👻 Spooky English Lesson 😱 Advanced Listening Practice - British English Podcast

This is the English Like a Native Podcast, a listening resource for

این پادکست انگلیسی مانند یک بومی است ، منبعی برای گوش دادن به

lovers and learners of English.

دوستداران و زبان آموزان انگلیسی.

I'm your host, Anna, and today things are getting a little bit spooky.

من میزبان شما هستم، آنا، و امروز همه چیز کمی ترسناک شده است.

This particular episode is better suited to advanced students, though

این قسمت خاص برای دانش‌آموزان پیشرفته مناسب‌تر است، اگرچه

intermediate level students, I believe that you will benefit from jumping in

دانش‌آموزان سطح متوسط، من معتقدم که شما از پرش

at the deep end and going with the flow.

در اعماق و رفتن با جریان سود خواهید برد.

For information on how to access transcripts, take

برای اطلاع از نحوه دسترسی به رونوشت ها،

a look at the show notes.

به یادداشت های نمایش نگاهی بیندازید. بیا

Let's go!

بریم!

Hello, all you seekers of the supernatural and brave souls

سلام بر همه شما جویندگان ماوراء الطبیعه و جانهای شجاع که از

unafraid to confront the unknown.

رویارویی با ناشناخته ها نمی ترسید.

Welcome to a spine-tingling journey into the realm of the unexplained.

به سفری گزگز به قلمروی غیرقابل توضیح خوش آمدید.

I'm Anna English and you are listening to "Seven Hauntings".

من آنا انگلیسی هستم و شما در حال گوش دادن به "Seven Hauntings" هستید. از

I invite you to join me on an odyssey through the darkest corridors of

شما دعوت می‌کنم تا در تاریک‌ترین دالان‌های

history and the depths of human fear, as we delve into the chilling

تاریخ و اعماق ترس بشر به من بپیوندید تا در

stories that have left indelible marks on the fabric of reality itself.

داستان‌های مهیبی که آثار پاک‌ناپذیری بر تار و پود واقعیت به جا گذاشته‌اند، بپیوندید.

An indelible mark.

علامتی محو نشدنی

An indelible mark is a mark that cannot be removed.

علامت پاک نشدنی علامتی است که قابل حذف نیست.

To be indelible is unremovable.

پاک نشدنی بودن غیر قابل حذف است.

Children have a talent for finding indelible marker pens and drawing

کودکان استعداد پیدا کردن خودکارهای نشانگر پاک نشدنی و کشیدن نقاشی

on the otherwise pristine walls.

روی دیوارهای بکر را دارند.

Indelible.

پاک نشدنی بعداً در قسمت دوباره

Listen out for that word again later in the episode.

به آن کلمه گوش دهید .

You'll also hear the word malevolent, meaning to have or to show a wish

همچنین کلمه بدخواه به معنای داشتن یا نشان دادن تمایل

to do evil or harm to others.

به انجام بدی یا آسیب رساندن به دیگران را خواهید شنید.

Malevolent.

بدخواه

And the third word to listen out for is sinister.

و سومین کلمه ای که باید به آن گوش داد، شوم است.

Sinister.

شیطانی.

Sinister means evil, or giving the impression that something

Sinister به معنای شر است، یا ایجاد این تصور که

bad is going to happen.

قرار است اتفاق بدی بیفتد.

Indelible.

پاک نشدنی

Malevolent.

بدخواه

Sinister.

شیطانی.

But don't worry if you can't remember these words, you can get your

اما اگر نمی توانید این کلمات را به خاطر بسپارید نگران نباشید، می توانید لیست

hands on the complete vocabulary list for this episode for free.

کامل لغات این قسمت را به صورت رایگان دریافت کنید.

Links are in the show notes.

پیوندها در یادداشت های نمایش موجود است.

So the title of this episode is "Seven Hauntings".

بنابراین عنوان این قسمت "هفت شکارچی" است.

To haunt is to repeatedly appear or to cause repeated suffering or anxiety.

تسخیر کردن به معنای ظاهر شدن مکرر یا ایجاد رنج یا اضطراب مکرر است.

This refers to memories, images, or experiences that can't be forgotten.

این به خاطرات، تصاویر یا تجربیاتی اشاره دارد که نمی توان آنها را فراموش کرد.

If you hear a blood-curdling scream,

اگر صدای فریاد خون‌آلود را می‌شنوی،

"Ahhhh!"

"آهههه!"

That was a terrible scream.

این یک فریاد وحشتناک بود.

Then that may haunt you for months, you'll continue to hear

سپس ممکن است ماه ها شما را آزار دهد ، به شنیدن

or remember the feeling associated with that moment when you heard it.

یا به خاطر سپردن احساس مربوط به آن لحظه که آن را شنیدید، ادامه خواهید داد.

Ghosts haunt people or places.

ارواح افراد یا مکان‌ها را تعقیب می‌کنند.

This means they repeatedly appear or torment.

این بدان معنی است که آنها بارها ظاهر می شوند یا عذاب می دهند.

Now, did you know that there are actually many different types of hauntings?

حالا، آیا می دانستید که در واقع انواع مختلفی از شکارچی ها وجود دارد؟

It's not just wailing coming from the basement, or books

این فقط ناله از زیرزمین نیست، یا کتاب هایی که

falling out of bookcases.

از قفسه کتاب می افتند.

There are many spooky things that you should know about from phantom

چیزهای شبح آور زیادی وجود دارد که باید درباره آنها بدانید، از

apparitions to malevolent spirits, from haunted houses to cursed objects.

مظاهر شبح گرفته تا ارواح بدخواه، از خانه های جن زده گرفته تا اشیای نفرین شده.

Today I will be your guide through the shadows that dance at the edge of our

امروز من راهنمای شما در میان سایه‌هایی خواهم بود که در لبه

understanding, we will explore the mystery and macabre tales that have haunted

درک ما می‌رقصند، ما اسرار و داستان‌های ترسناکی را که

the minds of the living for centuries.

قرن‌ها ذهن زنده‌ها را تسخیر کرده‌اند کشف خواهیم کرد.

Our journey will take us from the ghostly echoes of Raynham Hall in

سفر ما ما را از پژواک‌های شبح‌آمیز سالن رینهام در

Norfolk, England, where "The Brown Lady" endlessly descends the grand staircase,

نورفولک، انگلستان، جایی که «بانوی قهوه‌ای» بی‌وقفه از پله‌های بزرگ پایین می‌آید،

to the Enfield Entity's evil minded wit that left an entire family in terror.

به شوخ طبعی موجودیت انفیلد می‌برد که کل خانواده را در وحشت فرو برد.

We'll traverse the chilling realm of shadow people, those sinister

ما از قلمرو وحشتناک مردم سایه عبور خواهیم کرد، آن

figures that lurk just out of sight, and then examine the infamous

چهره های شومی که دور از دید کمین کرده اند ، و سپس ترسناک بدنام

Amityville Horror where demonic forces unleashed unspeakable horrors in a

آمیتیویل را بررسی خواهیم کرد که در آن نیروهای اهریمنی وحشت های غیرقابل وصفی را در

seemingly ordinary house in New York.

خانه ای به ظاهر معمولی در نیویورک به راه انداختند.

And if that's not enough to send shivers down your spine,

و اگر این برای ایجاد لرز در ستون فقرات شما کافی نیست،

we'll unlock the mysteries of the Dybbuk Box, and investigate

ما اسرار جعبه Dybbuk را باز می کنیم و در مزرعه

the enigmatic Skinwalker Ranch.

مرموز Skinwalker Ranch تحقیق می کنیم.

Finally, dear listeners, we'll venture beyond the confines of time with

در نهایت، شنوندگان عزیز، ما با

the perplexing Versailles Time Warp.

گیج کننده زمان ورسای ورسای فراتر از محدودیت های زمان خواهیم رفت.

So, gather round my fellow thrill seekers and prepare to

بنابراین، دور همتایان جویای هیجان من جمع شوید و برای

be enthralled and terrified.

شیفته شدن و ترسیدن آماده شوید.

Our journey into the world of hauntings is about to begin

سفر ما به دنیای خالی از سکنه در شرف آغاز است

and there's no turning back.

و بازگشتی وجود ندارد.

Brace yourself for the chilling tales that will haunt your dreams

خود را برای داستان های سردی آماده کنید که رویاهای شما را تسخیر می کند

and awaken your deepest fears.

و عمیق ترین ترس های شما را بیدار می کند.

Listen on, if you dare...mwahaha!

اگر جرات داری گوش کن...مواهاها!

Okay, let's begin with a residual haunting.

خوب، بیایید با یک تسخیر باقیمانده شروع کنیم.

This means that the same events or actions are repeated over and

این بدان معناست که همان رویدادها یا اقدامات بارها و

over again, like a recording.

بارها مانند یک ضبط تکرار می شود.

These events are often not interactive with the living, and they may

این رویدادها اغلب با افراد زنده ارتباطی ندارند و ممکن است

be associated with traumatic or highly emotional past events.

با رویدادهای آسیب زا یا بسیار هیجانی گذشته همراه باشند.

Witnesses may report seeing apparitions or hearing sounds related to these events.

شاهدان ممکن است گزارش دهند که مظاهر را می بینند یا صداهای مربوط به این رویدادها را می شنوند.

Introducing the Brown Lady's Eerie Descent.

معرفی تبار وهم انگیز بانوی قهوه ای.

Deep within the heart of Norfolk, England, a chilling spectre haunts

در اعماق قلب نورفولک، انگلستان، شبح مهیبی در

the centuries-old Raynham Hall.

تالار رینهام با قدمت چند صد ساله وجود دارد.

The dreaded "Brown Lady."

"بانوی قهوه ای" مخوف.

Lady Dorothy Walpole, a tragic figure from the 17th century, perpetually

لیدی دوروتی والپول، شخصیت غم انگیز قرن هفدهم، همیشه از

descends the grand staircase.

پلکان بزرگ پایین می آید.

Her disheveled brown dress, once elegant, now hangs in tatters.

لباس قهوه‌ای ژولیده‌اش که زمانی شیک بود، اکنون به‌هم ریخته آویزان است.

Witnesses have been terrorised by her apparition, captured in

شاهدان از ظاهر او وحشت زده شده اند، که در

photographs with bone-chilling clarity.

عکس هایی با وضوح استخوان سوز ثبت شده است.

The Brown Lady, a tortured soul, does not simply haunt; she torments.

بانوی قهوه ای، یک روح شکنجه شده، به سادگی تعقیب نمی کند. او عذاب می دهد

Ethereal yet hauntingly real.

اثیری و در عین حال به طرز وحشتناکی واقعی.

As she descends her mournful gaze pierces through the living

همانطور که او پایین می آید، نگاه غم انگیزش در میان زنده ها نفوذ می کند و

imprinting a feeling of dread that lingers long after she's vanished.

احساس ترسی را نشان می دهد که مدت ها پس از ناپدید شدن او باقی می ماند.

Her tragic tale of sorrow and despair replayed in perpetuity, the

داستان غم انگیز غم و اندوه و ناامیدی او تا ابد تکرار می شود،

endless nightmare of Raynham Hall.

کابوس بی پایان سالن رینهام.

So what happened to this poor lady, I hear you ask?

پس می شنوم که می پرسی این خانم بیچاره چه شد؟

Well, according to legend, Dorothy, who was born in 1686, was the

خب، طبق افسانه، دوروتی، که در سال 1686 به دنیا آمد،

second wife of Charles Townsend.

همسر دوم چارلز تاونسند بود.

Whatever happened to his first wife, I wonder?

برای همسر اولش چه اتفاقی افتاد، تعجب می کنم؟

Well, Charles was well known for having a bit of a temper.

خب، چارلز به داشتن کمی خلق و خوی معروف بود. می

We could say that he was notorious for his violent tendencies,

توان گفت که او به دلیل تمایلات خشونت آمیز خود بدنام بود

and it's thought that Charles discovered his wife cheating on him.

و تصور می شود که چارلز متوجه خیانت همسرش به او شد.

She was committing adultery with Lord Wharton.

او با لرد وارتون زنا می کرد.

And so he punished her by locking her in her room, never allowing her to

و بنابراین او را با حبس کردن او در اتاقش تنبیه کرد و هرگز اجازه نداد او را

leave, not even to see her children.

ترک کند، حتی برای دیدن فرزندانش.

And so she remained at Raynham Hall until she died from smallpox in 1726.

و بنابراین او در سالن رینهام ماند تا اینکه در سال 1726 بر اثر آبله درگذشت.

Very tragic.

بسیار غم انگیز.

Now our second horror is an intelligent haunting, in which

اکنون وحشت دوم ما یک شکارچی هوشمند است که در آن

the entity is believed to be a conscious and interactive presence.

تصور می شود موجودیت یک حضور آگاهانه و تعاملی است.

This type of haunting may involve communication with the living

این نوع تسخیر ممکن است شامل ارتباط با افراد زنده

through various means, such as EVP, which is Electric Voice Phenomena,

از طریق ابزارهای مختلف باشد، مانند EVP، که پدیده‌های صدای الکتریکی است،

apparitions trying to convey messages, or objects being moved.

ظواهر در تلاش برای انتقال پیام یا اشیاء در حال حرکت.

Maybe you've seen films about this type of "noisy ghost".

شاید فیلم هایی در مورد این نوع «شبح پر سر و صدا» دیده باشید.

In German, they say: Poltergeist.

به آلمانی می گویند: Poltergeist.

That instantly brings back awful memories of seeing Poltergeist as a young

که فوراً خاطرات بدی را از دیدن پولترگیست در

child, I never should have watched it.

کودکی زنده می کند، من هرگز نباید آن را تماشا می کردم.

Anyway, introducing The Enfield Poltergeist's Malicious Wit.

به هر حال، شوخ طبعی The Enfield Poltergeist's Malicious Wit را معرفی می کنیم.

In the cold dim corners of an unassuming council house in

در گوشه های سرد و تاریک یک خانه شورایی بی ادعا در

Enfield, London, malevolence lurks.

انفیلد، لندن، بدخواهی در کمین است.

The Hodgson family in the tumultuous 1970s was ensnared in the grip

خانواده هاجسون در دهه‌ی پرآشوب دهه 1970 در دام

of an entity known as "Bill".

نهادی به نام «بیل» گرفتار شدند.

This malevolent force orchestrated a sinister symphony of terror, commanding

این نیروی بدخواه، یک سمفونی شوم وحشت را تنظیم کرد، به مبلمان دستور داد

furniture to levitate, objects to hurl themselves through the air,

که معلق شوند، اشیاء را به هوا پرتاب کنند،

and a chilling male voice, Bill's voice, to resonate from the mouth of

و صدای مرده آور، صدای بیل، از دهان

an 11-year-old girl, at one point, giving a graphic account of his death.

یک دختر 11 ساله طنین انداز شد. ارائه گزارشی تصویری از مرگ او

"Just before I died, I went blind and then I had a haemorrhage and

درست قبل از مرگم کور شدم و بعد خونریزی کردم و

I fell asleep, and I died in the chair in the corner downstairs."

خوابم برد و روی صندلی گوشه طبقه پایین مردم.

Bill delighted in tormenting the family and investigators alike.

بیل از عذاب خانواده و بازپرسان به طور یکسان خوشحال بود.

Conversations with the entity revealed a terrifying depth of

مکالمات با این نهاد، عمق

knowledge about the family's secrets and a sadistic sense of humour.

دانش وحشتناکی را در مورد اسرار خانواده و یک شوخ طبعی سادیستی نشان داد.

Bill's presence was suffocating, an oppressive weight that crushed the

حضور بیل خفه کننده بود، وزنه ای ظالمانه که

family's sense of safety and sanity.

حس امنیت و سلامت خانواده را در هم شکست.

Sсeptics could not silence the sinister whispers that echoed through the

افراد بدبین نمی‌توانستند زمزمه‌های شومی را که از

house's walls, nor could they dispel the palpable malevolence that filled the air.

دیوارهای خانه می‌پیچید، خاموش کنند، و همچنین نمی‌توانستند بدخواهی محسوسی را که فضا را پر کرده بود، از بین ببرند.

The Enfield Poltergeist remains a chilling testament to the sinister

انفیلد پولترگایست گواهی هولناکی از

intelligence that can manifest from the depths of the supernatural.

هوش شومی است که می تواند از اعماق ماوراء طبیعی آشکار شود.

For haunting number three, we have to step into the world of the Shadow People.

برای تسخیر شماره سه، باید به دنیای Shadow People قدم بگذاریم.

Shadow people are often described as dark, shadowy figures that are typically

افراد سایه اغلب به عنوان چهره های تیره و سایه ای توصیف می شوند که معمولاً

seen out of the corner of one's eye.

از گوشه چشم دیده می شوند.

They are usually humanoid, but devoid of distinct facial features.

آنها معمولا انسان نما هستند، اما فاقد ویژگی های مشخص صورت هستند.

Witnessing shadow people can be a frightening experience.

شاهد بودن افراد در سایه می تواند تجربه ترسناکی باشد.

Introducing The Phantom Shadows.

معرفی The Phantom Shadows.

In the eerie realm between reality and nightmare, mysterious entities

در قلمرو ترسناک بین واقعیت و کابوس، موجودات مرموز در کمین

lurk - shadow people who manifest with an unsettling, suddenness,

هستند - سایه افرادی که با ناراحتی، ناگهانی و به همان

vanishing just as swiftly.

سرعت ناپدید می شوند.

An encounter with these spectral beings is a disquieting descent into

رویارویی با این موجودات طیفی نزول نگران کننده ای به سوی

the unknown, a dance with darkness.

ناشناخته است، رقصی با تاریکی.

Witnesses recount sensations of oppressive dread and an

شاهدان احساس ترس ظالمانه و

overwhelming sense of malevolence.

احساس بدخواهی را بازگو می کنند.

These apparitions exist on the fringes of perception, leaving

این مظاهر در حاشیه ادراک وجود دارند و

an indelible mark on the psyche.

اثری محو نشدنی در روان بر جای می گذارند.

Shadow people transcend time and culture, their sinister presence

مردم سایه از زمان و فرهنگ فراتر می روند، حضور شوم آنها

woven into the tapestry of human fear.

در تابلوی ترس انسان تنیده شده است.

Some believe them to be interdimensional beings, while

برخی معتقدند که آنها موجوداتی بین بعدی هستند، در حالی که

others perceive them as evil spirits.

برخی دیگر آنها را ارواح شیطانی می دانند.

They emerge in the darkest hours, during sleep paralysis or in the shivering

آنها در تاریک ترین ساعات، در هنگام فلج خواب یا در

moments between wakefulness and slumber.

لحظات لرزان بین بیداری و خواب ظاهر می شوند.

Regardless of the explanation, the enigma of shadow people endures,

صرف نظر از توضیح، معمای مردم در سایه پابرجاست و

casting long and eerie shadows upon those who dare to confront the unknown.

سایه های طولانی و وهم انگیزی را بر کسانی که جرات رویارویی با ناشناخته ها را دارند می افکند.

Are you still there?

هنوز آنجا هستی؟

Then prepare for the shocking story of the demonic haunting of Amityville.

سپس برای داستان تکان دهنده تسخیر شیطانی آمیتیویل آماده شوید. تصور می شود که

The entities involved in demonic hauntings are thought to be particularly

موجودات درگیر در تسخیر اهریمنی بسیار

dangerous and may exhibit aggressive and harmful behaviour toward the living.

خطرناک هستند و ممکن است رفتار تهاجمی و مضر نسبت به زنده ها از خود نشان دهند.

Introducing The Amityville Horror Unleashed.

معرفی The Amityville Horror Unleashed.

In the cursed confines of Amityville, New York, the Lutz family unwittingly

در محدوده نفرین شده آمیتیویل، نیویورک، خانواده لوتز ناخواسته

unleashed a demonic maelstrom in 1974.

در سال 1974 گردابی شیطانی به راه انداختند.

Their new home, tainted by a gruesome mass murder the previous

خانه جدید آنها که سال قبل توسط یک قتل عام وحشتناک آلوده شده بود

year, became a nightmarish crucible of supernatural horrors.

، تبدیل به بوته ای کابوس وار از وحشت های ماوراء طبیعی شد.

The Lutz family's accounts read like a descent into madness: walls,

روایت‌های خانواده لوتز مانند هبوط به جنون است: دیوارها،

weeping with oozing slime, swarms of malevolent flies in the heart

گریه‌های همراه با لجن تراوش، انبوه مگس‌های بدخواه در دل

of winter, and furniture defying gravity in acts of unholy defiance.

زمستان و مبلمانی که جاذبه را به چالش می‌کشند.

George Lutz, the patriarch, bore witness to red, glowing eyes

جورج لوتز، پدرسالار، شاهد چشمان سرخ و درخشانی بود

that leered at him from the inky blackness beyond the windows.

که از سیاهی جوهری آن سوی پنجره ها به او خیره می شدند.

The sinister entity's relentless onslaught forced the Lutz family to abandon their

یورش بی امان این نهاد شوم، خانواده لوتز را مجبور کرد که پناهگاه خود را ترک کنند و

sanctuary, fleeing for their lives.

برای جان خود فرار کنند.

Their harrowing tale would be etched into the annals of horror history,

داستان دلخراش آنها در سالنامه تاریخ ترسناک حک می شود،

recounted in the terrifying pages of "The Amityville Horror" and later

در صفحات وحشتناک "هورناک آمیتیویل" بازگو می شود و بعداً

immortalised in spine-chilling films.

در فیلم های وحشتناک جاودانه می شود. هاله شوم آمیتیویل که

Inexplicable by rational means, the sinister aura of Amityville lingers, a

با ابزارهای عقلانی غیرقابل توضیح است، تداوم دارد،

haunting reminder of the insidious grip of demonic forces on the human soul.

یادآور تسخیر موذیانه نیروهای اهریمنی بر روح انسان است.

Now let's get into the realm of haunted objects.

حالا بیایید وارد قلمرو اشیای خالی از سکنه شویم. تصور می شود که

These objects, often referred to as cursed objects, are thought to carry negative

این اشیاء، که اغلب به عنوان اشیای نفرین شده شناخته می شوند، حامل

energy or be a vessel for a spirit.

انرژی منفی هستند یا ظرف یک روح هستند.

Introducing the The Dybbuk Box's Cursed Relic.

معرفی یادگار نفرین شده The Dybbuk Box.

The Dybbuk Box, a seemingly innocuous wine cabinet harbours a

جعبه شراب Dybbuk، یک کابینت شراب به ظاهر بی‌ضرر، بدخواهی را در خود جای داده است

malevolence that defies comprehension.

که درک را به چالش می‌کشد.

Its dark history dates back to a Holocaust survivor who believed it to be

تاریخ تاریک آن به یک بازمانده از هولوکاست برمی گردد که معتقد بود آن را

cursed; a vessel of unimaginable horror.

نفرین شده است. کشتی وحشت غیر قابل تصور جعبه

Sold and passed from owner to owner, the box brought misfortune,

فروخته شد و از صاحبی به صاحب دیگر رسید، بدبختی،

despair, and unspeakable dread.

ناامیدی و وحشتی وصف ناپذیر را به همراه داشت.

The term "dybbuk" originates from Jewish folklore - a possessing spirit that

اصطلاح "دیبوک" از فولکلور یهودیان سرچشمه می گیرد - روحیه ای که

hungers for the souls of the living.

تشنه روح افراد زنده است.

Within the confines of this cursed relic, it lies dormant, waiting to strike.

در محدوده این یادگار نفرین شده، خفته است و منتظر ضربه زدن است.

Owners have recounted night terrors that leave them gasping for breath,

مالکان وحشت‌های شبانه را بازگو کرده‌اند که نفس نفس می‌کشند،

inexplicable odours that claw at their senses, and physical injuries

بوهای غیرقابل توضیحی که به حواسشان می‌چنگد، و آسیب‌های فیزیکی

that bear no rational explanation.

که هیچ توضیح منطقی ندارد.

The Dybbuk Box's notoriety skyrocketed when it found its way onto an online

بدنام Dybbuk Box زمانی که راه خود را به یک سایت حراج آنلاین پیدا کرد، به شدت افزایش یافت و

auction site, ensnaring unwitting buyers into its malevolent grasp.

خریداران ناخواسته را در دام بدخواهانه خود گرفتار کرد.

Its grim legend was further propagated through books and films,

افسانه تلخ آن بیشتر از طریق کتاب ها و فیلم ها تبلیغ شد و

solidifying its position as an enduring symbol of cursed objects.

موقعیت خود را به عنوان نمادی ماندگار از اشیای نفرین شده تثبیت کرد.

The evil presence lurking within the Dybbuk Box serves as a dire warning

حضور شیطانی در کمین جعبه Dybbuk به عنوان یک هشدار وحشتناک عمل می کند

- the dark forces that can infest the mundane are both real and relentless.

- نیروهای تاریکی که می توانند زندگی روزمره را هجوم آورند، هم واقعی و هم بی امان هستند.

Some locations are believed to be portals and gateways to the spirit world,

اعتقاد بر این است که برخی از مکان‌ها دریچه‌ها و دروازه‌های ورود به دنیای ارواح هستند،

where entities can enter our realm.

جایی که موجودات می‌توانند وارد قلمرو ما شوند.

These locations may experience frequent paranormal activity and a high level

این مکان ها ممکن است فعالیت های ماوراء الطبیعه مکرر و سطح بالایی

of interaction with the spirit world.

از تعامل با دنیای ارواح را تجربه کنند.

So let's visit one of these portal hauntings.

پس بیایید از یکی از این پرتال ها دیدن کنیم.

The Enigmatic Skinwalker Ranch.

مزرعه اسکین واکر مرموز.

Skinwalker Ranch, shrouded in the inky darkness of Utah, beckons

مزرعه اسکین واکر که در تاریکی جوهری یوتا پوشانده شده است،

the curious with promises of the unknown and the unexplained.

کنجکاوها را با وعده های ناشناخته و غیرقابل توضیح فرا می خواند.

It is a place where the boundaries between reality and the supernatural

این جایی است که مرزهای بین واقعیت و ماوراء طبیعی

blur, where the mundane world yields to unfathomable horrors.

محو می شود، جایی که دنیای دنیوی تسلیم وحشت های غیرقابل درک می شود.

Witness accounts are a litany of terror: strange lights that dance in

گزارش‌های شاهدان موجی از وحشت است: نورهای عجیبی که در

the heavens, bizarre creatures with eyes that gleam like malevolent stars,

آسمان می‌رقصند، موجودات عجیب و غریب با چشمانی که مانند ستاره‌های بدخواه می‌درخشند،

and electromagnetic disturbances that twist the very fabric of reality.

و اختلالات الکترومغناطیسی که تار و پود واقعیت را می‌پیچاند.

Some speak of time itself warping, of missing hours stolen by enigmatic beings

برخی از انحراف زمان خود صحبت می کنند، از ساعت هایی که موجودات مرموز

from realms beyond our comprehension.

از قلمروهایی خارج از درک ما ربوده اند.

The ranch has become a siren's song for researchers, conspiracy

مزرعه به یک آهنگ آژیر برای محققان،

theorists, and paranormal investigators alike, all drawn to the allure

نظریه پردازان توطئه و محققان ماوراء الطبیعه تبدیل شده است که همگی جذب

of its unfathomable mysteries.

رازهای غیرقابل درک آن شده اند.

The sinister forces that dwell within its boundaries show no mercy, leaving a

نیروهای شومی که در داخل مرزهای آن زندگی می‌کنند، هیچ رحمی نشان نمی‌دهند، و

trail of madness and dread in their wake.

ردی از جنون و وحشت را در پی خود باقی می‌گذارند.

Sceptics often scoff, but the legends of Skinwalker Ranch persist, casting a pall

شکاکان اغلب مسخره می‌کنند، اما افسانه‌های مزرعه اسکینوکر ادامه می‌یابد و

of fear over those who dare to venture into the heart of its enigmatic darkness.

ترسی بر کسانی که جرأت می‌کنند وارد قلب تاریکی مرموز آن شوند، ایجاد می‌کند.

Haunted objects, haunted places, and now finally, haunted time: Time Slips.

اشیای خالی از سکنه، مکان های خالی از سکنه، و در نهایت، زمان خالی از سکنه: زمان می لغزد.

These hauntings involve individuals experiencing glimpses or travel

این جنجال‌ها شامل افرادی است که نگاه‌های اجمالی را تجربه می‌کنند یا

into different time periods.

به دوره‌های زمانی مختلف سفر می‌کنند.

In the shadowy recesses of history, a disconcerting event unfolded — a

در خلوت های تاریک تاریخ، رویداد نگران کننده ای رخ داد -

temporal rift of the Palace of Versailles, France, in 1901.

شکافی موقت در کاخ ورسای، فرانسه، در سال 1901. آن

Anne Moberly and Eleanor Jourdain, two English women, stumbled upon a

موبرلی و النور ژوردین، دو زن انگلیسی، به طور تصادفی با

nightmarish tear in the fabric of time.

اشکی کابوس وار در تار و پود زمان مواجه شدند.

As they wandered through the opulent gardens, they encountered figures clad

وقتی در باغ‌های مجلل پرسه می‌زدند، با چهره‌هایی روبه‌رو شدند که

in 18th-century attire, their eyes gleaming with an otherworldly possession.

لباس‌های قرن هجدهمی پوشیده بودند و چشمانشان با دارایی ماورایی می‌درخشید.

Moberly and Jourdain, trapped in the throes of this temporal abyss,

Moberly و Jourdain که در تنگنای این ورطه زمانی گرفتار شده بودند،

recounted intricate details of a bygone era - details that had no

جزئیات پیچیده ای از دوران گذشته را بازگو کردند - جزئیاتی که

place in their present reality.

در واقعیت کنونی آنها جایی نداشت.

Their nightmarish journey into the past became a chilling enigma, and unsettling

سفر کابوس‌آمیز آن‌ها به گذشته تبدیل به یک معمای هولناک و

testament to the fragility of time itself.

شاهدی نگران‌کننده از شکنندگی زمان خود شد.

While many have sought to dismiss their account as mere fantasy, The Versailles

در حالی که بسیاری به دنبال آن بوده اند که حساب خود را صرفاً فانتزی رد کنند، The Versailles

Time Warp remains a haunting tale, a glimpse into the sinister possibilities

Time Warp همچنان یک داستان غم انگیز است، نگاهی اجمالی به احتمالات شومی که

lurking beyond the veil of the known.

فراتر از حجاب شناخته شده در کمین است.

That's all I can tell you for now.

این تمام چیزی است که فعلاً می توانم به شما بگویم.

Seven hauntings about which you might well be sceptical.

هفت موردی که ممکن است در مورد آنها شک داشته باشید.

Or maybe you are a believer.

یا شاید شما مؤمن هستید.

Either way, one thing is certain – the stories of hauntings will continue

در هر صورت، یک چیز قطعی است - داستان های تسخیر شده همچنان

to captivate our imaginations and keep us wondering what lies beyond.

تخیل ما را مجذوب خود می کند و ما را به تعجب می اندازد که فراتر از آن چه چیزی نهفته است.

After all, how can we explain the apparitions, the encounters,

به هر حال، چگونه می توانیم ظاهرها، برخوردها،

the visions, and the screams?

رؤیاها و فریادها را توضیح دهیم؟

Have a happy, not a harrowing, Halloween!

هالووین شادی داشته باشید، نه دلخراش!

Thank you for joining me today.

از اینکه امروز به من ملحق شدید متشکرم.

Until next time, take very good care and goodbye.

تا دفعه بعد خیلی خوب مواظب باش و خداحافظ.