100+ Collocations in English - Complete List: Make & Do

48,088 views ・ 2023-05-25

English Like A Native


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

00:00
We have an abundance of collocations with  ‘make’ and ‘do’ that really do enable us to  
0
0
9180
ما مجموعه‌های فراوانی با «ساخت» و «انجام» داریم که واقعاً به ما امکان می‌دهند
00:09
be able to express exactly what we mean.  This is a big listicle style video. So,  
1
9180
7380
دقیقاً منظورمان را بیان کنیم. این یک ویدیوی بزرگ به سبک لیستیکل است. بنابراین،
00:16
download your worksheet, get your  pen to hand. And let's do this.
2
16560
6180
کاربرگ خود را دانلود کنید، قلم خود را در دست بگیرید. و بیایید این کار را انجام دهیم.
00:25
Make a long story short. This means  to summarize an incident or event.  
3
25440
7200
یک داستان طولانی کوتاه کنید این به معنای خلاصه کردن یک حادثه یا رویداد است.
00:32
You don't want to tell the long story.  So, you're just going to cut to the most  
4
32640
5040
شما نمی خواهید داستان طولانی را بگویید. بنابراین، شما فقط به مهمترین جزئیات می پردازید
00:37
important details. You will also  hear ‘To cut a long story short’.
5
37680
4620
. همچنین "برای کوتاه کردن یک داستان طولانی" را خواهید شنید.
00:42
I met Sam five years ago at a jazz concert. And to  make a long story short, we got married last year.
6
42300
7620
من پنج سال پیش در یک کنسرت جاز با سام آشنا شدم. و خلاصه اینکه ما پارسال ازدواج کردیم.
00:49
Make a mistake. This means to do  something wrong or incorrectly.  
7
49920
5400
اشتباه کن این به معنای انجام کاری اشتباه یا نادرست است.
00:55
We're all guilty of making mistakes, aren't we?
8
55320
2640
همه ما در اشتباه کردن مقصریم، اینطور نیست؟
00:57
Oh dear. I made a mistake in the test  and I got a lower grade than I expected.
9
57960
5100
اوه عزیزم. من در آزمون اشتباه کردم و نمره کمتری از حد انتظارم گرفتم.
01:03
Make a plan. This means to create a strategy  or a blueprint for achieving your goal.
10
63060
7200
ایجاد یک طرح. این به معنای ایجاد یک استراتژی یا طرحی برای دستیابی به هدف است.
01:10
Hey, let's make a plan for how we're  going to finish this project on time.
11
70260
4200
هی، بیایید برای اینکه چگونه این پروژه را به موقع به پایان برسانیم، برنامه ریزی کنیم.
01:15
Make a difference. This means to have  a significant impact or effect. Like,
12
75240
6780
یک تفاوت ایجاد کن. این به معنای تأثیر یا تأثیر قابل توجه است. مانند،
01:22
I would hope my lessons make a big difference  to your English learning experience. 
13
82020
5580
امیدوارم درس های من تفاوت بزرگی در تجربه یادگیری زبان انگلیسی شما داشته باشد.
01:27
Your support can make a difference  in the lives of those in need.
14
87600
4440
حمایت شما می تواند در زندگی افراد نیازمند تغییر ایجاد کند.
01:32
Make a suggestion. This is to offer  an idea or proposal for consideration.  
15
92040
6420
ایجاد یک پیشنهاد. این برای ارائه یک ایده یا پیشنهاد برای بررسی است.
01:38
I'm often asking my students to make  suggestions for future video topics.
16
98460
6420
من اغلب از دانش آموزانم می خواهم که برای موضوعات ویدیویی آینده پیشنهاداتی ارائه کنند.
01:44
Excuse me, can I make a suggestion  for improving this process?
17
104880
5280
ببخشید میتونم پیشنهادی برای بهبود این روند بدم؟
01:50
Make an effort. 
18
110160
1620
تلاش کن
01:51
This means to exert oneself, to  try hard to accomplish something.
19
111780
6240
این به معنای تلاش برای انجام کاری است.
01:58
We often need to make an effort  to get what we want in life. 
20
118020
3780
ما اغلب نیاز داریم که برای به دست آوردن آنچه در زندگی می خواهیم تلاش کنیم.
02:02
Sorry, I'll make an effort to be on  time for our next meeting, I promise.
21
122940
4560
متاسفم، من سعی می کنم به موقع برای جلسه بعدی خود باشم، قول می دهم.
02:07
Make an appointment. This is to  schedule a time to meet with someone.
22
127500
4860
قرار گذاشتن. این برای برنامه ریزی زمانی برای ملاقات با کسی است.
02:12
Oh, that reminds me I need to make  an appointment to see my doctor. 
23
132360
3720
اوه، این به من یادآوری می کند که باید یک وقت ملاقات بگذارم تا دکترم را ببینم.
02:16
Oh, hello. Yes, I'd like to make an  appointment to the doctor, please.
24
136080
4200
اوه سلام. بله، من می خواهم برای دکتر وقت ملاقات بگذارم، لطفا.
02:21
Make an impression. This means to create  a memorable or lasting effect on someone.
25
141060
6480
تاثیر بگذارد. این به معنای ایجاد یک اثر به یاد ماندنی یا ماندگار بر روی کسی است.
02:27
You really make an impression on them. 
26
147540
2220
شما واقعاً روی آنها تأثیر می گذارید.
02:29
Her confident demeanour made a strong  impression on the interviewers.
27
149760
4740
رفتار مطمئن او تأثیر زیادی بر مصاحبه کنندگان گذاشت.
02:34
Make an exception. This means to allow or accept  something that is usually not allowed or accepted.
28
154500
7980
استثنا قائل شوید. این به معنای اجازه یا پذیرش چیزی است که معمولاً مجاز یا پذیرفته نیست.
02:43
We don't normally allow pets, but we can  make an exception for your well-behaved dog.
29
163380
5940
ما معمولاً حیوانات خانگی را مجاز نمی‌دانیم، اما می‌توانیم برای سگ خوش‌رفتار شما استثنا قائل شویم.
02:50
Make an observation. This means  to notice or comment on something.
30
170880
4380
مشاهده کنید. این به معنای توجه کردن یا اظهار نظر در مورد چیزی است.
02:55
Oh, I couldn't help but make an observation  that the building looked abandoned.
31
175260
5160
اوه، نمی‌توانستم نبینم که ساختمان متروکه به نظر می‌رسد.
03:00
Make an offer. This means to propose or suggest  something that is available for acceptance.
32
180420
7320
پیشنهاد دادن. این به معنای پیشنهاد یا پیشنهاد چیزی است که برای پذیرش در دسترس است.
03:07
I'll make you an offer you can't refuse
33
187740
3240
من به شما پیشنهادی می دهم که نمی توانید
03:10
Make ends meet. This means to earn  enough money to cover expenses,  
34
190980
5760
آن را رد کنید. این به معنای کسب درآمد کافی برای پوشش هزینه ها،
03:16
to manage financially with limited resources.
35
196740
4020
مدیریت مالی با منابع محدود است.
03:20
It's difficult to make ends meet  with only a minimum wage job.
36
200760
3360
گذران زندگی فقط با حداقل دستمزد کار دشواری است.
03:24
Make a deal. This means to negotiate  or reach an agreement with someone.
37
204120
6000
معامله کن این به معنای مذاکره یا رسیدن به توافق با کسی است.
03:30
We made a deal to split the profits 50x50.
38
210120
3780
ما قراردادی را برای تقسیم سود 50x50 انجام دادیم.
03:33
Make a commitment. This is to promise to do  something, to take responsibility for something.
39
213900
7020
تعهد بده این قول دادن به انجام کاری است، به عهده گرفتن مسئولیت چیزی.
03:40
I'm willing to make a commitment to  this project if everyone else is.
40
220920
4800
من حاضرم به این پروژه متعهد شوم اگر بقیه باشند.
03:45
Make a promise. This is to pledge  to do something or keep one's word.
41
225720
5700
قول دادن. این برای تعهد به انجام کاری یا عمل به قول است.
03:51
I promise to be there for  you, no matter what happens.
42
231420
3480
قول می دهم هر اتفاقی بیفتد در کنار شما باشم.
03:54
Make a phone call. This is to use the  phone to communicate with someone.
43
234900
4380
تماس تلفنی برقرار کنید. این برای استفاده از تلفن برای برقراری ارتباط با کسی است.
03:59
Sorry, I need to make a phone  call to confirm our reservation.
44
239280
3240
با عرض پوزش، من باید برای تایید رزرو خود تماس تلفنی برقرار کنم.
04:03
Make a reservation. This is to reserve a spot  or place in advance like at a restaurant.
45
243780
7080
رزرو کنید. این برای رزرو یک مکان یا مکان از قبل مانند یک رستوران است.
04:12
Let's make a reservation at that  new restaurant for Friday night.
46
252000
3300
بیایید برای جمعه شب در آن رستوران جدید رزرو کنیم.
04:15
Make an appearance. This is to go to or be  present at an event for just a short time.
47
255300
7980
ظاهر شدن. این برای رفتن یا حضور در یک رویداد فقط برای مدت کوتاهی است.
04:23
Oh, hello. The mayor made an appearance  at the opening of the civic centre.
48
263280
5700
اوه سلام. شهردار در افتتاحیه مرکز مدنی حضور یافت.
04:28
Make a choice. This is to select  or pick one option over others.
49
268980
5940
انتخاب کن. این برای انتخاب یا انتخاب یک گزینه بر روی گزینه های دیگر است.
04:35
That one. You have to make a choice between  staying here or moving to a new city.
50
275640
5340
آن یکی. شما باید بین ماندن در اینجا یا نقل مکان به یک شهر جدید یکی را انتخاب کنید.
04:40
Make a recommendation. This is to suggest  or endorse something to someone else
51
280980
6960
توصیه ای کنید این برای پیشنهاد یا تایید چیزی به شخص دیگری است
04:47
I’m new here, can you make a recommendation  for a good restaurant in the area?
52
287940
4140
که من اینجا تازه کار هستم، آیا می‌توانید برای یک رستوران خوب در آن منطقه توصیه کنید؟
04:57
Make a request. This is to ask for  something politely or formally.
53
297780
5340
درخواست دادن. این برای درخواست چیزی مودبانه یا رسمی است.
05:04
I'd like to make a request  for a day off next week.
54
304860
3000
من می خواهم یک روز تعطیل هفته آینده را درخواست کنم.
05:07
Make a confession. This is to admit something that  one has done wrong or kept a secret up until now.
55
307860
7320
اعتراف کن این برای اعتراف به کاری است که تا به حال اشتباه انجام داده یا رازی را پنهان کرده است.
05:15
All right, all right, I'm ready  to make a confession. I did it.
56
315180
4140
خیلی خب، خیلی خب، من حاضرم اعتراف کنم. من انجام دادم.
05:19
Make a profit. This is to earn money by selling  goods or services for more than the cost of  
57
319320
7260
سود کنید. این برای کسب درآمد از طریق فروش کالا یا خدمات به قیمت بیشتر از هزینه است
05:26
producing them. So, the money that is left over,  that's your profit and you make that profit.
58
326580
6240
تولید آنها بنابراین، پولی که باقی می ماند، سود شماست و شما آن سود را به دست می آورید.
05:33
The company was able to make a profit  despite a difficult economic climate.
59
333720
4680
این شرکت با وجود شرایط سخت اقتصادی توانست به سود خود برسد.
05:38
Make a sale. This is to successfully  sell a product or service to a customer.
60
338400
5520
فروش انجام دهید. این برای فروش موفق یک محصول یا خدمات به مشتری است.
05:43
The salesperson was able to make  a sale by offering a discount.
61
343920
4020
فروشنده با ارائه تخفیف توانست فروش انجام دهد.
05:47
Make a donation. This is to give money  or goods to a charity or organization.
62
347940
6960
کمک مالی کنید. این برای دادن پول یا کالا به یک موسسه خیریه یا سازمان است.
05:54
I want to make a donation to help support  research to find a cure for Alzheimer's.
63
354900
5580
من می خواهم برای کمک به تحقیقات برای یافتن درمانی برای آلزایمر کمک مالی کنم.
06:00
Make a contribution. This is to provide support  
64
360480
3420
کمک کنید. این برای ارائه پشتیبانی
06:04
or assistance to a cause or project or to  contribute some words and ideas to a meeting.
65
364920
7680
یا کمک به یک هدف یا پروژه یا کمک به برخی از کلمات و ایده ها در یک جلسه است.
06:12
Each member of the team made a contribution  to the successful completion of this project.
66
372600
5520
هر یک از اعضای تیم سهمی در تکمیل موفقیت آمیز این پروژه داشتند.
06:18
Make a career. This is to pursue a profession  or vocation and build a successful working life.
67
378120
7620
شغلی ایجاد کنید. این برای دنبال کردن یک حرفه یا حرفه و ایجاد یک زندگی کاری موفق است.
06:25
She was determined to make a career in  medicine and worked hard to achieve her goals.
68
385740
5460
او مصمم بود در رشته پزشکی حرفه ای بسازد و برای رسیدن به اهدافش سخت تلاش کرد.
06:31
Make a living. This is to earn enough  money to support yourself and your family.
69
391200
5400
امرار معاش کنید. این برای به دست آوردن پول کافی برای حمایت از خود و خانواده است.
06:36
Many people in this city struggle to make a living  due to the high costs for rent and food and…
70
396600
6660
بسیاری از مردم این شهر به دلیل هزینه های بالای اجاره و غذا برای امرار معاش دست و
06:44
Make peace. This is to end the conflict or  dispute and establish a state of harmony.
71
404580
6180
پنجه نرم می کنند. این برای پایان دادن به درگیری یا اختلاف و ایجاد یک حالت هماهنگی است.
06:50
The two countries signed a treaty to  make peace and prevent future wars.
72
410760
4920
دو کشور معاهده ای را برای ایجاد صلح و جلوگیری از جنگ های آینده امضا کردند.
06:55
Make love. This is to engage in  sexual activity with someone.
73
415680
5280
عشق ورزیدن. این برای شرکت در فعالیت جنسی با کسی است.
07:01
They waited until they were married  to make love for the first time.
74
421620
4020
آنها صبر کردند تا برای اولین بار ازدواج کنند.
07:05
Make a big deal out of something.  This is to treat something as being  
75
425640
4680
از چیزی کار بزرگی انجام دهید. این برای این است که چیزی را
07:10
more important or serious than it really is.
76
430320
3000
مهم‌تر یا جدی‌تر از آنچه که هست تلقی کنیم.
07:13
Don't make a big deal out of it. I  just made a small mistake- that's all.
77
433320
5160
کار بزرگی نکنید. من فقط یک اشتباه کوچک کردم - فقط همین.
07:18
Make a clean break. This is to completely  end a relationship or situation.
78
438480
5940
یک استراحت تمیز ایجاد کنید. این برای پایان کامل یک رابطه یا موقعیت است.
07:24
She decided to make a clean break  from her toxic ex-boyfriend.
79
444420
3840
او تصمیم گرفت از دوست پسر سمی سابق خود فاصله بگیرد.
07:28
Make a clean sweep. This means to  completely remove or eliminate something.
80
448260
6960
یک جارو تمیز انجام دهید. این به معنای حذف یا حذف کامل چیزی است.
07:35
The new manager made a clean  sweep of the old policies.
81
455220
3600
مدیر جدید سیاست های قدیمی را پاکسازی کرد.
07:38
Make a face. This means to  show a facial expression  
82
458820
3360
صورت بساز این به معنای نشان دادن حالت چهره است
07:42
that conveys an emotion or reaction to something.
83
462180
3540
که احساس یا واکنشی را به چیزی منتقل می کند.
07:45
She made a face when she  tasted the bitter medicine.
84
465720
3120
وقتی داروی تلخ را چشید چهره ای در آورد.
07:50
Make a fool of one's self. This is to embarrass  oneself by doing something foolish or silly.
85
470880
7020
خود را گول بزن. این برای خجالت کشیدن خود با انجام یک کار احمقانه یا احمقانه است.
08:03
He made a fool of himself by  attempting a dangerous stunt.
86
483000
3240
او با انجام یک شیرین کاری خطرناک خود را احمق کرد.
08:06
Make a go of it. This means to  attempt to succeed at something.
87
486240
5520
از آن استفاده کنید. این به معنای تلاش برای موفقیت در چیزی است.
08:11
He decided to make a go of it and  start his own business. I'm so proud.
88
491760
4800
او تصمیم گرفت این کار را انجام دهد و تجارت خود را راه اندازی کند. من خیلی افتخار می کنم.
08:16
Make a killing. Now this doesn't mean  to kill somebody. It means to earn a  
89
496560
5460
قتل بساز حالا این به معنای کشتن کسی نیست. یعنی
08:22
large amount of money very quickly and easily.
90
502020
3180
خیلی سریع و راحت پول زیادی به دست آورید.
08:26
He made a killing in the stock market last year.
91
506040
2820
او سال گذشته در بورس دست به قتل زد.
08:28
Make a move. This means to  take action or make a decision.
92
508860
5280
حرکتی انجام دهید. این به معنای اقدام یا تصمیم گیری است.
08:34
Oh, we need to make a move if  we're going to meet this deadline.
93
514140
2640
اوه، اگر می‌خواهیم به این ضرب الاجل برسیم، باید حرکتی انجام دهیم.
08:36
Make a name for oneself. This means to  become famous or well known for something.
94
516780
5580
نامی برای خود بساز. این به معنای معروف شدن یا معروف شدن برای چیزی است.
08:42
Oh, she made a name for herself in the  music industry with her unique sound.
95
522360
4800
اوه، او با صدای بی نظیرش در صنعت موسیقی نامی برای خود دست و پا کرد.
08:47
Make a pass. This means to make a  romantic or sexual advance on someone.
96
527160
7560
پاس بده این به معنای ایجاد یک پیشروی عاشقانه یا جنسی در مورد کسی است.
08:55
He made a pass at her but  she rejected his advances.
97
535680
5160
او به او پاس داد اما او پیشرفت های او را رد کرد.
09:06
Make a point. This means to express  
98
546960
3180
ایجاد یک نقطه. این به معنای بیان
09:10
a particular idea or opinion clearly  and effectively. You make your point
99
550140
6000
یک ایده یا نظر خاص به طور واضح و موثر است. شما نظر خود را بیان می کنید
09:16
All right, you've made your point, calm down. 
100
556140
2340
بسیار خوب، شما به نظر خود اشاره کرده اید، آرام باشید.
09:18
He made a good point about  the importance of education.
101
558480
3720
او به نکته خوبی در مورد اهمیت آموزش اشاره کرد.
09:22
Make a scene. This means to cause a  disturbance or commotion in public.
102
562200
5520
صحنه بساز این به معنای ایجاد اغتشاش یا آشوب در جمع است.
09:27
Ah, she made a scene at the restaurant when  her order was incorrect. So, embarrassing.
103
567720
6360
آه، او در رستوران صحنه ای ساخت که سفارشش اشتباه بود. بنابراین، شرم آور است.
09:34
Make a snap decision. This means to make a quick  decision without much thought or consideration.
104
574080
7440
یک تصمیم فوری بگیرید این بدان معناست که بدون فکر و تأمل زیاد تصمیمی سریع بگیرید.
09:42
Just like that, he made a snap decision to accept  the job without fully understanding the terms.
105
582300
6000
درست مانند آن، او تصمیم فوری گرفت که بدون درک کامل شرایط، کار را بپذیرد.
09:48
Make a splash. This is to make a  noticeable impression or impact.
106
588300
7620
یک چلپ چلوپ ایجاد کنید. این برای ایجاد یک تأثیر یا تأثیر قابل توجه است.
09:55
The new product launch really  made a splash in the market.
107
595920
4980
عرضه محصول جدید واقعاً سر و صدای زیادی در بازار به پا کرد.
10:00
Make a statement. This is to express an opinion  or viewpoint in a clear and decisive manner.
108
600900
7680
ایجاد یک بیانیه. این برای بیان نظر یا دیدگاه به شیوه ای روشن و قاطع است.
10:08
She made a statement about the need for more  sustainable practices in the fashion industry.
109
608580
5460
او بیانیه ای در مورد نیاز به شیوه های پایدارتر در صنعت مد بیان کرد.
10:14
Make a U-turn. This means to turn around  and go in the opposite direction. Often  
110
614040
5520
دور بزن. این به معنای چرخیدن و رفتن در جهت مخالف است. اغلب
10:19
if you've gone the wrong way,  you're told to make a U-turn.
111
619560
3300
اگر راه را اشتباه رفته اید، به شما می گویند که یک دور برگردانید.
10:22
The driver made a U-turn when he  realized he was going the wrong way.
112
622860
3960
راننده زمانی که متوجه شد مسیر را اشتباه می رود یک دور برگشت.
10:26
Make amends. This means to apologize and attempt  to repair or compensate for a wrongdoing.
113
626820
7800
جبران. این به معنای عذرخواهی و تلاش برای ترمیم یا جبران یک اشتباه است.
10:34
He tried to make amends for his mistake  by offering to do the laundry for a week.
114
634620
5460
او سعی کرد با پیشنهاد شستن لباس به مدت یک هفته اشتباه خود را جبران کند.
10:40
Make believe. This means to pretend  or imagine something to be true.
115
640740
5700
باور کن این به معنای وانمود کردن یا تصور کردن چیزی است که درست است.
10:46
Lots of children will play ‘make believe’. 
116
646440
2340
بسیاری از کودکان بازی "باور کن".
10:48
The children like to ‘make believe’ that  they're explorers in a jungle adventure.
117
648780
5220
بچه ها دوست دارند «باور کنند» که در یک ماجراجویی جنگلی کاشف هستند.
10:54
Make do. This means to  manage with what's available,  
118
654000
4080
انجام دهید. این به معنای مدیریت با آنچه در دسترس است،
10:58
often because there is a lack of resource.
119
658080
3120
اغلب به دلیل کمبود منابع است.
11:01
We took the wrong tent camping. So, four  of us had to make do in a two-man tent.
120
661200
6120
چادر را اشتباه گرفتیم. بنابراین، چهار نفر از ما مجبور شدیم در یک چادر دو نفره کار کنیم.
11:07
Make a fuss. This phrase means to cause a  commotion or make a big deal out of something.
121
667320
7080
غوغا کنید. این عبارت به معنای ایجاد غوغا یا کار بزرگ از چیزی است.
11:14
Children, stop making a fuss  and get into bed is bedtime!
122
674400
4800
بچه ها، دست از هیاهو بردارید و به رختخواب بروید وقت خواب است!
11:19
Make it up to someone. This means  to do something good for someone  
123
679200
4020
برای کسی درستش کن این به این معنی است که
11:23
in order to repair any damage that  you've done to that relationship.
124
683220
4860
برای جبران هر آسیبی که به آن رابطه وارد کرده اید، کاری خوب برای کسی انجام دهید
11:28
So, if you've made a mistake, then you need to  make it up to them. You need to make amends.
125
688080
6780
. بنابراین، اگر اشتباهی مرتکب شده اید، باید آن را جبران کنید. شما باید جبران کنید.
11:36
“Oh, I'm sorry, I forgot your birthday. Can  I make it up to you by taking you to dinner?”
126
696180
6060
"اوه، متاسفم، تولد شما را فراموش کردم. آیا می توانم با بردنت به شام ​​جبران کنم؟»
11:42
Make an excuse. This means to give a reason,  
127
702240
3000
بهانه بیاور این به این معنی است که دلیل بیاورید،
11:45
often a false reason as to why you can't  do something, you're making an excuse.
128
705240
6660
اغلب یک دلیل نادرست برای اینکه چرا نمی توانید کاری را انجام دهید، بهانه می آورید.
11:52
He's always making excuses to  get out of visiting my parents.
129
712740
4740
او همیشه بهانه می آورد تا از دیدن والدینم خلاص شود.
11:57
Make light of. This means to treat something  as if it's not serious or important. So,  
130
717480
6480
نور از. این بدان معناست که با چیزی به گونه ای رفتار کنید که گویی جدی یا مهم نیست. بنابراین،
12:03
imagine something bad has happened and then you  try and say it's okay. You're making light of it.
131
723960
6960
تصور کنید اتفاق بدی افتاده است و سپس سعی کنید و بگویید اشکالی ندارد. شما آن را سبک می کنید.
12:10
Although he was in considerable pain,  
132
730920
2700
با اینکه درد زیادی داشت،
12:13
he made light of his suffering  so as not to upset his family.
133
733620
3420
رنجش را کمرنگ کرد تا خانواده اش را ناراحت نکند.
12:17
Make no bones about it. This means to not try  to hide something or cover up your feelings.
134
737040
6420
هیچ استخوان بندی در مورد آن. این بدان معنی است که سعی نکنید چیزی را پنهان کنید یا احساسات خود را پنهان کنید.
12:23
She makes no bones about the  fact that she detests her boss.
135
743460
4920
او از این حقیقت که از رئیس خود متنفر است، هیچ چیزی را نمی فهمد.
12:28
Make off with. This means to  steal something and get away.
136
748380
3960
با. این به معنای دزدیدن چیزی و فرار کردن است.
12:32
Yes, it seems that thieves  broke into the jeweller's  
137
752340
3120
بله، به نظر می رسد که دزدان وارد جواهرفروشی شده
12:35
and made off with numerous valuable items.
138
755460
3120
و با اشیاء باارزش متعددی دست به گریبان شدند.
12:38
Make oneself at home. This means to relax  and feel comfortable in someone else's home.
139
758580
7320
خود را در خانه بسازد. این به معنای آرامش و احساس راحتی در خانه دیگران است.
12:45
You often tell someone, “Hey, make yourself  at home. Oh, come into the living room and  
140
765900
5040
شما اغلب به کسی می گویید: «هی، خودت را در خانه بساز. اوه، به اتاق نشیمن بیایید و
12:50
make yourselves at home. We're just  about to bring in the hors d'oeuvres.”
141
770940
3240
خود را در خانه بسازید. ما فقط در شرف آوردن هوردویوور هستیم.»
12:54
Make or break. This means that what's about to  happen will result in either success or failure.
142
774180
7920
بساز یا خراب کن. این بدان معنی است که آنچه در شرف وقوع است یا به موفقیت یا شکست منجر می شود.
13:02
This is make or break. And this match will be make or break  
143
782100
4380
این ساختن یا شکستن است. و این مسابقه برای آنها شکست یا شکست خواهد بود
13:06
for them. Either they win and get to the final  or they lose and finish the season with nothing.
144
786480
6240
. یا می‌برند و به فینال می‌رسند یا می‌بازند و فصل را بدون هیچ به پایان می‌رسانند.
13:12
Make time. This is to organize your time so that  you have some available for something important.
145
792720
7020
زمان گذاشتن. این برای سازماندهی زمان خود به گونه ای است که مقداری در دسترس برای چیز مهمی داشته باشید.
13:19
We should always make time for ourselves. 
146
799740
2760
همیشه باید برای خودمان وقت بگذاریم.
13:22
Next week the new recruits are starting so you'll  have to make time to be able to show them around.
147
802500
5460
هفته آینده استخدام‌های جدید شروع می‌شود، بنابراین باید زمان بگذارید تا بتوانید آنها را نشان دهید.
13:27
Make matters worse. This means to make a  situation even more difficult than it already is.
148
807960
7740
کارها را خرابتر میکند. این به این معنی است که یک موقعیت را حتی دشوارتر از آنچه که هست، کنید.
13:36
I fell into a hole full of deep water  at the beach and to make matters worse,  
149
816300
4680
من در یک چاله پر از آب عمیق در ساحل افتادم و بدتر از آن،
13:40
my mobile phone got waterlogged  and, uh, stopped working.
150
820980
2640
تلفن همراهم غرق آب شد و اوه، از کار افتاد.
13:43
Make the bed. This means to tidy up  the bed after you've slept in it.
151
823620
4980
تخت را مرتب کن این به این معنی است که بعد از اینکه در آن خوابیدید، تخت را مرتب کنید.
13:48
So, in the morning you wake up,  
152
828600
1380
بنابراین، صبح که از خواب بیدار می شوید،
13:49
get out of bed and then you make the  bed and it looks beautiful and inviting. 
153
829980
4860
از رختخواب بلند می شوید و سپس تخت را مرتب می کنید و زیبا و جذاب به نظر می رسد.
13:54
I like to make the bed every morning as I feel  that it helps me to start the day off well
154
834840
5340
من دوست دارم هر روز صبح رختخواب را مرتب کنم زیرا احساس می‌کنم این به من کمک می‌کند تا روز را به خوبی شروع کنم
14:00
Makeover. To makeover means to decorate or  repair something to make it look more attractive.
155
840180
9720
. تغییر شکل به معنای تزئین یا تعمیر چیزی است تا جذاب‌تر به نظر برسد.
14:09
Once we move in, we're going  to makeover the whole house.
156
849900
3480
وقتی وارد خانه شدیم، کل خانه را تغییر می دهیم.
14:19
Okay, let's move on to our ‘do’  collocations Are you ready? Let's do this.
157
859200
8820
خوب، بیایید به مجموعه‌های "انجام" خود برویم آیا آماده هستید؟ بیا انجامش بدیم.
14:31
Do the housework. This means to  clean and maintain your home,  
158
871080
5580
کارهای خانه را انجام دهید. این به این معنی است که خانه خود را تمیز و نگهداری کنید،
14:36
including mopping, vacuuming, sweeping, dusting.
159
876660
4500
از جمله تمیز کردن، جاروبرقی، جارو کردن، گردگیری.
14:42
We have a cleaner to do all the housework except  for the laundry and the ironing I do that.
160
882780
4860
ما یک نظافتچی داریم که تمام کارهای خانه را انجام می دهد به جز لباسشویی و اتوکشی که من انجام می دهم.
14:47
Continuing the subject of  cleaning, we do the dishes. 
161
887640
4140
در ادامه مبحث نظافت، ظرف ها را می شستیم.
14:51
This is to wash dry and put away the  dishes and other kitchen utensils.
162
891780
5460
این برای شستن و کنار گذاشتن ظروف و سایر ظروف آشپزخانه است.
14:57
Normally I make the meals and my partner  does the dishes after we finish eating.
163
897240
4500
معمولاً من غذاها را درست می‌کنم و شریکم بعد از اتمام غذا، ظرف‌ها را می‌شوید.
15:01
Do someone a favour. This is to perform an act  of kindness or assist someone with something.
164
901740
7440
به کسی لطفی کن این برای انجام یک عمل محبت آمیز یا کمک به کسی در کاری است.
15:09
Could you do me a favour and look  after my cat while I'm on holiday?
165
909180
3780
آیا می توانید به من لطف کنید و از گربه من در حالی که در تعطیلات هستم مراقبت کنید؟
15:12
Do business. This means to engage in  commercial transactions or negotiations.
166
912960
5640
انجام کسب و کار. این به معنای شرکت در معاملات یا مذاکرات تجاری است.
15:18
Let's do business. 
167
918600
1560
بیایید تجارت کنیم.
15:20
Oh, we're doing more business  with Asian countries these days.
168
920160
3180
اوه، ما این روزها با کشورهای آسیایی تجارت بیشتری انجام می دهیم.
15:23
Staying with the work topic, you – do a job. 
169
923340
3480
با ماندن در موضوع کار، شما - یک کار را انجام دهید.
15:26
This means to perform work or tasks in  exchange for payment or compensation.
170
926820
5640
این به معنای انجام کار یا وظایف در ازای پرداخت یا غرامت است.
15:32
I've got a couple of jobs to do for a neighbour  
171
932460
3000
من این آخر هفته چند کار برای همسایه دارم
15:35
this weekend. They've asked me to  mow the lawn and prune their trees.
172
935460
2940
. آنها از من خواسته اند که چمن ها را چمن بزنم و درختانشان را هرس کنم.
15:38
Similar to that, you do a task. 
173
938400
2760
مشابه آن، شما یک کار را انجام می دهید.
15:41
This is to complete a specific job  or duty that's been assigned to you.
174
941160
4740
این برای تکمیل یک کار یا وظیفه خاصی است که به شما محول شده است.
15:45
Ah, my online course is quite intense.  I have to do a different task every day.
175
945900
5340
آه، دوره آنلاین من بسیار شدید است. من باید هر روز یک کار متفاوت انجام دهم.
15:51
We do overtime. This is to work additional  hours beyond one's regular work schedule.
176
951240
7140
اضافه کاری انجام می دهیم. این برای کار کردن ساعات اضافی فراتر از برنامه کاری معمولی است.
15:59
I have to do overtime this week  because half of the staff are ill.
177
959280
4200
این هفته باید اضافه کار کنم چون نیمی از پرسنل مریض هستند.
16:03
You also do a project. This is  to complete a specific task or  
178
963480
4560
شما هم یک پروژه انجام دهید. این برای تکمیل یک کار یا
16:08
assignment that requires planning and effort.
179
968040
2760
تکلیف خاص است که نیاز به برنامه ریزی و تلاش دارد.
16:10
My daughter has to do a project  about famous women at school.
180
970800
3600
دخترم باید پروژه ای درباره زنان مشهور در مدرسه انجام دهد.
16:14
You do an experiment. 
181
974400
2760
شما یک آزمایش انجام دهید.
16:17
This is to carry out a scientific test  or trial to gather data and information.
182
977160
6060
این برای انجام یک آزمایش یا آزمایش علمی برای جمع آوری داده ها و اطلاعات است.
16:23
I don't like it when they do experiments  on animals just to test perfume or cologne.
183
983220
5100
دوست ندارم فقط برای آزمایش عطر یا ادکلن روی حیوانات آزمایش کنند.
16:28
We do research. 
184
988320
2220
ما تحقیق می کنیم.
16:30
This is to conduct an investigational  study to gather data and information.
185
990540
5280
این به منظور انجام یک مطالعه تحقیقاتی برای جمع آوری داده ها و اطلاعات است.
16:35
We need to do some market research to  see what people think of our services.
186
995820
4320
ما باید کمی تحقیقات بازار انجام دهیم تا ببینیم مردم در مورد خدمات ما چه فکر می کنند.
16:40
Very similar to that, you do a survey. Again, to gather information or opinions  
187
1000140
6360
بسیار شبیه به آن، شما یک نظرسنجی انجام می دهید. باز هم برای جمع آوری اطلاعات یا نظرات
16:46
from a sample or group of people  through a series of questions.
188
1006500
4260
از نمونه یا گروهی از افراد از طریق یک سری سوالات.
16:50
The council are always doing surveys to check  what people think of the town immunities.
189
1010760
5460
شورا همیشه در حال انجام نظرسنجی برای بررسی نظر مردم در مورد مصونیت های شهر است.
16:56
If you're feeling energetic,  then you will do a workout. 
190
1016220
3780
اگر احساس انرژی می کنید، یک تمرین ورزشی انجام خواهید داد.
17:00
This is to engage in physical activity or  training to improve your fitness or health.
191
1020000
6060
این برای شرکت در فعالیت بدنی یا تمرین برای بهبود تناسب اندام یا سلامتی است.
17:06
No, this is not a workout.  I don't know what this is. 
192
1026060
2580
نه، این یک تمرین نیست. من نمی دانم این چیست.
17:08
I haven't done my workouts this  week, and I feel low on energy.
193
1028640
3600
این هفته تمریناتم را انجام نداده ام و احساس می کنم کم انرژی هستم.
17:12
Next is do yoga. This is to practice a  
194
1032960
3480
بعدی انجام یوگا است. این برای تمرین یک
17:16
series of physical and mental exercises aimed at  improving flexibility, strength and relaxation.
195
1036440
7080
سری تمرینات فیزیکی و ذهنی با هدف بهبود انعطاف پذیری، قدرت و آرامش است.
17:23
I do yoga twice a week and it  helps my body as well as my mind.
196
1043520
4200
من هفته ای دو بار یوگا انجام می دهم و این به بدنم کمک می کند و همچنین به ذهنم کمک می کند.
17:27
We also do drugs. When we talk about  
197
1047720
2940
مواد مخدر هم می کنیم. وقتی در مورد
17:30
doing drugs, this means the illegal  use of substances for recreational or  
198
1050660
5760
مصرف مواد مخدر صحبت می کنیم، این به معنای استفاده غیرقانونی از مواد برای
17:36
potentially medical purposes. But when  we're doing drugs, it's often illegal.
199
1056420
4620
اهداف تفریحی یا بالقوه پزشکی است. اما وقتی مواد مخدر مصرف می کنیم، اغلب غیرقانونی است.
17:41
Too many young people are doing drugs here  because the police do nothing to stop them.
200
1061040
5220
بسیاری از جوانان در اینجا مواد مخدر مصرف می کنند زیرا پلیس هیچ کاری برای جلوگیری از آنها انجام نمی دهد.
17:46
Do justice to. This means to treat something in  a way that is fair and show its true qualities.
201
1066260
6780
عدالت را رعایت کنید این به معنای رفتار با چیزی است که منصفانه است و ویژگی های واقعی آن را نشان می دهد.
17:53
The modern version of Romeo and Juliet  really doesn't do justice to the original.
202
1073040
4260
نسخه مدرن رومئو و ژولیت واقعاً عدالت را در مورد نسخه اصلی رعایت نمی کند.
17:57
Do harm to. This is to cause damage or  injury to a specific person or thing.
203
1077300
5940
صدمه زدن به این برای ایجاد آسیب یا آسیب به شخص یا چیز خاصی است.
18:03
Leaving rubbish in the countryside  does a lot of harm to the environment.
204
1083240
4320
رها کردن زباله در روستاها آسیب زیادی به محیط زیست وارد می کند.
18:07
Next, do a double take. To do a double take  is to look again in surprise or disbelief.
205
1087560
6660
در مرحله بعد، دوبار برداشت کنید. انجام یک برداشت مضاعف این است که دوباره با تعجب یا ناباوری نگاه کنید.
18:15
When I was on the train this morning, I had to do  
206
1095360
2760
وقتی امروز صبح در قطار بودم، مجبور شدم
18:18
a double take. One passenger  looked just like Ed Sheeran.
207
1098120
3960
دوبار حرکت کنم. یکی از مسافران شبیه اد شیرن بود.
18:22
Do the trick. This is to achieve a desired result.
208
1102080
4320
ترفند را انجام دهید. این برای رسیدن به نتیجه مطلوب است.
18:26
I've been coughing for days. And so,  
209
1106400
3240
چند روزی است که سرفه می کنم. و بنابراین،
18:29
my friend recommended a homeopathic remedy  and it seems to have done the trick.
210
1109640
4440
دوست من یک داروی هومیوپاتی را توصیه کرد و به نظر می رسد که این کار را انجام داده است.
18:34
Do away with. This means to get rid of something  or put an end to something. It seems like they're  
211
1114080
6480
کنار بگذارید. این به معنای خلاص شدن از چیزی یا پایان دادن به چیزی است. به نظر می رسد که آنها
18:40
doing away with paper money because I have  to pay for everything with a card these days
212
1120560
4260
با پول کاغذی کنار می گذارند زیرا من باید این روزها برای همه چیز با کارت پرداخت کنم
18:44
Do a number on. This means to  damage or harm something or someone.
213
1124820
4920
. این به معنای آسیب رساندن یا آسیب رساندن به چیزی یا کسی است.
18:49
They did a number on me at the market. These  cheap tights ripped as soon as I put them on.
214
1129740
5340
آنها در بازار برای من یک شماره انجام دادند. این جوراب شلواری ارزان به محض پوشیدن پاره شد.
19:00
Carrying on, we have – do the honours. This often means to pour drinks or serve food,  
215
1140480
7080
ادامه می دهیم، ما باید - افتخارات را انجام دهیم. این اغلب به معنای ریختن نوشیدنی یا سرو غذا است،
19:07
but it could be to perform  a task that is privileged.
216
1147560
4500
اما می تواند انجام یک کار ممتاز باشد.
19:12
Would you do me the honour of being my wife? 
217
1152060
2700
آیا افتخار همسرم بودن را به من می دهید؟
19:14
Would you do me the honour  of walking me down the aisle? 
218
1154760
3300
آیا این افتخار را به من می دهی که مرا در راهرو پیاده کنی؟
19:18
Is everybody seated? Okay, Dan, bring  in the wine and do the honours please.
219
1158060
4980
آیا همه نشسته اند؟ باشه، دن، شراب رو بیار و افتخارات رو انجام بده لطفا.
19:23
Do the right thing. This is  to act ethically and morally.
220
1163040
4800
کار درست را انجام دهید. این برای رفتار اخلاقی و اخلاقی است.
19:27
When you find a wallet on the street you have to  
221
1167840
2760
وقتی کیف پولی را در خیابان پیدا کردید باید
19:30
do the right thing and try  to return it to its owner.
222
1170600
3060
کار درست را انجام دهید و سعی کنید آن را به صاحبش برگردانید.
19:33
Do time. This means to serve a prison  sentence so you spend time in prison.
223
1173660
6480
زمان انجام دهید. این به معنای گذراندن حکم زندان است تا زمانی را در زندان بگذرانید.
19:40
My uncle is doing time for  buying and selling stolen goods.
224
1180140
4200
عمویم برای خرید و فروش اجناس مسروقه وقت می گذارد.
19:44
Do a runner. This means to leave  or run away suddenly and quickly.
225
1184340
4740
یک دونده انجام دهید. این به معنای ترک یا فرار ناگهانی و سریع است.
19:49
When I opened up the bar on Monday,  
226
1189800
1740
وقتی روز دوشنبه بار را باز کردم،
19:51
I found that someone had done a  runner with the weekend’s takings.
227
1191540
3420
متوجه شدم که شخصی با برداشت های آخر هفته یک دونده انجام داده است.
19:54
Do a good turn. This means to perform  a kind or helpful act for someone.
228
1194960
5760
یک چرخش خوب انجام دهید. این به معنای انجام یک عمل مهربانانه یا مفید برای کسی است.
20:00
I like to do good turns for  people in the neighbourhood  
229
1200720
2820
من دوست دارم چرخش های خوبی را برای مردم محله انجام دهم
20:03
because it helps foster a good atmosphere.
230
1203540
3060
زیرا به ایجاد یک فضای خوب کمک می کند.
20:06
Do your bit. This is to do your share  or contribute to a common cause.
231
1206600
8040
کمی خودت را انجام بده این برای انجام سهم شما یا کمک به یک هدف مشترک است.
20:14
We’re organizing a street party and I'm doing  my bit by getting the decorations ready.
232
1214640
5580
ما در حال برگزاری یک مهمانی خیابانی هستیم و من کارم را با آماده کردن تزئینات انجام می دهم.
20:20
Do your best. This means  to try as hard as you can.
233
1220220
4380
تمام تلاش خود را بکنید. این بدان معناست که تا جایی که می توانید تلاش کنید.
20:24
Don't worry about the exam, just do  your best. That's all you can do.
234
1224600
4020
نگران امتحان نباش، فقط تمام تلاشت را بکن. این تنها کاری است که می توانید انجام دهید.
20:28
Do a hatchet job. This means to criticize or  attack someone or something unfairly, or harshly.
235
1228620
6780
یک کار هچ انجام دهید. این به معنای انتقاد یا حمله به کسی یا چیزی ناعادلانه یا تند است.
20:35
I see the newspaper has done a hatchet job  on the referee from yesterday's big match.
236
1235400
4620
من می بینم که روزنامه در بازی بزرگ دیروز داوری را انجام داده است.
20:40
Do a balancing act. This  means to manage or maintain  
237
1240020
4800
یک عمل متعادل کننده انجام دهید. این به معنای مدیریت یا حفظ
20:44
a delicate or difficult situation or relationship.
238
1244820
3780
یک موقعیت یا رابطه حساس یا دشوار است.
20:48
As a teacher. I feel like I'm  doing a constant balancing act  
239
1248600
4620
به عنوان یک معلم. احساس می‌کنم که در حال انجام یک تعادل دائمی
20:53
between encouraging and correcting my students.
240
1253220
3960
بین تشویق و اصلاح دانش‌آموزانم هستم .
20:57
Do something by the book. This means to  follow the rules or instructions exactly.
241
1257180
7680
با کتاب کاری انجام دهید این بدان معنی است که قوانین یا دستورالعمل ها را دقیقاً دنبال کنید.
21:04
Do it by the book. If you do things by  the book, you will never get into trouble.
242
1264860
4920
این کار را با کتاب انجام دهید. اگر کارها را با کتاب انجام دهید، هرگز دچار مشکل نخواهید شد.
21:09
Do something up. This means  to fasten or secure something.
243
1269780
4320
یه کاری بکن این به معنای بستن یا محکم کردن چیزی است.
21:14
Your laces! You need to do your shoelaces up!
244
1274100
2940
توری های شما! باید بند کفش خود را ببندید!
21:17
Do something to death. This means  to overuse or overdo something.
245
1277040
5040
یه کاری بکن این به معنای استفاده بیش از حد یا زیاده روی در چیزی است.
21:22
I think they've done TV detective shows to  death by now. There are so many of them.
246
1282080
5640
من فکر می کنم آنها تا به حال برنامه های پلیسی تلویزیونی را اجرا کرده اند. از آنها بسیاری وجود دارد.
21:27
Do without. This means to manage without  something that is desired or needed.
247
1287720
5340
بدون انجام دهید. این به معنای مدیریت بدون چیزی است که مورد نظر یا مورد نیاز است.
21:33
There isn't any sugar for your tea so you'll  have to do without until the shops open
248
1293060
4680
هیچ قندی برای چای شما وجود ندارد، بنابراین تا زمانی که مغازه ها باز شوند، باید بدون
21:37
Do wonders for. This is to have a  positive effect on someone or something.
249
1297740
5220
شکر این کار را انجام دهید. این برای این است که بر کسی یا چیزی تأثیر مثبت بگذارد.
21:42
Oh, this new moisturizer has  done wonders for my skin.
250
1302960
4920
اوه، این مرطوب کننده جدید برای پوست من معجزه کرده است.
21:47
Do a puzzle. This is to solve  a puzzle or a brain teaser.
251
1307880
4440
یک پازل انجام دهید. این برای حل یک پازل یا بازی فکری است.
21:52
Let's do a jigsaw puzzle this afternoon.
252
1312320
2100
بیایید امروز بعدازظهر یک پازل بسازیم.
21:54
You will also do a sketch. 
253
1314420
3180
شما همچنین یک طرح انجام خواهید داد.
21:57
This is to draw a rough or preliminary  version of a design or illustration.
254
1317600
4680
این برای ترسیم یک نسخه خام یا اولیه از یک طرح یا تصویر است.
22:02
Let's do some sketches and take them back  to the studio so we can choose one to paint.
255
1322280
5400
بیایید چند طرح انجام دهیم و آنها را به استودیو برگردانیم تا بتوانیم یکی را برای نقاشی انتخاب کنیم.
22:07
Do a stunt. This is to perform  a daring or dangerous feat.
256
1327680
5760
یک شیرین کاری انجام دهید. این برای انجام یک شاهکار جسورانه یا خطرناک است.
22:13
Ready, steady. Actors don't normally  do their own stunts and films
257
1333440
7380
آماده و استوار. بازیگران معمولاً بدلکاری‌های خود را انجام نمی‌دهند و فیلم‌ها
22:20
Do an autopsy. This means to perform a post  mortem examination of a body a dead body.
258
1340820
7380
کالبدشکافی کنند. این به معنای انجام معاینه پس از مرگ جسد یک جسد است.
22:28
They have to do an autopsy in order  to determine the cause of death.
259
1348200
3600
آنها باید کالبد شکافی انجام دهند تا علت مرگ مشخص شود.
22:31
Do an impression. This means to mimic or imitate  someone or something. Typically, for comic effect.
260
1351800
7140
تاثیرگذاری کنید. این به معنای تقلید یا تقلید از کسی یا چیزی است. به طور معمول، برای جلوه های کمیک.
22:38
There aren't many comedians who can  do good impressions of famous people.
261
1358940
4800
کمدین های زیادی وجود ندارند که بتوانند تاثیرات خوبی از افراد مشهور داشته باشند.
22:43
Do an assignment. This is to complete a task  or assignment typically for school or work.
262
1363740
6540
یک تکلیف انجام دهید این برای تکمیل یک کار یا تکلیف معمولاً برای مدرسه یا محل کار است.
22:50
I have to do an assignment on the  water cycle for science homework.
263
1370280
4200
من باید یک تکلیف در مورد چرخه آب برای تکالیف علمی انجام دهم.
23:00
Carrying on, we have – do an  apprenticeship. This means to  
264
1380660
5160
در حال ادامه، ما باید - کارآموزی کنید. این بدان معناست که
23:05
work as an apprentice in a trade  or profession to gain experience.
265
1385820
4800
برای کسب تجربه به عنوان یک کارآموز در یک حرفه یا حرفه کار کنید.
23:10
I'm going to do an apprenticeship at my dad's  bakery so I can work in the family business
266
1390620
4440
من قصد دارم در نانوایی پدرم کارآموزی کنم تا بتوانم در تجارت خانوادگی کار کنم
23:15
Do an audit. This is to conduct an examination  or review of financial records or practices.
267
1395060
7680
. این برای انجام یک بررسی یا بررسی سوابق یا شیوه های مالی است.
23:22
Every year we need to do an audit to check if  there are any discrepancies in our accounts.
268
1402740
6300
هر سال باید یک حسابرسی انجام دهیم تا بررسی کنیم که آیا مغایرتی در حساب های ما وجود دارد یا خیر.
23:29
Do an exam. This means to take an exam or test.
269
1409040
4980
امتحان دادن. این به معنای شرکت در امتحان یا آزمون است.
23:34
This week I've got to do an English exam, a  Spanish exam and a French exam. Oh, là là.
270
1414020
4980
این هفته باید یک امتحان انگلیسی، یک امتحان اسپانیایی و یک امتحان فرانسوی را انجام دهم. اوه لا لا.
23:39
We also do exercise. This is to  perform those physical activities.
271
1419000
6960
ورزش هم انجام می دهیم. این برای انجام آن فعالیت های بدنی است.
23:45
Do you remember that we do  to keep our body healthy? 
272
1425960
3000
آیا به یاد دارید که ما برای حفظ سلامت بدن خود انجام می دهیم؟
23:48
Don't sit on the sofa all day.  You need to do some exercise.
273
1428960
3660
تمام روز را روی مبل ننشینید. شما باید کمی ورزش کنید.
23:52
Back to work, we do an inventory. 
274
1432620
2760
بازگشت به کار، ما یک موجودی انجام می دهیم.
23:55
This is to count and record all  the items in a stock or store.
275
1435380
4320
این برای شمارش و ثبت تمام اقلام موجود در یک انبار یا فروشگاه است.
23:59
We are going to close the shop next  week so we can do an inventory.
276
1439700
4020
هفته آینده مغازه را تعطیل می کنیم تا بتوانیم موجودی را انجام دهیم.
24:03
Do an encore. This is to perform one more  song or act at the end of the main show.
277
1443720
8507
یک انکور انجام دهید. این برای اجرای یک آهنگ یا بازیگر دیگر در پایان نمایش اصلی است.
24:12
Brilliant. I hope they do an encore.  I haven't heard my favourite song yet.
278
1452227
5473
درخشان امیدوارم انکرو اجرا کنند آهنگ مورد علاقه ام را هنوز نشنیده ام.
24:20
Do your hair. This means to style or  comb your hair in a particular way.
279
1460040
6000
موهایت را درست کن این به این معنی است که موهای خود را به روشی خاص حالت دهید یا شانه کنید.
24:26
I need to do my hair. Do I have  to do my hair for the wedding?
280
1466040
3480
باید موهامو درست کنم آیا برای عروسی باید موهایم را مرتب کنم؟
24:29
Do one's duty. This is to fulfil  your responsibilities or obligation.
281
1469520
6060
انجام وظیفه این برای انجام مسئولیت ها یا تعهدات شماست.
24:35
Here at the police force we expect all  officers to do their duty without question.
282
1475580
4740
اینجا در نیروی پلیس از همه افسران انتظار داریم که بدون هیچ سوالی به وظایف خود عمل کنند.
24:40
Do whatever it takes. This is to do whatever  is necessary to achieve a goal or objective.
283
1480320
6900
هر کاری که لازم است انجام دهید. این برای انجام هر کاری است که برای رسیدن به یک هدف یا هدف لازم است.
24:47
I will do whatever it takes to win this match.
284
1487220
3000
من برای پیروزی در این مسابقه هر کاری که لازم باشد انجام خواهم داد.
24:50
Do the shopping. This is simply to go and  buy things for the home usually groceries.
285
1490220
6540
خرید را انجام دهید این به سادگی برای رفتن و خرید چیزهایی برای خانه معمولاً مواد غذایی است.
24:56
We usually do the shopping on Saturday mornings.
286
1496760
2820
ما معمولا شنبه صبح خرید می کنیم.
24:59
When you're driving to the shops you  do a certain number of miles per hour. 
287
1499580
5220
وقتی به سمت مغازه ها رانندگی می کنید، تعداد مشخصی مایل در ساعت انجام می دهید.
25:04
This means you go at a certain speed.
288
1504800
2160
یعنی با سرعت خاصی پیش می روید.
25:06
I never do more than 30 miles per hour  when I'm driving through the village.
289
1506960
3960
من هرگز بیش از 30 مایل در ساعت در روستا رانندگی نمی کنم.
25:10
Do someone's bidding. This is to  do what someone wants or commands.
290
1510920
5100
سفارش کسی را انجام دهید این برای انجام آنچه کسی می خواهد یا دستور می دهد.
25:16
Yes, sir. Make your own breakfast for once.  I'm tired of always doing your bidding.
291
1516020
5700
بله قربان. برای یک بار هم که شده خودتان صبحانه درست کنید. از اینکه همیشه دستورات را انجام می دهم خسته شده ام.
25:22
Do the numbers. This means to perform  financial calculations or analysis.
292
1522380
6000
اعداد را انجام دهید این به معنای انجام محاسبات یا تجزیه و تحلیل مالی است.
25:28
Before we look for a new car,  I have to do the numbers first.
293
1528380
2940
قبل از اینکه به دنبال ماشین جدید بگردیم، ابتدا باید اعداد را انجام دهم.
25:31
We also do paperwork. This is to complete  
294
1531320
3960
کارهای اداری هم انجام می دهیم. این برای تکمیل
25:35
administrative or bureaucratic tasks.
295
1535280
3240
وظایف اداری یا بوروکراتیک است.
25:38
When you buy a house, there's  always so much paperwork to do.
296
1538520
3720
وقتی خانه ای می خرید، همیشه کارهای اداری زیادی برای انجام دادن وجود دارد.
25:42
Do magic. This is to perform tricks or illusions  using sleight of hand or other techniques.
297
1542240
7080
جادو کنید این برای انجام ترفندها یا توهمات با استفاده از سهل انگاری دست یا تکنیک های دیگر است.
25:49
My uncle is going to do  some magic for my birthday.
298
1549320
3360
دایی من برای تولدم جادو می کند.
25:52
Do in. This means to exhaust or  tire out someone or something,  
299
1552680
5280
انجام دهید. این به معنای خسته کردن یا خسته کردن کسی یا چیزی است،
25:57
often through excessive or  prolonged effort or activity.
300
1557960
4560
اغلب از طریق تلاش یا فعالیت زیاد یا طولانی.
26:03
I'm done in! Looking after the children  all day, it is going to do me in.
301
1563060
4500
کارم تمام شد! مراقبت از کودکان در تمام طول روز، من را درگیر می کند
26:07
Do an about-face. This means to abruptly  change one's opinion decision or direction.
302
1567560
7860
. این به معنای تغییر ناگهانی تصمیم یا جهت گیری نظر است.
26:17
About face! The government  
303
1577040
2340
در مورد صورت! دولت
26:19
has done an about-face on its economic policy.
304
1579380
2940
در سیاست های اقتصادی خود به صورت جدی عمل کرده است.
26:22
Do as you please. This is to act or behave  according to your own wishes or preferences.
305
1582320
6780
هر طور که دوست داری انجام بده این برای این است که مطابق میل یا ترجیحات خود عمل کنید یا رفتار کنید.
26:29
You do as you please, I'm going  for dinner with my parents.
306
1589100
4140
شما هر کاری می خواهید بکنید، من با پدر و مادرم برای شام می روم.
26:33
Do up. Hmm. Anna, didn't already  do ‘do up’? Do up your laces! 
307
1593240
6180
انجام بده هوم آنا، آیا قبلاً "انجام دهید" را انجام نداده اید؟ توری های خود را مرتب کنید!
26:39
Yes, we did! But this is different. Do up  in this particular sense means to renovate,  
308
1599420
7020
بله ما انجام دادیم! اما این متفاوت است. Do up در این مفهوم خاص به معنای بازسازی،
26:46
refurbish and improve the appearance  and condition of something often in  
309
1606440
4800
نوسازی و بهبود ظاهر و وضعیت چیزی است که اغلب در
26:51
a building or you do have a piece  of furniture similar to makeover.
310
1611240
4620
یک ساختمان وجود دارد یا اینکه شما یک قطعه مبلمان شبیه به بازسازی دارید.
26:55
I bought a cheap country house so I  can do it up and sell it for a profit.
311
1615860
4620
من یک خانه روستایی ارزان خریدم تا بتوانم آن را انجام دهم و برای سود آن را بفروشم.
27:00
Finally, we have a do battle. This means to fight or engage in a struggle.
312
1620480
7440
در نهایت، ما یک نبرد داریم. این به معنای مبارزه یا درگیر شدن در مبارزه است.
27:08
The weeds grow so quickly in the garden  that I'm constantly doing battle with them.
313
1628700
4560
علف های هرز آنقدر سریع در باغ رشد می کنند که من دائماً با آنها مبارزه می کنم.
27:19
There we go!
314
1639140
1020
ما میرویم آنجا!
27:20
I just did a list of 120  collocations using ‘make’ and ‘do’. 
315
1640160
6120
من فقط یک لیست از 120 همنشینی را با استفاده از «ساخت» و «انجام» انجام دادم.
27:26
How did I do? I hope I didn't make  a mess or make a mistake or make a  
316
1646280
4860
چطوری انجامش دادم؟ امیدوارم کثیفی نکرده باشم یا اشتباهی نکرده باشم یا یک
27:31
meal of the whole thing. I hope I did you proud.
317
1651140
2340
وعده غذایی کامل درست نکرده باشم. امیدوارم باعث افتخار شما شده باشم
27:33
Did I miss any important collocations? If  so, add it to the comments and let's share.
318
1653480
7380
آیا من هیچ مجموعه مهمی را از دست دادم؟ اگر چنین است، آن را به نظرات اضافه کنید و اجازه دهید به اشتراک بگذاریم.
27:40
Until next time, take care and goodbye!
319
1660860
3420
تا دفعه بعد مراقب باشید و خداحافظ!
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7