100 English Lessons 💯 - British English Podcast

Hello and welcome to this very special episode of the

سلام و به این قسمت بسیار ویژه از

English Like a Native Podcast.

پادکست انگلیسی Like a Native خوش آمدید.

Why is it so special?

چرا اینقدر خاص است؟

Well, because this is our 100th Episode.

خوب، چون این صدمین قسمت ماست. و درست از همان ابتدا، من فقط می خواهم

And right from the very top, I just want to express my gratitude

از همه شما شنوندگانم تشکر کنم

to all of you, my listeners for enabling us to reach this milestone.

که ما را قادر ساختید به این نقطه عطف برسیم. وای!

Wow!

100 قسمت.

100 episodes.

ما در 99 پادکست

We've been through some weird and wonderful topics in our first 99

اول خود موضوعات عجیب و غریب و شگفت انگیزی را پشت سر گذاشته ایم

podcasts; from British bathing habits, to our Friday fish and chip

. از عادات حمام کردن بریتانیا، تا شام جمعه ما

supper, our nervousness around nudity and driving over the speed limit.

، عصبی بودن ما در مورد برهنگی و رانندگی بیش از حد مجاز.

We've had some amazing guests and we've explored loads and loads of vocabulary.

ما چند مهمان شگفت انگیز داشته ایم و تعداد زیادی واژگان را بررسی کرده ایم.

It has been a blast.

این یک انفجار بوده است.

So, for our hundredth episode, I want to look at the number a

بنابراین، برای اپیزود صدم ما، می‌خواهم به خود عدد

hundred itself, and some noteworthy appearances that it has made in the

صد و برخی از ظواهر قابل توجهی که در

culture of the English-speaking world.

فرهنگ دنیای انگلیسی‌زبان ایجاد کرده است، نگاه کنم.

Now, to be honest, it's a sensational number, isn't it?

حالا، راستش را بخواهید، یک عدد هیجان انگیز است، اینطور نیست؟

Sometimes we talk about something being a perfect 10.

گاهی اوقات ما در مورد چیزی صحبت می کنیم که یک 10 کامل است.

Well, a hundred is 10 times as good as a perfect ten!

خوب، صد برابر 10 برابر یک ده کامل است!

It's actually ten tens!

در واقع ده ده است!

It's an emoji, too.

این هم یک ایموجی است.

In fact, I've already used that emoji today to express my total

در واقع، من امروز از آن شکلک برای ابراز

support for an idea someone gave me.

حمایت کامل از ایده ای که کسی به من ارائه کرده است استفاده کرده ام.

It's a number that represents completeness and flawlessness.

این عددی است که نشان دهنده کامل بودن و بی عیب بودن است.

If something is flawless, then it has no flaws, no errors.

اگر چیزی بی عیب و نقص است، پس نه عیب و نه خطایی دارد.

No faults, no defect.

بدون عیب، بدون نقص.

We demand 100% effort from our sports teams.

ما از تیم های ورزشی خود 100 درصد تلاش می کنیم.

We want our energy to be 100% renewable; we agree, or disagree, with someone 100%.

ما می خواهیم انرژی ما 100٪ قابل تجدید باشد. ما 100% با کسی موافقیم یا مخالفیم.

By the way, "per cent" literally means “out of a hundred” and it's taken

به هر حال، "درصد" در لغت به معنای "از صد" است و

from the Latin phrase per centum.

از عبارت لاتین percentum گرفته شده است.

Although "cent" is not the English word for a hundred, it appears all over the

اگرچه "سنت" کلمه انگلیسی صد نیست، اما در همه جا ظاهر می شود

place: there are a hundred cents in a dollar and a hundred years in a century.

: در یک دلار صد سنت و در یک قرن صد سال وجود دارد.

If we think about measurement, there are a hundred centimetres in

اگر به اندازه گیری فکر کنیم، در یک متر صد سانتی متر وجود دارد

a metre, and water boils at exactly a hundred degrees centigrade.

و آب دقیقاً در صد درجه سانتیگراد می جوشد.

Someone reaching a hundred years of age is called a centenarian.

به کسی که به صد سالگی برسد صد ساله می گویند.

And the hundredth anniversary of a state or organisation is known as a centenary.

و صدمین سالگرد یک ایالت یا سازمان به عنوان صدمین سالگرد شناخته می شود.

And in the animal kingdom, the multi-legged arthropod, the centipede,

و در قلمرو حیوانات، بندپای چند پا، صدپا

has, well, actually, no centipede has a hundred legs because they all

، خوب، در واقع، هیچ صدپایی صد پا ندارد، زیرا همه آنها

have an odd number of pairs, like 47, or 49, or 51, or 53, and so on.

دارای تعداد فرد جفت هستند، مانند 47، 49، یا 51، یا 53، و به زودی.

So, not perfection this time, but you can see why someone would say that

بنابراین، این بار کمال نیست، اما می توانید ببینید که چرا کسی می گوید

these curious little carnivores have a hundred legs; I mean, who was going

این گوشتخواران کوچک کنجکاو صد پا دارند. یعنی کی قرار بود

to count them and say, well, this one is a 94-pede, or this one is 162-pede.

حسابشون کنه و بگه خب این یکی 94 پایه هست یا این یکی 162 پایه.

No, we call them centipedes for ease.

نه، ما برای راحتی آنها را صدپا می نامیم.

So, let's explore now an explosive example of the number a hundred; a

بنابراین، بیایید اکنون یک مثال انفجاری از عدد صد را بررسی کنیم. یک

massive sporting event that can be over in less time than it's taken

رویداد ورزشی عظیم که می تواند در کمتر از زمانی که

me to introduce it in this sentence: the one hundred-metre sprint.

برای معرفی آن در این جمله صرف شده است به پایان برسد: دوی صد متر.

When a race is called a sprint, it means that the participants

هنگامی که یک مسابقه دوی سرعت نامیده می شود، به این معنی است که شرکت کنندگان

are basically moving as fast as they can for as long as they can.

اساساً تا زمانی که می توانند با حداکثر سرعتی که می توانند حرکت می کنند.

They're not typically saving a great deal of energy for later,

آنها معمولاً مقدار زیادی انرژی را برای بعد ذخیره نمی کنند،

because there won't be a later!

زیرا بعداً وجود نخواهد داشت!

It's all going to be over very quickly.

همه چیز خیلی سریع تمام می شود.

Now, if you were listening exceptionally carefully, you would have noticed

حالا، اگر استثنایی با دقت گوش می‌دادید، متوجه می‌شدید

that I said, one-hundred metre sprint, when I talked about the

که وقتی در مورد مسابقه صحبت می‌کردم، دوی صد متر گفتم

race, whereas before I was saying a hundred instead of one hundred.

، در حالی که قبلاً به جای صد، صد می‌گفتم.

The name of the number is a hundred, but we sometimes say one hundred

نام عدد صد است، اما گاهی اوقات وقتی می‌خواهیم بر عدد

when we want to emphasise or clearly differentiate the number from any

صدها تأکید کنیم یا به وضوح آن را از هر

other possible number of hundreds.

عدد ممکن دیگری متمایز کنیم، صد می‌گوییم.

There are quite a few athletic races that are run over a different

تعداد کمی از مسابقات ورزشی وجود دارد که در طول

number of hundreds of metres.

صدها متر متفاوت است.

So you might have the two-hundred metre race, the four-hundred

بنابراین شما ممکن است مسابقه دویست متر، مسابقه چهارصد

metre race, and so on.

متر و غیره داشته باشید.

The men's one hundred metres was part of the first modern Olympic

دوی صد متر مردان بخشی از اولین

Games, in Athens, Greece in 1896.

بازی‌های المپیک مدرن بود که در سال 1896 در آتن، یونان برگزار شد.

Women had to wait until 1928 for their race to be included.

زنان باید تا سال 1928 منتظر می‌ماندند تا مسابقه‌شان در این مسابقات شرکت کند.

There have been a few iconic one hundred-metre races at the Olympics.

چند مسابقه نمادین صد متر در المپیک انجام شده است.

One of enormous historical significance took place at the 1936 Berlin Olympics

یکی از اهمیت های تاریخی بسیار زیاد در المپیک 1936 برلین رخ داد،

when Jesse Owens, an African American athlete, broke the world record and won

زمانی که جسی اونز، یک ورزشکار آمریکایی آفریقایی تبار، رکورد جهانی را شکست و

the gold medal for what the Americans referred to as the 100-metre dash.

مدال طلا را برای آنچه آمریکایی ها از آن به عنوان دوی 100 متر یاد می کردند، به دست آورد.

It was in fact just one of the four golds that he took home with him as

این در واقع تنها یکی از چهار طلایی بود که او با خود به خانه برد، زیرا

he defied Adolf Hitler's attempts to promote the fascist Nazi ideology.

تلاش‌های آدولف هیتلر برای ترویج ایدئولوژی نازی فاشیست را به چالش کشید.

If Owens was the hero of 1936, then in 1924 there were actually two heroes!

اگر اونز قهرمان سال 1936 بود، در سال 1924 در واقع دو قهرمان وجود داشت!

Have you ever seen the multi-Academy Award-winning film Chariots of Fire?

آیا تا به حال فیلم ارابه های آتش برنده جوایز چندگانه آکادمی را دیده اید؟

This 1981 British classic was based on the events of the 1924 Olympics

این کلاسیک بریتانیایی 1981 بر اساس رویدادهای المپیک 1924 بود،

when Scotsman Eric Liddell refused to run in the one hundred metres, his

زمانی که اریک لیدل اسکاتلندی از دویدن در مسافت صد متر،

favoured distance, because qualifying races took place on a Sunday.

مسافت مورد علاقه خود، امتناع کرد، زیرا مسابقات مقدماتی در روز یکشنبه برگزار می شد.

Liddell was a devout Christian, which means that he strictly followed his

لیدل یک مسیحی مؤمن بود، به این معنی که او به شدت از

religion and obeyed all its principles.

دین خود پیروی می کرد و از همه اصول آن پیروی می کرد.

So, he would not run on the day of rest.

پس در روز استراحت نمی دوید.

His English rival Harold Abrahams, who Liddell was strongly favoured to beat,

رقیب انگلیسی او هارولد آبراهامز، که لیدل به شدت مورد علاقه او بود،

won the gold medal, but Eric Liddell didn't go home empty-handed; he qualified

مدال طلا را به دست آورد، اما اریک لیدل دست خالی به خانه نرفت. او

for the 400-metres final on a Thursday, and won the gold medal on a Friday.

روز پنجشنبه به فینال دوی 400 متر راه یافت و روز جمعه مدال طلا را به دست آورد.

In more recent years, we saw the scandal of the then world-record breaking

در سال‌های اخیر، ما شاهد رسوایی رکورد جهانی آن زمان،

Canadian athlete Ben Johnson, who was disqualified after testing positive

ورزشکار کانادایی بن جانسون بودیم که پس از مثبت شدن آزمایش

for banned substances in Seoul in 1988 after winning the 100-metres.

مواد ممنوعه در سئول در سال 1988 پس از برنده شدن در 100 متر، محروم شد.

There has been tragedy too, in the form of the death at just 39 years of age

تراژدی نیز وجود داشته است، به شکل مرگ فلورانس گریفیث-جوینر در سن 39 سالگی

of Florence Griffith-Joyner who won gold at Seoul and in the same year set

که در سئول مدال طلا گرفت و در همان سال

a world record of 10.49 seconds, which still stands today, 35 years later.

رکورد جهانی 10.49 ثانیه را به نام خود ثبت کرد که هنوز هم پس از 35 سال پابرجاست.

The current men's world record is Usain Bolt's scarcely-believable

رکورد جهانی مردان کنونی اوسین بولت

9.58 seconds, earning him the title of the fastest human ever.

9.58 ثانیه است که به سختی قابل باور است و عنوان سریع ترین انسان تاریخ را برای او به ارمغان آورده است.

After all that sprinting and dashing, it's time for something that took

بعد از آن همه دوی سرعت و دویدن، زمان چیزی فرا رسیده است که

a little longer than even my own attempts to run a hundred metres.

کمی بیشتر از تلاش خودم برای دویدن صد متر طول کشید.

More than 100 years longer, in fact.

در واقع بیش از 100 سال طولانی تر است.

The Hundred Years’ War between England and France in the 14th and 15th centuries

جنگ صد ساله بین انگلستان و فرانسه در قرن 14 و 15

was a bit like our old friend the centipede in a way; the conflict actually

کمی شبیه به دوست قدیمی ما صدپا بود. این درگیری در واقع

lasted 116 years, from 1337 to 1453.

116 سال به طول انجامید، از 1337 تا 1453.

This interminable war saw the appearance of the teenage French

این جنگ پایان ناپذیر شاهد ظهور

heroine, Joan of Arc, whose miraculous intervention turned the tide of the

قهرمان نوجوان فرانسوی، ژان آرک بود، که مداخله معجزه آسای او جریان جنگ را

war back in favour of the French.

به نفع فرانسوی ها برگرداند.

Joan or Jeanne, was born to humble parents, and yet she was able to

ژان یا ژان از پدر و مادری متواضع به دنیا آمد، و با این حال توانست

convince the dauphin, the heir apparent to the French crown, that she had

دوفین، وارث ظاهری تاج و تخت فرانسه را متقاعد کند که

received visions from saints and angels.

رؤیاهایی از قدیسان و فرشتگان دریافت کرده است.

These visions told her that she would be the one to fulfill the prophecy

این رؤیاها به او می‌گفتند که او خواهد بود که این پیشگویی را برآورده می‌کند

that an armed virgin would come to rescue France from its enemies.

که یک باکره مسلح برای نجات فرانسه از دست دشمنانش خواهد آمد.

Joan dressed in men's clothes, which at the time was considered an act of

جوآن لباس مردانه پوشید، که در آن زمان یک عمل

heresy, punishable by imprisonment or even execution, and fought at

بدعت تلقی می شد و مجازات آن با زندان یا حتی اعدام بود، و در

the front of the revitalised army, achieving important victories to

جبهه ارتش احیا شده جنگید و به پیروزی های مهمی دست یافت تا

pave the way for the coronation of the king, Charles VII of France.

راه را برای تاج گذاری پادشاه، چارلز هفتم، هموار کند. از فرانسه.

Also known as the 'Maid of Orleans', the relief of the siege of this city

همچنین به عنوان "خدمتکار اورلئان" شناخته می شود، تسکین محاصره این شهر

that she led was taken by many as a sign that she was indeed sent by God.

که او رهبری می کرد توسط بسیاری به عنوان نشانه ای از فرستاده شدن او توسط خدا تلقی شد.

Unfortunately, Joan wouldn't live to see the end of the war as she was

متأسفانه، جوآن زنده نخواهد ماند تا پایان جنگ را ببیند، زیرا او

captured, sold, tried and executed.

دستگیر، فروخته، محاکمه و اعدام شد.

She is considered to be a martyr, not because she was executed for her

او را شهید می‌دانند، نه به این دلیل که به خاطر

Christian beliefs, but in the broader sense of someone who willingly suffered

عقاید مسیحی‌اش اعدام شده است، بلکه به معنای وسیع‌تر کسی است که به میل خود

and died for a cause or principle.

برای یک هدف یا اصل از دنیا رفته است.

Her name, story, and inspiration lives on in films, books,

نام، داستان و الهام او تا به امروز

and songs still to this day.

در فیلم‌ها، کتاب‌ها و آهنگ‌ها زنده است

And speaking of inspiration, how about a bit of Shakespeare?

. و در مورد الهام گرفتن، کمی شکسپیر چطور؟

Have you ever heard the phrase “a band of brothers” before?

آیا قبلاً عبارت "گروهی از برادران" را شنیده اید؟

Until Joan of Arc put on her suit of armour and changed the

تا زمانی که ژان آرک زره خود را به تن کرد و

course of history, the English had been sitting pretty following a

مسیر تاریخ را تغییر داد، انگلیسی ها پس از

spectacular victory in Agincourt.

پیروزی تماشایی در آگینکور به زیبایی نشسته بودند.

The men are said to have been inspired by a rousing speech from King Henry V,

گفته می شود که این افراد از سخنرانی هیجان انگیز پادشاه هنری پنجم الهام گرفته اند،

a speech which William Shakespeare put to paper in his play of the same name.

سخنرانی که ویلیام شکسپیر در نمایشنامه خود به همین نام روی کاغذ آورده است.

Although we can't be precisely sure what Henry said about courage and

اگرچه نمی‌توانیم دقیقاً مطمئن باشیم که هنری درباره شجاعت و

unity to motivate his men to victory, one of the famous lines from the

اتحاد برای انگیزه دادن به مردانش برای پیروزی چه گفته است، یکی از جمله‌های معروف سخنرانی

speech in the play is; "We few, we happy few, we band of brothers,".

در نمایشنامه این است: "ما کم، ما کمی خوشحالیم، ما گروه برادران هستیم."

This part in particular has been quoted and referenced in countless films and

این بخش به طور خاص در فیلم ها و کتاب های بی شماری نقل و ارجاع شده است

books, as well as being used to boost morale in wars such as the American

و همچنین برای تقویت روحیه در جنگ هایی مانند

Civil War and the Second World War.

جنگ داخلی آمریکا و جنگ جهانی دوم استفاده شده است.

A hundred metres, a hundred years, and now...

صد متر، صد سال و حالا...

a hundred dollars.

صد دلار.

The hundred-dollar bill is actually the largest denomination bill in

اسکناس صد دلاری در واقع بزرگترین اسکناس است که به

regular use in the United States.

طور منظم در ایالات متحده استفاده می شود.

Although larger denominations do exist, they were discounted in 1969

اگرچه فرقه‌های بزرگ‌تر وجود دارند، اما در سال 1969 تخفیف داده شدند

and so aren't exactly easy to come by!

و به همین دلیل به راحتی نمی‌توان آنها را یافت!

The bill is referred to by some as a c-note, the ‘c’ representing ‘century’,

برخی از این لایحه با عنوان C-note، "c" نشان دهنده "قرن"

and by others as Benjamins, or Franklins, because on one side of the bill, you'll

و برخی دیگر به عنوان بنجامین یا فرانکلینز یاد می کنند، زیرا در یک طرف لایحه،

see Benjamin Franklin, a member of the Founding Fathers of the United States.

بنجامین فرانکلین، یکی از اعضای این لایحه را خواهید دید. بنیانگذاران ایالات متحده

This name was given to the group of revolutionaries, featuring four

این نام به گروه انقلابیون داده شد که شامل چهار

future Presidents who played different roles in leading the American War

رئیس جمهور آینده بود که نقش های مختلفی در رهبری جنگ

of Independence and establishing the United States of America.

استقلال آمریکا و تأسیس ایالات متحده آمریکا داشتند.

Although Franklin never held the office of President of the United States,

اگرچه فرانکلین هرگز ریاست جمهوری ایالات متحده را بر عهده نداشت، اما

he was elected as President of the State of Pennsylvania for three years.

برای سه سال به عنوان رئیس جمهور ایالت پنسیلوانیا انتخاب شد.

He was a signatory of both the Declaration of Independence and the

او هم اعلامیه استقلال و هم

Constitution of the United States.

قانون اساسی ایالات متحده را امضا کرد.

He was also a scientist, and among his contributions to the advancement

او همچنین یک دانشمند بود و از جمله کمک های او به پیشرفت

of our society is the development of the lightning rod, the lightning

جامعه ما، توسعه میله صاعقه،

conductor in British English.

هادی صاعقه در انگلیسی بریتانیایی است.

A lightning conductor is a mounted metal rod intended to protect

رسانای صاعقه یک میله فلزی نصب شده است که برای محافظت

buildings from lightning strikes.

از ساختمان ها در برابر صاعقه طراحی شده است.

The idea is that the electrical charge of the lightning will be attracted to the rod

ایده این است که بار الکتریکی رعد و برق به میله جذب می شود

and then pass safely down an attached wire and into the ground, rather than strike

و سپس به طور ایمن از سیم متصل به زمین عبور می کند، نه اینکه به

a building and cause damage or harm.

ساختمان برخورد کند و باعث آسیب یا آسیب شود.

Also, in metaphorical terms, a "lightning rod" can represent an individual, an

همچنین، در اصطلاحات استعاری، "میله صاعقه" می تواند یک فرد، یک

idea, or a concept that attracts and absorbs a certain type of attention or

ایده یا مفهومی را نشان دهد که نوع خاصی از توجه یا

criticism, diverting it away from other potential, more vulnerable targets.

انتقاد را به خود جلب کرده و جذب می کند و آن را از سایر اهداف بالقوه و آسیب پذیرتر منحرف می کند.

By the way, as part of his research, Franklin proposed to prove that lightning

به هر حال، فرانکلین به عنوان بخشی از تحقیقات خود پیشنهاد کرد

was electricity by flying a kite in a storm and collecting electrical

با پرواز بادبادک در طوفان و جمع آوری

charges from a lightning strike.

بارهای الکتریکی ناشی از برخورد صاعقه، ثابت کند که صاعقه الکتریسیته است.

Do not try this at home!

این را در خانه امتحان نکنید!

Finally, now that this podcast has meant that we have joined the “hundred club”,

در نهایت، اکنون که این پادکست به این معنی است که ما به "باشگاه صدها" ملحق شده ایم،

let's check out a different hundred club.

بیایید صدها باشگاه متفاوت را بررسی کنیم.

At number 100 Oxford Street in London's West End, there is a music venue that

در شماره 100 خیابان آکسفورد در وست اند لندن، یک مکان موسیقی وجود دارد که

organised a festival that must have been one of the most influential in history.

جشنواره ای را برگزار می کند که باید یکی از تأثیرگذارترین جشنواره های تاریخ باشد.

In September 1976, The Hundred Club hosted two nights of punk music featuring The

در سپتامبر 1976، باشگاه صد میزبان دو شب موسیقی پانک بود که شامل The

Sex Pistols, The Clash, Siouxsie and The Banshees, The Damned and the Buzzcocks;

Sex Pistols، The Clash، Siouxsie and The Banshees، The Damned and the Buzzcocks بود.

with Paul Weller, from The Jam, Chrissie Hynde, from The Pretenders, Shane McGowan,

با پل ولر از The Jam، کریسی هایند از The Pretenders، Shane McGowan

from The Pogues, and fashion designer Vivienne Westwood in the audience.

از The Pogues و طراح مد ویوین وست وود در میان تماشاگران.

This event saw a gathering of musicians and performers who have had

این رویداد شاهد گردهمایی نوازندگان و نوازندگانی بود که

a major impact on guitar-based rock and post-rock as we know it today,

تأثیر عمده‌ای بر راک و پست راک مبتنی بر گیتار داشته‌اند که امروزه آن را می‌شناسیم،

both alternative and mainstream.

چه آلترناتیو و چه جریان اصلی.

Thank you so much for accompanying me as we followed the number 100 around history.

از اینکه با شماره 100 در طول تاریخ همراهی کردید بسیار سپاسگزارم.

Of course, I'm already looking forward to the bi-centennial podcast, so I

البته من در حال حاضر مشتاقانه منتظر پادکست دویستمین سالگرد آن هستم، بنابراین امیدوارم

hope that you'll still be with me to celebrate episode number 200 of the

همچنان همراه من باشید تا قسمت شماره 200

English Like a Native Podcast series...

مجموعه پادکست انگلیسی Like a Native را جشن بگیرید...

Thank you again.

باز هم از شما متشکرم.

Until next time, take very good care and goodbye.

تا دفعه بعد خیلی خوب مواظب باش و خداحافظ.