The lies our culture tells us about what matters --- and a better way to live | David Brooks

2,153,085 views

2019-07-03 ・ TED


New videos

The lies our culture tells us about what matters --- and a better way to live | David Brooks

2,153,085 views ・ 2019-07-03

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Hassan Parham Reviewer: Hajar Almasi
00:12
So, we all have bad seasons in life.
0
12911
2108
خب همه ما فصل‌های بدی در زندگی داشته‌ايم.
00:15
And I had one in 2013.
1
15754
1920
و من هم در ۲۰۱۳ در چنین وضعیتی بودم.
00:18
My marriage had just ended,
2
18373
1346
ازدواجم تازه شكست خورده بود.
00:19
and I was humiliated by that failed commitment.
3
19743
2652
و من با شكست اين تعهد تحقیر شده بودم.
00:22
My kids had left home for college or were leaving.
4
22419
2802
فرزندانم برای تحصیل یا زندگی خانه را ترک کرده بودند،
00:26
I grew up mostly in the conservative movement,
5
26045
2323
من اغلب در جنبشی محافظه‌کارانه پرورش یافته بودم،
00:28
but conservatism had changed,
6
28392
1600
اما محافظه‌کاری تغییر يافته بود،
پس بسیاری از آن دوستان هم ديگر نبودند.
00:30
so I lost a lot of those friends, too.
7
30016
1992
و کاری که کردم این بود که در آپارتمانی تنها زندگی می‌کردم،
00:32
And so what I did is, I lived alone in an apartment,
8
32441
2989
00:35
and I just worked.
9
35454
1200
و فقط کار می‌کردم.
00:37
If you opened the kitchen drawers where there should have been utensils,
10
37417
3413
اگر کشوهای آشپزخانه را باز می‌کردید جایی که باید وسایل آشپزخانه باشد،
00:40
there were Post-it notes.
11
40854
1523
کاغذهای یادداشت برچسب‌دار بود.
00:42
If you opened the other drawers where there should have been plates,
12
42916
3215
و اگر کشوهای دیگری که باید در آن‌ها بشقاب باشد را باز می‌کردید،
00:46
I had envelopes.
13
46155
1150
تويی آن پاكت پستی بود.
00:47
I had work friends, weekday friends, but I didn't have weekend friends.
14
47885
3397
من دوستان کاری، دوستان هفتگی داشتم اما دوست آخرهفته‌ای نداشتم.
00:51
And so my weekends were these long, howling silences.
15
51942
3600
بنابراین آخرهفته‌هایم طولانی و سوت و کور بود.
00:56
And I was lonely.
16
56268
1372
و من تنها بودم.
00:58
And loneliness, unexpectedly, came to me in the form of --
17
58395
3573
و تنهایی، غیر منتظره، به سراغم آمد، به شکلِ --
01:02
it felt like fear, a burning in my stomach.
18
62399
2849
حسی مثل ترس، سوزشی در شکمم.
01:05
And it felt a little like drunkenness,
19
65272
2681
و تاحدي شبیه مستی بود،
01:07
just making bad decisions, just fluidity, lack of solidity.
20
67977
4930
فقط تصمیم‌های بد می‌گرفتم ، انگارجاری بودم، بدون استحكام.
01:13
And the painful part of that moment was the awareness
21
73911
3266
و بخش دردناک آن لحظه آگاهی از این بود
01:17
that the emptiness in my apartment was just reflective of the emptiness
22
77201
3403
که پوچی موجود در آپارتمانم، بازتابی از
01:20
in myself,
23
80628
1599
پوچی درونم بود،
01:22
and that I had fallen for some of the lies that our culture tells us.
24
82251
3727
و به فکرِ برخی از دروغ‌هایی که فرهنگ‌مان به ما می‌گوید فرو رفته بودم.
01:27
The first lie is that career success is fulfilling.
25
87196
3409
نخست این‌که موفقیت‌های شغلی، رضایت‌بخش‌اند.
01:30
I've had a fair bit of career success,
26
90629
1837
من موفقیت‌های شغلی خيلی خوبی داشته‌ام،
01:32
and I've found that it helps me avoid the shame I would feel
27
92490
2838
و دریافتم که آن به من کمک می‌کرد تا از شرمساری‌ای بگريزم كه
01:35
if I felt myself a failure,
28
95352
1674
اگر شکست می‌خوردم، گرفتارش می‌شدم،
01:37
but it hasn't given me any positive good.
29
97050
2531
اما هیچ حس مثبتی به من نداده بود.
01:40
The second lie is I can make myself happy,
30
100201
3596
دومین دروغ این بود که: خودم می‌توانم مایه خوشحالی خودم باشم،
01:44
that if I just win one more victory,
31
104484
2080
به‌شرط اين كه موفقیت بیشتری به دست آورم،
01:46
lose 15 pounds, do a little more yoga,
32
106588
3491
۶.۸ کیلوگرم وزن كم كنم، کمی بيشتر به يوگا بپردازم،
01:50
I'll get happy.
33
110103
1150
خوشحال خواهم شد.
01:51
And that's the lie of self-sufficiency.
34
111743
2318
و این دروغ برای خودکفا انگاشتن خود است.
01:54
But as anybody on their deathbed will tell you,
35
114419
2682
اما همان‌گونه که هرکسی در بستر مرگ خود به شما خواهد گفت
01:57
the things that make people happy is the deep relationships of life,
36
117125
3264
چیزهایی که آدم ها را خوشحال می‌کند، داشتن روابط عمیق در زندگی‌ است،
02:00
the losing of self-sufficiency.
37
120413
2067
و رهايي از حس خودکفا بودن.
02:03
The third lie is the lie of the meritocracy.
38
123804
2667
سومین دروغ، دروغ شایسته‌سالاری است.
02:07
The message of the meritocracy is you are what you accomplish.
39
127591
3199
پیام شایسته‌سالاری این است که تو چیزی جز دستاوردهایت نیستی.
02:11
The myth of the meritocracy is you can earn dignity
40
131133
2467
فريب شایسته‌سالاری این است که مي‌توانی با پیوند خود
02:13
by attaching yourself to prestigious brands.
41
133624
2610
به مارک های معتبر، شآن و منزلت کسب کنی.
02:16
The emotion of the meritocracy is conditional love,
42
136258
2805
عطوفت مرتبط با شایسته‌سالاری، عشق مشروط است.
02:19
you can "earn" your way to love.
43
139087
1855
یعنی می توانی مسیر عشق را «هموار» کنی.
02:20
The anthropology of the meritocracy is you're not a soul to be purified,
44
140966
3421
انسان‌شناسی شایسته‌سالاری می‌گويد که روحت نیازمند تزکیه و پالایش نيست،
02:24
you're a set of skills to be maximized.
45
144411
2468
تو مجموعه‌ای از مهارت‌هایی هستی که باید فزونی يابد.
02:26
And the evil of the meritocracy
46
146903
1849
و بخش اهریمنی شایسته‌سالاری اين است که
02:28
is that people who've achieved a little more than others
47
148776
2658
هر كس که اندکی بیش از دیگران دستاورد داشته باشد،
02:31
are actually worth a little more than others.
48
151458
2286
اندکی بیش از دیگران با ارزش است.
02:34
And so the wages of sin are sin.
49
154141
1863
و حكايت خربزه خوردن و لرزيدن است.
02:36
And my sins were the sins of omission--
50
156815
1884
و خربزه خوردن من غفلتم بود...
02:38
not reaching out, failing to show up for my friends,
51
158723
2468
سراغ كسی نرفتن، كوتاهی از بودن با دوستانم،
02:41
evasion, avoiding conflict.
52
161215
1515
فرار، احتراز از درگیری.
02:43
And the weird thing was that as I was falling into the valley --
53
163560
3128
و عجیب و ترسناک این بود که من داشتم توی دره‌ای فرومی‌افتادم،
02:46
it was a valley of disconnection --
54
166712
1704
درۀ گسستن از دیگران...
02:48
a lot of other people were doing that, too.
55
168440
2034
کسان زيادی این بلا را سر خودشان می‌آورند.
نوعی راز بود که به حرفه‌ام گره خورده بود؛
02:51
And that's sort of the secret to my career;
56
171014
2009
خیلی از بلاهایی که سر من می آید
02:53
a lot of the things that happen to me
57
173047
1773
پیوسته برسر بسیاری از مردم می‌آید.
02:54
are always happening to a lot of other people.
58
174844
2158
من آدمی در حد خیلی متوسط هستم، با مهارت برقراری ارتباط بالای متوسط.
02:57
I'm a very average person with above average communication skills.
59
177026
3194
03:00
(Laughter)
60
180244
1103
(خنده حضار)
03:01
And so I was detached.
61
181371
1466
پس من از ديگران گسسته بودم.
03:03
And at the same time, a lot of other people were detached
62
183252
3262
در همان حال، بسیاری از مردمان دیگر هم گرفتار این گسست
03:06
and isolated and fragmented from each other.
63
186538
2515
و انزوا و جدایی از یکدیگر بودند.
03:09
Thirty-five percent of Americans over 45 are chronically lonely.
64
189077
3080
پنجاه و پنج درصد آمریکایی های بالای ۴۵ سال اسیر تنهایی مزمن‌اند.
03:12
Only eight percent of Americans report having meaningful conversation
65
192181
3341
تنها هشت درصد آمریکایی‌ها اظهار می‌کنند که گفتگوی معناداری
03:15
with their neighbors.
66
195546
1150
با همسایه‌های خود دارند.
03:16
Only 32 percent of Americans say they trust their neighbors,
67
196720
2825
تنها ۳۲ درصد از آنها می‌گویند به همسایه‌های خود اعتماد دارند.
03:19
and only 18 percent of millennials.
68
199569
2254
این درمورد جوانان قرن حاضر تنها ۱۸ درصد است.
03:21
The fastest-growing political party is unaffiliated.
69
201847
2441
حزب مستقل، سریع‌-رشدترین احزاب سیاسی‌اند.
03:24
The fastest-growing religious movement is unaffiliated.
70
204312
2587
حزب مستقل، سریع‌-رشدترین جنبش هاي مذهبی‌‌اند.
03:26
Depression rates are rising, mental health problems are rising.
71
206923
2976
نرخ افسردگی روبه فزونی و مشکلات روحی روبه افزایش است.
03:29
The suicide rate has risen 30 percent since 1999.
72
209923
3241
نرخ خودکشی از سال ۱۹۹۹، ۳۰ درصد افزایش یافته است.
03:33
For teen suicides over the last several years,
73
213188
2176
درچند سال گذشته، نرخ خودکشی نوجوانان
03:35
the suicide rate has risen by 70 percent.
74
215388
2659
۷۰ درصد بالا رفته است.
03:39
Forty-five thousand Americans kill themselves every year;
75
219249
2675
هرساله چهل و پنج هزار آمریکایی خودکشی می‌کنند،
03:41
72,000 die from opioid addictions;
76
221948
2230
۷۲,۰۰۰ نفر از اعتیاد به مواد مخدر می‌میرند.
03:44
life expectancy is falling, not rising.
77
224202
3349
میانگین عمر کاهش می‌یابد نه افزایش.
03:48
So what I mean to tell you, I flew out here to say
78
228985
2587
آن‌چه می‌خواهم به شما بگویم، آن‌چه این‌جا آمده‌ام بگویم
03:51
that we have an economic crisis, we have environmental crisis,
79
231596
2928
این‌ است که بحران اقتصادی داریم، بحران زيست محيطی داریم،
بحران سیاسی داریم،
03:54
we have a political crisis.
80
234548
1365
بحران احتماعی و ارتباطی داریم؛
03:55
We also have a social and relational crisis;
81
235937
2079
ما ته دره‌ایم،
03:58
we're in the valley.
82
238040
1339
03:59
We're fragmented from each other,
83
239403
1603
ما از هم جدا افتاده‌ایم.
04:01
we've got cascades of lies coming out of Washington ...
84
241030
2592
آبشار دروغ است که از واشنگتن به‌سوی ما جاریست...
04:03
We're in the valley.
85
243646
1333
و ما ته دره‌ایم.
04:05
And so I've spent the last five years --
86
245466
1977
و من پنج سال گذشته را صرف کردم که ببینم....
04:07
how do you get out of a valley?
87
247467
1514
چگونه خود را از دره بیرون بکشیم؟
04:09
The Greeks used to say, "You suffer your way to wisdom."
88
249356
3113
یونانی ها می‌گویند «راه رسیدن به خرد، پربلاست.»
04:13
And from that dark period where I started, I've had a few realizations.
89
253006
3660
و راه را از آن دورۀ تاریک خودم آغاز کردم، و درمسیر دریافت‌هایی داشتم.
04:17
The first is, freedom sucks.
90
257228
2921
اولین دریافتم این بود که آزادی مزخرف است.
04:20
Economic freedom is OK, political freedom is great,
91
260998
2674
آزادی اقتصادی خوب است، آزادی سیاسی عالی‌است،
04:23
social freedom sucks.
92
263696
1801
اما آزادی اجتماعی مزخرف است.
04:26
The unrooted man is the adrift man.
93
266036
2327
انسان جدا از ریشه چو تخته پاره‌ای بر آب است.
04:28
The unrooted man is the unremembered man, because he's uncommitted to things.
94
268387
3983
انسان جدا از ریشه، انسانی فراموش شده است، چون تعهدی در قبال چیزی ندارد.
04:32
Freedom is not an ocean you want to swim in,
95
272776
3534
آزادی دريایی نیست که بشود در آن شنا کرد،
04:36
it's a river you want to get across,
96
276334
1730
رودیست که بايد از آن گذشت،
04:38
so you can commit and plant yourself on the other side.
97
278088
2666
تا بتوانید خود را در سوی دیگر رود بکارید و متعهد کنید.
04:41
The second thing I learned
98
281270
1659
دومین چیزی که دریافتم
04:42
is that when you have one of those bad moments in life,
99
282953
2596
این بود که وقتی گرفتار لحظه‌های بد زندگی می‌‌شوید،
04:45
you can either be broken,
100
285573
1295
یا خود می‌‌شکنید،
04:46
or you can be broken open.
101
286892
1539
یا زندان حالِ خراب را می‌‌شکنید.
04:48
And we all know people who are broken.
102
288905
1826
همه ما کسانی را می‌‌شناسیم که شکستند،
04:50
They've endured some pain or grief, they get smaller,
103
290755
2516
آنها با تحمل درد و غم خرد شدند،
خشمگین‌تر شدند، بی‌قرارتر شدند، ضربه دیدند.
04:53
they get angrier, resentful, they lash out.
104
293295
2380
04:55
As the saying is,
105
295699
1155
آن‌گونه که گفته‌اند:
04:56
"Pain that is not transformed gets transmitted."
106
296878
2698
« دردی که دگرگون‌مان نکند، (به دیگری) منتقل می‌شود.»
04:59
But other people are broken open.
107
299927
1829
و دیگران خود ویران‌اند.
05:03
Suffering's great power is that it's an interruption of life.
108
303125
3101
قدرت عظیم رنج در این است که باعث وقفه در زندگی می‌‌شود.
05:06
It reminds you you're not the person you thought you were.
109
306250
2769
به‌خاطرتان می‌آورد که شما آن‌چه می‌پنداشتید، نیستید.
05:09
The theologian Paul Tillich said
110
309043
1537
پائول تیلیچ، حکیم الهی گفت:
05:10
what suffering does is it carves through what you thought was the floor
111
310604
3417
رنج، آنچه را که کفِ زیرزمین روحتان
05:14
of the basement of your soul,
112
314045
1383
می‌پنداشتید، می‌‌شکافد،
05:15
and it carves through that, revealing a cavity below,
113
315452
2510
و از آن عبور می‌‌کند تا حفرۀ زیر آن را آشکار کند،
05:17
and it carves through that, revealing a cavity below.
114
317986
2492
و بازهم می‌‌شکافد تا حفرۀ زیرتر را آشکار کند.
05:20
You realize there are depths of yourself you never anticipated,
115
320502
3009
و پی می‌برید در شما عمقی وجود دارد که تصورش را هم نمی‌‌کردید.
05:23
and only spiritual and relational food will fill those depths.
116
323535
2951
و فقط خوراک معنوی و داشتن ارتباط آن حفره ها را پر می‌‌کند.
05:28
And when you get down there, you get out of the head of the ego
117
328173
2968
و وقتی تا آن عمق می‌‌روید، از منیّت رها می‌‌شوید
و به سویدای دل می‌رسید،
05:31
and you get into the heart,
118
331165
1682
05:32
the desiring heart.
119
332871
1762
دلی پر از اشتیاق.
05:34
The idea that what we really yearn for is longing and love for another,
120
334657
3631
این اندیشه که ما در آتش عشق و اشتیاقیم برای انسانی دیگر،
05:38
the kind of thing that Louis de Bernières described in his book,
121
338312
3046
از آن دست اشتیاقی که لویی دوبرنیه در کتاب
05:41
"Captain Corelli's Mandolin."
122
341382
1898
«ماندولین سروان کورلی» توصیف کرده است.
05:43
He had an old guy talking to his daughter
123
343304
1979
مرد سالمندی در آن داستان با دخترش دربارۀ
05:45
about his relationship with his late wife,
124
345307
2018
رابطۀ خودش با همسر درگذشته اش حرف می‌‌زند.
05:47
and the old guy says,
125
347349
1387
مرد سالمند می‌گوید:
05:48
"Love itself is whatever is leftover when being in love is burned away.
126
348760
3698
«عشق، خود خاکستری است که پس از دورۀ عشق ورزیدن به جا می‌‌ماند.
05:52
And this is both an art and a fortunate accident.
127
352482
2857
و این هم هنر است و هم حادثه‌ای همایون.
05:55
Your mother and I had it.
128
355704
1683
من و مادرت آن ‌را داشتیم.
05:57
We had roots that grew towards each other underground,
129
357411
2539
ریشه های ما در زیرزمین به‌ سوی هم روئید،
05:59
and when all the pretty blossoms had fallen from our branches,
130
359974
2929
و وقتی تمام شکوفه‌های زیبا از شاخساران ما فروریخت،
06:02
we discovered that we are one tree and not two."
131
362927
2452
دریافتیم که دو درخت نیستیم، بلکه درختی يگانه‌ايم.»
06:05
That's what the heart yearns for.
132
365696
1873
این چیزی‌ست که دل انسان مشتاق آن است.
06:07
The second thing you discover is your soul.
133
367593
2761
دومین چیزی که کشف می‌کنید، روحتان است.
06:10
Now, I don't ask you to believe in God or not believe in God,
134
370932
2878
از شما نمی‌‌خواهم خداباورباشید یا نه،
اما از شما می‌‌خواهم باورکنید که بخشی از وجود شما
06:13
but I do ask you to believe that there's a piece of you
135
373834
2587
که نه شکل دارد، نه بعد و نه رنگ و وزن،
06:16
that has no shape, size, color or weight,
136
376445
1976
اما به شما کرامت و ارزش بی‌پايان می‌‌بخشد.
06:18
but that gives you infinite dignity and value.
137
378445
2926
06:21
Rich and successful people don't have more of this
138
381395
2357
افراد کامیاب و ثروتمند، این بخش از وجود را
06:23
than less successful people.
139
383776
1365
بیش از افراد ناموفق ندارند
06:25
Slavery is wrong because it's an obliteration of another soul.
140
385974
3182
برده داری نادرست است چون باعث پایمالی روح دیگری می‌شود.
تجاوز جنسی فقط حمله به توده ای از مولکول های فیزیکی نیست،
06:29
Rape is not just an attack on a bunch of physical molecules,
141
389180
2834
06:32
it's an attempt to insult another person's soul.
142
392038
2928
بلکه حرکتی است توهین‌آمیز به روح دیگری.
06:34
And what the soul does is it yearns for righteousness.
143
394990
3046
و روح، درستی و نیکو کاری را تمنا می‌كند.
دل در سودای یگانگی با دیگری می‌سوزد و روح، تشنۀ درستی و نیکوکاری است.
06:38
The heart yearns for fusion with another, the soul yearns for righteousness.
144
398060
3579
06:41
And that led to my third realization, which I borrowed from Einstein:
145
401663
3285
این درک مرا به ادراک سوم خودم می‌رساند، که آن را از انیشتین وام گرفتم:
06:45
"The problem you have is not going to be solved
146
405655
2486
«مشکل شما با همان سطح آگاهی که آن را
06:48
at the level of consciousness on which you created it.
147
408165
2714
ایجاد کرده، حل نخواهد شد.
06:50
You have to expand to a different level of consciousness."
148
410903
3873
باید به سطح آگاهی بالاتر فرا روید.»
06:54
So what do you do?
149
414800
1214
پس چه باید بکنید؟
خوب اولین کار که می‌کنید، سراغ دوستان می‌روید.
06:56
Well, the first thing you do is you throw yourself on your friends
150
416038
3110
و با آنها گفتگو می‌کنید عمیق تر از آن‌چه قبلاً داشته‌اید.
06:59
and you have deeper conversations that you ever had before.
151
419172
2961
اما دومین کاری که می‌کنید،
07:02
But the second thing you do,
152
422157
1357
باید تنها سر به صحرا بگذارید.
07:03
you have to go out alone into the wilderness.
153
423538
2134
جایی بروید که هیچ کس آن‌جا نباشد که مشغولتان کند،
07:05
You go out into that place where there's nobody there to perform,
154
425696
3072
و منیّت شما عاطل می‌ماند و فرو می‌پاشد،
07:08
and the ego has nothing to do, and it crumbles,
155
428792
2380
آن زمان شما شایستۀ دوست داشته شدن خواهید شد.
07:11
and only then are you capable of being loved.
156
431196
2159
07:13
I have a friend who said that when her daughter was born,
157
433712
3337
دوستی دارم که می‌گفت وقتی دخترش زاده شد،
07:17
she realized that she loved her more than evolution required.
158
437073
3603
متوجه شده او را بیش از آنچه فرمول‌های تکامل لازم می‌دانسته، دوست دارد.
07:21
(Laughter)
159
441041
1143
(خنده)
07:22
And I've always loved that.
160
442208
1405
و پيوسته شیفتۀ آن بوده‌ام.
07:23
(Applause)
161
443637
1142
(تشویق)
07:24
Because it talks about the peace that's at the deep of ourself,
162
444803
2957
چون این تعبیر از آرامشی در بخش عمیق درون ما سخن می‌گوید،
07:27
our inexplicable care for one another.
163
447784
2705
یعنی میل غیرقابل توصیف ما برای مراقبت از دیگری.
07:30
And when you touch that spot, you're ready to be rescued.
164
450513
2944
و وقتی شما به این عمق برسید، برای نجات یافتن آماده اید.
07:33
The hard thing about when you're in the valley
165
453815
2316
دشواری درمورد در ته دره بودن این است که
07:37
is that you can't climb out;
166
457300
1348
نمی‌شود از آن بالا كشيد؛
07:38
somebody has to reach in and pull you out.
167
458672
2157
کسی باید دست دراز کند و شما را بالا بکشد.
07:41
It happened to me.
168
461331
1155
این اتفاق برای من افتاد.
07:42
I got, luckily, invited over to a house by a couple named Kathy and David,
169
462510
3527
خوش اقبال بودم که زوجی،يعني کتی و دیوید، مرا به منزلشان دعوت کردند.
07:46
and they were --
170
466061
1405
و آنها ...
07:48
They had a kid in the DC public school, his name's Santi.
171
468196
2675
پسری به نام سانتی در مدرسۀ دولتی واشنگتن داشتند...
07:50
Santi had a friend who needed a place to stay
172
470895
2102
سانتی دوستی داشت كه به جا نياز داشت
چون مادرش بيمار بود.
07:53
because his mom had some health issues.
173
473021
1866
07:54
And then that kid had a friend and that kid had a friend.
174
474911
2682
و آن بچه دوستی داشت و آن دوست هم دوستی داشت.
07:57
When I went to their house six years ago,
175
477617
2008
وقتی شش سال پیش به منزل آنها رفتم،
07:59
I walk in the door, there's like 25 around the kitchen table,
176
479649
2897
از در وارد شدم، حدود ۲۵ نفر دور میز آشپزخانه نشسته بودند،
08:02
a whole bunch sleeping downstairs in the basement.
177
482570
2349
گروهي هم در طبقۀ پائین، در زیرزمین خواب بودند.
08:04
I reach out to introduce myself to a kid,
178
484943
2063
دست دراز کردم که خودم را به بچه ای معرفی کنم.
08:07
and he says, "We don't really shake hands here.
179
487030
2604
او گفت: «ما این‌جا با هم دست نمی‌دهیم،
08:10
We just hug here."
180
490331
1448
ما یکدیگر را بغل می‌کنیم.»
08:12
And I'm not the huggiest guy on the face of the earth,
181
492323
2976
و من با سری به‌زیرافکنده اهل بغل کردن نبودم،
08:15
but I've been going back to that home every Thursday night when I'm in town,
182
495323
3579
اما هروقت بیرون شهر نباشم، هرشب پنج‌شنبه به خانۀ آنها می‌روم،
08:18
and just hugging all those kids.
183
498926
1544
و همۀ آن بچه ها را بغل می‌‌کنم.
08:20
They demand intimacy.
184
500494
1885
آنها طالب صمیمیت اند.
08:22
They demand that you behave in a way where you're showing all the way up.
185
502403
3610
آنها طالب برخوردي هستند که در آن تمامیت وجود احساسی تو عریان باشد.
08:26
And they teach you a new way to live,
186
506442
1794
آنها به تو راهي نو برای زیستن می‌آموزند،
08:28
which is the cure for all the ills of our culture
187
508260
2301
که درمان همۀ دردهای برآمده از دروغهای فرهنگی ماست،
08:30
which is a way of direct -- really putting relationship first,
188
510585
2946
راهی مستقیم... که ارتباط انسانی را در‌اولویت قرار می‌دهد،
08:33
not just as a word, but as a reality.
189
513555
3170
آن هم نه زبانی، بلکه به عنوان یک حقیقت.
08:37
And the beautiful thing is, these communities are everywhere.
190
517557
4071
و زیبایی در این است که از این جمع‌ها همه جا می‌شود یافت.
08:41
I started something at the Aspen Institute called "Weave: The Social Fabric."
191
521652
3647
در انیستیتوی آسپن حركتی را آغاز کردم که نامش« ببافید: بافت اجتماعی» است.
این لوگوی ماست.
08:45
This is our logo here.
192
525323
1156
08:46
And we plop into a place and we find weavers anywhere, everywhere.
193
526503
3733
هرجا سرمی‌زنیم، در هرجا، درهمه جا با بافندگان روبرو می‌شویم.
08:50
We find people like Asiaha Butler, who grew up in --
194
530761
2517
کسانی را مثل آسیه باتلر می‌بینیم که در...
کسی که در شیکاگو زندگی می‌کرد، در انگل‌وود، در محله ای ناآرام.
08:54
who lived in Chicago, in Englewood, in a tough neighborhood.
195
534056
2817
08:56
And she was about to move because it was so dangerous,
196
536897
2953
و قصد اسباب کشی داشت چرا که محله خیلی خطرناکی بود،
09:00
and she looked across the street and she saw two little girls
197
540173
2868
و آن‌سوی خیابان دو دختربچه را دید
که در محوطه ای خالی با بطری های شکسته بازی می‌‌کردند،
09:03
playing in an empty lot with broken bottles,
198
543065
2076
09:05
and she turned to her husband and she said, "We're not leaving.
199
545165
3182
برگشت پیش شوهرش و گفت «ما این محل را ترک نمی‌کنیم.
09:08
We're not going to be just another family that abandon that."
200
548371
2976
ما مثل خانواده‌هایی که گذاشتند و رفتند نخواهيم بود.
و ازطریق گوگل، «داوطلب در انگل‌وود» خواست، و حالا جمعیت R.A.G.E. را مدیریت می کند،
09:11
And she Googled "volunteer in Englewood," and now she runs R.A.G.E.,
201
551371
3208
09:14
the big community organization there.
202
554603
1797
یک جمعیت بزرگ سازمان‌یافته در آن‌جا.
09:16
Some of these people have had tough valleys.
203
556424
2979
برخی از این آدم‌ها در دره‌های ناهمواری افتاده بودند.
با خانمی به نام سارا در اوهایو آشنا شدم که ازسفر گردشگری بازگشته بود.
09:19
I met a woman named Sarah in Ohio who came home from an antiquing trip
204
559427
3705
و در بازگشت ديد شوهرش خود و دو فرزندشان را کشته.
09:23
and found that her husband had killed himself and their two kids.
205
563156
3762
09:27
She now runs a free pharmacy, she volunteers in the community,
206
567815
3380
او اكنون مدیر یک داروخانۀ مجانی و عضو جمعیت است.
او آموزش می‌دهد، به بانوان کنار آمدن با خشونت را می‌آموزد.
09:31
she helps women cope with violence, she teaches.
207
571219
2992
09:34
She told me, "I grew from this experience because I was angry.
208
574235
3064
وی به من گفت«این تجربه باعث رشد من شد چون من خشمگین بودم.
قصد داشتم علیه آنچه او سعی کرد به من بکند، بجنگم
09:37
I was going to fight back against what he tried to do to me
209
577323
2770
09:40
by making a difference in the world.
210
580117
1746
ازطریق ایجاد تغییری در جهان.
09:41
See, he didn't kill me.
211
581887
2055
می‌بینی، او نتوانست مرا بکشد.
09:43
My response to him is,
212
583966
1185
پاسخم به او این است که،
09:45
'Whatever you meant to do to me, screw you, you're not going to do it.'"
213
585175
4196
«آن‌چه قصد داشتی با من بکنی، باعث تباهی خودت شد، اما موفق نشدی.»
09:50
These weavers are not living an individualistic life,
214
590029
3373
این بافندگان، زندگی انفرادی ندارند،
زندگی آنها در پیوند ارتباطی است، آنها ارزش‌های خاص خودشان را دارند.
09:53
they're living a relationist life, they have a different set of values.
215
593426
3373
09:56
They have moral motivations.
216
596823
1420
انگیزۀ اخلاقی دارند.
09:58
They have vocational certitude, they have planted themselves down.
217
598267
3128
یقین حرفه‌ای دارند، آنها ریشه دارند.
با مردی در یونگستون اوهایو آشنا شدم.
10:01
I met a guy in Youngstown, Ohio,
218
601419
1587
که به نصب تابلوئی در میدان شهر کمك کرده بود،
10:03
who just held up a sign in the town square,
219
603030
2031
«از یونگستون دفاع کنید.»
10:05
"Defend Youngstown."
220
605085
1151
آنها همیاری افراطی دارند،
10:06
They have radical mutuality,
221
606260
1873
10:08
and they are geniuses at relationship.
222
608157
2533
و در داشتن ارتباط متقابل نبوغ دارند.
10:11
There's a woman named Mary Gordon
223
611180
1675
خانمی هست به اسم مری گوردون
10:12
who runs something called Roots of Empathy.
224
612879
2123
که مدیر برنامه ای به نام ریشه های همدلی است.
کارشان ، این است که یک مشت بچه حدود کلاس هشتم انتخاب مي كنند،
10:15
And what they do is they take a bunch of kids, an eighth grade class,
225
615026
3265
10:18
they put a mom and an infant,
226
618315
1739
یک مادر و کودک را جلو آنها می‌گذارند،
10:20
and then the students have to guess what the infant is thinking,
227
620078
3024
و بعد، بچه‌ها باید حدس بزنند که در ذهن کودک چه می‌گذرد،
تا همدلی و مهر را آموزش دهند.
10:23
to teach empathy.
228
623126
1151
10:24
There was one kid in a class who was bigger than the rest
229
624301
3106
پسری توی کلاس بود بزرگ‌تر از بقیه،
10:27
because he'd been held back, been through the foster care system,
230
627431
3583
چون از درس عقب افتاده بود، پرورشگاهی بود،
10:31
seen his mom get killed.
231
631038
1626
کشته شدن مادرش را به چشم دیده بود
10:32
And he wanted to hold the baby.
232
632688
1881
و دلش می‌خواست آن کودک را بغل کند.
10:34
And the mom was nervous because he looked big and scary.
233
634593
2635
و مادر نگران بود چون پسرک گنده و ترسناک بود.
10:37
But she let this kid, Darren, hold the baby.
234
637252
2595
اما اجازه داد که این پسر یعني دارن، کودک را بغل کند.
10:39
He held it, and he was great with it.
235
639871
1849
بغلش کرد و رفتارش با بچه عالی بود.
10:43
He gave the baby back and started asking questions about parenthood.
236
643014
3486
بچه را به مادر پس داد و شروع کرد به پرسش‌هایی دربارۀ بچه‌داری،
10:47
And his final question was,
237
647015
1929
و آخرین سوالش این بود:
10:48
"If nobody has ever loved you, do you think you can be a good father?"
238
648968
3301
«اگر هرگز کسی به شما عشق نورزیده باشد، آیا فکر می‌‌کنی‌ بتوانی پدر خوبی باشی؟»
10:52
And so what Roots of Empathy does
239
652642
1667
پس برنامۀ ریشه‌های مهر و همدلی انجام می‌دهد این ست که
10:54
is they reach down and they grab people out of the valley.
240
654333
2720
خم می شود و مردم را از عمق دره برمی دارد.
و این کاری است که بافندگان می‌کنند.
10:57
And that's what weavers are doing.
241
657077
1853
11:01
Some of them switch jobs.
242
661300
2187
بعضی از آنها تغییر شغل می‌دهند.
11:03
Some of them stay in their same jobs.
243
663950
2531
بضی در شغلی که دارند، می‌مانند.
11:06
But one thing is, they have an intensity to them.
244
666982
2500
اما چیزی که به‌هرحال دارند، اشتیاق {به خدمت} است.
11:09
I read this --
245
669982
1383
من به این می‌گویم --
11:11
E.O. Wilson wrote a great book called "Naturalist," about his childhood.
246
671389
5987
ای.او. ویلسون کتاب جالبی درمورد کودکی‌آش نوشته به نام «طبیعت گرا».
11:17
When he was seven, his parents were divorcing.
247
677712
2699
وقتی هفت ساله بود، پدر و مادرش از هم جدا می‌شوند.
11:21
And they sent him to Paradise Beach in North Florida.
248
681291
3167
او را می‌فرستند به پارادایز بيچ ، در فلوریدای شمالی.
11:24
And he'd never seen the ocean before.
249
684482
1836
او قبلاً هرگز اقیانوس را ندیده بود.
11:26
And he'd never seen a jellyfish before.
250
686731
2331
هرگز عروس دریائی ندیده بود.
11:29
He wrote, "The creature was astonishing. It existed beyond my imagination."
251
689086
4091
او نوشت «این مخلوق، اعجاب‌آور بود. تصور بودنش را هم نمی‌‌کردم.»
11:33
He was sitting on the dock one day
252
693596
1661
روزی روی بارانداز نشسته بود.
11:35
and he saw a stingray float beneath his feet.
253
695281
2737
یک پرتوماهی گزنده را می‌‌بیند که از زیر پاهایش رد می‌‌شود.
11:38
And at that moment, a naturalist was born in the awe and wonder.
254
698365
4080
و در آن لحظه، درترس آمیخته به شگفتی، یک طبیعت‌گرا در درون او زاده می‌‌شود.
11:42
And he makes this observation:
255
702469
2145
و نظرش را به این صورت می‌گوید:
11:44
that when you're a child,
256
704638
1217
که وقتی هنوز کودک‌ هستید،
11:45
you see animals at twice the size as you do as an adult.
257
705879
3147
جانوران دو برابر آنچه در بزرگی می‌‌بینید، به چشمتان می‌‌آیند،
و این واقعیت هميشه مرا تحت تآثیر قرار داده،
11:50
And that has always impressed me,
258
710162
1774
11:51
because what we want as kids is that moral intensity,
259
711960
4760
چرا که آن‌چه به عنوان کودک مطلوب ماست، حدت و شدت اخلاقی و معنویست،
11:56
to be totally given ourselves over to something
260
716744
2944
تا خود را یکپارچه به چیزی بسپاریم و
11:59
and to find that level of vocation.
261
719712
2334
به سطحی از رهایی و رستگاری دست یابیم.
وقتی شما درکنار این بافندگان قرار می‌‌گیرید،
12:02
And when you are around these weavers,
262
722480
1969
آنها مردم را {از نظر ارزش معنوی}، دوبرابر اندازۀ انسان های معمولی می‌‌بینند،
12:04
they see other people at twice the size as normal people.
263
724473
2968
12:07
They see deeper into them.
264
727465
1733
به اعماق وجود انسان‌ها نظر می‌‌کنند.
12:09
And what they see is joy.
265
729997
2158
و آن‌چه به نظرشان می‌‌آید، شور و طرب است.
12:13
On the first mountain of our life, when we're shooting for our career,
266
733315
3404
در فتح اولین قله‌ زندگی وقتی یک حرفه را، هدف خود قرار می‌‌دهیم،
12:16
we shoot for happiness.
267
736743
2159
هدفمان خوشبخت شدن است.
12:19
And happiness is good, it's the expansion of self.
268
739649
3047
خوشبختی خوب است، امتداد منیّت ماست.
12:22
You win a victory,
269
742720
1746
به‌دست آوردن یک موفقیت است.
12:24
you get a promotion, your team wins the Super Bowl,
270
744490
3993
ترفیع می‌‌گیرید، تیم فوتبال محبوب شما برنده می‌‌شود،
12:28
you're happy.
271
748507
1150
حس خوشبختی دارید،
12:30
Joy is not the expansion of self, it's the dissolving of self.
272
750149
3721
دیگر شادی، امتداد منیّت شما نیست، انحلال آن است.
12:34
It's the moment when the skin barrier disappears between a mother and her child,
273
754764
4238
مثل لحظه‌ای‌ست که پوست بدن مانع یگانگی مادر و فرزند نمی‌‌شود.
12:39
it's the moment when a naturalist feels just free in nature.
274
759026
3309
لحظه‌ای‌ست که یک طبیعت‌گرا در آغوش طبیعت رها می‌‌شود.
12:43
It's the moment where you're so lost in your work or a cause,
275
763232
2945
لحظۀ گم شدن شما در کار یا در هدفتان است،
12:46
you have totally self-forgotten.
276
766201
2000
لحظۀ خود فراموشی کامل.
12:48
And joy is a better thing to aim for than happiness.
277
768649
2886
و شادی هدف بهتری‌ست تا خوشبختی.
12:51
I collect passages of joy, of people when they lose it.
278
771559
3041
من نوشته های مربوط به تجربه‌های شادی مردم را جمع می‌‌کنم.
12:54
One of my favorite is from Zadie Smith.
279
774624
2247
یکی از موارد مورد علاقه‌ام نوشتۀ زیدی اسمیت است.
12:56
In 1999, she was in a London nightclub,
280
776895
3310
او سال ۱۹۹۹ در یک کلوب شبانه در لندن بود،
13:00
looking for her friends, wondering where her handbag was.
281
780229
3095
درجستجوی دوستانش و در پی یافتن کیف دستی‌اش.
13:03
And suddenly, as she writes,
282
783348
2103
و او می‌نویسد که ناگهان،
13:05
"... a rail-thin man with enormous eyes reached across a sea of bodies
283
785475
3322
"... از میان دریای جمعیت، مردی باریک با چشمانی درشت
13:08
for my hand.
284
788821
1176
آمد تا دستم را بگيرد.
13:10
He kept asking me the same thing over and over, 'Are you feeling it?'
285
790021
3739
و پیوسته تکرار می‌کرد که «آیا حسش می‌کنی؟»
13:13
My ridiculous heels were killing me, I was terrified that I might die,
286
793784
3849
پاشنه بلند مسخره‌ام داشت مرا می‌کشت، می‌ترسیدم که از درد بمیرم،
13:17
yet I felt simultaneously overwhelmed with delight
287
797657
2448
اما هم‌زمان حس کردم لبریز از شادی و نشاط شدم،
چون آهنگ «آیا می‌‌توانم خوش باشم؟» (Can I kick it)
13:20
that 'Can I Kick It?' should happen to be playing
288
800129
2311
13:22
on this precise moment in the history of the world
289
802464
2346
درست در همین لحظۀ دقیق تاریخ و جهان
13:24
on the sound system,
290
804834
1155
روی دستگاه صوتی پخش می‌‌شد.
13:26
and it was now morphing into 'Teen Spirit.'
291
806013
2128
و حالا داشت می‌رفت روی آهنگ «Teen Spirit»
13:28
I took the man's hand, the top of my head blew away,
292
808165
3158
من دست آن مرد را گرفتم، و به عرش رفتم.
13:31
we danced, we danced, we gave ourselves up to joy."
293
811347
3400
ما رقصیدیم و رقصیدیم و در شادی غرق شدیم.»
13:35
And so what I'm trying to describe is two different life mindsets.
294
815680
3806
پس آن‌چه من می‌‌خواهم تشریح کنم، دو ذهنیت متفاوت به زندگی است.
13:39
The first mountain mindset, which is about individual happiness and career success.
295
819998
4468
ذهنیت بالارفتن بسوی قله که مربوط به خوشحالی فردی و موقعیت کاری است.
13:44
And it's a good mindset, I have nothing against it.
296
824490
2563
و به‌جای خود، ذهنیت خوبی است ومخالفتی با آن ندارم.
اما ما در یک دره ملی هستیم،
13:47
But we're in a national valley,
297
827077
2294
13:49
because we don't have the other mindset to balance it.
298
829395
2833
چون ذهنیت دوم را برای ایجاد تعادل نداریم.
13:52
We no longer feel good about ourselves as a people,
299
832252
2563
من به عنوان بشر حس خوبی نسبت به خودمان ندارم.
13:54
we've lost our defining faith in our future,
300
834839
2690
ما ایمان روشن به آیندۀ خود را از دست داده‌ایم،
13:57
we don't see each other deeply, we don't treat each other as well.
301
837553
3382
ما از درون یکدیگر غافلیم، رفتار خوبی با هم نداریم.
14:01
And we need a lot of changes.
302
841538
1991
و تغییرات زیادی را نیازمندیم.
14:03
We need an economic change and environmental change.
303
843553
2706
ما نیازمند تغییر در اقتصاد و محیط خود هستیم.
14:06
But we also need a cultural and relational revolution.
304
846902
2945
و نیز نیازمند انقلابی در فرهنگ و ارتباط انسانی خود هستیم.
14:09
We need to name the language of a recovered society.
305
849871
4270
ما نیازمند یافتن نامي براي زبان جامعۀ بهبود یافته‌ایم.
14:14
And to me, the weavers have found that language.
306
854553
2738
و به نظر من بافندگان آن زبان را یافته‌اند.
14:17
My theory of social change is that society changes
307
857593
3101
نظریۀ دگرگونی اجتماعی من این‌ است که وقتی گروه کوچکی
14:20
when a small group of people find a better way to live,
308
860718
2645
از مردم راه بهتری برای زیستن بیابند،
بقیه ما الگوبرداری می‌کنیم و جامعه تغییر می‌‌کند.
14:23
and the rest of us copy them.
309
863387
1675
14:25
And these weavers have found a better way to live.
310
865765
2638
و این بافندگان، راه بهتر زیستن را یافته‌اند.
14:28
And you don't have to theorize about it.
311
868427
1953
شما ابدا نیازی ندارید که آن‌رانظریه پردازی کنید.
14:30
They are out there as community builders all around the country.
312
870404
3229
آنها به عنوان سازندگانِ این اجتماعات در سرتاسر کشور حضور دارند.
14:34
We just have to shift our lives a little,
313
874277
2277
ما فقط بايد اندکی زندگی خود را تغییر دهیم.
14:36
so we can say, "I'm a weaver, we're a weaver."
314
876578
2731
بعد می‌‌توانیم ادعا کنیم «من بافنده ام، ما بافندگانیم.»
14:39
And if we do that,
315
879999
1366
و اگر چنین کنیم،
14:42
the hole inside ourselves gets filled,
316
882079
2349
نه تنها حفرۀ درونمان پر می‌‌شود،
14:44
but more important, the social unity gets repaired.
317
884452
2825
بلکه مهم‌تراز آن، یگانگی اجتماعی ما بازسازی می‌‌شود.
14:47
Thank you very much.
318
887301
1167
بسیار متشکرم.
14:48
(Applause)
319
888492
4065
(تشویق)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7