The Standing Rock resistance and our fight for indigenous rights | Tara Houska

Translator: Ferinoosh Khosravi Reviewer: Leila Ataei

[Ojibwe: Hello.

[اوجیبوه: سلام.

My English name is Tara; my Native name is Zhaabowekwe.

نام انگلیسی من تارا است؛ نام بومی من ژاواکوک است.

I am of Couchiching First Nation; my clan is bear.

من از اولین ملیت کوچیچینگ، و از قبیله خرس هستم.

I was born under the Maple Sapping Moon.]

در ماهی که شیره افرا تولید می‌شود متولد شدم.]

My name is Tara Houska,

اسم من تارا هوسکا است،

I'm bear clan from Couchiching First Nation,

من از قبیله خرس هستم اولین ملیت کوشیچینگ،

I was born under the Maple Sapping Moon in International Falls, Minnesota,

به فصل تولید شیره افرا در آبشار ‌بین‌المللی در مینه‌سوتا متولد شدم.]

and I'm happy to be here with all of you.

و خوشحالم که در اینجا کنار شما هستم.

(Applause)

(تشویق)

Trauma of indigenous peoples has trickled through the generations.

شوک عاطفی بومیان در بین نسل‌ها نفوذ کرده است.

Centuries of oppression, of isolation, of invisibility,

قرن‌ها ظلم و ستم، انزوا، نامرئی بودن،

have led to a muddled understanding of who we are today.

منجر به فهمی ناخوشایند از اشخاصی که امروز هستیم شده است.

In 2017, we face this mixture of Indians in headdresses

در ۲۰۱۷ با سرخپوستان سرآذین به سری مواجه هستیم،

going across the plains

که از دشت‌ها عبور می‌گذرند

but also the drunk sitting on a porch somewhere you never heard of,

اما همچنین در ایوان جایی که هرگز اسمش را نشنیده‌اید مشغول میگساری

living off government handouts and casino money.

و گذران زندگی با کمکهای دولت و پول حاصل از کازینو هستند.

(Sighs)

(آه)

It's really, really hard.

واقعا، واقعاً سخت است.

It's very, very difficult to be in these shoes,

بسیار، بسیار دشوار است در جای آن‌ها بودن،

to stand here as a product of genocide survival, of genocide.

ایستادن در اینجا به عنوان یک محصول بقای نسل کشی، ازنسل کشی.

We face this constant barrage of unteaching the accepted narrative.

ما داعماً با این حادثه مواجه هستیم نادیده گرفتن روایت پذیرفته شده.

87 percent of references in textbooks, children's textbooks, to Native Americans

۸۷٪ از رفرنس‌ها به بومیان آمریکایی در کتاب‌های درسی و کتاب‌های درسی کودکان،

are pre-1900s.

به قبل از سال‌های ۱۹۰۰ برمی‌گردد.

Only half of the US states mention more than a single tribe,

فقط نیمی از ایالات آمریکا به بیش از یک قبیله اشاره می‌کند،

and just four states mention the boarding-school era,

و فقط چهارایالت به عصر مدرسه شبانه روزی اشاره می‌کند،

the era that was responsible for my grandmother

دوره‌ای که مسئول محروم کردن مادربزرگم

and her brothers and sisters

و برادران و خواهرانش

having their language and culture beaten out of them.

از زبان و فرهنگ‌شان بود.

When you aren't viewed as real people,

هنگامی که به شما به عنوان افراد واقعی نگاه نمی‌کردند،

it's a lot easier to run over your rights.

پایمال کردن حقوق‌تان خیلی ساده‌تراست.

Four years ago, I moved to Washington, DC.

چهار سال پیش، من به واشنگتن، دی سی نقل مکان کردم

I had finished school and I was there to be a tribal attorney

مدرسه را تمام کرده بودم و آنجا بودم که وکیل قبیله‌ای بشوم

and represent tribes across the nation, representing on the Hill,

و نمایندهٔ قبایل درسراسر کشور، در نشریه هیل شوم،

and I saw immediately why racist imagery matters.

و بلافاصله دیدم چرا تصورات نژادپرستانه اهمیت دارد.

I moved there during football season, of all times.

از همه زمان‌ها، من درفصل فوتبال آنجا نقل مکان کردم.

And so it was the daily slew of Indian heads

و به همین ترتیب، خشونت روزانه بر سربومیها

and this "redskin" slur everywhere,

و حرف زیرزبونی "سرخ پوست" در همه جا بود،

while my job was going up on the Hill

در حالی که کار من در هیل بیشتر می شد

and trying to lobby for hospitals, for funding for schools,

و تلاشم برای تأثیرگذاری برای بیمارستانها، بودجه برای مدارس،

for basic government services,

برای ساده‌ترین خدمات اولیه دولتی بود،

and being told again and again

و مکررا به من گفته می شد

that Indian people were incapable of managing our own affairs.

که مردم بومی ناتوان در مدیریت امور خود هستند.

When you aren't viewed as real people,

هنگامی که به شما بعنوان افراد واقعی نگاه نمی‌شود،

it's a lot easier to run over your rights.

پایمال کردن حقوقتان خیلی ساده‌تر است .

And last August, I went out to Standing Rock Sioux Reservation.

و ماه اوت گذشته، من به اردوگاه سنگ ایستاده Sioux رفتم.

I saw resistance happening.

شاهد مقاومت بودم.

We were standing up.

ما ایستاده بودیم.

There were youth that had run 2,000 miles from Cannonball, North Dakota

جوانانی بودد که ۳,۲۱۹ کیلومتر تمام راه را از کانونبال، داکوتای شمالی

all the way out to Washington, DC, with a message for President Obama:

به واشنگتن، دی سی، دویده بودند، با یک پیام برای پرزیدنت اوباما:

"Please intervene.

« لطفا مداخله کنید.

Please do something.

لطفا کاری کنید.

Help us."

به ما کمک کنید. »

And I went out, and I heard the call,

و من بیرون رفتم، وفراخوان را شنیدم،

and so did thousands of people around the world.

و همچنین هزاران نفر از مردم در سراسر جهان.

Why did this resonate with so many people?

چرا بسیاری ازمردم آن احساس را داشتند؟

Indigenous peoples are impacted first and worst by climate change.

مردم بومی ابتدا و در بدترین حالت تحت تاثیر تغییرات آب وهوا قرار می‌گیرند.

We are impacted first and worst by the fossil-fuel industry.

ما ابتدا و بدترین ضربه را توسط صنعت سوخت فسیلی تجربه کردیم.

Here in Louisiana, the first US climate change refugees exist.

اینجا در لوئیزیانا، اولین ایالتی است که پناهندگان تغییرآب وهوا را دارد.

They are Native people

آن‌ها مردم بومی هستند

being pushed off their homelands from rising sea levels.

که از سرزمین‌های خود به دلیل افزایش سطح دریا رانده شده‌اند.

That's our reality, that's what we live.

ما با این واقعیت زندگی می‌کنیم.

And with these projects comes a slew of human costs

و هزینه این پروژه‌ها مرگ و میرانسانی است

that people don't think about:

که مردم به آن فکر نمی‌کنند:

thousands of workers influxing to build these pipelines,

هزاران نفر از کارگران هجوم آوردند برای ساخت خطوط لوله،

to build and extract from the earth,

برای ساخت و استخراج از زمین،

bringing crime and sex trafficking and violence with them.

و جنایت و قاچاق جنسی و خشونت را با خود آورند.

Missing and murdered indigenous women in Canada

گم شدن و قتل زنان بومی در کانادا

has become so significant it's spawned a movement

آنقدربزرگ است که منجر به یک جنبش

and a national inquiry.

و یک تحقیق ملی شده است.

Thousands of Native women who have disappeared,

هزاران زن بومی که ناپدید شده‌اند،

who have been murdered.

کشته شده‌اند.

And here in the US, we don't even track that.

و اینجا در آمریکا حتی آن را پیگیری نمی‌کنیم.

We are instead left with an understanding

در عوض با یک درک باقی مانده‌ایم

that our Supreme Court, the United States Supreme Court,

که دیوان عالی ما، دیوان عالی ایالات متحده،

stripped us, in 1978, of the right to prosecute at the same rate

ما را در سال ۱۹۷۸ از حق محاکمه به یک میزان جدا کرد

as anywhere else in the United States.

مانند هر جای دیگری در ایالات متحده.

So as a non-Native person you can walk onto a reservation and rape someone

بنابراین بعنوان یک فرد غیربومی می‌توانید وارد قرارگاه شوید و به کسی

and that tribe is without the same level

تجاوز کنید و این قبیله فاقد سطح مشابه‌ای

of prosecutorial ability as everywhere else,

از توانایی دادخواهی همانند سایر جا‌هاست،

and the Federal Government declines these cases 40 percent of the time.

این موارد اکثرا به میزان ۴۰ درصد از جانب دولت فدرال رد می‌شوند.

It used to be 76 percent of the time.

قبلاً ۷۶٪ بود.

One in three Native women are raped in her lifetime.

یک در سه زن بومی در طول عمر خود مورد تجاوز قرار می‌گیرند.

One in three.

یک در سه.

But in Standing Rock, you could feel the energy in the air.

اما دراردوگاه سنگ ایستاده شما می‌توانید انرژی را درهوا احساس کنید.

You could feel the resistance happening.

شما می‌تواند مقاومت را احساس کنید.

People were standing and saying, "No more.

مردم ایستاده بودند و می‌گفتند: « دیگر نه.

Enough is enough.

کافی است.

We will put our bodies in front of the machines

بدن‌های خود را در مقابل ماشین‌ها جهت جلوگیری

to stop this project from happening.

از وقوع این پروژه قرار می‌دهیم.

Our lives matter.

زندگی ما اهمیت دارد.

Our children's lives matter."

زندگی کودکان ما اهمیت دارد.»

And thousands of allies came to stand with us from around the world.

و هزاران متحد برای ایستادن با ما از سراسر جهان آمدند.

It was incredible, it was incredible to stand together, united as one.

باور نکردنی بود، باور نکردنی بود برای ایستادن با هم، متحد به عنوان یکی.

(Applause)

(تشویق)

In my time there,

زمانی که آنجا بودم،

I saw Natives being chased on horseback by police officers shooting at them,

دیدم که بومیان از سوی پلیس اسب سوار تعقیب و شلیک می‌شدند،

history playing out in front of my eyes.

تکرار تاریخ در برابر چشمانم.

I myself was put into a dog kennel when I was arrested.

خودم را در لانه سگ مخفی کرده بودم وقتی دستگیر شدم.

But funny story, actually, of being put into a dog kennel.

که داستان واقعا خنده‌داری است.

So we're in this big wire kennel with all these people,

با کل این افراد در این لانه سیم کشی شده بزرگ هستیم

and the police officers are there and we're there,

و افسران پلیس هم آنجا هستند،

and we start howling like dogs.

و شروع کردیم به پارس کردن مثل سگ‌ها.

You're going to treat us like dogs? We're going to act like dogs.

شما می‌خواهید با ما مثل سگ‌ها رفتار کنید؟ ما هم مانند سگ‌ها عمل می‌کنیم.

But that's the resilience we have.

اما این انعطاف پذیری است که ما داریم.

All these horrific images playing out in front of us,

همه این تصاویر وحشتناک که در مقابل ما اتفاق می‌افتاد،

being an indigenous person pushed off of Native lands again in 2017.

این که یک فرد بومی باشی و مجددا درسال ۲۰۱۷ از زمین‌های بومی بیرون شوی.

But there was such beauty.

اما زیبایی‌های در بین بود.

On one of the days that we faced a line of hundreds of police officers

در یکی از روز‌هایی که با صف صدها افسرپلیس مواجه شدیم

pushing us back, pushing us off indigenous lands,

که ما را به بیرون از زمین‌های بومیان هل می‌دادند،

there were those teenagers out on horseback across the plains.

نوجوانانی خارج از زمین‌ها سوار اسب در مراتع بودند.

They were herding hundreds of buffalo towards us,

صدها گله از گاومیش‌ها را به سمت ما هدایت می‌کردند،

and we were crying out, calling, "Please turn, please turn."

و ما فریاد می‌زدیم، « لطفا برگردید، لطفا برگردید.»

And we watched the buffalo come towards us,

و گاومیش‌ها را دیدیم که سمت ما می‌آمدند،

and for a moment, everything stopped.

و برای یک لحظه همه چیز متوقف شد.

The police stopped, we stopped,

پلیس متوقف شد، ما متوقف شدیم،

and we just saw this beautiful, amazing moment of remembrance.

و ما فقط این زیبایی را دیدیم، لحظه‌ای شگفت انگیز از یادآوری.

And we were empowered. We were so empowered.

و ما توانمند بودیم. خیلی توانمند بودیم.

I interviewed a woman who had, on one day --

با زنی مصاحبه کردم که در یک روز -

September 2nd,

دوم سپتامبر،

the Standing Rock Sioux Reservation had told the courts --

اردوگاه سنگ ایستاده Sioux به دادگاه گفته بود -

there's an ongoing lawsuit right now --

در حال حاضر پرونده دنباله‌داری هست--

they told the courts,

آن‌ها به دادگاه گفتند،

"Here is a sacred site that's in the direct path of the pipeline."

« در اینجا یک منطقه مقدس است که در مسیر مستقیم خط آن لوله است. »

On September 3rd, the following day,

در سوم سپتامبر، روز بعد،

Dakota Access, LLC skipped 25 miles ahead in its construction,

داکوتا اکسس، شرکتی با مسئولیت محدود ۴۰ کیلومتر در ساخت آن پیش رفت،

to destroy that site.

برای از بین بردن آن منطقه.

And when that happened, the people in camp rushed up to stop this,

و وقتی این اتفاق افتاد، ساکنان اردوگاه به تقلا برای توقف آن افتادند.

and they were met with attack dogs,

و آن‌ها با حملهٔ سگ‌ها مواجه شدند،

people, private security officers, wielding attack dogs in [2016].

مردم، افسران خصوصی امنیتی از سگ‌های شکاری استفاده می‌کردند [۲۰۱۶]،

But I interviewed one of the women,

من با یکی از زنانی مصاحبه کردم،

who had been bitten on the breast by one of these dogs,

که پستانش را یکی از سگها گاز گرفته بود،

and the ferocity and strength of her

و خشم و قدرت او

was incredible,

باور نکردنی بود،

and she's out right now in another resistance camp,

و او الان در اردوی مقاومت دیگری است،

the same resistance camp I'm part of,

همان اردوگاه مقاومتی که من عضوش هستم،

fighting Line 3, another pipeline project in my people's homelands,

در حال نبرد با خط سوم، پروژه خط لوله دیگری در سرزمین‌های مردم من،

wanting 900,000 barrels of tar sands per day

محتاج ۹۰۰,۰۰۰ بشکه قیر به صورت روزانه

through the headwaters of the Mississippi to the shore of Lake Superior

از طریق رودخانه می‌سی سی پی به ساحل دریاچه سوپریر

and through all the Treaty territories along the way.

و از طریق تمام سرزمین‌های معاهده شده در طول راه.

But this woman's out there and we're all out there standing together,

اما این زن آنجا است و همه ما آنجا با هم ایستاده‌ایم،

because we are resilient, we are fierce,

چون ما انعطاف پذیرهستیم، ما شرورهستیم،

and we are teaching people how to reconnect to the earth,

و ما مردم را آموزش می‌دهیم دوباره با زمین رابطه برقرار کنند،

remembering where we come from.

به یاد بیاوریم ازکجا آمده‌ایم.

So much of society has forgotten this.

بخش بزرگی از جامعه این را فراموش کرده است.

(Applause)

(تشویق)

That food you eat comes from somewhere.

آن غذایی که می‌خورید از جایی می‌آید.

The tap water you drink comes from somewhere.

آب شیرین که می‌نوشیدید از جایی می‌آید.

We're trying to remember, teach,

ما در حال تلاش برای یادآوری، آموزش هستیم،

because we know, we still remember.

چون ما می‌دانیم، هنوز هم به یاد می‌آوریم.

It's in our plants, in our medicines, in our lives,

در گیاهان ما، در دارو‌های ما، در زندگی ما قرار داد،

every single day.

هر روز.

I brought this out to show.

من این را آوردم تا نشان دهم.

(Rattling)

(جغجغه)

This is cultural survival.

یک بازمانده فرهنگی است.

This is from a time that it was illegal

به جا مانده از زمانی است

to practice indigenous cultures in the United States.

که تمرین فرهنگ بومیان در ایالات متحده غیرقانونی بود.

This was cultural survival hidden in plain sight.

این بقای فرهنگی بود پنهان در دید ساده.

This was a baby's rattle.

این جغجغه کودک بود.

That's what they told the Indian agents when they came in.

این چیزی بود که به نمایندگان بومی گفتند وقتی آمدند..

It was a baby's rattle.

این جغجغه بچه است.

But it's incredible what you can do when you stand together.

اما کارهایی که بواسطه اتحاد انجام می شود باور کردنی نیست.

It's incredible, the power that we have when we stand together,

قدرتی که ما داریم وقتی با هم میایستیم، باور کردنی نیست،

human resistance, people having this power,

مقاومت انسانی، و افرادی که دارای این قدرت هستند،

some of the most oppressed people you can possibly imagine

برخی از ظالمترین افراد که احتمالاً می‌توانید تصور کنید

costing this company hundreds of millions of dollars,

صدها میلیون دلار هزینه به این شرکت وارد می‌کنند،

and now our divestment efforts, focusing on the banks behind these projects,

و در حال حاضر تلاش‌های فروش ما، تمرکز بر بانک‌های پشت این پروژه‌ها،

costing them billions of dollars.

هزینه میلیاردها دلاری برای آنها داشته است.

Five billion dollars we've cost them so far,

تا به حال ۵ میلیارد دلار برای آنها هزینه داشتیم،

hanging out with banks.

در وقتگذرانی با بانک‌ها.

(Applause)

(تشویق)

So what can you do?

پس چه کار می‌توان کرد؟

How can you help?

چگونه میتوانید کمک کنید؟

How can you change the conversation

چگونه می‌توانید مکالمه را تغییر دهید

for extremely oppressed and forgotten people?

برای مردم شدیداً ستمدیده و فراموش شده؟

Education is foundational.

آموزش و پرورش پایه و اساسی است.

Education shapes our children. It shapes the way we teach.

آموزش و پرورش کودکان و روش آموزش ما را شکل می‌دهد.

It shapes the way we learn.

شیوه یادگیری ما را شکل می‌دهد.

In Washington State,

در ایالت واشنگتن،

they've made the teaching of treaties and modern Native people

آن‌ها آموزش معاهدات و مردم بومی مدرن را اجباری

mandatory in school curriculum.

در برنامه درسی مدرسه قرار داده اند.

That is systems change.

این تغییر سیستم است.

(Applause)

(تشویق)

When your elected officials are appropriating their budgets,

زمانی که مقامات انتخابی شما بودجه خود را تخصیص می‌دهند،

ask them: Are you fulfilling treaty obligations?

از آن‌ها بپرسید: آیا شما تعهدات قرارداد را انجام می‌دهید؟

Treaties have been broken since the day they were signed.

قراردادها شکسته شده‌اند از روزی که امضا شده‌اند.

Are you meeting those requirements?

آیا شما با این شرایط مواجه هستید؟

That would change our lives, if treaties were actually upheld.

این زندگی ما را تغییر خواهد داد، اگر معاهدات در واقع حمایت شود.

Those documents were signed.

این اسناد امضا شد.

Somehow, we live in this world where, in 2017,

به هر حال، ما در این دنیا زندگی می‌کنیم که در سال ۲۰۱۷

the US Constitution is held up as the supreme law of the land, right?

قانون اساسی آمریکا به عنوان قانون عالی سرزمین، متوقف شده است، نه؟

But when I talk about treaty rights, I'm crazy.

اما وقتی از حقوق معاهده می‌گویم، دیوانه‌ام!

That's crazy.

دیوانه کننده است.

Treaties are the supreme law of the land,

معاهده‌ها، قانون عالی زمین هستند،

and that would change so much,

و خیلی موثر خواهد بود،

if you actually asked your representative officials

اگر واقعاً از نمایندگان‌تان بخواهید

to appropriate those budgets.

برای آن بودجه مناسب بگذارند.

And take your money out of the banks.

و پول خود را از بانک‌ها بیرون بیاورید.

That's huge. It makes a huge difference.

عظیم است. باعث تفاوت زیادی می‌شود.

Stand with us, empathize,

کنار ما بایستید، همدردی کنید،

learn, grow, change the conversation.

یاد بگیرید، رشد کنید، مکالمه را تغییر دهید.

Forty percent of Native people are under the age of 24.

چهل درصد مردم بومی زیر ۲۴ سال سن دارند.

We are the fastest-growing demographic in the United States.

ما سریع‌ترین جمعیت در حال رشد در ایالات متحده هستیم.

We are doctors, we are lawyers,

پزشک هستیم، وکیل هستیم،

we are teachers, we are scientists,

معلم هستیم، دانشمند هستیم،

we are engineers.

مهندسان هستیم،

We are medicine men, we are medicine women,

پزشک مرد هستیم. پزشک زن هستیم،

we are sun dancers, we are pipe carriers,

رقاصان خورشید هستیم، حامل‌های لوله هستیم،

we are traditional language speakers.

سخنوران سنتی زبان هستیم.

And we are still here.

و هنوز اینجا هستیم.

Miigwech.

میگ-وچ.

(Applause)

(تشویق)