Common English Vocabulary - The Word Pin

واژگان رایج انگلیسی - پین کلمه

Do you know what we use a rolling pin for?

آیا می دانید ما از وردنه برای چه استفاده می کنیم؟

Do you have trouble finding a hair pin  even though you just bought a packet?

آیا در یافتن سنجاق مو با وجود اینکه به تازگی یک بسته خریده اید مشکل دارید؟

Have you ever pinned your hopes on  something, but it didn’t happen?

آیا تا به حال به چیزی امید بسته اید، اما این اتفاق نیفتاده است؟

Are you a little bit confused about  how to answer some of these questions?

آیا در مورد چگونگی پاسخ به برخی از این سؤالات کمی سردرگم هستید؟

That’s ok!

خوب است!

Hello, everyone.

سلام به همه

I’m Anna and I’m here to teach you  all about the many uses of ‘pin’.

من آنا هستم و اینجا هستم تا به همه موارد استفاده از "پین" را به شما آموزش دهم.

Let’s get started with a simple  definition of the word ‘pin’.

بیایید با یک تعریف ساده از کلمه "پین" شروع کنیم.

The word ‘pin’ is a verb and a noun.

کلمه پین ​​یک فعل و یک اسم است.

The noun ‘pin’ means ‘a thin piece  of metal with a sharp point at one  

اسم «پین» به معنای «یک تکه فلز نازک با یک نوک تیز در یک

end and a little ball at the other’ -  like the pins you use to pin clothes. 

سر و یک توپ کوچک در سمت دیگر» است - مانند سنجاق‌هایی که برای سنجاق کردن لباس‌ها استفاده می‌کنید.

The verb ‘pin’ means ‘to hold something  or someone down so it or they can’t move’.

فعل «پین» به معنای «به سمت پایین نگه داشتن چیزی یا کسی است که یا نمی تواند حرکت کند».

“The police had me pinned to the ground.”

پلیس مرا به زمین چسباند.»

It can also mean to simply ‘attach with a pin’.

همچنین می تواند به معنای "چسب کردن با پین" باشد.

“Yeah, pin the tail on the donkey.”

"آره، دم را به الاغ سنجاق کن."

‘Pin the tail on the donkey’ is a  popular children’s game where you  

«دم را به الاغ سنجاق کن» یک بازی محبوب کودکان است که در آن شما

put a tail on a donkey using a pin, not  a real donkey. A picture of a donkey.

با استفاده از سنجاق دم را روی الاغ قرار می دهید، نه یک الاغ واقعی. عکس خر.

‘Pin up’ has the same meaning as ‘pin  to the wall’, so you can also just say,

«پین کردن» به معنای «سنجاق به دیوار» است، بنابراین می‌توانید فقط بگویید:

“We pinned the poster up.” “We pinned up our new football scarf.”

«ما پوستر را سنجاق کردیم». ما روسری فوتبال جدیدمان را با سنجاق چسب زدیم.

‘A pin-up’ is a noun which  means ‘a glamorous person’.

"A pin-up" اسمی است که به معنای "یک فرد جذاب" است.

Marylin Monroe was often referred to as ‘a  

مریلین مونرو اغلب به عنوان "

pin-up’ - a woman who might be on  a poster that you’d, well, pin up.

پین آپ" نامیده می شد - زنی که ممکن است روی پوستری باشد که شما خوب آن را سنجاق کنید.

‘Pin down’, however, doesn’t mean ‘to take down’.

با این حال، "پین کردن" به معنای "پایین آوردن" نیست.

Unfortunately, it’s not as clear as that!

متأسفانه به این وضوح نیست!

‘Pin down’ means ‘to hold something  in place’, sometimes with an object.

"پین کردن" به معنای "نگه داشتن چیزی در جای خود" است، گاهی اوقات با یک شی.

“Ah, I had to pin the dog down  while he had his vaccinations.”

"آه، من مجبور شدم سگ را تا زمانی که واکسن هایش را انجام می داد، گیر کنم."

Or as a phrasal verb, it means ‘to force  someone to make concrete plans or a decision’.

یا به عنوان یک فعل عبارتی، به معنای "اجبار کردن کسی به انجام برنامه های مشخص یا تصمیم گیری" است.

You can pin your brother down for a holiday drink,  

می‌توانید برادرتان را برای نوشیدنی در تعطیلات بچسبانید،

which means you make your brother  make a plan with you to get a drink…

به این معنی که برادرتان را مجبور می‌کنید برای نوشیدن یک نوشیدنی با شما برنامه‌ریزی کند…

Or you can pin down a time and day to  discuss a contract with a colleague,  

یا می‌توانید زمان و روزی را برای بحث در مورد قرارداد با یک همکار مشخص کنید،

so you organise a time for that task.

بنابراین زمانی را برای آن تنظیم کنید. آن وظیفه

Now, the phrasal verb ‘pin (someone) down’  can be used in formal and informal situations.

اکنون، فعل عبارتی 'pin (someone) down' را می توان در موقعیت های رسمی و غیر رسمی استفاده کرد.

Next, we’ll look at ‘pin on’  or ‘pin something on someone’.

در مرحله بعد، «پین کردن» یا «پین کردن چیزی به کسی» را بررسی خواهیم کرد.

This means ‘to try and show  that someone did something  

این به معنای "تلاش و نشان دادن این است که شخصی کار

bad or unhelpful, possibly even a crime’.

بد یا غیر مفیدی انجام داده است، احتمالاً حتی یک جنایت".

The person may or not be guilty.

ممکن است فرد مقصر باشد یا نباشد.

“The robbery was pinned on an ex-employee.”

"سرقت به یک کارمند سابق سنجاق شد."

So, someone said and there is some evidence  that the ex-employee committed the robbery or

بنابراین، یکی گفت و شواهدی وجود دارد که کارمند سابق سرقت را انجام داده است یا

“You’ll never pin that on me!’

"تو هرگز آن را به من سنجاق نخواهی کرد!"

This means there will never be  proof that I committed that act.

این بدان معنی است که هرگز مدرکی وجود نخواهد داشت که من آن عمل را انجام داده ام.

Another use of ‘pin’ is ‘to  put a pin in something’.

یکی دیگر از کاربردهای "پین" "قرار دادن سنجاق در چیزی" است.

This means ‘to stop discussing or working on  

این به این معنی است که «بحث یا کار کردن روی

something and plan to look  at it again after a break’.

چیزی را متوقف کنید و بعد از استراحت دوباره به آن نگاه کنید».

For example, you can say

به عنوان مثال، می‌توانید بگویید

“We’re not getting anywhere with this report. 

«ما با این گزارش به جایی نمی‌رسیم.

Let’s put a pin in it and  come back to it after lunch.”

بیایید یک سنجاق در آن بگذاریم و بعد از ناهار به آن برگردیم.»

You can also use the verb ‘stick’, so the  expression would be ‘stick a pin in something’.

همچنین می توانید از فعل "چسباندن" استفاده کنید، بنابراین عبارت "چسباندن سنجاق در چیزی" خواهد بود.

Like…

مانند...

“Can we stick in a pin in that idea  while we explore some other options?”

«آیا می‌توانیم در حالی که برخی از گزینه‌های دیگر را بررسی می‌کنیم، به آن ایده بچسبیم؟»

Meaning, it’s a good idea but it might not be the  

به این معنی که ایده خوبی است اما ممکن است

best one so let’s think of some  more and then come back to it.

بهترین ایده نباشد، پس بیایید بیشتر به آن فکر کنیم و سپس به آن بازگردیم.

Next up, I wanna show you some physical objects that are all different kinds of pins.

در مرحله بعد، می‌خواهم برخی از اشیاء فیزیکی را به شما نشان دهم که همه انواع مختلف پین هستند.

This is a hair pin.

این یک سنجاق مو است.

You use it to hold your hair in place.

شما از آن برای نگه داشتن موهای خود در جای خود استفاده می کنید.

And you can usually never find one when  you need it but when you don’t need one,  

و شما معمولاً هرگز نمی توانید یکی را در زمانی که به آن نیاز دارید پیدا کنید، اما زمانی که به آن نیاز ندارید،

then you’ll find one in your handbag, in  your coat pocket, you even step on one.

یکی را در کیف دستی خود، در جیب کت خود پیدا خواهید کرد، حتی روی یکی از آنها پا می گذارید.

That’s what’s known as the great pin paradox!

این همان چیزی است که به عنوان پارادوکس پین بزرگ شناخته می شود!

This is a rolling pin.

این یک وردنه است.

You use it to roll out pastry or  cookie dough to make it thin and flat.

از آن برای باز کردن خمیر شیرینی یا شیرینی استفاده می کنید تا نازک و صاف شود.

If you don’t have one, there’s a trick - you can use an empty wine bottle  

اگر یکی ندارید، یک ترفند وجود دارد - می توانید

instead of a rolling pin and it’s almost as good.

به جای وردنه از یک بطری خالی شراب استفاده کنید و تقریباً به همان اندازه خوب است.

A rolling pin is a useful tool  to have if you like to bake.

وردنه ابزار مفیدی است که اگر دوست دارید پخت کنید.

This is a safety pin.

این یک سنجاق ایمنی است.

You use it to hold things in place or to attach  two different pieces of material together.

از آن برای نگه داشتن اشیا در جای خود یا چسباندن دو قطعه مختلف از مواد به یکدیگر استفاده می کنید.

Safety pins are really useful when  you have a clothing emergency.

سنجاق های ایمنی در مواقع اضطراری لباس بسیار مفید هستند.

They can be a temporary button or zip.

آنها می توانند یک دکمه موقت یا زیپ باشند.

Some people even use them for decoration!

برخی از افراد حتی از آنها برای تزئین استفاده می کنند!

Here’s a drawing pin.

اینجا یک پین طراحی است.

You may hear this being called a  ‘thumbtack’ - that’s the American  

شما ممکن است بشنوید که به آن "پنچه بند انگشتی" می گویند - این

word but in Britain, we say ‘drawing pin’.

کلمه آمریکایی است، اما در بریتانیا، ما می گوییم "پین کشیدن".

Originally used to attach paper to a drawing board  so the paper doesn’t move while drawing on it,  

در ابتدا برای چسباندن کاغذ به تخته طراحی استفاده می شد تا کاغذ در حین طراحی روی آن حرکت نکند،

drawing pins can be found in almost  every school, office and home today.

امروزه تقریباً در هر مدرسه، اداره و خانه ای می توان پین های طراحی را پیدا کرد.

And here are some enamel pins.

و در اینجا چند پین مینا وجود دارد.

People in different clubs,  

افراد در کلوب‌ها،

groups or fandoms wear enamel pins with  a picture of a thing they love on it.

گروه‌ها یا فندوم‌های مختلف سنجاق‌های میناکاری شده با تصویر چیزی که دوست دارند روی آن می‌پوشند.

There are some really beautiful pins designed  

پین های بسیار زیبایی وجود دارد

and made by artists all over the  world that you can find online.

که توسط هنرمندان سراسر جهان طراحی و ساخته شده اند که می توانید به صورت آنلاین پیدا کنید.

Here’s one of mine from when I was  a Girl Guide back in my childhood.

در اینجا یکی از من مربوط به زمانی است که در دوران کودکی خود راهنمای دختر بودم.

“- Emily, time for your nap!”

- امیلی، وقت چرت زدنت است!

- No mummy! I wanna play!

- نه مامانی! می خوام بازی کنم!

- We’ll have to put a pin in this game for now.  

- فعلا باید در این بازی پین بگذاریم.

You can play more later. Let’s  tidy up. Where does this go?

بعدا می توانید بیشتر بازی کنید. بیا مرتب کنیم. این کجا می رود؟

- Here. Oh... Look!

- اینجا. اوه نگاه کن!

What’s this?

این چیه؟

- Oops! That’s a safety  pin. How did that get there?

- اوه! این یک سنجاق ایمنی است. چطور رفته اونجا؟

- And this? Which box for this one?

- و این؟ کدام جعبه برای این یکی؟

- That’s your hair pin. It goes in your hair box.

- اون سنجاق موهات. داخل جعبه موی شما می رود.

- Ok mummy! And this?

- باشه مامان! و این؟

- Eerrr… That’s a rolling pin.

- اِرر... این یک وردنه است.

What in the world! Why…

چه در دنیا! چرا...

Let’s put that in the kitchen.

بیایید آن را در آشپزخانه بگذاریم.

- And this mummy? Where does this go?

- و این مومیایی؟ این کجا می رود؟

- What?! How do you have my lipstick?

- چی؟! رژ لب من را چطور داری؟

- Mummy! All clean! Can I have ice cream?

- مامان! همه چیز مرتبه! آیا می توانم بستنی بخورم؟

Let’s see after your nap but  don’t pin your hopes on it.

بیا بعد از چرتت ببینیم اما امیدت را به آن نبند.

‘To pin your hopes on someone or something’ means ‘to really, really want something and  

"امید خود را به کسی یا چیزی وابسته کنید" به این معنی است که "واقعاً چیزی را بخواهید و

have ideas about how your future  will be, based on it happening’.

بر اساس اتفاق افتادن آن، در مورد آینده خود ایده داشته باشید".

If you ‘pin your hopes on getting a promotion’, 

اگر "امید خود را به ترفیع بستید"،

it means you start to make plans for what  life will be like after your promotion.

به این معنی است که شروع به برنامه ریزی برای اینکه زندگی پس از ارتقای خود چگونه خواهد بود، انجام می دهید.

Telling someone not to pin their hopes on  something means the same as ‘don’t get your  

گفتن به کسی که امید خود را به چیزی نبندد به معنای «

hopes up’, as in, it may not happen  so be prepared for disappointment.

امید خود را تقویت نکنید» است، زیرا ممکن است این اتفاق نیفتد، بنابراین برای ناامیدی آماده باشید.

Oh, another use of ‘pin’ is ‘pinpoint’,  

اوه، یکی دیگر از کاربردهای "پین" "pinpoint" است

which means ‘to identify something  with a lot of precision’.

که به معنای "شناسایی چیزی با دقت زیاد" است.

For example, you can pinpoint exactly where  

به عنوان مثال، می توانید دقیقاً مشخص کنید که

to turn when visiting a loved  one’s house for the first time.

هنگام بازدید از خانه یکی از عزیزان برای اولین بار به کجا بروید.

In fact, it’s often used in the context of directions - like a pin on a map. There.

در واقع، اغلب در زمینه جهت ها استفاده می شود - مانند پین روی نقشه. آنجا.

Or you can pinpoint precisely where to introduce a  

یا می‌توانید

new topic in a presentation  while you’re planning it.

در حین برنامه‌ریزی یک ارائه، دقیقاً محل معرفی موضوع جدید را مشخص کنید.

Another use of ‘pin’ relating to a map is to ‘drop (someone) a pin’.

یکی دیگر از موارد استفاده از "پین" مربوط به نقشه، " انداختن یک پین (یک نفر)" است.

That means ‘to send them your location  using an instant messaging app’.

این بدان معناست که «با استفاده از یک برنامه پیام‌رسانی فوری موقعیت مکانی خود را برای آنها ارسال کنید».

For example, ‘I’ll drop you a pin when I  get to the airport so you can come find me!’

به عنوان مثال، "وقتی به فرودگاه رسیدم یک سنجاق برایت می اندازم تا بتوانی مرا پیدا کنی!"

“Could you drop me a pin of the  location of the meeting, please?’.

لطفاً می توانید یک پین از محل جلسه برای من بفرستید؟

Finally, your PIN number is  your unique identification  

در نهایت، شماره پین ​​شما، شماره شناسایی منحصر به فرد شما است

number used to protect your bank accounts.

که برای محافظت از حساب های بانکی شما استفاده می شود.

Now, when you want to get some money, you will  need to know your PIN to operate a cash machine.

اکنون، زمانی که می خواهید مقداری پول دریافت کنید، برای کار با دستگاه پول نقد باید پین خود را بدانید.

I have another short lesson on some useful cash  machine vocabulary that I highly recommend,  

من یک درس کوتاه دیگر در مورد واژگان مفید ماشین پول نقد دارم که به شدت توصیه می کنم،

especially if you are planning to visit the UK.

به خصوص اگر قصد سفر به بریتانیا را دارید.

Now, how many of these uses of pin were new to you?

حالا چند مورد از این کاربردهای پین برای شما جدید بود؟

Let me know in the comments below!

با گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید!

Until next time, take care, and goodbye!

تا دفعه بعد مواظب باش و خداحافظ!