What do you put in your pigeonhole? - (Pigeonhole) A new English word to learn, with Mr Duncan

Here's an interesting

در اینجا یک

word that can be used

کلمه جالب وجود دارد که می تواند

as both a noun

هم به عنوان اسم

and a verb

و هم به عنوان فعل

in many different situations.

در موقعیت های مختلف استفاده شود.

The word is pigeonhole.

کلمه کبوتر است.

Don't panic, Mr. Pigeon.

نترسید آقای کبوتر.

It isn't anything rude or cruel,

این هیچ چیز بی ادبانه یا بی رحمانه ای نیست،

so you can relax.

بنابراین می توانید آرامش داشته باشید.

First of all, the word

اول از همه، کلمه

pigeonhole as a noun

کبوتر به عنوان یک اسم

refers to a small compartment

به محفظه کوچکی اطلاق می شود که

where items can be placed

می توان وسایل را در آن قرار داد

so as to keep things in order

تا اشیا را مرتب نگه دارد

or to allow them

یا به

to be easily found.

راحتی آنها را پیدا کند.

You might find a pigeonhole

ممکن است کبوتر چاله ای را

on a desk or fixed to a wall.

روی میز یا ثابت به دیوار بیابید.

A pigeon hole

یک سوراخ کبوتر

might be personalised

ممکن است

with someone's name.

با نام شخصی شخصی سازی شود.

Or the name of the items

یا نام وسایلی

that the pigeon hole

که سوراخ کبوتر

is intended for.

برای آنها در نظر گرفته شده است.

You might have a pigeon hole

شما ممکن است یک سوراخ کبوتر

for important documents,

برای اسناد مهم داشته باشید،

or for one particular person

یا یک فرد خاص از آن به

to use as their own.

عنوان مال خود استفاده کند.

A row of pigeonholes

یک ردیف از کبوترچاله ها

might be arranged

ممکن است

in a fixed position

در یک موقعیت ثابت

for individuals

برای

in a large group to use.

استفاده افراد در یک گروه بزرگ مرتب شوند.

Each pigeonhole will be assigned

هر کبوتر

to one person.

به یک نفر اختصاص داده می شود.

A pigeon hole can be referred to

سوراخ کبوتر را می توان به

as a compartment cubby,

عنوان یک محفظه،

slot, box,

شکاف، جعبه،

a small container.

یک ظرف کوچک نام برد.

A space designed

فضایی که

for a pigeon to sit in,

برای نشستن کبوتر طراحی شده است،

is where the word originates from.

جایی است که این کلمه از آن سرچشمه می گیرد.

As a verb.

به عنوان یک فعل.

The word pigeonhole describes

کلمه کبوتر به معنای

the action of placing something

عمل قرار دادن چیزی

in a certain position,

در یک موقعیت

or compartment.

یا محفظه خاص است.

In the literal sense,

در معنای لغوی،

one thing is being placed inside

یک چیز در

an assigned space.

فضای اختصاص داده شده قرار می گیرد.

One thing belongs

یک چیز متعلق

in a certain place.

به یک مکان خاص است.

You will pigeonhole a document

شما یک سند

or a message for someone.

یا پیامی را برای کسی کبوتر خواهید کرد.

In the figurative sense,

در معنای مجازی،

something might be placed

ممکن است چیزی

in a certain group or category.

در گروه یا دسته خاصی قرار گیرد.

An item is pigeonholed for convenience.

یک مورد برای راحتی کبوتر سوراخ می شود.

It is easy.

آسان است.

It is convenient.

راحت است.

A person is pigeonholed

یک نفر کبوتر می شود

to highlight their limits.

تا محدودیت های خود را برجسته کند.

An actress

یک بازیگر زن

might only ever play

ممکن است فقط به خاطر ظاهرش نقش

old women in movies

پیرزنان را در فیلم ها بازی کند

because of her looks.

.

She has been pigeonholed.

او را کبوتر کرده اند.

Something or someone has been

چیزی یا کسی

Pushed aside.

کنار گذاشته شده است.

The act of being pigeonholed

عمل کبوتر شدن را

can be described

می‌توان به‌عنوان

as being compartmentalised, stuck,

بخش‌بندی، گیرکردن،

filed, shoved away,

سوهان‌کردن، بیرون رانده شدن،

put in a box.

گذاشتن در جعبه توصیف کرد.

The pigeonhole is

کبوتر

where something is put.

جایی است که چیزی در آن قرار می گیرد.

To pigeonhole.

Something is to put

به کبوتر.

چیزی برای قرار دادن

it in a certain place.

آن در یک مکان خاص است. آیا

Do you have a pigeon hole?

سوراخ کبوتر دارید؟

Do you use one at work?

آیا شما از یکی در محل کار استفاده می کنید؟

What do you put inside it?

داخلش چی میذاری؟

What? Is it used for?

چی؟ آیا استفاده می شود؟

Please let me know

لطفا

in the comments below.

در نظرات زیر به من اطلاع دهید.

I will see you soon

به زودی

for another lesson...

برای درس دیگری می بینمت...

ta ta for now.

تا تا فعلا.