A Very British Life: Gardens - The English Like A Native Podcast

Hello everyone, and welcome to the English Like a Native podcast.

سلام به همه، و به پادکست انگلیسی Like a Native خوش آمدید.

The podcast that's designed to help you to improve your English.

پادکستی که برای کمک به شما در بهبود زبان انگلیسی طراحی شده است.

This first series, 'A Very British Life' will dive into the

این سری اول، "یک زندگی بسیار بریتانیایی" به

nitty gritty of life in the UK.

غم انگیز زندگی در بریتانیا می پردازد.

My name is Anna, and in today's episode, I'm going to be talking about gardens.

اسم من آنا است و در قسمت امروز قرار است در مورد باغ ها صحبت کنم.

We Brits love our gardens.

ما بریتانیایی ها عاشق باغ هایمان هستیم.

Most households will have a front and a back garden.

اکثر خانوارها دارای یک باغچه جلویی و پشتی خواهند بود.

Now the front garden tends to be smaller than the back garden.

اکنون باغ جلویی کوچکتر از باغچه پشتی است.

And often the front garden is looking onto the road.

و اغلب باغ جلویی به جاده نگاه می کند.

So we don't tend to favor our front gardens too much.

بنابراین ما تمایلی نداریم که باغ های جلویی خود را بیش از حد ترجیح دهیم.

The front garden is also quite a functional garden.

باغ جلویی نیز یک باغ کاملا کاربردی است.

It will often double up as a driveway, a place to keep our car and it just serves

این اغلب به عنوان یک راهرو، مکانی برای نگهداری ماشین ما دو برابر

to make the front of the house look nice.

می شود و فقط جلوی خانه را زیبا نشان می دهد.

Often the garden is surrounded by a border.

اغلب باغ توسط یک مرز احاطه شده است.

So we'll see a fence or a wall, or you might see a hedge

بنابراین ما یک حصار یا یک دیوار خواهیم دید ، یا ممکن است پرچینی را در

surrounding someone's garden.

اطراف باغ کسی ببینیم.

We have hedges around our front garden and we love a privet hedge here in the UK.

ما در اطراف باغ جلوی خود پرچین هایی داریم و ما عاشق یک پرچین خصوصی در اینجا در بریتانیا هستیم.

A privet hedge, a privet is a type of bush, which is very, very green.

پرچین پریوت، پریوت نوعی بوته است که بسیار بسیار سبز است.

It has very dark green leaves and it stays green all year round.

برگ های سبز بسیار تیره دارد و در تمام طول سال سبز می ماند.

And so this is usually the hedge of choice to act as a border for our gardens.

و بنابراین معمولاً این پرچین انتخابی است که به عنوان مرزی برای باغ های ما عمل می کند.

And if you have a nicely manicured hedge, then it can look really lovely, very tidy.

و اگر پرچینی دارید که به زیبایی آراسته شده است ، می تواند واقعاً زیبا و بسیار مرتب به نظر برسد.

But if you let it just grow wild, then it's going to look quite messy.

اما اگر به آن اجازه دهید به صورت وحشی رشد کند ، کاملاً نامرتب به نظر می رسد.

And unfortunately that's how our hedge looks at the moment.

و متأسفانه هج ما در حال حاضر اینگونه به نظر می رسد.

It's all overgrown.

این همه بیش از حد رشد کرده است.

It's huge.

این بزرگه.

I mean, I think it's about 10 foot, maybe 15 foot high.

یعنی من فکر می کنم حدود 10 فوت، شاید 15 فوت ارتفاع است.

It's ridiculously high, too tall for us to actually get up and

به طرز مسخره‌ای بلند است، خیلی بلند است که واقعاً نمی‌توانیم بلند شویم و

cut the tops nice and level.

قسمت‌های بالای آن را زیبا و همسطح کنیم.

And yes, it's just become a little bit out of control.

و بله، فقط کمی از کنترل خارج شده است.

And moving on to the back garden.

و به سمت باغ پشتی حرکت می کنیم.

We love our back gardens.

ما عاشق باغچه های پشتی خود هستیم.

It's a place for us to have some outdoor time in private because us

این مکانی است که ما

Brits we're quite private people really.

می‌توانیم در فضای باز خلوت داشته باشیم، زیرا ما بریتانیایی‌ها واقعاً مردمی خصوصی هستیم.

And when we have a sunny day, we love to get outside and bear our skin to the sun.

و وقتی یک روز آفتابی داریم، دوست داریم بیرون برویم و پوست خود را در برابر نور خورشید تحمل کنیم.

We do love sunbathing.

ما عاشق آفتاب گرفتن هستیم

I know that a lot of other countries and cultures think it's a little

من می دانم که بسیاری از کشورها و فرهنگ های دیگر فکر می کنند این کمی

strange that we like to burn ourselves to a crisp, but for some reason, I

عجیب است که ما دوست داریم خودمان را بسوزانیم، اما به دلایلی،

think perhaps because we have a lot of gray rainy days when the sun comes

فکر می کنم شاید به دلیل اینکه روزهای بارانی خاکستری زیادی داریم که خورشید

out we just want to make the most of it and get that lovely tan going on.

بیرون می آید، فقط می خواهیم تا بهترین استفاده را از آن ببرید و آن برنزه شدن دوست داشتنی را ادامه دهید.

So in most British gardens, you'll find something called a shed.

بنابراین در بیشتر باغ های بریتانیا، چیزی به نام آلونک پیدا خواهید کرد.

Now, a shed is a little wooden hut or a little wooden house.

حالا سوله یک کلبه چوبی کوچک یا یک خانه چوبی کوچک است.

A shed can have a few windows in it.

یک سوله می تواند چند پنجره در آن باشد.

It will always have cobwebs and spiders in it.

همیشه تار عنکبوت و عنکبوت در آن خواهد بود.

And in that shed, you will often find some deck chairs or sun lounges or folding

و در آن سوله، اغلب صندلی های عرشه یا صندلی های آفتابگیر یا

garden chairs, which will be brought out on a beautiful sunny day for everyone

صندلی های تاشو باغ پیدا می کنید، که در یک روز آفتابی زیبا برای همه بیرون آورده می شود

to lounge around and enjoy the sunshine.

تا در اطراف استراحت کنند و از آفتاب لذت ببرند.

Now a, a young family, a family with young children will likely also have a paddling

حالا یک خانواده جوان، خانواده‌ای با بچه‌های کوچک احتمالاً یک استخر پارویی نیز خواهند

pool, which everyone likes to dip their feet into and throw the children into,

داشت که همه دوست دارند پاهای خود را در آن فرو کنند و بچه‌ها را داخل

to keep them nice and cool and occupied.

آن بیندازند تا آنها را خوب، خنک و مشغول نگه دارد.

Now the shed will also have lots of tools, tools for looking after the garden.

اکنون سوله همچنین دارای ابزارهای زیادی است ، ابزارهایی برای مراقبت از باغ.

We are keen gardeners here in the UK.

ما اینجا در بریتانیا باغبانان مشتاقی هستیم.

I myself, am what we call a fair weather gardener.

من خودم همان چیزی هستم که به آن باغبان آب و هوای خوب می گوییم.

A fair weather gardener is someone who will only enjoy gardening

باغبان هوای منصفانه کسی است که فقط زمانی از باغبانی لذت می برد

when the weather is nice.

که هوا خوب باشد.

I'm really not interested in going out into the garden to do lots of backbreaking

من واقعاً علاقه ای به بیرون رفتن از باغ برای انجام کارهای کمرشکن زیادی

work when it's cold and dark and raining.

در هوای سرد و تاریک و باران ندارم.

It's not my thing, but many people love their gardens and

این موضوع من نیست، اما بسیاری از مردم باغ‌هایشان را دوست دارند و

love their gardens to look good so they'll have all sorts of tools.

دوست دارند باغ‌هایشان زیبا به نظر برسند تا انواع ابزارها را داشته باشند.

They'll have rakes to rake up the leaves.

آنها چنگک هایی برای بالا بردن برگ ها خواهند داشت.

They'll have lawn mowers to mow the lawn.

آنها ماشین های چمن زنی برای چمن زنی خواهند داشت.

Interesting that we call it, mowing the lawn.

جالب است که ما آن را چمن زنی می نامیم.

It's basically cutting the grass, but we call it mowing the lawn.

اساساً بریدن چمن است، اما ما به آن چمن زنی می گوییم.

We like our lawns to look nice.

ما دوست داریم چمن هایمان زیبا به نظر برسند.

And actually we'll spend a lot of money on lawn feed and seeds, grass

و در واقع ما پول زیادی را برای تغذیه و بذر چمن، بذر علف

seeds, sometimes even fertilizer to make the lawn look beautiful and

، گاهی اوقات حتی کود خرج خواهیم کرد تا چمن را زیبا و

green and in this country, because we have a lot of rain it's possible for

سبز جلوه دهیم و در این کشور، چون باران زیاد داریم، ممکن

us to get really lush green lawns.

است واقعاً سرسبز شویم. چمن های سبز

Now there'll be other tools in this shed as well, for looking after the borders.

اکنون ابزارهای دیگری نیز برای مراقبت از مرزها در این سوله وجود خواهد داشت .

So you'll have like little spades, and little forks, and all sorts of

بنابراین شما مانند بیل‌های کوچک، چنگال‌های کوچک، و انواع

things for pulling up weeds, because that's one of those regular tasks that

وسایل برای کشیدن علف‌های هرز خواهید داشت، زیرا این یکی از آن کارهای معمولی است که

you have to undertake is the weeding.

باید انجام دهید، وجین کردن است.

You might find a pair of secretes.

ممکن است یک جفت ترشح پیدا کنید.

Secretes are used for cutting, particularly for deadheading or pruning.

از مخازن برای برش استفاده می شود، به ویژه برای سرکشی یا هرس کردن.

Deadheading is when your flower has died and you need to then

Deadheading زمانی است که گل شما مرده است و باید

remove the dead head of the flower.

سر مرده گل را بردارید.

So you deadhead your flowers and you prune your bushes and your plants.

پس گلهایتان را می میرید و بوته ها و گیاهانتان را هرس می کنید.

Cutting them back.

برش دادن آنها

You can even, even prune your trees, as well.

حتی می توانید حتی درختان خود را هرس کنید.

So you cut them back towards the end of the season, once they've

بنابراین شما آنها را تا پایان فصل برش می دهید ،

finished flowering and they're dying off, you cut them back.

وقتی گلدهی آنها تمام شد و از بین رفتند ، آنها را قطع می کنید.

So they grow back nicely the next season.

بنابراین آنها در فصل بعد به خوبی رشد می کنند.

Now, many of us garden owners at some point in our lives are

در حال حاضر، بسیاری از ما که صاحبان باغ هستیم، در مقطعی از زندگی خود

inspired to grow our own food.

الهام گرفته ایم تا غذای خود را پرورش دهیم.

Often we'll start with something easy, like herbs, you can buy ready-made already

اغلب ما با چیزی آسان شروع می کنیم، مانند گیاهان، شما می توانید گیاهان آماده

potted up herbs from the supermarket.

را از سوپرمارکت بخرید.

You can often find a mint plant, a basil plant, perhaps some thyme in bigger

اغلب می‌توانید یک گیاه نعناع، ​​یک گیاه ریحان، شاید مقداری آویشن را در

supermarkets, and you'll find all sorts of herbs ready for you to take home and

سوپرمارکت‌های بزرگ‌تر پیدا کنید، و انواع سبزی‌ها را آماده می‌بینید که می‌توانید به خانه ببرید و

either put on your kitchen window sill, or actually plant out into the garden.

یا جلو پنجره آشپزخانه خود را بچینید یا در واقع در باغ بکارید. .

So this is where most of us start.

بنابراین اکثر ما از اینجا شروع می کنیم.

People who become more keen, might have something like a fruit tree.

افرادی که مشتاق تر می شوند، ممکن است چیزی شبیه درخت میوه داشته باشند.

Now, currently we have a number of fruit trees in our garden.

در حال حاضر، ما تعدادی درخت میوه در باغ خود داریم.

So we have an apple tree and a couple of damson trees, which initially

بنابراین ما یک درخت سیب و چند درخت دمسون داریم که در ابتدا

we thought were plum trees, but they're not plums they're damsons.

فکر می‌کردیم درخت آلو هستند، اما آنها آلو نیستند، بلکه آلو هستند.

And so we were collecting apples and making apple pie and we collected

و بنابراین ما داشتیم سیب جمع می‌کردیم و پای سیب درست می‌کردیم و

some damsons and made a lot of damson gin, which is actually great

مقداری دامسون جمع‌آوری کردیم و مقدار زیادی جین دامسون درست کردیم، که در واقع

as a gift for people at Christmas.

به عنوان یک هدیه برای مردم در کریسمس عالی است.

And we've actually acquired a couple of cherry trees as well.

و ما در واقع چند درخت گیلاس نیز به دست آورده ایم.

Although we haven't seen any fruit from those yet, hopefully next summer.

اگرچه ما هنوز هیچ میوه ای از آنها ندیده ایم، امیدوارم تابستان آینده.

Now, people who are really serious about growing their own food might even

اکنون، افرادی که واقعاً در مورد تولید غذای خود جدی هستند،

opt for something called an allotment.

ممکن است چیزی به نام تخصیص را انتخاب کنند.

An allotment is a patch of land, basically like a garden, but

یک قطعه زمین، اساساً مانند یک باغ است، اما

it's not attached to the house.

به خانه متصل نیست.

You'll often find a big strip or patch of land that is separated into a number

شما اغلب یک نوار یا تکه زمین بزرگی را پیدا می کنید که به

of allotments and people can rent the, the land in order to grow their

تعدادی قسمت تقسیم شده است و مردم می توانند زمین را اجاره کنند تا

flowers or their fruits and vegetable.

گل ها یا میوه ها و سبزیجات خود را پرورش دهند.

If a Brit has a garden and the sun makes an appearance, as long as it's

اگر یک بریتانیایی باغ داشته باشد و خورشید ظاهر شود، تا زمانی که هوا

relatively warm, you can guarantee that you'll see lots of barbecues coming out.

نسبتاً گرم باشد، می‌توانید تضمین کنید که تعداد زیادی کباب‌پز بیرون می‌آیند.

We love to eat al fresco.

ما عاشق غذا خوردن در فضای باز هستیم.

So we love to eat outdoors on our patio and there's a, a mix of barbecues

بنابراین ما عاشق غذا خوردن در فضای باز در پاسیو خود هستیم و ترکیبی از کباب‌ها وجود دارد

you can get, you can either get the disposable ones from the supermarket.

که می‌توانید تهیه کنید، یا می‌توانید کباب‌های یکبار مصرف را از سوپرمارکت تهیه کنید.

Or you can get a free standing barbecue, usually on three legs that you pop

یا می توانید یک باربیکیو ایستاده رایگان تهیه کنید، معمولاً روی سه پایه که

in the middle of the garden, or some very serious barbecuers will actually

در وسط باغ می زنید، یا برخی کباب پزهای بسیار جدی در واقع

build a barbecue into the garden or get one of these gas barbecues.

یک باربیکیو را در باغ می سازند یا یکی از این باربیکیوهای گازی را تهیه می کنند.

They're quite expensive.

آنها بسیار گران هستند.

But if you know, you're going to be spending a lot of time outdoors in the

اما اگر می‌دانید، در تابستان زمان زیادی را در خارج از منزل

summer, cooking food on the barbecue, then it's definitely worth the investment.

سپری می‌کنید و غذا را روی باربیکیو می‌پزید، پس قطعا ارزش سرمایه‌گذاری را دارد.

So we love to cook food on the barbie.

بنابراین ما عاشق پختن غذا روی باربی هستیم.

We often just treat it like lunch or dinner.

ما اغلب با آن مانند ناهار یا شام رفتار می کنیم.

So we only have one meal on the barbecue.

بنابراین ما فقط یک وعده غذایی در باربیکیو می خوریم.

We regularly will cook things like burgers and sausages, sometimes kebabs.

ما مرتباً چیزهایی مانند همبرگر و سوسیس و گاهی کباب می‌پزیم.

Perhaps, if you are a vegetarian or a pescatarian, then you'll have halloumi

شاید اگر گیاه خوار یا پسکتار هستید، پس از آن هالومی میل کنید

or you'll do some fish on the barbecue.

یا روی کباب ماهی میل کنید.

I know in other countries they take barbecuing much more

من می دانم که در کشورهای دیگر آنها کباب کردن را بسیار

seriously than we do here.

جدی تر از ما اینجا می گیرند.

We love a barbecue and we do lots of barbecues.

ما عاشق کباب هستیم و باربیکیو زیادی انجام می دهیم.

Sometimes even if the weather turns on us, we'll still persevere with a barbecue.

گاهی حتی اگر آب و هوا ما را خراب کند، باز هم با کباب کردن استقامت می کنیم.

But I know for example, in Brazil, when they do a barbecue,

اما می دانم که مثلاً در برزیل، وقتی کباب می کنند

the food just keeps going.

، غذا ادامه می یابد.

They continue to make food all day long.

آنها در تمام طول روز به تهیه غذا ادامه می دهند.

It's a huge event that lasts the whole day, perhaps the whole night

این یک رویداد بزرگ است که کل روز طول می کشد ، شاید تمام شب

and in comparison, our barbecues are a little bit disappointing, we

و در مقایسه، کباب های ما کمی ناامید کننده هستند، ما

just cook up a few burgers and a few sausages and that's us done.

فقط چند همبرگر و چند سوسیس درست می کنیم و کارمان تمام است.

As a child, living on a council estate, we often had fun barbecues

به عنوان یک کودک، که در یک ملک شورایی زندگی می کردیم، اغلب باربیکیوهای سرگرم کننده ای داشتیم که

inviting all of our friends and neighbours around to join us.

از همه دوستان و همسایگانمان دعوت می کردیم تا به ما بپیوندند.

They were fun.

آنها سرگرم کننده بودند.

Thinking back to those, those days of living in the council houses.

با فکر کردن به آن روزهای زندگی در خانه های شورا.

I remember we had a pond in our front garden.

یادم می آید در باغچه جلویی خود حوضی داشتیم.

Many, many UK houses will have a pond or a water feature.

بسیاری از خانه های بریتانیا دارای حوض یا آبنما هستند.

And so we had a pond in the front garden with a few fish in and one

و به این ترتیب، ما یک حوض در باغ جلویی با چند ماهی داشتیم و یک

year I found some frog spawn in the local valley because we had a valley

سال من مقداری تخم‌ریزی قورباغه در دره محلی پیدا کردم، زیرا

just behind our house with a little stream and I found some frogs spawn

در پشت خانه‌مان دره‌ای با نهر کوچکی داشتیم و من چند قورباغه پیدا کردم که تخم‌ریزی می‌کنند

and I brought some back and put it in our pond so we could watch it grow

و مقداری هم آوردم. به عقب برگردیم و آن را در حوضچه خود قرار دهیم تا بتوانیم

and develop into frogs, which it did.

رشد و تبدیل آن به قورباغه را تماشا کنیم، که همینطور هم شد.

And it was amazing seeing the change and the teeny little frogs, all jumping

و دیدن تغییر و دیدن قورباغه های کوچک نوجوان که همه

around the garden was fantastic.

در اطراف باغ می پریدند فوق العاده بود.

Certainly gave our dog a bit of a shock.

مطمئناً سگ ما را کمی شوکه کرد.

But that meant that every year, those frogs would return to the

اما این بدان معنی بود که هر سال، آن قورباغه ها

place where they were born to lay their eggs and their frogs spawn.

برای تخم گذاری و تخمگذاری قورباغه ها به محلی که در آن متولد شده بودند باز می گشتند .

So every year we ended up with a pond full of frogs spawn and a whole garden

بنابراین هر سال به یک حوض پر از قورباغه ها و یک باغ

full of these tiny little frogs.

کامل پر از این قورباغه های کوچک ختم می شدیم.

I loved it, the dog wasn't so sure.

من آن را دوست داشتم، سگ آنقدر مطمئن نبود.

But it was very, very fun for me as a child with all these

اما برای من به عنوان یک کودک بسیار بسیار سرگرم کننده بود با این همه

little frogs jumping around.

قورباغه کوچک که به اطراف می پریدند.

Now, my mum also really enjoyed making a scene in the front garden, around

حالا، مادرم هم واقعاً از ساختن یک صحنه در باغ جلویی،

the pond with something called gnomes.

اطراف حوض با چیزی به نام گنوم لذت می برد.

So gnomes are little men little statues that I think are quite old fashioned.

بنابراین کوتوله ها مجسمه های کوچک مردانه هستند که به نظر من کاملاً قدیمی هستند.

Now you might find some older people still have gnomes in their garden,

اکنون ممکن است برخی از افراد مسن را در باغ خود پیدا کنید

but I, I do think it's falling out of favor at the moment, but a

، اما من فکر می‌کنم در حال حاضر از اقبال خود خارج شده است،

gnome, it's a very strange word.

اما یک آدمک، کلمه بسیار عجیبی است.

It's spelled with a GN.

با GN نوشته شده است.

It's a silent G, which is very odd, but gnomes often have like a red hat, floppy

این یک G بی صدا است که بسیار عجیب است، اما آدمک ها اغلب مانند یک کلاه قرمز، کلاه فلاپی

hat and a blue jacket and they are either fishing or just being cheeky really.

و یک ژاکت آبی دارند و یا در حال ماهیگیری هستند یا واقعاً گستاخ هستند.

So my mom made a whole little village.

بنابراین مادرم یک دهکده کوچک درست کرد.

Around the pond.

اطراف حوض.

I remember there was a little bridge and there was a number of different

من به یاد دارم که یک پل کوچک وجود داشت و تعدادی گنوم مختلف وجود داشت که

gnomes, all doing different things.

همه کارهای متفاوتی انجام می دادند.

And as a child for me that was amazing.

و به عنوان یک کودک برای من شگفت انگیز بود.

I had such a great imagination and I really enjoyed imagining them being alive

من تخیل بسیار خوبی داشتم و واقعاً از تصور زنده بودن آنها

and interacting and having great fun with, with the frogs and all the fish.

و تعامل و سرگرمی عالی با قورباغه ها و همه ماهی ها لذت می بردم.

And on the subject of wildlife, it actually brings me onto quite a sad note.

و در مورد موضوع حیات وحش، در واقع من را به یک یادداشت غم انگیز می آورد.

Really, as a child in the north of England, we would always see hedgehogs.

واقعاً در کودکی در شمال انگلستان همیشه جوجه تیغی می دیدیم.

It was just like a regular thing.

درست مثل یک چیز معمولی بود.

Like seeing a bird in the sky, you would always find a hedgehog crawling

مانند دیدن پرنده ای در آسمان ، همیشه جوجه تیغی را می یابید که

around or curled up in the garden.

در باغ می خزد یا خمیده است.

And it was wonderful to see, obviously we never handled them because we

و دیدن آن فوق‌العاده بود، بدیهی است که ما هرگز با آنها برخورد نکردیم زیرا

were always told that they had fleas and you shouldn't go near them.

همیشه به ما می‌گفتند که آنها کک دارند و شما نباید به آنها نزدیک شوید.

Plus they're really spiky.

به علاوه آنها واقعا سیخ هستند.

So you'd only pick them up if you had gloves on.

پس فقط اگر دستکش به دست داشتید آنها را برمی داشتید.

And nowadays as an adult and living down in the London area, I haven't seen a

و امروزه به عنوان یک بزرگسال و در منطقه لندن زندگی می کنم،

hedgehog for maybe 15 years maybe longer.

شاید 15 سال و شاید بیشتر جوجه تیغی ندیده ام.

And that makes me really sad.

و این من را واقعاً غمگین می کند.

I did some research recently and found out that hedgehogs are

من اخیراً تحقیقاتی انجام دادم و متوجه شدم که جوجه تیغی

really on the decline with the rise of foxes in more urban areas.

با افزایش روباه ها در مناطق شهری بیشتر در حال کاهش است.

And with us building on all the kind of green areas, it means

و با ساختن ما بر روی انواع مناطق سبز، به این معنی است

we're making it very difficult for hedgehogs to thrive and survive.

که رشد و بقای جوجه تیغی ها را بسیار دشوار می کنیم.

And so there has been a huge decline and people are trying to save the

و بنابراین کاهش شدیدی رخ داده است و مردم در تلاش برای نجات

hedgehogs, but it doesn't look good.

جوجه تیغی ها هستند، اما خوب به نظر نمی رسد.

Now in the south.

الان در جنوب

What I do see in my garden a lot are squirrels and we have a number of

چیزی که من در باغ خود زیاد می بینم سنجاب ها هستند و ما تعدادی

foxes that will come into the garden and just nosy around or use our

روباه داریم که به باغ می آیند و فقط در اطراف فضول می شوند یا از

garden as a toilet, which is not fun.

باغ ما به عنوان توالت استفاده می کنند که جالب نیست.

They also will sometimes make some horrendous screaming noises when they're

آنها همچنین گاهی اوقات

mating in the middle of the night.

در نیمه شب هنگام جفت گیری صداهای جیغ هولناکی از خود تولید می کنند.

I think that's the worst part about foxes, but otherwise they're really cute.

من فکر می کنم این بدترین قسمت در مورد روباه ها است، اما در غیر این صورت آنها واقعاً بامزه هستند.

Really nice to look at.

واقعا دیدنش قشنگه

And I, I know my son absolutely adores them.

و من، می دانم که پسرم آنها را کاملا می ستاید.

When he sees a fox in the back garden, he goes crazy.

وقتی در باغچه پشتی روباهی می بیند دیوانه می شود.

He gets so excited.

او خیلی هیجان زده می شود.

And we have lots of birds as well.

و ما پرنده های زیادی هم داریم.

In London, interestingly, we have parrots.

در لندن جالب است که ما طوطی داریم.

Now the, the story goes, I'm not sure if it's true, but the story goes that

حالا، داستان ادامه دارد، مطمئن نیستم درست باشد یا نه، اما داستان از این قرار

someone had a parrot in a cage, in a house, and one day they let the parrot

است که یک نفر طوطی در قفس، در خانه ای داشت، و یک روز طوطی

out of the cage, both forgot that the window was open and the parrot flew out

را از قفس رها کردند، هر دو فراموش کردند که پنجره باز بود و طوطی از پنجره به بیرون پرواز کرد

of the window and then managed to breed.

و سپس موفق به تولید مثل شد.

And now we have this huge population of parrots that live in and around London.

و اکنون ما این جمعیت عظیم طوطی ها را داریم که در لندن و اطراف آن زندگی می کنند.

So when you go to the parks here, or if you sit in your back garden for

بنابراین وقتی به پارک‌های اینجا می‌روید، یا اگر به اندازه کافی در باغچه پشتی خود بنشینید

long enough, you'll see five or six green parrots just flying overhead.

، پنج یا شش طوطی سبز را خواهید دید که فقط بالای سرشان پرواز می‌کنند.

It's incredible because they're not birds that you would often see here in the UK.

این باورنکردنی است زیرا آنها پرندگانی نیستند که شما اغلب در اینجا در بریتانیا ببینید.

Now, the other birds that we see are little tits, little tits are quite

حالا پرنده های دیگری که می بینیم ، تالارهای کوچک هستند

cute, and we have magpies and pigeons.

، تالارهای کوچک کاملاً ناز هستند و ما زاغی و کبوتر داریم.

These are the birds that I can see in my back garden right now, actually.

اینها پرندگانی هستند که من می توانم در حال حاضر در باغچه پشتی خود ببینم.

So there you go.

بنابراین شما بروید.

I hope that gives you a good  idea of the gardens in the UK.

امیدوارم که ایده خوبی از باغ‌های بریتانیا به شما بدهد.

Feel free to write a comment down below and let me know if this sounds

می توانید نظر خود را در زیر بنویسید و به من اطلاع دهید که آیا این

similar to gardens in your country.

شبیه باغ های کشور شما است.

If you are interested in improving your English and working on your pronunciation,

اگر علاقه مند به بهبود زبان انگلیسی و کار بر روی تلفظ خود هستید،

then why not check out my courses on www.Englishlikeanative.co.uk

پس چرا دوره های من را در www.Englishlikeanative.co.uk بررسی نکنید

Until next time, take care and goodbye.

تا دفعه بعد مراقب باشید و خداحافظ.