Learn 100 Common Phrases in English (+ Free PDF) - Cooking & Conversation

14,330 views ・ 2024-01-07

English Like A Native


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
Hello everyone.
0
10
680
00:00
Welcome to English Like a Native.
1
740
1900
سلام به همه.
به انگلیسی Like a Native خوش آمدید.
00:02
Today, we're spicing up our language with an English vocabulary feast.
2
2710
5499
امروز، ما زبان خود را با یک جشن واژگان انگلیسی تند می کنیم.
00:09
During this lesson, you will be given 100 Commonly used English
3
9250
5470
در طول این درس، 100 کلمه و عبارات رایج انگلیسی به شما داده می شود
00:14
Words and Phrases, starting with some useful cooking based idioms.
4
14750
5040
که با چند اصطلاح مفید مبتنی بر آشپزی شروع می شود.
00:20
To help you to remember everything, I've created a huge PDF for you containing
5
20320
6149
برای کمک به شما در به خاطر سپردن همه چیز، من یک PDF بزرگ برای شما ایجاد کرده ام که حاوی
00:26
everything we will cover today.
6
26510
2735
همه چیزهایی است که امروز به آنها خواهیم پرداخت.
00:29
You can download this PDF for free by joining my ESL mailing list.
7
29325
5010
با عضویت در لیست پستی ESL من می توانید این PDF را به صورت رایگان دانلود کنید.
00:34
The link is in the description.
8
34365
1750
لینک در توضیحات موجود است.
00:36
So, we're going to quickly whisk through the first 35 tasty expressions,
9
36175
6410
بنابراین، ما به سرعت 35 عبارت خوشمزه اول را بررسی می کنیم،
00:42
uncovering their meanings and cooking up some fun examples.
10
42655
4779
معانی آنها را کشف می کنیم و نمونه های سرگرم کننده ای را می سازیم.
00:47
So, get ready to add some zest to your vocabulary as we jump
11
47444
4796
بنابراین، آماده باشید تا کمی ذوق و شوق به واژگان خود اضافه کنید، همانطور که ما
00:52
right in to our kitchen of words.
12
52290
3460
مستقیماً به آشپزخانه کلمات خود می پریم.
00:55
Number one is recipe for disaster.
13
55800
4320
شماره یک دستور العمل برای فاجعه است.
01:00
If something is described as being a recipe for disaster, then it's a
14
60279
4350
اگر چیزی به عنوان دستور العمل برای فاجعه توصیف شود، آنگاه
01:04
combination of things that could lead to a catastrophe, something terrible happening.
15
64640
8180
ترکیبی از چیزهایی است که می تواند منجر به یک فاجعه شود، اتفاقی وحشتناک در حال وقوع است.
01:12
So, for example, if I were to leave my toddler and my kitten alone for any length
16
72950
6839
بنابراین، برای مثال، اگر بخواهم کودک نوپایم و بچه گربه‌ام را برای مدت طولانی تنها بگذارم
01:19
of time, it is a recipe for disaster.
17
79789
4091
، دستوری برای فاجعه است.
01:24
If they are unattended, something terrible will happen.
18
84009
4541
اگر آنها بدون مراقبت باشند، اتفاق وحشتناکی رخ می دهد.
01:28
Here are some example sentences.
19
88679
1781
در اینجا چند جمله مثال آورده شده است.
01:30
"Oh, mixing those two chemicals is a recipe for disaster."
20
90810
4680
"اوه، مخلوط کردن این دو ماده شیمیایی دستور العملی برای فاجعه است."
01:35
"Skipping our play rehearsals and not checking the equipment before
21
95680
3649
نپرداختن از تمرینات نمایشی و چک نکردن تجهیزات قبل از
01:39
the show is a recipe for disaster."
22
99330
2260
نمایش، دستوری برای فاجعه است.
01:41
Number two is bigger fish to fry.
23
101710
3639
شماره دو ماهی بزرگتر برای سرخ کردن است.
01:45
Now, if you have bigger fish to fry, then it means that you have
24
105529
4020
حالا اگر ماهی بزرگتری برای سرخ کردن دارید، به این معنی است که
01:49
more important things to deal with.
25
109589
3456
چیزهای مهمتری دارید.
01:53
So, if you're coming to me suggesting that I need to come and help you with
26
113055
5520
بنابراین، اگر به من می‌آیید و پیشنهاد می‌دهید که باید بیایم و در انجام
01:58
your homework, but I'm about to go into a huge meeting that could mean I either
27
118625
6550
تکالیف به شما کمک کنم، اما من در شرف برگزاری یک جلسه بزرگ هستم که می‌تواند به این معنی باشد که یا
02:05
get promoted or fired, so my job is on the line, then I'd say, I really want
28
125175
5770
ترفیع می‌گیرم یا اخراج می‌شوم، بنابراین کارم در خطر است. ، سپس می گویم، من واقعاً می خواهم
02:10
to help you with your homework, but at the moment I've got bigger fish to fry.
29
130954
3731
در انجام تکالیف به شما کمک کنم، اما در حال حاضر ماهی بزرگتری برای سرخ کردن دارم.
02:14
Here are some example sentences.
30
134695
1680
در اینجا چند جمله مثال آورده شده است.
02:16
"I can't focus on this issue right now.
31
136425
1810
"در حال حاضر نمی توانم روی این موضوع تمرکز کنم.
02:18
I've got bigger fish to fry."
32
138450
1860
ماهی های بزرگتری برای سرخ کردن دارم."
02:20
"She decided not to attend the meeting, as she had bigger fish to fry."
33
140440
3940
او تصمیم گرفت در جلسه شرکت نکند، زیرا ماهی های بزرگتری برای سرخ کردن داشت.
02:24
Next on our list is boil over.
34
144540
3520
بعدی در لیست ما جوشاندن است.
02:28
If something boils over in the kitchen, it's usually the pan.
35
148220
4300
اگر چیزی در آشپزخانه جوشید، معمولاً تابه است.
02:32
If it's too hot, a pan of water will boil over, which is never a good thing.
36
152600
6230
اگر خیلی داغ باشد، یک تابه آب می جوشد، که هرگز چیز خوبی نیست.
02:38
But as an idiom, metaphorically, usually we talk about emotions boiling over.
37
158950
6089
اما به عنوان یک اصطلاح، به طور استعاری، معمولاً در مورد احساسات در حال جوشش صحبت می کنیم.
02:45
So, if you're having a debate with someone and it becomes very heated, people get
38
165665
5050
بنابراین، اگر با کسی مناظره می‌کنید و این بحث بسیار داغ می‌شود، مردم
02:50
very angry and upset, then you could say, things boiled over in the debate room.
39
170715
5490
بسیار عصبانی و ناراحت می‌شوند، می‌توانید بگویید، همه چیز در اتاق مناظره جوشید.
02:56
Here are some other examples.
40
176395
1829
در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد.
02:58
Oh dear, he let his emotions boil over during the argument.
41
178344
4341
اوه عزیز، او اجازه داد احساساتش در حین بحث به جوش بیاید.
03:02
The crowd's tension started to boil over after the delay was announced.
42
182845
4470
پس از اعلام تاخیر، تنش جمعیت شروع به جوشش کرد.
03:07
Next, we have another boil idiom and it is boils down to.
43
187665
4895
بعد، اصطلاح جوش دیگری داریم و به پایین می آید.
03:12
When you talk about what something boils down to then you're
44
192740
3240
وقتی در مورد چیزی صحبت می‌کنید که به چه چیزی خلاصه می‌شود، آنگاه
03:16
summarising it you're talking about.
45
196160
2259
آن را خلاصه می‌کنید که در مورد آن صحبت می‌کنید.
03:18
What is the most important thing?
46
198470
2500
مهمترین چیز چیست؟
03:21
What is essential about this situation?
47
201110
2780
چه چیزی در این وضعیت ضروری است؟
03:23
So, for example when deciding whether to be a stay at home mum or whether to
48
203940
5880
بنابراین، برای مثال، وقتی تصمیم می‌گیرید که آیا مادر در خانه بمانید یا
03:29
put the children into child care it all boils down to what's going to be the
49
209820
5100
بچه‌ها را تحت مراقبت از کودک قرار دهید، همه چیز به
03:34
most beneficial thing for the children.
50
214930
3450
سودمندترین چیز برای کودکان خلاصه می‌شود .
03:38
So in that scenario, I'm saying what's most important, what is essential
51
218609
4510
بنابراین در آن سناریو، من می‌گویم آنچه مهم‌تر است، آنچه
03:43
about this question, what should I do, is what's best for the children.
52
223119
4521
در مورد این سؤال ضروری است، چه کاری باید انجام دهم، این است که چه چیزی برای بچه‌ها بهتر است.
03:47
That's what should be considered.
53
227720
1350
این چیزی است که باید در نظر گرفته شود.
03:49
Here are some other examples.
54
229119
1571
در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد.
03:50
"The problem boils down to a lack of communication."
55
230879
3170
"مشکل به فقدان ارتباط خلاصه می شود."
03:54
"Hello."
56
234089
500
03:54
"Hello."
57
234589
500
"سلام."
"سلام."
03:55
"Hello."
58
235159
481
03:55
"It all boils down to whether you're willing to accept
59
235640
2999
"سلام."
همه چیز به این بستگی دارد که آیا شما حاضرید
03:58
the responsibility or not."
60
238669
1600
این مسئولیت را بپذیرید یا نه.
04:00
Next on our list, chew the fat.
61
240419
3170
بعدی در لیست ما، جویدن چربی است.
04:04
To chew the fat is to talk leisurely and in a prolonged way.
62
244059
5895
جویدن چربی به معنای صحبت کردن آرام و طولانی است.
04:09
So, if you meet up with a friend or a family member and you're
63
249975
4210
بنابراین، اگر با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده ملاقات کردید و
04:14
just having a long chat about nice things, then you're chewing the fat.
64
254234
6490
فقط در حال گفتگوی طولانی در مورد چیزهای خوب هستید، پس در حال جویدن چربی هستید.
04:20
You're talking for a long time, it looks like you're chewing.
65
260844
2931
خیلی وقته حرف میزنی انگار داری می جوی.
04:24
"Oh yeah, really?
66
264715
1160
"اوه بله، واقعا؟
04:25
Wonderful."
67
265875
800
فوق العاده است."
04:26
Here are some other examples.
68
266805
1380
در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد.
04:28
"We sat around the fire, chewing the fat until late into the night."
69
268235
3700
تا پاسی از شب دور آتش نشستیم و چربی را می جویدیم.
04:32
"Hey, I'll stop by your office later to chew the fat."
70
272025
3019
"هی، بعداً برای جویدن چربی به دفتر شما می روم."
04:35
Next on our list is cook the books.
71
275315
2810
بعدی در لیست ما، کتاب‌ها را طبخ می‌کند.
04:39
This is not a good thing to cook the books.
72
279005
3200
این چیز خوبی برای پختن کتاب نیست.
04:42
As you can imagine, cooking the books literally or metaphorically is not good.
73
282384
4951
همانطور که می توانید تصور کنید، پختن کتاب ها به معنای واقعی یا استعاری خوب نیست.
04:47
Books should be respected after all.
74
287515
2130
بالاخره باید به کتاب ها احترام گذاشت.
04:49
But if you are cooking the books, metaphorically, it means
75
289854
3581
اما اگر در حال پختن کتاب ها هستید، به صورت استعاری، به این معنی است
04:53
that you are being dishonest with your financial records.
76
293435
4400
که با سوابق مالی خود ناصادق هستید.
04:57
So, if you are the owner of a business or you're self employed, you should
77
297855
4600
بنابراین، اگر صاحب یک کسب‌وکار هستید یا خوداشتغال هستید، باید به
05:02
tell the taxman exactly what you've earned and exactly what you've spent.
78
302465
4520
مأمور مالیات بگویید دقیقاً چه چیزی به دست آورده‌اید و دقیقاً چه چیزی خرج کرده‌اید.
05:07
So, that they can see your overall profit and tell you how much tax you owe.
79
307085
4550
بنابراین، آنها بتوانند سود کلی شما را ببینند و به شما بگویند که چقدر مالیات مدیون هستید.
05:11
But if you change the numbers knowingly, then you are cooking the books.
80
311854
5326
اما اگر شما آگاهانه اعداد را تغییر دهید، پس در حال پختن کتاب ها هستید.
05:17
Here's an example.
81
317240
990
در اینجا یک مثال است.
05:18
"The accountant was fired for cooking the books."
82
318349
3391
حسابدار به خاطر پختن کتاب ها اخراج شد.
05:21
"There was an investigation after they discovered someone
83
321890
2880
"پس از اینکه آنها متوجه شدند شخصی
05:24
had been cooking the books."
84
324770
2130
در حال پختن کتاب ها بوده است،
05:26
Next, another cook idiom is to cook up a storm.
85
326960
4860
تحقیقات انجام شد ." بعد، یکی دیگر از اصطلاحات آشپزی پختن طوفان است.
05:31
To cook up a storm means to do lots and lots of cooking with a great
86
331880
5190
پختن طوفان به معنای پختن زیاد و زیاد با
05:37
deal of passion and often skill.
87
337070
2940
اشتیاق و اغلب مهارت است.
05:40
So, if I'm in the kitchen and I'm not just doing my usual beans on toast, but
88
340130
5240
بنابراین، اگر من در آشپزخانه هستم و فقط حبوبات معمولی را روی نان تست درست نمی کنم، بلکه
05:45
I've got several pans on the hob, the souffle is in the oven; everything is just
89
345370
6400
چندین تابه روی اجاق گاز دارم، سوفله در فر است. همه چیز مشغول است
05:51
busy and I'm, I've got a bowl of flour, I'm gonna bake something for dessert.
90
351890
4929
و من، یک کاسه آرد دارم، می خواهم برای دسر چیزی بپزم.
05:57
You could look at me and say, "Wow!
91
357400
1870
می توانستی به من نگاه کنی و بگویی: "وای!
05:59
You are cooking up a storm."
92
359465
2210
تو داری طوفانی درست می کنی."
06:01
Here's an example.
93
361715
1030
در اینجا یک مثال است.
06:02
"She cooked up a storm for the family reunion."
94
362815
2700
او طوفانی را برای اتحاد خانواده آماده کرد.
06:05
"Every Christmas, my mum cooks up a storm."
95
365585
3960
"هر کریسمس، مادرم طوفانی درست می کند."
06:09
Next on our list is cooking with gas.
96
369735
3250
بعدی در لیست ما پخت و پز با گاز است.
06:13
Now to be cooking with gas means that you're doing something
97
373034
3641
اکنون پختن با گاز به این معنی است که شما کاری را
06:16
effectively and successfully.
98
376864
2250
به طور مؤثر و موفقیت آمیزی انجام می دهید.
06:19
So, it means that progress is happening.
99
379794
2640
بنابراین ، این بدان معنی است که پیشرفت در حال وقوع است.
06:22
You're cooking with gas.
100
382809
1831
داری با گاز آشپزی میکنی
06:24
It's going.
101
384880
1049
قرار است که.
06:26
It's happening.
102
386409
1010
این اتفاق می افتد.
06:28
Here's an example sentence.
103
388609
1440
در اینجا یک جمله مثال وجود دارد.
06:30
"Now that we have all the data, we're really cooking with gas."
104
390109
3370
اکنون که همه داده ها را در اختیار داریم، واقعاً در حال پختن با گاز هستیم.»
06:34
"With the new manager, the team is finally cooking with gas."
105
394129
3941
با سرمربی جدید، تیم بالاخره با گاز آشپزی می کند.»
06:38
Next on our list is cut the mustard.
106
398229
3180
بعدی در لیست ما خردل برش است.
06:41
This means to be good enough, basically, to reach the required standard or
107
401479
5460
این به این معنی است که اصولاً به اندازه کافی خوب باشید تا به استاندارد لازم برسید یا
06:47
to surpass the required standard.
108
407159
2766
از استاندارد لازم پیشی بگیرید.
06:50
If I need to write a letter, a very important letter, by hand, I need a
109
410015
6260
اگر بخواهم نامه ای بنویسم، نامه ای بسیار مهم، با دست، به یک
06:56
very good pen and if my five-year-old hands me his very special fuzzy
110
416275
6859
خودکار بسیار خوب نیاز دارم و اگر کودک پنج ساله ام
07:03
monster pen that doesn't have a very good nib on it and the ink slightly
111
423135
5270
قلم هیولایی فازی بسیار خاص خود را به من بدهد که نوک خیلی خوبی روی آن نباشد و جوهر کمی
07:08
leaks, then I might say, "Sorry Jacob.
112
428405
2560
نشت می کند، سپس می توانم بگویم: "متاسفم یعقوب.
07:11
This pen doesn't cut the mustard."
113
431170
1940
این قلم خردل را نمی برد."
07:13
It's not good enough.
114
433320
1120
به اندازه کافی خوب نیست.
07:14
Here's another example.
115
434599
1171
در اینجا یک مثال دیگر است.
07:15
"He's a good player, but he just doesn't cut the mustard for professional level."
116
435909
4041
او بازیکن خوبی است، اما او فقط برای سطح حرفه ای خردل را کوتاه نمی کند."
07:20
"The final draft of the report just doesn't cut the mustard."
117
440030
3620
"پیش نویس نهایی گزارش فقط خردل را قطع نمی کند."
07:23
Next we have to hand someone something on a plate.
118
443800
4345
بعد باید به کسی چیزی در بشقاب بدهیم.
07:28
If someone gives you something on a plate, then it means they give it to you and
119
448275
4690
اگر کسی چیزی را در بشقاب به شما می دهد، به این معنی است که آن را به شما می دهد و
07:32
you haven't had to do much work for it.
120
452965
2720
شما مجبور نیستید برای آن کار زیادی انجام دهید.
07:35
So, if I have been given a promotion because I'm friends with the boss,
121
455795
6380
بنابراین، اگر به دلیل دوستی با رئیس،
07:42
rather than because of any work I've done, then you could say, "Anna was
122
462224
3711
به جای هر کاری که انجام داده‌ام، به من ترفیع داده شده است، می‌توانید بگویید: "آنا
07:45
given that promotion on a plate.
123
465935
1620
در یک بشقاب این ترفیع را دریافت کرد.
07:47
It was so easy for her.
124
467685
1360
این برای او بسیار آسان بود. او
07:49
She just had to be friends with the boss while the rest of us.
125
469075
3160
فقط باید با رئیس دوست می شد در حالی که ما بقیه
07:52
Had to work really hard and we got nothing."
126
472545
2690
.
07:55
Okay, here's an example.
127
475755
1390
خوب، این یک مثال است.
07:57
"You can't expect success to be handed to you on a plate."
128
477275
3650
"شما نمی توانید انتظار داشته باشید که موفقیت در یک بشقاب به شما تحویل داده شود."
08:01
"Life doesn't hand you things on a plate, you have to earn them."
129
481075
4250
"زندگی چیزها را در یک بشقاب به شما نمی دهد، شما باید آنها را به دست آورید."
08:05
Right, tighten up your apron strings, hit like if you haven't already, and subscribe
130
485395
6019
درست است، رشته های پیش بند خود را سفت کنید، اگر قبلاً این کار را نکرده اید، لایک کنید و
08:11
to this channel to increase the chances of us bumping into one another again.
131
491415
5829
در این کانال مشترک شوید تا شانس برخورد مجدد ما با یکدیگر را افزایش دهید.
08:17
So, while you're doing that, let's recap the idioms that we've covered so far.
132
497385
4560
بنابراین، در حالی که شما این کار را انجام می دهید، بیایید اصطلاحاتی را که تا کنون پوشش داده ایم، دوباره مرور کنیم.
08:29
Now, I will bring those idioms all together in a short monologue.
133
509314
4521
اکنون، من تمام این اصطلاحات را در یک مونولوگ کوتاه جمع می کنم.
08:33
Keep your ears open for them.
134
513885
2080
گوش های خود را برای آنها باز نگه دارید.
08:36
Okay?
135
516095
579
باشه؟
08:38
Oh, where do I begin?
136
518834
1240
اوه، از کجا شروع کنم؟
08:40
It's like being in the centre of a whirlwind of emotions, a veritable
137
520214
4170
می بینید که مثل قرار گرفتن در مرکز یک گردباد احساسات است، یک دستور العمل واقعی
08:44
recipe for disaster, you see.
138
524604
2510
برای فاجعه.
08:47
When we first met, it was all champagne and fireworks.
139
527164
3750
وقتی برای اولین بار همدیگر را دیدیم، همه چیز شامپاین و آتش بازی بود.
08:51
But now, it feels like I've got bigger fish to fry than
140
531180
3519
اما اکنون، احساس می‌کنم ماهی بزرگ‌تری برای سرخ کردن دارم تا
08:54
trying to save a sinking ship.
141
534739
2071
تلاش برای نجات کشتی در حال غرق شدن.
08:56
Our disagreements, they boil over now into full blown arguments,
142
536979
5451
اختلافات ما، اکنون به بحث‌های تمام عیار، داغ‌تر و مکرر
09:02
hotter and more frequent.
143
542439
1991
تبدیل شده است .
09:04
Like most couples, we have our fair share of issues to work
144
544739
3070
مانند اکثر زوج‌ها، ما هم مشکلاتی داریم که باید حل کنیم
09:07
through, but the question is, is it worth the effort anymore?
145
547810
3379
، اما سوال اینجاست که آیا ارزش تلاش دیگر را دارد؟
09:11
Everything, absolutely everything boils down to this incessant bickering.
146
551430
5490
همه چیز، مطلقاً همه چیز به این مشاجره بی وقفه خلاصه می شود.
09:17
We used to sit by the fire, chewing the fat about our dreams and desires.
147
557129
4771
ما عادت داشتیم کنار آتش بنشینیم و چربی را در مورد رویاها و آرزوهایمان بجویم.
09:22
Those moments, they felt like warm honey, but now it's just cold tea.
148
562180
5669
آن لحظه ها احساس عسل گرمی داشتند، اما حالا فقط چای سرد است.
09:28
And then, there's the money.
149
568079
961
و سپس، پول وجود دارد.
09:29
Oh, the money!
150
569069
1341
اوه، پول!
09:30
It's as if he's cooking the books, with his endless shopping sprees and
151
570540
5039
انگار دارد کتابها را می پزد، با خریدهای بی پایانش و
09:35
that secret account I stumbled upon.
152
575790
2269
آن حساب مخفی که به طور تصادفی به آن برخورد کردم.
09:38
Me?
153
578150
500
09:38
I'm trying to cook up a storm, trying to keep the romance alive with
154
578750
3630
من؟
من سعی می کنم طوفانی را آماده کنم، سعی می کنم با
09:42
little surprises, weekend getaways.
155
582640
2860
شگفتی های کوچک، تعطیلات آخر هفته، عاشقانه را زنده نگه دارم.
09:45
But, alas, it's like trying to cook with a broken stove.
156
585800
4190
اما، افسوس، مانند تلاش برای پختن با اجاق گاز شکسته است.
09:50
Do I cut the mustard?
157
590100
1120
خردل را برش بزنم؟
09:51
I often ask myself.
158
591370
1270
اغلب از خودم می پرسم.
09:52
It's like he hands me his disapproving looks on a plate – I'm too cold; I'm
159
592780
5249
مثل این است که او نگاه‌های ناپسند خود را روی بشقاب به من می‌دهد - من خیلی سردم. من
09:58
too distant; I'm too wrapped up in work.
160
598250
3189
خیلی دورم؛ من خیلی درگیر کار هستم.
10:01
And my ideas to fix things?
161
601559
2221
و ایده های من برای اصلاح چیزها؟
10:03
Half-baked, he calls them.
162
603780
1930
نیمه کاره صداشون می کنه.
10:05
He has always been a hard nut to crack.
163
605760
3774
او همیشه یک مهره سخت برای شکستن بوده است.
10:09
I'm tired, truly.
164
609685
1370
خسته شدم واقعا
10:11
Tired of trying to piece together the fragments of a love that once
165
611274
4230
خسته از تلاش برای کنار هم قرار دادن تکه های عشقی که روزگاری
10:15
shone brighter than the stars.
166
615624
2880
درخشان تر از ستاره ها می درخشید.
10:18
It's like holding onto a ghost, an echo of something beautiful
167
618614
3620
مثل نگه داشتن روح است، پژواک چیزی زیبا
10:22
that once was, but now...
168
622234
1480
که زمانی بود، اما اکنون...
10:23
It's just a shadow, a whisper of 'what ifs' and 'if onlys'.
169
623914
4600
این فقط یک سایه است، زمزمه ای از "چه می شد" و "فقط اگر بود".
10:28
But here I am, still standing in the ruins of our love, wondering if
170
628634
4921
اما من اینجا هستم، هنوز در ویرانه های عشقمان ایستاده ام، و در این فکر هستم که آیا
10:33
there's a way back to each other, or if this is the end of our story.
171
633555
4490
راهی برای بازگشت به یکدیگر وجود دارد یا این پایان داستان ماست.
10:38
Did you hear all the idioms?
172
638525
1970
آیا همه اصطلاحات را شنیده اید؟
10:40
Were there any missed?
173
640545
1040
آیا مواردی از قلم افتاده بود؟
10:41
Were there any extra?
174
641585
1199
موارد اضافی وجود داشت؟
10:42
You might have heard our next idiom, which is half-baked.
175
642954
5251
شاید اصطلاح بعدی ما را شنیده باشید که نیمه کاره است.
10:48
If something is half-baked, then it's poorly thought out or underdeveloped.
176
648205
4849
اگر چیزی نیمه کاره است، پس آن را ضعیف یا توسعه نیافته است.
10:53
So, it's not fully baked just like a cake that comes out of the oven too soon.
177
653114
6281
بنابراین، درست مثل کیکی که خیلی زود از فر بیرون می‌آید، کاملاً پخته نشده است.
10:59
So, we often talk about ideas or plans being half-baked.
178
659545
4140
بنابراین، ما اغلب در مورد نیمه کاره بودن ایده ها یا طرح ها صحبت می کنیم.
11:03
Here's an example.
179
663705
950
در اینجا یک مثال است.
11:04
"His plan to start a business seemed half-baked."
180
664835
2850
برنامه او برای راه اندازی یک تجارت نیمه کاره به نظر می رسید.
11:07
"That's a half-baked idea that's a bound to fail."
181
667824
3486
"این یک ایده نیمه کاره است که قطعا شکست خواهد خورد."
11:11
Next is the phrase, a hard nut to crack.
182
671510
4060
بعد عبارت، یک مهره سخت برای شکستن است.
11:15
I described my partner in the monologue as being a hard nut to crack.
183
675670
4150
من شریکم را در مونولوگ به عنوان یک مهره سخت توصیف کردم.
11:19
This describes a difficult problem or a difficult person to understand.
184
679860
5479
این یک مشکل دشوار یا یک فرد دشوار برای درک را توصیف می کند.
11:25
Here's an example sentence.
185
685380
1499
در اینجا یک جمله مثال است.
11:27
"This puzzle is a hard nut to crack."
186
687110
1970
"این پازل یک مهره سخت برای شکستن است."
11:29
"He's a hard nut to crack when it comes to personal matters."
187
689225
3780
او در مورد مسائل شخصی سخت است.
11:33
Next is in a pickle.
188
693095
2300
بعد در ترشی است.
11:35
If you describe yourself as being in a pickle then you are in a
189
695485
4550
اگر خودتان را به عنوان یک ترشی توصیف می کنید، پس در
11:40
difficult or tricky situation.
190
700045
2905
موقعیت سخت یا دشواری قرار دارید.
11:43
Here's an example sentence.
191
703110
1500
در اینجا یک جمله مثال است.
11:44
"Oh, I'm in a pickle!
192
704680
1150
"اوه، من در ترشی هستم!
11:45
I can't find my passport, and my flight is in three hours."
193
705960
3080
پاسپورتم را پیدا نمی کنم و پروازم سه ساعت دیگر است."
11:49
"We were in a pickle when the car broke down in the middle of nowhere."
194
709120
4280
ما در ترشی بودیم که ماشین در وسط خراب شد.
11:53
Next, we have simmer down.
195
713570
3410
بعد، ما باید بجوشانیم.
11:57
To simmer down is to become calmer or less agitated.
196
717040
3825
دم کردن به معنای آرام تر شدن یا کمتر آشفته شدن است.
12:00
Sometimes I would tell a room full of my students to simmer down.
197
720875
5000
گاهی به اتاقی که پر از شاگردانم بود می‌گفتم بجوشانید.
12:05
In that case I'm saying, "Be quiet, calm down, I need to talk to you now."
198
725955
5069
در این صورت من می گویم: "ساکت باش، آرام باش، من باید الان با شما صحبت کنم."
12:11
Okay, here's some other examples.
199
731185
1650
خوب، در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد.
12:12
"The crowd simmered down after the announcement was made."
200
732874
3171
"جمعیت پس از اعلام این اعلامیه به هم خوردند."
12:16
"Okay, let's just simmer down and talk this through rationally."
201
736135
4260
"خوب ، بیایید فقط به هم بزنیم و از طریق عقلانی صحبت کنیم."
12:20
Next we have spill the beans.
202
740545
2930
بعد ما لوبیاها را ریخته ایم.
12:23
To spill the beans is to reveal secret.
203
743565
2950
ریختن لوبیا فاش کردن راز است.
12:26
information.
204
746970
960
اطلاعات
12:28
Here's an example.
205
748930
1050
در اینجا یک مثال است.
12:30
"He spilled the beans about their surprise party."
206
750060
2760
"او لوبیا را در مورد مهمانی غافلگیرکننده خود ریخت."
12:32
"Oops.
207
752900
500
"اوه.
12:33
I won't spill the beans about the ending of the movie.
208
753709
3090
من در مورد پایان فیلم لوبیا را نمی ریزم.
12:36
It's really good."
209
756999
1070
این واقعاً خوب است."
12:38
Next we have stir the pot.
210
758150
2959
بعد باید قابلمه را هم بزنیم.
12:41
To stir the pot is to cause trouble or controversy; to stir things up.
211
761479
8046
هم زدن گلدان ایجاد مشکل یا بحث و جدال است. به هم زدن اوضاع
12:49
Here's an example.
212
769565
1040
در اینجا یک مثال است.
12:50
"Oh, he just loves to stir the pot by bringing up divisive topics."
213
770755
5160
"اوه ، او فقط دوست دارد گلدان را با مطرح کردن مباحث تفرقه آمیز هم بزنید."
12:56
"Stop stirring the pot; we need to work together harmoniously."
214
776005
4710
"از هم زدن گلدان دست بکشید ؛ ما باید هماهنگ با هم کار کنیم."
13:00
Next we have to sugarcoat something.
215
780764
3716
بعد باید یه چیزی شکرک بزنیم.
13:04
To sugarcoat something is to make something seem more pleasant or
216
784560
4889
برای روکش شکر چیزی این است که چیزی دلپذیر یا
13:09
acceptable than it actually is.
217
789449
2691
قابل قبول تر از آنچه در واقع است به نظر برسد.
13:12
Just like if you take something that's bitter and yucky and cover it in sugar.
218
792280
5429
درست مثل اگر چیزی را تلخ و یوکی بگیرید و آن را در شکر بپوشانید.
13:17
It's going to be a little bit more palatable, easier to eat because you
219
797860
3880
این کمی خوش طعم تر و راحت تر خواهد بود ، زیرا شما
13:21
won't get so much of the bitterness.
220
801740
1949
آنقدر از تلخی نخواهید گرفت.
13:23
Here's an example.
221
803810
970
در اینجا یک مثال است.
13:24
"I won't sugarcoat the news; it's not good."
222
804890
3580
"من این خبر را شکر نمی کنم، خوب نیست."
13:28
"She sugarcoated the feedback to avoid upsetting him."
223
808640
3340
"او بازخورد را برای جلوگیری از ناراحت کردن او ، روکش کرد."
13:32
Next we have sweeten the deal.
224
812160
2740
بعد ما معامله را شیرین کرده ایم.
13:34
To sweeten the deal is to make an offer more attractive.
225
814930
5000
شیرین کردن معامله این است که یک پیشنهاد جذاب تر شود.
13:39
So, for example if you were offered a job but you weren't that keen on the job then
226
819970
4400
بنابراین، به عنوان مثال، اگر به شما پیشنهاد کار داده شود، اما شما آنقدر علاقه مند به این کار نبودید،
13:44
your potential future boss might decide to sweeten the deal by throwing in a
227
824529
5021
ممکن است رئیس بالقوه آینده شما تصمیم بگیرد که معامله را با سوار کردن یک
13:49
company car or they might throw in private health insurance or a gym membership.
228
829560
6180
ماشین شرکتی شیرین کند یا ممکن است بیمه درمانی خصوصی یا عضویت در باشگاه را به کار بگیرد.
13:55
To sweeten the deal.
229
835939
2301
برای شیرین کردن معامله.
13:58
Make it more attractive.
230
838390
1240
آن را جذاب تر کنید.
13:59
Here's an example.
231
839729
911
در اینجا یک مثال است.
14:00
"They added a signing bonus to sweeten the deal."
232
840670
3380
"آنها برای شیرین کردن معامله ، یک جایزه امضا اضافه کردند."
14:04
"To sweeten the deal, we've included a two-year warranty."
233
844270
3579
"برای شیرین کردن معامله ، ما یک ضمانت دو ساله را در بر گرفته ایم."
14:08
Next, we have to grill someone.
234
848040
3029
بعد، ما باید یک نفر را کباب کنیم.
14:11
To grill someone is to question them intensely.
235
851109
3460
کباب کردن کسی به معنای زیر سوال بردن شدید اوست.
14:14
Here's an example.
236
854630
1059
در اینجا یک مثال است.
14:15
"The detective grilled the suspect for hours."
237
855719
2831
کارآگاه مظنون را ساعت ها کباب کرد.»
14:18
"He got grilled by his parents about his whereabouts last night."
238
858550
4220
"او شب گذشته توسط والدینش در مورد محل زندگی وی کبابی شد."
14:22
Next is flash in the pan.
239
862780
2850
بعد فلاش در تابه است.
14:25
Something that is a flash in the pan is something that shows potential or success
240
865690
5580
چیزی که یک فلاش در تابه است چیزی است که
14:31
initially, but then fails to deliver.
241
871320
2830
در ابتدا بالقوه یا موفقیت را نشان می دهد ، اما پس از آن نمی تواند تحویل دهد.
14:34
So, it's like it's going to be this raging fire.
242
874199
2321
بنابراین، مثل این است که این آتش سوزان خواهد بود.
14:36
This inferno, but then it very quickly simmers down and becomes nothing.
243
876930
5139
این دوزخ ، اما پس از آن خیلی سریع به هم می خورد و به هیچ وجه نمی شود.
14:42
So, you could say that a new pop star who initially has huge success
244
882270
5110
بنابراین ، می توانید بگویید که یک ستاره پاپ جدید که در ابتدا
14:47
with their first single, but then you never hear from them ever again.
245
887390
4210
با اولین تک آهنگ خود موفقیت بزرگی دارد ، اما پس از آن دیگر هرگز از آنها نمی شنوید.
14:51
They were a flash in the pan.
246
891660
2029
آنها یک فلاش در تابه بودند.
14:54
"His early success turned out just to be a flash in the pan."
247
894290
3239
"موفقیت اولیه او فقط به یک فلاش در تابه تبدیل شد."
14:57
"Many thought she was a star in the making, but her career
248
897589
3011
"بسیاری تصور می کردند که او یک ستاره در ساخت است ، اما حرفه او
15:00
was a flash in the pan."
249
900875
1460
یک چشمک زدن در تابه بود."
15:02
Next we have to leave someone to stew.
250
902365
3690
بعد باید یکی بذاریم خورش.
15:06
To leave someone to stew is to leave them alone to worry or think about something.
251
906165
5880
ترک کسی به خورش این است که آنها را تنها بگذارید تا نگران یا فکر کردن در مورد چیزی باشد.
15:12
So, I might tell you something which I know will concern you.
252
912085
3720
بنابراین ، من ممکن است چیزی را برای شما تعریف کنم که می دانم شما را نگران خواهد کرد.
15:15
And as punishment, rather than telling you the good news, I'm going to
253
915864
3611
و به عنوان تنبیه، به جای اینکه به شما مژده بدهم،
15:19
leave you to stew for a little while.
254
919475
2060
شما را برای مدتی در خورش می گذارم.
15:21
I'm going to allow you to think about it and worry about it for a
255
921535
2740
من به شما اجازه می دهم کمی در مورد آن فکر کنید و نگران آن باشید
15:24
little while until I go, "Ah, but I didn't tell you the good news."
256
924275
3820
تا اینکه بگویم: "اوه، اما من به شما خبر خوب را ندادم."
15:28
Here is an example.
257
928360
1080
به عنوان مثال.
15:29
"After the argument, she left him to stew for a while."
258
929640
3490
پس از مشاجره او را برای مدتی خورش رها کرد.
15:33
"He was left to stew over his mistake."
259
933250
2690
او را رها کردند تا خورش اشتباه خود را بپزد.
15:36
Next on the list is to over egg the pudding.
260
936040
3850
بعدی در لیست این است که پودینگ را تخم مرغ بزنید.
15:39
This is to do more than is needed, to do more than is necessary, or to overdo it.
261
939950
5869
این برای انجام بیشتر از آنچه لازم است، انجام بیش از حد لازم، یا بیش از حد انجام دادن آن است.
15:45
Here's an example.
262
945850
940
در اینجا یک مثال است.
15:46
"I think you have over egged the pudding with all these decorations."
263
946920
5790
"فکر می کنم تو پودینگ را با این همه تزیین زیاد کرده ای."
15:52
"Oh, don't over egg the pudding; sometimes simpler It's better."
264
952770
5190
"اوه، پودینگ را بیش از حد تخم مرغ نزنید، گاهی اوقات ساده تر، بهتر است."
15:58
Next we have out of the frying pan into the fire.
265
958190
3550
بعد از ماهیتابه را داخل آتش می گذاریم.
16:01
This means to go from a difficult situation into an even worse one.
266
961810
4280
این بدان معناست که از یک موقعیت دشوار به وضعیتی حتی بدتر بروید.
16:06
So, if you go from having one child to two children and three cats, then you are
267
966150
5740
بنابراین، اگر از داشتن یک فرزند به دو فرزند و سه گربه تبدیل شوید، وقتی
16:11
jumping out of the frying pan into the fire when it comes to a chaotic household.
268
971890
5469
صحبت از یک خانواده آشفته به میان می آید، از ماهیتابه بیرون می پرید و داخل آتش می پرید.
16:17
Here's an example.
269
977459
680
در اینجا یک مثال است.
16:18
"By leaving his job without having another one lined up, he's jumped
270
978545
3440
او با ترک کارش بدون اینکه کار دیگری را به صف کند،
16:21
out of the frying pan into the fire."
271
981985
1730
از ماهیتابه به داخل آتش پریده است.»
16:23
"Escaping the conflict only to be caught in a storm was like jumping
272
983825
3459
فرار از درگیری فقط برای گرفتار شدن در طوفان مانند پریدن
16:27
out of the frying pan into the fire."
273
987284
1841
از ماهیتابه در آتش بود.
16:29
Okay, I'm going to take a little breather here to recap what we've just covered.
274
989324
4341
بسیار خوب، من می خواهم در اینجا کمی نفس بکشم تا آنچه را که قبلاً پوشش داده ایم، مرور کنم.
16:41
Now let's bring some of those together in a monologue.
275
1001074
3441
حال اجازه دهید برخی از آنها را در یک مونولوگ گرد هم بیاوریم.
16:44
Listen out for any of the idioms that we've heard, or maybe some new
276
1004544
4550
به هر یک از اصطلاحاتی که شنیده ایم، یا شاید برخی
16:49
idioms that we haven't yet covered.
277
1009124
1560
اصطلاحات جدید که هنوز به آنها پرداخته ایم گوش دهید.
16:50
Here we go.
278
1010849
571
در اینجا ما می رویم.
16:53
Ladies and gentlemen, boys and girls, gather around as I unveil
279
1013699
4510
خانم‌ها و آقایان، دختران و پسران، دور هم جمع شوید و من
16:58
the most exhilarating adventure of my life — selling washing machines!
280
1018239
5360
از هیجان‌انگیزترین ماجراجویی زندگی‌ام پرده برداری می‌کنم – فروش ماشین‌های لباسشویی!
17:03
You might think this sounds a bit half-baked, a washing machine salesman?
281
1023750
4980
ممکن است فکر کنید که این یک فروشنده ماشین لباسشویی کمی نیمه کاره به نظر می رسد؟
17:08
But oh, my friends, it's It's far more than that.
282
1028819
3181
اما اوه، دوستان من، این خیلی بیشتر از این است.
17:12
You see, it's not just selling washing machines; I'm revolutionising
283
1032030
5210
ببینید، این فقط فروش ماشین لباسشویی نیست. من
17:17
the way we think about laundry!
284
1037250
1920
طرز فکر ما در مورد لباسشویی را متحول می کنم!
17:19
Finding lasting relief from the constant burden of doing
285
1039190
3810
یافتن تسکین دائمی از بار دائمی شستن
17:23
laundry is a hard nut to crack.
286
1043000
2590
لباس‌ها سخت است.
17:25
Imagine, if you will, a machine that doesn't just wash your
287
1045869
3731
اگر بخواهید ماشینی را تصور کنید که فقط
17:29
clothes, but reinvents them.
288
1049630
1840
لباس‌های شما را نمی‌شوید، بلکه آنها را دوباره اختراع می‌کند.
17:31
I found myself in a pickle initially, trying to convince people that
289
1051620
3920
من در ابتدا خودم را در ترشی دیدم و سعی کردم مردم را متقاعد کنم که
17:35
these machines are the future.
290
1055540
1940
این ماشین ها آینده هستند.
17:37
But as soon as people see the sparkle, hear the hum, watch the whirl,
291
1057540
4919
اما به محض اینکه مردم درخشش را می‌بینند، زمزمه را می‌شنوند، چرخش را تماشا می‌کنند،
17:42
they know — they're simmering down into a world of clean and serene.
292
1062520
5450
می‌دانند - در دنیایی پاک و آرام فرو می‌روند.
17:48
And spill the beans, I shall!
293
1068149
2420
و لوبیاها را بریزم، خواهم کرد!
17:50
These aren't just any washing machines; they stir the pot of
294
1070690
4570
اینها فقط هر ماشین لباسشویی نیستند. آنها
17:55
innovation with their state-of-the-art technology and eco-friendly prowess.
295
1075290
4760
با فن آوری پیشرفته و قدرت سازگار با محیط زیست، ظرف نوآوری را به هم می زنند
18:00
They don't just sugarcoat the task of laundry; they transform it into
296
1080540
4480
. آنها فقط وظیفه شستن لباس را بر عهده نمی گیرند. آن را تبدیل می کنند
18:05
an experience of luxurious ease.
297
1085020
2710
تجربه ای از سهولت لوکس
18:07
And can I sweeten the deal?
298
1087890
2179
و آیا می توانم معامله را شیرین کنم؟
18:10
Of course!
299
1090270
500
البته!
18:11
Each purchase comes with a year's supply of exclusive eco-friendly detergent.
300
1091450
5520
هر خرید همراه با عرضه یکساله مواد شوینده انحصاری سازگار با محیط زیست است.
18:17
So, feel free to grill me, because I have all the answers.
301
1097129
3991
بنابراین، با خیال راحت مرا کباب کنید، زیرا من همه پاسخ ها را دارم.
18:21
Flash in the pan, you say?
302
1101120
1680
می گویید در تابه فلش بزنید؟
18:23
Pish posh!
303
1103160
520
18:23
This isn't a fleeting trend; it's a laundry revolution.
304
1103780
4490
پیش شیک!
این یک روند زودگذر نیست. این یک انقلاب لباسشویی است.
18:28
No leaving you to stew in regret, my dear customers.
305
1108310
4020
شما مشتریان عزیزم را در پشیمانی نمی گذارم.
18:32
These machines are the real deal.
306
1112400
2630
این ماشین ها معامله واقعی هستند.
18:35
Am I over egging the pudding?
307
1115119
1650
آیا من بیش از تخم مرغ پودینگ؟
18:37
Never!
308
1117000
500
18:37
Each feature is meticulously crafted to ensure the perfect
309
1117750
3950
هرگز!
هر ویژگی با دقت طراحی شده است تا تعادل کامل
18:41
balance of efficiency and elegance.
310
1121730
2590
کارایی و ظرافت را تضمین کند.
18:44
Walking away from this opportunity is as bad as jumping out of the frying
311
1124360
5669
دور شدن از این فرصت به همان بدی است که از ماهیتابه
18:50
pan into the fire of mundane washing.
312
1130030
3720
در آتش شست و شوی دنیوی پریدن.
18:53
Why would you choose that when you can bask in the glory of laundry perfection?
313
1133800
5670
چرا وقتی می‌توانید در شکوه کمال لباس‌شویی غوطه‌ور شوید، آن را انتخاب می‌کنید؟
18:59
Mark my words, these washing machines are not just appliances.
314
1139650
3940
حرف من را علامت بزنید، این ماشین لباسشویی ها فقط لوازم خانگی نیستند.
19:03
They are the chariots of your clothing, destined to lead them
315
1143729
4360
آنها ارابه های لباس شما هستند که قرار است آنها را
19:08
into brighter, cleaner futures!
316
1148090
1980
به آینده ای روشن تر و پاک تر هدایت کنند!
19:10
Washing machines, the unsung heroes of households, soon
317
1150160
3800
ماشین های لباسشویی، قهرمانان گمنام خانواده ها، به زودی
19:13
to be the talk of the town!
318
1153960
1430
بحث شهر خواهند شد!
19:15
Now, who is ready to make laundry day the highlight of their week?
319
1155480
3959
حال، چه کسی حاضر است روز لباسشویی را به نقطه برجسته هفته خود تبدیل کند؟
19:19
Right, let's move on and finish this list of amazing idioms.
320
1159610
5820
درست است، بیایید ادامه دهیم و این لیست از اصطلاحات شگفت انگیز را تمام کنیم.
19:25
Here we go.
321
1165480
780
در اینجا ما می رویم.
19:26
Take it with a pinch of salt.
322
1166440
1910
آن را با کمی نمک مصرف کنید.
19:28
If you are told to take something with a pinch of salt, then it means
323
1168360
3510
اگر به شما گفته شود چیزی را با کمی نمک مصرف کنید، به این معنی است
19:31
to not completely believe something or to be slightly sceptical.
324
1171919
5911
که چیزی را کاملاً باور نکنید یا کمی بدبین باشید.
19:37
It doesn't mean that it's completely false.
325
1177930
2219
به این معنی نیست که کاملاً نادرست است.
19:40
You're just being told to believe with caution, to hear it, to accept
326
1180190
4895
فقط به شما گفته می شود که با احتیاط باور کنید، آن را بشنوید،
19:45
it but not to fully fall for it.
327
1185085
2690
آن را بپذیرید اما کاملاً به آن دچار نشوید.
19:47
Here's an example.
328
1187895
1050
در اینجا یک مثال است.
19:49
"I'd take his promises with a pinch of salt if I were you."
329
1189105
3859
من اگر جای تو بودم قول هایش را با نمک می پذیرفتم.
19:53
"Take everything you hear in those rumours with a pinch of salt."
330
1193165
3020
"هر چیزی که در آن شایعات می شنوید را با کمی نمک مصرف کنید."
19:56
Next we have too many cooks.
331
1196215
2800
بعد ما آشپزهای زیادی داریم.
19:59
Now the prolonged saying is too many cooks spoil the broth or the soup.
332
1199065
6340
حالا ضرب المثل طولانی این است که خیلی از آشپزها آبگوشت یا سوپ را خراب می کنند.
20:05
Generally you'll hear this shortened just to too many cooks.
333
1205455
3160
به طور کلی شما می شنوید که این را به تعداد زیادی از آشپزها کوتاه شده است.
20:08
It means that too many people involved in a task will just spoil it.
334
1208745
3970
این بدان معناست که افراد زیادی که درگیر یک کار هستند، آن را خراب می کنند.
20:12
There's too many people trying to do it It won't get done.
335
1212774
2331
افراد زیادی برای انجام آن تلاش می کنند انجام نمی شود.
20:15
Here's an example.
336
1215254
981
در اینجا یک مثال است.
20:16
"Oh, we have too many cooks in this project and it's leading to chaos."
337
1216325
3830
"اوه، ما آشپزهای زیادی در این پروژه داریم و این منجر به هرج و مرج می شود."
20:20
"This committee is ineffective — too many cooks spoil the broth."
338
1220680
3990
"این کمیته بی اثر است - آشپزهای زیاد آبگوشت را خراب می کنند."
20:24
Next, we have too much on your plate.
339
1224720
3180
بعد، ما بیش از حد در بشقاب شما داریم.
20:28
Now, different to having something handed to you on a plate, if you have
340
1228090
3570
در حال حاضر، متفاوت از اینکه چیزی در بشقاب به شما تحویل داده شود، اگر
20:31
too much on your plate, then you have too many tasks or responsibilities.
341
1231660
5559
مقدار زیادی در بشقاب خود دارید، پس وظایف یا مسئولیت های زیادی دارید.
20:37
Here's an example.
342
1237345
1010
در اینجا یک مثال است.
20:38
"I can't take on another project.
343
1238425
1750
من نمی توانم پروژه دیگری را انجام دهم
20:40
I've got too much on my plate already."
344
1240215
1910
.
20:42
"She's feeling overwhelmed with too much on her plate."
345
1242295
3160
"او احساس می کند که بیش از حد در بشقابش غرق شده است."
20:45
Next we have icing on the cake.
346
1245495
3560
بعد روی کیک مایه کیک داریم.
20:49
The icing on the cake refers to something additional, something that turns
347
1249155
5529
بستنی روی کیک به چیزی اضافی اشاره دارد، چیزی که
20:54
something good into something great.
348
1254935
1770
چیزی خوب را به چیزی عالی تبدیل می کند.
20:56
Here's an example sentence.
349
1256745
1570
در اینجا یک جمله مثال است.
20:58
"Winning the game was great and the crowd's cheer was
350
1258365
3830
برد در بازی عالی بود و تشویق تماشاگران
21:02
like the icing on the cake."
351
1262195
2010
مثل میخ روی کیک بود.
21:04
"Getting the promotion was exciting but the bonus was the icing on the cake."
352
1264235
4939
"دریافت ارتقاء هیجان انگیز بود، اما جایزه، روی کیک بود."
21:09
Next we have to bite off more than you can chew.
353
1269225
3599
بعد باید بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید گاز بزنیم.
21:14
This is to take on a task that is way too big or too
354
1274200
5260
این برای انجام کاری است که خیلی بزرگ یا خیلی
21:19
complicated for you to complete.
355
1279460
2170
پیچیده است که نتوانید آن را انجام دهید.
21:21
Here's an example.
356
1281740
940
در اینجا یک مثال است.
21:22
"He bit off more than he could chew by enrolling in too many classes."
357
1282770
4560
او با ثبت نام در کلاس های زیاد، بیش از آن که بتواند بجود گاز گرفت.
21:27
"Taking on the entire project alone was biting off more than she could chew."
358
1287410
4609
انجام کل پروژه به تنهایی بیش از آن چیزی که او بتواند بجود، آزاردهنده بود.
21:32
Next we have full plate.
359
1292190
2869
بعد ما بشقاب کامل داریم.
21:35
This is very similar to having too much on your plate.
360
1295130
2780
این بسیار شبیه به مقدار زیاد در بشقاب شما است.
21:37
It's the same sort of thing.
361
1297920
1310
این همان چیزی است.
21:39
It's about having a lot of tasks or problems to deal with.
362
1299260
3739
این در مورد داشتن بسیاری از وظایف یا مشکلات است.
21:43
So, rather than saying, "I have too much on my plate", you might
363
1303129
2521
بنابراین، به جای اینکه بگویید: "من در بشقابم چیز زیادی دارم"، ممکن است
21:45
simply say, "I have a full plate."
364
1305650
2450
به سادگی بگویید: "من یک بشقاب پر دارم."
21:48
Here's an example.
365
1308200
970
در اینجا یک مثال است.
21:49
"I'd love to help, but I've got a full plate this week."
366
1309310
2920
"من دوست دارم کمک کنم، اما این هفته یک بشقاب کامل دارم."
21:52
"With the new assignment, he has a full plate at work."
367
1312260
3140
با تکلیف جدید، او در محل کارش بشقاب کامل دارد.»
21:55
Next is to eat humble pie.
368
1315449
2670
بعدی خوردن پای فروتن است.
21:58
To eat humble pie is to face humiliation and to be apologetic about it.
369
1318300
5809
خوردن پای فروتنانه، مواجهه با ذلت و عذرخواهی از آن است.
22:04
Okay, so if you make a serious error and you feel sorry about that, and
370
1324765
4550
بسیار خوب، پس اگر یک خطای جدی مرتکب شدید و از این بابت متاسفید و
22:09
you feel quite embarrassed about it, you're eating humble pie.
371
1329315
3430
از این بابت کاملاً خجالت زده هستید، دارید پای فروتنی می خورید.
22:12
Here's an example.
372
1332865
989
در اینجا یک مثال است.
22:14
"After his mistake was exposed, he had to eat humble pie in
373
1334034
3641
«بعد از اینکه اشتباهش فاش شد، مجبور شد پای فروتنی بخورد
22:17
front of his colleagues."
374
1337675
1190
جلوی همکارانش."
22:19
"She had to eat humble pie and admit that she was wrong."
375
1339045
3600
"او مجبور شد پای فروتنی بخورد و اعتراف کند که اشتباه کرده است."
22:22
Next is cream of the crop.
376
1342824
1931
بعد کرم محصول است.
22:24
If you are described as being the cream of the crop, then you are the best of all.
377
1344815
5640
اگر از شما به عنوان کرم محصول توصیف می شود، پس شما بهترین از همه هستید
22:30
Here's an example.
378
1350540
880
. به عنوان مثال:
22:31
"These students are the cream of the crop of our school."
379
1351460
3860
"این دانش آموزان کرم محصول مدرسه ما هستند."
22:35
"We selected the cream of the crop to interview for this job."
380
1355390
3480
"ما کرم محصول را برای مصاحبه برای این کار انتخاب کردیم."
22:39
Next is to butter someone up.
381
1359090
3540
بعد این است که
22:42
If you butter someone up then you flatter them.
382
1362690
3189
به کسی کره دهید.
22:46
In order to gain their favour.
383
1366095
2750
بنابراین
22:48
So, if I want something from someone and I know it's not going to be something
384
1368885
5110
، اگر من چیزی از کسی بخواهم و بدانم که این چیزی نیست که
22:53
they're going to give me easily, like if I want my mum to give me some money or I
385
1373995
4319
او به راحتی به من بدهد، مثلا اگر می‌خواهم مادرم به من پول بدهد یا می‌خواهم
22:58
want my dad to let me go to a festival.
386
1378314
2801
پدرم به من اجازه دهد. به یک جشنواره بروم.
23:01
I'm imagining I'm a young teenager here.
387
1381274
2111
من فکر می کنم اینجا یک نوجوان جوان هستم.
23:03
Then I would have to flatter them and be very nice to them to butter
388
1383445
4790
سپس باید آنها را چاپلوسی کنم و با آنها خیلی خوب رفتار کنم
23:08
them up so that they're more likely to say yes to my requests.
389
1388455
5450
تا آنها را به درخواست های من بله بگویند
23:14
Here's an example.
390
1394005
870
. به عنوان مثال،
23:15
"He was just buttering you up with those compliments.
391
1395035
2640
"او فقط با آن تعارفات به شما کمک می کرد.
23:18
"She butted up her boss in hopes of getting a raise."
392
1398100
3330
"او به امید افزایش حقوق رئیس خود را به جان خرید."
23:21
Next, we have pie in the sky.
393
1401490
3270
بعد، پای در آسمان داریم.
23:24
If something is described as pie in the sky, then it's unrealistic
394
1404850
4290
اگر چیزی به عنوان پای در آسمان توصیف شود، غیرواقعی است
23:29
and it cannot be achieved.
395
1409200
2040
و نمی توان به آن دست یافت.
23:31
Like how often do you actually see pie in the sky?
396
1411300
3360
مثلاً چند وقت یکبار پای را در آسمان می بینید؟
23:34
Here's an example.
397
1414810
930
در اینجا یک مثال است.
23:35
"His idea of starting a business with no capital is just pie in the sky."
398
1415770
5220
ایده او برای راه‌اندازی یک تجارت بدون سرمایه فقط یک کیک در آسمان است.
23:41
"They promised us bonuses, but I think it's pie in the sky."
399
1421200
3665
آنها به ما وعده پاداش دادند، اما فکر می‌کنم پایی در آسمان است.»
23:45
Next, the proof is in the pudding.
400
1425025
2290
بعد، اثبات در پودینگ است.
23:47
This means that the real value of something can only be judged from
401
1427495
4579
این بدان معناست که ارزش واقعی چیزی را فقط می توان از روی
23:52
practical experience or results and not from appearances or from theory.
402
1432075
5460
تجربیات یا نتایج عملی قضاوت کرد و نه از روی ظاهر یا تئوری.
23:57
You have to see the proof in the end result.
403
1437624
2991
شما باید در نتیجه نهایی اثبات را ببینید.
24:00
Here's an example.
404
1440645
980
در اینجا یک مثال است.
24:01
"They say this new software will transform our work, but the proof is in the pudding.
405
1441735
6180
"آنها می گویند این نرم افزار جدید کار ما را متحول می کند، اما اثبات آن در پودینگ است.
24:08
So let's try it."
406
1448095
920
پس بیایید آن را امتحان کنیم."
24:09
"We've been promised improvements with these changes, but the
407
1449085
2879
به ما قول بهبود با این تغییرات داده شده است، اما
24:11
proof is in the pudding."
408
1451965
1790
دلیل آن در پودینگ است.
24:14
Talking about pudding, next we have bread and butter.
409
1454645
3379
در مورد پودینگ صحبت کنیم، بعد نان و کره داریم.
24:18
The connection there is that in the UK, there's a pudding
410
1458135
2760
ارتباط این است که در بریتانیا، پودینگی
24:20
called bread and butter pudding.
411
1460895
1520
به نام پودینگ نان و کره وجود دارد.
24:22
But anyway, bread and butter is something different.
412
1462625
2179
اما به هر حال نان و کره چیز دیگری است.
24:24
If you talk about someone's bread and butter, you're talking about a person's
413
1464865
3669
اگر در مورد نان و کره کسی صحبت می کنید، در مورد
24:28
livelihood, their main source of income.
414
1468764
3111
معیشت یک فرد صحبت می کنید، منبع اصلی درآمد او.
24:31
So, your work, what you do to make money, is your bread and butter.
415
1471925
3550
بنابراین، کار شما، کاری که برای کسب درآمد انجام می دهید، نان و کره شماست.
24:35
It's how you survive.
416
1475715
1269
اینجوری زنده میمونی
24:37
So, this is typically earned by doing routine work.
417
1477084
3131
بنابراین، این معمولاً با انجام کارهای معمول به دست می آید.
24:40
Here's an example.
418
1480284
940
در اینجا یک مثال است.
24:41
"Teaching is my bread and butter."
419
1481354
2050
"تدریس نان و کره من است."
24:43
Okay, let's recap those idioms.
420
1483614
3060
خوب، بیایید آن اصطلاحات را خلاصه کنیم.
24:54
Okay, let's bring them all together in a little monologue.
421
1494085
3750
خوب، بیایید همه آنها را در یک مونولوگ کوچک گرد هم بیاوریم.
25:00
Have you ever dared to venture into the abyss of moving house?
422
1500004
3820
آیا تا به حال جرأت کرده اید به ورطه خانه تکانی وارد شوید؟
25:03
If you have or haven't, lend me your ears!
423
1503945
3190
اگر داری یا نه، گوش هایت را به من قرض بده!
25:07
You see, I recently embarked on a journey, a perilous trek from one abode
424
1507284
5691
می بینید، من اخیراً سفری را آغاز کردم، یک سفر پرخطر از یک خانه
25:13
to another, and oh, what a circus it was!
425
1513284
5355
به خانه دیگر، و اوه، چه سیرکی بود!
25:18
First off, taking everything with a pinch of salt is crucial.
426
1518829
3960
اول از همه، مصرف همه چیز با کمی نمک بسیار مهم است.
25:22
When your estate agent promises a smooth transition.
427
1522949
3950
زمانی که مشاور املاک شما قول انتقال آرام را می دهد.
25:27
"Smooth," he said.
428
1527049
1510
او گفت: «صاف.
25:28
As smooth as riding a unicycle on a cobbled street, I'll tell you!
429
1528729
4141
به شما می گویم به همان راحتی که سوار بر تک چرخ در خیابان سنگفرش شده!
25:32
The moving day was like having too many cooks in the kitchen, each one with
430
1532919
3890
روز جابجایی مثل این بود که آشپزهای زیادی در آشپزخانه داشته باشید، هر کدام
25:36
their own idea of how to pack a teapot.
431
1536809
2910
ایده خودشان را در مورد نحوه بسته بندی یک قوری داشتند.
25:39
Chaos!
432
1539909
500
آشوب!
25:40
Too much on your plate, they warned.
433
1540745
1539
آنها هشدار دادند که بیش از حد در بشقاب شما است.
25:42
They were right, of course.
434
1542874
1190
البته حق داشتند.
25:44
Boxes stacked to the ceiling, the cat hiding in the most inconvenient
435
1544274
5191
جعبه ها روی سقف چیده شده بودند، گربه در نامناسب ترین
25:49
places, and the dog thinking that every box was a new toy.
436
1549465
3260
مکان ها پنهان شده بود و سگ فکر می کرد که هر جعبه یک اسباب بازی جدید است.
25:52
It was like a game show, but the prize was just finding your socks.
437
1552784
4620
مثل یک نمایش بازی بود، اما جایزه فقط پیدا کردن جوراب تو بود.
25:57
And then, the icing on the cake — the movers!
438
1557444
3170
و سپس، شکر بر روی کیک - محرک ها!
26:00
Big, burly chaps who looked like they could lift a house, yet
439
1560674
5801
بچه‌های بزرگ و تنومندی که به نظر می‌رسیدند می‌توانند خانه‌ای را بلند کنند، اما
26:06
faced their greatest challenge: navigating my grandmother's
440
1566584
4405
با بزرگ‌ترین چالش خود روبرو بودند: عبور از آینه عتیقه مادربزرگم
26:10
antique mirror through a doorway.
441
1570999
1871
از دریچه.
26:13
It was like watching a dance, a delicate, sweat-inducing ballet.
442
1573070
3929
مثل تماشای یک رقص بود، یک باله ظریف و عرق آور.
26:17
Biting off more than you can chew?
443
1577059
2360
گاز گرفتن بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید؟
26:19
Oh, absolutely!
444
1579629
1481
اوه، قطعا!
26:21
I decided to repaint the new house before moving in.
445
1581289
2500
تصمیم گرفتم قبل از نقل مکان، خانه جدید را دوباره رنگ کنم.
26:23
Picture it: me, in overalls, a paintbrush in one hand, a takeaway menu in the
446
1583849
4790
آن را تصویر کنید: من، با لباس، یک قلم مو در یک دست، یک منوی غذای آماده در دست
26:28
other, surrounded by a sea of paint cans.
447
1588639
3280
دیگر، احاطه شده توسط دریایی از قوطی های رنگ.
26:31
It was a scene straight out of a sitcom.
448
1591969
2270
این صحنه مستقیماً از یک کمدی کمدی بود.
26:34
A full plate, you ask?
449
1594419
1141
می پرسی یک بشقاب پر؟
26:35
Well, let's just say, my plate was a banquet.
450
1595580
4434
خوب، فقط بگوییم، بشقاب من یک ضیافت بود.
26:40
The moving truck broke down halfway, the cat escaped (only to be found lounging
451
1600225
4740
کامیون در حال حرکت در نیمه راه خراب شد، گربه فرار کرد (فقط در باغ همسایه
26:44
in the neighbour's garden), and the kettle was the last item to be packed.
452
1604965
3819
خوابیده بود )، و کتری آخرین وسیله ای بود که بسته بندی می شد.
26:48
A day without tea is a day in purgatory!
453
1608924
2791
یک روز بدون چای یک روز در برزخ است!
26:51
Eat humble pie, I did.
454
1611834
1850
پای محقر بخور، من این کار را کردم.
26:53
Had to apologise to the neighbours for the ruckus, the traffic jam caused by the
455
1613744
3971
مجبور شدم از همسایه‌ها به خاطر سر و صدا، ترافیک ناشی از
26:57
moving truck, and my less-than-angelic vocabulary during the whole ordeal.
456
1617715
5549
کامیون در حال حرکت و واژگان کمتر فرشته‌ای من در تمام مدت مصیبت عذرخواهی کنم.
27:03
The cream of the crop, this moving experience was not.
457
1623314
3750
کرم محصول، این تجربه متحرک نبود.
27:07
But, butter someone up and you'd be amazed at what help you can get.
458
1627144
4601
اما، به کسی کمک کنید و از اینکه چه کمکی می توانید دریافت کنید شگفت زده خواهید شد.
27:11
A few smiles and a promise of pizza, and suddenly neighbours
459
1631904
3460
چند لبخند و وعده پیتزا، و ناگهان همسایه ها
27:15
turned into moving assistants.
460
1635384
1680
تبدیل به دستیاران متحرک شدند.
27:17
Pie in the sky, the idea of a stress-free move.
461
1637539
3220
پای در آسمان، ایده حرکتی بدون استرس.
27:20
But who doesn't love a challenge, eh?
462
1640779
2360
اما چه کسی چالش را دوست ندارد، نه؟
27:23
And when all was said and done, the proof was in the pudding.
463
1643269
3540
و وقتی همه چیز گفته شد و انجام شد، دلیل آن در پودینگ بود.
27:26
Despite the mishaps, the new home stood there "Awww" welcoming us home.
464
1646849
5820
با وجود حوادث ناگوار، خانه جدید آنجا ایستاده بود "Awww" و از ما در خانه استقبال کرد.
27:32
The removal men were fantastic to be fair.
465
1652769
2450
مردان حذف فوق العاده بودند.
27:35
It's just not an easy job.
466
1655389
1840
فقط کار آسانی نیست.
27:37
Who would want removals to be their bread and butter?
467
1657399
3030
چه کسی دوست دارد حذف ها نان و نان او باشد؟
27:40
More like bread, butter, and a dollop of unpredictability!
468
1660499
3621
بیشتر شبیه نان، کره، و یک عروسک غیرقابل پیش بینی!
27:44
And so, my dear friends, that was the tale of my grand move.
469
1664179
4611
و بنابراین، دوستان عزیزم، این داستان حرکت بزرگ من بود.
27:48
A comedy, a tragedy, and a lesson in the art of keeping your cool amidst
470
1668810
5760
یک کمدی، یک تراژدی، و یک درس در هنر حفظ خونسردی خود در میان
27:54
a storm of cardboard and bubble wrap!
471
1674570
2819
طوفانی از مقوا و کاغذهای حبابدار!
27:57
So, there we had it, 35 cooking related idioms.
472
1677719
4141
بنابراین، ما آن را داشتیم، 35 اصطلاح مربوط به آشپزی.
28:01
I do hope you enjoyed that, but don't go anywhere because now we're moving
473
1681909
4901
امیدوارم از آن لذت برده باشید، اما جایی نروید زیرا اکنون
28:06
on to 15 useful cooking phrases.
474
1686810
3439
به سراغ 15 عبارت مفید آشپزی می رویم.
28:13
Hello, today I'm going to show you 15 useful phrases for cooking in English.
475
1693070
7920
سلام امروز قصد دارم 15 عبارت مفید برای آشپزی به زبان انگلیسی را به شما نشان دهم.
28:21
Cooking is one of my favourite things to do although I don't really always have
476
1701460
4860
آشپزی یکی از کارهای مورد علاقه من برای انجام دادن است، اگرچه
28:26
time to cook a full meal from scratch when I've got two kids and a business to run.
477
1706329
5301
وقتی دو بچه و کسب و کار دارم واقعاً همیشه وقت ندارم
28:31
So, sometimes I batch cook so that I have healthy family favourite
478
1711810
5920
یک غذای کامل را از ابتدا بپزم. بنابراین، گاهی اوقات من به صورت دسته جمعی آشپزی می کنم تا
28:37
meals on the table in minutes.
479
1717749
2271
در عرض چند دقیقه غذای سالم خانواده را روی میز داشته باشم.
28:40
Come with me while I make a traditional British shepherd's pie.
480
1720495
4450
با من بیا تا من یک پای سنتی بریتانیایی شپرد درست کنم.
28:45
But don't worry, this pie doesn't actually contain any shepherds.
481
1725335
4160
اما نگران نباشید، این پای در واقع حاوی هیچ چوپان نیست.
28:50
Actually, the version I'm going to be making today is completely vegan.
482
1730415
4940
در واقع نسخه ای که قرار است امروز بسازم کاملا گیاهی است.
28:55
Yeah!
483
1735365
500
آره
28:56
Hello everyone, I'm Anna English and you are in the right place to learn
484
1736624
5041
سلام به همه، من آنا انگلیسی هستم و شما در مکان مناسبی هستید تا
29:01
English in a fun and engaging way.
485
1741665
3240
انگلیسی را به روشی سرگرم کننده و جذاب یاد بگیرید.
29:05
Now, here is my easy recipe for a nutritious meal that is sure
486
1745035
5569
اکنون، در اینجا دستور العمل آسان من برای یک وعده غذایی مغذی است که مطمئناً
29:10
to please the whole family.
487
1750604
1801
کل خانواده را خوشحال می کند.
29:12
For this recipe you will need two finely diced onions, two crushed cloves
488
1752614
7641
برای این دستور به دو عدد پیاز ریز خرد شده، دو حبه
29:20
of garlic, two large diced carrots, one stick of celery, also diced,
489
1760324
7560
سیر له شده، دو عدد هویج بزرگ خرد شده، یک عدد کرفس خرد شده،
29:28
two and a half cups or five hundred grams of dried lentils, a teaspoon
490
1768444
6195
دو و نیم فنجان یا پانصد گرم عدس خشک، یک قاشق چایخوری مارمیت و مقداری خشک شده
29:34
of Marmite and some dried oregano.
491
1774639
3000
نیاز دارید . پونه کوهی.
29:37
This is going to sub for the meat mixture in our vegan version but traditionally,
492
1777879
6050
این برای مخلوط گوشت در نسخه وگان ما مفید است، اما به طور سنتی،
29:43
shepherd's pie is made with lamb mince.
493
1783980
2970
پای چوپان با گوشت چرخ کرده بره درست می شود.
29:47
Which is why we call it shepherd's pie!
494
1787770
3079
به همین دلیل است که ما به آن پای چوپان می گوییم!
29:50
Shepherds look after lambs!
495
1790980
2140
چوپان ها از بره ها مراقبت می کنند!
29:53
Maybe we should change the name, like lentil pie?
496
1793690
2780
شاید باید اسمش را عوض کنیم، مثل پای عدس؟
29:57
Um, get your hands off my lamb pie?
497
1797850
3460
اوم، دستت را از روی پای بره من بردار؟
30:01
Yeah, okay.
498
1801310
1850
آره باشه
30:03
For the topping, you'll need 900 grams of potato, peeled and diced, a
499
1803710
6915
برای رویه، به 900 گرم سیب زمینی، پوست کنده و خرد شده، یک
30:10
knob of butter and a splash of milk.
500
1810625
3620
دسته کره و کمی شیر نیاز دارید .
30:14
You may have noticed I've already used some phrases related to cooking.
501
1814445
4910
شاید متوجه شده باشید که من قبلاً از برخی عبارات مربوط به آشپزی استفاده کرده ام.
30:19
So, let's take a moment to inspect the language.
502
1819365
4040
بنابراین، اجازه دهید یک لحظه به بررسی زبان بپردازیم.
30:23
I said I don't really always have time to cook a full meal from scratch.
503
1823654
6031
گفتم واقعاً همیشه وقت ندارم یک غذای کامل را از ابتدا بپزم.
30:29
Cooking from scratch means to use Fresh ingredients to cook
504
1829855
4380
پختن از ابتدا به معنای استفاده از مواد تازه برای پختن
30:34
a dish or meal, for example.
505
1834235
2040
غذا یا غذا است.
30:36
"My sister never cooks a meal from scratch.
506
1836875
2720
"خواهر من هرگز از ابتدا غذا نمی پزد.
30:39
She's far too busy.
507
1839645
1690
او خیلی سرش شلوغ است.
30:41
She usually uses pasta sauce from a jar."
508
1841985
2910
او معمولا از سس پاستا در شیشه استفاده می کند."
30:45
I also said I batch cook so I can have healthy family favourite
509
1845715
4840
من همچنین گفتم دسته‌ای آشپزی می‌کنم تا بتوانم
30:50
meals on the table in minutes.
510
1850685
3255
در عرض چند دقیقه غذای سالم خانواده را روی میز داشته باشم.
30:54
Batch cooking is when you make a large quantity of the same food that
511
1854180
6500
پخت دسته ای زمانی است که مقدار زیادی از همان غذا را درست می کنید که
31:00
you can then portion up and either refrigerate or freeze to eat later.
512
1860680
6130
می توانید آن را تقسیم کنید و یا در یخچال بگذارید یا فریز کنید تا بعدا بخورید.
31:07
For example, since starting to use the fitness app, my friend spends
513
1867075
4320
به عنوان مثال، از زمانی که شروع به استفاده از برنامه تناسب اندام کرده است، دوست من
31:11
his Saturday afternoons batch cooking lunches for the week ahead.
514
1871395
3780
بعدازظهرهای شنبه خود را صرف ناهار در هفته آینده می کند.
31:15
Smart.
515
1875915
600
هوشمندانه.
31:17
We also had some useful phrases in our ingredients list.
516
1877175
4830
ما همچنین عبارات مفیدی را در لیست مواد تشکیل دهنده خود داشتیم.
31:22
They were: finely diced, to sub, a knob of butter and a splash of milk.
517
1882005
9805
آنها عبارت بودند از: ریز خرد شده، به زیر، یک دستگیره کره و پاشیده شدن شیر.
31:31
Finely diced means cut into very small, evenly sized pieces.
518
1891830
6290
ریز خرد شده به معنای برش دادن به قطعات بسیار کوچک و به اندازه یکنواخت است.
31:38
You know, like you see the chefs on TV doing.
519
1898250
3240
می دانید، مثل اینکه سرآشپزها را در تلویزیون می بینید.
31:41
I like to practice my knife skills by seeing how finely I
520
1901620
3989
من دوست دارم مهارت های چاقوی خود را با دیدن اینکه چقدر
31:45
can dice onions and carrots.
521
1905609
1810
می توانم پیاز و هویج را ریز خرد کنم تمرین کنم.
31:47
Just mind your fingers.
522
1907710
1400
فقط حواستان به انگشتانتان باشد
31:50
To sub is short for substitute.
523
1910780
4180
جایگزین کردن مخفف جایگزین است.
31:55
And now here comes number eight, lentils.
524
1915480
2580
و حالا شماره هشت می آید، عدس.
31:58
Subbing for the captain lamb mince.
525
1918320
2859
سابابینگ برای قیمه بره کاپیتان.
32:01
When you sub one ingredient for another we use this instead
526
1921180
5100
هنگامی که شما یک عنصر را جایگزین دیگری می کنید، ما از این به جای
32:06
of the more usual ingredient.
527
1926280
2059
ماده معمولی تر استفاده می کنیم.
32:08
You can sub lentils for meat or cashew cheese for cream cheese to
528
1928420
6259
می توانید عدس را برای گوشت یا پنیر بادام هندی برای پنیر خامه ای قرار دهید تا
32:14
make recipes vegan so sub is when we use one thing in place of another.
529
1934679
6291
دستور پخت وگان تهیه شود، بنابراین زمانی که از یک چیز به جای چیز دیگر استفاده می کنیم، می توانید زیر عدس قرار دهید.
32:21
It's also used as a noun.
530
1941060
2310
به عنوان اسم نیز استفاده می شود.
32:23
You might use breadcrumbs as a sub for Panko if you can't find that.
531
1943460
5130
اگر نتوانید آن را پیدا کنید، ممکن است از پودر سوخاری به عنوان زیرمجموعه پانکو استفاده کنید.
32:28
Now we're going to talk about quantities of things.
532
1948770
4170
اکنون می خواهیم در مورد مقدار چیزها صحبت کنیم.
32:33
A knob of butter is some butter.
533
1953000
4190
یک دسته کره مقداری کره است.
32:37
Basically, it's shorthand for however much butter you want in your dish.
534
1957340
5780
در اصل، این مختصر برای هر مقدار کره ای است که در ظرف خود می خواهید.
32:43
A knob is a very specific word used for butter.
535
1963240
4370
دستگیره یک کلمه بسیار خاص است که برای کره استفاده می شود.
32:48
Okay, make sure you never use this word to describe anything else.
536
1968055
4590
خوب، مطمئن شوید که هرگز از این کلمه برای توصیف چیز دیگری استفاده نمی کنید.
32:52
More specifically, never call a person a knob.
537
1972685
3815
به طور دقیق تر، هرگز کسی را دستگیره صدا نکنید.
32:56
They will definitely get annoyed.
538
1976600
1850
حتما اذیت خواهند شد.
32:58
Some people like to just add a little bit of butter, but I like to add a lot.
539
1978810
6940
بعضی ها دوست دارند فقط کمی کره اضافه کنند، اما من دوست دارم مقدار زیادی کره اضافه کنم.
33:06
A splash of milk is similar.
540
1986369
3121
پاشیدن شیر نیز مشابه است.
33:09
It's an indeterminate quantity of liquid.
541
1989659
3911
این یک مقدار نامشخص مایع است.
33:13
We can use a splash for any other liquid.
542
1993770
3520
برای هر مایع دیگری می توانیم از اسپلش استفاده کنیم.
33:17
Some people add a splash of Worcestershire sauce to this recipe.
543
1997300
4955
برخی از افراد مقداری سس ورسسترشر به این دستور غذا اضافه می کنند.
33:22
Now, without further ado, let's get cooking.
544
2002635
4510
حالا، بدون هیچ مقدمه ای، بیایید آشپزی کنیم.
33:27
The first thing we need to do is cook the potatoes.
545
2007225
3610
اولین کاری که باید انجام دهیم این است که سیب زمینی را بپزیم.
33:31
Make sure to rinse the diced potatoes first, then put them in a saucepan,
546
2011285
5289
سیب زمینی های خرد شده را ابتدا آبکشی کنید، سپس در قابلمه ای بریزید، روی آن را
33:36
cover with water, add a pinch of salt and bring to a gentle boil.
547
2016674
5361
با آب بپوشانید، کمی نمک به آن اضافه کنید و بگذارید تا به آرامی بجوشد.
33:42
Let the potatoes cook for about 20 minutes or until the inside of each
548
2022185
5209
اجازه دهید سیب زمینی ها حدود 20 دقیقه یا تا زمانی که داخل هر
33:47
cube is soft, drain and set aside.
549
2027394
3571
مکعب نرم شود بپزد، آبکش کنید و کنار بگذارید.
33:51
Bring to a gentle boil means to heat a liquid until it is hot enough to
550
2031064
6230
به جوش آوردن ملایم به این معنی است که یک مایع را گرم کنید تا آنقدر داغ شود که
33:57
form small bubbles, but not many.
551
2037295
3520
حباب های کوچک تشکیل شود، اما نه تعداد زیادی.
34:00
You might see instructions on a soup that say 'bring to a gentle
552
2040955
4979
ممکن است دستورالعمل‌هایی را روی سوپ ببینید که می‌گوید «به آرامی بجوشانید
34:05
boil and serve', which means to heat the soup up before you eat it.
553
2045934
4681
و سرو کنید»، به این معنی که قبل از خوردن سوپ را گرم کنید.
34:10
Set aside means to reserve for later use.
554
2050945
4060
کنار گذاشتن وسیله ای برای رزرو برای استفاده بعدی.
34:15
I made a salad to go with the shepherd's pie and set it aside for later.
555
2055095
4950
یه سالاد درست کردم تا با پای چوپان برم و بذارمش واسه بعد.
34:20
You can also use this expression for time.
556
2060325
3390
شما همچنین می توانید از این عبارت برای زمان استفاده کنید.
34:23
"I set aside some time in my schedule to brain dump all my ideas for videos."
557
2063945
5900
"من مدتی را در برنامه خود اختصاص دادم تا تمام ایده هایم را برای ویدیوها کنار بگذارم."
34:30
Now, we need to get the lentil mixture ready.
558
2070275
3080
حالا باید مخلوط عدس را آماده کنیم.
34:33
Cook your lentils as per the packet instructions.
559
2073445
3880
عدس خود را طبق دستورالعمل بسته بپزید.
34:37
Add the onion, garlic, carrots and celery to a frying pan and
560
2077484
5121
پیاز، سیر، هویج و کرفس را در ماهیتابه بریزید و
34:43
sauté on a low heat until almost cooked through, about 15 minutes.
561
2083025
6400
روی حرارت ملایم تفت دهید تا تقریباً 15 دقیقه پخته شود.
34:49
Sauté is an interesting word.
562
2089965
2340
Sauté کلمه جالبی است.
34:52
It's one of the only words in English that has an accent.
563
2092395
3880
این یکی از تنها کلمات انگلیسی است که لهجه دارد.
34:56
That's because it's actually borrowed from French.
564
2096355
2999
دلیلش این است که در واقع از زبان فرانسه وام گرفته شده است.
34:59
It's use in English is only for cooking.
565
2099415
3240
استفاده از آن در انگلیسی فقط برای آشپزی است.
35:02
It means to fry food in a small amount of cooking oil and usually means on
566
2102685
5580
به معنای سرخ کردن غذا در مقدار کمی روغن است و معمولاً به معنای روی
35:08
a low heat, which is the expression for when we turn the burner or the
567
2108265
5100
حرارت ملایم است که عبارت است از زمانی که شعله یا
35:13
hob on just a little bit, not too hot.
568
2113365
2900
اجاق را فقط کمی روشن می کنیم، نه خیلی داغ.
35:16
Now once the veggies are softened, add your cooked lentils,
569
2116855
3860
حالا وقتی سبزیجات نرم شدند، عدس پخته شده،
35:20
Marmite and season to taste.
570
2120975
2739
مارمیت و مزه دار را اضافه کنید.
35:24
This means put as much salt and pepper in as you like.
571
2124065
3909
یعنی به اندازه دلخواه نمک و فلفل داخل آن بریزید.
35:28
It's about adding enough to suit your taste.
572
2128444
3761
این در مورد اضافه کردن به اندازه کافی است که مطابق با سلیقه شما باشد.
35:32
In this recipe we also add oregano to taste.
573
2132465
3705
در این دستور ما پونه کوهی را نیز به مزه اضافه می کنیم.
35:36
Some people prefer a lot, some people prefer a bit more or less.
574
2136290
4920
برخی افراد زیاد ترجیح می دهند، برخی افراد کمی بیشتر یا کمتر.
35:41
For other recipes, you might add sugar or garlic to taste.
575
2141420
4800
برای دستور العمل های دیگر، ممکن است شکر یا سیر را به مزه اضافه کنید.
35:46
How much you put in is really up to you and your preference.
576
2146370
3930
اینکه چقدر می گذارید واقعاً به شما و ترجیح شما بستگی دارد.
35:50
At this point, you want to add some water to the lentil mixture
577
2150570
4200
در این مرحله، می خواهید مقداری آب به مخلوط عدس اضافه کنید
35:54
to make it just a bit wetter.
578
2154770
2490
تا کمی خیس شود.
35:57
then you'd like to serve it.
579
2157790
1730
سپس شما می خواهید به آن خدمت کنید.
35:59
We're going to put it into the oven so it will end up absorbing a bit more moisture.
580
2159600
5630
ما آن را در فر قرار می دهیم تا در نهایت رطوبت بیشتری جذب کند.
36:05
Okay, now here's where we put it all together.
581
2165420
3870
خوب، حالا اینجا جایی است که همه چیز را کنار هم می گذاریم.
36:09
Preheat your oven to 180 degrees Celsius.
582
2169340
3960
فر خود را از قبل با دمای 180 درجه سانتیگراد گرم کنید.
36:13
Take the potatoes you set aside, add a knob of butter, a splash of milk and mash.
583
2173370
6669
سیب زمینی هایی را که کنار گذاشته اید بردارید، یک قاشق کره، کمی شیر اضافه کنید و له کنید.
36:20
Pour the lentil mixture into an oven proof dish.
584
2180705
3800
مخلوط عدس را در ظرف مخصوص فر بریزید.
36:24
We're nearly there!
585
2184575
800
ما تقریباً آنجا هستیم!
36:25
Oh, I hope it turns out well.
586
2185925
1930
اوه، امیدوارم که خوب شود.
36:28
Let's pause for a moment and take a look at those useful phrases.
587
2188755
3605
بیایید لحظه ای مکث کنیم و نگاهی به آن عبارات مفید بیاندازیم.
36:33
Preheat your oven means turn the oven on in advance so when you're
588
2193310
5360
فر خود را از قبل گرم کنید یعنی فر را از قبل روشن کنید تا زمانی که
36:38
ready to put the food in, it'll be at the correct temperature.
589
2198680
3950
آماده گذاشتن غذا در آن هستید، دمای مناسبی داشته باشد.
36:42
An oven proof dish means a container that won't break when it gets hot.
590
2202690
5189
ظرف اجاق گاز به معنای ظرفی است که وقتی داغ شود نمی شکند.
36:48
You can also say 'microwave proof' and 'dishwasher proof' to mean the item is
591
2208029
6380
همچنین می توانید بگویید «مقاوم در برابر مایکروویو» و «مقاوم در ماشین ظرفشویی» به این معنی که این مورد
36:54
safe for the microwave and or dishwasher.
592
2214410
3515
برای مایکروویو و یا ماشین ظرفشویی ایمن است.
36:58
And finally, we had turn out well, which means to make something and the finished
593
2218115
7000
و در نهایت، نتیجه خوبی داشتیم، به این معنی که چیزی را بسازید و
37:05
product be what you wanted and expected.
594
2225115
3260
محصول نهایی همان چیزی باشد که می‌خواستید و انتظار داشتید.
37:09
I really hope the finished dish is really tasty and I don't burn it or undercook it.
595
2229685
6630
واقعا امیدوارم که غذای تمام شده واقعا خوشمزه باشد و آن را نسوزانم یا کم پز نکنم.
37:16
Fingers crossed!
596
2236365
1100
انگشتان رد شده!
37:17
Next, layer the mashed potato on top of the lentil mixture.
597
2237864
5111
سپس پوره سیب زمینی را روی مخلوط عدس قرار دهید.
37:23
If you want, you can use a fork to make a design on the top of the
598
2243115
3839
در صورت تمایل می توانید از چنگال برای طرحی روی مایه استفاده کنید
37:26
mash so when it cooks That part gets nicely browned and crispy.
599
2246954
5216
تا وقتی پخته شد آن قسمت به خوبی قهوه ای و ترد شود.
37:32
Bake for about half an hour.
600
2252390
2050
حدود نیم ساعت بپزید.
37:34
Now be careful.
601
2254590
1090
حالا مراقب باش
37:35
When it comes out, it's going to be piping hot!
602
2255740
3740
وقتی بیرون میاد، قراره داغ بشه!
37:39
So, you might burn your mouth if you eat it straight away.
603
2259880
3029
بنابراین، اگر بلافاصله آن را بخورید، ممکن است دهانتان بسوزد.
37:43
Piping hot is extremely hot.
604
2263290
3280
لوله کشی داغ بسیار داغ است.
37:46
We can use it to refer to food, a radiator, or anything else
605
2266749
4916
می توانیم از آن برای اشاره به غذا، رادیاتور یا هر چیز دیگری
37:51
that has a very high temperature.
606
2271675
2430
که دمای بسیار بالایی دارد استفاده کنیم.
37:54
So, how have I done?
607
2274375
2190
بنابراین ، من چگونه کار کرده ام؟
37:56
I think it turned out pretty well, if I do say so myself!
608
2276595
4400
فکر می کنم خیلی خوب شد، اگر خودم بگویم!
38:01
I'm serving this family fave with a crisp side salad, and I've got enough leftovers,
609
2281045
6439
من این غذای خانواده را با یک سالاد ترد سرو می‌کنم، و به اندازه کافی باقیمانده غذا دارم،
38:07
which means we can eat it again later in the week for another family meal.
610
2287484
4890
به این معنی که می‌توانیم بعداً در هفته دوباره آن را برای یک غذای خانوادگی دیگر بخوریم.
38:12
Yes!
611
2292780
440
آره!
38:13
Batch cooking for the win.
612
2293220
1700
پخت دسته ای برای پیروزی
38:15
Bon appetit.
613
2295800
660
نوش جان.
38:20
Don't follow me for cooking tips.
614
2300900
1610
برای نکات آشپزی من را دنبال نکنید.
38:22
I'm not a good cooking teacher, but I am a great English teacher.
615
2302900
3590
من معلم آشپزی خوبی نیستم، اما یک معلم انگلیسی عالی هستم.
38:27
I do hope you enjoyed cooking with me today and that I've encouraged you
616
2307690
4069
امیدوارم امروز از آشپزی با من لذت برده باشید و من شما را تشویق کرده ام که
38:31
to try it out for yourself at home with these wonderful new phrases.
617
2311760
5240
خودتان آن را در خانه با این عبارات جدید فوق العاده امتحان کنید.
38:37
So today you saw 15 useful phrases for cooking.
618
2317010
4390
بنابراین امروز 15 عبارت مفید برای آشپزی را دیدید.
38:42
Cook from scratch, batch cook, finally dice, to sub, or a sub, a knob of
619
2322190
8610
از ابتدا بپزید، به صورت دسته ای بپزید، در نهایت تاس، تا زیر، یا یک زیر، یک قاشق کره،
38:50
butter, a splash of milk, bring to a gentle boil, set aside, saute on
620
2330810
9409
یک قطره شیر، به آرامی بجوشانید، کنار بگذارید، روی
39:00
a low heat, season to taste, preheat your oven, an ovenproof dish, turn
621
2340220
9699
حرارت ملایم تفت دهید، مزه دار کنید، فر را از قبل گرم کنید. یک ظرف نسوز،
39:09
out well, piping hot, and leftovers.
622
2349920
5630
خوب پخته شود، لوله‌کشی داغ، و باقیمانده‌ها.
39:16
Can you remember what they meant?
623
2356120
1610
آیا می توانید منظور آنها را به خاطر بیاورید؟
39:18
Be sure to watch the video again in a few days to review.
624
2358000
4670
حتماً چند روز دیگر برای بررسی مجدد ویدیو را تماشا کنید.
39:22
After all, practice makes perfect!
625
2362850
3480
پس از همه، تمرین کامل می کند!
39:26
Hello everyone, it's Anna here from englishlikeanative.co.uk Now
626
2366880
4599
سلام به همه، آنا اینجا از englishlikeanative.co.uk است، حالا
39:31
whether you're in the can't cook, won't cook or loves to cook category
627
2371479
6790
چه در دسته آشپزی بلد نیستید، آشپزی نمی کنید یا عاشق آشپزی هستید،
39:38
this video has something for you.
628
2378870
2730
این ویدیو برای شما چیزی دارد.
39:42
In this video, you're going to learn 50 important words for cooking in English.
629
2382150
6030
در این ویدیو 50 کلمه مهم برای آشپزی به زبان انگلیسی را یاد می گیرید.
39:48
Make sure to watch carefully because I'm going to quiz you at the end.
630
2388650
5270
حتما با دقت تماشا کنید چون در پایان از شما سوال می کنم.
39:54
So, pop on an apron and join me in the kitchen.
631
2394030
5039
بنابراین، یک پیش بند بپوش و به من در آشپزخانه بپیوند.
39:59
I really like my apron.
632
2399989
1581
من خیلی پیشبندم را دوست دارم.
40:01
It stops my clothes from getting dirty when I'm cooking.
633
2401750
3319
از کثیف شدن لباس هایم هنگام آشپزی جلوگیری می کند.
40:05
And it's got an A on it for my name.
634
2405729
4891
و یک A روی آن به نام من است.
40:11
Anna.
635
2411090
540
40:11
Now let me introduce you to some of the things in my kitchen.
636
2411960
4950
آنا
حالا اجازه دهید شما را با برخی از چیزهای آشپزخانه ام آشنا کنم.
40:17
This is the oven.
637
2417450
2160
این فر است.
40:20
I know not everyone around the world has an oven in their home, but in
638
2420390
5510
من می دانم که همه در سرتاسر جهان در خانه خود اجاق ندارند، اما در
40:25
Britain, ovens are really important because that's how we make the
639
2425900
5270
بریتانیا، اجاق گاز بسیار مهم است، زیرا ما مهم ترین وعده غذایی هفته را
40:31
most important meal of the week.
640
2431170
1980
اینگونه درست می کنیم
40:33
The Sunday roast.
641
2433630
1470
. کباب یکشنبه.
40:36
If you're not sure what a Sunday roast is, don't worry.
642
2436760
2880
اگر مطمئن نیستید کباب یکشنبه چیست، نگران نباشید.
40:39
I'll explain later.
643
2439820
1170
بعدا توضیح میدم
40:41
Then, on the top here, we have the hob.
644
2441330
3830
سپس، در بالای اینجا، ما اجاق گاز داریم.
40:45
There are a variety of hobs in the UK, including a gas hob, an
645
2445890
5460
انواع اجاق گاز در انگلستان وجود دارد که از جمله آنها می توان به اجاق گاز،
40:51
electric hob, and an induction hob.
646
2451350
3090
اجاق برقی و اجاق القایی اشاره کرد.
40:54
This is an induction hob.
647
2454890
2280
این یک اجاق گاز القایی است.
40:57
Let me place the pot on the hob and turn it on.
648
2457360
4690
بگذارید قابلمه را روی اجاق گاز بگذارم و آن را روشن کنم.
41:04
Now I'm going to put the lid on the pot to cover it.
649
2464540
3740
حالا درب قابلمه را می گذارم تا ببندد.
41:10
One more time.
650
2470770
990
یک بار دیگر
41:12
This is my apron.
651
2472000
2060
این پیش بند من است
41:14
This is the oven.
652
2474950
2320
این فر است.
41:18
This is the hob.
653
2478469
1661
این اجاق گاز است.
41:20
This is a pot and this is a lid.
654
2480865
3970
این یک قابلمه است و این یک درب است.
41:25
One more time.
655
2485715
1100
یک بار دیگر
41:27
This is my apron.
656
2487325
1680
این پیش بند من است
41:29
This is the oven.
657
2489855
1560
این فر است.
41:32
This is the hob.
658
2492305
1630
این اجاق گاز است.
41:35
The pot and the lid.
659
2495305
3020
قابلمه و درب.
41:39
If I want to cook something like an egg or some meat, I use this.
660
2499315
7360
اگر بخواهم چیزی مانند تخم مرغ یا مقداری گوشت بپزم، از این استفاده می کنم.
41:47
A pan.
661
2507570
950
یک تابه
41:49
After I cook, I can use my trusty spatula to put my food on a plate or
662
2509260
7310
بعد از پختن، می توانم از کفگیر مطمئنم برای قرار دادن غذا در بشقاب استفاده کنم یا
41:56
I can use a ladle to put food into a bowl if I'm eating soup or maybe pasta.
663
2516690
5580
اگر سوپ یا ماکارونی می خورم، می توانم از ملاقه برای ریختن غذا در ظرف استفاده کنم.
42:02
And after I cook pasta, I use this.
664
2522800
3949
و بعد از پختن ماکارونی از آن استفاده می کنم.
42:08
A colander to save the pasta and get rid of the water.
665
2528025
4620
یک آبکش برای حفظ پاستا و خلاص شدن از شر آب.
42:13
To prepare my food, I can use my knife and my chopping board to
666
2533885
7119
برای تهیه غذا می توانم از چاقو و تخته خردکنم برای
42:21
cut the food before I cook it.
667
2541005
2080
بریدن غذا قبل از پختن استفاده کنم.
42:23
Oh, and I use a sieve to make sure the flour is free from
668
2543685
4969
اوه، و من از الک استفاده می کنم تا مطمئن شوم آرد از
42:28
lumps and unwanted debris.
669
2548665
2699
توده ها و زباله های ناخواسته عاری است.
42:31
Oh, what's that?
670
2551770
840
اوه، این چیست؟
42:33
I use my wooden spoon to stir the mixture, but for some strange
671
2553820
4840
من از قاشق چوبی خود برای هم زدن مخلوط استفاده می کنم، اما به
42:38
reason, I have more wooden spoons than I could ever possibly use.
672
2558680
5409
دلایلی عجیب، تعداد قاشق های چوبی من بیشتر از آن چیزی است که می توانم استفاده کنم.
42:44
So, my wooden spoons tend to be used as drumsticks.
673
2564700
3660
بنابراین، قاشق های چوبی من معمولاً به عنوان چوب طبل استفاده می شوند.
42:51
But guess what?
674
2571600
550
اما حدس بزنید چی؟
42:52
I can use these other tools too.
675
2572819
1541
من می توانم از این ابزارهای دیگر نیز استفاده کنم.
42:55
A peeler to take the skin off my potatoes.
676
2575125
3580
یک پوستر برای از بین بردن پوست سیب زمینی من.
42:59
A garlic press to crush the garlic.
677
2579405
3850
یک فشار سیر برای خرد کردن سیر.
43:03
A grater is great for grating my cheese or carrots into really small pieces.
678
2583895
6249
یک رنده برای رنده کردن پنیر یا هویج من به قطعات بسیار کوچک عالی است.
43:11
A blender turns solid food into a liquid, perfect for making soups and smoothies.
679
2591300
7500
مخلوط کن غذای جامد را به مایع تبدیل می کند که برای تهیه سوپ و اسموتی عالی است.
43:19
After I make my smoothie, I put it in the fridge freezer.
680
2599890
4369
بعد از اینکه اسموتی رو درست کردم میذارمش تو یخچال فریزر.
43:24
Either to make it cold, in the fridge part, or to freeze and
681
2604490
4950
یا برای سرد کردن آن در قسمت یخچال یا برای یخ زدن و
43:29
store it in the freezer part.
682
2609440
2870
نگهداری آن در قسمت فریزر.
43:32
Now, let's take a close look at some of the actions we use in the kitchen.
683
2612750
5980
اکنون، بیایید نگاهی دقیق به برخی از اقداماتی که در آشپزخانه استفاده می کنیم بیاندازیم.
43:39
With my knife and my chopping board, I cut my food into smaller pieces.
684
2619350
6840
با چاقو و تخته خردکنم غذایم را به قطعات کوچکتر برش دادم.
43:46
To cut means to separate using a slicing motion.
685
2626920
4630
برش به معنای جدا کردن با استفاده از حرکت برش است.
43:52
I can also use the verb chop, to chop potatoes.
686
2632189
5081
من همچنین می توانم از فعل chop، برای خرد کردن سیب زمینی استفاده کنم.
43:57
Chop means to cut something using a vertical motion.
687
2637320
4810
خرد کردن به معنای بریدن چیزی با حرکت عمودی است.
44:02
And if I am cutting my vegetables into small cubes then I say dice.
688
2642360
6745
و اگر سبزیجاتم را به مکعب های کوچک برش دهم، می گویم تاس.
44:10
It looks like this.
689
2650335
940
به نظر می رسد این است.
44:12
When I make pancakes, I crack eggs into a bowl, add in the flour, mix them together,
690
2652105
10090
وقتی پنکیک درست می‌کنم، تخم‌مرغ‌ها را در ظرفی می‌شکنم، آرد را به آن اضافه می‌کنم، آن‌ها را با هم مخلوط می‌کنم
44:22
and stir in some chocolate chips.
691
2662374
3581
و مقداری شکلات چیپسی هم می‌زنم.
44:25
Chocolate chips!
692
2665955
2829
شکلات چیپسی!
44:29
Mix means to combine all the ingredients together.
693
2669845
4430
مخلوط به این معنی است که همه مواد را با هم ترکیب کنید.
44:34
And stir is the action my hand is doing now.
694
2674835
4305
و هم زدن عملی است که دست من اکنون انجام می دهد.
44:39
When you move a spoon in a circular motion.
695
2679580
2770
وقتی قاشق را به صورت دایره ای حرکت می دهید.
44:45
Like when you stir sugar into your cup of tea.
696
2685290
2710
مثل زمانی که شکر را در فنجان چای خود هم بزنید.
44:49
Then I add the pancake mixture to the pan.
697
2689005
3610
سپس مخلوط پنکیک را به تابه اضافه می کنم.
44:53
When it's ready on one side, I flip the pancake.
698
2693195
4570
وقتی از یک طرف آماده شد، پنکیک را برمی گردانم.
44:58
That just means to turn it over quickly.
699
2698075
1970
این فقط به این معنی است که آن را به سرعت برگردانید.
45:00
And it's not always easy.
700
2700715
1970
و همیشه آسان نیست.
45:02
Oops!
701
2702965
500
اوه!
45:05
Now let's take a look at some of our utensils or kitchen tools.
702
2705020
5220
حالا بیایید نگاهی به برخی از ظروف یا ابزار آشپزخانه خود بیاندازیم.
45:10
Do you remember what this is?
703
2710800
1670
یادت هست این چیه؟
45:13
It's a blender.
704
2713370
1680
این یک مخلوط کن است.
45:15
The action is to blend.
705
2715610
2860
عمل ترکیب کردن است.
45:18
I blend the fruit to make a smoothie.
706
2718929
3280
من میوه ها را مخلوط می کنم تا اسموتی درست کنم.
45:23
This is a colander.
707
2723230
2805
این یک آبکش است.
45:26
I use it to strain the water after I cook pasta by pouring the contents
708
2726675
7720
بعد از پخت ماکارونی با ریختن محتویات داخل قابلمه در آبکش
45:34
of the pot into the colander.
709
2734415
3209
از آن برای صاف کردن آب استفاده می کنم
45:38
Strain means to keep the food you want and throw out the water.
710
2738485
4910
. صافی یعنی نگه داشتن غذای مورد نظر و بیرون ریختن آب.
45:44
Pour means to put liquid or small food into a different container.
711
2744515
7720
ریختن به معنای قرار دادن غذای مایع یا کوچک در ظرف دیگری است.
45:53
We also pour milk into our tea.
712
2753365
3060
شیر را هم داخل چایمان می ریزیم.
45:56
Okay, I have mentioned tea a few times now, but tea is so important to us Brits.
713
2756795
7049
خوب، من چند بار در حال حاضر به چای اشاره کردم، اما چای برای ما بریتانیایی ها بسیار مهم است.
46:05
Moving on.
714
2765134
631
در حال حرکت
46:06
I can use the colander to put food in to rinse it.
715
2766514
4441
می توانم از آبکش برای ریختن غذا برای آبکشی آن استفاده کنم.
46:11
That means pour water on it to clean it before I eat it or cook it.
716
2771345
4879
یعنی قبل از اینکه بخورم یا بپزم روی آن آب بریز تا تمیز شود.
46:18
"Ah, OK, sugar, sugar.
717
2778340
1960
"آه، باشه، شکر، شکر.
46:20
Ah, oh, that looks like it's burning.
718
2780530
2650
آه، اوه، به نظر می رسد که در حال سوختن است.
46:23
Ah, sugar, sugar."
719
2783210
1270
آه، شکر، شکر."
46:25
Oh, why did I choose such a complicated recipe?
720
2785480
2360
آه، چرا چنین دستور پخت پیچیده ای را انتخاب کردم؟
46:28
Right, let's see where I'm up to.
721
2788470
1499
خوب، بیایید ببینیم به کجا رسیده ام.
46:30
Um, chop the carrots.
722
2790039
2531
هویج را خرد کنید
46:33
Done.
723
2793109
500
46:33
Um, then use a sharp knife to dice the onions.
724
2793939
4220
انجام شده.
اوم، سپس از یک چاقوی تیز برای خلال کردن پیازها استفاده کنید.
46:38
Ok, that's done.
725
2798545
1200
خوب، تمام شد.
46:39
Now add the onion to the pan and then mix in the fresh herbs, not the
726
2799985
6220
حالا پیاز را به ماهیتابه اضافه کنید و سپس سبزی های تازه را مخلوط کنید، نه
46:46
dried herbs, the fresh herbs, ok?
727
2806205
1490
سبزی های خشک، سبزی های تازه، خوب؟
46:48
Then the chicken is marinating here.
728
2808315
2029
سپس مرغ در اینجا مرینیت می شود.
46:50
Oh, oh, the potatoes are cooked, ok.
729
2810615
2250
اوه، اوه، سیب زمینی پخته شد، خوب.
46:53
So, where's the colander?
730
2813275
2039
پس آبکش کجاست؟
46:57
Where's the colander?
731
2817505
700
آبکش کجاست؟
46:59
Oh no!
732
2819645
650
وای نه!
47:00
Um, ok.
733
2820905
1500
اوم باشه.
47:02
I will have to use a sieve.
734
2822695
2609
من باید از غربال استفاده کنم.
47:05
Yeah, I can use a sieve.
735
2825725
990
آره میتونم از غربال استفاده کنم
47:07
But then that's going to be really hard to clean.
736
2827265
1640
اما پس از آن تمیز کردن آن واقعاً سخت خواهد بود.
47:09
Oh no, the potatoes are still cooking, they're going to burn.
737
2829925
3169
اوه نه، سیب زمینی ها هنوز در حال پختن هستند، آنها می سوزند.
47:13
Um, oh, what can I do, what can I do?
738
2833095
2910
اوه، چه کنم، چه کنم؟
47:16
Quick, I'm going to think, think.
739
2836284
2051
سریع، من فکر می کنم، فکر می کنم.
47:18
Um, hey, the lid.
740
2838655
2970
اوم، هی، درب.
47:22
Yes, I'll use that to strain them.
741
2842034
2301
بله، من از آن برای صاف کردن آنها استفاده خواهم کرد.
47:25
Okay, then what's next?
742
2845404
1831
باشه، بعدش چیه؟
47:27
Oh, ah, it's cooking.
743
2847965
2350
اوه، آه، در حال پختن است.
47:31
I need to check the oven.
744
2851285
979
باید فر رو چک کنم
47:32
Okay, so I am no whiz in the kitchen, but I am a whiz in the
745
2852805
5760
خوب، پس من در آشپزخانه غوغا نیستم، اما در کلاس درس هستم
47:38
classroom, so let's get back to those 50 important words, shall we?
746
2858565
4190
، پس بیایید به آن 50 کلمه مهم برگردیم، درست است؟
47:43
Look at my chicken!
747
2863125
1629
به مرغ من نگاه کن!
47:45
It's covered in oil, salt, and spices, it's marinating.
748
2865315
5530
آن را با روغن، نمک و ادویه جات پوشانده شده است، آن را marinating.
47:51
To marinate is to cover something, especially meat or chicken, with oil
749
2871695
6229
مرینیت کردن به این معناست که قبل از پختن
47:58
and garlic, spices and herbs, and sometimes yogurt, before you cook it.
750
2878105
5940
چیزی مخصوصاً گوشت یا مرغ را با روغن و سیر، ادویه جات و گیاهان و گاهی ماست بپوشانید
48:04
You put the meat and the marinade together and leave it for a few hours.
751
2884705
5450
. گوشت و ماریناد را کنار هم می گذاریم و می گذاریم چند ساعت بماند.
48:10
This adds a lot of flavour and stops it being dry.
752
2890745
3780
این به طعم زیادی اضافه می کند و از خشک شدن آن جلوگیری می کند.
48:15
Have you ever marinated anything?
753
2895015
2390
آیا تا به حال چیزی را مرین کرده اید؟
48:18
Let me know in the comments below.
754
2898035
1580
با گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید.
48:19
Next up, we have a few different ways to cook things in this, the oven.
755
2899885
6530
در مرحله بعد، ما چند روش مختلف برای پختن چیزها در این فر داریم.
48:27
We can bake or roast.
756
2907225
2380
میتونیم بپزیم یا کباب کنیم.
48:29
Baking is usually when we cook something in the oven but don't add oil to it.
757
2909675
5589
پخت معمولا زمانی است که چیزی را در فر می پزیم اما به آن روغن اضافه نمی کنیم.
48:35
You can bake a cake or a potato.
758
2915385
3029
می توانید کیک یا سیب زمینی بپزید.
48:38
Roasting, on the other hand, is when we cook something in
759
2918524
3151
از طرف دیگر تفت دادن زمانی است که چیزی را در
48:41
the oven and add oil to it.
760
2921715
2280
فر بپزیم و به آن روغن اضافه کنیم.
48:44
Like meat, potatoes and vegetables.
761
2924105
3220
مانند گوشت، سیب زمینی و سبزیجات.
48:48
Ah, roast.
762
2928120
1310
آه، کباب.
48:50
I said this word earlier in the video and promised you more of an explanation.
763
2930120
4750
این کلمه را قبلا در ویدیو گفتم و قول توضیح بیشتر را به شما دادم.
48:55
I'm excited to share this with you because it's such an important part
764
2935690
3759
خوشحالم که این را با شما به اشتراک می‌گذارم زیرا بخش مهمی
48:59
of British culture, the Sunday roast.
765
2939450
3010
از فرهنگ بریتانیا، کباب یکشنبه است.
49:03
The Sunday roast is, well, roast food, roast meat, roast veg, roast potatoes.
766
2943050
6240
کباب یکشنبه، خوب، غذای کباب، گوشت کباب، سبزیجات کباب، سیب زمینی کبابی است.
49:09
And vegetables like carrots and parsnips, but you can make a roast
767
2949920
4280
و سبزیجاتی مانند هویج و ازگیل، اما می‌توانید با هر سبزی کباب درست کنید
49:14
with any vegetables though, even boiled vegetables if you prefer.
768
2954200
3630
، حتی اگر ترجیح می‌دهید سبزی‌های آب پز.
49:17
And the meat is usually chicken, lamb or beef.
769
2957900
2910
و گوشت معمولاً مرغ، بره یا گاو است.
49:21
And in some parts of the UK, a roast dinner will come with these Yorkshire
770
2961030
6169
و در برخی از نقاط بریتانیا، یک شام کباب با این
49:27
puddings, which are just delicious.
771
2967199
3481
پودینگ های یورکشایر، که فقط خوشمزه هستند، می آید.
49:31
They are made with flour, eggs, milk, and oil.
772
2971350
3740
آنها با آرد، تخم مرغ، شیر و روغن درست می شوند.
49:35
And they're fluffy, and crispy, and go so well with everything.
773
2975180
4910
و آنها کرکی و ترد هستند و با همه چیز بسیار خوب هستند.
49:41
Then, to top off our Sunday roast we pour over a sauce called gravy,
774
2981190
7155
سپس، برای پر کردن کباب یکشنبه خود، روی سسی به نام سس می‌ریزیم،
49:48
which is usually made from the juices of the meat you've just roasted.
775
2988795
3810
که معمولاً از آب گوشتی که به تازگی برشته کرده‌اید تهیه می‌شود.
49:52
This dish is delicious and comforting and very popular, especially for Sunday lunch.
776
2992675
6549
این غذا لذیذ و راحت است و مخصوصاً برای ناهار یکشنبه بسیار محبوب است.
49:59
I hope you'll try it one day.
777
2999665
1299
امیدوارم روزی امتحانش کنی
50:01
Cooking something in very hot water is called boiling.
778
3001345
4420
پختن چیزی در آب بسیار داغ را می گویند.
50:06
I like boiled new potatoes.
779
3006595
2600
من سیب زمینی آب پز جدید را دوست دارم.
50:09
They're scrummy.
780
3009365
1280
آنها بداخلاق هستند
50:10
I also sometimes boil eggs for breakfast.
781
3010705
3180
من هم گاهی اوقات برای صبحانه تخم مرغ می جوشانم.
50:14
Speaking of eggs, one way to cook eggs is to fry them.
782
3014505
4320
در مورد تخم مرغ، یکی از راه های پخت تخم مرغ سرخ کردن آنهاست.
50:19
That means we put them in a pan or frying pan; add some oil,
783
3019234
6586
یعنی آنها را در ماهیتابه یا ماهیتابه قرار می دهیم. مقداری روغن اضافه کنید،
50:26
crack the egg, and let it cook.
784
3026140
3030
تخم مرغ را بشکنید و بگذارید بپزد.
50:30
I like my fried eggs sunny side up.
785
3030120
3590
من تخم‌مرغ‌های سرخ شده‌ام را به سمت آفتابی دوست دارم.
50:34
This means I don't flip them over but leave the yolk, which is the yellow part.
786
3034520
5520
این بدان معناست که آنها را برنمی‌گردانم بلکه زرده را که قسمت زرد آن است می‌گذارم.
50:40
Nice and round, but, try not to burn them.
787
3040430
3800
خوب و گرد، اما، سعی کنید آنها را نسوزانید.
50:44
Burn is cooking too much.
788
3044740
2720
سوختن بیش از حد پخته می شود.
50:47
Usually food will go dark brown or black when you burn it and you can't eat it.
789
3047870
4830
معمولاً وقتی غذا را می سوزانید قهوه ای تیره یا سیاه می شود و نمی توانید آن را بخورید.
50:53
Well, you can eat it but it doesn't taste very nice.
790
3053250
3549
خوب، می توانید آن را بخورید، اما طعم آن خیلی خوب نیست.
50:57
And it's such a shame.
791
3057110
769
و این بسیار شرم آور است.
50:58
Some foods you have to soak before you can cook.
792
3058535
3430
برخی از غذاها را قبل از پختن باید خیس کنید.
51:02
That means you leave it in water for anywhere between
793
3062415
3270
یعنی آن را بین
51:05
a few minutes to 12 hours.
794
3065685
2380
چند دقیقه تا 12 ساعت در آب بگذارید.
51:08
This helps to rehydrate and put water back into the food.
795
3068674
5191
این به آبرسانی مجدد و بازگشت آب به غذا کمک می کند.
51:14
We soak things like dried beans, dried mushrooms, and sometimes rice or oats.
796
3074545
7850
ما چیزهایی مانند لوبیا خشک، قارچ خشک و گاهی برنج یا جو را خیس می کنیم.
51:22
Now, if you have some food you've already made and then stored, or a
797
3082555
4920
حالا، اگر مقداری غذایی دارید که قبلا درست کرده اید و سپس ذخیره کرده اید، یا یک
51:27
ready meal; you heat it up in the oven or microwave before eating it.
798
3087475
6925
غذای آماده دارید. قبل از خوردن آن را در فر یا مایکروویو گرم کنید.
51:34
That means you get it nice and hot.
799
3094480
2960
این بدان معناست که شما آن را خوب و گرم دریافت می کنید.
51:38
For some ready meals, you'll need to pierce the plastic before heating it up.
800
3098280
5330
برای برخی از غذاهای آماده، باید پلاستیک را قبل از گرم کردن آن سوراخ کنید.
51:43
To pierce the plastic, you take a fork and make tiny holes in it to let
801
3103899
5401
برای سوراخ کردن پلاستیک، یک چنگال را بردارید و سوراخ‌های کوچکی روی آن ایجاد کنید تا
51:49
the heat escape when it's heating up.
802
3109300
2190
هنگام گرم شدن، گرما از آن خارج شود.
51:52
Now.
803
3112260
500
اکنون.
51:53
Do you know the opposite of heat up?
804
3113310
1840
آیا مخالف گرما را می دانید؟
51:56
Cool down.
805
3116700
1170
آرام شدن.
51:58
After you've cooked something and it's too hot to eat right away,
806
3118530
3940
بعد از اینکه چیزی را پختید و خیلی داغ شد و نمی توانید بلافاصله آن را بخورید،
52:02
you may want to let it cool down.
807
3122789
2941
ممکن است بخواهید بگذارید خنک شود.
52:05
If you've cooked for a child, you let the food cool down before giving it
808
3125780
4890
اگر برای کودک پخته اید، قبل از دادن غذا
52:10
to them so they don't burn themselves.
809
3130670
2110
به او اجازه می دهید سرد شود تا خودش نسوزد.
52:13
How are you doing with all these words so far?
810
3133470
2130
با این همه حرف تا الان چطوری؟
52:16
Are you just heating up or do you need a minute to cool down?
811
3136010
3670
آیا فقط گرم می شوید یا یک دقیقه برای خنک شدن نیاز دارید؟
52:19
Remember to pay close attention because I am going to test
812
3139920
3740
به یاد داشته باشید که به دقت توجه کنید زیرا من
52:23
you in just a few minutes.
813
3143660
2055
فقط در چند دقیقه شما را آزمایش خواهم کرد
52:25
I talked about a microwave just now.
814
3145935
2110
. من همین الان در مورد مایکروویو صحبت کردم.
52:28
It's the appliance we use to heat up our ready meals.
815
3148575
3110
این وسیله ای است که برای گرم کردن غذاهای آماده خود استفاده می کنیم.
52:32
But did you also know that microwave is a verb?
816
3152105
3970
اما آیا می دانستید که مایکروویو یک فعل است؟
52:36
So, instead of saying, "I'm going to heat up my meal in the microwave."
817
3156495
4700
بنابراین، به جای اینکه بگویید: "من غذای خود را در مایکروویو گرم می کنم."
52:41
You can simply say, "I'm going to microwave my meal."
818
3161604
3761
شما به سادگی می توانید بگویید: "من می خواهم غذای خود را در مایکروویو بپزم."
52:51
Another popular thing to microwave is popcorn.
819
3171135
3990
یکی دیگر از چیزهای محبوب در مایکروویو پاپ کورن است.
52:56
Popcorn cooked on the hob just isn't the same.
820
3176295
2990
پاپ کورن پخته شده روی اجاق یکسان نیست.
52:59
I've even seen some people microwave cake.
821
3179915
3220
من حتی دیده ام که برخی از افراد کیک مایکروویو هستند.
53:04
Serious question, have you ever made cake in a microwave?
822
3184045
5970
سوال جدی، آیا تا به حال کیک را در مایکروویو درست کرده اید؟
53:10
Another word we can use as a verb and a noun is grill.
823
3190685
4710
کلمه دیگری که می توانیم به عنوان فعل و اسم استفاده کنیم گریل است.
53:15
The heated element at the top of the oven is the grill.
824
3195845
4070
عنصر گرم شده در بالای فر، گریل است.
53:20
And I grill my kids cheese on toast.
825
3200855
3030
و پنیر بچه هایم را روی نان تست کبابی می کنم.
53:24
And I also use the grill to heat up food sometimes when
826
3204575
3620
و همچنین از گریل برای گرم کردن غذا استفاده می کنم که گاهی اوقات
53:28
I don't want to microwave it.
827
3208195
1550
نمی خواهم آن را در مایکروویو قرار دهم.
53:30
To wrap up, let's take a look at some adjectives.
828
3210115
3300
برای جمع بندی، اجازه دهید نگاهی به برخی از صفت ها بیندازیم.
53:33
We've already seen a word that can be used as a verb, noun and adjective.
829
3213995
5130
ما قبلاً کلمه ای را دیده ایم که می تواند به عنوان فعل، اسم و صفت استفاده شود.
53:39
Can you remember what it was?
830
3219745
1830
یادت میاد چی بود؟
53:43
That's right, it's roast.
831
3223065
2190
درست است، کباب است.
53:45
You have a roast, you can roast your dinner and you can
832
3225715
5050
شما یک کباب دارید، می توانید شام خود را کباب کنید و
53:50
simply call it a roast dinner.
833
3230765
1680
به سادگی می توانید آن را یک شام کباب بنامید.
53:53
Of course, there are other words that we've seen that we
834
3233195
2790
البته، کلمات دیگری نیز وجود دارد که دیده ایم که
53:55
can use in three different.
835
3235990
2485
می توانیم در سه مورد مختلف از آنها استفاده کنیم.
53:59
categories.
836
3239020
860
دسته بندی ها.
54:00
Grill.
837
3240720
550
گریل.
54:01
We have a grill.
838
3241880
2050
ما یک کباب پز داریم.
54:04
We can grill food and you can then say this is grilled cheese.
839
3244260
5660
ما می توانیم غذا را کبابی کنیم و بعد می توانید بگویید این پنیر کبابی است.
54:11
Burn is the other one.
840
3251770
1040
سوختن یکی دیگر است.
54:13
I have a burn on my hand.
841
3253260
1869
دستم سوخته
54:16
I am burning my hand in the oven right now.
842
3256070
3120
الان دارم دستم تو فر میسوزه.
54:19
Give me an oven glove.
843
3259229
1260
یک دستکش فر به من بدهید.
54:21
And, oh no, burnt toast for breakfast again.
844
3261070
4560
و اوه نه، دوباره نان تست سوخته برای صبحانه.
54:26
And we can turn many other words into adjectives.
845
3266230
2700
و ما می توانیم بسیاری از کلمات دیگر را به صفت تبدیل کنیم.
54:29
Here are some more adjectives that are strongly connected to food.
846
3269240
4860
در اینجا چند صفت دیگر وجود دارد که به شدت با غذا مرتبط هستند.
54:34
First off, this word is the opposite of cooked.
847
3274480
4060
اولاً این کلمه برعکس پخته است.
54:38
Have you heard it before?
848
3278835
1160
آیا قبلا آن را شنیده اید؟
54:40
It's raw.
849
3280385
1120
خام است.
54:42
Raw.
850
3282725
760
خام
54:44
Sushi is often made with raw fish.
851
3284115
3310
سوشی اغلب با ماهی خام درست می شود.
54:47
Some fish we eat, however, comes in tins.
852
3287644
4061
با این حال، برخی از ماهی‌هایی که می‌خوریم، در قوطی‌ها عرضه می‌شوند.
54:52
We can call this tinned fish.
853
3292385
3090
ما می توانیم این ماهی کنسرو شده را بنامیم.
54:56
And other recipes ask for canned tomatoes.
854
3296045
4600
و دستور العمل های دیگر برای کنسرو گوجه فرنگی درخواست می کنند.
55:00
You can also have tinned sweetcorn or canned soup.
855
3300695
4470
همچنین می توانید ذرت شیرین کنسرو شده یا سوپ کنسرو شده میل کنید.
55:05
These both just mean that they're put into a tin or a can to preserve the food.
856
3305195
6920
این هر دو فقط به این معنی است که برای نگهداری غذا در یک قوطی یا قوطی قرار می گیرند.
55:12
Another way of preserving food is to freeze it.
857
3312565
3990
یکی دیگر از روش های نگهداری مواد غذایی، فریز کردن آنها است.
55:16
These foods are called frozen foods.
858
3316675
3990
به این غذاها غذاهای منجمد می گویند.
55:20
You can buy frozen peas, frozen pizza, even frozen cake but look here.
859
3320725
6300
می توانید نخود فرنگی منجمد، پیتزای منجمد، حتی کیک یخ زده بخرید اما اینجا را ببینید.
55:27
These little plum tomatoes are not canned or tinned.
860
3327265
5130
این گوجه‌فرنگی‌های کوچک آلوچه کنسرو یا کنسرو شده نیستند.
55:32
They are fresh.
861
3332725
1170
تازه هستند.
55:34
I got them from my garden just now, and I'm very proud because
862
3334285
4020
من آنها را همین الان از باغم گرفتم و بسیار مفتخرم چون
55:38
they're nice and plump, that means they're big and round and juicy.
863
3338305
5620
خوب و چاق هستند، یعنی بزرگ و گرد و آبدار هستند.
55:44
You can use the word plump to describe a chicken thigh too.
864
3344605
4010
برای توصیف ران مرغ نیز می توانید از کلمه چاق و چاق استفاده کنید.
55:50
Okay, were you paying attention?
865
3350775
2479
باشه دقت کردی؟
55:53
Let's find out.
866
3353765
1170
بیایید دریابیم.
55:55
I'm going to ask you a question and give you three options.
867
3355205
3490
من می خواهم از شما یک سوال بپرسم و سه گزینه به شما ارائه دهم.
55:58
You'll have five seconds to answer the question and then
868
3358794
3141
شما پنج ثانیه فرصت دارید تا به سوال پاسخ دهید و سپس
56:01
I'll show you the answer.
869
3361975
1280
من پاسخ را به شما نشان خواهم داد.
56:03
Ready?
870
3363365
500
آماده؟
56:04
Good luck.
871
3364495
660
موفق باشید.
56:06
Number 1.
872
3366335
550
شماره 1.
56:07
What's this called?
873
3367985
1020
اسم این چیه؟
56:13
Number 2.
874
3373360
1410
شماره 2.
56:14
What sharp utensil do you use to cut or chop vegetables?
875
3374830
4660
از چه وسیله تیز برای بریدن یا خرد کردن سبزیجات استفاده می کنید؟
56:25
Number 3.
876
3385680
1020
شماره 3.
56:27
What appliance do you use for baking or roasting?
877
3387340
4540
از چه وسیله ای برای پخت یا برشته کردن استفاده می کنید؟
56:37
Number 4.
878
3397770
780
شماره 4.
56:39
What is the action you do to chop vegetables into
879
3399289
3480
برای خرد کردن سبزیجات به
56:42
small pieces, usually cubes?
880
3402769
3451
قطعات کوچک، معمولاً مکعبی، چه کاری انجام می دهید
56:52
Number 5.
881
3412500
1590
؟ شماره 5.
56:54
What is this?
882
3414110
1060
این چیست؟
57:00
Number 6.
883
3420960
1890
شماره 6.
57:02
What is the opposite of cooked?
884
3422870
3060
متضاد پخته چیست؟
57:11
Number 7.
885
3431035
790
شماره 7.
57:12
How do you make a smoothie?
886
3432465
2350
چگونه یک اسموتی درست می کنید؟
57:21
Number 8.
887
3441445
830
شماره 8.
57:22
What is this?
888
3442825
1690
این چیست؟
57:30
Number 9.
889
3450815
1490
شماره 9.
57:32
What's this?
890
3452325
969
این چیست؟
57:39
Number 10.
891
3459514
961
شماره 10.
57:41
What kind of meat is this?
892
3461275
2149
این چه نوع گوشتی است؟
57:50
Number 11.
893
3470175
879
شماره 11.
57:51
When you are finished boiling food and you want to remove the
894
3471925
3029
وقتی جوشاندن غذا تمام شد و می خواهید
57:54
water, what do you do to it?
895
3474954
2411
آب آن را بردارید، با آن چه می کنید؟
58:03
Number 12.
896
3483585
910
شماره 12.
58:04
What's this?
897
3484975
860
این چیست؟
58:10
What am I doing?
898
3490295
1100
دارم چیکار میکنم؟
58:18
Number 14.
899
3498935
1180
شماره 14.
58:20
What's the verb that means to open eggs?
900
3500845
3250
فعل به معنای باز کردن تخم مرغ چیست؟
58:29
Number 15.
901
3509600
520
شماره 15.
58:31
What's the word for when you cook something too much and it
902
3511400
3540
وقتی چیزی را زیاد می پزید و
58:34
goes black and you can't eat it?
903
3514940
2050
سیاه می شود و نمی توانید آن را بخورید به چه معناست؟
58:43
Number 16.
904
3523480
920
شماره 16.
58:45
What am I wearing to protect my clothes?
905
3525470
3030
برای محافظت از لباس هایم چه می پوشم؟
58:55
Number 17.
906
3535860
1190
شماره 17.
58:57
How do you describe something that's big and round and juicy?
907
3537510
4954
چگونه چیزی را که بزرگ و گرد و آبدار است توصیف می کنید؟
59:08
Number 18.
908
3548705
1759
شماره 18.
59:10
What's this?
909
3550465
730
این چیست؟
59:17
Number 19.
910
3557025
1490
شماره 19.
59:18
What am I doing?
911
3558975
1030
من چه کار می کنم؟
59:25
Number 20.
912
3565895
870
شماره 20.
59:27
How do you describe something that's recently made, grown and bought, is
913
3567265
5389
چگونه چیزی را توصیف می کنید که اخیراً ساخته شده، رشد کرده و خریداری شده است،
59:32
ready to eat and hasn't been processed?
914
3572654
2551
آماده خوردن است و پردازش نشده است؟
59:40
Well, I hope you enjoyed this video as much as I did.
915
3580560
2850
خب امیدوارم شما هم مثل من از این ویدیو لذت برده باشید.
59:43
Remember to like, subscribe and ring that bell so you don't miss any new videos.
916
3583430
5360
به یاد داشته باشید که لایک کنید، سابسکرایب کنید و زنگ را به صدا درآورید تا ویدیوهای جدیدی را از دست ندهید.
59:49
And please let me know the answers to these questions in the comments.
917
3589130
5099
و لطفا پاسخ این سوالات را در نظرات به من اطلاع دهید.
59:54
Number one.
918
3594629
691
شماره یک.
59:55
Have you ever marinated anything?
919
3595640
2069
آیا تا به حال چیزی را مرین کرده اید؟
59:58
Number two.
920
3598080
949
شماره دو.
59:59
Have you ever made cake in the microwave?
921
3599400
3100
آیا تا به حال کیک را در مایکروویو درست کرده اید؟
60:03
Number three.
922
3603040
810
شماره سه.
60:04
How many answers did you get right in the quiz?
923
3604110
2970
چند پاسخ را درست در مسابقه دریافت کردید؟
60:07
I love to read your comments, so please do put them down below.
924
3607765
4180
من عاشق خواندن نظرات شما هستم، پس لطفا آنها را در زیر قرار دهید.
60:12
Oh, and don't forget to download your notes.
925
3612595
2480
اوه، و فراموش نکنید که یادداشت های خود را دانلود کنید.
60:15
See you later.
926
3615795
734
بعدا میبینمت.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7