English Conversation Practice (Money, good money EP: 3) Improve English Speaking Skills

okay James we're waiting where  is that thing you have to tell

باشه جیمز ما منتظریم اون چیزی که باید به ما بگی کجاست

us I need you to forgive me please I didn't  want to do it but I had no choice I had to  

من باید منو ببخشی لطفا نمیخواستم انجامش بدم ولی چاره ای نداشتم مجبور شدم

do it the truth is yeah I lied to you I  don't have any children I never had one  

انجامش بدم حقیقت اینه که آره بهت دروغ گفتم. هیچ فرزندی ندارم که هرگز نداشتم

my mother is not sick in fact my  mother died many years ago five years

مادرم مریض نیست در واقع مادرم سال ها پیش فوت کرد، پنج سال

ago and I don't have any business or  company I never found a great opportunity to

پیش و من هیچ تجارت یا شرکتی ندارم، هرگز فرصت خوبی برای

invest we already know that James we  want you to tell us the truth right now

سرمایه گذاری پیدا نکردم، ما می دانیم که جیمز می خواهیم تو راستش را به ما بگو همین الان

that through this I had no choice  I had to do it I needed the

که از این طریق چاره ای نداشتم مجبور شدم این کار را انجام دهم به

money Mary Frank Chris I am dying that's  the truth I have a terminal illness and  

پول نیاز داشتم مری فرانک کریس دارم می میرم این حقیقت است که من یک بیماری لاعلاج دارم و

I'm going to tell you the whole truth  if you let me explain I will tell you

اگر تمام حقیقت را به شما بگویم اجازه بدهید توضیح بدهم همه چیز را به شما می گویم

everything do you really expect us to believe  that lie how do we know you're not lying to us

آیا واقعاً انتظار دارید که ما دروغ را باور کنیم چگونه می دانیم که دوباره به ما دروغ نمی گویید

again please give me a chance to explain  after that you can make a decision you

لطفاً به من فرصت توضیح دهید بعد از آن می توانید تصمیمی بگیرید که می

want my name is James and for most of  my life I was a happy and hardworking

خواهید نام من جیمز است و در بیشتر زندگی ام فردی شاد و سخت کوش بودم

person every morning I woke up early and went  to my job at that office I wasn't rich but I  

هر روز صبح که زود از خواب بیدار می شدم و سر کارم می رفتم در آن دفتر که ثروتمند نبودم اما

enjoyed working hard and always try to stay  positive I dreamed of a better future and  

از سخت کار کردن لذت می بردم و همیشه سعی می کردم مثبت بمانم. رویای آینده ای بهتر را داشتم و

hoped to save enough money to visit my brother  Tom he's the only family I have left and he  

امیدوارم بتوانم به اندازه کافی پول پس انداز کنم تا برادرم تام را ببینم او تنها خانواده ای است که برای من باقی مانده است و او

lives in another country we haven't seen each  other in years and I really wanted to meet him  

در کشور دیگری زندگی می کند که سال هاست همدیگر را ندیده ایم و من واقعاً دوست داشتم

him again someday one day while I was cooking  my lunch I felt a sudden sharp pain in my head  

روزی یک روز در حالی که مشغول پختن ناهار بودم او را دوباره ملاقات کنم. در ابتدا احساس درد شدید ناگهانی در سرم کردم

at first I thought it was just stress or  maybe I was too tired I tried to ignore  

، فکر کردم فقط استرس است یا شاید خیلی خسته بودم، سعی کردم نادیده بگیرم

it thinking it would go away but it didn't  the pain only got worse as days passed I  

و فکر می کردم از بین می رود اما این درد فقط با گذشت روزها بدتر شد و

decided to see a doctor thinking it was  just a regular headache however when the  

تصمیم گرفتم ببینم دکتری که فکر می کرد فقط یک سردرد معمولی است، اما وقتی

doctor checked me he looked very serious John  he said I'm afraid it's not just a headache  

دکتر من را بررسی کرد خیلی جدی به نظر می رسید جان گفت می ترسم فقط سردرد نباشد

you have a rare disease and it's incurable  I felt like the ground disappeared under my

تو یک بیماری نادر داری و غیر قابل درمان است، احساس کردم زمین زیر پایم ناپدید شده است

feet I mean how could this be I had  all always been healthy and full of

. چطور ممکن بود من همیشه سالم و پر

energy I couldn't believe what I was hearing  there is one treatment that can help extend your

انرژی بودم. نمی‌توانستم چیزی را که می‌شنوم باور کنم، یک روش درمانی وجود دارد که می‌تواند به طولانی‌تر شدن عمر شما کمک کند،

life the doctor continued but it's very  expensive I was devastated I didn't have  

دکتر ادامه داد، اما بسیار گران است، من ویران شده بودم، آن نوع را نداشتم

that kind of money my dreams of visiting Tom  felt like they were sleeping away but I knew  

رویای پولی که رویای دیدار تام داشتم احساس می‌کردم که در حال خوابیدن هستند، اما می‌دانستم

I couldn't give up I I just wanted to live  longer even if it was just to see my brother  

که نمی‌توانم تسلیم شوم. فقط می‌خواستم بیشتر زندگی کنم، حتی اگر فقط برای

one last time that was my only wish to help him  talk to him and tell him everything I've been

آخرین بار برادرم را ببینم، این تنها آرزوی من برای کمک به صحبت کردن با او بود. به او بگو و هر آنچه را که از سر گذرانده ام به او بگو،

through I tried I worked hard I asked the boss  for a race he can tell you that that is not a

من تلاش کردم، سخت کار کردم، از رئیس مسابقه خواستم که بتواند به شما بگوید که این

lie but it was never enough I tried to save  all my money and move to this old and dirty

دروغ نیست، اما هرگز کافی نبود، سعی کردم تمام پولم را پس انداز کنم و به سمت این قدیمی حرکت کنم و آپارتمان کثیف

apartment that's why you see dirty and all  because it's the cheapest place I could pay

به همین دلیل است که می بینید کثیف است و همه اینها به این دلیل است که ارزان ترین جایی است که می توانم

for but still it wasn't enough  that's why I decided to do it  

برای آن هزینه کنم اما هنوز کافی نبود به همین دلیل تصمیم گرفتم این کار را انجام دهم

ask you for money it's true I lied to  you but I only did it because I wanted  

از شما پول بخواهم درست است که به شما دروغ گفتم اما این کار را فقط به این دلیل انجام دادم که می خواستم

to see my brother for the last time  before I you know before I die I'm so

برای آخرین بار قبل از اینکه برادرم را ببینم می دانید قبل از مرگ من خیلی

sorry I didn't want to lie to you I just  wanted to see my brother one last time  

متاسفم که نمی خواستم به شما دروغ بگویم فقط می خواستم برادرم را برای آخرین بار ببینم

please forgive me do you really think we're  stupid do you really think we will believe that  

لطفاً مرا ببخشید آیا واقعاً فکر می کنید ما احمقی هستیم آیا واقعا فکر می‌کنی ما آن داستان را باور خواهیم کرد

story Mary call the police yeah I I know you  don't trust me anymore I understand that but

مری با پلیس تماس گرفت بله، می‌دانم که دیگر به من اعتماد ندارید، من این را می‌دانم، اما

please I can prove it here's the document  that proves I am dying I will will put it  

لطفاً می‌توانم آن را ثابت کنم، این سندی است که ثابت می‌کند من دارم می‌میرم، آن را روی مبل

on the couch as you can see there is  my name and also the results of my

می‌گذارم که شما هم هستید. می توانید ببینید که نام من وجود دارد و همچنین نتایج

analysis there you will see that it  says that I have a terminal illness  

تجزیه و تحلیل من در آنجا مشاهده می کنید که می گوید من یک بیماری لاعلاج دارم

and I only have a few days or a couple  of months to live I couldn't lie to you  

و فقط چند روز یا چند ماه دیگر زنده مانده ام

about something like that there is  all the evidence it's difficult for  

. که همه شواهد وجود دارد برای

me I'm sorry I lied to you but I just wanted  to see my brother one last time it was my

من سخت است متاسفم که به شما دروغ گفتم اما فقط می خواستم برادرم را برای آخرین بار ببینم این

dream it is true that is your  name and it says you are dying oh

رویای من بود درست است که نام توست و می گوید داری می میری

God that's true there are no more dots James  tells the truth oh my God James I'm sorry

خدایا این درست است دیگر نقطه ای وجود ندارد جیمز حقیقت را می گوید خدای من جیمز متاسفم

yes I see you're not lying but James why  didn't you tell us the truth we could help

بله می بینم که دروغ نمی گویی اما جیمز چرا حقیقت را به ما نگفتی ما می توانستیم به

you yeah you're right I should  have told you the truth but I felt

شما کمک کنیم بله حق با شماست باید به شما می گفتم حقیقت اما من احساس

alone I didn't know what to do I just just act  without thinking I saw my life passing and ending

تنهایی می کردم نمی دانستم باید چه کار کنم فقط بدون فکر عمل کردم دیدم زندگیم در حال گذر است و پایانش

it's a horrible feeling please forgive me I don't  deserve your friendship I don't deserve your

احساس وحشتناکی است لطفا مرا ببخش من لایق دوستی تو نیستم من لایق

forgiveness I arrived at that company not long ago  and you received me very kindly you were like a

بخشش تو نیستم رسیدم چندی پیش در آن شرکت و شما با مهربانی من را پذیرفتید

family for someone like me who has no one but his  brother who lives far away you became my family

خانواده برای کسی مثل من که هیچ کس را ندارد جز برادرش که دور زندگی می کند تو خانواده من شدی

and I let you down I don't deserve your friendship  I deserve to die alone here in this house forgive  

و من تو را ناامید کردم من لایق دوستی تو نیستم من لیاقت این را دارم که اینجا در این خانه تنها بمیرم

me no you don't have to be sorry we forgive  you you did what you have to do and we

مرا ببخش نه مجبور نیستی متاسف باش ما تو را می بخشیم که کاری را که باید انجام می دادی انجام دادی و

understand thank you guys thank you family  and now I will give you all your money back

فهمیدیم بچه ها متشکرم از شما خانواده تشکر می کنم و حالا تمام پولتان را به شما پس می دهم

no you don't have to I'm sure I speak for  everyone even the boss when I say keep the

نه مجبور نیستید مطمئن هستم که از طرف همه صحبت می کنم حتی زمانی که رئیس من می گویم پول را نگه دارید

money yes James keep the money  and we will give you more right

بله جیمز پول را نگه دارید و ما به شما حق بیشتری می دهیم

guys yes James so you can see your brother I will  also give you more money thank you seriously I  

بله جیمز تا بتوانید برادرتان را ببینید من همچنین پول بیشتری به شما خواهم داد واقعاً متشکرم

don't know how many days I have left to live but  I will thank you for the rest of my few days now  

نمی دانم چند روز مانده به زندگی با پولی که به من دادی به اضافه آنچه قبلا داشتم

with the money you have given me plus what I had  before I would like to go see my brother before I

برای بقیه روزهایم ازت تشکر خواهم کرد، دوست دارم قبل از

die of course don't waste time go see  your brother you don't have much left  

مرگم بروم برادرم را ببینم البته وقت را تلف نکن برو برادرت را ببین. خیلی جا مونده

James thank you you happily I have my bags  ready thanks guys and see you soon I hope  

جیمز ممنون خوشحالم من کیفم رو آماده کردم ممنون بچه ها و به زودی شما رو میبینم امیدوارم

I'm still alive so I can see you again  and please say goodbye to the boss for

هنوز زنده باشم تا دوباره ببینمت و لطفا به خاطر

me oh my God that is so sad poor James he will die

من با رئیس خداحافظی کن خدای من که خیلی غمگینه جیمز بیچاره او

soon and we were so mean to him oh someone  is knocking the door go ahead come in good  

به زودی خواهد مرد و ما خیلی نسبت به او بد بودیم، اوه کسی در را می زند، بعد از

afternoon is this the place where  Mr Roger wolf lives I need to know

ظهر بخیر بیا اینجا جایی است که آقای راجر گرگ زندگی می کند، باید بدانم

please no sir we don't know that  Roger this is the house of our friend

لطفا نه آقا، ما نمی دانیم که راجر این خانه است از دوست ما

James oh so now his name is  James that bastard where is

جیمز اوه پس حالا اسمش جیمز است آن حرامزاده کجاست

he excuse me who are you  you are in the House of our

ببخشید شما کی هستید شما در خانه

friend I am detective Richards and that person  you call James does not exist his name is Roger

دوست ما هستید من کارآگاه ریچاردز هستم و آن شخصی که شما به آن جیمز می گویید وجود ندارد نام او راجر

wal excuse me what are you talking  about James is our friend and he's

وال است ببخشید آیا شما در مورد جیمز دوست ما صحبت می کنید و او

dying that is a lie this James guy  is a scammer he asked you for money

در حال مرگ است که دروغ است این پسر جیمز یک کلاهبردار است او از شما پول خواسته است

right that's just what he normally does he  joins a company and gains the trust of his

درست همان کاری است که او معمولاً انجام می دهد. او به یک شرکت می پیوندد و اعتماد همکارانش را جلب می کند

colleagues he finds out what each of his friends  is passionate about or what their weaknesses

. دوستانش علاقه دارند و یا

are the weak point of each person a  mother a brother a son a business a

نقاط ضعف هر کدام از آنها چیست، مادر، برادر، پسر، کسب و کار،

pet we have looked for him for years and  have not been able to find him he's very

حیوان خانگی ما سال ها دنبال او گشتیم و نتوانستیم او را پیدا کنیم، او بسیار

skilled normally he has a plan B in case  the first plan fails he says he's dying  

ماهر است، معمولاً برنامه B دارد. در صورتی که طرح اول شکست بخورد می گوید که در حال مرگ است

or things like that I hope you guys didn't  give him too much money someday we will catch

یا چیزهایی از این قبیل امیدوارم شما بچه ها پول زیادی به او نداده باشید روزی

him guys are you still there I think I need more  money please I'm dying I need more to see my

او را بگیریم بچه ها آیا هنوز آنجا هستید فکر می کنم به پول بیشتری نیاز دارم لطفاً دارم می میرم به چیزهای بیشتری نیاز دارم برای دیدن

brother and it seems that day will be today  please don't tell him I'm here I will arrest

برادرم و به نظر می رسد آن روز امروز خواهد بود لطفاً به او نگویید من اینجا هستم

him guys I'm happy you're here I'm very  embarrassed to ask you this but I need more money

او را دستگیر می کنم بچه ها خوشحالم که اینجا هستید من خیلی خجالت می کشم این را از شما بپرسم اما به پول بیشتری نیاز دارم

please and we will be happy to give you  what you want James detective please Roger  

لطفا و ما خوشحال خواهیم شد آنچه را که می خواهید به شما بدهیم کارآگاه جیمز لطفا راجر

wolf you are under arrest for theft and  fraud this time you envision God you cut

وولف شما به دلیل دزدی و کلاهبرداری بازداشت هستید این بار که خدا را تصور می کنید که بریده اید