English Conversation Practice (The perfect crime EP: 3) Improve English Speaking Skills

I I can't I can't do this but Peter you need you  can't be like this I have to do it it doesn't  

من نمی توانم نمی توانم این کار را انجام دهم اما پیتر تو نیاز داری که اینطوری نباشی من باید این کار را بکنم مهم نیست

matter if I don't want to do this I have to do  it there's no turning back now I'm sorry Peter  

اگر نمی خواهم این کار را انجام دهم باید انجامش دهم حالا دیگر راه برگشتی نیست متاسفم پیتر،

but that's how things should be it is the only  solution to our problems no one can find out what  

اما همه چیز باید اینطور باشد، تنها راه حل مشکلات ما است، هیچ کس نمی تواند بفهمد

we did and why we did it nobody would understand  it if they find out what we did they will never  

ما چه کار کردیم و چرا این کار را کردیم، هیچ کس متوجه نمی شود اگر بفهمند ما چه کردیم، هرگز

forgive us they're going to hate us forever Henry  and I could go to jail and be there for life that  

ما را نخواهند بخشید. من تا ابد از ما متنفر خواهید شد هنری و من می‌توانیم به زندان برویم و مادام العمر آنجا باشیم که

can't it's not going to happen that that's why  I must do it but it's not my fault I didn't want  

نمی‌شود این اتفاق نمی‌افتد، به همین دلیل باید این کار را انجام دهم، اما این تقصیر من نیست

it this way it was you you came into our lives  just like it was nothing and ruined everything  

که اینطوری نمی‌خواستم، تو بودی تو وارد زندگی ما شدی انگار هیچی نبود و همه چیز رو خراب کردی که

we were happy the four of us were happy  Mom Dad Henry and me we both knew what we

ما چهارتا خوشحال بودیم مامان بابا هنری و من هر دو میدونستیم چی داریم

had all that all the money all the property  the cars the businesses everything was ours  

همه پولها همه اموال ماشینها کسب و کار همه چیز مال ما بود

even the love of our parents everything  was going well and you had to appear in  

حتی عشق به پدر و مادرمان همه چیز خوب پیش می رفت و تو باید در

our lives they wanted to have a third child and  Mom couldn't have one anymore so they decided to

زندگی ما ظاهر می شدی که آنها می خواستند فرزند سوم داشته باشند و مامان دیگر نمی توانست فرزندی داشته باشد بنابراین آنها تصمیم گرفتند

adopt Henry and nine never agreed on that  idea we told them but they didn't care about  

هنری را به فرزندی قبول کنند و 9 نفر هرگز با ایده ای که به آنها گفتیم موافقت نکردند اما آنها قبول نکردند. به نظر ما اهمیت نمیده

our opinion since you entered their lives  they stopped caring about us and so years  

از وقتی وارد زندگیشون شدی دیگه به ​​ما اهمیت ندادن و سالها

passed we grew up separated from them because  of you you were always the favorite one in the  

گذشت ما بزرگ شدیم به خاطر تو ازشون جدا شدیم تو همیشه دوست داشتنی تو خونه بودی که

house they gave you the best all the time all  because you were the youngest and their new

همیشه بهترین ها رو بهت میدادن چون تو بودی من و کوچکترین و پسر جدیدشان

son Henry and I felt alone abandoned  desolate we felt completely

هنری و من احساس تنهایی می‌کردیم که رها شده‌ایم، احساس می‌کردیم کاملا

ignored we no longer knew what to do to get  their attention we feel betrayed that's the

نادیده گرفته شده‌ایم، دیگر نمی‌دانستیم چه کنیم تا توجه آنها را جلب کنیم، احساس می‌کنیم به آنها خیانت شده است، این

truth at first we just decided to ignore it  and move on with our lives but we couldn't  

حقیقت است که در ابتدا تصمیم گرفتیم آن را نادیده بگیریم و به زندگی خود ادامه دهیم وقتی فهمیدیم

when we found out that dad was going to leave  everything to you we went crazy we were very

پدر قرار است همه چیز را به تو بسپارد، دیوانه شدیم، خیلی

upset I want you to know that this wasn't  just about the money it was more than that for

ناراحت شدیم، می خواهم بدانی که این فقط به خاطر پول نبود، بلکه برای

us it was because thanks to you we were for  gotten and we could never forgive you for

ما بیشتر از این بود، زیرا به لطف تو بود. ما طرفدار بودیم و هرگز نمی‌توانستیم شما را به خاطر

that now yes maybe we did this to you but you  asked for it it wasn't our fault it was yours  

آن ببخشیم، بله شاید ما این کار را با شما انجام دادیم، اما شما آن را خواستید، تقصیر ما نبود، شما

I have to do it Peter it's the only way to  solve things and not to go to prison sorry  

باید این کار را انجام دهم پیتر، این تنها راه حل مسائل است و نه برو زندان ببخشید

I have to put this liquid in your IV so that  it takes effect as quickly as possible forgive  

باید این مایع رو داخل IV شما بریزم تا هر چه سریعتر اثر کنه ببخشید

me but soon everything will be over just  wait dear brother soon everything will be

ولی به زودی همه چیز تموم میشه فقط صبر کن برادر عزیز زود همه چیز

over wait Mark no don't don't do it please we we

تموم میشه صبر کن مارک نه اینکارو نکن لطفا ما

can't Henry I told you to wait outside  

نمی توانیم هنری من به شما گفتم که بیرون منتظر بمانید

where is our dad you can't be here no Mark we  can't do it it is not good and you perfectly know

پدر ما کجاست شما نمی توانید اینجا باشید نه مارک ما نمی توانیم این کار را انجام دهیم خوب نیست و شما کاملا می دانید

that yes I know but what else can we do  Henry it's already done we have to do  

که بله می دانم اما چه کار دیگری می توانیم انجام دهیم هنری قبلاً انجام شده است، ما باید

it you know dad is going to talk with the  doctor and he's going to tell him all the

این کار را انجام دهیم، شما می دانید که پدر قرار است با دکتر صحبت کند و او تمام

details if we don't do something soon they're  going to find out what we did is that what you

جزئیات را به او می گوید اگر کاری انجام ندهیم به زودی آنها می خواهند بفهمند کاری که ما انجام دادیم این است که شما

want no I mean maybe yes maybe we should tell them

می خواهید نه منظورم این است که شاید بله شاید باید به آنها بگوییم

Mark are you kidding how can we do that this  is not a good idea we would be in trouble as  

مارک شوخی می‌کنی چطور می‌توانیم این کار را انجام دهیم که این ایده خوبی نیست، به محض

soon as they find out that Peter is here because  of us they are going to report us and we will be

اینکه بفهمند پیتر به خاطر ما اینجاست، ما را گزارش می‌کنند و به مشکل می‌خوریم. ما مرده خواهیم بود

dead maybe they can understand it maybe we can  seek help for ourselves it's not too late yet  

شاید آنها بتوانند آن را درک کنند شاید ما بتوانیم برای خودمان کمک بخواهیم دیر نشده است هنوز

this has gotten out of control it has escaped our  hands but but it's not too late yet how can you  

این از کنترل خارج شده است از دست ما فرار کرده است اما هنوز خیلی دیر نشده است چگونه می توان

say it's not too late aren't you see how Pitter  is this is already D now we must do what we should  

گفت دیر نشده است می بینید که چگونه پیتر است این قبلاً D اکنون باید کاری را انجام دهیم که

have done a long time ago I will fix it no Mark  wait let's look for a solution it's not too late  

خیلی وقت پیش باید انجام می دادیم من آن را درست می کنم نه مارک صبر کنید بیایید به دنبال راه حلی بگردیم خیلی دیر نیست

let me talk to don't you understand it's  already too late we have to do it now shut

اجازه دهید با آن صحبت کنم آیا متوجه نمی شوید که خیلی وقت است دیر ما باید این کار را انجام دهیم حالا خفه

up it's too late for what Mark  what happened Henry I heard you

شو خیلی دیر است مارک چه اتفاقی افتاد هنری شنیدم

saying that it is not too late and that you could  tell me everything well here I am you can tell

که گفتی دیر نشده است و می توانی همه چیز را به خوبی به من بگوی من اینجا هستم می توانی

me dad no Henry is just joking  he's confused he's just worried  

به من بگوئی بابا نه هنری فقط شوخی می کند. گیج شده او فقط نگران

about Peter shut up Mark I didn't ask  you Henry I'm waiting for your answer

پیتر است خفه شو مارک من از تو نپرسیدم هنری منتظر جوابت هستم

son Dad we are sorry we are really sorry  we didn't want this to happen Peter  

پسرم متاسفیم واقعا متاسفیم که نمی خواستیم این اتفاق بیفتد پیتر

it's our fault but we never planned Peter  to be like this I promise please forgive

تقصیر ما بود اما هرگز برنامه ریزی نکردیم که پیتر اینجوری باش قول میدم لطفا

us oh my God what did you do boys  don't tell me you were the ones

ما رو ببخش وای خدا چیکار کردی پسرا به من نگو ​​تو بودی

who yes Dad it's our fault we  were the ones who poisoned Peter

آره بابا تقصیر ما بودیم که پیتر رو مسموم کردیم پیتر

Peter is here because of us I am really  sorry we are sorry please forgive us  

اینجا به خاطر ماست من واقعا متاسفم که هستیم متاسفم لطفا ما را ببخش

but what did you do how did you poison  Peter with that bottle Mark has in his

، اما چه کردی که چگونه پیتر را با بطری که مارک در خود دارد مسموم کردی

hands no it was when we had lunch  I'm sorry Mark but I have to tell him  

دست نه زمانی بود که ناهار خوردیم، متاسفم مارک، اما باید به او بگویم

so what did you do you try to kill your  brother but that didn't work is that

، پس چه کردی، سعی کردی برادرت را بکشی، اما موفق نشدی

it and then when you saw that he was  still alive you try to kill him with more

، و بعد وقتی دیدی که او هنوز زنده است، تو سعی کن با زهر بیشتر بکشیش

poison what no we could never do  something like that are you kidding

نه ما هیچوقت نمیتونیم همچین کاری انجام بدیم شوخی میکنی

then what is it tell me because  that's what it looks like to

پس چیه بهم بگو چون به نظر من همینطوره

me don't worry Henry I'm going to tell  him yes Dad I am going to tell you the

نگران نباش هنری میخوام بهش بگم بله بابا من میرم راستش را بگویم

truth it's true we poisoned Peter  but it wasn't our intention I swear  

درست است که ما پیتر را مسموم کردیم اما قصد ما این نبود، قسم می خورم

it's true that we resented Peter but we  would never hurt him that way of course  

درست است که ما از پیتر رنجیده ایم اما هرگز اینطور به او صدمه نمی زنیم، البته

not we just wanted to play a joke and put  something very spicy in his food it was a  

نه ما فقط می خواستیم یک شوخی بازی کنیم و یک چیز بسیار تند در او بگذاریم. غذا شوخی بود

joke but then he felt very bad and ended up  poisoned but we never wanted that to happen

اما بعد او احساس خیلی بدی کرد و در نهایت مسموم شد، اما ما هرگز نمی خواستیم این اتفاق بیفتد

really and what is that bottle  you have in your hands the

و واقعاً آن بطری که در دست داری

antidote in fact it is when I found out that  Peter was poisoned I investigated what the  

پادزهر چیست در واقع وقتی فهمیدم پیتر مسموم شده است، بررسی کردم که چه چیزی راه

solution could be and find out that with this  liquid Peter can get better it's the antidote  

حل می تواند این باشد و بفهمیم که با این مایع پیتر می تواند بهتر شود، این پادزهر

to that spicy thing he ate and we didn't  say anything to you because we didn't want  

آن چیزی است که او خورده است و ما چیزی به شما نگفتیم زیرا نمی خواستیم

to end up in prison we are so sorry yes that  we never wanted this to happen please forgive

در زندان بمانیم، بسیار متاسفیم بله که ما هرگز نمی خواستیم این اتفاق بیفتد لطفا

us and do you expect me to believe that  story because let me tell you something

ما را ببخشید و آیا انتظار دارید که من آن داستان را باور کنم زیرا اجازه دهید چیزی به شما بگویم

boys I do believe you yes my sons  I talked to the doctor he told me  

پسران من شما را باور دارم بله پسرانم من با دکتر صحبت کردم او

something he told me that it's true Peter  was poisoned by something that was in his

چیزی به من گفت که او به من گفت که درست است که پیتر مسموم شده است با چیزی که در پایش بود

foot but it was something he ate  before going with you he made himself a

اما چیزی بود که قبل از رفتن با شما خورده بود، او برای خودش

sandwich and he didn't realize it but it had  peanut butter and he's allergic to peanuts so  

ساندویچ درست کرد و متوجه نشد اما کره بادام زمینی داشت و به بادام زمینی حساسیت دارد پس

that's it so no you didn't poison your brother  you try to make a bad joke of course but then  

همینطور است که نه شما خودتان را مسموم نکردید. داداش تو سعی میکنی شوخی بدی البته اما بعد

you got worried brought him to the hospital and  try to cure him and in the end you confessed  

نگران شدی او را به بیمارستان آوردی و سعی کردی او را درمان کنی و در نهایت

everything I can't say I'm proud of you but  but I'm glad you did well in the end I love you

به همه چیز اعتراف کردی که نمی توانم بگویم به تو افتخار می کنم اما خوشحالم که تو خوب بود در پایان من شما را دوست دارم

boys that we promise that if Peter recovers  we will never treat him badly again never  

پسرها که ما قول می دهیم اگر پیتر بهبود یابد ما هرگز دوباره با او بد رفتار

again yes that's true we will treat  him equally and we will be a family as

نخواهیم

before that is that you Henry Mark is everything

کرد

okay yes Peter everything is fine everything  will be better from now on I hope you liked this  

. بله پیتر همه چیز خوب است از این به بعد همه چیز بهتر خواهد شد امیدوارم این

conversation if you could improve your English a  little more please subscribe to the channel and  

گفتگو را دوست داشته باشید اگر توانستید زبان انگلیسی خود را کمی بیشتر کنید لطفاً کانال را سابسکرایب کنید و

share this video with a friend and if you want  to support this channel you can join us or click  

این ویدیو را با یک دوست به اشتراک بگذارید و اگر می خواهید از این کانال حمایت کنید می توانید به آن بپیوندید ما یا

on the super thanks button thank you  very much for your support take care

روی دکمه فوق العاده تشکر کلیک کنید از حمایت شما بسیار سپاسگزاریم