Karen Lellouche Tordjman: Siri, Alexa, Google ... what comes next? | TED

Translator: sadegh vn Reviewer: shirin etebar

It's Monday morning.

فرض کنید صبح دوشنبه است.

You've just received a voice notification from your voice assistant.

شما همین الان یک اعلان صوتی از طرف دستیار صوتی خود دریافت کردید.

Voice assistant: Good morning.

دستیار صوتی: صبح بخیر.

There's a new pair of pants on sale at your favorite store.

یک شلوار جدید در فروشگاه مورد علاقه‌تان به فروش می‌رسد.

Last week, while wearing your smart glasses,

هفته قبل، زمانی که عینک هوشمندتان را به چشم داشتید،

you were drawn to a similar pair on a colleague.

به یکی مانند همین که همکارتان داشت علاقه نشان دادید.

Would you like to wear them to the party on Thursday?

آیا تمایل دارید که آن را در جشن روز پنجشنبه بپوشید؟

به شما پیشنهاد می‌کنم سینما رفتن فردا شب را بی‌خیال شوید تا بتوانید آن را بخرید.

I suggest you skip the movies tomorrow night to afford them.

Say "yes" to validate the purchase.

برای تایید خرید بگویید «بله».

Let me know if I should also find a gift for your host.

به من اجازه بدهید که در صورت لزوم هدیه‌ای هم برای میزبانتان پیدا کنم.

I can make suggestions based on your budget

من می‌توانم بر اساس بودجه شما

and her public Instagram profile.

و صفحه عمومی اینستاگرام او پیشنهاداتی ارائه کنم.

Say "yes" to proceed.

برای ادامه بگویید «بله».

Karen Lellouche Tordjman: Yes.

کارن للوچ تورجمن: بله.

So, thrilling or scary?

خب، هیجان‌انگیزه یا ترسناک؟

Because this is how our future could look very soon.

چون به زودی آینده ما همین‌گونه خواهد بود.

As a working mom, I find it exciting.

به عنوان یک مادر شاغل، به نظرم هیجان‌انگیز است.

I would love to stop doing Google searches,

من دوست دارم که از جستجوها در گوگل،

wasting time doing Amazon scrolling, budget calculation

تلف کردن وقت با بالا و پایین کردن آمازون، محاسبه بودجه

or optimizing my calendar.

و یا بهینه‌سازی برنامه‌ام دست بکشم.

What is thrilling is the prospect of having a companion

آنچه هیجان‌انگیز است امید به داشتن یک یار است

that would cater specifically to my needs and requests.

که نیاز‌ها و درخواست‌هایم را دقیقاً برآورده می‌کند.

Just imagine, it could do things, like using my heart rate

فقط تصور کنید که چه کار‌هایی می‌تواند انجام دهد، مثلاً با کمک ضربان قلبم

to tweak my Starbucks order to reduce caffeine.

سفارش استارباکس من را برای کاهش کافئین تغییر دهد.

It could take into account my lunch and the number of steps I've walked

می‌تواند بر اساس ناهارم و میزان قدم‌هایی که در پیاده‌روی پیمودم

to tailor a workout for me.

یک تمرین ورزشی به من پیشنهاد دهد.

It could even align with my friend's smart assistant

حتی می‌تواند با دستیار هوشمند دوستم

to craft evening plans

برای برنامه‌ریزی برنامه‌های شبانه

that would fit everyone's budget, calendars and locations.

که متناسب با بودجه، زمان و موقعیت‌های هر دویمان باشد همکاری کند.

Obviously, this scenario could easily lean towards the scary.

بدیهی است که این قضیه می‌تواند به سادگی وجه ترسناک به خود بگیرد.

This is why there needs to be regulation in place.

به همین دلیل است که مقرراتی باید وضع شوند.

All users, all consumers, should always remain in full control of data they share

تمام کاربران و مصرف‌کنندگان باید نظارت کاملی بر داده‌هایی که به اشتراک می‌گذارند

and on which type of recommendations they agree to get or not to get.

و هرگونه پیشنهادی که آن را می‌پذیرند و یا رد می‌کنند، داشته باشند.

Now, recommendation engines powered by artificial intelligence are not new.

در حال حاضر، موتور‌های پیشنهاد کننده‌ای که با هوش مصنوعی کار می‌کنند چیز جدیدی نیستند

Far from it.

به هیچ وجه.

We actually use them multiple times a day already.

ما در واقع چندین بار در روز از آنها استفاده می‌کنیم.

On average, 70 percent of the time spent on YouTube

به طور متوسط، ۷۰ درصد زمان سپری شده در یوتیوب

is on videos recommended by their algorithm.

صرف ویدیو‌های پیشنهادی توسط الگوریتمش می‌شود.

And you may also own a wristband that you use to track your sleep

و ممکن است خودتان مچ‌بندی داشته باشید که از آن برای ردیابی خوابتان

or monitor your workout.

یا نظارت بر تمرین ورزشی خود استفاده کنید.

And there's the first generation of voice-enabled virtual assistants.

و اولین نسل از دستیار‌های مجازی با قابلیت صوتی وجود دارند.

You know, like Google Home or Amazon Alexa

می‌دانید، مثل گوگل هوم یا آمازون الکسا

that you can use to change the temperature of your room.

که می‌توانید برای تغییر دمای اتاقتان از آنها استفاده کنید.

Your car as well is probably equipped with the same things

ماشین شما نیز احتمالاً به همان چیز‌هایی مجهز هست

that can help you manage your music

که به شما در مدیریت موسیقی‌تان،

or give you directions, hands-free.

یا مسیر‌یابی و حالت هندزفری کمک می‌کند.

But there is one thing that all these tools have in common.

اما یک چیز مشترک بین همه این ابزار‌‌ها وجود دارد.

They leverage AI to help you in one specific area of your life.

آن‌ها از هوش مصنوعی استفاده می‌کنند تا به شما در ناحیه خاصی از زندگیتان کمک کنند.

Your home, your car, your health.

خانه شما، اتومبیل شما، سلامتی شما.

They stay in the lane.

در همه اینها می‌توانند باشند.

Now imagine a new generation of voice assistants

حالا نسل جدیدی از دستیار‌های صوتی را تصور کنید

that crosses all lanes,

که هر کاری از آنها ساخته است،

that synchronizes everything.

هر چیزی را همگام‌سازی می‌کنند.

So you may ask, why hasn't this happened already?

بنابر‌این ممکن است شما بپرسید که چرا این قبلاً اتفاق نیفتاده است؟

Because there are two technological bricks that are critical to make this happen

زیرا دو قسمت تکنولوژیکی که برای تحقق این امر حیاتی هستند

that are still missing.

هنوز بدست نیامده‌اند.

One is voice.

اولی صداست.

These tools must be able to understand everything we say.

این ابزار‌ها باید قادر باشند تا هرچه که ما می‌گوییم را درک کنند.

And clearly, this is not the case today.

و واضح است که اکنون این‌گونه نیست.

For my kids, maybe yours as well,

برای بچه‌های من و شاید بچه‌های شما،

Siri is still an endless source of fun.

منبع بی‌انتهایی از سرگرمی است.

They like asking very simple questions

آن‌ها دوست دارند که سؤالات بسیار ساده بپرسند

and still get very confused answers.

و هنوز هم جواب‌های بسیار گیج‌کننده‌ای دریافت می‌کنند.

Two, breadth.

دومی، وسعت اطلاعات است.

They must be able to provide a large range of recommendations

آنها باید بتوانند طیف وسیعی از پیشنهادات را

to cover whatever we may need.

برای پوشش هر آنچه ممکن است ما نیاز داشته باشیم ارائه دهند.

So tech players are still working on cracking those two elements,

پس فعالان حوزه تکنولوژی هنوز هم برای دستیابی به این دو عنصر کار می‌کنند،

voice and breadth.

صدا و وسعت اطلاعات.

On voice, as I said, Alexa, Google Home, Siri and the likes,

در مورد صدا، همانطور که گفتم، الکسا، گوگل هوم، سیری و امثال آنها،

they don't understand us entirely and systematically for now.

فعلا به طور کامل و سیستماتیک ما را درک نمی‌کنند.

Actually, understanding human language is difficult.

در واقع، درک زبان انسان‌ها دشوار است.

It's as much about the context

به همان اندازه‌ای که به کلمات مربوط می‌شود

as it is about the words themselves.

به کاربرد و مفهومشان هم مربوط می‌شود.

And think about the accents or background noise.

به لهجه‌ها یا سروصدا محیط اطراف فکر کنید.

It's already very difficult for Americans

همچنان برای آمریکایی‌ها خیلی دشوار است

to understand French people speaking English,

که فرانسوی‌هایی را که انگلیسی حرف می‌زنند درک کنند،

(Laughter)

(خنده حضار)

so can you imagine how difficult it can be for a robot?

پس می‌توانید تصور کنید که این مقوله چقدر می‌تواند برای یک ربات سخت باشد؟

So tech players are working hard on this.

بنابر‌این فعالان تکنولوژی سخت دارند روی این موضوع کار می‌کنند.

In 2018, Google launched an investment program

در سال ۲۰۱۸، گوگل یک برنامه سرمایه‌گذاری

for start-ups that would work with their Google Home suites.

برای استارت‌آپ‌هایی راه‌اندازی کرد تا با مجموعه‌های گوگل هوم خود کار کنند.

And since then, they have invested in over 15 companies.

و از آن موقع تا الان، آن‌ها بر روی بیش از ۱۵ شرکت سرمایه‌گذاری کردند.

Amazon has 10,000 employees

آمازون ۱۰,۰۰۰ کارمند استخدام کرده است تا

working on Alexa voice technologies.

بر روی تکنولوژی‌های صوتی الکسا کار کنند.

So they will eventually crack the voice issues.

بنابر‌این آن‌ها در نهایت مشکلات صوتی را رفع خواهند کرد.

The smart assistants will be able to understand what we say,

دستیاران هوشمند قادر خواهند بود تا هرچه ما می‌گوییم را درک کنند،

the meaning of the words in their context.

حتی معنی کلمات با مفهوم درستشان.

For example, if I’m using my smart assistant, and I’m listening to music,

برای مثال، دارم از دستیار هوشمندم استفاده می‌کنم و به موسیقی گوش می‌دهم،

and then I say, "Change."

و سپس می‌گویم: «تغییر بده».

VA: Hi, Karen.

وی.ای: سلام کارن.

Do you want to change the temperature of the room?

آیا می‌خواهی که دمای اتاق را تغییر دهی؟

KLT: Well, clearly this is not working yet,

کارن: خب، واضح است که این هنوز کار نمی‌کند،

but in the future,

اما در آینده،

it will understand that I'm talking about changing the track,

درک خواهد کرد که من در مورد تغییر آهنگ حرف می‌زنم،

not changing the temperature of the room.

نه تغییر دادن دمای اتاق.

It will also understand our long and complex requests.

همچنین درخواست‌های طولانی و پیچیده ما را درک خواهد کرد.

You know, when we start saying something

می‌دانید، وقتی که شروع به گفتن چیزی می‌کنیم

and then we change our mind mid-sentence.

و سپس در میان جمله حرفمان را تغییر می‌دهیم.

But that doesn't stop here.

اما این به اینجا ختم نمی‌شود.

With far-field speech recognition,

با سیستم تشخیص گفتار از راه دور،

you will be able to use it from a distance,

شما قادر خواهید بود از آن در فاصله‌ای به اندازه

from a room to another.

یک اتاق آن‌طرف‌تر استفاده کنید.

Even with background noise like kids screaming or traffic.

حتی با وجود نویز‌های محیطی مثل سروصدای بچه‌ها یا ترافیک.

(Kids shout, whistle blows)

(صدای فریاد بچه‌ها و سوت زدن)

Tremendous progress has been made on this recently,

اخیراً پیشرفت‌های چشمگیری در این زمینه صورت گرفته است،

largely due to Amazon's efforts on their Echo speaker technology.

که عمدتاً به دلیل تلاش‌های آمازون بر روی تکنولوژی اسپیکر‌های اکو است.

Not only that.

البته نه فقط این.

It will be able to understand in which mood you’re in --

قادر خواهد بود که حالت روحی شما را --

joy, sadness, annoyance --

اعم از شادی، غم، ناراحتی -- درک کند

and will be able to mimic these feelings too.

و این احساسات را تقلید کند.

And as natural language processing advances further --

همانطوری که فرایند پردازش زبان طبیعی در حال پیشرفت است --

so natural language processing is the technology behind this --

تکنولوژی پشت این فرایند هم

so as it advances further,

با پیشرفت روز‌افزون خود،

the voice-enabled interactions will increasingly be refined.

تعاملات صوتی را پیوسته بهبود می‌بخشد.

Now, the second challenge and the biggest, in my opinion,

حالا، چالش دوم و به نظر من بزرگترین آن،

revolves around the breadth of recommendations provided.

حول محور پیشنهاد‌های ارائه شده می‌چرخد.

Will they be able to --

توانایی آنها --

What will be their range of actions?

دامنه اقدامات آنها به چه صورت خواهد بود؟

Will they remain limited to very specific tasks,

آیا آن‌ها به کار‌های بسیار خاصی محدود می‌شوند،

or will they be able to become a true companion across your day

یا می‌توانند به یک همراه واقعی در طول روز تبدیل شوند

to which you can ask whatever you want,

که می‌توانید هر چه را که بخواهید

whatever you need?

از او درخواست کنید؟

For example, taking notes in a meeting

برای مثال، یادداشت‌برداری کردن در یک جلسه

or reordering milk

یا سفارش دوباره شیر

or even mental health coaching.

یا حتی مربی‌گری سلامتی روانی.

Will they be able to provide you recommendations

آیا آنها خواهند توانست به شما پیشنهاد‌هایی

across product categories?

در مورد دسته‌بندی محصولات ارائه دهند؟

Today,

امروزه،

companies provide us recommendations within one specific category,

شرکت‌هایی پیشنهاد‌های خاصی در یک دسته‌بندی خاص به ما ارائه می‌دهند.

for example, that can help us choose between two dresses,

برای مثال، می‌تواند به ما کمک کند تا بین دو لباس

between two books.

یا دو کتاب انتخاب کنیم.

In the future, the smart assistants will actually be able to help us choose

در آینده، دستیاران هوشمند در واقع خواهند توانست به ما در انتخاب

between buying a book or buying a dress.

خرید یک کتاب و یا یک لباس کمک کنند.

So to be able to deliver this integrated and large range of recommendations,

بنابر‌این برای اینکه بتوانند این طیف وسیع و یکپارچه از پیشنهاد‌ها را عرضه کنند،

tech teams behind smart assistants will need to design the right algorithms.

تیم‌های فنی دستیاران هوشمند باید الگوریتم‌های درستی طراحی کنند.

And these algorithms will need to be powerful enough

و این الگوریتم‌ها باید به اندازه‌ای قدرتمند باشند

to process a myriad of data points.

تا نقطه داده‌های بیشماری را پردازش کنند،

To identify patterns,

الگو‌ها را شناسایی کنند،

to model courses of actions,

مدل‌سازی دوره‌های اقدامات را انجام دهند،

and also to learn from end users' feedback.

و همچنین از بازخورد‌های نهایی کاربران نتیجه‌گیری کنند.

But, a world where smart assistants become unavoidable

اما در جهانی که در آن دستیاران هوشمند اجتناب‌ناپذیر می‌شوند

means new priorities for all companies,

به معنی اولویت‌های جدید برای همه شرکت‌هاست

not only the smart assistant players.

نه فقط کاربران دستیاران هوشمند.

Every business in the future will need to accelerate drastically

هر کسب و کاری در آینده نیاز خواهد داشت تا به شدت

on data and algorithm,

در داده‌ها و الگوریتم،

on voice-enabled interactions.

و تعاملات صوتی پیشرفت سریعی داشته باشد.

And also, they will need to be entrusted by consumers

و همچنین نیاز خواهند داشت تا مشتریانشان در ارائه پیشنهاد‌ها

to provide recommendations.

به آن‌ها اعتماد داشته باشند.

This is what I like to summarize in three words,

به همین خاطر دوست دارم مطلب را در سه کلمه خلاصه کنم،

in the three imperatives that are data, tech and trust.

در سه امر مهم که عبارتند از : داده، فناوری و اعتماد.

So the moment the breadth challenge

بنابر‌این زمانی که چالش وسعت اطلاعات

and the voice challenge get solved

و صدا حل شوند،

will be a tipping point

نقطه عطفی در

in smart assistant usage and adoption by consumers.

در استفاده و پذیرش دستیار هوشمند توسط مشتریان خواهد بود.

Today, can you live without your smartphone?

امروزه، آیا می‌توانید بدون تلفن هوشمندتان زندگی کنید؟

I assume not, right?

به نظرم نه، درسته؟

In a few years from now,

چند سال دیگر،

your smart assistant will be a convenient,

دستیار هوشمند شما، یار راحت،

powerful, reliable helper

قدرتمند و قابل اعتماد شما خواهد بود

essential in your day-to-day life.

که در روزهای عمرتان به او نیاز خواهید داشت.

So you won't be able to live without it.

به طوری که بدون او نخواهید توانست زندگی کنید.

And unlike your smartphones,

و این برخلاف تلفن‌های هوشمندتان،

it will be embedded in every device around you.

می‌تواند در هر دستگاهی در دور و برتان تعبیه شود.

Your smartphone itself, of course,

البته که در خود تلفن هوشمندتان،

but also your car, the mirrors,

اما همچنین در ماشین، آینه‌ها،

your fridge, your glasses

یخچال، عینک شما

and who knows what other device in the future.

و چه کسی می‌داند چه دستگاه‌های دیگری در آینده وجود خواهند داشت.

So are you ready for a smarter life?

پس آیا شما برای یک زندگی هوشمندانه‌تر آماده هستید؟

VA: Yes, Karen, I am.

وی.ای: بله کارن، من آماده‌ام.

(Laughter)

(خنده)

Thank you.

متشکرم.

(Applause)

(تشویق حضار)