouns. 

سه خانه" و غیره. اینها اسامی قابل شمارش هستند.

You can count them. But if we look at uncountable nouns. 

می توانید آنها را بشمارید. اما اگر به اسم های غیرقابل شمارش نگاه کنیم.

When you say, “water.” You can’t say, “One water, two waters.” 

وقتی می گویید «آب». نمی توان گفت: «یک آب، دو آب».

It doesn’t make any sense. You cannot count water. 

هیچ معنایی ندارد. شما نمی توانید آب را بشمارید.

Same goes for air. You can’t say, “one air, two airs.” 

در مورد هوا هم همینطور. نمی توان گفت: «یک هوا، دو هوا».

It’s just ‘air’. It’s uncountable. 

فقط "هوا" است. غیرقابل شمارش است.

‘traffic’ ‘English’ 

'traffic' 'English'

‘Equipment’ These are all uncountable nouns. 

'Equipment' اینها همه اسامی غیرقابل شمارش هستند.

You cannot count them And they’re always singular. 

شما نمی توانید آنها را بشمارید و آنها همیشه مفرد هستند.

Okay, guys. Now, let’s take a closer look at rules with  

باشه بچه ها حالا بیایید نگاهی دقیق‌تر به قوانین با

countable nouns and uncountable nouns. So how do we know if a word  

اسم‌های قابل شمارش و اسم‌های غیرقابل شمارش بیندازیم. پس چگونه بفهمیم یک کلمه

is countable or uncountable? Well there are a few tricks that can help. 

قابل شمارش است یا غیرقابل شمارش؟ خوب چند ترفند وجود دارد که می تواند کمک کند.

Let’s look at these words. Some groups of words are very often uncountable. 

بیایید به این کلمات نگاه کنیم. برخی از گروه های کلمات اغلب غیرقابل شمارش هستند.

And this can help you. For example, liquids. 

و این می تواند به شما کمک کند. مثلا مایعات.

Water, juice, milk, beer. All those words are uncountable. 

آب، آب، شیر، آبجو. همه آن کلمات غیرقابل شمارش هستند.

Powders. Sugar, flour, salt, rice. 

پودرها شکر، آرد، نمک، برنج.

Uncountable words as well. Materials. Such as wood, plastic, metal, or paper. 

کلمات غیرقابل شمارش نیز. مواد. مانند چوب، پلاستیک، فلز یا کاغذ.

Food as well. Like fruit, meat, cheese, and bread. 

غذا هم همینطور. مانند میوه، گوشت، پنیر و نان.

And finally, abstract ideas. Like time, information, love, and beauty. 

و در نهایت ایده های انتزاعی. مانند زمان، اطلاعات، عشق و زیبایی.

Another trick is that most of the time,  you can measure uncountable nouns. 

ترفند دیگر این است که در بیشتر مواقع می توانید اسامی غیرقابل شمارش را اندازه گیری کنید.

Let’s look at examples. For example, if we take liquids. 

بیایید به نمونه هایی نگاه کنیم. مثلاً اگر مایعات مصرف کنیم.

I have two liters of milk. Now, you cannot count milk. 

من دو لیتر شیر دارم. حالا شما نمی توانید شیر را بشمارید.

But you can measure milk. And you can count liters. 

اما می توانید شیر را اندازه بگیرید. و می توانید لیترها را بشمارید.

So you can say, “I have two liters of milk.” You can say, “I have a glass of water.” 

بنابراین می توانید بگویید: "من دو لیتر شیر دارم." می توانید بگویید: "من یک لیوان آب دارم."

Or “I have glasses of water.” “Cups of coffee.” 

یا "من لیوان آب دارم." "فنجان قهوه."

“Bottles of water.” So you can measure this uncountable noun. 

"بطری های آب." بنابراین می توانید این اسم غیرقابل شمارش را اندازه گیری کنید.

Same goes with powders. “I have one kilogram of sugar.” 

در مورد پودرها هم همینطور. من یک کیلوگرم شکر دارم.

“Two kilograms of sugar.” With materials and foods,  

"دو کیلو شکر." در مورد مواد و غذاها،

we often use the word, ‘piece’. For example, “I ate two pieces of cake.” 

ما اغلب از کلمه "قطعه" استفاده می کنیم. به عنوان مثال، "من دو تکه کیک خوردم."

Or bread. Or pizza. 

یا نان یا پیتزا

Or meat. Or cheese. 

یا گوشت. یا پنیر.

“I need pieces of paper.” Wood. 

"من به تکه های کاغذ نیاز دارم." چوب.

Plastic. Metal. 

پلاستیک. فلز.

Or “I have some water.” ‘Some’ is an article that always  

یا "من مقداری آب دارم." "بعضی" مقاله ای است که همیشه

works with uncountable nouns. Ok guys, I hope you understand. 

با اسامی غیرقابل شمارش کار می کند. باشه بچه ها امیدوارم متوجه شده باشید

Let’s move on. Some words can be both countable  

بیایید ادامه دهیم. برخی از کلمات می توانند هم

and uncountable nouns. Now not all of them. 

اسامی قابل شمارش و هم غیرقابل شمارش باشند. حالا نه همه آنها.

But some of them. Let’s take a look. 

اما برخی از آنها. بیا یک نگاهی بیندازیم.

“I would like to eat some cake.” “I would like two pieces of cake.” 

"من می خواهم کمی کیک بخورم." "من دو تکه کیک می خواهم."

So in these two sentences, ‘cake’  is obviously and uncountable noun. 

بنابراین در این دو جمله، «کیک» اسم آشکار و غیرقابل شمارش است.

But if I say, “I would like to eat two cakes.” Suddenly, it becomes a countable noun. 

اما اگر بگویم "دوست دارم دو کیک بخورم." ناگهان به یک اسم قابل شمارش تبدیل می شود.

Why? Because in the first two sentences,  

چرا؟ چون در دو جمله اول

we are talking about pieces of one cake. In the last sentence,  

صحبت از تکه های یک کیک است. در جمله آخر

we are considering the whole cake. So it becomes countable. 

کل کیک را در نظر می گیریم. بنابراین قابل شمارش می شود.

Another example. “I would like to eat some chicken.” 

مثالی دیگر. "من می خواهم کمی مرغ بخورم."

“I would like to eat a piece of chicken.” Both sentences, uncountable noun, ‘chicken’. 

"من دوست دارم یک تکه مرغ بخورم." هر دو جمله، اسم غیرقابل شمارش، «مرغ».

But the last sentence, “I see two chickens.” Hmm, ‘chicken’, in this case, is a countable noun. 

اما جمله آخر، "من دو مرغ را می بینم." هوم، "مرغ"، در این مورد، یک اسم قابل شمارش است.

Why? Because  

چرا؟ زیرا

in the first two sentences, ‘chicken’ is food. But in the last sentence, ‘chicken’ is an animal. 

در دو جمله اول «مرغ» غذا است. اما در جمله آخر «مرغ» حیوان است.

So the animal is a countable noun. ‘Chicken’ as food is uncountable. 

پس حیوان یک اسم قابل شمارش است. "مرغ" به عنوان غذا غیرقابل شمارش است.

Hope you get it. Let’s move on to example sentences now. 

امیدوارم به دست بیاورید اکنون به سراغ جملات مثال می رویم.

Let’s now review a few example  sentences, so you can practice  

اکنون چند جمله مثال را مرور می کنیم تا بتوانید

using countable and uncountable nouns. Please repeat after me. 

با استفاده از اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش تمرین کنید. لطفا بعد از من تکرار کنید.

And be careful to use proper pronunciation. Let’s get started. 

و مراقب باشید که از تلفظ مناسب استفاده کنید. بیا شروع کنیم.

First sentence guys. “I put one hundred  

جمله اول بچه ها من صد شمع روی شش کیک گذاشتم

candles on six cakes.” Please repeat after me. 

. لطفا بعد از من تکرار کنید.

“I put one hundred candles on six cakes.” “I put one hundred candles on six cakes.” 

من صد شمع روی شش کیک گذاشتم. من صد شمع روی شش کیک گذاشتم.

Good job. Second example. 

آفرین. مثال دوم

“I ate two pieces of cake.” 

"دو تکه کیک خوردم."

Please repeat after me. “I ate two pieces of cake.” 

لطفا بعد از من تکرار کنید. "دو تکه کیک خوردم."

“I ate two pieces of cake.” Next sentence. 

“I saw some trash on all the streets.” Please repeat after me. 

"دو تکه کیک خوردم." جمله بعدی من در تمام خیابان ها مقداری زباله دیدم. لطفا بعد از من تکرار کنید.

“I saw some trash on all the streets.” “I saw some trash on all the streets.” 

من در تمام خیابان ها مقداری زباله دیدم. من در تمام خیابان ها مقداری زباله دیدم.

Very good. Next one. 

خیلی خوب. بعدی.

“I need to buy some milk and  some butter from the market.” 

من باید مقداری شیر و کره از بازار بخرم.

Please repeat after me. 

لطفا بعد از من تکرار کنید.

“I need to buy some milk and  some butter from the market.” 

من باید مقداری شیر و کره از بازار بخرم.

“I need to buy some milk and  some butter from the market.” 

من باید مقداری شیر و کره از بازار بخرم.

And finally. “Traffic and pollution  

و در نهایت. ترافیک و آلودگی

are problems in many cities.” Repeat after me. 

مشکل بسیاری از شهرها است. بعد از من تکرار کن

“Traffic and pollution are  problems in many cities.” 

ترافیک و آلودگی مشکل بسیاری از شهرها است.

“Traffic and pollution are  problems in many cities.” 

ترافیک و آلودگی مشکل بسیاری از شهرها است.

Good job guys. I hope you repeated after  

کار خوب بچه ها امیدوارم بعد از

me and worked on your pronunciation. Thank you for watching this video. 

من تکرار کرده باشید و روی تلفظتان کار کرده باشید. ممنون که این ویدیو را تماشا کردید.

I hope you now have a better  understanding of countable  

امیدوارم اکنون درک بهتری از

and uncountable nouns. I know it’s hard,  

اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش داشته باشید. می دانم سخت است،

but don’t worry, keep practicing. Practice makes perfect. 

اما نگران نباشید، به تمرین ادامه دهید. تمرین کامل می کند.

Thank you for watching my video and  please watch the rest of the videos. 

ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید و لطفا بقیه ویدیوها را تماشا کنید.

Thank you guys for watching my video. If you liked it, please show me your  

بچه ها ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید. اگر آن را دوست داشتید، لطفا

support by clicking ‘like’, by subscribing  to the channel, by putting your comments  

با کلیک روی "لایک"، عضویت در کانال، با گذاشتن نظرات خود

below and sharing this video. Thank you very much and see you. 

در زیر و به اشتراک گذاری این ویدیو حمایت خود را از من نشان دهید. خیلی ممنون و می بینمت.

Hello, guys. And welcome to this English course on adjectives. 

سلام بچه ها. و به این دوره انگلیسی صفت ها خوش آمدید.

In today’s video, I’m going to tell you  everything there is to know about adjectives. 

در ویدیوی امروز، من قصد دارم هر آنچه را که باید در مورد صفت ها بدانید را به شما بگویم.

And what they are exactly. The best way to describe  

و دقیقاً چه هستند. بهترین راه برای توصیف

an adjective in English is to say that it’s a word that describes or clarifies a noun. 

یک صفت در انگلیسی این است که بگوییم این کلمه ای است که یک اسم را توصیف یا روشن می کند.

It gives you information on people,  things, ideas, nouns, or pronouns. 

اطلاعاتی در مورد افراد، چیزها، ایده ها، اسم ها یا ضمایر به شما می دهد.

It is very important to  understand what adjectives are 

بسیار مهم است که بفهمیم صفت ها چیست

and to know how to use them. Because they are essential when you speak English. 

و بدانیم چگونه از آنها استفاده کنیم. زیرا زمانی که انگلیسی صحبت می کنید ضروری هستند.

Let’s get started. 

بیا شروع کنیم.

Adjectives give us so much  information about nouns. 

صفت ها اطلاعات زیادی در مورد اسم ها به ما می دهند.

Let’s, for example, take a common noun, ‘cup’. And see how many ways there  

بیایید، برای مثال، یک اسم مشترک، "کاپ" را در نظر بگیریم. و ببینید چند راه

are in English to describe a cup using different kinds of adjectives. 

در انگلیسی برای توصیف یک فنجان با استفاده از انواع مختلف صفت وجود دارد.

Let’s see. We can say,  

اجازه بدید ببینم. می توانیم بگوییم:

“It’s a great cup.” Just give your opinion. 

"این یک جام عالی است." فقط نظرتون رو بگید

“It’s a big cup.” Talking  about the size of the cup. 

"این یک فنجان بزرگ است." صحبت در مورد اندازه فنجان.

If you want to talk about the  shape of the cup you could say, 

اگر می خواهید در مورد شکل فنجان صحبت کنید، می توانید بگویید:

“It’s a round cup.” “It’s an old cup.” 

"این یک فنجان گرد است." "این یک فنجان قدیمی است."

If you want to talk about age. Or if you want to say what colour it is, 

اگر می خواهید در مورد سن صحبت کنید. یا اگر می خواهید بگویید چه رنگی است،

“It’s a white cup.” Or talking about temperature, 

"این یک فنجان سفید است." یا صحبت در مورد دما،

“It’s a cold cup.” “It’s a broken cup.” If you make observations. 

"این یک فنجان سرد است." "این یک فنجان شکسته است." اگر مشاهداتی داشته باشید.

“It’s a Korean cup.” Talking about origins. Or you can mention the material. 

"این یک جام کره است." صحبت در مورد ریشه ها یا می توانید مطالب را ذکر کنید.

“It’s a plastic cup.” Or “It’s a coffee cup.”  

"این یک لیوان پلاستیکی است." یا "این یک فنجان قهوه است."

Talking about the purpose of the cup. Now ‘coffee’ as you know is a noun. 

صحبت در مورد هدف فنجان. حالا همانطور که می دانید "قهوه" یک اسم است.

But in this case, it can be used as an adjective. All these adjectives are places before the noun. 

اما در این مورد می توان از آن به عنوان صفت استفاده کرد. همه این صفت ها جای قبل از اسم هستند.

Let’s learn more about adjectives. Adjectives can found before the noun. 

بیایید در مورد صفت ها بیشتر بدانیم. صفت ها را می توان قبل از اسم پیدا کرد.

It’s called the attribute position. Or after the noun. 

به آن موقعیت ویژگی می گویند. یا بعد از اسم.

Which is called the predicative position. And it’s just as common. 

که به آن مقام اعتباری می گویند. و به همان اندازه رایج است.

Adjectives which are found after a  verb, describe the subject of this verb. 

صفاتی که بعد از فعل یافت می شوند، موضوع این فعل را توصیف می کنند.

Usually a noun or a pronoun. So if we take the sentence, “The girl is nice.” 

معمولاً یک اسم یا ضمیر. بنابراین اگر جمله "دختر خوب است" را در نظر بگیریم.

The adjective, ‘nice’, refers to the  subject of the sentence, ‘the girl’. 

صفت "خوب" به موضوع جمله "دختر" اشاره دارد.

But it is placed after the verb ‘to be’. “My students are happy.” 

اما بعد از فعل «بودن» قرار می گیرد. "دانش آموزان من خوشحال هستند."

Same thing. The adjective, ‘happy’, describes  

همین مورد صفت "شاد"

the subject of the sentence, ‘my students’. But it is placed after the verb. 

موضوع جمله "شاگردان من" را توصیف می کند. اما بعد از فعل قرار می گیرد.

I hope you understand guys. Let’s move on to practice now. 

امیدوارم متوجه شده باشید بچه ها اکنون به سراغ تمرین برویم.

Let’s now practice finding  adjectives in a few sentences. 

حالا بیایید یافتن صفت را در چند جمله تمرین کنیم.

“I’m a tall woman.” Can you see the adjective in this sentence? 

"من یک زن قد بلند هستم." آیا می توانید صفت را در این جمله ببینید؟

I hope you can. The adjective is ‘tall’. 

امیدوارم بتوانی. صفت "بلند" است.

It gives you the height of the woman. 

قد زن را به شما می دهد.

“I’m a British woman.” Now where is the adjective? 

"من یک زن بریتانیایی هستم." حالا صفت کجاست؟

The adjective is ‘British’. Gives you the origins of this woman. 

صفت "بریتانیایی" است. منشا این زن را به شما می دهد.

“I have blonde hair.” Now what’s the adjective in this sentence? 

"من موی بلوند دارم." حالا صفت این جمله چیست؟

Of course guys, it is ‘blonde’. It gives you the color of the hair. 

البته بچه ها، "بلوند" است. رنگ مو را به شما می دهد.

“My eyes are blue.” Now that’s a different sentence. 

"چشم های من آبی است." حالا این یک جمله متفاوت است.

Can you spot the adjective? The adjective is ‘blue. 

آیا می توانید صفت را تشخیص دهید؟ صفت "آبی" است.

What’s blue? My eyes. 

آبی چیست؟ چشمان من.

‘My eyes’ is the subject of the sentence and the adjective is ‘blue’. 

"چشم های من" موضوع جمله و صفت "آبی" است.

“I’m nice.” Again, can you spot the adjective? 

"من خوبم." دوباره، آیا می توانید صفت را تشخیص دهید؟

It’s ‘nice’. Okay? 

خوبه'. باشه؟

And finally, “The weather is cold.” 

و در نهایت "هوا سرد است."

What’s the adjective? 

صفت چیست؟

Where is it? Can you see it? 

کجاست؟ میتونی ببینیش؟

The adjective is ‘cold’. What’s cold? 

صفت "سرد" است. چه سرد است؟

The weather. ‘The weather’ is the  

آب و هوا. «هوا»

subject and the adjective is ‘cold’. Now in the first three sentences,  

موضوع و صفت «سرد» است. حالا در سه جمله اول،

it’s the attribute position. Remember? 

موقعیت صفت است. یاد آوردن؟

The adjective comes before the noun. And in the last three sentences, it’s  

صفت قبل از اسم می آید. و در سه جمله آخر، مقام اعتباری

the predicative position. Remember? 

است . یاد آوردن؟

The adjective comes after the noun. And in this case, after the verb ‘to be’. 

صفت بعد از اسم می آید. و در این صورت بعد از فعل «بودن».

I hope you understand this. 

امیدوارم این را درک کرده باشید.

Good job. Okay, guys. 

آفرین. باشه بچه ها

Let’s go through the sentences again. This time focusing on pronunciation. 

It’s very important that you  repeat the sentences after me 

to practice saying these adjectives in a sentence. Okay, let’s get started. 

بیایید دوباره جملات را مرور کنیم. این بار تمرکز بر تلفظ. خیلی مهم است که بعد از من جملات را تکرار کنید

تا این صفت ها را در یک جمله تمرین کنید. خوب، بیایید شروع کنیم.

“I’m a tall woman.” Can you repeat after me? 

"من یک زن قد بلند هستم." میشه بعد از من تکرار کنی؟

Twice. First, “I’m  

دو برابر. اول، "من یک زن قد بلند هستم

a tall woman.” “I’m a tall woman.” 

." "من یک زن قد بلند هستم."

Very good. Moving on. 

خیلی خوب. در حال حرکت

“I’m a British woman.” Repeat after me. 

"من یک زن بریتانیایی هستم." بعد از من تکرار کن

“I’m a British woman.” “I’m a British woman.” 

"من یک زن بریتانیایی هستم." "من یک زن بریتانیایی هستم."

Good. Third sentence 

خوب جمله سوم

“I have blonde hair.” So repeat after me  

"من موهای بلوند دارم." پس لطفا

please. “I  

بعد از من تکرار کنید "من

have blonde hair.” “I have blonde hair.” 

موی بلوند دارم." "من موی بلوند دارم."

Very good. “My eyes are blue.” 

خیلی خوب. "چشم های من آبی است."

Repeat after me. “My eyes are blue.” 

بعد از من تکرار کن "چشم های من آبی است."

“My eyes are blue.” Next one. 

“I’m nice.” Repeat after me. 

"چشم های من آبی است." بعدی.

"من خوبم." بعد از من تکرار کن

“I’m nice.” “I’m nice.” 

"من خوبم." "من خوبم."

Good job. And finally, 

آفرین. و در نهایت

“The weather is cold.” Please repeat. 

"هوا سرد است." لطفا تکرار کنید.

“The weather is cold.” “The weather is cold.” 

"هوا سرد است." "هوا سرد است."

Excellent job, guys. Ok, guys. Thank you for watching this video. 

کار عالی بچه ها باشه بچه ها. ممنون که این ویدیو را تماشا کردید.

I hope you now understand what adjectives are and how to use them in English. 

امیدوارم اکنون متوجه شده باشید که صفت ها چیست و چگونه از آنها در انگلیسی استفاده کنید.

Please be sure to watch my next video  as I continue talking about adjectives. 

لطفاً ویدیوی بعدی من را تماشا کنید تا در مورد صفت ها صحبت کنم.

Thank you guys for watching my video. If you like it, please show us your support. 

بچه ها ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید. اگر دوست دارید، لطفا حمایت خود را به ما نشان دهید.

Click on ‘like’, subscribe to out channel,  comment below, and share the video. 

روی "لایک" کلیک کنید، در کانال خارج عضو شوید، در زیر نظر دهید و ویدیو را به اشتراک بگذارید.

Thank you. See you. 

متشکرم. به امید دیدار.

Hello, guys. 

سلام بچه ها.

Welcome to this English course on adjectives. In today’s video, I’m going to talk about  

به این دوره انگلیسی در مورد صفت ها خوش آمدید. در ویدیوی امروز قصد دارم در مورد

prefixes and suffixes that are commonly  added to adjectives in English. 

پیشوندها و پسوندهایی که معمولاً به صفت های انگلیسی اضافه می شوند صحبت کنم.

A prefix is a few letters added to a beginning  of a word to change the meaning of that word. 

پیشوند عبارت است از چند حرف اضافه شده به ابتدای یک کلمه برای تغییر معنای آن کلمه.

And a suffix is a few letters added to  the end of the word to change the meaning. 

و پسوند عبارت است از چند حرف اضافه شده به آخر کلمه برای تغییر معنی.

We’ll get more into detail. Let’s get started. 

ما به جزئیات بیشتر خواهیم پرداخت. بیا شروع کنیم.

Let’s take a look at a few  adjectives with prefixes. 

بیایید نگاهی به چند صفت با پیشوند بیاندازیم.

Again a ‘prefix’ is a few letters added  to the beginning of the adjective. 

دوباره یک "پیشوند" چند حرف به ابتدای صفت اضافه شده است.

Mostly to make it negative. Let’s take a look at a few examples. 

بیشتر برای منفی کردنش. بیایید به چند نمونه نگاهی بیندازیم.

First we have the prefix ‘un’. U, n. For example, if we take the word, ‘fair’, and  

ابتدا پیشوند 'un' را داریم. U، n. به عنوان مثال، اگر کلمه "عادلانه" را در نظر بگیریم و

want to make it negative, we can add u – n to have  the word ‘unfair’ which is the opposite of fair. 

بخواهیم آن را منفی کنیم، می توانیم u – n را اضافه کنیم تا کلمه "ناعادلانه" که متضاد با منصف است، داشته باشیم.

Same goes for ‘happy’. ‘unhappy’ 

در مورد "شاد" هم همینطور. 'ناراضی'

‘sure’ become ‘unsure’. 

'مطمئن' تبدیل به 'نامطمئن' می شود.

Another prefix is i –n , ‘in’. To make the adjective negative, again, 

پیشوند دیگر i –n، 'in' است. برای منفی کردن صفت، دوباره،

For example, ‘active’ – ‘inactive’. ‘appropriate’ 

به عنوان مثال، "فعال" - "غیر فعال". 'مناسب'

’inappropriate’ ‘complete’ 

'نامناسب' 'کامل'

‘incomplete’ The prefix i –r now, ‘ir’. 

'ناقص' پیشوند i –r now، 'ir'.

For example, ‘responsible’ 

به عنوان مثال، 'مسئول'

‘irresponsible’ ‘regular’ 

'غیرمسئول' 'منظم'

‘irregular’ ‘rational’ 

'نامنظم' 'عقلانی'

‘irrational’ 

'غیر منطقی'

Then we have the prefix i –m, ‘im’. For example, 

سپس ما پیشوند i –m، 'im' را داریم. به عنوان مثال،

‘balance’ ‘imbalance’ 

"تعادل" "عدم تعادل"

‘polite’ ‘impolite’ 

"مودب" "بی ادب"

‘possible’ ‘impossible’ 

"ممکن" "غیرممکن"

And finally, the prefix, ‘il’. I – l. 

و در نهایت، پیشوند "il". من - ل.

Like, ‘legal’ ‘illegal’ 

مثل "قانونی" "غیرقانونی"

‘literate’ ‘illiterate’ 

"سواد" "بی سواد"

‘logical’ ‘illogical’ 

"منطقی" "غیرمنطقی"

These are just a few examples, guys. There are so many other prefixes in English. 

اینها فقط چند نمونه هستند، بچه ها. بسیاری از پیشوندهای دیگر در زبان انگلیسی وجود دارد.

But I hope you now have a better understanding. 

اما امیدوارم اکنون درک بهتری داشته باشید.

Let’s move on. Let’s now talk about suffixes. 

بیایید ادامه دهیم. حالا بیایید در مورد پسوندها صحبت کنیم.

In English, you can add a few letters to a  noun or a verb to make it into an adjective. 

در زبان انگلیسی، می توانید چند حرف به یک اسم یا یک فعل اضافه کنید تا آن را به یک صفت تبدیل کنید.

Not necessarily a negative adjective. It’s not like prefixes. 

لزوماً یک صفت منفی نیست. مثل پیشوندها نیست.

There are so many suffixes in English,  but here is a list of very common ones. 

پسوندهای زیادی در زبان انگلیسی وجود دارد، اما در اینجا لیستی از پسوندهای بسیار رایج وجود دارد.

We can find a suffix ‘able’. Like, ‘adorable’. 

ما می توانیم پسوند "توان" را پیدا کنیم. مانند، "شایسته انگیز".

‘comfortable’ Also the suffix  

"راحت" همچنین پسوند

‘en’, e – n. Like, ‘broken’. 

"en"، e – n. مانند، "شکسته".

‘golden’ ‘ese’ 

'طلایی' 'ese'

Like, ‘Chinese’. ‘Japanese’ 

مانند، 'چینی'. 'ژاپنی'

‘ful’ Like, ‘wonderful’. 

'فول' مانند، 'شگفت انگیز'.

‘powerful’ ‘ative’ 

'قدرتمند' 'فعال'

Like, ‘informative’. ‘talkative’ 

مانند، 'آموزنده'. 'پرحرف'

‘ous’ ‘dangerous’ 

'ous' 'خطرناک'

‘enormous’ Or ‘some’. 

'بسیار' یا 'بعضی'.

Like, ‘awesome’. ‘handsome’ 

مثل "عالی" 'خوش تیپ'

Again, these are just a few examples. There are so many suffixes. 

باز هم، اینها فقط چند نمونه هستند. پسوندهای زیادی وجود دارد.

But I hope you now have a good idea  of how to use suffixes in English. 

اما امیدوارم اکنون ایده خوبی در مورد نحوه استفاده از پسوندها در زبان انگلیسی داشته باشید.

Let’s now move on to practice. 

حالا بیایید به سراغ تمرین برویم.

Okay, guys. Let’s practice finding  

باشه بچه ها بیایید

adjectives in the following sentences. And prefixes or suffixes. 

صفت یابی را در جملات زیر تمرین کنیم. و پیشوندها یا پسوندها.

Let’s have a look. “I have an uncomfortable seat.” 

بیایید نگاهی بیندازیم. "من یک صندلی ناراحت کننده دارم."

Now, can you spot the adjective, first? Of course, the adjective here is ‘uncomfortable’. 

حالا می توانید ابتدا صفت را تشخیص دهید؟ البته، صفت در اینجا "ناراحتی" است.

Can you see any prefix or suffix? 

آیا می توانید هر پیشوند یا پسوندی را ببینید؟

I do. There is a prefix, which is ‘un’. 

انجام میدهم. یک پیشوند وجود دارد که 'un' است.

And there is a suffix as well. The suffix, ‘able’. 

و یک پسوند نیز وجود دارد. پسوند، "توان".

Okay, so look at how we transformed the word. The first word was ‘comfort’ in English. 

خوب، پس نگاه کنید که چگونه کلمه را تغییر دادیم. اولین کلمه "راحتی" در انگلیسی بود.

First, we added a suffix to make it into  an adjective, which is ‘comfortable’. 

ابتدا یک پسوند اضافه کردیم تا آن را به یک صفت تبدیل کنیم که "راحتی" است.

And then we added a prefix,  ‘un’, to make it negative. 

و سپس یک پیشوند "un" اضافه کردیم تا آن را منفی کنیم.

So the seat is not comfortable,  it is uncomfortable. 

بنابراین صندلی راحت نیست، ناراحت کننده است.

That’s how prefixes and  suffixes can be used in English. 

به این ترتیب می توان از پیشوندها و پسوندها در زبان انگلیسی استفاده کرد.

The second sentence, “She has a black car.” Can you spot the adjective, first. 

جمله دوم، "او یک ماشین سیاه دارد." آیا می توانید ابتدا صفت را تشخیص دهید.

Of course, it’s the adjective ‘black’. Is there a suffix or a prefix? 

البته این صفت «سیاه» است. آیا پسوند یا پیشوندی وجود دارد؟

No, there isn’t. Next sentence. 

نه، وجود ندارد. جمله بعدی

“His father was unhelpful.” What’s the adjective? 

پدرش کمکی نمی کرد.» صفت چیست؟

‘unhelpful’ Of course. 

"غیر مفید" البته.

Any prefix, suffix? Yes, there is a prefix. 

هر پیشوند، پسوند؟ بله، یک پیشوند وجود دارد.

Again, which is ‘un’. To make the adjective negative. 

باز هم که 'un' است. تا صفت منفی شود.

And there is a suffix, ‘ful’. To make the noun ‘help’ into an adjective. 

و یک پسوند "فول" وجود دارد. برای تبدیل اسم "کمک" به صفت.

‘unhelpful’ Next sentence. 

"غیر مفید" جمله بعدی.

“The actor is handsome.” The adjective, of course, is ‘handsome’. 

"بازیگر خوش تیپ است." صفت، البته، "خوش تیپ" است.

Is there a prefix? No, there isn’t. Is there a suffix? 

آیا پیشوندی وجود دارد؟ نه، وجود ندارد. آیا پسوندی وجود دارد؟

Of course, ‘some’. ‘handsome’ 

البته "بعضی" "خوش تیپ"

“I hate oily food.” The adjective is ‘oily’. 

"من از غذای روغنی متنفرم." صفت "روغنی" است.

Of course. Is there a prefix? 

البته. آیا پیشوندی وجود دارد؟

There isn’t.

وجود ندارد.

Is there a suffix? 

آیا پسوندی وجود دارد؟

Of course. The ‘y’ is a suffix. 

البته. "y" پسوند است.

You have the word, the noun, ‘oil’. And to make it into an adjective you  

شما کلمه، اسم، "نفت" را دارید. و برای تبدیل آن به یک صفت،

add the suffix ‘y’. And finally, 

پسوند "y" را اضافه کنید. و در نهایت،

“She is a dishonest woman.” The adjective is ‘dishonest’, of course. 

"او یک زن بی شرف است." البته صفت «بی صداقت» است.

Do you have a prefix? We do. Yes. 

پیشوند دارید؟ ما انجام می دهیم. آره.

We have the prefix, ‘dis’. It shows this woman  

ما پیشوند "dis" را داریم. این نشان می دهد که این زن

is not honest, she is dishonest. Okay, so that’s how with prefixes and suffixes  

صادق نیست، او نادرست است. بسیار خوب، پس اینگونه است که با پیشوندها و پسوندها

we can really transform words in English. It’s wonderful isn’t it? 

می توانیم کلمات را در زبان انگلیسی تبدیل کنیم. فوق العاده است نه؟

There are thousands of prefixes and suffixes. Again, these are just a few examples. 

هزاران پیشوند و پسوند وجود دارد. باز هم، اینها فقط چند نمونه هستند.

But I hope you now understand how it works in  English and how you can really transform and play  

اما امیدوارم اکنون متوجه شده باشید که چگونه در انگلیسی کار می کند و چگونه می توانید واقعاً تغییر دهید و

with the different words and kinds of words. Okay, guys. Let’s now review the sentences  

با کلمات و انواع مختلف کلمات بازی کنید. باشه بچه ها حالا بیایید جملات را

together and focus on pronunciation. Repeat after me, please. 

با هم مرور کنیم و روی تلفظ تمرکز کنیم. بعد از من تکرار کن لطفا

“I have an uncomfortable seat.” “I have an uncomfortable seat.” 

"من یک صندلی ناراحت کننده دارم." "من یک صندلی ناراحت کننده دارم."

Good job. Second sentence. 

آفرین. جمله دوم

“She has a black car.” 

"او یک ماشین سیاه دارد."

“She has a black car.” 

"او یک ماشین سیاه دارد."

Good. Keep repeating. 

خوب به تکرار ادامه دهید.

“His father was unhelpful.” “His father was unhelpful.” 

پدرش کمکی نمی کرد.» پدرش کمکی نمی کرد.»

“The actor is handsome.” “The actor is handsome.” 

"بازیگر خوش تیپ است." "بازیگر خوش تیپ است."

Good. Moving on. 

خوب در حال حرکت

“I hate oily food.” “I hate oily food.” 

من از غذای روغنی متنفرم. من از غذای روغنی متنفرم.

And finally. “She is a dishonest woman.” 

و در نهایت. "او یک زن بی شرف است."

“She is a dishonest woman.” Excellent guys. 

"او یک زن بی شرف است." بچه های عالی

Okay, guys. Thank you for watching this video. 

باشه بچه ها ممنون که این ویدیو را تماشا کردید.

I hoped this helped you understand a bit  more about prefixes and suffixes in English. 

امیدوارم این به شما کمک کند تا کمی بیشتر در مورد پیشوندها و پسوندها در زبان انگلیسی درک کنید.

Keep practicing. It takes practice to get better identifying  

به تمرین ادامه دهید. برای شناسایی بهتر

prefixes and suffixes, but I’m sure you can do it. Make sure you watch the video as I continue  

پیشوندها و پسوندها نیاز به تمرین است، اما من مطمئن هستم که می توانید این کار را انجام دهید. در حالی که من در مورد صفت ها به زبان انگلیسی صحبت می کنم، حتما ویدیو را تماشا کنید

talking about adjectives in English. Thank you. 

. متشکرم.

Thank you guys for watching my video. I hoped this help you. 

بچه ها ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید. امیدوارم این به شما کمک کند.

If you liked the video,  please show me your support. 

اگر ویدیو را دوست داشتید، لطفا حمایت خود را به من نشان دهید.

Click ‘like’, subscribe to the channel, put  your comments below if you have some, and  

روی "لایک" کلیک کنید، در کانال عضو شوید، اگر نظرات خود را دارید در زیر بنویسید و

share it with your friends. See you.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به امید دیدار.

Hello guys and welcome to this  English course on adjectives. 

سلام بچه ها و به این دوره انگلیسی صفت ها خوش آمدید.

In this video, I will be talking to you  about adjectives ending in ‘ed’ or ‘ing’. 

در این ویدیو در مورد صفاتی که به "ed" یا "ing" ختم می شوند با شما صحبت خواهم کرد.

These adjectives are very common  in English and they often confuse  

این صفت ها در زبان انگلیسی بسیار رایج هستند و اغلب

students and learners in general. 

دانش آموزان و زبان آموزان را به طور کلی گیج می کنند.

So please be really careful. Listen  very carefully. Repeat after me. 

پس لطفا واقعا مراقب باشید. با دقت گوش بدید. بعد از من تکرار کن

Try and understand what the difference is. Let's get started 

سعی کنید و درک کنید که تفاوت چیست. بیایید شروع کنیم

Adjectives ending in ‘ed’,  describe a person's feeling. 

صفت هایی که به "ed" ختم می شوند، احساس یک فرد را توصیف می کنند.

For example, ‘bored’. ‘I am bored.’ 

به عنوان مثال، "بی حوصله". 'حوصله ام سر رفته.'

Adjectives ending in ‘ing’  describe a situation or an event. 

صفت هایی که به "ing" ختم می شوند موقعیت یا رویدادی را توصیف می کنند.

For example, ‘boring’. Let's take a sentence. 

به عنوان مثال، "خسته کننده". بیایید یک جمله بگیریم.

‘This film is boring.’ Ok that's the event. 

"این فیلم خسته کننده است." خوب این رویداد است.

It's boring. And because the film is boring, I am bored. 

خسته کننده است. و چون فیلم خسته کننده است، من حوصله ام سر رفته است.

That's my feeling. I hope you get it. 

این احساس من است. امیدوارم بدست بیاوری

Let's get a few more common examples. For example, ‘annoyed’ and ‘annoying’. 

بیایید چند مثال رایج دیگر را بیاوریم. برای مثال، «آزار» و «آزاردهنده».

‘He is annoyed’. That's a feeling. 

او اذیت شده است. این یک احساس است.

‘The noise is annoying’. You're now describing the noise. 

"صدا آزار دهنده است". شما اکنون در حال توصیف نویز هستید.

Other example, ‘confused’, ‘confusing’. ‘The student was confused’. 

مثال دیگر، "گیج"، "گیج کننده". دانش آموز گیج شده بود.

‘The English was confusing’. ‘depressed’ 

انگلیسی ها گیج کننده بودند. "افسرده"

‘depressing’ ‘My mom was depressed’. 

"افسرده" "مادرم افسرده بود".

‘She watched a depressing TV drama’. 

او یک درام تلویزیونی افسرده را تماشا کرد.

‘excited’ ‘exciting’ 

'هیجان زده' 'هیجان انگیز'

‘I'm excited.’ ‘Travelling is exciting.’ 

'من هیجان زده هستم.' "سفر هیجان انگیز است."

‘frustrated’ ‘frustrating’ 

'ناامید' 'ناامیدکننده'

‘My dog is frustrated.’ ‘Staying home all day is frustrating.’ 

'سگ من ناامید است.' "تمام روز در خانه ماندن خسته کننده است."

‘frightened’ ‘frightening’ 

'ترسناک' 'ترسناک'

‘My little sister is frightened of the dark.’ ‘A dark room is frightening.’ 

'خواهر کوچک من از تاریکی می ترسد.' یک اتاق تاریک ترسناک است.

‘satisfied’ ‘satisfying’ 

'راضی' 'راضی'

‘My dad is satisfied.’ ‘He has a satisfying job’. 

'پدرم راضی است.' او شغل رضایت بخشی دارد.

‘shocked’ ‘shocking’ 

'shocked' 'shoking'

‘We were shocked by the accident.’ ‘It was a shocking accident’. 

'ما از تصادف شوکه شدیم.' "این یک تصادف تکان دهنده بود".

‘interested’ ‘interesting’ 

'علاقه مند' 'جالب'

‘I'm interested in articles.’ ‘I'm reading an interesting article’. 

'من به مقالات علاقه مندم.' "من در حال خواندن یک مقاله جالب هستم".

Last example, two sentences,  two different meanings. 

مثال آخر، دو جمله، دو معنی متفاوت.

Look at these: ‘The teacher was bored.’ 

به اینها نگاه کنید: "معلم حوصله اش سر رفته بود."

‘The teacher was boring.’ Now you really have to  

"معلم خسته کننده بود." اکنون واقعاً باید

understand the difference between those two because the meaning is not the same at all. 

تفاوت بین این دو را درک کنید زیرا معنی اصلاً یکسان نیست.

When you say ‘the teacher was bored’, you are describing the teacher’s feeling. 

وقتی می گویید «معلم حوصله اش سر رفته بود»، احساس معلم را توصیف می کنید.

Okay, that's how the teacher felt at that time. He or she was bored. 

خوب، معلم در آن زمان این احساس را داشت. حوصله اش سر رفته بود.

But when you say ‘the teacher was boring’, 

اما وقتی می گویید معلم خسته کننده بود،

you are describing the teacher. Okay, the teacher made the students  

معلم را توصیف می کنید. بسیار خوب، معلم باعث می شود دانش آموزان

feel bored because he or she was boring. Okay, so remember ‘ed’ is for feelings. 

احساس بی حوصلگی کنند، زیرا او خسته کننده بود. خوب، پس به یاد داشته باشید که «اد» برای احساسات است.

And ‘ing’ is to describe  events, things, situations. 

و "ing" برای توصیف رویدادها، چیزها، موقعیت هاست.

Okay let's move on to practice now. I now have a few example sentences for you. 

خوب حالا بریم سراغ تمرین. اکنون چند جمله مثال برای شما دارم.

Let's have a look together. ‘Wow I am excited or exciting about my new car’ 

بیایید با هم نگاهی بیندازیم "وای من در مورد ماشین جدیدم هیجان زده یا هیجان زده هستم"

Now what’s the correct answer? What do you think? 

حالا پاسخ صحیح چیست؟ شما چی فکر میکنید؟

Now remember ‘ed’ to talk about feelings. ‘ing’ to describe things. 

حالا «اد» را به خاطر بیاورید تا در مورد احساسات صحبت کنید. "ing" برای توصیف چیزها.

In this case, are you talking about your  feelings or are you describing your new car. 

در این مورد، آیا در مورد احساسات خود صحبت می کنید یا در حال توصیف ماشین جدید خود هستید.

Of course you are talking about your feelings. So ‘Wow I'm excited about my new car.’ 

البته شما در مورد احساسات خود صحبت می کنید. بنابراین "وای من در مورد ماشین جدیدم هیجان زده هستم."

Second example: ‘Try not to get  

مثال دوم: "سعی کنید

bored or boring when you study English.’ 

هنگام مطالعه زبان انگلیسی خسته یا کسل کننده نباشید ."

Now what do you think are you talking  about feelings are you describing things? 

حالا فکر می‌کنید در مورد احساسات چه حرف می‌زنید آیا چیزهایی را توصیف می‌کنید؟

Of course, again, we're talking  about feelings in this sentence. 

البته باز هم در این جمله در مورد احساسات صحبت می کنیم.

‘Try not to get bored when you study English.’ Then, ‘Math is confused or confusing to me.’? 

سعی کنید هنگام مطالعه انگلیسی خسته نشوید. سپس، "ریاضی برای من گیج یا گیج کننده است."

Do you know the answer? You are describing math to you. 

آیا جواب را میدانی؟ داری ریاضی برات تعریف میکنی

It is confusing to you. So math is confusing to me. 

برای شما گیج کننده است. بنابراین ریاضی برای من گیج کننده است.

‘It was a thrilled or  thrilling rollercoaster ride.’? 

این یک ترن هوایی هیجان‌انگیز یا هیجان‌انگیز بود.

Now in this case, if you think for a minute,  can a roller-coaster ride feel anything? 

حالا در این مورد، اگر یک دقیقه فکر کنید، آیا یک ترن هوایی می تواند چیزی احساس کند؟

No it can't. So it's obviously a description. 

نه نمیشه بنابراین واضح است که یک توصیف است.

It was a thrilling rollercoaster ride. And finally: 

این یک ترن هوایی هیجان انگیز بود. و در نهایت:

‘My mother is disappointed or  disappointing in my English score’.? 

"مادر من از نمره انگلیسی من ناامید یا ناامید است".

Of course you are talking  about your mother's feeling. 

البته شما در مورد احساس مادرتان صحبت می کنید.

She is disappointed in your English score. Very well guys. 

او از نمره انگلیسی شما ناامید است. خیلی خوب بچه ها

I hope you did well and I hope you  understand the difference between  

امیدوارم خوب عمل کرده باشید و امیدوارم تفاوت بین

‘ed’ adjectives and ‘ing’ adjectives. Let's now review the sentences together  

صفت های 'ed' و 'ing' را درک کرده باشید. حالا بیایید جملات را با هم مرور کنیم

and focus on pronunciation. Now listen very carefully  

و روی تلفظ تمرکز کنیم. حالا با دقت گوش کن

and repeat after me please. ‘Wow, I am excited about my new car.’ 

و بعد از من تکرار کن لطفا. "وای، من در مورد ماشین جدیدم هیجان زده هستم."

‘Wow, I am excited about my new car.’ 

"وای، من در مورد ماشین جدیدم هیجان زده هستم."

Good. ‘Try not to get bored when you study English.’ 

خوب سعی کنید هنگام مطالعه انگلیسی خسته نشوید.

‘Try not to get bored when you study English.’ 

سعی کنید هنگام مطالعه انگلیسی خسته نشوید.

Good guys. Third sentence. 

پسرهای خوب. جمله سوم.

‘Math is confusing to me.’ ‘Math is confusing to me.’ 

"ریاضی برای من گیج کننده است." "ریاضی برای من گیج کننده است."

Very good. ‘It was a thrilling roller coaster ride.’ 

خیلی خوب. این یک ترن هوایی هیجان انگیز بود.

‘It was a thrilling roller coaster ride.’ 

این یک ترن هوایی هیجان انگیز بود.

Very nice. And finally: 

بسیار خوب. و در نهایت:

‘My mother is disappointed in my English score.’ One last time. 

"مادر من از نمره انگلیسی من ناامید شده است." آخرین بار.

‘My mother is disappointed in my English score.’ Good job guys. 

مادرم از نمره انگلیسی من ناامید شده است. کار خوب بچه ها

Okay students. Thank you for watching. 

خوب دانش آموزان ممنون که تماشا کردید

I hope you understood the difference  between adjectives ending in ‘ed’ and ‘ing’. 

امیدوارم تفاوت بین صفت هایی که به "ed" و "ing" ختم می شوند را درک کرده باشید.

They are very important as they will  allow you to describe how you feel and to 

آنها بسیار مهم هستند زیرا به شما اجازه می دهند تا احساس خود را توصیف کنید و

describe things and events and situations. 

چیزها و رویدادها و موقعیت ها را توصیف کنید.

Please keep practicing as this is  still a common mistakes among students. 

لطفا به تمرین ادامه دهید زیرا این اشتباهات رایج در بین دانش آموزان است.

So the more you practice, the better you'll get. Thank you very much. 

بنابراین هر چه بیشتر تمرین کنید، بهتر می شوید. بسیار از شما متشکرم.

Thank you guys for watching my video. I hope you've liked it and if you have,  

بچه ها ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید. امیدوارم مورد پسند شما واقع شده باشد و اگر دوست داشتید،

please show me your support. Click ‘like’, subscribe to our channel,  

لطفاً حمایت خود را به من نشان دهید. روی "لایک" کلیک کنید، در کانال ما مشترک شوید،

put your comments below, and  share the video with your friends. 

نظرات خود را در زیر بنویسید و ویدیو را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

Thank you and see you.

ممنون و می بینمت.

Hello guys and welcome to this  English course on adjectives. 

سلام بچه ها و به این دوره انگلیسی صفت ها خوش آمدید.

In this video, I'm gonna talk  to you about adjectives order 

در این ویدیو، در مورد ترتیب صفت ها

in a sentence using more than one adjective to modify a noun. 

در یک جمله با استفاده از بیش از یک صفت برای تغییر یک اسم

Now this is a very important topic because if you use more than one 

با شما صحبت می کنم . اکنون این موضوع بسیار مهمی است زیرا اگر از بیش از یک

adjective to modify a noun, you have to follow a specific order,  

صفت برای اصلاح یک اسم استفاده می کنید، باید ترتیب خاصی را دنبال کنید،

so you need to keep watching. Let's get started. 

بنابراین باید به تماشای آن ادامه دهید. بیا شروع کنیم.

Let's take a look at this adjective order. 

بیایید نگاهی به این ترتیب صفت بیندازیم.

It looks like a lot at first, but you will  learn very fast and practice will help. 

در ابتدا خیلی به نظر می رسد، اما شما خیلی سریع یاد خواهید گرفت و تمرین کمک خواهد کرد.

Let's have a look together. First, we will use the adjectives  

بیایید با هم نگاهی بیندازیم ابتدا از صفت هایی

describing quality or giving your opinion. Like delicious, beautiful, or good. 

برای توصیف کیفیت یا نظر شما استفاده می کنیم. مثل خوشمزه، زیبا یا خوب.

Then, we will talk about size. Adjectives like tall, short, big. 

سپس در مورد اندازه صحبت خواهیم کرد. صفت هایی مانند بلند، کوتاه، بزرگ.

Then comes age. Like old, young, new, twenty-year-old. 

سپس سن فرا می رسد. مثل پیر، جوان، جدید، بیست ساله.

Then comes shape. Adjectives like 

سپس شکل می آید. صفت هایی مانند

round, or square. Then color - red, green, blue. 

گرد یا مربع. سپس رنگ - قرمز، سبز، آبی.

Origin - like Korean, Mexican, or American. 

اصل - مانند کره ای، مکزیکی یا آمریکایی.

Material - like glass, gold, or wooden. And finally, purpose adjectives 

مواد - مانند شیشه، طلا یا چوب. و در نهایت، صفت های هدف

like sport or coffee. Remember my cup from the first video? 

مثل ورزش یا قهوه فنجان من از اولین ویدیو را به یاد دارید؟

Well we could say - it's a great big  

خوب می‌توانیم بگوییم - این یک

old round white Korean plastic cup. So a great - giving my opinion. 

فنجان پلاستیکی کره‌ای گرد و بزرگ قدیمی است. خیلی عالی - نظرم را می دهم.

big - the size. old - the age. 

بزرگ - اندازه پیری - سن.

round - for the shape . white - the color. 

گرد - برای شکل . سفید - رنگ.

Korean - for the origins. 

کره ای - برای ریشه ها.

plastic - the material. That's the adjective order.  

پلاستیک - مواد. ترتیب صفت همین است.

I cannot break it. I have to follow it. 

من نمی توانم آن را بشکنم. باید دنبالش کنم

Don't worry guys. Most of the time you will only use one  

بچه ها نگران نباشید بیشتر اوقات شما فقط از یک

maybe two or three adjectives in one sentence. But still you have to follow this order. 

شاید دو یا سه صفت در یک جمله استفاده می کنید. اما باز هم باید این دستور را رعایت کنید.

Let's now look together at a few  sentences with multiple adjectives. 

بیایید با هم به چند جمله با صفت های متعدد نگاه کنیم.

For example, these beautiful  young girls went to school. 

به عنوان مثال، این دختران جوان زیبا به مدرسه می رفتند.

First, how many adjectives  do you see in that sentence? 

ابتدا چند صفت در آن جمله می بینید؟

I see two adjectives beautiful and young. The order is beautiful - your opinion. 

دو صفت زیبا و جوان می بینم. سفارش زیباست - نظر شما

And then, 'young' for age. 

و سپس، "جوان" برای سن.

Second example. I have dirty old running shoes. 

مثال دوم من کفش‌های دویدن قدیمی کثیف دارم.

How many adjectives can you see? There are three. 

چند تا صفت می بینید؟ سه تا هستند.

Dirty - your opinion. Old -the age 

کثیف - نظر شما پیری - پیری

And running - which is a purpose adjectives. 

و دویدن - که صفت هدف است.

Then we have - that's a hot green Korean pepper. 

سپس ما داریم - این یک فلفل کره ای سبز تند است.

How many adjectives? There are three adjectives. 

چند تا صفت؟ سه صفت وجود دارد.

Hot - your opinion. Green - the colour. 

داغ - نظر شما سبز - رنگ.

Korean - the origins. And finally, Canada is a nice large country. 

کره ای - ریشه ها. و در نهایت، کانادا یک کشور بزرگ خوب است.

Two adjectives. Nice - for your opinion. 

دو صفت. خوب - برای نظر شما.

And large - for the size. Let's now review the 

و بزرگ - برای اندازه. حالا با هم جملات را برای تلفظ

sentences together for pronunciation. Please repeat after me. 

مرور می کنیم . لطفا بعد از من تکرار کنید.

These beautiful young girls went to school. 

این دختران جوان زیبا به مدرسه رفتند.

These beautiful young girls went to school. 

این دختران جوان زیبا به مدرسه رفتند.

I have dirty old running shoes. I have dirty old running shoes. 

من کفش‌های دویدن قدیمی کثیف دارم. من کفش‌های دویدن قدیمی کثیف دارم.

Good. That's a hot green Korean pepper. 

خوب این یک فلفل کره ای سبز تند است.

That's a hot green Korean pepper. 

این یک فلفل کره ای سبز تند است.

Very nice. And finally, Canada is a nice large country. 

بسیار خوب. و در نهایت، کانادا یک کشور بزرگ خوب است.

Canada is a nice large country. 

کانادا کشور بزرگ و خوبی است.

Good job guys. Let's now move on to more practice. 

کار خوب بچه ها حالا بیایید به تمرین بیشتر برویم.

Okay guys you are experts now. Time to move on to some extra practice. 

خوب بچه ها الان متخصص هستید. وقت آن است که به تمرین اضافی بروید.

I have sentences for you - some of them 

جملاتی برای شما دارم - برخی از آنها

are correct - some of them are not. And it's up to you to tell me. 

صحیح است - برخی از آنها نه. و این به شما بستگی دارد که به من بگویید.

Let's have a look. She is a tall British woman. 

بیایید نگاهی بیندازیم. او یک زن بریتانیایی بلند قد است.

Now how many adjectives can you see in this sentence? 

حالا چند تا صفت در این جمله می بینید؟

I see two adjectives. And is the order correct? 

من دو صفت می بینم. و آیا دستور درست است؟

Tall - is the size. British - the origins. 

بلند - اندازه است. بریتانیایی - ریشه ها.

So it is correct. Yes. Size comes before origins. 

پس صحیح است. آره. اندازه مقدم بر مبدا است.

She is a tall British woman. I have a red big ball. 

او یک زن بریتانیایی بلند قد است. من یک توپ بزرگ قرمز دارم.

How many adjectives? Two. 

چند تا صفت؟ دو

And is the order correct? Red is the color 

و آیا دستور درست است؟ قرمز رنگ است

and big is the size. Well no it isn't. 

و بزرگ اندازه است. خوب نه اینطور نیست

It should be - I have a big red ball. Size comes before color. 

باید باشد - من یک توپ قرمز بزرگ دارم. اندازه قبل از رنگ است.

I got a gold new watch. Again, I suppose you know - two adjectives. 

یک ساعت طلایی نو گرفتم. باز هم، فکر می کنم می دانید - دو صفت.

Gold for the material. and new for the age. 

طلا برای مواد. و جدید برای سن

And age comes before material so it should be I got a new gold watch. 

و سن قبل از مواد است، بنابراین باید یک ساعت طلایی جدید بگیرم.

My mother has red long hair. We have two adjectives. 

مادرم موهای بلند قرمز دارد. ما دو صفت داریم.

Red for the colour. And long - the size. 

قرمز برای رنگ و طولانی - اندازه.

And size comes before color so it should be, My mother has a long red hair. 

و اندازه قبل از رنگ است پس باید باشد، مادر من موهای قرمز بلندی دارد.

And finally, this is a cute little white puppy. 

و در نهایت، این یک توله سگ کوچک سفید است.

Three adjectives. Is the order correct? 

سه صفت. آیا دستور درست است؟

what do you think? Well it is correct. 

شما چی فکر میکنید؟ خوب درست است.

We have 'cute' for your opinion. ' 'little' for the size. 

ما برای نظر شما "ناز" داریم. "کم" برای اندازه.

'white' for the color. And the order is correct. 

"سفید" برای رنگ. و ترتیب درست است.

This is a cute little white puppy Okay guys. 

این یک توله سگ سفید کوچولوی ناز است خوب بچه ها.

Thank you for watching this video. I hope this helped you  

ممنون که این ویدیو را تماشا کردید. امیدوارم این به شما

understand adjective order. This is not that difficult. 

در درک ترتیب صفت کمک کرده باشد. این خیلی سخت نیست.

My students learn this order very  quickly and I'm sure you will, too. 

دانش آموزان من این دستور را خیلی سریع یاد می گیرند و من مطمئن هستم که شما نیز خواهید آموخت.

That's it for this video. I hope  to see you in the next one. Bye. 

برای این ویدیو همین است. امیدوارم در قسمت بعدی شما را ببینم. خدا حافظ.

Thanks guys for watching my video.

بچه ها ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید.

If you've liked it, please show  us your support by clicking like,

اگر آن را دوست داشتید، لطفا با کلیک کردن بر روی لایک،

subscribing to the channel

عضویت در کانال

putting your comments below

، نظرات خود را در زیر

and sharing it with all your friends. See you.

و به اشتراک گذاری آن با همه دوستان خود، حمایت خود را از ما نشان دهید. به امید دیدار.

Hello students and welcome back to  my English course on adjectives. 

سلام به دانشجویان و به دوره انگلیسی من در مورد صفت ها خوش آمدید.

In this video, I'm going to talk to  you about intensifiers and mitigators. 

در این ویدیو قصد دارم در مورد تقویت کننده ها و کاهش دهنده ها با شما صحبت کنم.

Now what are those? Don't be scared of their names. 

حالا آن ها چیست؟ از نام آنها نترسید.

Intensifiers are simply words that  will make adjectives stronger. 

تقویت کننده ها به سادگی کلماتی هستند که صفت ها را قوی تر می کنند.

They will give adjectives  more power or more emphasis. 

آنها به صفت ها قدرت یا تأکید بیشتری می دهند.

For example, two very common intensifiers  in English are ‘really’ and ‘very’. 

به عنوان مثال، دو تقویت کننده بسیار رایج در زبان انگلیسی عبارتند از 'واقعا' و 'خیلی'.

Mitigators on the other hand, make the adjectives  weaker like the words brother or family. 

از طرف دیگر، تخفیف دهنده ها، صفت ها را مانند کلمات برادر یا خانواده ضعیف تر می کنند.

But we're gonna go into a little more detail. Keep watching. 

اما ما کمی بیشتر به جزئیات می پردازیم. به تماشای خود ادامه دهید.

Let's start with intensifiers. And I have a list of intensifies for you. 

بیایید با تقویت کننده ها شروع کنیم. و من یک لیست از تشدید برای شما دارم.

Of course these are not all of them,  but it's a good start because they are  

البته اینها همه آنها نیستند، اما شروع خوبی است زیرا

very common in English. Let's have a look. 

در زبان انگلیسی بسیار رایج هستند. بیایید نگاهی بیندازیم.

really This video is really interesting. 

واقعا این ویدیو واقعا جالبه

The adjectives in this sentence is  interesting and we make it stronger  

صفت های این جمله جالب است و

with the intensifier, ‘really’. It's really interesting. 

با تشدید کننده «واقعا» آن را قوی تر می کنیم. واقعا جالب است.

very For example, I'm very happy to learn English. 

بسیار برای مثال، من از یادگیری زبان انگلیسی بسیار خوشحالم.

The adjective is ‘happy’. And we give it more power with the intensifier. 

صفت "خوشحال" است. و با تقویت کننده به آن قدرت بیشتری می دهیم.

very I am very happy to learn English. 

خیلی خوشحالم که انگلیسی یاد گرفتم.

Other intensifiers include absolutely. or example your new dress is absolutely  

تشدید کننده های دیگر شامل مطلقا می شود. یا به عنوان مثال لباس جدید شما کاملا

amazing. ‘extremely’ 

شگفت انگیز است. "بسیار"

Like ‘It's extremely cold outside.” 

مانند "خارج بیرون بسیار سرد است."

‘incredibly’ For example, ‘Your son is incredibly smart.’ 

'به طرز باور نکردنی' برای مثال، 'پسر شما فوق العاده باهوش است'.

‘completely’ ‘My wallet is completely empty.’ 

"کاملا" "کیف پول من کاملا خالی است."

unusually ‘The classroom was unusually quiet.’ 

به طور غیرعادی "کلاس درس به طرز غیرعادی ساکتی بود."

And finally, ‘enough’. ‘He isn't old enough to drive.’ 

و در نهایت، "به اندازه کافی". او به اندازه کافی برای رانندگی سن ندارد.

Now for this last sentence, the adjective  is old and II intensifier is enough. 

حالا برای این جمله آخر، صفت قدیمی است و تقویت کننده II کافی است.

It's a special case because as you can hear and  see, ‘enough’ always comes after the adjective. 

این یک مورد خاص است زیرا همانطور که می شنوید و می بینید، "به اندازه کافی" همیشه بعد از صفت می آید.

Intensifiers are commonly used with  comparative and superlative adjectives. 

تشدید کننده ها معمولاً با صفت های مقایسه ای و فوق العاده استفاده می شوند.

For example, with comparative  adjectives, we offer news much. 

به عنوان مثال، با صفت های مقایسه ای، ما اخبار زیادی ارائه می دهیم.

For example, ‘He runs much faster than me.’ ‘Faster’ is the comparative form  

به عنوان مثال، "او بسیار سریعتر از من می دود." "سریع" شکل مقایسه

of the adjective ‘fast’. And to intensify the comparison,  

ای صفت "سریع" است. و برای تشدید مقایسه،

we use the intensifier ‘much’. So he runs much faster than me. 

از تشدید کننده 'موچ' استفاده می کنیم. بنابراین او خیلی سریعتر از من می دود.

We also use ‘a lot’. For example, ‘This red bag  

ما همچنین از "خیلی" استفاده می کنیم. به عنوان مثال، "این کیف قرمز

is a lot heavier than this white bag’. ‘heavier’ is the comparative form of  

بسیار سنگین تر از این کیف سفید است". «سنگین‌تر» شکل مقایسه‌ای

the adjective ‘heavy’. And we make it even more  

صفت «سنگین» است. و ما آن را حتی

powerful with ‘a lot heavier’. And we also use ‘fun’. 

با "بسیار سنگین تر" قوی تر می کنیم. و همچنین از "سرگرمی" استفاده می کنیم.

For example, ‘She is far taller than me’. ‘taller’ is the comparative of ‘tall’. 

به عنوان مثال، "او بسیار بلندتر از من است". "بلندتر" مقایسه "بلند" است.

We make it more powerful with ‘far’. ‘Far taller than me’. 

ما آن را با "دور" قدرتمندتر می کنیم. 'خیلی بلندتر از من'.

Now with superlative  adjectives, we can use ‘easily’. 

اکنون با صفت های فوق العاده، می توانیم از "easily" استفاده کنیم.

For example, ‘This is easily  the best restaurant in town’. 

به عنوان مثال، "این به راحتی بهترین رستوران در شهر است".

‘best’ is the superlative  form of the adjective ‘good’. 

"بهترین" شکل فوق العاده صفت "خوب" است.

And we make it even more powerful by  saying, ‘easily the best restaurant’. 

و با گفتن "به راحتی بهترین رستوران" آن را حتی قدرتمندتر می کنیم.

And we also use ‘by far’. For example,  

و همچنین از «با دور» استفاده می کنیم. برای مثال،

‘Sarah is by far the smartest girl in class’. Let's move on to mitigators. 

"سارا باهوش ترین دختر کلاس است". بیایید به سراغ عوامل کاهش دهنده برویم.

Now mitigators are the opposite of intensifiers. They weaken the adjectives. 

اکنون کاهش دهنده ها برعکس تشدید کننده ها هستند. صفت ها را ضعیف می کنند.

Let's look at a few examples. Mitigators include ‘fairly’. 

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم. عوامل کاهش دهنده عبارتند از "منصفانه".

For example, ‘It's fairly sunny today’. The adjective ‘sunny’ is  

به عنوان مثال، "امروز نسبتاً آفتابی است". صفت «آفتابی»

weakened by the mitigator ‘fairly’. So it's not sunny it's a bit less than sunny. 

توسط «مقابله» ضعیف شده است. بنابراین آفتابی نیست بلکه کمی کمتر از آفتابی است.

Other mitigator ‘rather’. So when I say, ‘I'm rather tired’, 

کاهش دهنده دیگر 'به جای'. بنابراین وقتی می گویم «من نسبتاً خسته هستم»،

I'm not exactly tired. I'm a bit less. 

دقیقاً خسته نیستم. من کمی کمترم

The adjective is less powerful  because of this ‘rather’. 

این صفت به دلیل این "به جای" قدرت کمتری دارد.

Other example, ‘pretty’. ‘It's pretty expensive’. 

مثال دیگر، "زیبا". "خیلی گران است".

Which means it's not expensive. It's a little bit less. 

یعنی گران نیست. کمی کمتر است.

Oh quite like, ‘The movie was quite good’. The adjective ‘good’  

اوه کاملاً مثل «فیلم خیلی خوب بود». صفت "خوب"

is less powerful because of this ‘quite’. Now be very careful because if you use ‘quite’  

به دلیل این "کاملا" قدرت کمتری دارد. اکنون بسیار مراقب باشید زیرا اگر از «کاملا»

with an extreme adjective such as ‘terrible’, ‘perfect’, ‘enormous’, or ‘excellent’ – 

با صفت افراطی مانند «وحشتناک»، «کامل»، «بسیار زیاد» یا «عالی» استفاده می‌کنید،

quite means ‘absolutely’. It becomes an intensifier. 

کاملاً به معنای «کاملاً» است. تشدید کننده می شود.

For example, ‘She is quite gorgeous.’ Means she is absolutely gorgeous. 

به عنوان مثال، "او بسیار زرق و برق دار است." یعنی او کاملاً زرق و برق دار است.

It's more powerful because  of the intensified ‘quite’. 

به دلیل تشدید "کاملا" قدرتمندتر است.

So be very careful when you use ‘quite’  because depending on the adjective that you 

بنابراین هنگام استفاده از "کاملا" بسیار مراقب باشید زیرا بسته به صفتی که

choose it has a different meaning. And it can be either an intensifier  

انتخاب می کنید معنای متفاوتی دارد. و می تواند تشدید کننده

or a mitigator. Let's move on. 

یا کاهش دهنده باشد. بیایید ادامه دهیم.

Just as intensifiers, mitigators can  be used with comparative adjectives. 

به عنوان تشدید کننده ها، کاهش دهنده ها را می توان با صفت های مقایسه ای استفاده کرد.

Let's look at a few examples. We can use ‘a bit’. 

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم. ما می توانیم از "کمی" استفاده کنیم.

For example, ‘He's a bit faster than me’. When you say, “He's a bit faster than me,” it's 

به عنوان مثال، "او کمی سریعتر از من است". وقتی می گویید «او کمی سریعتر از من است»، این

less powerful than “He's faster than me.” So ‘a bit’ it's mitigates it weakens ‘faster’. 

قدرت کمتر از «او از من سریعتر است» است. بنابراین "کمی" آن را کاهش می دهد "سریعتر" ضعیف می شود.

Same goes for ‘rather’. For example,  

همین امر در مورد "بلکه" نیز صدق می کند. به عنوان مثال،

‘This dress is rather nicer than that dress’. It weakens the comparison the nicer. 

"این لباس نسبت به آن لباس زیباتر است". این مقایسه را ضعیف تر می کند.

Third case we can say ‘a little bit’. For example, ‘There's a little bit more  

rain today than yesterday’. It's less powerful then. 

There's more rain. And finally we can say, ‘slightly’. 

مورد سوم می‌توانیم بگوییم «کمی». به عنوان مثال، "باران امروز کمی بیشتر از دیروز است". اونوقت قدرتش کمتره

باران بیشتر است و در نهایت می توانیم بگوییم، "کمی".

For example, ‘My car is  slightly older than your car’. 

به عنوان مثال، "ماشین من کمی قدیمی تر از ماشین شما است".

So it's just a little bit older than your car. It's weak because of this mitigator. 

بنابراین فقط کمی قدیمی تر از ماشین شما است. به خاطر این کاهش دهنده ضعیف است.

Let's now move on to practice. I want things to be very clear so I  

حالا بیایید به سراغ تمرین برویم. من می خواهم همه چیز خیلی واضح باشد، بنابراین

have a few example sentences for you guys. And I want you to tell me if you see an  

چند جمله مثال برای شما بچه ها دارم. و از شما می خواهم اگر

intensifier or a mitigator. Let's have a look first. 

تشدید کننده یا کاهش دهنده ای می بینید به من بگویید . بیایید ابتدا نگاهی بیندازیم.

‘It's a very interesting game’. Now what's the adjective in that sentence? 

'این یک بازی بسیار جالب است'. حالا صفت آن جمله چیست؟

‘interesting’ of course. What about ‘very’. 

"جالب" البته در مورد "خیلی" چطور.

Is it an intensifier or a mitigator? What do you think? 

تشدید کننده است یا کاهش دهنده؟ شما چی فکر میکنید؟

It's an intensifier of course. It's a very interesting game. 

البته تشدید کننده است. خیلی بازی جالبی است.

It's more powerful thanks to this ‘very’. The second sentence,  

به لطف این "بسیار" قدرتمندتر است. جمله دوم،

‘She cooks fairly good pasta’. Now the adjective in this sentence is ‘good’. 

"او ماکارونی نسبتا خوبی می پزد". حالا صفت این جمله "خوب" است.

I'm sure you know what about ‘fairly’. Is it an intensifier or a mitigator? 

من مطمئن هستم که شما می دانید در مورد "منصفانه" چیست. تشدید کننده است یا کاهش دهنده؟

It's a mitigator guys. The adjective ‘good’ is  

بچه ها تخفیف دهنده است صفت "خوب"

less powerful because of ‘fairly’. ‘She cooks fairly good pasta’. 

به دلیل "منصفانه" قدرت کمتری دارد. او ماکارونی نسبتا خوبی می پزد.

The third example, ‘He's quite brilliant at speaking English’. 

مثال سوم، "او در صحبت کردن به زبان انگلیسی بسیار درخشان است".

The adjective is ‘brilliant’. Now just a hint. 

صفت "درخشان" است. حالا فقط یک اشاره

It's an extreme adjective. ‘brilliant’ is a very strong adjective,  

این یک صفت افراطی است. "درخشان" یک صفت بسیار قوی است،

so what about ‘quite’? Is it an intensifier or a mitigator? 

پس "کاملا" چطور؟ تشدید کننده است یا کاهش دهنده؟

It is an intensifier of course  because the adjective is extreme. 

البته تشدید کننده است زیرا صفت افراطی است.

I hope you got that. 

امیدوارم به آن رسیده باشید.

Next example. ‘She's a bit younger than I am’. 

مثال بعدی "او کمی جوانتر از من است".

The adjective is actually a comparative adjective. In this sentence,  

صفت در واقع یک صفت مقایسه ای است. در این جمله،

‘younger’ a bit acts as a mitigator of course. And finally, ‘My dog is much fatter than my cat’. 

«جوانتر» البته کمی به عنوان یک کاهش دهنده عمل می کند. و در نهایت، "سگ من بسیار چاق تر از گربه من است".

Again, it's a comparative adjective ‘fatter’. And what about ‘much’? 

باز هم، این یک صفت مقایسه ای "چاق تر" است. و "خیلی" چطور؟

What do you think? Intensifier, mitigator? 

شما چی فکر میکنید؟ تشدید کننده، کاهش دهنده؟

It's an intensifier. It's much fatter than my cat. 

این یک تشدید کننده است. از گربه من خیلی چاق تره

Good job guys. Let's move on. 

کار خوب بچه ها بیایید ادامه دهیم.

Let's go through the sentences  again and focus on pronunciation. 

بیایید دوباره جملات را مرور کنیم و روی تلفظ تمرکز کنیم.

Please repeat after me. It's a very interesting game. 

لطفا بعد از من تکرار کنید. خیلی بازی جالبی است.

One more time. It's a very interesting game. 

یک بار دیگر خیلی بازی جالبی است.

Good. Second example. 

خوب مثال دوم

She cooks fairly good pasta. She cooks fairly good pasta. 

او ماکارونی نسبتا خوبی می پزد. او ماکارونی نسبتا خوبی می پزد.

Third example guys. He's quite brilliant at speaking English. 

نمونه سوم بچه ها او در صحبت کردن به زبان انگلیسی بسیار درخشان است.

One more time. He's quite brilliant at speaking English. 

یک بار دیگر او در صحبت کردن به زبان انگلیسی بسیار درخشان است.

Moving on. She's a bit younger than I am. 

در حال حرکت او کمی از من جوانتر است.

She's a bit younger than I am. 

او کمی از من جوانتر است.

And finally, my dog is much fatter than my cat. 

و بالاخره سگ من خیلی چاق تر از گربه ام است.

My dog is much fatter than my cat. 

سگ من خیلی چاق تر از گربه ام است.

Excellent guys. Thank you guys for watching the video. 

بچه های عالی بچه ها از اینکه ویدیو را تماشا کردید متشکرم.

I hope this has helped. Now using intensifiers and  

امیدوارم با این کار، کمکی کرده باشم. در حال حاضر استفاده از تقویت کننده ها و

mitigators takes practice. A lot of practice. 

کاهش دهنده ها نیاز به تمرین دارد. تمرین زیاد.

But I'm sure you can do it and it's worth it. 

اما من مطمئن هستم که شما می توانید آن را انجام دهید و ارزشش را دارد.

It will make a true difference  to your speaking skills. 

تفاوت واقعی در مهارت صحبت کردن شما ایجاد خواهد کرد.

Thank you for watching. See you next time. 

ممنون که تماشا کردید بعدا می بینمت.

Thank you guys for watching  my video and for watching this 

از شما بچه ها برای تماشای ویدیوی من و برای تماشای این

English course on adjectives. 

دوره انگلیسی در مورد صفت ها متشکرم.

If you want to see more videos on adjectives and other things please show us your support. 

اگر می خواهید ویدیوهای بیشتری در مورد صفت ها و موارد دیگر ببینید، لطفاً حمایت خود را به ما نشان دهید.

Click ‘like’, subscribe to the channel, put your comments below and share the video 

روی "لایک" کلیک کنید، عضو کانال شوید، نظرات خود را در زیر بنویسید و ویدیو را

with your friends. Thank you and see you.

با دوستان خود به اشتراک بگذارید. ممنون و می بینمت.

Hello, everyone. 

سلام به همه

Welcome to this English course on adverbs. And in this video we're gonna talk about adverbs. 

به این دوره آموزشی انگلیسی قیدها خوش آمدید. و در این ویدیو در مورد قیدها صحبت خواهیم کرد.

Now the simplest definition of an adverb is that  it's a word that describes or modifies a verb. 

اکنون ساده ترین تعریف قید این است که کلمه ای است که یک فعل را توصیف یا تغییر می دهد.

Now actually adverbs can modify other  parts of the sentence like other adverbs. 

حالا در واقع قیدها می توانند قسمت های دیگر جمله را مانند سایر قیدها تغییر دهند.

But in this video, we will focus  on verbs and four kinds of adverbs. 

اما در این ویدیو به فعل و چهار نوع قید می پردازیم.

Adverbs of time. Adverbs of place.  Of Manner and Adverbs of Degree. 

قید زمان. قید مکان. از روش و قید درجه.

Usually they will answer the  following questions about the verbs: 

معمولاً آنها به سؤالات زیر در مورد افعال پاسخ می دهند:

When? Where? How? and To what extent? 

کی؟ جایی که؟ چگونه؟ و تا چه حد؟

Let's look at these sentences. "The boy ran." 

بیایید به این جملات نگاه کنیم. "پسر دوید."

And then we have, "The boy ran excitedly." 

و سپس داریم، "پسر با هیجان دوید."

Now this example shows the power of adverbs. 

حالا این مثال قدرت قیدها را نشان می دهد.

In the second sentence you  find out how the boy ran. 

در جمله دوم متوجه می شوید که پسر چگونه دوید.

In the first sentence you don't have any information on how the boy ran. 

در جمله اول شما هیچ اطلاعاتی در مورد نحوه دویدن پسر ندارید.

So in the second sentence, we find  out that the boy was very excited. 

بنابراین در جمله دوم متوجه می شویم که پسر بسیار هیجان زده بوده است.

So it's very important to understand  adverbs and understand how to use them 

بنابراین بسیار مهم است که قیدها را درک کنید و نحوه استفاده از آنها را بدانید

because they will make you  speak English a lot better. 

زیرا آنها باعث می شوند خیلی بهتر انگلیسی صحبت کنید.

So let's get started. 

پس بیایید شروع کنیم.

First let's talk about the position of an adverb. So where do we put the adverb in the sentence? 

ابتدا اجازه دهید در مورد موقعیت یک قید صحبت کنیم. پس قید را کجای جمله قرار دهیم؟

Now that is a bit tricky because the  adverb in an English sentence can be in  

حالا این کمی مشکل است زیرا قید در یک جمله انگلیسی می تواند در

different parts of the sentence. Let's look at a few examples: 

قسمت های مختلف جمله باشد. بیایید به چند نمونه نگاه کنیم:

She climbed the mountain slowly. Slowly she climbed the mountain. 

او به آرامی از کوه بالا رفت. به آرامی از کوه بالا رفت.

She slowly climbed the mountain. Can you guess which word is the adverb? 

او به آرامی از کوه بالا رفت. آیا می توانید حدس بزنید که قید کدام کلمه است؟

The word 'slowly' is the adverb. It describes how she climbed the mountain. 

کلمه "به آرامی" قید است. نحوه صعود او به کوه را شرح می دهد.

And as you can see, the adverb is in  three different parts of the sentence  

و همانطور که می بینید، قید در سه قسمت مختلف جمله است

but the meaning is exactly the same. So let's practice pronunciation. 

اما معنی دقیقاً یکسان است. پس بیایید تلفظ را تمرین کنیم.

Repeat after me please. She climbed the mountain slowly. 

بعد از من تکرار کن لطفا او به آرامی از کوه بالا رفت.

Slowly she climbed the mountain. She slowly climbed the mountain. 

به آرامی از کوه بالا رفت. او به آرامی از کوه بالا رفت.

Great guys. let's move on. Let's now talk about how to make adverbs. 

بچه های بزرگ بیایید ادامه دهیم حالا بیایید در مورد نحوه ساخت قید صحبت کنیم.

Now most adverbs, not all of  them, but most of them end in -ly. 

اکنون اکثر قیدها، نه همه آنها، اما اکثر آنها به -ly ختم می شوند.

So it's actually very easy. You take the adjective and you  

بنابراین در واقع بسیار آسان است. شما صفت را می گیرید و

add 'ly' at the end. Let's look at a few examples. 

در آخر "ly" را اضافه می کنید. بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

If you have the adjective 'nice', and you  add 'ly' to it, you make the adverb 'nicely'. 

اگر صفت "خوب" را داشته باشید و "ly" را به آن اضافه کنید، قید "خوب" را می سازید. به عنوان مثال، می توانید

So for example you could say, "He is a nice speaker"  

با استفاده از صفت "خوب " بگویید "او سخنران خوبی است

using the adjective 'nice'. But you could also use the  

". اما شما همچنین می توانید از

adverb 'nicely' and say, "He speaks nicely." 

قید "خوب" استفاده کنید و بگویید "او خوب صحبت می کند."

A second example - If we take the  adjective 'quick', and we add 'ly',  

مثال دوم - اگر صفت "سریع" را بگیریم و "ly" را اضافه کنیم،

we can make the adverb 'quickly'. So we could say, 

می توانیم قید "سریع" را بسازیم. بنابراین می توانیم بگوییم:

"He is a quick runner." But we could also say, 

"او یک دونده سریع است." اما ما همچنین می توانیم بگوییم:

"He runs quickly." Okay. Let's practice pronunciation. 

"او به سرعت می دود." باشه. بیایید تلفظ را تمرین کنیم.

Repeat after me please. "He speaks nicely." 

بعد از من تکرار کن لطفا "او خوب صحبت می کند."

"He runs quickly." Good job guys. 

"او به سرعت می دود." کار خوب بچه ها

Let's move on. Be careful guys. 

بیایید ادامه دهیم. بچه ها مراقب باشید

Not all adverbs end in 'ly'. Some adjectives don't change  

همه قیدها به "ly" ختم نمی شوند. برخی از صفت ها وقتی به قید تبدیل می شوند،

form when they become adverbs. They're called flat adverbs. 

تغییر شکل نمی دهند . به آنها قید مسطح می گویند.

Typical flat adverbs would be  'early' or 'late' and a few others. 

قیدهای مسطح معمولی «زود» یا «دیر» و چند قید دیگر هستند.

And it's very important to  know these flat adverbs. 

و دانستن این قیدهای مسطح بسیار مهم است.

Because a lot of my students try  to add 'ly' to some adjectives 

زیرا بسیاری از دانش آموزان من سعی می کنند به برخی از صفت ها 'ly' اضافه کنند

and unfortunately they make incorrect sentences. So let's take a look at an example. 

و متأسفانه جملات نادرست می سازند. پس بیایید به یک مثال نگاه کنیم.

Okay. If I tell you "The car drove fastly" 

باشه. اگر به شما بگویم "ماشین به سرعت رانندگی کرد"

Do you think that makes sense? Now it does make sense to try to add 'ly' 

آیا فکر می کنید منطقی است؟ اکنون منطقی است که سعی کنیم "ly" را

to the adjective 'fast', but unfortunately guys  

به صفت "سریع" اضافه کنیم، اما متأسفانه guys

'fastly' does not exist in English. So the correct sentence is, 

"fastly" در انگلیسی وجود ندارد. بنابراین جمله صحیح این است:

"The car drove fast." Another example, 

"ماشین با سرعت رانندگی کرد." مثال دیگر،

"He arrived 'late' or 'lately' to class." What do you think's the correct answer? 

"او "دیر" یا "اخیرا" به کلاس رسید." به نظر شما پاسخ صحیح چیست؟

Again, it makes sense to try to  add 'ly' to the adjective 'late', 

باز هم منطقی است که سعی کنیم "ly" را به صفت "late" اضافه کنیم،

but 'lately' is not the adverb  of the adjective 'late'. 

اما "lately" قید صفت "late" نیست.

The adverb is 'late'. So the correct sentence is,  

قید "دیر" است. بنابراین جمله صحیح این است:

"He arrived late to class." Let's practice pronunciation. 

"او دیر به کلاس رسید." بیایید تلفظ را تمرین کنیم.

Please repeat after me. "The car drove fast." 

لطفا بعد از من تکرار کنید. "ماشین به سرعت حرکت کرد."

"He arrived late to class." 

"او دیر به کلاس آمد."

Great job guys. I hope you now understand flat adverbs better. 

کار عالی بچه ها امیدوارم اکنون قیدهای مسطح را بهتر درک کرده باشید.

Let's move on. Let's now  

بیایید ادامه دهیم. حال بیایید

take a look at a few sentences to practice  finding and making adverbs that modify verbs. 

نگاهی به چند جمله برای تمرین یافتن و ساختن قیدهایی بیندازیم که افعال را تغییر می دهند.

Now remember, adverbs tell  us so much about the verb. 

حالا به یاد داشته باشید، قیدها چیزهای زیادی در مورد فعل به ما می گویند.

Usually they tell us 'when' or 'where' or 'how' or 'to what degree'. 

معمولاً آنها به ما می گویند "چه زمانی" یا "کجا" یا "چگونه" یا "تا چه درجه".

So the first example we have is, "He easily lifted the box." 

بنابراین اولین مثالی که داریم این است: "او به راحتی جعبه را بلند کرد."

Can you spot the adverb in this sentence? Of course the adverb is 'easily' - ending in 'ly'. 

آیا می توانید قید را در این جمله تشخیص دهید؟ البته قید "easily" است - به "ly" ختم می شود.

Okay and it tells us how he lifted the box. It's an adverb of manner. 

خوب و به ما می گوید که او چگونه جعبه را بلند کرد. این یک قید شیوه است.

Now the second sentence, and this is a bit more difficult, 

حالا جمله دوم و این کمی سخت تر است،

"I will download the file tomorrow." Now where is the adverb? 

"فردا فایل را دانلود می کنم." حالا قید کجاست؟

Because there is no word ending in 'ly', so it's a bit more complicated. 

از آنجا که هیچ کلمه ای وجود ندارد که به "ly" ختم شود، بنابراین کمی پیچیده تر است.

Well the adverb is 'tomorrow'  and it tells you 'when'. 

خب قید "فردا" است و به شما می گوید "چه زمانی".

It's an adverb of time. And these are sometimes a bit more difficult. 

این قید زمان است. و اینها گاهی اوقات کمی دشوارتر هستند.

Make sure you watch my next video. I will talk about them. 

حتما ویدیوی بعدی من را تماشا کنید. من در مورد آنها صحبت خواهم کرد.

Our third example now. "I put it there." 

مثال سوم ما در حال حاضر. "من آن را آنجا گذاشتم."

Again no words ending in 'ly'. The adverb is the word 'there'. 

باز هم هیچ کلمه ای که به "ly" ختم می شود. قید کلمه "آنجا" است.

And it tells us 'where'. It's an adverb of place. 

و به ما می گوید "کجا". این یک قید مکان است.

We will talk about them in our next videos as well. 

در ویدیوهای بعدی خود نیز در مورد آنها صحبت خواهیم کرد.

And our last example, "You didn't study enough for the test." 

و آخرین مثال ما، "شما به اندازه کافی برای آزمون مطالعه نکردید."

The adverb is the word 'enough'. And it's an adverb of degree. 

قید کلمه "به اندازه کافی" است. و قید درجه است.

Okay. It tells us to what degree. 

باشه. به ما می گوید تا چه حد.

Again it's not a word ending in 'ly'. And we will talk about adverbs  

باز هم این کلمه ای نیست که به "ly" ختم شود. و در ویدیوهای بعدی در مورد قید درجه

of degree in our next videos. For now, let's practice pronunciation a bit. 

صحبت خواهیم کرد . فعلاً بیایید کمی تلفظ را تمرین کنیم.

Please repeat after me. "He easily lifted the box." 

لطفا بعد از من تکرار کنید. او به راحتی جعبه را بلند کرد.

"I will download the file tomorrow." 

"فردا فایل را دانلود خواهم کرد."

"I put it there." 

"من آن را آنجا گذاشتم."

"You didn't study enough for the test." 

"شما به اندازه کافی برای آزمون مطالعه نکردید."

Great guys. Remember guys - it's very important to  

بچه های بزرگ بچه ها را به خاطر بسپارید -

understand adverbs and to know how to make them. They will make you speak English so much better. 

درک قیدها و دانستن نحوه ساخت آنها بسیار مهم است . آنها باعث می شوند که خیلی بهتر انگلیسی صحبت کنید.

And this video was only a quick  introduction to adverbs in English. 

و این ویدیو فقط یک معرفی سریع برای قیدها در زبان انگلیسی بود.

In our next videos, we will  focus on each kind of adverbs. 

در ویدیوهای بعدی ما بر روی هر نوع قید تمرکز خواهیم کرد.

So make sure you watch the rest of the course. Thank you for watching my video  

پس حتما بقیه دوره را تماشا کنید. ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید

and see you next time. Thank you guys for watching my video. 

و دفعه بعد شما را می بینم. بچه ها ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید.

I hope you liked it and found it useful. If you have, please show me your support. 

امیدوارم خوشتون اومده باشه و براتون مفید بوده باشه. اگر دارید، لطفا حمایت خود را به من نشان دهید.

Click 'like', subscribe to the channel. Put your comments below if you have any,. 

روی "لایک" کلیک کنید، عضو کانال شوید. اگر نظری دارید در زیر بنویسید.

And share the video with your friends. See you. 

و ویدیو را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. به امید دیدار.

Hello, everyone. Welcome to this English course on adverbs. 

سلام به همه به این دوره آموزشی انگلیسی قیدها خوش آمدید.

And in this video I'm gonna focus on Adverbs of Time. 

و در این ویدیو من روی قید زمان تمرکز خواهم کرد.

Now adverbs of time tell us ‘when’ an action happens, 

حالا قیدهای زمان به ما می‌گویند «زمان» یک عمل اتفاق می‌افتد،

and also ‘how long’ and ‘how often’. Now these adverbs are extremely common in 

و همچنین «چه مدت» و «چند وقت یک‌بار». اکنون این قیدها در

English, 

so you really need to know about them. So let's start learning together. 

انگلیسی بسیار رایج هستند،

بنابراین شما واقعاً باید در مورد آنها بدانید. پس بیایید با هم شروع به یادگیری کنیم.

Let's now take a look at a few example sentences telling us ‘when’ something happened. 

بیایید اکنون نگاهی به چند جمله مثال بیندازیم که به ما می‌گویند «چه زمانی» چیزی اتفاق افتاده است.

‘She ate ice cream yesterday.’ The adverb in this sentence is… have you 

او دیروز بستنی خورد. قید در این جمله این است ...

noticed? ‘yesterday’ of course. 

توجه کرده اید؟ البته "دیروز"

And it's an adverb of time. When did you eat ice cream? 

و قید زمان است. کی بستنی خوردی؟

‘yesterday’ I see you now. 

"دیروز" الان میبینمت

Now where is the adverb in this sentence? Of course the adverb is ‘now’. 

حالا قید این جمله کجاست؟ البته قید "اکنون" است.

Again it's an adverb of time. When do I see you? 

باز هم قید زمان است. کی میبینمت؟

‘now’ ‘I tell him daily.’ 

"اکنون" "من هر روز به او می گویم."

The adverb is ‘daily’. Again adverb of time. 

قید "روزانه" است. باز هم قید زمان.

‘We met last year.’ Can you see the adverb? 

"ما سال گذشته ملاقات کردیم." آیا می توانید قید را ببینید؟

Of course the adverb in this case is ‘last year’. 

البته قید در این مورد "سال گذشته" است.

Again notion of time. When did we meet? 

دوباره مفهوم زمان. کی با هم آشنا شدیم؟

‘last year’ And finally, ‘He will call you later’. 

"سال گذشته" و در نهایت، "او بعداً با شما تماس خواهد گرفت".

The adverb in this sentence is also an adverb of time. 

قید در این جمله نیز قید زمان است.

It is ‘later’. So these are all adverbs of time 

"بعدا" است. بنابراین اینها همه قیدهای زمان هستند

And as you can see in those examples, usually adverbs of time are at the end of 

و همانطور که در آن مثالها می بینید، معمولاً قیدهای زمان در انتهای

the sentence. Let's do a bit of pronunciation practice. 

جمله هستند. بیایید کمی تمرین تلفظ را انجام دهیم.

Repeat after me, please. ‘She ate ice cream yesterday.’ 

بعد از من تکرار کن لطفا او دیروز بستنی خورد.

‘I see you now.’ 

الان میبینمت.

‘I tell him daily.’ ‘We met last year.’ 

من روزانه به او می گویم. "ما سال گذشته ملاقات کردیم."

‘He will call you later.’ 

او بعداً با شما تماس خواهد گرفت.

Good guys. Let's move on. 

پسرهای خوب. بیایید ادامه دهیم.

Let's now move on to example sentences showing us how long something happened. 

بیایید اکنون به جملات مثالی برویم که به ما نشان می‌دهد چه مدت اتفاقی افتاده است.

These adverbs are also usually placed at the end of the sentence. 

این قیدها نیز معمولاً در انتهای جمله قرار می گیرند.

But let's have a look. ‘She stayed home all day.’ 

اما بیایید نگاهی بیندازیم. او تمام روز را در خانه ماند.

Which part of this sentence is an adverb? Can you see it? 

کدام قسمت این جمله قید است؟ میتونی ببینیش؟

Of course, ‘all day’. And it tells us how long she stayed home. 

البته، "تمام روز". و به ما می گوید که او چه مدت در خانه مانده است.

‘I studied in Canada for a year now.’ In this sentence, ‘for a year’ tells us 

من الان یک سال در کانادا تحصیل کردم. در این جمله، "به مدت یک سال" به ما می گوید که

how long I studied in Canada. ‘He has taught English since 1990.’ 

چه مدت در کانادا تحصیل کرده ام. او از سال 1990 انگلیسی تدریس کرده است.

How long has he taught English? Since 1990. 

چه مدت زبان انگلیسی تدریس کرده است؟ از سال 1990.

‘I studied English for four hours.’ Which pond is the adverb? 

من چهار ساعت انگلیسی خواندم. کدام حوض قید است؟

‘For four hours’ ‘How long did I study English?’ 

"برای چهار ساعت" "چقدر انگلیسی خواندم؟"

‘for four hours’ And finally, ‘We have lived in New Zealand 

"به مدت چهار ساعت" و در نهایت، "ما از سال 2005

since 2005.’ The adverb is of course ‘since 2005’. 

در نیوزیلند زندگی می کنیم. " البته قید "از سال 2005" است.

As you can see adverbs are not necessarily just one word. 

همانطور که می بینید قیدها لزوما فقط یک کلمه نیستند.

‘since 2005’ - two words. ‘for four hours’ - three words. 

"از سال 2005" - دو کلمه. "به مدت چهار ساعت" - سه کلمه.

Okay, so they're not just one word sometimes they're more than one. 

خوب، پس آنها فقط یک کلمه نیستند، گاهی اوقات بیش از یک کلمه هستند.

Now let's do a bit of pronunciation practice. Repeat after me. 

حالا بیایید کمی تمرین تلفظ را انجام دهیم. بعد از من تکرار کن

‘She stayed home all day.’ 

او تمام روز را در خانه ماند.

‘I studied in Canada for a year.’ ‘He has taught English since 1990.’ 

من یک سال در کانادا تحصیل کردم. او از سال 1990 انگلیسی تدریس کرده است.

‘I studied English for four hours.’ 

من چهار ساعت انگلیسی خواندم.

‘We have lived in New Zealand since 2005.’ 

ما از سال 2005 در نیوزلند زندگی می کنیم.

Good guys. Let's move on. 

پسرهای خوب. بیایید ادامه دهیم.

Adverbs telling us how often express the frequency of an action. 

قیدهایی که به ما می گویند چقدر فراوانی یک عمل را بیان می کنند.

They're usually placed before the main verb, but after the auxiliary verb, 

آنها معمولاً قبل از فعل اصلی قرار می گیرند، اما بعد از فعل کمکی،

such as B may have or must. The only exception is if the main verb is 

مانند B ممکن است داشته باشد یا باید. تنها استثنا این است که فعل اصلی

the verb to be. In which case the adverb goes after the main 

فعل to be باشد. در این صورت قید بعد از

verb. Let's have a look at a few example sentences. 

فعل اصلی قرار می گیرد. بیایید نگاهی به چند جمله مثال بیندازیم.

‘I often eat pizza.’ Can you spot the adverb? 

من اغلب پیتزا می خورم. آیا می توانید قید را تشخیص دهید؟

It's ‘often’. And as you can see, it is placed before the 

"اغلب" است. و همانطور که می بینید قبل از

main verb which is ‘eat’. So ‘I often eat’. 

فعل اصلی که ' خوردن ' است قرار می گیرد. بنابراین "من اغلب غذا می خورم".

The second example, ‘He has never drunk Cola.’ 

مثال دوم، "او هرگز کولا ننوشیده است."

In this case, we have an auxiliary verb. The auxiliary verb ‘have’ and the main 

در این حالت یک فعل کمکی داریم. فعل کمکی 'دار' و

verb is ‘drunk’. So the adverb is placed between the auxiliary 

فعل اصلی 'مست' است. پس قید بین

verb and the main verb. ‘He has never drunk.’ 

فعل کمکی و فعل اصلی قرار می گیرد. او هرگز مشروب ننوشیده است.

‘You must always brush your teeth.’ Same applies. 

شما باید همیشه دندان های خود را مسواک بزنید. همین امر صدق می کند.

We have an auxiliary verb ‘must’. Okay. 

ما یک فعل کمکی "باید" داریم. باشه.

And we have the main verb ‘brush’, so the adverb goes after the axillary verb, 

و ما فعل اصلی 'brush' را داریم، بنابراین قید بعد از فعل زیر بغل می رود،

but before the main verb. ‘You must always brush.’ 

اما قبل از فعل اصلی. شما باید همیشه مسواک بزنید.

‘I am seldom late’. So the main verb is the verb ‘to be’. 

"من به ندرت دیر می کنم". بنابراین فعل اصلی فعل «بودن» است.

Be careful. So in this case the adverb goes after the 

مراقب باش. بنابراین در این حالت قید بعد از

main verb. ‘I am seldom late’. 

فعل اصلی می رود. "من به ندرت دیر می کنم".

And finally, ‘He rarely lies.’ 

و در نهایت، "او به ندرت دروغ می گوید."

The main verb is ‘lies’. So the adverb goes before the main verb. 

فعل اصلی "دروغ" است. بنابراین قید قبل از فعل اصلی قرار می گیرد.

‘He rarely lies’. Okay. 

او به ندرت دروغ می گوید. باشه.

Let's do a bit of pronunciation practice. Now repeat after me. 

بیایید کمی تمرین تلفظ را انجام دهیم. حالا بعد از من تکرار کن

‘I often eat pizza.’ 

من اغلب پیتزا می خورم.

‘He has never drunk Cola.’ ‘You must always brush your teeth.’ 

او هرگز کولا ننوشیده است. شما باید همیشه دندان های خود را مسواک بزنید.

‘I am seldom late.’ ‘He rarely lies.’ 

من به ندرت دیر می کنم. او به ندرت دروغ می گوید.

Great job guys. Let's move on. 

کار عالی بچه ها بیایید ادامه دهیم.

Some adverbs expressing ‘how often’ express the exact number of times that an action happened 

برخی از قیدهایی که «چند بار» را بیان می کنند، تعداد دقیق دفعاتی را که یک عمل اتفاق افتاده است را بیان می کنند

They're called definite ‘adverbs of frequency’. And in this case, they're usually placed at 

. و در این مورد، آنها معمولا در

the end of the sentence. Let's have a look at a few examples. 

انتهای جمله قرار می گیرند. بیایید به چند نمونه نگاهی بیندازیم.

‘I visit my dentist yearly.’ The adverb is ‘yearly’. 

من سالانه به دندانپزشکم مراجعه می کنم. قید "سالانه" است.

Okay. ‘Once a year’ and it expresses the exact 

باشه. "یک بار در سال" و

number of times that I visit my dentist. It's a definite adverb of frequency, 

تعداد دقیق دفعاتی که به دندانپزشکم مراجعه می کنم را بیان می کند. این یک قید قطعی فراوانی است،

so it's placed at the end of the sentence. Other example, 

بنابراین در انتهای جمله قرار می گیرد. مثال دیگر،

‘He goes to the gym once a week.’ Again we have a definite adverb of frequency 

"او هفته ای یک بار به باشگاه می رود." باز هم ما یک قید قطعی از بسامد داریم

which is ‘once a week’. ‘I work five days a week.’ 

که "یک بار در هفته" است. من پنج روز در هفته کار می کنم.

Same thing. We have a definite adverb of frequency which 

همین مورد ما یک قید قطعی داریم که

is ‘five days a week’ so it's placed at the end of the sentence. 

"پنج روز در هفته" است، بنابراین در انتهای جمله قرار می گیرد.

And finally, ‘I saw the movie five times.’ 

و در نهایت، من فیلم را پنج بار دیدم.

Again ‘five times’ expresses the exact number of times that I saw the movie. 

باز هم "پنج بار" بیانگر تعداد دقیق دفعاتی است که من فیلم را دیدم.

Let's do a bit of pronunciation practice. Repeat after me. 

بیایید کمی تمرین تلفظ را انجام دهیم. بعد از من تکرار کن

‘I visit my dentist yearly.’ ‘He goes to the gym once a week.’ 

من سالانه به دندانپزشکم مراجعه می کنم. او هفته ای یک بار به باشگاه می رود.

‘I work five days a week.’ ‘I saw the movie five times.’ 

من پنج روز در هفته کار می کنم. من فیلم را پنج بار دیدم.

Good. Moving on now. 

خوب اکنون در حال حرکت است.

If you want to use more than one adverb of time in a sentence, 

اگر می خواهید از بیش از یک قید زمان در یک جمله استفاده کنید،

you should put them in the following order: First, ‘how long?’. 

باید آنها را به ترتیب زیر قرار دهید: اول، 'چه مدت؟'.

Second, ‘how often?’. And finally, ‘when?’. 

دوم، "چند وقت یک بار؟". و در نهایت، "چه زمانی؟".

Let's take a look at a very good example sentence. ‘He taught at the school for ten days every 

بیایید به یک جمله مثال بسیار خوب نگاه کنیم. او سال گذشته هر ماه ده روز در مدرسه تدریس می کرد

month last year.’ Now as you can see, first, we're told ‘how 

. اکنون همانطور که می بینید، ابتدا به ما می گویند "چقدر

long’ - for ten days. Then, we're told ‘how often’ - every month. 

" - برای ده روز. سپس، هر ماه به ما می گویند "چند وقت یک بار".

And finally, were told ‘when’ exactly - last year. 

و در نهایت، "چه زمانی" دقیقا - سال گذشته گفته شد.

This is a very good sentence using the different kinds of adverbs of time in the right order, 

این جمله بسیار خوبی است که از انواع مختلف قیدهای زمان به ترتیب درست استفاده می کند،

so I hope you can do the same let's practice 

بنابراین امیدوارم شما هم بتوانید همین کار را انجام دهید بیایید

pronunciation together. Now repeat after me. 

تلفظ را با هم تمرین کنیم. حالا بعد از من تکرار کن

‘He taught at the school for 10 days every month last year.’ 

او سال گذشته هر ماه به مدت 10 روز در مدرسه تدریس می کرد.

Good job, guys. Let's now practice together okay guys. 

کار خوب بچه ها خب بچه ها بیایید با هم تمرین کنیم.

Let's do a bit of extra practice. I have four example sentences for you to spot 

بیایید کمی تمرین اضافی انجام دهیم. من چهار جمله مثال برای شما دارم تا

adverbs of time, so let's get started. 

قیدهای زمان را تشخیص دهید، پس بیایید شروع کنیم.

‘He has been to Canada three times.’ Can you spot the adverb? 

او سه بار به کانادا رفته است. آیا می توانید قید را تشخیص دهید؟

Of course the adverb is the adverb frequency ‘three times’. 

البته قید فرکانس قید «سه بار» است.

Okay. How often has he been to Canada three times. 

باشه. چند بار سه بار به کانادا رفته است.

The second example is, ‘Generally I don't like to eat spicy food.’ 

مثال دوم این است: "به طور کلی من دوست ندارم غذاهای تند بخورم."

The adverb is ‘generally’. And remember I told you some adverbs of frequency 

قید "عمومی" است. و به یاد داشته باشید که اگر می‌خواهید روی بسامد تأکید کنید، به شما گفتم برخی از قیدهای فرکانس

work well at the beginning of a sentence if you want to emphasize the frequency, 

در ابتدای جمله به خوبی کار می‌کنند،

so ‘generally’ is one of them. Another example would be ‘sometimes’. 

بنابراین «به طور کلی» یکی از آنهاست. مثال دیگر می تواند "گاهی" باشد.

Next example. ‘He will clean his room regularly from now 

مثال بعدی او از این به بعد اتاقش را مرتب تمیز خواهد کرد

on.’ Now be careful. 

. حالا مواظب باش

In this case, we have two adverbs. The first one ‘regularly’. 

در این صورت دو قید داریم. اولی "به طور منظم".

The second one ‘from now on’. Keeping the order, ‘regularly’ is ‘how 

دومی "از این به بعد". با حفظ نظم، "به طور منظم" "هر چند

often?’ followed by ‘when?’ – ‘from now on’. 

وقت یک بار؟" به دنبال آن "چه زمانی؟" - "از این به بعد".

And finally, ‘I've been going to church for four days 

و در نهایت، از سال 1996 به مدت چهار روز هر ماه

every month since 1996.’ Three adverbs in this case. 

به کلیسا می روم. سه قید در این مورد.

‘how long?’ – ‘for four days’ 

'چه مدت؟' - 'برای چهار روز'

‘how often?’ - ‘every month’ 

'هر چند وقت یکبار؟' - "هر ماه"

‘when?’ – ‘since 1996’ Let's practice pronunciation now. 

"چه زمانی؟" – 'از سال 1996' بیایید اکنون تلفظ را تمرین کنیم.

Please repeat after me. ‘He's been to Canada three times.’ 

لطفا بعد از من تکرار کنید. او سه بار به کانادا رفته است.

‘Generally, I don't like to eat spicy food.’ 

"به طور کلی، من دوست ندارم غذاهای تند بخورم."

‘He will clean his room regularly from now on.’ 

او از این به بعد اتاقش را مرتب تمیز خواهد کرد.

‘I've been going to church for four days every month since 1996.’ 

من از سال 1996 به مدت چهار روز هر ماه به کلیسا می روم.

Great job. Moving on. 

کارت عالی بود. در حال حرکت

Okay guys. You now know a lot more about adverbs of time. 

باشه بچه ها اکنون چیزهای بیشتری در مورد قید زمان می دانید.

Remember these adverbs are extremely common in English, 

به یاد داشته باشید که این قیدها در زبان انگلیسی بسیار رایج هستند،

so it's very important for you to learn about them. 

بنابراین یادگیری در مورد آنها برای شما بسیار مهم است.

They will improve your English skills very quickly. 

آنها مهارت های انگلیسی شما را خیلی سریع بهبود می بخشند.

Okay now there are obviously other types of 

بسیار خوب، بدیهی است که انواع دیگری از قیدها وجود دارد

adverbs - adverbs of place of manner and of degree 

- قیدهای محل نحوه و درجه

And I will focus on these in my next videos, so check them out. 

و من در ویدیوهای بعدی خود روی آنها تمرکز خواهم کرد، پس آنها را بررسی کنید.

Thank you for watching my video and see you next time. 

ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید و دفعه بعد شما را می بینم.

Thank you very much guys for watching my video. I hope you liked it, and if you did, please 

بچه ها از اینکه ویدیو من را تماشا کردید بسیار متشکرم. امیدوارم مورد پسند شما واقع شده باشد و اگر دوست داشتید، لطفاً

show me your support. Click like, subscribe to the channel, put 

حمایت خود را به من نشان دهید. روی لایک کلیک کنید، عضو کانال شوید،

your comments below if you have some, and share it with all your friends. 

اگر نظرات خود را دارید در زیر بنویسید و با همه دوستان خود به اشتراک بگذارید.

Hello, everyone. Welcome to this English course on adverbs. 

سلام به همه به این دوره آموزشی انگلیسی قیدها خوش آمدید.

In this video, we're gonna talk about adverbs of place. 

در این ویدیو، ما در مورد قید مکان صحبت می کنیم.

Adverbs of place tell us where an action happens. They could also give us information on direction, 

قید مکان به ما می گوید که یک عمل کجا اتفاق می افتد. آنها همچنین می توانند اطلاعاتی در مورد جهت،

distance, or movement. Let's take a look at a quick example. 

مسافت یا حرکت به ما بدهند. بیایید به یک مثال سریع نگاهی بیندازیم.

‘Let's go and play outdoors.’ Now in this sentence, the adverb of place 

"بیا برویم و در فضای باز بازی کنیم." حال در این جمله، قید مکان

is ‘outdoors’. It answers the question, ‘Where?’. 

«بیرون از منزل» است. به این سوال پاسخ می دهد که "کجا؟"

Where? ‘Outdoors.’ 

جایی که؟ 'بیرون از خانه.'

Okay. Now let's learn a bit more about adverbs 

باشه. حالا بیایید با هم کمی بیشتر در مورد قید

of place together. Let's get started. 

مکان بیاموزیم. بیا شروع کنیم.

First, let's talk a bit about ‘here’ and ‘there’. 

ابتدا اجازه دهید کمی در مورد «اینجا» و «آنجا» صحبت کنیم.

‘Here’ and ‘there’ are two adverbs of place that relates specifically to the speaker. 

«اینجا» و «آنجا» دو قید مکان هستند که به طور خاص به گوینده مربوط می شوند.

‘Here’ meaning close to the speaker. Close to me. 

اینجا به معنای نزدیک به گوینده است. نزدیک به من.

‘There’ meaning farther away. Okay. Let's take a look at a few examples. 

«آنجا» به معنای دورتر است. باشه. بیایید به چند نمونه نگاهی بیندازیم.

‘I put my keys there.’ So the adverb ‘there’ indicating the location 

کلیدهایم را آنجا گذاشتم. بنابراین قید 'there' نشان دهنده محل

of the keys and they're a bit farther away from me. 

کلیدها است و آنها کمی دورتر از من هستند.

Okay? Second example. 

باشه؟ مثال دوم

‘Please come here.’ ‘Here’ being the adverb, you know, meaning 

'لطفا بیا اینجا.' "اینجا" قید است، می دانید که

to me. So these adverbs  

برای من معنی دارد. بنابراین این قیدها

are place at the end of the sentence. 

در انتهای جمله قرار می گیرند.

But you can also put them at the beginning if you want to emphasize the location. 

اما اگر می‌خواهید بر مکان تأکید کنید، می‌توانید آنها را در ابتدا قرار دهید.

For example, ‘Here are your keys.’ 

به عنوان مثال، "اینجا کلیدهای شما هستند."

‘Here’. close to me. 

'اینجا'. نزدیک به من.

‘There is your umbrella.’ Over there, farther away. 

"چتر شما وجود دارد." آنجا، دورتر.

So in these two cases, I want to emphasize the location 

بنابراین در این دو مورد، من می خواهم بر مکان تأکید کنم

so I place the adverb at the beginning of the sentence. 

بنابراین قید را در ابتدای جمله قرار می دهم.

Okay, guys? Let's now practice pronunciation. 

باشه بچه ها؟ حالا بیایید تلفظ را تمرین کنیم.

Please repeat after me. ‘I put my keys there.’ 

لطفا بعد از من تکرار کنید. کلیدهایم را آنجا گذاشتم.

‘Please come here.’ 

'لطفا بیا اینجا.'

‘Here are your keys.’ ‘There is your umbrella.’ 

کلیدهای شما اینجاست. "چتر شما وجود دارد."

Good job, guys. Let's move on. 

کار خوب بچه ها بیایید ادامه دهیم.

Let's now take a look at adverbs of movement and directions. 

حال بیایید نگاهی به قیدهای حرکت و جهت بیاندازیم.

Some adverbs end in ‘-ward’. Or ‘-wards’. 

برخی از قیدها به "-ward" ختم می شوند. یا '-بخش ها'.

It's the same thing. And they express  

همین موضوع است. و

movement in a particular direction. For example, ‘homeward’ or ‘homewards’ 

حرکت را در جهت خاصی بیان می کنند. به عنوان مثال، 'homeward' یا 'homewards'

‘backward’ or ‘backwards’ ‘forward’ or ‘forwards’ 

'backward' یا 'backwards' 'forward' یا 'forwards'

‘onward’ or ‘onwards’ So they express a movement. 

'forward' or 'wards' بنابراین حرکتی را بیان می کنند.

And they specify a particular direction. Let's take a look at a few examples sentences. 

و جهت خاصی را مشخص می کنند. بیایید نگاهی به چند جمله مثال بیندازیم.

‘We drove eastwards.’ or ‘eastward’. It would be the exact same thing. 

ما به سمت شرق راندیم. یا "به سمت شرق". دقیقاً همان چیزی خواهد بود.

‘The children looked upwards at the stars.’ ‘You need to move forward one step.’ 

بچه ها از بالا به ستاره ها نگاه کردند. شما باید یک قدم به جلو حرکت کنید.

So each time you have a movement specifying the direction of this movement. 

بنابراین هر بار حرکتی دارید که جهت این حرکت را مشخص می کند.

Okay? Good. 

باشه؟ خوب

Let's practice pronunciation now. Repeat after me please. 

حالا بیایید تلفظ را تمرین کنیم. بعد از من تکرار کن لطفا

‘We drove eastwards.’ 

ما به سمت شرق راندیم.

‘The children looked upwards at the stars.’ 

بچه ها از بالا به ستاره ها نگاه کردند.

‘You need to move forward one step.’ 

شما باید یک قدم به جلو حرکت کنید.

Good, guys. Let's move on. 

پسرهای خوب. بیایید ادامه دهیم.

Some adverbs express both movement and location at the same time. 

برخی از قیدها هم حرکت و هم مکان را به طور همزمان بیان می کنند.

For example, when I say, ‘The child went indoors,’ 

به عنوان مثال، وقتی می‌گویم «کودک به داخل خانه رفت»،

There's a movement. The child goes into the house. 

یک حرکت وجود دارد. بچه به داخل خانه می رود.

But it's also a location. He's inside – indoors. 

اما یک مکان نیز هست. او داخل است - داخل خانه.

Another example would be, ‘He's going abroad.’ 

مثال دیگر می تواند این باشد که "او در حال رفتن به خارج از کشور است."

It's a movement, but it's also a location abroad in another country. 

این یک جنبش است، اما همچنین مکانی در خارج از کشور در کشور دیگری است.

Finally I could say, ‘The rock rolled downhill.’ 

در نهایت می توانم بگویم، "صخره در سراشیبی غلتید."

There's the movement going down, but it's also 

حرکت رو به پایین است، اما

a location. Now let's practice pronunciation. 

یک مکان نیز هست. حالا بیایید تلفظ را تمرین کنیم.

Please repeat after me. ‘The child went indoors.’ 

لطفا بعد از من تکرار کنید. "کودک به داخل خانه رفت."

‘He is going abroad.’ ‘The rock rolled downhill.’ 

او در حال رفتن به خارج از کشور است. "صخره در سراشیبی غلتید."

Good job, guys. moving on. 

کار خوب بچه ها در حال حرکت

‘everywhere’ ‘somewhere’ 

"همه جا" "جایی"

‘anywhere’ or ‘nowhere’ are adverbs of place as well. 

"هرجا" یا "هیچ جا" قید مکان نیز هستند.

But they are special because they describe a location or direction 

اما آنها خاص هستند زیرا مکان یا جهتی را توصیف می کنند

that is indefinite or unspecific. For example, 

که نامشخص یا نامشخص است. به عنوان مثال،

‘I looked everywhere for my car keys.’ 

"من همه جا را به دنبال کلید ماشینم گشتم."

‘I'd like to go somewhere for my vacation.’ 

من می خواهم برای تعطیلاتم به جایی بروم.

‘We're going nowhere.’ ‘Is there anywhere to get a coffee?’ 

'راه به جایی نمی بریم.' آیا جایی برای خوردن قهوه وجود دارد؟

Let's practice pronunciation together. Repeat after me. 

‘I looked everywhere for my car keys.’ ‘I'd like to go somewhere for my vacation.’ 

‘We're going nowhere.’ ‘Is there anywhere to get a coffee?’ 

بیایید با هم تلفظ را تمرین کنیم. بعد از من تکرار کن همه جا را به دنبال کلید ماشینم گشتم. من می خواهم برای تعطیلاتم به جایی بروم.

'راه به جایی نمی بریم.' آیا جایی برای خوردن قهوه وجود دارد؟

Great guys. Let's move on. 

بچه های بزرگ بیایید ادامه دهیم.

Just so you know, some adverbs can also be prepositions. 

فقط برای اینکه بدانید، برخی از قیدها نیز می توانند حرف اضافه باشند.

Now the difference is that an adverb stands alone. 

حالا تفاوت این است که یک قید به تنهایی می ایستد.

A preposition is always followed by a noun. So for example, ‘outside’. 

یک حرف اضافه همیشه با یک اسم همراه می شود. به عنوان مثال، "خارج".

‘outside’ can be an adverb? For example, ‘we were waiting outside.’ 

"خارج" می تواند یک قید باشد؟ به عنوان مثال، "ما بیرون منتظر بودیم."

It's an adverb. It stands alone. 

این یک قید است. به تنهایی ایستاده است.

But it can also be a preposition. For example, ‘We were waiting outside his 

اما می تواند حرف اضافه نیز باشد. به عنوان مثال، "ما بیرون دفتر او منتظر بودیم

office.’ It goes with a noun. 

." با یک اسم همراه می شود.

Another example, ‘I kicked the ball around.’ ‘around’ is an adverb, in this case it 

مثال دیگر، "من توپ را به اطراف زدم." "حدود" یک قید است، در این مورد

stands alone. But it can also be a preposition. 

به تنهایی می ایستد. اما می تواند حرف اضافه نیز باشد.

‘I kicked the ball around the field.’ It goes with a noun. 

"من توپ را به اطراف زمین زدم." با یک اسم همراه می شود.

Okay? So an adverb stands alone. 

باشه؟ بنابراین یک قید به تنهایی می ایستد.

A preposition is followed by a noun. Now let's practice pronunciation. 

پس از حرف اضافه یک اسم آمده است. حالا بیایید تلفظ را تمرین کنیم.

please repeat after me. ‘We were waiting outside.’ 

لطفا بعد از من تکرار کنید. ما بیرون منتظر بودیم.

‘We were waiting outside his office.’ 

بیرون دفترش منتظر بودیم.

‘I kicked the ball around.’ ‘I kicked the ball around the field.’ 

"من توپ را به اطراف زدم." "من توپ را به اطراف زمین زدم."

Very good, guys. Let's now move on to practice, shall we? 

خیلی خوبه بچه ها حالا بریم سراغ تمرین، درسته؟

Okay, guys. Let's do a bit of extra practice. 

باشه بچه ها بیایید کمی تمرین اضافی انجام دهیم.

I have a few example sentences for you to 

من چند جمله مثال برای شما دارم تا

spot adverbs of place. First example, 

قید مکان را پیدا کنید. مثال اول،

‘John looked around but he couldn't find his wife.’ 

"جان به اطراف نگاه کرد اما نتوانست همسرش را پیدا کند."

Now remember, adverbs of place, answer the question – ‘where?’ 

حالا به یاد داشته باشید، قید مکان، به این سوال پاسخ دهید - "کجا؟"

Can you spot the adverb here? 

آیا می توانید قید را در اینجا پیدا کنید؟

Of course, it’s the word ‘around’. Where did John look? 

البته، این کلمه "در اطراف" است. جان به کجا نگاه کرد؟

He looked ‘around’. Second example, 

او به اطراف نگاه کرد. مثال دوم،

‘I searched everywhere I could think of.’ Now where did I search? 

"من هر جا که فکر می کردم جستجو کردم." حالا کجا سرچ کردم؟

‘everywhere’ ‘everywhere’ is the adverb. 

"همه جا" "همه جا" قید است.

‘Let's go back.’ Now what's the adverb in this sentence? 

'بیا برگردیم.' حالا قید این جمله چیست؟

It’s ‘back’ - of course. Where? 

"برگشت" - البته. جایی که؟

‘back’. Next example,  

'بازگشت'. مثال بعدی،

‘Come in.’ Where? 

"بیا داخل." جایی که؟

‘in’. Okay, the adverb is ‘in’. 

'که در'. خوب، قید "in" است.

Okay, so adverbs of place answer the question – ‘where?’. 

خوب، پس قیدهای مکان به این سوال پاسخ می دهند - "کجا؟".

Okay, Let's practice pronunciation. Please repeat the sentences after me. 

خوب، بیایید تلفظ را تمرین کنیم. لطفا جملات را بعد از من تکرار کنید.

‘John looked around but he couldn't find his wife.’ 

جان به اطراف نگاه کرد اما نتوانست همسرش را پیدا کند.

‘I searched everywhere I could think of.’ 

من هر جا که فکرش را می کردم جستجو کردم.

‘Let's go back.’ ‘Come in.’ 

'بیا برگردیم.' 'بفرمایید تو، بیا تو.'

Good job, guys. Okay, guys. 

کار خوب بچه ها باشه بچه ها

You now know a lot more about adverbs of place. Now I know it's hard to learn about all these 

اکنون چیزهای بیشتری در مورد قید مکان می دانید. اکنون می دانم که یادگیری در مورد همه این

adverbs, but don't worry, you'll get there. 

قیدها سخت است، اما نگران نباشید، به آن خواهید رسید.

You just need a bit of practice. Okay? 

فقط به کمی تمرین نیاز دارید. باشه؟

Now I'm gonna carry on talking about adverbs in my next videos, 

اکنون می‌خواهم در ویدیوهای بعدی‌ام درباره قیدها صحبت کنم،

so make sure to watch them. Thank you for watching and see you next time. 

پس حتماً آنها را تماشا کنید. ممنون که تماشا کردید و دفعه بعد می بینمت.

Thank you so much guys for watching our video. I hope you liked it and if you did, please 

بچه ها از تماشای ویدیوی ما بسیار متشکرم. امیدوارم خوشتون اومده باشه و اگه خوشتون اومد لطفا

show us your support. Click 'Like', subscribe to the channel, put 

حمایتتون رو به ما نشون بدین. روی "لایک" کلیک کنید، در کانال مشترک شوید،

your comments below - always nice. And share the video with your friends. 

نظرات خود را در زیر قرار دهید - همیشه خوب است. و ویدیو را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

See you! [Music] 

به امید دیدار! [موسیقی]

Hello, everyone. And welcome to this English course on adverbs. 

سلام، همه. و به این دوره انگلیسی قیدها خوش آمدید.

In this video, I'm gonna talk to you about adverbs of degree. 

در این ویدیو، من در مورد قید درجه با شما صحبت می کنم.

Adverbs of degree tell us about the intensity of something. 

قید درجه به ما درباره شدت چیزی می گوید.

The power of something. Now in English, they're usually placed before  

قدرت چیزی در حال حاضر در انگلیسی، آنها معمولا قبل از

the adjective or adverb or verb that they modify. But obviously, as always, there are exceptions. 

صفت یا قید یا فعل که آنها را تغییر می دهند قرار می گیرند. اما بدیهی است که مانند همیشه استثناهایی وجود دارد.

And there are very common adverbs of  degree that I'm sure you use all the time. 

و قیدهای بسیار رایج درجه وجود دارد که مطمئنم شما همیشه از آنها استفاده می کنید.

Uhm... ‘too’, ‘enough’, ‘very’, ‘extremely’, But there are so many others. 

اوهوم... "خیلی"، "به اندازه کافی"، "خیلی"، "بسیار"، اما خیلی های دیگر هستند.

Okay? So let's dive into it and learn  

باشه؟ پس بیایید به آن بپردازیم و

about adverbs of degree. Let's have a look at a few  

در مورد قید درجه بیاموزیم. بیایید نگاهی به چند

examples of adverbs of degree. Especially how they are used  

نمونه از قید درجه بیندازیم. به خصوص نحوه استفاده از آنها

with adjectives, adverbs and verbs. Now adverbs of degree are usually placed before  

با صفت، قید و افعال. حالا قید درجه معمولاً قبل از

the adjectives and adverbs that they modify. And before the main verb of the sentence. 

صفت ها و قیدهایی که آنها را اصلاح می کنند قرار می گیرند. و قبل از فعل اصلی جمله.

For example, in the sentence, ‘The water was extremely cold.’ 

به عنوان مثال، در جمله "آب بسیار سرد بود."

You have the adjective ‘cold’ and the adverb  ‘extremely’ that modifies the adjective cold. 

شما صفت "سرد" و قید "بسیار" را دارید که صفت سرد را تغییر می دهد.

And as you can, see the adverb is placed before the adjective that it modifies. 

و همانطور که می توانید ببینید قید قبل از صفتی که آن را اصلاح می کند قرار می گیرد.

Second example, ‘He just left.’ In this case, the adverb ‘just’  

مثال دوم، "او همین الان رفت." در این حالت، قید «فقط»

comes before the verb ‘left’, which is the main verb of the sentence. 

قبل از فعل «لفت» که فعل اصلی جمله است می آید.

‘She is running very fast.’ Now in this case, we have two adverbs. 

او خیلی سریع می دود. حال در این حالت دو قید داریم.

The adverb ‘fast’ and the adverb ‘very’ that modifies the adverb ‘fast’. 

قید "سریع" و قید "خیلی" که قید "سریع" را تغییر می دهد.

And as you can see, our adverb ‘very’ is placed before the adverb that it modifies. 

و همانطور که می بینید، قید "بسیار" ما قبل از قیدی که آن را تغییر می دهد قرار می گیرد.

And finally, ‘They are completely  exhausted from the trip.’ 

و در نهایت، "آنها از سفر کاملا خسته شده اند."

The adverb completely modifies  the adjective ‘exhausted’ 

قید به طور کامل صفت "Exhausted" را تغییر می دهد

And is therefore placed before it. I hope you understand, guys. 

و بنابراین قبل از آن قرار می گیرد. امیدوارم متوجه شده باشید بچه ها

Let's move on. Okay, guys. Let's practice pronunciation now. 

بیایید ادامه دهیم. باشه بچه ها حالا بیایید تلفظ را تمرین کنیم.

Please repeat after me. ‘The water was extremely cold.’ 

لطفا بعد از من تکرار کنید. آب فوق العاده سرد بود.

‘He just left.’ 

'او همین الان رفت.'

‘She is running very fast.’ 

او خیلی سریع می دود.

‘They are completely exhausted from the trip.’ 

آنها کاملاً از سفر خسته شده اند.

Good job, guys. Let's move on. 

کار خوب بچه ها بیایید ادامه دهیم.

Some very common adverbs of degree in  English are ‘enough’, ‘very’ and ‘too’. 

برخی از قیدهای بسیار رایج درجه در زبان انگلیسی عبارتند از 'به اندازه کافی'، 'خیلی' و 'خیلی'.

Let's look at a few examples. ‘Is your coffee hot enough?’ 

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم. آیا قهوه شما به اندازه کافی داغ است؟

So in this case, our adverb ‘enough’  modifies the adjective, ‘hot’. 

بنابراین در این مورد، قید «به اندازه کافی» صفت «گرم» را تغییر می‌دهد.

‘He didn't work hard enough.’ In that case, our adverb ‘enough’ modifies 

او به اندازه کافی سخت کار نکرد. در آن صورت، قید ما به اندازه کافی

another adverb, the adverb ‘hard’. And as you can see, the adverb ‘enough’ 

قید دیگری، قید «سخت» را تغییر می‌دهد. و همانطور که می بینید، قید «به اندازه کافی»

is usually placed after the  adjective or adverb that it modifies. 

معمولاً بعد از صفت یا قیدی که آن را تغییر می دهد قرار می گیرد.

Another example is ‘very’. ‘The girl was very beautiful.’ 

مثال دیگر "بسیار" است. دختر خیلی زیبا بود.

So the adverb ‘very’ modifies  our adjective ‘beautiful’. 

بنابراین قید "بسیار" صفت "زیبا" ما را تغییر می دهد.

‘He worked very quickly,’ So in this case, our adverb ‘very’ modifies 

«او خیلی سریع کار کرد،» بنابراین در این مورد، قید ما «خیلی»

the adverb ‘quickly’. And as you can see, ‘very’ is usually 

قید «سریع» را تغییر می‌دهد. و همانطور که می بینید، "بسیار" معمولاً

placed before the word that it modifies. And finally, our third example is ‘too’. 

قبل از کلمه ای که تغییر می دهد قرار می گیرد. و در نهایت، مثال سوم ما "خیلی" است.

‘This coffee is too hot.’ It modifies the adjective ‘hot’. 

"این قهوه خیلی داغ است." این صفت "گرم" را تغییر می دهد.

‘He works too hard.’ In that case, ‘too’ modifies the adverb 

او خیلی سخت کار می کند. در این صورت، "too" قید

‘hard’. And as you can see, ‘too’, is usually placed 

"hard" را تغییر می دهد. و همانطور که می بینید، "too" معمولاً

before the word that it modifies. Okay? I hope you got it. 

قبل از کلمه ای که آن را تغییر می دهد قرار می گیرد. باشه؟ امیدوارم متوجه شده باشید

Let's move on. Let's now focus on pronunciation. 

بیایید ادامه دهیم. حالا بیایید روی تلفظ تمرکز کنیم.

Please repeat after me. ‘Is your coffee hot enough?’ 

لطفا بعد از من تکرار کنید. آیا قهوه شما به اندازه کافی داغ است؟

‘He didn't work hard enough.’ 

او به اندازه کافی سخت کار نکرد.

‘The girl was very beautiful.’ ‘He worked very quickly.’ 

دختر خیلی زیبا بود. او خیلی سریع کار کرد.

‘This coffee is too hot.’ ‘He works too hard.’ 

"این قهوه خیلی داغ است." او خیلی سخت کار می کند.

Okay, guys. Let's move on. Okay, guys. 

باشه بچه ها بیایید ادامه دهیم. باشه بچه ها

Let's do a little bit of extra practice with a few example sentences. 

بیایید کمی تمرین اضافی با چند جمله مثال انجام دهیم.

‘He speaks very quickly.’ Can you spot the adverb of degree? 

او خیلی سریع صحبت می کند. آیا می توانید قید درجه را تشخیص دهید؟

It's ‘very’. And it modifies the  

"خیلی" است. و

other adverb of the sentence, ‘quickly’. 

قید دیگر جمله "به سرعت" را اصلاح می کند.

‘He speaks too quickly.’ Now, another very common adverb of degree, 

او خیلی سریع صحبت می کند. حال، یکی دیگر از قیدهای بسیار رایج درجه،

‘too’. Be very careful. 

'too'. خیلی مراقب باش.

There's a difference between ‘very’ and ‘too’. ‘Very’ is a fact. 

بین «خیلی» و «خیلی» تفاوت وجود دارد. "بسیار" یک واقعیت است.

‘Too’ means there's a problem. Okay? He speaks so quickly that you cannot understand. 

"Too" یعنی مشکلی وجود دارد. باشه؟ او آنقدر سریع صحبت می کند که شما نمی توانید بفهمید.

‘He speaks too quickly.’ Another example, 

او خیلی سریع صحبت می کند. مثال دیگر،

‘My teacher is terribly angry.’ Where is the adverb of degree? 

"معلم من به طرز وحشتناکی عصبانی است." قید درجه کجاست؟

It's the adverb, ‘terribly’. That modifies the adjective, ‘angry’. 

این قید "به طرز وحشتناکی" است. که صفت "عصبانی" را تغییر می دهد.

‘They were almost finished.’ 

آنها تقریباً تمام شده بودند.

Can you spot the adverb? It's ‘almost’. 

آیا می توانید قید را تشخیص دهید؟ تقریبا اینجوریه که'.

And it modifies the verb, ‘finished’. Okay? 

و فعل "تمام" را اصلاح می کند. باشه؟

So we're not finished yet. We're ‘almost’ finished. 

پس هنوز کارمان تمام نشده است. ما "تقریبا" تمام شده ایم.

And finally, ‘This box isn't big enough.’ The adverb of degree in this case is the adverb 

و در نهایت، "این جعبه به اندازه کافی بزرگ نیست." قید درجه در این مورد قید

‘enough’ and it modifies our adjective ‘big’. 

«به اندازه کافی» است و صفت «بزرگ» ما را تغییر می‌دهد.

And remember, ‘enough’ usually goes  after the word that it modifies. 

و به یاد داشته باشید، "به اندازه کافی" معمولاً بعد از کلمه ای که تغییر می دهد می رود.

Okay? I hope you get it, guys. Time for some pronunciation practice. 

باشه؟ امیدوارم متوجه بشید بچه ها زمان کمی تمرین تلفظ است.

Please repeat after me. ‘He speaks very quickly.’ 

لطفا بعد از من تکرار کنید. او خیلی سریع صحبت می کند.

‘He speaks too quickly.’ ‘My teacher is terribly angry.’ 

او خیلی سریع صحبت می کند. معلم من به طرز وحشتناکی عصبانی است.

‘They were almost finished.’ ‘This box isn't big enough.’ 

آنها تقریباً تمام شده بودند. "این جعبه به اندازه کافی بزرگ نیست."

Good job, guys. Okay, guys. You now know a lot more about 

کار خوب بچه ها باشه بچه ها شما اکنون چیزهای بیشتری در مورد

adverbs of degree. And I'm sure this video will help you improve 

قید درجه می دانید. و من مطمئن هستم که این ویدیو به شما کمک می کند

your English, But keep practicing. 

زبان انگلیسی خود را بهتر کنید، اما به تمرین ادامه دهید.

And make sure you watch the  other videos on adverbs. 

و مطمئن شوید که ویدیوهای دیگر را در قیدها تماشا می کنید.

They're very useful as well. Thank you for watching and see you next time. 

آنها نیز بسیار مفید هستند. ممنون که تماشا کردید و دفعه بعد می بینمت.

Thank you guys for watching my video. If you liked it, please show me your support. 

بچه ها ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید. اگر آن را دوست داشتید، لطفا حمایت خود را به من نشان دهید.

Click ‘like’, subscribe to our Channel. Put your comments below and share it with 

روی "لایک" کلیک کنید، در کانال ما مشترک شوید. نظرات خود را در زیر بنویسید و آن را با

all your friends. See you! 

همه دوستان خود به اشتراک بگذارید. به امید دیدار!

Hello, everyone. Welcome to this English course on adverbs. 

سلام به همه به این دوره آموزشی انگلیسی قیدها خوش آمدید.

In today's video, I'm going to talk to you about adverbs of manner. 

در ویدیوی امروز قصد دارم در مورد قیدهای شیوه با شما صحبت کنم.

Adverbs of manner tell you how something happens. And they're usually placed after the main 

قید شیوه به شما می گوید که چگونه چیزی اتفاق می افتد. و معمولاً بعد از فعل اصلی یا بعد از مفعول آن

verb or after its object. Let's take a look at a few sentences. 

قرار می گیرند . بیایید نگاهی به چند جمله بیندازیم.

‘He swims well.’ The adverb ‘well’ tells you how he swims 

او خوب شنا می کند. قید "خوب" به شما می گوید که چگونه او شنا می کند

and is placed after the main verb ‘swims’. ‘He plays the piano beautifully.’ 

و بعد از فعل اصلی "شنا" قرار می گیرد. او به زیبایی پیانو می نوازد.

The adverb ‘beautifully’ tells you how he plays the piano 

قید "زیبا" به شما می گوید که چگونه پیانو می نوازد

and is placed after the piano which is the object of the verb to play. 

و بعد از پیانو که مفعول فعل to play است قرار می گیرد.

Hope you get it. Let's get into more detail now. 

امیدوارم به دست بیاورید بیایید اکنون به جزئیات بیشتری بپردازیم.

Adverbs of manner are usually placed after the main verb or after the objects. 

قیدهای manner معمولاً بعد از فعل اصلی یا بعد از مفعول قرار می گیرند.

For example, ‘He left the room quickly.’ The adverb ‘quickly’ is placed after the 

به عنوان مثال، "او به سرعت اتاق را ترک کرد." قید "به سرعت" بعد از

object, ‘the room’. Now just so you know,  

مفعول "اتاق" قرار می گیرد. اکنون فقط برای اینکه بدانید،

some adverbs not all of them, but some adverbs,  

برخی از قیدها نه همه آنها، بلکه برخی از قیدها

can also be placed before the verb. So in this case, you can also say, 

نیز می توانند قبل از فعل قرار گیرند. بنابراین در این مورد، شما همچنین می توانید بگویید:

‘He quickly left the room.’ Let's practice pronunciation. 

"او به سرعت از اتاق خارج شد." بیایید تلفظ را تمرین کنیم.

Repeat after me. ‘He left the room quickly.’ 

بعد از من تکرار کن او به سرعت از اتاق خارج شد.

‘He quickly left the room.’ 

او به سرعت از اتاق خارج شد.

Good guys. Let's move on. 

پسرهای خوب. بیایید ادامه دهیم.

What's very important for you to know is that an adverb of manner cannot come between a 

آنچه برای شما بسیار مهم است این است که قید manner نمی تواند بین

verb and its direct object. Okay, so it must be placed  

فعل و مفعول مستقیم آن قرار گیرد. بسیار خوب، پس باید

either before the main verb, 

قبل از فعل اصلی

or after at the end of the clause. So let's take a look at a few examples. 

یا بعد از آن در انتهای عبارت قرار گیرد. پس بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

‘He ate quickly his dinner.’ Now this sentence is incorrect. 

او به سرعت شام خود را خورد. حالا این جمله نادرست است.

Okay? ‘ate’ is the verb. 

باشه؟ "خوردن" فعل است.

‘his dinner’ is the direct object of the verb. So the adverb ‘quickly’ cannot be placed 

«شامش» مفعول مستقیم فعل است. بنابراین قید "به سرعت" را نمی توان

between those two. Okay? 

بین این دو قرار داد. باشه؟

So you should say, ‘He ate his dinner quickly.’ The adverb is at the end and that's correct. 

پس باید بگویید: "او به سرعت شامش را خورد." قید در آخر است و درست است.

Or ‘He quickly ate his dinner.’ That's also correct. 

یا "او به سرعت شام خود را خورد." این هم درسته

The adverb is placed before the main verb. Another example, 

قید قبل از فعل اصلی قرار می گیرد. مثال دیگر،

‘He gave me gently a hug.’ Now this is incorrect. 

"او مرا به آرامی در آغوش گرفت." حالا این نادرست است.

You cannot separate the verb ‘give’ from its direct object ‘a hug’. 

شما نمی توانید فعل 'give' را از مفعول مستقیم آن 'a hug' جدا کنید.

So two correct sentences would be first, ‘He gave me a hug gently.’ 

بنابراین دو جمله صحیح اول این است: "او به آرامی مرا در آغوش گرفت."

with the adverb at the end of the sentence. Or 

با قید آخر جمله یا

‘He gently gave me a hug.’ The adverb comes before the verb. 

"او به آرامی مرا در آغوش گرفت." قید قبل از فعل می آید.

Hope you get it. Let's now practice pronunciation. 

امیدوارم به دست بیاورید حالا بیایید تلفظ را تمرین کنیم.

Please repeat the sentence after me. ‘He ate his dinner quickly.’ 

لطفا بعد از من جمله را تکرار کنید. او به سرعت شام خود را خورد.

‘He quickly ate his dinner.’ 

او به سرعت شام خود را خورد.

‘He gave me a hug gently,’ ‘He gently gave me a hug.’ 

"او به آرامی مرا در آغوش گرفت" "او به آرامی مرا در آغوش گرفت."

Good, guys. Let's move on. 

پسرهای خوب. بیایید ادامه دهیم.

Time now to practice. Here are a few example sentences for you to 

اکنون زمان تمرین است. در اینجا چند جمله مثال برای شما آورده شده است تا بتوانید

spot the adverbs of manner. ‘He swam well.’ 

قیدهای manner را تشخیص دهید. او خوب شنا کرد.

As you can see, we use the adverb ‘well’. It tells you how he swam, 

همانطور که می بینید، ما از قید "خوب" استفاده می کنیم. به شما می گوید که چگونه او شنا کرده است،

And it's placed after the main verb, ‘swam’. ‘The rain felt hard.’ 

و بعد از فعل اصلی، 'swam' قرار می گیرد. "باران به شدت احساس شد."

Again, our adverb ‘hard’ tells you how the rain fell, 

دوباره، قید ما 'سخت' به شما می گوید که چگونه باران بارید،

And is placed after the verb. ‘The children were playing happily.’ 

و بعد از فعل قرار می گیرد. بچه ها با خوشحالی بازی می کردند.

The adverb is… Can you find it? 

قید این است ... آیا می توانید آن را پیدا کنید؟

‘happily’. Of course. 

'با خوشحالی'. البته.

‘She angrily slammed the door.’ Can you see the adverb? 

او با عصبانیت در را به هم کوبید. آیا می توانید قید را ببینید؟

It's ‘angrily’. How did she slam the door? 

"با عصبانیت" است. چگونه در را به هم کوبید؟

‘angrily’. And finally, 

"با عصبانیت". و در نهایت،

‘Slowly she picked up the flower.’ Can you spot the adverb of manner? 

"به آرامی او گل را برداشت." آیا می توانید قید manner را تشخیص دهید؟

It's ‘slowly’. And it's at the beginning of the sentence, 

"آهسته" است. و در ابتدای جمله است،

Because we want to emphasize the manner. And this is also something very common when 

زیرا می خواهیم بر روش تأکید کنیم. و این چیزی است که هنگام خواندن کتاب

you read books. Okay, guys. 

بسیار رایج است . باشه بچه ها

Let's now practice pronunciation. Please repeat after me. 

حالا بیایید تلفظ را تمرین کنیم. لطفا بعد از من تکرار کنید.

‘He swam well.’ ‘The rain fell hard.’ 

او خوب شنا کرد. "باران شدید بارید."

‘The children were playing happily.’ ‘She angrily slammed the door.’ 

بچه ها با خوشحالی بازی می کردند. او با عصبانیت در را به هم کوبید.

‘Slowly she picked up the flower.’ 

او به آرامی گل را برداشت.

Great job. Okay, guys. 

کارت عالی بود. باشه بچه ها

That's it for this video. Please make sure you watch the other videos 

برای این ویدیو همین است. لطفاً مطمئن شوید که ویدیوهای دیگر را

on adverbs, and keep practicing. 

در مورد قیدها تماشا می کنید و به تمرین ادامه دهید.

Adverbs are extremely common in English. And they will make you speak a lot better. 

قیدها در زبان انگلیسی بسیار رایج هستند. و باعث می شوند خیلی بهتر صحبت کنید.

Thanks for watching and see you next time. 

ممنون که تماشا کردید و دفعه بعد می بینمت.

Thank you so much guys for watching my video. If you liked it, please show me your support. 

بچه ها خیلی ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید. اگر آن را دوست داشتید، لطفا حمایت خود را به من نشان دهید.

Click ‘like’, Subscribe to the channel. Put your comments below if you have some. 

روی "لایک" کلیک کنید، عضو کانال شوید. اگر نظرات خود را دارید در زیر بنویسید.

And share it with all your friends. See you!

و با همه دوستان خود به اشتراک بگذارید. به امید دیدار!