What happens in your throat when you beatbox? | Tom Thum and Matthew Broadhurst

Translator: omid rashidi Reviewer: Masoud Motamedifar

هی، چه خبر؟ (به زبان بیت باکس)

(Beatboxing) Yo, what up?

My name is Tom Thum,

اسم من تام توم است.

and I've got to say it's a pleasure to be back at TEDx.

و باید بگویم که خیلی خوشحالم که دوباره به TEDx برگشتم.

When I first stepped upon the Sydney stage in 2013

وقتی اولین بار در ۲۰۱۳ در سیدنی پا روی صحنه گذاشتم...

as a starry-eyed boy from Brisbane,

بعنوان یک پسر خیال پرداز از بریزبن،

I had no idea that I was about to deliver the most watched TEDx presentation ever.

فکرش را هم نمی‌کردم که قرار است پربیننده ترین سخنرانی TEDx را ارائه بدهم

(Laughter)

(خنده حضار)

(Applause)

(تشویق)

But you know, I was stoked because it was completely unexpected.

هیجان‌زده شدم چون کاملا غیرقابل پیش بینی بود.

However, standing before you today

اما امروز که جلوی شما ایستاده‌ام

as a slightly inflated, time-battered version of myself five years later,

بعنوان نسخه مغرورتر و باتجربه‌تر نسبت به ۵ سال قبل‌ خودم،

I'm very confident.

بسیار از خودم مطمئنم.

(Laughter)

(خنده)

Confident that I'm about deliver

اعتماد به نفسی که همیک به نمایش می‌گذارم

the most instantly switched off and walked-out-on,

کسالت‌آورترین و دارای رکورد بیشترین افرادی که سالن را ترک می‌کنند،

vomit-inducing talk of all time.

و تهوع‌آورترین سخنرانی در تمام تاریخ.

I'm about to show you things

من قرار است چیزهایی را به شما نشان دهم

that I think you'll find hard to unsee,

که فکر می‌کنم دیدنشان برایتان سخت خواهد بود

but all in the name of science.

ولی همگی به لطف علم است.

First, for those unfamiliar with what I do,

ابتدا، برای آنهایی که با کار من آشنایی ندارند بگویم که

I guess if you distilled it right down to its essence,

فکر می‌کنم اگر کار من را چکیده کنید،

you would call me a beatboxer.

به من بیت باکسر(حنجره نواز) خواهید گفت.

(Beatboxing) Yo, for example ...

برای مثال... ( بیت باکس)

here's a sample:

این یک نمونه از کارم است:

(Beatboxing)

(بیت باکس)

(Rhythm changes)

(تغییر ریتم)

(Hums a tune)

(زمزمه‌ی یک آهنگ)

(Applause and cheers)

(تشویق حضار)

Thank you.

ممنون.

(Applause)

(تشویق)

And being a beatboxer,

و بیت باکسر بودن،

it means that professionally,

به این معنی است که از نظر حرفه‌ای،

I am 100 percent reliant on the --

من صد در صد متکی‌ام به...

(Beatboxing) flexibility of the unfiltered human voice.

(به زبان بیت باکس) انعطاف پذیری صدای پرداخت نشده‌ی انسان.

And for years, my contemporaries and I have been fielding questions like,

سالهای سال من و همکارانم به این سوالها پاسخ می‌دادیم که،

"Oh my God, that's so cool.

«وای خدای من، چقدر باحال.

When did you figure out you could do that?"

کی فهمیدی می‌توانی این کار را بکنی؟»

After I practiced for thousands and thousands of hours --

بعد از هزاران هزار ساعت تمرین --

(Laughter)

(خنده)

"And what do you do for a real job?"

«و شغل واقعیت چیست؟»

"I'm a full-time beatboxer, Your Honor."

«من یک بیت باکسر تمام وقتم، قربان.»

But there is one question that I get quite a lot

اما یک سوال هست که به کرات از من پرسیده می‌شود

that's a little bit more difficult to answer,

که پاسخ به آن کمی سخت‌تر است،

and that is how are you doing it --

این که چطور این کار را می‌کنی؟

how are you making those noises?

چطور این صداها را در می‌آوری؟

And I mean, I know muscle memory dictates where I position my lips

یعنی، می‌دانم که حافظه‌ی عضلانی موقعیت لبهایم را تعیین می‌کند

in order to --

برای تولید این صدا --

(Beatboxing)

(بیت باکس)

but I have no idea about the inner mechanics of everything.

اما راجع به مکانیک درونی کل این ماجرا کوچکترین شناختی ندارم.

You know, all the flappy bits and kind of dangly things

یعنی تمام اجزای تولید صدا و اجزای آویزان در گلویم

and how they interact in --

و اینکه چطور با هم در ارتباطند--

(Laughter)

(خنده)

in a way that allows me to --

به صورتی که بتوانم...

(Beatboxing)

(بیت باکس)

To put it metaphorically,

یک مثال جهت تشبیه،

I know how to drive,

من رانندگی کردن را بلدم،

I just don't know what's under the hood.

اما نمی‌دانم زیر کاپوت ماشین چه خبر است.

So I decided to find out

پس تصمیم گرفتم که بفهمم.

and invite 5,000 captive strangers,

پنج هزار غریبه‌ی علاقه‌مند را دعوت کردم،

a few uncomfortable cameras,

تعدادی دوربین مزاحم آوردم،

everybody watching online and their browser history

همه آنلاین تماشا می‌کنند و حافظه کامپیوترشان

into a place where not even the most intimate of encounters have been ...

به جایی سرک می‌کشد که حتی نزدیکترین افراد زندگی‌ام نرفته‌اند...

my throat.

گلویم.

And to help me do that,

و برای کمک به انجام این کار...

I'd like to introduce to the stage a very specialist guest

مایلم یک مهمان متخصص را به صحنه دعوت کنم

from the Queensland Voice Center,

از مرکز صدای کویینزلند،

a man that's been in my mouth more times than I'd care to admit,

مردی که بیش از آنکه بخواهم بگویم در دهان من بوده

a legend of the larynx,

یک اسطوره‌ی حنجره،

ENT doctor and laryngeal surgeon,

پزشک گوش و حلق و بینی و جراح حنجره،

Matthew Broadhurst.

متیو برادهرست.

(Applause and cheers)

(تشویق)

MB: Thank you, Tom, thank you.

متیو: ممنون تام. ممنون.

And a very good evening everyone.

و عصر همه شما بخیر.

It is a pleasure to be here on the TEDx stage tonight.

مشب حضور در صحنه TEDx برایم افتخار است.

(Laughter)

(خنده)

Whoo.

یوهوووو.

(Laughter)

(خنده)

TT: He's not warming up his hands.

تام: دستهاش را گرم نمی‌کند.

It doesn't get that intimate.

قرار نیست آنقدرها صمیمی شود.

MB: We set out a little while ago to try to go deep into the world --

متیو: ما چند وقت پیش تصمیم گرفتیم به عمق دنیای--

and the throat --

و گلوی--

of this beatboxer extraordinaire

این بیت باکسر فوق العاده برویم

to try to understand how such a vast array of sounds are humanly possible.

تا درک کنیم تولید چنین صداهای مختلفی توسط انسان چطور ممکن است.

And what we found --

و آنچه فهمیدیم --

these are going in the mouth by the way --

ضمنا این‌ها قرار است بروند توی دهانش --

and what we found was something absolutely amazing.

و چیزی که فهمیدیم واقعا فوق العاده بود.

Even after my two years of laryngeal surgery

حتی بعد از دو سال سابقه‌ی جراحی من

in Harvard Medical School

در دانشکده‌ی پزشکی هاروارد

with world-renowned professor Steven Zeitels,

با پروفسور سرشناس جهانی استیون زایتلز

we never saw anything as extraordinary or fascinating as this,

ما هرگز چیزی تا این حد فوق العاده‌ و شگفت انگیز ندیده‌ایم،

and that's what we're going to show you tonight.

واین همانی است که امشب می‌خواهیم نشانتان دهیم.

(Laughter)

(خنده)

Alright, so for those of you who might be a little squeamish,

خب، برای آن دسته‌ از شما که احتمالا یک ذره حساس هستید،

the next 10 minutes or so will get incrementally more graphic

ده دقیقه‌ی آینده به طور فزاینده‌ای آزاردهنده

and stomach-churning,

و حال به هم زننده خواهد بود.

so let's get into it --

خب! بیایید شروع کنیم...

TT: Feel free to use the bucket.

تام: راحت باشید و از سطل‌ها استفاده کنید.

(Laughter)

(خنده)

MB: So when we make sound,

متیو: وقتی که ما آواسازی می‌کنیم،

we use the vocal cords to take air from the lungs

از تارهای صوتی استفاده می‌کنیم تا هوا را از ریه بگیریم

and then turn it into a vibrating air column in the throat.

و سپس آنرا به ستون لرزان هوا در گلو تبدیل کنیم.

If you think of it like a trumpet,

اگر آن را به شکل ترومپت در نظر بگیرید

we've got the mouthpiece -- that's the vocal folds --

دهانه‌ی آنرا را داریم... این‌ها پرده‌های صوتی‌اند...

and then the horn section is the throat.

و سپس بخش شاخی شکل در گلو.

If we took your head off,

اگر سر شما را برداریم،

took a bit of your neck off

بخشی ازگردنتان را هم برداریم

and left you as a torso with just your vocal folds vibrating,

و فقط بالاتنه‌‌تان بماند با تارهای صوتی لرزان شما،

this is what you'd sound like.

صدایتان این شکلی است.

(Flatulent sound)

(صدای خروج باد)

TT: (High pitch)

تام: (صدای زیر)

MB: Pretty hard to communicate, but fortunately we've got a throat.

که حرف زدن را خیلی سخت می‌کند ولی خوشبختانه ما گلو داریم.

We've got all the soft tissues,

ما تمام بافت‌های نرم را داریم،

and that actually gives you all the incredible dynamics of sound

که تمامی تحرکات فوق‌العاده صدا را در اختیار شما قرار می‌دهد

that you'll hear tonight.

که قرار است امشب بشنوید.

Now, this is a rigid laryngoscope.

این یک لارنگوسکوپ است (دستگاهی برای مشاهده ی حنجره)

TT: Hmm, spicy boy.

تام: کوچولوی بامزه.

(Laughter)

(خنده)

MB: I know, I know.

متیو: می‌دانم، می‌دانم.

(Laughter)

(خنده)

10 millimeters in diameter,

۱۰ میلیمتر قطر،

it gives us the highest resolution image of the larynx we can get.

به ما بیشترین وضوح تصویری که می‌توانیم از حنجره داشته باشیم را می‌دهد.

And we teed up with a stroboscope here

و آن را به یک چرخش‌نما وصل کرده‌ایم

and a trigger microphone.

و یک میکروفون دستی.

The mic will pick up the frequency

میکروفون فرکانس‌ را می‌گیرد

and that will allow us to show you how this all works.

و به ما اجازه می‌دهد تا طرز کار این سیستم را نشانتان بدهیم.

So, if we can have the lights down?

لطفا چراغ‌ها را خاموش کنید.

TT: (Low pitch)

تام: (صدای بم)

MB: Turn the light on here.

چراغ را اینجا روشن می‌کنیم.

TT: (High and low pitches)

تام: (صدای زیر و بم)

MB: So I've got the frequency of sound matched with the stroboscope.

متیو: من فرکانس صدا را با چرخش‌نما هماهنگ کردم.

That's the light you're seeing flickering in the cup.

همین نوری است که در لیوان سوسو می‌زند.

TT: (Low pitch)

تام: (صدای بم)

MB: And that's at about 80 hertz or so.

متیو: و چیزی حدود ۸۰ هرتز است.

So what we can do then is we can take that

کاری که بعد می‌توانیم بکنیم این است که آن را بگیریم

and put the phase of the strobe and the sound just out of sync.

و فاز چرخش‌نما و صدا را ناهماهنگ کنیم.

That lets us capture real-time, slow-motion activity of vibrating tissues.

این به ما اجازه می‌دهد حرکت آهسته بافت لرزان را بصورت زنده دریافت کنیم.

When we apply that to the larynx,

وقتی این کار را روی حنجره پیاده کنیم،

we get this fluid, slow-motion of the vibrating vocal folds.

حرکات متغیر و آهسته چین‌های صوتی لرزان را خواهیم دید.

So that's what we're going to get on and do.

که همان چیزیست که می‌خواهیم انجامش بدهیم.

Alright, you ready?

بسیار خب. حاضری؟

TT: Yup.

تام: آره.

(Laughter)

(خنده)

MB: OK, so here we go.

متیو: خب. برو بریم.

We're going to have a look at the voice box.

می‌خواهیم نگاهی به جعبه‌ی صوتی بیندازیم.

(Laughter)

(خنده)

It's very hard not to gag with this.

این روش شدیدا حالت خفگی ایجاد می‌کند.

Say, "e."

بگو «ای»

TT: (Singing) E --

تام: (در حال خواندن) ای

MB: So down the bottom you see the vocal cords,

متیو: آن زیر تارهای صوتی را می‌بینید،

the little cord-like structures.

ساختارهای کوچک طناب‌مانند.

(Laughter)

(خنده)

And now just look at the skin on the neck

و حالا به پوست گردنش دقت کنید

and you'll see how strong the light is to penetrate the skin.

ببینید نور چقدر قوی است که به پوست نفوذ کرده.

Alright, so if you'll have the lights back on?

خب. حالا لطف کنید و چراغها را روشن کنید.

(Laughter)

(خنده)

(Applause)

(تشویق)

Alright, so just give us a comfortable "e."

خب حالا یک «ای» راحت بگو.

TT: (Singing) E.

تام: (در حال خواندن) ای.

(Laughter)

(خنده)

TT: (Singing) E.

تام:(در حال خواندن) ایییی.

(Audience gasps)

(صدای تماشاگران)

MB: So that's the vibrating vocal folds;

متیو: این چین‌های صوتی در حال لرزش است،

about 120 hertz.

در حدود ۱۲۰ هرتز.

Means they've collided 120 times a second

که یعنی ۱۲۰ بار در ثانیه به هم برخورد می‌کنند

just to make that sound.

تا این صدا را بسازند.

And we can also see that they're absolutely, perfectly normal.

و همچنین می‌توانیم ببینیم که آنها کاملا سالمند.

So all his beatboxing, all those sounds for years

که یعنی این همه بیت‌باکس کردن‌، و تولید صدا در طی این همه سال

with Tom's way of doing it --

آن هم به روش تام --

absolutely no damage whatsoever.

ابدا هیچ آسیبی به آنها نزده است.

That's really remarkable.

که واقعا قابل تحسین است.

Well done.

آفرین.

OK.

خب.

TT: (High pitch)

تام: (صدای زیر)

We've got this.

حاضرم.

MB: So watch now as the vocal cords go from high pitch to low pitch.

متیو: حالا رسیدن تارهای صوتی را وقتی از صدای زیر به بم می‌رسند ببینید.

You'll see them go from long and skinny to short and fat.

می‌بینید که از حالت بلند و نازک تبدیل به کوتاه و ضخیم می‌شوند.

Really think "e."

بگو «ای»

TT: (High to low pitch) E.

تام: (از زیر به بم) ای.

MB: Right.

متیو: عالی.

TT: (High to low pitch) E.

تام: (از زیر به بم) ای.

MB: And what you can see is that his vocal range is so extreme --

متیو: و چیزی که می‌بینید این است که دامنه‌ی صوتی‌اش آنقدر وسیع است--

much more extreme than any other performer I've worked with --

خیلی وسیع‌تر از هر صداپیشه‌ای که تابحال با او کار کرده‌ام --

the machine actually can't capture the really high pitches.

که دستگاه واقعا فرکانس‌های خیلی زیر را نمی‌تواند ثبت کند.

TT: (High pitch)

تام: (صدای زیر)

MB: So we know that whistle register is somewhere around 2,092 hertz.

متیو: می‌دانیم که فرکانس سوت زدن چیزی حدود ۲۰۹۲ هرتز است.

That means the vocal cords,

این یعنی تارهای صوتی،

well over 2,000 times a second,

بیش از ۲۰۰۰ بار در ثانیه می‌لرزند،

are banging together just to make that sound.

و به هم می‌خورند تا آن صدا را بسازند.

That's really extraordinary.

و این واقعا شگفت آور است.

If you think about them, they're only 15 millimeters long,

اگر تصور کنید که طولشان فقط ۱۵ میلیمتر است،

so that's barely the width of your thumb.

یعنی کمتر از عرض انگشت شست.

That's incred --

واقعا شگفت...

(Laughter)

(خنده)

That's amazing this organ can do such a thing.

اینکه این عضو بدن می‌تواند چنین کاری بکند فوق‌العاده است.

So now we're going to swap over to the flexible laryngoscope.

حالا می‌خواهیم از یک لارنگوسکوپ منعطف استفاده کنیم.

This is a little more graphic.

این یکی تصاویرش کمی خشن‌تر است.

TT: He bought it at SEXPO.

تام: از فروشگاه SEXPO خریده.

(Laughter)

(خنده)

MB: That wasn't in the script.

متیو: این در متن حرفهایمان نبود.

(Laughter)

(خنده)

(Applause)

(تشویق)

TT: Secondhand.

تام: دست‌ِ دوم.

(Laughter)

(خنده)

MB: Now, we've had to time this bit perfectly

متیو: حالا باید این را به خوبی تنظیم کنیم

because of the requirement for local anesthetic.

بدلیل نیاز به بی‌حسی موضعی،

You've got to numb the nose, get the camera in.

باید بینی را بی حس کنیم تا دوربین را داخل ببریم

It doesn't help for producing a lot of the sounds,

این‌ به ساخت صداهای بیشتر کمک نمی‌کند،

but it gives us a really cool view of what's happening.

اما یک نمای خیلی باحال از اتفاقاتی که می‌افتد به ما می‌دهد.

So hold onto the stomachs, and let's see what we can do.

نفس‌هایتان را حبس کنید و بیایید ببینیم چه می‌توانیم بکنیم.

(Audience gasps)

(صداهای تماشاگران)

So we're going to the back of the nose.

می‌رویم به پشت بینی.

And there you can see the soft palate.

و آنجا می‌توانید کام نرم را ببینید.

A lot of the sounds we make from day to day,

خیلی از صداهایی که روزانه‌ می‌سازیم،

even the simple ones,

حتی صداهای خیلی ساده،

are incredibly complex.

کاملا پیچیده هستند.

The sound "kh" for example.

به‌عنوان مثال صدای «ق».

It's the soft palate sealing up precisely against the back of the nose.

اینجا کام نرم به دقت به بالا و به انتهای حفره‌ی بینی می‌چسبد.

So if you say it loudly five times,

اگر آن را پنج بار بلند بگویید،

feel your own soft palate snapping against the back of the throat.

حس می‌کنید که کام نرم‌تان به پشت گلوی‌تان ضربه می‌زند.

Kh, kh, kh, kh, kh, kh.

ق، ق، ق، ق، ق.

Alright, so this is what it looks like when Tom does it.

خب، وقتی تام این را می‌گوید چنین حالتی است.

TT: Kh, kh, kh, kh, kh.

تام: ک، ک، ک، ک، ک.

A cacophony of cackling kookaburras and cockatoos in Kakadu

(بازی زبانی) خیزید و خز آرید که هنگام خزان است

couldn't quite quit ketamine.

کرکس کمرصاف کاکل کهربایی.

(Laughter)

(خنده)

(Applause)

(تشویق)

MB: Alright, now in the beatboxing world,

متیو: خب، حالا در دنیای بیت باکس،

of course, they can use that for all sorts of different effects.

صد البته، آنها می‌تونند از آن به شکل‌های مختلف استفاده کنند.

I can help you.

بگذار کمکت کنم،

TT: This is fine, we're professionals.

تام: نگران نباشید. ما حرفه‌ای هستیم.

(Laughter)

(خنده)

(Beatboxing)

(بیت باکس)

MB: Alright.

متیو: بسیار خب.

(Applause and cheers)

(تشویق)

Now we're going to slide down a little further.

حالا ما می‌خواهیم یک ذره پایین‌تر برویم.

If you'll just have the lights off

اگر ممکن است چراغها را خاموش کنید

and just see if you can see the light in the mouth somewhere.

و ببینیم که می‌توانید نور را جایی در دهان ببینید.

You'll be able to see exactly where the camera is at.

می‌توانید دقیقا ببینید که دوربین الان کجاست.

(Laughter)

(خنده)

TT: (Singing)

تام: (درحال خواندن)

Surprise.

سورپرایز.

(Laughter)

(خنده)

MB: Alright.

متیو: بسیار خب.

(Audience gasps)

(تعجب حضار)

So what you can see there, that's the base of the tongue.

چیزی که آنجا می‌بینید قاعده‌ی زبان است.

The side walls of the screen,

دیواره‌های جانبی صفحه،

that's the pharynx.

آنجا حلق است.

All muscle walls,

تمام دیواره‌های عضلانی،

and in the deep, dark decks is the larynx.

و در عمق، سطح تیره‌ی حنجره.

TT: Oh, should we have the lights back on?

تام: باید چراغها را دوباره روشن کنیم؟

I think it's a good idea.

به نظرم فکر خوبی است..

It's getting a bit creepy with them off.

بدون نور فضا کمی فضا وحشتناک است.

MB: Turn the lights on, thanks.

متیو: چراغها را روشن کنید.ممنون.

Good.

خوبه.

Now having examined over 15,000 larynxes and throats in my time,

حالا بعد از تجربه‌ی معاینه‌ی بیش از ۱۵ هزار حلق و گلو تابحال،

I can tell you that Tom's is as anatomically normal

می‌توانم به شما بگویم که گلوی تام از نظر آناتومی همانقدر نرمال است

as anyone else's.

که گلوی هرکس دیگری است.

It's just his unique use of all the muscles and soft tissues

تنها تفاوت در توانایی منحصر به‌ فرد‌ش در استفاده از بافت‌های نرم و عضلات است

which lets him do all these amazing sounds that you're going to hear.

که باعث می‌شود این صداهای فوق‌العاده‌ای که قرار است بشنوید را بسازد.

So we will dissect some of these sounds for you now.

کمی از این صداها را برای شما موشکافی می‌کنیم.

TT: It's in there really. Definitely.

تام: الان واقعا داخل هست. یقینا.

(Laughter)

(خنده)

OK.

خب.

(High-pitched sounds)

(صداهای زیر)

(High-pitched sounds)

(صداهای زیر)

(Hooting)

(جیغ)

MB: So what he's doing is he's changing the shape

متیو: او دارد تارهای صوتی‌اش

و طول ستون هوای در حال لرزش را تغییر می‌دهد

and the length of the vibrating air column

using rhythmic contractions of all the muscles

با استفاده از انقباضات منظم عضلات

to generate all those sounds that you're hearing.

برای ایجاد آن صداهایی که دارید می‌شنوید

(Beatboxing)

(بیت باکس)

(Laughter)

(خنده)

(Low pitch)

(صدای بم)

MB: And now there's rhythmic movements of the --

متیو: و حالا حرکاتی ریتمیک داریم از...

they're the arytenoid cartilages way down there,

آنها غضروف‌های آرتینویید هستند آن پایین،

rocking back and forth to create that different sound.

که عقب و جلو می‌روند تا آن صدای متفاوت را بسازند.

TT: (Low pitch)

تام: (صدای بم)

MB: And we like to call this "sphincter bass."

متیو: بد نیست اگر اسم این را بگذاریم «بم مقعدی».

(Laughter)

(خنده)

And what you can see is that collapsing all the tissue down --

و چیزی که می‌توانید ببینید ریختن تمام بافت به سمت پایین است...

(Laughter)

(خنده)

allows a different kind of really deep bass note.

که باعث ایجاد نوع متفاوتی از یک نت بسیار عمیق بم می‌شود.

Alright, so with local anesthetic on board,

بسیار خب، با کمک بی‌حسی موضعی،

a big black hose in the nose,

و یک لوله‌ی سیاه و بزرگ در بینی،

we're going to let loose a sliver of his repertoire

می‌خواهیم اجرای او را ببینیم

and see all this in play.

و کل ماجرا را تماشا کنیم.

And we'll move --

و خیلی محتاطانه...

careful.

حرکت خواهیم کرد.

TT: Can you pull it up just a smidgeon.

تام: می‌شه یک مقدار بالاتر بیاریش؟

(Laughter)

(خنده)

TT: (Beatboxing)

تام:(بیت باکس)

Maybe just a little more --

یک ذره بیشتر ...

(Laughter)

(خنده)

Alright, cool, I think we're good.

خیلی خوب، عالیه، فکر کنم خوب شد.

(Beatboxing) To all my peeps who came to get deep,

به همه‌ی آن‌هایی که دزدکی نگاه می‌کنند! چه کسی آماده است؟

deep as the abyss --

برای یک نمایش ویژه...

check this.

تماشا کنید.

(Beatboxing)

(بیت باکس)

(Cheers)

(تحسین)

(Applause)

(تشویق)

(Beatboxing)

(بیت باکس)

We start from the basics and build from scratch.

ما از اول شروع میکنیم و روی مبنا بنا می‌کنیم.

(Record scratch)

(خراش صدا)

Yeah, like that.

آره، همین‌طوری.

(Beatboxing)

(بیت باکس)

(Trumpet sound)

(صدای ترومپت)

(Beatboxing)

(بیت باکس)

(Beatboxing) Back to basics.

(بیت باکس)بازگشت به مبنا.

(Beatboxing)

(بیت باکس)

(Beatboxing) You know the sound.

(بیت باکس) صداها برای‌تان آشناست

(Beatboxing) Make some noise.

(بیت باکس) یک مقدار سرو صدا کنیم.

(Applause and cheers)

(تشویق)

(Whistling)

(تشویق)

(Applause and cheers)

(تشویق و تحسین)

TT: Thank you so much.

تام: خیلی ممنون.